جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مصلحت سنجی در برخورد با فساد؛ چشمان کاملا بسته نهادهای نظارتی

Posted: 03 Sep 2012 08:11 AM PDT

حمید مافی
 جرس: رئیس سازمان بازرسی کشور در دیدار با کارآفرینان گلستان گفته است که به خاطر حمایت از تولید در برخی مواقع، بازرسی‌ها را متوقف کرده‌ایم. او دلیل این اقدام را شرایط حساس کنونی خوانده و گفته است که در قوه قضائیه نیز کمیته حمایت از تولید فعال‌تر شده است تا بتوانیم این شرایط حساس را پشست سر بگذاریم.  

 او همچنین در دیدار با دانشجویان عضو انجمن اسلامی‌های مستقل نیز باردیگر بر چشم پوشی و یا سکوت مصلحتی خود و سازمان متبوعش در برابر برخی از تخلفات دولت خبر داده و گفته است که به خاطر شرایط کشور بنا بر مصلحت از برخی از تخلف‌های دولت چشم پوشی می‌کنیم.
پورمحمدی گفته است که ما نه می‌توانیم بگوییم دولت فاسد است، نه دولتمردان پاکدستی داریم اما مشکل اینجاست که برخی مدیران فاسد در دولت وجود دارند و اقدامات آن‌ها به پای دولت نوشته می‌شود. او پرونده رحیمی معاون اول احمدی‌نژاد را یک نمونه از مدیران فاسد دانسته که به خاطر مصلحت، مسکوت مانده است.
محمدرضا رحیمی، متهم شماره یک پرونده شرکت بیمه ایران است که چندی پیش برخی از مته‌مان آن به دادگاه فراخوانده شدند اما او هیچ‌گاه به دادگاه نیامد. الیاس نادران او را سرحلقه فساد دولتی خوانده است.
تنها او نیست که خبر از مصلحت بینی حکومت در نادیده گرفتن تخلف‌های دولت می‌دهد، احمد توکلی هم به شدت از سکوت صدا و سیما در برابر تخلف‌های دولت انتقاد کرده و گفته است: صدا و سیما به رفوگر تخلف‌های دولت تبدیل شده است. او گفته است که رکورد دولت در قانون شکنی بی‌نظیر است. در قانون هدفمندی یارانه‌ها، ۱۶ ماده داریم، دولت ۱۷ مورد آن را نقض کرده است. به گفته او، مشکل دولت، فساد سیاسی است و مدیرانی که دارای پرونده فساد و قضایی بوده و در دولت به کار گرفته شده‌اند.


سرنوشت نامعلوم اعتبار بنگاه‌های زودبازده
آن گونه که مصطفی‌پور محمدی روایت کرده است، سرنوشت اعتبار ۱۹ هزار میلیارد تومانی طرح بنگاه‌های زودبازده مشخص نیست و بخش زیادی از این مبلغ بازگشت نخورده است. دولت وعده کرده بود که با طرح بنگاه‌های زودبازده یک میلیون و ۵۰۰ هزار فرصت شغلی فراهم کند. آن گونه که معاون وزیر کار سال گذشته گفته بود، در قالب این طرح ۹۵۴ هزار فرصت شغلی به وجود آمده است اما مرکز پژوهش‌های مجلس، این آمار را نادرست خوانده و بانک مرکزی هم از انحراف ۳۸ درصدی طرح بنگاه‌های زودبازده خبر داده است. طرح بنگاه‌های زودبازده از سال ۱۳۸۵ در کشور آغاز شد که به اختلاف‌های بسیار میان وزیر کار وقت – جهرمی – و مظاهری، رئیس کل پیشین بانک مرکزی انجامید و در ‌‌نهایت این مظاهری بود که کابینه را ترک کرد.
حال پس از گذشت چهار سال از کناره گیری اعتراض آمیز مظاهری، پورمحمدی این طرح را غیرکار‌شناسی خوانده و از عدم بازگشت اعتبارات آن خبر داده ومعاون وزیر کار نیزگفته است که ۹۰۰ هزار فرصت شغلی فراهم شده در قالب این طرح، در خطر نابودی قرار دارند.
در همین حال، نمایندگان مجلس از سوء استفاده دولت از سهام عدالت خبر داده‌اند و‌ پور ابراهیمی، نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است: دولت از سهام عدالت برای جابجایی مدیران دولتی سوء استفاده می‌کند. به گفته او، این سهام برای واحدهای تولیدی و مردم عادی سود نداشته و نمایندگان تحقیق و تفحص از این مساله را در دستور کار قرار می‌دهند.


از نگاه برخی تحلیلگران،چوب خط فساد دولتی و قانون گریزی‌های محمود احمدی‌نژاد، مدت‌ها است که پر شده است و علیرغم انتقادهای برخی از نمایندگان مجلس و ارجاع پرونده‌های متعدد از تخلف‌های دولت به قوه قضائیه، احمدی‌نژاد همچنان راه خود را می‌رود. دولت نه تنها در انتصاب سعید مرتضوی، متهم شماره یک پرونده کهریزک کوتاه نیامد، بلکه به تازگی حکم انتصاب یکی از متهمان پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را هم صادر کرده است.
پایگاه خبری الف، گزارش داده است: در حالی که طبق گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس درباره فساد بانکی ۳ هزار میلیارد تومانی، اصغر ابوالحسنی معاونت امور بانکی وزارت امور اقتصاد و دارایی به عنوان عضو هیئت مدیره بانک صادرات در بحث تخلف انجام گرفته در این بانک مسئولیت مضاعف داشته و درخواست شده بود وی از سمت خود برکنار شود، او به مقام معاون بانک مرکزی ارتقاء یافته است.


حمید بقایی، محمد شریف ملک‌زاده، اسفندیار رحیم مشایی و علی آبادی از دیگر مدیران دولت احمدی‌نژاد هستند که علیرغم دارا بودن پرونده‌های فساد مالی در دستگاه قضایی و یا نهادهای نظارتی همچنان در هیات دولت باقی مانده‌اند. با این حال نهادهای حکومتی و اقتدارگرایان حاکم در ایران، همچنان ترجیح می‌دهند که در برابر این خودسری‌ها و تخلف‌های دولت سکوت پیشه کنند.


فرمان از اتاق بالا
در چنین شرایطی به نظر می‌رسد «سکوت مصلحت اندیشانه» در برابر تخلف‌های دولتی که فساد سیاسی و اقتصادی بسیاری از دولتمردان آن بر نهادهای نظارتی نیز روشن شده است، فرمانی است که از مقامی بالا‌تر ابلاغ شده است. محمدرضا باهنر، پیش از این گفته بود که مجلس و اصول گرایان، احمدی‌نژاد را تا پایان دوران حضورش در راس قوه مجریه تحمل خواهند کرد. این گفته‌ها زمانی بیان شد که انتقاد‌ها نسبت به عملکرد احمدی‌نژاد و کابینه او در مجلس و رسانه‌های نزدیک به حکومت شدت گرفته بود. اما پس از آنکه اعضای هیات دولت در هفته دولت به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفتند، کیهان در سرمقاله خود، خواستار توجه به گفته‌های رهبری در دیدار با اعضای کابینه شد.
آن گونه که کیهان روایت کرده بود؛ رهبری از تلاش‌های دولت در همه زمینه‌ها قدردانی کرده و دولت احمدی‌نژاد را یک دولت موفق در همه زمینه‌ها دانسته است که کارهای عمرانی خوبی به ثمر رسانده و همه باید کمک کنند تا در مدت باقی مانده، کارهای زمین مانده دولت به سرانجام برسد.
کیهان یک روز پس از آنکه همه را به توجه به گفته‌های رهبری در دیدار با اعضای دولت فراخواند، در یادداشتی کوتاه، با اشاره به نامه اعضای برکنار شده کابینه احمدی‌نژاد به رهبر جمهوری اسلامی، این اقدام را اشتباه دانست و خواستار حمایت از دولت احمدی‌نژاد شد.
کنار هم قرار دادن گفته‌های رهبر جمهوری اسلامی، احمد توکلی، مصطفی‌پور محمدی و البته یادداشت کیهان، می‌تواند قطعات پازل اقتصاد مقاومتی را روشن کند. چه در شرایط حساس کنونی مورد نظر کیهان و رهبر جمهوری اسلامی، باید چشم بر تخلف‌های اقتصادی دولت بست کاری که صدا و سیما، قوه قضائیه و نهادهای نظارتی از مدت‌ها قبل در پیش گرفته‌اند.

پورمحمدی: بعد از عاشورای ۸۸، اولین کسی که هشدار داد فتنه گران به دنبال کشته سازی هستند من بودم

Posted: 03 Sep 2012 07:05 AM PDT

جـــرس: وزیر سابق کشور و رئیس سازمان بازرسی کل کشور مدعی شد: من همه تلاشم را انجام دادم تا کشور از فتنه عبور کند زیرا می‌دانستم که در طول سی و چند سال پس از انقلاب ما چوب بسیار بزرگی از ضدانقلاب و مخالفان نظام خوردیم و باید تلاش کنیم تا با تجربه و تدبیر کشور را از بحران خارج کنیم.


به گزارش ایسنا، مصطفی پور محمدی، طی اظهاراتی در جمع دانشجویان عضو تشکل حکومتی انجمن مستقل، در برابر سوال یکی از حضار که به وی گفته بود " شما در جریان فتنه سال 88 نیز جزو کسانی بودید که به نوعی سکوت کردید" ادعا کرد: "من اولین کسی بودم که پیش از نماز جمعه رهبری (29 خرداد 88) به میرحسین موسوی نامه نوشتم و در آن نامه خطاب به او گفتم که کاری که در پیش گرفته است درست نیست و اگر گلایه‌ای دارد باید آن را در مسیر قانونی به جریان بیندازد.


این مقام سابق امنیتی بدون رویکرد به تلاش ها و مستندات میرحسین موسوی ادعا کرد همان زمان با آقای مهندس موسوی تماس گرفتم و گفتم کارهایی که دارد به اسم گلایه از نتیجه انتخابات انجام می‌شود کارهایی غیر قانونی که کشور را به سمت و سوی بدی می‌برد و باعث به بهره‌برداری سیاسی می‌شود.


این مقام ارشد قضایی افزود: من آدم ترسویی نیستم زیرا سابقه 34 ساله مدیریتی دارم و سابقه‌ام هم مشخص است اما باید کاری کرد که کشور با کمترین تنش و هزینه راهش را طی کند. شما فکر می‌کنید تمام مشکلات با مشت آن هم در کف خیابان حل می‌شود و شما نیازی نیست هیچ هزینه‌ای بپردازید؟


پورمحمدی ادعا کرد: از همان روز اول فتنه، مشغول رفع معضلات به وجود آمده بودیم و در دستگاه قضایی تلاش می‌کردیم تا هر چه سریعتر وضعیت پرونده‌هایی که به واسطه دستگیری افراد مفتوح شده به نتیجه برسد آن وقت درست است که به خاطر اینکه ما در جلوی دوربین نبودیم به سکوت متهم شویم.


وی ادامه داد: من کسی بودم که روز و شب برای گذر از آن دوره سخت فعالیت کردم حال آنکه به دلیل آنکه همچون فلان آقا نیامدم در جلوی دوربین و هر روز مصاحبه نکردم و شعار ندادم به سکوت محکومم کنید؟ هر چند ایرادی ندارد شما جوان هستید و زمان می‌برد که حقایق را تشخیص دهید. ولی به زودی دستگیرتان خواهد شد که چه کسی در آن ایام فقط شعار داد و مصاحبه کرد و چه کسی کار واقعی انجام داد.


پورمحمدی ادعا کرد: در جریان قائله‌ای که روز عاشورا رخ داد اولین کسی که نامه‌ای منتشر کرد و هشدار داد که این فتنه گران به دنبال موفقیت و اجرای پروژه کشته سازی هستند من بودم. حالا از آنجا که یک خرده حسابی میان بنده و مسئولان سازمان صدا و سیما وجود دارد برخی از کارهای ما آن گونه که انجام شد به مردم ارائه نشد هر چند که من قصد ندارم از این تریبون در جهت صاف کردن آن خرده حسابها استفاده کنم.


رئیس سازمان بازرسی کل کشور مدعی شد: من همه تلاشم را در آن سالها انجام دادم تا کشور از فتنه عبور کند زیرا می‌دانستم که در طول سی و چند سال پس از انقلاب ما چوب بسیار بزرگی از ضدانقلاب و مخالفان نظام خوردیم و باید تلاش کنیم تا با تجربه و تدبیر کشور را از بحران خارج کنیم.
 

شفیعی کدکنی: به جوانان حق می‌دهم از سنت دلزده باشند

Posted: 03 Sep 2012 06:56 AM PDT

جـــرس: محمدرضا شفیعی کدکنی پس از مدت‌ها سکوت بالاخره در مشهد لب به سخن گشود و از برخی مسائل جاری در حوزه فرهنگ و ادب انتقاد و بر لزوم توجه به سنت‌ ادبی این دیار تاکید کرد.


به گزارش خبرآنلاین، این استاد ۷۳ ساله دانشگاه که در حوزه‎های مختلفی از جمله سرایش شعر، نقد ادبی، پ‍‍ژوهش و تصحیح متون کارنامه پر باری دارد، اهل مصاحبه کردن نیست و معمولا کم در مجامع مختلف سخنرانی می‌کند.


شاعر مجموعه‌هایی چون «در کوچه باغ‌های نیشابور»، «بوی جوی مولیان»، «هزاره دوم آهوی کوهی» و … که به تازگی از سفر آمریکا بازگشته، راهی مشهد شده بود تا در جلسه پیش‌دفاع دکترای سلمان ساکت شرکت کند.


این جلسه در محل کتابخانه‌ قطب علمی فردوسی‌شناسی دانشکده‌ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد و در آن شفیعی کدکنی در مورد مسائل مختلفی سخن گفت.


پرهیز شفیعی کدکنی از مصاحبه و سخنرانی باعث شد تا چندی پیش انجمن شاعران ایران برای راه‌اندازی شب «م. سرشک» (تخلص شفیعی کدکنی) فراخوانی را منتشر کند و از علاقمندان او بخواهد که با نگارش هزار نامه از این چهره مطرح ادبیات ایران بخواهند که در این مراسم حاضر شود و شعر خوانی کند.


دکتر کدکنی همچنین تاکید کرد: "یک نوع دلزدگی نسبت به سنت در ذهن جوانان ما هست که من نیز به آن‌ها حق می‌دهم و معتقدم که جوانان باید در حرکت فرهنگی جامعه‌ ما به سمت مدرنیته حرکت کنند. اما هر نوع حرکت به‌سمت مدرنیته مستلزم شناخت درست از سنت است و هنگامی که با یک متن غلط روبه‌رو هستیم، نمی‌توانیم از هیچ‌کدام از علوم جدید و متجددانه‌ ادبی در آن بهره بجوییم."


وی خاطرنشان ساخت: من به کسانی که فکر می‌کنند تصحیح متن یک کار سنتی و قدیمی است، یادآور می‌شوم که حرکت به سمت مدرنیته به جز از طریق شناخت منابع اصلی و سنتی ادبیات امکان‌پذیر نیست.


