جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


احمد خاتمي نماز جمعه اين هفته تهران را اقامه مي‌كند

Posted:

جرس: همزمان با روز قدس، سيد احمد خاتمي نماز جمعه اين هفته تهران را اقامه مي‌كند.

 

به گزارش فارس، همزمان با روز قدس، نماز جمعه اين هفته تهران به امامت سيد احمد خاتمي اقامه خواهد شد؛ محمود احمدي‌نژاد نیز پيش از خطبه‌ها سخنراني خواهد كرد. 

آیت‌الله دستغیب: انسان موحد دنبال این نیست که سلطنت و حکومت خود را حفظ کند

Posted:

جرس: آیت الله دستغیب در سخنرانی روز نوزدهم ماه رمضان، گفت: انسان موحد، صداقت دارد و می‌خواهد مردم را با خدا آشنا کند، دنبال قدرت و حکومت بر مردم نیست، دنبال این نیست که سلطنت و حکومتش را حفظ کند و دوست ندارد مردم از او تعریف کنند.

 

به گزارش کلمه، این مرجع تقلید ساکن شیراز در تبیین خصوصیات شخص موحد و جامعه توحیدی، با اشاره به اینکه شخص موحّد مانند حضرت ابراهیم تکیه‌اش به خداوند است، اضافه کرد: در مقابل هم شخص ظالم تکیه‌اش به غیر خداست؛ همانطور که نمرود، فرعون، و سایر ظالمین اینطور بودند. فرعون بر اثر غروری که داشت، خود را ربّ اعلای مردم قلمداد می‌کرد. معاویه هم یک چنین وضعی داشت و می‌گفت: من کاری به دین مردم ندارم، فقط می‌خواهم بر مردم حکومت کنم.

 

آیت الله دستغیب خاطرنشان کرد: حضرت ابراهیم (ع) دنبال امنیت واقعی برای مردم  بود، و اغتشاش را نمی پسندید؛ منظور حضرت ابراهیم از امنیت واقعی این نبود که هیچ کس نتواند حرف خود را بزند. بنده به یاد دارم که در زمان شاه، نخست‌وزیر آن وقت دستور داده بود که هیچ کس حق بوق زدن در خیابان را ندارد! ولی باطنا در جامعه وحشت بود و امنیتی واقعی وجود نداشت. اما حضرت ابراهیم اینطور نبود، اهل امنیت واقعی بود. اگر وارد بتخانه شد و بت‌ها را شکست، چون می‌فهمید که این امنیت واقعی نیست و نمرود این کار را کرده تا مردم را جیره‌خوار خودش کند. ولی نمرود اینطور نبود و دنبال امنیت ظاهری بود و آن امنیت ظاهری را هم بخاطر حفظ خودش می خواست، نه به خاطر مردم.

 

وی افزود: امنیت علی (ع) در این بود که مردم را متوجه خدای‌تعالی کنند، اما در مقابل معاویه یک چنین رویه‌ای نداشت؛ لذا در هر کجا که می‌دید مردم از او تبعیت نمی‌کردند، عده‌ای را می فرستاد تا اغتشاش کنند و وضع را تغییر دهند.

 

شخص موحّد اهل راستگویی و منطق است

 

آیت‌الهّ دستغیب همچنین گفت: شخص موحّد اهل صدق و راستگویی است و با دلیل و منطق حرف می‌زند. حضرت ابراهیم ع یک شخص صادقی بود و اهل دروغ و اینکه در صدد توجیه باشد، نبود. بر عکس، نمرود، یک شخصی بود اهل دروغ و با وجودی که این را می‌دانست، باز هم همین رویه را در پیش می‌گرفت. علی (ع) آنقدر راستگو بود که جزء صدّیقین شمرده می‌شد.

 

وی در بیان دیگر خصوصیت انسان موحد، اضافه کرد: شخص موحّد با دلیل و منطق حرف می زند. حضرت ابراهیم (ع) اهل دلیل و منطق بود و نسبت به راهی که انتخاب کرده بود، با دلیل صحبت می‌کرد. در مقابل نمرود اینطور نبود. در محاجه‌ای که بین حضرت ابراهیم و نمرود صورت گرفت، وقتی که نمرود از حضرت ابراهیم راجع به خالق و پروردگارش سئوال کرد، حضرت در پاسخ گفت: پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند. نمرود در جواب گفت: خوب من هم زنده می‌کنم و می‌میرانم، و این یکی از دروغهای نمرود بود. از این رو حضرت ابراهیم در استدلال دیگری گفت: پروردگار من کسی است که خورشید را از مشرق به طرف مغرب می‌آورد. تو اگر خدا هستی خورشید از از طرف مغرب به مشرق بیاور! نامه‌هایی که علی (ع) به معاویه می‌نوشت، به حساب دلیل و منطق بود و حضرت فسادهای معاویه را با دلیل می‌گفت.

 

شخص موحّد اهل حیله و مکر نیست

 

آیت‌الله دستغیب خاطرنشان کرد: حضرت ابراهیم (ع) اهل حیله و مکر نبود؛ اما در مقابل، نمرود و فرعون اینطور بودند. نمونه‌ای از مکر فرعون زمانی بود که موسی به همراه برادرش هارون مردم را دعودت به خداپرستی می‌کردند که فرعون برای جلوگیری از این امر با مکر و حیله و روباه‌صفتی اینطور در جامعه القاء کرده بود که موسی و برادرش می خواهند شما را از شهر و دیارتان بیرون کنند و خودشان ریاست کنند.

 

وی در ادامه گفت: معاویه از این دغل بازیها زیاد داشت که حضرت علی ع فرمود: این چیزی که در معاویه است، شیطنت است و اگر من بخواهم سیاست‌مداری کنم، خیلی بهتر از معاویه در این امر موفق هستم. اما حضرت دنبال رضای خدایتعالی بود و موقعی که بر حسب ظاهر به حکومت رسید و مردم با او بیعت کردند، اول چیزی که به حضرت گفتند این بود که یا علی! کاری به معاویه نداشته باش و پس از اینکه حکومت خود را تقویت کردی، شرّ او را از سر مردم کوتاه کن؛ که حضرت در پاسخ گفت: نه، من راضی نیستم که استاندار یک کشور اسلامی شخصی مثل معاویه باشد.

 

این مرجع تقلید تصریح کرد: سیاست یعنی سیاست علی (ع)؛ وقتی می‌گوییم سیاست ما عین دیانت ماست، بدین معنی است که باید ببینیم رضای خدا در انجام چه کاری است و قرآن و سنت چه می‌گوید.

 

شخص موحّد به دنبال قدرت و حکومت نیست

 

آیت‌الله دستغیب در ادامه اظهار داشت: شخص موحد دنبال خدایتعالی است و به او عشق می ورزد و حاضراست جان و مال و آبروی خود را در این راه بدهد. شخص موحد به دنبال قدرت و حکومت بر مردم نیست. شخص موحد عاشق این نیست که مردم تعریفش کنند. اما بر عکس، شخص غیر موحد همواره در پی حکومت بر مردم است و دوست دارد که مردم از او تعریف کنند و عاشق کسانی است که سلطنت و حکومتش را حفظ می‌کنند.

 

وی افزود: شخص موحد، عاشق این است که مردم را به خدایتعالی سوق دهد و آنها را با خالق خود آشنا کند. اما شخص غیر موحد کاری به این مسائل ندارد و فقط در پی این است که حکومت خود را حفظ کند، ولو اینکه مردم آن جامعه بی‌دین باشند. شخص موحد می‌خواهد مردم را از تبعیت شیطان ونفس اماره آزاد کند و آنها را به راه بندگی خدایتعالی سوق دهد، همانطور که حضرت علی (ع) اینطور بود. آن حضرت، مردم را با دلیل و عمل خود به فطرتشان سوق می داد؛ بدین معنی که با سیره‌ای که داشت، طرف مقابل را متوجه بدی خود می‌کرد و توجه به حق می‌داد. شخص موحد به وسیله نورانیتی که درونش دارد، راه رشد و گمراهی را نشان می‌دهد.

 

آیت الله دستغیب با اشاره به مجموعه خصوصیات شخص موحد و جامعه توحیدی فرمود: شخص موحّد به دنبال این نیست که بر مردم حکومت کند، بلکه به دنبال این است که مردم را با خالق خود آشنا و آنها را از غل و زنجیرهای شیطان و نفس اماره نجات دهد.

 

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه شخص موحّد به دنبال امنیت واقعی است، نه اغتشاش، اضافه کرد: امنیت واقعی علی (ع) این بود که مردم را متوجه خدایتعالی کنند. اما در مقابل معاویه یک همچین رویه ای نداشت؛ لذا در هر کجا که می دید مردم از او تبعیت نمی کردند، عده‌ای را می فرست تا اغتشاش کنند و وضع را تغییر دهند.
 

قطره ای از دریای قدر

Posted:

امام موسی صدر

 

 

ترجمه: علیرضا محمودی   حم؛ و الكتاب المبین؛ إنا انزلناه فی لیلة مباركة إنا كنا منذرین؛ فیها یفرق كل امرٍ حكیم؛ امراً من عندنا إنا كنا مرسلین؛ رحمة من ربك إنه هم السمیع العلیم. حا، میم؛ سوگند به این كتاب روشنگر؛ ما آن را در مبارك شبی نازل كردیم. ما بیم دهنده بوده‌ایم؛ در آن شب هر فرمانی بر حسب حكمت صادر می‌شود؛ فرمانی از جانب ما و ما همواره فرستنده آن بوده‌ایم؛ رحمتی از جانب پروردگارت و هر آینه او شنوا و داناست».
اين‌ها آياتی از سور‌ه‌ی دخان هستند؛ اين سوره بدان علت كه كلمه‌ی «دخان» در آن آمده است، دخان ناميده شده است و از سوره‌هايی است كه در شب قدر می‌خوانند. اين آيات ابتدايی، آشكارا نشان می‌دهد كه سوره به‌طور مشخص به موضوع «ليلةالقدر» می‌پردازد. بنابراين بهتر است كه ما نيز درباره‌ی همين موضوع صحبت كنيم؛ هرچند كه موضوع پيچيده‌ای است و در ميان مسلمانان جزو اسرار به‌شمار می‌آيد.
اين سوره مفهوم «ليلةالقدر» را روشن می‌كند؛ معنايی كه با مفهوم شایع و رایج آن متفاوت است. چرا كه می‌فرمايد: «ما قرآن را در شبی مبارك نازل كرديم» و در سوره‌ی «إنا انزلناه فی ليلةالقدر» بر اين تأكيد شده كه قرآن در شب قدر نازل شده است. بنابراين «شب مبارك» همان شب قدر است كه قرآن در آن شب نازل شده است. 

 
اين آيه‌ها چنين معنايی برای شب قدر تفسير می‌كنند: شب قدر، همان شب نزول قرآن است؛ در قرآن هر چيزی روشن شده و حلال و حرام و صحيح و فاسد و نيز حقايق شرعی توضيح داده شده است. همچنين تعريف همه‌ی ارزشهای غيبی و مفاهيم تعاليم آسمانی آمده است.
«إنا انزلناه فی ليلة مباركة إنا كنا منذرين»؛ اين جمله [از نظر نحوی] حال است برای جمله‌ی پيشين و معنایش اين است كه ما قرآن را در شب قدر نازل كرده‌ايم، در شبی مبارك، در حالی كه ما در آن شب بیم‌دهنده بودیم؛ یعنی بر آن بودیم كه انذار دهیم و در صدد خلق و تكوین نبودیم. این بدان معناست كه بر آن بودیم آنچه را جایز نیست و همچنین محرمات را تشریع كنیم.
«فيها يفرق كل أمر حكيم»؛ همه‌ی امور محكم و ثابت را در اين شب توضيح می‌دهند. اين امر محكم چيست؟ «أمراً من عندنا إنا كنا مرسلين» همچنين اين جمله‌ حال است برای جمله پیشین؛ يعنی در حالی كه ما فرستاده بوديم و در صدد فرستادن تعاليم دينی و احكام اسلامی، اين امور محكم را می‌فرستاديم.
خلاصه‌ی معنای آيات اين است كه: ما در حال انذار و در حال فرستادن رسولان و در حال رحمت از سوی خدا، قرآن كريم را در شب مبارك نازل كرديم. پس شب قدر همان شب مبارك است. در حقيقت شب توضيح ابعاد هر چيزی است. شب نزول قرآن يا به تعبير امروزی، شب قانون. بنابراين هنگامی كه مسلمانان شب قدر را گرامی می‌دارند، در حقيقت خاطرات عزيزترين شب از شب‌های تاريخ خود را گرامی می‌دارند؛ شبی كه قرآن كريم در آن نازل شده و همه چيز برای امت تعريف شده و راه برای او تبيين شده است.
زمانی كه اين شب را گرامی می‌داريم در حقيقت با اين شب تجديد عهد می‌كنيم و در برابر خويش، تصوير جديدی از نزول قرآن قرار می‌دهيم تا گذشته‌ی خويش را محاسبه و بررسی كنيم و راه و تصميم آينده را برگيريم.
در رواياتی كه از رسول خدا(ص) نقل شده، آمده است كه شب قدر تا روز قيامت در اين امت باقی است. معنی احاديث اين است كه شب قدر معنای ديگری غير از مفهوم نزول قرآن نيز دارد. قرآن در شب قدر نازل شده اما در اين شب مبارك چيز ديگری نيز وجود دارد.
آن چيز، چيست ای كسانی كه اين شب را گرامی می‌داريد و به آن ايمان داريد؟ در اين شب مبارك چه چيز نازل شده است؟



