سعید زندگانی
جرس – پرده اول، گزارشی است از پرونده سازی رسانه های حکومتی برای کمال تبریزی و باران کوثری؛ در پرده دوم خبر اجرای دوباره «هفت شب با مهمان ناخوانده» را پس از بیست سال برصحنه تئاتر شهر می خوانید؛ در پرده سوم به فارس می رویم تا ببینیم چگونه بزرگترین نقش برجسته کشور در خطر نابودی است؛ پرده چهارم گزارشی است از جمع آوری لوح فشرده «گشت ارشاد» و فیلمسازی که نمی داند از دست سانسور به کجا پناه ببرد؛ تجلیل از شفیعی کدکنی و اصغر فرهادی در «عصرصلح و طبیعت» موضوع پرده پنجم است؛ خبر نمایش فیلم توقیفی «خانه پدری» برای خبرنگاران را در پرده ششم می خوانید؛ و در آخرین پرده، همراه با سینماگران به زیارت اهل قبور می رویم تا بجای شرکت درجشن سینما، بر آرامگاه هنرمندان فاتحه بخوانیم !
پرونده سازی برای کمال تبریزی و باران کوثری
پرونده سازی از آنجا آغاز شد که کمال تبریزی فیلمساز، «علی رام نورائی» بازیگر«قلاده های طلا» را در سینما آزادی از پشت میزی که بزرگان سینما نشسته بودند تا از مردم برای زلزله زدگان آذربایجان کمک بگیرند، کنار زد؛ چرا که آنجا جای بزرگان بود و تبریزی اصلا این بازیگر تازه کار را که رسانه های حکومتی به او لقب «ستاره فیلم قلاده های طلا» داده اند، نمی شناخت. گوئی این بازیگر برای همین به سینما آزادی آمده و خود را در میان نامداران جازده بود تا ماجرائی در بگیرد. چرا که پس از آن بود که خبرگزاری «فارس» وابسته به سپاه، در مطالب متعدد به تبریزی لقب «توقیفی ساز» داد و مدعی شد فیلمسازی که فیلمها و مجموعه های تلویزیونی اش توقیف می شود، چرا باز هم تهیه کنندگان سینما و تلویزیون به او کار سفارش می دهند؟
اما کار به همین جا ختم نشد و پس از تبریزی، نوبت به باران کوثری بازیگر جوان و نامدار سینمای ایران رسید که پرونده اش گشوده شود.
این بار یک رسانه دیگر حکومتی «رجا نیوز» بود که پرونده سازی می کرد؛ با کمک «محمد خزاعی» تهیهکنندهی «قلادههای طلا» که در گفت و گو با این سایت خبری، ضمن واكنش به برخورد «کمال تبریزی» با «علیرام نورایی» از ماجراي جنجالي مشابه ديگري در محوطهي تئاتر شهر پرده برداشت و گفت: "من هم ماجرای آقای «علیرام نورایی» را شنیدم و اصلاً انتظار چنین برخوردی را نداشتم. البته من تهران نبودم، اما در جریان وقایع قرار گرفتم و این را هم بگویم که برخورد اخیری که با «علیرام نورایی» جلوی تئاتر شهر صورت گرفته، خیلی بدتر از ماجرای آقای «کمال تبریزی» بوده است. ظاهراً ایشان هنگام برگشت از محل کار، در محوطهی تئاتر شهر با توهین شدید و بیادبی یک بازیگر زن سینما و یکی دو نفر دیگر از دستیار کارگردانهای سینما مواجه میشود که ماجرای آنها مفصل است.
جالب اینجاست که این جماعت به آقای «نورایی» گفتهاند به شما پول دادهاند تا خون شهدای ما را پایمال کنید! خب این جمله یعنی چه؟ کاملاً مشخص است که این افراد متعلق به چه جرياني هستند. البته این آدمها بخش بسیار کوچک و محدودی از سینمای ایران را تشکیل میدهند كه تکلیفشان با خودشان هم روشن نيست."