شفیعی کدکنی با بیان این‌که به فرهنگستان ادب اعتقاد خاصی ندارد، گفت: اما این فرهنگستان بایستی رسم‌الخط ثابتی را مانند رسم‌الخط استاد مجتبی مینوی در تحریر «کلیله و دمنه» وضع کند؛ زیرا این رسم‌الخط با دقت خاصی تدوین شده است و با این کار همه می‌توانند از آن استفاده کنند و معایب رسم‌الخط فعلی از بین می‌رود.
 

سحرخیز از خوردن دارو امتناع کرد

Posted: 03 Sep 2012 05:47 AM PDT

در ششمین روز از اعتصاب غذا،
جـــرس: بنا به گزارش ها، پس از 6 روز از انتقال به بند 209 زندان اوین که با اعتصا‌ب ‌غذای عیسی سحرخیز همراه بود، وی در اعتراض به شرایط غیرقانونی پرونده قضایی‌اش از خوردن داروهای خود نیز امتناع کرد.

 

به گزارش ندای سبز آزادی، نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت برمطبوعات در دوره اصلاحات پیشتر اعلام کرده بود در صورت طی نشدن روند قانونی پرونده‌اش دست به اعتصاب‌غذا می‌زند. عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران تاکید کرده بود که اگر تغییری در شیوه برخورد اقتدارگرایان حاصل نشود، پس از چند روز از مصرف داروهایش نیز صرفنظر خواهد کرد.


پرونده پزشکی مدیرمسئول نشریه ی توقیف شده ی آفتاب، در دوران "حصربیمارستانی" موجود است و در آن ذکر شده که وی چندین بار به‌دلیل مشکلات کلیوی دچار "عدم‌تعادل‌جسمانی" شده است. ین حالت در زندان رجایی‌شهر نیز بر وی عارض شده بود به‌همین دلیل بهداری زندان مسئولیت وضعیت سحرخیز را به‌عهده نگرفته و وی را به بیمارستان منتقل کرده بود.


سحرخیز در عین حال از بیماری قلبی رنج می‌برد و پزشکان اضطراب و هیجان را به‌طور اکید برای وی خطرناک ارزیابی کرده و به ملاقات‌کنندگان او در دوران حصر بیمارستانی تاکید می‌کردند که نهایت مراعات را در دیدار با وی به‌کار گیرند.


مدیرکل مطبوعات ‌داخلی دولت اصلاحات در تیرماه 88 و چند روز پس از کودتای انتخاباتی و پس از شکستن دنده‌اش دستگیر شد وتاکنون به وی مرخصی داده نشده است.


سحرخیز 59 ساله، پیش از دوران اصلاحات، مدیریت دفتر خبرگزاری جمهوری‌اسلامی در نیویورک را بر‌عهده داشت.او ازجمله صریح ترین منتقدان رهبر جمهوری اسلامی به خصوص پس از انتخابات پرسئوال و ابهام 1388 محسوب می شود.

 

کسی که جلوی شورای نگهبان بایستد، مفسد فی الارض است

Posted: 03 Sep 2012 05:23 AM PDT

عضو قرارگاه عمار:
جـــرس: یک عضو قرارگاه امنیتی موسوم به «عمار»، با اطلاق مجدد لفظ "فتنه" برای جنبش سبز گفت: "سران فتنه اعدام نمی‌شوند، چرا که سعه صدر نظام بالاست، اما نباید سطح این مطالبه در دانشگاه‌ها کم شود، باید مطالبه کرد تا در دادگاه حاضر شوند."

 

به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، علیرضا پناهیان شب گذشته در جمع دانشجویان بسیجی و مسئولان بسیج دانشجویی سراسر کشور که در دانشگاه فردوسی گردهم آمده بودند، یکی از راه های حکومت جهانی امام زمان را استفاده از رعب دانست و گفت: سخن رعب وقتی به میان می آید، جائیست که دیگر عقل و منطق کارساز نیست، وگرنه ما مشکلی نداریم که یک نفر برود در خانه اش یک بشکه عرق بخورد. نمی توانیم به او کاری داشته باشیم. اما کسی حق ندارد با جهان بویژه جهان اسلام بازی کند. اگر دوبار با عاطفه حرف زدیم، بار سوم باید با رعب باشد.

وی تاکید کرد: رعب برخواسته از عشق شیعیان به امامشان و حق است، این را باید همه ببینند و بدانند. همه باید ببیند که بچه حزب اللهی ها و بسیجی ها هفتاد بار برای عشقشان کشته می شوند و زنده می شوند.


برخورد محکم امام زمان با یاران خطاکار
وی تاکید کرد:رعب برای همه جا کاربرد دارد، روایت است که اگر یاران امام زمان خطا کنند، حضرت محکم با آن ها برخورد می کند، این روایت ها را کسی نمی گوید، اما امام در دو مرحله یارانش را اعدام می کند، کسانی که یک بار پای رکاب حضرت بوده اند.

هر کس جلوی شورای نگهبان بایستد، مفسد فی الارض است
پناهیان گفت: امام خمینی می گوید کسی که جلوی شورای نگهبان بایستد، مفسد فی الارض است. می دانید که حکم حقوقی مفسد فی الارض چیست. مردم هم اگر در 9 دی شعار بدهند که سران فتنه اعدام شوند، شعار است؛ بین شعار و کار فرهنگی عمیق و استدلال تفاوت است.

مطالبه دانشگاه برای اعدام سران فتنه نباید کم سطح شود
پناهیان ادعا کرد: "در جلسه ای مخفیانه که در دوران اصلاحات برگزار شد و اخبار آن گوش به گوش به بیرون آمد، یکی از آن ها می گوید با این آشوبی که درست کرده ایم باید به خود رهبری حمله کنیم و او را بزنیم، این شخص همان کسی است که در دادگاه گفت: فلسطینی ها خودشان می خواهند اسرائیل را به رسمیت بشناسند، چرا ما کاسته داغ تر از آش شده ایم. این فرد جز همان گروهی است که می خواستند در جنگ آمریکا با عراق، به صدام کمک کنند. بیشتر از این نمی توانم مشخصات بدهم."

وی ادامه داد: یکی دیگر در همین جلسه می گوید که طرف رهبری نروید، چون طرفدارانی دارد که اگر حساسیتشان برانگیخته شود، نمی توانیم هیچ کاری بکنیم.

پناهیان در ادامه مدعی شد: این افراد بازی شان گرفته است، چگونه جرات می کنند با مملکت بازی کنند؟ می خواهند در مقابل ولایت بایستند؟ حاکمیت دینی را می خواهند تضعیف کنند؟ با هوس رانی نمی شوند کشوری را اداره کرد، خودی و غیر خودی ندارد.


وی ادعا کرد: سران فتنه اعدام نمی شوند، چرا که سعه صدر نظام بالاست؛ اما نباید سطح این مطالبه در دانشگاه ها کم شود، باید مطالبه کرد تا در دادگاه حاضر شوند.

عقلانیت و منطق سومین راه ایجاد رعب در دشمن
پناهیان گفت: زمزمه هایی از خارج کشور می شود که اگر زندانی ها را آزاد کنیم، انتخابات را قبول می کنند، اگر این اتفاق بیفتد ما در قیامت چه جوابی باید بدهیم؟ چرا از همان عقل و عقلانیت برای رعب استفاده نمی کنید؟ یکی از پایه های رعب، منطق و عقلانیت است.


این فعال اصولگرا گفت: طوری رفتار کنید که بگویند نمی توانند نظر شما را تغییر بدهند و منطق قوی دارید. باید از شدت عقلانیت و محبت از ما بترسند. سه راه ایجاد رعب این است که اولا افراد خائن ترسو هستند، دوم محبت و شدت علاقه به حقیقت و ولایت و سوم داشتن منطق و عقلاینت.

سهم ما از ایجاد رعب دشمن از ولایت فقیه چقدر است؟
وی افزود: ما چه سهمی از ایجاد رعب دشمنان از ولایت فقیه ایجاد کرده ایم، ما در ابراز محبت به ولی فقیه کم گذاشته ایم، در محبت به امام حسین کم گذاشته ایم.

می ترسم زمانی برسد که امام ظهور کند و جهان را بگیرد و ما ببینیم که مقدمه ظهور، امام حسین بوده و ما هیچ نقشی نداشته ایم.

دانشجوی روسی که از طریق یورونیوز امام حسین را شناخت
وی همچنین گفت: یک دانشجوی غیر مسلمان روسی را پیش من آوردند که می گفت من از یورو نیوز عزاداری ایران را دیدم و به امام حسین علاقه مند شدم.

پناهیان گفت: می دانید که وقتی حسین را در اینترنت جستجو می کنید، اول نام صدام می آید و بعدش پادشاه اردن و بعد باراک حسین اوباما و بعدش قمه زنی، اما این دانشجوی روسی سراغ امام حسینی رفته بود که در تلویزیون دیده بود. این دانشجوی روسی می گفت وقتی مداحی گوش می دهم از غمی که کسب می کنم، خوشحال می شوم.

چرا صدای خودتان را به اهل جهان نمی رسانید؟
وی افزود: نقش ما چیست؟ برای افزایش محبت باید معرفت را زیاد کرد، چرا صدای خودتان را به اهل جهان نمی رسانید؟ می خواهید کار ضد فتنه کنید، سایت و وبلاگ راه بیاندازید.

 

داور بی طرف نبود

Posted: 03 Sep 2012 05:17 AM PDT

گفتگو با عباس عبدی
قاضی به محض اینکه در مورد هر یک از دو طرف دعوا اظهار نظر کند از قضاوت ساقط می‌شود.   




الف. شما از ابتدا در جریان شکل گیری جبهه اصلاحات بودید و این روزها کم و بیش نقدهایی نسبت به این جریان دارید، در حال حاضر وضعیت کنونی این جریان را چطور می‌بینید ؟ اصلاح طلبان چه راهبردهایی برای انتخابات آینده دارند و چه طیف‌هایی در فضای اصلاح طلبی فعال اند و حرفی برای گفتن دارند؟

با این وضعیتی که وجود دارد هر فرد اصلاح‌طلبی به عنوان یک کنشگر سیاسی، بیش از آنکه تمرکزش به آینده جریان اصلاحات معطوف باشد، در درجه اول تمرکزش به آینده کل کشور است. وقتی قصد مقایسه دو جامعه را داشته باشیم به حساسیت‌های موجود در آن دو جامعه باید توجه کنیم. در یک جامعه اگر مادری بچه‌اش را بکشد، خبر آن تیتر همه رسانه‌ها می شود و رسانه‌ها به این موضوع و علل آن می پردازند اما در جامعه دیگر ده مادر بچه خودشان را می‌کشند ولی برای جامعه اهمیتی ندارد. معنای این موضوع این است که در جامعه دوم این موضوع اساساً عادی شده است. در جامعه کنونی ما اتفاقات مهم و زیادی می‌افتد که کسی به آن‌ها توجه نمی‌کند و به آن‌ها نمی‌پردازد، علت این نپرداختن هم آن است که مردم یا حساسیت خود را از دست داده‌اند یا در حال حاضر با مشکلات بسیار مهم‌تری درگیر هستند و این حسنی برای جامعه ما نیست. این حسن جامعه ما نیست که وضعیت تحریم‌ها، تولید و صادرات نفت و وضعیت سیاست خارجی کشور و نیز تورم و بیکاری و انواع فساد به اینجا رسیده است. حال در این میان سرنوشت اصلاح طلبان و غیر اصلاح طلبان چه اهمیتی دارد ؟ به همین دلیل از سرنوشت اصلاح طلبان مهمتر هم وجود دارد. آن چیزی که برای شخص خود من اهمیت دارد این است که سرنوشت اصلاح طلبان چگونه به سرنوشت کشور ربط پیدا می‌کند، یعنی آیا اصلاح طلبان می‌توانند به برون رفت از این سرنوشت کشور کمکی کنند یا خیر ؟ این سرنوشت، فقط وقتی که بتوانند وضعیت فعلی کشور را تغییر دهند برای من اهمیت دارد و اگر نتوانند کشور را از این وضعیت نجات دهند برای من سرنوشت آن‌ها هم اهمیتی ندارد.
این موضوع مانند وضعیت بحرانی یک کشتی و سرنشینانش است که اکنون خود کشتی درگیر امواج سهمگین است و حالا چند نفری هم در گوشه ای از این کشتی نشسته‌اند، اگر این چند نفر می‌توانند سرنوشت کشتی را تغییر بدهند و آن را از خطر غرق‌شدن برهانند و آن را به جای امن ببرند در این صورت سرنوشت و وضعیت آن چند نفر هم مهم است ولی اگر نتوانند اهمیتی ندارد و آنان هم با کشتی غرق خواهند شد. من به سرنوشت اصلاح طلبان فقط و فقط از این زاویه حساس هستم و در تمام گفت گو هایی که با دوستان مختلف دارم همواره این مسئله را متذکر می‌شوم که اگر این مملکت فردای روزگار با بحران‌های عظیم‌تری مواجه شد و نتوانست مسیر عادی خودش را طی کند، حق نداریم که همه چیز را گردن حکومت بیندازیم ما هم به نوبه خود مسئول هستیم هر چند مسئولیت حکومت بسیار بزرگ است.

اگر اصلاح طلبان به این وضعیت بی تفاوت باشند و در این وضع گامی برای کم کردن مشکلات برندارند ولو اینکه حکومت به آن‌ها پاسخ مثبت ندهد به نظر من بخشی از مسئولیت سیاسی اوضاع متوجه آن‌هاست. اما این عقیده را نیز دارم که نیرو و تشکیلاتی که می‌تواند مملکت را از این بحران خارج بکند در درجه اول، اصلاح طلبان هستند. اصلاح طلبان می‌توانند با اتخاذ خط مشی خاص خود، اوضاع کشور را به قبل از سال ۸۷ برگردانند و آن اوضاع مملکت را از این که هست نجات خواهد داد ولو اینکه احتمال دارد که حکومت به آن‌ها پاسخ مثبت ندهد.

الف. اما خود اصلاح طلبان نیز نسبت به قبل از سال ۸۷ وضعیت شان بسیار تغییر کرده است.

بله. اصلاح طلبان در سه سال گذشته با وضعیتی مواجه بودند که با راهبردهای قبلی‌شان تفاوت دارد، اینکه این راهبرد را خودشان انتخاب کرده‌اند و یا به آن‌ها تحمیل شده اهمیت اصلی را ندارد و اینکه خود آنان این وضع را مطلوب می‌دانستند و یا حکومت آن را تحمیل کرده یک مسئله فرعی است. مسئله اصلی این است که با ادامه این راهبرد نمی‌توان خطرات و مشکلات موجود کشور را کم و خنثی کرد. در این برهه زمانی، تنها بازگشت به سیاست پیش از سال ۸۷ اصلاحات که آن سیاست هم الزامات خاص خودش را دارد، جواب می‌دهد.
در حال حاضر اصلاح طلبان در سه گرایش عمده هستند: گروه اول اعتقاد راسخ دارند که باید به سیاست سابق برگشت و سه سال اخیر را روندی غیر طبیعی نسبت به گذشته می‌دانند.
گروه دیگر اعتقاد دارند که همین وضعیت کنونی را باید ادامه داد. گروه سوم هم در این میان معلق و حیران هستند و نمی‌دانند که چکار کنند و چه چیزی بخواهند، به این دلیل گاه به سمت گروه اول می‌روند و گاهی به سمت گروه دوم.

