فتح گام به گام
جنبش اعتراضی در سوریه دو سال پیش به موازات حرکت قطار جنبش های ضد اقتدارگرایی در جهان عرب آغاز شد و مخالفان حکومت اسد که از سقوط رژیم بن علی در تونس و رژیم مبارک در مصر به وجد آمده بودند در حرکتی مشابه به تسخیر خیابان ها آمدند و شعار " ملت سقوط رژیم را می خواهد" سر دادند. حرکت های اعتراضی در سراسر کشور به شدت هر چه تمام تر سرکوب شد و این موج سرکوب باعث شد که اعتراضها از حالت مسالمت آمیز خارج شود و در یک پروسه چند ماهه، زد و خورد میان نیروهای دولتی و مخالفان به صورت یک جنگ داخلی درآمد. جنگی که در آن به مرور زمان از قدرت نیروهای دولتی کاسته شده و مخالفان که از جانب قدرت های جهانی و برخی قدرتهای منطقه ای تشویق و حمایت می شوند به فتوحاتی قابل اعتنا دست یافته اند و اکنون نیز به کمتر از سقوط بشار اسد راضی نیستند. مخالفان بشار اسد در ماه های ابتدایی اعلام مبارزه علیه حکومت سوریه، عمدتا به صورت پراکنده با هم در ارتباط بودند اما اکنون ائتلافی با مشروعیت نسبی بین المللی ایجاد کرده اند و توانسته اند اعتماد جامعه بین المللی را به عنوان جایگزینی مناسب برای دولت کنونی سوریه را تا حدودی به دست آوردند.

سرخوردگی مخالفان از ناتوانی جامعه بین المللی
گروه اصلی مخالفان دولت سوریه که تحت عنوان ائتلاف ملی سوریه شناخته می شوند از ناتوانی جامعه بین المللی و بی عملی قدرت های بزرگ در پایان دادن به بحران سرخورده اند. آنها اخیرا در اعتراض به این وضعیت اعلام کرده بودند که شرکت در نشست های بین المللی را تحریم می کنند با این وجود قهر آنان چندان به طول نیانجامید. سخنان "جان کری" وزیر امورخارجه ایالات متحده درباره این که کشورش حاضر است پیشنهادهایی مستقیم در جریان نشست رم به مخالفان حکومت سوریه بدهد باعث تجدید نظر آنان در تحریم نشست های بین المللی شد. در همین راستا روز چهارشنبه ( 9اسفند ماه) برای نخستین بار دیداری میان وزیر امورخارجه جدید آمریکا و معاذ الخطیب رییس ائتلاف ملی سوریه انجام شد و طبق اعلام خبرگزاری های معتبر بین المللی در این دیدار راه‌هایی برای شتاب بخشیدن به انتقال قدرت در سوریه مطرح شده است و همچنین قرار است که واشنگتن کمک های تازه غیر تسلیحاتی به مخالفان سوری ارایه دهد. معاذ الخطیب قبل از انجام این دیدار گفتگو بود که نشست رم "امکانی عملی برای ارزیابی دوباره رابطه بین اپوزیسیون سوریه و طرفهای بین المللی" فراهم می کند.

پیش شرط برای گذار سیاسی
ایجاد یک وضعیت گذار سیاسی که نوید بخش پایان بحران در سوریه باشد، نیازمند گفتگو میان طرفین درگیر است اما مخالفان دولت گفته اند که کناره گیری بشار اسد از قدرت پیش شرط چنین گفتگویی است. "عبد الباسط سیدا‎"، از مقام‌های ارشد ائتلاف ملی سوریه به تازگی در همین رابطه گفته است که "اول اسد و گروهش باید بروند. بعد از آن ما می‌توانیم با دیگران در رژیم که در کشتار مردم دست نداشته اند، گفتگو کنیم." معاذ الخطیب، رئیس ائتلاف ملی سوریه نیز اعلام کرده است که آماده مذاکره با دولت سوریه جهت یافتن راه حلی برای بحران سیاسی آن کشور است هر چند که به گفته او مذاکره‌کنندگان دولتی باید افرادی باشند که دستشان به خون مردم سوریه آلوده نیست. پیش شرط مخالفان از جانب حکومت به رسمیت شناخته نشده و "علی حیدر" وزیر آشتی ملی در دولت بشار اسد گفته است که دولت آماده مذاکره با مخالفان در هر نقطه‌ای از جهان است اما چنین مذاکراتی باید بدون پیش شرط صورت گیرد. به دلیل اختلاف کلیدی که طرفین بر سر نحوه انجام گفتگوها برای انتقال قدرت در سوریه دارند بعید به نظر می رسد که در اینده نزدیک این گفتگوها صورت گیرد. مخالفان بشار اسد در حال حاضر بیش از آن که به فکر گفتگو با مقام های دولتی باشند به فکر رایزنی های بین المللی برای افزایش اعتبار و مشروعیت خود هستند تا بتوانند از کمک ها و تشویق های بیشتری بهره مند شوند و از این رهگذر توازن قدرت در سوریه را به نفع خود تغییر دهند. آنها می خواهند میدان نبرد بین المللی علیه حکومت اسد را به نحوی تنگ کنند که راهی جز کناره گیری برای بشار اسد باقی نماند. تلاش های بین المللی آنان به موازات استمرار خشونت هایی است که روزانه ده ها قربانی در نقاط مختلف سوریه باقی می گذارد. مخالفان با استناد به این خشونت های تمامی ناپذیر از قدرت های جهانی می خواهند تمام تلاش خود را برای سرنگونی اسد انجام دهند. از نگاه آنان سرنگونی اسد تنها امید برای پایان یافتن خشونت است اما قدرت های غربی نگرانی درازمدت تری مانند جایگزینی اسلام گرایان تندرو در حکومت آینده سوریه دارند که آنان را در تلاش برای سرنگونی اسد مردد می سازد.

مشائی هم به قافله «اسکار» پیوست

داستان «اسکار» در جمهوری اسلامی داستان جذابی شده است. در حالیکه خبرگزاری «فارس» به تن «میشل اوباما» همسر رئیس جمهوری آمریکا لباس اسلامی می پوشاند و عکسش را منتشر می کند، اسفندیار رحیم مشائی هم وارد ماجرای جایزه اسکار به فیلم «آرگو» ساخته «بن افلک» می شود ودر پاسخ به سوال خبرنگاری که می پرسد این اسکار چقدر سیاسی است؟ می گوید: "من عادت ندارم حرفی بزنم که کلی باشد و همه چیز مصداق آن باشد. اینکه سیاست در این نوع چیزها نقشی دارد تردیدی نیست ولی اینکه هر اقدامی صد درصد سیاسی باشد این طور هم نیست و نمی شود قضاوت کرد. من این فیلم راندیده ام و فقط شنیدم که بر علیه ایران است اما ندیدم که ابعاد برعلیه ایران بودنش چیست؟" رئیس دبیرخانه غیرمتعهدها در پاسخ به خبرنگاری که معتقد بود این فیلم هوش ایرانی را زیر سوال برده است، افزود: "اگر هوش ایرانی را زیر سوال برده خطایی بزرگی کرده اگر ایرانی هوش بزرگی نداشت الان نامی از ایران نبود." یک روز پیش از مشائی، محمد حسینی وزیر ارشاد نیزدر مورد «آرگو» گفته بود: "آنها عصبانی بودند از اینکه ما امسال بخاطر جسارتی که به ساحت نورانی پیامبر شده بود اسکار را تحریم کرده و شرکت نکردیم، پس به دنبال فیلمی رفتند با مضمونی که مطابق واقع نیست"!
سخنان مشائی ظهر چهارشنبه در یک گفت و گوی رسانه ای مطرح شد؛ اما هنوز مرکب قلم خبرنگاران در نوشتن حرفهای او خشک نشده بود که عصر همان روز جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی با حضور در دانشگاه علم و صنعت به سوالات دانشجویان در مورد «آرگو» و به نوعی به مشائی پاسخ گفت و با اشاره به جدی گرفته نشدن حرفهایش در مورد لابی گری برای اسکار «جدائی نادر از سیمین» افزود: "به نظر می‌رسد بخشی از اصحاب رسانه و سینما متوجه شرایط جدید دنیا نیستند و وقتی با واقعیتی روبرو می‌شوند که نمی‌توانند آن را هضم و فهم کنند دست به انکار و تمسخر می‌زنند. امسال نیز آن جریان جبران کرد آنهم در زمانی که ما در شرایط تحریم هستیم و آمریکا هر کاری که بتواند علیه ما انجام می‌دهد؛ یکی از آنها هم اسکار است و علی‌رغم اینکه بسیاری از بچه‌های متخصص سینمای ایران معتقدند که آرگو یکی دو رتبه پایین‌تر از سایر فیلم‌های نامزد اسکار است، من پیش بینی‌ام این بود که به آرگو جایزه خواهند داد چون در ضدیت تمام با ایران هستند و این قطعا در انتخاب نهایی اسکار نیز جلوه می‌کند."
این حرفها هنگامی زده می شود که سینماگران ایرانی هم انتخاب «آرگو» به عنوان بهترین فیلم مراسم اسکار 2013 و اعلام آن توسط همسر اوباما را چندان بجا و سنجیده نمی دانند. یکی از این میان علی معلم تهیه کننده معروف سینما و مدیر مسئول مجله «دنیای تصویر» است که در یادداشتی نوشت: "تصور من بر این است که این اتفاق پیامی هم برای مقام های جمهوری اسلامی داشت. آرگو در دو ماه اخیر جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین فیلم سال را در دیگر جشنواره های مطرح سینمایی از جمله بفتا و گلدن گلوب هم برنده شده بود، لذا احتمال برنده شدن این فیلم در اسکار بیش از بقیه فیلم ها بود. حال با توجه به این نکته، اینکه میشل اوباما و آنهم از داخل کاخ سفید، اقدام به معرفی برنده جایزه کرد، به نظر من حاوی پیامی برای مقام های جمهوری اسلامی بود. این قضیه به ویژه در زمانی که فشارها و تحریم ها علیه ایران بیش از گذشته شده است و اوباما مرتبا بر فشارها بر مقام های جمهوری اسلامی به منظورعقب نشینی آنها از بلندپروازی های هسته ای خود می افزاید، حائز اهمیت است."
اصغر فرهادی هم «آرگو» را فیلمی متوسط خواند که به زودی فراموش خواهد شد. او در گفت و گوئی با روزنامه بهار، در پاسخ به مصاحبه گر که می پرسد: "می‌دانم شما با حاشیه‌ها میانه‌ای ندارید، با این حال این روز‌ها بحث اسکار بسیار داغ است... به شکلی دیگر سخنان آقای شمقدری در زمینه لابی برای اسکار فیلم «یک جدایی» بسیاری را به واکنش واداشته است. خودتان این حرف‌ها را شنیده‌اید؟ آیا نکته‌ای در این‌باره ندارید؟"، گفت: "قابل پیش‌بینی بود که بعد از آن میزان شادی که مردم، اندیشمندان، سینماگران و فعالان اجتماعی در واکنش به این اتفاق داشتند، حاشیه‌هایی هم ساخته و پرداخته خواهد شد. مشغول فیلم بعدی شدن بهانه خوبی بود برای دور ماندن از این‌گونه حواشی بی‌ارزش"!

