جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


روشنفكري ما از نابالغي رنج مي‌برد

Posted: 31 Dec 2014 09:22 AM PST

گفتگو با محمدرضا تاجیک
توده‌ها براي كشف حقيقت ديگر احتياجي به روشنفكر ندارند  


 بررسي نسبت روشنفكران- به عنوان يكي از گروه‌هاي مرجع- با جامعه موضوعي است كه از ابتداي هفته جاري در «سياستنامه» به آن پرداخته‌ايم. در همين راستا تاكنون گفت و گوها و يادداشت‌ها و گفتارهايي را از هادي خانيكي، هوشنگ ماهرويان، سياوش جمادي، محمد فاضلي، محمد ضيمران، مديا كاشيگر و جلال توكليان منتشر كرده‌ايم. اين‌بار پرسش‌هاي‌مان را با محمدرضا تاجيك در ميان گذاشته‌ايم. به باور استاد علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي «روشنفكر ايراني، در گذران عمر كمتر از يك سده خود، همواره خود را وجدان خودآگاهي و فصاحت و آگاهي و رهايي دانسته و به عنوان سالار حقيقت و عدالت سخن گفته و حق اين گونه سخن راندن را تنها بر خود روا دانسته است.» او معتقد است: «اين روشنفكر، همواره بر اين انتظار بوده كه سخن‌هاي او را به عنوان سخنگوي همگان بشنوند و همواره هويت و مشروعيت خويش را در جهانشمولي پيامش جست‌وجو كرده و شأن و منزلت «آوانگاردي» (پيشتازي) را صرفا زيبنده و برازنده خود فرض كرده است.» متن زير پاسخ‌هاي مكتوب محمدرضا تاجيك به پرسش‌هاي «سياستنامه» است.

به نظر فوكو اكنون روشنفكران به كار كردن عادت كرده‌اند، اما نه به عنوان وجهي از جنبه كلي و جهانشمول و نمونه و نماينده عادل و بر حق همه، بلكه در بخش‌هايي خاص، همخوان با شرايط ويژه زندگي و كارشان اين بي‌شك به آنها آگاهي‌اي بارها بي‎واسطه‌تر و مشخص‌تر از مبارزات مي‌دهد
حتي اگر اين «نهيب روشنفكري» را مترادف «نقد» بگيريم و بپذيريم كه ويژگي اصلي روشنفكر، انتقادي‌ انديشيدن است، بايد به اين آموزه پوپري نيز تن بسپاريم كه تفكر انتقادي، آن تفكري است كه بتواند در تمامي مقدمات ايجاد خودش و در تمامي پيامدهاي منتج از خودش شك بكند


آيا نقش روشنفكران ايراني در جامعه نسبت به دهه‌هاي گذشته كاهش پيدا كرده است؟ اگر اين طور است چرا؟

شايد اين نيز يكي از طنزهاي تلخ تاريخي ما باشد كه بي‌آنكه شربتي از لب لعل روشنفكر چشيده باشيم، بي‌آنكه روي مه‌پيكر او را سير ديده باشيم، بي‌آنكه در گلستان وصالش چميده باشيم و بي‌آنكه به وداعش رسيده باشيم، به بدرقه‌اش رفتيم و رفتن و دور شدنش را شاهد بوديم. شايد روشنفكر بدان معنا كه در غرب متولد شد و معنا يافت، هيچگاه در سرزمين ما مجال تولد نيافته باشد، شايد اساسا دوران روشنفكران ايدئولوگ و آوانگارد به‌سر آمده است و شايد آن نقش كه براي روشنفكر در تصور تاريخي خود تصوير كرده بوديم، نقشي بوده است بر سرابِ خيال و آرزو. نمي‌دانم، اما مي‌دانم ‌روشنفكر ايراني، در گذران عمر كمتر از يك سده خود، همواره خود را وجدان خودآگاهي و فصاحت و آگاهي و رهايي دانسته و به عنوان سالار حقيقت و عدالت سخن گفته و حق اين گونه سخن راندن را تنها بر خود روا دانسته است. اين روشنفكر، همواره بر اين انتظار بوده كه سخن‌هاي او را به عنوان سخنگوي همگان بشنوند، و همواره هويت و مشروعيت خويش را در جهانشمولي پيامش جست‌وجو كرده و شأن و منزلت «آوانگاردي» (پيشتازي) را صرفا زيبنده و برازنده خود فرض كرده است. روشنفكر ايراني، افزون بر شناسه‌ها و خصيصه‌هايي همچون «وجدان خودآگاهي» و «سالاري حقيقت و عدالت»، از آغاز بر اين احساس بوده كه با گوهر مدرنيته كه «خرد خودبنياد نقاد» است (يعني خردي كه اولا، حجيت و اعتبار مدعايش قائم به خود عقل است، نه به چيزي بيرون از آن، و ثانيا، نقاد است و جرات پرسشگري و نقد را به غايت واجد است) پيوندي بنيادين دارد، از اين رو، زماني طولاني از عمر نه چندان طولاني خود را مصروف گره زدن هويت خود را با هويت انسان مدرن غربي و گفتمان مدرنيته كرده است. لكن، هيچگاه در سپهر نظام انديشگي او، تمايزي ميان «عقل» و «نقد» قديم و «عقل» و «نقد» جديد، حاصل نشده و بالمآل، در بستر گفتمان وي، عقل، همان عقل «مفسر» قديمي و «نقد» همان «نقد» تفسيري قديمي تعريف مي‌شده است. او هيچگاه نتوانسته خود را به عقلي «متصرف» و «نقد»ي بنيادين و شالوده‌شكن همنشين سازد. اين روشنفكر در ضمن همواره از نوعي بيماري راديكاليسم و سكتاريسم رنج مي‌برده است. آنچه ميان روشنفكران ايراني، اعم از چپ و راست مشترك بوده، به تعبير شايگان، اين واقعيت بوده كه هر دو گروه روشنفكري همواره «ريشه» را بر «انديشه» ترجيح داده‌اند. يكي ريشه‌هاي نژادي را شرط متمدن شدن معرفي كرده، ديگري ريشه‌هاي طبقاتي را ملاك دانسته و برخي نيز بر ريشه‌هاي معرفت‌شناختي و ديني تاكيد ورزيده‌اند. از اين رو، جاي شگفتي نيست كه در نزد بسياري از روشنفكران چپ و راست ايراني، كسب قدرت سياسي همواره بر تقويت جامعه مدني تقدم داشته است. در تاريخ معاصر ايران، روشنفكران سياسي و سياسيون روشنفكر، به جاي اينكه به تقويت جامعه مدني و نهادينه كردن فرهنگ دموكراسي در جامعه بپردازند، تلاش خود را مصروف كسب قدرت سياسي كرده‌اند. نمونه بارز اين نوع روشنفكر را مي‌توان در سيماي «روشنفكر انقلابي چپ» (در اشكال و صور گوناگون آن) يافت. رسالت روشنفكر در اين فضاي گفتماني، عبارت است از سازماندهي روزمره دايمي انقلاب و كسب قدرت سياسي. اين روشنفكر، امر انقلابي، امر سياسي و خيزش اجتماعي را در معناي ايدئولوژيك آن مي‎پسندد و سخت بر اين اعتقاد است كه از امر عادي، امر شخصي، امر هنري و امر مبتذل، نمي‌توان امر سياسي ساخت. چنين روشنفكري طبعا نمي‌پذيرد كه بايد با همين مردمان، كه ميان جواد يساري و يوهان سباستيان باخ در نوسانند، كه ميان موسيقي پاپ و بتهون در نوسانند، كه ميان كارلوس كاستاندا و مولوي در نوسانند، كه ميان فردبودگي و جمع‌بودگي در نوسانند، كه ميان سنت و مدرن و پسامدرن در نوسانند، كه ميان جنبش‌هاي اجتماعي قديم و جديد در نوسانند، رخدادي آفريد. خلاصه كنم. اگر روشنفكري را مترادف منورالفكري بگيريم، يا آن را در پرتوي كنش توليد و توزيع و تزريق آگاهي و خودآگاهي تعريف كنيم، بايد از سپري شدن دوران آن سخن بگوييم، اما اگر آن را در معناي انتلكتوئل به كار ببريم، كماكان مي‌توانيم اميد به برآمدن لعلي از كان بصيرت و تابش خورشيد دانش و سعي باد و باران كنش رهايي‌بخش آن داشته باشيم.


آيا كاهش نقش روشنفكران در ساير كشورها نيز اتفاق افتاده است در اين صورت آن را نكته‌يي مثبت مي‌دانيد يا منفي؟ چرا؟

همان‌گونه كه تصريح كردم دوران روشنفكران ايدئولوگ سالار حقيقت و فصاحت و خودآگاهي به‌سر آمده است. اما اين به معناي «پايان روشنفكري» در تمامي اشكال و صور آن نيست. روشنفكري نيك مي‌داند كه در هر شرايطي چگونه ققنوس‌وار از خاكستر خود برخيزد. تاريخ اكنون ما، شايد تاريخ تولد و بالندگي روشنفكر خاص (آن گونه كه فوكو به تعريف آن مي‌پردازد) باشد: روشنفكري كه به نام نامي تاريخ و از كليتي به نام جامعه يا مردم يا طبقه سخن نمي‌گويد، روشنفكري كه از استعداد تشخيص مقتضيات مرحله كنش خاص براي مردماني خاص با خواست‌ها و تقاضاهاي خاص برخوردار است، روشنفكري كه پذيراي «عبور از موقعيت و وضعيت يك ناقد و نافي صرفِ «تاريكي» تلاش مي‌كند تا «شمعي» برافروزد، روشنفكري كه از استعداد بازنمايي، متجسم كردن، و تقرير و تدوين يك پيام، يك نظر، يك رويكرد، يك فلسفه و عقيده خاص در زمان خاص و براي مردماني خاص برخوردار است، روشنفكري كه خود را موجودي نادر - كه صرفا حامي معيارهاي ابدي حقيقت و عدالت «آن‌جهاني» است يا قلمروي پادشاهي خود را قلمروي «اين‌جهاني» نمي‌داند – تعريف نمي‌كند، روشنفكري كه هستي و رسالت خود را در پرتو شناسه‌هايي نظير: فرار از تعهد، در برج عاج خود ماندن، خلوت‌گزيني، وقف شدن در مسائل بغرنج و پيچيده، در قلمرو موضوعات رمزي و اسرارآميز ماندن، تصوير نمي‌كند. همان‌گونه كه فوكو تصريح مي‌كند، اكنون... روشنفكران به كار كردن عادت كرده‌اند، اما نه به عنوان وجهي از جنبه كلي و جهانشمول و نمونه و نماينده عادل و بر حق همه، بلكه در بخش‌هايي خاص، همخوان با شرايط ويژه زندگي و كارشان (مسكن، بيمارستان، تيمارستان، آزمايشگاه، دانشگاه، روابط خانوادگي) . اين بي‌شك به آنها آگاهي‌اي بارها بي‎واسطه‌تر و مشخص‌تر از مبارزات مي‌دهد و آنها اينجا با مسائلي روبه‌رو مي‌شوند كه خاص و غيركلي هستند... اين چيزي است كه من روشنفكر خاص مي‌نامم، در مقابل روشنفكر كلي. توده‌ها براي كشف حقيقت ديگر احتياجي به روشنفكر ندارد. آنها همه‌چيز را به كمال مي‌دانند، بدون وهم، از او بسيار بهتر مي‌دانند و به خوبي قادر به بيان حقايقند ولي نظامي از قدرت وجود دارد كه سد راه اين سخن و اين دانش مي‌شود. اكنون، چه با «روشنفكر خاص» فوكو موافق باشيم يا نه، مي‌توانيم آن «پايان» را «آغاز»ي ديگر در تاريخ روشنفكري فرض كنيم، و به استمرار جريان روشنفكري در هيبت و هويت متفاوت و خاص جامعه‌ و تاريخ اكنون خود اميدوار باشيم.


آيا به نظر شما روشنفكران امروز در جامعه ما اساسا حرفي براي گفتن دارند و فقط عوامل حكومتي مانع تحرك جدي آنهاست يا نه به نظر شما وضعيت آنها فارغ از محدوديت‌هاي حاكميتي وضعيت مناسبي نيست و حرف چنداني براي گفتن ندارند و تنها به تكرار حرف‌هاي كلي و صادر كردن بيانيه و نامه‌هاي سرگشاده و سخنان شبيه به هم بسنده مي‌كنند؟

ترديدي نيست كه بسياري از روشنفكران امروز ما از نوعي «نابالغي خودكرده و دگركرده» رنج مي‌برند. بسياري از اين بسياران، بر اين تصور است كه بت‌هاي پندار را شكسته و رسته‌اند، غافل از اينكه در همان دم گرفتار بت‌هاي پندار خودساخته و دگرساخته‌يي هستند كه در هاله‌هاي قدسي محصورند، بسياري از اين بسياران، بر گرداگرد رژيم انديشگي و صدقي خود ديواري از جنس شيشه كشيده كه هر صدايي آن را به ارتعاش درمي‌آورد، هر سنگ‌ريزه‌يي در آن خراش مي‌اندازد، هر دم و بازدمي آن را كدر مي‌كند و دستي روي آن لك مي‌اندازد و بسياري از اين بسياران، در آيينه شكسته نگاه خود، جز «خود» و «خودي» نمي‌توانند ديدن و جز انعكاس صداي خود نمي‌توانند شنيدن.
اما من نيز با دلوز موافقم كه «روشنفكر تئوري‌پرداز ديگر براي ما يك سوژه، يك خودآگاهي بازنمايانگر يا نماينده محسوب نمي‌شود. كساني كه عمل مي‌كنند و مبارزه مي‌كنند ديگر به وسيله حزب يا اتحاديه‌يي كه به خود حق مي‌دهد تا جايگزين وجدان آنها بشود بازنموده نمي‌شوند. كيست كه حرف مي‌زند و عمل مي‌كند؟ يك چندگانگي، حتي خود كسي كه حرف مي‌زند و عمل مي‌كند نيز يك چندگانگي است. هر كدام از ما يك «خرده‌گروه» است. ديگر بازنمايي‌اي در كار نيست، فقط كنش است كه وجود دارد. كنش تئوريك و كنش عملي كه به مثابه بازگويي عمل مي‌كنند و به شبكه‌هاي گوناگون شكل مي‌دهند.» با اين بيان مي‌خواهم بگويم كه روشنفكر امروز ما بيش و پيش از هر زمان ديگر نيازمند نگريستن خود در آيينه نقد خود و رهايي خود از خود است. تا اين رهايي از خودِ مستبدِ خود انجام نپذيرد، امكان رهايي از بند و بست‌هاي گوناگون بيروني وجود ندارد. اما مطمئنم كه اين رهايي از خود نيز، جز در پرتو تبديل شدن روشنفكر به «سوژه» (كسي كه قادر باشد به جاي خود، با زبان خود و براي خود سخن بگويد) ممكن نمي‌شود. به بيان ديگر، تا زماني كه روشنفكران ما، به تعبير شريعتي، همان «اساتيد گرام، راديوگرام» هستند و تلاش دارند از وراي كتب و گفتمان و نظريه ديگران جامعه و تاريخ خود را تحليل و مشكلات را مرتفع كنند، رهايي از خود ميسور نمي‌شود.


نوع ادبيات روشنفكري بايد به چه صورت باشد؟ آيا نهيب‌هاي روشنفكري اگر در نگاه عوام توهين تلقي شود مذموم است يا نه؟

اگرچه، در تحليل نهايي، معتقدم كه روشنفكر بايد از استعداد و شناسه‌هايي همچون «خلق انديشه‌هاي نو، فراتر رفتن از سنت‌ها و چارچوب‌هاي رايج انديشه، علاقه به مصلحت عمومي، انجام كار فكري مستمر به عنوان حرفه اصلي (در مقابل كار بدني)، نقد وضع موجود سياسي- اجتماعي، عدم وابستگي به علايق طبقاتي خاص، پرداختن به مشرب‌ها و ايدئولوژي‌هاي سياسي، عرضه سبك‌ها و شيوه‌هاي زندگي جديد، تعقل و تفكر در امور جامعه و سياست و فرهنگ، آگاهي از منازعات و كشمكش‌ها در جامعه بر سر قدرت سياسي، خلق و انتقال فرهنگ، خلق نظريه‌هاي اجتماعي، ارتباط با بعد ذهني حياتِ اجتماعي در مقابل بعد عيني و توليدي آن، عرضه سمبليك منافع اجتماعي طبقات حاكم يا غير حاكم، پشت كردن به سنت‌هاي عاميانه، هدايت جامعه به سوي خواست‌ها و علايق و آرمان‌هاي راستين در مقابل علايق روزمره و گذرا، شناخت مشكلات و تعارضات اصلي جامعه و ارايه راه‌حل و پيش‌بيني مسائل آينده، بازانديشي و نوانديشي، علاقه به مسائل انتزاعي و كلي، دردشناسي اجتماعي در مقابل دانشمندي به مفهوم سنتي آن و بدبيني و بي‌اعتمادي نسبت به صاحبان قدرت، برخوردار باشد، اما با وجود تمامي اين شناسه‌ها معتقدم روشنفكر فردي است اين‌مكاني و اين‌زماني كه قادر است با مردم خود رابطه تفهيم و تفهمي برقرار كند، با آنان ديالوگ داشته باشد و متواضعانه بپذيرد كه حوادث و رخدادهاي عظيم و شگرف زمانه همان تجلي و ترجمان ايده‌هاي مردمان در صحنه‌يي هستند كه امكان و استعداد فلسفيدن و فيلسوفي كردن ايده‌هاي خود را ندارند، معتقدم روشنفكر بايد از ادب و آداب «با مردم» و «در مردم» زيستن برخوردار باشد - به تعبير فوكو، نقش روشنفكر ديگر اين نيست كه خود را «كمي جلوتر و در كنار» توده‌ها قرار دهد تا بتواند حقيقت سركوب شده را براي ديگران بيان كند، برخلاف، نقش او مبارزه عليه آن شكل‌هايي از قدرت است كه او را در حوزه «دانش»، «خودآگاهي»، و «سخن» مفعول و عامل خود مي‌كنند - و معتقدم، نخست، بايد نهيب را از توهين متمايز كرد، دوم، بايد مقدم و مرجح بر مردم، خود (خود روشنفكر) را موضوع مخاطب اين نهيب فرض كرد: خود روشنفكري كه همواره تاخير تاريخي دارد و هر وقت از تعطيلات تاريخي برمي‌گردد، واقعه و رخدادي حادث شده‌ است و آنچه براي او باقيمانده، انداختن آستر و روكش تحليلي خود (آن‌هم از جنس آموزه‌هاي ديگران) روي آن واقعه و رخداد و مصادره نظري كردنِ آن است. سوم، حتي اگر اين «نهيب روشنفكري» را مترادف «نقد» بگيريم و بپذيريم كه ويژگي اصلي روشنفكر، انتقادي‌ انديشيدن است، بايد به اين آموزه پوپري نيز تن بسپاريم كه تفكر انتقادي، آن تفكري است كه بتواند در تمامي مقدمات ايجاد خودش و در تمامي پيامدهاي منتج از خودش شك بكند. 

منبع: اعتماد 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


یرای شیر مردِ آرامِ مسیحی

Posted: 31 Dec 2014 09:03 AM PST

داوود حشمتی
شیعه و سنی و مسیحی نداره. مسیحی‌های این خاک هم حیدری‌اند.سال نوی مسیحی بر همه مسیحیان مبارک   


شیعه و سنی و مسیحی نداره. مسیحی‌های این خاک هم حیدری‌اند.

توی گردان شایعه شده بود که نماز نمی‌خونه. مرتضی رو کرد به من و گفت: «پسره انگار نه انگار که خدایی هست، پیغمبری هست، قیامتی، نماز نمی‌خونه...»

باور نکردم و گفتم: «تهمت نزن مرتضی. از کجا معلوم که نمی‌خونه، شاید شما ندیدیش. شایدم پنهونی میخونه که ریا نشه.»

آدم مرموزی بود؛ ساکت و تودار. اصلاً انگار نمی‌‌توانست با کسی ارتباط برقرار کنه. چند باری سعی کردم بهش نزدیک شم، اما نشد. فقط فهمیدم که اسمش کیارش است و داوطلب به جبهه آمده. از آشپزخانه غذایش را می‌گرفت و می‌رفت گوشه‌ای، مشغول خوردن می‌شد. اصلاً با جمع، کاری نداشت؛ فقط برای رزم شب و صبحگاه با بچه‌ها یک‌جا می‌دیدمش. اغلب هم سعی می‌کرد دژبان بایسته تا این‌که برود کمین.

یک‌بار یکی از بچه‌های دسته ویژه، بهش متلک انداخته بود که: «رفیقمون از کمین می‌ترسه! توی دژبانی بیش‌تر بهش حال می‌ده...»

فقط یک نگاه و یک لبخند، تحویلش داد و رفت سمت دستشویی‌ها؛ هرچند که دیدم در حال رفتن، داره اشکاش رو از روی صورت سفید و ریش‌های بورش پاک می‌کنه.

دو روز بعد درخواست کرد بره برای سنگر کمین. فرمانده قبول نمی‌کرد.

وقتی دو نفری توی سنگر کمین جزیره ی مجنون، بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم.

با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! توی سنگر کمین، در کمینش بودم

تا سرحرف را باز کنم.

ـ تو که برای خدا می جنگی، حیف نیس نماز نخونی…
لبخندی زد و گفت : «یادم می دی نماز خوندن رو»
ـ بلد نیسی ؟
ـ نه، تا حالا نخوندم

همان وقت داخل سنگر کمین، زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن، تا جایی که خستگی اجازه داد، نماز خواندن را یادش دادم.