اگر من بخواهم در مورد آینده اصلاحات قضاوت کنم باید بگویم که بستگی به این دارد که کدام یک از دو گرایش اول پیروز می‌شوند و دست بالا را می‌گیرند، بخشی از این اتفاق به حکومت برمی‌گردد، حکومت نقش بسیار تعیین کننده ای در موفقیت هرکدام از این دو گرایش دارد. برخی از افراد در حکومت دوست دارند که گرایش دوم پیروز گردد یعنی همین مسیر سه ساله ادامه پیدا کند، مسلم است وقتی که این‌گونه دوست دارند مطابق این خاص خودشان نیز عمل می‌کنند.

مطمئن هستم که افرادی نیز در حکومت دوست ندارند که این وضع ادامه پیدا کند و خواهان آن هستند که گروه اول دست بالا را بگیرد، بنابراین هر چه فضا بازتر شود و نشانه‌ها برای حضور موثر و البته واقعی و نه صوری در انتخابات بیشتر گردد، دست گروه اول بالاتر قرار می‌گیرد. هر چند نمی‌خواهم تمام مسئولیت‌ها را متوجه حکومت بکنم، ولی من به عنوان یک کنشگر سیاسی که خودم طرفدار گرایش اول هستم، می‌گویم که حکومت اگر کاری به نفع کشور می‌خواهد بکند باید این گرایش را تقویت کند البته این کار از طریق بسط آزادی‌های بیان و مطبوعات و اجتماعات و نیز گشایش در امور دادرسی‌ها میسر است. اما وقتی به عنوان یک ناظر بیرونی به قضیه نگاه می‌کنم، متوجه این امر می‌شوم که اگر چنانچه فشار بیشتر گردد پاسخ‌ها هم به گرایش اول کمتر می‌شود.

در انتخابات هم هر سه گرایش رفتار خود را نشان می‌دهند و گرایش سوم هم نگاه می‌کند که واقعیت اجتماعی با کدام گروه و گرایش منطبق است و به سمت همان گروه می‌رود. الآن نمی‌توانم پیش بینی قطعی کنم گرچه معتقدم در چهار ماه گذشته گرایش اول قدرت بیشتری پیدا کرده و امیدوارم که رفتارهای حکومت باعث تضعیف این گرایش نشود هر چند اقدام موثری هم در جهت حمایت از آنان دیده نمی‌شود. این برای خود حکومت هم مطلوب نیست که ریزش‌هایی در کلیت نظام صورت گیرد. در هر حال خیلی اطمینانی به آینده ندارم که چه پیش می‌آید و اگر امروز انتخابات برگزار شود من همان سردرگمی انتخابات سال گذشته را می‌بینم و این سردرگمی برای خود حکومت هم خوب نیست. اما اگر روند چهار ماه گذشته(با سرعت بیشتری) ادامه پیدا کند و نظام هم چراغ سبزهایی جدی نشان دهد و یک نوع بازسازی در اصلاحات انجام گیرد، بسیار موثر است و وضعی که مملکت اکنون با آن درگیر هست تلطیف می‌شود و به احتمال فراوان از این وضعیت بیرون می‌آییم.

الف. آقای عبدی، یک نقش حکومت درباره مقدمات و ایجاد بستر آزادی بیان و آزادی احزاب و جریانات سیاسی است. اما بحث دیگر در مورد نسبت حاکمیت با شخصیت‌ها و فعالین سیاسی است، تا جایی که از رویکرد سیاسی حاکمیت استباط می شود نظام ضمن تکریم آزادی اما برای بازگشت برخی فعالین سیاسی جریان اصلاحات قائل به یک سری شروط است. مثلاً یکی از شرط‌هایی که برای فعالین سیاسی اصلاحات است این است که موضع صریح و روشن خود را نسبت به اتفاقات بعد از انتخابات سال ۸۸ اعلام کنند. نظر شما در این باره چیست ؟

اصل گذاشتن این شرط اشکال دارد چون این شرط هیچ مبنای قانونی ندارد و اختلافات بر سر همین شرط است. نظام باید بر اساس قانون رفتار بکند و اگر بخواهد بر اساس قانون رفتار بکند، وضع آزادی بیان این نخواهد بود که الان هست، آزادی بیان بسیار گسترده خواهد بود. چرا ؟ جواب این موضوع خیلی روشن است برای اینکه این سیستم در سال‌های گذشته همین قوانین را داشته است و آزادی بیان هم بسیار گسترده بوده است. نمی‌شود هر روز از فلان شورای و یا جای دیگر برای سایت‌ها و روزنامه‌ها دستورالعمل بنویسند که این‌طور ننویسید و یا این‌طور بنویسید این با آزادی بیان قانونی اختلاف فاحش دارد.

بنابراین اصل شرط و شروط گذاشتن به لحاظ منطقی و قانونی ایراد دارد. اما این مساله به لحاظ سیاسی هم اشکال دارد. سیستم چه جایگاهی دارد که این شرط را بگذارد، مگر حضور در انتخابات امتیاز است که می‌خواهد به این عده بدهد که برای آن‌ها شرط می‌گذارد؟ اگر سیستم نیازی به حضور این افراد ندارد می تواند همین‌طور ادامه بدهد و برود. چرا این سیستم در مذاکرات هسته ای و خیلی امور دیگر اجازه می‌دهد که خارجی‌ها برای بازدید می‌آیند و خیلی کارهای دیگر می‌کنند تا اعتماد جلب کند اما هنگامی که نوبت به مردم خودش می‌رسد ده‌ها شرط و شروط می‌گذارد که این کار نکنید و آن کار را بکنید.

مواضع من در رابطه با انتخابات سال ۸۸ کاملاً با بقیه فرق می‌کند، اما این شرط گذاشتن را روحیه‌ی درستی برای سیاست نمی‌دانم، چون به لحاظ قانونی هم این شرط گذاشتن مشکل دارد.

الف. منظور از شرط گذاشتن، شرط سیاسی است نه قانونی. نظام باید به این سطح از اعتماد برسد که جریان اصلاحات پس از سال ۸۸ در چه نقطه ای ایستاده است و با گذشت دو سال از آن ماجرا چه رویکری نسبت به آینده دارد.

از لحاظ سیاسی دو پاسخ برای این مساله وجود دارد. صرف نظر از اینکه وقتی عده ای در انتخابات شرکت می‌کنند به رفتار گذشته خود انتقاد دارند. از طرفی هنگامی که حکومت اجازه چنین حضوری را بدهد آن هم نقدها به عملکرد گذشته‌اش را قبول دارد.

اما اگر شخصی بخواهد از بیرون و منصفانه به انتخابات سال ۸۸ نگاه کند، این‌طور نیست که به یک طرف نمره صد بدهد و به طرف دیگر نمره صفر، اصلاً چنین چیزی نیست. من موافق منتقدین موجود نتایج انتخابات ۸۸ نیستم اما در آن طرف هم خیلی چیزها می‌بینم که حتی نمی‌توانند به یک بخش آن جواب دهند. بنابراین هر دو طرف مقصر هستند و اگر قرار است نسبت به گذشته بازنگری صورت گیرد، هر دو طرف باید بازنگری در کارهای خود بکنند، اما هر دو طرف این را نمی‌گویند، ولی قادراند که بازنگری را در عمل انجام دهند. نکته کلیدی‌تر اینکه، کسی که قرار است علیه سال ۸۸ موضع گیری کند شرکت این فرد در انتخابات به درد حکومت نمی‌خورد و باید به این موضوع توجه کرد. ضمن اینکه از کی تا حالا حکومت با آدم‌ها این‌طور برخورد برخورد کرده است. این همه آدم که اتهامات گسترده دارند اما هر روز پستی بالاتر می‌گیرند نمونه‌اش همین آقای مرتضوی، چه کسی به اتهامات وی رسیدگی کرد؟ ولی وقتی نوبت دیگران که می‌شود بدون هیچ اتهامی، درخواست رسیدگی می کنند. این نحوه برخورد سیاست، اساساً بن بستی است که جامعه را درگیر خود کرده است.

بنابراین صرف شرکت در انتخابات، خود نوعی بازنگری است . کسی که سابقاً گفته بود در انتخابات تقلب موثر شده، با شرکت در انتخابات به طور ضمنی در عقیده‌اش تجدید نظر کرده است. این عین بیع فضولی است، الآن این ضبط صوت مال شماست، من می‌توانم این را به کس دیگری بفروشم اما این بیع نافذ نیست، اما اگر شما این را در دست دیگران دیدید و سکوت کردید نافذ می‌شود چون این بیع را به طور ضمنی پذیرفته و موافقت خود را اعلام کرده‌اید. گر چه هیچ‌گاه موافقت خود را اعلام نکردید اما ضمنی‌اش هم کفایت می‌کند. در بحث انتخابات هم همین‌طور است، چه کسی که وارد فضای انتخابات می‌شود و چه کسی که اجازه ورود را می‌دهد هر دو به طور ضمنی چیزهایی را پذیرفته‌اند. در ضمن قرار نیست در سیاست تمام مسائل گذشته حل گردد تا یک اقدام جدید انجام گیرد، اگر این طور بود سیاست به بن بست می‌رسید. ما در عمل بسیاری از مسائل گذشته را حل نمی‌کنیم و تمام هم نمی‌کنیم و نادیده می‌گیریم چون می‌خواهیم زندگی کنیم.

الف. اما رایی که آقای خاتمی داد علیرغم همه انتظارات از سوی جامعه به عنوان بازگشت پذیرفته نشد. شاید یک دلیل آن این بود که جناب خاتمی بعد از رای دادن باز مواضع اختلاف برانگیز و مبهم اتخاذ کرد.

از طرف جامعه صحبت نکنیم بهتر است، صحبت شما جوری است که انگار نبض و اختیار جامعه در دست شماست و از طرف آن صحبت می‌کنید، در این بین هیچ کسی هیچ نظر سنجی از طرف جامعه نکرده که شما این را می‌گویید. فرض کنید که هیچ کس آقای خاتمی را قبول نداشته باشد، نهایت اینکه در انتخابات رای نمی‌آورد اینکه مسئله ای نیست یا ممکن است کاری انجام دهد که برای مردم جذابیتی نداشته باشد و مردم به او رای نمی‌دهند. اما در مورد انتخابات سال ۸۸ آنقدر که شما می‌گویید همه مسائل روشن است، روشن نیست. باز می‌گویم مواضع من با آقایان فرق می‌کند و یک سری مسائلی برای من روشن هست ولی برای دیگرا نه.

الف. موضع خودتان رو بگویید ؟

موضع من دو طرفه است من قبل از انتخابات برای دوستانم نوشتم که اگر در انتخابات شرکت کنید و ادعا کنید که در انتخابات تقلب می‌شود، این موضوع از دو حال خارج نیست یا تقلب می‌شود و یا نمی‌شود ولی شما هیچ راهی برای اثبات و یا رد ادعای خود ندارید و فقط لذعل برای خودتان معتبر خواهد بود. این مشکلی است که حکومت هم با آن درگیر است و حتی اگر یک انتخابات سالمی برگزار شود چون راهی برای اثبات و یا رد این موضوع ندارد فقط خودش مجبور به پذیرش و یا رد آن ادعا است. من یا شما چه موقع می‌گوییم یک انتخابات سالم یا متقلبانه است ؟ وقتی که اگر تقلب شد بتوان اثبات کرد که تقلب شده یا اثبات بکنید که تقلب نشده است، اما اگر شیوه ای در رد یا اثبات این موضوع نداشته باشیم بر اساس همین ظن و گمان باید اظهار نظر کرد. به دوستان خودم نوشتم شما وارد انتخاباتی می‌شوید که اگر تقلب نشود و ببازید یک مشکل هست و اگر تقلب شود و ببازید یک مشکل دیگر، هیچ‌کدام راهی برای اثباتش ندارید. بنابراین قضیه آنقدر روشن نیست که بخواهیم در موردش اظهار نظر قطعی کنیم ولی این برای خود آدم‌هایی که ادعای تقلب و یا رد آن را دارند روشن است. درباره شرط و شروط گذاشت هم بگویم که استدلال گروه دوم اصلاح‌طلبان هم که خواستار ادامه روند و راهبرد کنونی هستند هم مانند حکومت است، آن‌ها هم می‌گویند که حکومت باید مواضع خود را در مورد انتخابات سال ۸۸ رسما اصلاح کند و تا موقعی که اصلاح نکند ما شرکت نمی‌کنیم. در واقع استدلال دو طرف شبیه به هم هست فقط جای این‌ها متفاوت است.

الف. دو طرف هم وزن نیستند. برای نظام هنوز ابهام وجود دارد که جریان موسوم به اصلاحات امروز چه خط و مرزی با جریان سبز دارد و چه برخوردی باید با آنها داشته باشد. پیش خودش فکر می کند که آگر این‌ها را بپذیرم نکند این گروه همان گروه قبلی باشد که اتفاقات سال ۸۸ را رهبری ‌کرد و حوادث امنیتی گذشته مجددا تکرار شود.

به نظرم این ابهام نظام منطقی است و این اصلاح طلبان هستند که باید نظام را از این نگرانی خارج سازند.

این ایراد درست هر چند دو طرفه است و حکومت هم می‌خواهد اعتماد و تضمینی داشته باشد ولی اعتماد و تضمین با حرف درست نمی‌شود. من این موضوع را کاملاً قبول دارم و معتقد هم هستم که این اتفاقی که افتاده منجر به ایجاد فاصله بین دو طرف شده است. اما این‌طور نیست که این یک طرف این فاصله را طی کند تا برسد به دیگری، اگر این کار را بکند موجودیت خودش را از بین می‌برد، شاید بهترین شکل این باشد که هر دو طرف گام‌هایی را بردارند تا به هم برسند. آنچه تعیین کننده این اعتماد است توازن قدرت است. ولی به نظر من افتخار برای کسی است که گام اول را بر می‌دارد ولی در سیاست بعضی‌ها فکر می‌کنند که هر کدام که گام اول را بر دارد از موضع ضعف او است. من به عنوان کسی که در جریان اصلاحات هستم همیشه به دوستان پیشنهاد می‌کنم که شما گام اول را بردارید ولو اینکه طرف مقابل گامی برندارد، و حتی گام دوم را بردارید و اعتماد به نفس داشته باشید و این کار را انجام بدهید اما به عنوان یک ناظر بیرونی که نگاه می‌کنم می‌بینم که به طور طبیعی این طرف وقتی گام دوم را بر می‌دارد که طرف مقابل هم یک گام برمی دارد.اگر طرف مقابل گامی برندارد برداشتن گام دوم برای این طرف خیلی سخت می‌شود و گام سوم کلاً برداشته نمی‌شود. اگر هر دو طرف برداشتن این گام‌ها را برای پیشرفت و منافع کشور لازم و مفید می‌دانند باید پیش قدم شوند .هر کدام که اعتماد به نفس و شهامت آن را دارند، گام اول را بردارد.آن موقع ناظران بیرونی فشار می‌آورند که طرف دیگر هم گام خودش را بردارد. فاصله طرفین در حال حاضر بیش از ۲۰ گام است و لذا برداشتن یک گام و دو گام مساله‌ای را ایجاد نمی‌کند.

