جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


شنا در دریا تا پایان ماه رمضان ممنوع شد

Posted: 30 Jul 2011 09:59 AM PDT

جرس: استفاده از آب دریا برای شنا به دلیل «تظاهر به روزه خواری و ترک واجبات»، تا بعد از ماه مبارک رمضان ممنوع است و دولت مانع می شود.

 

 

به گزارش خبرآنلاین، به گفته معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران در ماه رمضان کسی حق شنا در طرح‌های دریا را ندارد. هادی ابراهیمی در مورد باز یا بسته بودن طرح‌های سالم سازی سواحل در ایام ماه مبارک رمضان تاکید کرد: "با هر گونه روزه‌خواری و زیر سئوال بردن ارزش‌های دینی در ایام ماه مبارک رمضان در هر جا و حتی طرح‌های سالم‌سازی دریا مقابله می‌شود."

 طبق احکام دینی، فرو بردن سر در آب باعث باطل شدن روزه می شود و برای همین، دولت از این عمل که نوعی تظاهر به روزه خواری است، جلوگیری خواهد کرد.

 

معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران همچنین تاکید کرده است: "هرگونه ولنگاری و ناهنجاری در طرح‌های سالم‌سازی سواحل و از حرمت‌شکنی در سواحل مازندران جلوگیری می‌شود."

در همین زمینه، نیروی انتظامی نیز اعلام کرده گروه‌ها و تورهای گردشگری که عموما از تهران به شهرهای این استان، مانند آمل می روند، شئونات اخلاقی و فرهنگی را رعایت نمی‌کنند.

به گفته فرمانده انتظامی شهرستان آمل، این گروه‌ها عموماً دختران و پسران جوان هستند که شئونات اخلاقی و فرهنگی را رعایت نمی‌کنند.

 

رئیس اداره گردشگری این شهرستان نیز اعلام کرد برای مبارزه با این گروه های گردشگری، برخی از محدودیتها در ماه رمضان، اعلام شده است: "تمام واحدهای پذیرایی بعد از پنج کیلومتری شهر در ماه رمضان تعطیل خواهد بود."

این مقام مسئول تاکید کرده که سازمان گردشگری در ایام ماه رمضان در این زمینه به هیچ گروهی مجوز نمی‌دهد.

سرعت اینترنت در جهان: ایران از آخر ششم شد

Posted: 30 Jul 2011 08:48 AM PDT

جرس: در جدیدترین رده‌بندی کشورهای جهان از نظر میزان سرعت اتصال به اینترنت،  ایران در میان کشورهایی که کند‌ترین اینترنت را دارند، رتبه ششم را به خود اختصاص داده است.

 

 

موسسه آکامای به تازگی با انتشار گزارش خود از وضعیت اینترنت در جهان در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۱ میلادی، کشورهای مختلف را در زمینه کیفیت و سرعت دسترسی به اینترنت رده‌بندی کرده است.

به گزارش رادیو فردا، بر اساس این رده‌بندی، ایران پس از کشورهای لبنان، ازبکستان، لیبی، بولیوی و نیجریه پایین‌ترین سرعت اتصال به اینترنت را از آن خود کرده است.

 

در این گزارش آمده است که ۳۸ درصد میزان اتصال به اینترنت در ایران با سرعتی کمتر از ۲۵۶ کیلو‌بیت در ثانیه صورت می‌گیرد. این در حالی است که میزان متوسط اتصال به اینترنت با سرعتی کمتر از ۲۵۶ کیلوبیت در ثانیه در جهان تنها ۳.۳ درصد است.

همچنین موسسه آکامای در گزارش خود یادآور شده است که در ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ و به دنبال گسترش اعتراض‌ها به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مقام‌های جمهوری اسلامی اقدام به قطع شبکه اینترنت کرده‌ بودند.

هم اکنون نیز با گذشت بیش از دو سال از انتخابات ریاست جمهوری و اعتراض‌های پس از آن، دسترسی به بسیاری از سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی در ایران با محدودیت همراه است.

 

در رده‌بندی موسسه آکامای، کره‌ جنوبی با سرعت ۱۴.۴ مگابیت پرسرعت‌ترین اینترنت جهان را به خود اختصاص داده و هنگ‌‌کنگ با ۹.۲ مگابیت و ژاپن با ۸.۱ مگابیت در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

در این رده‌بندی ایالات متحده آمریکا با ۵.۳ مگابیت در رده چهاردهم قرار گرفته است. این در حالی است که متوسط جهانی سرعت اتصال به اینترنت در سه ماهه نخست سال جاری میلادی ۲.۱ مگابیت بوده است که ۲۳ درصد رشد را نشان می‌دهد.

کره جنوبی همچنین از نظر پهنای باند نیز در رده نخست جهانی قرار دارد، به طوری که ۶۰ درصد اتصال‌ها به اینترنت در این کشور با سرعت بیش از پنج مگابیت صورت می‌گیرد، در حالی که متوسط جهانی تنها ۲۵ درصد است.

احمدی نژاد: بیشتر قسمت های مختارنامه را می دیدم

Posted: 30 Jul 2011 08:20 AM PDT


جرس: محمود احمدی نژاد گفت: «بسیاری از افراد دوست دارند صدا و سیما بلندگوی آنها بوده و آنها را تبلیغ و ترویج کند و نیز می‌خواهند صدا و سیما را در حد یک حزب و یا سایت تنزل داده و پایین بکشند.»

 

 

به گزارش خبرگزاری مهر، احمدی‌نژاد ظهر امروز (شنبه) در بیست و سومین همایش افق رسانه که در مرکز همایش‌های بین‌المللی سازمان صدا و سیما برگزار شد، هدف اصلی نظام سلطه در حوادث اخیر در منطقه را بازسازی و احیای اقتصاد و سیطره خود و نجات رژیم صهیونیستی برشمرد و گفت: باید نوک پیکان برنامه‌سازی‌های رسانه‌ها به سمت درهم شکستن نظام سلطه و رژیم صهیونیستی باشد.

رییس دولت برآمده از انتخابات پرسئوال 88، در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «حجم کار صدا و سیما و اثرگذاری آن معادل و بلکه بیشتر از سایر اقدامات فرهنگی است که در کشور انجام می‌شود.»

 

وی  با اشاره به اینکه صدا و سیما نهاد یگانه و بی‌بدیلی است که هیچ دستگاهی نمی‌تواند جایگزین آن شود، تاکید کرد: «کار رسانه‌ای به خودی خود کاری پیچیده است اما این کار در ایران بسیار پیچیده‌تر است چرا که تمامی توقعات به رسانه و بخصوص رسانه ملی متمرکز شده است و حتی کسانی که مسئولیت اصلی را در کار فرهنگی و ترویج اخلاق انسانی دارند به جای اینکه خود را نقد کنند، کاستی‌ها را به گردن صدا و سیما می‌اندازند.»

 

احمدی‌نژاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یکی از مشکلات صدا و سیما، ساختار سازمانی آن است به نحوی که باید زبان حکومت بوده و از سوی دیگر به نیازها و توقعات اقشار مختلف مردم پاسخگو باشد.

وی یکی دیگر از مشکلات و موانع را توقعات روزافزون و فشارهای شدید افراد و گروه‌های سیاسی اجتماعی از رسانه ملی دانست و ادامه داد: «برخی دیگر نیز هستند که علاقمندند دیدگاه‌های تربیتی، اخلاقی، هنری و دینی آنها در رسانه لحاظ شود.»

وی افزود : در حالی که الگوها، معیارها و حد و مرزهای مناسب در بسیاری از بخش‌ها صدا و سیما تبیین نشده است و هرکس از نظر خود دوست دارد دیدگاه‌هایش پخش شود ، این موضوع تناقض‌های گوناگون، همراه با انتظاراتی گسترده بوجود ‌آورده است.

 

احمدی‌نژاد نبود شبکه های متعدد و انتظارات شخصیت ها و مراکز گوناگون از رسانه ملی را یکی دیگر از مشکلات این رسانه دانست و بدون توجه به وضع صدا و سیمای ایران، عنوان کرد: «در نظام سرمایه داری گر چه در ظاهر تنوع و تعدد شبکه های تلویزیونی وجود دارد اما همگی آنها از یک مرکز اداره می‌شوند.»

وی همچنین تصریح کرد: «باید بسیار مراقبت کرد تا سطح رسانه ملی به سطح یک حزب، گروه و یا سایت تنزل پیدا نکند.»

 

احمدی‌نژاد بدون اینکه وضع رسانه ها و آزادی بیان در ایران را مورد توجه قرار دهد، گفت: «اگر اندیشه‌ها در جامعه مطرح نشود فرصتی برای حرکت بوجود نمی‌آید و این به معنای انحطاط و سقوط است. باید به جایی برسیم که هرکس احساس می‌کند، ایده‌، نظر و اندیشه جدیدی دارد آن را بیان کرده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد.»

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود  گفت: «تفریح جزئی از زندگی مردم است که موجب شادابی و نشاط جامعه می‌شود. برخی افراد هستند که تنها به دلیل اینکه خودشان از تفریح خوششان نمی‌آید، انتظار دارند همه مردم از آنها تبعیت کنند و برای حرف خود دلیل‌های واهی از جمله گسترش فساد را بیان می‌کنند.»

رییس دولت برآمده از انتخابات خونین 88  با اشاره به موضوع عدالت و تاکید بر پیگیری آن در رسانه ملی تصریح کرد: هنوز به موضوع عدالت آنگونه که باید، پرداخته نشده و این موضوع دست کم گرفته شده است.

وی همچنین تاکید کرد: اگر هزاران کار فرهنگی در جامعه انجام شود اما مردم ببینند یک نفر که اهل زد و بند و خودخواهی است در جایگاهی والا نشسته است. تمام حرف‌ها و کارها در جامعه بی‌اثر خواهد شد.

 

در این مراسم از داوود میرباقری و عوامل سازنده سریال مختارنامه تقدیر شد؛ احمدی نژاد با بیان اینکه «بیشتر قسمت های مختارنامه را می دیدم و هیچ جا حس نمی کردم که فضا ساختگی یا مجازی شده است و همیشه عناصر نقش آفرین در متن داستان بودند»، این مجموعه هنری را دوره کامل مکتب خواند .

آسوشیتد پرس: برنامه غنی سازی اورانیوم جمهوری اسلامی با تاخیر مواجه شده است

Posted: 30 Jul 2011 08:14 AM PDT

جرس: آسوشیتدپرس به نقل از دو دیپلمات که نخواسته اند نامشان فاش شود، گزارش داد برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران با تأخیر مواجه شده و نصب بخشی از سانتریفیوژها که قرار بوده تا پایان ماه جاری، در سایت‌های غنی‌سازی ایران نصب شوند از جدول زمانی خود عقب افتاده ‌است.

 

 

به گزارش رادیو فردا، در این گزارش آمده است که دلیل این تأخیر روشن نیست، اما یکی از این دو دیپلمات به آسوشیتدپرس گفته ‌است که تأخیر می‌تواند نشانگر بروز مشکلات فنی موقت در افزایش تولید مواد با درجه خلوص بالاتر باشد.

 

به گفته این دیپلمات‌ها، مقام‌های ایرانی اخیراً به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته‌اند که نیمی از حدود سه هزار سانتریفیوژی که قرار است در سایت زیرزمینی فُردو نصب شود برای غنی‌سازی اورانیوم تا حدود ۲۰ درصد استفاده خواهد شد.

به گفته آنان، بقیه سانتریفیوژها قرار است موادی با غنی‌سازی ۳٫۵ درصد تولید کنند.

غنی‌سازی اورانیوم در حد ۲۰ درصد در ایران از مسائل نگران‌کننده برای قدرت‌های جهانی است، زیرا از چنین موادی می‌توان در کلاهک‌های هسته‌ای نیز استفاده کرد.

 

بنا به این گزارش، دو دیپلمات یاد شده می‌گویند که از بیست‌وسوم ژوئیه که آخرین بازرسی کارشناسان آژانس از فردو انجام شده، هیچ سانتریفیوژ جدیدی در این سایت نصب نشده و این نشان می‌دهد که تهران از طرح خود برای نصب این دستگاه‌ها تا پایان ماه ژوئیه عقب افتاده‌ است.

اما به گفته این دیپلمات‌ها، کار روی این سانتریفیوژها هم‌چنان ادامه دارد و بیشتر سیم‌کشی‌ها و لوله‌گذاری‌ها و دیگر اقدامات اولیه نصب آنها انجام شده ‌است.

یکی از دیپلمات‌ها هم‌چنین افزود که جمهوری اسلامی قصد دارد تنها سانتریفیوژهایی از نوع رایج را نصب کند و استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدیدتری  را که در دست ساخت داشته‌ متوقف کرده‌است که این نیز می‌تواند نشانه دیگری از بروز مشکلات فنی موقت باشد.

 

دیپلمات‌های مستقر در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ماه گذشته گفتند که جمهوری اسلامی با آزمایش نمونه‌هایی از نسل پیشرفته‌تری از سانتریفیوژها، در شکل‌بندی برنامه پیشرفت هسته‌ای خود یک گام دیگر فراتر رفته و به روندی کارآمدتر در غنی‌سازی اورانیوم دست یافته ‌است.

در پی آن چه عدم تمایل ایران به شفاف‌سازی در برنامه اتمی‌اش توصیف می‌شود، جمهوری اسلامی در پنج سال اخیر با شش قطعنامه شورای امنیت، از جمله چهار قطعنامه تحریمی روبه‌رو شده است که خواست مشترک آنها تعلیق غنی‌سازی و اعمال شفافیت در روند برنامه هسته‌ای تهران و همکاری مؤثر جمهوری اسلامی با آژانس است.

پنج زندانی سیاسی همچنان در سلولهای انفرادی  رجایی شهر

Posted: 30 Jul 2011 05:39 AM PDT

بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد

جــرس: منابع حقوق بشری اعلام کرده اند که زندانیان سیاسی منتقل شده به سلولهای انفرادی بند ٢۰٩ و شکنجه گاه زندان گوهردشت، بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل تحت بازجویی و فشارهای شدید روحی و جسمی هستند.


به گزارش تارنمای «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»، زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی، صالح کهندل، فرزاد مددزاده و محمد علی منصوری که هفتم تیرماه بعد از نگارش نامه ای به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل به سلولهای انفرادی بند ٢۰٩ زندان اوین منتقل شده بودند، کماکان و بطور مستمر تحت بازجویی و شکنجۀ روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارند.


بر اساس این گزارش، یکی از محورهای بازجویی و شکنجۀ روحی و جسمی این زندانیان که این چهار زندانی سیاسی در حال طی محکومیتهای سنگین خود هستند، نوشتن نامه به «احمد شهید» گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل و تشریح وضعیت و شرایط خود در زندانها می باشد.


