جنبش راه سبز - خبرنامه |
- ضریب نفوذ اینترنت در ایران زیر یک درصد است
- رهبر جمهوری اسلامی، اطاعت از خود را “واجب شرعی” اعلام کرد
- حسین قاضیان؛ جرس نیازمند زبانی دموکراتیکتر
- تقوی: چون از نماز جمعه هاشمی سوء استفاده سیاسی می شود، وی حضور پیدا نمی کند
- بانگ جرسی می آید؛ سیمای جرس کی خواهد آمد؟
- جرس؛ نقد منصفانه یا تخریب بی پشتوانه؟
- تکرار طرح شكست خورده بنگاههای زودبازده با اعتبار ١١ هزار میلیارد تومانی
- منابع خبری جرس: جو عمومی در زاهدان ملتهب و به شدت امنیتی است
- حائری شیرازی در دفاع از احمدی نژاد: وی میخواهد در خارج نگویند حجابشان محصول سر نیزه است
- برای عیسی سحرخیز؛ رند بلاکش
ضریب نفوذ اینترنت در ایران زیر یک درصد است Posted: جرس: کارشناس فناوری اطلاعات با بیان اینکه اتحادیه جهانی مخابرات حداقل دسترسی کاربران به اینترنت 256 کیلوبیت در ثانیه را به عنوان شاخص ضریب نفوذ محاسبه می کند گفت: از نظر اتحادیه جهانی مخابرات، ایران اینترنت ندارد و ضریب نفوذ اینترنت در ایران زیر یک درصد است.
به گزارش مهر، علی اکبر جلالی با تاکید بر اینکه ضریب نفوذ اینترنت و تلفن همراه معیار توسعه یافتگی ارتباطات در کشورها تلقی می شود گفت: در شرایطی که نهادهای بین المللی مانند اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) بررسی مقایسه ای کشورها را انجام می دهند و عدم حضور یک کشور در این مقایسه ها به طور قطع منفی تلقی می شود نیازمند پذیرش شاخص های بین المللی هستیم.
به گزارش مهر، طی هفته های اخیر، مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بارها نسبت به انتقادات مطرح شده در زمینه ضریب نفوذ اینترنت در کشور و محدودیت در سرعت دسترسی به این فناوری، موضع گرفته و اعلام کردند که شاخص های بین المللی با برخی اهداف خاص مطرح می شود و در این بخش نباید دچار آفت شاخص زدگی شد. |
رهبر جمهوری اسلامی، اطاعت از خود را “واجب شرعی” اعلام کرد Posted: جـــرس: برای اولین بار و صراحتا، رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به استفتائی، خود را رسما یک "مجتهد جامعالشرایط"، "جانشین امام زمان در زمان غیبت" و همچنین "شعبهای از ولایت ائمه اطهار" و "ولایت رسول خدا" نامید و خاطرنشان ساخت اطاعت از دستورات حکومتی وی، نشانگر "التزام کامل به ولایت فقیه" است. به گزارش ایلنا، طرحکنندگان استفتاء از آقای خامنه ای پرسیده بودند "خواهشمند است در خصوص التزام به ولایت فقیه توضیح دهید. به عبارت دیگر چگونه باید عمل نمائیم تا بدانیم که به جانشین برحق آقا امام زمان اعتقاد و التزام کامل داریم."
