جنبش راه سبز - خبرنامه

جـــرس: جانشین فرمانده کل بسیج گفت: به خاطر اهانت‌هایی که ابوالحسن بنی‌صدر (اولین رئیس جمهور) به رزمندگان کرده بود با بسیجیان قرار گذاشتیم هلش بدهیم تا دست و پایش بشکند.

به گزارش ایسنا، پاسدار علی فضلی در همایش اردویی هم‌اندیشی روسای مجامع واتحادیه‌های امور صنفی و فرماندهان حوزه‌های سراسر اظهار کرد: هنوز بیش از 39 روز از تجاوز وحشیانه حزب بعث به ایران اسلامی نگذشته بود که همراه تعدادی از دوستان عازم جبهه‌ جنوب شدیم؛ وقتی به آنجا رسیدم در جلسه‌ای که به ریاست شهید حسن باقری برگزار شد شرکت كردیم.

وی اظهار عقیده کرد: "بعد از خبرهای نه چندان خوبی که به ما می‌رسید، به ما اطلاع دادند که بنی صدر‌خائن، قرار است در حسینیه برای نیروهای داوطلب سخنرانی كند، در سخنرانی بنی‌صدر، جزء توهین و تحقیر چیزی دیگری نصیب بچه‌ها نشد، با این بهانه که ما آموزش نظامی فرا نگرفته‌ایم نه تنها آب و غذا نمی‌داد بلکه از دادن سلاح ومهمات نیز خودداری می‌کرد، تا اینکه بعد از جلسه به همراه دیگر رزمندگان تصمیم گرفتیم موقع خروج، بنی‌صدر را هل دهیم تا از پله‌ها افتاده ودست و پایش بشکند؛ که متاسفانه با دخالت محافظینش هیچ اتفاقی برای این خائن پیش نیافتاد. "

جانشین فرمانده کل بسیج افزود: "پای هیچ نیروی بعثی هیچ وقت به جزیره مینو نرسید، با حضور تعدادی از نیروهای داوطلب یک گردان برای اعزام به آبادان جهت شکستن محاصره تشکیل شد، اما بعد از مدتی که قصد اعزام به آبادان را داشتیم فرمانده گردان اعلام کرد سید حسین خمینی دستور داده است که به جزیره مینو برویم، که بعد از اصرار بچه‌ها رفتن به جزیره مینو کنسل شد، بعد از مدتی متوجه شدیم که بنی‌صدر خائن برای اینکه گردان رابی خاصیت کند این دستور راه سید حسین خمینی داده بود، آری دوستان وهمرزمان باید در تمام مراحل زندگی بصیرت داشته باشیم. "

وی سپس از پیروزی حزب الله لبنان و حماس سخن گفت و افزود: اگر حزب الله در جنگ 33 و حماس در جنگ 22 به پیروزی می‌رسند، فقط به خاطر عقبه‌ا‌ی است که از آن اندیشه بسیجی است.

جانشین فرمانده کل بسیج با تاکید به اینکه بسیجی در همه حال خط شکن است، از بازاریان خواست با تعطیلی یک روزه بازار وتحریم کالاهای ساخت کشورهای استکباری به تکلیف الهی وانقلابی خود عمل کنند.

جـــرس: در پی آغاز به کار مرکز مبادلات ارزی به منظور تامین ارز واردات کالا‌ها، نام نبردن از کاغذ تحریر در بین کالاهای اولویت بندی شده موجب ایجاد نگرانی‌هایی شده است.

به گزارش ایلنا، محمود آموزگار؛ دبیر اتحادیهٔ ناشران و کتاب‌فروشان تهران در مورد اعلام اولویت‌های تخصیص ارز برای واردات کالا گفت: طبق این اولویت بندی جدید، همچنان به اولویت‌های ۱ و ۲ ارز مرجع ۱۲۲۶ تومانی تعلق می‌گیرد و اولویت‌های ۳ تا ۵ این جدول هم از ارزی که ۲ درصد زیر قیمت بازار است، بهره‌مند خواهند شد و ظاهرآ اولویت‌های بعدی نیز به مرور مشمول این طرح خواهند شد.

او ادامه داد: در پی اعلام این قیمت ارز برای واردات، دیروز قیمت دلار از ۲۴۰۴ تومان شروع شد و با عکس‌العملی که بلافاصله بازار به این مساله نشان داد، شاهد ۵۰ تومان افزایش قیمت بودیم. امروز این قیمت به ۲۶۳۰ تومان رسید که نسبت به دیروز نزدیک به ۱۶۰ تومان گران‌تر شده است. با این وضعیت ما به سمت ارز ۳ نرخی پیش می‌رویم.

آموزگار در توضیح ۳ نرخی بودن قیمت ارز گفت: برای اولویت‌های ۱ و ۲‌‌‌ همان ارز مرجع وجود دارد. اولویت ۳ به بالا هم از دلار مصوب شدهٔ ۲ درصد زیر قیمت بازار استفاده می‌کنند. بقیهٔ استفاده کنندگان از ارز هم باید از ارز آزاد استفاده کنند و به این ترتیب ارز ما ۳ نرخی می‌شود.

دبیر اتحادیهٔ ناشران و کتاب‌فروشان تهران به نبودن کاغذ تحریر در لیست اعلام شده برای تخصیص ارز اشاره کرد و افزود: هر چند به نظر می‌رسد مصادیق عنوان شده در اولویت بندی‌های تخصیص ارز تمثیلی بوده و حصری نیست، اما مشخص نیست که کدام کالا در کدام اولویت قرار دارد. در هیچ کجای موارد اعلامی اسمی از کاغذ تحریر نیامده است و این در حالی است که در اولویت ۹ از کاغذ سیگار و در اولویت ۱۰ هم از کاغذ دیواری و سیگار برگ اسم برده شده است. این مساله با توجه به اهمیت و حساسیت بحث کاغذ تحریر که تاکید زیادی هم بر آن صورت گرفته و در وزارت ارشاد نیز کارگروهی برای آن تشکیل شده است، عجیب به نظر می‌رسد.

او افزود: کارگروه رسیدگی به مشکل کاغذ تاکنون دو جلسهٔ مهم داشته و در پی این است که به این وضعیت نظم دهد تا بازار کاغذ سر و سامان بگیرد. من همین‌جا از اعضای این کارگروه درخواست می‌کنم تا در جلساتی که با نمایندگان وزارت صنعت، معدن و تجارت دارند، از آن‌ها بپرسند که مشخصآ کاغذ تحریر در اولویت چندم است؟ یکی از دوستان ما که به این وزارت‌خانه مراجعه کرده از یکی از قسمت‌ها شنیده که کاغذ تحریر در اولویت سوم است و در قسمت دیگری پنجم. این مساله به خصوص در مورد کاغذ و با توجه به اهمیت آن باید به صورت شفاف و روشن اعلام شود، نه به این شکل.

آموزگار در مورد تاثیر چند نرخی بودن قیمت ارز بر روی واردات کاغذ گفت: شنیده‌های ما از این مساله حکایت دارد که بعضی از بخش‌های خصوصی و دولتی از ارز مرجع برای واردات کاغذ استفاده کرده‌اند و مثلآ بخشی از واردات شرکت تعاونی ناشران و کتاب‌فروشان تهران هم با همین ارز است. این مساله در کنار واردات کاغذ با ارز آزاد باعث می‌شود که یا کاغذی که با نرخ آزاد وارد شده فروش نرود و به قول معروف روی دست وارد کننده بماند و یا کاغذ وارد شده با نرخ ارز مرجع به قیمتی بالا‌تر فروخته شود و نوعی رانت شکل بگیرد. مسلمآ تعیین اولویت کاغذ تحریر، اعلام رسمی آن و ایجاد وحدت رویه در تخصیص ارز واردات کاغذ، به تثبیت قیمت و کاهش التهاب بازار کمک خواهد رساند.

البته این نخستین باری نیست که طرحی تنها با اشاره وزیر اجرایی می‌شود؛ تعطیلی پنجشنبه‌های مدارس یکی دیگر از اینگونه طرح‌ها محسوب می‌شود. اما اینکه این تغییر ناگهانی که پس از ۴۰ سال در سیستم اموزشی ایجاد شده چه مشکلاتی را برای دانش آموزان و معلمان ایجاد کرده مبحثی است که گویا آموزش و پرورش قصد ورود به آن را ندارد.

دفتردار، معلم؛ آزمایشگاه کلاس می‌شود
کمبود معلم و فضای آموزشی، ناکافی بودن تجهیزات آموزشی، تألیف شتابزده کتاب‌‌های درسی و... این‌ها تنها بخشی از مشکلاتی است که با تغییر ناگهانی سیستم آموزشی گریبان مدارس را گرفته است. یک معلم باسابقه دوره ابتدایی به جرس می‌گوید: "آموزش و پرورش بخشی از مشکل کمبود نیرو را با به خدمت گرفتن مربیان بهداشت و دفترداران به جای معلم کلاس ششم جبران کرده است که از لحاظ اصولی به خصوص برای پایه‌ای به این حساسی صحیح نیست. وی ادامه می‌دهد: با اضافه شدن کلاس ششمی‌ها به مدارس ابتدایی از آزمایشگاه‌ها و اتاق‌های مشاوره هم به جای کلاس‌های درس استفاده می‌شود."
بنا به ادعای مسئولان همه تحولات در آموزش و پرورش بر پایه کاربردی شدن دروس مدارس بوده است. به همین دلیل کتاب‌ها به گونه‌ای تدوین شده که نیاز به وسایل و آزمایشگاه در آن وجود دارد در حالی که هیج یک از وسایل و شرایط آزمایشگاهی برای تدریس اینگونه دروس در اختیار مدارس قرار نگرفته است.
این معلم ابتدایی در خصوص مشکلات دبستانی‌ها هم می‌گوید: دانش آموزان کلاس پنجمی که امید داشتند امسال محیط تازه دوره راهنمایی را تجربه کنند باز هم در دبستان مانده‌اند و این موضوع روحیه آن‌ها را سخت تحت تاثیر قرار داده است. از طرفی کلاس اولی‌ها و کلاس ششمی‌ها اختلاف سنی زیادی دارند که کنار آمدنشان با هم در نیمی از روز سخت به نظر می‌رسد.