میرشکاک و حمله به «پیرپرنیان اندیش»
یوسفعلی میرشکاک شاعری که در ایام دهه فجر مورد تجلیل قرار گرفت و درهیئت داوران جشنواره شعر نیز حضور داشت؛ انگار از اینهمه راضی نیست و نمی تواند ببیند که دوچاپ از«پیرپرنیان اندیش» خاطرات هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) در عرض یکماه فروش رفته و تمام شده است و با وجود گرانی و در این بازار راکد کتاب، بزودی چاپ سوم آن نیز روانه بازار خواهد شد. او که به تندگوئی شهرت دارد، در این مورد به خبرگزاری «مهر» گفته است: "من البته این کتاب را نخوانده‌ام و پول هم ندارم که 75 هزار تومان برای خواندن خاطرات آقای ابتهاج بدهم، اما درباره این کتاب زیاد شنیده‌ام و درباره صاحب آن هم می‌توانم بگویم که قطعا شاعر خوبی است؛ اما خاطرات ایشان به نظرم نه چیزی به ادبیات و خود او می‌افزاید و نه چیزی از آن خواهد کاست، ولی به هر حال این نوع کتابسازی و انتشار آن هم نوعی درغلتیدن به وادی تبلیغات است. شنیده‌ام که کتاب اسم بسیار پرطمطراقی هم دارد. ولی اینها همه حواشی است؛ ایشان شاعر آن غزل معروف «نشود فاش کسی آنچه میان من و توست» است و بقیه این اتفاقات هیاهو و سر و صداست."
میرشکاک ادامه می دهد: "شاعران در این زمانه به هر حال بدون هیاهو و سر و صدا نمی‌توانند زندگی کنند، برخی در جوانی دوست دارند این کار را بکنند و آقای ابتهاج هم شاید الان یادش آمده که در جوانی چندان پر سر و صدا نبوده و حال سَرِ پیری باید پر سر و صدا باشد! برای من عجیب بود که ایشان شروع کرده به انتشار کتابی که در آن درباره دوستان مُرده خودش قضاوت‌هایی کرده که شنیده‌ام بسیار فجیع است. من از ادب ایشان بعید می‌دانستم که چنین کاری بکند. آقای ابتهاج علاوه بر نسبت با حزب توده، تا به حال خودش را به قدری انسان سنگین و وزینی نشان داده بود که هیچ وقت از او انتظار نمی‌رفت که درباره رفقای خود چنین حرف‌هایی بزند. به هر شکل بسیاری از آنها امروز مُرده‌اند و نمی‌توانند از خود دفاعی داشته باشند و بگویند ما اشعارمان را برای آقای ابتهاج نمی‌بردیم که تصحیح کند، می‌بردیم که برایمان تایپ (ماشین) کند و ایشان تصحیح هم می‌کرد و ما هم می‌پذیرفتیم"!

پرتوی: خرس نقره ای «برلیناله» به پناهی سیاسی نبود

علاوه بر داستان «اسکار برای آرگو»، ماجرای خرس نقره ای جشنواره سینمائی «برلیناله» به جعفر پناهی برای فیلمنامه «پرده بسته» نیز همچنان ادامه یافت و کامبوزیا پرتوی که در ساخت این فیلم همکار پناهی بود و بجای او جایزه اش را در برلین گرفت، در بازگشت به ایران اعلام کرد که این گزینش به هیچ وجه سیاسی نبوده و آنان حاضرند این فیلم را در جمع کارشناسان سینما نمایش داده و در مورد آن بحث کنند. پرتوی این حرفها را در پاسخ به جواد شمقدری عنوان کرد که هفته پیش در این مورد گفته بود که این جایزه هم سیاسی بوده و «پرده بسته» شایسته دریافت این جایزه نبوده است. رئیس سازمان سینمائی همچنین وعده داد که این فیلم را در جمع سینماگران، منتقدین و روزنامه نگاران نمایش داده و مورد بررسی قرار خواهند داد. پس از این سخنان، شیرین نشاط فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا که عضو هیئت داوران «برلیناله» بود، اعلام کرد که همه اعضای هیئت داوران در مورد این جایزه به جعفر پناهی هم داستان نیوده اند و او و «ونگ کاروای» فیلمساز کره ای که ریاست هیئت داوران را داشته، دیگر اعضا را در مورد فیلمنامه توجیه و روشن کرده اند که پناهی در چه شرایطی این فیلمنامه را نوشته و ساخته است.
فیلم سینمایی «پرده بسته» ساخته مشترک جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی، خرس نقره‌ای بهترین فیلمنامه را از جشنواره برلین دریافت کرد؛ اما به دلیل ممنوع الخروج بودن پناهی، پرتوی جایزه رادریافت کرد. وی در بازگشت و در گفت و گوئی با «ایلنا» با اشاره به وضعیت امسال جشنواره فیلم برلین گفت: "به دلیل حضور ونگ کاروای به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره بسیار خوب بود و آنچه من از روند برگزاری این دوره جشنواره دیدم این بود که جشنواره سیاسی نبود." او با اشاره به نمایش فیلم پرده بسته در جشنواره فلیم برلین افزود: "در زمان نمایش فیلم مخاطبان از فیلم استقبال کردند و کسی از سالن بیرون نرفت بعد از نمایش فلیم نیز مصاحبه‌های خوبی صورت گرفت و از فیلم استقبال شد جایزه‌ای نیز که به فیلم داده شد جایزه سیاسی نبود و داوران معتقد بودند که فلیم در بخش فیلمنامه باید جایزه بگیرد."
پرتوی ادامه داد: "این جایزه به هیچ عنوان سیاسی نبود، زمانیکه در جشنواره فیلم برلین جایزه به بهترین فیلمنامه داده شد یعنی اینکه فیلم از لحاظ سینمایی شایسته تقدیر است." وی درباره سخنان شمقدری و امکان نمایش فیلم برای اهالی سینما ورسانه گفت: "فیلم اصلا ساخته می‌شود که نمایش داده شود. سازندگان فیلم نیز تمایل دارند که فیلم را تماشاگران ببینند. قطعا ما هم با نمایش فیلم موافقیم اما فیلم باید برای کار‌شناسان و منتقدان واقعی سینما و همه اهالی سینما نمایش دادشود و ما نیز فیلم را برای آنها نمایش می‌دهیم نه فقط برای کسانی که حامی و موافق نظرات شمقدری هستند. هر زمان که فرصت بشود فیلم را برای کار‌شناسان واقعی سینما نمایش می‌دهیم."

انتخاب بحث برانگیز خودیها و حذف غیرخودیها از جشنواره شعر
جشنواره شعر فجر با حرف و حدیث های بسیاری همراه بود، بخصوص آنجا که دو شاعر آئینی را به عنوان چهره های مردمی شعر ایران در دهه گذشته معرفی کردند؛ علیرضا قزوه که هماهنگ کننده نشست سالانه شاعران با رهبر جمهوری اسلامی است و حمیدرضابرقعی که جای خاصی در این نشست دارد. محمدعلی بهمنی رئیس هیئت علمی جشنواره در باره گزینش این دو به عنوان «شاعران مردمی ده سال اخیر» به «ایسنا» گفت که این دو نفر را مردم انتخاب کردند و این نمونه‌گیری جامع بوده است. رضا حمیدی دبیرجشنواره نیز درواکنش به انتقادهای مطرح‌شده اعلام کرد که در انتخاب شاعر مردمی ده سال اخیر، محبوبیت شاعران مد نظر بوده؛ نه سطح علمی آن‌ها. اشاره حمیدی به این است که در این گزینش دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر و ادیب بزرگ کشورمان به عنوان نفر سوم و پس از قزوه و برقعی معرفی شده است!
اما ایرادها به جشنواره شعر تنها به موضوع شاعر مردمی دهه اخیر محدود نمی شود. هفتمین دوره جشنواره هفتم اسفند ماه درحالی به کار خود خاتمه داد که «حسین جنتی» و «محمدرضا طاهری» دو شاعر شرکت کننده در رقابتهای آن با ارسال یادداشتی به رسانه ها اعلام کردند که آثارشان پیش از آنکه مورد بررسی قرار گیرد، گم شده است! آنان نوشته اند: خبرگزاری‌ها از قول علیرضا قزوه در اختتامیه هفتمین جشنواره شعر فجر نوشتند «امیدوارم برخی شاعران که ازرقابت در جشنواره شعر فجر پرهیز می‌کنند، از حضور در آن نپرهیزند؛ ما شاعران باید یکپارچه باشیم.» چه خوب می‌شد اگر مسئولین شاعر و شاعران مسئول، فقط اندکی آنچه را که بر زبان می‌آورند با آنچه که در دل دارند همسو می‌کردند. این بسیار خوب است که مسئولین جشنواره شعر فجر نگاه گزینشی نداشته باشند و از تمامی شاعران این مرز و بوم بخواهند که در این جشنواره شرکت کنند.
ما نویسندگان این مرقومه با وجود اختلاف سلیقه‌هایی که با جناب قزوه و دوستانشان در وزارت ارشاد داریم، در هفتمین جشنواره شعر فجر شرکت کردیم، زیرا این جشنواره را یک رویداد ملی می‌دانیم و آن را متعلق به هیچ دسته و گروهی نمی‌بینم. با سلام و صلوات تازه‌ترین آثارمان را که حاصل عرق ریزی‌های روح و شب زنده داری‌ها و خواندن‌ها و نوشتن‌های مداوم یکی دو سال اخیر است، راهی این جشنواره کردیم و منتظر نتایج آن ماندیم؛ اما وقتی نام برگزیده‌ها را شنیدیم کمی متعجب شدیم. با یکی از داوران محترم جشنواره تماس گرفتیم و آثارمان را برایشان ارسال کردیم. ایشان پس از خواندن آثار ما به یقین گفتند که شعر‌هایتان در بین آثار داوری شده نبود. در ضمن گفتند که سطح آثار شما به گونه‌ای‌ست که امکان ندارد در داوری‌های مقدماتی حذف شده باشد.
این ماجرا می‌تواند فقط یک معنی داشته باشد؛ مسئولین جشنواره آثار ما را پیش از داوری حذف کرده‌اند. شکی نیست که اگر داوری روی آثار انجام می‌شد و ما برگزیده نمی‌شدیم، وظیفهٔ ما بود که به نظر هیأت داوران احترام بگذاریم و شکست را بپذیریم، اما حال که مسئولان جشنواره شعر فجر به صورت کاملآ غیرقانونی و بی‌ضابطه آثار ما را کنار گذاشته‌اند، ما نیز این حق را برای خود قائلیم که معترض باشیم. ما از مسئولان جشنواره می‌خواهیم که برای روشن شدن افکار عمومی، به وضوح توضیح دهند که چه بر سر آثار ما آمده است که داوران آن‌ها را ندیده‌اند؟