|
حسین قاضیان؛ جرس نیازمند زبانی دموکراتیکتر Posted: نیلوفر زارع جرس: فیلترشکن های کم حجم و کارامد که امروزه حتی روی کامپیوترهای کاربران مبتدی اینترنت نیز وجود دارد سانسور تمام عیار فضای مجازی در ایران را بی اثر کرده اند. رسانه های مجازی برای اکثر کاربران قابل دسترسند اما مساله فقط دسترسی به پایگاه های خبری غیروابسته به حکومت نیست. مساله اساسی این است که محتوای رسانه های منتقد حکومت تا چه اندازه با انتظارهای مخاطبان درون وطن سازگاری دارند. در این میان رسانه ای همچون شبکه جنبش راه سبز که رسالت خود را در آگاهی بخشی حول حرکت اعتراضی مردم علیه حکومت تعریف کرده با دشواری مضاعفی روبروست. این رسانه برای برآوردن توقعات طیف متنوع مخاطبانش باید قادر به ایجاد موازنه ای در تولید محتوا باشد و دست یافتن به این موازنه در بسیاری از مواقع جز با آزمون و خطا میسر نیست. از آنجا که شناخت روحیه جامعه هدف نیاز حیاتی هر رسانه ای است در یکسالگی تاسیس شبکه جنبش سبز(جرس) با دکتر "حسین قاضیان" جامعه شناس گفتگو کردیم و نقاط قوت و ضعف جرس در این یکسال را از نگاه او جویا شدیم. دکتر قاضیان در این مصاحبه تعریفی از مفهوم" رسانه جنبش" را به دست داده و از این دریچه به تحلیل فرم و محتوای جرس پرداخته است. او علی رغم آن که معتقد است جرس طی یکسال گذشته در فرم و محتوا موفقیت های قابل توجهی داشته اما معتقد است این رسانه باید زبان و منطقی دموکراتیک تر پیدا کند. گفتگوی مکتوب جرس با دکتر قاضیان را در زیر می خوانید:
به عقیده شما بزرگترین نقاط ضعف و قوت جرس چیست؟
با تشکر از شما. |
تقوی: چون از نماز جمعه هاشمی سوء استفاده سیاسی می شود، وی حضور پیدا نمی کند Posted: جـــرس: رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با هشدار نسبت به اینکه "اگر امام جمعه ای در تریبون نماز جمعه بر طبل تفرقه بکوبد، با تذکر جدی این شورا مواجه خواهد شد"، از بازنشستگی بیش از ۶۰ امام جمعه در تابستان امسال خبر داد.
|
بانگ جرسی می آید؛ سیمای جرس کی خواهد آمد؟ Posted: آذر اهورائي
جرس هم با جنبش سبز یکساله شد و در این یکساله ره صد ساله رفت. جرس اکنون سبزترین و فراگیر ترین رسانه جنبش سبز است که در نبود رسانه ملی و با وجود حاکمیت سانسور و خفقان بر مطبوعات مستقل و اصلاح طلب و عدم امکان نشر حقایق توسط آنها این بهترین الترناتیو و جایگزین برای همه آنها است.
قلم ها را می توانند شکست و دهانها را می توانند دوخت و زبانها را می توانند برید اما با فکر و اندیشه چه خواهند کرد. وقتی فکر زایید و بالید و خلق کرد هرگز از زادنش نمی توان جلوگیری کرد و اگر شده حتی با ایما و اشاره هم از ذهن خالقش به بیرون تراوش کرده و به دیگران منتقل خواهد شد.
روزنامه ها را بستند و روزنامه نگاران را به زندان انداختند اما از بیان حرف و سخن حق هرگز نتوانستند جلوگیری کنند. حبس فکر در عصر انفجار اطلاعات دیگر ممکن نیست. حرف حق مانند آب روان راه خود را به سوی مخاطب باز خواهد کرد و اگر از دل گوینده برآمده باشد لاجرم بر دل خواننده نیز خواهد نشست و هرگز نمی توان آنرا در قید و بند کرد و جرس گواهی صادق بر این مدعا است.
دست همه دست اندرکاران جرس درد نکند و همگی موفق و پیروز باشند. آنها با کار مداوم و خستگی ناپذیر خود درطی یکسال گذشته خیلی با دقت وبا صبر وحوصله فراوان همه مقالات را مو به مو خوانده و در صورت داشتن صلاحیت برای انتشار آنرا منتشر کرده اند و گاهی هم بنا به مصلحت و ضرورت برخی از مطالب را سانسور یا اصلاح کرده اند.