معلمان سر در گم هستند
یکی دیگر از معلمان دوره ابتدایی که بیش از ۲۰ سال در پایه اول دبستان تدریس کرده به جرس می‌گوید: "سال گذشته کتاب ریاضی سال اول در حالی به سیستم آموزشی کشور وارد شد که پیش از آن در هیچ جامعه آماری مورد مطالعه قرار نگرفته بود و مستقیما به صورت سراسری در تمام استان‌ها و شهر‌ها تدریس شد. این موضوع مشکلات زیادی را برای ما و خانواده‌ها به دنبال داشت، حالا امسال ریاضیات دوم دبستان هم به طور کلی تغییر کرده و مشکلات سال قبل برای ما و شاگردانمان ادامه داد." او ادامه می‌دهد: "آموزش تدریس این کتاب تنها در حدود ۸۵ ساعت و به صورت فشرده انجام شده است که برای معلمان با سابقه هم ناکافی به نظر می‌رسد چه برسد به معلمانی که تازه وارد سیستم آموزشی شده‌اند."
این آموزگار باسابقه با ابراز نارضایتی از نحوه اجرای این طرح می‌گوید: "وقتی معلمان به اندازه کافی بر کتاب اشراف ندارند دیگر نمی‌شود از خانواده‌ها توقعی داشت، خانواده‌ها به مدرسه مراجعه می‌کنند و نگران هستند. کتاب جدید در بین سایر همکاران هم ایجاد سردرگمی کرده وما نگران آموزش آن به بهترین شکل هستیم. "
او اما کتاب جدید ریاضی پایه اول و دوم را پرمحتوا و خوب ارزیابی می‌کند و می‌گوید: "این کتاب به ابعاد اجتماعی زندگی بچه‌ها توجه دارد و مباحث خوبی هم در آن مطرح شده است اما افسوس که بستر تدریس آن به درستی فراهم نشده و این ممکن است برای پایه علم ریاضی بچه‌ها که در سال اول و دوم شکل می‌گیرد مشکلاتی را ایجاد کند. به گفته او کتاب علوم هم در چند فصل تغیرات اساسی داشته اما تدریسش به بغرنجی ریاضی نیست." این آموزگار وضعیت تدریس کتاب‌های درسی ششم دبستان را هم نگران کننده می‌داند و می‌گوید: "از یک طرف کتاب‌ها عجولانه تالیف شده و پر از اشکال هستند و از طرف دیگر معلمانی که به عنوان نماینده مناطق آموزش دیده‌اند کتاب‌ها را به خوبی نیاموخته‌اند تا شیوه تدریس را به دیگر آموزگاران هم یاد بدهند. "
محمدتقی سبزواری، مدرس ابتدایی و کار‌شناس آموزش و پرورش، به روزنامه “اعتماد”گفته است: “برای ششم ابتدایی ما یک زلزله پیش‌بینی می‌کنیم که در درازمدت آثار آن را خواهیم دید.”به گفته او در کلاس‌های آموزشی مطالب به طور کامل به معلمان ارائه نشد و آنچه بیشتر از سوی آن‌ها عنوان می‌شد ارائه علم بود نه شیوه آموزش کتاب‌های ششم ابتدایی: “از طرف دیگر مطالبی که در دوره‌های آموزشی از سوی مولفان عنوان می‌شد، بعضا با یکدیگر همپوشانی داشت. همچنین در زمان این دوره‌ها هنوز بعضی از دروس کتاب‌ها حتی تالیف هم نشده بود. نمونه آن درس ۱۷ کتاب هدیه‌های آسمانی است. همچنین کتاب ریاضی که شهریور به معلمان آموزش داده شد، با کتاب ریاضی‌ای که قرار است از مهرماه تدریس شود، متفاوت است و همخوانی ندارد”

روال اصولی تدوین کتاب درسی
سازمان پژوهش‌ و برنامه‌ریزی آموزشی تا به حال عهده دار تدوین کتابهای درسی دانش آموزان از دبستان تا پایان متوسطه بوده است. در نیم قرن گذشته روال تدوین کتاب‌های درسی اینچنین بوده که کتاب درسی پس از طی کردن مراحل تالیف و تدوین در تیراژ محدود تهیه و در دو مرحله آزمایشی بررسی می‌شود. در مرحله اول و طی یک ‌سال تحصیلی کتاب تازه تالیف در چند مدرسه به‌صورت آزمایشی تدریس می‌شود. پس از مشخص شدن نقاط ضعف و قوت، نقاط ضعف رفع و مجددا به‌طور آزمایشی در یک استان تدریس می‌شود. همه نقاط ضعف و اشکالات رفع شده و معلمان مربوطه نیز طی این مدت آموزش می‌بینند تا برای تدریس آماده ‌شوند. البته کتاب راهنمای تدریس نیز تالیف و در اختیار معلمان قرار می‌گیرد. روالی که به هیچ وجه در مورد کتاب ریاضی اول و دوم دبستان رعایت نشده است و سردرگمی و نگرانی معلمان و دانش آموزان را به دنبال داشته است.

مشکلات تعطیلی پنج شنبه‌ها
به گفته یک معلم دوره ابتدایی با تعطیل شدن پنجشنبه‌ها و تقسیم شدن ساعات تدریس در دیگر روز‌ها، دانش‌آموزان پایه اول و دوم با مشکل مواج شده‌اند. به صورتی که در ساعت پایان روز دیگر بازدهی لازم را ندارند. این معلم دوره ابتدایی تداخل این مشکل با کتاب جدید ریاضی سال اول و دوم - که قرار است دنباله دار باشد و در سال‌های آتی کتاب‌های ریاضی ‌ پایه‌های بعدی هم تغییر کند - نگران کننده می‌داند.
یک مدیر دبستان دخترانه غیر انتفاعی در تهران نیز به جرس می‌گوید: "تمام وقتِ زنگ تفریح معلمان پایه اول و دوم صرف بحث و تبادل نظر درباره این کتاب‌ها می‌شود. کتابی که اگر طبق روال وارد سیستم شده بود می‌توانست تحول خوبی در پایه ریاضی داشن اموزان ایجاد کند، حالا خودش مشکلی است که هم معلمان و هم دانش اموزان را درگیر خود کرده است."

خشت اول، معمار نابلد
نظام آموزشی کشور بعد از سال‌ها و با کمترین کار کار‌شناسی تغییر کرده و پایه جدیدی ایجاد شده است. کتابهای جدید بدون ارزیابی کافی به دانش آموزان سراسر کشور تدریس می‌شود؛ معلمان ابتدایی سردرگم و نگران به نظر می‌رسند؛ خانواده‌ها از محتوای جدید کاملا بی‌خبر هستند؛ دانش آموزان وارد پایه‌ای شده‌اند که هنوز بر سر نحوه تدریس و کتاب‌هایش ابهام وجود دارد. آن‌ها با همین یادگیری وارد پایه بعدی می‌شوند، کتاب‌ها و روش تدریس پایه بعدیشان هنوز برنامه ریزی نشده و کار‌شناسان از ریشه دار شدن معضل آموزش پایه خبر می‌دهند. دوران ابتدایی خشت اول آموزش کودکان در دوران تحصیل است، خشتی که اکنون در دست معمارانی قرار گرفته که طی یک طرح مطالعه نشده و مبهم روال آن را به روال چند دهه قبل برگردانده‌اند.

«یه حبه قند» هنوز فرصت دارد؟

سخنگوی آکادمی اسکار اعلام کرده است تا زمانی که مهلت ارسال فیلمهای بخش خارجی زبان به این آکادمی سرنیامده و ایران بطور رسمی از این رقابتها انصراف نداده است، این آکادمی درمورد عدم حضور نماینده ای از سینمای ایران در مراسم اسکار امسال، موضع گیری رسمی نخواهد کرد. این درحالی است که با وجود اعتراض صریح رضا میرکریمی و اظهار نارضایتی از اینکه فیلمش «یه حبه قند» به اسکار نمی رود، محمد حمزه زاده معاون هنري حوزه هنري مدعی شده این فیلمساز از تحریم مراسم اسکار بوسیله جمهوری اسلامی راضی است. حمزه زاده در بیانیه ای که به رسانه ها فرستاده، با اشاره به گلايه‌ رضا میركریمی به نحوه اعلام تحریم اسكار خاطرنشان كرده كه این فیلمساز "در جلسه‌ای با صداقت همیشگی‌اش گفت: "جانم را برای حضرت رسول اكرم می‌دهم، «یه حبه قند» كه قابل نیست! كسانی كه سید را می‌شناسند، خوب می‌دانند كه پشت این حرف صداقت و مردانگی و مروت هست. میركریمی جایزه‌اش را از دل‌های شكسته‌ای كه داغدار اهانت به پیامبر خوبی‌ها هستند، گرفته است. مباركش باد"!
تا زمان نوشته شدن این گزارش، میرکریمی واکنشی به اظهارات معاون حوزه هنری نشان نداده و در مورد اینکه آیا با وی جلسه ای داشته است یا نه سخنی نگفته است؛ اما سخنگوی آکادمی اسکار در مصاحبه خود به نشریه سینمائی «هالیوود ریپوتر» گفته است: "تا پایان زمان رسمی برای معرفی فیلم های بخش خارجی زبان هیچ واکنشی نشان نخواهیم داد. هنوز تماس مستقیمی از سوی ایران با آکادمی گرفته نشده و این خبر تنها در رسانه ها منتشر شده است." این حرفها نشان می دهد که با وجود اظهار نظر قاطع وزیر ارشاد که ایران امسال فیلمی به اسکار نمی فرستد، هنوز می توان امیدوار بود که «یه حبه قند» بتواند در این رقابتها که در دوره گذشته «جدائی نادر از سیمین» اصغر فرهادی برنده آن بود، حضور پیدا کند.
میرکریمی که یکبار قبلا با فیلم تحسین برانگیز «خیلی دور، خیلی نزدیک» نماینده ایران در مراسم اسکار بود، در مورد بیرون کشیدن «یه حبه قند» از رقابتهای امسال گفته است که ارشاد خود بریده و دوخته و او خبری از تحریم نداشته است: "به عنوان نويسنده، كارگردان و تهيه‌كننده فيلم از همه چيز بي‌خبرم؛ براي خودشان بريدند و دوختند. عملكرد آقايان و سياست‌هايشان اجازه نمي‌دهد باور كنيم اين تصميم خالي از هرگونه، كينه و تظاهر است. به هر حال من «يه حبه قند» را براي كشورم ساختم و مزدم را از مردم گرفته‌ام و هيچ طلبي از كسي ندارم. اما اي كاش فيلم ديگري انتخاب مي‌شد تا اين فرصت براي سينماي نجيب ايران باقي مي‌ماند. در آرزوي روزهاي خوش آينده بر محمد و آل محمد صلوات مي‌فرستم."
محمدعلی باشه آهنگر کارگردان فيلم سينمايي «ملكه» نیز که رقیب اصلی «یه حبه قند» در راه شرکت در اسکار بود، در گفت‌وگويي با «ایسنا» در پاسخ به سوالي درباره اعلام تحريم مراسم اسكار توسط سينماي ايران گفته است: "آن تصاوير كه از آن به عنوان فيلم موهن تعبير شد، نه ساختار درستي دارد نه تكنيك خاصي دارد و نه برجستگي مهمي دارد. آن 13 دقيقه‌اي از فيلم كه روي اينترنت گذاشته شد نشان مي‌دهد كه آن تصاوير اصلا قابل بحث نيست. اين فيلم تنها در طول 3 تا 8 روز فيلمبرداري، ساخته شده است و تمام بازيگرانش از موضوع آن اعلام برائت كرده و گفته‌اند كه فريب خورده‌اند. به همين دليل معتقدم ما نبايد خودمان را در اين موج غرق كنيم، بلكه بايد فيلم هاي خوبي درباره نشان دادن چهره پيامبر اكرم (ص) بسازيم." حتی حسن نجاریان قائم‌مقام بنیاد سینمایی فارابی وابسته به وزارت ارشاد نیز پس از اعلام تحریم از سوی وزیر ارشاد در این مورد گفته بود: "ما براساس تحقیقات گسترده‌ای که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که ساخت و تولید فیلم موهن با شرکت‌های هالیوودی کاملا مجزا بوده است و برهمین اساس کار جلسات و کارشناسی را ادامه دادیم و «یه حبه قند» را برای حضور در اسکار برگزیدیم. اما این حرفها به گوش وزیر نرفت و اعلام کرد که ایران امسال نماینده ای در اسکار نخواهد داشت"!