خزاعی بدون اشاره به نام عوامل درگیر، می افزاید: "اینها متعلق به تفکر و جریانی هستند که نمیتوانند اندیشه و تفکر «قلادههای طلا» و این دست فیلمها را ببینند.
این گروه معدود فکر میکردند که سال 88 قرار است اتفاقاتی در کشور بیافتد. نمیدانستند که مردم در «نه دی» ثابت میکنند که جریان چیز دیگری است و آنها با تمام قدرت و توان از کشورشان دفاع میکنند. آنها بايد بدانند كه مردم ايران تابع ولایت فقیه هستند و نمیتوان این ارادت را از مردم گرفت؛ حتی اگر سختترین مشکلات هم در این مملکت وجود داشته باشد. من معتقدم که هر کسی باید بتواند آزادانه حرفش را بزند و فیلمش را بسازد؛ البته آثاری که کمک کننده به فضای کشور باشد. قرار نیست اگر فیلمی را دوست نداریم، با عوامل آن برخورد کنیم. اين را هم بدانيد كه این برخوردها مربوط به الان نیست و از همان زمانی که ما در جریان شروع فیلم بودیم، حملات مختلف از طریق فضای مجازی مانند فیسبوک و حتی پیامکهای تهدیدآمیز به بازیگران برای انصراف آنها از فیلم آغاز گرديد و حتی در یک مورد هم باعث انصراف بازیگر فیلم ما شد.»
خزاعی ار تعقیب قضائی ماجرا خبر داد و «رجانیوز» برخلاف رویه متداول قضائی ادعا کرد که آن بازيگر زن «باران كوثري» بوده است كه با همراهي دونفر از عوامل پشت صحنهي سينما، ابتدا اقدام به توهين به «نورايي» كرده و در ادامه حتي قصد درگيري با او را داشتهاند كه البته موفق هم نشدهاند. این سایت در مورد بازیگر تازه کار فیلمهای حکومتی افزود: "فارغ از اين ماجرا كه اين پرونده در حال پيگيري قضايي است، به نظر ميرسد كه درخشش «عليرام نورايي» در «قلادههاي طلا» و كارهاي بعدي او، باعث حسادت تعداد معدودي از بازيگران جوياي نام سينماي ايران شده است؛ تا جايي كه اين بازيگران اندك براي مطرح شدن خود و تخريب چهرهي اين بازيگر، حتي از انجام اقدامات فاشيستي و توهين و زد و خورد در مراكز عمومي هم ابايي ندارند"!
رجانیوز در مورد باران کوثری هم که یکی از درخشان ترین بازیگران جوان سینما، تئاتر و تلویزیون ایران در دودهه اخیر بوده است، می نویسد: "جالب آنكه «باران كوثري» نه به واسطهي مهارت خود در بازيگري، كه بيشتر به دليل صبغهي سينمايي مادر و پدر خود «رخشان بنياعتماد» (كارگردان سينما) و «جهانگير كوثري» (تهيه كننده سينما و كارشناس فوتبال و مجري برنامههاي ورزشي)- وارد عرصهي سينما شده است. او از كودكي در فيلمهاي مادرش بازي ميكرد و اين روند تا همين سالهاي اخير و آخرين فيلم مادرش هم ادامه داشت؛ تا جايي كه «كوثري» به خاطر بازي در نقش يك دختر معتاد در فيلم «خونبازي» به كارگرداني رخشان بنياعتماد و البته نقش آفريني در «روز سوم»، توانست سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن را دريافت كند. اين سيمرغ درحالي به «كوثري» ميرسيد كه بسياري اعتقاد داشتند كه با توجه به علاقهي داوران ايراني به نقشهاي خاص و به خصوص نقش كاراكترهاي معتاد، اين نقش معتاد را هر كس ديگري هم بازي ميكرد، احتمالاً برندهي سيمرغ ميشد. البته حضور در يك خانوادهي سينمايي، تنها مزيت اين بازيگر نيست. حضور «كوثري» و مادرش روي سن آخرين جشن خانهي منحلهي سينما با دستبند سبز و انجام حركات مضحك براي به هم ريختن جو سالن برج ميلاد در هنگام نمايش «قلادههاي طلا» در سيامين جشنوارهي فيلم فجر، تنها بخشي از تواناييهاي اين بازيگر است"!
