جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


غرق شدن ۱۷۵ نفر طی تعطیلات تابستان در شمال ایران

Posted: 09 Sep 2012 08:54 AM PDT

جرس: حسین ذوالفقاری، فرمانده مرزبانی ایران، روز یک‌شنبه ۱۹ شهریور در یک نشست خبری از غرق شدن ۱۷۵ نفر در دریای خزر از ابتدای تیرماه خبر داد.

آقای ذوالفقاری هم‌چنین افزود که نیروهای دریابانی ایران ۸۰۶ نفر که در حال غرق شدن در دریای خزر بودند را نجات دادند.

خبرگزاری مهر از قول فرمانده مرزبانی ایران گزارش داده که گفته است: در همین مدت ۱۷۲ نفر نیز «که مرتکب جرم در حریم ساحل شده بودند» بازداشت شده و ۳۵ هزار و ۵۳۷ نفر نیز از مأموران تذکر دریافت کرده و «ارشاد شدند.»

در ارتباط با این موضوع، خبرگزاری ایرنا روز یک‌شنبه از غرق شدن سه نفر در رودخانه دز در خوزستان خبر داد و واحد مرکزی خبر ایران نیز گزارش کرده‌است که روز جمعه دو مرد و یک دختر ۱۶ ساله که همگی مسافر بودند در آب‌های سواحل گیلان جان سپردند.

خبرگزاری مهر روز شنبه نوشت که مرگ‌ومیر بر اثر غرق شدن در ایران طی سال‌های اخیر رو به افزایش بوده است به طوری که آمارهای پزشکی قانونی نشان می‌دهد «در پنج سال گذشته بیش از دو هزار شهروند» در سواحل شمالی کشور جان خود را از دست داده‌اند.

بنا بر این گزارش، آمارهای سال جاری نشان می‌دهد قربانیان دریا و رودخانه‌ها نسبت به سال گذشته افزایش ۹ درصدی داشته است.

البته این آمار تنها مربوط به سواحل ایران در دریای خزر است و به نوشته خبرگزاری مهر، در مجموع هر سال یک هزار و ۲۴۰ ایرانی در حین شنا کردن جان خود را از دست می‌دهند.

مهر در ادامه می‌نویسد که «مسئولان فدراسیون نجات غریق مدعی‌اند با حداقل امکانات و تجهیزات در مدت هشت سال توانسته‌اند جان ۵۴ هزار شهروند را در سواحل مازندران، گیلان و گلستان نجات دهند.»

بررسی آمار غرق‌شدگان پنج سال اخیر در ایران نشان می‌دهد که در این دوره استان خوزستان بیشترین تعداد قربانیان و خراسان جنوبی کمترین تعداد را داشته‌است.

بنا بر آمار یاد شده، در سال ۹۰ در خوزستان ۲۰۴ نفر و در خراسان جنوبی سه نفر غرق شده‌اند.

خبرگزاری مهر شمار افرادی را که سالانه در جهان جان خود را در دریاها و رودخانه‌ها از دست می‌دهند «بیش از ۱۱ میلیون نفر» عنوان کرده است.

 

محکومیت یکی دیگر از دراویش گنابادی در دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس

Posted: 09 Sep 2012 08:54 AM PDT

جرس: نصرت طبسی یکی از دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی در دادگاه انقلاب تهران به شش ماه حبس تعزیری و ۴ سال و شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد.

به گزارش مجذوبان نور، نصرت طبسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به شش ماه حبس تعزیری و ۴ سال و شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. این محکومیت به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) برای این درویش گنابادی صادر شده است.

نصرت طبسی به همراه بیش از ۱۵ تن دیگر از دراویش گنابادی و وکلا و پرسنل سایت مجذوبان نور در شهریور سال گذشته در شهر تهران بازداشت و نزدیک به ۱ ماه را در سلول انفرادی بند امنیتی زندان اوین نگهداری و مورد بازجویی قرار گرفت.

آقای علیرضا روشن نیز در تیر ماه گذشته با اتهامی مشابه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، با قضاوت قاضی پیرعباسی به ۵ سال حبس (یک سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی) محکوم شد.

لازم به ذکر است از میان افراد بازداشت شده در شهریور سال گذشته مدیران و پرسنل سایت مجذوبان نور، آقایان (حمید مرادی، فرشید یدالهی، امیر اسلامی، افشین کرمپور، رضا انتصاری، مصطفی دانشجو و امید بهروزی) همچنان در بند ۳۵۰ اوین در حالی محبوس هستند و هیچ دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات آن‌ها برگزار نشده است. 

وزیر اطلاعات خاتمی: گروه های فشار اقدام به ترور هاشمی هم کردند

Posted: 09 Sep 2012 08:54 AM PDT

جرس: علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات درگفت‌و‌گویی پیرامون تبارشناسی گروه‌های خودسر از همکاری برخی قضات با این گروه ها خبر داد.

وی در گفت و گویی که در روزنامه مغرب منتشر شده است گفت: گروه‌های خودسر و فشار به صورت سازمان یافته در زمان آیت الله هاشمی شکل گرفت و در زمان آقای خاتمی به اوج خودش رسید. البته معلول آن دولتها نبودند ولی زمینه و بهانه بروز و رشد به دست آوردند و اوج آن هم قتلهای زنجیره ای بود قتلهای زنجیره ای به یک بحران ملی تبدیل شد و حل آن هزینه زیادی بر کشور تحمیل کرد.

یونسی گفت: قطعا گروهی که آقای حجاریان را ترور کردند از مصادیق روشن گروه‌های خودسر و فشار بودند، از این دست افراد با انگیزه‌های گوناگون در شهرهای مختلف که دست به ترور و آدم ربایی میزدند پیدا شدند.آنها فکر می‌کردند با ترور آقای حجاریان یک ضربه کاری و اساسی به دولت اصلاحات می زنند. ولی وزارت اطلاعات کار خود را انجام داد و این افراد را شناسایی کرد.

وی درباره اقدام این گروه ها در دولت هاشمی گفت: حتی اقدام به ترور خود آقای هاشمی هم کردند که موفق نشدند. کسی که این کار را کرد جزو همین جریانات خودسر بود.

وزیر اسبق اطلاعت گفت: قوه قضائیه به دلایلی در برخورد با کسانی که آقای حجاریان را ترور کرده بودند کوتاهی کرد. آیت الله شاهرودی بعد از چند سال متوجه شد که عده‌ای از این افراد خود ایشان را هدف قرار داده بودند البته بعضی از قضات دستگاه قضائی با گروه‌های خودسر در آن زمان همکاری میکردند.

یونسی تصریح کرد: اکنون هم برخی هیئتهای مذهبی عملا به بستری برای گروههای فشار تبدیل شده اند و برخی مداحان و وعاظ هم آنها را تحریک میکنند. تا جایی که برخی از این مداحان برای قتل مخالفان مورد نظر خودشان علنا در تریبونها جایزه تعیین میکنند. ما در وزارت اطلاعات در دوران اصلاحات اینگونه تحرکات را رصد و مهار می کردیم.

وی سخنان احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی را از جنس رفتار گروه های فشار دانست و افزود: آقای هاشمی و ناطق نوری چه ارتباطی به موضوع مناظره آقای احمدی نژاد و آقای موسوی داشتند که ایشان نام این دو بزرگوار را آوردند.آقای احمدی‌نژاد از دو روش غیر اخلاقی استفاده کرد که الان تاوانش را پس میدهد. یکی تقویت گروه های فشار و سوءاستفاده از آنها برای سرکوب رقیب و دوم استفاده از روش غیر اخلاقی که نمود آن انتخابات بود که البته الان تاوانش را پس میدهد چرا که همین گروههای فشار تحرکاتی علیه خود ایشان و یارانشان انجام دادند. آنچه که در مشهد و در حرم امام رضا اتفاق افتاد یک فاجعه اخلاقی بود. این عمل توهین به همه روحانیت بود. نمی دانم وقتی این اتفاق افتاد امام جمعه مشهد در نماز جمعه از این عمل اعلام برائت کرد؟ آیا تولیت بارگاه امام رضا از آقای ناطق دفاع کردند؟ آیا روزنامه های استان خراسان این عمل را محکوم کردند؟ چرا قوه قضائیه برخوردی نکرد؟!آقای ناطق هنوز هم سکوت کرده است، ولی به نظرم افرادی از اینکه احتمالا ایشان بخواهد در عرصه انتخابات ورود پیدا کند نگران شدند. بعضی از اصولگرایان ازورود احتمالی آقای ناطق نوری احساس خطر می‌کنند. اصولگرایانی که از حربه خودسری استفاده میکنند بدانند که این فشاری که بر سر آقای احمدی نژاد آمده، بر سر آنها هم خواهد آمد. همه باید عبرت بگیرند واز این حربه ضداخلاقی وغیر قانونی استفاده نکنند.
 

عضوی از خانواده غلامرضا خسروی: او مستحق این حکم نیست

Posted: 09 Sep 2012 08:54 AM PDT

جرس: یکی از اعضای خانواده غلامرضا خسروی سوادجانی، متهم به محاربه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که حکم اعدام او به دایره اجرای احکام فرستاده شده است و او ۲۰ شهریور ماه اعدام خواهد شد. این عضو خانواده غلامرضا خسروی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « پس از آنکه حکم اعدام از سوی دیوان عالی کشور تایید شد وکیل غلامرضا از رییس قوه قضاییه درخواست تجدید نظر کرد. ما هنوز خبر نداریم که آقای لاریجانی چه نظری داده اند اما از اخبار داخل زندان شنیده ایم که حکم اعدام به دایره اجرای احکام فرستاده شده و ۲۰ شهریور ماه نیز تاریخ اجرای اعدام تعیین شده است. با این حال هنوز این خبر به غلامرضا و وکیلش ابلاغ نشده است. ولی طبق سوابقی که از اعدامی ها قبلی داریم تاریخ اعدام به هیچکدام از اعدامی ها ابلاغ نشده بود و آنها را یکهو برای اعدام به زندان می بردند پس امکان تکرار این اتفاق برای غلامرضا هم خیلی زیاد است.»