عقب نشینی وزیر در مورد خانه سینما
محمدحسینی وزیرارشاد همان روز که از تحریم اسکار سخن می گفت، درجديدترين موضع‌گيري‌اش درباره وضعيت خانه سينما از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرد و گفت: "اساسنامه بايد اصلاح و انتخابات برگزار شود و این وزارتخانه درحال بررسی تعیین نماینده برای اصلاح خانه سینماست." حسيني در مورد جزييات تفاهم‌نامه اعضاء خانه سينما با محمود احمدی نزاد اظهار داشت: "بحثي كه از قبل مطرح بوده اين است كه اساسنامه با كمك خود سينماگران اصلاح شود و با هر نگاه و نگرشي كه دارند بيايند كمك كنند تا اساسنامه تدوين شود و بر اساس اساسنامه كه قانوني است انتخابات برگزار شود. اين بحثي است كه ما از اول داشته‌ايم و چيزي نيست كه كسي با آن مخالف باشد. اگر ما قبلا هم پيگير اين موضوع بوديم كه تغييراتي ايجاد شود، به خاطر اين بود كه كاري كه قبلا انجام شده بود و تشكلي كه قبلا بود مبناي قانوني نداشت و بعد هم در ادامه تغيير و تحولاتي انجام شده بود كه بر مبناي قانون نبود. الان هم صنوف مختلف دارند شكل مي‌گيرند و انشا الله اساسنامه نهايي كه نوشته شود كار به خوبي پيش مي‌رود."
هيات مديره‌ي خانه سينما با همراهي تعدادي ديگر از سينماگران، در روز ملي سينما ـ 21 شهريور ماه ـ با احمدی نژاد ديدار كردند. پس از برگزاري اين جلسه، هيچ خبر رسمي از اين نشست از سوي دو طرف بيرون نيامد تا اينكه به فاصله‌ پنج روز پس از برگزاري اين جلسه، وزير ارشاد در حاشيه‌ يك نشست خبري مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت و صراحتا گفت در آن جلسه حضور نداشته است و پيگيري‌ هم نداشته كه در جلسه چه گذشته است. اما وقتي درباره‌ وضعيت خانه‌ سينما مورد پرسش قرار گرفت، گفت كه « تنها مي‌دانم در اين جلسه نقطه نظرات سينماگران مطرح شده و طبيعتا هم آقاي رييس جمهور و هم ما بر استفاده از نظرات همه گروه‌ها و افراد تاكيد داريم." پس از این سخنان، هیأت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی و هنری بر تعطیلی دائمی خانه سینما مجددا تاكيد كرد و فرهاد توحيدي با ابراز تعجب از انتشار نامه محرمانه تاكيد وزارت ارشاد بر تعطيلي خانه سينما گفت: "فكر مي‌كنيم مرجع منتشر‌كننده اين نامه از تفاهمات جلسه اعضاي خانه سينما با آقاي احمدي‌نژاد بي‌اطلاع بوده‌اند." عقب نشینی اخیر وزیر ارشاد از مواضع قبلی خود، نشان می دهد که حق با رئیس هیئت مدیره خانه سینما بوده است!

معادی: ما از مدیران حوزه هنری اخلاقی تریم!

اگرچه وزير ارشاد درباره اعتراض سینماگران به تصمیم حوزه هنري در مورد عدم اکران برخی از فیلمها به علت «غیراخلاقی» بودن گفته است: "نيازي نيست كه به اين مساله دامن زده شود. بين ما و حوزه هنري تفاهمي امضا شده است و هيچ اختلافي در اين زمينه وجود ندارد"، اعتراض فیلمسازان و بازیگران شش فیلمی که دچار این تحریم شده اند، همچنان ادامه دارد که یکی از آنان «پیمان معادی» کارگردان فیلم «برف روی کاجها» است که فیلمش در دوره گذشته جشنواره سینمائی فجر به عنوان فیلم برگزیده مردم انتخاب شد. معادی که بازیگر اصلی فیلم جهانی «جدائی نادر از سیمین» هم بود، در مورد عدم اکران فیلمش می گوید: "ادعا می کنم که من و خیلی از همکارانم از تک تک مدیران حوزه هنری اخلاقی تر هستیم و دغدغه خانواده برایمکان مهمتر است"!
این فیلمساز که در نشست رسانه ای کارگردانان و تهیه کنندگان شش فیلم تحریم شده از سوی حوزه هنری سخن می گفت و سخنان از سوی اکثر رسانه های داخلی با سانسور منتشر شد، توضیح داد: "فيلم من در 22 بهمن امسال به عنوان فيلم مردمي جشنواره انتخاب شد و ديگر حوزه با مردم طرف است. بقيه فيلم ها هم همينطور. اين فيلمها آبروي جشنواره و سينماي امسال بودند. كاش تكليف ما را روشن كنند يعني بدانيم اين فيلتر هم به فيلترهاي قبلي اضافه شده. اي كاش سرمايه فيلم مال خودم بود مي گفتم حوزه خيلي دلش بخواهد فيلم من و فيلم هاي ما را اكران كند. رويه حوزه تا چند ماه ديگر تكليف همه را روشن مي كند كه هر كسي هر فيلم خوبي مي خواهد، برود در چه سينمايي ببيند و هركسي فيلم ديگري مي خواهد، برود سينما آزادي و ديگر سينماها. من خيلي از دوستان را مي شناسم و ادعا مي كنم من و خيلي از دوستان از تك تك مديران حوزه اخلاقي تر هستيم؛ دغدغه خانواده برايمان مهم تراست؛ ناموس برايمان مهم تراست؛ پس به اين راحتي نگويند بي بند و باري را دارند ترويج مي دهند. بنشينيم راجع به گذشته ها و امروزمان حرف بزنيم و روابط و رفت و آمد هايمان صحبت كنيم و ببينيم كي خانواده و ناموس برايش مهم تراست؟ اين را من مي گذارم به حساب كج فهمي يا شيطنت يا نشناختن سينما."
معادی افزود: "من وقتي چهارسال وقت می گذارم و يك فيلمنامه خانوادگي مي نويسم يعني دغدغه خانواده دارم. اين فيلم هايي كه حوزه دوست دارد اكران كند، سفارش فيلمنامه اش را امروز به من بدهند هفته ديگر به آنها تحويل مي دهم! اگر سينما نمي شناسيد كه به فيلم هاي ما مي گوييد بي اخلاق، بيايد كمكتان كنيم سينما ياد بگيريد. خيلي اهميت ندارد كه بخواهيم دوستان را آگاه كنيم كه دارند چه بلايي سر سينما مي آورند؟ چون در اين مديريت ها نمانده اند و بلافاصله بعد از اينجا مي روند يك جاي ديگر و نتيجه كارشان برايشان مهم نيست. من امروز درخواست پروانه دادهام و تمام دغدغه ام اين هست كه فيلم بعدي ام را بسازم. دغدغه ما ديده شدن فيلممان است، حالا در سينما آزادي باشد يا يك جلسه خصوصي. با اكران نكردن يكسري فيلمها قرار نيست انگيز هاي ما كمرنگ و ناپديد بشود. ما هستيم، اين مديران هستند كه مي روند"!
نشست مطبوعاتی شش فیلم سینمایی که توسط حوزه هنری در اکران تحریم شده اند، با حضور غلامرضا موسوی و فریدون جیرانی(من مادر هستم)، عبدالرضا کاهانی(بی خود و بی جهت)، مهدی کرم پور و علی سرتیپی(پل چوبی)، مصطفی و مرتضی شایسته(من همسرش هستم)، مانی حقیقی(پذیرایی ساده) و سید جمال ساداتیان و پیمان معادی(برف روی کاج ها) در دفتر بشرافیلم برگزار شد. عبدالرضا کاهانی کارگردان و تهیه کننده "بی خود و بی جهت" یکی دیگر از معترضین بود که گفت: "همه مشکلات مربوط به مدیران سینمایی است. وقتی ضعیف ترین‌ها مدیران ما می شوند نباید از آنها انتظار بیشتری داشت. همه مدیران مثل هم هستند و کار خود را بلد نیستند. من حتی پروانه ساخت و نمایش ارشاد را قبول ندارم چه برسد به حوزه هنری. آیا فیلم های ما ضد اخلاق است یا فردی مانند امیرحسین علم الهدی درحوزه؟ شخصیت خارج از حوزه او یک چیز است و داخل حوزه یک چیز دیگر، این ضد اخلاق نیست؟ لااقل در حوزه من، جهان بیگلری و علم الهدی را خوب می شناسم. مطمئنم که بیگلری خارج از حوزه چنین نظری ندارد، آیا این کار ضد اخلاق نیست؟ من به نوبه خودم اگر حوزه بگوید سینما می دهم نیز راضی نمی شوم، من حس درویشی را دارم که چیزی دارم و خوشحالم. نمی خواهم به عقب برگردم به فقری که دارم عادت کرده ام اما اگر فیلمم روزی اکران شد ترجیح می دهم در چند سینمای محدود روی پرده رود. مطمئنم مردم فیلم مرا پیدا خواهند کرد و به دیدن آن می روند. مسئله ما امروز فیلم نیست، مسئله ما سینما است. بهتر است خوب و بد جدا شود"!
دوروز پس از نشست اعتراضی فیلمسازان، بازیگران این شش فیلم نیز نامه ای اعتراضی منتشر کردند که در متن آن آمده است: "شما در حوزه هنری قصد دارید تا شش فیلم از آثار سینمای ایران را تحریم کنید. ظاهرا قرار است از نمایش این شش فیلم در سینماهای حوزه هنری ممانعت کنید و گویا ادعا کرده‌اید این فیلم‌ها «ضد ارزشی» و «غیر اخلاقی» هستند. ما بازیگران این شش فیلم هستیم، و هویت حرفه‌ای خود را جدا از فیلم‌هایی که بازی کرده‌ایم نمی‌دانیم. فیلم‌های ما پاره‌ای از وجود ماست و بی‌حرمتی شما به این فیلم‌ها بی‌حرمتی به ما و به جایگاه بازیگر در سینمای ایران است. ما بازیگران این فیلم‌ها در کنار آثارمان ایستاده‌ایم و آماده شنیدن هر نقد مثبت و منفی درباره این آثار هستیم، ولی تهمت‌های شما را برنمی‌تابیم و دخالت شما را در روند نمایش این آثار حرکتی غیر اخلاقی، غیر قانونی، و خلاف عرف و ادب سینمای ایران می‌دانیم. ما چشم به انتظار نمایش فیلم‌هایمان در اکران عمومی هستیم و قضاوت درباره ارزش‌های اخلاقی این فیلم‌ها و رفتار شما را به مردم کشورمان می‌سپاریم." بازيگران: ویشکا آسایش، صابر ابر، فرهاد اصلانی، مهناز افشار، پانته‌آ بهرام، حسین پاکدل، آتیلا پسیانی ، نگار جواهریان، میترا حجار، بهرام رادان، حبیب رضایی، مصطفی زمانی، لادن طباطبایی، رضا عطاران، ترانه علیدوستی، هنگامه قاضیانی، نیکی کریمی، باران کوثری، مهران مدیری، حسن معجونی، احمد مهرانفر و شیرین‌ یزدان بخش.