توی تاریک روشنای صبح، اولین نمازش را با من خواند. دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم.

هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد. ترکش به قفسه سینه و زیر گردنش خورده بود، سرش را توی بغلم گرفتم.‌ با هر نفسی که می‌کشید خون گرم از کنار زخم سینه‌اش بیرون می‌زد. گردنش را روی دستم نگه داشته بودم، ولی دیدم فایده‌ای نداشت.

آرام کف قایق خواباندمش و پارو را به دست گرفتم که دیدم به سختی انگشتش را حرکت داد و روی سینه‌اش صلیبی کشید و چشمش به آسمان خیره ماند.

شیعه و سنی و مسیحی نداره. مسیحی‌های این خاک هم حیدری‌اند. آرام،متین، با وقار، اما به وقتش با غرور، با عزمت، بزرگ، و خروشان.

سال نوی مسیحی بر همه مسیحیان مبارک 


نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


پیام محمد خاتمی به مناسبت سال نو میلادی: بپا خیزیم و خشم را به محبت تبدیل کنیم

Posted: 31 Dec 2014 08:42 AM PST

جرس: محمد خاتمی در پیامی به مناسبت سال نو میلادی خاطرنشان کرد: به پا خیزیم و طوفان جنگ و خشم و خون و تحقیر انسان را به نسیم مهربانی و همزیستی و عدالت و اخلاق تبدیل کنیم.

 

متن پیام رئیس جمهور اسبق ایران به شرح زیر است:

 

به نام خداوند، آفریدگار انسان، زندگی و زیبایی

با یاد و نام مبارک ” روح خدا” و” کلمه او” حضرت عیسی مسیح (ع) دو هزار و پانزدهمین سال میلادی آغاز می شود. در حالی که پیام صلح و زندگی و مهربانی و دادگری این پیامبر بزرگ که همچون برادر بزرگوارش پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) انسان را آزاد و برخوردار و با اخلاق وزندگیش را آباد و مبتنی بر عدالت خواسته بود در هیاهوی خشونت و نفرت و افراط و واپس گرایی و سرکوب و اشغال گم شده است.

من ضمن عرض تبریک به همه مسیحیان جهان به ویژه هم وطنان عزیز عیسوی ام و به همه آزادگان نیک اندیش و انسان دوست و بالاخص به همه آنان که با دعوت به خرد، منطق، مدارا و صلح در پیشبرد گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها قدم برداشته اند. از خداوند منان می خواهم که ما را در همدلی و هم گامی در مبارزه با بیداد، استبداد، استعمار ، فزون خواهی و تعصب و افراط و جنگ و ترورکام روا بدارد.

به پا خیزیم و طوفان جنگ و خشم و خون و تحقیر انسان را به نسیم مهربانی و همزیستی و عدالت و اخلاق تبدیل کنیم.

سید محمد خاتمی

۱۰ دی ۱۳۹۳

۳۱ دسامبر ۲۰۱۴

چیزهایی برای کش ندادن، چیزهایی برای کش دادن

Posted: 31 Dec 2014 05:29 AM PST

سید علیرضا بهشتی شیرازی
آقای تلویزیون! برنامه این روزها را دوباره و چند ده باره از اول پخش کن. مقامات می پسندند، ولی پنج سال گذشته چند درصد از بینندگانت را به خاطر این دروغ ها از دست دادی 


مراسم بزرگداشت همایش عظیم اتوبوس ها در ٩ دى ١٣٨٨ امسال هم پر شکوه تر از هر سال دیگر در صدا و سیما برگزار شد، در حالى که همچنان براى ما و شاید بسیارى دیگر این سوال باقى مانده است که چرا باید ماجراى غارت هاى چند هزار میلیارد تومانى را “دیگر این قدر کش ندهند” و آنچه را که فتنه مى خوانند این قدر کش بدهند؟ به خاطر ضعف و بی تقوایی؛ مهندس میرحسین موسوی در پیام اخیر خود به این سوال دقیقترین پاسخ ها را می دهد. در کشورى که هواپرستی افراد بر منافع مردم ارجحیت داشته باشد، اولویت ها این گونه تعیین مى شوند.


در اوایل انقلاب مدیر پخش سیما یک بار به همراه هیئتى رسمى به ویتنام سفر کرده بود. سر میز شام همتایش از او پرسید شما در ایران مشکلى با مقاماتتان ندارید؟ پاسخ داده بود نه، مثلا چه مشکلى؟


- ما اینجا هر چند ماه یک فیلم سینمایى پخش مى کنیم. ۴۵ دقیقه از آن گذشته است که فلان ژنرال زنگ مى زند و می پرسد داستان فیلم چیست؟ آن را برایش توضیح مى دهم. بعد سوال می کند فیلم خوبى است؟ طبعأ تأیید مى کنم. بعد مى گوید پس آن را از اول پخش کن.


آقای تلویزیون! برنامه این روزها را دوباره و چند ده باره از اول پخش کن. مقامات می پسندند. ولی آیا جز جلب رضایت آنان اثر دیگری هم در آن بود؟ در پنج سال گذشته چند درصد از بینندگانت را به خاطر این دروغ ها از دست دادی، تا جایی که دیگر حاضر نیستند جز برای بازی های زنده فوتبال و مواقع استثنایی دیگر پنجره خانه هایشان را به رویت باز کنند؟ چند درصد دیگر هستند که وقتی نوبت به بخش های مهم خبری می رسد ترجیح می دهند در کانال های دیگر فیلم و سریال ببینند، تا جایی که برایشان شبکه اختصاصی تاسیس کرده ای؟ چند درصد دیگر هستند که وقتی حرف از فتنه می زنی از فرط تکرار احساس تهوع می کنند؟ اگر ما این درصدها را ندانیم خودت که می دانی. و بعد از انتخابات ۹۲ دیگر همه می دانند. دیگر برایتان باقی نمانده است جز جمعیتی از لحاظ کمیت اندک، که به قول بعضی از نظر کیفیت بالا هستند.


از میان این جمعیت بودند قریب به ۷۵۰ هزار نفری که به عنوان دست اندرکاران انتخابات مجلس در سال ۹۰ فعالیت می کردند. آنها دستچین شده ترین نیروها و درونی ترین و محکمترین دژ شما بودند؛ کسانی که وضعیت حضور مردم در شعبه ها را، نه از طریق جلوه های ویژه تلویزیونی، که با چشم خود دیدند و آن را با نوبت های پیشین مقایسه کردند. بعد از زبان بالاترین مقامات نظام شنیدند که بحمدالله ۶۴ درصد، یعنی حتی بیشتر از دوره های قبل، در انتخابات شرکت کرده اند. در گوش آنان اینک دیگر هرچه گفته شود همه از جنس همین جمله است.


آنها ممکن است بگویند که فعلا مصلحت در بیان آن چیزهایى است که این روزها گفتید. اما آیا راست بودن آنها را هم باور خواهند کرد؟ بعید مى دانم.


آقاى تلویزیون! “صدق، شمشیر خدا در آسمان و زمین است”. چرا خود را به آن مجهز نمى کنى؟ نگاه کن که چند جمله صادقانه از انسانی یک لاقبا که از پس دیوارهاى حصر به بیرون مى رسد، چگونه توپخانه هاى دروغ را تار و مار مى کند. اگر مى گویى تار و مار نمى کند، نترس و بگذار بیشتر سخن بگوید. پروردگارى که این شمشیر را در دست او گذاشت خداى تو هم هست.

ولى مى گویى مجسمه صداقت که خود ماییم! منتهی تیغت نه در آسمان و نه در زمین، که احتمالأ حتى پیش گوینده اى که متن هاى فتنه را مى خواند هم نمى برد. آیا حدیث نبوى (ص) – نعوذ باللّه – دروغ است یا تو دروغى؟


آقاى تلویزیون! بودجه کم جو، شبکه کم جو، برنامه کم جو، مخاطب آور به دست.


و به دست نمى آورى تا در شیوه ات تجدید نظر نکنى.


دی ماه ۱۳۹۳- زندان اوین

‌ ‌ منبع: کلمه 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


فاضل میبدی: سودجویان و منفعت طلبان اجازه رفع حصر را نمی دهند

Posted: 31 Dec 2014 05:26 AM PST

جرس: محمدتقی فاضل میبدی ادبیات و صحبت های نومحافظه کاران در نشست ها و مصاحبه های 9 دی را ناشی از پیگیری های اخیر برای رفع حصر می داند و تاکید می کند: قطعا صحبت هایی که انجام می شود تاثیر می گذارد. رفع حصر چند بار هم تا مرز حل شدن رفته اما متاسفانه سودجویان و کسانی که منافعشان در این است که بحران در کشور ادامه داشته باشد، چه در مجلس چه جاهای دیگر اجازه نداده اند. اینها منافع جناحی خود را می بینند.

 

به مناسبت سالروز 9 دی نومحافظه کاران اصولگرا در جلسات مختلف با ادبیاتی تندتر از همیشه به گروه های اصلاح طلب و محصوران تاختند. از صدورحکم اعدام گرفته تا برانداز خواندن اصلاح طلبان.

به گزارش آفتاب، محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد جمکران در همایش پتک جمهوریت بر سر اشرافیت گفت: بنده پس از ماجرای ۱۶ آذر در دانشگاه تهران سخنرانی داشتم و آیه‌ای را برای مردم قرائت کردم که قبل از ترجمه آن، مردم حکم خود را مبنی بر اعدام سران فتنه صادر کردند.

او می افزاید: "مدعیان خط امام” که ضد خط امام عمل می کنند و می خواهند براندازی کنند، باید به سخت ترین شکل ممکن کشته شوند!

محمدتقی فاضل میبدی درباره این نوع ادبیات به آفتاب می گوید: من معتقدم کسانی که با این نوع ادبیات در عرصه سیاست صحبت می کنند نه اسلام و نه فرهنگ ایرانی را درست نشناخته اند. زیرا نه در فرهنگ اسلام و نه فرهنگ ایرانی به این اندازه خشونت وجود ندارد. ادبیاتی که مدام به دنبال قتل، غارت و اعدام است، ریشه در تاریخ بنی امیه و بنی عباس دارد. معمولا رقبای خود را به چوبه دار و تیغه اعدام می سپردند.

او ادامه می دهد: حالا کسانی هم که منافع آنها در خطر است همانند سیاست های گذشته عباسیان، دائم به دنبال بحران می گردند که در مملکت با قتل و غارت اهداف خود را جلو ببرند. وگرنه ما در تاریخ اسلام، از صیغه پیامبر هیچ گاه چنین ادبیات و برخوردهایی را نسبت به مخالفان نداشته ایم.

این فعال سیاسی اصلاح طلب عنوان می کند: به نظر من کسانی که جریان 9 دی را به این شکل دنبال می کنند؛ افرادی هستند که در انتخابات اخیر شکست خورده اند. با همه برنامه هایی که داشتند، تنها 4 میلیون رای در برابر هجده میلیون رای به دست آورند. زخم خورده و در حال بازسازی خود هستند. اما نمی دانند که مردم ایران با اینگونه بازسازی ها موافق نیستند و هیچ وقت اینها را تحمل نمی کنند. قطعا اینها در انتخابات آینده هم بازنده خواهند بود.

عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم مطرح می کند: اخلاق اسلامی و دینی با این ادبیات همخوانی ندارد. معتقدم اینکه یک معمم چنین صحبت هایی را انجام دهد، از جایی حمایت می شود اما اینکه آنجا کجاست بحث دیگری است.

این استاد دانشگاه مطرح می کند: من بر این باورم این گروه هایی که به این شکل با خشونت به جلو می آیند تا آبروی ایران و اسلام را بریزند، بدون وابستگی به خارج نمی توانند. حالا آن خارج کجاست، کیست؟ باید گشت و پیدا کرد. چون این افراد خیلی هدایت شده کار می کنند.

فاضل میبدی می گوید: صداوسیما هم متاسفانه امسال به گونه ای خشن در این مسئله وارد شد که سابقه نداشت. این برخوردها اگر در زمان امام (ره) بود ایشان تحمل نمی کردند. به هر حال عکس العمل ها نسبت به افرادی مانند آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی مناسب نیست. ما نمی گوییم خطا نکرده اند، از هر فردی خطا سر می زند. همان گونه که محصوران بارها خود اعلام کرده اند که آماده محاکمه هستند.

او ادامه می دهد: اما جریانی که دادگاه و قانون را نمی شناسد و همیشه با ادبیات خشن قصد خارج کردن رقیب خود از میدان یا سپردن به چوبه دار را دارد؛ مشخص است که از جایی هدایت می شود. وگرنه کشوری که قانون اساسی، قوانین جزایی، قوانین مدنی، قاضی و قوه قضاییه دارد چگونه افرادی می آیند و به این شکل اظهارنظر می کنند؟ مشخص است که از جایی آب می خورد.

عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم توضیح می دهد: قوه قضاییه باید با این افراد برخورد کند. در جریان دولت های نهم و دهم این همه افراد پول مردم را اختلاس کردند، بردند و خوردند؛ چرا یکی از این آقایان بلند نشد و انتقاد نکرد؟ ساکت نشستند و حتی تایید می کردند. دلیل این موضوع این بود که منافع این آقایان هم تامین بود. شوخی نیست میلیاردها پول مملکت معلوم نیست که به کجا رفته و چند روزی یک بار گوشه ای از آن کشف می شود، کسی هم دادش بلند نیست. اما در یک مورد خاص همه داد بر می آورند، که چوبه دار را بلند و اعدام کنیم.

او می افزاید: من تاکید می کنم که این حضرات نه اسلام و نه فرهنگ ایرانی را نشناخته اند. کشور ما قانون دارد اگر کسی مجرم است دادگاه داریم و اگر نیست، حق متهم کردن او را ندارند.

در راستای نشست هایی که اصولگرایان به مناسبت 9 دی برگزار کردند، مرتضی آقا تهرانی دبیرکل جبهه پایداری در گفت و گویی با خبرگزاری فارس درباره فشارها برای رفع حصر عنوان کرده: حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید تعهد کتبی بدهند در صورت صدور حکم اعدام آن‌ها از سوی دادگاه٬ کشور را به هم نریزند.

او افزوده: این افراد باید «تعهد کتبی» و «نوشته» بدهند که کشور را به هم نمی‌ریزند چراکه آن‌ها آداب «جرزنی» را از اول بلد هستند.

فاضل میبدی در واکنش به این صحبت ها و اینکه قبلا از تمایل مردم برای محاکمه و اعدام محصوران حرف می زدند و حالا از آشوب می ترسند، مطرح می کند: این افراد 4 میلیون رای داشتند و هجده میلیون نفر به آنها نه گفتند، چند میلیون هم در انتخابات شرکت نکردند که آنها هم در واقع به همین آقایان نه گفتند. کدام مردم؟ اگر راست می گویند رفراندوم بگذارند، تبلیغات هم یک سویه نباشد و صداوسیما هم بی طرف برخورد کند، آن گاه تکلیف روشن می شود.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به خبرنگار آفتاب مبنی بر اینکه آیا این عکس العمل ها و استفاده از این نوع ادبیات به دلیل تلاش هایی است که در این چند وقت برای رفع حصر صورت گرفته؟ می گوید: قطعا به این شکل است. صحبت هایی که انجام می شود تاثیر می گذارد. صحبت های افرادی مانند آقای مطهری و افرادی که خدا را می شناسند، از خدا می ترسند، برای مملکت و حکومت و جمهوری اسلامی احترام قائل هستند و تلاش می کنند تا این مشکل حل شود. چند بار هم تا مرز حل شدن رفتند اما متاسفانه سودجویان و کسانی که منافعشان در این است که بحران در کشور ادامه داشته باشد، یا در مجلس یا جاهای دیگر اجازه نداده اند. اینها منافع جناحی خود را می بینند.

 

سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز شد

Posted: 31 Dec 2014 05:06 AM PST

در کشور نیوزیلند در قاره اقیانوسیه
جرس: سال 2015 آغاز شد .

به گزارش ایسنا، سال نوی میلادی با پایان 31 دسامبر و آغاز اول ژانویه در ساعت 12 نیمه شب آغاز می‌شود که این زمان در کشور نیوزیلند در قاره اقیانوسیه فرا رسیده است.

سال نوی میلادی هر ساله با مراسم آتش‌بازی و شمارش معکوس ثانیه‌ها در ساعت 24 آخرین روز ماه دسامبر زودتر از هر نقطه دیگری از جهان در نیوزیلند آغاز می‌شود.

ساعت 12 نیمه شب نیوزیلند به وقت تهران مصادف با 14 و 30 دقیقه بعد از ظهر است.

تشییع جنازه ی ۵ ساله یک فتنه

Posted: 31 Dec 2014 04:57 AM PST

کامیار بهرنگ
امروز کسی را نمی توان پیدا کرد که منصفانه به این قصه پر غصه نگاه کند و امر رهبر بر ادامه ی این حصر را نبیند


مهدى فضائلى؛ مدیر عامل سابق خبرگزاری فارس در مطلبي مندرج در روزنامه جام جم به دلايل حصر رهبران جنبش سبز و حاشيه هاى آن پرداخته است كه در سرى مطالب مندرجه در سايت فارس نيوز به مناسبت نزديك شدن سالگرد ٩ دى نيز باز نشر پيدا كرده است.
در مدت اخير علاوه بر اين مطلب افراد دیگری چون سعید جلیلی که آن روزها دبیر شورای عالی امنیت ملی بود نيز اصرار دارند حصر رهبران جنبش سبز را به موضوعى غير از وقايع كودتاى انتخاباتى سال ٨٨ متصل كنند.
تمام مصاحبه هایی که این روزها انجام شده است که بخش زیادی از آنها در ویژه نامه ی ۹ دی منتشر شده است شایسته ی تدبر است و صد البته نه تنها مطلب مهدی فضائلی اما واقع امر آن است که خلاصه اکثر مصاحبه های امسال یک مسیر را طی کردند و بر موارد مشابهی تاکید داشتند.
این مطالب سعی داشتند دو محور اساسی ٰ فتنه جدید ٰ و ٰ جداسازی فتنه و اعتراض انتخاباتی ٰ را در پررنگ کنند.
هدف اولیه این مطالب می تواند این باشد که حتى اگر اعتراضى به نتيجه انتخابات صورت مى گرفته است، نظام داراى چنان اقتدارى بوده است كه آن را هدايت و مديريت كرده و با تظاهرات ۲۲ بهمن پایان یافته است. چنانکه در آن روز و در میدان آزادی تابوتی را که نام " فتنه " به روی آن نوشته شده بود را بر پشت چهارپایی نشانده بودند تا به تعبیر خود مراسم تشییع جنازه فتنه را نیز برگزار کنند. نكته ى مهم در اين ميان اتفاقاتى چون ٢٥ خرداد، ١٣ آبان و حتى روز قدس است كه جدا از تمام عرصه هاى ديگر، جنبش سبز وجود و قدرت خود را به نمايش گذاشته بود و تاكيد شخص ميرحسين موسوى بر تشكيل و تقويت شبكه هاى اجتماعى به وضوح در حال قدرت نمايى بود و در اين موارد بيانيه مشخصى از سوى رهبران منتشر نشده بود. اما تاریخ ۲۵ بهمن مشخصا عرصه ای بود که بعد از تمام سرکوب ها به دعوت رهبران جنبش سبز، شبکه های اجتماعی جانی تازه گرفتند و این جان تازه برای نظامی که تنها به دنبال ایجاد فضای سکوت امنیتی بود خطر بزرگی محسوب میشد. خطری که اکثریت مصاحبه های اخیر در این مورد از آن به ٰ فتنه ٰ ای جدا از اعتراضات پس از اعلام نتایج کودتای انتخاباتی سال ۸۸ اشاره میکنند.
دوم آنكه فراخوان تظاهرات حمايتى از انقلابات مردم شمال آفريقا را اقدامى عليه امنيت ملى نشان داده و بر مبناى آن اين دو شخص را دستگير نمايند. در اين مورد براى اولين بار دستنويس رهبران جنبش سبز موجود بود و در واقع فراخوان ديگر حاصل مشخص و پاسخى واضح به تمام جريان سازى ها عليه آنان محسوب مي شد. از سوى ديگر بيانيه تحليلي ميرحسين موسوى پيرامون تحولات مصر تير تيزى به سوى ديكتاتورى بود و ديكتاتورى موجود در ايران مشخصا آن پيام را دريافته بود كه روحيه ى تازه ضد ديكتاتورى در ايران چه هزينه هايى به همراه داشته باشد.

بصیران بی بصیرت
با مرور نوشته افرادى چون فضائلى، مشخص است نمى خواهد باور كند خيزش و جنبش سبز مردم ايران حاصل تدبير كس و كسانى است كه سالها به " بى بصيرتى " محكوم شدند اما هر روز كه پيش مى رويم، پيش بينى آنها به واقعيت نزديك مى شود. در واقع این داعیه داران بصيرت بودند و رئيس جمهور نظر نزديك به رهبر بودند که كارنامه اى را باقى گذاشته است تا امروز حتی بسيارى از ياران ديروزشان، اگر از حمايت هایشان توبه نكرده اند حداقل قفل سكوت بر دهان زده اند.
فضائلى و دوستانش خوب مى دانند آن " نقش خط مار " چه بلايى بر سر ايران آورده است و بهتر مى دانند نتايج انتخابات سال ٩٢ چه پيامى را به همراه داشته است. هر چند فرياد فتنه فتنه شان هر روز از مجلسى به گوش مى رسد اما در شناخت فتنه واقعى بصيرت نداشتند.
اينانى كه از بيانيه هاى ميرحسين موسوى در وحشت بودند كه مى گفت: ٰ ما میگوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمیتواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده میشود و هم کشور را به فساد میکشاند ٰ امروز هم باز واقعيت را پشت بهانه هايشان پنهان مى كنند.
اينان كه مدعى مديريت "قائله" را داشتند نمى خواستند و نمى توانستند باور كنند كه اين جنبش سر بازايستادن از مطالبات خود را ندارد و ٢٥ بهمن فرصتى دوباره براى بروز و ظهور آن بود.