علیرضاافتخاری: چهره ماندگار کیلو چند؟

تصور می شد هرهنرمندی اگر از اوضاع بی سامان و مدیریت ناشیانه در امور فرهنگ و هنر شکایت کند، علیرضا افتخاری خواننده باید راضی باشد، چراکه با طرفداری از احمدی نژاد و در آغوش کشیدن او، پیش از بزرگانی مانند شجریان و لطفی و علیزاده و ناظری «چهره ماندگار» موسیقی شد. اما انگار وضع به گونه ای شده است که صدای او هم درآمده و می گوید چهره ماندگار کیلو چند؟ او که پیش از اعلام طرفداری از احمدی نژاد یکی از پردرآمدترین چهره های موسیقی کشور بود؛ اما پس از آن فروش آلبومهایش افت شدیدی داشته بطوریکه در سه سال گذشته اثر جدیدی روانه بازار نکرده است، در گفت و گوئی با «واحد مرکزی خبر» خطاب به دست اندرکاران موسیقی گفت: "یکی بیاید و به داد ما برسد، به اهل موسیقی توجه کنید"!
افتخاری با اشاره به بی‌توجهی وزارت ارشاد به بخشی از جامعه موسیقی کشور گفت: "سه چهار سال است آن نظری که باید به موسیقی و هنر نشده است. ندانستن و نشناختن، دو برگ خود گم کردگی مسئولان بخش موسیقی است. آن کسی که می‌خواهد در باره افتخاری اظهار نظر کند باید خودش هنرمند باشد نه اینکه دکتر و مهندس در رشته‌ای دیگر در باره امثال افتخاری صحبت کند. مهندس مکانیک را گذاشته‌اند مسئول موسیقی و یا شخصی درحوزه‌ای دیگر درس خوانده درباره هنر من اظهار نظر می‌کند؛ این گونه امور موجب ناهماهنگی و جلوگیری از پیشرفت موسیقی می‌شود. نباید به دلیل اینکه برخی می‌گویند کهنه و دل آزار شده‌ام سه سال در خانه بنشینم؛ من هنوز می‌توانم بخوانم و صدا دارم."
وی با اشاره به اینکه برای جشنواره موسیقی فجر حتی یک دعوتنامه هم برایش نفرستادند گفت: "من نباید دم در سالن جشنواره بروم و بگویم من افتخاری هستم و مرا راه بدهید؛ آن‌ها که در موسیقی مسئولیت دارند باید جواب بدهند. من بیش از ۳۰ سال عمرم را در راه موسیقی گذاشته ام اما حتی بیمه هم ندارم و اگر مشکلی برایم پیش آمد آیا کسی به داد من می‌رسد؟ چند سال قبل مرا به عنوان چهره ماندگار معرفی کردند؛ چهره ماندگار کیلوئی چند؟ این‌ها فقط القاب در حد یک امضاء است و عمل در پی آن وجود ندارد." وی با انتقاد از وزارت ارشاد گفت: "ارائه آمار در خصوص چاپ کتاب و مانند آن کافی نیست. من به جوانان می‌گویم در پی موسیقی نیایند چون کار و خانواده خود را باید هزینه کنند؛ بهتر است آن‌ها در پی پورشه سوار شدن بروند چرا که با موسیقی حتی نمی‌توانند سوار موتورسیکلت هم بشوند"!

استعفا از شورای شعر و ترانه، بخاطر توصیه نامه از دفتر وزیر
عباس سجادی شاعر، ترانه سرا و مجری سرشناس برنامه های موسیقی در صدا و سیما که مسئولیت بخش موسیقی در معاونت فرهنگی/ هنری شهرداری تهران را نیز بر عهده دارد، از عضویت در شورای شعر وترانه دفتر موسیقی در وزارت ارشاد کناره گیری کرد. سجادی که متن استعفانامه خود را پنجم اسفندماه در اختیار رسانه ها قرار داد، اعلام کرد که پیشتر از اینها از عضویت در شورا کناره گیری کرده، اما اعلام آنرا به پایان جشنواره موسیقی فجر موکول کرده بود. در متن نامه خطاب به محمد میرزمانی مدیر کل دفتر موسیقی آمده است: پدید آمدن روزانه فضاهای مجازی و رسانه های نو ظهور و افزایش بی رویه جمعیت ترانه سرا، خواننده و گروه‌های بی شمار زیرزمینی، این تصور غلط را زیر سوال می برد که مخاطب جوان ما فقط شنونده آثاری است که با مجوز وزارت ارشاد منتشر می شود. سرعت این پدیده ها بسیار بالاتر از تدابیر ماست. هنر موسیقی ما از جمله موسیقی پرطرفدار پاپ کشور نیازمند هدایت است نه نظارت که آن هم بستر لازم خود یعنی "تولید" و"صحنه" را می خواهد که این روزها شرایط اسف‌باری دارد. ممنوع الفعالیت شدن بسیاری از ترانه سرایان مستعد وجوان ما چه پاسخ منطقی‌ای دارد؟ اینکه با گروه‌ها و خواننده های آنسوی مرزها کار می کنند! در چنین بازار آشفته و رو به تعطیلی موسیقی مگر چاره ای جز این دارند؟ شما چه امکان فعالیتی برای ایشان فراهم کرده اید که منتقد فعالیت برون مرزی ایشان هستید؟ جوان انگیزه دارد، انرژی دارد، باید دیده شود. کی؟ کجا ؟ در کدام صحنه؟ در کدام رسانه ؟
اینجانب اذعان دارم که درصد قابل توجهی از آثار ارایه شده به شورا جهت بررسی، از حداقل شرایط برای تصویب برخوردار نیستند و من از آنها دفاع نمی کنم و رد می شود که گاه برای تجدید نظر و تصویب همان‌ها هم از دفتر وزیر گرفته تا جاهای دیگر نامه و توصیه آورده می شود. اما وزارتخانه شما علاوه بر "فرهنگ"، واژه "ارشاد" را هم یدک می کشد و شما در مقابل ایشان مسئولید. جوانان جویای نامی که به اقتضای سن و تجربه ، دغدغه "نام" و "نان" دارند که اتفاقاً همان ها بیشتر نیازمند حمایت و راهنمایی" ارشاد" شما هستند که در قالب کارگاه هایی آگاه شوند که یکی از آنها هم چند جلسه ای تشکیل شد و مع الأسف "دولت مستعجل بود؛ که خود یکی از غفلت‌های دیگر و مأموریت های فراموش شده مرکز موسیقی است.
سجادی در بخشی از نامه خود مشکلات شورای شعر و ترانه را چنین خلاصه کرده است:
یک- بی‌احترامی و گاه عدم تصویب آثار مفاخر موسیقی یعنی شاعران، ترانه‌سرایان و تصنیف‌سرایان پیشکسوت که از خاطره‌های مشترک موسیقی این مردم است و پیش از این بارها با مجوز همین مرکز اجرا شده است.
دو- اعمال سلیقه‌های فراشورایی از بدنه آن مرکز به بهانه نظارت و بهانه‌های مشابه.
سه- "واژه‌هراسی" و "کلمه‌زدایی" سلیقه‌یی از اشعار ارائه‌شده به دفتر موسیقی.
چهار- اعمال و تحمیل قواعد سخت‌گیرانه و کلاسیک به ساختار نوین ادبیات آهنگین (ترانه‌ها) در بررسی آثار.
پنج- عدم موازین تعریف‌شده در بررسی آثار ارائه‌شده و برخوردهای سلیقه‌یی و روزمره به فراخور شرایط اجتماعی و سیاسی با آثار. اصطلاحاً "شل کن"، "سفت کن"های معمول.

«سرزمین کهن» کمال تبریزی در بند سانسور

کمال تبریزی انگارچوب حمایت از جنبش سبز وایستادن برسرآرمانهای خود را می خورد که دو فیلم «پاداش» و «خیابانهای آرام» را در توقیف اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد دارد و ساخت مجموعه تلویزیونی «سرزمین کهن» را هم در نیمه راه متوقف کرده اند. «سرزمین کهن» جدیدترین کار تبریزی به شمار می رود که تصویربرداری آن از سال 87 آغاز شد و تاکنون دو فاز از سه فاز این پروژه‌ی تاریخی تصویربرداری شد‌ه اما خبری از ساخت فاز سوم نیست. محمد مسعود تهیه‌کننده این مجموعه پیش از این اصلاحات متنی را دلیل توقف «سرزمین کهن» اعلام کرده و گفته بود: "ساخت فاز سوم این سریال مدتی است به دلیل اصلاحات متنی متوقف شده و با برطرف شدن این اتفاقات و بازنویسی مجدد فیلمنامه و تأمین بودجه امیدوارم که آخرین فاز این مجموعه نیز تصویربرداری شود و به زودی بتوانیم ساخت دکورهای فاز سوم «سرزمین کهن» را شروع کنیم."
کمال تبریزی پیش از این سریال‌های «دوران سرکشی» و «شهریار» را کارگردانی کرده است و ساخت فیلم‌های سینمایی چون «مارمولک»، «لیلی با من است»، «شیدا»، «فرش باد» و «همیشه پای یک زن در میان است» را در کارنامه‌ کاری خود دارد. سریال «سرزمین کهن» که قرار است برای پخش از شبکه سه سیما تولید شود، روایت‌گر داستانی است که از سال 1320 آغاز می‌شود و تا 29 بهمن 1357 ادامه پیدا می‌کند و در هر فاز مقطعی از تاریخ معاصر ایران به تصویر درمی‌آید. در فاز سه این سریال نیز اتفاقات سال‌های 1354 تا بهمن 1357 تحلیل می‌شود. این سریال قصه کودکی به نام «رهی» را روایت می‌کند که بعد از بمباران دهکده‌ محل سکونتش توسط نیروهای متفقین از زیر آوار بیرون کشیده می‌شود. رهی پس از چند روز مراقبت توسط مادرش راهی تهران می‌شود و سپس توسط یک خانواده توده‌ای بزرگ می‌شود اما بر اثر به وقوع پیوستن ماجراهایی، به یک خانواده درباری سپرده می‌شود. در این خانواده است که او رفته‌رفته به هویت خود پی می‌برد و همین باعث می‌شود به یک خانواده دیگر که علقه‌های مذهبی دارند، سپرده شود؛ اما این پایان ماجراهای او و اطرافیانش نیست.
در فاز یک بازیگرانی مانند میترا حجار، ثریا قاسمی، فرهاد قائمیان، الهام حمیدی، پژمان بازغی، پرویز پورحسینی، هنگامه قاضیانی، امیر آقایی و بیتا فرهی مقابل دوربین رفتند. در فاز دوم نیز بازیگرانی مانند شهاب حسینی، نیکی کریمی، محسن تنابنده، حسن پورشیرازی، جعفر دهقان، شبنم قلی‌خانی، حسین محجوب و محمدرضا فروتن به کار پیوستند. بهرام دهقان، «سرزمین کهن »را تدوین می‌کند، محسن روشن، صداگذاری آن را بر عهده دارد و احمد پژمان هم موسیقی آن را می‌سازد.از دیگر عوامل سازنده این سریال می‌توان به مدیر تصویربرداری: محمدرضا سکوت، طراح گریم: مجید اسکندری، صدابردار: بهمن اردلان و طراح لباس: مجید لیلاجی ‌اشاره کرد.
 