الف. اما به نظر مسئله بالاتر از شهامت و ایثار و از خود گذشتگی است. اتفاقی که اکنون در حال وقوع است این است که حاکمیت و جامعه اصلا نمی داند که جریان اصلاحات تمایل دارد به سمت آن ها بیاید و یا قصد دارد به سمت دیگری برود؟

این حرف شما هم درست است هر چند موضوع دو طرفه است، دلیل این امر به خاطر قطع رابطه است، این قطع رابطه هم فقط مختص این طرف نیست و بارها هم مطرح شده است. این اتفاقاتی که در این سه سال رخ داده رابطه‌ها را قطع کرده است، رابطه‌ها که قطع شد خودش عوارض زیاد دیگری دارد. فرض کنید اگر من با شما ارتباط داشته باشم شما وقتی از من حرفی می‌شنوید راحت‌تر می‌توانید در مورد حرف من قضاوت کنید و این که منظور من چه بوده است. اما وقتی هیچ رابطه ای نباشد به ناچار به بدترین شکل تفسیر و توجیه می‌کنید، بهبود شرایط را نمی‌توان به حل همه این‌ها منوط کرد همان‌طور که گفتم بین طرفین مثلاً بیست گام فاصله هست و مشکلی پیش نمی‌آید که هر کدام از طرفین یک یا دو گام بردارند و هر موقع که خواستند می‌توانند به عقب برگردند بدون اینکه اتفاقی بیفتند. بنابراین در آشتی‌ها این مسئله است که چه کسی گام اول را برمی‌دارد.

اگر من جای حکومت باشم و این سؤال برای من مطرح باشد و بخواهم بدانم که موضع شما نسبت به من چیست یک راه آزمون آن این است که گام اول را برمی‌دارم و منتظر واکنش طرف مقابل می‌شوم که چه برخوردی می‌کند. اگر شما تندتر و رادیکال‌تر شدی و طلبت بالاتر رفت می‌فهمم که این اهلش نیست و گامم را به عقب برمی‌گردانم. اما اگر طرفم پاسخ مثبت داد می‌فهمم که اصلاً قضیه این‌طور نیست. بنابراین برداشتن گام را منوط به پاسخ به این پرسش نکنیم، فاصله‌ها آنقدر زیاد است که با برداشتن یکی دو گام کسی چیزی از دست نمی‌دهد.

الف. آقای عبدی، کسی که موضع اش فتنه و تقلب باشد چطور می تواند در انتخابات بعدی شرکت کند؟ چطور انتظار دارید که نظام اینها را بپذیرید حال آنکه ممکن است مجدد حوادث ۸۸ تکرار شود.

بگذارید در این مورد به موضع آقای خاتمی اشاره کنم، آقای خاتمی حتی اگر معتقد باشد که در انتخابات تقلب شده، بر اساس موضع سیاسی که دارد شرکت می‌کند. مگر آقای خاتمی در مجلس هشتم با آقای کروبی در مورد بی‌اعتباری انتخابات نامه ننوشت و بعد هم در انتخابات بعدی شرکت کرد؟ خوب چرا قبلا پذیرفتند که ایشان این موضع را علیه اعتبار انتخابات بگوید و باز هم شرکت کند؟ بنابراین بیایید این‌طور به قضیه نگاه نکنیم، این‌گونه نگاه کنیم که ایشان شرکت کند و سعی کنیم زمینه‌ها را طوری فراهم کنید که اتفاقات سال ۸۸ رخ ندهد. این‌ها پیش‌شرط حضور انتخاباتی نیست اما در آن زمان(فعالیت انتخاباتی) اگر به عنوان یک شهروند بخواهید بدانید که موضعشان در مورد مسائل سال ۸۸ چیست می‌توانید سوال کنید و او مجبور است که پاسخ بدهد و مواضع خود را تصحیح کند. این مشروط به حضور و یا عدم حضور نیست. شما به عنوان شهروند، هنگامی که می‌خواهی رای بدهی از آقای X و یا Y که نامزد شده بپرسید که موضع خودش را در رابطه با آن مسئله بگوید و بگویی اگر پاسخ ندهی به تو رای نمی‌دهم و این حق شماست که موضع وی را بدانید و وی باید موضع اش را بگوید.
اتفاقاً کسی که وارد انتخابات شود و بگوید که در انتخابات سال ۸۸ تقلب موثر شده، اگر عقیده وی هم بر همین اساس باشد و بخواهد این عقیده را بگوید، اینجا گیر می‌افتد چون بلافاصله خواهند گفت پس چرا در این انتخابات شرکت کردی ؟ بنابراین قضیه قابل حل است. هر کسی قصد شرکت در انتخابات را داشت شما به عنوان خبرنگار می‌توانی در مورد موضع اش نسبت به آن قضیه بپرسی که چیست ؟ اما در این بین حکومت نمی‌تواند تعیین شرط بکند. با فرض اینکه من در انتخابات نامزد شدم شما می‌پرسی که موضع ات چیست ؟ اگر گفتم تقلب شده، خوب شما می‌پرسی که چرا اکنون شرکت کردی مگر این سیستم فرق کرده و یا باز می‌خواهی دعوای بعد از آن رخ دهد ؟ و اگر نتوانم پاسخی درست دهم و شما را قانع کنم، خود این موضوع باعث عدم رای آوردن من می‌شود، حضور که ترسی ندارد مهم رای آوردن است.

من معتقدم در آن شرایط همه می‌توانند سؤال‌های خود را مطرح کنند، اصلاً بگذارند افراد در تلویزیون صحبت کنند و بگویند موضع آنان چیست. مطمئن باشید حتی اگر فردی عقیده‌اش بر تقلب باشد چون پاسخ رفتاری وی عدول ضمنی از این عقیده است به توجیه‌کاری خواهد افتاد.

الف. شما ابتدای صحبتتان گفتید که جریان اصلاحات از سال ۸۷ دچار تغییر و دگرگونی شده است. این موضوع را در مقاله "مقدمه ای بر نقد اصلاحات" هم گفته بودید. در آنجا به مجموعه ای از مسائل سیاسی و تاریخی اشاره می‌کنید که روی هم اثر می‌گذارند تا راهبرد جریان اصلاح طلبی تغییر یابد. این عوامل سیاسی و تاریخی که باعث تغییر راهبرد اصلاحات شده‌اند چه عواملی هستند و اینکه چرا این تغییر راهبرد را از سال ۸۷ می‌دانید؟

من باید عین آن جمله ای که در آنجا هست را ببینم که بتوانم در مورد آن اظهار نظر کنم ولی به طور کلی جواب شما را می‌دهم. به نظر من ورود به انتخابات با انحصار هدف در رای آوردن و تغییر رییس دولت، عدول از موضع اصلاحات بود، من در سال ۸۷ معتقد بودم که اصلاحات نباید از موضع رای آوردن در انتخابات حضور یابد چون شرایط موازنه قوا را ندارد و این جز اینکه به بحران منجر می‌شود نتیجه ای دیگری نخواهد داشت. و این اعتقاد را مکتوب به دوستانی که فعال بوده‌اند دادم که از این موضع (یعنی رای آوردن در انتخابات ) کسی نمی‌تواند وارد انتخابات شود. انتخابات سال ۸۸ باید به عنوان عرصه ای باشد که حضور فعال داشته باشیم و منتظر بمانیم که موازنه قوا ایجاد بشود، بنابراین گفتم که مسیری را که طی می‌کنید، احیاناً به تبعاتی منجر می‌شود و تبعاتش را بعد از انتخابات سال ۸۸ شاهد بودیم و آن تبعات متناسب با مطلوبیت‌های اصلاحات نیست. بنابراین نتیجه می‌گیریم که آن مقدمات هم متناسب با آن سیاست اصلاحی نبوده و آن مقدمات اشکال داشته است. اگر دوستان در نتایج تحلیل‌های خود اشتباه کردند که هیچ، اما اعتقاد دارم که این نتایجی که اتفاق افتاد کاملاً قابل پیش بینی و قابل فهم بود.

الف. حوادث پس از انتخابات و سال ۸۸ قابل پیش بینی بود ؟

بله کلیت آن اتفاقات (فارغ از جزییات آن) قابل پیش بینی و از لحاظ تحلیلی قابل فهم بود. بنابراین اگر چنانچه قابل فهم بود باید از مقدمات آن پرهیز می‌شد.

الف. چطور قابل پیش بینی و فهم بود؟

سال ۸۸، اصلاح طلبان چه رای داشته باشند و چه رای نداشته باشند سالی نبود که برای رای آوردن وارد انتخابات شوند، اعتقاد من این بود و به دوستان گفتم که شما برای اینکه رای داشته باشید باید شعارهایی بدهید که فراتر از تحمل ساخت حقیقی قدرت باشد و این به تنش منجر می‌شود. اما اگر بخواهید شعارهایی بدهید که متناسب با وضعیت موجود و حقیقی قدرت و حکومت است رای نمی‌آورید. اگر سطح شعارهایتان را تنزل دهید می‌گویند آقای احمدی نژاد بهتر از آقای خاتمی می‌تواند این کارها را بکند. اگر سطح شعار و مطالبات خود را تنزل دهید و نیروی خود را برای این شعارها بسیج کنید رای نمی‌آورید. برای رای آوردن چاره ای جز این ندارید که این سطح را بالا ببرید ولو اینکه در سطح ساخت حقوقی باشد. در سطح ساخت حقوقی می‌توانید این شعارها را بدهید اما در ساخت حقیقی این اجازه را به شما نمی‌دهند. این شکافی بود که به وجود می‌آید و منشأ بحران خواهد شد. بعد هم تحلیل من این بود که اگر شما رای نیاورید از دو حالت خارج نیست: یا رای نداشتید و نیاوردید و یا رای داشتید و رای شما خوانده نمی‌شود.

در هر دو صورت هیچ ابزاری برای سنجش هیچ‌کدام از این دو حالت وجود ندارد. ابزار مستقلی وجود ندارد و تنها ابزار شورای نگهبان است که آن هم تایید همان وضع را می‌خواهد بگوید. بنابراین حتی اگر رای نداشته باشید چاره ای جز این ندارید که بگویید تقلب شده چون با تحلیل و انگیزه رای‌آوری جلو آمده‌اید، حتی اگر واقعاً تقلب شده حکومت که نمی‌پذیرد و آن هم مسیر خودش را جلو می‌برد.

در اینجا شکاف غیر قابل جبرانی پیش می‌آید در نتیجه بحران‌ها خود را نشان می‌دهد. به همین دلیل معتقد بودم که حضور در انتخابات از موضع اصلاح طلبی با هدف رای آوردن و طریقیت داشتن در انتخابات امکان پذیر نیست. بنابراین دوستان باید تا ۴ سال بعد دور اینکه کسی غیر از آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود را کلاً خط بکشند و به انتخابات از جنبه موضوعیت نگاه کنند تا چهار سال بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد و خود را برای آن آماده کنند. بنابراین این را عدول از سیاست اصلاح طلبی می‌دانستم. سیاست اصلاح طلبی انتقاد از حکومت و کوشش برای اصلاح آن است ولی نه در حدی که به تقابل بیانجامد، تقابل هم نه اینکه شما بگویید کار ما اشکال نداشته و یک کار منطبق بر حقوق بوده است تقابل یک امر واقعی است که در صحنه عمل رخ می‌دهد.

الف. یعنی شما اعتقاد داشتید جریان اصلاحات در آن زمان برای پیشبرد اهداف خود از طریق ورود به قدرت و رای آوردن نباید عمل می کرد.

در نهایت قطعاً باید از این طریق عمل بکند اما این طریق یک مقدمات دیگری لازم دارد که باید آن مقدمات فراهم باشد و آن مقدمات موازنه قوا است. موازنه قوای جنبش اصلاحات رای کاغذی نیست، در بطن جامعه و ساخت قدرت هم باید باشد. جنبش اصلاحات از سال ۸۷ حتی اگر رای هم داشت با ساخت قدرت موازنه کافی نداشت.

الف. یعنی نقطه شروع نباید انتخابات باشد؟

بله. انتخابات باید نقطه پایان باشد.

الف. در جایی گفته بودید که بدترین اقدام برای یک کنشگر سیاسی این است که یک بار به نعل بزند و یک بار به میخ و اینکه شتر سواری در فضای سیاسی دولا دولا نمی‌شود. الآن هم در جریان اصلاحات به نوعی یک نوع ابهام نسبت به عملکرد، مواضع و راهبردهای آن‌ها وجود دارد. اشکالی که برای یک کنشگر سیاسی می دانستید به آینده مبهم جریان اصلاحات هم مربوط می شود؟

این ابهامی که شما می‌فرمایید بخشی از آن خودخواسته نیست. یک وقت شخصی به طور آگاهانه یک دوگانگی راهبردی را انتخاب می‌کند و به شیوه نا روشن، مواضع خودش را انتخاب می‌کند. یک وقت دیگر مجموعه ای با این وضعیت مواجه می‌شوند و هنوز تصمیم نگرفته‌اند که به کدام سمت بروند. وضعیت اصلاحات از این نوع اخیر است. شما با یک فرد یا جبهه‌ای مواجه نیستید که تصمیم دارد دوگانه رفتار کند و هر روز، خودش را یک جور نشان دهد و چنین رفتاری را به نفع خودش بداند. این وضع مثل وضع دانشجویی می‌ماند که قصد انتخاب رشته را دارد و بین انتخاب دو رشته متفاوت حیران است و نمی‌تواند یکی را انتخاب کند اگر این شخص را به حال خود رها کنیم بعد از مدتی یک رشته را انتخاب می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که کدامیک بهتر است و یا اینکه در آخر قرعه و سکه می‌اندازد دیگر بدتر از این حالت که نیست! یک وقت دیگر هم هست که شما به عنوان یک عنصر بیرونی می‌توانید به این فرد کمک بکنید که یکی از این دو رشته را انتخاب کند.

وضعیت کل جریان اصلاحات به نظر من به خاطر این است که بین گرایش به اصلاح طلبانه قبلی و اوضاعی که در سه سال اخیر به وجود آمده، مانده‌اند. البته مواضع برخی از این‌ها روشن است مثلاً برای خودم کاملاً روشن است. ولی ما تنها با فرد سروکار نداریم و کل جریان را نگاه می‌کنیم. همان‌طور که ابتدای صحبت گفتم این کفه به سمت گروه اول می‌رود ولی روند این کفه فقط درون زا نیست و متأثر از متغیرهای بیرونی و خارج از خودش هم خواهد بود. ممکن است یک سری اتفاقاتی در کشور بیفتد و این‌ها روی یکی از دو طرف دیگر حساب بیشتری کنند.

به همین دلیل فکر می‌کنم چون متغیر خود اصلاحات آنقدر قدرت ندارد که این را انتخاب کند، حکومت می‌تواند ببیند منفعت‌اش در چیست اگر منفعت این است که اصلاح طلبان راه این سه ساله را بروند با انسداد بیشتر گروه دوم را تقویت کند اگر منفعت آن تقویت گروه اول باشد می‌تواند رفتارهایی بکند که گروه اول تقویت شود.