بازجویان وزارت اطلاعات از نامه نگاری زندانیان سیاسی و تشریح وضعیت خود در طی مدت بازداشت و حال حاضر، به گزارشگر ویژه حقوق بشر سخت بیمناک هستند و تمام تلاشهای خود را بکار می برند که مانع آن شوند.


خانواده های این چهار زندانی سیاسی که بیش از یک ماه است به سلولهای انفرادی بند ٢۰٩ منتقل شده اند، از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست ندارند و گزارش شده است که از زمان انتقال آنها به شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان اوین، خانواده های آنها هنوز نتوانسته اند که با عزیزان خود تماس و یا ملاقاتی داشته باشند.


همچنین گزارش رسیده است که یکی از دلایل انتقال زندانی سیاسی افشین بایمانی به سلولهای انفرادی زندان گوهردشت کرج نیز، نوشتن نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد و تشریح چگونگی به قتل رساندن برادرش مهدی بایمانی و آنچه بر خود و خانواده اش گذشته می باشد. افشین بایمانی در اعتراض به انتقال به سلولهای انفرادی اقدام به اعتصاب غذا نموده است و همچنان در اعتصاب غذا بسر می برد.


مقامات ارشد سیاسی، نظامی، قضایی، پارلمانی و دولتیِ جمهوری اسلامی، کماکان با سفر و حضور و فعالیت گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران مخالفت جدی دارند.

فیروزآبادی: از یارانه‌ها و سهام عدالت نباید در مبارزات انتخاباتی استفاده ابزاری کرد

Posted: 30 Jul 2011 05:09 AM PDT

جــرس: یک مقام نظامی و عضو شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، با اشاره ای تلویحی به دورخیز مجدد دولتی ها برای وعده های انتخاباتی گفت "مسئله یارانه‌ها و سهام عدالت نبایستی در مبارزات انتخاباتی مورد استفاده ابزاری قرار گیرد."


به گزارش فارس، سرلشكر پاسدار سیدحسن فیروز‌آبادی رئیس ستاد كل نیروهای مسلح و عضو شورای عالی امنیت ملی با اشاره به طرح هدفمندی یارانه‌ها، اظهار داشت: هدفمندی یارانه‌ها یك طرح اساسی و ملی است و سهام عدالت و پرداخت یارانه‌ها حق مردم است كه به همت دولت و مجلس اقدامات لازم به اجرا درآمده است و سیاست‌مداران در اظهارنظرهای سیاسی در این موارد احتیاط كنند.


این مقام نظامی که در جریان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری از حامیان احمدی نژاد بوده و طی ماههای اخیر نیز به دلیل اختلاف حامیان رهبری با طیفی از دولتی ها، طرف اصولگرایان را گرفته، افزود: درست است كه پرداخت یارانه غیرنقدی و یا صرف آن در امور تولیدی و كمیته امداد و طرح شهید رجایی به نفع اقتصاد كشور است و نتایج خوبی دارد اما در شرایط جاری برای طرح هدفمندی یارانه‌ها عملی نیست و بنابراین پرداخت یارانه‌ها كه نقش مهمی در بهبودی زندگی محرومان و اقشار كم‌درآمد داشته است باید تداوم یابد. مسئله یارانه‌ها و سهام عدالت نبایستی در مبارزات انتخاباتی مورد استفاده ابزاری قرار گیرد.


طی هفته های اخیر چهره ها و فعالان جریان اصولگرا و محافظه کاران، نسبت به دورخیز دولتی ها و "جریان انحرافی" برای "در دست گرفتن ١۵۰ کرسی مجلس نهم" خبر و هشدار داده بودند.

این در حالی است که اصولگرایان هشدارهای اصلاح طلبان در مورد توزیع سهام عدالت در آستانه انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری را نادیده گرفته بودند و انکار می کردند.



نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی سومالیایی در آبهای آزاد

Posted: 30 Jul 2011 04:05 AM PDT

جــرس: ارتش جمهوری اسلامی اعلام کرد که نیرویی دریایی توانسته است طی یک نبرد آبی، نفتكش ایرانی هدی را از چنگ دزدان دریایی نجات دهد.


به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، دزدان دریایی با دو فروند قایق تندرو مسلح به سلاح آرپی جی در ورودی تنگه باب المندب نفتكش ایرانی را مورد تهاجم قرارداده و سعی در ربودن آن داشتند كه با حضور ناگهانی ناوگروه پانزدهم نیروی دریایی مواجه شدند.


بر اساس این گزارش، تفنگداران نیروی دریایی ارتش ایران در این درگیری توانستند با کشتن یك تن از دزدان دریایی در حین تیراندازی با سلاح آرپی جی، نفتكش ایرانی هدی را نجات داده و باعث متواری شدن دزدان دریایی شوند.


در ادامه، تكاوران نیروی دریایی نفتكش مذكور را در مسیر مقصد همراهی (اسكورت) كردند.


خبرگزاری مهر چندی پیش از همکاری موثر دانمارک، کنیا و ایران، برای بازجویی از گروهی از دزدان دریایی گزارش داده بود .


ناو اسبرن اسناره دانمارکی گروهی از گروگانهای ایران و پاکستانی در دست دزدان دریایی را که شش ماه در بند دزدان دزیایی بودند، آزاد کرده بود.

 


بهمن احمدی عمویی، برنده جایزه جهانی هلمن-همت

Posted: 30 Jul 2011 04:51 AM PDT

جرس: جایزه جهانی هلمن -همت سال ۲۰۱۱ به بهمن احمدی عمویی ، روزنامه نگار زندانی در ایران تعلق گرفت.


به گزارش کلمه، جوایز معتبر هلمن- همت به آن دسته نویسندگانی تعلق می گیرد که به خاطر فعالیت هایشان به خاطر آزادی بیان مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار گرفته اند .موسسه هلمن-همت سعی بر این دارد که با تاکید بر موارد مشخص توجه را بر روی عدم ازادی بیان متمرکز سازند.

جایزه ی هلمن-همت به نویسندگانی از سراسر جهان اعطا می شود که تحت فشارهای سیاسی قرار گرفته اند و همچنان به کار خود ادامه داده اند. این جایزه یادبودی است از لیلیان هلمن نمایشنامه نویس آمریکایی و دوست رمان نویس او داشمیل هامت که در سال ۱۹۵۰، تحت فشارهای فراوان سیاسی قرار داشتند.


هلمن و همت هر دو به خاطر باورها و وابستگی های سیاسی شان توسط هیئت ویژه کنگره بازجویی شده بودند. هلمن سختی های زیادی کشید و سالهای سال برای پیدا کردن شغل هم دچار مشکل بود . همت هم مدتی را در زندان گذراند.

از میان برندگان فارسی زبان این جایزه می توان به نام های احمد شاملو، عباس معروفی، هوشنگ گلشیری، علی اشرف درویشیان، سیمین بهبهانی، علی افشاری نام برد.

امسال به جز احمدی عمویی، جایزه هلمن –همت به چند فعال دیگر ایرانی نیز تعلق گرفته است که به زودی اسامی آنها نیز از سوی این موسسه اعلام خواهد شد.


بهمن احمدی عمویی، روزنامه نگار زندانی یکسال است که ازحق ملاقات حضوری با خانواده اش محروم است.وی شانزده ماه نیز از حق مرخصی و آزادی موقت محروم بوده است.

 بیش از دو سال از زندانی بودن این روزنامه نگار می گذرد . وی ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ به همراه همسرش، ژیلا بنی یعقوب در منزل مسکونی اش بازداشت شد و تاکنون در زندان اوین به سر می برد. او در مدت زندانی بودنش تنها یک بار از مرخصی استفاده کرده و بیش از ۱۶ ماه از هر گونه حق مرخصی محروم مانده است.

به گفته خانواده این زندانی سیاسی، او تنها اجازه دارد به به صورت کابینی با همسر و دیگر اعضای خانواده اش ملاقات کند. این زندانی یکسال است هیچ گونه ملاقات حضوری با خانواده اش نداشته و حتی اجازه نیافته در این مدت تماس تلفنی کوتاهی با مادر سالخورده اش که در شهرستان زندگی می کند، داشته باشد.

خانواده احمدی عمویی نیز مانند بسیاری دیگر از خانواده های زندانیان این بند بارها از دادستان تهران برای وی درخواست مرخصی و یا آزادی موقت کرده اند اما تاکنون با این درخواست ها نیز مخالفت شده است.این در حالی است که وی دارای پانصد میلیون تومان وثیقه در نزد دادگاه انقلاب است.او از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به پنج سال زندان قطعی محکوم شده است.

مهم ترین مصادیق اتهامی احمدی امویی، نگارش مقالات انتقادی در باره عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد در روزنامه سرمایه و وب سایت شخصی اش و همچنین سردبیری وب سایت خرداد نو عنوان شده است

 

تجمع خانواده کوهنوردان آمریکایی در مقابل دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل

Posted: 30 Jul 2011 03:34 AM PDT

در آستانۀ دومین دادگاه در تهران

جــرس: در حالیکه با گذشت دو سال از دستگیری کوهنوردان آمریکایی در ایران و تعویق داگاه آنان توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی، قرار است روز یکشنبه (دهم مرداد) دادگاه آنها در تهران برگزار شود، خانواده های دو تن از آنان (جاشوا فتال و شین باوئر)، با تجمع در برابر دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد (نیویورک)، خواهان آزادی آنها شدند.


به گزارش سرویس خبری بی بی سی، نمایندگان سازمان های مدافع حقوق بشر و بعضی از گروه های اسلامی در آمریکا نیز در تجمع مقابل دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد حضور داشتند.


شین بائر٢٨ساله و جاش فتال ٢٩ ساله همراه با سارا شورد ٣١ ساله در سی و یکم ژوئیه ۲۰۰۹ در منطقه مرزی ایران و عراق بازداشت شدند و مقامات جمهوری اسلامی بارها آنها را به ورود غیرقانونی به این کشور و جاسوسی متهم کرده اند، اما بازداشت شدگان خود را بی گناه می دانند و می گویند برای گردش به یک منطقه خوش آب و هوا در مرز عراق با ایران رفته بودند.


یکی از این افراد (سارا شورد) سپتامبر سال گذشته به علت بیماری و با تودیع وثیقه پانصد هزار دلاری آزاد شد.


آلکس فتال، برادر جاشوا فتال که در تجمع نیویورک حاضر بود، پیرامون برادرش گفت: " این دو سال گذشته، دو سال طولانی بوده است. هیچ کس انتظار نداشت بازداشت جاشوا و شین این قدر طولانی شود. ما تجمع زیبایی داشتیم. نماینده ای از جامعه مسلمانان آمریکا سخنرانی کرد. مادر من از درد و رنج خانواده هایمان گفت. سارا شورد صحبت کرد."


فتال ادامه داد: "این تجمعی برای صلح، برای بخشش و گذاشت و همین طور آزادی فوری جاشوا و شین است....شرکت کنندگان در تجمع پلاکاردهایی به دست داشتند که روی آنها نوشته بود: زمان بخشش رسیده و دو سالی که طولانی است. امیدوارم اینها رهبران و مردم ایران را متوجه درد و غم ما کند. مردم ایران هم انسان هستند و ما بر اساس انسان دوستی از آنها می خواهیم جاشوا و شین را آزاد کنند."
آلکس فتال همچنین بر خواسته خانواده های بازداشت شدگان مبنی بر آزادی فوری آنها تاکید و ابراز امیدواری کرد نتیجه دادگاه که در ماه مرداد برگزار می شود، آزادی برادرش و شین باوئر باشد.


فتال گفت: "منتظریم دادگاه ایران به همان نتیجه ای برسد که سراسقف دزموند توتو، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و محمد علی کلی، قهرمان افسانه ای بوکس به آن رسیدند و آن هم بی گناهی این دو نفر است."


 گروهی از شخصیت های برجسته مسلمان در آمریکا، سراسقف دزموند توتو، از برندگان جایزه صلح نوبل و شخصیت های سرشناس در مبارزه با تبعیض نژادی، محمد علی کلی، قهرمان سابق سنگین وزن بوکس جهان و یوسف اسلام (کت استیونز) خواننده مشهور بریتانیایی که به اسلام گرویده است، از جمله افرادی هستند که از رهبران ایران خواسته اند این دو آمریکایی را آزاد کنند.


دادگاه روز یکشنبه
همزمان گزارش ها حاکی از آن است که دو کوهنورد آمریکایی روز یکشنبه این هفته برای دومین بار در تهران به دادگاه می روند.


مسعود شافعی، وکیل این آمریکایی ها ضمن رد اتهام جاسوسی و تأکید بر بیگناهی موکلان خود خبرگزاری فرانسه گفته که امیدوار است دادگاه دوم عاقبت خوبی داشته باشد.


مسعود شافعی در مدت بازداشت زندانیان تنها دو ملاقات کوتاه با آنها داشته است. آخرین دیدار او با موکلین خود پیش از آغاز دادگاه اول در ماه فوریه بوده است. شافعی تأکید می کند که علیرغم درخواست مکرر اجازه دیدار با موکلین به او داده نشده است و همچنان در انتظار آنست که چنانچه مسئولین امر به او گفته اند، در این مورد به او خبر بدهند.


اولین دادگاه سه آمریکایی زندانی در ایران روز ششم فوریه برگزار شد اما دادگاه دوم که قرار بود یازدهم ماه مه برگزار شود بدون هیچ توضیحی از طرف مسئولین به تعویق افتاد.


به گفته مسعود شافعی، نکته جدیدی در پرونده وارد نشده است. وکیل سه کوهنورد آمریکایی با اشاره به زمانی که آنان در زندان گذرانده اند، می افزاید که اگرچه دادگاه دلایل وی را نمی پذیرد ولی به نظر او دو سال زندان، خود مجازات زیادی است.


گفتنی است شین بائر و جاش فتال چهار بار برای اعتراض به وضعیت خود در زندان اعتصاب غذا کردند که آخرین آن در ماه آوریل بوده است. خبرگزاری فرانسه به نقل از خانواده این زندانی ها رفتار با آنها را نا مناسب توصیف می کند.


به رغم تلاش مسئولین سفارت سویس در ایران که حافظ منافع آمریکا در این کشور است تا کنون اجازه حضور در دادگاه به مسئولین سفارت داده نشده و از سال ٢۰١۰ تا کنون ملاقاتی با دو آمریکایی زندانی نداشته اند.


خانواده این زندانیان نیز تنها سه بار در طول این دو سال با آنان تلفنی صحبت کرده اند.