احمدی نژاد و دستور توقیف «تلفن همراه رئیس جمهور»؟
در این حال، فیلمسازی که فیلمش «تلفن همراه رئیس جمهور» که دستور توقیف آن از سوی خود احمدی نژاد صادر شده است، همزمان با سفر رئیس دولت به نیویورک، نامه ای سرگشاده خطاب به وی نوشت و منتشر کرد که در آن آمده است: یاارحم الراحمین
از دشمنان برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
آقای احمدی نژاد، سلام!
شنیده ام طی یک سخنرانی در اجلاس "حاکمیت قانون" در شهر نیویورک از قوانین تبعیض آمیز حاکم بر مناسبات اجتماعی مردم آمریکا انتقاد کرده و گفته اید این قوانین مشروعیت ندارد. با شنیدن سخنان شما تلخکام به یاد آوردم که همیشه گفته و می گویید دولت من انتقاد پذیرترین دولت در سی سال اخیر بوده است!
آقای دکتر! من علی عطشانی هستم؛ سازنده فیلم "دموکراسی تو روز روشن". بگذارید به یادتان آورم که دوستان و همکارانتان در همین دولت عدالت گرا و مهرورز به واسطه انتقادی کوچک از حضرتعالی مرا به دادگاه کشانده اند، دادگاهی که طی بیش از سه سال رفت و آمد، هنوز حکم خود را به من ابلاغ نکرده است. جناب آقای احمدی نژاد! من علی عطشانی هستم؛ همان کارگردان جوانی که آخرین فیلم اش «تلفن همراه رئیس جمهور» توسط مدیرانتان در همین دولت انتقاد پذیرتوقیف شده است. برخی از مدیران شما به من گفته اند حضرتعالی این فیلم را دیده و چون از انتقادات آن خوش تان نیامده دستور توقیف آن را داده اید، اگرچه برخی دیگر هم می گویند شما اصلا این فیلم را ندیده اید.
آقای رئیس دولت! چرا باید در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، با یک امضا بر حاصل زحمات یکساله گروهی از جوانان این مرز و بوم خط بطلان کشیده شود؟ به راستی چه کسی باید جوابگو باشد؟ ای کاش من نیز می توانستم به همراه اعضای خانواده و دوستان نزدیکتان به نیویورک می رفتم و در جوار شما می بودم تا زمانی که با خبرنگاران خارجی از انتقاد پذیربودن دولت تان سخن می راندید، فقط به شما نگاه کنم!
آقای رئیس جمهور! من یادم هست، آیا شما نیز یادتان هست در مناظره های انتخاباتی چگونه روزنامه ها را ردیف کردید و گفتید دولت شما انتقاد پذیرترین دولتِ سی سال اخیر بوده است؟! آیا براستی به آنچه می گفتید باور داشتید، یا ... ؟ چگونه است که از سویی رئیس دفترتان مدام با هنرمندان حشر و نشر دارد اما از سوی دیگر مدیران جنابعالی اندک نقدی را نیز بر نمی تابند و با توقیف فیلم، زحمات عده ای از هنرمندان جوان این کشور را به نسیه می گیرند؟
آقای رئیس جمهور! راستش دلم نمی خواست مصدع اوقاتتان شوم و چیزی خطاب به شما بنگارم، چرا که شک دارم مشکل من و دیگر همکارانم برای شما اهمیتی داشته باشد. اما چه کنم که دل جوانی چون من تنگ است و کار کردن در دولت عدالت محور حضرتعالی سخت.
علی عطشانی، ساعت 3 صبح روز سه شنبه چهارم مهر 1391، کرمان

«خاک پای مردم» به ایران بازگشت

استاد محمد رضا شجریان پس از یکسال دوری، در اولین روزهای مهرماه به ایران بازگشت تا علاوه بر حضور در کنسرت فرزندش همایون همراه با گروه «سیاوش» در سالن همایشهای برج میلاد تهران (ششم تا هشتم مهرماه)، در سیزدهمین جشن خانه موسیقی ایران نیز که 17 مهرماه در همین برگزار خواهد شد، حضور پیدا کند. در این مورد، محمدرضانوربخش مدیرعامل خانه موسیقی در نشست رسانه ای پیش از جشن، درباره اينكه آيا جشن امسال از استاد شجريان تقدير مي‌كند يا خير؟ پاسخ داد: "شجريان رئيس شورايعالي خانه موسيقي است و هم اكنون به ايران بازگشته و بزودي جلسه‌اي را با حضورش برگزار خواهيم كرد. اما بايد ببينيم تا چه تصميمي در اين زمينه گرفته مي‌شود؟"
استاد شجریان که پس از پایان کنسرتهای پائیزی خود در اروپا و آمریکا برای انجام معالجات پزشکی در آمریکا ماند، اول مهرماه 72 ساله شد و در نامه ای که در فضای اینترنت منتشر شد، در مورد بازگشت خود به ایران نوشت: "بنام عشق! یکسال دوری از معشوق برایم بسی دردناک بود .اما عاقبت کرانهُ امن عشق بدادم رسید و مرا طلبید. هفته اول مهر به خاکبوسی آن معشوق همیشه ماندگار خواهم شتافت؛ خاکی که میپرستمش؛ خاکی که بستر مردمانی است عاشق و آگاه؛ به خاک آستان مردمانی بوسه میزنم که در طول تاریخ شگفتی آفرید، زنده ماند و سرفراز زیست. دراین میان عزیزان بسیاری در رسانه های مجازی و دوستان فیسبوک همواره مرا مورد لطف و مهرخود قرار داده اند و می دهند؛ من در خود توان دریافت و پاسخگوئی اینهمه مهرورزی صمیمانه را نمی بینم. امیدوارم که هرگز شرمنده تان نشوم و بتوانم به راهی که با شما عزیزان داشته ام همچنان ادامه دهم.
خاک پای مردم ایران محمد رضا شجریان / اول مهر 1391

مهدوی دامغانی هم به نویسندگان «هزارنامه به شفیعی کدکنی» پیوست
فاطمه راكعي از استقبال زياد از طرح «هزار نامه به شفيعي كدكني» و پيوستن احمد مهدوي دامغاني به اين طرح خبر داد. مديرعامل انجمن شاعران ايران در این زمینه به «ایسنا» گفت: "استقبال از اين فراخوان در ميان شاعران‌، نويسندگان‌، اساتيد و دانشجويان ادبيات و دوستداران شعر و شخصيت استاد شفيعي كدكني بسيار بالا بوده و تا كنون تعدادي بسيار بيش از تعداد پيش‌بيني‌شده، در تماس با سايت، دفتر و افراد مرتبط با انجمن، آمادگي خود را براي شركت در اين حركت اعلام كرده‌اند. نكته جالبي كه مي‌خواهم به آن اشاره كنم، اين است كه دو روز پيش آقاي دعايي از روزنامه اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند دكتر مهدوي دامغاني كه در خارج از كشور ساكن هستند، با ايشان تماس گرفته‌اند و از آن‌جا كه اين فراخوان در روزنامه اطلاعات منتشر شده بوده، براي ايشان نامه‌اي نوشته‌اند و از اين حركت تمجيد كرده‌ و گفته‌اند كه ايشان را جزو امضاكنندگان هزار نامه درنظر بگيريد."
راکعی توضیح داد: "مهدوي دامغاني يكي از علماي برجسته است و اهميتي كه ايشان به اين فراخوان نشان داده‌اند، بيان‌گر اين است كه چقدر فراخوان هزار نامه براي دعوت از استاد شفيعي كدكني كاري لازم بوده و اين اقدامات كه نشان‌دهنده احترام و قدرداني از شخصيت‌هاي برجسته است، اهميت دارد." وی در پاسخ به اين‌كه آيا خود شفيعي كدكني از اين فراخوان باخبر است يا نه؟ گفت: "ايشان مطلع هستند، اما ما به عنوان انجمن چيزي از ايشان نخواستيم و تنها اين خواسته مردمي را به ايشان ابلاغ مي‌كنيم كه در مكاني كه خودشان تشخيص مي‌دهند، چند ساعتي را سخنراني كنند و براي مردم شعر بخوانند. اما تاكنون ما از واكنش مثبت يا منفي ايشان در مقابل اين فراخوان مطلع نشده‌ايم." راکعی درباره تعداد نامه‌هاي رسيده به دفتر انجمن شاعران ايران گفت: "تعداد زيادي نامه به دست ما رسيده است كه البته تعداد دقيق آن‌ها را هنوز نمي‌دانيم و فرصت ارسال نامه‌ها تا پايان آبان‌ماه خواهد بود."