پس از بیست سال، بازهم هفت شب با مهمان ناخوانده
فرهاد آييش قصد دارد پس از بیست سال یکبار دیگر نمایش «هفت شب با مهمان ناخوانده» را به روی صحنه تئاتر شهر بياورد؛ نمایشی که سر راه بازگشتش از آمریکا به ایران، آنرا در بسیاری از شهرهای آمریکا و اروپا اجرا کرد و با بازی درخشان خود و علی نصیریان، تماشاگرانش را خنداند و گریاند و وقتی به تهران رسید، نمایش را در تئاتر شهر به روی صحنه برد و پس از آن برای همیشه در وطن ماندگار شد. آئیش که در این بیست سال آثار درخشانی از او را روی صحنه یا روی پرده سینما و صفحه تلویزیون دیده ایم، در مورد اجرای دوباره نمایش قدیمی اش به «ایسنا» گفته است: "اين نمايشنامه را بيش از بیست سال پيش نوشتم تا آقاي نصيريان و من در آن بازي كنيم. در آن سالها نمايش را در قالب يك تور در اروپا،آمريكا و كانادا اجرا كرديم، دهه 70 وقتي تازه به ايران برگشتم آن را در سالن اصلي تئاتر شهر به صحنه برديم كه بسيار پرتماشاگر بود."
او با مسوولان تئاترشهر مذاكره کرده تا از اواسط مهرماه نمايش «هفت شب با مهمان ناخوانده» را در تالار «چهارسو» مجموعهي تئاتر شهر اجرا كند. اين نمايش با حضور دو بازيگر اجرا ميشود و آييش بازهم در كنار استاد نصيريان در آن بازي ميكند. داستان نمايش «هفت شب با مهمان ناخوانده» دربارهي نویسنده جواني است كه در نيويورك زندگي ميكند. او فردي روشنفكر و سوررئاليست است كه به بنبست مدرنيته رسيده و پس از جدائی از همسر خود، درشرف خودكشي است. مردی ساده و صمیمی از ايران که دوست قدیمی پدر اوست، به طور ناخوانده ميهمان نویسنده ميشود و اين دو هفت شبانهروز با يكديگر زندگي ميكنند. با اینکه آييش می گوید شخصيت اين مرد را از «آقاي هالو» ساخته داریوش مهرجوئی با بازی نصيريان الهام گرفته، اما اين كاراكتر با آقاي هالو تفاوت های بسیار دارد. او كه علي نصيريان را به نوعي پدر معنوي خود ميداند، پيش از اين در نمايش«پنجرهها» نيز با نصيريان همكاري كرده بود. فرهاد آييش اين روزها با بازي در نمايش«كلمه، سكوت، كلمه» به كارگرداني همسرش مائده طهماسبي روي صحنه تماشاخانه ايرانشهر است و همزمان تمرین «هفت شب با مهمان ناخوانده» را نیز پیش می برد.