محمدرضا خاتمی:  اصلاحات هیچگاه حذف‌شدنی نیست

Posted: 30 Jul 2011 02:35 AM PDT

حاکمیت باید به مردم اعتماد بدهد
جــرس: محمدرضا خاتمی با بیان اینکه "هدف اصلاحات كمك به ایجاد حكومت و حاكمیتی است كه واقعا بر اساس رای مردم باشد"، گفت "رای مردم هم یعنی انتخابات آزاد؛ و این هدف ما ست و اگر به جایی برسیم كه واقعا انتخابات آزاد برگزار شود اصلاحات به بخش قابل توجهی از ایده‌ها و افكار خود رسیده و گام مهمی به طرف استقرار دموكراسی برداشته شده است.


 این فعال اصلاح طلب همچنین می گوید "اصلاح‌طلبان هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند و اگرچه اصلاحات در حاكمیت منزوی شده و در تصمیم‌گیری‌ها نیز اثرگذار نیست، اما در عین حال، نفوذ كلام اصلاح‌طلبان در دل و جان مردم و افزایش حرمت و اعتبار آنها در بین اقشار مختلف جامعه، برای این طیف كافی است."
 

به گزارش اعتماد، دبیركل اسبق حزب مشاركت طی گفتگویی با این روزنامه، با بیان اینکه "آنچه وضعیت امروز را رقم زده، توهم یك جریانی است كه فكر می‌كرد با حذف اصلاح‌طلبان و یکدست كردن حاكمیت می‌تواند همه مشكلات كشور را حل كند"، خاطرنشان می کند "آنچه مهم است این است که اصلاح‌طلبان در برابر وضعیت موجود، سر تسلیم فرود نیاوردند، روی حرف حق خود ایستادند، هزینه هم پرداختند، باز هم هزینه خواهند پرداخت اما به نظر من آثار پیروزی هویدا ست و ممكن است اصلاحات مدتی ساكت شده باشد اما هیچگاه حذف‌شدنی نیست."

 

متن کامل گفتگوی محمدرضا خاتمی به شرح زیر است:

 

به‌نظر می‌رسد روزگار بر وفق مراد اصلاح‌طلبان نیست. هر روز که می‌گذرد اصلاحات بیشتر منزوی می‌شود و دیگر کمتر نماینده‌یی از این طیف در داخل حاکمیت و قدرت و مراکز تصمیم‌گیری و اثرگذاری حضور دارند. بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی و عواملی که خارج از کنترل اصلاح‌طلبان بود، به‌نظر شما، خود اصلاح‌طلبان چه رفتاری داشتند و چه کارهای اشتباهی انجام دادند که به این موقعیت دچار شدند؟

روزگار اصلاحات را از دو زاویه می‌توان نگاه کرد. یک مساله اینکه یک جریانی حاکم است که محدودیت ایجاد کرده و تریبون‌ها بسته شده و حتی اجازه حضور فیزیکی به خیلی از اصلاح‌طلبان اصلی را نمی‌دهد و سعی می‌کند حضور اصلاح‌طلبان را بین مردم محدود کند. این موضوع درست است. این محدودیت وجود دارد اما اگر از زاویه دیگر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم امروز نفوذ کلام و اثرگذاری‌ای که اصلاح‌طلبان در درون جامعه ایران دارند، طی سال‌های گذشته کم‌نظیر است.

سال‌های گذشته که اصلاح‌طلبان بودند، مسوولیت بخشی از امور برعهده آنها بود، کاستی‌ها و کمبودها به اسم آنها نوشته می‌شد و طرف مقابل هم از تمام امکانات و رسانه‌های خود برای سیاه جلوه دادن شرایط استفاده می‌کرد و طبعا ذهن‌ها را نسبت به اصلاح‌طلبان بویژه اصلاح‌طلبانی که در درون حاکمیت بودند، خراب می‌کرد.امروز دو تابلوی واضح جلوی چشم مردم است؛ یک تابلویی که اصلاح‌طلبان زمانی در بخشی از قدرت بودند و زمانی که الان تمام قدرت در اختیار مخالفان اصلاحات است
این تابلو در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی برای همه طبقات کشور به‌خوبی قابل مقایسه است و به همین جهت به نظر من ارج و قربی که امروز اصلاح‌طلبان میان مردم پیدا کرده‌اند - هرچند به‌خاطر فشارهای موجود، امکان بیان آن را ندارند - در یک دهه گذشته بی‌نظیر است. اگر از این دید نگاه کنیم به‌نظر من شرایط بد نیست. همچنین باید به تفاوت کارکرد اصلاح‌طلبان و مخالفان اصلاحات، مطلوبیت کنونی اصلاحات را هم اضافه کنیم.

 امروز به‌خوبی قابل قضاوت است که همه اتهاماتی و همه فشارها و محدودیت‌هایی که ایجاد شد، هیچ‌کدام پایه و اساسی نداشته و امور به نحوی پیش رفته است که کسانی که حتی بانی و باعث این حرکات بودند، امروز خودشان به نوعی به بن‌بست رسیده‌اند که راه طی‌شده، راه بی‌سرانجامی است، اما اگر آقایان اراده کنند، می‌توانند از این مسیر برگردند و اصلاح‌طلبان باید به‌گونه‌یی رفتار کنند که ما دنبال انتقام و کینه‌توزی نیستیم و هرجا جلوی اشتباه گرفته شود، به سود ملت است.

درست است که به بخش‌های قابل توجهی از جامعه ما جفا و ظلم شده اما فکر می‌کنم اگر افق آینده روشن باشد، اصلاحات در جایگاه خوبی قرار دارد و حتما خواهد توانست آینده کشور را خیلی بهتر از آنچه امروز است، بسازد.

درباره قسمت دوم سوال، من با شما اختلاف دارم؛ اینکه اصلاح‌طلبان چه کار کردند که به این روز افتادند.

 اگر تاریخ‌های سیاسی جهان را ببینیم باید بگویم به‌رغم تمام سختی‌ها و مشكلات راه و روش اصلاحات درست است و سرانجام دستاورد بزرگی خواهد داشت. نمی‌خواهم بگویم اصلاح‌طلبان اشتباه نداشته‌‌اند اما آنچه وضعیت امروز را رقم زده، توهم یك جریانی است كه فكر می‌كرد با حذف اصلاح‌طلبان و یکدست كردن حاكمیت می‌تواند همه مشكلات كشور را حل كند. من وارد نیت آنها نمی‌شوم چون سوءنیت هم نداشتند، شاید واقعا دلسوز بودند و فكر می‌كردند مملكت اینگونه آباد می‌شود. اما امروز بی‌نتیجه بودن این طرز تفكر كاملا واضح است و ثابت شده اصلاحات جریان حذف‌شدنی در این كشور نیست، ممكن است برای مدتی ساكت شود و بروز بیرونی شدیدی نداشته باشد اما امروز آنها بیش از پیش نیاز به اصلاحات را حس می‌كنند حتی كسانی كه دو سال پیش كمر به قتل اصلاحات بسته بودند.

 

شما معتقدید شرایط به وجود آمده را نمی‌توان تاثیر عملكرد اصلاح‌طلبان دانست، سوال من این است كه آیا همدلی اصلاح‌طلبان و اصلاحات در دو سال اخیر با مردم باعث این نفوذ و تاثیر كلام اصلاحات میان مردم و جامعه شده یا اینكه عدم حضور آنها در قدرت را باعث این اقبال جامعه به اصلاح‌طلبان می‌دانید؟ همچنین هر كنشی، واكنشی داشته. ما از دوران سیدمحمد خاتمی به دوران آقای احمدی‌نژاد رسیدیم. فكر نمی‌كنید در آن زمان اعمالی از سوی دولت انجام شده باشد كه به این مرحله رسیدیم؟

این قصه جنگل است. وقتی آدم در جنگل است می‌پرسد جنگل كجاست؟ ما وقتی در درون شرایط خاص تاریخی و جغرافیایی و زمانی خاص هستیم می‌توانیم به علل و عوامل مختلف اشاره كنیم كه به این وضعیت دچار شدیم، اما من مجموعه حوادث و اتفاقات افتاده را یك پروسه تاریخی می‌دانم. این پروسیه تاریخی فراز و نشیب دارد،‌ اگر در آن برهه‌‌یی كه نشیب و فرود است برویم و داخلش را نگاه كنیم، عیب و نقص می‌بینیم، اگر دوره اوج را نگاه كنیم، خوبی می‌بینیم. فكر می‌كنم این جریان فراز و نشیب بسیاری دارد اما نشیب جریان رو به بالاست. به نظر من اكنون اصلاحات تجربه‌یی را می‌آزماید كه در صد سال گذشته آرزوی آن را داشت.

اصلاح‌طلبان امروز از حوادث مختلف صد سال گذشته ایران درس گرفتند كه آن اشتباهات را مرتكب نشوند و مجبور نباشند به انقلاب روی آورند، مجبور شوند به اصلاح‌ناپذیری وضعیت حكم كنند و آن دور را از ابتدای صفر شروع كنند. در این رابطه ما می‌توانیم عده‌یی را متهم به كندروی یا تندروی كنیم، عده‌یی را متهم به ارتكاب اشتباهات اساسی كنیم و در استراتژی ایراد بگیریم،‌ اما به نظر من این یك گام بسیار به پیش است كه همراهی بیشتر و بیشتر جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب با مردم و انسجام و هماهنگی بیشتر آنها با یكدیگر را در پی داشته است. اگر این نقص در دوران حاكمیت اصلاحات وجود داشته كه این هماهنگی كامل نبود و الان به هر دلیل به خاطر شرایط خاص،‌ ما به این نتیجه رسیده‌ایم كه همراهی و همدلی با مردم باید كامل باشد، این یك گام به پیش است.

 

من علت تامه روی كار آمدن احمدی‌نژاد را دوران آقای خاتمی نمی‌دانم، اراده‌یی وجود داشت و برنامه‌ریزی کرده از نقایص ما استفاده یا سوءاستفاده كرد اما مگر می‌توانیم در این دنیا زندگی كنیم و هیچ عیب و نقصی نداشته باشیم. مهم این است كه بدانیم در ادامه مسیر آن اشتباهات را دیگر نباید مرتكب شویم. به نظرم اصلاحات به این نقطه تكامل رسیده است كه اشتباهات گذشته‌اش را دیگر مرتكب نشود، این نقطه مثبتی است و به همین دلیل من معتقدم علت وضعیت امروز، اصلاح‌طلبان نبودند، نه آنها كه تندرو بودند و نه آنها كه كندرو بودند. این یك اراده غالب دیگری بود. اما آنچه مهم است اصلاح‌طلبان در برابر وضعیت موجود، سر تسلیم فرود نیاوردند، روی حرف حق خود ایستادند، هزینه هم پرداختند، باز هم هزینه خواهند پرداخت اما به نظر من آثار پیروزی هویدا است. اكنون تنها جریانی كه می‌توان به آن برای آینده كشور امید داشت؛ اصلاحات است. حداقل در داخل كشور كه نگاه می‌كنیم اصلاحات تنها و مهم‌ترین امیدی است كه برای آینده كشور وجود دارد.

 

سوال بعدی من درباره حذف اصلاح‌طلبان از قدرت است غیر از معدود اصلاح‌طلبانی كه در مجلس كنونی حضور دارند، در بقیه سازمان‌ها، مراكز و نهادهای تاثیرگذار تصمیم‌سازی شاهد حذف كلیه اصلاح‌طلبان هستیم. به نظر شما حذف اصلاح‌طلبان از كلیه امور اجرایی، نظارتی، قضایی و... چه تاثیری در جامعه داشت؟

مهم‌ترین اثر حذف اصلاح‌طلبان، زیان و خسرانی بود كه برای ایران به وجود آمد. اصلاح‌طلبان دارای چهره‌های برجسته در امور مختلف هستند. در بعد اقتصادی چهره‌های اصلاح‌طلب، چهره‌های كم‌نظیری هستند، در بعد فرهنگی، اجتماعی، سیاست خارجی و سیاست داخلی همین‌گونه. نتیجه حذف اصلاح‌طلبان محروم كردن ایران از نخبگانی بود كه دیدگاه و فكر آنها حتما در پیشرفت جامعه ایرانی موثر بود. وقتی آنها خود را از این طبقه بسیار ممتاز محروم می‌كنند، در ظاهر خیال می‌كنند از شر عده‌یی راحت شده‌اند؛ عده‌یی كه مطیع محض نبودند و چون و چرا و چالش می‌كردند. آنها اعتقاد داشتند وقتی آنها را از این نعمت محروم كردند، الان به وضعیتی دچار شده‌اند كه اگر از دید كارشناسی نگاه كنیم جز زیان و ضرر در همه ابعاد برای جامعه ایرانی چیزی نبوده است. منظور من تنها در بعد سیاست نیست بلكه برای مثال الان وضع معیشت مردم را نگاه كنید، بعد ارزشی و اخلاقی را بررسی كنید، ببینید وضع ناهنجاری‌های اجتماعی، وضع بیكاری و فرهنگی چگونه است.

خیلی دردناك است كه آقای رییس پلیس با افتخار می‌گوید هفتصد و اندی قتل در سه‌ماهه اول پارسال داشتیم، امسال برای مثال 30 قتل كمتر انجام شده است. اینها نشان‌دهنده به هم ریختن هنجارهای ایرانی است. به نظرم بخش عمده این مشكلات ناشی از محروم شدن كشور از نخبگان، طراحان و برنامه‌ریزانی بود كه می‌توانستند كمك‌های ارزنده‌یی كنند تا ما به این وضعیت دچار نشویم. اما برای خود اصلاحات یك مزیت بالایی بود. اصلاح‌طلبان توانستند با یكدیگر بنشینند و صحبت كنند و متوجه نقایص كار خود شوند.

هماهنگی‌ها بیشتر شد و توانستند به عنوان یك نیروی بالقوه‌یی كه كشور از آن سود خواهد برد، خود را حفظ كنند. این یك مزیت برای اصلاح‌طلبان بود، هرچند كشور واقعا زیان دید از این وضعیتی كه ما دچار آن شدیم.

 از طرف دیگر بخش قابل توجهی از حكومت كه تا قبل از این زمان بطور كامل درون حاكمیت تبلور پیدا می‌كرد، به درون جامعه منتقل شد، یعنی ما امروز جامعه مدنی داریم كه با وجود فشارها و با اینكه امكان تشكل‌یابی، تجمع و ارتباطات بسیار محدودی دارد، توانسته است قدرت اجتماعی را در خود متبلور كند و ما این قدرت اجتماعی را در درون جامعه ایران به عنوان یك وزنه متعادل‌كننده در برابر قدرت تقریبا بی‌مهار داخل حاكمیت می‌دانیم.