الف. رایی که آقای خاتمی در مجلس نهم داد می توانست زمینه را برای بازگشت اصلاح طلبان باز کند. من به عنوان یک فعال رسانه ای اجساسم این بود که رای آقای خاتمی شرایط بازگشت اصلاح طلبان را مهیا می کند. اما این رای و فضای اعتمادی که ایجاد کرده بود خیلی دوام نداشت. بعد از مدتی مجددا دیدیم که ایشان خیلی بنای گام اعتماد ساز و روشن‌تر کردن مواضع را ندارد و دیدارها و سخنرانی‌های وی ابهام آفرین بود. چه تحلیلی از این رفتار دوگانه دارید؟

این دوگانه نیست اتفاقاً ماجرا عکس آن چیزی است که شما می‌گویید. آقای خاتمی رای داد، اولین کاری که حکومت باید در پاسخ این عمل آقای خاتمی انجام می‌داد این بود که محدودیت استفاده از نام ایشان را در مطبوعات بردارد هر چند آن محدودیت هم غیرقانونی است. چرا یک روزنامه نمی‌تواند خبر مربوط به آقای خاتمی را بزند؟ ایشان در مورد زندانیان سیاسی صحبت می‌کند مگر قبلا هم که در حکومت بود در مورد زندانیان صحبت نمی‌کرد. ولی در کل ممکن است انتظارات طرفین از همدیگر درست نباشد اما این انتظارات در گام‌های بعدی خودش را نشان می‌دهد. به نظرم رای آقای خاتمی اثر خود را گذاشت و اتفاقی اصلاحی که گفتم را در این چهار ماه می‌بینمیم، تا حدی ناشی از این رای است. این‌طور نیست که مشکلات یک شبه حل شود و این فاصله و نقار نه تنها برای هر دو طرف نفعی ندارد برای اشخاص ثالث که مردم هستند هم نفعی ندارد. باید از خود گذشتگی کنند و مسیر را تصحیح کنند و جلو بروند.

الف. برداشتن این فاصله و نقار بدون توجه به اینکه مقصر اصلی این اختلاف چه کسی بوده است جفا به تاریخ و آیندگان نیست؟

هر دو مقصر بودند، یکی کمتر و یکی بیشتر، کیفیت کار فرق می‌کند. کیفیت تقصیرات دولتی با تقصیرات غیر دولتی فرق می‌کند. من بارها در مطالبم نوشتم حتی اگر تقصیر کمتر متوجه من باشد من خودم را بیشتر سرزنش می‌کنم از کسی که تقصیرات بزرگ‌تر بر گردنش است. لذا اگر به عنوان یک اصلاح طلب بخواهم صحبت کنم می‌گویم که اصلاح طلبان باید تقصیرات خودشان را درست کنند حکومت هم همین است که هست اصلاح طلبان باید در درجه اول تقصیرات و اشتباهات خود را برطرف کنند حتی اگر به عنوان یک ناظر تقصیرات جکومت را سنگین‌تر بدانم.

الف. ماجرا مثل این است که یک نفر بیاید و به ناموس و مال و جان طرف دیگر تعرض کند و طرف مقابل هم برای دفاع از خودش بجای اینکه پلیس خبر کند مشتی و یا سیلی حواله طرف کند. به نظر شما اگر شخص ثالثی وارد شود و بگوید هر دو مقصرید و از طرفین بخواهد که از همدیگر عذرخواهی کرده و روی هم را ببوسید، این ادم عاقل است؟

به عنوان ناظر اگر بخواهم صحبت کنم باید گفت که ماهیت تقصیرات حکومت حقوقی‌تر و مسئولیت آورتر است تا ماهیت تقصیر افراد. از سوی دیگر باید دو اتفاق سیاسی و حقوقی را از هم تفکیک کنیم. مثلاً درباره مثالی که شما زدید اگر چنانچه کسی اکنون اموال شما را بدزدد، شما باید به دادگاه مراجعه کنید و دادگاه هم رسیدگی می‌کند و شما هم می‌گویید که دادگاه باید از لحاظ حقوقی رسیدگی کند. اما در حوزه سیاسی قضیه این‌طور نیست چون در حوزه سیاسی، یک مرجع ثالث نداریم. در حوزه سیاسی اگر بخواهیم همه چیز به حق و حقوق برسد اولین دعوا، سال‌های سال ادامه پیدا می‌کند و حل هم نخواهد شد. در حوزه سیاسی بحث این است که چگونه رفتار کنیم که آلام و دردهای مردم کمتر شود. مشابه این استدلال شما هم در بین طرفداران سبز رادیکال هم وجود دارد، تا حرفی بزنی می‌گویند ندا فلان شد و یا سهراب آن طور شد و این یکی این‌طور شده و آن یکی آن طور و تا خون این‌ها فلان نشود ما شرکت نمی‌کنیم.

من بارها گفته‌ام ۴۰ نفر کشته شدند طرفداران این استدلالها تا کشته‌ها را به ۴۰ هزار نفر نرسانند آرام نمی‌شوند. کدام جایی هست که عدالت را به طور کامل برقرار کند؟ در حوزه سیاست نمی‌توان این‌گونه عمل کرد، یک کسی در خیابان کاری کرده قاضی و پلیس وجود دارد و رسیدگی می‌کند اما در سیاست چنین نیست.

الف. آقای عبدی دعوای سیاسی نبود دعوا تخلف قانونی بود و اینکه اصلاح طلبان حاضر نبودند داوری طرف را بپذیرند.

داور بی طرف نبود آقای محترم. نمی‌توان مسئله را به این داور ارجاع داد، آقای جنتی خودش طرفدار آقای احمدی نژاد بود و از ابتدا موضع گیری داشتند به همین دلیل اعتبار این قضیه را از بین برد. شما باید اولین سؤالتان همانی باشد که من برای دوستان نوشتم که: اول باید به حکومت گفت که یک مرجع بی طرف برای انتخابات بگذارد که وقتی گفت رای این است با یک رای بالا و پایین همه دهنشان را ببندند و برایش کف بزنند.

الف. اما اصلاح طلبان می‌دانستند. اگر قبول نداشتند چرا وارد بازی شدند؟ این داور که شب انتخابات تعیین نشده بود.

این ایراد وجود دارد، این همان ایرادی است که من هم به دوستانم می‌گیرم. اما این حقی را بر حکومت ایجاد نمی‌کند این ایراد را به حکومت هم می‌توان نسبت داد که شما این رفتار را در برخی اعضای شورا از ابتدا می‌دانستید چرا یک طرفدار را ناظر انتخابات گذاشتید.

الف. اما حکومت این حرف را قبول نمی‌کند که ناظرش طرفدار یک کاندیدا بود!

چرا قبول نمی‌کند مگر می‌شود که قبول نکند آقای جنتی و آقایان دیگر خودشان می‌گفتند ما طرفدار فلانی هستیم.

الف. هر کسی اعتقاد و انتخابی برای خودش دارد اما ممکن است اخلاقی و بی‌طرفانه عمل کند.

مگر می‌شود. ببینید قاضی به محض اینکه در مورد هر یک از دو طرف دعوا اظهار نظر کند از قضاوت ساقط می‌شود. وقتی کسی نمی‌تواند جلوی این اظهار نظر خودش را بگیرد حتی اگر چنین گرایشی داشته باشد، چطور می‌تواند بیطرف نظارت کند؟ من این ایراد شما را قبول دارم اما این ایراد باعث تایید طرف مقابل نمی‌شود.

الف. دلیل بر تایید طرف نمی‌شود اما این دلیل نمی‌شود که بعد از بازی، بازی را به هم بزنیم!

این همه ما به دادگاه رفتیم، در دادگاه از خود دفاع می‌کنیم و دادگاه را می‌پذیریم و می‌دانیم که قاضی جهت گیری دارد و غیر عادلانه حکم می‌دهد چکار کنیم، چاره ای نداریم من نمی‌توانم به دادگاه دیگری بروم این دادگاه و قاضی را برای من گذاشته‌اند.

الف. این چیزی که شما می‌گویید دعوای سیاسی است اگر شما بگویید که این حکمی که صادر شده را قبول ندارم درست است. اما دلیل نمی شود که با این بهانه در خیابان قشون کشی کنیم و مردم را به جان هم بیاندازیم.

من مخالف حضور خیابانی بودم و هستم، معتقدم که اگر افراد را به خیابان فرا می‌خوانید و نتوانید کسی را کنترل کنید نباید این کار را بکنید. انقلاب که شد، در ۱۷ شهریور مردم را به رگبار ژ۳ بستند آن موقع گفتند سه هزار نفر ولی صد و چند نفر کشته شدند ولی آن کسی که آن زمان مردم را به خیابان اورد اجازه نداد مردم اسلحه دستشان بگیرند و بعد از آن هم برای سربازها با خود گل بردند، اما کسی که مردم را با روزه سکوت به خیابان بیاورد و آخرش به جای دیگر می‌رسد حق ندارد این کار را بکند برای اینکه کاری می‌کند که کنترل آن را ندارد و انتقاد های من از این جنس است.

من همین انتقاد شما را هم گفتم که مرجع قضاوت نهایی انتخابات شورای نگهبان است و بدانید این همان شورای نگهبان با همان سابقه است حواس خود را جمع کنید و باید این را بپذیرید.

الف. آقای عبدی شما به عنوان یک فعال سیاسی در آن ایام کاری کردید که جلوی این قضایا گرفته شود؟

همانطور که گفتم موافق این گونه حضور خیابانی نبودم، اصلاً قبل از آن هم با آمدن آقای خاتمی هم موافق نبودم و مکتوب به دوستان گفتم که این حضور شما در انتخابات مشکل درست می‌کند.

الف. همان بحث طریقیت و موضوعیت که مفصل درباره اش نوشتید؟

بله. اینکه برای رای آوردن وارد عرصه نشوید. از منظر موضوعیتی وارد شوید و نه طریقتی. بعد از انتخابات یک اتفاقاتی رخ داد. بگذارید از قبل از انتخابات بگویم. هفته آخر انتخابات از خیابان ولی عصر تا میدان ونک و... مردم حضور داشتند، این وضعیتی نبود که سیستم با آن موافق باشد و یا آمادگی پذیرش آن را داشته باشد. نمی‌توان به این وضعیت انتخابات گفت. انتخابات یعنی گذاشتن جنگ به کنار و حضور سر صندوق رای. ما نمی‌توانیم جنگ را وارد صندوق رای کنیم یعنی این تبدیل به بدلی برای یک نوع تقابل جدی شده بود، معلوم بود که به آنجاها کشیده می‌شود.

الف. درباره اتفاقات بعد از انتخابات بگویید.
از آنجا که به لحاظ تحلیلی با حضور خیابانی مخالف بودم در این مسیر گام بر نداشتم. اما چون در ستاد آقای کروبی بودم سعی می‌کردم با ایشان باشم و هر نوع کمکی که می‌توانم به بهبود وضع بکنم، مشکل از اینجا شروع شد که کسانی که بیرون نشسته بودند فکر می‌کردند که من آقای کروبی را تحریک می‌کنم و یا حتی مثلاً فلان بیانیه که یک طور خاص بوده را من نوشته‌ام. بنابراین من را احضار کردند و به اوین برده و بازجویی کردند. چون اتهامی علیه من نبود این تعهد را می‌خواستند که دیگر پیش آقای کروبی نروم و گفتند در غیر این صورت به زندان می‌روی. پیش خود گفتم خوب فرض کنیم من این تعهد را ندهم در این صورت به زندان می‌روم و اگر به زندان بروم دیگر نمی‌توانم پیش آقای کروبی بروم! و در هر دو صورت نمی‌توانم در این زمینه کاری کنم بنابراین آن تعهد را قبول کردم و گفتم مطمئن باشید که شما پشیمان می‌شوید برای اینکه اطلاعی ندارید که من چه فکر و چه کاری می‌توانم می‌کنم و این اطلاعات غلط باعث پشیمانی شما می‌شود. اینجا هم بگویم اگر من می‌توانستم حضور داشته باشم به احتمال فراوان مسیر به گونه دیگری طی می‌شد و این هزینه ای است که خود حکومت بابت بی اطلاعی‌اش پرداخت.

الف. آینده اصلاح طلبان را در انتخابات آینده چطور می‌بینید.

اصلاح طلبان لزوماً نباید به انتخابات بعدی از دید طریقت نگاه کنند، باید خود را بازسازی کنند. اصلاً مسئله من این نیست که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند مسئله من این است که مملکت به سمتی برود که جنگ و درگیری نشود و آنچه مهم است این که اتحادی به وجود بیاید که بیگانه نتواند این‌طور به کشور نگاه کند که می‌تواند به کشور حمله کند.

مسئله اساسی هم این است اگر می‌گویم کاری در انتخابات صورت گیرد به خاطر این است که این اتفاق نیفتد اما این اتفاق ناشی از مسئولیت دو طرفه است بخشی و گامی است که اصلاح طلبان باید بردارند و به سال ۸۷ برگردند و حکومت هم باید گامی بردارد گامی که متاسفانه برداشتن آن هر لحظه دیرتر می‌شود.

من بیشتر از ۲۰ سال است که در روزنامه‌ها می‌نویسم هیچ وقت به اندازه حالا نوشتن برای من سخت نبوده که چه چیزی بنویسم که روزنامه‌ها بتوانند چاپ کنند. این به نفع حکومت نیست من مطالبم را یک جور تنظیم می‌کنم که بتوان منتشر کرد ولی خیلی‌ها هستند که کنار می‌کشند و می‌گویند که به ما چه ربطی دارد بگذار هر چه بشود، بشود. آینده اصلاح طلبان هم بستگی به این دارد که آینده کشور را چگونه تحلیل و بر اساس آن چگونه رفتار کنند، البته من خوشبین هستم. 


منبع: الف 


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

درآمد ارزی دولت احمدی نژاد، با کل درآمدهای ارزی دولت‌های ایران برابر بود

Posted: 03 Sep 2012 05:05 AM PDT

مقام ارشد دولت اصلاحات:
جـــرس: معاون حقوقی و پارلمانی وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: اصلاح طلبان آنقدر به راه، اهداف و طرح‌های خود اطمینان دارند که نیازی نمی‌بینند اجاره نشین جریان دیگری باشند. چراکه امروز مشخص شده است دولت اصلاحات با تمام محدودیت‌ها می‌تواند کارهای بزرگی را انجام دهد.

 

به گزارش ایلنا، سید محمود میرلوحی در خصوص ارزیابی خود از عملکرد دولت گفت: برای ارزیابی یک دولت ابزارهای متفاوتی وجود دارد. بطور مثال می‌توان به آمارهایی که در مراکز آمار و بانک مرکزی ثبت می‌شود اشاره کرد. ضمن اینکه شاخص‌هایی نیز به شکل دوره‌ای توسط حوزه‌های مختلف ارائه می‌شود.


وی همچنین ادامه داد: اصلاح طلبان نباید خانه نشینی را انتخاب کنند بلکه باید با حمایت از چهره‌های ورزیده خود بار دیگر توانمندی خود را به اثبات برسانند و در این راه نیاز به قرض گرفتن از گروه‌های دیگر نیست. چرا که در ‌‌نهایت مردم باید تصمیم بگیرند چه کسی شایسته در دست گرفتن امور اجرایی کشور است.