نقش برجسته فیروزآباد در خطر انهدام
بزرگترین نقش برجچسته کشور در فیروزآباد فارس رو به انهدام است. این نقشبرجسته در تنگاب و بين قلعهدختر و كاخ اردشير اول واقع شده است و صحنهي تبادل قدرت بين دو حكومت ايران باستان، يعني اشكانيان و ساسانيان را روايت ميكند و از آن بهعنوان بزرگترين نقشبرجستهي ايران و نخستين نقشبرجستهي دورهي ساساني در ميان 38 نقشبرجستهي ديگر ساساني یاد می شود؛ به همين دليل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اما اكنون اين اثر ارزشمند دچار فرسايش شديد شده و روبه ويراني است. اين نقشبرجسته روايتي از پايان حكومت 400 سالهي اشكانيان و آغاز حكومت 500 سالهي ساسانيان است كه در آن، انواع ابزارهاي جنگي، زينتآلات، رداها و لباسهاي ساساني و اشكاني بهنمايش گذاشته شده است. به اين ترتيب بهجز موضوع انتقال قدرت سياسي، بسياري از آداب فرهنگي و پوشش نظامي دورههاي ساساني و اشكاني را به تصوير ميكشد.
علیرضا بهره مان كارشناس مرمت آثار سنگي كه تحقيقي دربارهي اين اثر انجام داده، معتقد است: "روند فرسايش در اين نقشبرجسته بهشدت در حال افزايش يافتن است، بهطوري كه اثر را روبه انهدام برده است." اوكه سال گذشته تحقيقاتي را دربارهي فرسايش اين نقشبرجسته انجام داده، به «ایسنا» گفته است: "پرسش اصلي من در اين بررسيها اين بود كه چرا نقشبرجستهي تنگاب نسبت به نقشبرجستههاي همدورهي خود و حتا نسبت به نقشبرجستههاي قديميتر، فرسايش بيشتري دارد؟ روند فرسايش در اين نقشبرجسته بهشدت در حال افزايش است و اگر آن را ببينيد كاملا مشخص است كه قسمتهاي نزديك به سطح زمين تا ارتفاع حدود دوونیم متري بهشكل ورقهشده درآمده و در حال از بين رفتن است. در آزمايشها مشخص شد نوع سنگ اين صخره كه نقشي روي آن حكاكي شده، آهكي و رسي است. البته به نظر ميرسد خود حجار نيز هنگام كار متوجه اين موضوع شده، ولي شايد به دلايلي مجبور به انجام كار بوده؛ ولي بررسي اثر نشان ميدهد حكاكي نقشها بهصورت نيمهتمام رها شده است. در واقع، مقايسهي بخشهاي مختلف اثر و تزيينات روي لباسها نشان ميدهد كه در دو سمت مختلف نقش، تفاوتهايي وجود دارد. تا كنون در تمام بررسيهاي قديمي، تصور اين بود كه اين مساله بهدليل فرسايش سنگ است، ولي اصل قضيه اين است كه حجار كار را ادامه نداده است. حتا مشخص است كه حجار ابتدا كادري را براي كار خود از پايين صخره انتخاب كرده، اما بعد مجبور شده كه آن را به بخشهاي بالاتر صخره منتقل كند و تمام اين تغييرات روي اثر مشخص است. اين نقشبرجسته بهطور دقيق بررسي شده و مطالعات آن، آسيبهاي واردشده را مشخص كرده است. به همين دليل بايد به سرعت يك طرح حفاظتي دقيق براي اين اثر در نظر گرفته شود."
کارگردان «گشت ارشاد»: نمی دانیم به کجا پناه ببریم؟
با اینکه دبیر ستاد صیانت از محصولات فرهنگی در وزارت ارشاد اعلام کرده بود لوح فشرده فیلم «گشت ارشاد» را تا یکشنبه 19 شهریورماه از مراکز توزیع جمع آوری می کند، اما خبرهای رسیده نشان می دهد که این کار عملی نشده است. فیلم بیشتر در اختیار خوارو بار فروشیهاست که هنگام مراجعه مامورین ارشاد می گویند هرچه داشته اند فروخته اند! به این ترتیب، همه چیز حاکی از آن است که این بار «گشت ارشاد» از دست ارشاد پریده و حتی در شبکه های اجتماعی به دست مردم رسیده است؛ فیلمی که آنرا از اکران نوروزی پائین کشیدند و سپس جلوی پخش آنرا در شبکه های خانگی گرفتند تا نشان دهند حکومت حتی اندک انتقادها در مورد جامعه خودساخته را تاب نمی آورد؛ حاصل کار اما زیان بسیار برای فیلمساز بوده است!