جلوگیری از سوریه شدن ایران !
در واقع فضائلى ها مى خواهند ايران را با سوريه مقايسه كنند و نمى خواهند باور كنند تونس هم در اين مسير بن على را تغيير داد و امروز طعم شيرين جمهوريت را به كام مردم خود مى ريزد. بماند كه اگر جريانات سياسى موجود در مصر و ليبى نيز زياده خواهى هاى گروهى را به منافع ملى ترجيح مى دادند امروز اين كشورها نيز شاهد يك جمهورى برآمده از راى مردم بود. حال اتفاقا نگاهى به سوريه نيز مى تواند درس هايى تاريخى با خود به همراه داشته باشد. جايي كه خواست مردمى كه بدون خشونت به خيابان آمدند و پاسخش را با تانك دادند را نمى توان در چهارچوب شكل گيرى داعش تحليل كرد. بشار اسد وقتى مردم را تنها سلاحشان زبان بود را با توپ و تانك به خانه هايشان روانه مى دارد، مى بايست امروز انتظار شكل گيری جريانه اى تندرويى چون داعش باشد.
به هر روى اگر به ايران بازگرديم اين بلوغ مردم ايران را مى رساند كه عليرغم دادن شهيد و داشتن زندانى هاى متعدد باز هم حق قانونى خود را در انتخابات سال ٩٢ به نحوى ديگر مطالبه كردند و همفكران فضائلى راهى به خيابان پاستور پيدا نكردند تا همسايه ميرحسين موسوى و زهرا رهنورد شوند.

بازداشت موقت ۵ ساله
نكته ديگر تاكيد فضائلى بر قانونى بودن مصوبه " شوراى عالى امنيت ملى " در اعلام حكم حصر آقايان موسوى و كروبى و خانم رهنورد ( و در آن مقطع خانم كروبى ) است. جاى شكرش باقى است كه او و بسیاری دیگر معترف به آن شدند كه يك نهادى مسئوليت قانونى پيرامون حصر را بر گردن دارد چرا كه برخى اساسا وجود حصر را منكر مى شدند و گاه آن را حتى براى حفظ جان آنها در مقابل خشم " امت حزب الله " بيان مى كردند.
الیاس نادران؛ منتصب مجلس شورای اسلامی و عضو جبهه ی پایداری نیز میگوید نظام در حصر به تعبیر او سران فتنه هوشمندی به خرج داده است و با عدم اجرای واقعی این یاغیان از اسطوره سازی آنها جلوگیری کرده است.
در این میان جليل محبی؛ مدير دفتر مطالعات حقوقی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز به جایگاه قانونی مصوبات شورای عالی امنیت ملی اشاره میکند و میگوید در آن زمان به دلیل ابهام آلود بودن فضا امکان محاکمه ی به تعبیر او سران فتنه وجود نداشت تا به ٰ جرم ٰ فساد فی الارض آنها رسیدگی شود. به باور او همچنان فضا دارای ابهام است و همچنان می بایست بر اساسا مصوبه شورای عالی امنیت ملی، بازداشت موقت آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد ادامه کند تا فضا آماده شود و به حکم آن شورا و تایید رهبری اینان محاکمه شوند.
جالب آنجاست که آقای محبی در حال مطالعات حقوقی است اما هنوز نتوانسته است تفاوت جرم و اتهام را در ادبیات خود اصلاح کند. البته از دید آنها رهبران جنبش سبز جرم محرز انجام داده اند و برخی به مانند امام جمعه مشهد با ذره ای تخفیف حکم پیشگیرانه از اجرای عمل مجرمانه صادر کرده اند. به هر روی اینان مشخص نمی کنند که بعد از نزدیک به ۵ سال چگونه بازداشت موقت باید تمدید شود و چگونه است که پس از این همه مدت هنوز فضا ابهام آمیز است؟ آیا یکی از همین ابهام ها عدم برگزاری دادگاه علنی رهبران جنبش سبز نیست؟
در همین راستا فضائلی میگوید که اصرار خود آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بر برگزاری دادگاه علنی از روی غرض ورزی و برای ایجاد یک فتنه ی جدید است و به همین دلیل امکان رسیدگی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی آنها وجود ندارد.
آنچه مشخص است، ایستادگی رهبران جنبش سبز بر آرمانها و مطالبات خود از سال ۸۸ و اصرار بر محاکمه ی علنی در برابر تمام اتهامات واهی، تیری بر چشم بدخواهانی است که در این سالها اعتراض مردم به کوتای انتخاباتی آنان را جرمی نابخشودنی میداند و آنها را میکروب خطاب میکند. چنین نگاهی مسلم است که ایستادگی هرکس بر باورش را که در مقابل خود بر نمی تابد و هر روز بیشتر از فرصت جبران این هزینهه ا بر حکومتی که می بایست سعادت مردمش را تامین کند، فاصله می گیرد.

اوباما یا با اونا یا با ما
این شعار را خیلی از ما یا سر داده ایم یا شنیده ایم. درست روزهایی که اوج فریاد خشم مردم معترض از خورده شدن رایشان در خیابانها بودند، پیام باراک اوباما و نامه نگاری هایی که بعدها ابعاد مختلف آن مشخص شد با رهبر جمهوری اسلامی در جریان بود.
اصل این موضوع اگر متضمن منافع ملی کشورمان باشد ایرادی که ندارد هیچ، میتواند منشا خیر هم باشد. اما باید توجه داشت در چه شرایطی و چه زمانی این موضوع مطرح میشود. البته منظور نظر در اینجا بررسی سیاست های هسته ای و یا سیاست خارجی ایران در آن مقطع نیست، بلکه در واقع تنها پاسخی است به افرادی چون ... که میخواهند این روزها تحریم های سالهای اخیر برای جلوگیری از سیاستهای ماجراجویانه ی هسته ای ایران را به اعتراضات سال ۸۸ منصوب کنند.
این نکته ضروری است که نگاهی مجدد به سیر این تحریم ها و مذاکرات هسته ای در سالهای اخیر داشته باشم. مذاکراتی که حتی وقتی پای آن به مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ کشیده میشود، مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی، منتصب رهبر جمهوری اسلامی در مقام شورای عالی امنیت ملی را به طور غیر مستقیم به دروغ گویی در مورد روند مذاکرات سالهای اخیر متهم میکند.
مشخص بود که در آن سالها اتفاقا باراک اوباما بر اساس سیاست های خود مبنی بر حل بحران هستهای از طریق مذاکره نمی خواست در مقابل کلیت نظام قرار گیرد و از همین روی هرگز از مبارزات به حق مردم ایران در آن سالها حمایت نکرد.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که بازگشت به دوره ی حصر ظالمانه ی مرحوم آیت الله منتظری نیز میتواند یکی دیگر از دلایل شکل دهی این هجمه را پیدا کرد. در آن دوران نیز اصرار میشد که حکم حصر مرحوم منتظری به امضای آقای خاتمی؛ رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی وقت است، اما مصاحبه های آقای احمد منتظری در این مورد مشخصا اشاره میکند که ایشان باور به این ندارند که آقای خاتمی موافق حصر بوده و تنها امری که از سوی رهبر اعلام شده است را در آن شورا تصویب کردند و ایشان تنها آن حکم را به اجبار جایگاه قانونی امضا کرده اند.
در این مورد نیز مشخص است که این مسیر برای انداختن توپ حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد به زمین تنها شورای عالی امنیت ملی است که امروز ریاست آن با حسن روحانی است، حال آنکه همین مسیر در سالهای اقتدار کودتاچیان انتخاباتی سال ۸۸ در این شورا به هیچ عنوان مطرح نمیشد، حال آنکه اگر هم مطرح میشد امروز کسی را نمی توان پیدا کرد که منصفانه به این قصه پر غصه نگاه کند و امر رهبر بر ادامه ی این حصر را نبیند.
  

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


رییس قوه قضائیه: در حصر هیچ خلاف قانونی صورت نگرفته است

Posted: 31 Dec 2014 03:48 AM PST

جرس: رییس قوه قضائیه با بیان اینکه در محاکمه سران فتنه هیچ مشکل و خوفی از احدی نداریم، گفت: پرونده های این ها را به اندازه کافی مملو از موارد اتهامی می دانیم؛ قوه قضاییه نیز به لطف خدا به اندازه کافی اقتدار دارد و در وقت لازم که مجوز داشته باشیم به محاکمه این افراد خواهیم پرداخت.

 

به گزارش میزان، صادق آملی لاریجانی در جلسه عالی مسئولان قضایی با گرامیداشت مراسم حکومتی 9 دی به گوشه هایی از حوادث سال 88 اشاره کرد و مدعی شد: لُب فتنه 88 یک کودتا است، بنده نمی خواهم ادعا کنم که همه کسانی که به دنبال این مسیر رفتند به دنبال براندازی بودند ولی در مسیر براندازی قرار گرفتند و معتقدیم حتما یک طراحی بیگانه در پشت این قضیه وجود داشته است.

وی با اشاره به اهمیت 9 دی افزود: اهمیت حماسه 9 دی همین است که در یک فرصت کاملا بجا با اتکا به انوار الهی و ائمه اطهار مردم به صحنه آمدند و این فتنه را تحمل نکردند.



رئیس قوه قضاییه تاکید کرد: فتنه 88 دعوای شخصی نیست که بگوییم گذشته‌ها گذشته است ؛ چراکه بحث حقوق یک ملت و نظام است، این افراد به نظام و انقلاب و آرمان های امام جفا کردند و حالا زیر آرمان های امام سینه می زنند.



 آملی لاریجانی با اشاره به حصر موسوی و کروبی بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: عده ای در رسانه ها و مجامع عنوان می کنند که این حصر خلاف قانون است و این افراد بسیار اشتباه می کنند؛ چراکه در حصر هیچ خلاف قانونی صورت نگرفته و مصوبه جلسه ای از شورای عالی امنیت ملی بود که ما نیز در آن حضور داشتیم و بر اساس مصالح در آن جلسه تصمیم گیری شد و کسانی که قانون اساسی را می بینند و بحث حق و دادخواهی که در قانون اساسی مطرح شده را عنوان می کنند باید توجه داشته باشند که همه مواد قانون اساسی را با هم باید دید نه اینکه اصلی را بپذیریم و اصل دیگر را رها کنیم.



رئیس قوه قضاییه در پایان تاکید کرد: ما در محاکمه سران فتنه هیچ مشکل و خوفی از احدی نیز نداریم، پرونده های این افراد را به اندازه کافی مملو از موارد اتهامی می دانیم؛ لذا نتیجه بحث بنده این است که قوه قضاییه به لطف خدا به اندازه کافی اقتدار دارد و ما در وقت لازم که مجوز داشته باشیم به محاکمه این افراد خواهیم پرداخت، منتهی ما احساس می کنیم مسئله تنها مسئله قضایی نیست بلکه اینها دوباره بساط ایجاد یک فتنه دیگری را دارند و می خواهند از یک کانال و مسیر دیگری این فتنه را دنبال کنند که بحمدالله نظام این مجال را نخواهد داد و مردم ما بابصیرت تر و فهمیم تر و آبدیده تر شده اند و مجالی برای فتنه های آینده نخواهند داد.

سخنگوی دولت: همه چیز کشور نباید موضوع نظامی باشد

Posted: 31 Dec 2014 03:31 AM PST

جرس: سخنگوی دولت گفت: انتظار داریم آقای سرافراز بتواند به نحو شایسته‌ای نسبت به افزایش و ارتقاء جایگاه رسانه‌ی ملی اقدام کند.

 

به گزارش ایرنا، محمد باقر نوبخت در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران مصوبات آخرین جلسه شورای اقتصاد را مورد توجه قرار داد و گفت: در راستای توسعه کشور و افزایش تولید و رفع محرومیت از برخی از شهرها و روستاها مصوب شد که وزارت نفت با 4.7 دهم میلیارد دلار تمامی روستاها وشهرهای کشور را که به آنها گاز رسانی انجام نشده است گاز رسانی کند.

 

وی افزود:‌کلیه روستاهایی که حداقل 20 خانوار و یا صدنفر جمعیت داشته باشند، مشمول این مصوبه قرار می‌گیرند و در این مصوبه تصریح شده که به روش لوله گذرای . سی ان جی و سایر روش‌ها این خانوارها که دو میلیون و 363 هزار خانوار خواهند بود از نعمت گاز برخوردار شوند.

 

وی در ادامه سرمایه گذاری بالغ بر 15 میلیارد دلار برای ایجاد ظرفیت تولید و فراورش بیش از 550 هزار بشکه در روز در میادین آزادگان شمالی و جنوبی و یاران جنوبی و خط انتقال آنها به پایانه‌های صادراتی را از دیگر مصوبه‌های شورای اقتصاد عنوان کرد.

 

سخنگوی دولت اضافه کرد: مساله تولید نفت و ظرفیت آن برای کشورهای نفت خیز به عنوان یکی از مولفه‌های اقتصادی محسوب می‌شود.

 

وی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا، درباره‌ی نگاه دولت به موضوع تحریم‌های جدید آمریکا نسبت به برخی از شرکت‌ها و شخصیت‌ها با تاکید بر این که ما این تحریم‌ها را مردود می‌دانیم گفت: حتی اگر توجیه شود که این تحریم‌ها تحریم جدیدی نیست، ولی علامت جدید و منفی که آمریکایی‌ها می‌دهند قلمداد می‌شود وما این تحریم‌های جدید را غیر عادلانه، غیر قانونی و نادرست می‌دانیم و آن را رد می کنیم.

 

وی در پاسخ به سوال دیگر ایسنا، مبنی بر این که آیا سخنگوی دولت با توجه به مسئولیت جدیدیش در این سمت باقی خواهد ماند گفت: با توجه به مسئولیت من در معاونت‌های دیگر عنوان ابوالمشاغل را مطرح کردند، اما به هر ترتیب ما امانتدار جمعی هستیم و ممکن است کلمه‌ای ناسنجیده گفته شود که اختلاف برانگیز باشد، اما سخنگویی از من زمان بر نیست این ساعات، ساعات سختی است که ما شفاف گویی و امانت داری می‌کنیم.

 

خبرنگاری درمورد تعامل دولت با رئیس سازمان صدا و سیما از نوبخت پرسید که وی در این باره گفت: ما باید با صدا و سیما متعامل باشیم ومطالب آنها را بشنویم و توقعات و انتظارات دولت را برای آنها اعلام کنیم. در برخی از موارد صدا و سیما این فرصت را فراهم می‌کند تا دولت بتواند نظرات خود را بیان کند. ولی در برخی موارد من فکر می‌کنم جناب آقای دکتر سرافراز باید تجدید نظر کند؛ چرا که کاملا به صورت محسوس احساس می‌شود که در جایگاه و رویکرد ملی در رسانه‌ی ملی صحبت نمی‌شود.

 

وی گفت: برخی رسانه‌ها عنوان خبرگزاری را برای خود انتخاب کرده‌اند باید بدانند که با یک سایت معمولی فرق می‌کند و لازم است تا رعایت اخلاق و امور حرفه‌ای را داشته باشند و خود را در حد یک سایت اپوزیسیون مخالف دولت محدود نکنند. حال به ویژه این انتظار از رسانه‌ی ملی هم می‌رود. به همین جهت آقای دکتر فرحزاد که از شخصیت‌های محترم و ارزشمند نظام هستند باید فرصت کنند و این دست از مسائلی که در برخی از بخش ها اتفاق می افتد را مورد توجه قرار دهند. به هر ترتیب در صدا و سیما نیروهای بسیار فهیم و باشخصیت و علاقمند به کشور وجود دارد ولی این که برخی بخش‌های تولیدی و خبری بخواهند مطالب غیر واقعی و غیر اخلاقی نشان دهند درست نیست.

 

نوبخت تاکید کرد:‌اخلاق فقط بخش‌های منکراتی که در ذهن برخی است، نیست. دروغ گفتن ، و تحریف کردن و ذهن جامعه را با یک کلمه و جمله مشوش کردن درست نیست به همین جهت ما انتظار داریم جناب آقای دکتر سرافراز بتواند به نحو شایسته‌ای نسبت به افزایش و ارتقاء جایگاه رسانه ملی اقدام کند.

 

خبرنگاری هم در مورد توصیه رئیس قوه مقننه نسبت به افزایش بودجه نظامی از نوبخت پرسید که وی در این باره گفت: واقعیت این است که یک کشور با موقعیت جمهوری اسلامی ایران در همه ابعاد باید توسعه یافته و قوی شود و در بخش نیروهای مسلح نیز نیاز به تقویت است، اما به هر ترتیب منابع ما محدود است و ما باید تخصیص بهینه منابع داشته باشیم.

وی گفت: با همه تلاش و علاقه‌ای که دولت برای تقویت بنیه دفاعی دارد آن مقدار که شایسته نیروهای مسلح است را توان نداریم.

نوبخت با بیان این که من ارقام نادرستی را که سایت‌های بیگانه نسبت به تقویت نیروهای مسلح بیان کردند، نادرست می‌دانم گفت: همه چیز در بودجه منعکس است و اگر مجلس محترم و رئیس قوه مقننه بخواهد مقداری به این مبلغ اضافه کند و از جایی داشته باشد، ما هم از آن استقبال می‌کنیم.

خبرنگاری به نوبخت گفت که آقای رئیس جمهور در اظهاراتی گفتند که موضوع موشکی برای ما اقتدار ایجاد نمی‌کند، نظر شما در این باره چیست؟ که سخنگوی دولت پاسخ داد: به یک قسمتی از موضوع توجه شده و به یک قسمتی توجه نشده است و ایشان تاکید داشتند که ما به اقتدار موشکی نیازمندیم، اما همه چیز کشور نباید موضوع نظامی باشد. حال اگر این موضوع گفته شده به منزله نفی اقتدار موشکی نیست. هم اکنون هم شاهد هستیم که آقای رئیس جمهور در جمع نیروهای مسلح هستند و حضور ایشان گویای اهمیت این موضوع است.
 

علی مطهری: روحانی در مسئله رفع حصر کوتاهی کرده است

Posted: 31 Dec 2014 01:47 AM PST

جرس: علی مطهری معتقد است: فشار افکار عمومی باعث خواهد شد که مسئولان از راه غلط خود بازگردند و به عدالت تن بدهند.
 
علی مطهری در گفتگو با روزنامه “مردم امروز” در مورد رفع حصر از رهبران جنبش سبز، مسئله زندانیان بند ۳۵۰ و عدم طرح سئوال وی، وضعیت اصولگرایان و … به سوالاتی پاسخ داده است.
 
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

علی مطهری پیش از آنکه در دنیای سیاست مطرح شود با نام فرزند شهید آیت الله مطهری نزد اذهان عمومی شناخته شده بود. اکنون و در گذر این سال‌ها علی مطهری چقدر توانسته است مثل پدرش در دنیای سیاست به ویژه در موضوع برخورد با انحرافات سیاسی و اعتقادی رفتار کند؟
فکر می‌کنم به طور نسبی موفق بوده‌ام. تلاش من این است که از فرصت نمایندگی برای مطرح کردن اندیشه‌های شهید مطهری و نیز سیره و روش ایشان در برخورد با انحرافات استفاده کنم. اهمیتی که شهید مطهری برای آزادی تفکر و بیان قائل بود، نوع نگاهی که به اصل ولایت‌فقیه داشت، ارزشی که برای عقل و تعقل قائل بود و توجهی که به متمرکز نشدن قدرت در یک نقطه داشت، هشدارهایی که درباره مسئله عدالت و مسئله استقلال فرهنگی می‌داد، همین طور حساسیت ایشان به رخنه فرصت‌طلبان در انقلاب و نگاه درست به مسئله حفظ نظام، اینها مسائلی است که من همواره پیگیری کرده‌ام و فکر می‌کنم شبحی از رفتار آن شهید را در جامعه ایجاد کرده است گرچه قابل قیاس با تأثیرگذاری ایشان نیست.

شما در زمان انتخابات مجالس قبل یک چهره نافذ بین اصولگرایان و مورد حمایت جدی آنان بودید. اما رفته رفته و در گذر زمان از این حمایتها کاسته و در ازای آن پایگاه اجتماعی شما نزد جریانهای اعتدالی و حتی اصلاح طلب تقویت شد. چه عاملی موجب این تغییر و دگرگونی بود؟ شما تغییر کردید یا اصولگرایان تغییر کردند یا شاید عملکرد شما به عنوان یک نماینده مجلس برای حامیان گذشته‌تان غیر مترقبه بود؟
من بعد از ورود به مجلس در دوره هشتم احساس کردم که رفتار اصولگرایان براساس اصول و مبانی فکری اعلام شده نیست، گاهی تعصب گروهی دارند و پا روی حق می‌گذارند، گاهی عقل خود را تعطیل کرده‌اند و گوش به منابع نزدیک به رهبری سپرده‌اند که از آنجا چه ندایی می‌رسد در حالی که قانون اساسی و آیین‌نامه داخلی مجلس تکلیف آنها را مشخص کرده است، گاهی به بهانه حفظ نظام از کنار پایمال شدن حقوق مردم می‌گذرند و یا برای حفظ قدرت از هر وسیله و ابزاری استفاده می‌کنند. در مقابل تخلفات آشکار آقای احمدی‌نژاد سکوت می‌کردند با این توجیه که اگر انتقاد کنیم به نفع اصلاح‌طلبان تمام می‌شود که بعدها کلمه فتنه‌گران هم اضافه شد، یا می‌گفتند چون رهبری از این دولت حمایت کرده است باید سکوت کنیم. دیدم این اصول‌گرایی نیست و اصول‌گرایی تبدیل به تملق و چاپلوسی و توجیه وضع موجود شده است و اساساً برداشت اکثر آنها از اصولی مانند ولایت‌فقیه و‌ آزادی بیان و حفظ نظام، درست نیست. لذا من حرف خودم را می‌زدم که گاهی موجب آزردگی آنها و رضایت طرف مقابل می‌شد. امروز هم وضع به همین صورت است و اصول‌گرایان عبرت کاملی از آن دوره هشت ساله نگرفته‌اند مگر چند تن از افراد با ذکاوت و عاقلتر آنها.