به اعتقاد من، معنی شب قدر، به‌شدت با مفهوم روزه در ماه رمضان مرتبط است. ملاحظه می‌كنيم كه روزه، آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اينكه در درجه‌ی اول حجاب را از برابر ديدگان عقل بردارد؛ پس سبب می‌شود كه او ببيند و فكر كند و بياموزد و بيشتر از روزهايی كه زياد غذا می‌‌‌خورد، بفهمد. از سوی ديگر روزه انسان را نسبت به دردهای ديگران حساس می‌كند و اين‌گونه عاطفه‌ی او را حساس‌تر و فراگيرتر می‌كند.
سوم اين‌كه روزه، نوعی آمادگی و پايداری در خود انسان است؛ چرا كه او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ايستد و در نتيجه صبر او افزون می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد. در آيه‌ی كريمه می‌فرمايد: «و استعیينوا بالصبر و الصلاة»؛ معنای صبر در احاديث همان روزه است.
ملاحظه می‌كنيم كه روزه به انسان روزه‌دار سه ويژگی می‌بخشد: فهم بيشتر، احساس بیشتر و صبر بيشتر. اين عناصر سه‌گانه، در حقيقت وسايلی است تا آدمی برای آينده‌ی خويش و تعيين سرنوشت خود، تصميم بگيرد. پس انسانی كه روزه می‌گيرد، در نتيجه‌ی روزه‌ی خود، نگرشی واضح‌تر دارد و دردهای جامعه را بيشتر حس می‌كند و صبر او برای ادامه‌ی راه، افزون‌ می‌شود. اين انسان، كسی است كه می‌تواند تصميم بگيرد و راهی برای آينده‌ی خویش ترسيم كند و سرنوشت خويش را از خلال اين تصميم مشخص كند.
بنابراين، ماه رمضان، دوره‌ی آموزشی است كه سرنوشت انسان را مشخص می‌كند و معنايش اين است كه سرنوشت او طی سال آينده بر اساس چارچوبی كه در ماه رمضان طراحی می‌شود، در قلب مؤمن و در آن درجه‌ای كه مؤمن بدان می‌رسد، شكل می‌گیرد. اين بدان معنی است كه ماه رمضان ماه آموزش است و در نتيجه، ايام قدر آن هنگام كه آدمی به اين دوره‌ی آموزشی می‌رسد، به درجه‌ی كاملی رسيده است.
اين درجه به طبيعت حال در دهه‌ی آخر ماه رمضان قرار دارد و بنابراين بسياری از روايات تأكيد دارد كه شب قدر يكی از شب‌های دهه‌ی آخر ماه رمضان است. در برخی از روايات آمده است كه هر انسانی شب قدری دارد كه با شب قدر انسان ديگر تفاوت دارد و اين معنا كاملاً بر مفهومی كه از ارتباط ميان شب قدر و روزه برگرفتيم، منطبق است.
معنای ديگری نيز وجود دارد كه با مفهوم دعا مرتبط است. هنگامی كه آيات روزه را در ماه رمضان ملاحظه می‌كنيم، درمی‌يابيم كه قرآن كريم، آيه‌ی دعا را ضمن آيات روزه قرار داده است: «و إذا سألك عبادی عنی فإنّی قريب اجيب دعوة الداع إذا دعان». اين آيه در وسط آيات روزه است؛ بنابراين آشكارا ميان دعا، استجابت دعا و روزه، ارتباط وجود دارد. 

 
طبيعی است انسانی كه نگرشی واضح‌تر و شعور و احساس بيشتری دارد و در نتیجه عقل و قلب او به نور ایمان، نورانی است، به خدا نزدیك‌تر است و دعای او مستجاب. بی‌شك دعا تأثيری شگرف در سرنوشت انسان و در تصميم برای اين سرنوشت دارد. بنابراين ماه رمضان، زمان استجابت دعاست و دعا در اين حالت، حال صفای قلب، حال دوری آدمی از كينه‌ها، حال نگرش انسان و احساس و صبر او است.
در اين حالت است كه شرايط دعا، مهیا و فراهم است و دعای آدمی مستجاب؛ در نتيجه ماه رمضان ما در سرنوشت ما تأثير می‌گذارد. همچنين اين معنی بر معنای دوم منطبق است؛ بدين اعتبار كه رسيدن آدمی به درجه‌ای عالی از مقام استجابت دعا، عادتاً در دهه‌ی آخر است؛ چرا كه زمانی طولانیاز روزه گذشته است. بدین ترتیب به معنای جديدی برای شب قدر می‌رسيم كه در اين امت استمرار دارد. شايد كه شب قدر، معنای ديگری نيز داشته باشد كه خدا از آن مطلع است.
و السلام علیكم و رحمةالله و بركاته

سوالاتی که بازجوها بایداز عرب مازار بپرسند

Posted:

محسن رنانی

 

نوشتاری از دکتر محسن رنانی برای همکار دربندش دکتر علی عرب مازار

 

چکیده : دانشجویان دکتر عرب مازار خواستند در اعتراض به دستگیری استادشان دکتر عرب مازار امتحان ندهند تا استاد محبوبشان را آزاد کنند. آنان را تهدید کردند، احضار کردند و برخی را حکم تعلیق دادند. همکارانش خواستند چیزی بنویسند و خواستار آزادی همکارشان شوند، آنان را بازنشسته و ممنوع التدریس کردند/تهدید و سرکوب و اخراج دانشجویان، هیچ دلی به سیستم بسته نمی شود. نمی دانم، فقط می دانم با این گونه فروکوفتن گروه های مرجع اجتماعی ـ مانند استادان، نویسندگان، هنرمندان، مراجع و ... تنها ابزارهای مدیریت و کنترل طبیعی اجتماعی از دست می رود.

 

متن زیر نوشتاری است که توسط دکتر محسن رنانی* در تفقد احوال دوست وهمکار دربندش، دکتر علی عرب مازار یزدی، نوشته شده است . قرار بود به عنوان سرمقاله، در روزنامه شرق ۳۰ فروردین ماه منتشر شود. پس از آن که روزنامه شرق بنا به ملاحظاتی از چاپ آن به عنوان سرمقاله منصرف شد، دانشجویان دکتر عرب مازار تصمیم گرفتند این متن را  در اختیار کلمه قرار دهند.

 

به گزارش کلمه متن کامل مقاله دکتر رنانی  به شرح زیر است:

 

دوستان روزنامه شرق از من خواسته اند که برای سرمقاله دوشنبه شان چیزی بنویسم. این نخستین باری است که آنان چنین درخواستی از من کرده اند. اندیشیدم که چگونه می توان نکته جدی ای را در مجال کوتاهی گفت. نکته ای که در عین عقلانی بودن، از دل برآمده باشد تا موثر افتد. اول تصمیم گرفتم درباره طرح هدفمندسازی یارانه ها بنویسم.

 

داستانی که دو سال است ذهن مرا درگیر کرده و دو سه ماه است به گونه ای فعال در این باره گفته ام و نوشته ام. گفتم از این آخرین فرصت بهره ببرم تا آخرین ناگفته ها را بگویم. اما دیدم بخشی از دیدگاههایم را در مناظره با رئیس شورای رقابت گفته ام (که در روزنامه بهار ۲۵ فروردین چاپ شده است) و نکته های دیگرم در این باره را هم در مصاحبه ها و نوشته های دیگری آورده ام. پس آنچه درباره پیامدهای آسیبناک این طرح گفتنی بود و در توان ما بود را به اندازه کافی فریاد کرده ایم. و ظاهراً قرار بر این است که گوش شنوایی نباشد تا احتمالا کشور وارد یکی از خطیرترین و پرهزینه ترین تحولات دوران سی ساله خود شود. ما گفتیم و نوشتیم و فریاد زدیم و آن چه درباره پیامدهای اقتصادی و اجتماعی چنین طرحی می دانستیم و این که چنین طرح عظیمی نباید در چنین موقعیتی اجرا شود را گفتیم. اگر گوش شنوایی باشد همانها که گفتیم و نوشتیم کفایت می کند. اکنون دیگر چه باید کرد؟

 

در همین افکار بودم که یادم آمد بخشی از نقد خودم درباره طرح هدفمندسازی را در مهر ماه سال ۸۸ برای دکتر علی عرب مازار یزدی ـ دوست و همکارم و استاد اقتصاد دانشگاه علامه ـ گفته بودم و او تحلیل مرا نقدها کرد و چه مشفقانه و البته سخت نگران آینده کشور بود. او را ماههاست دستگیر کرده اند و هفته ها در سلول انفرادی زندانی بوده است بدون آن که اتهامش اعلام شود یا دادگاهی تشکیل شود.

 

دانشجویانش خواستند در اعتراض به دستگیری استادشان امتحان ندهند تا استاد محبوبشان را آزاد کنند. آنان را تهدید کردند، احضار کردند و برخی را حکم تعلیق دادند. همکارانش خواستند چیزی بنویسند و خواستار آزادی همکارشان شوند، آنان را بازنشسته و ممنوع التدریس کردند .

 

نمی دانم چه باید گفت، فقط می دانم از این شیوه ها، خیری و «توسعه» ای برای کشور بیرون نمی آید. نمی دانم چه باید کرد، فقط می دانم هیچ نظامی با زندانی کردن عالمانش راه به هیچ سرابی نمی برد. نمی دانم، فقط می دانم با تهدید و سرکوب و اخراج دانشجویان، هیچ دلی به سیستم بسته نمی شود. نمی دانم، فقط می دانم با این گونه فروکوفتن گروه های مرجع اجتماعی ـ مانند استادان، نویسندگان، هنرمندان، مراجع و … تنها ابزارهای مدیریت و کنترل طبیعی اجتماعی از دست می رود و اگر روزی سنگی بر سنگی بغلتد، فقط با خشونت عریان می شود اوضاع را نگه داشت. نمی دانم، فقط می دانم سیستمی که مغزها را تحمل نمی کند، دل ها را نیز نمی رباید. نمی دانم، فقط می دانم سیستمی که اکثریت پروردگان خودش را فاسد و عامل بیگانه می داند و آن هم پروردگانی که با هزارگونه گزینش و در بهترین شرایط تولید کرده است، چگونه می تواند به پروردگانی که از این پس و در بدترین شرایط تولید می کند دل ببندد و اعتماد کند. نمی دانم، فقط می دانم برخی چیزها سرجای شان نیستند!

 

کدام نظامی را و کدام سیستمی را می توان دید که با این روش ها دوام آورده باشد و رشد کرده باشد؟ کدام سیستمی را می تواند دید که بهترین دست آوردهای خود را و بهترین نیروهای خود را ـ که با هزینه های فراوان و خون دل بی شمار رشد کرده اند، تربیت شده اند، آموزش دیده اند و به سرمایه انسانی تبدیل شده اند تا روزی به خدمت پویایی نظام درآیند ـ به جرم این که در نقد سیستم کوشیده اند به زندان بیفکند، و با وجود این شیوه ها، راه به جایی برده باشد؟

 

دکتر علی عرب مازار، به دانشجویانش درس «نظامهای اقتصادی» می داد. خوب است بازجویانش از او بخواهند تا در زندان برایشان «کلاس نظامها» بگذارد و برای شان بگوید که هر نظام اجتماعی برای پویایی، نیاز به گردش اطلاعات دارد، نیاز به فرایند بازخورد دارد و نیاز به نقد دارد تا بتواند مراحل «بهبود»، «اصلاح»، «انطباق» و «تحول» سیستمی را به خوبی از سر بگذراند وگرنه یا برای دهه ها در کودکی می ماند و به تکامل نمی رسد، یا به «تله بنیانگذار» در می غلتد که حاصلش چیزی جز استهلاک سیستمی و افول ویرانگر نیست (درباره پیامدهای «تله بنیانگذار» به تفصیل نوشته ام که به زودی در یکی از نشریات کشور چاپ خواهد شد).