معاون حقوقی و پارلمانی وزیر کشور دولت اصلاحات با بیان اینکه در سال ۸۴ دولت اصلاحات یک کشور روی ریل را به احمدی‌نژاد تحویل داد، گفت: من معتقدم فرصت‌ها و منابع دولت نهم و دهم بیش از سایر دولت‌ها بود چراکه در این دوره قانون چشم انداز ۲۰ ساله نظام تدوین و ابلاغ شده بود و در عرصه اقتصادی نیز کشور کنترل شده بود ضمن اینکه با مهار تورم در دوره قبل مقایسه قدرت خرید جامعه به نفع مردم بود. در دولت اصلاحات با تدابیر صورت گرفته بهره سودهای بانکی و بیکاری به شدت کاهش یافته بود و همچنین در عرصه بین المللی نیز از شرایط مطلوبی برخوردار بودیم.


میرلوحی با اشاره به نهادینه شدن مشارکت بالای جوانان و زنان در دولت اصلاحات، تاکید کرد: می‌توان گفت از حیث فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی فضای تساوی برقرار شده بود ضمن اینکه به جهت مسائل ارزی، صنعتی و تولیدی نیز به نقاظ خوبی رسیده بودیم و بطورکلی کشور در آستانه یک جهش به تمام معنا قرار داشت.


وی در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد:همزمان با این دولت سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور منحل شد و این مساله به تصمیمات کلان کشور لطمه زد.


وی با اشاره به اینکه با روی کار آمدن دولت نهم هیچ‌گاه بودجه کشور به موقع به مجلس ابلاغ نشد، یادآور شد: از این زمان آشفتگی نظام آماری کشور آغاز شد و دولت با شعار خروج مردم از تهران تنها هزینه‌هایی را برای کشور ایجاد کرد اما هیچ‌گاه این وعده‌ها عملی نشد و می‌توان گفت هفت سال فرصت برنامه ریزی از کشور سلب شد. میرلوحی با تاکید براینکه درآمد ارزی دولت هم اکنون با کل درآمدهای ارزی دولت‌های قبل و بعد از انقلاب برابری می‌کند، تصریح کرد: علاوه بر درآمد کلان دولت نهم و دهم این دولت از ظرفیت‌های دولت‌های پیشین نیز بر خوردار بود اما برون داد این منابع خیلی کمتر از حد انتظار بود.


وی با بیان اینکه دولت اصولگرا در حوزه اقتصادی فرصت‌های بسیاری را از دست داد، گفت: در حوزه سیاست خارجی هم اکنون هزینه‌های زیادی را پرداخت می‌کنیم در حالیکه با سیاست تنش زدایی دولت اصلاحات می‌توانستیم زود‌تر به نتیجه برسیم. بنابراین معتقدیم دولت احمدی‌نژاد دولتی نبود که بتواند به راحتی با دنیا گفت‌و‌گو کند.


این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اینکه با نگاه سوءظن دولت اصولگرا احزاب به رکود کشیده شدند و همکاری آن‌ها کاهش یافت، اذعان داشت: متاسفانه علاوه بر وضعیت نه چندان مناسب دولت در عرصه‌های اجتماعی که منجر به شرایط نگران کننده طلاق و مواد مخدر در کشور شده است، شاهد این هستیم که با آسیب جدی به صنعت و تولید کشور روزانه کارکنان بسیاری باز خرید می‌شوند.


میرلوحی افزود: زمانی که من استاندار بودم بدون محافظ و با ماشین شخص خود در دولت اصلاحات به شهرهای مختلف کشور سفر می‌کردم اما امروز این مساله مقدور نیست. متاسفانه دولت نهم و دهم با عملکرد ضعیف خود در عرصه دینی و فرهنگی نیز جریان اصلاحات را زیر سوال برد و به شکل غیر منصفانه‌ای آسیب جدی به این جریان وارد کرد درحالیکه گرایش به دین در جوانان درحال افزایش بود اما امروز به راحتی شاهد هستیم که بحث دین گریزی حتی از سوی مراجع نیز مطرح می‌شود.


این مقام ارشد دولت اصلاحات با اشاره به اینکه مشخص نیست کدام نهاد در کشور وظیفه ساماندهی حوزه سیاست را بر عهده دارد، گفت: متاسفانه چنین پروژه مهمی را به دست امواج سپرده‌ایم. امروز دولت‌ها با چند شعار وارد عرصه می‌شوند در حالیکه در گذشته چنین نبود.

 

معاون اول احمدی نژاد: حالا دیگر شرایط مدیریت جهانی برایمان فراهم شده است

Posted: 03 Sep 2012 05:05 AM PDT

جـــرس: معاون اول محمود احمدی نژاد می گوید گفت: افراد غیر مسئول مدام مصاحبه می کنند و در این مصاحبه ها ارتباط ما را با همسایگان به هم می زنند در حالیکه ما برای مقابله و مبارزه با تحریم باید با همسایگان خود در تعامل باشیم و با آنها کار کنیم.


به گزارش مهر، محمد رضا رحیمی امروز دوشنبه طی اظهاراتی گفت: در بین کشورهای جنبش عدم تعهد فقط یک کشور به معنای واقعی غیرمتعهد است و آن جمهوری اسلامی است و این گفته بنده نیست بلکه خیلی از اعضای شرکت کننده در همین اجلاس به این نکته اشاره کردند.


معاون اول رئیس دولت همچنین گفت: آمریکاییها با خیلی از سران کشورها تماس گرفته و از آنها خواستند که در این اجلاس شرکت نکنند اما دیدیم این گونه نشد و 7 هزار مهمان به تهران آمدند.


رحیمی در ادامه با ادعای اینکه زمینه شکل گیری مدیریت جهانی فراهم شده است، افزود: زمانی که این موضوع بیان شد عده ای در داخل آن را تمسخر کردند اما الان شاهد و ناظر آنیم که زمینه مدیریت جهانی کاملا فراهم شده است و تنها کشوری که می تواند در مقابل استعمار بایستد ایران است ایران می تواند با مدیریت جهانی مقابل استعمار بایستد.


وی افزود: افرادی که در گذشته مدیریت جهانی را مسخره می کردند الان می توانند موضع گیری خود را اصلاح کنند و به کمک این نهضت و جنبش بپیوندند.


رحیمی تاکید کرد: ما در جستجوی مصالح بشری هستیم و فقط نمی خواهیم برای کشور خودمان کار کنیم بلکه جهان را در نظر گرفته ایم.


به گفته رحیمی غربی ها مدام در صدد اختلاف افکنی بین کشورهای دیگر هستند این در حالی است که غربی ها بیش از همه کشورها با هم اختلاف دارند.


وی با بیان اینکه البته دخالت در کار دولت خیلی زیاد است، افزود: همه توقعات مردم از دولت و دولتمردان است اما بد نیست که بدانید افراد غیر مسئول هم زیاد هستند.


رحیمی گفت: البته امیدوارم با همکاری مسئولان با همدیگر و همکاری نمایندگان با مسئولان این دخالت ها کنار گذاشته شود.


وی ادعا کرد: افراد غیر مسئول مدام مصاحبه می کنند و در این مصاحبه ها ارتباط ما را با همسایگان به هم می زنند در حالیکه ما برای مقابله و مبارزه با تحریم باید با همسایگان خود در تعامل باشیم و با آنها کار کنیم.


معاون اول رئیس دولت افزود: همچنین یک عده حلقه ارتباط بین دولتها و شرکت های علمی را نشانه گرفته اند در حالیکه ما باید با ارتباط صمیمانه ای که برقرار می کنیم با هم در تماس باشیم.

 

 

حکم ۱۶۶۰ صفحه ای برای ۳۹ متهم پرونده اختلاس بزرگ

Posted: 03 Sep 2012 04:47 AM PDT

امدادگران مناطق زلزله زده خرابکارند
جـــرس: در حالیکه رسیدگی به اتهامات دانه درشت های دولتی و مجلس در جریان پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی مسکوت مانده، سخنگوی قوه قضاییه با تشریح روند رسیدگی به این پرونده گفت: برای 39 متهم این پرونده حکمی هزار و 660 صفحه ای صادر شده است. این مقام قضایی، همچنین امدادگران بازداشت شده در مناطق زلزله زده را "خرابکار" نامید و وضعیت جسمانی میرحسین موسوی را خوب ذکر کرد.


به گزارش مهر، غلامحسین محسنی اژه ای روز دوشنبه در سی و چهارمین نشست خود با خبرنگاران اظهارداشت: از زمان شروع پرونده فساد مالی بزرگ 13 ماه می گذرد. از نیمه مرداد سال 90 رسیدگی به این پرونده آغاز شد و تاکنون کار بسیار فشرده ای در این خصوص صورت گرفته است. پس از قطعی شدن احکام متهمان در نشست اختصاصی جزئیات اتهامات، حکم مجازات و نام متهمان را اعلام خواهم کرد.


رای 1660 برگی برای 39 متهم فساد بزرگ مالی
وی افزود: از مجموع لوایحی كه تحویل دادگاه شده است، علاوه بر 13 هزار برگی كه دادسرا به دادگاه ارجاع داده بود، 9 هزار برگ هم در زمان دادگاه اضافه شد.


سخنگوی دستگاه قضایی با بیان اینكه هزار و 660 برگ فقط حكم دادگاه به صورت تایپ شده است، اظهار كرد: این مقدار فقط دادنامه 39 متهم پرونده فساد بزرگ مالی است و اگر همین هزار و 660 برگ را تایپیست‌ها، تایپ كنند و بعد هم غلط‌گیری شود، شاید برای تایپ و غلط‌گیری و تطبیق آن با دست‌نوشت چند بار بین ریاست دادگاه و تایپیست‌ها رفت و آمد شده است و این موضوع می‌تواند زمان‌بر باشد.


برگزاری نشست اختصاصی برای تشریح حكم فساد بزرگ مالی
محسنی اژه‌ای ادامه داد: از زمان تشكیل این پرونده تا به امروز حدود 13 ماه می‌گذرد. طی این مدت كار بسیار فشرده‌ای انجام گرفت. ان‌شاالله بعد از اینكه احكام متهمان قطعی شد، در یك نشست اختصاصی توضیحات لازم را خواهم داد چرا كه این توضیحات برای مردم شنیدنی است.


وی ادامه داد:‌ پرونده تعدادی از متهمان این پرونده در پایان دی‌ماه سال گذشته تكمیل و به دادگاه ارسال شد و در 24 بهمن‌ماه سال 90 كیفرخواست این متهمان صادر شد.

محسنی‌اژه‌ای افزود: تعداد متهمان پرونده فساد بزرگ مالی در ابتدا 32 نفر بود ولی بعد چند نفر دیگر هم به این متهمان اضافه شدند و جمعا متهمان این پرونده به 39 نفر رسید. 25 تیرماه امسال و با گذشت پنج ماه، محاكمه این متهمان در دادگاه به پایان رسید.


وی با بیان اینكه سوال می‌شود چرا رسیدگی به این پرونده طولانی شده است و باید 13 ماه طول بكشد، گفت:‌ اگر شما بسیاری از پرونده‌ها را با حجم كمتر و متهم كمتر نگاه كنید خواهید دید كه چه زمانی می‌برد.


سخنگوی قوه قضاییه در ادامه در مورد علت تاخیر در اعلام حكم دادگاه فساد بزرگ مالی گفت: قرار بود این حكم حدود 20 روز پیش ابلاغ شود كه بخشی از این تاخیر به دلیل زمان‌بر بودن تایپ بود و با اینكه چند تایپیست اضافه كردیم، زحمت زیادی هم كشیده می‌شد ولی باز هم كار طول كشید و بخشی از تاخیر هم به خاطر تعطیلات بود ولی بعد از تعطیلات ابلاغ حكم به وكلای متهمان آغاز شد. البته برخی از وكلا هنوز نیامده‌اند تا حكم آنها ابلاغ شود و طبیعی است كه اگر كسی نیامد، حكم به محل كار او ابلاغ می‌شود.


محسنی‌اژه‌ای افزود: وكلای متهمان این پرونده 515 لایحه در این پنج ماه تحویل دادگاه داده‌اند و همانطور كه استحضار دارید، این پرونده ظرف 20 روز قابل تجدیدنظر در دیوان عالی كشور است. دیوان عالی كشور حداقل باید 1660 برگ دادنامه را مطالعه كند؛ نه اینكه فقط آن را نگاه كند، بلكه باید كلمه به كلمه و سطر به سطر این دادنامه مطالعه شود. بعد از آن باید كل پرونده را مطالعه كند. علاوه بر این وكلای این 39 متهم كه اعتراض می‌كنند، 39 لایحه اعتراضی نوشته می‌شود كه این لوایح هم باید مورد مطالعه قرار گیرد. حتما پرونده‌ای با این حجم با اتهامات مختلف و متعدد متهمان در دیوان عالی كشور باید به دقت مورد مطالعه قرار گیرد تا نسبت به آن اظهارنظر شود.


وی اظهار كرد: ده‌ها هزار نفرساعت كار كارشناسی، تحقیقاتی و پیگیری برای ردیابی پول‌ها، سندسازی‌ها، شركت‌های كاغذی و شناسایی اموال منقول و غیرمنقول انجام شد. شركت‌ها و كارخانجات مورد نظارت قرار گرفتند تا رسیدگی به این پرونده منجر به تعطیلی آنها نشود و نهایتا با تلاشی كه شد، بعضی از این كارخانجات نه تنها كارشان متوقف نشد، بلكه توانستند به سوددهی بیشتری برسند و تقریبا می‌توانم بگویم كه كمترین خدشه‌ای به شركت‌های فعال این گروه وارد نشد.


سخنگوی قوه قضاییه خاطرنشان كرد: ارزیابی من این است كه این 13 ماه نه تنها زمان زیادی نیست، بلكه با توجه به حجم و نوع كار، كسانی كه در دادسرا و در بخش‌های مختلف كار كارشناسی كرده‌اند و همچنین جناب آقای سراج یك كار بسیار خارج از حد معمول و مترادف اداری انجام دادند تا پرونده به نتیجه برسد.
محسنی‌اژه‌ای همچنین گفت كه در مورد 39 متهم پرونده فساد بزرگ مالی، یك دادنامه صادر شده منتها محكومیت‌های متهمان متفاوت است.


خبرنگاری به نقل قولی از مطلبی از محمود خاوری مبنی بر متهم بودن مدیرعامل سابق بانك صادرات پرداخت كه محسنی‌اژه‌ای در این باره گفت: در این مورد من چندین بار عرض كردم. اگر آقای خاوری می‌آمدند از خودشان دفاع می‌كردند، وضعیت مشخص می‌شد و برای خود او هم بهتر بود ولی متاسفانه ایشان نیامد و متاسفانه كشوری كه به او پناه داده نیز در این زمینه همكاری نكرده است.

 

 

پيگيري‌ها در مورد بازگشت «خاوري» به نتيجه نرسيده است

اين خبرنگار در مورد اينكه چرا محمود خاوري هنوز در ليست اينترپل قرار نگرفته است، سوال پرسيد كه محسني اژه‌اي در پاسخ گفت: دنياي زور است. من قبلا هم عرض كردم كه هم از طريق سياسي و هم از طريق قضايي اين مساله پيگيري شد ولي تا الان به نتيجه‌اي نرسيده است. به هر تقدير پرونده ايشان به دادگاه رفته و تكرار مي‌كنم اگر خاوري بيايد و دفاع كند به نفعش خواهد بود وگرنه نسبت به بخشي از پرونده حكم غيابي صادر خواهد شد.