با «چشم بندان» چشم شرق را بستند

یکبار دیگر روزنامه نگاران جوان «شرق» کنار هم ایستادند تا بازهم یک «عکس آخر» پیش از تعطیلی روزنامه شان بگیرند. بیکاری و ناراحتی اینها، توضیح مدیر مسئول روزنامه و طراح کاریکاتوری که «شرق» بخاطر آن تعطیل شد، هیچ کدام موجب نشد تا سناریوئی که پیشاپیش برای این روزنامه مستقل نوشته شده بود، اجرا نشود. محمد حسینی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد حکم را قبل از تشکیل و صدور رای هیئت نظارت بر مطبوعات داده بود. او در حاشیه جلسه هیئت‌دولت و در جمع خبرنگاران با اشاره به انتشار کاریکاتوری در شماره دوشنبه روزنامه شرق گفت: "متأسفانه ما در هفته دفاع مقدس شاهد انتشار این کاریکاتور زشت بودیم که به نوعی توهین به آنها محسوب می‌شد. انتشار گسترده این کاریکاتور در رسانه‌های بیگانه نشان از یک هماهنگی دراین مسأله داشت و ما متأسفیم که این کار توسط یک نشریه داخلی انجام شده است."
وزیر اما توضیح نداد که این کاریکاتور کی در «رسانه های بیگانه» منتشر شده است؟ وقتی که نمایندگان مجلس و پس از آن وزیر ارشاد در یک اقدام هماهنگ، کاریکاتور و روزنامه را کوبیدند، «چشم بندان» هادی حیدری سر از رسانه های اینترنتی در آورد تا بهانه ای باشد برای بستن روزنامه «شرق» ، بازداشت مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه و احضار «هادی حیدری» کارتونیستی که «چشم بندان» کار اوست. رحمانیان پیش از بازداشت، در گفتگو با خبرگزاری «مهر» با اشاره به کاریکاتور منتشر شده دراین روزنامه و شائبه توهین‌آمیز بودن آن به رزمندگان هشت سال دفاع مقدس گفته بود: "چنین برداشتی غیر‌واقعی‌ترین برداشتی است که ممکن است از کاریکاتورانجام گرفته باشد و ربط دادن آنها به رزمندگان هشت سال دفاع مقدس غیر‌واقعی‌ترین کار ممکن است. رزمندگان هشت سال دفاع مقدس همگی دارای نماد منحصر به خود از نظر ظاهر و لباس و قیافه هستند اما افراد حاضر در این طرح هیچ‌کدام حتی نشانی از این نمادها را ندارند و نمی‌توان از آن اینگونه تعبیر کرد."
این حرفها اما به گوش کسانی چون بیژن نوباوه، نماینده تهران در مجلس نرفت که به خبرگزاری «فارس» می گفت: "وزارت ارشاد باید با این روزنامه که در زمین دشمن بازی می کند برخورد و آنها را به محاکم قضایی بکشاند"! اینها حتی نام کاریکاتور را از «چشم بندان» به «پیشانی بند» تغییر دادند تا خبرگزاری مجلس بتواند به نقل از معاون پارلمانی میراث فرهنگی بنویسد: "پیشانی بند رزمندگان اسلام به عنوان یک اثر و میراث فرهنگی سرانجام آماده و امروز در صحن علنی مجلس رونمایی شد."
اما «هادی حیدری» پیش از آنکه راهی دادسرا و احتمالا بازداشت شود، در یادداشتی با عنوان «توضيح براي يك طرح» در صفحه فیس بوک خود نوشت:
كارتوني كه روز دوشنبه 3 مهرماه 1391با عنوان «چشم‌بندان» در روزنامه شرق منتشر كردم، با سوء‌برداشت عده‌اي، در حال تبديل به يك مناقشه است. گروهي از جريانات، با برداشت نادرست از اين كارتون و با سوء استفاده از احساسات مردم شريف ايران نسبت به رزمندگان جنگ، به ايجاد فضاي مسموم پرداخته‌اند. لازم مي‌دانم توضيحاتي را به حضور مخاطبان عزيز بنويسم:
یک: کساني كه گذشته مرا و خانواده‌ام را مي‌شناسند، از عمق ارادتم نسبت به رزمندگان شجاع جنگ، آگاهند. در هيچ شرايطي حاضر به اهانت به اين بزرگواران كه همه‌ي ما مديون از جان گذشتگي‌هايشانيم نخواهم بود.
دو: مقصود از اين طرح، نشان دادن «جهل» است كه عده‌اي در روز روشن در حال بستن چشمان يكديگرند تا روشنايي آفتاب را نبينند. اگر طراح، بخواهد رزمندگان را به تصوير بكشد، بايد لباس جنگ، سلاح جنگ و فضاي جنگ را به تصوير بكشد. از همه كساني كه شبهه‌اي دارند تقاضا مي‌كنم تا به دور از جوزدگي‌ها و با لحاظ توضيحاتم، طرح را مورد بازبيني قرار دهند.
هادي حيدري / 5مهرماه 1391

توقیف پشت توقیف
روزنامه شرق، از جمله روزنامه های مستقل در ایران به شمار می رود که تاکنون چهار بار به محاق توقیف رفته است. دو بار به خاطر کاریکاتور و دو بار هم به خاطر مصاحبه و گزارش. بار نخست در سال 82 به دلیل چاپ نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبر جمهوری اسلامی در خصوص رد صلاحیت گسترده و همچنین انتشار اظهارات وکیل زهرا کاظمی عکاس و خبرنگار ایرانی- کانادایی که توسط سعید مرتضوی به قتل رسید.
مرتبه دوم اما در نوع خود جالب بود؛ احمدی نژاد در دیداری با آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه، به توصیف ابعاد سفر خود به نیویورک در سال 85 پرداخته بود و از به وجود آمدن هاله نور در اطراف خود هنگام سخنرانی در مجمع عموم سازمان ملل خبرداد. روزنامه شرق اما در کاریکاتوری، تصویر صفحه شطرنجی را کشید که الاغی در برابر اسبی قرار گرفته و البته دور سر الاغ یک دایره زرد رنگ بود. هیئت نظارت بر مطبوعات تشخیص داد که منظور کاریکاتوریست شرق از کشیدن دایره زرد رنگ دور سر آن الاغ همان هاله نور مورد نظر محمود احمدی نژاد بوده و در نتیجه احمدی نژاد به این چهارپا توصیف شده است، در نتیجه شرق به محاق توقیف رفت و برای مدتی منتشر نشد.
این روزنامه پس از دو ماه توقیف در تاریخ 24 اردیبهشت سال 86 مجددا شروع به انتشار کرد اما کمتر از سه بعد در در ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ بار دیگر به دستور هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شد، علت: مصاحبه با ساقی قهرمان شاعر همجنسگرا. هرچند او درباره همجنسگرایی توضیحی نداده بود و محتوای گفتگو درباره ادبیات و شعر بود.
این توقیف اما بیش از سه سال طول کشید و با وجود رفع توقیف آن، مدیرمسوول روزنامه شرق تصمیم گرفت به دلیل وجود شرایط ملتهب ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، انتشار آن را به تعویق اندازد. سرانجام این روزنامه پس از سه بار توقیف در تاریخ 22 فروردین ماه سال 89 منتشر شد تا در غیاب روزنامه هایی که پس از انتخابات توسط دادگاه یا معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تعطیل شدند، مجالی باشد برای ابراز دیدگاه های مستقل.
چند ماه بعد در شامگاه 16 آذر سال 89 مصادف با روز دانشجو، ماموران علمیات وزارت اطلاعت با هجوم به روزنامه شرق تعدادی علی خدابخش مدیرعامل، احمد غلامی سردبیر، فرزانه روستایی دبیر بین الملل و کیوان مهرگان دبیر سیاسی را با خود به زندان اوین بردند. این افراد گرچه آزاد شدند اما دیگر به شرق بازنگشتند و افراد دیگری جایگزین آنها شدند.
با این حال روزنامه شرق با یک روال آرام و به دور از جنجال، شرایط سخت انتشار روزنامه در ایران را سپری می کرد و استراتژی خود را عدم توقیف در هر شرایطی تعیین کرده بود و مطالب منتشر شده در آن نیز مصداق همین نگاه بود.