منبع: رادیوفردا

به گزارش ایسنا، صبح امروز و طی مراسمی در محوطه زندان گچساران، متجاوزان به عنف این شهرستان به دار مجازات آویخته شدند.

رئیس اداره زندان گچساران امروز در حاشیه اعدام و در جمع خبرنگاران اظهار کرد: بر اساس مطالعات و تحقیقات علمی، تجاوز به عنف محصول نوعی اختلال شخصیت ناشی از دوران کودکی و نوجوانی بوده و مشکلات فرهنگی، روحی، روانی و اقتصادی نیز در بروز این جرائم کاملا مشهود است.

افشین نارکی افزود: در مراسم امروز که در انظار عمومی برگزار شد چهار نفر از متجاوزان به عنف گچسارانی اعدام شدند.

وی یادآور شد: (س-ج)، (ش-ر)، (ک-ا) و (ی-ب) چهار متجاوز به عنفی بودند که امروز به دار آویخته شدند.

همزمان یک زندانی متهم به قاچاق مواد مخدر صبح امروز در سمنان اعدام شد.

به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان سمنان، مجازات یک قاچاقچی مواد مخدر در شهرستان سمنان در راستای اجرای قاطعانه احکام قضایی انجام شد.

در این گزارش آمده است: این مجرم «ر- خ»، اهل تربت جام بود که با جرم حمل و نگهداری یک کیلو و ۱۶۳ گرم مواد مخدر از نوع کراک توسط دادگاه انقلاب اسلامی سمنان به اعدام محکوم شده بود.

حکم وی پس از طی تشریفات قانونی و تأیید در دادستانی کل کشور و موافقت ریاست قوه قضائیه اجرا و این فرد صبح امروز در زندان مرکزی سمنان به دار مجازات آویخته شد.

در گزارشی دیگر اینکه، رییس شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی جزایی گرگان به ایسنا گفت: بیش از ۹۰ پرونده محکومین به قصاص برای استیذان نزد رییس قوه قضاییه فرستاده شده است و وجود این محکومین در زندان که می‌دانند محکوم به قصاص هستند، ممکن است خطراتی از لحاظ امنیتی داشته باشد.

برپایه این گزارش، اوجالان از سال ۱۹۹۹ میلادی در جزیره امرالی زندانی است و مذاکرات بین او و دولت ترکیه از ماه اکتبر درباره خطوط کلی توافقی که به درگیری بین دوطرف پایان می دهد، ادامه دارد. این درگیری از زمان بدست گرفتن سلاح توسط شورشیان حزب کارگران کردستان ترکیه در سال ۱۹۸۴ میلادی ۴۰ هزار کشته برجای گذاشته است.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری میدل ایست آنلاین، این گزارش افزود: پیش نویس این طرح به حزب اصلی موید کردها در ترکیه و رهبری حزب کارگران کردستان ترکیه ارسال شده است.

دو روزنامه صباح و ستار ترکیه نوشتند: براساس این طرح، قرار است جنگجویان آتش بس رسمی را از ۲۱ ماه مارس که مصادف با سال جدید کردها است، آغاز کنند.

برپایه این گزارش، ارزیابی ها حاکی است که گروه پ.ک.ک حدود دو هزار جنگجو در ترکیه و چندین هزار نفر دیگر در پایگاههای خود در شمال عراق دارد.

این گزارش حاکی است: قرار است براساس این طرح، خروج جنگجویان کرد از خاک ترکیه با فرا رسیدن ۱۵ ماه اوت کامل شود که مصادف با بیست و نهمین سالگرد آغاز درگیری است که باعث برهم خوردن ثبات ترکیه شد و توسعه جنوب شرقی این کشور دارای اکثریت کرد را مختل کرد.

برپایه این گزارش، "نقشه راهی" که اوجالان با دست خط خودش نوشته و ۲۰ صفحه می باشد، منتشر نشده است و همچنین دقت این گزارش ها تایید نشده است؛ گزارش هایی که در آن گفته شده، قرار است اوجالان آخرین تغییرات و نقطه نظرات خود را روی این طرح در نیمه ماه مارس آینده اعمال کند.

ادریس بالوکن عضو حزب صلح و دموکراسی موید کردها در پارلمان ترکیه که یک نسخه از پیش نویس طرح را روز سه شنبه دریافت کرد؛ جدول زمانی منتشر شده در رسانه های ترکیه را کم اهمیت دانست و گفت: تصمیماتی در این زمینه اتخاذ نشده است.

وی افزود: اوجالان خط مشی های کلی پیشنهاداتش را در سند آورده و از حزب صلح و دموکراسی به همراه رهبری حزب پ.ک.ک در شمال عراق و در اروپا خواسته است که به پیشنهاداتش در طول دو هفته‌ آینده پاسخ دهند.

بالوکن گفت: اوجالان می خواهد بداند که‌ آیا دولت جدی است یا نه.. می خواهیم به طور مثبت صحبت کنیم اما پیشرفت زیادی در زمینه سیاسی بدست نیاورده ایم.

برپایه این گزارش، موفقیت این روند به اقدام ترکیه به تصویب اصلاحاتی بستگی دارد که حقوق اقلیت کرد این کشور را تقویت می کند که حدود ۱۵ میلیون نفر هستند و حدود ۲۰ درصد ساکنان ترکیه را تشکیل می دهند.

گزارش های مطبوعاتی گفتند که طرح اوجالان دربردارنده درخواست برای خودمختاری کردهای ترکیه نیست.

رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه سه شنبه شب به خبرنگاران گفت: نباید کسی بایستند و هرچیزی را که به وحدت ملی ما ضربه می زند، درخواست کند.

وی افزود: اگر سلاح خود را زمین بگذارید و کشور ما را ترک کنید، اماکن زیادی در جهان وجود دارد که می توانید به آنجا بروید.

براساس گام های اولیه پیشنهادی براساس این عملیات، ممکن است که حزب پ.ک.ک بیش از ۱۰ هزار نفر از نیروهای امنیتی ترکیه را که در بازداشت خود دارد، آزاد کند.

اما دوران کالکان یکی از سران بارز حزب کارگران کردستان ترکیه در گفت‌وگو با خبرگزاری فرات گفت که آزادی آنها بستگی به گام هایی دارد که ترکیه اتخاذ خواهد کرد و کسی نباید توقع داشته باشد که ما این کار را یکجانبه انجام دهیم.

برپایه این گزارش، اوجالان در مباحثات خود با سیاستمداران کرد در آغاز هفته هشدار داد که اگر گام هایی برای پایان شورش اتخاذ نشود، ترکیه ممکن است شاهد ناآرامی های نظیر سوریه یا عراق باشد.
 

به گزارش فارس، یک دیپلمات آمریکایی در گفت‌وگو با پایگاه خبری المانیتور، جزئیات جدیدی از بسته پیشنهادی کشورهای ۱+۵ به ایران در مذاکرات آلماتی قزاقستان را اعلام کرد.

این دیپلمات آمریکایی گفته است مهم‌ترین بحث گفت‌وگوهای دو روزه ایران با کشورهای ۱+۵ روز سه شنبه بود که طی آن مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بسته پیشنهادی تجدیدنظر شده‌ای را به طرف ایرانی ارائه داد.

در این بسته پیشنهادی، به گفته این دیپلمات آمریکایی، طرف غربی کنترل فعالیت غنی‌سازی ۲۰ درصدی ایران، تعلیق فعالیتهای جاری در تأسیسات هسته‌ای فوردو، افزایش پادمان‌های هسته‌ای و شفافیت بیشتر در فعالیت‌های بازرسی آژانس را خواستار شده بود.

این دیپلمات آمریکایی افزوده طرف غربی در بسته پیشنهادی تجدید نظرشده، برخی از مطالباتی که در ماه مه گذشته در بغداد مطرح کرده بود را تعدیل کرده است. به گفته وی طرف غربی اکنون دیگر خواستار این نیست که ایران تمامی ذخائر اورانیوم ۲۰ درصد خود را «متوقف، تعطیل و منتقل» کند.

به گفته این دیپلمات آمریکایی، بسته پیشنهادی جدید، برخلاف بسته قبلی به ایران اجازه می‌دهد مقدار کافی از سوخت غنی‌شده ۲۰ درصدی که برای مقاصد پزشکی لازم است را تولید و ذخیره کند.

این مقام آمریکایی همچنین گفته است طرح پیشنهادی جدید، خواستار تعلیق فعالیتهای غنی‌سازی در تأسیسات فردو ـ و نه تعطیلی آن ـ است. محدودسازی توانایی ایران برای «از سرگیری فوری فعالیتهای هسته‌ای در این سایت» از جمله خواسته‌های دیگری است که کشورهای ۱+۵ مطرح کرده‌اند. علاوه بر این، کشورهای ۱+۵ خواستار افزایش اقدامات نظارتی آژانس بین‌المللی برای اطمینان از شفافیت بیشتر برنامه هسته‌ای ایران شده‌اند.

طرف غربی در مقابل این مطالبات وعده داده است برخی از تحریم‌ها علیه تهران را لغو کند.

طبق گفته این دیپلمات زن آمریکایی، کاهش تحریم‌ها فعلاً تحریم‌های نفتی یا مبادلات مالی را شامل نمی‌شود، بلکه ناظر به تحریم‌های وضع شده دیگری است که آمریکا و اتحادیه اروپا وضع کرده‌اند.

وی از ارائه توضیحات بیشتر درباره این مورد خودداری کرده است. در طرح جدید، همچنین به ایران وعده داده شده است تحریم‌های دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل یا اتحادیه اروپا متوجه ایران نخواهد شد.

این دیپلمات گفته است: «ما هرگز به تحریم‌ها به عنوان هدفی غایی نمی‌نگریم..، بلکه تحریم ها وسیله هستند.»
 

به گزارش سحام، این مراسم که به مناسبت سومین هفته درگذشت این مرحوم ونیز به علت عدم امکان حضور محمد داوری در مراسم تدفین و خاکسپاری و نیز ختم؛ برگزار می گردد.