 آنهایی كه اصلاح‌طلبان را از درون حاكمیت حذف كردند ناخواسته این كار را كردند. وقتی به جمع كارآزموده قوی اجازه داده نمی‌شود مسوولیت‌های اجرایی تامینی و قضایی داشته باشند، آنها بیكار نمی‌نشینند. درون جامعه می‌آیند و از قدرت خود در بارور كردن جامعه به كار می‌گیرند. این یك دستاورد مثبت برای جامعه ایران بود. الان بتدریج به وضعیتی می‌رسیم كه در برابر قدرت بدون رقیب حاكمیت كه مشخصه جامعه‌های جهان سوم محسوب می‌شود، قدرت مدنی قابل توجهی در حال شكل گرفتن است. این فایده‌یی بود كه جامعه ایرانی از آن استفاده كرد و شاید از این بابت باید به دلیل حذف اصلاح‌طلبان از حاكمیت دست مریزاد گفت و تشكر كرد.

 

سوال بعدی من درباره بحث چالش‌برانگیز و همیشگی انتخابات است. بالاخره اصلاح‌طلبان چه برنامه‌یی برای انتخابات دارند؟ الان همه چشم دوخته‌اند تا ببینند آقای سیدمحمد خاتمی برای انتخابات چه برنامه‌یی دارد و چه تصمیمی خواهد گرفت؟ شما به عنوان یكی از افراد تاثیرگذار در جبهه اصلاحات چه برنامه‌یی دارید؟ آیا در صورت محقق نشدن شروط آقای خاتمی برای حضور در انتخابات، اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس شركت می‌كنند و اگر شركت نكنند به صورت منسجم عمل خواهند كرد؟ آیا برنامه‌ریزی در این زمینه شده كه اگر آقای خاتمی از عدم شركت در انتخابات سخن گفت بقیه اصلاح‌طلبان نیز همراه و همگام با ایشان باشند و برخی دیگر با تابلوی اصلاحات وارد عرصه مبارزاتی نشوند؟

هدف اصلاحات كمك به ایجاد حكومت و حاكمیتی است كه واقعا بر اساس رای مردم باشد. رای مردم هم یعنی انتخابات آزاد؛ این هدف ما است. معتقدم اگر به جایی برسیم كه واقعا انتخابات آزاد برگزار شود اصلاحات به بخش قابل توجهی از ایده‌ها و افكار خود رسیده است، یعنی گام مهمی به طرف استقرار دموكراسی برداشته شده است. ما با این دید به انتخابات نگاه می‌كنیم. بنابراین تمام تلاش‌ ما هم این است كه یك انتخابات آزاد برگزار شود، یعنی اگر رایزنی و مذاكره می‌شود، برای این است كه انتخابات آزاد برگزار شود. اگر قصد شركت در انتخابات را داشته باشیم،‌ فكر می‌كنیم می‌توانیم انتخابات را به طرف انتخابات آزاد سوق دهیم. اگر در انتخابات شركت نمی‌كنیم، برای این است كه فكر می‌كنیم اگر شركت كنیم انتخابات بی‌معنا و بی‌منطق می‌شود. بنابراین انتخابات برای ما اصل است و نمی‌توانیم آن را نادیده بگیرم. اگر زمانی در انتخابات شركت نكنیم به این معنا نیست كه برای همیشه این فرصت انتخابات را حذف كردیم. برای مثال ما در انتخابات مجلس هفتم شركت نكردیم اما در انتخابات بعدی شركت كردیم و دیدیم گام‌های موثری جامعه ایرانی را به طرف دموكراسی پیش برد. گرچه طرف مقابل عكس‌العمل نامناسبی در این مورد نشان داد، اما هیچ كس نمی‌تواند منكر این شود كه جامعه ایرانی امروز با سال 88 خیلی متفاوت شده است. تا قبل از این شركت در انتخابات برای اصلاح‌طلبان اصل بود، یعنی می‌‌گفتیم اصل ما این است كه در انتخابات شركت ‌كنیم مگر اینكه شرایطی اتفاق بیفتد. برای مثال ما در انتخابات شركت می‌كنیم مگر اینكه رد صلاحیت شویم.

انتخابات سال 88 پارامترهای جدیدی را وارد معادله تصمیم‌گیری اصلاح‌طلبان كرد. ما یك انتخابات پرمساله را پشت سر گذاشتیم.‌ آن انتخابات پرمساله باعث شد تعدادی از افراد گرفتار شوند یا در حصر بیفتند. برگزاركننده انتخابات باید بتواند آثار و تبعات آن تجربه ناموفق را از بین ببرد. انتخابات آزاد نیازمند رقابت است.

باید رقابت در جامعه باز شود. باید بتوانیم صدای‌مان را به گوش مردم برسانیم، روزنامه‌ها، رسانه‌ها و احزاب و فضا باید آزاد باشد. انتخابات آزاد در جوامع امروزی به معنای این است كه نظامیان نباید در عرصه تصمیم‌گیری‌های سیاسی دخالت داشته باشند، حال چه برسد برای انتخابات تصمیم‌گیری كنند. انتخابات آزاد یعنی باید یك قانون خیلی روشن و قابل فهم و غیرقابل تفسیر برای جناح‌های سیاسی خاص وجود داشته باشد. اگر این شرایط تحقق پیدا كند، اصلاح‌طلبان با كمال شوق و ذوق در انتخابات شركت می‌كنند و نتیجه هرچه باشد می‌پذیرند اما تا این شرایط تحقق پیدا نكند چه كسی می‌تواند بگوید انتخابات آزاد و عادلانه است؟

 

اصلاح‌طلبان در چه وضعیتی در انتخابات شركت می‌كنند؟

خیلی روشن است كه اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده در چه وضعیتی شركت می‌كنند. اگر همه سه شرطی كه آقای خاتمی گفت و مورد تایید و حمایت همه نیروهای اصلاح‌طلب داخلی قرار گرفته است،‌ محقق شود تكلیف روشن می‌شود. حالا آیا عده‌یی می‌توانند جریان سازی اصلاحات را انجام دهند، پاسخ این است عده‌یی به دنبال این هستند كه بدل را به جای اصل جا بزنند. اما به نظرم این اصلا كاربردی ندارد. نماد اصلاح‌طلبی در ایران شناخته‌شده است؛ چه كسانی و جریاناتی اصلاح‌طلب هستند و حرف اصلی اصلاحات را چه كسی می‌زند؟ اصلاح‌طلبان هیچ وقت كسی را متهم نكرده‌‌اند كه اصلاح‌طلب نیستی و چرا از قول اصلاحات حرف می‌زنی. بلكه آنقدر به خودشان مطمئن هستند و آنقدر شناسنامه روشن دارند و برای مردم شناخته‌شده هستند كه اصلا نگرانی‌ای از این بابت نداریم كه یكی بیاید بگوید من هم اصلاح‌طلب هستم. ایرادی ندارد. اصلاح‌طلبی یك جریان شناسنامه‌دار و شناخته‌شده‌یی است كه هم در داخل كشور و هم در خارج از كشور با آن اسم و رسم شناخته می‌شود. به همین دلیل است كه ما می‌بینیم با اینكه برخی می‌خواهند جریاناتی به اسم اصلاحات راه بیندازند، بعد از مدتی می‌گویند اگر اصلاح‌طلبان واقعی نیایند فایده‌یی ندارد.

 

اصولگرایان گاهی تلقین می‌كنند كه اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت نكنند برای همیشه از عرصه سیاسی حذف می‌شوند. نظر شما چیست؟

ما با كسی دعوا و جنگ نداریم. شركت در انتخابات یك حق است تكلیف نیست، برخلاف افرادی كه معتقدند واجب است در انتخابات شركت كنیم، ما می‌گوییم این یك حق است و می‌توانیم شركت كنیم یا نكنیم. مثلا من كار خلاف قانون هم انجام نداده‌ام. می‌توانم كاندیدا شوم و می‌توانم نشوم. اما اینجا عقل من حكم می‌‌كند كه آن هم نه برای منافع شخصی خودم. عده‌یی می‌گویند اگر شما در انتخابات شركت كنید آبرویتان می‌رود و از چشم مردم می‌افتید، من می‌گویم این فرع قصه است. بنده اگر به این نتیجه برسم كه نجات كشور در این است كه من در انتخابات شركت كنم اگر آبروی من هم برود باید شركت كنم. اگر به این نتیجه برسم كه شركت در انتخابات مملكت را یك گام به عقب می‌برد اما خودم به نان و نوا می‌رسم و دیگر هر كسی نصف شب زنگ خانه را بزند، نمی‌ترسیم و خیال‌مان راحت است و منافع شخصی تامین می‌شود، اما منافع ملی و کشور ضرر می‌کند، عقل و وجدان حکم می‌کند که شریک جرم نباشید. انتخابات خیلی روشن است. ما هیچ نگرانی‌ای از اینکه جریان اصلاحات دیگری ساخته شود، نداریم. هیچ جریانی نمی‌تواند جایگزین آن چیزی که به نام اصلاحات واقعی در ایران شناخته شده است، بشود. شرایط هم کاملا مشخص است.

بحث هم زیاد می‌شود اما نتیجه کار کاملا مشخص است. الان توپ در میدان آقایان است و باید دید چگونه با این توپ بازی می‌کنند. ما هم واقعا خواستار اصلاح امور کشور و خواستار حل بحران‌ها هستیم. هیچ‌ کس هم نمی‌خواهد مچ‌گیری کند. ما هم وقتی در انتخابات پیروز شویم به دنبال انتقام نیستیم. مگر انتخابات سال 76 در مدل دیگری همین اتفاق نیفتاد؟ کشور واقعا در برهه خاصی نجات پیدا کرد، چیزی به هم نخورد و قدرت آقایان هم خیلی تضعیف نشد و مردم سود آن را بردند. الان هم اگر بخواهیم کشور از شرایط فعلی رهایی پیدا کند، سطح انتخابات پیش‌رو باید خیلی بالاتر و بزرگ‌تر از سال 76 باشد تا بتواند این دیوار بی‌اعتمادی بین مردم و حاکمیت را پشت ‌سر بگذارد. خیلی باید پرشورتر باشد، مردم هم وقتی می‌توانند در انتخابات شرکت کنند که اطمینان داشته باشند که رای آنها موثر خواهد بود. حاکمیت باید این اعتماد را به مردم بدهد. ما کاره‌یی نیستیم كه این اعتماد را بدهیم.

آنهایی که قدرت دارند باید این اطمینان را بدهند. حال این اعتماد چگونه ساخته می‌شود؟ با آزادی زندانیان پس از انتخابات، با آزادی فضای سیاسی، با میدان‌داری سیاسیون حتی فعالان سیاسی اصولگرا. متاسفانه آنها هم در انزوا هستند. اتفاقا اصلاح‌طلبان با وجود محدودیت‌ها و فشارها بیشتر از آنها فعال هستند. فعالان سیاسی باید بیایند وسط و رقابت عادلانه باشد. قول می‌دهم هیچ بنایی ویران و پایه‌های نظام هم تضعیف نمی‌شود، بلکه محکم‌تر خواهد شد، به هرحال باید منتظر شویم ببینیم پاسخ آقایان چه خواهد بود. تا الان پاسخ داده‌شده نه تنها پاسخ مثبت و موافق نبوده که حتی برعکس هم بوده است. به هرحال چند تا زندانی که آزاد شده بودند، به زندان برگشتند، احکامی که به هر دلیل اجرا نشده را اجرا می‌کنند، دادگاه‌های جدید تشکیل می‌دهند و سایت‌ها و رسانه‌هایشان هتاکی، دروغ‌پراکنی، افترا و بداخلاقی می‌کنند. به هرحال باید منتظر شویم. اصلاح‌طلبان چیزی برای از دست دادن ندارند. تاکید می‌کنم هیچ چیز ندارند که از دست بدهند. ما اعتبار خود را از این ملت داریم و هر فشاری که بر ما بیاید این اعتبار و حرمت بیشتر خواهد شد. بنابراین برگزاری انتخابات آزاد بیش از اینکه نیاز اصلاح‌طلبان باشد، نیاز کسانی است که امروز در قدرت حضور دارند و روز به روز با بحران‌های بیشتری روبه‌رو خواهند شد. اگر بخواهند این بحران‌ها را به نفع خودشان و به نفع ملت حل کنند، چاره آن فقط یک انتخابات آزاد است و اگر بخواهند انتخابات آزاد برگزار کنند، باید مقدمات آن فراهم شود و مقدمات آن شرایطی است که آقای خاتمی عنوان کرده است.

 

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مکارم شیرازی: هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم

Posted: 29 Jul 2011 08:36 AM PDT

 

جرس: آیت الله مکارم شیرازی گفت: ما هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم و در عین حال وظیفه خودمان می‌دانیم که حکومت را حمایت کنیم و چون نیازی به حکومت نداریم می‌توانیم نظارت کنیم.

به گزارش خبرآنلاین، آیت الله مکارم شیرازی در دیدار تعدادی از فعالان عرصه فرهنگی سیاسی، نویسندگان و خبرنگاران کشور مصر تاکید کرد: «علمای مذهبی و مراجع ما در عین اینکه از حکومت و دولت حمایت می‌کنند استقلال خودشان را حفظ می‌کنند. ما هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم و در عین حال وظیفه خودمان می‌دانیم که حکومت را حمایت کنیم و چون نیازی به حکومت نداریم می‌توانیم نظارت کنیم و اگر انحرافی در جایی ببینیم با شجاعت و فورا تذکر می‌دهیم بدون اینکه هیچ واهمه‌ای داشته باشیم.»

 

این مرجع تقلید به تشریح رابطه حکومت و مراجع تقلید پرداخت و با اشاره به ویژگیهای  رهبر جمهوری  اسلامی گفت: «الحمدلله رهبر حکومت اسلامی رهبری است بسیار آگاه و جنبه مذهبی و روحانی، بر جنبه سیاسی ایشان غلبه دارد.»

 

وی همچنین اظهار داشت: «انقلاب اسلامی ما در پرتو فعالیت علمای دین به ثمر رسید و پیشوای این انقلاب که امام خمینی(ره) بود یک مرجع دینی به طور کامل برخاسته از حوزه‌های علمیه بود.»

 

 

این فقیه همراه نظام سیاسی همچنین ابراز عقیده کرده است:  «با تمام فعالیتهایی که بر ضد حکومت ما می‌شود ما نسبت به آینده آن هیچ نگرانی نداریم و محکم در جای خود ایستاده‌ایم. ما بدون قانون هرگز دخالتی در امور کشور نخواهیم داشت.»

آسوشیتدپرس: رضایی‌نژاد در ساخت تسلیحات  اتمی دست داشت

Posted: 29 Jul 2011 08:18 AM PDT

جرس: خبرگزاری آسوشیتدپرس روز پنج‌شنبه در گزارشی به نقل از یک مقام خارجی و یک بازرس سابق آژانس انرژی اتمی اعلام کرد ، داریوش رضایی‌نژاد که  شنبه گذشته در تهران ترور شد «در فعالیت‌های اتمی مشکوک ایران و تلاش برای ساخت تسلیحات اتمی دست داشت».