دردسری تازه برای شرقی ها
با این وجود بار دیگر بار دیگر کشیدن یک کاریکاتور در این روزنامه اسباب نارضایی و عصبانیت مقام های ارشاد را فراهم کرد. هادی حیدری از کاریکاتوریست های سرشناس ایران، با کشیدن تصویری که صفی از افراد را درحال چشم‌بند زدن به یکدیگر نشان می‌داد، سعی کرده بود به نوعی جهل را نشان دهد.
با این حال خبرگزاری فارس و سایت های حامی احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای، با ایجاد فضای روانی در مجلس و همچنین تماس با نمایندگان مجلس، موجی گسترده برای توقیف روزنامه شرق ایجاد کردند. به اعتقاد نمایندگان مجلس و خبرگزاری فارس، این کاریکاتور به معنای توهین به رزمندگان جنگ ایران و عراق در هفته دفاع مقدس است.
همزمان سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد نیز همسو با این رسانه ها موضعی تند علیه روزنامه شرق به خاطر چاپ این کاریکاتور گرفت. وی با بیان اینکه "کاریکاتور روزنامه شرق در خارج از کشور و سایت‌های ضد انقلاب مورد استقبال قرار گرفته است"، اعلام کرد: "این کاریکاتور موهن درست در هفته دفاع مقدس، ارزش‌های حضرت امام و انقلاب را مورد توهین قرار داده است. این اولین بار نیست که روزنامه شرق چنین کاری می‌کند و در گذشته نیز بارها چنین مسائلی را مرتکب شده است و ما هم نظر خود را به هیئت نظارت اعلام کرده‌ایم. امیدواریم این بار هیئت نظارت همراهی کند تا تکلیف این روزنامه که مروج فرهنگ غرب است یکسره شود." حسینی خاطرنشان کرد: "در چارچوب وظایفم پیگیر مسئله توهینی که توسط این روزنامه شده است، هستم و در جلسه هیئت دولت با وزیر دادگستری هم در این رابطه مذاکره کردم."
خبرگزاری فارس بلافاصله سراغ سیدمرتضی بختیاری وزیر دادگستری دولت دهم رفت. وی گفت: "من واقعا تأسف خوردم از اینکه این کاریکاتور در یک روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است. بعد از جلسه هیئت دولت متوجه شدم دادستان محکم پشت این موضوع ایستاده و قطعا از این اهانت که به بسیجیان مخلص صورت گرفته، نخواهد گذشت."
هادی حیدری کاریکاتوریست روزنامه شرق بلافاصله در توضیح کار خود دست به قلم شد و در بیانیه ای به طور رسمی اعلام کرد که هرگز قصد توهین به رزمندگان را نداشته چرا که پدر خودش از جانبازان جنگ ایران و عراق محسوب می شود.
وی در بیانیه خود با بیان اینکه "كارتوني كه روز دوشنبه 3 مهرماه 1391با عنوان «چشم‌بندان» در روزنامه شرق منتشر كردم، با سوء‌برداشت عده‌اي، در حال تبديل به يك مناقشه است"، نوشت: "گروهي از جريانات، با برداشت نادرست از اين كارتون و با سوء استفاده از احساسات مردم شريف ايران نسبت به رزمندگان جنگ، به ايجاد فضاي مسموم پرداخته‌اند. به گفته این کاریکاتوریست: "مقصود از اين طرح، نشان دادن «جهل» است كه عده‌اي در روز روشن در حال بستن چشمان يكديگرند تا روشنايي آفتاب را نبينند. اگر طراح، بخواهد رزمندگان را به تصوير بكشد، بايد لباس جنگ، سلاح جنگ و فضاي جنگ را به تصوير بكشد."
در همین زمان تعدادی از بسیجیان و رزمندگان سال‌های دفاع مقدس اعلام کردند که به دلیل این توهین، صبح روز پنجشنبه تجمعی را مقابل ساختمان روزنامه شرق برگزار می‌کنند اما متوجه شدند روزنامه ها 5 شنبه ها تعطیل هستند و برنامه خود را لغو کردند.

همهمه ای برای توجیه توقیف
سرانجام هیئت نظارت بر مطبوعات ساعت 20:30 چهارشنبه به جلسه 90 دقیقه‌ای اضطرارای خود پایان داد و در نهایت اعلام کرد بر اساس بند 8 ماده 6 و تبصره ماده 12 قانون مطبوعات تصمیم به توقیف انتشار روزنامه شرق گرفته و پرونده آن به دادگاه مطبوعات ارسال شد. همزمان دادستانی که به گفته وزیر دادگستری پشت این قضیه ایستاده بود، مهدی رحمانیان مدیرمسوول شرق و همچنان هادی حیدری را به دادگاه احضار کرد. رحمانیان همان شب به زندان اوین منتقل و هادی حیدری هم بازجویی شد.
اما این پایان ماجرا نبود؛ وزیر علوم دولت دهم که در پرونده اختلاس بزرگ بیمه ایران به عنوان یکی از متهمان پرونده نام او نیز بارها در جریان دادگاه آورده شده، در واکنش به کاریکاتور شرق از آمادگی دانشجویان برای "انشای دوباره عاشورا" خبر داد.
به گفته وزیر علوم "در هفته دفاع مقدس روزنامه‌ای که اسم شرقی دارد، در مسیر غرب و توطئه‌های غربی و سیاست‌های غرب حرکت کرد و سربند بسیجیان عزیز که سربندی ارزشی بود و سربند عاشقان ولایت حضرت زهرا، حضرت محمد و امام حسین بود را به سخره گرفت، آنها در واقع با این کار ارزش‌های دفاع مقدس و نظام و انقلاب را به سخره گرفتند و این سربندهای یازهرا و یا حسین و لبیک یا امام را به عنوان نماد تاریکی در کاریکاتوری رسم کرده و به ارزش‌های ایثار و شهادت اهانت کردند."
وی تاکید کرد: قطعا ملت ایران، دانشجویان و جامعه دانشگاهی و ولایتمداران و عاشقان حضرت زهرا موضعی صریح و قاطع گرفته و در برابر این اهانت سکوت نخواهند کرد.
وی در ادامه با نسبت دادن رسانه های داخل ایران به آمریکا گفت: "آمریکا بداند که امروز با رسانه‌های همسو با خود در داخل نمی‌تواند ارزش‌های انقلاب را زیر سؤال ببرد و محال است دانشگاهیان ما و عاشقان امام حسین و حضرت زهرا و ولایتمداران ایران چنین توهین‌هایی را تحمل کنند."
انصار حزب الله نیز با صدور بیانیه ای در حمایت از توقیف روزنامه شرق خواستار محاکمه شدید کاریکاتوریست این روزنامه شد: "ضمن حمایت از توقیف روزنامه هتاک شرق، محاکمه سریع و مجازات شدید و قانونی مرتکب اهانت به ساحت مقدس سربازان خمینی(ره) این خدایی‌ترین انسانهای دوران را خواستاریم و از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان بسیج مستضعفان، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران به جد خواستاریم در برابر روند تخریب ارزشها و قهرمانان دفاع مقدس سکوت را کنار گذارده و جهت پاسداری از ناب‌ترین و الهی‌ترین لحظات این ملت و ارزشهای آن هوشیارانه وارد میدان شوند! تا دیگر کسی به خود جرات جسارت و اهانت به سربازان آخر الزمانی حضرت السید الشهداء (علیه‌السلام) را ندهد!"
سازمان بسیج مستضعفین که سردار نقدی فرماندهی آن را برعهده دارد نیز در بیانیه ای نوشت با محکومیت تمامی عاملان کاریکاتور اهانت‌آمیز از مسئولین کشور که از بطن بسیج هستند خواست تا بدون هیچگونه چشم پوشی عاملین این اقدام ننگین را به مجازات برسانند.
همزمان با توقیف روزنامه شرق در جناح مقابل اصلاح طلبان، این علی اکبر جوانفکر مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی، سرپرست روزنامه ایران و مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد بود که برای گذران دوران شش ماهه محکومیت خود روانه زندان اوین شد.
احمدی نژاد اما در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه لاستامپا ایتالیا درباره ارزیابی خود از بازداشت مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ضمن خودداری از هرگونه موضع گیری گفت: "باید از جزئیات این موضوع اطلاعات بیشتری کسب کنیم تا بتوان درباره آن اظهارنظر کرد، اما امیدوارم هیچگاه، هیچ‌کس، به ویژه اصحاب رسانه‌ها دستگیر و زندانی نشوند."
توقیف شرق و بازداشت جوانفکر در حالی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی طی سنوات گذشته سعی می کرد یکسال قبل از انتخابات ها، فضای بسته سیاسی را اندکی آزاد کند.
این در حالی است که موج بازداشت فعالان سیاسی، صدور احکام زندان و اجرای آنها در مقایسه با مقاطع مشابه در سال های قبل بی سابقه است.
ناظران معتقدند موج بی سابقه رسانه های اصولگرا علیه روزنامه نگاران و رسانه های مستقل، بیانگر آغاز یک سناریو خطرناک برای برخورد با این گروه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نزدیک به یکصد عکاس و روزنامه نگاران بازداشت شدند که تعدادی از آنها همچنان دوران محکومیت خود را در زندان های اوین و رجایی شهر می گذرانند.

 روز دوشنبه هفته گذشته، مهدی هاشمی، فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حالی به همراه وکیل خود در دادسرای شهید مقدس تهران حاضر شد که فائزه هاشمی دو روز پیش از آن بازداشت و روانه زندان شده بود.
به همین مناسبت "جرس" با فاطمه هاشمی، فرزند ارشد آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در خصوص آخرین وضعیت مهدی و فائزه هاشمی به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

خانم هاشمی لطفا در ابتدا از آخرین وضعیت برادرتان برایمان بگویید؟
از زمان بازداشت برادرم ما هیچ اطلاعی از وضعیت او نداریم. به دفتر آقای رشته احمدی هم که مراجعه می کنیم می گویند قرار بازداشت صادر نشده است، اما روابط عمومی دادستانی اعلام کرده است که قرار بازداشت صادر شده است!

با توجه به اینکه قرار بازداشت آقای مهدی هاشمی به وکیلشان ابلاغ نشده، نگه داشتن ایشان قانونی است؟
وکیل مهدی می گوید که تمام کارهایی که اینها دارند انجام می دهند کاملا "غیر قانونی" است.

آیا وکیل آقای مهدی هاشمی به پرونده موکل خود دسترسی دارد؟
وکیل مهدی پیگیر هستند اما پاسخی به او نمی دهند و دیروز به مدت دو ساعت او را در اتاق متهمین نگه داشتند و تهدیدش کرده اند که نباید مصاحبه کند. حالا ما منتظر هستیم ببینیم وکیل مهدی می تواند ملاقاتی با او و یا بازجوی او داشته باشد و اطلاعاتی بگیرد؟

حتی از نوع اتهام هم اطلاعی ندارید؟
ما هیچگونه اطلاعی نداریم، حتی تا غروب هم جلوی در زندان اوین بودم اما کسی پاسخی نمی داد و تنها نگهبانان رد می شدند و آنها هم می گفتند که هیچ اطلاعی ندارند.

خانم هاشمی! اخباری در سایت ها و رسانه های دولتی مبنی بر حضور شما و یاسر هاشمی در مطب آقای ولایتی برای مذاکره با او منتشر شده است، آیا شما دیداری با ایشان داشته اید؟
این اخبار کاملا نادرست و دروغ است. زمانی که پدرمان، آقای هاشمی رفسنجانی هستند چه نیازی است که به دفتر یا مطب آقای ولایتی مراجعه کنیم. وقتی خدا طرف حق است و از ما حمایت می کند چه نیازی است که پیش آقای ولایتی برویم. آقای ولایتی در این زمینه چه نقشی را می توانند ایفاء کند؟!