 

خوب است بازجویانش از او بپرسند که منظور از بهبود و اصلاح و تحول چیست تا این استاد «نظامها» برایشان تشریح کند که «علم سیستم» مانند همه علوم دیگر، نظریه هایی دارد که بسیار تقویت شده اند و مانند قوانین فیزیک دقیق کار می کنند. برای شان بگوید که طبق این نظریه هر سیستم زنده ای، دوره عمری دارد از تولد تا مرگ، که در طول این دوره نخست رشد می کند، سپس به تکامل می رسد و آنگاه به کهولت پا می گذارد و سرانجام می میرد.

 

تنها یک سیستم پویا می تواند پیش از آن که به مراحل کهولت و مرگ برسد، خود را به سطح بالاتری ارتقا دهد و حیات جمعی تازه ای را تجربه کند. و آن سیستمی است که اجازه دهد فرایندهای «بهبود» شکل بگیرد و اگر نشد اجازه دهد فرایندهای «اصلاح» شروع شوند و باز اگر نشد اجازه دهد فرایندهای «انطباق» و «تحول» شکل بگیرند، در غیر این صورت باید منتظر کهولت باشد و مرگ سیستمی. اجازه دهند تا برای شان بگوید که عصر هاشمی «عصر بهبود» بود یعنی بهبود عملکردهای گذشته سیستم و چون به شکست کشانده شد، لاجرم «عصر اصلاح» آغاز شد و چون اصلاح به شکست کشانده شد، ناگزیر باید اجازه داد «عصر تحول» آغاز شود، در غیر این صورت باید منتظر استهلاک سریع انرژیهای حیاتی سیستم و نهایتا افول سیستمی بود.

 

برایشان بگوید که مهم ترین ابزاری که یک سیستم می تواند به کمک آنها ارتقا بیابید و خود را بهبود دهد یا اصلاح کند یا انطباق دهد، استفاده از اندیشه عالمان و توانایی نیروهای خلاق است. و در این مرحله عالمان علوم اقتصادی و اجتماعی بیشترین نقش را دارند. بازجویانش باید دریابند که امثال دکتر علی، کیمیای کمیابی هستند که باید دستشان را بوسید، چرا که عالم بی عمل نماندند و کوشیدند به اقتضای علم شان عمل کنند و موانع پویایی سیستم را فریاد کنند و برای آن راه حل بدهند و عقول را مجتمع کنند تا شاید از راهی به رهیافتی برسیم و از رهیافتی، راهبردی درآوریم و آیینه عملمان قرار دهیم. باید دست امثال دکتر علی را بوسید که بیکار ننشستند و نظامی را که برایش خون دل خوردند و در جبهه از آن دفاع کردند و آسیب دیدند، اکنون آستین بالا زده اند تا اصلاحش کنند، و کمر همت بسته اند تا به سوی پویایی برانندش. وگرنه باید منتظر کهولت های جانفرسا و ماندگی های طاقت سوز بود.

 

این ها شعر نیست. این ها بیان دیگری است از رنجی که کارگران مان در فروماندگی صنعت و رکود مزمن اقتصادی این سالها برده اند. این ها ترجمان تورم مزمنی است که سال هاست استخوان طبقات فقیر و متوسط ما را سوزانده است. این ها تحلیل عوامل بیکاری چند میلیون جوان بی شغلی است که از این نظام چیزی نمی خواهند جز شغلی و سرپناهی و امیدی برای آینده. این ها تعلیل اقتصاد به اغما رفته ای است که هر چه خون ارز به پیکرش تزریق می کنیم جان نمی گیرد. این ها بیان دیگری از نظام بانکی زمین گیر شده ای است که در زیر چند صد هزار میلیارد ریال مطالبه معوقه در احتضار است.

 

این ها نقد عملکرد دولتی است که با وجود داشتن بیش از سیصد میلیارد دلار درآمد نفتی در ظرف چند سال، به بزرگترین بدهکار تاریخ ایران تبدیل شده است. این ها افسوس بر اقتصادی است که با این همه نعمتی که خدا به آن داده است، هنوز در ایجاد یک اشتغال ساده برای جوانانش ناتوان است و اکنون باید بالاترین جمعیت سرانه معتاد و بالاترین مصرف تریاک را در دنیا داشته باشد. این ها درد جامعه ای است که ظرف سی سال جمعیتش دو برابر شده است اما زندانیانش بیست برابر. آری وقتی عالمان مان را به جرم آن که به اقتضای مسئولیت شغلی خود اندیشیده و عمل کرده اند، به زندان می افکنیم چیزی بهتر از این نصیب مان نخواهد شد.

 

هیچ خودزنی از این آشکارتر و ویرانگرتر نیست.کدام سیستم می تواند این گونه دوام بیاورد که نیروهای خلاقی را که با هزار هزینه و خون دل پرورش داده است، و نیروهایی که خود هزار خون دل برای برپایی و ایستایی نظام شان خورده اند را به جرم نقد و تلاش قانونی برای اصلاح همان سیستمی که خودشان بر ساخته اند به زندان بیفکند؟

 

آری من اکنون نه به اقتصاد کاری دارم و نه به سیاست. آن چه اکنون دغدغه من است این است که یکی از همکاران خوب و فرهیخته ام، یکی از اقتصاددانان پرتلاش کشورم، یکی از استادان محبوب رشته اقتصاد، یکی از دلسوزان این کشور کوشیده است در یکی از رسمی ترین و علنی ترین و پر شورترین آیین های این نظام، یعنی انتخابات، که همه ارکان نظام هم برای مشارکت در آن تاکید کرده اند، شرکت و همکاری کند و راهبردهای اندیشگی تدوین کند و امید ببخشد و برنامه اقتصادی منتشر کند، و اکنون همه این فعالیت ها برای او عنوان جرم گرفته است و به زندانش افکنده است. از این پس من به کدامین امید در این نظام زحمت بکشم، بیندیشم، قلم بزنم، تدریس کنم و امید ببخشم؟ این دادخواهی یک معلم است برای معلم همکارش.

 

نمی دانم، نمی دانم عزیزان روزنامه شرق که بعد از دورانی در محاق بودن اکنون دوباره انتشار خود را از سرگرفته است و برای نخستین بار است که از من درخواست نوشتن سرمقاله کرده اند، این نوشته را منتشر می کنند یا نه. من به آنها حق می دهم که ملاحظه کنند و منتشر نکنند که همین خود برای من شاخص دیگری از «افول سیستمی» خواهد. من این روزها در کار تدوین شاخص های «افول سیستمی» هستم و امیدوارم روزی بتوانم آنها را منتشر کنم. اما امیدوارم آن اندازه به «افول سیستمی» دچار نشده باشیم که حتی یک روزنامه نتواند یادنوشته معلمی را برای همکار دربندش به چاپ برساند، و یا اگر به چاپ رساند با تهدید و عقوبت رو به رو شود. آخر اگر این یک مجال را هم از ما بستانند، پس یک معلم کجا بگوید و به که بگوید و چگونه سخنش را به گوش آنان که باید بشنوند و سیستم را اصلاح کنند، برساند؟

 

نمی گویم انقلابها فرزندان خود را می بلعند، اما می گویم هیچ سیستمی نمی تواند بدون حفاظت از سرمایه های انسانی خود که اسباب پویایی آن هستند، ماندگار بماند. من اگر کاندیداهای معترض را دستگیر می کردند آنقدر افسوس نمی خوردم که استادی را دستگیر کنند. کاندیداها، خود سیاستمدارند و حتما با شناختی که از نظام داشته اند با آگاهی و با پذیرش همه تبعاتش در این مسیر گام نهاده ا ند. بی گمان آنان از پیش، دشواری ها و خطرات ورود به چنین میدانی را می دانسته اند. اما یک استاد دانشگاه که به امید کمک به بهروزی مردم این دیار تصمیم گرفته است که یکی از کاندیداها را یاری کند و برای او برنامه اقتصادی تدوین کند، چرا باید اکنون گرفتار رنج زندان باشد.

 

یادم می آید از جبهه بازگشته بودم. به علی گفتم و برای او تحلیل کردم که چرا ما بیش از یکسال دیگر در جنگ دوام نمی آوریم. او نه تنها تحلیل مرا نمی پذیرفت بلکه برآشفت و گفت این تحلیل را حتی اگر درست باشد هیچ کجا مطرح نکن. چون تضعیف روحیه می کند، چون امید را می ستاند. اما من گوش نکردم و رفتم و همه جا گفتم و او حرص می خورد که چرا می گویی و چرا هر کجا که می نشینی از بی سامانی های جنگ می گویی. من می گفتم و او حرص می خورد.

 

اکنون این من که همیشه حتی وقتی جبهه می رفتم منتقد وضع موجود بودم آزادم و او که همیشه مدافع نظام بود به جرم فعالیت قانونی و دادن مشورت اقتصادی به یکی از کاندیدهای قانونی ریاست جمهوری، و تدوین یک برنامه اقتصادی برای یک کاندیدای رسمی نظام ـ و البته همه اش به امید اصلاح مشکلات نظام و کشور ـ اکنون باید اسیر انفرادی و بند و بازجویی باشد. کیست که به این درد پاسخ دهد؟

 

دکتر علی عرب مازار، استاد «نظامهای اقتصادی» به امید آن که گره ای از مشکلات این کشور گشوده شود پذیرفت که در انتخابات و برای تدوین راهبردهای اقتصادی با مهندس موسوی همکاری کند. اکنون او به چه جرمی باید تاوان پس دهد؟ اگر جرمی مرتکب شده است اعلام کنند تا ما نیز از او تبری بجوییم، و اگر جرمی نکرده است چگونه نیروی علمی توانمندی که پرورش یافته و آب و دانه خورده همین نظام است و فقط به امید اصلاح سیستم و در چارچوب های قانونی، نقدی و فعالیتی کرده است باید هفته ها در انفرادی بماند و ماه ها بی سرنوشت و بلاتکلیف در زندان بماند.

 

من می دانم که صدها نفر دیگر چون دکتر علی در بندند و می دانم که همه آنها نیازمند حمایتند و برای همه آنان باید نوشت و از همه آن بی پناهان باید دفاع کرد. اما من به عنوان معلم اقتصاد در برابر دوست و همکارم مسئولیتی ویژه دارم. گرچه برخی از همکاران پیشنهاد داشتند که نامه ای جمعی برای درخواست آزادی دکتر علی نوشته شود، ولی از آن جا که اکنون همه چیز به سرعت سیاسی می شود و واکنش برمی انگیزد از این کار منصرف شدند. اما من این را نوشتم، تا در برابر خدایم که فرمان مان داده است که نسبت به احقاق حق مظلوم بی تفاوت نباشیم، در برابر دانشجویانم که چشم در چشمم می دوزند و به زبان بی زبانی بر «بی زبانی» ما ملامت می فرستند، در برابر همکارانم که دلشان می خواهد کاری کنند ولی همه راه ها را بسته می بینند و حتی انتشار نامه ای را هم مصلحت نمی دانند، در برابر فرزندان علی که هر روز به امید آزادی پدرشان به دیوارهای اوین چشم می دوزند، و از همه مهم تر در برابر دل بی قرار خودم، کاری کرده باشم و وظیفه ای را به انجام رسانیده باشم.

 

زندانی بودن دکتر علی عرب مازار، بهترین شاخص برای نشان دادن «افول سیستمی» است. او دیگر در درس نظامها، نیازی به ارائه شاخص های آماری برای نشان دادن «افول سیستمی» ندارد. از این پس او خودش شاخص «افول سیستمی» است. هیچ نظامی بدون استفاده از نیروهای خلاق، نوآور و نقاد دوام نمی آورد. همه سیستم ها برای رشد خود می کوشند نیروهای خلاق و نوآور پرورش دهند. متاسفانه نظام ما نیرهای خلاق را پرورش می دهد و سپس به گونه ای با آنان رفتار می کند که یا مهاجرت کنند، یا منزوی شوند، یا زودهنگام بازنشسته و ممنوع التدریس شوند و یا آنان را به زندان می افکند. این چیزی نیست جز سوزاندن انرژی های حیاتی سیستم.