نظرتان درباره موضع گیری‌هایی که اخیرا علیه شما صورت می‌گیرد چیست؟ این موضع‌گیریها قبلتر به ندرت صورت می‌گرفت ولی اکنون به نظر می رسد که حداقل طیف تندرو مجلس و جریانهای سیاسی افراطی خارج از مجلس شما را به لیست سیاه خود اضافه کرده‌اند. مخالفت با سخنرانی شما در دانشگاه گیلان و فریادهای اعتراض‌آمیز در صحن علنی به نطق‌های شما تنها نمونه‌هایی از این مساله است.
من چون نظراتم درباره حوادث سال ۸۸ و مسئله حصر خانگی را به صراحت بیان می‌کنم خوشایند آنها نیست و فکر می‌کنند خلاف نظر مقام رهبری است و نباید گفته شود،‌در حالی که خود رهبر انقلاب تأکید کرده‌اند که هرکس نظر خود را بگوید و این طور نباشد که همه نظرات من را تکرار کنند. در نطق اخیر من در مجلس چون منطق دوگانه اصول‌گرایان را در موضوع رأی اعتماد به وزیر علوم زیر سؤال بردم و در واقع سیاسی بودن کار آنها را برملا کردم چند نفر سروصدا کردند گرچه بسیاری از آنها نیز حرف مرا قبول داشتند و می‌گفتند اگر می‌خواستیم با همان ملاک فتنه رأی بدهیم، به آقای فرهادی هم نباید رأی می‌دادیم.

مسئله دانشگاه گیلان جالب بود. من برای بزرگداشت میرزاکوچک‌خان دعوت شدم و چون برنامه دانشگاه یزد را داشتم و از طرفی فرصت مطالعه ویژه درباره میرزا را نداشتم دعوت را نپذیرفتم و عذرخواهی کردم اما دو روز بعد دیدم در سایتها چند انجمن دانشجویی گیلان و بعد امام جمعه رشت و بعد نماینده نهاد رهبری در دانشگاه گیلان حملات زیادی به من کرده بودند که علت آن را نفهمیدم. ظاهراً فکر می‌کردند در دانشگاه گیلان برنامه دارم و ترسیده بودند.

مساله اعتبارنامه شما به کجا رسید؟ این مساله یکی دیگر از جریانهای تخریبی علیه شما بود که طی چند روز اخیر از سوی برخی خبرگزاریها تحت هدایت تعدادی از نمایندگان و جریان های سیاسی دنبال شد.
این موضوع را آقای کریمی قدوسی نماینده مشهد مطرح و پیگیری کردند که بیشتر جنبه سیاسی و رسانه‌ای داشت و جنبه عملی نداشت چون قانون چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد مگر آنکه نماینده‌ای مرتکب جرمی مانند قتل عمد شود که طبعاً باید مجازات شود و از نمایندگی ساقط می‌شود.

شما نمایندگی مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید و اگر روزی بنا باشد که در یک سمت دیگری به فعالیت سیاسی یا فرهنگی خود ادامه بدهید، آن سمت چه خواهد بود؟
در سمت نمایندگی مجلس به خوبی می‌توان از حقوق مردم دفاع کرد به شرط آنکه خط قرمزهای مصنوعی کنار برود. مثلا من درباره مسئله حصر خانگی و حادثه بند ۳۵۰ زندان اوین از وزیر دادگستری سؤال کرده‌ام و سؤال به صحن آمده است اما آن را در دستور قرار نمی‌دهند. شاید این که دو برادر رئیس دو قوه هستند نیز در این موضوع دخالت دارد.

من بیشتر به کارهای علمی و همان تدوین آثار پدرم علاقه‌ دارم و کاری که در دانشگاه دارم، ولی به حسب نیاز انقلاب وارد هر صحنه‌ای خواهم شد.

از نظر شما مجلس نهم در مقایسه با مجالس دیگر چقدر کارآیی داشته است؟ فکر می‌کنید مجلس آینده باید چه شاخصه‌هایی داشته باشد؟
در مجموع مجلس هشتم از مجلس نهم قوی‌تر بود و افراد خوش‌فکر در آن مجلس بیشتر بودند و این امر طبیعی است چون مجلس نهم در شرایط خاص شکل گرفت که بسیاری از افراد خوش‌فکر کاندیدا نشدند. مجلس دهم باید از همه اقشار جامعه نماینده داشته باشد نه این که تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس عضو سپاه یا وزارت اطلاعات باشند.

عملکرد اعضای جبهه پایداری در برخی تصمیم‌گیریها خیلی از مخاطبان مجلس را به این سوال وا می‌دارد که چگونه یک جریانی که اقلیت مجلس را در اختیار دارد می‌تواند در بخشی از تصمیم‌گیریها نفوذ پیدا کند و صاحب منابع اطلاعاتی و البته محرمانه‌ای باشد. این نفوذ و قدرت از کجا نشات می‌گیرد که حتی به راحتی می‌تواند در برابر سیاست‌های کلان نظام ایستادگی کرده و در موضوع مهمی چون مذاکرات هسته‌ای هر مساله‌ای را زیر سوال ببرند؟
اینها با کادرهای وزارت اطلاعات در دولت سابق و با سایر نهادهای اطلاعاتی ارتباط دارند و آنها در مواقعی مانند استیضاح یا رأی اعتماد به وزرا اسناد و مدارک لازم از جمله صدای افراد را که گاهی از راه شنود به دست آمده ‌است به اینها می‌رسانند و اینها هم نمایندگان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به طور کلی اینها با محافل بیرون از مجلس در ارتباط هستند و تصمیم‌ها در آنجا گرفته می‌شود. در برخی موارد اکثر نمایندگان از نظر افکار و مواضع با آنها همراه هستند، گاهی هم تحت تأثیر تبلیغات آنها قرار می‌گیرند. البته اگر فراکسیون رهروان ولایت فعالتر شود و بهتر عمل کند خیلی از تلاش‌های آنها خنثی می‌شود. به طور کلی تفکر جبهه پایداری در مجلس در اقلیت مطلق است ولی چون مخالفت صریح با دولت دارد صدای آن بلند است.

در چند سال اخیر بحث برخورد با مفاسد اقتصادی بیش از هر زمان دیگری مطرح می‌شود. چرا علی‌رغم وجود چندین و چند دستگاه و نهاد نظارتی باز هم این فسادها تکرار می‌شود؟
ریشه این امر را یکی باید در اقتصاد دولتی در کشور ما جستجو کرد و دیگر در فعالیت اقتصادی غیر رسمی برخی نهادهای حکومتی که قادر به تأثیرگذاری در اقتصاد کشور هستند. تا زمانی که اقتصاد ما رقابتی نشود و دولت فقط نظارت نکند و این نهادها نیز به کار اصلی خود نپردازند و از صورت کارتلهای بزرگ اقتصادی خارج نشوند، با وجود همه دستگاه‌های نظارتی این فسادها تکرار خواهد شد. البته ملاحظه‌کاری‌ها و رفیق‌بازیها و رودربایستی‌ها و به تعبیر علی علیه‌السلام «مصانعه» در امر نظارت نیز یکی از دلایل این عدم توفیق است.

 برخی‌‌ها اعتقاد دارند که برای تقویت مجلس شورای اسلامی باید تغییری در روند انتخابات صورت بگیرد. عده‌ای تدوین طرح‌هایی چون ارتقای سطح تحصیلات و سوابق اجرایی نمایندگان یا استانی شدن انتخابات را پیشنهاد می‌کنند، عده‌ای تغییر نگرش شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدها را پیشنهاد داده، عده‌ای بر تغییر سازوکار مجلس تاکید دارند و در نهایت عده‌ای تقویت احزاب را به عنوان کانونهای پرورش نخبه‌های سیاسی راهکار اصلی می‌دانند. پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
در درجه اول تغییر نگرش شورای نگهبان مهم است که به دلایل واهی افراد را رد صلاحیت نکنند. مثلا اگر کسی نامه‌ای را در اعتراض به رفتاری در سال ۸۸ امضا کرده و تظلم و دادخواهی کرده است، او را فتنه‌گر ننامند نظیر رفتاری که اخیرا در مجلس صورت گرفت. این روش باعث می‌شود که افراد مستقل و حر و آزاده که مصالح کشور را در نظر می‌گیرند حذف شوند و افراد فرصت‌طلب و احیانا متملق وارد صحنه شوند. وقتی رد صلاحیت گسترده صورت نگیرد مشارکت مردم در انتخابات هم بیشتر خواهد بود و به نمایندگان واقعی مردم نزدیکتر می‌شویم. در درجه دوم تقویت احزاب می‌تواند مؤثر باشد که مردم به اعتماد یک حزب به کاندیداهای آن حزب رأی بدهند.

موضع‌گیری شما درباره حوادث سال ۸۸ و درخواست‌تان برای پایان حصر تا کجا ادامه خواهد داشت؟ شما بر برگزاری یک دادگاه صالح در این مساله تاکید دارید اما به نظر می‌رسد که قرار نیست موافقتی با پایان حصر و‌ برگزاری دادگاه صالح جهت بررسی اتهامات صورت بگیرد .
من به وظیفه خودم عمل می‌کنم و مأمور به نتیجه نیستم گرچه تلاش می‌کنم که کار به نتیجه برسد. بالاخره فشار افکار عمومی باعث خواهد شد که مسئولان از راه غلط خود بازگردند و به عدالت تن بدهند.

در شرایطی که مقامات دولتی بارها تاکید داشته‌اند که دولت به تنهایی نمی‌تواند در حل پرونده حصر کارآمد باشد، پیشنهاد شما به عنوان یکی از افرادی که پیگیری پرونده را بر عهده گرفته است برای حل این مساله چیست؟
درست است که دولت به تنهایی نمی‌تواند در حل این پرونده کارآمد باشد ولی بخش زیادی از مسئولیت این پرونده بر دوش دولت است و دولت اختیارات زیادی دارد. اولاً رئیس جمهور رئیس شورای عالی امنیت ملی است که این شورا دستور حصر داده و البته دستور آن فقط تا پایان آشوبهای خیابانی نافذ بوده است و ادامه حصر نیاز به حکم قضایی داشته است. ثانیاً رئیس جمهور طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و این حصر اصول متعدد قانون اساسی را نقض کرده است. در واقع در این زمینه آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور کوتاهی کرده است. به نظر من رئیس‌جمهور و قوه قضائیه با هم می‌توانند این موضوع را حل کنند و نباید مسئله را به رهبری حواله داد. ورود ولی‌فقیه باید فقط در مسائل حیاتی برای اسلام باشد.
دولت روحانی بارها بر رفع فضای امنیتی از جامعه تاکید داشته است. در مقابل نیز محافظه‌کاران، آزادی در جامعه را در کنار همین محدودیتها تعبیر کرده‌اند. این اختلاف نظر را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا در فضای عمومی جامعه در مباحث مختلف به ویژه موضوعاتی مثل مطبوعات، دانشگاه‌ها و احزاب، ما آزادی عمل داریم؟
عده‌ای برای خود خطوط قرمزی فرض کرده‌اند مانند اظهارنظر برخلاف نظر رایج نظام درباره مسئله آیت‌الله منتظری یا نهضت آزادی و یا حوادث سال ۸۸ ، در حالی که اینها نباید خط قرمز باشد و هرکسی باید آزاد باشد که نظر خود را بیان کند. همین طور است اظهارنظر برخلاف نظر مقام رهبری در یک موضوع، که عده‌ای آن را خط قرمز می‌دانند در حالی که باید یک امر عادی باشد و نظر رهبری هم همین است. اختلاف نگاه به مسئله آزادی، به اختلاف نگاه به اصل ولایت فقیه و مسئله حفظ نظام برمی‌گردد. مثلاً حادثه‌ای مانند قتل ستار بهشتی پیش می‌آید، امثال من می‌گوییم باید این مسئله گفته و پیگیری شود تا تکرار نشود و یک نوع اصلاح در نظام صورت گیرد. در حالی که به قول شما «محافظه‌کاران» معتقدند که این گونه مسائل باید به خاطر حفظ نظام کتمان شود و حفظ نظام مهمتر از این حرفهاست. یا این که مسئله اعتراض مدنی هنوز در کشور ما حل نشده. عده‌ای هر معترضی را ضد نظام و برانداز تلقی می‌کنند در حالی که ما می‌گوییم این مسئله باید به رسمیت شناخته شود و قانون اساسی ما هم به رسمیت شناخته است. بخش عمده مشکلات سال ۸۸ از همین نگاه ناشی می‌شد. اگر اعتراض مدنی را به رسمیت می‌شناختند حوادث به آن شکل در نمی‌آمد.

در حوزه مطبوعات هم این خط قرمزها وجود دارد و خصوصاً قوه قضائیه با دادسرای فرهنگ و رسانه مانع آزادی بیان شده و گاهی هیئت نظارت بر مطبوعات را در مقابل عمل انجام شده قرار می‌دهد. دانشگاه‌ها هم هنوز فضای آزاد اظهارنظر را پیدا نکرده‌اند اگرچه بهتر شده است ولی هنوز رعب آن دوره هشت ساله در دل دانشجو و استاد وجود دارد. احزاب قوی هم هنوز شکل نگرفته‌اند و همین خطوط قرمز مصنوعی و فضای امنیتی مانع کار آنهاست. خط قرمز ما باید فقط آشوب و تخریب و اقدام مسلحانه باشد نه انتقاد و اعتراض. ما هیچ براندازی غیر از مجاهدین خلق و گروه فرقان و پژاک و مانند اینها نداریم. روش برخورد ما با منتقدان و مخالفان باید مانند برخورد علی ‌علیه‌السلام با منتقدان خود باشد که تا قبل از دست بردن به سلاح، نهایت آزادی را به آنها داده بود ولی ما یک منتقد را از هستی ساقط می‌کنیم.

نطق مخالفت شما با آقای فرهادی بدون شک متفاوت‌ترین نطق‌تان در مجلس شورای اسلامی بود. خیلی‌ها عقیده دارند که شما نه در مخالفت با وزیر علوم که در مخالفت با مجلس شورای اسلامی آن نطق را ایراد کردید. چه شد که تصمیم به چنین کاری گرفتید و بفرمایید که این، تصمیم خودتان بود یا کسی پیشنهاد چنین نطقی را به شما داده بود؟
تصمیم خودم بود. از عدم صداقت مجلس و ظلمی که بر آقای فرجی دانا و آقای نیلی احمدی آبای و آقای دانش آشتیانی رفته بود که علی‌رغم خدمات زیادشان آنها را فتنه‌گر می‌نامیدند به ستوه آمده بودم و می‌خواستم مشت آنها را برای مردم باز کنم و بگویم که درد اینها فتنه و فتنه‌گری نیست بلکه می‌خواهند وزارت علوم دست خودشان باشد و به مجرد این که آقای فرهادی قول همکاری به آنها داد که افراد را مطابق نظر شما انتخاب خواهم کرد، از خط قرمز خیالی خود عبور کردند در حالی که مسئله فتنه درباره آقای فرهادی بیشتر صدق می‌کرد.

عضویت شما در هیات نظارت بر مطبوعات یک نقطه امید برای رسانه‌های مستقل بود. اما کناره‌گیری شما از حضور در انتخابات این هیات باعث شد که حداقل بخشی از جامعه مطبوعاتی کشور را نگران کند. بهتر نبود که علی‌رغم بداخلاقی‌های صورت گرفته در کمیسیون فرهنگی از انتخابات کناره گیری نمی‌کردید؟
اگر من کناره‌گیری نمی‌کردم آقای لاریجانی نمی‌توانست در مقابل توطئه کمیسیون فرهنگی بایستد چون متهم به حمایت از فامیل خود می‌شد. وقتی من کنار رفتم دست رئیس مجلس باز شد که به کمیسیون فرهنگی فشار بیاورد تا نفر بعد از من را معرفی کند. اگر من کنار نمی‌رفتم مطمئناً اکنون آقای رسایی در هیئت نظارت بر مطبوعات بود چون کمیسیون زیر بار معرفی من به مجلس نمی‌رفت و آقای لاریجانی هم مجبور بود کوتاه بیاید. بنابراین کار من هوشمندانه بود و نمایندگان هم این موضوع را متوجه شدند.

آیا برای دوره بعدی مجلس شورای اسلامی کاندیدا می‌شوید؟
اگر شرایط کشور به حال عادی برگردد مثلاً رفع حصر شود و این تندرویها که انقلاب را تهدید می‌کند تمام شود کاندیدا نمی‌شوم چون نیازی نیست اما اگر شرایط به همین صورت باشد خواهم آمد چون برخی حوزه‌های اجتماعی و سیاسی هست که اکثر نمایندگان به خاطر ملاحظاتی وارد نمی‌شوند و امثال من باید وارد شوند.

تاکنون جلسات متعددی بین اصولگرایان برگزار شده است. برخی از اصولگرایان شرط موفقیت را دوری از جریانهای نزدیک به احمدی‌نژاد و پایداری می‌دانند و در مقابل آن، جریانهایی چون جامعه اسلامی مهندسین بر اجماعی تمام عیار بین اصولگرایان تاکید دارند. آیا این اختلاف نظر از همین حالا نمی تواند برای ائتلاف آنان در انتخابات مجلس دردسرساز شود؟ محوریت اصلی اصولگرایان در نبود آقایان مهدوی کنی و عسگر اولادی بهتر است چه فرد یا افرادی باشند؟
اصول‌گرایان چون امروز با رقیب جدی مواجه هستند مجبور به وحدت‌اند. مسئله مهم آنها نوع برداشت از اصل ولایت فقیه است که باید تکلیف خود را با آن مشخص کنند چون بعضی از آنها معتقدند برای هر اقدامی اول باید نظر ولی‌فقیه را به طریقی جویا شویم و همین امر قدرت ابداع و ابتکار را از آنها گرفته، و برخی دیگر این طور فکر نمی‌کنند و معتقدند ما کار خود را می‌کنیم اگر دستوری از طرف ولی‌فقیه آمد اثر می‌دهیم. آنهایی که نظر اول را دارند، تا به حال خیلی به اصول‌گرایی ضربه زده‌اند و آن را از ابتکار عمل باز داشته‌اند. به عنوان نمونه در سال ۸۸ اکثریت قاطع سران اصول‌گرا معتقد بودند که ادامه مدیریت آقای احمدی‌نژاد بر کشور صلاح نیست و باید روی فرد دیگری توافق شود و وقتی من طرح اجماع بر آقای ولایتی را مطرح کردم همه آنها می‌پذیرفتند ولی می‌گفتند باید ببینیم نظر آقا چیست و بعد گفتند که ما این طور احساس می‌کنیم که نظر ایشان به آقای احمدی‌نژاد است و در نتیجه آن طرح به هم خورد و برخی از آنها هم گفتند هرکس فرد دیگری را مطرح کند ضد ولایت‌ فقیه است و در نهایت هم گفتند ما با چشم گریان به آقای احمدی‌نژاد رأی دادیم.

مشکل اساسی اصول‌گرایان که دست و بال آنها را بسته است همین مسئله است در حالی که خود مقام رهبری هم چنین روشی را نمی‌پسندند. آنها اول باید تکلیف خودشان را با این موضوع روشن کنند تا بتوانند وحدت پیدا کنند. به بیان دیگر آنها اول باید وحدت در اصول و مبانی فکری خود پیدا کنند تا وحدت خارجی و عملی هم پیدا شود. و الاّ همه از ولایت‌فقیه و آزادی و عدالت و استقلال حرف می‌زنند در حالی که هرکدام مقصود خاص خودش را دارد و به اصطلاح این الفاظ، مشترک لفظی است نه مشترک معنوی.

اما در مورد افرادی که به جای آقایان مهدوی‌کنی و عسگر اولادی محور وحدت اصول‌گرایان باشند، معتقدم که اولا نیازی نیست که حول افراد وحدت شود بلکه محور باید همان اصول و مبانی فکری مشخص و مورد توافق باشد. آقایان مهدوی‌کنی و عسگراولادی هم چندان محور نبودند و حرف آنها چندان مطاع نبود. ولی اگر نیاز به حَکَم وجود داشته باشد فکر می‌کنم آقایان ناطق نوری و علی لاریجانی از معتدلها و آقایان حسینیان و حداد عادل از تندروها و آقای بادامچیان از مؤتلفه می‌توانند شورایی را تشکیل دهند. با ورود جامعه روحانیت یا جامعه مدرسین در این مسائل مخالف هستم چون به جایگاه اینها آسیب می‌زند و اینها باید حالت پدرانه داشته و اختصاص به گروه خاص نداشته باشند بلکه چتری بر اصول‌گرا و اصلاح‌طلب باشند. این دو جامعه باید روش مؤسس خود یعنی شهید مطهری را که تعصب گروهی نداشت دنبال کنند.