به نظر شما این اخبار با چه اهدافی منتشر می شود؟
می خواهند از این موقعیت یک بهره برداری سیاسی کنند. مثلا نزدیک انتخابات ریاست جمهوری اینجور القاء کنند که اینها با ما هستند و ما هم با اینها هستیم...

آیا بازگشت مهدی هاشمی به ایران بخاطر بازداشت فائزه هاشمی بود؟
خود مهدی حدود یکسال و نیم تاکید داشت به ایران برگردد و از خودش دفاع کند.
دفاع از چه؟
یک جوی را علیه مهدی راه انداخته بودند و در سایت ها اخبار دروغی را منتشر می کردند و مهدی در ایران نبود که از خود دفاع کند. البته خیلی از آقایان مخالف آمدن مهدی به ایران بودند و سفارش می کردند که مهدی به ایران بازنگردد. ما خودمان فکر می کنیم که گرفتن فائزه بخاطر این بود که مهدی را بترسانند. از روزی هم که قرار شد مهدی به ایران بازگردد، در سایت ها اخباری را منتشر کردند که او احساس ترس کند و به ایران برنگردد اما نتیجه اقدامات آنها برعکس شد و مهدی قوی تر از گذشته گفت که باید سریعا به ایران بازگردد. ما حتی قرارمان این بود که آخر هفته بیایم اما مهدی سفرش را جلو انداخت.

واکنش خود مهدی هاشمی به بازداشت فائزه چه بود؟
گفت که سریع باید به ایران برگردد. حتی من و یاسر به او گفتیم که می خواهی کمی دیرتر بیایی اما گفت نه و همین فردا بلیط می گیریم و به ایران برمی گردیم، زیرا می گفت که هدف از بازداشت فائزه این است که من به ایران برنگردم.

آیا ملاقاتی با فائزه داشتید؟
دو روز پیش فائزه را ملاقات کردیم و حالش خوب بود و تقاضا کرد که هیچ اقدامی برای او نشود و حکم شش ماه را خواهد گذراند و تاکید کرد که نه مرخصی می خواهد نه عفو.

آیا حکمی که برای فائزه صادر شده عادلانه است؟
ببینید اینها باز یک عمل "غیر قانونی" دیگر انجام دادند. زیرا تاجیک در حمله به فائزه در شاه عبدالعظیم یک نفر نبود بلکه آنها یک گروه بودند و تنها به فائزه اهانت نکردند، بلکه پسر من و پسر عموهایم را کتک زدند و دستش را شکستند، با داماد عموی من برخورد کردند و به پسر برادر من حمله کردند.فائزه هم گفته بود این آقای تاجیک جزو اراذل و اوباش است و به همین خاطر فائزه را به دادگاه کشانند و بخاطر همین اتهام، به او حکم ناعادلانه زندان دادند.

خانم هاشمی بسیاری از تحلیلگران معتقدند اقدامات و برخوردهایی که با فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی صورت می گیرد به منظور تضعیف جایگاه ایشان است اما برنده نهایی این بازی آقای هاشمی رفسنجانی خواهند بود. برداشت شما چیست؟
کاملا مشخص است که مسئله فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی نیست و چون نمی توانند بطور مستقیم به پدرم حمله کنند با فرزندان او برخورد می کنند. در طول تاریخ همیشه اینگونه بوده است که کسانیکه اثرگذار و نقش آفرین بودند و برای حفظ انقلاب اسلامی و حمایت از انقلاب اسلامی تلاش می کردند، این هجمه ها بر علیه آنها چه از خارج و چه از مخالفین داخل صورت می گرفته است.

این هجمه ها و برخوردها مشخصا از سوی چه جریانی در این زمان صورت می گیرد؟
ما از روز اول انقلاب و قبل از انقلاب شاهد این هجمه ها بودیم. پیش از انقلاب این هجمه ها توسط مجاهدین خلق صورت می گرفت و بعد از انقلاب گروه فرقان اولین ترورش را برای افرادی که طرفدار انقلاب بودند، انجام داد. به اعتقاد ما جریان انحرافی هم ادامه همان جریانات گذشته است که نمی خواهند انقلاب ما وضعیت بهتری پیدا کند و کشور پیشرفت کند و همیشه از داخل و خارج اینها با هم همراه بوده اند.

فکر می کنید این جریان به اهداف خود می رسد؟
به هیچ وجه موفق نخواهند شد زیرا کسی که دنبال حق است ممکن است یک زمانی این مسائل اثرگذار باشد اما همواره حق بر باطل پیروز بوده است. ما مگر جریان علیه امام حسین را فراموش کرده ایم. صدهزار نفر علیه امام حسین جنگیدند، او را کشتند و خانواده اش را آواره کردند اما الان بعد از هزار و چهارصد سال نام امام حسین در جهان می درخشد. بنابراین ممکن است اینها مقطعی کارهایی را انجام دهند اما این حق است که پیروز خواهد شد.

با تشکر از زمانی که در اختیار ما قرار دادید.

به گزارش سایت ملی- مذهبی متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بیانیه ی کانون صنفی معلمان ایران
به مناسبت آغاز مهر ماه ۱۳۹۱ و پنجم اکتبر روز جهانی معلم
بازگشایی مدرسه ها،آغاز دوباره ی دانش ورزی و دانش آموزی،و شکسته شدن سکوت تابستانی کلاس های درس است. حضور دانش آموزان و آموزگاران،زندگی بخش دوباره ی مدرسه ها،و نوید و نماد پویایی و سرزندگی جامعه است. مدرسه،سرآغازی است برای شناخت و اندیشیدن و زدودن نادانی ها،و زیستن در پرسش ها و جست و جوگری ها. ما آغاز مهر را به همه ی ایرانیان،به ویژه به دانش آموزان،دانشجویان،استادان و فرهنگیان گرامی تبریک می گوییم،و آرزومند کامیابی و سرافرازی همگانیم. همچنین بایسته است یادی کنیم از همه ی دانش آموزان عزیزی که در زلزله ی اخیر آذربایجان،جان خویش را از دست دادند؛بی گمان یاد آنها،در کلاس های درس،همواره زنده خواهد ماند.
اما،روزهای نخست مهر،با مناسبتی جهانی نیز همراه است که بیش از پیش،بر “آموزشی” بودن این ماه و این روزها می افزاید. در سال ۱۹۹۴،یونسکو،سازمان آموزشی،علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد،پنجم اکتبر،سیزدهم مهر را روز جهانی معلم نامگذاری کرد،که از آن سال تاکنون،این روز در مدرسه های بیشتر کشورهای جهان جشن گرفته می شود. البته روز جهانی معلم هر سال،با پیامی نیز همراه است،پیامی که یکی از مشکلات آموزش را نشانه می رود و یا به یکی از بنیادهای مهم آن اشاره می کند. “به سود آموزگاران موضع بگیرید!” پیام سال ۲۰۱۲ روز جهانی معلم است که به روشنی،خواستار پشتیبانی همگان از آموزگاران شده است تا در پیکار معلمان برای دستیابی به جایگاه راستین اجتماعی – فرهنگی و شرایط اقتصادی فراخور شآن معلم،و همچنین شرایط استاندارد آموزش،یار و یاورشان باشند. ناگفته نماند که در ایران نیز،اکنون سال هاست که معلمان،با پیگیری روش های قانونی،و تشکیل نهادها و تشکل های مدنی،خواستار بهبود وضع آموزش و دگرگونی در روش های نادرست متمرکز مدیریتی شده اند،همچنین در نقد شرایط بد اقتصادی و معیشتی زندگی خود و دیگر اقشار کم درآمد،مانند کارگران زحمت کش جامعه،اقدام ها نموده اند که متآسفانه در این راه،متحمل هزینه هایی نیز گردیده اند. اما هم اکنون بسیار خرسندیم که می بینیم افزون بر نهادهای آموزشی جهانی،جامعه مدنی،رسانه ها،شخصیت ها و فرهیختگان جامعه ی ایرانی نیز،به نقد وضعیت نابسامان زندگی و کاری اقشاری مانند فرهنگیان می پردازند و در دفاع از تلاش های آنها در مبارزه با فقر و تبعیض و مشکلات آموزشی،بلندتر و رساتر سخن می گویند. این روزها حتی بسیاری از مسئولان حکومت و اشخاص تاثیرگذار دست اندرکار نیز،خواستار کنترل وضعیت نابهنجار اقتصادی کنونی شده اند و در اعتراض به گرانی و تورم افسارگسیخته،با مردم و اقشار کم درآمدی همچون فرهنگیان همنوا گردیده اند. بی هیچ شکی،در ایران کنونی،مشکلات اقتصادی بیداد می کند و جامعه و زندگی مردم را بیش از پیش با بحران های جدی فرهنگی و اجتماعی روبرو می سازد و البته خواهد ساخت. ما به عنوان بخشی از جامعه ی آموزشی ایران،این سرریز مشکلات اقتصادی را به گستره ی آموزش،با چشمان خویش می بینیم. آمار شگفت کودکان بازمانده از تحصیل،که شمارشان هم اکنون بیش از چهار میلیون برآورد می شود،کاهش تقریبآ ده درصدی پوشش دانش آموزان دبیرستانی در ده سال گذشته،افزایش نارضایتی و بی انگیزگی معلمان،افزایش مشکلات اقتصادی مدارس،به ویژه مدارس مناطق فقیر،که با کاهش چشمگیر کمک های مردمی روبرو شده اند و حتی در پرداخت قبض های آب،برق،گاز و تلفن،با دشواری های فراوانی دست به گریبان اند،تنها بخش کوچکی از نابسامانی هایی است که مستقیم ریشه در همین شرایط اقتصادی آشفته دارد.
اما درد بزرگ دیگر آموزش ایران- که البته بارها از آن سخن گفته ایم- این است که آموزگاران در تصمیم گیری های آموزشی از کمترین نقش و جایگاهی برخوردارند و مدیریت سخت متمرکز آموزشی ایران،بی توجه به دیدگاه معلمان،هر روز تصمیمی تازه می گیرد و سیستم آموزشی ناکارآمد و کم کیفیت کنونی را،بیش از پیش،دچار بحران می سازد. شایسته است یادآور شویم که به همان اندازه که مدیریت دموکراتیک،بر انگیزه ها می افزاید و در را بر شکوفایی استعدادها می گشاید مدیریت متمرکز،نابودگر انگیزه و استعدادهاست. نمی توان با آموزگارانی که هر روز شاهد تغییرات شتاب زده و کارشناسی نشده ی بی بنیادند،چشم به دگرگونی بنیادین دوخت. همین سیستم ۳-۳-۶ که در توجیه اش،هنوز هم هیچ برهان و دلیل محکمی ارائه نشده و حتی پیش از به اجرا درآمدنش،سخن از تغییر آن به ۳-۳-۳-۳ می شود،و در حال حاضر،آموزش و پرورش را با مشکلات فراوانی دست به گریبان نموده،نشانی است از نادرست بودن تصمیم گیری های مدیریتی متمرکز از بالا به پایین.
کانون صنفی معلمان ایران،ریشه ی بسیاری از این شتاب زدگی ها و نابسامانی های گوناگون پهنه ی آموزش را،مدیریت متمرکز ارزیابی می کند و نمی تواند تآسف ژرف خود را از شرایطی که بر آموزش ایران رفته و می رود بازگو نکند؛شرایطی که روز به روز کودکان ایرانی را از آموزشی مدنی،علمی و دموکراتیک دورتر و بی بهره تر می سازد. امروزه آموزش و پرورش جهانی،رو به این دارد که حقوق مدنی همه ی دست اندرکارانش را پاس بدارد و هم در درون مایه و هم در فرآیند آموزش با مبنا قرار دادن حقوق بشر،که ریشه در اخلاق پسندیده و نیک انسانی دارد،به رشد همه ی ارکان آموزش بپردازد. ما براین باوریم که آموزش و پرورش به سامان نخواهد شد مگر با شرکت راستین خانواده ها،آموزگاران،دانش آموزان، کارشناسان و جامعه مدنی فرهنگیان. به گمان ما کنشگران صنفی- فرهنگی،در بازتاب وضعیت واقعی آموزش و پرورش نقشی انکارناپذیر دارند. اینان کسانی هستند که در کلاس درس،مانند دیگر آموزگاران دلسوز،نگران آموزش درست دانش آموزان خویش اند و در بیرون کلاس،از سر انگیزه ی درونی و وجودی،و البته بی هیچ چشم داشتی،در نیرومندسازی گستره ی همگانی می کوشند.
در پایان تآسف خود را از زندانی بودن شماری از همکاران ارزنده مان اعلام می کنیم. رسول بداقی،از شهریورماه ۸۸ تاکنون در زندان است،بدون حتی یک روز مرخصی،و حتی بدون این که اجازه داشته باشد با خانواده و کودکان خردسال خود،ملاقاتی حضوری داشته باشد. محمد داوری نیز اکنون بیش از سه سال است که زندانی است و اجازه ی مرخصی نیافته تا خانواده و مادر سالخورده اش را از نزدیک ببیند. عبداله مومنی و محمود باقری نیز از دیگر آموزگاران ارزنده ای هستند که متآسفانه در زندان بسر می برند و خانواده هایشان چشم به راه آزادی شان. ما خواستار این هستیم که این عزیزان و دیگر فرهنگیان دربند،که حتی برخی از آنها،بیش از نیمی از دوره ی محکومیت خویش را سپری کرده اند،آزاد شوند. بی گمان،آزادی این آموزگاران،می تواند بهترین هدیه ی آغاز مهر آموزش باشد.
کانون صنفی معلمان ایران
۵ /۷/۹۱
 