حمید رسایی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با خبرگزاری «مهر» در خصوص رایزنی هایش با نمایندگان در این مورد گفت: "سی دی گشت ارشاد توسط یک موسسه قانونی در سطح جامعه پخش شده است، آنهم همراه با بخش هایی که پیش از این به صلاحدید وزارت ارشاد از این فیلم حذف شده بود. من از وزیر ارشاد در مورد این سی دی سئوال کردم. وزیر ارشاد نکاتی را مطرح کردند. امروز در صحن مجلس نیز در این خصوص سئوالی را طرح کردیم. وزیر گفت که بخش های حذف شده که در سی دی وجود دارد تخلف موسسه توزیع کننده و تهیه کننده است. باید براساس ضوابط با موسسه منتشر کننده این فیلم برخورد کرد." درهمين مورد حميدرضانوروزي رئيس اتحاديه ويدئو رسانه گفته است: "گشت ارشاد پروانه نمایش از معاونت سینمائی اخذ نموده وعرضه و توزیع آن بر اساس ضوابط وزارت ارشاد انجام شده است، اما خبری شنیدم از این که متأسفانه طرح روی جلد و پشت صحنه آن بدون اخذ مجوز از سازمان سینمایی تولید و عرضه شده است که اتحادیه ضمن محکوم نمودن این اتفاق ، علت این موضوع را نوظهور بودن موسسه ناشر میداند که امیدواریم بعد از این شاهد چنین اتفاقاتی دیگر نباشیم"!
اما سعيد سهيلي کارگردان این فیلم با ابراز گله از جمعآوري نسخههاي نمايش خانگي فیلمش می گوید: "نميدانيم به كجا پناه ببريم؟" اين كارگردان درگفت وگو با «ایسنا» در پي اعلام دبير ستاد صيانت از محصولات فرهنگي مبني بر جمعآوري نسخههاي عرضه شده فيلم «گشت ارشاد» گفت: "بهتر است زحمت نكشند، به دليل آنكه مدير عامل موسسهي «تصويرگستر پاسارگاد» اين زحمت را كشيده است. این موسسه يك روز فيلم را پخش كرد و از فرداي آن روز با تهديدات پنج روزه فيلم را جمعآوري كرد. من با پخش كننده به عنوان پخش گشت ارشاد قرار داد بستم اما متاسفانه آنها به جمع آوري كار پرداختند و متاسف هستم از اينكه براي پخش قرار داد ميبنديم اما براي جمعآوري كار ميشود! نسخه كار يك ماه در اختيار شوراي بازبيني بوده است و بعد از دادن مجوز هنوز امضا خشك نشده يك دفعه زير همه چيز زدند و ميگويند آن را نديديم كه اين كمال بيانصافي است و اگر كامل آن را نديدهاند، بايد خودشان پاسخگو باشند. متاسفانه ما دراكران صدمه ديديم و در پخش خانگي هم صدمه ديديم و صدايمان هم به جايي نميرسد. يكبار براي «گشت ارشاد» پروانه نمايش دادند اما از اكران جمع كردند و خسارتي ندادند. بار ديگر براي نمايش خانگي پروانه دادند و باز آن را جمع كردند و نميدانم خسارت اين دو اتفاق را كه چه كسي بايد به من پردازد؟"
تجلیل از شفیعی کدکنی و فرهادی در عصر صلح و طبیعت
مديرعامل انجمن شاعران ايران خبر ازتجليل استاد محمدرضا شفيعي كدكني به خاطر نگاه به طبيعت و صلح در آثار اين ادیب وشاعر و اصغر فرهادي فیلمساز به خاطر سخنرانياش در مراسم اسكار، در «عصر شعر صلح و طبيعت» می دهد؛ در حالی که معلوم نیست آیا شفیعی به فراخوان هزار نامه ای که دوستدارنش به دعوت انجمن شاعران برایش فرستاده اند، جواب مثبت می دهد و دریک مراسم عمومی حاضر می شود؟ یا اصغر فرهادی که این روزها سخت در فرانسه مشغول پیش تولید فیلم تازه خود است و چند روز دیگر فیلمبرداری آن شروع خواهد شد، فرصت آمدن به این مراسم را پیدا می کند؟ فیلمی که هنوز اسمی ندارد اما به تازگی روشن شده در کنار ستارگان فرانسوی «برنیس بژو» و «طاها رحیم»، علی مصفا فیلمساز و بازیگر ایرانی، یکی از نقش آفرینان اصلی آن خواهد بود.