جرس اکنون بزرگترین دانشگاه ایران وشاید همه جهان است که درآن با کمترین امکانات ؛ بیشترین میزان فکر و علم و آگاهی تولید و تکثیر می شود. دانشگاهی مجازی و غیر حضوری و غیر انتفاعی که درآن همه با هر نوع تفکر و سلیقه ائی سخن سنجیده و متین و وزین و حساب شده می گویند و می شنوند و یکدیگر را رشد و ارتقا می دهند و در آن سخن لغو و بیهوده کمتر یا هیچ گفته نمی شود.
من به سهم خود از کار و نقش تاثیر گذار جرس خیلی راضی و خشنودم و همواره با آن زندگی می کنم و بدون آن هرگز نمی توانم روز را به شب برسانم . همواره با عشق وعلاقه مطالب متنوع آنرا خوانده و بدون مزد و مواجب و از سر احساس درد و مسئولیت و با اسمها و عناوین مختلف برای آن مطلب نوشته ام.
جرس زنگهای خطر را برای حاکمان مستبد و دیکتاتور جمهوری اسلامی به صدا درآورده و به همین علت آنها دمی از مبارزه با آن و فیلترینگ آن غافل نشده اند. آنها گسیل پارازیت بر روی امواج ماهواره را متوقف کرده اند تا مردم سیمای فارسی وان را بهتر و شفافتر ببینند و بشنوند تا مگر با دیدن فیلمهای بعضا مستهجن آن دست از سیاست ورزی و از سر حاکمان خودکامه خود بردارند و آنها را به حال خویش رها کنند و سر در لاک و آخور خود فرو ببرند و به سمت جرس و ادامه جنبش راه سبز نروند.
اما هیهات. این صدای جرس است که همواره زنگهای خطر را برای آنها به صدا در اورده و خواب خوش آنها را آشفته و پریشان کرده و نمی گذارد که آب خوش از گلوی شان فرو رود. صدای جرس تا پیروزی نهائی جنبش سبز به یاری خدا و یاران ایران هرگز ساکت و خاموش نخواهد شد و چون بانگی مقدس در سرای ایرانیان در سراسر دنیا هر کجا که هستند طنین انداز خواهد بود و چون آتشی مقدس راه جنبش سبز را فراروی رهروان آن روشن خواهد نمود.
این صدای خدا و ندای حق و حقیقت و بانگ آزدی و عدالت است و هرگز خاموش شدنی نیست و هر انکس که بخواهد این آتش مقدس را سرد و خاموش کند با خدا در افتاده و محکوم به زوال و نابودی است.
امیدوارم که هر چه زودتر صدا وسیمای جنبش راه سبز هم تا قبل از 22 بهمن امسال و به همت همه ایرانیان راه اندازی شود که این مهمترین کار برای پیروزی جنبش و بزرگترین خلاء کنونی آن است. اکنون همه ایرانیان صدا و سیمای ضد ملی را تحریم کرده و برای پر کردن اوقات فراغت و دریافت اطلاعات و اخبار بدون سانسور رو به سوی ماهواره و اینترنت آورده اند و هر کدام مبالغ زیادی از درامد ماهانه خود را صرف برقراری ارتباط با این وسائل ارتباط جمعی می کنند و چندین ساعت از وقت روزانه خود و فرزندانشان را در پای آنها سپری می کنند.
نشستن فرزندان ایران در پای کانالهای مسموم و مشکوکی مثل فارسی و آن در نبود صدا و سیمای ملی و با وجود جامعه بسته کنونی در ایران و محرومیتهای مادی و معنوی نسل جوان؛ بزرگترین تهدید برای هویت ملی و دینی ما و بزرگترین کمک به حاکمیت استبدادی جمهوری اسلامی و در جهت منصرف کردن اذهان مردم و جوانان از مسائل سیاسی و سرگرم کردن آنها به مسائل مبتذل جنسی و انحرافات اخلاقی و ترویج بی بند وباری و خیانتهای خانوادگی است.