این منبع نزدیک به غلامرضا خسروی، زندانی که به جرم محاربه به اعدام محکوم شده است با اعتراض به این حکم گفت:« ما به امید اینکه مسولان قضایی حکم منصفانه ای بدهند تا این اواخر اصلا اتفاق هایی که برای غلامرضا افتاده را رسانه ایی نکردیم اما حالا مجبور به حرف زدن شدیم. غلامرضا پس از بازداشتش ۴۰ ماه در زندان کرمان و اوین در انفرادی و تحت فشارهای شدید بود و حالا مبتلا به بیمارهای متعددی شده است.»

 

غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی است که به اتهام جاسوسی تحت عنوان همکاری با تلویزیون سیمای آزادی( متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران) در سال ۸۶ بازداشت و در دادگاه انقلاب شهر رفسنجان ابتدا به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شد و نهایتا در پی اعتراض دادستان کرمان به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در حالیکه در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان رفسنجان بود پرونده اش به دلایل نامعلومی به دادگاه تهران ارجاع داده شد. او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی این بار به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و دیوان عالی کشور نیز این حکم را تایید کرد. اکنون حکم برای تظلم خواهی به ریاست قوه قضاییه فرستاده شده است.

غلامرضا خسروی سوادجانی در حال حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین و هم بندی وکیلش(عبدالفتاح سلطانی) است. به گفته یک منبع نزدیک به پرونده وی که هفته گذشته با کمپین مصاحبه کرده است این این زندانی از سال ۸۶ تا کنون به مدت ۴۰ ماه در سلول انفرادی بوده و تحت بیشترین فشارهای روحی و جسمی بازجویان و قاضی حیدری فر برای اعتراف به مسائل خلاف واقع بوده است.

این عضو خانواده آقای غلامرضا خسروی در خصوص خواسته اش از مسولان قضایی ایران گفت:« من به نماینده گی از خانواده ام از مسولان قضایی می خواهم تا یک بار دیگر پرونده ایشان مورد بررسی قرار گیرد. حکم اعدام اصلا متناسب با جرم او نیست.حتی بعضی از قضات هم اذعان کردند که این حکم باید شکسته شود.ما نمی خواهیم که غلامرضا آزاد شود اما می خواهیم که به او حکم عادلانه و قانونی داده شود. او اکنون هم بندی وکیلش عبدالفتاح سلطانی است و در انتظار هر لحظه اجرای حکمش به سر می برد.»

این منبع در پاسخ به اینکه به چه دلایلی غلامرضا به جاسوسی متهم شده است، گفت:« غلامرضا ناظر فنی جوشکار در پروژه های صنعتی کشور بود. او در ابتدای بازداشتش متهم به کمک مالی به شبکه ماهواره ای سیمای آزادی و فرستادن عکس های برای این تلویزیون شد و به همین دلیل متهم به جاسوسی و ۶ سال حبس شد. وقتی در زندان کرمان بود، بازجویانش اصرار می کردند که اگر او اعتراف تلویزیونی کند و نامه عفو بنویسد حتما آزاد خواهد شد. بازجویانش به اعضای خانواده هم گفته بودند و حتی خانواده در دیدار با غلامرضا از او می خواستند که اعتراف کند و آزاد شود. اما غلامرضا می گفت من نباید تفتیش عقیده شوم. من تعهد می دهم که دیگر حرکت سیاسی نکنم و این باید کافی باشد. اما یکهو نمی دانیم چطور شد که پرونده به تهران فرستاده شد. او در زندان بود و داشت حکمش را می گذارند!»

این منبع در پاسخ به اینکه چه عکس های غلامرضا برای تلویزیون سیمای آزادی می فرستاده است، گفت:«من خیلی خبر ندارم اما ظاهرا عکس های مختلفی بوده از سوژه های متفاوت.»

وی همچنین درباره روند پرونده در تهران که به حکم محاربه و اعدام ختم شد، گفت:« در ابتدا قاضی پیرعباسی گفته بود که اتهام های غلامرضا قبلا بررسی شده، حکم صادر شده و پرونده مختومه است. اما با فشارهای دوباره مجبور شد دوباره مورد بررسی قرار دهد و نهایتا نمی دانیم با چه استدلالی جرم جاسوسی اش به جرم محاربه ختم شد.»

این عضو خانواده غلامرضا خسروی در پاسخ به اینکه چه سند و مدارکی در دادگاه تهران برای اتهام محاربه ارائه شده است، گفت:« دادگاه تهران وقتی چیزی برای اضافه کردن به پرونده نداشت به سابقه غلامرضا در سال ۱۳۶۰ برگشت. یعنی در واقع گذشته او را که قبلا برایش متهم شده بود و جرمش را کشیده بود، زنده کردند. غلامرضا در سال ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از مجاهدین خلق به ۵ سال حبس محکوم شد که حکمش را هم کامل سپری کرده بود. حالا بعد از گذشته سه دهه نمی توان او را برای کاری که قبلا کرده مجددا محاکمه و متهم کنند. چون چیزی نداشتند دست روی سابق او گذاشتند. ظاهرا فقط می خواستند حکم اعدام را هر طور شده به او بدهند.»

این منبع همچنین درباره اینکه آیا غلامرضا خسروی اتهام جاسوسی و محاربه را خود قبول کرده است، گفت:« در خصوص اتهام جاسوسی در دادگاه کرمان گفته بود که من برای مردم و کشورم نگران بودم و چیزهای را می دیدم که در رسانه های داخل کشور قابل انعکاس نبود بنابراین برای تلویزیون خارج از کشور می فرستادم اما به هیچ عنوان اتهام محاربه را قبول نکرده است.آخر کسی که ۱۹ سال کارش جوش کاری و خدمت به صنعت کشور بوده و از دوره سربازی دیگر اسلحه دستش نگرفته چگونه می تواند محارب باشد!» 

سیدمحمدخاتمی: امروزه وضع خوبی در دانشگاه ها حاکم نیست

Posted: 09 Sep 2012 08:40 AM PDT

جرس: سید محمد خاتمی، در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در آستانه برگزاری اردوی سالانه در نشستی به وضع کنونی دانشگاه ها انتقاد کرد.


به گزارش جرس به نقل از وبسایت رسمی سیدمحمد خاتمی، او در این نشست گفت: امروزه وضع خوبی در دانشگاه‏ها حاکم نیست. اعمال شیوه‏های پلیسی، تحمیل فضای پادگانی بر دانشگاه، تحقیر استاد و دانشجو، به کارگیری روشهای خاص برای امتیازدادن بیجا یا محدودیت ایجادکردن‏ها برای تحصیلات نسل ما به خصوص تحصیلات تکمیلی.

رئیس جمهوری سابق ایران با ابراز تاسف از عدم برگزاری نشست سالانه این انجمن گفت: بسیار متأسفم که جمعی مانند این جمع که پایبندیش را به اسلام، انقلاب، حقوق مردم، عزت کشور و امنیت جامعه در همه دوره ها نشان داده است و به خصوص در این سال های پردغدغه با اعتقاد و تکیه بر اصولی که داشته است، توانسته راه را ادامه بدهد، مصالح کشور را در نظر بگیرد، نمی تواند نشستی عادی و معمولی خود را برگزار کند. آیا این باعث تاسف نیست؟ آیا این نشان دهنده این نیست که مشکل ما و فضای جامعه ما و شیوه هایی که در آن در حال اعمال است دچار اشکال و بیماری است و آیا این نباید درمان بشود؟ همه می دانند این جمع جمعی نیست که بخواهد ساختارشکنی بکند و اصول را زیرپا بگذارد چون برای همین اصول قربانیان فراوانی داده و مشکلات زیادی را تحمل کرده است، شما نماینده نسل هایی هستید که بیشترین فداکاری را برای عزت و عظمت کشور و انقلاب و راه امام انجام داده اند و امروز نظرات خاص خود را دارید. آیا هنگامی که می خواهد نشست بگذارد باید با مشکل روبرو شود؟


سید محمد خاتمی ادامه داد: بنده معتقد نیستم که این تصمیم، تصمیمی است که از بالا گرفته شده باشد. واقعا سطوح بالای کشور از اینکه یک انجمن اسلامی قانونی، سابقه‏دار شناخته شده یک نشست بگذارد نگران نمی شوند و جلوی آن را نمی گیرند. ولی می بینیم که در عمل این اتفاق می افتد. همانطور که شما می گویید خود دانشگاهیان با این برنامه موافقت کرده بودند اما یک اراده و نیروی است که می گوید اینها غیر خودی هستند و نباید باشند. آنها کی هستند و کجایند؟ متاسفانه آنها هستند که منشا اثر در این کشور شده اند و آنها هستند که دارند خودی و غیر خودی را به این صورت مشخص می کنند و جلوی آنها نیز گرفته نمی شود. این امر انسان را دچار نگرانی می کند. آنها کی هستند که تصمیم می گیرند علی رغم سیاست های لااقل اعلام شده این واقعه رخ می دهد. یک بخشی که مسؤول دانشگاه است هماهنگی می کند و تفاهم می کند ولی یک عده ای می آیند و جلوی آن را می گیرند و بعدا هم حکم می دهند که ما دلمان می خواهد جلوگیری کنیم. کی هستند اینها و از کجا نفوذ کرده اند، باید جلوی آن ها گرفته شود.