برادر محمد داوری، سردبیر سابق سحام؛ پنج شنبه ۱۹ بهمن ماه دار فانی را وداع گفته بود اما این زندانی سیاسی اجازه شرکت در هیچ کدام از برنامه های برادر خود را نیافت و خانواده اش امیدوار بودند که برای مراسم شب هفت وی بتواند از حق مرخصی خود استفاده کند که باز نیز از حضوی وی ممانعت به عمل آمد.

تنها اتهام زندانی سیاسی، محمد داوری، مصاحبه با قربانیان و آزاردیدگان بازداشتگاه کهریزک و تهیه فیلم از آن برای ارائه به دستگاه قضایی است؛ اقدامی که با نظارت شخصی مهدی کروبی صورت گرفت.

محمد داوری به ۶ سال حبس محکوم شده است.

در اطلاعیه ترحیم منتشر شده، مکان مراسم حسینیه رضوان رازیهای شهر بجنورد واقع در میدان کارگر؛ خیابان شهید چمران؛ کوچه شهید صدقی اعلام شده است.

این مراسم از ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر برگزار خواهد گردید.

به گزارش فیگارو، به محض بازگشت كامبوزيا پرتوى فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانی و مريم مقدم بازیگر سینما إز فستيوال برلين به ايران پاسپورتشان ضبط و ممنوع الخروج شدند.

شصت و سومین دوره جشنواره جهانی فیلم برلین در تاریخ ۲۹ بهمن ، جعفر پناهی فیلم ساز ایرانی را برای تهیه فیلم “پرده بسته” ستود و جایزه خرس نقره ای بهترین فیلمنامه را به او اختصاص داد.

هفتهٔ گذشته جواد شمقدری با انتقاد شدید از آنچه اهدای سیاسی جایزه جشنواره فیلم برلین به یک فیلم ایرانی می‌خواند، گفت: قطعا چنین رفتاری در تعاملات فرهنگی و سینمایی به هیچ وجه درست نیست و ما اعتراض خودمان را نسبت به این موضوع بیان کرده‌ایم اما باید توجه داشت که سازمان سینمایی، حوزه نظامی و انتظامی برای برخورد با رفتارهای غیرقانونی نیست.

فیلم “پرده” کار مشترک جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی به یاس و فکر خودکشی یک فیلم‌ساز می‌پردازد.

فیلم “پرده” روز سه‌شنبه (۲۴ بهمن/۱۲ فوریه) در جشنواره بین‌المللی فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم با کم‌ترین مخارج در یک خانه تهیه شده و جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی در این فیلم، هم بازیگر، هم کارگردان و هم صدابردار هستند.بازیگر دیگر این فیلم مریم مقدم است.

کامبوزیا پرتوی در برلیناله در مصاحبه‌ای از جمله به شرایط تهیه فیلم، احتمال اذیت و آزار علیه دست‌اندرکاران این فیلم پس از اجرا در جشنواره بین‌المللی برلین می‌پردازد. او همچنین از واکنش جامعه فرهنگی ایران نسبت به فیلم‌سازانی که حق فعالیت‌های سینمایی ندارند می‌گوید.

طبق گزارش خبرگزاریها تماشاگران در جاى جاى فیلم ابراز احساسات کردند و با اولین تصویرى که از پناهى نشان داده شد تشویق بیشتر شد.

اکنون گزارش رسیده است که به محض بازگشت کامبوزیا پرتوى فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانی و مریم مقدم بازیگر سینما إز فستیوال برلین به ایران پاسپورتشان ضبط و ممنوع الخروج شدند.

به گزارش ایسنا به نقل از مرکز اطلاع رسانی فلسطین، بر بالای این قفس آهنی تصاویر اسیران اعتصاب غذا کننده که به خاطر پایداری‌شان در جریان جنگ معده‌های خالی به قهرمانان ملی فلسطین تبدیل شده‌اند، قرار داده شده بود.

ده‌ها تن از این کودکان که در میدان العوده واقع در شهر رفح در جنوب غزه گرد آمده بودند، شعارهایی همراه با خشم و ناراحتی علیه اسرائیل سر داده و برخی از آنها انتقام گیری و حمایت از اسیران دربند زندان‌های اسرائیل را خواستار شدند.

این کودکان که به دعوت جنبش مقاومت اسلامی "حماس" شاخه رفح تحصن کرده بودند، شعار می‌دادند "ملت خواستار آزادی اسیران است" و "ای بزدلان جهان، اسیران نماد مساله فلسطین هستند".

این کودکان شعله‌ور شدن انتفاضه مردمی گسترده به منظور حمایت از اسیران و محکومیت اسرائیل علیه آنها را خواستار شدند و به اسیران وعده دادند که تا آزادی آنها از زندان‌های صهیونیستی آرام نخواهند نشست.

شمار اسیران اعتصاب غذا کننده فلسطینی در زندان‌های اسرائیل به 11 تن رسیده است که مهمترین آنها ایمن شراونه و سامر عیساوی هستند و در همین راستا، اخیرا فعالیت‌های همبستگی آمیز متعددی در شهرهای مختلف کرانه باختری و غزه به راه افتاده است.

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله در آغاز سخنان خود ضمن تکذیب شایعات منتشر شده درباره سلامتی‌اش،‌ تأکید کرد: شایعاتی که در روزهای اخیر منتشر شده، بار دیگر این حقیقت را مورد تأکید قرار داد که جنگ تبلیغاتی و روانی بزرگی علیه حزب‌الله در جریان است.

دبیرکل حزب‌الله شایعه‌پراکنی در خصوص وضع جسمانی خود را نشان‌دهنده تشدید جنگ روانی علیه حزب‌الله دانست و گفت: با صدا و تصویر اعلام می‌کنم هر آن چه درباره سلامتی من شنیده اید، شایعه و جلوه‌ای از جلوه‌های متعدد جنگ روانی علیه حزب الله است.

وی سپس به تحولات داخلی لبنان پرداخت و گفت: برای همه ملاحظاتی که در خصوص قانون انتخابات وجود دارد، جایگزینی واحد وجود دارد که ما با جدیت تمام برای عملی کردن آن تلاش خواهیم کرد.

دبیرکل حزب‌الله با بیان این که قانون انتخاباتی اکثریت محور عدالت و برابری را تامین می‌کند، ادعا کرد که این نظام انتخاباتی، طایفه‌های مختلف را با یکدیگر همراه خواهد کرد و به کاهش تندروی ها و پررنگ شدن نقش اعتدال و میانه‌روی منجر خواهد شد.

وی این نظام انتخاباتی را رؤیای لبنانیان دانست که فرصت مناسب برای تحقق آن فراهم شده است.

نصرالله تاکید کرد: به منظور اجرایی شدن قانون انتخاباتی جدید، اقداماتی حقوقی لازم را انجام خواهیم داد.

وی سپس از تلاش دست های پنهان خارجی و داخلی برای به تعویق انداختن انتخابات خبر داد و گفت: هیچ کس جرأت ندارد که این مساله را علنی کند و به همین سبب حرف و حدیث های فراوان، اما فقط در پشت پرده درباره تعویق برگزاری انتخابات در جریان است.

نصرالله با بیان این که برگزاری انتخابات در موعد مقرر و بر اساس قانون جدید به نفع حزب الله لبنان است، اظهار داشت: ادعای برخی جناح ها در مورد تلاش حزب الله برای به تعویق انداختن انتخابات، کذب و افترایی بیش نیست و ما خواهان برگزاری انتخابات در موعد مقرر آن هستیم.

وی افزود: آنان که خواهان به تعویق انداختن انتخابات هستند، باید شجاعت به خرج دهند و موضع خود را آشکارا اعلام کنند.

سید حسن نصر الله، شایعه‌پردازی و خبرسازی درباره همکاری حزب‌الله لبنان با سوریه برای چیرگی بر مناطق مرزی را کاملا کذب و بی‌اساس دانست و گفت: مردم مناطق مرزی لبنان شیعه هستند و هیچ یک از روستاهای سنی‌نشین مرزی را اشغال نمی‌کنند.

وی تصریح کرد: ماجرا از این قرار است که گروه‌های مسلح سوری، خانه‌های شیعیان لبنان را به تصرف خود در آورده و آن‌ها را از خانه‌هایشان کوچاندند و به این ترتیب مردم روستاهای مرزی حق دارند از منازل و املاک خود و مهم تر از همه، از جان خود در مقابل آنان دفاع کنند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه از ساکنان مناطق مرزی خواست از هر فرصتی برای تحقق صلح و آشتی بهره ببرند تا جلوی خونریزی‌ها گرفته شود.

نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که عربستان، قطر، ترکیه و آمریکا از گروه‌های مسلح در سوریه پشتیبانی می‌کنند، تاکید کرد: ما هرگز از تجزیه سوریه حمایت نمی‌کنیم زیرا این یک طرح اسرائیلی است.

سید حسن نصرالله با تاکید بر وجود دست‌هایی که لبنانیان را با شتاب به سمت جنگ قبیله‌ای سوق می‌دهند، هشدار داد: عده‌ای می‌خواهند چنین وانمود کنند که تا آغاز جنگ و فتنه در لبنان تنها چند روز باقی مانده است اما هرگونه جنگ و فتنه داخلی در لبنان، بسیار خطرناک خواهد بود و بر اساس همه معیارها و اصول، غیرقابل قبول است. بنابراین من همگان را به برخورد مسئولیت‌پذیرانه در برابر هرگونه تلاش برای برانگیختن درگیری طائفه‌ای دعوت می کنم.

این موضعگیری قاطعانه ولی نصر است که دو سال در دولت اوباما شاغل بوده و متعاقبا به ریاست دانشکده مطالعات عالی بین المللی دانشگاه جانز هاپکینز منصوب شد. وی در کتابی تحت عنوان " کشورقابل چشم پوشی" که قرار است در ماه آوریل منتشر گردد ، تصویری ویران کننده از سیاست خارجی در دوره اول دولت اوباما را به نمایش می گذارد، سیاست خارجی ای که غالبا از گزینه های سخت دیپلماسی واقعی پرهیز کرد، بسیاری از مواقع در امور جزئی و کم اهمیت غوطه ور شد و توسط "باند کوچکی از مشاوران کم تجربه کاخ سفید"کنترل می شد.

نصر یکی از مورد احترام ترین متخصصین آمریکایی امورخا ورمیانه است که در سمت مشاور ارشد ریچارد هولبروک نماینده ویژه اوباما در افغانستان و پاکستان تا دسامبر ٢٠١٠، قبل از فوت نامبرده، خدمت کرد. نصر از آن منظر و سپس به عنوان یک نا ظر نزدیک به این جمعبندی توأم با اکراه رسید که هدف عمده سیاست های اوباما " نه اتخاذ تصمیم های استراتژیک، بلکه تنها کسب رضایت افکار عمومی است."

در این تعریف، سیاست خارجی اوباما در دور اول با موفقیت روبرو شد و او مجددا انتخاب شد. آمریکاییان مایل بودند که از مشارکت در جنگ های بزرگ خلاصی یافته و در امور جهانی کمتر دخیل شوند. اوباما کم و بیش در این زمینه موفق بود، ولیکن بهای آن زیاد و همراه با از دست دادن فرصت ها بوده است.