فاطمه راکعی مدیر عامل انجمن شاعران ایران در نشست خبري «عصر شعر صلح و طبيعت» كه در محل این انجمن برگزار شد، با بيان اينكه در تاريخ شعر ايران و جهان، طبيعت از جايگاه خوبي برخوردار است، با اشاره به همكاري شوراي شهر و شهرداري تهران در برگزاري اين مراسم گفت: "عصر شعر صلح و طبيعت به پيشنهاد دكتر معصومه ابتكار، عضو شوراي شهر تهران، قرار شد در سالروز جهاني صلح برگزار شود. همچنين در اين روز شاعران برجسته كشور كه در زمينه شعر طبيعت كارهاي شناختهشدهاي دارند و شاعران جوان نيز كه به صورت ويژه دركارهايشان به طبيعت پرداختهاند، شعرخواني دارند. برپايي نمايشگاه و فروشگاه با موضوع صلح و طبيعت هم از ديگر برنامههاي جنبي اين روز است."
راكعي همچنين از تجليل از دوچهره كه در زمينه صلح و طبيعت آثاري ارائه كردهاند، خبر داد و گفت: "در اين مراسم از دو چهره ادبي و هنري كه به طور خاص در سالهاي اخير نقش برجستهاي را در ارتباط با صلح و طبيعت ايفا كردهاند، تجليل به عمل خواهد آمد كه در زمينه شعر، انجمن شاعران از دكتر شفيعي كدكني كه از ديرباز نگاه صلحآميزي به هستي، جهان و جامعه در شعرشان داشتهاند، تجليل ميكند. همچنين اصغر فرهادي به خاطر سخنراني زيبا و درخشان صلحآميزش كه در مراسم دريافت جايزه اسكار داشت، مورد تجليل قرارمی گیرد." مديرعامل انجمن شاعران ايران در ادامه ابراز اميدواري كرد که از سال آينده اين مراسم با همكاري مركز صلح و محيط زيست به صورت كنگره و همايش برگزار شود و افزود: "ميطلبد كه با اعلام فراخوان جامعه دانشگاهي نيز به اين سمت گرايش پيدا كند و مقالاتي پژوهشي در اين زمينه تاليف شود؛ چرا كه بازگشت به طبيعت نياز امروز است كه روح صلحطلبي را ترويج ميدهد."