وی گفت: دانش و دانایی یعنی تحرّی حقیقت، یعنی تلاش برای دریافت حقیقت. معرفت و دانش یعنی تلاش برای دریافت حقیقت. البته توجه داشته باشیم که بسته به نحوه دید انسان به عالم و آدم و هستی، معنای حقیقت متفاوت است. اگر ما فقط رویه هستی را ببینیم حقیقت عبارت است از ماده و آن چیزی که توسط حس و تجربه قابل کنترل باشد. در این حالت، دیگر آن سوی آن دیده نمی شود، درحالی که اگر دید وسیع تری داشته باشیم فقط رویه هستی بخشی از حقیقت و جزئی از حقیقت است. درحالی که حقیقت بسیار بزرگ تر از جنبه مادی هستی است و تحری حقیقت و دانش، یعنی فرا رفتن از این رویه، نه انکار کردن آن. همین علوم تجربی و به اصطلاح Science که امروز محور کارهای علمی و دانشگاهی و مورد قبول است امر مهمی است و نمی توانیم آن را رها کنیم. اما دانش حقیقی متوقف ماندن در این بخش نیست، بلکه مستلزم فراتر رفتن از آن و هستی را بزرگ تر از ماده، دیدن است و نیز تلاش برای درک آن حقیقت. و اذن حضور یافتن به پیشگاه آن حقیقت متعالی و عالی که اتفاقا اصل بنیاد هستی است.


محمد خاتمی در ادامه تاکید کرد: پس دانش و آگاهی یعنی تلاش برای کسب حقیقت و آگاهی و معرفت درست، محصول آزاداندیشی است یعنی تا انسان در فکر یا تلاش فکری آزاد نباشد، نمی تواند به حقیقت دست یابد یا اگر بیابد نمی تواند آن را تداوم ببخشد و به یک اصلی برای بهبود و ارتقا زندگی تبدیل کند. دانش محصول محیط آزاد است و محصول آزاداندیشی. عادت ها و تعصب ها مانع درک حقیقت هستند، اینکه نظام ها یا حکومت هایی باشند که بیایند برای اندیشه چارچوب مشخصی را معین بکنند و بگویند هیچ کس اجازه ندارد از این چارچوب خارج بشود؛ ضد آزاداندیشی است و در نتیجه ما را به حقیقت نخواهد رساند. ما نمی توانیم دانش حقیقی را کسب کنیم اما اینجا عرض می کنم دانش فقط ساینس نیست. ساینس فقط بخشی از دانش و معرفت است نه تنها دانش حقیقی، بلکه ایمان هم که این همه در قرآن و ادیان الهی بر آن تاکید شده محصول آزادی است. به این معنا که اگر انسان آزاد بود و می‎توانست بیندیشد و انتخاب کند و به ایمان رسید، این ایمان ارزش خواهد داشت والا اگر عادت ها و تعصب ها وجود داشته باشد و انسان باور و توهم باور پیدا کند، ارزش ندارد. این همان چیزی است که در قرآن کریم در مقام نکوهش نسبت به آن منحرفان و کسانی که ادعای ایمان هم داشتند ولی ایمان شان مورد قبول نیست آمده است. «ما پدرانمان و گذشتگانمان و سنت های رایج و عادت ها را اینگونه یافته ایم و ما پیرو آنها هستیم.» درحالی که قرآن چنین باوری را نکوهش می کند؛ «نه، شما بیاندیشید، آزاد بیندیشید، فکر بکنید و به آن حقیقت برسید و ایمان پیدا کنید، این ایمان است که ارزش دارد.» پس حاصل آزادی و آزاداندیشی، تنها حاصل آن دانش و معرفت حقیقی نیست علاوه بر آن، ایمان حقیقی هم محصول یک محیط آزاد و آزاداندیشی است. آزاداندیشی در جوامع آزاد وجود دارد و در آن تحقق پیدا می کند.


وی با بیان این که "اگر این واقعیت فلسفی را بپذیریم که دانشگاه خواستگاه دانش و آزاداندیشی است یا باید این گونه باشد" توضیح داد: دانشگاه واقعی جایی خواهد بود که در آن تلاش برای یافتن حقیقت در اوضاع مختلف وجود دارد. شیمی، فیزیک، علوم انسانی، فلسفه و معارف هرکدام بخش هایی از حقیقت را می بینند و بخش های اساسی تری وجود دارد که انسان می تواند آن را ببیند، این دانش جایگاهش در دانشگاه است و اگر دانش مستلزم آزادی و آزاداندیشی است دانشگاه هم باید جایگاه آزاداندیشی واقعی باشد، نه اینکه از جاهایی تحمیل شود که شما باید فقط پایبند به آن چه ما می گوییم باشید و حق ندارید از خطوط قرمز و اینگونه مسائل عبور کنید.


رئیس جمهوری پیشین ایران گفت: اگر دانشگاه جایی برای آزاداندیشی و آزادی است، رسالت بزرگ آن، دو امر خواهد بود؛ پاسداری از آگاهی و دانش و معرفت و تلاش برای بسط آن و پاسداری از آزادی های اساسی و تلاش برای تقویت قدرت انتخاب و اراده انسان ها در جامعه. این رسالتی است که دانشگاه به معنای واقعی کلمه باید داشته باشد.


وی در ادامه اظهار داشت: حال بیایید به سراغ اینکه دانشجو در دانشگاه ها چه کاره است. دانشجو باید تمام نکاتی را که گفتم داشته باشد به علاوه جوانی. جوانی یعنی آرمانگرایی. دانشجوی جوان همیشه فضای برتر و بهتر و روشن تری را پیش رو دارد و به امور روزمره خود قانع نیست. تحول خواهی (این یکی از لوازم گریزناپذیر جوانی است)، آرمان خواهی و تحول خواهی و بلندپروازی از خواسته‏های یک جوان دانشجوست. او میل به آزادی و استقلال دارد و به دنبال استقلال فردی خود می رود و دوست دارد مستقل باشد، در عین حال که نمی خواهد از پدر و مادر یا جامعه ببرد. او علاقمند است که روی پای خود بایستد، خواستار آزادیست و می خواهد از چارچوب های موجود بیرون بیاید، خودش فکر کند و اندیشه داشته باشد. همچنان که جامعه را مستقل و رشید می خواهد و در عین حال هیچ وقت از وضع موجود راضی نیست.


سید محمد خاتمی گفت: جوان می خواهد جواب همه این خصوصیت ها را در فعالیت هایی که در دانشگاه و جامعه انجام می دهد بیابد و خلاصه کار این است که جوانی که خود را به دانش و آزاداندیشی مجهز می کند و بلند پرواز و آرمان خواه است. در جستجوی وضع بهتری است. و همیشه به فکر بهبود وضعیت موجود است. یعنی اگر وضع بد است بیش از همه می خواهد شرایط تغییر پیدا کند. اگر هم وضع خوب است باز هم به این شرایط قانع نیست و دوست دارد بهتر از آن بشود.


رئیس جمهوری سابق ایران افزود: ردرواقع دانش پژوهی و آزاداندیشی و جوانی حرکت به این سو را اقتضا می کند. چون بشر تکامل خواه است و این خواستی همگانی است ولی انصافا در دانشگاه و دربین جوانان، این خواسته قوی تر و نیرومندتر بوده و همین وظیفه دانشجو را مهم‏تر می کند. بنابراین وضع بد باید تغییر کند و بهبود یابد و وضع خوب باید بهتر شود. اما لازمه این کار چیست؟ انتقاد! یعنی با دیدی انتقادی به مسائل نگریستن و نیز تلاش برای یافتن راه‏حلی برای حل مشکلات. امنیت لازمه بهبودخواهی و آرمان خواهی است. اگر جامعه‏ای خواهان رشد دانشجویان خود است باید زمینه انتقاد را فراهم کند؛ انتقاد از برنامه‏ها، ساز و کارها و روش‏های موجود به خصوص انتقاد از خود و جامعه. اما وجه مهم انتقاد، انتقاد از قدرت است. به دلیل اینکه قدرت امکانات کشور و جامعه را در اختیار دارد و او باید مورد انتقاد قرار گیرد تا خدای نکرده امکانات را در مسیر نادرست قرار ندهد. به علاوه اینکه قدرت منشاء فساد است مگر اینکه تحت مراقبت و نظارت دائم جامعه باشد. حتی اگر قدرت در دست فرد یا گروه صالحی باشد اما انتقاد و نظارت وجود نداشته باشد، جامعه دچار فسادهای بزرگی خواهد شد. پس انتقاد لازمه دانشجو بودن، جوان بودن، دانشگاهی بودن، آزاد اندیش بودن، حقیقت جو بودن و... است و انتقاد در درجه اول متوجه قدرت است. جایگاهی که در سرنوشت جامعه بیش از هر چیز تاثیر دارد. البته امر معروف و نهی از منکر و انتقاد نیز شامل امور فردی هم می‏شود ولی انتقاد از امری به همان میزان که قدرت در آن بیشتر است، ارزش و اهمیت بیشتری دارد. بنابراین یکی از کارهای مهم همه افراد و به خصوص دانشگاه و دانشجو این است که روحیه انتقادی از خود و جامعه و به خصوص قدرت را داشته باشند. انتقاد به معنای مچ‏گیری نیست. انتقاد یعنی تحلیل درست قضایا، دیدن خوب و بدها، تقویت خوب‏ها ، انتقاد از بدی‏ها و تلاش برای تحول در جامعه به سمت خوبی است.