 

 

به گزارش رادیو فردا، خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش روز پنج‌شنبه خود به نقل از یک مقام از «کشوری که عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است» می‌گوید آقای رضایی‌نژاد در ساخت «قطعه‌ای کلیدی در کلاهک‌های اتمی» دخالت داشته است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش خود همچنین از قول یک دیپلمات غربی در وین، پایتخت اتریش، می‌گوید که سه ترور اخیر «دانشمندان هسته‌ای» در ایران که به شیوه‌ای مشابه انجام شد و شک و تردیدها در مورد نام و هویت و شغل آخرین قربانی ترورها به این سوء‌ظن دامن زده است که مقامات ایرانی در تلاش‌اند بر این قضیه سرپوش بگذارند.

 

در دو سال گذشته سه تن از دانشمندان اتمی و فیزیک ایران هدف سوءقصد قرار گرفته‌اند که از میان آنها مسعود علی‌محمدی و مجید شهریاری جان باختند، اما فریدون عباسی دوانی که اکنون هدایت سازمان انرژی اتمی ایران را بر عهده دارد از سوءقصد جان سالم به در برد.

آسوشیتدپرس همچنین از قول این مقام غربی داریوش رضایی‌نژاد را فیزیکدانی معرفی می‌کند که در گذشته برای وزارت دفاع ایران و روی پروژه‌هایی مرتبط با ساخت تسلیحات اتمی کار می‌کرده است.

 

داریوش‌ رضایی‌نژاد عصر روز شنبه در خیابان بنی‌هاشم تهران به ضرب گلوله دو فرد سوار بر موتورسیکلت کشته شد. به دنبال این حادثه، برخی از رسانه‌های داخل کشور مضروب را با نام «داریوش رضایی» و «دانشمند هسته‌ای» معرفی کردند، اما پس از ساعاتی نام درست او «رضایی‌نژاد» و «از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه خواجه نصیر تهران» مخابره شد. خبرگزاری فارس نیز همان روز گزارشی منتشر کرد و در آن داریوش رضایی‌نژاد را که دانشجوی پیشین دانشگاه مالک اشتر، وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی، بود «همکار وزارت دفاع» معرفی کرد.

 

جمهوری اسلامی همواره این فرضیه را که به دنبال ساخت و تولید تسلیحات اتمی است رد و تاکید کرده است که به دنبال استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی است، اما در عین حال از توقف غنی‌سازی اورانیوم با درصد بالا در داخل کشور نیز سر باز می‌زند.


علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، یک روز پس از ترور داریوش رضایی‌نژاد قتل او را «پروژه‌ای آمریکایی صهیونیستی» توصیف و آمریکا را محکوم کرد. اما تنها ساعاتی بعد وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرد که دخالت سرویس‌های جاسوسی خارجی در این ترور «هنوز قطعی نیست».

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در دولت محمود احمدی‌نژاد، روز پنج‌شنبه نیز بار دیگر اشاره کرد که «هنوز به این که سرویس‌های اطلاعاتی پشت این حرکت هستند نرسیده‌ایم».

سفیران سبز امید: حاملان و حامیان پیام جنبش سبز خواهیم بود

Posted: 29 Jul 2011 06:42 AM PDT

  جرس: بیانیه «جمع بندی» نشست «سفیران سبز امید» در پاریس، منتشر شد. در این بیانیه آمده است: «ما حاملان و حامیان پیام جنبش در نزد تمام مجامع بین المللی و نزد همه ی گروه های داخلی و خارجی خواهیم بود. ما استبداد ستیزی یک جنبش، مسالمت آمیز بودن یک حرکت و استقلال و استغنای یک ملت را به همگان ابلاغ خواهیم کرد.»

 
 

در بیانیه جمع بندی نشست سفیران سبز امید که به همت «کانون دکتر شریعتی» (متشکل از جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم پاریس) به مدت چهار روز در پایتخت فرانسه برگزار شد، همچنین آمده است: «ما ساختار جنبش سبز را در قالب شبکه های عضوگیری، مشورتی و بسترساز تقویت می کنیم . به شکل گیری گروههای محلی، فراگیر و مبتنی بر انگیزه های نمادین مانند جنبش دانشجویی می کوشیم و   پویشی برای همگامی و همراهی با گروههای کوچک و انجمن ها و پویش های هم راستا خواهیم بود.»
 
بیانیه مزبور تصریح کرده است: «ما از ظرفیت شبکه های آنلاین برای فعالیت و مشارکت   بهره می گیریم و به پیوند آنها با شبکه های سنتی و محلی می کوشیم. ما با تولید و تکثیر و توزیع روزنامه های تک صفحه ای و تکیه بر ظرفیت   شبکه های تلویزیونی و رادیویی به پیوند میان این شبکه ها می اندیشیم. ما به سراغ روش های تازه ای برای خلق پیام و انتقال آن خواهیم رفت و تکنیک های جدیدی را می آموزیم و می آزمائیم.»
  
متن کامل بیانیه مزبور به شرح زیر است:
 
 به نام خدا
راه‌هاي خدا متكثر است و براي دفع ظلم و استبداد و تحقق ايراني پيشرفته، ما نبايد به قدم گذاشتن در يكي از آنها يا همراهي با يكي از همفكران خود اكتفا كنيم. ما در پيوندهاي خود به نظمي  نياز داريم تا اگر دست تطاول و ظلم فردي يا افرادي از همراهانمان را ربود و واحد يا واحدهايي از اين شبكه اجتماعي گسترده را ويران كرد، لطمه‌اي به حيات و پويايي آن وارد نشود و با تكيه بر خرد جمعي، در هر مرحله‌اي از اين مسير بتوانيم اهداف پيشاروي خويش را شناسايي و با بلندترين گام‌ها به سوي آن حركت كنيم. اولين قدم در راه‌حل پيشنهادي اينجانب آن است كه ما ايرانيان، در هر كجاي جهان كه هستيم، بايد اين هستههاي اجتماعي را در ميان خود تقويت كنيم. بايد خانه‌هايمان را رو در روي يكديگر بسازيم؛ به تعبير قرآن خانه‌هاي خود را قبله قرار دهيم، يعني به اين هسته‌هاي اجتماعي كه واحدهاي بنيادين جامعه ما هستند بپردازيم، اهميت آنها را بشناسيم و بيش از پيش به آنها رو كنيم تا قدرت‌هاي نهفته اي كه دارند براي ما ظاهر شود.
( میرحسین موسوی ، بیانیه شماره 11 )
 
ما  آمده ایم تا در «منازعه ی تاریخی» میان «جنبش های اجتماعی» با استبداد و اینک «استبداد دینی»، دینِ خود را ادا کنیم.
از «نگاه ما »، یک «جنبش اجتماعي» شبكه ی تعامل ميان بازيگران مختلفي است كه هر كدام می توانند يك سازمان رسمي، يك گروه، يك نهاد، يك فرد و يا يك شبكه ي ديگر باشند. در این شبکه، هرکس برای دستیابی به اهداف فردی در کنار اهداف مشترک می کوشد و به شيوه و الگوي خویش، اعتراض خود را به «موضوعِ منازعه » اعلام مي كند. بر این اساس جنبش از آغاز تا پایان، در ساختار و محتوا، در رفتار و اهداف، یک شبکه ی غیر رسمی ِ غیرمتمرکز با پیوندهای متفاوت و چند گانه است.
 
 با این نگاه، «ما» شبکه ای از «سفیران سبز امید»یم که نه تنها در ساختار، بلکه در برساختن هویت، تشخیصِ اهداف و تعیینِ شیوه های اعتراض، به منطق شبکه وفاداریم .
هویت یک جنبش، فرایندی است که در حین منازعه شکل می گیرد و تابع ِ تعامل میانِ باورها و رفتارهایِ جمعی است و کردار و گفتار کنشگران اجتماعی موجبِ تداوم، تقویت، تضعیف و یا باز تعریفِ آن می شود. "هویتِ جمعی ما   یک منبع انسجام برای هویت های ماست؛ نه الزاماً یک عاملِ ادغام. ما با رفتار و گفتارِ خویش و به جای فراموش کردن و محو کردن هویت های موجودِ در جنبش سبز، هویت سبزمان را برمی سازیم؛ هویتی که بتواند بر گفتمانِ مسلط جنبش تاثیر گذار باشد. 
 
هویت ها اگرچه مدام در حال تغییرند، اما همواره مولفه های روشنی در آنها موجود است که امکان تشخیص ِ غیر و خودآگاهی را ممکن می کنند. به غیر از کسانی که زبانی جز خشونت و گلوله نمی شناسند، بجز آنانی که طمع به خاک ایران دارند و غیر از کسانی که به دام واپس گرایی گرفتارند؛ «ما» آغوش خود را به روی تمام گروهها و شبکه های اجتماعی و سیاسی گشوده ایم. آن گونه که در جنبش سبز زیسته ایم، «هیچ گفته ای» نمی تواند راه را بر گفتگو میانمان ببندد و به « هیچ واژه ای» اجازه نخواهیم داد که " قسمتی از ملت را در مقابل قسمتی دیگر از آن قرار دهد و با طایفه طایفه کردن آن ها منافعشان را در ستیز با هم تعریف کند و آنها را رو در روی هم قرار دهد."
 
تاریخ یکصد ساله ی جنبش های معاصر گواهی می دهد هر بار که سیاست ورزی را فدای بازی قدرت کرده ایم، پشیمان شده ایم. این تاریخ، کارنامه ی سیاه انسان هایی را روایت می کند که با سوابقی اگرچه نیک، چون در تله‌‌های توجیه گر «کسب قدرت یا حفظ قدرت» گرفتار آمده‌اند، استحاله شده‌اند. «ما» سیاست را «هنری برای بهتر زیستن » می دانیم، نه تکنیکی برای عوام فریبی و کسب قدرت ؛ پس "سیاست را زندگی می کنیم " .
 
ما در جنبش سبز این مهارت را آموخته ایم و این سیاست را تجربه کرده ایم؛ بلکه زیسته ایم. سیاست برای ما، گرایشی برای سبز کردن همه ی چیزهایی است که رنگ خزان و غم دارند. با چراغ عقل و با فروغ ایمان، نه راه را گم می کنیم و نه خواهیم گذاشت که کدورت و غم و از آن بد‌تر سیاهی و کینه به دل هایمان راه یابند. در تنگراه های سیاست، از اصول خویش کوتاه نخواهیم آمد بلکه می کوشیم با « خلاقیت » روزنه‌های امید را باز کنیم و در این راه لحظه‌ای از زیبایی، اخلاق، عشق و حقیقت غافل نشویم؛ مبادا در میانه ی راه و در غوغای خشونت ورزان، آرمان هایمان و حقیقت ِ زندگی فراموش شوند.
جنبش های اجتماعی می توانند ساختاری برای استفاده ی حداکثری از فرصت های سیاسی باشند. آنگاه که «بي ثباتي هاي انتخاباتي»، «اختلافات و رقابت نخبگان » و «حوادث سیاسی و اجتماعی» به صورت طبیعی میزان مشارکت سیاسی را بیشتر می کنند و آستانه ی تحمل حاکمان به اجبار - و لو به صورت محدود - بالا می رود، فروگذاشتنِ این فرصت ها، شرط سیاست ورزی نیست .«ما» نیز از این فرصت ها بهره می گیریم تا در حین به چالش کشیدن نظم موجود، امكان تعاملات سياسي و دسترسي به متحدان بالقوه را بیشتر كنیم.
 
خاطر حاکمان آسوده مباد ! که ما هیچگاه از حق طبیعی خود برای انتخاب کردن و از حقوق مدنی خویش برای انتخاب شدن نخواهیم گذشت. هیچگاه فراموش نمی کنیم که "ایران کشور ماست و این زندگی ماست" . «آرامش ما» نشانه ی شکایت ماست، چنان که سکوتمان، نشانه ی فریادمان بود. « صبر ورزیدن » پیشه ی ماست، چنانچه سبز بودن آئین ماست. ما صبر می ورزیم و به برکت این صبر، اقتدارگرایان را به دموکراسی عادت می دهیم تا اقتدارگرایی را در این بازی شکست دهیم. پیش از آنکه به پیروزی بیاندیشم، می کوشیم تا تحملِ شکست را ممکن کنیم.
 
منشاء پيدايش یک جنبش اجتماعي، هم زيستي نظام هاي ارزشي متعارض و گروههايي است كه با يكديگر متلاقی اند. ظهور هر جنبش به خودی خود، با ظهور هنجارهای جدیدی همراه است و موفقیت جنبش نیز منجر به اصلاح ارزش ها و هنجارها می شود و در سایه ای این اصلاح، آرامش به جامعه بر می گردد. از طرفی، گروههای اجتماعی در کنار حقوق عام فردی و شهروندی از «نوعی حقوق گروهی» نیز برخوردارند که نه تنها انگیزه ای برای حضور و بقای آنها در جامعه است، بلکه «ضامن» تقویت ملت هاست. این حقوق بنیادین، ریشه در «پیمان‌های اجتماعی» دارند که در «هنگامه‌ی ملت سازی» شکل گرفته‌اند.
 
قانون اساسی هر ملتی، راوی مکتوب این پیمان اجتماعی است. اگر بی اعتنایی به قانون اساسی، در عرصه‌ی ملی به استبداد و دیکتاتوری می‌انجامد، آنجا که به حقوق اقلیت ها و گروه‌ها مربوط می‌شود «نقض پیمان‌های بنیادین اجتماعی» نیز هست. یک اقلیت، قبل از آنکه «عارضه‌ی نهاییِ بی‌قانونی» ظاهر شود و جامعه گرفتارِ «استبداد» شود، از نادیده گرفتن این پیمان اجتماعی به «رنج» می‌افتد.
 
«ما» بر این باوریم که رویکرد سیاسی به این حقوق طبیعی، یک سوء تفاهم تاریخی و یک قانون شکنی آشکار است. اگر عدم اجرای اصل 15 قانون اساسی با سهل انگاری ما مواجهه نمی شد، شاید اینک مطالبه ی ما اجرای اصل 27 قانون اساسی نمی بود. ما نه تنها به حق طبیعی اقوام برای آموزش زبان مادری در کنار زبان رسمی اعتقاد داریم ، بلکه حکومت را موظف به تامین منابعِ مالی و تضمین اجرای آن آن می دانیم. ما به تنگناهای ایجاد شده برای زیستِ اقلیت های قومی، مذهبی و عقیدتی در گستره ی ایران آگاهیم و به مجالِ اندک آن در منشور جنبش سبز معترضیم. ما منشور جنبش سبز را به بازخوانی و توجه بیشتر به حقوق اقلیت ها فرا می خوانیم و بر این باوریم که نسخه ی های دیگر آن آشکارا باید به این حقوق حقه مزین شوند.
 