 

مدیرعامل سابق بانك صادرات محاكمه می‌شود
وی ادامه داد: در این پرونده نسبت به آقای خاوری كیفرخواست صادر شده و به دادگاه خواهد رفت و هرچند اگر خودش بود بهتر از خود دفاع می‌كرد اما دادگاه دقت نظر كافی را خواهد داشت. در مورد مدیرعامل سابق بانك صادرات نیز قبلا گفته شد كه بازپرس قرار مجرمیت صادر كرد و دادستان به این قرار نقص گرفت و پرونده را بازگرداند تا رفع نقص كند. پرونده او هم به دادگاه خواهد رفت و دادگاه اظهارنظر خواهد كرد.

 


خبرنگاری گفت براساس خبری كه در رسانه‌ها منتشر شده، دولت 10 پرونده مهم دارد كه مورد رسیدگی قرار نگرفته و قرار هم نیست مورد رسیدگی قرار بگیرد. آیا این مساله صحت دارد؟ محسنی اژه‌ای گفت: سوال كلی مطرح می‌شود. 10 پرونده مهم یعنی چه؟ اگر به این شكلی كه شما سوال می‌كنید، پاسخ من منفی است. اگر جور دیگری سوال شود باید دید ذهن من به كجا می‌رود تا من جواب بدهم.

 

 ارسال پرونده 17 متهم دیگر در فساد بزرگ مالی به دادگاه
محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینكه تعداد متهمان دیگر پرونده فساد بزرگ مالی به چند نفر می‌رسد؟ تصریح كرد: بقیه متهمان این پرونده زیاد هستند. البته همه‌ اتهامات این متهمان در ردیف اتهامات 39 نفر متهم نیست و پرونده‌شان سبك‌تر است و اینكه چه زمانی پرونده این افراد به دادگاه می‌رسد باید بگویم كه 17 پرونده دیگر غیر از این 39 متهم به دادگاه رفته است و قاضی هم عوض نمی‌شود و همچنان آقای سراج است.


وی افزود: به طور طبیعی پرونده‌ این‌چنینی امكان دارد دادرس یا قاضی دیگری در كنار قاضی رسیدگی‌كننده داشته باشد. ممكن است یك دادرس دیگر هم برای تسریع كار اضافه شود و اگر نقصی گرفته نشود به این پرونده در دادگاه رسیدگی می‌شود. همچنین دادگاه این متهمان به صورت علنی برگزار خواهد شد مگر در مواردی كه دادگاه تشخیص دهد كه نیازی به این كار نیست.


افراد مرتبط با فساد بزرگ دارای مسوولیت نیستند

خبرنگاری سوال خود را این‌گونه مطرح كرد كه آیا معاون اقتصادی بانك مركزی كه تازه به این سمت منصوب شده است، در پرونده فساد بزرگ مالی اتهامی را دارد یا خیر؟ كه محسنی اژه‌ای پاسخ داد: من كسی را یادم نیست كه بازداشت شده باشد و الان سمتی گرفته باشد.


در این هنگام خبرنگاری در تكمیل سوال خبرنگار قبلی مدعی شد كه در استیضاح وزیر اقتصاد هم اسم این شخص مطرح بود كه دادستان كل كشور مجددا پاسخ داد: من چنین كسی را كه بازداشت شده باشد و الان سمتی داشته باشد سراغ ندارم.


محسنی‌اژ‌ه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینكه پورمحمدی عنوان كرد كه پرونده معاون اول رییس‌جمهور تكمیل شده است، گفت: این سوال را از خودشان بپرسید.


پاسخ به برخی انتقادات
در ادامه، خبرنگاری با بیان اینكه قصد انتقاد از سخنگوی قوه قضاییه را دارد، گفت: در این دو ماهی كه شما غیبت داشتید، یكسری اتفاقات قضایی افتاد كه نه شما و نه دفترتان پاسخگو نبودید. دادستان تهران هم انگار در بایكوت خبری است. خانم فائزه هاشمی كه حكمش ابلاغ شده یك مرتبه از كشور خارج می‌شود. آقای سعید مرتضوی كه حكمش ابلاغ شده همچنان بر صندلی خود نشسته است اما دادستان تهران به دیوان می‌رود و حكم عقرب سیاه را از قاضی می‌گیرد. آقای پالیزدار در انفرادی به مشكل برمی‌خورد و حتی برخی سایت‌های بیگانه به این موضوع می‌پردازند.


محسنی‌اژه‌ای در این زمینه اظهار كرد: اولا دو ماه نیست كه جلسه سخنگو تشكیل نشده بلكه حدود 34 روز است. این مطلب هم كه دادستان تهران پرونده را از قاضی گرفته است، صحت ندارد. دادستان تهران پرونده عقرب سیاه را با جدیت پیگیری كرد و حكم این پرونده هم صادر شده كه منتها یكسری تشریفات اداری دارد و همین امروز هم گفتند كه حكم اجرا خواهد شد.


فائزه هاشمی 29 مرداد به كشور بازگشت
وی ادامه داد: خانم هاشمی هم در حالی كه ممنوع‌الخروج نبوده در تاریخ 12 مرداد از كشور خارج شده بود و 29 مرداد هم به كشور برگشت. شاید تاریخ دوازدهم و بیست‌ونهم در جایی مطرح نشد و فقط اصل موضوع خروج از كشور گفته شد.


سخنگوی دستگاه قضایی در رابطه با مطرح شدن ممنوع‌المصاحبه بودن دادستان تهران نیز گفت: اینطور نیست. دادستان تهران مصاحبه اختصاصی ندارد. البته در حاشیه‌های جلساتی كه حضور دارند ممكن است مصاحبه داشته باشند ولی مثل جلسات ما جلسات منظمی ندارند.


ماجرای سعید مرتضوی...

محسنی‌اژه‌ای درباره تاخیر در اجرای حكم دیوان عدالت اداری در مورد مرتضوی نیز گفت: دیوان عدالت حكم انتصاب مرتضوی را لغو كرد و وزیر هم باید كار خود را انجام دهد ولی من الان از اقدام وزیر خبر ندارم. 

 

خبرنگاري گفت: با توجه به اصلاح اساسنامه سازمان تامين‌اجتماعي ديگر صندوقي وجود ندارد كه آقاي مرتضوي مديرعامل آن باشد اما متاسفانه اين انتقاد به قوه قضاييه و رييس ديوان عدالت اداري وارد است كه در اين زمينه اظهارنظر نمي‌كنند. نظر شما چيست؟

محسني اژه‌اي پاسخ داد: شما انتقاد كرديد.


دستگیری تعدادی از افراد خرابكار در مناطق زلزله‌زده آذربایجان
سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به این سوال خبرنگاری كه پرسید "آیا درست است كه 26 نفر از افراد در زلزله آذربایجان قصد خرابكاری داشته‌اند و گفته می‌شود كه این افراد منافق و بهایی بوده‌اند؟" ادعا کرد: بله، این خبر صحت دارد. تعدادی افراد دستگیر شده‌اند كه بعضی از آنها زود آزاد شدند و بعضی در بازداشت به سر می‌برند و اینكه فردی بهایی یا عنوان دیگری داشته باشد دلیل دستگیری نیست مگر اینكه اقدامی را انجام داده باشد. در زلزله آذربایجان این افراد قصد خرابكاری داشتند كه همه آنها در بازداشت نیستند و تعدادی از آنها آزاد شده‌اند و پرونده این افراد كه به تعداد 20 و چند نفر می‌رسد در مرحله تحقیقات مقدماتی و در دادسرا است.

 


پرونده محمدجواد لاریجانی در حال رسیدگی است
محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا درباره وضعیت پرونده زمین‌‌خواری محمدجواد لاریجانی و اینكه این پرونده به چه مرحله‌ای رسیده و آیا ایشان همچنان سمتی در قوه قضاییه دارد؟ اظهار كرد: بله، پرونده ایشان در مرحله رسیدگی است و وی همچنان مسئولیتی دارد.


دریاچه ارومیه و احتمال ورود دادستانی به موضوع
سخنگوی دستگاه قضایی همچنین درباره ورود دادستانی كل كشور به موضوع دریاچه ارومیه كه سوال یكی دیگر از خبرنگاران بود، خاطرنشان كرد: در جلسات قبل هم این سوال پرسیده شد و من پاسخ دادم كه تا الان دادستانی كل كشور به این پرونده وارد نشده است چرا كه ما تاكنون احساس نكردیم كه باید به این مقوله وارد شویم. در آینده هم باید بگویم بحث آینده است و نمی‌توانم اظهار نظری كنم.


ابهامات اجرایی پرداخت دیه و پاسخ سخنگو
خبرنگاری سوال خود را این‌گونه مطرح كرد كه با توجه به اینكه پرداخت دیه یوم‌الادا است و با توجه به اینكه رییس قوه قضاییه نمایندگان بیمه را در دادگاه‌ها ملزم به پاسخگویی كرده است، اگر امكان دارد درباره این موارد یعنی بحث بیمه و دیه توضیحاتی را ارائه دهید. سخنگوی قوه قضاییه پاسخ داد: آنچه كه در قانون آمده و آقای لاریجانی آن را بخشنامه كرده، قانون است و دادگاه‌ها باید نماینده بیمه را برای پاسخ‌دهی دعوت كنند ولی این قانون مغفول مانده بود كه در حال حاضر به دادگاه‌ها تاكید شده كه آن را رعایت كنند.


خبرنگاری سوال خود را این‌گونه مطرح كرد كه در راستای بخشنامه‌ای كه ریاست قوه قضاییه برای زندانیان مالی لحاظ كرده كه این زندانیان باید آزاد شوند، اگر امكان دارد توضیح دهید و همچنین بگویید كه چه تعداد از محكومان مالی آزاد شده‌اند؟


محسنی اژه‌ای پاسخ داد: بعد از اصلاحیه‌ای كه صورت گرفت در كل كشور تعداد چهار هزار نفر از این زندانیان آزاد شده‌اند.
وی تصریح كرد: بیش از یك ماه است كه این اصلاحیه در مورد زندانیانی كه محكومیت مالی دارند ابلاغ شده است و تعدادی از این محكومان مربوط به دیه و تعدادی هم مربوط به مهریه هستند.


هیات منصفه جوانفكر را مجرم نشناخته است
سخنگوی قوه قضاییه درباره پرونده جوانفكر كه مجرم شناخته نشده و همچنین روزنامه اعتماد كه مجرم شناخته شده است، اظهار كرد: در پرونده اخیر هیات منصفه تشخیص داده كه آقای جوانفكر مجرم نیست و روزنامه اعتماد مجرم است و تشخیص این موضوع بر عهده هیات منصفه است.


موضوع مترو از طریق قوه قضاییه انجام نشده است
سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد آبگرفتگی متروی تهران و طرح این موضوع كه بیمه ایران باید غرامت بدهد ولی این كار را انجام نداده و حساب‌های بیمه توسط مترو مسدود شده است، گفت: ما چنین چیزی را نشنیده‌ایم و اگر هم چنین مطلبی بوده از طریق قوه قضاییه انجام نشده است.


پرونده مامور نیروی انتظامی زمین‌خوار به دادگاه نرفته است
محسنی‌اژه‌ای هم‌چنین درباره پرونده زمین‌‌خواری یك مامور نیروی انتظامی نیز اظهار كرد: این پرونده مربوط به یك فرد بازنشسته نیروی انتظامی بوده و در مرحله رسیدگی است و هنوز به دادگاه نرفته و حكم آن صادر نشده است.


باید مرز بین تخریب و توهین و افترا و انتقاد را بدانیم
وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری درباره سخنان رهبری مبنی بر لزوم مسامحه دستگاه قضایی در برخورد با دانشجویان منتقد، خاطرنشان كرد: من در رابطه با اینكه فردی بازداشت شده است یا خیر، چیزی یادم نیست. واقعا همه ما اگر چنانچه ملتزم به قانون باشیم به نفع كشور است. همچنین ما باید مرز بین تخریب و توهین و همچنین بین افترا و انتقاد را بدانیم و آنها را از هم جدا كنیم و این از عهده شما ساخته است. آنچه مسلم است توهین به صرف لفظ نیست و به زمان و مكان و فردی كه آن را بیان می‌كند، بستگی دارد و متفاوت است لذا گاهی عمل یا لفظ است كه توهین محسوب می‌شود و ما باید روی این مسائل كار كنیم. چنانچه كسی دارای خدمات و سوابق درخشانی باشد و احیانا كار خلافی از او سر بزند باز نمی‌توان گفت كه او اصلا خلافی انجام نداده چرا كه دستگاه قضایی وظیفه دارد با كسی كه تخلفی را انجام داده است برخورد و به آن رسیدگی كند.


سخنگوی قوه قضاییه با بیان اینكه نوع رسیدگی و مجازات باید متناسب باشد، مدعی شد: اگر واقعا فردی دانشجوی خوبی است و احیانا كار خلافی را انجام داده ما باید بدانیم كه چگونه با او برخورد كنیم. طبیعی است كه با توجه به شرایط و جوانی و دانشجو بودن او باید به موضوع رسیدگی و با آن برخورد كنیم. همچنین اگر كسی با انگیزه شرافتمندانه جرمی را مرتكب شد، قانون نمی‌گوید كه به آن رسیدگی نكنید بلكه می‌گوید متناسب با انگیزه و جرم او به آن رسیدگی شود زیرا در قانون پیش‌بینی شده كه مجازات باید متناسب باشد.


دادستان كل كشور تاكید كرد: ریاست قوه قضاییه در پی سخنان رهبری به قضات سفارش كرده‌ كه نه تنها نسبت به قشر دانشجو بلكه نسبت به سایرین هم تا آنجایی كه امكان دارد طبق تاكیدات رهبری كسی به انفرادی نرود و اگر انفرادی رفت، اگر با پنج روز تمام می‌شود به آن بی‌توجه نباشیم كه این پنج روز به 10 روز برسد زیرا این سفارش رهبری است و قانون است و ما اگر در این زمینه عمد و قصوری داشته باشیم قابل تعقیب هستیم.

 

افراد زيادي از بازداشت‌شدگان پس از سال 88 با ابراز ندامت آزاد شده‌اند
محسني اژه‌اي همچنین ادعا کرد: اولا يك عفو در عيد فطر داشتيم و كساني كه مشمول بخشنامه قرار گرفتند عفو شدند و محكوميت تعدادي هم تقليل پيدا كرد. در خصوص زندانيان امنيتي هم چندين‌بار گفته شد كه ما دوست نداريم افراد در زندان بمانند. هم دوست نداريم افراد به زندان بروند و هم دوست نداريم در آنجا بمانند. در خصوص افرادي هم كه به جرم امنيتي به زندان مي‌روند چنانچه واقعا توبه و ابراز پشيماني كنند و آن مجموعه‌اي كه بايد اين مساله را احراز كند كه متشكل از قاضي صادركننده حكم، قاضي ناظر زندان و دادستان اجراي حكم‌ هستند، با توجه به تعهدي كه فرد زنداني و خانواده او مي‌دهد ممكن است او را در ليست عفو قرار دهند يا محكوميت وي تقليل يابد. تعداد زيادي از كساني كه بعد از سال 1388 زنداني شدند همين‌طور آزاد شدند. يعني آمدند و گفتند ما واقعا نمي‌دانستيم، در جو قرار گرفتيم و شيشه‌اي شكستيم اما الان پشيمانيم.