دراین نامه آمده است : امروز 573 روز است که آقایان موسوی و کروبی بدون گذران هرگونه فرآیند قانونی و برغم فراخوان های متعدد بین المللی در حصر خانگی بسر می برند و دسترسی شدیدا محدودی به ملاقات ازجمله با اعضای خانواده خود دارند. ضمنا سلامت آقای موسوی بدلیل ناراحتی قلبی رو به زوال است.

یادآور می شود در روند بازداشت و حصر آنان فرآیند قانونی در نظر گرفته نشده است لذا از دولت جمهوری اسلامی ایران درخواست می شود که الزامات بین المللی احترام به حقوق بنیادین شهروندان خود، بخصوص آزادی فعالیت و بیان را محترم بشمارد و وضعیت نامبردگان مورد تجدید نظر قرارگرفته و هر دو بدون قید و شرط از حصر خانگی آزاد شوند. در ضمن بر درخواست پیشین مبنی بر اجازه دسترسی دیپلماتهای مقیم تهران با رهبران مخالفان تاکید دارد.
 

به گزارش تارنمای گزارشگران بدون مرز، این سازمان مستقل مدافع آزادی بیان در بیانیه خود خاطرنشان کرده است که "جمهوری اسلامی ایران سرخورده از شکست خود برای سواستفاده از وضعیت جهانی، و راه‌اندازی کارزاری از نامدارایی در جهان، اینک حملات خود را متوجه رسانه‌ها و کاریکاتوریست‌های کشور خود کرده است."

متن این بیانیه به شرح زیر است:

گزارش‌گران بدون مرز جو رعب و وحشت ایجاد شده از سوی رژیم و رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران ایران محکوم می‌کند. در ٥ مهرماه ١٣٩١ روزنامه شرق توقیف و مهدی رحمانیان، مدیر مسئول این روزنامه برای چند ساعت بازداشت شد، هادی حیدری یکی از کاریکاتوریست‌های شرق نیز به دادسرا احضار شده است. از سوی دیگر علی اکبر جوانفکر مشاور رئیس جمهور و مدیرعامل موسسه مطبوعاتی ایران و خبرگزاری ایرنا بازداشت و برای تحمل مدت محکومیت خود روانه زندان شد.

" جمهوری اسلامی ایران سرخورده از شکست خود برای سواستفاده از وضعیت جهانی، پس از انتشار فیلم " معصومیت مسلمانان" و راه‌اندازی کارزاری از نامدارایی در جهان، اینک حملات خود را متوجه رسانه‌ها و کاریکاتوریست‌های کشور خود کرده است. توقیف شرق هشداری دیگر به رسانه‌های ایران است. و دستگیری مشاور رئیس جمهور کشور نشان‌گر قربانی شدن روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران در جنگ قدرت جناح‌های حاکم است."

در فردای انتشار کاریکاتوری از هادی حیدری کاریکاتوریست مشهور در روزنامه‌ی شرق ٤ مهرماه ١٣٩١، رسانه‌های نزدیک به قدرت حاکم و سپاه پاسدران انقلاب اسلامی و در راس آنها فارس نیوز حملات گسترده‌ای را علیه این طرح به بهانه" توهین به رزمندگان"، سازماندهی کردند. دستگاه‌های حکومتی نیز چون همیشه با صدور نامه‌ها‌ و بیانیه‌های متعدد در "محکومیت" اقدام روزنامه شرق و روزنامه نگارانش به این کارزار پیوستند، صد و بیست نماینده مجلس با انتشار نامه‌ای خواهان "برخورد قاطع" با این روزنامه شدند. محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با فراخواندن هیات نظارت بر مطبوعات برای جلسه‌ای فوری،به شکلی علنی موضع گرفت و اعلام کرد که " که ما خواهان توقیف این روزنامه هستیم" هیات نظارت که تحت مسئولیت این وزراتخانه قرار دارد در بعد ازظهر همان روز دستور توقیف روزنامه و " ارسال پرونده" به دستگاه قضایی را به اتهام " توهین به رزمندگان اسلام" صادر کرد.

مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق نیز پس از احضار به دادگاه بازداشت که پس از سپردن وثیقه و در انتظار برگزاری دادگاه به شکل موقت آزاد شد. علیرغم توضیح هادی حیدری که خود فرزند یکی از رزمندگان زخمی در دوران جنگ است، در باره‌ی این کاریکاتور که " طرحی است برای نشان دادن جهل" اما وی نیز به دادگاه احضار شده است.

علی اکبر جوانفکر سرپرست موسسه مطبوعاتی ایران و مدیرعامل خبرگزاری ایرنا، عصر روز ٥ مهر بازداشت و برای تحمل مدت شش ماه محکومیت‌اش به زندان اوین انتقال یافت. مشاور رئیس جمهور ایران در ٢٩ ابان ١٣٩٠ شعبه ٧٦ دادگاه کیفری استان تهران مشاور محمود احمدی نژاد و مدیر عامل ایرنا را به یک سال زندان و سه سال محرومیت از هر گونه فعالیت مطبوعاتی محکوم کرده بود. این محکومیت در دادگاه تجدید نظر به شش ماه تقلیل یافت.

خبرگزاری فرانسه در این باره نوشته است : " که مشاور رئیس جمهور ایران برای توهین به رهبر جمهور اسلامی ایران، آیت الله خامنه‌ای و انتشار مطالب مغایر با اخلاق اسلامی محکوم و زندانی شده است."
 

به گزارش مهر، هر دلار با قیمت ۲۷۲۰ تومان در صرافی های حوالی میدان فردوسی تهران به فروش رسیده است. هر یورو با قیمت ۳۵۱۰ تومان و هر پوند نیز به قیمت ۴۳۶۰ تومان معامله شده است.

به گزارش کلمه، افزایش قیمت دلار در حالی صورت می گیرد که دولت احمدی نژاد، گروه خاصی را به اخلال در بازار ارز متهم می کند. از سوی دیگر منتقدان دولت معتقدند بانک مرکزی با عدم عرضه دلار به بازار ارز در صدد بهره برداری و سود از قیمت مابه التفاوت است. سیاست چند نرخی قیمت ارز نیز که از هفته گذشته اعمال شد، بی نتیجه بوده و ارز هر روز قیمت تازه ای را تجربه می کند.

صبح امروز و ساعتی پس از آغاز معاملات بازار آزاد ارز تهران، قیمت دلار برای دقایقی در تابلوی اتحادیه طلا، جواهر و صرافان تهران نرخ ۲۷۱۹ تومان را ثبت کرد. این گزارش حاکی است با عبور ساعت از ۱۲ ظهر امروز این نرخ تا ۲۶۹۵ تومان پایین آمد. اما گفته می شود که در بازار معاملات غیر رسمی، قیمت از ۲۷۲۰ تومان عبور کرده است.

در بازار طلا هم هر گرم طلای ۱۸ عیار اوج قیمتی ۱۰۹ هزار و ۶۰۰ تومان را نیز رقم زد ولی سپس ۵۰۰ تومان کاهش یافت. بر این اساس تمام سکه طرح جدید تا یک میلیون و ۹۰ هزار تومان صعود کرد، ولی سپس ۳ هزارتومان کاهش یافت و به قیمت یک میلیون و ۸۷ هزار تومان رسید.