جنبشِ های اجتماعی ، از «رفتارها» ، «نشانه ها» و «روایت ها» برای گسترش ، تقویت و انتقال هویت خود بهره می گیرند. رفتارها و ظاهر ِ متفاوت ِ کنشگران می تواند ، سبب ِ تمایز آشکار با "دیگران" شود. شناسه هایی مانندِ رنگ ها، علامت ها، شخصیت ها، سرودها و مصنوعات هنری، می تواند هویت یک جنبش را به سرعت ابراز کند و انتقال دهد. روایت ها هم اعم از مناسبت های مهم، مکانهای نمادین و ماجراهایی هستند که برای اعضاء جنبش رخ می دهند و می توانند سبب ِ هم ذات پنداری و هویت یابی اعضاء جنبش شوند و فرصتی برای تخلیه ی احساسات و بروز رفتارهای جمعی فراهم کنند.
 
جنبش سبز، نمونه ی اعلای یک جنبش پیام محور و هویت آفرین است؛ اما ما نگرانیم که رسانه های صوتی و تصویری ما نتوانسته اند حاوی و حامل این هویت عظیم باشند. اگرچه شبکه های آنلاین و رسانه های نوشتاری ما توانسته اند در برسازی و انتقال این پیام با اقتدار ظاهر شوند، اما اقرار می کنیم که در پیوند میان آنها با شبکه های سنتی و محلی ناتوان بوده ایم . پنهان نمی کنیم که بسیاری از ابعاد هنری و فرهنگی جنبش را در رسانه های ماهواره ای فراموش کرده ایم و در جلب و جذب مشارکت ها  ضعیف بوده ایم.
 
 بر این اساس، ما از ظرفیت شبکه های آنلاین برای فعالیت و مشارکت   بهره می گیریم و به پیوند آنها با شبکه های سنتی و محلی می کوشیم. ما با تولید و تکثیر و توزیع روزنامه های تک صفحه ای و تکیه بر ظرفیت   شبکه های تلویزیونی و رادیویی به پیوند میان این شبکه ها می اندیشیم. ما به سراغ روش های تازه ای برای خلق پیام و انتقال آن خواهیم رفت و تکنیک های جدیدی را می آموزیم و می آزمائیم.
باید رسانه هایمان آوای رسای زندگی باشند. ما به یاری آن ها برخواهیم خواست تا رساتر از قبل ، صدای جنبش ما باشند. به تامین منابع مالی آنها می کوشیم تا از آنها برخوردار شویم. هنرمندان را به تولیدات هنری و همکاری با آن ها دعوت می کنیم. صاحبنظران را به حضور در مجامع آنها می خوانیم و تحلیلگران را به یاری می طلبیم تا صدای رسای همه ی فعالان جنبش سبز را به گوش همگان برسانیم. ما گردانندگان رسانه هایمان را نیز به بازبینی کارنامه ی خویش فرامی خوانیم و ضرورت یک بازنگری جدی را به آنان یادآوری می کنیم. 
 
مدل های سازمانی جنبش های اجتماعی، در حین عمل ابداع می شوند و به تدریج خود را بر محیط فعالیت انطباق می دهند. ساختار ِفعالیت یک جنبش اغلب یک گزینش استراتژیک است و اساس این استراتژی در جنبش های وسیع، توان جذب منابع و قابلیت بسیج عمومی است. یک جنبشِ موثر، اغلب ابزار و مکانیزم های این مدل را به منظور بسیج منابع و برای تقویت اعتراض، به خدمت می گیرد . مدلی که در آن، عضویت جای خود را به مشارکت می دهد و امکان مداخله فراهم است و به سبب فقدان منابع رسمی ، پاداش ذاتی و همبستگی درونی جایگزین پاداش مادی و دستمزد می شود .
ما ساختار جنبش سبز را در قالب شبکه های عضوگیری، مشورتی و بسترساز تقویت می کنیم . به شکل گیری گروههای محلی، فراگیر و مبتنی بر انگیزه های نمادین مانند جنبش دانشجویی می کوشیم و پویشی برای همگامی و همراهی با گروه های کوچک و انجمن ها و پویش های هم راستا خواهیم بود .
 
جنبش اجتماعي ، بستری برای فراهم كردن و گردآوري منابع لازم، براي عمل جمعي است. ما نه تنها از قابلیت های جنبش برای «سازماندهی»، «کاهش هزینه های عمل »، «ایجاد شبکه های همبستگی»، «تقسیم انگیزه ها» و «بسیج نارضايتي ها »استفاده می کنیم، بلکه منابع مالی خود را نیز بر این نهج خواهیم یافت. ما با تکیه بر سرمایه ی اجتماعی جنبش سبز و با بهره گیری از یک ساختار مالی شفاف، «کمک های خُرد» یکان یکان مخالفان استبداد را می جوییم و آنان را در خدمت اهدافِ کلان خویش به کار خواهیم بست. ما عاشقانه به مبارزه ای «معقول » و «ممکن» می اندیشیم ، پس این امکان را در جامعه ی ایرانیان مخالف با استبداد و نهادهای مردمی می جوییم تا با همراهی آنان جنبش سبز را با جشن پیروزی مردم به منزل برسانیم.
 
بــاری ؛
ما سفیران سبز امیدم تا نسیم سبز جنبش را به جهانیان برسانیم . ما حاملان و حامیان پیام جنبش در نزد تمام مجامع بین المللی و نزد همه ی گروه های داخلی و خارجی خواهیم بود. ما استبداد ستیزی یک جنبش، مسالمت آمیز بودن یک حرکت و   استقلال و استغنای یک ملت را به همگان ابلاغ خواهیم کرد.
آری ؛
ما سفیران سبز امیدیم و می دانیم "که همه ما در راهي پر از نورانيت وارد شده‌ايم كه از هم اينك سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته كرده است."
ما سفیران سبز امیدیم و آموخته ایم "تا توفيق‌هايي كه در هر مرحله به دست مي‌آوريم پايان كار ندانيم و همواره نگاه به كمالي برتر بدوزيم."
ما سفیران سبز امیدیم و "در اين مسير چشم به جاده‌هايي داريم كه هدايت الهي پيش‌پايمان قرار مي‌دهد. ما مي‌انديشيم و تدبير مي‌كنيم، اما ايمان داريم كه در عمل، تنها راه‌هايي كه او برايمان مي‌گشايد از خود كارسازي نشان مي‌دهند."
سفیران سبز امید- تابستان 1390

دلجویی محمد خاتمی از خانواده عبدالله مومنی، فعال دانشجویی و معلم زندانی

Posted: 29 Jul 2011 06:03 AM PDT

جــرس: سیدمحمد خاتمی در دیدار با خانواده عبدالله مومنی ضمن دلجویی با آنان، ابراز امیدواری کرد که در آستانه ماه رمضان همه زندانیان آزاد شوند.


درحالیکه با گذشت بیش از دو سال از بازداشت و حبس عبدالله مومنی، مقامات امنیتی- قضایی مجددا این فعال دانشجویی و آموزگار را به اتهام افشاگری در جریان نامه نگاری به رهبر جمهوری اسلامی مجددا از زندان به دادسرا احضار کرده اند، منابع خبری جنبش سبز گزارش داده اند که سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات، روز پنج شنبه ششم امرداد ماه، با خانواده عبدالله مومنی دیدار کرد و ضمن دلجویی از آنها و ابراز تاسف از اخراج وی از شغل آموزگاری، خاطرنشان کرد "جای جوانان وسرمایه هایی چون مومنی و دیگر زندانیان سیاسی در زندان نیست ."


به گزارش رسیده به جرس، فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی نیز در این دیدار به وضعیت همسر زندانی اش پرداخت و از برگزاری دادگاهی جدید برای مومنی ابراز نگرانی کرد.


این دادگاه به علت نامه سرگشاده مومنی به رهبر جمهوری اسلامی برگزار شده است، که عبدالله مومنی در آن نامه به افشاگری شکنجه های طاقت فرسای زندان پرداخته بود.


سید محمد خاتمی وضعیت کنونی را نگران کننده دانست ولی ابراز امید واری کرد که در آستانه ماه مبارک رمضان زندانیان بتوانند در کنار خانواده هایشان از نعمت آزادی بهره مند شوند .


در این دیدار تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان سیاسی چون عرب سرخی، جمالی، قدیانی نیز حضور داشتند.


گفتنی است عبدالله مومنی رئیس ستاد شهروند آزاد (ستاد مهدی کروبی) بود که در سی خرداد ٨٨ با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی دستگیر شد و پس از چند ماه به سر بردن در سلول انفرادی؛ در دادگاهی فرمایشی به پنج سال زندان محکوم گردید.


عبدالله مومنی تابستان سال های ٨٢ و ٨۶ را نیز به علت فعالیت های دانشجویی در زندان به سر می برد.


امام جمعه تهران: دستگاه قضایی با ضاربان برخورد کند، حكم الهی زورگوها محاربه است

Posted: 29 Jul 2011 04:32 AM PDT

جــرس: امام جمعه موقت تهران با اشاره به برخوردهای خشونت بار میان برخی جوانان با روحانیون و لباس شخصی ها که اخیرا بوقوع پیوسته، خواستار برخورد بیشتر نیروی انتظامی و دستگاه قضایی برای جلوگیری از خشونت در مقابل ناهیان منكر شد و تاکید کرد "حكم الهی زورگو ها محاربه است."


به گزارش ایرنا، كاظم صدیقی كه در خطبه های دوم نماز جمعه این هفته تهران سخن می گفت،‌ با یادآوری خشونتی كه با برخی از ناهیان منكر صورت گرفته، اظهار عقیده کرد "ایران دارای هفتاد میلیون جمعیت مذهبی است كه چند مورد خشونت در مقابل این میزان اصالت ها، امر ناچیزی است و این مشكلات نباید منجر به این امر شود كه ناهیان منكر در كشور امنیت نداشته باشند؛ اما وجود این میزان برخوردها نیز خلاف انتظار است؛ زیرا ایران كشور عصمت و طهارت است. "


صدیقی همگام با انتقادات تند برخی مراجع و روحانیون نسبت به آنچه "تعلل دستگاههای امنیتی و قضایی" خوانده اند، گفت "این انتظار وجود دارد كه این مقدار اندك خشونت ها را نیز نیروی انتظامی و دستگاه قضا رفع كنند. هر چند كه رییس قوه قضاییه در این خصوص اقدامات لازم را كرده و حكم الهی زورگو ها محاربه است."


گفتنی است چند روز پیش و در پی مجروحیت یک طلبه دیگر در تهران توسط چند جوان، احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری نیز، در نماز جمعه تهران درباره این واقعه گفته بود"انتظارمان از مسئولان نظام اسلامی این است که در این قضایا به گونه ای با متجاسرین برخورد کنند که عبرت آموز باشد و افراد دیگری که در صدد خیره سری هستند درسی فراموش نشدنی بگیرند. در دو سه ماه اخیر شاهدیم که با سه ناهی از منکر طلبه که از منکر نهی کرده اند، مضروب شده اند..."


همان زمان ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید ساکن قم نیز احکام دادگاه‌های قضایی را بی‌رمق خوانده و گفته بود "با این روش دستگاه قضایی، مشکلات امنیت جامعه حل نمی‌شود. دیروز چاقو در چشم طلبه جوانی کردند و ضاربین به جزای خود نرسیدند، امروز شاهرگ طلبه جوان دیگری را به خاطر امر به معروف و نهی از منکر بریدند و سپس شاهرگ حیات مرد نیرومند کشور را پاره کردند. با این وضع باید منتظر حوادث ناگوار دیگری باشیم..."


به گزارش ایرنا، کاظم صدیقی امام جمعه تهران در ادامه خطبه های هفتم مرداد ماه، به سخنان رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با كتابداران و اعلام "ضرورت جلوگیری از انتشار برخی کتب" نیز اشاره کرد و گفت "این حركت ابتكار مناسبی است. زیرا دین اسلام دین قرائت است. پالایش كتاب ها نیز، از اهم وظایف علمای دینی و دانشگاهیان است؛ زیرا خطر عرضه كتاب های خانمان برانداز و نامناسب بیشتر است كه البته با تذكرات رهبری حركتی مناسبی در این خصوص آغاز شده است. "


صدیقی از "طرح موساد و قدرت های استكباری برای مقابله با پیشرفت های فناوری جمهوری اسلامی" و "جنگ نرم و سخت" خبر داد و گفت "در ادامه ترور دانشنمدان كشور، یكی از فارغ التحصیلان دانشگاه خواجه نصیر به شهادت رسید كه البته این امر ننگی برای دشمنان كشور است. "


به گفته امام جمعه موقت تهران، ‌جنگ نظامی برای دشمنان بدنامی و ذلت داشته و با اشاره به درگیری ها با گروه پژاك در كردستان نیز گفت: "این كور دلان می خواهند با ناامن كردن منطقه، امر خدمت رسانی را با مشكل مواجه كنند و البته سپاه با حماسه آفرینی، كانون آن ها را متلاشی كرد. "



توقف صادرات گاز بعلت انفجار در خطوط انتقال گاز ایران به ترکیه

Posted: 29 Jul 2011 03:04 AM PDT

جــرس:  به دنبال انفجار در خط لوله صادرات گاز ایران به ترکیه، صدور گاز طبیعی کشور به این کشور همسایه غربی به طور موقت متوقف شده است.


به گزارش مهر، بامداد جمعه ۷ مردادماه به دلیل انفجار در خط لوله صادرات گاز ایران به ترکیه، صدور گاز طبیعی به این همسایه غربی کشور موقتاً متوقف شده است.


بر اساس این گزارش، در حال حاضر با حضور تیم‌های عملیاتی، آتش‌نشانی و امدادی عملیات مهار و کنترل خروج گاز از خط لوله آسیب دیده به طور کامل مهار شده، ضمن آنکه با حضور تیمهای عملیاتی ترمیم و بازسازی این خط لوله آسیب دیده آغاز شده است.


تا پیش از انفجار درخط لوله گاز ایران و ترکیه به طور متوسط روزانه نزدیک به ۳۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر می‌شده است، ضمن آنکه از ابتدای سال جاری تا کنون صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه حدود ۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته است.


مقامات تهران – آنکارا آگوست ۱۹۹۶ میلادی قراردادی ۲۵ ساله امضا کردند که بر اساس این توافق، مقرر شد سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز ایران به ترکیه صادر شود.


سال گذشته در مجموع بالغ بر ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر شد که مقامات ایران پیش بینی کرده اند ظرفیت صدور گاز به این همسایه شمال غربی تا سقف ۱۰ میلیارد متر مکعب افزایش یابد.