وی تاکید کرد: حال با در نظر گرفتن تمامی این مسائل، تکلیف انجمن اسلامی که هم دانشجو و جوان است و هم در دانشگاه قرار دارد، چگونه است؟ در اینجا مساله تازه‏ای وجود دارد. انجمن اسلامی، بقیه‏السیف جریان جنبش دانشجویی و بخش اسلامی آن در طول تاریخ وجود دانشگاه، به خصوص بعد از انقلاب است و جایگاه بسیار مهمی دارد. این انجمن با همه مشکلات موجود به خصوص در طول این مدت، از جریان جنگ تحمیلی گرفته تا طوفان ترور و تروریسم در جامعه و همینطور جریانات اخیر، هزینه‏های بسیاری پرداخته است اما همچنان روی اصول و معیارهای خود ایستاده است. از درون و بیرون محیط دانشگاه مورد فشار زیادی قرار گرفته اما راه خود را گم نکرده و همچنان بر اصول و ارزش‏های انقلاب و نظام تکیه کرده و آنچه باید مورد انتقاد قرار گیرد را انجام داده است.


خاتمی اظهار کرد: انجمن اسلامی چنین وضعی دارد. انجمن اسلامی دانشجویان یعنی جمعی که جوان است، دانشجو است و به اسلام پای بند است. وقتی اسلام به این همه افزوده می شود دفاع از اسلام و انقلاب هم از وظایف شما می‏شود. اما کدام اسلام و کدام انقلاب؟ این موضوع امر مهمی است. اسلامی که منجر به انقلاب شده است، و برای انسان حرمت قائل و خواستار عدالت در همه ابعاد آن در جامعه است و آزادی را پاس می دارد و آمده آزادی انسان و اراده او را تقویت کند. اسلامی که به حقوق مردم تکیه دارد و به آن اعتراف می‏کند و قدرت را برآمده‏ از مردم می‏داند و معتقد است این قدرت باید تحت نظارت و کنترل باشد.


وی با تاکید بر این که "دانشجوی مسلمان علاوه بر همه نکاتی که گفته شد، باید از این اسلام و انقلاب دفاع کند" گفت: تهدیدهایی که انقلاب با آن مواجه است، به خصوص در این زمان که ما میبینیم کسانی منادی اسلامی میشوند که برای رای مردم هیچ ارزشی قائل نیستند. کسانی هستند که حکومتی که باید خدمتگزار مردم و مسؤول در برابر آنان باشد را قیم و ارباب مردم می دانند و مردم را در برابر آن صاحب هیچ حقی نمی دانند. مدعی اسلامی شدند که آمده تا آزادی را از بین ببرد و توانایی مبارزه با فساد را ندارد و زمینه ساز فساد می‏شود.


رئیس جمهور پیشین ایران اظهار کرد: وقتی چنین چهره تحریف شده و نادرستی از اسلام و انقلاب اسلامی نشان داده می شود و چنین گرایشی سعی می‏کند خودش را مبنای انقلاب بداند، دفاع از انقلاب اصیل و از اسلام همانگونه که واقعا هست و در انقلاب ما بوده و در معرض خطر است از وظایف مهم انجمن اسلامی و دانشجوی مسلمان است که البته کار دشواری هم هست.


وی تاکید کرد: اما آنچه که در این لحظه حساس در کشور ما مهم است و انجمن اسلامی و دانشجویان مسلمان و هر انسان مسؤولی باید به آن توجه داشته باشند، این است که در حال حاضر مشکلات داخلی و تهدیدهای خارجی زیاد است بنابراین باید به فکر وحدت باشیم. البته وحدت به معنای هضم شدن بعضی در بعضی دیگر نیست بلکه به معنای تفاهم است و اینکه بدانیم همه ما در این جامعه ذی‏حق هستیم و حق در انحصار جناح خاصی نیست. وحدت تکیه بر امور مشترک است و بهبود اوضاع برای اینکه هر فردی احساس هویت و دلبستگی به کشور کند. وحدت امر بسیار مهمی است و همه ما در هر کجا که هستیم باید به فکر دفاع از آرمان‏های انقلاب و امنیت و مصلحت کشور باشیم. حتی اگر بخواهیم تعامل داشته باشیم که در جای خود لازم است باید ببینیم آیا اصل مشترکی وجود دارد یا نه؟


خاتمی افزود: لازم به ذکر است که ما اصل اسلام و انقلاب را قبول داریم و سربلندی ملت و پیشرفت کشور را می خواهیم. بین شیوه و روش‏ها اختلاف‏هایی وجود دارد؛ کسی معتقد است با گرفتن و زدن و بستن، اسلام و انقلاب حفظ میشود و کسی این سیاست ها و روش ها را مخالف با مصلحت اسلام و کشور می داند ‏و با تغییر روش موافق است تا اصل انقلاب محفوظ بماند. اما همه می توانیم به اصل مشترکی برسیم. دفاع از آرمان‏ها و اصول انقلاب و سرنوشت کشور مصلحت ملت برای همه ما مهم است. گاهی اوقات منهای همه جناح بندی شاهد هستیم کشور در ورطه نابودی است. براساس این، وحدت به معنی حذف تنوع نیست بلکه جهت د ادن تنوع در مسیر هدف مشترک است.


رئیس جمهور سابق کشور ادامه داد: من معتقد هستیم راهی روشن برای همه ما وجود دارد؛ پایبندی به قانون اساسی. اما نه به این معنا که قانون اساسی وحی منزل است، حتی خود قانون هم اصلاح و تغییر آن را پیش‏بینی کرده است. اما این قانون، ظرف یکبار مصرفی نیست که آن را دور انداخت. بالاخره جامعه مبنای عمل مشترک می‏خواهد. من معتقدم راه درست پایبندی همه افراد، به قانون اساسی (البته تمام قانون) است. در این جامعه اگر بخواهیم این اصل را بپذیریم و واقعا به آن عمل کنیم، بسیاری از این تنش‏ها و مشکلات از بین خواهد رفت. البته لازمه پایبندی به قانون اساسی و رفع تنش عبارت است از بازشدن فضای سیاسی و تبدیل فضای امنیتی به فضای باز سیاسی طبق همین اصول و در چارچوب قانون اساسی تا احزاب و تشکل ها بتوانند آزادانه فعالیت کنند و تشکلی چون انجمن اسلامی از برگزاری یک نشست عادی محروم نباشد. به این ترتیب به سمت تحول بنیادی در جامعه پیش خواهیم رفت که جلوی سقوط انقلاب، نظام و ارزش‏ها گرفته می‏شود. به نظر من اگر همه برای این امور تلاش کنیم و به تفاهم برسیم نه اینکه همدیگر را حذف کنیم، (همانگونه که امروز کسانی قدرت را به انحصار درآورده و همه را حذف کرده‏اند) و در مقابل ما خواستار حذف دیگران نیستم بلکه درصدد داشتن تفاهمی برای نجات از این وضعیت هستم. و به دنبال جستجوی راهی برای تفاهم و تعامل بر این اساس، امری مبارک خواهد بود و به خصوص بازشدن فضا و امنیت فعالیت در دانشگاه از اولویت برخوردار است.


خاتمی گفت: امروزه وضع خوبی در دانشگاه‏ها حاکم نیست. اعمال شیوه‏های پلیسی، تحمیل فضای پادگانی بر دانشگاه، تحقیر استاد و دانشجو، به کارگیری روشهای خاص برای امتیازدادن بیجا یا محدودیت ایجادکردن‏ها برای تحصیلات نسل ما به خصوص تحصیلات تکمیلی. اینها مسائلی است که با هیچ کدام از معیارهای انقلاب ما و معیارهای مصلحت مملکت ما سازگار نیست. بیایم و لااقل از یک تجربه درس بگیریم. شما ببینید امروز دلزدگی در محیط دانشگاهی زیاد است وقتی انجمن اسلامی با آن سابقه نمی‏تواند فعالیت بازی داشته باشد تکلیف همه مشخص است. براین اساس شاهد سیل مهاجرت خواهیم بود و فردی هم که نتواند مهاجرت کند دلزده و مایوس می‏شود یا به سمتی گرایش پیدا می‏کند که نتیجه خطرناکی به همراه دارد. درحالی که اگر گفتگو، بحث و انتقاد آزاد باشد جلوی اتفاق افتادن خطرهای بسیاری که آینده کشور را تهدید می‏کند گرفته خواهد شد. در گذشته حدود ۱۰ - ۱۲ سال پیش این تجربه بود که در محیط‏های دانشگاهی به‏تدریج احساس امنیت شکل می‏گرفت.


وی ادامه داد: البته نمی‏خواهم بگویم در آن سال‏ها وضع بسیار خوب بود اما جهت به سمتی بود که احساس حرمت و بهبود اوضاع وجود داشت. در آن زمان محیط دانشگاه دانشجو و استاد دارای فضای مناسبی بود و نتیجه کار این بود که جلوی مهاجرت‏ها گرفته می‏شد. البته معنای حرف من این نیست که در آن موقع مهاجرتی نبوده، همیشه این اتفاق می‏افتاده اما نه به شکل سیل مهاجرتی امروزه که بهترین نیروها به خارج از کشور می‏روند. هرچند مهاجرت اشکالی ندارد اما رفتن نیروها به این شکل و رفتن نخبه‏ها به خارج از کشور، فاجعه بزرگی است. در آن زمان علاقه به بازگشتن به ایران و مهاجرت معکوس را تجربه کردیم. بسیاری از دانشمندان و دانشجویان که خارج از کشور یا در ایران بودند، تمایل داشتند در ایران فعالیت داشته باشند. دلبستگی استاد و دانشجو به یکدیگر، تجربه خوبی است هر چند آن موقع هم مشکلاتی وجود داشت اما چرا امروزه باید چنین فضایی حاکم باشد و چنین مسائلی را دوباره تجربه نکنیم. در این بین افرادی که مشخص نیست که هستند و سابقه شان چیست به زد و بند و تسویه بپردازند و هر که را نمی پسندند محدود و تحقیر کنند.