 

اگر یک استاد که در چارچوب های قانونی برای اصلاح این کشور فعالیت می کند باید دستگیر شود و هزینه های سنگینی بپردازد، دیگر کدام نیروی خلاقی به این سیستم امیدی خواهد بست. آنگاه عرصه به چنگ کسانی می افتد که یا فرصت طلبند و یا خلاقیتی ندارند. بی جهت نیست که اکنون قانون گِرِشام ـ که می گوید پول بد پول خوب را از گردش اقتصادی خارج می کند ـ در حوزه مدیریت عمومی در حال تحقق است و بسیاری از انسانهای پرتجربه و فرهیخته دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت های دولتی و عمومی نیستند.

 

این هشداری است از سوی یک معلم سیستم ها و یک مدرس اقتصاد به همه راهبران و سیاست مداران نظامی که باید بتواند دراین جهان متلاطم پویا بماند تا زنده بماند. هر روز که از زندانی بودن و بی سرانجامی کسانی مانند دکتر علی می گذرد ما یک درجه به شاخص های افول سیستمی نزدیک می شویم.

 

آیا کسانی که این روزها سخن از عذاب الهی و زلزله می گویند و عامل آن را رفتار زنان و نوع پوشش آنان می دانند و به خواب یک عالم ناشناس استناد و تکیه می کنند و فتوا صادر می کنند، بهتر نیست به جای این بیراهه ها به قول صریح پیامبرشان تکیه کنند که فرمود «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» (حکومت با کفر پایدار می ماند ولی با ظلم نه). آیا بهتر نیست به قران مراجعه کنند که اگر تنها دو آیه در باب حجاب دارد ـ و آن هم آیاتی مجمل که موجب شده است طیف گسترده ای از برداشت ها و تفاسیر در مورد آنها در میان فقیهان شکل بگیرد ـ در عوض صدها آیه دارد که در آن به صراحت از ظلم نهی شده است و در جایی به صراحت فرموده است که اگر به شما ظلم شد مانعی ندارد که فریاد برآورید (لا یحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم = خدا بانگ برداشتن و بدزبانی را دوست ندارد مگر از کسی که بر او ستم رفته باشد. سوره نساء آیه ۱۴۸). آیا وقت آن نرسیده است که کسی فتوایی صادر کند و فریادی برآورد که به زودی زلزله ای عظیم خواهد آمد چون ظلم در میان ما فراگیر شده است؟

 

شهر خالی است ز عشاق بود کز طرفی

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

 

 

منبع: کلمه

متکی: می‌خواهیم گفت‌و گو کنیم

Posted:

هرکس به ایران حمله کند پشیمان می‌شود

جرس: وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با یک مجله آلمانی ضمن تأکید بر این مسأله که هیچ‌کس نمی‌تواند حقوق یک کشور را نادیده بگیرد، تصریح کرد که ایران برای دفاع از حقوق خود مصمم است و هر آنکس که به ایران حمله کند، پشیمان خواهد شد.

 

به گزارش فارس، منوچهر متکی در مصاحبه با مجله آلمانی "اشپیگل" تأکید کرد که هیچ‌کس نمی‌تواند حقوق یک کشور را نادیده بگیرد و ما برای دفاع از حقوق خود مصمم هستیم و هر آنکس که به ایران حمله کند، پشیمان خواهد شد.

 

اشپیگل در بخشی از مصاحبه خطاب به متکی اعلام کرد: هنوز کاملاً مشخص نیست که تهران چه می‌خواهد. "محمود احمدی‌نژاد " رئیس‌جمهوری ایران اخیراً اعلام کرد که قصد دارد در 8 سپتامبر (17 شهریورماه) پس از پایان ماه رمضان، مذاکرات را از سرگیرد. اما درست مدتی پس از آن، حضرت آیت‌الله "علی خامنه‌ای" (مقام معظم رهبری) گفت‌وگو با آمریکا را رد کرد. بعد از این چه خواهد شد؟

 

وی در پاسخ به این سوال تصریح کرد: شما باید این مسائل را با دقت از یکدیگر جدا کنید. ما می‌خواهیم با گروه وین در خصوص تبادل سوخت هسته‌ای گفت‌و گو کنیم. ما اورانیوم کم غنی‌شده را در قبال دریافت سوخت 20 درصدی مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران ارائه می‌دهیم. شرکای مذاکره‌کننده ما شامل فرانسه، روسیه، آمریکا، ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین می‌شود. پیشنهاداتی نیز مطرح شده است که برزیل و ترکیه نیز در این مذاکرات شامل شوند.

 

وی ادامه داد که ما هیچ‌گاه بیشتر از آنچه که حق خودمان است طلب نمی‌کنیم. ما این حق را بدون کمک‌های خارجی به‌وجود آورده‌ایم و من فکر می‌کنم که در زمان حال، بهترین چیز به رسمیت شناختن این حق در چارچوب مفاد و قواعد مناسب است.

 

متکی تأکید کرد: ما می‌خواهیم گفت‌و گو کنیم اما اول آنکه ساختار گروه که شامل 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان می‌شود باید تغییر کند، کشورهای دیگر نیز باید به این گروه افزوده شوند، گفت‌و گوها در این ساختار جدید از سرگرفته می‌شود.

 

وزیر خارجه ایران در خصوص تمایل احمدی‌نژاد برای گفت‌و گوهای مستقیم با رئیس‌جمهوری آمریکا گفت: آقای احمدی‌نژاد تمایل خود برای شرکت در مناظره عمومی با "باراک اوباما " رئیس‌جمهوری آمریکا ابراز کرده است. این مسأله با گفت‌وگوهای رسمی میان آمریکا و ایران که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آن سخن گفتند، متفاوت است.

 

متکی تأکید کرد که شما نمی‌توانید حقوق یک کشور را نادیده بگیرید و یک کشور را مجبور به مصالحه کنید. ما برای دفاع از حقوق خود مصمم هستیم و هرکس به ایران حمله کند پشیمان می‌شود.

 

وزیر امور خارجه سپس در خصوص تصمیم اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران اعلام کرد: اسرائیل سال‌ها است که چنین تصمیمی دارد. رژیم صهیونیستی دقیقاً می‌داند که چه سرنوشتی در اینجا انتظارش را می‌کشد. رژیم صهیونیستی موجودیت خود را با حمله به ایران به خطر خواهد انداخت.

 

متکی سپس در خصوص ناکارآمدی تحریم‌ها علیه ایران اعلام کرد که غرب با استفاده از تبلیغات در نظر دارد تا تحریم‌ها کارآمد جلوه دهد اما ایران رشد اقتصادی به‌ویژه در بخش صنعت داشته است. در نرخ تورم کاهش دیده شده است. ترقی در بخش بازار و رشد ایران در بخش روابط تجاری با بسیاری از کشورها و حتی کشورهایی که به نفع قطعنامه‌ شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت دادند، دیده می‌شود. تحریم‌ها ما را در مقابل بحران اقتصادی جهانی که کشورهای دیگر را مورد هدف قرار داده است، ایمن کرده است. ما به خودکفایی رسیده‌ایم. ایران برای اولین بار در حال صادرات گندم است. علیرغم تحریم‌ها، ما ماهواره‌ای را به فضا پرتاب کردیم و در غنی‌سازی اورانیوم نیز به مهارت کامل رسیدیم.

 

وی در خصوص تحریم‌های یک‌جانبه اتحادیه اروپا علیه ایران نیز اعلام کرد اروپا نسبت به ما به طور قطع از تحریم‌های ایران ضررهای بیشتری را متحمل خواهد شد. اروپا در رابطه با این سیاست، بازنده بزرگ‌تری خواهد بود. ما اخیراً روابط تجاری خود با اروپا را در سالهای اخیرا به طرز چشمگیری کاهش داده‌ایم. ما هم‌اکنون برخی از این کالاها را خود تولید می‌کنیم و برای باقی این کالاها تهیه‌کنندگان جدیدی پیدا خواهیم کرد. ما نگران تأمین بنزین و دیگر منابع انرژی خود نیستیم.
 

احضار یکی دیگر از فعالان ملی مذهبی به دادگاه انقلاب

Posted:

جرس: در ادامه فشار به فعالان سیاسی و صفی خوزستان، شاپور رشنو، فعال ملی مذهبی به اتهام توهین به رهبر انقلاب به دادگاه انقلاب احضار شد.


به گزارش عصرنو، رشنو از فعالان ملی مذهبی که ماه گذشته در ستاد خبری وزارت اطلاعات اندیمشک مورد بازجویی قرار گرفت، به اتهام توهین به رهبر انقلاب و ولایت فقیه (آیت الله خمینی) برای محاکمه در تاریخ 16 شهریور ماه به دادگاه انقلاب شهرستان دزفول احضار شده است.

 

احضار وی به دنبال بازداشت دکتر شیروی رئیس پیشین دانشگاه جندی شاپور (شاخه شمالی) و عضو هیئت علمی این دانشگاه و از فعالان اصلاح طلب و تعطیلی کانون اندیشه دزفول صورت گرفته است.


استناد دادگاه برای این اتهام به مقالۀ کوتاه "اندیشۀ ماکیاولیستی در ایران" است که در تاریخ 29 اردیبهشت 89 در نشریۀ اینترنتی عصر نو به انتشار درآمده است.


پیش از این شاپور رشنو در سالهای گذشته به اتهاماتی از قبیل تشویش اذهان عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام احکام تعلیقی داشته است.


گفتنی است چندین سال پیش، پس از قبولی وی در دورۀ کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران، از پذیرش او در این دانشگاه به دلیل ستاره دار بودن جلوگیری به عمل آمده بود.


همچنین او در دورۀ پس از انتخابات هم چندین بار برای ارائه توضیحات به ستاد خبری وزارت اطلاعات فراخوانده شده و مورد بازجویی قرار گرفته است.
 

رییس شورای شهر اهواز بازداشت شد

Posted:

جرس: حمید حسن زاده، رییس شورای شهر اهواز، ساعت 2 بامداد روز سه شنبه 9 شهریورماه، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.

 

به گزارش هرانا، حمید حسن زاده رییس شورای شهر اهواز و رییس ستاد انتخاباتی محسن رضایی در استان خوزستان، بامداد امروز در منزل شخصی خود در اهواز بازداشت شده است.

 

نیروهای امنیتی ضمن تفتیش منزل آقای حسن زاده وسایل شخصی و کامپیوتر وی را نیز به همراه خود بردند.

 

از علت بازداشت و اتهام احتمالی و محل نگهداری وی تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی در دست نیست.
 

فرزند امام موسی صدر: پدرم زنده و اسیر دولت لیبی است

Posted:

جرس: سید صدرالدین صدر فرزند "امام موسی صدر" تاکید کرد: پدرم و همراهان وی همچنان زنده‌اند و در لیبی به‌سر می‌برند.

 

به گزارش مهر به نقل از روزنامه القدس العربی، "صدرالدین صدر" در سالگرد ناپدید شدن امام موسی صدر اظهار داشت: امام صدر به همراه شیخ "محمد یعقوب" و "عباس بدرالدین ( روزنامه‌نگار لبنانی) همچنان زنده و اسیر دستان "معمر قذافی" (رهبر لیبی) هستند.

 

فرزند امام موسی صدر تاکید کرد: در مسأله ناپدید شدن پدرم و همراهان وی هیچ راز، معما و ابهامی وجود ندارد. مسأله ناپدید شدن امام صدر کاملا مشخص است. پدرم و همراهانش همچنان پشت میله‌های زندان هستند.

 

وی افزود: آزادی امام موسی صدر، شیخ یعقوب و بدرالدین تنها با فشار علیه قذافی محقق می‌شود.

 

امام موسی صدر و همراهانش 9 شهریور سال 1357 در سفر به لیبی که به دعوت رسمی رهبر این کشور صورت گرفت ناپدید شدند.
 

دولت لیبی مدعی است که آنها این کشور را به مقصد ایتالیا ترک کرده اند؛ اما اسناد معتبر حقوقی بین المللی نشان می‌دهد امام موسی صدر و دو همراهش هرگز سوار هواپیمایی که به مقصد ایتالیا پرواز می‌کرده نشده و طرابلس را به مقصد رم ترک نکرده اند.
 

مهمانپرست اظهارات توهین‌آمیز کیهان نسبت به همسر رییس‌جمهوری فرانسه را نادرست خواند

Posted:

جرس: سخنگوی وزارت خارجه اظهارات توهین‌آمیز کیهان نسبت به همسر رییس‌جمهوری فرانسه را نادرست خواند.