در حال حاضر تاسیسات تقویت فشار و شبکه انتقال گاز ایران از ظرفیت انتقال روزانه ۳۰ میلیون متر مکعب گاز به ترکیه را برخوردارند که امکان افزایش ظرفیت گاز صادراتی از خطوط و تاسیسات موجود تا سقف روزانه ۴۰ میلیون متر مکعب معادل ۱۵ میلیارد متر مکعب ماهانه وجود دارد.


پیش بینی می شود با ساخت قطعات سوم و چهارم خط لوله ششم سراسری گاز، امکان انتقال روزانه ۹۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه و سایر کشورهای متقاضی در پایانه مرزی بازرگان فراهم شود.


در حال حاضر بخش عمده گاز تحویلی به ترکیه از مسیر خط لوله ۳۶۵ کیلومتری تکاب- شاهین دژ- میاندوآب با ظرفیت انتقال روزانه ۵۰ میلیون متر مکعب گاز تا مرز بازرگان منتقل می شود.


به گزارش ایرنا، سخنگوی شركت ملی گاز ایران از ترمیم خط لوله صادرات گاز ایران و تركیه تا دو روز آینده خبر داد و گفت: این خط لوله در كوتاه ترین زمان ممكن ترمیم می شود.


محمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان دانشجویی: تاریخ در مسیر آزادی و رهایی حرکت می کند

Posted: 29 Jul 2011 02:33 AM PDT

جــرس: محمد خاتمی در دیدار با گروهی از فعالان دانشجویی تاکید کرد "انسان امروز آزادی، برخورداری، کرامت و حکومت هایی می خواهد که بر آمده از اراده او و مسؤول در مقابل او باشد. "


به گزارش سایت رسمی محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران و علوم پزشکی تهران، با خاطرنشان کردن اینکه "می شود جامعه عادلانه باشد اخلاقی هم باشد؛ می شود همه آزادانه زندگی کنند اخلاقی و عادلانه هم باشد. می شود ارزش های الهی و معنوی و احکام معنوی در ان حاکم باشد و انسان ها هم دارای حرمت باشند"، اظهار داشت "آزادی؛ حق برخورداری؛ احساس شخصیت کردن و کرامت داشتن انسان با خدا شناسی مخالف نیست."


در این دیدار صمیمانه دانشجویان به بیان شرایط حال حاضر دانشگاه ها و نقطه نظرات خود در مورد مسائل روز جامعه پرداختند و از ادامه وضعیت امنیتی در محیط دانشگاه و جامعه ابراز نگرانی و نارضایتی نمودند و شرکت در انتخابات بدون فراهم شدن حداقل شرایط لازم را بی معنی خواندند.


بر اساس این گزارش، مشروح سخنان محمد خاتمی که در جریان این دیدار، به دیدگاههای خود پیرامون شرایط موجود پرداخته، به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی گفته می شود انجمن اسلامی دانشجویان چه به ذهن انسان می رسد؟و چه انتظاری از آنها است و چه نقشی می تواند در جامعه داشته باشد؟حتی در کشورهایی که اسلامی هم نیستند ما شاهد حضور انجمن های اسلامی در آنجا هستیم ولی نقش و جایگاه انجمن اسلامی در کشوری که غلبه با اسلام و اکثریت با مسلمان هاست متفاوت است و در جایی که نظام و حکومتش هم منتسب به دین باشد باز توقع و انتظار دیگری از انجمن اسلامی هست.


راجع به انجمن های اسلامی دانشجویی و دانشگاهی می شود صحبت کرد در این میان انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران جایگاه ویژه ای دارد و می توان بحث کرد که این انجمن چه ماهیت و چه رسالتی دارد و می تواند داشته باشد؟ این انجمن به یک معنا مادر همه انجمن های اسلامی دانشگاهها بوده و در همه فراز و نشیب ها توانسته است بدون تغییر ماهیت هم روی اصول و هم وظایفی که در مقاطع مختلف داشته پایداربماند پدیده ای است که جداگانه باید به آن پرداخت.


وقتی می گوییم انجمن اسلامی دانشجویان در درجه اول متوجه نهاد دانشگاه و دانشجو می شویم. از درون دانشگاه نیروهایی که گردانندگان چرخ های اصلی جامعه هستند بیرون می آید و این نقش مهمی است.
دانشجو به خاطر هزینه ای که برایش می شود و وظیفه ای که دارد باید نهایت استفاده را از آن موقعیت بکند تا دارای دانش و مهارت لازم در رشته های مختلف باشد.
دانشگاه به عنوان قلب و مغز و نیز چشم و گوش هر جامعه ای که هم می بیند هم می شنود و هم آگاهی دارد باید آن موقعیتی که آگاهی و بصیرت و درک نیازهای جامعه و ارائه راه حل برای رفع نیازهاست داشته باشد.


دانشگاه همیشه و در همه جوامع نقش پیشتاز را ایفا می کند. جامعه موجود ایستای متوقف نیست چون انسان تاریخ دارد و تاریخ در یک مسیر جلو می رود البته تاریخ افت و خیز دارد ولی مسیر تاریخ به سوی تکامل و تأمین هدفی است که برای آن پیامبران آمدند و عبارت است از فرو نهادن بندها از دست و پای جان آدمی و آزاد کردن انسان که البته اوج آزادی در عبودیت خداست.


انسان باید سر سپرده جایی باشد اگر سر سپرده خدا نباشد سر سپرده هوس خود یا هوای شیادانی می شود که در جوامع بوده و هستند.
آزادی واقعی در توحید و بندگی خداست. آن گونه بندگی و توحید خالصی که در ادیان الهی و به خصوص در اسلام هست. گرچه گاهی توحید هم پوششی است برای بسط شرک در درون جامعه حالا شرک اعتقادی، عبادی، اجتماعی و روانی و . . .


انسان؛ بنده خدا یعنی سرسپرده علم و حکمت مطلق، تدبیر، رحمت، خلاقیت و قدرت آفرینش مطلق است و آزاد واقعی کسی است که فقط سرسپرده این حقیقت ممتاز باشد که آثارش هم در شخص انسان مشخص می شود و انسان از سلطه شیطان و هوا و هوس رها می شود و در عرصه اجتماعی از قدرت های زورگوی جباری که فقط قدرت دارند و فقط از جامعه اطاعت می طلبد رها می شود.


معتقدم تاریخ در مسیر آزادی و رهایی حرکت می کند و نقطه مطلوب هم که ما در تاریخ به آن اعتقاد داریم و انتظار آن را می کشیم آن عصر مهدوی است که آن انسان کامل الهی می آید و مدار و محور جامعه، آن امام کامل است که بقیه الله است و ان شاء لله در زمان خود خواهد آمد.


اگر تاریخ این مسیر را دارد و در حال حرکت است جامعه یک موجود ایستا نیست. پویاست یعنی حرکت می کند و یک پیشتاز می خواهد . پیشتاز مشخص جامعه ما از جمله باید جامعه دانشگاهی باشد. یعنی نقش پیشرویی جامعه به سوی آزادی؛رهایی،توحید ؛پیشرفت و کرامت داشته باشد. انجمن های اسلامی دانشجویان می توانند و باید این نقش را داشته باشند.


در جوامعی مثل ما که دچار استبداد تاریخی بوده اند و مردم در متن جامعه دارای حق و حرمتی نبودند و حاکمان همه حقوق را داشتند؛ و هیچ تکلیفی را متوجه خود نمی دانستند رسالت بزرگی برای همه ما و از جمله نهاد دانشگاه ایجاد می شود که ما در مسیر حرکت تاریخی جامعه مان برای مردمی که ذی حق و دارای خود باوری باشند و حقوقشان تأمین شود و حکومت حدود و مسؤولیت هایش مشخص بشود باید روشنگری کرد باید انتقاد کرد و حاکمانی که از مسیر حق مردم منحرف شوند یا از امکانات سوء استفاده می کنند مورد انتقاد قرار گیرند وبه هر حال این بهترین کاری است که می توان کرد.


بعلاوه اینکه خود دانشجو به عنوان آن پیشانی پیشروی جامعه باید مظهر اعتقاد و اعتماد به حق و حرمت مردم باشد که تأمین آن مهمترین سبب رستگاری اجتماعی و رفع مشکلات اجتماعی و پیشرفت جامعه خواهد بود ؛ دانشجو و دانشگاه در این زمینه باید پیشرو باشد. در درون دانشگاه باید رعایت حق یکدیگر و تحمل همدیگر را بکنیم و هر کسی مسؤولیتی پیدا کرد باید جوابگوی آن باشد دانشگاه باید این نقش را داشته باشد.


اگر تاریخ دویست سال گذشته مملکتمان را در نظر بگیریم که از سه مساله بسیار وحشتناک رنج می برده یکی استبداد و خود کامگی؛یکی استعمار و وابستگی به بیگانه و دیگر عقب افتادگی در همه عرصه های اقتصادی علمی اجتماعی؛جنبش و حرکتی که در این سالها بوده است این حرکتی که با همه تفاوت هایی که بین بخش های مختلف بوده است وجه مشترکش این بوده که خواستار آزادی در مقابل استبداد بوده است. خواستار استقلال در برابر وابستگی و استعمار بوده و نیز خواستار پیشرفت و توسعه در مقابل عقب افتادگی بوده است.


این حرکتی است که جامعه ما با همه فراز و نشیب ها داشته است و با همه شکست هایی که در این مدت خورده ؛ شگفت انگیز است که این ملت از اهداف خودش دست برنداشته.
اوج این حرکت را در انقلاب اسلامی با محوریت حضرت امام می بینیم روح دعوتی که در زمینه عینی انقلاب وجود داشت چیزی جز آزادی خواهی؛استقلال طلبی و پیشرفت طلبی نیست.
آزادی ،استقلال و جمهوری اسلامی شعار اصلی ماست که هنوز هم شعار اصلی ماست و همواره باید شعار اصلی ما باید باشد.
دانشجو اگر بخواهد الگو وپیشرو باشد باید این خواست تاریخی ملت را در طول تاریخ فراموش نکند. هیچ چیز نباید او را وا دارد از اینکه از این محورهای اصلی غافل شود.


جنبش دانشجویی اگر از این خواست تاریخی و حقیقیت تاریخی که رمز و راز رهایی جامعه ما هست و ابعادی که هویت یک جمعیت دانشجویی را تشکیل می دهد غافل بماند جایگاه خودش را از دست می دهد.


اولا ما در جامعه اسلامی به سر می بریم منظورم این نیست غیر مسلمانان در جامعه ما نیستند و منظورم این نیست که همه چیز را برای مسلمانان جامعه بخواهیم نظام اسلامی که مورد توجه ماست فقط حقوق و مزایا وحرمت و نیازهای مسلمانان یا شیعیان را برآورده نمی کند بلکه در این نظام هر کسی در اینجا هست باید حق و حرمت داشته باسد و مورد احترام باشد.


ما یک رسالتی علاوه بر آن رسالت های کلی به عنوان مسلمان و شیعه در جامعه ای که اکثریت آن مسلمان و شیعه هستند داریم.


تفاوتی که مابا دیگران داریم این است که بعضی ها می گویند دین در عرصه اجتماعی نباید دخالت کند ما بر عکس می گوییم دین دستور دارد برای جامعه بشری و نیز ناظر به زندگی جامعه بشری است و نسبت به این دنیای مردم هم نظر دارد.


دین فقط این نیست که رابطه تو را بر خدا برقرار کند و نتیجه اش را در جهان دیگر ببینی که البته این خیلی امر مهمی است. ولی دین اسلام این طور نیست که به امور اجتماعی و دنیایی بی تفاوت باشد.
اگر هدف پیامبران آزاد سازی انسان است و اگر خواست این مردم مسلمان به سوی آزادی ؛استقلال؛ پیشرفت است یقینا دین خدا منافی با آن نیست بلکه موید آن است.


قرائت درست از اسلام کدام است؟اسلامی که می گوید حکومت هست ولی مردم هیچ حقی ندارند آیا این متناسب با روح تاریخی و اراده الهی و رسالت پیامبران هست ؟اسلامی که می گوید می تواند در جامعه تبعیض و اختلافات طبقاتی وجود داشته باشد آیا با آن روح تاریخی و اراده الهی و رسالت پیامبران سازگار است؟


ما می گوییم برداشتمان از اسلام این است که جامعه را به آزادی، عدالت و برخورداری همگان می رساند و معتقدیم برداشت درستی است. این بدان معنا نیست بیاییم همه برداشت های دیگر را نفی کنیم اتفاقا آن شیوه ای که بعضی ها دارند و می گویند آنچه ما می گوییم همان است و تمام آنچه خلاف آن است باید به هر قیمتی شده است حذف شود مردود و محکوم می شناسیم! نه ما می گوییم دیگری هم می تواند حرفش را بزند ولی اولا این طرف هم بتواند از اسلامی که میگوییم حرفش را در جامعه بزند ثانیا اینکه مدار و محور نظام اجتماعی آن بینش و منش یا توهماتی که هم معتقدیم مغایر با روح اساسی ادیان الهی و اسلام است و هم مغایر با خواست تاریخی ملت است آن حاکمیت مطلق را نداشته باشد و امکان حذف دیگران را نداشته باشد.


معتقدیم مردم هم این را می خواهند اصلا پیروزی انقلاب اسلامی هم همین بود مردم ما احساس کردند کسی و جریانی از موضع دین و خدا دارد نسبت به خواست های تاریخی آنها حساسیت نشان می دهد و انها را به رسمیت می شناسد و تلاش برای برآورده شدن آنها را اسلامی می داند. در انقلاب، اسلام به گونه ای مطرح شد که طرفدار آزادی و استقلال و پیشرفت است و به همین دلیل است که از دل انقلاب اسلامی ،‌جمهوری اسلامی در می آید.


اصطلاح جمهوری اسلامی که امام آن را آورد و اجرا کرد خیلی مهم است. در جمهوری اسلامی مردم صاحب حقند هیچ چیزی هیج جایی هیچ رکنی جز بر اساس رای و نظر مردم مستقر نمی شود.


وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی اسلام هم این جمهوری را خواسته است این اسلامی که با این جمهوری سازگار است.
وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی می خواهیم الگویی ارائه بدهیم که هم پاسخ دهنده نیازهای تاریخی این جامعه و هم تأمین کننده نیازهای روزگار است و هم با ارزشهای الهی سازگاری دارد.
روح زمانه ما روح آزادی خواهی و روح رهایی انسان است روح پیوستگی و برآمدن قدرت ها از اراده مردم است روح آزادی نقد است روح برخورداری جامعه و همه افراد آن از حقوق سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است که دارند و باید داشته باشند و اینکه جوامع با حقوق اساسی و قانون اساسی شکل می گیرد.


قانون اساسی یعنی در آن؛ حقوق اساسی ملت و حکومت و حدود اساسی ملت وحکومت مشخص باشد یعنی اگر ملت تکالیفی دارد حقوقی هم دارد و اگر حکومت؛ قدرت و امکاناتی دارد حدودی هم دارد!