رئیس جمهور سابق ایران تاکید کرد: وقتی ما آزاد و آزاداندیشی را در چارچوب قانون قبول داریم باید در محیط دانشگاه آزادی وجود داشته باشد. ما به عنوان دانشجو و دانشجوی مسلمان باید اهتمام به ارتقای سطح دانش و بالابردن مهارت‏های لازم داشته باشید تا بتوانید خدمتگزار جامعه باشید. در همین دانشگاه ها است که نیروی گرداننده چرخ های کشور تربیت می شود‏. باید برای ایجاد فضای آزاد و امن در درجه اول در درون دانشگاه و بعد در جامعه تلاش صورت بگیرد و بخصوص قانون گرایی و بالابردن قدرت تحمل یکدیگر در درون دانشگاه مدنظر باشد. از اسلام مظلوم دفاع شود. اسلامی که در انقلاب اسلامی بود. اگر انحرافی را به نام اسلام می بینید با آن مقابله کنید و اسلام عرفان و اخلاق، اسلام طرفدار آزادی انسان و حق حاکمیت او بر سرنوشت، اسلام عدالت و اسلامی که می خواهد و می تواند وجهه کشور و مردم را در جهان بالا ببرد بشناسید و بشناسانید.

 

تشدید روند پاکسازی و تصفیه استادان

Posted: 09 Sep 2012 07:33 AM PDT

جرس: در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاه ها، لحن تهدیدآمیز وزیر علوم علیه دانشگاهیان منتقد بار دیگر شدت گرفته و همزمان گزارش های از گسترش سختگیری ها در حوزه اخراج و بازنشستگی اساتید، و همزمان جذب و استخدام گسترده چهره های جوان بسیجی به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه ها حکایت دارد.

به گزارش کلمه، به اعتراف محمدرضا مردانی رئیس مرکز جذب وزارت علوم ایران، ۱۷ شاخص برای بررسی صلاحیت اخلاقی و اعتقادی اساتید تعیین شده است و به گفته منابع مطلع، در موارد متعددی نیز افرادی بدون هماهنگی با گروه های علمی و صرفا بر اساس دستوری که از بالا آمده، به عنوان عضو هیات علمی جذب شده اند.

علاوه بر دانشگاه آزاد که برادر وزیر علوم از شش ماه قبل ریاست آن را برعهده گرفته و به اعتراف امروز خودش در همین مدت کوتاه ۳۰۰ عضو هیات‌علمی جدید جذب و ۲۰۰ دانشجو بورسیه کرده، در دانشگاه های دولتی نیز گزارش های حاکی از رسیدن آمار استادان بسیجی به ۱۱ هزار نفر است و در همین حال به گفته کامران دانشجو، ۱۲ هزار نفر جذب شده اند و ۱۰ هزار نفر دیگر نیز قرار است جذب شوند تا پروژه ای که او "پاکسازی دانشگاه ها" می نامد و هدف اصلی آن مقابله با جنبش سبز است، در سال آخر فعالیت دولت به سرانجام برسد.

وزیر آموزش عالی؛ رکورددار حمله به جنبش سبز

دو سال و نیم گذشته از آن چیزی کامران دانشجو اصرار دارد آن را "فتنه" داخل دانشگاه ها بنامد و از مبارزه با آن سخن می گوید، اما به نظر می رسد پایانی برای این دغدغه های فکری او نیست که امروز هم چنان نسبت به مبارزه و پیشگیری از فتنه در دانشگاه ها هشدار می دهد.

کامران دانشجو وزیر علوم احمدی نژاد در آستانه سال جدید تحصیلی در سخنان جدید خود در جمع جمعی از دانشجویان عضو تشکل های وابسته به حاکمیت تاکید کرده که "باید از فتنه ۸۸ درس بگیریم و این بدان معناست که نباید اجازه ایجاد فضای هیجانی کاذب و غیرمنطقی را به سوء استفاده‌کنندگان بدهیم."

دانشجو فروردین ماه نیز گفته بود: "کسانی که در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تیرماه همان سال، همچنان به فتنه گری ادامه دادند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند."

او که در اظهاراتی از این دست رکورددار است و از انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری به اقدامات و اظهارات تندی نسبت به فعالان جنبش سبز و منتقدین پرداخته و نسبت به جنبش سبز که آن را فتنه ۸۸ نامیده اند ابراز بیم کرده، پیش از این نیز با دانشجویان این اتمام حجت را کرد که بورسیه دانشجویانی که در اعتراضات پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ از نامزدهای معترض حمایت کردند، "سریعا لغو می شود."

اخراج و تعلیق و محدودیت؛ ایجاد فضای پادگانی در دانشگاه ها

دانشجو از زمان حضور در وزارت علوم و تحقیقات دغدغه آنچه فتنه در دانشگاه ها می نامد را دارد و از سال ۸۸ تا امروز قصد مبارزه با آن را دارد و به نظر می رسد توفیقی در اتهاماتی که متوجه دانشجو اساتید و فضای دانشگاه می کند نداشته که با گذشت سه سال هم چنان دغدغه های اش همان هایی است که در سال ۸۸ مطرح می کرد.

او در مسیر آنچه امروز از آن به عنوان ممانعت از ایجاد فضای هیجانی کاذب و غیرمنطقی در دانشگاه ها می نامد عملا به شکل گیری فضایی پادگانی در دانشگاه ها دست زده و از اعمال هیچ محدودیت و فشاری بر دانشجویان و اساتید دریغ نکرده است. تعلیق و اخراج دانشجویان فعال، محدودیت تشکل‌های دانشجویی و اخراج یا بازنشستگی اجباری اساتید به موازات بازداشت و صدور احکام مختلف برای آنها بخشی از مسیری است که طی سه سال گذشته با عنوان اصلاح در دانشگاه ها صورت گرفته و با وجود اینها، دانشجو با صحبت های جدید خود از ناکامی حاکمیت در این مسیر پرده برداشته است.

آمارهایی از روند تصفیه و پاکسازی در دانشگاه ها

او اعتراف کرده که برای پاکسازی دانشگاه ها وزارت علوم اقدام به جذب شمار زیادی اعضای هیات علمی و اعطای بورسیه های جدید کرده وبا ادعای "اصلاح ناهنجاری ها" در مراکز آموزش عالی، خبر از جذب ۱۲ هزار عضو جدید هیات علمی به دانشگاه‌ها داده که تا انتهای عمر دولت فعلی، ۱۰ هزار عضو دیگر هیات علمی نیز مشغول به کار خواهند شد.

اشاره او به این آمار هم از نکات قابل توجه است که گفته اکنون ۱۱ هزار استاد بسیجی هم در دانشگاه‌های ایران مشغول فعالیت‌اند.

دانشگاه ها همراه حکومت نیستند

فضای غالب مخالف با حکومت در دانشگاه ها بعد از کودتای انتخاباتی ۸۸ برای حاکمان بیش از قبل هویدا شد تا آنکه حتی محمد محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی رهبر ایران در دانشگاه‌ها را به این اعتراف واداشت که در آذر ماه سال ۸۸ گفته بود: "براساس آمارهای موجود ۷۰ درصد دانشگاهیان در انتخابات ریاست جمهوری به کسی رای داده‌اند که اکنون در راس مدیریت کشور نیست و این مسئله به نوعی دلسردی ایجاد می‌کند."

او با پذیرش اینکه بخش عمده ای از دانشگاهیان در انتخابات ریاست جمهوری به محمود احمدی نژاد رای نداده اند، گفته بود در دانشگاه ها شرایط مثل قبل نیست و واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد. به گفته او "مشکل اصلی که در این چند ماه به وجود آمده باعث شد به دلایلی بخشهایی از جامعه به هم تنه بزنند و تعادل جامعه به هم بخورد که در این میان عده‌ای هم زمین خورده‌اند."

میلیون ها دانشجو در سراسر کشور، پشتوانه جنبش سبز

این اعتراف به موازات سخنان میرحسین موسوی رهبر در حصر جنبش سبز صورت گرفت که در مصاحبه ۸ اسفند ۱۳۸۸ خود با سایت کلمه اعلام کرده بود "بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبز با گروه های مرجع را بهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش در آینده کشورمان می دانم. چرا وقتی میلیون ها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده امیدوار نباشیم؟"

میرحسین موسوی هم چنین در پیام خود به مناسبت ماه دانشجو در آستانه آذرماه سال ۸۹ با بیان اینکه "چه کسی است که نداند سه میلیون دانشجوی آگاه کشور بزرگترین سرمایه جنبش سبز است؟ جنبشی که همراهان آن بی شمارند و هریک به نوعی رهبر این جریان عظیم مردمی هستند"، این اطمینان را داده بود که "سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته، حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کارگرفته شود، می توانند با پراکندن سوالها و نقدها پل های ارتباطی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند؟"

پیگیری نظرات مصباح یزدی در دانشگاه ها

بخشی از سخنان جدید کامران دانشجو در آستانه سال جدید تحصیلی متوجه اساتید بوده که نسبت به وجود "اساتید سکولار" در دانشگاه ها هشدار داده است. اگر چه انتساب القابی همچون «لیبرال»، «فتنه گر»، «ضدانقلاب» و الفاظ مشابه که به موازات آن اخراج و بازنشستگی اساتید و دانشجویان صورت می گیرد موضوع جدیدی نیست و رویه ای بوده که از سال ۸۸ شدت گرفت و با این عناوین موج اخراج اساتید علوم انسانی در رشته های مختلف حقوق، جامعه شناسی، فلسفه، اقتصاد، ارتباطات و... را در بر گرفت اما به نظر می رسد حالا با طرح مجدد این مساله در آستانه سال تحصیلی باید منتظر شدت گرفتن این روند باشیم.