 

به گزارش مهر، مهمانپرست در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری فرانسه که پرسید روزنامه کیهان اخیرا عبارتی ناشایست نسبت به همسر رئیس‌جمهور فرانسه به‌کار برده، نظر شما در این‌باره چیست، که سخنگوی وزارت خارجه در این‌باره گفت: توهین به مقامات سایر کشورها و به‌کاربردن کلمات نادرست مورد تایید نظام نیست و ما اگر چه سیاست‌ها، رفتار و اظهارات را نقد می‌کنیم و نسبت به عملکردها اعتراض نیز داریم و خواستار تجدید‌نظر در اقدامات هستیم اما فکر نمی‌کنیم به‌کار بردن ادبیات نادرست و توهین‌آمیز درست باشد.

 

سخنگوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد که مزیت و برتری رسانه‌های ما به نسبت رسانه‌های غربی رعایت اصول اخلاقی و کرامات انسانی است و امیدواریم همه رسانه‌ها توجه داشته باشند
 

5 عضو شورای شهر اهواز سلب عضویت شدند

Posted:

جرس: 5 عضو شورای اسلامی شهر اهواز از سوی وزارت کشور سلب عضویت شدند.

 

به گزارش مهر در اهواز، سید حمید حسن زاده، رمضان منجزی، داریوش ممبینی، آرزو بابادی و قاسم حمادی اعضای شورای اسلامی شهر اهواز هستند که از سوی وزارت کشور سلب عضویت شدند.


بر اساس شنیده ها، صلاحیت کاظم بهرام نژاد، گزینه شورای شهر برای تصدی پست شهرداری اهواز نیز از سوی وزارت کشور تائید شده است.


پس از رای شورای شهر اهواز به برکناری سومین شهردار در عمر سه ساله این شورا، حاشیه های فراوانی شورا و شورائیان شهر اهواز را مشغول خود کرد به گونه ای که جلسات علنی شورای شهر اهواز بعد از آن به شدت کم شد تا شاید حجم حاشیه هایی که روز به روز از کانال های مختلف به سوی شورای روانه می شد، کاهش یابد.
 

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


اعتراض دانشجویان آموزشکده های فنی کشور به حذف سهمیه آزاد کنکور کاردانی به کارشناسی

Posted:

جرس: حذف سهمیه آزاد کنکور کاردانی به کارشناسی، طی روزهای گذشته اعتراض بسیاری از دانشجویان دانشکده ها و آموزشکده های فنی و حرفه‏ای کشور را به همراه داشته است.


به گزارش منابع خبری جرس، این اعتراضات درحالی شکل می گیرد که میزان جذب دانشجویان کاردانی در دوره های کارشناسی بیش از 90 درصد کاهش یافته است که بخش اعظمی از سهمیه باقیمانده نیز به مراکز "غیرانتفاعی" و "ویژه فرهنگیان" اختصاص یافته است.

 


این درحالی است که دانشجویان دانشکده ها و آموزشکده های فنی در اسفندماه سال گذشته، همزمان با انتشار "دفترچه شماره 1 کنکور 89" نیز نسبت به حذف سهمیه های آزاد روزانه و شبانه تجمعات اعتراض آمیزی ترتیب داده بودند که با این پاسخ مسئولان که این سهمیه ها حذف نشده است و باید منتظر انتشار "دفترچه شماره 2" بمانند، مواجه شده بودند.


دانشجویانی که در هفته گذشته با انتشار "دفترچه شماره 2" به دروغ بودن وعده ی مسئولین پی برده اند، وعده مسئولان را در راستای خاموش کردن اعتراضات و نیز ترغیب دانشجویان به ثبت نام در کنکور و واریز حق ثبت نام 80 هزار ریالی می دانند.


دانشجویان ضمن انتقاد از سیاست های دولت نسبت به دانشکده های فنی و حرفه ای، بلاتکلیفی و سرگردانی دانشجویان این مراکز را مغایر با شعارها و وعده های مسئولین دانسته و تصمیمات دولت نسبت به تعطیلی آموزشکده های فنی، کاهش سهمیه ورودی کنکور کاردانی به کارشناسی را موجب دلسردی دانشجویان و دانش آموزان رشته های فنی-حرفه ای از ادامه تحصیل برشمردند.


اعتراضات صنفی دانشجویان که بیشتر در شهرهای تهران، کرمان، تبریز، ارومیه، مشهد، شیراز و .. متمرکز است، با عدم پاسخگویی مسئولین و برخوردهای تند و غیرشایست آنها مواجه شده است که در مواردی دانشجویان تهدید به برخورد امنیتی شده اند.
 

 

حذف گزارش اجاره بهای پایتخت از سایت مرکز آمار ایران

Posted:

جرس: پس از انتشار گزارش افزایش اجاره بهای شهر تهران در خبرگزاری ها، سایت مرکز آمار ایران گزارش فوق را از سایت خود برداشت.

 

به گزارش خبرآنلاین، روز گذشته گزارش مربوط به معاملات مسکن در پایتخت بر روی سایت آمار ایران قرار گرفت که براساس این گزارش میزان اجاره بها در مناطق مختلف پایتخت در بهار سال جاری نسبت به سال 88 معادل 21 درصد افزایش پیدا کرده بود و همچنین در این گزارش افزایش اجاره بها نسبت به زمستان سال 88 معادل 8 درصد اعلام شده بود که این ارقام با ادعای وزارت مسکن در مورد مهار قمیت مسکن در کشور متناقض بود.

 

اما به محض انتشار گزارش مربوط به این موضوع، گزارش فوق از روی صفحه نخست سایت مرکز آمار ایران حذف شد.

 

به نظر می رسد این اقدام با فشار وزارت مسکن انجام شده است و البته در توجیه این اقدام گفته شده است که وزارت مسکن سعی دارد با مهار فضای روانی حاکم بر بازار مسکن رشد قیمت ها را در این بازار مهار کند و از سوء استفاده افراد سودجو جلوگیری کند.

 

تجمع تعدادي از معلمين حق‌التدريس در مقابل مجلس

Posted:

جرس: جمعي از معلمين حق‌التدريس مقطع راهنمايي و متوسطه‌ استان تهران در اعتراض به جذب 40 هزار نيروي جديد از سوي وزارت آموزش و پرورش و دعوت آنها به كار در مقطع دبيرستان به جاي اين افراد، ظهر امروز دوشنبه هشتم شهریورماه، براي چندمين بار در مقابل مجلس شوراي اسلامي تجمع كردند.

 

به گزارش ايسنا، اين معلمين كه درخواست ملاقات با نمايندگان مجلس را داشتند، طي بيانيه‌اي اعتراض خود را نسبت به انتقال آنها از مقاطع دبيرستان و راهنمايي به دبستان اعلام كردند.

 

در بخشي از اين بيانيه آمده است: وزارت آموزش و پرورش نيروهاي نهضت را كه سابقه‌ تدريس در مقطع ابتدايي دارند، به مقطع راهنمايي دعوت به كار كرده و ابلاغ آنها صادر شده است.

 

آنها در ادامه آورده اند: در حالي كه ما را كه در مقطع دبيرستان و راهنمايي تخصص داريم بالاجبار به مقطع ابتدايي فرستاده‌اند كه اين مساله و عدم مديريت در سازماندهي نيروهاي متخصص سبب بازدهي پايين و ناكارآمدي در سيستم آموزش و پرورش و هدر دادن استعدادها در زمينه‌ تدريس براي معلمين و در زمينه‌ شكوفايي براي دانش‌آموزان خواهد شد.
 

ضبط وسایل شخصی نسرین ستوده، همسر و فرزندان خردسالش

Posted:

جرس: مأموران امنيتی بعدازظهر روز شنبه ششم شهريور ماه با مراجعه به منزل و محل کار نسرين ستوده، وکيل دادگستری، بعد از تفتيش اين دو مکان، اقدام به ضبط پرونده‌های اين وکيل دادگستری و حتی وسائل شخصی او، همسر و فرزندان خردسالش کردند.

 

به گزارش رادیو فردا، خانم ستوده وکالت تعدادی از زندانيان سياسی که در جريان اعتراض‌ها به نتايج انتخابات مناقشه‌برانگيز رياست جمهوری در سال گذشته، بازداشت شده‌اند را برعهده دارد. نسرين ستوده هم چنين احضاريه‌ای را از سوی دادسرای اوين دريافت کرده است.

 

این وکیل دادگستری گفت که از ساعت ۳.۵ بعداز ظهر روز شنبه تا ساعت ۷.۵، قریب چهار ساعت منزل و محل کار وی توسط ۱۰ مأمور وزارت اطلاعات مورد بررسی و تفتیش قرار گرفته است.

 

خانم ستوده ادامه داد: همزمان به من اخطاریه‌ای دادند که من تا سه روز در دادسرایی در زندان اوین حاضر و به اتهاماتم که تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی پاسخ دهم.

 

خانم ستوده تأکید کرد که این اتهامات را به هیچوجه قبول ندارد و اتهامات همانقدر مضحک هستند که نسبت به موکلانش مطرح شده‌اند.

 

وی اضافه کرد: این موضوع که افرادی این قدرت را دارند هر وقت بخواهند وارد زندگی شما شوند و وسایل شما را مورد تفتیش قرار دهند توهینی به هر شهروند است.

 

 

وی ادامه داد که با وجود آنکه وکیل دارد ولی به هیچ وکیلی حق حضور در دادسرای زندان اوین داده نمی‌شود.

 

پیشتر برخی از وکلای دادگستری از جمله عبدالفتاح سلطانی و محمدعلی دادخواه، به دادگاه احضار شده و حتی بازداشت شده‌اند.

 

خانم ستوده دلیل این برخوردها را دفاع از حقوق شهروندی و بشری افرادی است که تحت اتهام سیاسی قرار می‌گیرند، عنوان کرده است.

 

این وکیل دادگستری اضافه می‌کند که حدود چهار ماه پیش هجوم به دفتر و منزل وی، به وی تلفنی اعلام شده بود که از پرونده شیرین عبادی کنار بکشد وگرنه دچار مشکل خواهد شد.

 

در مورد این تهدید تلفنی، خانم ستوده اردیبهشت ماه به رادیو فردا گفته بود که "من پس از این تهدید، نامه‌ای رسمی خطاب به وزیر اطلاعات نوشتم و درخواست پیگیری موضوع را از سوی ایشان کردم. همچنین با اعلان علنی این مطلب از نهادهای امنیتی درخواست می‌کنم به قانون مصوب نهادهای رسمی جمهوری اسلامی احترام بگذارند."

 

وی در این مورد می‌گوید: "در جایی که شهروندی برای دفاع از حقوق خودش حق انتخاب وکیل دارد، قطعاً موکل من هم به عنوان یک شهروند حق دارد از حقوق خودش دفاع کند. من در اجرای حق قانونی موکلم، به انجام وظایف حرفه‌ای و قانونی خود ادامه خواهم داد."

 

نسرین ستوده از وکلایی است که در سال‌های اخیر دفاع از شمار زیادی از پرونده‌های سیاسی و حقوق بشری را بر عهده داشته است که در میان موکلانش می‌توان به عیسی سحر خیز، شیرین عبادی و آرش رحمانی پور اشاره کرد.
 

هشدار مادران عزادار درباره عواقب شکنجه زندانيان

Posted:

جرس: مادران عزادار، که به تازگی خود را "مادران پارک لاله" می نامند، در بیانیه اخیر خود نسبت به عواقب شکنجه زندانیان سیاسی، مشکلات آنان بعد از آزادی از زندان و وضعیت سلامتی آن ها هشدار دادند.


به گزارش وبسایت مادران عزادار، در این بیانیه با نام بردن از حسام ترمسی، محبوبه کرمی، نرگس محمدی و حمزه کرمی به عنوان افرادی که پس از آزادی از زندان در بیمارستان بستری شده اند، نسبت به سلامت زندانیان سیاسی هشدار داده است.


متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


هشدار می دهیم!


جان و سلامتی زندانیان، پس از آزادی همچنان در خطر است!


از آنجائی که اغلب زندانیان آزاد شده به دلیل شکنجه‌های روحی- روانی- جسمی- جنسی، دچار بیماری‌های عدیده‌ای شده‌اند که حتی در برخی موارد منجر به مرگ آنان شده است، مادران پارک لاله (مادران عزادار) بر خود واجب دانسته، توجه خانواده‌های زندانیان را به موارد تاسف‌باری که تاکنون اتفاق افتاده است جلب نمایند، تا برای بازگشت سلامتی زندانیان آزاد شده به ویژه جوانانی که تجربه کافی از خطرها و آثار شکنجه را ندارند، مساله بازگشت سلامتی جدی گرفته شود.