پس بسیار به جا است که همه ایرانیان همانطور که برای مصرف تولیدات امواج ماهواره ائی و سایتهای اینترنتی هزینه می کنند برای تولید بومی آن نیز دست در جیب کرده و برای راه اندازی صدا و سیمای ملی جرس هزینه کنند. اگر پنج میلیون ایرانی استفاده کننده از ماهواره و اینترنت در داخل و خارج از کشور که صدا و سیمای ضد ملی را تحریم کرده و چشم به راه ایران آزاد و آباد آینده اند و دل در گرو پیروزی جنبش سبز سپرده اند؛ هر کدام حد اقل 50 هزار تومان یا 50 دلار از در آمد یک ماه خود را برای راه اندازی صدا و سیمای ملی جرس اختصاص دهند و به وسیله هر مسافر ایرانی عازم یا مقیم خارج از کشور آنرا به حساب جرس واریز کنند؛ این سرمایه های کوچک رویهم رفته سرمایه بزرگی خواهد شد که می تواند ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی را از کار انداخته و پیروزی جنبش سبز را به جلو بیاندازد و جلوی خسارتهای بیشتر به کشور و مردم ما را بگیرد.
یقینا این پولهای اندک راه دوری نرفته و در دستان امین گردانندگان جرس باقی مانده و با امانت داری برای اعتلای جنبش سبزمردم ایران هزینه خواهد شد و با پیروزی این جنبش و سقوط نظام استبدادی ولایت فقیه صدها برابر آن در دنیا و آخرت به آنها باز گردانده خواهد شد. دست در دست هم نهیم به مهر تا میهن خویش را کنیم آباد.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست
|
جرس؛ نقد منصفانه یا تخریب بی پشتوانه؟ Posted: رضا رئیسی
دست اندرکاران جرس در چند روز گذشته و به مناسبت یک سالگی جرس مصاحبه هائی را با افراد و گروههای مختلف با دیدگاه های متفاوت در جهت تبادل آرا و نظرات بر نقد عملکردهای یکساله از منظرهای مختلف و گاها متعارض با سیاستگذارن را در این رسانه تدارک دیده اند، بی گمان نقادی و تحلیل عملکردهای گذشته خصوصا که نمایندگی از افکار متفاوت را داشته باشد زمینه ساز پویائی بیشتر و جبران نقیصه ها خواهد بود، توجه و اهتمام به این امر بی شک یکی از نقاط قوت و پایداری این نهال تازه تاسیس را در آینده رقم خواهد زد.
البته میان نقادی که امری قطعی و لازم برای ماندگاری و پویائی فعال است( و یکی از شاخصه های اصیل آن رعایت انصاف و خودداری از غلطیدن در هجو و زیاده گوئی غیر مستند است) با تخریب و تخطئه نا منصفانه و غیر مستند تفاوت زمین تا آسمان است، متاسفانه افرادی که مطامع و منافع گروهی خود را در اولویت می بینند و قبول منطقی مخالف را بر نمی تابند و برای معترضین به عملکردهایشان حقی قائل نیستند و از هر دستاویزی بهره مجویند تا بر مخالفان خود بتازند انتظاری نیست ایشان نقادی را با تخریب اشتباه گرفته و بدون هیچ روال منطقی و مستدل بر هجمه و حمله خود اصرار میورزند و در این راه کمترین مایه ای از انصاف را هم لحاظ نمی کنند.