او نگرانی در این زمینه را منحصر به خود دانسته که ضمن آن عملکرد وزرای پیشین علوم را زیر سوال برده و گفته است: "من نشنیدم در این دوران سی و اندی‌ساله انقلاب، وزیری بگوید که ما استاد سکولار نمی‌خواهیم."

کامران دانشجو که مجری نظرات مصباح یزدی در زمینه اسلامی کردن دانشگاه ها و تفکیک جنسیتی در آنهاست، از زمان حضور خود از مدافعان تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها و اسلامی کردن فضای آن است گفته که موانع بسیاری در برابر اسلامی شدن دانشگاه‌ها وجود دارد و در پایان دوران مسئولیتش٬ درددل‌هایش را خواهد گفت.

او٬ از پالایش و تبعیض و حذف جنسیتی در برخی از رشته‌های دانشگاهی که حتی واکنش منفی حامیان دولت را هم برانگیخته٬ دفاع کرده و گفته «قبل از انقلاب در رشته مهندسی معدن دانشجوی دختر پذیرفته نمی‌شد٬ اما هنگامی که من گفتم در چند رشته دانشجوی دختر پذیرفته نمی‌شود برای یک هفته هجمه‌ای بزرگ به راه انداختند و گفتند دارید عدالت را زیر پا می‌گذارید؛ اما تساوی عدالت نیست.»

وزیر احمدی نژاد مدعی شده که " ما دانشگاهی متناسب با آرمان‌های انقلاب و جامعه می‌خواهیم، دانشگاهی که در آن گفتمان انقلاب اسلامی ترویج شود، نه این‌که وقتی می‌خواهیم در سالن‌غذاخوری دانشگاه تفکیک جنیستی اعمال کنیم قال وقیل راه بیندازد".

دانشجو، در بخشی دیگر از صحبت های خود با انتقاد از برخی "مسئولان دانشگاه ها" که به گفته وی اجازه "حرف زدن از از امام و انقلاب" را در دانشگاه ها نمی‌دهند گفت: "آن دسته از مسئولین دانشگاه‌ها که این اجازه را نمی‌دهند قطعا یا غافل‌اند و یا جاهل، چون حفظ نظام به حفظ گفتمان امام و انقلاب وابسته است."

دانشجو پیشتر هم اعلام کرده بود که استادانی که "التزام به اسلام و ولایت فقیه" ندارند، جایی در مراکز آموزش عالی نخواهند داشت و خطاب به روسای دانشگاه ها گفته بود: "شما حق ندارید کسی را در دانشگاه ها جذب کنید که در مسیر التزام عملی به ولایت فقیه و قانون اساسی حرکت نمی کند."

دیگر استاد سکولار نمی خواهیم

او با ابراز تاسف از این‌که هنوز اساتید سکولار و دگراندیش در دانشگاه حضور دارند٬ گفت: «استاد سکولار هنوز در دانشگاه وجود دارد اما دیگر نباید در دانشگاه باشند، افزوده که «از نظر ما حضور استادی که نظرات دیگری نسبت به ما دارد اما تنها می‌خواهد علمش را ترویج دهد و حرکتی ضد دین نمی‌کند مشکلی ندارد، اما نمی‌توانیم بنشینیم و ببینیم که استادی که درس انقلاب را تدریس می‌کند، در دو جلسه اول کلاسش زیرآب انقلاب را بزند.»

دانشجو هم چنین با بیان اینکه دانشگاه "جای کف و سوت کشیدن و هو کردن این طرف و آن طرف نیست" گفته است: "به نظر من این لاابالی‌گری سیاسی است نه نشاط سیاسی".

وزیر علوم که بیش از همه نامش با کودتای انتخاباتی سال ۸۸ رقم خورد که ریاست ستاد انتخابات کشور را عهده دار بود، ماموریت بعدی اش از سوی احمدی نژاد برای وزارت علوم بود ، انتخابی که مخالفان زیادی در مجلس داشت که حتی در زمان رای اعتماد، برخی نمایندگان دکترای او را زیر سؤال بردند.

اما خوش خدمتی او در جایگاه ریاست ستاد انتخابات باعث شد تا مباحث مربوط به تقلبی بودن مدرک او را از سوی نمایندگان به فراموشی سپرده شود تا این بار ماموریت وی با برخوردهای حذفی در دانشگاه های کشور به نزول رتبه علمی، تحقیقاتی و دانشگاهی در جهان و رشد مهاجرت دانشجویان و اساتید برجسته منجر شود.
شدید روند پاکسازی و تصفیه استادان/ لشکرکشی استادان جوان بسیجی به دانشگاه‌ها

 

بیانیه جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی ایرانی در اعتراض به جنگ علیه ایران

Posted: 09 Sep 2012 07:33 AM PDT

جنگ مانع آزادی و دموکراسی در ایران است

جرس: جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی ایران در بیانیه ای که خطاب به افکار عمومی جهانی نوشته شده نسبت به فضای جنگی که علیه ایران ساخته شده روشنگری و اعتراض کرده اند.

به گزارش سایت ملی – مذهبی، در بخشی از این بیانیه آمده است: هرچند به روشنی می گوییم که حکمرانان جمهوری اسلامی و در درجه نخست، شخص آقای خامنه ای را مسئول بروز این خطر بزرگ می دانیم؛ ولی این امر به هیچ روی هیچ جنگی را که از سوی دولتهای بیگانه، خواه اسراییل باشد خواه آمریکا و یا هر نیروی بیگانه ی دیگری که بخواهد بر ضد ملک و ملت ایران به راه بیاندازد، توجیه نمی کند!

متن کامل این بیانیه که به شرح زیر است:

مردم جهان

ما بخشی از کنشگران سیاسی و مدنی خواستار حاکمیت جمهور ملت ایران، دل نگران وضعیت پیش آمده برای میهن عزیزمان هستیم. در چنین موقعیتی که ایران در آن قرار گرفته در یک سو رژیم جمهوری اسلامی با کارنامه ای مملو از فساد، جنایت و تعرض به حقوق بنیادین ملت ایران قرار دارد که هرچند روشن شده دیپلماسی هسته ای ماجراجویانه ای که درپیش گرفته و همه ابعاد آنرا از آغاز تاکنون از چشم مردم ایران پنهان نگاه داشته بوده است، جز هزینه های هنگفت اقتصادی، سیاسی و البته اجتماعی برآمده از تحریمهای خرد کننده، برای ایران نتیجه ی دیگری در بر نداشته و به شدت منافع ملی ایران را تضییع کرده است، ولی همچنان و برای تضمین بقای خود بر آن اصرار دارد! و در سوی دیگر ماجرا سیاست مداران و دولتهای جنگ طلب قرار دارند! بنا بر اخبار رسانه ها، دولت اسراییل و در راس آن آقای نتانیاهو مصرانه خواهان جنگ با ایران است! جنگی که مدعیست با کمک یا بی کمک دولت آمریکا برپا خواهد کرد !این دولت و ریاست آن، خواهان افروختن آتش جنگ سهمگینی می باشد که واضعان و مبلغانش، آنرا جنگ پیشگیرانه می نامند!

مردم جهان

هرچند به روشنی می گوییم که حکمرانان جمهوری اسلامی و در درجه نخست، شخص آقای خامنه ای را مسئول بروز این خطر بزرگ می دانیم؛ ولی این امر به هیچ روی هیچ جنگی را که از سوی دولتهای بیگانه، خواه اسراییل باشد خواه آمریکا و یا هر نیروی بیگانه ی دیگری که بخواهد بر ضد ملک و ملت ایران به راه بیاندازد، توجیه نمی کند!

ما هرگونه تهدید به تجاوز و تجاوز نظامی دولتهای بیگانه بر ضد ایران را به شدت محکوم کرده و آشکارا و با صدایی رسا اعلام می کنیم که در صورت حمله نظامی به ایران هیچ توجیهی از بار مسئولیت سنگین آغازگران و پی گیران آن جنگ نمی کاهد و آنان را در جفایی که بر ذات بشریت، به ویژه بر ملت بی دفاع ایران روا داشته می شود، همتراز با جمهوری اسلامی و شریک جرم آن حکومت قرار می دهد!

مردم جهان بدانید که سایه تیره و شوم جنگی که با هیاهوی دهشتناک سیاستمداران خواهان جنگ، در ماههای گذشته بر سر ایران افتاده، فرصت جدیدی برای سرکوب خواسته های به حق ملت ایران را مهیا کرده است! همانگونه که تحریمهای خرد کننده ی زیرساخت های اقتصادی ایران، به شدت هرچه تمامتر مسبب له شدن بیش از پیش اقشار آسیب پذیر طبقه محروم ایران و همچنین منجر به تضعیف بنیه اجتماعی طبقه متوسط ایرانی به ویژه لایه های متوسط شهر نشین به مثابه بخش اصلی حامل و زاینده ی ارزشهای فرهنگی و مدنی شده است؛ که به روشنی نشان می دهد این هیاهوی جنگ طلبانه نیز مانع دیگری بر سر راه ملت ایران در نیل به آزادی و دمکراسی می باشد.