از این‌رو از خانواده‌های رنج‌کشیده زندانیان آزاد شده تقاضا می‌شود در اولین روزهای آزادی عزیزشان، آزمایش‌ها و کنترل‌های پزشکی کامل از تمام اعضای بدن به‌خصوص کلیه‌ها، کبد، مغز و اعصاب وی را به صورت جدی دنبال کنند تا تجربه به غایت تلخ فاجعه کهریزک(احمد نجاتی کارگر، با ۲۲ سال سن که سه روز پس از آزادی به دلیل از بین رفتن کلیه‌ها به کما می‌رود و سپس جان می‌بازد) و موارد مشابه دوباره تکرار نشود.
با آرزوی سلامتی برای تمامی عزیزان‌مان و تاسف فراوان، چند نمونه زیر شایان ذکر است:

 

* حسام ترمسی، جوان ۱۹ ساله که پس از تحمل یکسال حبس به علت بیماری کلیه و کبد و افسردگی شدید در بیمارستان بستری است.


* نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و مادر دو طفل سه ساله که پس از آزادی از زندان، وضعیت روحی و جسمی اش رو به وخامت است و باید مجددا در بیمارستان بستری شود.


* محبوبه کرمی، فعال جنبش زنان که به علت بی‌حرکتی نیمی از بدن‌اش و افسردگی شدید در بیمارستان بستری شده است.


* حمزه کرمی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران که به علت شکنجه های جسمی و روحی در زندان اوین هم اکنون در بخش مراقبت های ویژه بیمارستانی بستری است .

این نمونه‌ها مشتی‌ست از خروار که بر سر فرزندان ما، آوار شده است. در حالیکه شکنجه در قوانین جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و زندانی دارای حق و حقوقی قانونی‌ست، اما گاه برای دستیابی به حداقل حقوق قانونی خود مجبور به اعتصاب غذا می‌شود. همان‌طور که شاهد بودیم ۱۷ نفر از بهترین‌های ملت ایران اعتصاب غذایی طولانی را برای ابتدایی‌ترین حقوق خود تحمل کردند و ما همچنان سخت نگران عواقب اعتصاب غذای عزیزان‌مان و سلامتی آنان هستیم.


تاریخ نشان داده است این بی‌رحمی‌ها و ظلم‌ها بی‌پاسخ نخواهد ماند. ولی ما به عنوان مادر و خانواده زندانی در چنین شرایطی باید به سلامت عزیزان‌مان توجه کافی داشته باشیم و زمان را از دست ندهیم و تلاش کنیم تا فرزندان مان به سلامتی نسبی دست یابند، چرا که هرگز اثرات شکنجه‌ به طور کامل از بین نخواهد رفت.

مادران پارک لاله (مادران عزادار)


۶ شهریور ۸۹
 

مادر ندا آقاسلطان: از سازمان های حقوق بشر و دادگاه های بين المللی می خواهم قاتل دخترم را پيدا کنند

Posted:

جرس: هاجر رستمی مادر ندا آقاسلطان دختر ۲۷ هفت ساله ای که در جريان يکی از تجمعات پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته به ضرب گلوله کشته شد خواستار پيدا کردن قاتل دخترش توسط مجامع بين المللی از جمله دادگاه لاهه و سازمان های حقوق بشری شد.


به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، رستمی می گوید که پيگيری های خانواده برای يافتن قاتل دخترش به نتيجه ای نرسيده است و ادامه داد: هيچ حرفی ندارم به دولت بزنم، تمام اين مدت سکوت کردم، فقط از دنيا می خواهم به داد من برسند و قاتل ندا را پيدا کنند. بچه ام را از دست دادم و زندگی ام دگرگون شده است هر بار از سر خاک ندا می آيم، احساس می کنم همين الان ندا رفته و به خاک سپرديمش.


وی گفت که پس از مرگ دخترش هيچ فشاری به خانواده توسط مسئولان وارد نکرده اند و رفتاری توام با احترام داشته اند با اين وجود از تلاش گسترده برای تحريف واقعيت مرگ دخترش گلايه کرد. از جمله اين تلاش ها به فيلم های پخش شده از صداوسيما، اظهارات برخی مقامات مسئول همچون امامان جمعه و به صورت خاص اظهارات عزت الله ضرغامی رييس صداوسيما اشاره کرد.

 

مادر ندا آقاسلطان در خصوص مستندسازی های صداوسيما و تلاش برای تحريف واقعيت از طريق نمايش فيلم درشبکه سراسری درمورد مرگ دخترش اظهار کرد: من فيلم را نديدم، فقط شنيدم. نمی خواهم که ببينم! نظری هم ندارم. تا به حال سه بار فيلم درست کردند، هر بار حرف قبلی خودشان را نقض کردند، ولی تا آن جايی که من مادر ندا هستم، می دانم،او برای تظاهرات بيرون رفته بود و به دست نيروهای خودشان کشته شده است، غير از اين چيز ديگری نمی تواند باشد.

 

وی در خصوص اهدافی که چنين برنامه هايی دنبال می کنند گفت: می خواهند بگويند مملکت آزادی داريم، هر کسی می تواند، ابراز عقيده کند و آزادی تمام و کمال در مملکت ايران وجود دارد؛ در صورتی که اصلا چنين چيزی وجود ندارد.


هاجر رستمی در پاسخ به اين پرسش که آيا مطالب مطرح شده در مستندهای توليد شده را باور دارد يا خير، پاسخ داد:” هيچ کس اين دروغ ها را باور نکرده، نه مردم ايران نه مردم جهان و گفتند قاتل يک زن است، مگر ندا چه کار کرده بود که بايد زنی او را بکشد. من که می دانم قاتل چه کسی است، ولی خوب، دولتی ها اين را قبول نمی کنند.


هاجر رستمی تاکيد کرد که در مقابل ساختن اين فيلم ها سکوت کرده گفت: ‌وقتی در روز روشن ندا را زدند کشتند من شکايت کردم به هيچ جايی هم تا حالا نرسيدم بيايم در مورد فيلم شکايت کنم؟ به کی شکايت کنم؟
او گفت که در مقابل اين طرز برخورد، تنها به حمايت جهان دلگرم است: گفتند فيلم خودکشی ندا را ما نساختيم. گفتم بالاخره صدا وسيمای شما آن را پخش کرده است، چه طور شما خبر نداشتيد؟ گفتند ما می خواهيم يک فيلم درست کنيم، بگوييم ندا را چه کسی کشته که در آن فيلم، قاتل را هم يک خانم معرفی کردند. وقتی به فيلم خودکشی ندا اعتراض کردم، گفتند اعتراضت را در روزنامه مطرح کن، من پاسخ دادم که روزنامه ای که دولت آن را درست مي کند، من دراين روزنامه چه بگويم؟

 

مادر ندا آقا سلطان در ارتباط با استدلال مقامات دولت جمهوری اسلامی مبنی بر مبرا کردن خود از دخالت در اين حادثه گفت: آن ها می گويند شما که می دانيد، دولت ندا را نکشته است، ندا مرگ اش مشکوک بوده، شايد چند نفر در اين درگيری کشته شدند؛ ولی ندا را ما نکشتيم. اين ها دسيسه است، برای بد جلوه دادن جمهوری اسلامی در دنيا، می خواستند با قتل ندا، ريشه جمهوری اسلامی را از بين ببرند، اما با ساختن اين فيلم ها آبروی خودشان را بيش تر بردند.

 

خانم رستمی در خصوص فشار آوردن مأموران امنيتی برای ضبط مصاحبه تلويزيونی از خانواده آقا سلطان گفت: به من گفتند دولت، قاتل دختر شما نيست؛ به همين خاطر در تلویزيون يا هر جايی که می خواهيد، بياييد صحبت کنيد. گفتم من قاتل ندا را می شناسم و به همين دليل در صدا وسيمای شما هيچ وقت نمی آيم. گفتند شما به عنوان پدر و مادرش در اين فيلم تقاطع حضور داشته باشيد، من پاسخ دادم صدا وسيمايی که رئيس اش آقای ضرغامی باشد که گفته است ندا هنرپيشه بوده، فيلم بازی کرده که و چشم هايش را آن حالت در آورده، من در چنين صداو سيمايی نمی آيم.

 

وی در ارتباط با حضور آقای پناهی، استاد موسيقی و هم چنين ستاره، دوست ندا، در مستند تقاطع گفت: بعد از مراسم هفتم، يک سری وسايل ندا را از آقای پناهی گرفتم و پس از آن آقای پناهی را نديدم. يعنی نخواستم که ببينم؛ چون من پيش خودم فکر کردم کسی که به اطلاعات برود، همه کار می تواند انجام دهد، ولی اين حق را هم برايشان قائل هستم؛ هر کاری می خواهند، انجام دهند.

 

هاجررستمی اضافه کرد: چند روز پيش دوستی از آمريکا تماس گرفت و گفت ندا در خواب می گفت به مادر و پدرم بگوييد از قاتل من در ايران شکايت کنند و اگر نتوانستند به دادگاه لاهه شکايت کنند و من اين تماس شما را در پی خوابی که دوستم درباره ندا ديده می دانم .

 

هاجر رستمی در پايان گفت وگويش با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: من می خواهم از طريق اين رسانه به آقای ضرغامی که گفته اند ندا هنرپيشه بوده و به همين دليل با چشم های باز از دنيا رفته است بگويم؛ آقای ضرغامی يک لحظه، يک لحظه، خودت را به جای من بگذار، يک لحظه، نمی گويم سال ها… اين حرف آقای ضرغامی روی من اثربسيار بدی گذاشت و من گفتم خدايا خودت می دانی و خودت، ندا هنر پيشه نبوده، انسانی بوده مثل همه جوان های ديگر، برای آزادی اش به تظاهرات رفت چرا بايد بگويند ندا يک هنرپيشه بوده؟ چشم های ندا باز مانده و باز می ماند تا لحظه ای که به نتيجه برسد، به هدف اش برسد، …اگر چشم هايش بسته می ماند، شايد آن قدر تاثير گذار نبود، چشم های باز ندا شايد دنيا را تکان داده، ملت ايران را تکان داده، چون اصلا منکر اصل قتل ندا هستند.


 ندا آقاسلطان متولد سه بهمن۱۳۶۱، يکی از ده ها تنی است که در جريان اعتراض به انتخابات رياست جمهوری ايران، روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله اميرآباد، تقاطع خيابان شهيد صالحی و کوچه خسروی به ضرب گلوله، کشته شد و تاکنون هيچ کس مسئوليت قتل وی را به عهده نگرفته است. طی ماه های پس از فوت وی، صدا و سيما و برخی مقامات جمهوری اسلامی در چندين نوبت، روايت های مختلفی از مرگ وی ارائه دادند.


پيش از اين شبکه انگليسی برون مرزی صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايرانPRESS TV ، مستندی از جزييات قتل ندا پخش و ادعا کرد ندا آقا سلطان، خود بخشی از يک صحنه سازی قتل بوده و در آن صحنه با عوامل ساخت فيلم، همکاری می کرده است، ولی بعد از انتقال ندا به اتومبيلی برای بردن وی به بيمارستان ، عوامل تهيه کننده فيلم، ندا را به قتل می رسانند.
 

جدال نمايندگان حامي دولت با لاريجاني بر سر لايحه حمايت از خانواده

Posted:

بشيري: برخي مي‌خواهند نقش شعبان بي‌مخ را در مجلس اجرا كنند

جرس: ارجاع سه ماده از لايحه حمايت از خانواده موجب شد نمايندگان حامي دولت از جمله رسايي و كوچك‌زاده به جدال با رئيس مجلس بپردازند كه در پايان حميد رسايي مجلس را ترك كرد.


به گزارش ايلنا، ارجاع مواد 22، 23 و 24 لايحه حمايت از خانواده به كميسيون قضايي انتقادات نمايندگان حامي دولت را به دنبال داشت.


بنابراين گزارش، پس از آنكه مجلس وارد بررسي ماده 25 اين لايحه شد، حميد رسايي و مهدي كوچك‌زاده خواهان ارائه تذكر شدند كه پس از آنكه علي لاريجاني گفت پس از راي‌گيري در مورد ماده 25 به تذكرات نمايندگان گوش مي‌دهند، كوچك‌‌زاده و رسايي واكنش تندي نسبت به اين موضوع نشان دادند كه لاريجاني گفت: توهين نكنيد من مسئول اداره جلسه هستم و اخطار مي‌كنم كه جلسه را بر هم نزنيد.


كوچك‌زاده نيز خطاب به لاريجاني فرياد زد: اخطار شما نيز غيرقانوني است.


لاريجاني نيز در پاسخ به او گفت: شما آئين‌نامه را نخوانده‌ايد كه اخطار رئيس مجلس را غيرقانوني مي‌دانيد.