کتاب " کشور قابل چشم پوشی" همزمان با شروع کار جان کری در سمت جدید وزیر خارجه شامل مطالب خواندنی مهمی است. این کتاب بر دوری از هنر دیپلماسی(با همه بد و بستان های دردناکش) و تمایل به سمت سیاست خارجی ای که توسط پنتاگون، آژانس های اطلاعاتی و محاسبات سیاسی کوتاه مدت هدایت شده، انگشت می گذارد. این کتاب رئیس جمهور را در قبال انجام حرکت های مارپیچی اش از کابل تا اورشلیم مسئول قلمداد می کند.

کتاب مذکور نشان می دهد که چگونه نقش وزارت خارجه کاهش یافته بود: نصر از قول دریا سالار مایک مولن رئیس اسبق ستاد مشترک می نویسد که وی به او گفته که "باور نکردنی است که تا چه اندازه هیلاری کلینتون از کاخ سفید حمایت اندکی دریافت کرد. آن ها می خواهند همه چیز را کنترل کنند." همچنین تصویر مجاب کننده ای از افول آمریکاییان را نشان می دهد که کمتر به دلیل ظهور غیر قابل اجتناب دیگر قدرت ها است، بلکه بیشتر در اثر "تناقضاتی" ایجاد شده که در مورد رهبری ما شک و شبهه ایجاد کرده است."

در هیچ جا به اندازه افغانستان این تناقض یا عدم ثبات مشخص تر نبوده است. اوباما با اعزام ده ها هزار سرباز مایل بوده که نشان دهد که ترسو نیست و بعد تاریخی را برای خروج سربازان تعیین کرد که نشان دهد جنگ افروز نیست. در حالی که سربازانی در این مدت کشته شدند و تعداد اندکی به این امر توجه کردند.

او هولبروک را به عنوان نماینده خود منصوب کرد و از آن طرف مطمئن شد که "او هیچگاه قدرت انجام دیپلماسی را ندارد." پیام اوباما به حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان چنین بود:" نماینده ویژه مرا نادیده بگیرید." نصر نوشت تلاش های کاخ سفید بر علیه هولبروک "یک نمایش مضحکی بود. هولبروک در کنفرانس ویدویی اوباما با کرزای حضور نداشت و جزء همراهان اوباما در سفرش به افغانستان نیز نبود."

به نظر می رسد کاخ سفید "درعوض اتخاذ سیاست صحیح علاقه بیشتری به برکناری هولبروک داشت." توجه به امور خرد و ناچیز به طرز قابل توجهی به چشم می خورد. " کاخ سفید پرونده ای از خلاف های هولبروک را نگهداری می کرد و کلینتون نیز پوشه ای از اقدامات خشن دفتر امور افغانستان و پاکستان کاخ سفید علیه هولبروک را نگاه داری می کرد."

در این مسیر دیپلماسی از بین رفت. از انجام مذاکرات جدی با طالبان و دخیل کردن ایران در آینده افغانستان، اقدامات بی باکانه ای که هزینه سیاسی داخلی داشتند، خوداری شد. استفاده از تجارت به عنوان پل ارتباطاتی توجه اندکی یافت.
جمعبندی نصر در مورد افغانستان آن است که "ما فقط نیروهای خودمان را بیرون خواهیم کشید و امیدواریم که یک دوره آرامش نسبی برقرار شود. یک فاصله زمانی منطقی بین خروج ما و فاجعه ای که متعاقبا به وقوع خواهند پیوست."
نصر متوجه شد در پاکستانی که هم دوست و هم دشمن، و بیش از حد هسته ای است، سیاست آمریکا بین تقابل توأم با استیصال و تلاش های نیم بندی برای تغییر رابطه از طریق تعامل در نوسان بود.

نصر نوشت : " حقیقت مهمی که وجود دارد آن است که طالبان به پاکستان در شکست هند در مشاجراتش در مورد افغانستان کمک کرد." امریکا هرگز نتوانست چنین معادله ای را تغییر دهد. کمک ها جهت ادامه حفاظت از سلاح های هسته ای و جذب قلب ها و افکار مردم به آن کشور سرازیر شد. ولی حملات هواپیماهای بدون خلبان هرگونه امکان تشکر و قدردانی طرف مقابل را از بین برد. طرح پیشنهادی "گفتگو های استراتژیک" به جایی نرسید. نصر گفت "پاکستان نمونه شکست سیاست های امریکا است. شکستی که ناشی از آن است که رئیس جمهور زمام سیاست خارجی را به پنتاگون و سازمان های اطلاعاتی داد."

در مورد ایران،نصر دمدمی مزاجی شدید اوباما در ارتباط باهرگونه تلاش برای انجام توافقی در مسائل هسته ای را ترسیم می کند. او می نویسد: " فشار خود تبدیل به هدف شده است."انتخاب مسیر دوگانه اعمال فزاینده سخت ترین نوع تحریم ها همزمان با تعامل دیپلماتیک، حتی"دوگانه هم نبود. این خط مشی تنها بر یک مسیر متکی بود و آن هم فشار بود." واقعیت این بود که "تعامل پوششی برای اجرای عملیات خرابکارانه ، فشار اقتصادی و جنگ سایبری بود."

فرصت ها برای اجرای گام به گام فعالیت های دیپلماتیک که در آن ایران اورانیوم با در صد تغلیظ پایین را در مقابل حذف تدریجی تحریم ها تحویل دهد، از دست رفتند. از تهران چه انتظاری می توان د اشت "پس از آن که مجموع سه دور مذاکرات دیپلماتیک برگزار شده و آمریکا تنها پذیرفته است که قطعات کوچک هواپیما های قدیمی را در مقابل کنار گذاردن برنامه هسته ای اش به آن کشور بدهد؟"

در مورد اسرائیل و فلسطین همانند ایران، اوباما با ایده های جدیدی آغاز کرد و سپس عقب نشینی کرد. وی تلاش کرد که از توسعه شهرک سازی اسرائیل جلوگیری کند. ولیکن وقتی که هزینه داخلی آن به نظر زیاد آمد،اوتسلیم شد. نتیجه دور شدن از مسیر بود.

"کشور قابل چشم پوشی" کتابی جسورانه است. پیام اصلی آن این است که : دیپلماسی سخت و هزینه بردار است.، درعین حال با کنار گذاردن آن هزینه ها بیشتر می شود.

منبع: نیویورک تایمز
 

به گزارش کلمه، “اجتماع و تبانی نا‌نوشته”، “نشر اکاذیب”، “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به رهبری” چهار اتهام جدید این مبارز سیاسی پیش و پس از انقلاب است که به خاطر نگاشتن نامه‌های انتقادی به رهبری به وی تفهیم شده است.

بر اساس این گزارش این زندانی سیاسی در بازپرسی اعلام کرده که به دلیل نا‌مشروع و غیرقانونی دانستن دادگاه‌های امنیتی هیچ دفاعی از خود نخواهد کرد.

در این جلسه بازپرسی، بازپرس به این مبارز رژیم ستم شاهی گفت: چرا همسو با ضد انقلاب، خطاب به رهبری، وی را مستبد خوانده است. که وی با تاکید بر اینکه رهبری مستبد است و حکومتی استبدادی را اداره می‌کند، گفته است: “کسی که می‌گوید آقای خامنه‌ای مستبد است، ضد انقلاب نیست. کسی که با مدیریتش کشور را به اینجا رسانده، ضد انقلاب است. کسی که با حمایت از تقلب در انتخابات باعث روی کارآمدن آدم بی‌لیاقتی همچون احمدی‌نژاد و دلسردی دوستداران انقلاب شده است. کسی که دلسوزان نظام را به زنجیر و حبس و حصر کشیده و یا وادار به سکوتشان کرده، ضد انقلاب است.”

این زندانی سیاسی وقتی با پافشاری بازپرس برای نوشتن دفاعیاتش روبه رو شد خطاب به وی گفت: “مگر دفاعیات من تاثیری هم در محتویات کیفرخواست دارد؟ شما هم که در عمل بازجو هستید نه بازپرس. شما مطیع و گوش به فرمان نهادهای امنیتی هستید، چه کاری به دفاعیات من دارید؟‌‌ همان گونه که به شما دستور داده‌اند پرونده تشکیل داده و به دادگاه ارسال کنید.”

او همچنین افزود: “قضات دادگاه‌های امنیتی تبدیل به مزدوران نهادهای امنیتی شده‌اند پس به احضار امثال من نیازی وجود ندارد هر حکمی که به شما دستور داده‌اند صادر کنید.”

ابوالفضل قدیانی در انتها از امضای برگه‌های قضایی امتناع کرده و به زندان بازگشته است.

این فعال سیاسی که به طور غیر قانونی و بدون هیچ حکم قضایی به زندان قزل حصار تبعید شده است در حال حاضر به خاطر نارسایی قلبی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان پارس بستری است.

ششمین پرونده ی ابوالفضل قدیانی به دلیل نگارش نامه هایی به رهبری از داخل زندان در شرایطی ادامه دارد که وی یک سال محکومیت خود را آذر ماه سال ۹۰ به پایان رسانده بود و همان زمان باید آزاد می شد.

وی اردیبهشت سال جاری، وقتی به شیوه ای فریب کارانه و به بهانه ی اعزام به بیمارستان و به دلیل انتشار نامه ۹ دی خطاب به رهبری، به دادگاه برده شده بود با اعلام این مطلب که دادگاه شما غیر قانونی است و تحمل زندان شما نیز تغییری در عقاید من ایجاد نخواهد کرد، به قاضی گفته بود: “بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیاردی رخ داده اما به جای پذیرش اشتباهش در حمایت از دولت مستقر، از معترضین دزدی ۳ هزار میلیاری می خواهد که قضیه را کش ندهند.”

آقای قدیانی در آن زمان نیز بی‌اعتنا به حیرت و عصبانیت شدید قاضی مقیسه، جلسه دادگاه را به جلسه محاکمه متقابل دستگاه قضایی و مسئولان حاکمیت فعلی، و تریبونی برای اعتراض مجدد به عملکرد رهبری تبدیل کرده و گفته بود: این دادگاه غیر قانونی است، شما هم غیر قانونی و قانون شکن هستی و با برگزاری این دادگاه مرتکب فعل مجرمانه شده ای و مطمئن باش روزی به همین جهت محاکمه خواهی شد.”

وی ادامه داده بود که من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز آقای خامنه ای این گونه با خودکامگی سلطنت کند. آیا امروز دستگاه قضایی که قاضی القضاتش خود را فرمان‌بر رهبری می داند، می تواند آقای خامنه ای را به دادگاه بیاورد و به شکایت من از او رسیدگی کند؟”

آقای قدیانی زندانی سیاسی ۶۷ ساله که در سال ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده بود، از مبارزان سیاسی قبل از انقلاب بوده که در دوران ستمشاهی نیز ۴ سال زندان و شکنجه را تحمل کرده است.