ملتهای جهان، بدانید که ایران آماده داشتن نظامی دمکراتیک است! نظامی که استحقاق آنرا دارد و البته تنها بدست ملت ایران می تواند مستقر شود! ولی اگر استبداد کنونی با خواسته های ایرانیان مخالفت سرکوبگرانه میکند، تهدیدات جنگی و نیز تلاش قدرتهای بیگانه در رسیدن به خواسته های حداکثری خودشان آنهم بی توجه به تلاشها، کنشها و خواسته های ملت ایران، خدمت به استبداد حاکم بوده و زنجیر دیگری بر دستان مردم ایران زده است! پس خطاب به شما ملتهای جهان با صدایی رسا اعلام می داریم که هیچ دولت و سیاستمداری و نیز قدرتهای بین المللی نباید با چنین اعمالی زمینه سرکوب آشکار و پنهان ملت ایران را در کنار سرکوب آشکار حاکمیت کنونی فراهم کند!

ما باور داریم که پیشنیاز اساسی برای نیل به فردایی بهتر برای همه مردم جهان به ویژه مردم منطقه خاورمیانه و در نهایت ملت ایران، خاموش کردن بانگ شوم جنگ خواهی و کوبیدن بر طبل جنگ طلبی است. از همین روی از وجدان بیدار شما ملت های جهان می خواهیم تا حمایت خود را از جنبش دمکراسی خواهی ملت ایران، با اعتراض به دولتها و سیاست مداران خواهان جنگ نشان دهید! و بخواهید تا این بانگ شوم درجا خاموش شود!

۱۸ شهریور ۱۳۹۱ برابر با ۸سپتامبر ۲۰۱۲

خواهشمند است کسانی که می خواهند این بیانیه را امضا کنند، نام و نام خانوادگی خود را به رایانشانی زیر بفرستند:

iranfree12@gmail.com

نخستین فهرست امضا کنندگان بیانیه که به ترتیب حروف الفبا چیده شده است به قرار زیر می باشد:

حامد ابراهیمی نژاد؛ پیتر ابریشمی؛ مازیار آپتین؛ شیما اتفاق؛ ابولفضل اردوخانی؛ شاهرخ احکامی؛ ناهید احکامی؛ داریوش احمدی؛ مهین ارجمند ؛ناصر آریا؛ احمد آزاد؛ آینده آزاد؛ آرش آزرم؛ رحیم آقازاده؛ گودرز اقتداری؛ مریم اکبری؛ سعید آگنجی؛ شری الوندیان؛ سینا امیرطالبیان؛ شاهین انزلی؛ جلال ایجادی؛ عباس ایلالی؛ شهلا بهاردوست؛ رحیم بذرافشان؛ فرزانه بذرپور؛ بهداد بردبار؛ محمد برقعی؛ باقر برنجکوب؛ امیر بهبودی؛ حسن بهگر؛ امین بیات؛ بهروز بیات؛ هوشنگ بیات؛ سینا بیژن؛ میثاق پارسا؛ تورج پارسی؛ احمد پاکزاد؛ جمال پاکنژاد؛ بهرام پرتوی؛ سهیل پرهیزی؛ کتایون پزشکی؛ مهشید پگاهی؛ محمد پورفر؛ امید پورمحمدعلی؛ سهیل پورمحمد؛ حسن پیرحسینی؛ محمد تسلیم؛ منوچهر تقوی بیات؛ مجید تمجیدی؛ امیر توسطی؛ سپیده جدیری؛ محمد حسین جعفری؛ هماد جمشیدی؛ مهدی حاجتی؛ محمد رضا حدادی تهرانیان؛ علی حجت؛ حسن جعفری؛ مصطفی جواهریان؛ اسماعیل ختایی؛ آریا خسروی؛ خسروخسروی؛ اسفندیار خلف؛ شاهین دادخواه؛ فرامرز دادور؛ مهرداد درویش پور؛ هومن دولتی؛ حسن کیان زاد؛ محمود دلخواسته؛ زهره دهقان؛ مریم دهقانپور؛ بهزاد ذوالنور؛ محمد رضا راعی؛ کامران رستمی؛ آرمان رضا خانی؛ درویش رنجبر؛ اکبر روحانی؛ حمید زاهدی؛ ارسلان زیاری؛ لهراسب زینالی؛ ارسلان ساسانی پور؛ شیوا سخن؛ سعیده سهرابی؛ هوشنگ سیاح پور؛ جهانگیر شادانلو؛ سجاد شاهمرادی؛ بیژن سینا؛ حسام شریعتی؛ محمد رضا شکوهی فرد؛ سوسن شهبازی؛ کتایون شیبانی؛ حسن صدارت؛ صوفی صدارت؛ علی صدارت؛ علیرضا صدارت؛ یگانه صدارت؛ سوفیا صدیق پور؛ جمال صفری؛ مهتاب صفویان؛ آ.صمدانی؛ ژوزف ضمیری؛ الهه طلاساز؛ بهروز عادل؛ کیکاووس عباسی؛ مرتضی عبداللهی؛ علی عبدی؛ مسعود علیزاده؛ سودابه غیاثی؛ منوچهر فاضل؛ رضا فانی یزدی؛ شهرام فداکار؛ بهمن فرحبخش؛ علی فرهمند؛ کیوان فروزان؛ آراز فنی؛ داریوش فیروز آبادی؛ فرهنگ قاسمی؛ کامبیز قائم مقام؛ جعفر قدیم خانی؛ اسماعیل قربانی؛ رضا قریشی؛ فرشین کاظمی نیا؛ نادر کاکاوند؛ بهروز کریمی؛ اکبر کریمیان؛ مهدی کشاورز؛ علی کلایی؛ حسین کمالی؛ علی کیا؛ الناز کیان؛ حسن کیان زاد؛ جهانگیر گلزار؛ مهناز گنجعلی؛ منوچهر گنجی؛ حمید مافی؛ بهمن مبشری؛ رضا مبین؛ غلامرضا محبی ؛ مجید محمدی محقق؛ مصطفی مرید؛ مهران مصطفوی؛ محسن مقصودی؛ حسن مکارمی؛ عباس ملکی؛ اسفندیار منفرد زاده؛ ابراهیم مهتری؛ همایون مهمنش؛ هوشنگ مهینی؛ نیما ناصرآبادی؛ شهره ناطقی؛ حسن نایب هاشم؛ محسن نجاد؛ راضیه(پری)نشاط؛ مزدک نصیری؛ آرسن نظریان؛ محمد نواب؛ مهدی نوذر؛ عماد هاشمی؛ رضا هاشمیان؛ مهناز هدایتی؛ علی هنری؛ داریوش وثوقی؛ ژاله وفا؛ اشکان یزدچی؛ حسن یوسفی اشکوری

Statement by Iranian Political and Civil Activists Addressing World Public Opinion

We, a group of Iranian political and civil activists who strive for the popular sovereignty of our people, are worried about the dreadful situation facing our beloved country.

The government of Islamic Republic – with years of corruption, crimes, and violations against our nation’s most basic rights – continues on an adventurist nuclear policy, which has been kept secret from Iranians while bringing enormous economic, political, and social sufferings for our people, partly due to grinding international sanctions. At the same time, there are war-mongering foreign governments and politicians threatening our nation and our country. According to news reports, Israeli government and political leaders, most prominently Prime Minister Netanyahu, are persistently pursuing a path of war with Iran, with or without the US government’s assistance. They are fanning the fire of a dreadful conflict which they call “preventive war”.

People of the world

Though we do hold the leaders of Islamic Republic of Iran, and primarily Mr. Khamenei, responsible for this tremendous threat facing Iran, this does not justify any war imposed on our people and our country by foreign forces, be it Israel, the United States of America, or any other country. We strongly condemn any threat of war, or any other form of transgression against our country.

We also openly and loudly declare that any such military attack would leave the aggressing government responsible for threatening the security of the world and the defenseless people of Iran in particular, and those attackers would be considered partners in crime with the leaders of Islamic Republic of Iran.

World public opinion should be aware of the fact that the inauspicious and dark shadows cast over Iran in the past few months, caused by frightening tumults of war-mongers, have created new opportunities to suppress the just demands of Iranians. As the sanctions shatter economic infrastructures in Iran and further crushes the most vulnerable classes, it also increasingly weakens the social fabric of the Iranian middle class – that shoulders the main burden of creating and carrying cultural and civil values. The saber-rattling of these war-mongers has erected new obstacles for our nation in their struggle for freedom and democracy.

Nations of the world

Iranians are ready to have the democratic government they do deserve, but it can only be established by the Iranian people themselves. However, while the existing dictatorship violently suppresses the Iranian people’s desires for freedom, foreign military threats and maximalist demands by outside powers also benefit the ruling despots in Iran and add to the predicaments of our countrymen.

We believe that a fundamental precondition for a brighter future for mankind in general, and for citizens of the Middle East and Iran in particular, is to silence this distasteful sound of the drum of war. Thus we call on your enlightened conscience to support the democratic movement of our nation by protesting against war-mongering governments and politicians and demand an end to this sinister clamor of war.

8 September 2012
 

معاون احمدی‌نژاد سفر او به عربستان را “با مشورت رهبری” دانست

Posted: 09 Sep 2012 07:33 AM PDT

جرس: محمود احمدی نژاد اخیرا در پاسخ به این گفته خبرنگار تلویزیون که "خیلی‌ها می‌گفتند شما نباید به مکه می‌رفتید"، به انتقاد از "دخالت بی‌مورد در سیاست خارجی" پرداخت.

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، محمدرضا میرتاج الدینی "معاون رئیس‌جمهور ایران در اجرای قانون اساسی"، سفر سه هفته پیش محمود احمدی نژاد به عربستان سعودی را "با مشورت رهبری" دانست.