آقای لاریجانی در صدد تشکیل حزبی با عنوان رهروان ولایت هستند. فکر می‌کنید تشکیل چنین حزبی چقدر می‌تواند کارآمد باشد؟ آیا بهتر نبود که ایشان در تشکل‌های سابق اصولگرایان به فعالیت حزبی خود ادامه دهند؟
من اطلاع دقیقی ندارم و اطلاعاتم در حد شنیده‌هاست. اگر ایشان اصول‌گرایی به معنی واقعی را دنبال کند یعنی همزمان از حقوق ملت و حقوق نظام دفاع کند و یکی را فدای دیگری نکند و بر آزادی بیان تأکید و بتواند قدرت ابداع و ابتکار داشته باشد و همه چیز را وصل به ولایت فقیه نکند و به گونه‌ای رفتار کند که همه معتدلها اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب را جذب کند و دیوار مصنوعی میان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی را ویران کند، می‌تواند موفق باشد و الاّ تکرار همان گروه‌های قبلی است.

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


پتک جمهوریت بر سر اشرافیت

Posted: 30 Dec 2014 09:12 AM PST


همایش«پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» به منظور پاسداشت حماسه عظیم ۹ دی به همت انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان در لانه جاسوسی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس همایش«پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» به منظور پاسداشت حماسه عظیم ۹ دی به همت انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان در لانه جاسوسی برگزار شد و سید نظام الدین موسوی، محمد حسن رحیمیان، غلامعلی حداد عادل و محمد حسین صفار هرندی در سخنانی به دلایل ضرورت پرداختن مستمر به فتنه ۸۸ پرداختند.

گزارش کامل این همایش در ذیل می‌آید:


*مگر می‌شود عاشورای ۸۸ را فراموش کرد/ فتنه را بررسی می‌کنیم و هراسی هم نداریم

سیدنظام الدین موسوی دبیر کل انجمن روزنامه نگاران مسلمان در همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» که به منظور پاسداشت حماسه ۹ دی در لانه جاسوسی در حال برگزاری گفت: در آستانه روز پرشکوه، تاریخی و ماندگار ۹ دی هستیم. روزی که مردم قهرمان و انقلابی ایران پس از ۸ ماه صبر توأم با بصیرت در قبال فتنه‌ای بزرگ قد علم کردند و پس از اینکه جریان فتنه، ماهیت واقعی خود را در چند مقطع از جمله روز قدس با اهانت به ساحت قدسی ماه مبارک رمضان، ۱۶آذر با توهین به ساحت مبارک امام خمینی(ره)، روز عاشورا با توهین به مقام قدسی حضرت سیدالشهداء(ع) نشان داد خشم و خروش ملت فوران کرد و مردم با حضور میلیونی در تمام شهرهای کشور بساط فتنه‌ای را که موجب امیدواری دشمن شده بود، در هم پیچیدند.

وی در ادامه ضمن خیرمقدم و تشکر از افراد و شخصیت‌هایی که برای بررسی فتنه ۸۸ در این همایش حضور یافتند با تشریح دلایل ضرورت پرداختن مستمر به بررسی فتنه ۸۸، گفت: دلیل برپایی این همایش این است که امروز با گذشت حدود ۵ سال از فتنه برخی این شبهه را مطرح می‌کنند که ماجرایی بود که گذشت و نیاز نیست به بررسی ابعاد آن بپردازیم و این افراد می‌گویند پرداختن به فتنه سبب ایجاد اختلاف و دوگانگی در مردم می‌شود بنابراین باید فتنه را بخشید و مسئله را تمام کرد.

موسوی با بیان اینکه حتی گاهی این مسائل از افراد موجه نیز مطرح می‌شود، ادامه داد: ما در شیعه یاد گرفتیم که از هر مسئله‌ای به خصوص مسائل فتنه‌گون باید عبرت بگیریم، مگر از عاشورا یا صفین می‌توان گذشت؟ اتفاقاً از جنگ‌های رودررو شاید بتوان گذشت ولی از فتنه‌ها هرگز نمی‌توان گذشت کرد.

مدیرعامل خبرگزاری فارس، با بیان اینکه اسلام و تشیع از فتنه‌های درونی بسیار آسیب دیده‌اند عنوان کرد: ماجرای پس از رحلت پیامبر که منجر به فجایعی شد تا روند رو به رشد اسلام تخریب شود یا ماجرای صفین و عاشورا از جمله مواردی بوده است که اسلام از فتنه‌ها آسیب دیده است.

موسوی با بیان اینکه برخی در لباس حق اعمال باطل انجام می‌دهند اظهار داشت: چرا بعد از ۱۴۰۰سال باز بر روی مسئله عاشورا تکیه داریم؟ مگر فقط شهادت یک تعداد شخصیت مورد توجه است؟ اینگونه نیست زیرا تعداد شهدای کربلا نسبت به جنگ‌های دیگر زیاد نبود ولی فتنه‌ای که منجر به قیام عاشورا شد مهم است و اینکه میلیون‌ها نفر در روز اربعین سیدالشهداء عزاداری می‌کنند واکنشی به یک فتنه بزرگ است.

دبیرکل انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان فتنه۸۸ را نیز از جنس فتنه‌های درونی رخ داده در اسلام برشمرد و گفت:‌ ما فتنه ۸۸ را فراموش نمی‌کنیم و معنای عدم فراموشی نیز انتقام‌گیری نیست، ماجرا به رودررویی عده‌ای با نظام اسلامی و بسترسازی برای سوءاستفاده دشمن برمی‌گردد، اینکه عده‌ای که البته در سطوح بالای نظام نیز بوده‌اند، کاری می‌کنند که دشمن سوءاستفاده کند قابل تکرار است و ما بارها از این جریان آسیب دیده‌ایم.

موسوی گفت: حتی از روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فتنه‌هایی رخ داده است، نهضت آزادی و جبهه ملی به عنوان سکانی که مدعی بودند و افراد موجهی هم بودند فتنه‌ای را ایجاد کردند، پس از آن بنی‌صدر، قائم‌مقام رهبری و مرجعیت تقلید زمان و افرادی نیز در قوم آذربایجان فتنه‌هایی را ایجاد کرده‌ بودند و اگر این فتنه‌ها را بررسی نکنیم دوباره آسیب می‌بینیم.

وی با تأکید بر ضرورت بررسی فتنه ۸۸ عنوان کرد: بررسی مسئله فتنه یک اقدام قطعی است و از این موضوع نباید هراسی داشته باشیم و منجر به اختلاف هم نمی‌شود.

موسوی گفت: همانطور که مقام معظم رهبری مطرح کردند در سال ۸۸ پیروزی بزرگ از آن ملتی بود که رأی دادند، هیچکس را در جمهوری اسلامی در رابطه با کاندیدای مورد نظرش بازخواست نمی‌کنند و حتی بسیار از افرادی که در مناصب دولتی فعالیت دارند به فرد پیروز رأی نداده‌ بودند و حتی ممکن است به افرادی که باعث فتنه شدند رأی داده باشند ولی جمهوری اسلامی در این مورد از کسی بازخواست نمی‌کند.

مدیرعامل خبرگزاری فارس، عنوان کرد: مسئله فتنه متوجه رأی‌دهندگان نیست بلکه متوجه افرادی است که بر روی ۴۰میلیون رأی ملت پا گذاشتند و فضایی را که می‌توانست سبب آرامش و سربلندی ملت ایران باشد با التهاب مواجه کرد و حتی در روز ۹ دی کسانی که به عاملان فتنه رأی داده بودند نیز از فتنه ابراز انزجار کردند.

دبیرکل انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان عنوان کرد:‌این انجمن بر اساس این دلایل فتنه ۸۸ را بررسی می‌کند تا کسانی که سابقه تاریخی در همراهی امام خمینی و مقام معظم رهبری دارند این مسئله را مورد بررسی قرار دهند تا بخش کوچکی از رسالتمان را انجام داده باشیم


*منافقین جدید با ادعای خط امام درصدد براندازی هستند/ طبق قرآن حکم آنها کشته شدن است

حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران در همایش پاسداشت حماسه ۹ دی که باعنوان پتک جمهوریت بر سر اشرافیت صبح امروز دوشنبه در لانه جاسوسی برگزار شد، با اشاره به اینکه بنده با مرور برخی آیات قرآن به بررسی ابعاد مختلف فتنه ۸۸ می‌پردازم اظهار داشت: بنده پس از ماجرای ۱۶ آذر در دانشگاه تهران سخنرانی داشتم و آیه‌ای را برای مردم قرائت کردم که قبل از ترجمه آن، مردم حکم خود را مبنی بر اعدام سران فتنه صادر کردند.

رحیمیان ادامه داد: پس از این اتفاق آقای میرحسین موسوی توسط یکی از دوستان مشترک به بنده پیام داد که من توقع نداشتم حکم اعدام من را صادر کنید. من نیز به او گفتم به او پیام دهند من حکم اعدام صادر نکرده‌ام بلکه تنها آیه‌ای از قرآن را برای مردم خواندم و آنها خودشان تطبیق دادند.

نماینده سابق ولی فقیه در بنیاد شهید تصریح کرد: بنده در عین حال به آقای موسوی گفتم اگر شما مرز خود را با دشمنان، سلطنت‌طلبان و منافقین جدا کنید ما بحثی با شما نداریم و مردم نیز حساب را تغییر می‌دهند.

وی با بیان اینکه ما در قرآن یک حزب‌الله و یک حزب الشیطان داریم، خاطرنشان کرد: ما در جنگ ۸ ماه سال ۸۸ علیه نظام اسلامی ویژگی این دو جبهه را مشاهده کردیم و دیدیم که با این آیه قران تطابق دارد و تفسیر عینی برخی آیات در این سال‌ها به صورت روشن به منصه ظهور درآمده است.

رحیمیان ضمن قرائت آیات ۶۰ تا ۶۲ سوره احزاب که به بحث منافقین و کسانی که در قلب‌هایشان مرض دارند، ادامه داد: شاید با اصطلاح منافقین، منافقین سال ۶۰ در ذهن تداعی شوند. در حالی که منافق به معنای دو رو است اما ماهیت آنها برای همه روشن شده است و ما در حال حاضر منافقین جدیدی در جامعه داریم که ادعای خط امام می‌کنند اما ضدامام و نظام اسلامی عمل کرده و در صدد براندازی یا زمینه‌ساز براندازی نظام اسلامی هستند.

رئیس سابق بنیاد شهید با تاکید بر اینکه منافقین جدید را با شاخص‌های قرانی به راحتی می‌توان شناخت، افزود: هر سه عنوان این آیه قرآن یعنی منافقین، بیماردلان و کسانی که درجامعه ایجاد رعب و وحشت می‌کنند در فتنه سال ۸۸ بر این جریان انطباق یافت.

وی یادآور شد: قرآن خطاب به پیامبر (ص) می‌گوید اگر اینها دست از حرکت‌های خود برندارند ما تو را مامور می‌کنیم که با اینها برخورد سخت کنید و آنها را از مدینه اخراج وتبعید کنید و این گام اول و کف قضیه است اما اگر این روند ادامه داشته باشد، به سخت‌ترین وجه ممکن باید کشته شوند؛ لذا این طبق آیه قرآن است و پس از قرائت این آیه مردم حکم خود را صادر کردند.

وی افزود: این سنتی است که تنها مخصوص گذشته نبوده است و در حال حاضر نیز با منافقان و شایعه‌پراکنان باید چنین برخوردی شود و این سنت الهی است.

رحیمیان ادامه داد: این موضوع مختص به قرآن نیست بلکه همه نظام‌های حکومتی دنیا و حتی آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها در چارچوب مصالح خودشان به این سنت عمل می‌کنند و اگر جریانی بخواهد در مقابل آنها بایستد با سخت‌ترین اقدام با آنان برخورد می‌کند.

تولیت مسجد مقدس جمکران در ادامه با بیان اینکه مقام معظم رهبری در طول فتنه ۸۸ بر اساس آیات ۶۰ تا ۶۳ سوره نساء‌ عمل کردند،‌گفت: در این آیه آمده است: جریان منافقی که حرکت‌هایی علیه نظام انجام می‌دهند اما بعدا اظهار پشیمانی می‌کنند (البته این آقایان سران فتنه هنوز اینکار را نکردند) و می‌گویند ما نظر سوئی نداشتیم و دلسوزانه و برای وفاق و وحدت جامعه این کار را کردیم و در این رابطه به خدا هم قسم می‌خورند، خداوند در قران می‌گوید که ما می‌دانیم در دل آنها چه می‌گذرد اما به پیامبر می‌گوید از آنان چشم‌پوشی کن و آنان را با قول بلیغ موعظه کن.

رحیمیان در این رابطه گفت:‌ مقام معظم رهبری این قول بلیغ را در خطبه نماز جمعه، در جلساتی که با سران فتنه داشتند، در جلساتی که با نمایندگان سران فتنه گذاشتند و همچنین با اشکال مختلف ادامه دادند، برای اینکه تا آنجا که امکان دارد جذب حداکثری اتفاق بیفتد و آنها که فریب تقلب را خوردند به مسیر حق برگردند.

رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران تصریح کرد: شیوه‌ای که رهبری عمل کردند و قول بلیغی که داشتند باعث شد آن وجه اعظم کسانی که در روزهای اول تصور می‌کردند در انتخابات اتفاق بدی افتاده، متوجه واقعیت بشوند و به دامن ملت برگردند که حقیقتا هم برگشتند.

وی ادامه داد: قطعا روز ۹ دی تمام مردم و وجه قالب آن جمعیتی که به سران فتنه رای داده بودند با دیگر مردم حضور پیدا کردند و بیعت خودشان را با نظام، ولایت و امام تجدید و تحکیم کردند. این ثمره حرکتی بود که مقام معظم رهبری انجام دادند.

تولیت مسجد مقدس جمکران در ادامه با بیان اینکه قرآن می‌گوید حد وسطی بین حق و باطل وجود ندارد، گفت: ویژگی‌هایی که این جبهه از جمله متدینان، روزه‌بگیران و تمام چهره‌های مذهبی و انقلابی در آن حضور داشتند، جریان حق را متجلی می‌کند ویژگی‌های این جبهه که آشکارا در ماه رمضان روزه می‌خورند، به امام حسین (ع) توهین می‌کنند، عکس امام (ره) را پاره می‌کنند و شعار جمهوری ایرانی و نه غزه نه لبنان می‌گویند و حتی وقتی خواستند نماز بخوانند دختر و پسر با کفش کنار هم ایستادند تا به گونه‌ای منافقانه این سنگر را هم لوث کنند،نیز مشخص است.

وی ادامه داد: جبهه‌ای که پشتبیان آنان آمریکا، انگلیس و اسرائیل است. جبهه‌ای که هر چه ضداسلام، انقلاب و دین در دنیا وجود دارد پشت سر آنان قرار می‌گیرد، وقتی این دو جبهه را نگاه کنیم متوجه قضایا می‌شویم.

وی ادامه داد: شما که مدعی خط امام هستید مگر امام نفرمود آن وقتی که دشمنان از شما تعریف می‌کنند باید عزا گرفت. عزا را برای مرده می‌گیرند پس بفرمایید شما (سران فتنه) مرده هستید.

رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: بنده و کسانی که هنوز تردید دارند می‌گویند آیا باز هم خیال می‌کنید جریانی که آمریکایی‌ها برای آن کف و سوت می‌زنند و همه جریانات ضدانقلاب پشت سر آن قرار می‌گیرند، جبهه حق است؟

رحیمیان با بیان اینکه در اسلام تبری و تولی داریم، گفت: امام صادق فرمودند دین چیزی به جز حب و بغض نیست. این بدین معنی است که همان اندازه که امام حسین را دوست داریم با قاتل ایشان دشمنیم. نمی‌شود مدعی خط امام باشیم در عین حال با مطرودین امام همدم باشیم.

وی خاطرنشان کرد: اینان که ادعا می‌کنند و در سایت‌هایشان عنوان میکنند مدعی خط امام هستند اما در عین حال در کنار مطرودین خط امام عکس یادگاری می‌گیرند قابل جمع نیست، مگر این وضعیت امکان دارد؟

وی با اشاره به خاطره‌ای از شهید محمد منتظری گفت:‌ شهید محمد منتظری گفت کسی که با زن نامحرم دست می‌دهد اما نماز هم می‌خواند در حقیقت آن نماز شبش دروغ است و پوششی برای یک جنایت است.

حجت‌الاسلام رحیمیان خاطر نشان کرد: مگر می‌توانیم همنشینی سران فتنه را با نهضت آزادی و ملی مذهبی‌ها و ارتباط آنان را با مطرودین امام و بیتی که دل امام را خون کرد توجیه کنید. شما با آنانی که خون به دل امام کردند ارتباط تنگاتنگ دارید و باز هم مدعی خط امام هستید.

تولیت مسجد مقدس جمکران در ادامه خاطر نشان کرد: پیچ تاریخی امروز لیلة‌القدر تاریخ انقلاب است که در تاریخ اسلام و حتی ادیان روزگاری به حساسیت امروز و دشمنانی با این سازماندهی گسترده و تجهیزات نداشتیم. البته جبهه حق نیز هیچ زمانی مانند امروز دارای بصیرت و افسرانی قوی نبوده است.

وی در پایان خاطر نشان کرد: امروز جنگ اصلی ما جنگ نرم است و قطعا جنگ نظامی برای جمهوری اسلامی پیش نخواهد آمد. جنگی که در حال انجام است و دشمن روی آن تمرکز کرده جنگی است که عرصه و سنگرداران مقابلش شما اصحاب قلم و متفکران جامعه هستید.


* ۹ دی یکی از عوامل ثبات و پایداری نظام شد/ این حماسه در تاریخ اسلام بی‌نظیر است

حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران در حاشیه همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» که به مناسبت ۹ دی برگزار شد، ضمن اشاره به آگاهی و پیوند محکم ملت ایران باولایت گفت: اوج خیانت و جنایت دشمنان اسلام در ماجرای فتنه ۸۸ باعث شد ملت بعد از یک صبوری هشت ماهه در روز ۹ دی تمام احساس، غیرت و بصیرتش فوران کند و با حضور بی‌نظیر خود حماسه‌ساز شود.

وی افزود: حضور مردم در ۹ دی نه تنها در تاریخ ایران بلکه در تاریخ اسلام بی‌نظیر است.

رحیمیان تأکرد کرد: حضور مردم در ۹ دی یکی از عوامل ثبات و پایداری نظآم ما شد، درست عکس آنچه دشمن در رابطه با فتنه ۸۸ هدف‌گذاری کرده بود.

وی در خاتمه اظهار داشت: در این جنگ هشت ماهه فتنه که هدف دشمن براندازی بود ۹ دی تبدیل به یکی از عوامل مهم پایداری نظام ما شد و دشمن را در رسیدن به هدف خودش ناکام گذاشت.


۹ دی، روز لبریز شدن کاسه صبر ملت در برابر بازی کردن عده‌ای با انقلاب بود/ سران فتنه هیچگاه حاضر به محک زدن ادعای تقلب نشدند

غلامعلی حداد عادل نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» در مجتمع فرهنگی ۱۳ آبان (لانه جاسوسی) گفت: ما در فتنه ۸۸ شاهد ۲ جریان هستیم. یکی جریان فتنه و دیگری جریان مقابل فتنه که خنثی‌کننده و افشاگر فتنه بود.

وی افزود: مقام معظم رهبری جریان دوم را رهبری کردند و صحبت‌های مقام معظم رهبری بر منطق منطبق بود در صورتی که در جریان اول تکیه بر احساسات بود، هیجان‌آفرین بود و ادعاهای بی‌دلیل مطرح شد.

حداد عادل گفت: پیش از اینکه رأی‌گیری تمام شود نامزدی می‌آید و ادعا می‌کند که من با فاصله زیاد برنده شده‌ام در حالی که هنوز رأی‌گیری تمام نشده و رأی‌ها شمارش نشده است، نامزدی که در تبلیغات انتخاباتی خود طرف مقابل را به قانون‌شکنی متهم می‌کرد و نوید حاکمیت قانون را می‌داد پیش از شمارش آراء خود را رئیس‌جمهور معرفی کرد و صبح فردای انتخابات ادعای بی‌دلیل عنوان تقلب را مطرح کرد.

حداد عادل اظهار داشت: اینها ۲ ادعای بی‌دلیل را مطرح کردند اما نه برای ادعای پیروزی در انتخابات و نه برای ادعای تقلب هیچ سندی عرضه نکردند، در حالی که ما مایل بودیم بدانیم اگر در انتخابات تقلبی شده است به شورای نگهبان و مقام معظم رهبری گزارش دهیم و اگر تقلب نشده است این ننگ به دامان نظام بسته نشود.

نماینده مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: در هیأت ۶ نفره که بنده و آقای رحیمیان نیز عضویت داشتیم بیش از ۵ روز با نامزدهای مدعی تقلب مذاکره کردیم که بگویند در کدام صندوق، آراء غیرواقعی است که آن صندوق را باز کنیم یا ۱۰ درصد تمام صندوق‌ها به طور تصادفی در حضور نمایندگان نامزدها و نمایندگان صدا و سیما شمرده شود ولی آنها حاضر نشدند این ادعای تقلب را محک بزنند.

حدادعادل گفت: آنها مرتبا با احساسات مردم بازی می‌کردند و هیجان کاذب به رأی‌دهندگان خود وارد کرده و آنها را به خیابان‌ها دعوت کردند به طوری که بخشی از تهران یک هفته روز و شب دچار هیجان کاذب بود و با سوار شدن بر موج احساسات مردم تنش و آشوب به راه انداختند و سبب غارت و آتش‌سوزی شدند.

حدادعادل عنوان کرد: روش‌های آنها یک روش بود و روش دوم روش مقام معظم رهبری بود که از روز نخست با ملاطفت برخورد کردند، نصیحت و احترام کردند و نمایندگان ستادهای نامزدها را دعوت کردند و گفتند هر چه در دل دارید بی‌پروا بگویید.

وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در نماز جمعه هفته پس از انتخابات سوابق مثبت هر ۴ نامزد را بیان کردند ولی همه جا بر عقل و خرد و استدلال تکیه کردند و زبان مقام معظم رهبری زبان منطق بود که توضیح می‌دادند و همه را به قانون دعوت می‌کردند.

حدادعادل گفت: مقام معظم رهبری خلاف قانون را مقدمه دیکتاتوری می‌دانستند و استدلال ایشان بسیار روشن بود به طوری که سخنرانی ایشان در نماز جمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸ را باید بارها خواند، مقام معظم رهبری فرمودند هیچ کجای دنیا سرنوشت انتخابات با اردوکشی‌ خیابانی تعیین نمی‌شود و اگر با اردوکشی خیابانی انتخابات را ابطال کرده و یک بار دیگر برگزار کنیم از کجا معلوم است که فردی که دوباره در انتخابات رأی نیاورد اردوکشی نمی‌کند؟ آیا اینگونه است؟ یا باید از طریق قانون مسائل را مطرح کرد؟

حداد عادل ادامه داد: مقام معظم رهبری فرمودند وقتی شما قشون‌کشی می‌کنید همه نوع فردی وارد جمعیت می‌شود و ممکن است هر نوع اتفاقی بیفتد، آیا حاضرید مسئولیت تمام اتفاقات و خون‌هایی که بر زمین می‌ریزد را برعهده بگیرید؟

وی افزود: مقام معظم رهبری تقاضا کردند که اردوکشی خیابانی متوقف شود ولی آن جریان شنبه پس از نماز جمعه نیز دوباره می‌خواستند ادامه دهند و این داستان ادامه پیدا کرد تا روز قدس که شعار «نه غزه، نه لبنان» را سر دادند و ۱۳ آبان نامزدهای مدعی تقلب بیانیه دادند به طوری که در آن بیانیه اصلا به تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان اشاره‌ای نکردند و روشن است که چه ملاحظاتی داشتند، پس از آن ۱۶ آذر و روز عاشورا هم خواستند از فرصت سوء استفاده کنند ولی مردم از ۲۲ خرداد تا ۹ دی صبر کردند تا روز ۹ دی ماه که کاسه صبرشان لبریز شد.

حدادعادل اظهار داشت: ۹ دی لبریز شدن کاسه صبر ملتی است که شاهد بود عده‌ای می‌خواهند با انقلاب آن ملت بازی کنند.

وی با بیان اینکه وقتی مردم در خیابان‌ها دیدند که این جریان روی عبارت جمهوری اسلامی را خط می‌زند متوجه نیت جریان شدند، افزود: مردم که در محضر امام، رهبری و شهدا تربیت سیاسی شده بودند جمع‌بندی درستی پیدا کردند و در روز ۹ دی که امتحان بزرگ ملت ایران بود آنها سرافراز شدند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: این در حالی است که برخی از خواص از این مسئله سربلند بیرون نیامدند و برخی از آنها یا سکوت کرده و یا موضع دوپهلو گرفتند یا طوری صحبت کردند که دشمن از آن سوء استفاده کند.

وی تأکید کرد: ۹ دی بر اقتدار جمهوری اسلامی افزود و روز تجلی بصیرت مردم ایران بود که نباید آن را فراموش کرد.

حداد عادل به راهپیمایی میلیونی مردم در اربعین اشاره کرد و گفت: بنابر آمار رسمی یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از مردم ایران عاشقانه به زیارت امام حسین (ع) رفتند که این راهپیمایی اربعین از جنس ۹ دی بود.

نماینده مردم تهران در مجلس روح حماسه ۹ دی را اظهار ارادت به سید‌الشهداء (ع) و فلسفه قیام حسینی دانست و خاطر نشان کرد: مسئله عجیب این است که برخی روزنامه‌ها که از درج خبر راهپیمایی ۲۰ میلیونی اربعین که به بزرگترین تجمع بشری در عصر ما شناخته شد دریغ کردند از این رو باید نگران بود که آیا آینده کشور به دست صاحبان این افکار سپرده خواهد شد؟ بنابراین ۹ دی نباید فراموش شود چرا که ما با چنین واقعیت‌هایی روبرو هستیم.


خطر فتنه از بین نرفته است

غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» در جمع خبرنگاران گفت: مهمترین مفهومی که در ۹ دی متجلی شد مفهوم بصیرت بود، رهبری هم فرمودند کسانی هستند که علم و ایمان دارند اما بصیرت ندارند و همان علم و ایمانشان باعث گمراهی بیشترشان می‌شود.

حدادعادل با بیان اینکه روز ۹ دی ملت ایران در درجه اول بصیرت خودش را نشان داد تاکید کرد: خطر فتنه از بین نرفته است یعنی همان پشتیبان‌های خارجی و طرفداران داخلی آنها همچنان امیدوارند که همان افکار را در کشور مطرح کنند و حاکم شوند.

وی در رابطه با موضع یکی از سران فتنه که در حصر است گفت: مردم در ۹ دی پاسخ همه این حرف‌ها را داده‌اند کافی است به شعارهای مردم مراجعه کنیم، مردم خودشان بهترین داوری را داشتند.

این نماینده مجلس ادامه داد:‌ نظام سلطه در فتنه ۸۸ ذوق زده شده بود، آنها در هفته اول فکر می‌کردند یک جریان فرساینده در ایران راه افتاده است و دلشان را خوش کرده بودند.

وی اظهار داشت: ضربه اول را به این فتنه‌گران و نظام سلطه نماز جمعه مقام معظم رهبری زد و آنها دومین ضربه را در ۹ دی خوردند.

حدادعادل تصریح کرد: در انتخابات باید اعتراضات از راه قانون پیگیری شود، اگر مدار کار کشور بر اساس قانون باشد از استبداد جلوگیری خواهد شد و ملت هم دلگرم در صحنه باقی خواهند ماند، دشمن نیز فرصت سوءاستفاده پیدا نخواهد کرد.

وی ادامه داد: اگر این موضوع با تکیه بر هیجانات، احساسات و ادعاهای بی‌دلیل و تهمت زدن و دروغگویی باشد مردم خودشان پاسخ خواهند داد و انزجار خودشان را از این رفتار اعلام خواهند کرد.

این نماینده مجلس تصریح کرد: مردم در حماسه ۹ دی به دشمنان خارجی پیام دادند که دل خودشان را به حرف‌هایی که زده می‌شود خوش نکنند؛ مردم گفتند ما در صحنه هستیم و از انقلاب حمایت می‌کنیم. همچنین تابع رهبر هستیم و اسلام را می‌خواهیم.

وی در خاتمه گفت: فتنه خط قرمز نظام است و رهبری کشور نیز فرمودند که فتنه کشور را تا لبه پرتگاه برده است و این دلیلی بر خط قرمز بودن فتنه است.

 


*خیانت بزرگ وابستگان آمریکا در فتنه پا‌ک‌شدنی نیست

محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش پاسداشت حماسه ۹ دی که با عنوان «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» صبح امروز دوشنبه در لانه جاسوسی برگزار شد، اظهار داشت: وقتی دشمن به قصد حمله به جایی هجوم می‌آورد نیروهای مدافع در شرایط غافلگیری چاره‌ای ندارند جز اینکه امکانات خود را برای دفاع تجهیز کنند و کاری انجام دهند که دسترسی دشمن به منطقه حیاتی با مشکل مواجه شود. صفارهرندی با بیان اینکه در چنین حالتی برای جلوگیری از هجوم و پیشروی سریع مهاجم از خاکریزهای تاخیری استفاده می‌شود، افزود: این اقدامات برای این است که منطقه اصلی به دست مهاجم نیفتد؛ ما در ماه‌ها و روزهای فتنه سال ۸۸ شاهد نوعی عملیات تاخیری از جانب کسانی که به جریان سلطه جهانی وابستگی داشتند، بودیم. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این عملیات تاخیری آنها به منظور جلوگیری از یک آسیب بزرگ بود که به دامن استکبار بین‌المللی و به ویژه آمریکا در حال سرایت کردن بود. وی با بیان اینکه ما جلوه‌هایی از این اتفاق بزرگ را تحت عنوان بیداری اسلامی شاهد بودیم، یادآور شد: در بیداری اسلامی حیات خلوت سیاسی غرب و پایگاه‌های قابل اطمینان برای جریان استکباری یکی پس از دیگری دستخوش تلاطم شد و هیجانات مردمی آنقدر بالا گرفت که منجر به سقوط برخی از آنها شد. صفارهرندی ادامه داد:‌ امروز وقتی آمریکایی‌ها می‌بیند که حوزه نفوذ پیشین خود را به صورت سریع و شتابان در خاورمیانه از دست می‌دهد، دست به کار می‌شوند چرا که این کابوس در ۴-۵ سال گذشته آنها را آزار می‌داد و امروز یک واقعیت محقق شده است. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بر همین اساس به وابستگان داخلی جریان استکبار اشاره و تصریح کرد: کسانی که با درک این موضوع که آمریکا حوزه نفوذ خود را از دست می‌دهد در تهران و برخی شهرها بلوای خیابانی درست می‌کنند، حواس‌شان هست که چه کاری انجام می‌دهند و از این رو نمی‌توان برچسب خیانت بزرگ را از پیشانی آنها پاک کرد. وی با تاکید بر اینکه این جریان با افراد تحریک شده که در محیط ازدحام حرکتی را انجام دادن فرق می‌کند، خاطرنشان کرد: این موضوع به ویژه بعد از آنکه مقام معظم رهبری موضوع را مشخص کردند و شاخص‌ دادند حائز اهمیت است چرا که ایشان فرمودند کسانی که به دنبال احقاق حق هستند باید از راه قانونی بروند نه مانور خیابانی چرا که این مسیر شرعی و قانونی نیست. وی به تجمع ۲۵ خرداد سال ۸۸ اشاره کرد و یادآور شد: اگر در آن روز ۵۰۰ هزار نفر یا به تعبیر خودشان یک تجمع میلیونی بود اما ما شاهدیم که پس از ۲۵ خرداد دیگر چنین جمعیتی نبود و تحلیل رفتند. صفارهرندی در ادامه تصریح کرد: اینان به خیلی از میتینگ‌های ما برچسب پیک‌نیک می‌زدند. به کوری چشم آنان ۲۲ بهمن ما پیک‌نیک ملت ماست. اما ۹ دی از جنس پیک‌نیک‌های خیابانی ما نبود. وی ادامه داد: ۹ دی یک جمعیت فشرده‌ای بود که مصمم به خیابان‌ها آمد تا داستانی را خاتمه دهد و آن داستان فتنه بود که این کار را هم کرد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: ۹ دی در طول تاریخ پس از انقلاب به لحاظ حجم جمعیت و هدف‌دار بودن جمعیت بی‌بدیل است و تنها قابل تشبیه به عاشورا و تاسوعای سال ۵۷ است. حال آیا این روز ملی نیست؟ صفارهرندی گفت: کسانی که عزاداری‌هایشان در شام غریبان کشته‌شدگان برج‌های دوقلو اتفاق می‌افتد،‌جماعتی که حاضر نبودند پای شهیدان گمنام ما قیافه عزا بگیرند اما در عزای کشته‌شدگان برج‌های دوقلو شمع روشن کردند و لباس مشکی پوشیدند و در خیابان‌های خاص پرسه زدند. ما از آن جماعت انتظار نداریم ۹ دی روز ملی‌شان باشد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: ۹ دی روز ملی مردمی است که وقتی دید به مقدساتش اهانت می‌شود در روز عاشورا کاسه صبرش لبریز شد. وی در پایان گفت: ۹ دی ماندنی است. حال عده‌ای بخواهند یا نخواهند. مصاحبه بکنند و یا نکنند، طعنه بزنند و اظهار کنند که تا کی می‌خواهید این کینه‌ها را ادامه دهید؟ این افراد بدانند ۹ دی در تاریخ ملت ماندگار شد.


*بدون حضور میلیونی مردم نمی‌شد با فتنه ۸۸ مقابله کرد

سیدنظام‌الدین موسوی دبیر کل انجمن روزنامه نگاران مسلمان ، در حاشیه همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» که به مناسبت سالروز حماسه ۹ دی برگزار شد، گفت: ۹ دی از این جهت ماندگار است که با حضور، عنایت، توجه و بصیرت مردم فتنه‌ای که می‌رفت حیثیت نظام را در سطح جهانی دچار مشکل کند، خاموش کرد.

وی ادامه داد: حقیقتا شاید جز با حضور میلیونی مردم نمی‌شد با این فتنه که ماهیت حق و باطل آن در هم آمیخته شده بود مقابله کرد و لذا لازم بود مردم با حضور خود این فتنه را از بین ببرند.

موسوی تصریح کرد: حضور میلیونی مردم در حماسه ۹ دی مانند زمان انقلاب باعث ماندگاری این روز شد.

دبیر کل انجمن روزنامه نگاران مسلمان ادامه داد: یک درس که ما از ماجرای فتنه می‌گیریم این است که باید همیشه متوجه باشیم که در اوج پیروزی، دشمن به فکر ضربه زدن به ما است. مانند ماجرای انتخابات که ۸۵ درصد شرکت کردند و دشمن به ما پاتک زد.

موسوی در خاتمه گفت: خواص هم باید از این ماجراها عبرت بگیرند، خواصی که در جریان فتنه ۸۸ از مردم عقب‌تر حرکت کردند باید بدانند که مردم از انقلاب دست برنمی‌دارند.


*خیانت فتنه اگر رسوا نشود ممکن است از هر کس دیگری سربزند

محمد حسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در حاشیه همایش «پتک جمهوریت بر سر اشرافیت» در جمع خبرنگاران گفت: پرداختن به فتنه از این جهت اهمیت دارد که ما در آن روزها مجاورت جریان درون و بیرون انقلاب، همسویی بعضی عناصر غافل داخلی با جریان بیرونی، مداخله جریان اجنبی در مقدرات داخلی کشور و همپیمانی بخشی از دوستان سابق انقلاب را با دشمن را دیدیم.

وی افزود: این اتفاق در آینده هم متصور است. این خیانت تا رسوا نشود و تا زمانی که قبح این کار در منظر مردم برملا نباشد ممکن از هر کس دیگری این عمل خائنانه سر بزندو بخواهد آن را توجیه کند.

صفار هرندی در پایان تاکید کرد: فتنه را از این حیث باید خط قرمز دانست که دیگر در آینده تاریخ کشور کسی به خودش اجازه ندهد با زور اجنبی به رقابت داخلی بیاید.


منبع: فارس نیوز 
 

  ستون «جهت اطلاع» منعکس کننده‌ی نظرات و مطالب تحلیلی مغایر با اهداف جنبش سبز است و صرفا جهت اطلاع همراهان جنبش سبز و خوانندگان جرس منتشر می گردد. 


تلاش اقتدارگران برای زنده نگه داشتن “۹ دی”

Posted: 30 Dec 2014 04:48 AM PST

جرس: همزمان با پنجمین سالگرد راهپیمایی نهم دی که حکومت تلاش کرد آن را نقطه پایانی بر اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ معرفی کند، افراد وابسته به حاکمیت اظهار نظرهایی را در این باره مطرح کرده‌اند. برای اقتدارگرایان، نهم دی یک مناسبت تبلیغاتی برای اعلام پایان ناآرامی‌های پس از انتخابات است.

 


لاریجانی: پاسداشت ۹دی درس آموزی از آن برای پایداری نظام است

 

علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس در نطق پیش از دستور روز ۹ دی را "یوم‌الله" خواند و گفت: رهبری فرمودند راهپیمایی ۹ دی تجلی قدرت خدا و ماندگار در تاریخ انقلاب است و به حق این گونه بوده است.

 

 

وی افزود: بعد از توطئه‌های مختلف خارجی و داخلی در اراده ملت تجلی یافت و در قیام ۹ دی فتنه سال ۸۸ خاتمه پیدا کرد.

 

 

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: در طول تاریخ انقلاب، حرکت انقلابی ملت ایران همیشه سرنوشت‌ساز بوده است، این حرکت جوشان ملت بود که انقلاب اسلامی را به وجود آورد و با پیوستن ملت بزرگ ایران در جنگ بود که سرنوشت جنگ عوض شد، این قیام ملت بود که در ۲۳ تیر قائله ۱۸ تیر را ختم کرد و این بار قیام هنرمندانه ملت ایران در ۹ دی، طراحی دشمن را نقش بر آب نمود.

 

 

رئیس قوه مقننه ادامه داد: قیام ۹ دی درس‌های گرانقدر برای امروز و آینده ایران دربر دارد، رهبری معظم در تحلیل فتنه ۸۸ می‌فرمایند دشمنان ما تصور می‌کردند که با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام کلید زده خواهد شد. آنها خیال می‌کردند امام که رفت به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، بعد مراسم تشییع جنازه امام، آن احساسات مردم و حرکت عظیم مردمی در حمایت از کار عظیمی که خبرنگان کردند، آنها را مایوس کرد؛ یک برنامه‌ریزی ۱۰ ساله کردند. این تحلیل من است و قرائن آن را برای ما اثبات می‌کنند زیرا ۱۰ سال بعد امیدوار بودند نتیجه بدهد.

 

 

لاریجانی ادعا کرد: سال ۷۸ آن حوادث پیش آمد، آن کسانی که این حوادث را خنثی کردند، مردم بودند، روز ۲۳ تیر ماه ۷۸ مردم به خیابان‌ها آمده و توطئه دشمن را که سال‌ها برایش برنامه‌ریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند، آن روز گذشت؛ موج دوم باز یک برنامه ۱۰ ساله بود. در سال ۸۸ به نظرشان فرصتی به دست می‌آمد که به خواب و خیال خودشان، زمینه را آماده کرده و مردم هم مطالباتی داشتند. مردمی که وابسته به نظام هستند اما فکر می‌کردند که می توانند از این مطالبات مردمی استفاده کنند.

 

ذوالنور: جریان فتنه هنوز هم در قالب ادبیاتی خاص در کشور ادامه دارد

 

جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران گفت: جریان فتنه هنوز هم در کشور وجود دارد و با ادبیاتی خاص و طرح مسائلی مبنی بر رفع حصر از سران فتنه خود را نشان می دهد.

 

به گزارش مهر، در مراسمی که برای "بزرگداشت سالروز ۹ دی" برگزار شده بود، ذوالنور گفت: از ابتدای انقلاب برخی جریانات خاص که با امام(ره)، انقلاب و جنگ زاویه داشتند در پی تضعیف امام(ره) و انقلاب بودند و از مسیر خود بازنگشتند.

 

وی ادعا کرد: در این میان ولایت در طول این سی سال همواره مظلوم بوده اما به دلیلی پایگاه مردمی همچنان مورد وثوق و علاقمندی مردم است و ریشه در میان مردم و اعماق جان آنها دارد.

 

جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: کسانی که ادعای مردمسالاری، جهوریت نظام، اتکاء به آراء ملت، آزادی بیان و قانون دارند قصد داشتند با تغییر قانون اساسی آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان پادشاه معرفی کنند و در آن هنگام هیچ صحبتی از میزان رأی ملت است و مردمسالاری در میان نبود.

 

ذوالنور مدعی شد: در مقطعی که اصطلاح طلبان به حکومت رسیدند از انجام هیچ جنایت هیتلری دریغ نکردند، چنانکه زمانی که کاندیدای ایشان در حوزه انتخابیه خلخال رد صلاحیت شد، طرفداران وی پیک نیک منفجر کردند و در خانه اعضای ناظرین مجلس خبرگان بمپ‌های دست ساز انداختند و این خانه‌ها و همچنین مدرسه علمیه این شهر توسط این افراد به آتش کشیده شد.

 

وی افزود: اینها همگی جنایت‌های هیتلری بود که اصطلاح طلبان مرتکب تک تک آنها شده اند و در دور دوم پیروزی آنها نیز با راه اندازی کارناوالهای شادی مدرسه‌های علمیه را به آتش می کشیدند.

 

 

همزمان برخی رسانه‌های داخلی از برگزاری تجمعاتی حکومتی برای "بزرگداشت" نهم دی خبر داده‌اند.

 

حمایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از پیام اخیر میرحسین و بیانیه خانواده کروبی

Posted: 30 Dec 2014 03:41 AM PST

مسئولان نظام به خواسته‌های دلسوزان کشور پاسخ دهند، نه افراطیون خشونت‌طلب
جرس: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه ای از پیام اخیر میرحسین موسوی و بیانیه خانواده کروبی حمایت کرد و با تاکید بر پایان حصر غیرقانونی، نامشروع و مغایر با مصالح ملی، تصریح کرد: عدم تصمیم به پایان دادن حبس و حصر و یا برگزاری محاکمه قانونی و علنی آقایان موسوی و کروبی برپایه اصل ١۶٨ قانون اساسی بیش از آن که موجب بلاتکلیفی محصورین باشد حاکی از بلاتکلیفی و ناتوانی در حل نهایی و مدبرانه بحرانی است که بیش از پنج سال پیش بی‌کفایتی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها برکشور تحمیل کرد و مردم باید همچنان هزینه‌ آن را بپردازند.

 

این حزب اصلاح طلب از مسئولان نظام خواست با درک صحیح از شرایط خطیر کنونی و مطالبات اجتماعی، راه را بر بحران‌آفرینی‌های کاذب افراطیون خشونت طلب که نتیجه‌ای جز تشدید شکاف‌ها و بحران‌ها و دورتر شدن هرچه بیشتر جامعه از نظام ندارد، ببندند و با اتخاذ مواضع صریح و شفاف به خواسته دلسوزان و علاقه مندان کشور پاسخ مثبت دهند.