در پایان اين نشست، راكعي در پاسخ به انتقاد برخي رسانه ها از نوع دعوت اين انجمن براي حضور يافتن محمدرضا شفيعي كدكني در مجامع عمومي براي سخنراني و شعرخواني گفت: "ارجگزاري به افرادي كه در تاريخ ادبيات، هنر و فلسفه جهان نقش داشتهاند، كتمانناپذير است. اين افراد آنقدر تأثيرگذاري داشتهاند كه ظلم است اسمي از آنها برده نشود. من از اينگونه انتقادها تعجب ميكنم. اگر اينگونه است، چرا از برنامههايي كه براي بزرگداشت چهرههاي ماندگار كه برخي از آنها به زعم من شرايط چهره ماندگار شدن را ندارند، انتقاد نميشود؟ همه شعرشناسان مانند شفيعي كدكني و امثال او كه در فرهنگ ديني، معنوي و انساني در شعر و ادبيات ابتكاري به خرج دادهاند، قابل تقديرند و نسلهاي ما بايد با آثار، شخصيت و نوع زندگي، برخورد و نگرش علمي به ادبيات و شعر آشنا شوند و اين تقدير از انسانهاي بزرگ است. بنابراين اميدوارم هر كسي كه با اين ديد به اين قضيه نگاه ميكند، قبل از اينكه به نقد برنامه بپردازد، نقد خود را با متوليان مطرح كند. ما نيز اگر نقد كسي با زبان علمي باشد، ميتوانيم به نقد به صورت علمي پاسخ دهيم"!
نمایش فیلم توقیفی «خانه پدری» برای خبرنگاران
فیلم توقیفی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری، طبق برنامه از پیش اعلام شده پنجشنبه هفته گذشته در جشنواره سینمائی ونیز نمایش داده شد و در پایان جشنواره، هیچ جایزه ای به آن تعلق نگرفت. ارشاد گفته بود که این فیلم پروانه نمایش در داخل و خارج ندارد و نمی تواند در ونیز نمایش داده شود؛ «ناجی هنر» وابسته به نیروی انتظامی که پنجاه درصد سرمایه گذاری این فیلم را انجام داده و نصف نصف با فیلمساز شریک است، اعلام کرده بود که راضی به نمایش عمومی این فیلم نیست و ازعیاری به علت نمایش غیر قانونی آن در جشنواره ونیز شکایت می کند و عیاری گفته بود هیچ حرفی دراین مورد نمی زند. در این اوضاع و در میان تعجب همگان اعلام شد که سازمان سینمایی وزارت ارشاد با هماهنگی موسسه ناجی هنر فیلم سینمایی «خانه پدری» را عصر روزچهارشنبه بیست و دوم شهریورماه / 12 سپتامبر برای عموم اصحاب رسانه پخش خواهد کرد!
دعوتنامه را «علیرضا سجادپور» معاون فعالیتهای سینمایی درسازمان سینمائی فرستاده که قبل از این در معاونت سینمائی ارشاد مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی بود. در حالیکه جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی اعلام کرده که نمایش «خانه پدری» در ونیز «جرم محرز» است، معاون او دردعوتنامه خود نوشته است که عصرچهارشنبه بیست و دوم شهریور ماه فیلم سینمایی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری برای خبرنگاران سینمایی و دستاندرکاران سینما پخش میشود. زمان نمایش فیلم ساعت 17 روز چهارشنبه در سالن سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واقع در میدان بهارستان، خیابان کمالالملک است و همراه داشتن کارت خبرنگاری برای ورود الزامی خواهد بود. شهاب حسینی، مهدی هاشمی، مهران رجبی و نازنین فراهانی بازیگران اصلی این فیلم هستند. کیانوش عیاری تا کنون در کارنامه کارگردانی خود فیلمهایی نظیر «هور در آتش» ، «سفره ایرانی»، «آبادانیها» و «شاخ گاو» را به ثبت رسانده است.