این اظهارات، که یکشنبه ۱۹ شهریور (۹ سپتامبر) توسط خبرگزاری دانشجو نزدیک به بسیج دانشجویی مخابره شده، در پاسخ به انتقاداتی بیان می شود که در رسانه های ایران، نسبت به سفر محمود احمدی نژاد به عربستان برای شرکت در اجلاس اضطراری سازمان همکاری های اسلامی در مکه بیان شده است.

گروهی از منتقدان محافظه کار رئیس جمهور ایران را متهم کرده بودند با سفر به عربستان به اعتبار حکومت ایران لطمه زده است. از سوی دیگر، گروهی از منتقدان حکومت ایران، سفر رئیس دولت دو روز بعد از وقوع زلزله در آذربایجان شرقی را، نشانه کم توجهی به زلزله زدگان دانسته بودند.

محمدرضا میرتاج الدینی در بخش دیگری از سخنان امروز خود، با برتر دانستن جایگاه دولت نسبت به نهادهای دیگری چون مجلس تاکید کرده است: "دولت چیزی را دارد که مجلس ندارد و آن تنفیذ رهبری است و حکم رئیس جمهور را رهبری امضا می‌کند."

به گزارش خبرگزاری دانشجو، آقای میرتاج الدینی در ارتباط با واکنش هایی که اخیرا به "تشکیک رئیس جمهور در مورد سال پایانی دولت" صورت گرفته نیز گفته است: "رئیس جمهور از این نظر این مطلب را گفتند که تفکر خدمت به مردم ادامه خواهد یافت."

واکنش های مورد اشاره معاون رئیس جمهور، پس از آن انجام شده که چند روز پیش، آقای احمدی نژاد در جریان مصاحبه تلویزیونی خود، در پاسخ به اشاره مصاحبه کننده در باره "سال آخر دولت"،گفته بود: "شما از کجا مطمئنید؟"


انتقادات اخیر از سفر به عربستان

سفر مرداد ماه گذشته محمود احمدی نژاد به عربستان سعودی، سومین سفر رسمی او به این کشور محسوب می شد که دارای روابط خوبی با جمهوری اسلامی ایران نیست.

حسین امیرعبداللهیان، معاون امور عربی وزارت خارجه ایران، اوایل تابستان جاری و همزمان با اعدام چند شهروند ایرانی در عربستان گفته بود که محمود احمدی‌نژاد به دلیل روابط همسایگی بارها با عربستان سعودی سفر کرده و "خیلی از پروتکل ها را کنار گذاشته است".

بر اساس پروتکل های تشریفاتی، معمولا هر سفر بالاترین مقام اجرایی یک کشور باید پیش از انجام دومین سفر، با پاسخ متقابل همراه شده باشد.

معاون وزارت خارجه ایران، با ذکر اینکه آقای احمدی نژاد "منتظر این نماندند که اگر یک سفر رفتند، حتما آقای ملک عبدالله بیاید" توضیح داده بود: "اگر می گفتند که ملک عبدالله بیمار است، آقای احمدی نژاد می گفتند که اشکالی ندارد، من می روم."

سفر رئیس جمهور ایران به عربستان برای شرکت در نشست اجلاس اضطراری سازمان همکاری های اسلامی، در حالی صورت گرفت که در بیانیه پایانی این اجلاس، عضویت سوریه، متحد اصلی ایران در منطقه در این سازمان به حالت تعلیق در آمد.

به دست آمدن چنین نتیجه ای در اجلاس مکه، باعث افزایش انتقادات به شرکت محمود احمدی نژاد در آن شد و حتی روزنامه اصولگرای جمهوری اسلامی، از دولت ایران به عنوان بازنده این اجلاس یاد کرد.

این در حالی بود که به دنبال اجلاس مکه، مقام های ارشد عربستان سعودی، با وجود دعوت رسمی ایران، از سفر به تهران برای شرکت در نشست سران کشورهای غیرمتعهد خودداری کردند و بالاترین مقام آن کشور که در نشست تهران حضور یافت، عبدالعزیز بن عبدالله معاون وزیر امور خارجه عربستان سعودی بود.

در جریان مصاحبه تلویزیونی هفته پیش آقای احمدی نژاد، وی در پاسخ به این گفته خبرنگار تلویزیون که "خیلی‌ها می گفتند شما نباید به مکه می رفتید"، به انتقاد از کسانی پرداخت که "در سیاست خارجی دخالت بی‌مورد می کنند".

وی با تاکید بر اینکه "ما با همه دوست هستیم" افزود: "چرا نباید مکه برویم؟ چرا باید غایب باشیم؟ ما عربستان را دوست داریم و دشمن نیستیم و چرا باید دشمن باشیم؟"
 

روایت رحیمی ازاختلاس ۳۰ میلیارد تومانی وزیر سابق احمدی نژاد

Posted: 09 Sep 2012 07:17 AM PDT

جرس: محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد که به مشارکت در اختلاس بیمه متهم است از اختلاس ۳۰ میلیارد تومانی یکی از وزرای سابق دولت که اینک مخالف دولت شده خبر داده است.

به گزارش مهر، وی با بیان اینکه عضو سابق دولت زهر در کام دانشجویان می‌ریزد، گفت: این شخص در زمانی که در دولت مشغول به‌کار بود و پیش از آنکه از دولت طرد شود، حدود ۲۱ میلیارد تومان که با سود متعلق به آن به بیش از ۳۰ میلیارد تومان بالغ می شود، به طور غیر قانونی از وزارتخانه خارج و تاکنون که ۴ سال از آن تاریخ می گذرد، عودت نداده است.

رحیمی با اشاره به سخنان شخصی که در جمع دانشجویان دولت را زیر سوال برده است، گفت: کسی که در جمع دانشجویان یکطرفه صحبت کرده و دولت را متهم می‌کند، در واقع به دنبال تعاون در نیکی و تقوا نیست، بلکه به دنبال گناه و آلودگی است و زهر در کام دانشجویان و جامعه می‌ریزد.

رحیمی افزود: کسانی در درون کشور هستند که با دشمنان هماهنگ بوده و با اخلال در قیمت ارز کالاهای خودشان را چند برابر به فروش می‌رساندند، این افراد مال حرام می‌اندوزند و در جهت تعاون و اقتصاد مقاومتی گام برنمی‌دارند. 

راهیافته بجنورد: خانواده‌ها قادر به پرداخت شهریه‌های در حال افزایش دانشگاه آزاد نیستند

Posted: 09 Sep 2012 07:17 AM PDT

جرس: عضو هیأت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با تأکید بر اینکه دانشجوها و خانواده‌هایشان برای پرداخت شهریه در سختی و فشار هستند، گفت: افزایش شهریه دانشگاه به دانشجویان و خانواده‌شان فشار اقتصادی وارد کرده و موجب افزایش شکاف اجتماعی می شود.

قاسم جعفری در گفت‌وگو با خانه ملت، با انتقاد از افزایش شهریه ها در ترم مهرماه دانشگاه آزاد اسلامی، اعلام کرد: به‌طور حتم این اقدامات با اظهارات قبلی فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد مبنی‌بر کاهش شهریه دانشگاه‌ها تناقض کامل دارد.

راهیافته مردم بجنورد، مانه و سملقان در مجلس، با بیان اینکه خانواده‌ها به‌علت مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ تورم طی ماه‌های اخیر، قادر به پرداخت شهریه های کنونی نیستند؛ افزود: مسئولان دانشگاه آزاد چگونه و با چه برنامه‌ای اقدام به افزایش دوباره شهریه‌ها کرده‌اند بسیار سوال برانگیز است.

این راهیافته مجلس نهم، با تأکید بر اینکه دانشجویان و خانواده‌هایشان برای پرداخت شهریه در سختی و فشار اقتصادی هستند، یاد‌آور شد: به طور حتم افزایش شهریه در خانواده‌های کم درآمد موجب بروز مشکلات و شکاف‌های اجتماعی می‌شود و این کاملا با سیاست‌های اعلام شده از سوی ریاست دانشگاه آزاد تناقض داشته و همسو نیست.

جعفری ادامه داد: دانشگاه آزاد می‌بایست به جای دریافت شهریه‌های کلان از دانشجویان، با مدیریت و استفاده از مستقلات، بودجه و اعتبارات خود را جبران می‌کرد.

وی با اشاره به مصوبه جدید دانشگاه آزاد اسلامی مبنی‌بر تعطیلی روز پنجشنبه‌ها دانشگاه، افزود: یکی از عوامل ایجاد این دانشگاه در کشور، جذب شاغلان و کارمندان بوده که این نیز با سیاست‌های کلی و تاسیس دانشگاه آزاد همسو نیست و این تصمیم گیری برای نمایندگان مبهم و بدون پاسخ است.

دبیر دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با تأکید بر اینکه از قبل اعلام نکردن تعطیلی پنجشنبه‌ها، نشانه سوء مدیریت است، تصریح کرد: به‌طور حتم این اقدام به ضرر دانشجویان و آموزش عالی کشور بوده و مسئولان دانشگاه آزاد از پاسخگویی طفره می روند. این تصمیمات می‌ بایست با اطلاع قبلی و در بلند مدت اجرا شود.

فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد اسلامی روز گذشته (۱۸ شهریور) در حاشیه مراسم افتتاح پروژه‌های عمرانی واحد دماوند در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا با اشاره به تورم ۲۳ درصدی در کل کشور، در خصوص افزایش شهریه دانشجویان در آغاز سال تحصیلی، گفت: از آنجایی که با نرخ تورم ۲۳ درصدی در کل کشور روبرو هستیم، بر اساس توافق وزارتین علوم و بهداشت مقرر شده است برای دانشجویان جدیدالورود میزان شهریه ۱۵ درصد افزایش یابد.