زمینه ساز نگارش این چند سطر فرمایشات یکی از نمایندگان مجلس در مصاحبه با جرس بود.ایشان در قالب نقد و پاسخگوئی به مصاحبه کننده سخنانی گفته اند که نه تنها توهین به مخاطبین فهیم جرس است بلکه نویسندگان این سایت را هم از بذل عنایت خود دریغ نفرموده اند و مطالبی ایراد داشته اند که بدور از انصاف است، به علت نگاه برگرفته ایشان از چنین طرز تلقی ائی که در بخشهائی از حاکمیت نگاه غالب است مطالبی چند را خدمت ایشان عارضیم هر چند بعید است که ایشان زحمت کشیده و مطالب بزرگترین مخالف نظام! را مطالعه بفرمایند مبادا که در باورهای بی بدیل ایشان رخنه ای و خللی ایجاد گردد و خدای ناکرده گناه نابخشودنی بی بصیرتی بر ایشان مستولی گردد ، از همینجا به درگاه خداوند بابت این گناه نابخشودنی عذر تقصیر می بریم و شفای عاجل را برای خود و دیگران مسئلت می جوئیم.
ایشان می فرمایند: دروغهايي را كه سايت جرس به بيان آن مي پردازد با اين هدف انجام مي شود كه آمار بيننده اش را افزايش دهد . سليمان جعفرزاده ، رئيس كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي می گوید : سايت جرس به هر بهانه و با هر ترفندي شده است تلاش دارد مردم را جذب خواندن مطالب خود كند. ایشان با این حرف خود علنا مخاطبین جرس را فاقد قدرت تحلیل و درک موضوعات میداند، بغیر از اتهام دروغ گوئی که از بزرگترین افعال حرام و شاید بزرگترین آن باشد و ایشان با دست باز برای دست اندرکاران این سایت استفاده می کند (هر چند که دروغ گوئی سکه رایج این روزهای ما است و شاید ایشان در اپیدمی فراگیر این فعلیت در جامعه خود را محق می داند که همگان را بر این منوال ببیند).
وي سايت جرس را بزرگترين مخالف نظام دانست و گفت : اين سايت به هيچ عنوان نمي تواند نقاط ضعف خود را برطرف كرده و به يك سايت خبري مفيد تبديل شود. در نظامی که از نظر گاه ایشان دایره آن هر روز تنگتر و تنگتر می شود و هر کسی را به اندک بهانه ای مخالف و ضد نظام تعبیر و تفسیر می کنند حتما جرس هم می تواند بزرگترین مخالف نظام باشد!چگونه است که در مرامنامه این سایت پایبندی به اصول اصیل و واقعی نظام (بر گرفته از مردم ) تاکید ورزیده شده و آنگاه از نظر ایشان ضد نظام می شود؟!مگر اینکه نظام را خود و منویات خود تعبیر و تفسیر بنمائیم.در ضمن چگونه است که خداوند کافران و بت پرستان را از درگاه خود نمیراند و امید به رجعت آنان دارد اما ایشان منتقدین عملکردهای خود را غیر قابل اصلاح می داند؟!
یکسالگی جرس بر تمامی سبز اندیشان مبارک باد
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست
|
تکرار طرح شكست خورده بنگاههای زودبازده با اعتبار ١١ هزار میلیارد تومانی Posted: جـــرس: طرح جنجالی و مبهمِ «بنگاههای زودبازده»، با تمام انتقادهایی که ماهیت و انحرافات آن وارد بود، بنا به تصمیم دولت، با اعتبار ١١ هزار میلیارد تومانی که "هدفش ایجاد حدود ششصد هزار شغل جدید است"، ادامه پیدا خواهد کرد. به گزارش آفتاب نیوز، سازمان بازرسی كل كشور سال گذشته در گزارشی، انحراف طرحهای زودبازده را بیش از سی درصد اعلام نمود و بانک مركزی در زمان ریاست مهندس مظاهری در سال ۸۷، انحراف طرحهای زودبازده را ۴۴ درصد اعلام كرده بود.
|
منابع خبری جرس: جو عمومی در زاهدان ملتهب و به شدت امنیتی است Posted: جـــرس: منابع خبری جرس، اوضاع شهر زاهدان طی روزهای پس از انفجارهای تروریستی اخیر را، "بحرانی" و همچنین مردم آن شهر- اعم از سنی و شیعه- را، خشمگین ذکر کرده اند و گزارش های مختلفی از ابراز مخالفت های مردم نسبت به مقامات استان خبر می دهند.