 

متن کامل این بیانیه به نقل از سایت امروز به شرح زیر است :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران

جریان افراطی حاکم بلافاصله پس از پایان ماه صفر، با تبلیغات دستوری، هماهنگ و سراسری و استفاده از همه ظرفیت‌های رسانه‌ای رسمی و غیر رسمی به استقبال نهم دیماه رفته است. حجم سنگین و شگفت‌انگیز تبلیغات امسال به این مناسبت، که با تحریف‌ها و اتهام‌ها و تاریخ‌سازی‌های مزورانه‌ای به مراتب گسترده‌تر از سال‌های پیش همراه است، به روشنی حاکی از آن است که افراطیون حاکم پس از گذشت بیش از پنج سال و تغییر شرایط داخلی و خارجی کشور هنوز نتوانسته‌اند خود را از کابوس اعتراضات مسالمت آمیز میلیونی مردم به نتایج انتخابات مهندسی شده سال ۸۸ برهانند. در حالی که شخصیت‌های دلسوز دین و ملت اعم از مراجع و عالمان دینی، چهره‌های محبوب مردمی و اکثر احزاب و جریان های سیاسی اصلاح طلب و اصول‌گرایان معتدل، با توجه به شرایط تحول‌یافته داخلی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و نیز شرایط حساس منطقه‌ای و بین المللی و مهم‌تر از همه مذاکرات سرنوشت ساز هسته‌ای بر ضرورت وحدت و همبستگی ملی و رفع سریع شکاف‌های تنش آلود سیاسی داخلی تأکید می‌ورزند، جریان افراطی برخوردار از امکانات امنیتی و نظامی و قضایی همچنان پرطنین‌تر از گذشته بر طبل خشونت و ستیز و تفرقه می‌کوبد. برای فهم انگیزه این همه اصرار بر پراکندن تخم کینه و اختلاف و خشونت کافی است به اصلی‌ترین محورهایی که فعالیت افراطیون حول آن سامان یافته است توجه کنیم: مخالفت شدید و غیر مشروط با مذاکرات هسته‌ای و تلاش آشکار برای به شکست کشاندن مذاکرات،‌ مخالفت غیر مشروط با دولت روحانی و تلاش همه جانبه برای به شکست کشاندن اقدامات دولت در کاهش مشکلات داخلی که نشانه‌های بارز آن را در انبوه سؤال‌های راهیافتگان افراطی مجلس از وزیران، عدم رأی اعتماد به وزیران پیشنهادی رئیس جمهور، تبلیغات سازمانیافته صدا و سیما علیه دولت، فضاسازی‌ها و شایعه پراکنی‌ها و امواج تبلیغاتی منفی مستمر رسانه‌های وابسته به نهادهای امنیتی نظامی علیه دولت و بالاخره عناد و لجاجت آشکار در برابر مطالبات قانونی و مشروع که در توقیف روزنامه‌ها و دستگیری نویسندگان و هنرمندان و ممانعت از نمایش فیلم‌های سینمایی و استمرار احکام سنگین علیه فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و … قابل مشاهده است، مهم‌ترین محورهای فعالیت افراطیون دلواپس طی دوسال اخیر را تشکیل می‌دهد. در این روزها نیز چنان که گذشت با موج تبلیغاتی سراسری تصنعی علیه جنبش اعتراضی سال ۸۸ و رهبران محبوب آن آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی مواجه هستیم. مرور و تأملی کوتاه بر این مجموعه بیش از هر چیز حاکی از این حقیقت است که جریان افراطی ماجراجوی داخلی حیات خود را در ادامه وتعمیق بحران می‌بیند و استقرار فضای آرام، عقلانی و معتدل را برای خود سم قاتل می‌داند. حل بحران هسته‌ای موجب قطع درآمدهای رانتی میلیاردی می‌شود که به بهانه دور زدن تحریم‌ها طی دهه گذشته به جیب این جریان و همپیمانان و حامیانش در عرصه قدرت رسمی و غیر رسمی رفته است. حل و یا کاهش بحران اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم، ناکارآمدی و بی‌کفایتی این جریان و دولت‌های نهم و دهم تحت حمایت آن را برای افکار عمومی و حتی اقشار ناآگاه‌ جامعه بیش از پیش آشکار ساخته به حیات سیاسی این جریان برای همیشه خاتمه می‌دهد. حل بحران‌های اجتماعی فرهنگی و سیاسی داخلی و بازگشت آرامش و عقلانیت به جامعه و حاکم شدن شفافیت و جریان اطلاعات آزاد، حریم امن پستوهای تاریک و زاویه‌های پنهان توطئه و تخریب افراطیون قدرت‌پرست را روشن و حجم عظیم قانون‌شکنی‌ها، مظالم و سوء استفاده‌های آنان از قدرت طی سالیان گذشته را برملا خواهد کرد. مجموعه این دلایل و واقعیات کافی است تا افراطیون دلواپس را قانع کند که جز در بحران و تشدید آن امکان ادامه حیات ندارند. هجوم تبلیغاتی سازمانیافته و هماهنگ بی‌سابقه علیه اعتراضات به حق مردم در انتخابات سال ۸۸ و رهبران آن که این روزها شاهد آن هستیم، در همین چارچوب قابل تحلیل است. طراحان و گردانندگان این برنامه تبلیغاتی که به رغم ظاهر تهاجمی از دلهره و دلواپسی آن‌ها حکایت دارد، به دلسوزان و علاقمندان به ملک و ملت این پیام را می‌دهند که بیهوده برای حل و رفع عوامل تنش‌زا و بحران آفرین گذشته تلاش نکنند و به پایان حصر و آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت آرامش و امید به جامعه دل نبندند. همچنین به آقای روحانی اعلام می‌کنند شرط بقای او و دولتش دست شستن از تعهدات و وعده‌های انتخاباتی و حرکت درچارچوبی است که بیش از هرچیز تضمین کننده منافع و قدرت افراطیون است.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران دلسوزانه و مشفقانه از مسؤلان عالی نظام می‌خواهد بادرک صحیح از شرایط خطیر کنونی و مطالبات اجتماعی، راه را بر بحران‌آفرینی‌های کاذب افراطیون خشونت طلب که نتیجه‌ای جز تشدید شکاف‌ها و بحران‌ها و دورتر شدن هرچه بیشتر جامعه از نظام ندارد، ببندند و با اتخاذ مواضع صریح و شفاف به خواسته دلسوزان و علاقمندان کشور پاسخ مثبت دهند.

سازمان ضمن حمایت از پیام اخیر آقای میرحسین موسوی و بیانیه بیت شریف کروبی، خواهان پایان یافتن حبس خانگی و حصر غیرقانونی، نامشروع و مغایر با مصالح ملی رهبران جنبش سبز است. به گمان ما عدم تصمیم به پایان دادن حبس و حصر و یا برگزاری محاکمه قانونی و علنی آقایان موسوی و کروبی برپایه اصل ١۶٨ قانون اساسی بیش از آن که موجب بلاتکلیفی محصورین باشد حاکی از بلاتکلیفی و ناتوانی در حل نهایی و مدبرانه بحرانی است که بیش از پنج سال پیش بی‌کفایتی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها برکشور تحمیل کرد و مردم باید همچنان هزینه‌ آن را بپردازند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران( شاخه خارج کشور)
۱۳۹۳/۹/۱۰

چهار سال زندان و شلاق برای آرش هنرورشجاعی

Posted: 30 Dec 2014 02:41 AM PST

جرس: «آرش هنرورشجاعی» روحانی وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام وتوهین به رهبری، به ۴ سال حبس تعزیری، ۸۰۰ هزارتومان جریمه نقدی، ۵۰ ضربه شلاق و خلع لباس از روحانیت به صورت مادام‌العمر محکوم شد.

 

به گزارش سحام، هنرور شجاعی درحوزه علیه قم بازداشت و در دادگاه ویژه روحانیت مورد محاکمه قرار گرفته است.

 

وی در تیرماه ۱۳۹۱ به دلیل انتشار نامه سرگشاده درمورد دادگاه ویژه روحانیت، انتشار نامه این دادگاه به پزشکی قانونی و مصاحبه اش با سایت کلمه تفهیم اتهام شده است.

 

شجاعی به دلیل ابتلا به بیماری صرع و بیماری قلبی چندین مرتبه در زندان دچار صرع شده و به بهداری زندان انتقال پیدا کرده است.

 

این روحانی منتقد حکومت ایران، پس از زندان به بیماری صرع و مشکلات قلبی مبتلا شده است و چندین بار ازطرف زندان اوین در بیمارستان‌های مختلف بستری و ازطرف پزشکی قانونی برای وی نامه عدم تحمل کیفر نیز صادر شده است.

وکیل امیر حکمتی: پیشنهاد مبادله حکمتی با یک زندانی از طرف آمریکا

Posted: 30 Dec 2014 01:25 AM PST

جرس: وکیل امير حکمتی روز سه‌شنبه، ۹ دی، مدعی شد که دولت آمریکا از طریق دفتر حافظ منافع خود در ایران خواستار «مبادله» این شهروند ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران با یک زندانی شده است.

 

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل امیر حکمتی، در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم گفت: «هنوز پاسخی درخصوص این پیشنهاد به دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران ارائه نشده است.»

 

به گفته آقای علیزاده طباطبایی، این درخواست به قوه قضائیه ایران ارائه شده است.

 

وی در پاسخ به این سوال که پیشنهاد آمریکا مبادله آقای حکمتی با چه فرد یا افرادی است گفت: «فعلاً مصلحت نیست نامی از طرف مقابل اعلام شود و اگر قوه قضاییه صلاح بداند، این موضوع را اعلام می‌کند.»

 

امير حکمتی در مرداد ۱۳۹۰ در حالی که، به گفته خود، برای ديدار با مادربزرگش به ايران سفر کرده بود به اتهام جاسوسی برای آمريکا بازداشت و به اعدام محکوم شد.

 

آمريکا اتهام جاسوس بودن او را تکذيب کرده است.

 

وی پس از محکوميت به اعدام در نهایت در دادگاه تجدید نظر به اتهام همکاری با دولت‌های متخاصم به ده سال زندان محکوم شد.

 

به گفته خانواده آقای حکمتی، وی از روز ۲۵ آذر سال جاری دست به اعتصاب غذا زده بود و روز سه‌شنبه، دوم دی، پس از وعده مقام‌های زندان اوين برای بررسی مجدد پرونده‌اش،‌ دست از اعتصاب غذا برداشت.

 

امیرحکمتی همزمان با اعتصاب غذای خود در نامه‌ای از باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، خواست که همزمان با پیشرفت در مذاکرات اتمی با ایران او را نیز فراموش نکنند.

 

قبلًا خانواده امیر حکمتی به همراه دیگر مقامات بلندپایه، از جمله چند نماینده مجلس قانونگذاری، رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا اظهار کرده‌اند که وی بی‌گناه بوده و خواستار آزادی این جوان ۳۱ ساله شده‌اند.

 

درحال حاضر سه شهروند شهروند ایرانی-آمریکایی در ایران زندانی هستند.

 

به گزارش رادیوفردا، جان کری، وزير امور خارجه آمريکا، روز جمعه، هفتم شهريورماه، خواستار آزادی امير حکمتی، سعيد عابدينی و جيسون رضائيان شده بود.

 

سعيد عابدينی، کشيش تبشيری ۳۴ ساله، شهروند آمريکا و از تبار ايرانی ا‌ست؛ او در سفری به ايران به خاطر «راه‌اندازی کليساهای خانگی» و به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی» به هشت سال زندان محکوم شد.

 

جيسون رضاييان، خبرنگار روزنامه واشینگتن پست در ايران، نیز از ۳۱ تيرماه هم‌چنان در بازداشت به سر می‌برد.
 

استمداد ۴۵ زندانی امنیتی سیاسی منتقل شده از بند ۳۵۰ از دبیرکل سازمان ملل

Posted: 29 Dec 2014 11:34 PM PST

جرس: دهها تن از زندانیان سیاسی - امنیتی بند ۳۵۰ زندان اوین که تابستان گذشته به به زیر زمین قرنطینه بند ۷ زندان اوین منتقل شده و در شرایط سخت و غیر انسانی نگهداری می شوند ، در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل ، شورای حقوق بشر این سازمان و چند نهاد حقوق بشری ، خواستار کمک به بهبود شرایط خود شدند.

 


به گزارش جرس، در این نامه که توسط ۴۵ زندانی سیاسی و امنیتی، از جمله امید کوکبی و مهدی ساجدی فر از نخبگان علمی کشور، حمیدرضا درخشنده، امیر میرزا حکمتی امریکایی ایرانی تبار، سالار ستوده از دراویش گنابادی ، دکتر اسدالله اسدی ، اسماعیل برزگری و رسول حیدرزاده از فعالان قومی آذربایجان ، یعقوب ملکی ، بهزاد عباسی و امیر درستی از خلبانان نیروی هوایی ارتش و مجید محمدی معین روزنامه نگار، امضا شده ، نسبت به شرایط غیر انسانی خود در زندان اعتراض شده است.


این عده که شامل متخصصان رشته های مختلف ، کارکنان ارشد نهادهای امنیتی و سیاسی ، فعالان قومی و اتباع خارجی هستند ، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به اتهام ارتباط با دولتهای خارجی و نهادهای علمی و تخصصی ، متهم و در دادگاه انقلاب و بدون طی مراحل دادرسی عادلانه به حبس های از ۵ تا ۲۰ سال محکوم شدند.


این زندانیان در نامه خود ،نگهداری در محیط نمور و مرطوب، بدون نور ، نبود هواخوری ، تغذیه نامناسب و عدم اجازه برای تغذیه تکمیلی ، نبود بهداشت و فشارهای روانی را به مثابه شکنجه ای افزون بر حکم محکومیت ناعادلانه خود خوانده و خواستار توجه نهادهای حقوق بشری به این موضوع شده اند.


این زندانیان گفته اند ، در سالهای گذشته تحت عنوان فعالیت سیاسی و مدنی ، با توجیه جلوگیری از فرار مغزها ، به بهانه ورود به حوزه اقتصادی مشترک بانهادهای نظامی و شکستن انحصار توسعه نهادهای درگسترش مناسبات مدنی و همچنین مقابله با گرایش های قومی و فرهنگی گرفتار پرونده سازی و محکومیت ها ناعادلانه شده اند و اکنون مجبورند ، سالها را در شرایط غیر انسانی در زندان سپری کنند.

پس از حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین و همراهی این زندانیان با زندانیان سیاسی ، مسولان زندان دست به انتقام جویی زده و علاوه بر محدود کردن امکانات و حقوق این زندانیان ، استفاده از امتیازات و حقوق زندانیان عادی را نیز از انان دریغ کرده اند.

این زندانیان، از دبیرکل سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری خواسته اند تا جمهوری اسلامی را به رعایت حقوق انسانی انها و عمل برابر قواعد و پروتکل های حقوق بشری ، ترغیب کنند.

 

اسامی زندانیان معترض به نقض حقوق انسانی در زندان اوین

 

۱_ سالار ستوده از دراویش گنابادی و کارشناس انرژی اتمی
۲_ چاری محمد مرادف ، تبعه ترکمنستان دانشجوی دانشگاه تهران
۳- محمد شیرزاده، تبعه قزاقستان مدیر شرکت اکتشاف و استخراج طلا
۴- عبدالستار شیخ ،ذتبعه پاکستان و دانشجوی دکترای هنر
۵- حمید بابایی، دانشجوی کارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه بروکسل
۶- امیر ساسانی ، کارشناس ارشد لیزر از اکراین
۷- بهنام معنوی ، معاون مدیرکل شورای عالی امنیت ملی
۸ - شاهین دزفولی ، کارشناس اسبق معاونت اطلاعات، وزارت اطلاعات
۹ - احمد قره چه ، معاون دادستان شیراز و از اعضای ارشد سپاه
۱۰ - علی عسگری ، کارشناس ارشد ادبیات روسی و مترجم وزارت دفاع
۱۱- رضا سمیعی منفرد ، بازرس ارشد بانک مرکزی و افشا کننده فساد ۳ هزار میلیاردی
۱۲- محمدرضا یزدانپرست ، معاون اسبق مدیر کل حراست خبرگزاری ایرنا
۱۳- جعفر شاکری ، مدیر شرکت واردات الکترونیکی و همکار سازمان انرژی اتمی
۱۴_ علی اعلایی ، مهندس ساختمان و پیمانکار دهکده المپیک قطر
۱۵- کمال فروغی
۱۶_ حمید زندی فر ، معاون مدیر کل اکتشافات وزارت نفت
۱۷- امید کوکبی ، نخبه علمی از دانشگاه تگزاس امریکا ، متخصص لیزر و برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف
۱۸_ مهرداد سرجویی ، مسول سایت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت
۱۹_ مرتضی خزانه داری ، مهندس الکترونیک و مدیر ارشد بورس ایران
۲۰ - بهزاد عباسی خلبان برجسته نیروی هوایی ارتش
۲۱ - یعقوب ملکی خلبان برجسته نیروی هوایی و فرمانده پایگاه هوایی شمال غرب
۲۲_ امیر درستی خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی
۲۳ - عباس اوغر ، جراح و دندانپزشک و از معاودین عراقی
۲۴- مرتض رحیم طایفه ، سرهنگ ارتش
۲۵ - کامیار ثابتی صنعت ، متخصص شبکه های کامپیوتری و مشاور سازمان هوا فضا
۲۶ - کیاوش صبوری ، جراح و متخصص اطفال ، استاد دانشگاه باکو
۲۷ - اسماعیل برزگری ، دندانساز و موسیقی دان و فعال قومی آذربایجان
۲۸_ رسول حیدرزاده موسیقی دان و فعال قومی اذری ، خواننده مطرح اذربایجان
۲۹ - حمید رضا مهاجرانی ، دکترای ادبیات عرب ، کارمند ارشد رایزنی فرهنگی ایران در قطر
۳۰ - ایمان صیرفی ، هکر و متخصص سایبری
۳۱ - مهرداد پناهی دکترای فیزیک و کارمند سازمان انرژی اتمی
۳۲- علی امینی ، دیپلمات و رایزن اقتصادی ایران در لندن
۳۳_ علیرضا علیخانی معاون مدیر کل شرکت زیرساخت مخابرات ایران
۳۴- محمد مهدی ساجدی فر ، دانشجوی دکترای ژنتیک و نخبه علمی
۳۵- احسان امیری ، دکترای فیزیک با تخصص لیزر
۳۶- مجید محمدی معین ، روزنامه نگار و مدیر تنها شرکت ایرانی جذب حامیان مالی و معنوی از فعالان ستادی انتخابات ۸۸
۳۷- همایون روستایی ، کاردار ایران در روسیه ، المان ، تایلند و فنلاند و کارشناس ارشد میز اروپا در وزارت خارجه
۳۸ - اسد الله اسدی ، پزشک و از فعال قومی اذربایجان
۳۹ - حمید رضا درخشنده ، کارشناس مخابرات و تکنیسین ممتاز مهندسی مخابرات
۴۰- داوود اسدی ، معاون حفاظت فرودگاه مهرآباد
۴۱- امیر میرزاحکمتی ، درجه دار نیروی دریایی ایالات متحده امریکا
۴۲- غلامرضا حسینی ، کارشناس ارشد کامپیوتر و مدیر شرکت مشاور ای تی
۴۳- فرهاد اطلسی، کارشناس ارشد علوم سیاسی ، کارمند اسبق نخست وزیری و کارشناس وزارت خارجه
۴۴- محمد سرابی ، کارمند معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات ، افشاگر فساد مالی مدیران در مورد بازاریابی شبکه ای
۴۵- شاهین دادخواه ، عضو اسبق هیات مذاکره کننده هسته ای و مشاور حسین موسویان
 

پاسخ تاجزاده به روزنامه رسالت: تفسیر استبدادی از اسلام، بهترین خدمت به آمریکا و اسرائیل است

Posted: 29 Dec 2014 11:13 PM PST

جرس: سید مصطفی تاجزاده در پاسخ به سرمقاله ای که یک ماه قبل روزنامه رسالت علیه وی منتشر کرد، جوابیه ای را برای این روزنامه ارسال کرد که این روزنامه ی مدعی اصولگرایی برخلاف قانون از انتشار آن خودداری کرد.

 

به گزارش کلمه، تاجزاده در پاسخ خود تصریح می کند که به اسلام و نظام باور دارد اما با قرائتی غیر از تفسیر استبدادی جناح حاکم. او در متنی که در پاسخ به رسالت نوشته، تصریح می کند که به چگونه نظامی باور دارد، و نشان می دهد که چگونه تئوریسین های استبداد دینی در عمل به دشمنان جمهوری اسلامی خدمت می کنند.

 

متن کامل این پاسخ که روزنامه رسالت از انتشار آن خودداری کرده، در ادامه می آید:

به نام خدا

مدیر مسئول محترم روزنامه رسالت

با سلام

در سرمقاله ۱۲ آذرماه آن روزنامه محترم این جانب را «منحرف سیاسی» خوانده و متهم کرده اید که از «اسلام و نظام و امام» فاصله گرفته ام و به همان میزان به «انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی» نزدیک شده ام. خواهشمند است براساس قانون مطبوعات پاسخ زیر را به اتهامات فوق منتشر فرمایید:

الف) من به اسلام رحمانی ایمان دارم که برای همه انسان ها صرف نظر از عقیده، نژاد، جنسیت و طبقه، کرامت ذاتی و در نتیجه حقوق سلب ناشدنی قائل است و حکومت کردن براساس ترس را نه حکم شارع که شیوه ستمگران می داند. اسلام ناب محمدی که به باور من همان قرائت علوی است، توجیه گر استفاده از استانداردهای دوگانه به ویژه در عصر ارتباطات و جهانی شدن نیست و به پیروانش اجازه نمی دهد محدودیت هایی را که علیه خود برنمی تابند بر دیگران تحمیل کنند و حقوقی را که برای خود مسلم می شمارند از سایرین دریغ دارند. من به اسلام عادلانه و اخلاقی معتقدم که دروغ گفتن را برای شکست دشمن و کسب قدرت جایز نمی داند و ایراد تهمت و افترا را به مخالفان خود به بهانه بدعت گذاری مجاز نمی داند. امر به معروف و نهی از منکر را ضامن آزادی های مدنی و سیاسی در نقد جامعه و حکومت می بیند و آن را هرگز به پوشش جوانان به خصوص دختران تقلیل نمی دهد و مسئولیت اجرایش را به نظامیان وانمی گذارد. به این ترتیب من با اسلام مخالف حقوق بشر و حقوق شهروندی میانه ای ندارم و اسلام منهای حقوق به اضافه دروغ مصباحی را دینی نمی دانم که بزرگان ما پیش از پیروزی انقلاب آن را معرفی و تبلیغ می کردند.