پس از آنكه حميد رسايي براي دادن تذكر خود اصرار كرد، لاريجاني قبول كرد كه تذكر وي را بشنود.


رسايي نيز گفت تذكر من تذكر تنها دو نفر نيست و شما بايد پيش از ورود به ماده 25 تذكرات نمايندگان را مي‌شنيديد.


به گفته وي در دو جلسه قبل در مورد ماده 22 تذكرات زيادي داده شد كه وقت زيادي از مجلس را گرفت و به نظر من علتش اين بود كه خود شما نمي‌خواستيد اين ماده به تصويب برسد.


لاريجاني نيز پاسخ داد: من صراحتا اعلام كردم كه اخطارهاي نمايندگان وارد است و شما داريد من را متهم مي‌كنيد كه اين موضوع درست نيست.


رسايي نيز خطاب به لاريجاني گفت: كار شما غيرقانوني بود و مشخص نيست كه بر اساس چه ماده‌اي شما اين سه بند را به كميسيون ارجاع داده‌ايد.


لاريجاني نيز گفت: شما بايد به من بگوييد مطابق كدام ماده به من تذكر مي‌دهيد.


رسايي با بيان اينكه تذكرش بر اساس ماده 155 است بر ادامه ارائه تذكرخود اصرار داشت.


لاريجاني نيز با وارد ندانستن تذكر رسايي گفت: در جلسه پيش اخطارات و تذكرات نمايندگان زياد بود كه من اخطارات را وارد دانسته و به راي گذاشتم البته مجلس به اين اخطار راي نداد.


رئيس مجلس يادآور شد: پس از جلسه گذشته مشاهده كرديم كه در مورد اين لايحه مشكلي ايجاد شده است و اين ماده اشكالاتي دارد. به گونه‌اي كه مواد 23 و 24 داراي اشكالات شرعي بود كه با اعضاي كميسيون جلسه گذاشتيم و از آنجايي كه نمي‌خواستيم جلسه با بن‌بست مواجه شود و بر اساس اختيار قانوني رئيس‌ مجلس براي ترتيب اثر دادن تذكرات اين بندها را به كميسيون حقوقي و قضايي ارجاع داديم و من اشكالي در كار هيات رئيسه نمي‌بينم.


 جدال رسايي به اين موضوع ختم نشد و پس از دقايقي اين نماينده تهران به جايگاه هيات رئيسه رفت كه لاريجاني خطاب به وي گفت اينجا را خلوت كنيد من بايدجلسه را اداره كنم. رسايي نيز در حال پايين رفتن از جايگاه هيات رئيسه گفت: تحمل انتقاد نداريد.


لاريجاني نيز به رسايي اخطار كرد كه نظم جلسه را رعايت كند.


در اين لحظه فرهاد بشيري نماينده پاكدشت در اخطاري با استناد به اصل 84 قانون اساسي گفت: برخي نمايندگان مي‌خواهند در مجلس نقش شعبان بي‌مخ را اجرا كنند و خواهشا به آنها بگوئيد كه شان مجلس اين نيست و بايد رعايت كنند كه اين ادبيات و گفتمان كه در حال پخش شدن از راديو است در شان مجلس نيست و بازتاب‌هاي منفي دارد.


لاريجاني نيز با درست دانستن گفته‌هاي بشيري خواهان حفظ شان مجلس شد.


پس از اين محمدرضا خباز كه قصد صحبت كردن در مقام مخالف پيشنهاد ارائه شده را داشت با تشكر از مديريت خوب لاريجاني گفت: عده‌اي در صدد برآشفتن مجلس هستند كه بايد جلوگيري شود.


رسايي نيز در اين لحظه از درب هيات رئيسه مجلس كه خبرنگاران مقابل آن اجازه حضور ندارند، از مجلس خارج شد.


بنابراين گزارش، علي‌اصغر زارعي نماينده تهران نزد فرهاد بشيري رفت و شروع به صحبت كردن با وي كرد كه عده‌ زيادي از جمله محمود احمدي‌بيغش، سليمان جعفرزاده، حسن غفوري‌فرد به دور آنها حلقه زدند و محسن كوهكن سخنگوي هيات رئيسه نيز قصد وساطت كردن داشت.
 

وزیر اقتصاد: مبلغ یارانه نقدی را می‌دانم اما به‌خاطر مصلحت کشور نمی‌گویم

Posted:

جرس: وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه برای اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور به کار "ژورنالیستی" نیاز نداریم، گفت: هم‌اکنون نمی‌توانم مبلغ و حتی کف و سقف یارانه نقدی را با وجود اینکه مبلغ آن را می‌دانم، اعلام کنم زیرا به مصلحت نیست.

 

به گزارش مهر، سید شمس‌الدین حسینی امروز در حاشیه مراسم افتتاح دفتر ثبت نام گواهی الکترونیکی در بازار سرمایه در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش‌های متعدد در مورد مبلغ یارانه های نقدی گفت: هر زمان که این مبلغ وارد حساب‌های افراد شود، رقم‌ها نیز مشخص خواهد شد.

 

وزیر اموراقتصادی و دارایی با اشاره به سناریوهای مختلفی که در راستای اجرای هدفمندی یارانه‌ها تدوین شده است، گفت: هم اکنون نمی‌توانم مبلغ و حتی کف و سقف یارانه‌های نقدی را با وجود اینکه مبلغ آن را می دانم، اعلام کنم زیرا به مصلحت نیست.

 

وی خطاب به خبرنگاران گفت: به جای اینکه سئوالی را مبنی‌بر اعلام مبلغ یارانه‌های نقدی چندین بار از من بپرسید در اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها به ما کمک کنید، زیرا ما امروز نیاز به کار ژورنالیستی در راستای هدفمند کردن یارانه‌ها نداریم.

 

حسینی هدف از اجرای این طرح را کمک به طبقات ضعیف و تحقق عدالت عنوان و ادعا کرد: افرادی که دارای استطاعت مالی هستند و می‌توانند زندگی خود را پس از اصلاح قیمت‌ها همچون زمان حال بگذرانند از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند؛ همان‌گونه که من نیز انصراف خود را اعلام کردم و بسیاری از افراد دیگر نیز می‌توانند از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند.

 

وی خاطر افزود: در روز موعود و با دریافت مجوز کارگروه تمام سناریوهای مربوط به هدفمندی یارانه‌ها را با تمام جزئیات اعلام خواهم کرد ولی تا قبل از آن زمان چنین سئوالاتی را از من نپرسید گرچه پاسخ آن را می‌دانم اما به خاطر مصلحت کشور نباید اعلام کنم.

 

وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه با اصلاح قیمت‌ها، قیمت بنزین نیز افزایش خواهد یافت، مبلغ آن را اعلام نکرد.

 

مسائل بشری به هم پیوسته و “یا ایران یا فلسطین” برداشت غلطی است‬

Posted:

سید محمد خاتمی دردیدار با کمیته دانشجویی سابق دبیرخانه حمایت از فلسطین
جرس: سید محمد خاتمی با تاکید بر اینکه "گرامیداشت روز قدس ؛ مقتضای یک رسالت الهی و انسانی است" گفت: مسائل بشری به هم پیوسته و "یا ایران یا فلسطین" برداشت غلطی است‬.



رئیس موسسه بین المللی گفت‌و‌گوی فرهنگها و تمدنها با اشاره به روز جهانی قدس، تاکید کرد: جریانات اصلاح طلب و آزادی خواهی که در متن این انقلاب بوده اند و از جمهوری اسلامی به عنوان جمهوری متکی بر رای مردم و اهتمام کننده به حقوق اساسی مردم دفاع می کنند،باید این روز از طرف آنها بیشتر مورد توجه باشد، زیرا امری بشری است.


رئیس جمهور سابق کشورمان در دیدار با کمیته دانشجویی سابق دبیرخانه حمایت از فلسطین اظهار داشت: می شود و باید روی بعضی از مسائل به اجماع رسید و فارغ از گرایش های مختلف سیاسی و اجتماعی که وجود دارد، باید دید که چگونه می توان به نوعی وحدت رسید و از خنثی شدن نیروها و انرژی هایی که متاسفانه در جامعه ما بد مصرف می شود بهتر استفاده کرد.

وی افزود: واقعا می شود با وجود اختلاف سلایقی که وجود دارد نسبت به بسیاری از مسائل از جمله «روز قدس» به تفاهمی رسید و در جامعه جوان ما می توان نوعی وحدت را شاهد بود و نیروها را در آن مسیر به کار برد.

سید محمد خاتمی با بیان اینکه می توان به تعریفی درباره منافع و مصالح ملی و اصول و معیارهایی که حیات معنوی و مادی و اجتماعی جامعه ما به آن وابسته است برسیم و حول آن محورها حرکت کنیم، گفت: فعالیت شما جوانان عزیزدر مورد حمایت از فلسطین نشان داد که می شود این کار را کرد و می توان اختلاف سلیقه داشت و رویکردهای مختلفی در مورد نحوه اداره جامعه و مسائل آن داشت، در عین حال در بسیاری از موارد در کنار همدیگر بود و نیروها را متحد کرد و به جلو رفت.

به گزارش باران، رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد: اینکه افرادی با دیدگاههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دور هم بنشینند و قانع شوند که یک راه را نسبت به یک موضوع بپیمایند مساله مهمی است.

وی افزود: نباید بگذاریم بعضی مسائل اصولی و اساسی تحت تاثیر بعضی رویکردها و مسائل خاص و منافعی که گروهها دارند لطمه ببیند. شما خودتان را درگیر مساله بسیار مهمی کردید که نه تنها برای ملت و انقلاب ما مطرح بود، بلکه برای تاریخ و جامعه بشریت مساله مهمی است.


مساله فلسطین ، مساله بشری است


رئیس موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگها و تمدنها با تاکید بر اینکه رویکرد ما به فلسطین باید از این جهت باشد که فلسطین را مساله بشری بدانیم؛ تصریح کرد: آنچه در فلسطین می گذرد فاجعه بزرگ بشری و تاریخی است که باید به آن پرداخته شود. بخصوص برای ملت ما که نسبت به سرنوشت خود و نیز سرنوشت بشردغدغه فراوانی داشته است، انقلاب بزرگی کرده است، خواستار حاکمیت بر سرنوشت خود و دفع ظلم و استقرار عدالت و آزادی های اساسی و مشروع  در جامعه بوده است.طبیعی است که نمی تواند نسبت به این امر بسیار مهم بی تفاوت باشد.

رئیس بنیاد باران با بیان اینکه ما نمی توانیم یک جا خواستار آزادی و حاکمیت بر سرنوشت باشیم، ولی نسبت به جای دیگر بی تفاوت بمانیم گفت: در یک جا از وابستگی به استعمار رنج ببریم، بگوییم که باید با آن مبارزه کرد، ولی در جای دیگر نسبت به آن بی تفاوت باشیم. یا بالعکس؛ بیاییم برای دیگران بگوییم که آنها باید آزاد باشند و بر سرنوشت خود حاکم بوده، تحت سلطه نباشند و استعمار و استبداد در آنجا نباشد؛ ولی در مورد خودمان اگر این مسائل پیش آمد بی تفاوت باشیم! خیر! مسائل بشری به هم پیوسته است.

سید محمد خاتمی گفت: مساله فلسطین ، مساله بشری است و آنچه در آنجا در این 50-60 سال اخیر رخ داده است یک فاجعه بزرگ و کم نظیر تاریخ است.

رئیس دولت اصلاحات یادآور شد: یک اصل حقوق بشری و حقوق عام وحقوق بین الملل و اصل فلسفی بشری وجود دارد که فکر می کنم بشر خیلی برای آن مایه گذاشته و هزینه پرداخته تا به این اصل رسیده است. گرچه ما وقتی به آموزش های انبیاء الهی و بخصوص اسلام رجوع می کنیم و حتی از خلال چنین تجربه ای که در دوران حکومت پیامبر و شیوه پیشوایان بزرگ اسلام وجود داشته ؛روش و شیوه ی که پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) داشتند و ما می توانیم اینها را ببینیم؛ما نیازمند نیستیم برای تمسک به  این اصول به دیگران متوسل شویم و از دیگران تقلید کنیم، گرچه استفاده ازدستاوردهای فکری و تجربیات بشر بسیار کار خوبی است.

خاتمی ادامه داد: ریشه بسیاری از این مسائل در آموزش ها و تاریخ اسلام هم وجود داشته است. از جمله این مساله که چه چیزی باعث مشروعیت یک نظام و جامعه و حکومت می شود؟ مبنای مشروعیت چیست؟یک اصل مشترکی امروز بشریت به آن رسیده است که ما هم به عنوان مسلمانان این را قبول کردیم و آن اینکه رای و رضایت مردم پایه استقرار یک نظام مشروع است. 