 

محسني اژه‌‌اي همچنين گفت كه در چند وقت اخير حدود 90 نفر در ليست عفو قرار گرفته‌اند.

 

حال «ميرحسين موسوي» خوب است
در ادامه خبرنگاري سوال خود را اين‌گونه مطرح كرد كه در مورد مسائل زندانيان مراجعي مي‌توانند كسب خبر كنند. مثلا در مورد آقاي هدي‌ صابر مجلس مساله را پيگيري كرد ولي بعد از حصر خانگي «كروبي» و «موسوي» به خصوص بعد از عمل قلب آقاي ميرحسين موسوي نگراني‌هايي در مورد حال آنان وجود دارد. نظر قوه قضاييه در اين مورد چيست؟

 

اژه‌اي پاسخ داد: حالش خوب است.

 

اين خبرنگار پرسيد يعني ما همچنان از قوه قضاييه پيگير اين موضوع باشيم؟

 

محسني اژه‌اي گفت: شما سوال كرديد و پاسخ داديم كه حالش خوب است.

 

توضيح دادستان كل كشور درباره كشف سلاح در جريان برگزاري اجلاس غيرمتعهدها
محسني اژه‌اي گفت: گاهي جرم جنبه‌هاي مختلفي دارد يعني علاوه بر اينكه يك جرم جنبه خصوصي دارد ممكن است جنبه عمومي هم داشته باشد و حتي با گذشت شاكي مرتكب جرم بايد محكوميت را بگذراند.

خبرنگاري به خبر منتشر شده مبني بر كشف 113 قبضه اسلحه در ايام برگزاري اجلاس عدم تعهد در تهران اشاره كرد و پرسيد: آيا در اين زمينه پرونده‌اي در قوه قضاييه تشكيل شده است؟

محسني اژه‌اي پاسخ داد: پرونده يك مورد از كساني كه دستگير شده‌اند در دستگاه قضايي مطرح شده است. البته اين مساله شايد اصلا ربطي به بحث امنيتي اجلاس نداشت و سلاح‌هاي مختلفي نيز كشف شده است.

وي در پاسخ به اين سوال كه آيا هيچ‌كدام از اين موارد امنيتي نبوده است، گفت: يك مورد امنيتي بوده كه پرونده‌اش هم در دستگاه قضايي مطرح شده است.

 

واكنش محسني اژه‌اي به طرح تشكيل ستاد نظارت فراقوه‌اي
خبرنگاري نظر سخنگوي قوه قضاييه را در مورد تشكيل ستاد نظارت فراقوه‌اي پرسيد كه محسني اژه‌اي در اين‌باره گفت: سر و ته موضوعي كه در يكي از روزنامه‌ها مطرح شد، معلوم نبود. گفتند دو وزير معزول كه حتما منظور از اين جمله اين بود كه يكي از آن وزرا من هستم. اگر كسي پيشنهاد دلسوزانه‌اي داشته باشد چيز بدي نيست لذا پرداختن به اين مساله خيلي جا نداشت.

خبرنگاري سوال خود را اين‌گونه مطرح كرد كه آيا بخشنامه اخير در رابطه با محكومان مالي مشمول نفقه هم مي‌شود و اينكه اخيرا با همين بخشنامه قضات حتي پيش‌پرداختي براي مهريه تعيين نمي‌كنند؟

محسني اژه‌اي در اين رابطه گفت: چنانچه احراز شود زوج، مالي دارد حتما از او مي‌گيرند و حتما به زندان مي‌رود. اگر ثابت شد براي فرار از دين مالش را انتقال داده مال را برمي‌گردانند. اين بخشنامه مي‌گويد اگر احراز شد كسي مالي ندارد به زندان نمي‌رود چون خود شاكي هم مي‌داند كه زندان برايش پول نمي‌شود.افراد زيادي از بازداشت‌شدگان پس از سال 88 با ابراز ندامت آزاد شده‌اند
محسني اژه‌اي در اين‌باره خاطرنشان كرد: اولا يك عفو در عيد فطر داشتيم و كساني كه مشمول بخشنامه قرار گرفتند عفو شدند و محكوميت تعدادي هم تقليل پيدا كرد. در خصوص زندانيان امنيتي هم چندين‌بار گفته شد كه ما دوست نداريم افراد در زندان بمانند. هم دوست نداريم افراد به زندان بروند و هم دوست نداريم در آنجا بمانند. در خصوص افرادي هم كه به جرم امنيتي به زندان مي‌روند چنانچه واقعا توبه و ابراز پشيماني كنند و آن مجموعه‌اي كه بايد اين مساله را احراز كند كه متشكل از قاضي صادركننده حكم، قاضي ناظر زندان و دادستان اجراي حكم‌ هستند، با توجه به تعهدي كه فرد زنداني و خانواده او مي‌دهد ممكن است او را در ليست عفو قرار دهند يا محكوميت وي تقليل يابد. تعداد زيادي از كساني كه بعد از سال 1388 زنداني شدند همين‌طور آزاد شدند. يعني آمدند و گفتند ما واقعا نمي‌دانستيم، در جو قرار گرفتيم و شيشه‌اي شكستيم اما الان پشيمانيم.

محسني اژه‌‌اي همچنين گفت كه در چند وقت اخير حدود 90 نفر در ليست عفو قرار گرفته‌اند.

خبرنگاري گفت: با توجه به اصلاح اساسنامه سازمان تامين‌اجتماعي ديگر صندوقي وجود ندارد كه آقاي مرتضوي مديرعامل آن باشد اما متاسفانه اين انتقاد به قوه قضاييه و رييس ديوان عدالت اداري وارد است كه در اين زمينه اظهارنظر نمي‌كنند. نظر شما چيست؟

محسني اژه‌اي پاسخ داد: شما انتقاد كرديد.

پيگيري‌ها در مورد بازگشت «خاوري» به نتيجه نرسيده است
اين خبرنگار در مورد اينكه چرا محمود خاوري هنوز در ليست اينترپل قرار نگرفته است، سوال پرسيد كه محسني اژه‌اي در پاسخ گفت: دنياي زور است. من قبلا هم عرض كردم كه هم از طريق سياسي و هم از طريق قضايي اين مساله پيگيري شد ولي تا الان به نتيجه‌اي نرسيده است. به هر تقدير پرونده ايشان به دادگاه رفته و تكرار مي‌كنم اگر خاوري بيايد و دفاع كند به نفعش خواهد بود وگرنه نسبت به بخشي از پرونده حكم غيابي صادر خواهد شد.

حال «ميرحسين موسوي» خوب است
در ادامه خبرنگاري سوال خود را اين‌گونه مطرح كرد كه در مورد مسائل زندانيان مراجعي مي‌توانند كسب خبر كنند. مثلا در مورد آقاي هدي‌ صابر مجلس مساله را پيگيري كرد ولي بعد از حصر خانگي «كروبي» و «موسوي» به خصوص بعد از عمل قلب آقاي ميرحسين موسوي نگراني‌هايي در مورد حال آنان وجود دارد. نظر قوه قضاييه در اين مورد چيست؟

اژه‌اي پاسخ داد: حالش خوب است.

اين خبرنگار پرسيد يعني ما همچنان از قوه قضاييه پيگير اين موضوع باشيم؟

محسني اژه‌اي گفت: شما سوال كرديد و پاسخ داديم كه حالش خوب است.

در ادامه خبرنگاري به نحوه اعمال ماده 18 قانون تشكيل دادگاه‌هاي عمومي انقلاب اشاره كرد و پرسيد اين مساله در مورد مرتكبين جرم كلاهبرداري هم قابل تسري است؟

سخنگوي قوه قضاييه در اين زمينه گفت: فرقي نمي‌كند. چنانچه براي رياست قوه قضاييه احراز شود كه حكمي قطعي خلاف بين شرع است مي‌تواند دستور رسيدگي مجدد به پرونده را بدهد.

خبرنگاري به موضوع گذشت آمنه از فردي كه با ريختن اسيد وي را نابينا كرده بود، اشاره كرد و پرسيد: آيا نمي‌شود كسي كه از قصاص مي‌گذرد مثلا مجازات اعدام به حبس تبديل شود؟ چرا كه به خاطر برخورد صفر و صدي ممكن است برخي از قصاص نگذرند.

توضيح دادستان كل كشور درباره كشف سلاح در جريان برگزاري اجلاس غيرمتعهدها
محسني اژه‌اي گفت: گاهي جرم جنبه‌هاي مختلفي دارد يعني علاوه بر اينكه يك جرم جنبه خصوصي دارد ممكن است جنبه عمومي هم داشته باشد و حتي با گذشت شاكي مرتكب جرم بايد محكوميت را بگذراند.

خبرنگاري به خبر منتشر شده مبني بر كشف 113 قبضه اسلحه در ايام برگزاري اجلاس عدم تعهد در تهران اشاره كرد و پرسيد: آيا در اين زمينه پرونده‌اي در قوه قضاييه تشكيل شده است؟

محسني اژه‌اي پاسخ داد: پرونده يك مورد از كساني كه دستگير شده‌اند در دستگاه قضايي مطرح شده است. البته اين مساله شايد اصلا ربطي به بحث امنيتي اجلاس نداشت و سلاح‌هاي مختلفي نيز كشف شده است.

وي در پاسخ به اين سوال كه آيا هيچ‌كدام از اين موارد امنيتي نبوده است، گفت: يك مورد امنيتي بوده كه پرونده‌اش هم در دستگاه قضايي مطرح شده است.

واكنش محسني اژه‌اي به طرح تشكيل ستاد نظارت فراقوه‌اي
خبرنگاري نظر سخنگوي قوه قضاييه را در مورد تشكيل ستاد نظارت فراقوه‌اي پرسيد كه محسني اژه‌اي در اين‌باره گفت: سر و ته موضوعي كه در يكي از روزنامه‌ها مطرح شد، معلوم نبود. گفتند دو وزير معزول كه حتما منظور از اين جمله اين بود كه يكي از آن وزرا من هستم. اگر كسي پيشنهاد دلسوزانه‌اي داشته باشد چيز بدي نيست لذا پرداختن به اين مساله خيلي جا نداشت.

خبرنگاري سوال خود را اين‌گونه مطرح كرد كه آيا بخشنامه اخير در رابطه با محكومان مالي مشمول نفقه هم مي‌شود و اينكه اخيرا با همين بخشنامه قضات حتي پيش‌پرداختي براي مهريه تعيين نمي‌كنند؟

محسني اژه‌اي در اين رابطه گفت: چنانچه احراز شود زوج، مالي دارد حتما از او مي‌گيرند و حتما به زندان مي‌رود. اگر ثابت شد براي فرار از دين مالش را انتقال داده مال را برمي‌گردانند. اين بخشنامه مي‌گويد اگر احراز شد كسي مالي ندارد به زندان نمي‌رود چون خود شاكي هم مي‌داند كه زندان برايش پول نمي‌شود.

فقه بدون اخلاق، شیطانی است؛ توحید بدون اخلاق، شرک است و طلبه بدون اخلاق، شیطان است

Posted: 03 Sep 2012 04:24 AM PDT

آیت‌الله مظاهری:‌

جـــرس: یک استاد اخلاق گفت: توحید متوقف بر اخلاق و تهذیب است، دیگر فقه که جای خود را دارد و فقهی که در آن اخلاق نباشد، رنگ شیطان دارد، توحیدی که در آن اخلاق نباشد شرک است و طلبه‌ای که رنگ تهذیب نداشته باشد، یک شیطان است.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله مظاهری، این استاد اخلاق در آیین آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه اصفهان که در مدرسه صدر بازار برگزار شد، اظهار داشت: ترویج دین از بالاترین و همچنین ارزشمندترین کارها است و اگر امروز تشیع و جهان اسلام توانسته است در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد، مرهون تلاش طلبه‌ها است؛ با مهم دانستن جایگاه طلبگی بیان داشت: طلبگی شغلی مشکل، طاقت‌فرسا و نیازمند ایثار، گذشت و فداکاری است، یک طلبه باید همه مسائل خود را فدای کارش کند و اگر یک طلبه فکر می‎کند که می‌تواند هم به دنیا برسد و هم به آخرت، این مسئله شدنی نیست.


وی خاطرنشان کرد: یک سرباز امام زمان باید شبانه‌روز برای ترویج دین فعالیت کند، متأسفانه یکی از مصائب بزرگی که الان در جامعه است، وجود قانون عرضه و تقاضا است که بسیاری از طلبه‌ها را که استعداد بالایی هم دارند به پست‌های دیگری می‌کشاند و از کار اصل خود که ترویج دین است، غافل می‌کند.


آیت‌الله مظاهری اظهار داشت: طلبه هر چه قدر بیشتر به جلو می‌رود کار و مسئولیت او بیشتر می‌شود و می‌رسد به جایی که دوسوم روز را مطالعه می‌‌کند؛ اما همچنان کار عقب افتاده دارد، فیلم و سریال طلبه باید کتابش باشد، در مباحثه باید استاد باشد و در درس تسلط داشته باشد؛ این کارها ملازم است با طلبگی و طلبگی ملازم است با این‌گونه کارها.


وی در ادامه بیان داشت: خوردن، خوابیدن و تفریح زیاد و تعطیلی‌های بدون دلیل، با طلبگی منافات دارد و تجربه نیز نشان داده است کسانی که به درجات بالایی رسیدند عمر خود را به بهای زیاد فدای اسلام کردند.


رئیس حوزه علمیه در ادامه ضمن عمل به تقوای الهی همراه با درس خواندن افزود: تقوای الهی ابزاری است که از همان اول طلبگی باید همراه با تحصیل از آن استفاده کرد و علم بدون تقوا هر چه قدر بالاتر برود ضرر آن هم برای فرد و هم برای جامعه بیشتر می‌شود و زمانی که این دو بال با هم حرکت کرد، خداوند نیز او را به مراتب عالی می‌رساند.


وی در ادامه با اشاره به ضرورت تهذیب طلاب افزود: امام خمینی می‌فرمود توحید متوقف بر اخلاق و تهذیب است، دیگر فقه که جای خود را دارد و فقهی که در آن اخلاق نباشد، رنگ شیطان دارد، توحیدی که در آن اخلاق نباشد شرک است و طلبه‌ای که رنگ تهذیب نداشته باشد، یک شیطان است و البته این کار مشکلی است.


آیت‌الله مظاهری خاطرنشان کرد: شما باید تمام صفات رذیله را از خود دور کنید، در گفتار خود همواره دقت داشته و اگر خواستید کارتان ارزش داشته باشد و در ترویج دین همواره موفق باشید باید رنگ اخلاق را در کارهایتان زیاد کنید و نگذارید که دنیا طلبی شما را با خود غرق کند، شما باید درخت رذالت را از دل کنده و درخت فضیلت را به جای آن بارور کنید تا نه تنها خود، بلکه دیگران را نیز از میوه آن بهره‌مند گردانید.