همسو با این خبر، سردار احمدرضا رادان، جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی کل کشور، با حضور در زاهدان اعلام کرده بود "پليس چهل نفر را كه قصد ايجاد نا امنی در شهر زاهدان را داشتند، دستگير كرده است."
|
حائری شیرازی در دفاع از احمدی نژاد: وی میخواهد در خارج نگویند حجابشان محصول سر نیزه است Posted: جـــرس: عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سابق شیراز، ضمن دفاع از اظهارات محمود احمدی نژاد پیرامون مسئلۀ حجاب و عفاف، دلیل سخنان جنجال برانگیز رئیس دولت را مورد ارزیابی قرار داد و گفت "وقتی وی اینگونه در خصوص حجاب صحبت میکند، می خواهد در خارج نگویند اینها حجابشان محصول سرنیزه است."
|
Posted: بهار یکتا ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد امروز وقتی تصویرمردی بزرگ اما رنجور و فرتوت را در کنار اتاقک نگهبانی زندانی در گوهردشت می دیدم با خود آفرین گفتم به گزینش زیبای غزلی در ابتدای دفاعیه تاریخی عیسی سحرخیز. همو که بیش از یکسال است به جرم "حریت " و " آزادگی" مهمان زندانبانی است که برای دفاع از کیان ولایت مردان خدا را در حبس می پسند. همو که در حبس بودنش اندکی از شهامت و صراحت لهجه اش که شاید ارمغان خاک تفت گرفته آبادان است، نکاسته. عیسی سحرخیز را برخی از زمانی که نماینده خبری ایران در سازمان ملل بود می شناختند.اما برای ما روزنامه نگاران " بهار مطبوعات" یاد آور سحرخیز است و یار همراهش بورقانی. آمده بودند تا سنگینی و فشار را از پیکر خسته اهل قلم بردارند. نسیمی وزیدن گرفته بود از بهارستان. اولین باردر سالن سبز انجمن صنفی او را دیده بودم، بشاش و خوش رو. لبخندی همیشگی بر لب. همان تبسمی که در انبوه همه غمها، امروز هم در کنار دیوار سرد زندان هنوز می توان در چهره اش خواند. باورم نبود که روزی نه نشان از تاک ماند و نه تاک نشان..... نه انجمنی و نه روزنامه نگاری. یکی در بند و دیگری در تبعید. شاید بهترین ماوا برای بورقانی بود. چه خوب که نیست تا ببیند نهالی را که کاشت چگونه از خاک برکندند و به آتش کشیدند و بر ویرانه اش حرامی گمارده اند. عیسی سحرخیز آمده بود تا مسیحی باشد بر عالم مطبوعات. با کوله باری از تجربه. اما زود رحیل از بهارستان برکشید. رفت تا با آفتابی روشنی بخشد به بهار بی رونق مطبوعات. اما آفتاب را هم خاموش کردند. اینان با نور بیگانه اند. خفاشانی که فقط به تاریکی خو کرده اند. نور را بر نمی تابند. آفتاب را پرده می اندازند تا قدری بیشتر بمانند. اما باز از پا ننشست. برای احقاق اهل در بند قلم به انجمن دفاع پیوست. انجمنی که حتی نتوانست از حقوق بانیانش دفاع کند. همان که در واپسین روزهای تلخ پس از انتخابات با یورش شبانه به یغما بردنش. در تابستانی گرم، وقتی با ضرب و جرح به حبس بردنش از روستایی در نزدیکی " نور"، کسی باور نداشت سالگرد در محبس بودنها هم بشود یادمانی. ولی شد. کینه آنقدر عمیق بود که حتی دندان کین هم نتوانسته بود اندکی