در جوامعی مثل ما تکیه بر حقوق اساسی ملت که همواره پایمال شده در طول تاریخ بسیار مهم است. یکی از وجوه اصلاحات این است وقتی می گوییم همه قانون اساسی باید مورد توجه باشد باید ببینیم در طول تاریخ کدام بخش هایی که در قانون اساسی آمده بیشتر آسیب دیده است و زمینه های استقرارش در جامعه دشوارتر است. از جمله همین اصولی است که مربوط به حقوق ملت می شود مورد توجه است یعنی این بخش بسیار مهم است که باید روی آن تکیه کرد.


ما دلمان می خواهد یک نظام الگو از اسلام در دنیای امروز با همه خصوصیاتش ارائه دهیم. اگر انسان تاریخی است ما در کدام مرحله تاریخی هستیم و انسان امروز چگونه به جهان نگاه می کند وچه نیازها و پرسش هایی دارد ما اگر بخواهیم پاسخی بدهیم باید پاسخ ها متناسب با آن نیازها و پرسش ها باشد.


انسان امروز آزادی، برخورداری، کرامت و حکومت هایی می خواهد که بر آمده از اراده او و مسؤول در مقابل او باشد.


نظامی که می خواهیم پیاده کنیم نظام الگویی باید باشد که تمام نیازهای به حق و دستاوردهای مهم تاریخ بشری که یکی از انها رهایی از قدرت های استبدادی و جبار در تاریخ بوده و تمام مزایایی که امروز هست مانند آزادی و آزادی اندیشه و بیان و نقد و انتخابات آزاد و ضوابطی که برای یک انسان آزاد است در این نظام داشته باشیم بعلاوه اینکه عدالت که روح دعوت انبیا است در جامعه وجود داشته باشد. عدالت فقط جنبه اقتصادی آن نیست بلکه آزادی مردم و آزادی انتخاب مردم از بارزترین مصداق های عدالت است. به علاوه خلاء هایی که در دنیای امروز هست بی اخلاقی و دنیازدگی و ماده گرایی اینها مسائلی است که دنیای امروز گرفتار آن است ما اینها را نمی خواهیم. ما باید چیزهایی که دنیای امروز دارد داشته باشیم و آنچه ندارد و موجب خلاء می شود نیز در نظاممان وجود داشته باشد در این صورت است که می توانیم الگو بسازیم.


می شود جامعه عادلانه باشد اخلاقی هم باشد؛می شود همه آزادانه زندگی کنند اخلاقی و عادلانه هم باشد. می شود ارزش های الهی و معنوی و احکام معنوی در ان حاکم باشد و انسان ها هم دارای حرمت باشند.


آزادی؛ حق برخورداری؛ احساس شخصیت کردن و کرامت داشتن انسان که با خدا شناسی مخالف نیست.


انجمن اسلامی رسالت فوق العاده سنگینی پیدا می کند که باید متوجه آن باشیم هم آن نقشی را که به عنوان دانشجویی که در اینده اداره کننده کشور است در نظر داشته باشد هم به عنوان پیشرو و پیشتاز جنبش های اسلامی در جوامع رسالت سنگینی دارد و هم نسبت به خواست های تاریخی ملت باید دغدغه داشته باشد و هم نسبت به اینکه چون جامعه ما اسلامی است نسبت به اسلام حساسیت داشته باشد ؛اسلامی که هم با آن روحی که در همه ادیان الهی است و هد آن رها کردن و آزاد کردن انسان است سازگار باشد و هم با شرایط تاریخی با آزادی استقلال و پیشرفت جامعه سازگار باشد.


انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در این میان یک خصوصیتی دارد و ان اینکه همیشه جنبه اعتقادی داشته؛هم دغدغه نسبت به ارزش های اصیل انقلاب واسلام داشته و هم درد مردم و دردهای زمان را می خواسته بشناسد و نسبت به انها لااقل در جامعه هوشیاری ایجاد کرده در عین حالی که همواره از نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و ارزش ها دفاع کرده هیچگاه عنصر وابسته به قدرت و جریانی خاص نبوده و خودش را مستقل نگاه داشته و نیز با سعه صدر مشکلات و تنگناهایی که برایش ایجاد شده را تحمل کرده است و امروز هم به یاری خدواند باید بر آن راه و رأی و روش پافشاری کند.


گفتنی است در ابتدای این دیدار، دانشجویان و فعالان انجمن، به بیان دیدگاهها و نظرات خویش پرداختند و موارد زیر را مورد اشاره قرار دادند:


- اظهار تأسف از غلبه فضای امنیتی بر دانشگاهها


- تحلیل شرایط پیش روی انتخابات و اصلاح طلبان و دغدغه نسبت به کشور و جمهوری اسلامی


- تا زمانیکه شرایط حداقلی فراهم نشده است شرکت در انتخابات معنا ندارد


- استقبال از مواضع اخیر سید محمد خاتمی که براساس اخلاق سیاسی است و ان شاء الله منتج به نتیجه هم خواهد شد.


- خیلی از شرایط را تأیید نمی کنیم ولی معتقدیم با وفاداری به اصل نظام و دفاع از آن باید از درون، مشکلات اصلاح شود و به نتیجه برسد


- جریان اصلاحات باید به سمت احیا و بسط گفتمان خود بپردازد


- دعوت به اجرای بدون تنازل و همه جانبه قانون اساسی و تکیه بر اسلام به عنوان دین رحمانی دو بال پیش برنده اصلاحات است


- ابراز نگرانی نسبت به بسته بودن فضای نقد در جامعه و تند شدن فضا

مجید انصاری: امروز بر کشور نه شفافیت حاکم است و اخلاق

Posted: 29 Jul 2011 02:27 AM PDT

جــرس: مجید انصاری، عضو دولت اصلاحات و مجمع تشخیص مصلحت، با اشاره به وضعیت موجود در کشور و بیان اینکه "اخلاق گوهر گمشده جامعه امروز است"، اظهار داشت "متاسفانه امروز نه بر فضای کسب و کار کشور شفافیت احکام اسلامی و نه بر اجتماع و سیاست ما اخلاق اسلامی حاکم است."


به گزارش تارنمای جماران، مجلس بزرگداشت شب هفت مرحوم محمد منهاج بعد از ظهر پنج شنبه با حضور سیدحسن خمینی و بسیاری از شخصیت های سیاسی و فرهنگی، سفیران سابق ایران در کشورهای مختلف برگزار گردید.
در این مراسم ترحیم و بزرگداشت، روحانیون و شخصیت هایی چون سیدحسن، سیدیاسر و سیدعلی خمینی، محمد خاتمی رییس جمهور سابق، موسوی بجنوردی، عبدالله نوری، امام جمارانی، محمد علی انصاری، مقدم، علیخانی، مسیح بروجردی، موسوی لاری، هادی خامنه ای، مجید انصاری، سراج الدین موسوی، محمود دعایی، کیان ارثی، علی اشراقی، غلامحسین کرباسچی، جواد اطاعت، محمد علی سبحانی، و ... از جمله شرکت کنندگان بودند.

بر اساس این گزارش، مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون، طی سخنانی با تسلیت درگذشت و همچنین گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم محمد منهاج از آن مرحوم با نیکی و اخلاق پاک یاد کرد و با بیان اینکه "اخلاق امروز گوهر گمشده جامعه است"، گفت: یکی از ویژگی های شخصیتی مرحوم منهاج "وجود اخلاق و مهربانی و صمیمیت" در شخصیت او بود .او یکی از یاران امام و همراهان حاج احمد خمینی بود و بعد از رحلت وی نیز، هم در خدمت و در کنار بیت امام بویژه سید حسن خمینی و ازهمراهان همیشگی ایشان بود .


مجید انصاری در سخنان خود یادآور شد: مکتب های عرفانی و عرفانهای کاذب ، تابلوهای عوضی سر راه مردم فراوان است و مردم را به نحله های صوفیانه و عارفانه کاذب فرانخوانند.

مجید انصاری در ادامه سخنان خود بر ارزیابی فردی و جامعه بویژه جامعه اسلامی برای حرکت در مسیر حق گفت : چند روز پیش گزارش مسئولین محترم در خصوص بروز ناامنی های اخیری را که مردم را نیزآزرده کرده می خواندم، خیلی مکدر شدم که این برادرو مسئول بزرگوار گفته اند الحمدالله آمار جرم و جنایت در کشور ما هنوز کمتر از کشورهای توسعه یافته است .


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ابراز گلایه از این نوع مقایسه ها اظهار داشت: مگر شما کشور های توسعه یاقته و شاخص های آن را قبول دارید ؟ مگر کشورو نظام ما با آنان متفاوت نیست ، آنها راه دین ندارند و نظاماتشان طاغوتی است اما ما کشور مسلمان وشیعه که ادعای حکومت علوی و تحت عواطف عاشورا و محرم و آموزه های ائمه را داریم، می باشیم، بنابراین نباید در کشور ما جرم و جنایتی باشد حتی یک قتل هم در کشور ما زیاد است .


وی گفت : وقتی سی و دو سال است که مردم و مسئولین ما ادعا دارند اگر در اقتصاد و صنعت و حوزه های مختلف مشکل داریم ( با دلایل محتلف ) اما در حیات طیّبه و زیست انسانی باید سرآمد باشیم چرا این اتفاقات رخ می دهد. متاسفانه امروز نه بر فضای کسب و کار آن شفافیت احکام اسلامی حاکم است نه بر اجتماع و سیاست ما اخلاق اسلامی حاکم است .آیا ربا از کشور ما ریشه کم شده است ؟ آیا عدل و انصاف در همه کسب و کار ما حاکم است ؟ و در این اوضاع اقتصادی و گرانی همه به انصاف عمل می کنند ؟ آیا غیبت ، تهمت و دروغ و رمالی از جامعه رخت بر بسته است ؟


نماینده ادوار مختلف مجلس در پایان اظهار داشت: جامعه ای حیات طیّبه دارد که در آن اخلاق حاکم باشد، دروغ و تهمت و تخریب نباشد، مهر و محبت حاکم باشد؛ سوظن نباشد، داوری نسبت به افراد در رسانه ها، دستگاههای رسمی و اشخاص و محافل خصوصی عادلانه باشد .

 


محکومیت جواد معصومی به چهار سال و نیم حبس تعزیری

Posted: 29 Jul 2011 02:17 AM PDT

جــرس: بنا به گزارش منابع حقوق بشری، سید جواد معصومی کوچصفهانی که از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده بود، نهایتا با حکم دادگاه تجدید نظر، به چهار سال و نیم حبس قطعی محکوم گردید.


  ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چندی پیش گزارش داده بود که این شهروند تهرانی در تاریخ نهم آذر ماه سال گذشته در شعبه ۲۸ مورد محاکمه قرار گرفته و از سوی قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ و تبانی به دو سال حبس تعزیری و هم چنین به اتهام توهین به مقدسات به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

 


منابع خبری جرس اخیرا گزارش داده اند پرونده سید جواد معصومی که در  دادگاه تجدید نظر استان تهران (شعبه۵۴) مورد رسیدگی واقع شده بود، در نهایت با حکم قاضی موحدی خاتمه یافت، که وی حکم توهین به مقدسات را به دو سال و نیم تقلیل داد و حکم اجتماع و تبانی را عینا تایید کرد که در پایان این فعال سیاسی به چهار سال و نیم حبس تعزیری قطعی محکوم شد.

 

گفتنی است این شهروند معترض به نتیجه انتخابات در ۲۰ بهمن سال ۱۳۸۸ توسط مآمورین اطلاعات سپاه در منزل به همراه همسرش بازداشت و به بند ۲ الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شد و  پس از تحمل بیش از یک ماه سلول انفرادی با وثیقه ۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.


هرانا نوشته بود پدر وی نیز در سال ۵۷ به اعدام محکوم شده و در‌‌ همان سال حکم مذکور در مورد ایشان به اجرا در آمده است.


کشته و مجروح شدن پنج بسیجی دیگر در جریان حملات پژاک

Posted: 29 Jul 2011 01:56 AM PDT

طائب: کوتوله های اطراف ما عددی نیستند

جــرس: درحالیکه نبردها در مناطق مرزی غرب و شمال غرب ایران میان نیروهای سپاه و گروه پژاک همچنان ادامه دارد، منابع خبری گزارش داده اند که در جریان حملۀ مجدد پژاک به یکی از پایگاههای بسیج در کردستان، یک نفر از بسیجیان کشته و چهار نفر دیگر زخمی شدند.


همزمان در جریان مراسم کشته شدگان سپاه توسط پژاک که در قم برگزار شد، مسئول قرارگاه عمار گفت حملات اخیر نشانگر استیصال و درماندگی دشمن است و نشان می دهد دشمنان به آخر خط رسیده‌اند... البته کوتوله‌های اطراف ما عددی نیستند بخواهند وارد نظامی مستقیم شوند."


به گزارش مهر، در جریان حملات شبانه پژاک به پایگاه بسیج روستای سلین از توابع شهرستان سروآباد، یک بسیجی بنام رضا عباسی خودلان کشته شد و چهار نفر دیگر نیز در این حمله مسلحانه زخمی شدند.


احمد محمدرضایی، فرماندار شهرستان سروآباد گفته است: با توجه به آثار به جای مانده در محل این درگیری، ضربات سنگینی نیز بر این گروه وارد شده و تلاش ماموران امنیتی و انتظامی برای دستگیری افراد آنها همچنان ادامه دارد.


در جریان حملات پژاک طی دو هفته اخیر، یک بسیجی دیگر در شهر سروآباد کشته و یک افسر نیروی انتظامی نیز کشته شدند.


در همین زمینه مهدی طائب، فرمانده قرارگاه امنیتی- سیاسی موسوم به «عمار» در جریان مراسم بزرگداشت کشته شدگان سپاه در مسجد اعظم قم، با بیان اینکه مسائل و حملات اخیر نشانگر استیصال و درماندگی دشمن است و نشان می دهد دشمنان به آخر خط رسیده‌اند، افزود: دشمن به دنبال این شکست‌ها دوباره وارد فاز نظامی شد که دلیل بر پویا بودن و زنده بودن نظام ما ست.


وی افزود: کوتوله‌های اطراف ما که عددی نیستند بخواهند چنین کاری انجام دهند؛ آمریکاست که سال‌ها ندای «انا ربکم الاعلی» سر می دهد و دارد در دریای غرور غرق می شود، زیرا به آخر خط رسیده و راهی جز پذیرش شکست ندارد. دشمنان روزی چنان قدرتمند بودند که اگر صدای کسی از گوشه ای از دنیا بلند می شد، فورا او را بر می داشتند، اما امروز در عراق و افغانستان به چه وضعی افتاده‌اند و ورشکست شده‌اند.