عبدالرضا موسوی رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی در گفت‌و‌گو با ایلنا اظهار داشت: بعد از اینکه تخصیص ارز مرجع با بهای ۱۲۲۶ تومان به شرکتهای هواپیمایی از مردادماه سال جاری منتفی شد، دولت برای حمایت از شرکتهای هواپیمایی اعلام کرد که ارز مبادلاتی با قیمت ۲۴۰۰ تومان خواهد داد ولی متاسفانه هنوز این ارز به ما تعلق نگرفته است.

وی با بیان اینکه در حال حاضر شرکت‌های هواپیمایی برای هزینه‌های خود، ارز مورد نیاز خود را از بازار آزاد تهیه می‌کنند تصریح کرد: حتی در این مدت نتوانستیم از اتاق مبادلات ارزی ارز دریافت کنیم، در شرایط فعلی بسیاری از شرکت‌های هواپیمایی پروازهای خود را کاهش داده‌اند که این موضوع باعث کاهش عرضه و تقاضا برای ناوگان حمل و نقل هوایی می‌شود.

وی ادامه داد: ما بار‌ها به بانک مرکزی مراجعه کردیم ولی هنوز نتوانستیم این ارز را دریافت کنیم که این امر باعث ضرر هزار میلیارد یورویی به ایرلاین‌ها شده است تا جایی که ما برای جبران این ضرر اعلام کردیم که شرکت نفت، هواپیماهای ما را به جای بدهی خود بردارد.

موسوی در ادامه سخنان خود پرداخت یارانه از سوی دولت را برای جلوگیری از افزایش قیمت بلیت هواپیما ضروری دانست و گفت: اگر دولت به ایرلاین‌ها یارانه ندهد چاره‌ای جز افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت بلیت هواپیما نخواهیم داشت، همچنین که افزایش کمتر از ۱۰۰ در صد برای قیمت بلیت هواپیما علاوه بر اینکه برای شرکت‌های هواپیمایی سودی ندارد باعث ضرر آن‌ها نیز می‌شود.

وی خاطر نشان کرد: ما پیشنهاد افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت بلیت هواپیما را ارائه داده‌ایم که این موضوع در شورای عالی هواپیمایی در دست بررسی قرار دارد.

موسوی در خصوص کشش بازار در صورت افزایش ۱۰۰ در صدی قیمت بلیت هواپیما تصریح کرد: هر ساعت پرواز برای شرکت‌های هواپیمایی حدود ۲۰ دلار هزینه ارزی دارد که به منظور جبران هزینه‌های شرکت‌های هواپیمایی یا دولت به شرکت‌ها یارانه بدهد و یا اینکه افزایش قیمت را به طوری تعیین کند که هزینه‌های شرکت‌های هواپیمایی جبران شود.

وی، درباره افزایش ۵۰درصدی قیمت بلیت هواپیما که چندی پیش توسط رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مطرح شده بود، گفت: افزایش ۵۰ درصد به هیچ عنوان پاسخگوی هزینه‌های ارزی شرکت‌های هواپیمایی را نمی‌دهد.

رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی در بخش دیگری از اظهاراتش در خصوص تعیین تکلیف سوخت هواپیما‌ها برای پروازهای داخلی گفت: در ستاد هدفندی یارانه‌ها قیمت سوخت برای پروازهای داخلی در هر لیتر ۴۰۰ تومان تعیین شده است که ما در حال رایزنی برای تعیین نرخ ۲۰۰ تومان برای پروازهای داخلی هستیم اما این موضوع هنوز نهایی نشده است.

موسوی با اشاره به اینکه تقاضای ما از دولت این است که به تکلیف قانونی خود عمل کند افزود: طبق قانون برنامه پنجم توسعه نرخ بلیت هواپیما باید از امسال شناور و از فروردین ماه سال ۹۲ نیز آزاد شود، ضمن اینکه باید ارز مبادلاتی به ما تعلق بگیرد و ما هنوز منتظر تحقق این وعده هستیم.
 

به گزارش خبرآنلاین، گزارش خرده فروشی مواد غذایی نشان از رشد اقلام مختلف مواد غذایی در پایتخت بین هفته پایانی مهرماه سال جاری در مقایسه با مهر ماه سال 90 دارد.

رکورد افزایش قیمت در این گزارش مربوط به چای خارجی است که 90 درصد افزایش پیدا کرده است و کمترین تغییر مربوط به قیمت تخم مرغ است که در مقایسه با سال گذشته بالغ بر 3.5 درصد کاهش قیمت برای آن اتفاق افتاده است.

متوسط تغییر قیمت این مواد خوراکی در سطح خرده فروشی های پایتخت از مهر سال 90 تا مهر امسال معادل 46.7 درصد بوده است.

براساس همین گزارش نگاهی به قیمت سبد مواد غذایی مشتمل بر 26 قلم از مواد غذایی در شهر تهران طی هفته پایانی مهرماه سال جاری معادل 138 هزار تومان بوده است، همین سبد در هفته مشابه در سال 90 معادل 91500 تومان و در هفته مشابه در سال 89 معادل 84590 تومان ارزش گذاری شده است.

این ارقام نشان می دهد هزینه موادغذایی 22 ماه بعد از هدفمندی در مقایسه با دوماه قبل از آغاز هدفمندی معادل 64 درصد رشد پیدا کرده است.
 

به گزارش ایرنا، در این بیانیه به وعدۀ طرفین برای مذاکرات مجدد در ماههای آینده اشاره و آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

با تشکر از دولت دوست و برادر قزاقستان برای مهمان نوازی گرم و میزبانی مناسب این اجلاس و آرزوی موفقیت برای ملت قزاقستان و تشکر ویژه از رییس جمهور نظر بایف به خاطر توجه ویژه ای که به این گفت وگوها داشتند.

جمهوری اسلامی ایران ۶ ماه پیش در مسکو طرح جامعی را برای گفت وگوها ارائه کرد. این طرح ۵ محور برای همکاری داشت و اصول و اهداف گفت وگوها را تعیین کرده بود.

قرار شد این طرح بررسی و به ما پاسخ داده شود. روز گذشته طرف مقابل در پاسخ به ایران پیشنهاداتی را ارائه کرد که این پیشنهادات ناظر به برخی محورهای طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران بود.

برخی نکات که در این پاسخ مطرح شده نسبت به آنچه در قبل مطرح می شد واقع بینانه تر بود و سعی شده بود که در برخی موارد به دیدگاه های ایران نزدیک شود که این را مثبت تلقی می کنیم. اگرچه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.

گروه ۱+۵ پیشنهاد کرد گام های ملموسی برای ۶ ماه آینده و در جهت اعتماد سازی متقابل برداشته شود و پیشنهادهایی نیز در این زمینه ارائه شد.

تاکید جمهوری اسلامی ایران بر متوازن و هم زمان بودن گام ها بود و اینکه پیشنهادها نباید نافی حقوق جمهوری اسلامی ایران باشد.

بر این مبنا قرار شد در تاریخ ۲۸ اسفند جلسه کارشناسی در شهر استانبول و در تاریخ ۱۶ و ۱۷ فروردین جلسه با ۱+۵ در شهر آلماتی برگزار شود.

این گفت وگوها را گامی مثبت می دانیم که می تواند با رویکردی سازنده و برداشته شدن گام های متقابل تکمیل شود.»
 

به گزارش مهر، در بخشی از این بیانیه آمده است: اتهامات وارده به كارمند محلی نمایندگی كذب محض بوده و ساختگی بودن این داستان بیش از هر كس برای شهروندان ایرانی مقیم اسپانیا مشهود است.

نمایندگی دولت ایران همچنین اعلام کرد: "به نظر می‌رسد اقدامات صورت گرفته بر پایه اطلاعات غلطی بوده كه توسط برخی عوامل مغرض كه علاقه‌یی به توسعه روابط جمهوری اسلامی و اسپانیا ندارند، ارائه شده است. همچنین اقدامات بخش كنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران كاملا شفاف و در چارچوب مقررات بین‌المللی و از جمله كنوانسیون روابط كنسولی 1963 وین صورت می‌گیرد."

در گزارشی دیگر، پرس‌تی‌وی؛ شبکه انگلیسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نقل از مرتضی صفاری، سفیر ایران در اسپانیا اعلام کرد که رضائیان که توسط پلیس اسپانیا بازداشت شده بود، آزاد گردید.

سفیر ایران اعلام کرده که هیچ کارمند دیگری بازداشت نشده است.

پیشتر وزارت کشور اسپانیا اعلام کرده بود که پلیس این کشور سه مرد شامل یکی از اعضای سفارت ایران را به اتهام جاسوسی دستگیر کرده است.

وزیر کشور اسپانیا در توضیح اتهام این 3 فرد دستگیر شده گفته بود: آنها اطلاعات مربوط به ایرانیان خواستار پناهندگی به اسپانیا را از یک نهاد غیر دولتی حامی مهاجران در اسپانیا، در اختیار نهادهای امنیتی ایرانی قرار می‌دادند.

صفاری در ادامه سخنان خود اعلام کرد اتهامات وارده مبنی بر ارتباط آقای رضائیان با فعالیت‌های جاسوسی "بی‌پایه و نادرست" هستند و اینکه پلیس اسپانیا با ایجاد چنین "سناریوی ساختگی" به دنبال دستیابی به اهداف دیگری هستند.

درخواست بی ثمر رهبری
تنش میان دولت و مجلس پس از درگیری شدید لفظی محمود احمدی نژاد رییس قوه مجریه و علی لاریجانی رییس قوه مقننه در جریان استیضاح وزیر کار شدت گرفت. احمدی نژاد در جریان آن جلسه یکی از برداران لاریجانی را به فساد مالی و رانت خوری متهم کرد و لاریجانی نیز در واکنش از اقدام احمدی نژاد به عنوان یک حرکت مافیایی یاد کرد. گرچه آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از هر دو این افراد خواست که به اختلاف ها دامن نزنند و آنها نیز نامه هایی را در حمایت و تایید سخنان رهبری منتشر کردند اما امتناع احمدی نژاد از حضور در مجلس برای ارایه لایحه بودجه نشان می دهد که تنش در روابط دو قوه به قوت خود باقی است و این عدم حضور نیز احتمالا عاملی دیگر برای شدت یافتن تنش خواهد بود.