حکومت بدون رضایت مردم مشروع نیست


رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: اگر رضایت نباشد نمی شود هیچ حکومتی را بر مردم تحمیل کرد و اگر هم تحمیل بشود مشروع نیست. البته با دید شیعی و اسلامی که ما داریم مسلما یک حکومت و نظام مبانی و شروطی دارد که اگر نبود مشروع نیست. حکومت باید شرایطی داشته باشد؛ حاکمان هم باید شرایطی داشته باشند.

وی گفت: اما این حکومت چگونه مستقر می شود؟ آیا بدون رضایت مردم حکو مت مستقر می شود؟ما وقتی به آموزه های اسلامی و هم شیوه پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) رجوع کنیم می بینیم که اینها شرط استقرار حکومتشان را رضایت و خواست مردم می دانستند.

رئیس بنیاد باران ادامه داد: طبق آنچه در نهج البلاغه است امیرالمومنین ابراز می دارند که اگر حضور و رای مردم نبود من هیچ وقت حکومت را نمی پذیرفتم. یعنی حتی حکومت امیرالومنین اگر رای مردم نباشد بر مردم تحمیل نمی شود و اگر بشود کار غلطی است.

رئیس بنیاد باران تصریح کرد: ما هم وقتی می گوییم مردم سالاری یعنی همین؛ مردم سالاری سازگار با دین. یعنی ما می خواهیم رضایت و رای مردم باشد ؛ مردم بگویند ما این حکومت را می خواهیم و به همین دلیل هم حکومت موظف است برای استقرار و تداوم خودش همواره رای و رضایت مردم را در نظر داشته باشد و خدمت رسان باشد. به صورتی که این رای در ابتدا فقط نباشد بلکه برای بقاء کار هم تداوم پیدا کند ونمی تواند نسبت به رای و افکار مردم بی تفاوت باشد برای اینکه یکی از پایه های مستحکم مشروعیت است. امروز در دنیا لاقل از نظر تئوری( در عمل کاری ندارم دموکراسی هایی که هست چقدر متکی بر مردم است) پذیرفته شده است که مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند. در اسلام هم داریم و در قانون اساسی ما هم بصراحت این مساله آمده است.

وی با بیان اینکه حکومتی مطلوب ومقبول و مشروع است که  مبتنی بر خواست و رای و رضایت مردم باشد وامروز هم بشریت به آن رسیده است، یادآور شد: شما اگر به تاریخ رجوع کنید یک منطق را می بینید که امیرالمومنین داشت و آن اینکه می گوید مردم اصل هستنند؛ رای و رضایت و حضور مردم وجود یاری مردم یعنی اعلام حمایت مردم شرط استقرار حکومت است ؛ در مقابل آن هم منطقی است که می گوید آن کس که زور دارد و غلبه پیدا کند حق است!و متاسفانه معمولا منطق دوم حاکم بوده است. بشر بلاخره به این نتیجه رسیده که زور مبنای مشروعیت یک نظام و حکومت نیست.


آنچه در فلسطین رخ داده ، یک فاجعه بشری است

خاتمی تصریح کرد: آنچه در فلسطین رخ داده چیست؟اشغال، زور و تحمیل یک حکومت بر کل جامعه ای که سلبقه تاریخی دارد و این یک فاجعه بشری است. سکوت در مقابل این یعنی دوباره اجازه دادن که این فاجعه بزرگ در جای دیگر هم تکرار شود. این مساله، تنها مساله فلسطین نیست مساله این است که دارد چیزی جا می افتد که بشر برای از بین رفتن آن از صحنه خیلی هزینه پرداخته است.

وی تاکید کرد:اشغال سرزمین فلسطین خلاف اصل مسلم و ارزشمندی است که بشر به آن رسیده است. لذا هم از نظر حقوقی و هم از نظر اخلاقی باید با آن مقابله کرد.

رئیس دولت اصلاحات گفت: ظلم  و سرکوب به هر صورتی که باشد بد است؛ اگر حکومتی که با رای مردم روی کار آمده باشد هم بخواهد ظلم کند بد است.

سید محمد خاتمی با بیان اینکه در فلسطین مظلوم، ستم و تجاوز و زور آشکار را می بینیم، ادامه داد: حادثه ای که در این سال ها رخ داده این است که عده ای آمده اند به زور سرزمینی را تصاحب کرده اند و یک حکومتی را بر آنجا تحمیل کردند؛ کوتاه آمدن در مقابل این یعنی جامعه بشری را با فاجعه روبرو کردن و دوباره بازگشت به قرن ها عقب که بشر برای برون رفت از آن فداکاری های فراوان کرده است. از نظر اخلاقی وانسانی و حقوقی آنچه در فلسطین رخ داده است غلط است باید در مقابل آن ایستاد مخصوصا برای ملت ایران که برای آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خود انقلاب کرده؛ما در منطقه پیشتاز مردم سالاری سازگار با معیارهای دینی و فرهنگی خودمان بوده ایم.

رئیس موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگها و تمدنها با بیان اینکه همه بشریت و ملت ایران به طریق اولی باید نسبت به مساله فلسطین حساسیت داشته باشد، اظهار داشت: روز قدس به تشخیص و اعلام حضرت امام خمینی(ره) و قبول ملت به عنوان نماد حمایت از حق و مبارزه با ظلم، تجاوز، اشغال، سرکوب و آوارگی در آخرین روز ماه مبارک رمضان (تعیین شده است) و ماه رمضان ماه رهایی و آزادی و ماه نفرت نسبت به ظلم و عشق نسبت به عدالت است.

رئیس‌جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: این روز، روز نمادینی برای ابراز دلبستگی به این حق و بیزاری از باطلی است که در دنیا تحقق پیدا کرده است.آن هم اختصاص به فلسطین ندارد؛ قدس نماد است؛ نماد حقیقتی است که باید آن را پاسداشت. یک ملت فداکار و رشید نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. بنابراین جانب داری از ملت مظلوم  فلسطین برای ما یک اصل اسلامی، انسانی و حقوق بشری است.

وی تاکید کرد: البته اصلا نباید گذاشت که بعضی اختلاف سلایقی که در درون وجود دارد در آن دخالت کند؛ روز قدس مساله ملت ایران است و من معتقدم جریانات اصلاح طلب و آزادی خواهی که در متن این انقلاب بوده اند و از جمهوری اسلامی به عنوان جمهوری متکی بر رای مردم و اهتمام کننده به حقوق اساسی مردم دفاع می کنند، این روز از طرف آنها بیشترباید مورد توجه باشد.

خاتمی گفت: از سوی دیگر نباید راضی بود که به نام دفاع از مردم فلسطین مسائلی مطرح شود که بهانه های بیشتری برای سرکوب ملت فلسطین، مقابله با نظام جمهوری اسلامی داده شود.


مساله «یا ایران یا فلسطین» برداشت غلط یا القاء خطرناکی است

رئیس بنیاد باران با تاکید بر اینکه فکر نکنیم که منافع ملی و حیاتی در تعارض با منافع ملت های مظلومی چون ملت فلسطین است یادآور شد:  ایران به خاطر آزادی خواهی و استقلال طلبی اش است ، بهترین و والاترین مدافع مردم فلسطین است. مساله «یا ایران یا فلسطین» برداشت غلط یا القاء خطرناکی است که از سوی دیگران مطرح می شود.

خاتمی گفت: مساله قرار گرفتن ایران و فلسطین در مقابل هم مساله ای نیست که در ذهن و وجدان جامعه ما وجود داشته باشد وهمه مردم ایران به فلسطین احترام می گذارند و از رنج این ملت مظلوم رنج می کشد.

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به روز قدس گفت: امروز سرزمین فلسطین به زور اشغال شده است؛میلیونها انسان آواره شده اند و آنان نیز که در سرزمین خود مانده اند تحت سخت ترین فشارها و تحقیرها و سرکوب هستند.اماکن دینی اسلامی و مسیحی تخریب می شود.حق تاریخی یک ملت نادیده انگاشته می شود.غزه به عنوان تجربه نوپای دموکراسی تحت فشار و محاصره و سرکوب است اینها جنایات بزرگی است؛که نمی توان و نباید در برابر آن سکوت کرد.

وی افزود: خوشبختانه وجدان بشریت آزاده نیز بی تفاوت نیست.دیدیم که در جریان تهاجم وحشیانه به کاروان آزادی و شهادت آزادی خواهان از ملت های مختلف چه شوری در دنیا علیه اسرائیل و حامیان او برپا شد و به نظر ما شکست معنوی رژیم صیهونیستی پس از این اقدام جنایتکارانه از شکست هائی که در درگیری های نظامی خورده است سنگین تر بود و روز قدس یعنی خود را در کنار مظلوم دیدن و ظالم را محکوم کردن.


گرامیداشت روز قدس ؛ مقتضای یک رسالت الهی و انسانی است

رئیس‌جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: گرامیداشت روز قدس ؛ مقتضای یک رسالت الهی و انسانی است و ملت ما هم به وظیفه خود آشناست و حضور در مراسم آن باید با این رویکرد و البته نگاهداشت حرمت ماه رمضان باشد و هیچکس و هیچ جریانی حق ندارد آن را به نفع خود مصادره کند.

رئیس موسسه بین المللی گفت وگوی فرهنگها و تمدنها با بیان اینکه مقاومت فلسطین مقاومت کل ملت فلسطین و مقاومتی عام است و شامل یک مذهب و گرایش خاص نیست،گرچه مبارزان مسلمان و مسلمانان در این مقاومت پیشتاز هستند ادامه داد: ولی همه گروه ها و  گرایش های  مختلف فلسطین باید اختلافات را کنار بگذارند و در کنار هم باشند. زیرا چند پارگی در مساله فلسطین بهترین خدمت به اسرائیل است.

سیدمحمد خاتمی در پایان با بیان اینکه صلح باید عادلانه باشد و اگر خواست مردم نباشد محقق نخواهد شد یا پایدار نخواهد بود، گفت: قابل عمل ترین و انسانی ترین راه برای ملت فلسطین این است همه آنها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی چه آنان که در سرزمین فلسطینی هستند چه آنان که آواره شده اند بیایند و نظر بدهند و نظر آنان مبنای عمل قرار گیرد.

وی خاطر نشان کرد: این راه معقول؛انسانی،مسالمت جویانه و سازگار با موازین انسانی و حقوق بشر است و راه درست حل مساله است.امری که به هنگام تحویل ریاست کنفرانس اسلامی در دوحه پیشنهاد کردیم و در آنجا ثبت شد.

در ابتدای این دیدار گزارشی از فعالیت کمیته سابق دانشجویی دبیرخانه حمایت از فلسطین داده شد و اینکه با رویکردی علمی و واقع بینانه به مساله نگاه شده و به لحاظ حقوقی و علمی منطقی مساله فلسطین و لزوم حمایت از مردم مظلوم و مقابله با جنایات رژ یم صیهونیستی و تبیین درست مساله پرداخته شد و دست آوردهای مطلوبی نیز داشت.
 

تجمع دانشجويان دانشگاه خواجه ‌نصير در اعتراض به مشكلات صنفي

Posted:

جرس: دانشجويان دانشگاه خواجه‌نصيرالدين طوسي از ساعت 10:30 امروز دوشنبه 8 شهريورماه، در اعتراض به مشكلات صنفي و خوابگاهي خود در مقابل دفتر مركزي دانشگاه خواجه‌نصيرالدين طوسي تجمع كردند.

 

به گزارش فارس، اين دانشجويان كه بايد مدرك كارشناسي خود را در طي چهار سال اخذ مي‌كردند اما به دليل عقب‌افتادگي واحدهاي درسي، مدرك كارشناسي خود را در طي پنج سال دريافت مي‌كنند و به همين دليل مسئولان دانشگاه خواجه‌نصيرالدين طوسي خوابگاه‌هاي اين دانشجويان را از آنان تحويل گرفته و قصد دارند با آغاز سال تحصيلي دانشگاه‌‌ها و مراكز آموزش عالي اين خوابگاه‌ها را در اختيار دانشجويان جديد‌الورود قرار دهند.

 

اين دانشجويان تجمع‌كننده به داخل ساختمان مركزي رفته و با مسئولان دانشگاه خواجه‌نصير به صحبت پرداختند اما به نتيجه‌اي نرسيدند.

 

دانشجويان اعلام كرده‌اند تا به نتيجه رسيدن مشكلات خود در مقابل دفتر مركزي دانشگاه خواجه‌نصيرالدين طوسي تحصن خواهند كرد.