ب) من به نظامی که آیة الله خمینی در نوفل لوشاتو به ایرانیان وعده داد هم چنان معتقدم و مهم ترین انتقادم به جناح حاکم آن است که چرا با ارائه تفسیری استبدادی از اسلام، نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه فرسنگ ها از آن مواعید فاصله گرفته است. به نظر من به همین دلیل است که اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی مطالبه اکثریت قاطع ملت، شامل اصلاح طلبان می باشد. به هر رو در نظام مورد قبول من:

۱- ولایت فقیه مانع استقرار دیکتاتوری می شود نه این تنگ نظرترین و افراطی ترین افراد و گروه ها اجازه یابند به نام منویات رهبری محدودیت های غیرقانونی رو به تزاید عمدتا خودسرانه ای را به مردم تحمیل کنند.

۲- دستگاه های منصوب رهبری حافظ حقوق ملتند نه این که شورای نگهبان، قوه قضائیه، سپاه و صدا و سیما هم چون یک حزب تمام عیار عمل کنند.

۳- مبارزه با فساد در همه ادوار لازم است نه این که در یک دولت از دادگاهی سریال تلویزیونی ساخته به طور منظم پخش کنند و در دولت دیگر کش دادن رسیدگی به فساد را مضر بدانند و محکوم کنند.

۴- مدیریت توأم با ریخت و پاش همواره نادرست محسوب می شود نه این که در یک مقطع ثروت بادآورده خوانده شده با شدیدترین روش با آن برخورد شود و در مقطعی دیگر آن را مدیریت جهادی خوانده به مجریانش پاداش دهند.

۵- رقابت سیاسی آزاد به رسمیت شناخته می شود نه این که یک جناح خودی خوانده شده از انواع رانت ها و نیز مصونیت مطلق قضائی بهره مند شود و در مقابل منتقدان قانون گرا از بدیهی ترین حقوق خویش محروم گردند.

۶- برپایی انتخابات آزاد و سالم را حق همه ملت هاست و مطالبه آن در ایران خواست دشمن خوانده نمی شود.

۷- حق وتو در همه جا ناعادلانه تلقی می شود نه آن که در شورای امنیت سازمان ملل آن را محکوم کرده و در شورای نگهبان مورد تمجید قرار دهد.

۸- ایجاد سیستم تک صدایی و فضای امنیتی در همه جا غیرقابل قبول است نه آن که تحمیل آن به هم وطنان را لازم بداند.

۹- تحمیل یک سبک زندگی خاص برای همه شهروندان دنیا مذموم است نه این که در فرانسه و ترکیه محکوم و در ایران مجاز و ضروری باشد.

۱۰- راهبرد «برد برد» کم هزینه ترین و مسالمت آمیزترین روش برای دست یابی به اهداف ارزیابی می شود نه این که دنبال نرمش قهرمانانه در خارج و مشت و مال جانانه در داخل باشد.

۱۱- حمله به دانشجویان مطلقا زشت و مذموم است نه این که در همه جای دنیا جز ایران از آن به بدی یاد شود و در ایران هر چند سال یک بار بدان اقدام شده ضرورت آن به انحاء مختلف توجیه شود.

۱۲- سخن گفتن با احترام و تکریم همیشه پسندیده است نه آن که برای جهانیان توصیه شود و از شهروندان خود دریغ داشته شود.

۱۳- ایفای نقش دادستان، هیأت منصفه، قاضی و مجری قانون توسط یک فرد یا نهاد در همه جا خطرناک تلقی می شود نه آن که در کشور خود عین عقلانیت و عدالت اعتبار شود.

۱۴- تجمع قدرت و ثروت و رسانه همواره مخاطره آمیز است نه این که در دنیا غلط و فسادانگیز پنداشته شود و در ایران لازم.

عملکرد طالبان، داعش و بوکوحرام و … روشن کرده است که تکفیری ها اعم از شیعه و سنی به رغم شعارهای پرطمطراق و ضد غربی خود بیشترین تقارب فکری را با جناح جنگ طلب در غرب و نیز با جنگ سالاران اسرائیلی دارند. در حقیقت اتهامات توسعه طلبان خارجی علیه اسلام، همان ادعاهای خوارج مسلکان مدعی است. افزون برآن همین جریان جاهل و تنگ نظر با ترسیم چهره ای قرون وسطایی از دین مبین و نیز از مسلمانان، بهترین بهانه و فرصت را برای انجام شریرترین اقدامات به بنیادگرایان غربی و اسرائیلی – دین مدار یا سکولار – فراهم آورده است. در ایران نیز کسانی که استبداد دینی را تئوریزه می کنند، ملت را نالایق می خوانند و مدعی هستند لیاقت رهبر را ندارند، دموکراسی را غذایی مسموم معرفی می کنند و کشتار سه هزار دانشجو در میدان تیان آن من را مرهم شفابخش دردهای چین می نامند، به نام مقابله با اسلام هراسی، آزادی هراسی پیشه کرده اند و اکنون نیز هم سو با جنگ افروزان عالم در تلاشند که مذاکرات ایران با ۵+۱ به شکست بینجامد تا تداوم اختناق و کاسبی تحریم ممکن شود، در عمل و نظر بیشترین نزدیکی را با «انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی» دارند و بیشترین خدمت را به آنان می کنند.

با تشکر
سید مصطفی تاجزاده
۲۰/۹/۹۳

سازمان بازرسی برداشت از صندوق توسعه را رد کرد

Posted: 29 Dec 2014 11:13 PM PST

اختلاف نظرها درباره گزارش دیوان محاسبات بالا گرفت
جرس: رییس هیات نظارت بر نحوه برداشت از صندوق توسعه ملی کشور، ادعاهای انتشار یافته مبنی بر برداشت از این صندوق توسط دولت را بی اساس خواند.




به گزارش فرارو، «ناصر سراج» رییس سازمان بازرسی کل کشور عصر دوشنبه در جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی با اشاره به اتهام مطرح شده علیه دولت مبنی بر برداشت 4.1 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی، گفت: «من به عنوان رییس هیات نظارت بر نحوه برداشت از صندوق توسعه ملی کشور، تاکید می کنم که هیچ برداشتی از صندوق صورت نگرفته و صندوق حتی یک دلار هم کسری ندارد.»

 

از چند روز گذشته ادعاهایی در باره اقدام دولت در برداشت از این صندوق مطرح شده که رسما توسط مقامات و نهادهای مسئول در این زمینه رد شده است.

 

معاون اول رییس جمهوری نیز در این جلسه گفت: «متاسفانه عده ای تلاش می کنند با توسل به مطالب غیر واقع، در رابطه دولت و مجلس تنش ایجاد کنند، اما دولت تدبیر و امید از ابتدا بر این موضوع اصرار داشته که رابطه قوای مجریه و مقننه باید در بهترین سطح قرار داشته باشد.»

 

جهانگیری گفت: «مدعی شده اند دولت 4.1 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برداشت کرده است که کذب است و اشاعه کذب موجب پیگرد قانونی است.»

 

به گفته معاون اول رییس جمهور"در حالی که همه مقامات مسوول به صراحت این برداشت را نفی می کنند و بانک مرکزی که مسوول نگهداری حساب های صندوق توسعه ملی است، اعلام می کند که برداشتی صورت نگرفته و رییس صندوق توسعه ملی نیز اظهار می دارد که برداشتی از حساب های آن صندوق انجام نشده است، اصولا چگونه می توان در عدم برداشت دولت از صندوق توسعه ملی تردید کرد؟"

 

ادعای مربوط به برداشت از صندوق ذخیره ارزی در روزهای اخیر از سوی بعضی نمایندگان مجلس و با استناد به گزارش دیوان محاسبات مطرح شده است.

 

از جمله احمد توکلی، نماینده تهران، دولت را متهم کرده بدون طی شدن روند قانونی از صندوق توسعه ملی - محل ذخیره مازاد درآمدهای نفتی - برداشت کرده است.

 

پس از انتشار گزارش دیوان محاسبات و اظهارات احمد توکلی، محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت این گزارش را رد کرد و گفت که مدعیان باید عذر خواهی کنند.

 

این سخن نوبخت با واکنش انتقادی مجلس روبه رو شد.

 

دولت علاوه بر این که گزارش دیوان محاسبات را در می کند می گوید که مجلس نباید گزارش محرمانه را منتشر می کرد. اما علی لاریجانی رییس مجلس معتقد است که مجلس در این باره کار غیرقانونی انجام نداده است.

 

دو روز پیش نیز علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره برخی اظهار نظرهای اقتصادی هشدار داده بود.

 

ماجرا چیست؟

گزارش دیوان می‌گوید که دولت ابتدا مبلغ ۴.۱ میلیارد دلار را که در ازای فروش میعانات گازی از یک شرکت واسطه فروش طلب داشته، از حساب صندوق توسعه ملی برداشته، اما این طلب بعدا از منابع ارزی بانک مرکزی تسویه شده است.

 

به گفته دیوان محاسبات، معادل ریالی این مبلغ به خزانه رفته و پس از اعمال کسورات قانونی، به ردیف های بودجه اختصاص داده شده است. دیوان محاسبات سه ایراد به این کار دارد. اولا می گوید که برداشت دولت، چه از صندوق توسعه ملی و چه از منابع ارزی بانک مرکزی برای این منظور غیر قانونی بوده است. ثانیا طلب مربوط به فروش میعانات گازی هنوز توسط شرکت واسط به بانک مرکزی بازپرداخت نشده است. ثالثا اگر دولت می خواست از منابع ارزی بانک مرکزی استفاده کند، می بایست ارز را در بازار بفروشد و پس از جمع آوری معادل ریالی آن از بازار، آن را به بودجه اختصاص دهد، اما این کار را نکرده و در نتیجه به تورم دامن زده است.

 

اما دولت می گوید که کارش "برداشت از صندوق توسعه ملی" نبوده است. مقامات دولتی می‌گویند که در شرایط تحریم، امکان انتقال پول فروش نفت و میعانات گازی به راحتی برای آنها امکان‌پذیر نیست و در شرایط اضطراری ناچار به استفاده از منابع داخلی هستند تا بعدا پول حاصل از فروش محصولات نفتی را به داخل منتقل و بدهی‌ها را تسویه کنند.

 

آخرین دفاعیات اکبر امینی در دادگاه انقلاب

Posted: 29 Dec 2014 10:59 PM PST

جرس: آخرین جلسه دادگاه اکبر امینی ارمکی از فعالان جنبش سبز صبح روز دوشنبه در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.

 

به گزارش کلمه، آخرین جلسه محاکمه اکبر امینی ارمکی دوشنبه ۸ دی ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

 

در ان جلسه، وکیل مدافع امینی با تاکید بر لزوم تجمیع پرونده های این زندانی سیاسی و اجتناب از صدور احکام تکراری، به طرح دفاعیات خود پرداخت و آخرین دفاع این زندانی سیاسی سبز نیز اخذ شد.

 

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب وعده داده که ظرف بیست روز آینده رای را صادر کند. اکبر امینی ارمکی از خردادماه ۹۲ در حبس است.

 

نامه‌ ۳۰ هنرمند تئاتر به وزیر ارشاد:وعده‌ی رئیس‌جمهور محقق نشد

Posted: 29 Dec 2014 10:59 PM PST

بحران برنامه و عزل و نصب‌های فراوان در تئاتر
جرس: جمعی از هنرمندان تئاتر در پی‌ آنچه ادامه روند بی‌برنامه و آزمون و خطای حاکم بر جریان هنرهای نمایشی کشور عنوان کردند در نامه‌ای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، روشن شدن وضعیت آشفته حاکم بر این عرصه را خواستار شدند.



به گزارش ایلنا، در متن بیانیه هنرمندان تئاتر خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است:

 

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

جناب آقای دکتر علی جنتی
با سلام

احتراما به استحضار می‌رساند ما دست اندرکاران هنر تئا‌تر از تمام صنوف، پیرو نصب و عزل‌های پی درپی، و مبنی بر آزمون و خطا که طی سالیان سال جز خسران و ویرانی، هدر رفتن سرمایه‌های مادی و معنوی، به انزوا کشاندن هنرمندان، عدم رشد کمی و کیفی تولید تئا‌تر، ایجاد یاس و ناامیدی، و عدم امنیت شغلی حاصل دیگری نداشته، ‌مطالبات جمعی خویش را به شرح ذیل اعلام می‌کنیم:

الف‌ ـ جناب آقای وزیر چرا سرپرست؟ چند ماهی است که درگوشه و کنار، زمزمه‌های عزل و نصب مدیریت مرکز هنرهای نمایشی سر زبان‌ها ست. قطعا این امر، اتفاق غیرمترقبه نبوده که حضرت عالی و دیگر مدیران ارشد در شرایط ویژه قرار گرفته باشید، و اکنون برای جبران مافات سرپرست انتخاب بفرمایید. این حکایت از آن است که در تئا‌تر مقوله به نام مدیریت بحران و برنامه ریزی کلان مفهومی نداشته و زندگی و حرفه هنرمندان این وادی شوخی قلمداد می‌شود.

جناب آقای وزیر لطفا بفرمایید شاخصه‌های شما و معاونت محترم هنری برای انتخاب یک مدیر مطلوب چیست؟ آیا مدیرت مستعفی این ویژگی‌ها را دارا نبوده است آیا ایشان از سختی کار در این شاخه هنری اطلاعی نداشتند؟ آیا سخنان ایشان در باره وضعیت بحرانی مرکز هنرهای نمایشی، دخالت در امور مدیریتی و... صحت دارد؟ چه برنامه‌هایی از طرف ایشان به معاونت هنری و حضرت عالی بر‌ای برون رفت تئا‌تر از این محاق ارائه گردید که در انتخابشان حتی لحظه‌ای تردید نکردید؟ چرا هیچ‌گاه تعاملی صحیح و یک آسیب‌شناسی اصولی و مثمرثمر بین هنرمندان تئا‌تر تهران و غیر تهرانی با مدیران صورت نمی‌گیرد؟

ب ـ جناب آقای وزیر، لطفا بفرمایید در این دو سال برای تحقق وعده‌ای که رئیس جمهور محترم جناب آقای روحانی، مبنی بر سازمانی شدن مرکز هنرهای نمایشی دادند چه اقدامات اصولی صورت گرفته است؟ آیا همین امر، ‌جز دلایل استعفای مدیریت مرکز هنرهای نمایشی نیست که در بندهای ۱، ۲، ۴و ۵ متن استعفانامه خویش به آن اشاره کرده‌اند؟ یعنی: عدم شفافیت بودجه و تخصیص‌های اداره کل هنرهای نمایشی؛ عدم شفافیت مجاری و نحوه هزینه کردن مبالغی که به هنرهای نمایشی تعلق می‌گیرد؛ عدم تخصیص بودجه حمایتی گروههای نمایشی که منجر به تشکیل نشدن شورای حمایت شده؛ و عدم تخصیص بودجه مصوب گروههای نمایشی شهرستان‌ها؟

ج ـ و اضح و مبرهن است که معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می‌بایست مشاور یا مشاورانی داشته باشد. چرا در طول بیست سال گذشته این مشاوران به صورت پنهان عمل کرده و هیچ‌گاه معرفی نمی‌شوند؟ معاونت‌های محترم پیشین‌گاه اعلام می‌کردند که با یک جمع مشاوره می‌کنند که این دروغی بیش نبوده و نیست.

آیا وقت آن نرسیده که دولت تدبیر و امید در جهت شفاف سازی گام‌های موثری بردارد و این نقطه تاریک را از اذهان بی‌اعتماد هنرمندان تئا‌تر پاک کند؟ طرح استقرار گروههای نمایشی در شهرهایی غیر از تهران از کدام مشاوره و کار‌شناسی حساب شده برخاسته، و اکنون در سرنوشت حرفه‌ای هنرمندان غیر تهرانی چه نقشی دارد؟

بنیاد ادبیات نمایشی با صرف بودجه‌های کلان چه را می‌بایست فقط برای یک دوره طراحی و برنامه ریزی شود؟ اردیبهشت تئا‌تر کجاست؟ برنامه کارگروه آموزش جامع تئا‌تر در شهرستان و چندین پروژه بی‌سرانجام دیگر چه شد؟ برگزاری جشنواره ریز و درشت از آبشخور کدام مشاوران بر می‌خیزد؟ چرا می‌بایست یک مدیر نا‌آگاه به خود اجازه دهد بی‌کار‌شناسی بر بام تئا‌تر شهر سالن کاذب ساخته شود و در کمتر از یک ماه با اعتراض سازمان میراث فرهنگی و هنرمندان همه چیز برچیده شود؟ چرا می‌بایست مدیران بعدی تیشه بردارند و دیوار فرو بریزند و به فرموده عقل خویش سالن کارگاه نمایش را آباد کنند که در بازسازی میلیاردی بعدی آن مکان تبدیل سرویس بهداشتی شود؟ این همه اتلاف هزینه از کدام مدیریت، ‌مشاوره و برنامه صحیح ناشی می‌شود؟ بودجه کلانی که صرف ساخت سالن غیر استانداردی مانند تالار حافظ می‌گردد که نه از وضعیت سرمادهی، گرمادهی، آکوستیک و جایگاه مناسبی برای تماشاگران در آن نشانی دیده می‌شود نه از مدیریتی بهره ور که به وضعیت بحرانی معیشت هنرمندان توجهی داشته باشد؛ هنگامی که شنیده می‌شود از بابت فیلمبرداری نمایش‌ها مبالغی زیادی از گروه‌ها مطالبه می‌کنند و یا چک تضمینی جهت اجاره تالار دریافت می‌نمایند. جالب‌تر آنکه مسئولان می‌خواهند تالار حافظ را ویران کرده و سالن با کیفیت تری بجای آن بسازند این آزمون و خطا تا کی؟ تا کجا...؟

جناب آقای وزیر آیا صحت دارد که مجموعه تئا‌تر شهر، این نگین پایتخت قرار است زیر مجموعه بنیاد رودکی قرار بگیرد؟ آیا از عواقب چنین طرح و ایده‌ای آگاه هستید؟ سیاستهای راهبردی مجموعه بنیاد رودکی در طی این سال‌ها، صرفا در آمد زایی، ‌بی کمترین توجه به ارزشهای هنری آثار بوده؛ آیا تئا‌تر قرار است در مارتن مرگ با هنر - صنعتی مثل سینما قرار بگیرد؟ یعنی: بفروش تا زنده بمانی! پس وظیفه دولت چیست؟ نگاه پایدار و چشم انداز فرهنگی کجاست؟

بماند مصیبتی همچون تجاری شدن تئا‌تر و مافاتی که با خود برای فرهنگ و فرهنگ‌سازی کشور به دنبال خواهد داشت؛ آن هم به نام تئا‌تر اقتصادی یا اقتصاد تئا‌تر. همچنین اضافه شدن سالن‌های نمایشی که تا امروز نشانی از آن دیده نشده و حتی برنامه‌ مشخصی برای سالن‌های موجود نیز وجود ندارد.

حکایت تئا‌تر امروز ما،‌‌ همان حکایت شیر بی‌یال و دم و اشکمی است که به هر چیزی شبیه است الا به شیر یا به تئا‌تر. و این ناشی از آن است که وظیفه مسئولان در قبال هنرمندان و وظیفه هنرمندان در قبال مسئولان و در قبال خویش و تئا‌تر گمشده؛ ما می‌دانیم که هیچ مدیری قادر به شق القمر نیست، مگر آنکه هنرمندان از مطالبات شخصی و عافیت طلبی دست برداشته و حقوق جمعی همکارانشان را حقوق خویش بدانند. دو مرکز هنرهای نمایشی و خانه تئا‌تر، پشتیبان و همراه هم باشند و نه مخالف وبرابر هم و...

جناب آقای وزیر، سخن آخر آنکه از اشتباهات گذشته پند گرفته و دست به خطای دانسته نزنید که اولی گناه است و دومی جنایت امید به توفیق شما و همکارانتان؛ و روزهای عادی برای تئا‌تر کشور.

فریندخت زاهدی ـ محمود رضا رحیمی ـ حمید رضا آذرنگ ـ کوروش نریمانی ـ نادر برهانی مرند ـ دکتر حسین فرخی ـ ایوب آقاخانی ـ منوچهر شجاع ـ رضا صابری ـ آزاده انصاری ـ رضا مهدی زاده ـ بهناز نازی ـ ماریا حاجیها ـ یعقوب صباحی ـ داریوش موفق ـ آرش پارساخو ـ دکتر حمیدرضا افشار ـ حمیدرضا نعیمی ـ ادنا زینلیان ـ سعید اسدی ـ منیژه محامدی ـ محمدرضا زندی ـ رحیم نوروزی ـ هدایت هاشمی ـ هادی عامل هاشمی ـ سارا اسکندری ـ محمد اسکندری ـ سیاوش چراغی پور ـ سیاوش لطفی ـ عبداله برجسته ـ علی حاتمی نژاد...