صدای مجلسی‌ها درآمد
برخی از اعضای مجلس شورای اسلامی که عدم حضور احمدی نژاد را نوعی توهین به جایگاه مجلس تلقی کردند در اظهارات خود به شدت او را مورد حمله قرار داده اند. احمد توکلی از محافظه کاران منتقد احمدی نژاد، این اقدام رئیس دولت دهم را نوعی «توهین» و «گردنکشی» دانسته است. او در تحلیل عوارض سیاسی و اقتصادی عدم حضور احمدی نژاد برای ارایه بودجه سال آینده گفته که "به طور حتم اتفاقات امروز(چهارشنبه/9 اسفند) مجلس به ضرر مردم است، ایجاد ناامنی می‌کند و باعث فرار سرمایه می‌شود." نادر قاضی‌پور دیگر عضو مجلس هم گفته "نیامدن احمدی‌نژاد به مجلس برای تقدیم لایحه بودجه دهن کجی به مجلس است." او اظهار داشت که اگر رئیس جمهور می خواست لایحه بودجه را به مجلس تقدیم کند، دیروز( سه شنبه-8 اسفند) این اقدام را انجام می داد و نیامدن به مجلس برای تقدیم لایحه بودجه دهن کجی به مجلس است. او همچنین با انتقاد از رفتار برخی اعضای مجلس گفت: " چرا وقتی رئیس جمهور به مجلس آمد نمایندگان دور وی جمع شدند و مجلس را تضعیف کردند تا امروز این رفتار با مجلس شود." قاضی پور همچین از هیأت رئیسه مجلس خواست بحث تقدیم لایحه بودجه به مجلس بدون حضور رئیس جمهور را به رأی نمایندگان بگذارد و اگر نمایندگان موافق بودند این بودجه از سوی مجلس پذیرش نشود.
در خواست برای عدم پذیرش بودجه از سوی سید هادی حسینی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز مطرح شد و او در اظهارات خود با بیان این که اقدام رئیس جمهور در نیامدن به مجلس برای تقدیم لایحه بودجه خلاف قانون است، افزود که تقدیم لایحه بودجه به مجلس بدون حضور رئیس جمهور را نباید قبول کنیم. در این حال محمد حسن ابوترابی فرد نایب رییس مجلس شورای اسلامی با وارد دانستن اعتراض های نمایندگان گفت که دولت به تکلیف خود درباره بودجه سال آینده عمل نکرده است. او همچنین نسبت به تاخیر 84 روزه دولت در ارایه لایحه بودجه نیز انتقاد کرد و گفت که " دولت موظف است لایحه بودجه سالانه را تا پایان ۱۵ آذر ارائه کند که در اینجا از قانون فاصله گرفتیم چرا که ۱۵ آذر مبدل به ۱۰ اسفندماه شده و این تخلف آشکار از قانون است"

کسری و تورم در بودجه 92

اگر احمدی نژاد خود برای ارایه لایحه بودجه سال آینده به مجلس می آمد احتمالا بار دیگر ادعاهایی درباره رشد خیره کننده اقتصادی کشور و بودجه نویسی مطلوب برای سال آینده مطرح می کرد اما کلیات بودجه ای که اکنون به مجلس ارایه شده به شکلی واضح نشان دهنده یک کسری مالی نگران کننده است. کلیات بودجه در غیاب احمدی نژاد توسط ممبینی معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور برای خبرنگاران تشریح شد و توضیحات وی نشان از کسری بودجه 29 هزار میلیارد تومانی در سال آینده داشت. کسری بودجه ای که به گفته ناظران برای نخستین بار است به شکل علنی در دل بودجه مطرح می شود و اثر خود به خودی اش را بر افزایش تورم خواهد گذاشت. تعیین نرخ ارز نیز برای نخستین بار در این بودجه به صورت شناور پیش بینی شده و در توضیح آن آمده است که "کارگروهی متشکل از اعضای اقتصادی دولت کار را دنبال می‌کند." پیش بینی نرخ شناور برای ارز در وضعیت بی ثباتی که بازار ارز ایران با آن روبروست به معنای از دست رفتن امیدهای حداقلی برای بازگشت ثبات به این بازار است. نکته بحث برانگیز دیگر در بودجه سال آینده مربوط به مرحله دوم هدفمندی یارانه هاست که بر اساس آن دولت قرار است با افزایش منابع هدفمندی یارانه‌ها، یارانه نقدی را تقریبا به دو برابر افزایش دهد. افزایش یارانه ها به معنی افزایش دو برابری قیمت حامل های انرژی خواهد بود و این مساله نیز با هشدارهای تحلیلگران اقتصادی نسبت به تورم مضاعف در سال آینده روبرو بوده است. از انجا که دولت احمدی نژاد ماه های پایانی عمر خود را سپری می کند ارایه این بودجه به مجلس عملا به معنای بستن دست دولت بعدی تا پایان سال آینده نیز خواهد بود.

به گزارش کلمه، محسن میردامادی، غلامرضا خانیان و ابراهیم بابایی سه زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرانند ساعتی پیش به مرخصی آمدند.

میردامادی پس از انتخابات خرداد ۸۸ در تاریخ ۳۰ خرداد ماه بازداشت شد و تا اسفند ۸۸ که به مرخصی بیاید را در سلول های بند دو الف ویژه سپاه سپری کرد. پیش از این هوشنگ پوربابایی، وکیل میردادمادی، اتهامات موکل خود را اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام اعلام کرده و گفته بود: ‌دادستان در ادعا نامه ‌خود با استناد به مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی ،خواستار مجازات موکلم شد. در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه محسن میردامادی در دادگاه بدوی به شش سال حبس و ده سال ممنوعیت از فعالیت حزبی و مطبوعاتی محکوم شد.

ابراهیم (نادر) بابایی زیدی که ازسوی شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل ۶سال و ٩ماه حبس محکوم شده بود، با بیماری دیسک حادکمر و مشکلات قلبی دست و پنجه نرم می کند.

این جانباز ۴۵درصد به اتهام شرکت در تظاهرات، تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی به زندان محکوم شده است.

به گزارش ایلنا، عباس پوریانی دادستان انقلاب استان گلستان در جمع خبرنگاران گفت‌: در ارتباط با خبر خودکشی یک جانباز باید بگویم متاسفانه این اتفاق افتاده است و البته اطلاعات بیشتر در ارتباط با این موضوع را پیگیری کرد‌.

بر اساس گزارش ها، حیدر نوری از جانبازان دوران جنگ خود را در خانه شخصی اش در بلوار کاشانی شهر گرگان حلق آویز کرد .

پیکر بی جان این جانباز را دخترش در حالی پیدا کرد که خود را زیر راه پله های ساختمان به دار زده بود. به نظر می رسد او به علت مشکلات و فشارهای مالی و روحی و روانی دست به عمل انتحاری زده است.

چندی پیش بنیاد شهید و امور ایثارگران، حقوق این جانباز شیمیایی را که از مشکلات اعصاب و روان هم رنج می برد، قطع کرده بود.

وبلاگ جانبازان شیمیایی ایران از درگیری وی با نگهبان اداره بنیاد و شکسته شدن شیشه های در ورودی این اداره توسط وی خبر داده است.

حدود یک ماه قبل نیز یک جانباز قصد داشت در مقابل ساختمان بنیاد شهید با بنزین اقدام به خودسوزی کند که به علت عمل نکردن سنگ فندک موفق به این اقدام نشد و ماموران نیروی انتظامی مانع از ادامه کار وی شدند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، توماس دمزیر در نشست روز سه‌شنبه (۲۶ فوریه/۸ اسفند) "بنیاد هاینریش بل" در برلین از فروش تسلیحات به کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس و عربستان سعودی دفاع کرد.

وی دراین رابطه خاطرنشان کرد: «مهم دفاع از اسرائیل در مقابل ایران است، نه وضعیت حقوق بشر در عربستان سعودی.»

وزیر دفاع آلمان گفت، معیار اصلی آلمان برای اجازه‌ی صدور تسلیحات به این کشورها خطر و تهدیدات ایران بوده که متوجه این کشورهاست.

در عین حال وزیر دفاع آلمان تغییر سیاست صادرات تسلیحات این کشور را رد کرد و گفت که مقررات سخت مربوط به صدور تسلیحات نقض نشده است و این شامل عربستان سعودی نیز می‌شود.

پیش از این فولکر کائودر، رئیس فراکسیون حزب سوسیال مسیحی آلمان در پارلمان این کشور نیز از ارسال تسلیحات آلمانی به عربستان سعودی به عنوان وزنه‌ای در مقابل ایران، دفاع کرده بود.

کائودر به ویژه‌نامه هفتگی "ولت ام زونتاگ" گفت "این درست است که در عربستان آزادی دینی وجود ندارد و گرایشات ضدسامی در این کشور دیده می‌شود"، ولی این کشور "نقشی مهم در منطقه دارد و وزنه‌ای در قبال ایران است".

تقاضای عربستان برای خرید نفربرهای زرهی آلمانی
عربستان سعودی اخیرا تقاضای خرید صدها دستگاه نفربر زرهی موسوم به "بوکسر" و تانک‌های "لئوپارد ۲" کرده است. نفربر "بوکسر" طرفداران زیادی دارد و در حال حاضر برای نقل و انتقال نیروهای نظامی آلمانی در افغانستان به‌کار می‌رود.

گفته می شود، اگر آلمان با فروش این تانک به عربستان سعودی موافقت کند، گارد ویژه‌ی سلطنتی این کشور با یکی از مدرن‌ترین خودروهای زرهی جهان مجهز خواهد شد.

تانک‌های "بوکسر" این توانایی را دارند که در جاده‌های آسفالته با سرعتی نزدیک به یکصد کیلومتر در ساعت حرکت کنند. این نفربرها برای مقابله با تظاهرات‌ها و شورش‌ها خودروهای مناسبی به‌شمار می‌‌آیند.

در هفته‌ی پیش آشکار شد که دولت آلمان صادرات تسلیحاتی خود به کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس را از ۵۷۰ میلیون یورو به یک میلیارد و ۴۲۰ میلون یورو افزایش داده است. سهم عربستان سعودی از آن به یک میلیارد و ۲۴۰ میلیون یورو می‌رسد.

مخالفت در آلمان با فروش تسلیحات به عربستان سعودی
از سوی دیگر صادرات تسلیحات به عربستان سعودی به دلیل وضعیت نامطلوب حقوق بشر در این کشور همواره با انتقادهای شدید توأم بوده است.

شماری از نمایندگان پارلمان آلمان وابسته به احزاب ائتلافی حاکم و نیز از میان احزاب اپوزیسیون خواستار نظارت یک هیأت پارلمانی بر معامله این نفربرها شده‌اند. نمایندگان پارلمان آلمان می‌گویند معاملات تسلیحاتی باید با شفافیت بیشتری توأم باشد.

آلمان سومین صادرکننده‌ی بزرگ تسلیحات در جهان به شمار می‌رود. بر اساس گزارشی که موسسه‌ی تحقیقات صلح در استکهلم در تابستان ۲۰۱۲ تهیه کرده بود، سهم آلمان در فروش و صدور جنگ‌افزارهای متعارف در جهان بیش از ۱۱ درصد است. این میزان برابر با سهمی است که بریتانیا و فرانسه مشترکا در فروش جنگ‌افزار در جهان دارند.