زیارت اهل قبور بجای جشن خانه سینما
وزارت ارشاد در دولت احمدی نژاد، «خانه سینما» را منحل اعلام کرده و «روز سینما» را هم از تقویم رسمی خط زد. به این ترتیب صحبت از برگزاری جشن سینما منتفی است، همان جشنی که آخرین دوره آن بسیار برای دولت سنگین آمد تا بالاخره فرمان تعطیل خانه سینما را صادر کرد. در این اوضاع و در آستانه روز ملی سینما، سینماگران نامدار و مستقل عضو خانه سینما، در حرکتی نمادین به زیارت اهل قبور رفتند و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا بر آرامگاه همکاران درگذشته خود فاتحه خواندند. در این مراسم، فرهاد توحیدی رئیس هیات مدیره و سخنگوی هیات مدیره خانه سینما اعلام کرد که با توجه به شرایط موجود، دوره شانزدهم جشن سینمای ایران امسال برگزار نمیشود. او گفت: "جشن ملی سینمای ایران پانزده دوره برگزار شد و امسال به دلیل شرایط بعد از پانزده سال برگزار نمیشود. به پیشنهاد هیات مدیره و امیر اثباتی امسال به جای جشن بر سر مزار دوستان و همکارانمان در سینما حاضر شدیم که امیدوارم این کار تبدیل به یک سنت حسنه شود و ما هر سال همزمان با روز ملی سینما دراینجا حاضر شویم. از نظر ما امروز نقطه آغاز جشن شانزدهم است و امیدوارم در سال آینده این سنت نیز ادامه پیدا کند و ما صبح اینجا بیاییم و عصر جشن بگیریم"!
در اين برنامه كه بیستم شهریور و یک روز پیش از روز ملی سینما با حضور جمعي از سينماگران برگزار شد، کیومرث پور احمد کارگردان و دبير جشن گذشته سينماي ايران، با اشاره به حذف روز ملي سينما از تقويم گفت: "تقويمها تنها يك سال مورد استفاده قرار مي گيرند و دور انداخته ميشوند. اين حذف از زمان ساسانيان بوده كه 500 سال ميخواستند اشكانيان را حذف كنند اما الان ميبينيم بيشترين مطلب در مورد اشکانیان نوشته شده است. چيزي كه به وجود آيد قابل حذف شدن نيست؛ فقط اميدوارم تفكر حذف، حذف شود"!
امین تارخ بازیگر نیز با اشاره به وضعیت امروز سینما ایران گفت: "امروز ما یک حالت دوگانه داریم. قراردادن نام جشن درکنار محلی که معمولا عزاداری میکنیم، شرایط بدی دارد. اینکه اینجا حاضر شدیم تا به صورت نمادین یادی کنیم از دوستان سینماگران خود در روز ملی سینما بسیار خوب است؛ اما نباید هیچ مسالهای ما را ناامید کند. اینکه امروز همه ما اینحا امدهایم نشان میدهد که کسانی که رفتهاند به ظاهر رفتهاند اما سینما زنده و غیرقابل حذف است و حتی اگر بخواهیم جشن را بر سر مزارها بگیریم سینما حذف نمیشود و ما امروز از سر امید جمع شدهایم."
در اين برنامه سينماگراني چون كمال تبريزي، جهانگير كوثري، رخشان بنياعتماد، جمشيد گرگين، كورش سليماني، ميترا محاسني، جعفر صانعي مقدم، محمدرضا دلپاك، عزيزالله حميدنژاد، جعفر پناهي، عزيز ساعتي، پيمان معادي، عليرضا داودنژاد، محمدرضا مويني، امير جعفري، ريما رامينفر، نازنين مفخم، علي دهكردي، محمدرضا آلادپوش، سيروس ابراهيمزاده، محمد سرير، باران كوثري، محسن خانجهاني، كيوان كثيريان، بهمن اردلان، عباس شوقي، پدرام اكبري، حميد دهقانپور، امين تارخ، محمدمهدي عسگرپور، فرهاد توحيدي، كيومرث پوراحمد، و فرشته طائرپور حضور داشتند. پس از اين برنامه، جمعي از سينماگران ازجمله محمدمهدي عسگرپور، فرهاد توحيدي، امير اثباتي، محمدرضا مؤيني، فرشته طائرپور، غلامرضا موسوي و عطاءالله حياتي به نمايندگي از طرف صنوف سينمايي به حرم امام خمینی رفتند.