از آن بکاهد. یک سال حبس بدون یک روز مرخصی. و هر روز مکافاتی بر مکافاتی. تنی مجروح از اوین هم تبعید می شود تا درس عبرتی باشد برای دیگرانی که پیروی کرده بودندش در روزه داری بند 350 و امضا گذاشته بودند پای شکواییه ای. به غل و زنجیر می کشند تنی را و زبانی را که نمی توانند ببندند فریاد بر می آورد چه در محبس باشد چه در دادگاه. کاغذ پاره هایی که تنها دارایی یک روزنامه نگار است. در بغل دارد و چون در پاس می دارد. کلماتی که پر است از فریاد. فریادی علیه بیداد. گاه باید شاکر بود که زندانهایمان دانشگاه شد. استادان و فرهیختگان مهمانش شدند. آنان که توانش را دارند کلمه را به استخدام گیرند و رنج و بیداد زندانی را در برابر دیدگان همگان به فریاد کشند. سحرخیز که صدها روز است که آفتاب را ندیده، ولی هنوز کورسوی امید را در افق می بیند. او که همه افتخارش این بود که حکومتی خواهد ساخت که نمادش " صلح و دوستی است امروز قربانی کینه و دشمنی است. اما باز از پای نمی نشیند. نخواهد گذاشت که افتخارش را به یغما برند. در برابر قاضی؛ فریادگر بیداد می شود. از ظلمی می گوید که بر همگان می رود. سحرخیز نماد "مظلومیت" این ملت است. ملتی که به گروگان گرفته اند و برگزیدگانش را در بند کرده اند. این نماد مظلومیت از همه چیز می گوید از قانون اساسی که به فراموشی سپرده شده و رهنمودهای امامی که گوشه ای نهاده اند از حسن خلق خلیفه می گوید در برابر ابوذر و از ظلمی که بر زندانی می رود تا تشنه کامی روزه داری که مجوز یک جرعه آب هم برایش صادر نکرده اند. متهم به سیاه بازی اش کرده اند ولی باور دارد که "سیاهی" چیره گشته و نور رخت بربسته و " سیاه کاری " نمی کند. گفته اند که مشوش افکار دون مایگانی است که خود را "همه " می بینند و نظم قبرستانی والیان فقیه را بر هم زده است. و او آمده تا در بیدادگاهی بگویدشان که حامی " ناس " است و هر آنچه گفته و نوشته از سر خیرخواهی و من باب نصیحت الملوک بوده ولی گویی ندانسته که ملوک را شاید بتوان نصیحتی به ارمغان برد که ولیان از آن بی نیازند. چه آنان خود را بجای خدای خود نشانده اند و مستغنی شده اند از خلقشان. گفته و گفته از هر چه در توان داشته به قلم کشد از همه ظلم. قطره ای به نوشتار آورده و هنوز امید دارد به اینکه احقاق حقی شود تا شاید مظلومی دلش شاد گردد. نذر کرده که "شادان و غزلخوان " تا در میکده ره سپارد. سحر خیزان که کامروایان تاریخند، بدانند که این روزهاست که باید نذرشان را ادا کنند. " ظلم " پایدار نیست و بلبلان در قفس نتوان کرد. رندان بلاکش می دانند که گر محک تجربه آید به میان سیه رو می شود هر که در آن غش باشد و زمان دارد محک می زند زمینیان را. سیه رویان که یارای نورشان نیست، پنجه به چهره آفتاب کشیده اند و گمان دارند که می توان نور را در بند کرد. اما در تقوا گشوده خواهد شد و دگر باره سرود آزادی درهر گذری از گلدسته ها ندا در خواهد داد. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |