جنبش راه سبز - خبرنامه |
- حزب ولایی احمدی نژاد برای تقویت نظام است یا سرنگونی؟
- هر کس هر جا از حق و قانون دفاع کند عضو جنبش سبز است
- سوال نماینده مجلس از احمدینژاد: آیا با خیالپردازی میتوانیم به مدیریت جهانی برسیم؟
- ديدهبان حقوق بشر: ايران نبايد غيرنظاميان عراقى را هدف قرار دهد
- خانواده شهید روح الامینی: مسببین اصلی کهریزک را محاکمه کنید
- پرونده سایت “عصر ایران” رسیدگی میشود
- انتقاد به واردات افسار گسیخته کالا و خدمات چینی به ایران در مجلس
- حکمت عملی، وامدار حکمت نظری
- مرگ مؤلف معنای متن
- خاتمی: همه چیز امنیتی و نظامی شده و صدای مظلومان به جایی نمی رسد
حزب ولایی احمدی نژاد برای تقویت نظام است یا سرنگونی؟ Posted: فرهمند علیپور جرس: اظهار نظرهای تنش آمیز محمود احمدی نژاد تمامی ندارد، هنوز واکنش ها به سخن و عملی از سویی پایان نیافته که، انتشار سخن و تصمیمی دیگر از سوی او محفلی را به هم می ریزد. گویا برای رئیس جمهور ماجراجو فرقی ندارد که سخنانش چه کسانی را آزار می دهد. مهم این است که همواره از او گفته شود حتی اگه این گفته ها غالبا منفی و انتقاد باشد. از طرح هولوکاست تا گفتن خس و خاشاک و طرح افتتاح سفارت در مصر آنهم در یک روز، تا هاله نور و تکذیب قوی آن تا صدها مورد دیگر.
احمدی نژاد میخواهد کار نظام را یکسره کند
ترقی: امام هم مخالف تکثر احزاب بود
دعوت به مناظره
نگرانی های جدی است؟
|
هر کس هر جا از حق و قانون دفاع کند عضو جنبش سبز است Posted: میرحسین موسوی در دیدار با اساتید دانشگاه تربیت مدرس میر حسین موسوی صبح سه شنبه در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: هر کس هر جا از حق و قانون دفاع کند عضو جنبش سبز است. وی وعده داد که به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون به دنبال تحقق حقوق مردم و مخالف ظلم و دروغ و جور است.
به گزارش کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای سخنان خود ضمن تبریک به مناسبت عید مبعث و اعیاد شعبانیه خصوصا میلاد امام حسین و حضرت عباس و امام زین العابدین گفت :”این اعیاد برای ما الهام بخش بوده است. کل زندگی امام حسین برای ما الگو می باشد. آنچه در جامعه مذهبی ما جا افتاده برگرفته از زیارت عاشوراست، شعار سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم است که یعنی ایستادگی برای اینکه جامعه از ظلم و جور به سمت عدل و راستی برود.”
سبزها امروز از ترس فارغ شده اند نخست وزیر دوران دفاع مقدس به تاثیر جنبش سبز از حادثه کربلا اشاره کرد و گفت:” این شعار جنبش سبز است که برگرفته از روحیه آزادی خواهی حماسه سازان کربلا و در راس آنان امام حسین و ابالفضل العباس می باشد که در مقابل کژی ها باید ایستاد و برای بازگشت به حق و عدالت تلاش کرد. این ایستادگی ها سختی هایی دارد اما بدانیم که وعده قرآن است که ان مع العسر یسری، با سختی گشایش است و ما این گشایش را در جامعه خود و در حوزه عمومی امروز ملاحظه می کنیم. علی رغم تحمل سختی ها، زندان ها ، کشتارها، فشارها و کهریزک ها امروز نشاطی در میان ملت به ویژه جوانان برای میل به جامعه ای عادلانه و فارغ از ظلم و جور دیده می شود. سبزها امروز از ترس فارغ شده اند آیا این یسر و راحتی نیست؟ سبز ها امروز برای داشتن نظامی که در آن حاکمیت ملت به رسمیت شناخته شود و حقوق ملت که در قانون اساسی بدان تصریح شده است احیا شود تلاش می کنند. آیا این خود یک گشایش نیست؟ اینکه قتل و جنایت نیروهای به اصطلاح خودسر در گذشته و حال محکوم می شود، آیا گشایش نیست؟” ایران برای همه ایرانیان
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر تعامل بدنه جنبش درباره منشور جنبش سبز تاکید کرد وگفت:” منشور جنبش سبز یک متن سیال و باز است و با تعامل بدنه جنبش انشالله به سمت کمال پیش خواهدرفت. به نظر بنده یکی از ایرادات و کاستی های که منشور دارد این است که به حقوق اقلیت های مذهبی نپرداخته است. گرچه به طور تلویحی بدان پرداخته شده است ولی در متن می تواند تصریح شود و به تعلق ایران به همه ایرانیان تکیه شود که یک فراز کلیدی است.” سپس میر حسین موسوی تصریح کرد:” هدف جنبش سبز حاکمیت آراء مردم است و من اعتقاد دارم انشالله به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون دنبال تحقق حقوق مردم است. چون مدافع آزادی های بشریست چون مدافع عقلانیت و منطق است و سلاح جنبش سبز منطق است. چون مدافع پیوند دموکراتیک ملت با قانون اساسی است و چون مخالف ظلم و دروغ و جور است و ما اعتقاد داریم دروغ و ظلم و قانون ستیزی مشروعیت نظام را ذوب می کند وعده های قرآن و روایات و خود تحلیل حادثه عظیم کربلا و عاشورا نشان می دهد که ظلم باقی ماندنی نیست. کافیست به سرنوشت حکومت های اموی و آل مروان نگاهی انداخته شود.” قانون اساسی؛ حلقه وصل
تکرار ادبیات شاه
وی در ادامه سخنان خود با ابراز تاسف از گسترش دروغ در جامعه گفت :”متاسفانه سطح دروغ گویی بسیار گسترده است. اخیرا متن سخنرانی یکی از مقامات امنیتی به طور گسترده در سطح جامعه توزیع شده است که پر از دروغ های شاخ دار و افسانه سازی های مبتذل است. تهیه کنندگان این نوار روی جهل و نادانی که ممکن است افراد به دلایلی داشته باشند، طمع کرده اند و جالب است که این نوار با حمله به معدود احزاب قانونی کشور آغاز می شود و ما وقتی این نوار را در کنار این اظهار نظر می گذاریم که در کشور فقط یک حزب داریم و آن هم حزب ولایت است می بینیم که عده ای کشور را دانسته و ندانسته به بن بست می کشانند. این اظهار نظر شبیه اعلام حزب رستاخیز از سوی شاه است که مخالف صریح قانون اساسی است. من بعید نمی دانم که در آینده خود قانون اساسی هم با همین وضع مورد حمله قرار گیرد.” میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری اینکه جنبش سبز در خارج از کشور سخنگویی ندارد، گفت:” ولی شبکه های جنبش سبز محدود به داخل کشور نیست. طبیعی است که این شبکه ها با همه امکانات خود و با استفاده از رسانه های مجازی و طرق دیگر سخنان سبز خود را در فضای عمومی و زیبایی بوجود آمده طرح نمایند و این از نقاط قوت جنبش سبز است. میزان رای ملت است وی گفت: “از نظر بنده هر کس دنبال حق است و به صورت مسالمت جویانه برای رسیدن کشور به سمت حاکمیت مردم بر سرنوشت خود حرکت می کند و وهر کس هرجا از حق و از قانون دفاع می کند جزو بدنه این جنبش است و همه باید باور کنیم که در نهایت میزان رای ملت خواهد بود.” نخست وزیر محبوب امام همچنین با بررسی وضعیت رسانه ای جنبش سبز گفت: شبکه های جنبش سبز باید به سمت درک مشکلات همه اقشار خصوصا کارگران و کشاورزان و معلمان پیش برود که متاسفانه رسانه های سبز در این زمینه فقیر هستند و باید خیزش در اطلاع رسانی و ارائه راه حل ها اغاز شود. آفت انحلال نهاد برنامه ریزی کشور وی با برشمردن برخی مشکلات جاری کشور آنها را ناشی از نبود نهاد برنامه ریزی و نگاه آینده نگر به مسایل دانست و گفت: امروز در جامعه متاسفانه هم مشکل آب داریم و هم مشکل برق. این ناشی از کاهش سرمایه گذاری ها در حوزه برق در چند سال گذشته است که خود این مشکل ناشی از حذف برنامه ریزی های بلند مدت و نگرش های کوتاه مدت معطوف به شب انتخابات بوده است. این را در سایر حوزه ها نیز مشاهده می کنیم و مسئله قطعنامه ویارانه ها این مسائل را تشدید می کند که به نظر من دلیل اصلی آن حذف دستگاه برنامه ریزی کشور در سال های گذشته بوده است. سوء ظن به دانشگاه
گفتنی است در ابتدای این دیدار امروز جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس برخی از دغدغه های خود را درباره مسایل جامعه و دانشگاه مطرح کردند و به بیان دیدگاههای خود پیرامون منشور سبز پرداختند.
|
سوال نماینده مجلس از احمدینژاد: آیا با خیالپردازی میتوانیم به مدیریت جهانی برسیم؟ Posted: جرس: یکی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس با اشاره به اینکه مجلس به گفته آیتالله خمینی در راس امور است، از همکارانش خواست تا از خود بپرسند که واقعا چنین است؟
به گزارش خبرآنلاین، محمدعلی کریمی نماینده کرمان با بیان اینکه اقتدار مجلس از اقتدار نظام ناشی میشود، ادامه داد: رعایت حرمت و اقتدار مجلس بستر لازم برای اقتدار دیگر قوا است. البته تعامل با قوا باید حافظ و قوام بخش استقلال آن باشد. اما متاسفانه قوه مجریه به جای حرمت نهادن به شان مجلس، آن را تابع و دنباله رو میخواهد.
وی حجم بالای انتقادات نمایندگان به اقدامات خلاف قانون دولت را شاهد این موضوع دانست و گفت: در بسیاری اوقات دخالتهای موثرهای غیر کارشناسی و سیاسی کاری و فشارهای پنهان و پیدا بر مجلس اعمال میشود.
رئیس کمیته اجتماعی فراکسیون اقلیت از عدم قاطعیت مجلس در اعمال وظایف نظارتی خود سخن گفت و پرسید: مثلا در حال حاضر که در آستانه بررسی برنامه پنجم در مجلس هستیم، دولت در اجرای اهداف برنامه چهارم چقدر موفق بوده تا برنامه پنجم سرنوشت برنامه چهارم را نیابد؟
کریمی با بیان اینکه مجلس نباید کمترین رودربایستی برای پاسخ به سوالاتش داشته باشد، ادامه داد: چرا در حوزه مسائل خارجی باید در ظرف زمانی کوتاهی شاهد ۴ قطعنامه علیه ایران باشیم؟ آیا با تحلیلهای خیال پردازی میتوانیم به مدیریت جهانی برسیم؟
وی با بیان اینکه در عرصه سیاست داخلی با حضور جریانهای تندرو مواجهیم، گفت: فحاشی به مجلس محکوم است و در ادامه همان افراط گریهاست. البته بنده پس از برگزاری تجمعهایی در مقابل دفاتر برخی نمایندگان در اردیبهشت ماه سال جاری به آقای ابوترابیفرد گفتم که جلوی اینگونه اقدامات را بگیرید تا دامنگیر همه نشود. اما باورم نبود که دامنه این هتاکیها به مراجع تقلید و مجلس هم کشیده شود. |
ديدهبان حقوق بشر: ايران نبايد غيرنظاميان عراقى را هدف قرار دهد Posted: جرس: ديدهبان حقوق بشر از جمهورى اسلامى ايران خواسته است تا تا همه اقدامهاى احتياطى را به كار گيرد تا در جريان گلولهباران مواضع شورشيان كرد به غيرنظاميان ساكن دهها روستاى كردستان عراق آسيبى نرسد.
ديدهبان حقوق بشر كه مقر آن در نيويورک است مىگويد كه حملات ايران به حزب حيات آزاد كردستان (پژاک) در اواخر ماه مه شدت يافت و باعث آواره شدن بيش از ۵۰۰ خانواده كرد عراقى و زخمى شدن تعداد نامشخصى از روستاييان و همچنين كشته شدن يک دختر نوجوان شده است. به گزارش فردا، اين سازمان از روستاييان عراقى نقل قول مىكند كه به اعضاى ديدهبان حقوق بشر گفتهاند که مأموران مرزى ايران دامهاى آنها را هدف قرار داده و گاهى به سوى روستاييان نيز آتش گشودهاند. گروه پژاک كه شاخه ايرانى حزب كارگران كردستان تركيه (پ كاكا) است پايگاههاى خود را در شمال عراق و نوار مرزى با ايران قرار داده است و هر از چندگاهى به سربازان و نيروهاى مرزى جمهورى اسلامى حمله مىكند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در ماه هاى گذشته براى مقابله با حملات اين گروه اقدام به گلولهباران مناطق شمال عراق كرده است. در این شرایط جو استورک، معاون ديدهبان حقوق بشر، مىگويد: «ايران بايد كليه اقدامات احتياطى را براى جلوگيرى از آسيب ديدن غيرنظاميان در اثر آتش توپخانه و ساير حملات به كار گيرد». وى مىافزايد: «شليک توپ به مناطقى كه مردم زندگى مىكنند به خصوص اگر فاقد اهداف نظامى باشد و نيز هدف قرار دادن دامها نقض جدى قوانين جنگ است». اواسط خردادماه گذشته، يک سخنگوى نيروهاى امنيتى منطقه كردستان عراق، به خبرگزارى رويترز گفت كه بيش از ۳۰ تن از نيروهاى ايرانى با خودرو و ادوات نظامى تا عمق دو كيلومترى استان اربيل عراق وارد شده و موضع گرفتهاند. پيشتر نيز دولت اقليم كردستان عراق خبر داده بود كه نيروهاى نظامى ايران بيش از يک هفته است با آتش توپخانه و هلى كوپتر مناطق مرزى كردستان را به منظور مقابله با گروه پژاک زير آتش گرفتهاند. به گفته مقامهاى محلى، در جريان اين حملات، بيش از ۳۰۰ خانوار از مردم منطقه مجبور به ترک خانههاى خود شده و يک زن در جريان اين گلولهباران كشته شد. ديدهبان حقوق بشر مىگويد كه از روز سوم ژوئن تاكنون حدود ۵۰۰ خانواده از روستاهاى مرزى خود گريخته و به اردوگاههاى چادرى استانهاى اربيل و سليمانيه پناه بردهاند. پيش از آنها نيز ۲۵۰ خانواده ديگر، در ماه هاى گذشته از آتشبار توپخانه ايران فرار كرده و به اين چادرها آمدهاند. بر اساس گزارش اين سازمان بينالمللى حقوق بشرى، سازمانهاى امداد رسانى و مؤسسات محلى با مشكلات متعددى براى تأمین نيازهاى اوليه اين خانوادهها روبه رو بودهاند. این سازمان بینالمللی همچنین به نقل از چند مقام محلی نوشته است که مناطق محل استقرار نیروهای پژاک از مناطقی که مورد گلولهباران ایران قرار گرفتهاند فاصله دارد و تأکید کرده است که «دیدهبان حقوق بشر هیچ نشانهای حاکی از فعالیت پژاک در این منطقه و مناطق اطراف که بازدید کرد، ندید». ديدهبان حقوق بشر همچنین مىافزايد که گزارش سازمانهاى امدادرسانى حاكى است كه حملات تركيه به اندازه آتشبارهاى ايران بر غير نظاميان كرد عراقى تأثير نداشته است. گروه پژاک از سوى جمهورى اسلامى ايران و برخى از كشورهاى جهان در فهرست سازمانهاى تروريستى قرار گرفته است. اين گروه مىگويد كه به دنبال خودمختارى براى منطقه كردستان ايران است. |
خانواده شهید روح الامینی: مسببین اصلی کهریزک را محاکمه کنید Posted: جرس: خانواده شهید محسن روح الامینی بر این باورند که آنچه تا به حال مورد رسیدگی واقع شده است، در پایینترین سطح قرار دارد. یعنی افراد اجرایی و کسانی که با ضرب و شتم و بی تدبیری منجر به این جنایت شدند، مورد محاکمه قرار گرفتند و امیدواریم از این سطح فراتر برود و تا ردههای آمر که مسبب اصلی فاجعه کهریزک بودند، پای میز محاکمه بیایند. چون اینها با وجود آن که از فضای آنجا اطلاع داشتند و میدانستند چه اتفاقاتی در آنجا رخ داده است، دستور انتقال جوانان را به کهریزک صادر کردند.
در آستانه سالگرد شهادت مرحوم محسن روح الامینی، هفته نامه مثلث در شماره جدید خود با پدر و مادر وی گفتگو کرده است. مشروح این گفتگوها به شرح زیر است: |
پرونده سایت “عصر ایران” رسیدگی میشود Posted: جرس: شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، بیست و هفتم تیرماه به پرونده سایت "عصر ایران" رسیدگی میکند.
پرونده سایت "عصر ایران" به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی با شکایت مدعیالعموم تشکیل شده است. |
انتقاد به واردات افسار گسیخته کالا و خدمات چینی به ایران در مجلس Posted: جرس: نماینده ورامین نسبت به توقف مصوبات سفرهای استانی در شهرستان ورامین و واردات افسار گسیخته کالا و خدمات چینی به ایران تذکر داد.
به گزارش خبرآنلاین، سیدحسین نقوی حسینی رئیس سایت فراکسیون اصولگرایان، در تذکری شفاهی گفت: قطعا دولت برای مصوبات سفرهای استانی اعتبارات لازم را در بودجه سالانه پیشبینی میکند. سه مصوبه هیات دولت در شهرستان ورامین متوقف شده است. علت توقف تعریض جاده تهران - ورامین مصوبه سفر اول، قطار شهری تهران - ری و پرداخت شش ماهه حقوق کارگران این پروژه و احداث آزادراه تهران - مشهد را نمیدانم. به وزیر راه تذکر میدهم تا نسبت به دلایل توقف این پروژهها رسیدگی کند.
نماینده ورامین همچنین جایگزین شدن سیاست صادرات به جای واردات از سوی وزیر بازرگانی را خواستار شد و افزود: واردات میوهجات و گوشت، شیر، برنج، چای، منسوجات و محصولات صنعتی چینی به ایران، تولیدات کشور را با خطر جدی روبهرو کرده است. کارخانجاتی در کشور وجود داشت که صاحب آن با انتقال کارخانه به چین محصولات تولیدی خود را از چین وارد ایران میکند و این یعنی ارزش افزوده سیاست واردات بالاتر از سیاست صادراتی است. وزیر بازرگانی این سیاست را جایگزین سیاست وارداتی کند.
سیدشهابالدین صدر نایب رئیس مجلس که در غیاب لاریجانی ریاست جلسه ظهر امروز را بر عهده داشت، در پاسخ به تذکر وی خواستار پیگیری نمایندگان دولت برای اجرای مصوبات سفرهای استانی شد و افزود: وزیر بازرگانی نسبت به موضوع توجه کند. |
Posted: آیتالله عبدالله جوادی آملی
بسم الله الرحمن الرحیم. شما بزرگواران اگر فقط بکوشید که اینگونه همایشهایتان صبغه سیاسی یا رنگ حکمت عملی داشته باشد، این رسالت شکم خواهد بود، آنچه از حوزه متوقع است بار علمی قضیه است و مسائل سیاسی کافی نیست، این مطلب اول. همین همایش ممکن است در شهرهای دیگر و در جاهای دیگر ارائه بشود، هم صبغه سیاسی داشته باشد و هم رسالت خودش را ایفا کند و سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه همان حکمت عملی را اعلام کند. ولی آنچه از حوزه متوقع است، حتماً باید بار و صبغه علمی داشته باشدکه این میشود جزء اهداف.
حکمت عملی وامدار حکمت نظری است
مطلب دوم آن است که وقتی بار، بار علمی است که سنگینی را روی دوش حکمت نظری بگذاریم نه حکمت عملی، چون حکمت عملی وامدار حکمت نظری است، حرفهای علمی را که حکمت نظری میگوید، حکمت عملی، طرح عملی نشان میدهد که ما چگونه این طرح را ارائه کنیم؛ اما چرا؟ این چرا را حکمت نظری میگوید و اگر ما سنگینی این بحث را به دوش حکمت نظری نیندازیم این صحنه، صحنه وزین نخواهد بود، اگرچه همواره هم بار سیاسی دارد و هم روش.
تجربه، حدس و تواتر در بوته نقد
مطلب سوم آن است که اگر ما این کفه حکمت نظری را سنگین نکنیم و سنگین نبینیم، دست ما چه در مساله حکمت عملی، چه در علوم طبیعی و چه در علوم ریاضی خالی است. الان این دانشگاهها به استثنای آن دانشمندان متدینشان یا دانشجویان با ایمانشان به هیچ وجه پایگاه علمی ندارند. این را خوب دقت کنید که بتوانید از آن دفاع کنید؛ یعنی پایشان به هیچجا ـ هیچ یعنی سالبه کلیه ـ بند نیست، چرا؟ برای اینکه اینها مبدأ حکیم ثابت نکردند، از کجا این بیماریهای جدید درمان دارد، شاید اتفاقا پیش آمده و اتفاقا هم درمان میشود. دو راه دیگر میماند، یک راهش راه تجربه است، میگویند هر چه تجربه کردید در عالم نقل کن، پاسخش این است که شما آن مقدار را که تجربه نکردهاید، بیش از مقداری است که تجربه کردهاید.
دو گوشه تجربه لنگ است: نقص اول اینکه تجربه حوزه حجیتش مال خود مجرِب است، کسی که تجربه نکرده برایش حجیت نیست. نقص دوم اینکه قلمرو تجربه برای خود مجرِب حجت است، نه بیرون از قلمرو تجربه. قیاسی که مقدماتش تجربی است، مصرف داخلی دارد، یعنی خود این طبیب وقتی تجربه کرده یا آن فیزیکدان تجربه کرده و برایش حجیت دارد؛بیرون از فضای تجربه برای غیرمجرب چه حجیتی است. اینکه در منطق میگویند قیاس مؤلف از تجربیات و حدسیات و متواترات، مصرف داخلی دارد یعنی همین، اگر زید، چند موردی را تجربه کرد، یا خوشباور بود یا تجربهاش درست بود و یک قیاس خفی او را همراهی کرد برای او حجت است. کسی که تجربه نکرد این مقدمات برای او حجت نیست. دوم اینکه خارج از قلمرو تجربه، حجت ندارد. از کجا آنجا نظم هست؟ شاید بعضی از بیماریها خود به خود خوب بشود، آیا شما همه بیماریها و همه حوادث را تجربه کردهاید؟ پس تجربه از دو جهت لنگ است، میماند حدس.
میگوید ما حدس میزنیم. حدس خالص! ما حدس میزنیم آن مواردی که تجربه نشده، مثل موارد تجربه شده است، پس حدسیات هم برای آن حادس حجت است. مثل متواترات در بخش منقولات، خب کسی که خبر متواتر به او رسیده، برایش حجت و یقینآور است، اگر کسی خبر متواتر برایش مشکل ایجاد میکند یا به او نرسیده، چه حجیتی دارد؟ این است که در منطق، مرحوم بوعلی و شیخ اشراق هر دو فتوا دادهاند که قسمت برهان در منطق فریضه است.
علوم متعارفه؛ سرمایه گفتمان
جناب بوعلی در شفا و جناب شیخ اشراق در حکمهالاشراق فتوا دادند که بخش برهان منطق فریضه است، اگر کسی بخواهد متفکر بشود، اینها جزء فرائض فکر و اندیشه است. در بخش برهان، هم شیخ اشراق تصریح کرده که برهان فریضه است و هم مرحوم بوعلی. راجع به متواترات، تجربیات و حدسیات هم فرمودهاند که مصرف داخلی دارد. خب پس ما چگونه با جهان حرف بزنیم؟ اگر خواستید گفتوگو و گفتمان جهانی داشته باشید، باید جهانی فکر کنید. تجربه نه، حدسیات نه، متواترات نه؛ بروید به سراغ علوم متعارف، آنجا که اجتماع نقیضین است، اجتماع ضدین است، اجتماع مثلین است، استحاله دور است، استحالۀ تسلسل است، ظهور شیء لنفسه است، اینها سرمایههای جهانی است، با اینها هم فکر بکنید و هم حرف بزنید تا حرفتان خریدار داشته باشد. اینجا دیگر حوزه تجربی، متواتر و حدسی نیست، علوم متعارفه یعنی علوم متعارفه، یعنی هیچ کسی درباره آن حرفی ندارد، پس سرمایه گفتمان شد علوم متعارفه.
حکمت نظری و نظم ریاضیوار جهان
آنهایی که خدا و قیامت را اثبات نکردهاند، با چه چیزی نظم جهانی را ثابت میکنند؟ چرا میگویند هیچ بیماری بیسبب نیست، هیچ بیماری هم بیسبب درمان نمیشود. آسمان بروند حرف همین است، زمین هم بروند حرف همین است؛ «هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ إِلهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ». ولی اگر روی حکمت نظری تکیه کردند، ثابت شد خدا هست؛ خدای هو هویت وحده محض، علم محض، قدرت محض، حیات محض، حکیم محض است، میتوان گفت یک حکیم محض که کار غیر حکیمانه نمیکند. مرحوم صدرالمتألهین در بحث تفسیر میفرمایند نظم عالم نظیر نظم ساختمانهای معماری شده نیست. الان وقتی شما وارد اصفهان شدید و مسجد شیخ لطفالله را معماری شده و مهندسی شده مشاهده کردید، این در حد معماریِ منظم است، اگر یک آجرش را از دیوار شرقیاش بردارید و در دیوار غربی بگذارید و آجر دیوار غربی را در دیوار شرقی بگذارید، این دیوار به هم نمیخورد. فرمایش صدرالمتألهین در تفسیر این است که عالم این طور نیست، بلکه عالم مثل حلقات سلسله ریاضی است که اگر عدد 8 را از میان 7 و 9 برداشتید، دستتان میماند، کجا میخواهید بگذارید، جایش فقط همینجاست، اینقدر عالم منظم است، این طور نیست که شما بخواهید جابهجا کنید. فرموده:«إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» به همین معناست.
مرحوم صدرالمتألهین در شرح اصول کافی فرموده که طبق روایت، خدا مهندس است، مهندس، معرّب است، این اندازه مخفف شد، شد اندزه، اندزه تعریب شد، شد هندسه، هندس یهندس مهندس، مهندس در روایات ما آمده، مهندس که عربی نیست. فرمود «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر»، این حکمت نظری است. اگر ما چنین نظم ریاضی ثابت کردیم، آن وقت پشتوانۀ علمی دارد؛ یعنی حکمت عملی که سیاست گوشهای از این حکمت عملی است. آن وقت انسان با بار علمی حرف میزند وگرنه میشود حرف آنها و این دیگر کار حوزه نیست، کار حوزه آن است که با بار علمی سخن بگوید، با چهار تا مقاله علمی سخن بگوید. تقویت آن به همین است چون معمولا توده مردم را خواص اداره میکنند و خواص را اخص رهبری میکند. همیشه همین است. اگر یک بار عمیق علمی از حوزه منتقل میشود، قبل از اینکه دیگران بفهمند و بیابند، بیگانهها تجربه کردهاند، بالاخره آن سرزمین، سرزمین ارسطو و افلاطون است، اگر کافرند توانستند از مارکس و انگلس تبعیت کنند که میلیاردها انسان را به دور خودشان کشاندهاند، اگر هم موحدند همچنین، به این صورت نیست که بگوییم او چیزی نمیفهمد، خیلی از کتب علمی اینجا منتشر شده که قبل از اینکه دیگران بفهمند، آنها فهمیدهاند.
اینجا از حوزه کار عملی متوقع است، خب حالا اگر خدا ثابت نشود، پایگاه علمی فیزیک چیست؟ علوم طبیعی به طور مطلق، همهاش یا با تجربه هست یا با حدس که همان اشکالات را دارند، نقلی هم نیست که با تواتر حل بشود، اما وقتی حکمت نظری تأمین و ثابت شد خدایی هست و جهان را بر اساس ریاضی اداره میکند؛ «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر»، هرجا بیمار شدیم، یقین داریم، مثل یقین ریاضی که عللی دارد و یقین داریم یک عواملی برای درمانش هست یا باید باشد. با «شاید» حرکت نمیکنیم با «باید» حرکت میکنیم؛ در سیاست هم همینطور است. در عالم چیزی وجود ندارد که علت نداشته باشد.
هر چه هست فاعل و غایت است
آنها نظم علّیّ را قبول دارند ولی وقتی بشکافی علتهای صوری و مادی را میپذیرند، نه علت فاعلی را. میگویند طبیعت این کار را کرد، این طور شد، این طور میشود، خب چه کسی این کار را کرد؟ آن مبدأ فاعلی حکیم چه کسی است؟ اینها درست است که به نظم علّیّ برمیگردند ولی وقتی حکمت نظری را شما پشتوانه قرار بدهید، میگوید این علت مادی و صوری در یک قلمرو کارآمد و کارآیی دارد، یک قدری که بالاتر رفتیم و شد سیاست متعالیه اصلا به ماده و صورت کاری ندارد، هر چه هست فاعل و غایت است. ما موجودی داریم که نه ماده دارد و نه صورت، نه علت مادی و نه علت صوری. آنچه عنصرمحوری نظام علیت است، علت فاعلی و علت غایی است، نه علت مادی و صوری، مگر مجردات، در فرشتهها، عرش، کرسی، لوح و قلم، اسماء حسنی، علت مادی و صوری است یا هر چه هست علت فاعلی و غایی است؟ ما در نظام علّی، اگر احیاناً به ماده و صورت احترام میگذاریم برای گیر داخلی ماست و گرنه ما هیچ سندی نداریم که در محور علیت، الا و لابد ماده دخیل است، الا و لابد صورت دخیل است؟ نه! در مدار علیت، فاعل و غایت دخیل در حد ختام است. مگر ما در کلیات و اندیشهها علل مادی و صوری داریم؟ بنابراین درست است که این همایش، همایش سیاست است و سیاست جزء حکمت متعالیه است، اما تا پشتوانه علمی نداشته باشد، بار علمی ندارد و رسالتش از قم ساخته نیست.در بخش پایانی عرضم این بیان لطیف را از سیدنا الاستاد مرحوم علامه نقل میکنم. خدای سبحان به رسولالله میگوید که به اهل کتاب بگو «یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَیْءٍ حَتَّى تُقیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیل»؛ این آیه را بسیاری از مفسران این طور معنی کردهاند که اگر تورات و انجیل را قبول کردید، میشوید عَلى شَیْءٍ و الا لَسْتُمْ عَلى شَیْءٍ و ارزشی ندارید. ایشان در تعبیر لطیفش میفرماید خیر، آیه این مطلب را میگوید که: لَسْتُمْ عَلى شَیْءٍ؛ شما پایگاه ندارید، شما چه پایهای دارید؟ شما که نایستادهاید، روی هوا معلق هستید، لَسْتُمْ عَلى پایگاه عمیق و مستقل علمی تا بتوانید تورات و انجیل را به پا دارید. بنابراین همایشها وقتی میتوانند عَلى شَیْءٍ باشند که پایگاه علمی داشته باشد، اگر چنانچه حکمت نظری را انشاءالله ولو اصولش، چند اصل را که میتواند عناصر محوریاش را روی دست نگه دارد و این به صورت مقاله، کتاب یا اصول کلیه بیاید، بیابید و مطرح کنید، آن وقت روی این بستر شما میتوانید سیاست متعالیه را بر حکمت متعالیه بار کنید و الا بار علمی ندارد. دانشگاه اسلامی
اینکه گفته میشود دانشگاهها باید اسلامی باشند، برای این است که دانش وقتی علمی است که اسلامی باشد، اگر مبدأ نباشد، ما به هیچ وجه تکیه گاه علمی نخواهیم داشت. شاید این اتفاقات افتاده، شاید هم این اتفاقات نیفتاده، شاید خود به خود هم از بین برود. جلوی این «شاید» را آن «برهان» میگیرد. میگوید نه! «شاید» دو ضربدر دو بشود پنج، یا سه، نمیشود. دو، ضربدر دو، میشود چهار و لاغیر. ما یک مبدأیی را ثابت کردیم که او مهندس کل است.
ممکن است، ممکن الوجود ابدی باشد
اگر سؤال بکنند که روایت ما قبل از آدم، آدم بود تا هزار آدم، تحلیلش چیست؟ الان ما میگوییم آن هزارمین عالم و آدم که میلیاردها سال هم از آن میگذرد، مسائلش همین است. چه کسی چنین حرفی دارد؟ در جهان نسبت به گذشته مشکل دارند، نسبت به آینده و ابدیت کسی اشکالی ندارد و اگر نبود اصرار کتاب و سنت که بهشت ابدی است، خیلیها باور نمیکردند که یک موجود ممکن، ابدی باشد، چون آن وقت میپرسیدند پس با خدا چه فرقی دارند؟ نمیدانند ابدی یا بالعرض است، یا بالذات. اگر نبود اصرار کتاب و سنت که بهشت ابدی است که آن هم مثل ازلیت فیض امکانش هست، خیلیها درک نمیکردند که چگونه امکان دارد یک ممکن الوجود، ابدی باشد؛ در حالی که اگر هم اکنون او یک ردیف بالا بیاید و سیاست متعالیه داشته باشد و بعضی از قضایای حقیقی را درک کند و بعضی از کلیات را درک کند، هم اکنون ابدی است.
اینکه صدرالمتألهین میگوید که خیلیها کلی نمیفهمند، بلکه خیال منتشر را میفهمند که ما بارها از مرحوم علامه سؤال کردیم که آیا شما کلی را درک میکنید؟ میفرمودند تا حدودی. انسان باید از نبش تاریخ بالا بیاید به کلی بپردازد، اگر از نبش زمان و زمین بالا نیامد، کلی نمیفهمد، وقتی میآید بالا که کلی را بفهمد، وقتی کلی میفهمد که بیاید بالا. خب این است معنایش. اگر شما همچنین پشتوانهای داشته باشید بار علمی است.
الان اینها با تجربه زندگی میکنند، خب مواردی را که تجربه نکردهاید چه؟ اگر بگویید یک مبدأ حکیم است که ریاضیوار کار میکند، به هر حادثهای برسید یقین دارید که علت دارد. در بیان نورانی حضرت امیر در نهج البلاغه و در بیان نورانی حضرت امام رضا(ع) در توحید صدوق با یک عبارت آمده که کُلُّ قَائِمٍ فِی سِوَاهُ مَعْلُول؛ هر چیزی که هستی او عین ذات او نیست؛ یعنی هویت محضه نیست علت دارد. همین را حکمت متعالیه تبیین میکند. بنابراین یکی از راههایی که بالاخره کار حوزه باید باشد؛ یعنی شما این کفه حکمت نظری را فراموش نکنید، گرچه کار شما، همایش شما، برنامه شما، حکمت عملی است. اما ارج و ارزش حکمت عملی مادامی است که یک تکیهگاهی داشته باشد.
موسیقی؛ زبان جهان
آن سخن صدرالمتألهین در فلسفه و تفسیر بود، حرف ابوریحان بیرونی که معاصر بوعلی است و بوعلی هم برای او خیلی حرمت قائل است، این است که میگوید عالم آن قدر منظم است که اگر به حرف در بیایند میشود موسیقی؛ یعنی این قدر منظم است. موسیقی هم مستحضرید که جزء فنون زیر مجموعه ریاضی است که چقدر آهنگ باشد، چقدر هارمونی باشد؛ هیئت و نجوم و هندسه، زیر مجموعۀ ریاضیات است. اگر انشاءالله سیاست هم که حکمت عملی است، زیر بار سنگین حکمت نظری محفوظ بماند، نتیجۀ شما بیش از گذشته خواهد بود.در پایان هم مقدم شما را گرامی میدارم و از خداوند سبحان مسئلت دارم که شما را بیش از پیش موفق کند. این روزها نیاز مسلمانها دعاست. خدا را به اسمای حسنایش قسم میدهیم که اهل غزه و مسلمانان فلسطین را با غیرت و قدرت و عظمت خودش از هر خطری برهاند و استکبار جهانی و صهیونیزم را مغضوب و منفور بفرماید. نظام ما، رهبر ما، دولت و ملت و مملکت ما، حوزههای ما، مراجع و دانشگاههای ما و این عزیزان را مشمول ادعیه ذاکیه حضرت ولی عصر(عج) قرار بدهد. ارواح مؤمنان، معلمان، ذوی الحقوق ما، شهدا را مشمول رحمت خاص خود قرار دهد. به شما هم شرح صدر بیش از گذشته عطا بفرماید.غفرالله لنا و لکم. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
* این متن منتشر نشده برای اولین در خردنامه همشهری در شمار 50 که در خرداد و تیر منتشر شده آمده است.
منبع: همشهری
|
Posted: یاسر میردامادی
در گذشت نصر حامد ابوزید (1943-2010) و محمدحسین فضلالله (1935-2010) به فاصلهی سه روز از یکدیگر را میتوان به معنی از دست دادن دو چهرهی علمی کم وبیش عقلگرا در میان مسلمانان دانست. اولی قرآنشناسی با گرایش عقلی در اسلام سنی و دومی فقیهی مفسر با فتاوای متفاوت و نواندیشانه در اسلام شیعی بود. اینکه هر دوی این چهرهها مخالفانی از میان سنتیها و بنیادگرایان اسلامی داشتند، امر عجیبی نیست؛ عجیب اما اینجاست که هر دو چهره، دستکم در مقاطعی از عمر خود، به گروههایی وابستگی داشتند که بنیادگرا خوانده شدهاند: ابوزید در نوجوانی و اوان جوانی، عضوی از اخوان المسلمین بود و حتی در سن یازده یا دوازده سالگی (1954) یکبار به این خاطر به زندان افتاد، گرچه بعدها راه خود را از آنها جدا کرد و از سوی دیگر، فضلالله نیز پدر معنوی حزبالله لبنان خوانده شده، گرچه او هیچگاه رابطهی رسمی و تشکیلاتی با این حزب نداشت.
روایت یک زندگی (1)
ابوزید در قحافه یکی از روستاهای منطقهی طنطا در مصر سفلی در صد و بیست کیلومتری قاهره به دنیا آمد. از هشت سالگی قاری قرآن بود و در 15 سالگی نیمی از قرآن را از حفظ داشت. در جوانی از نوشتههای سید قطب متأثر شد گرچه خیلی زود مسیر متفاوتی را برگزید. در سال 1972 لیسانس زبان و ادبیات عرب از دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره گرفت. چهار سال بعد کارشناسی ارشد خود را از همان دانشکده دریافت کرد. عنوان پایاننامهی او «قضیة المجاز فى القرآن عند المعتزلة» (مسألهی مَجاز در قران از دیدگاه معتزله) بود که بعدها در کتاب «الاتجاه العقلی فى التفسیر: قضیة المجاز فى القرآن عند المعتزلة» (رویکرد عقلی در تفسیر قرآن: مسألهی مَجاز در قران از دیدگاه معتزله) به چاپ رسید.
وی دکترای خود را با درجهی عالی در سال 1981 در رشتهی ادبیات عرب از دانشگاه قاهره گرفت. رسالهی دکتراى او دربارهی «تأویل قرآن از دیدگاه ابن عربى» بود که بعدها در قالب کتاب «فلسفة التأویل: دراسة فى تأویل القرآن عند محیى الدین ابن عربی» (فلسفهی تاویل: پژوهشی در باب تاویل در قران از دیدگاه ابن عربی) به چاپ رسید. در سال 1982 با درجهی استادیاری، به عضویت هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عرب دانشکدهی ادبیات دانشگاه قاهره درآمد. از سال 1985 تا 1989 ابوزید استاد میهمان دانشگاه اوزاکا (Osaka) در ژاپن بود و پس از بازگشت به دانشگاه قاهره، درجهی دانشیاری گرفت. وی در سال 1992 در سن 49 سالگی با ابتهال یونس استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشکدهی ادبیات دانشگاه قاهره ازدواج کرد.
در سال 1993 عبدالصبور شاهین، استاد دارالعلم قاهره، ابوزید را مرتد اعلام کرد و مانع از آن شد که وی درجهی استادی کامل از دانشگاه دریافت کند. پس از آن مقالات متعددی علیه وی منتشر شد که در آنها وی به دلیل آرای قرآنشناسانهاش، مرتد شناخته شده بود. در همان سال گروهی از اساتید الازهر و دانشگاه قاهره با تسلیم دادخواستی به دادگاه خانوادهی قاهره خواستار جدایی ابوزید از همسرش شدند با این استدلال که شریعت اسلامی ازدواج زن مسلمان با مرد مرتد را ملغی میداند. گرچه در دادگاه اولیه، حکم به نفع ابوزید صادر گردید و او از اتهام ارتداد تبرئه شد و درجهی استادی کامل در دانشگاه نیز به او اعطا گردید، اما نهایتا دادگاه استیناف در سال 1995 ابوزید را مرتد اعلام کرد و ازدواج او را ملغی اعلام کرد. اندکی بعد گروهی از استادان الازهر طی بیانیهای خواستار اعدام ابوزید به سبب ارتداد شدند. سازمان «الجهاد الإسلامی» به رهبری ایمن الظواهری، دستیار اول بنلادن، دستور ترور ابوزید را صادر کرد. در چنین وضعیتی، وی به همراه همسرش مجبور به جلای وطن و زیستن در تبعید تقریبا تا اواخر عمرش شد. وی از زمستان 1995 تا آخر عمر استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه لایدن هلند بود.
قرآن همچون متن
در نظر ابوزید، قرآن موجب شد که فرهنگ مسلمانان تبدیل به فرهنگی متنمحور (حضارة النص) شود. اما به مجردی که فرهنگی متنمحور شد، تأویلمحور هم میشود، زیرا در نظر او قرآن، درست شبیه هر متن دیگری، به خودی خود حرف نمیزند و خود، خویشتن را توضیح نمیدهد بلکه برای فهم هر متنی میبایست از آن متن بازجویی و استنطاق کرد و به تعبیر دیگر آنرا به حرف در آورد و از آن رمزگشایی (decode) کرد. ابوزید تعمدا واژهی تأویل را به جای واژهی رایج تفسیر به کار میبرد تا نقش عقل در فرایند فهم قرآن را برجسته کند. به نظر او کنار گذشتن فهم شخصیای که مخاطب از قرآن دارد، این متن را تبدیل به شیئی یک طرفه و بی خاصیت خواهد کرد که به قول او صرفا به کار زیوری برای دست و گردن زنان و تعویظی برای بچهها بیاید. در حالی که قرآن به منزلهی متن صرفا در یک ارتباط دوسویه است که میتواند اثری زنده و معنادار باشد. پذیرفتن چنین نظری به معنی پذیرفتن گسترهای بیپایان و آشتیناپذیر از تأویلهای قرآن است. ابو زید به استقبال چنین نظری میرود. در نظرگاه سنتی بر این نکته در نظر و عمل تأکید میرود که بر تفسیر گذشتگان از قرآن میبایست اتکا کرد زیرا آنها به عصر نزول قرآن نزدیکترند، پس تفسیرشان بهتر است، در حالی که ابو زید نظر دیگری دارد. او معتقد است ما در عصر دیگری میزیایم و افق زیست ما با افق زیست پیشینیان متفاوت است پس فهم متفاوتی از قرآن به کار ما میآید. ابو زید قویا با این نظر که تفسیر یکه، دقیق و درست قرآن همان است که محمد به ما گفته است، مخالف است. زیرا در این صورت مطلق (یعنی قرآن) در قالب مقید (فهم یک انسان حتی اگر نبی باشد) ریخته شده است. بر این اساس هر فهمی از قرآن، که شامل خود فهم محمد هم میشود، نسبی است و هر خوانندهی قرآن مانند کسی است که قرآن را دریافت میکند و قرآن از فردی به فرد دیگر متفاوت دریافت میشود. به نظر ابوزید اگر قرآن محدود به زمان و مکان خاصی نیست، لازمهی آن این است که برای فهم قرآن نمیبایست خود را مقید به فهم گذشتگان کنیم زیرا افق زمانی گذشتگان با ما متفاوت بوده است.
یکی از تلاشهای عمدهی ابوزید نشان دادن تنوع وسیعی است که در تاریخ تفسیر قرآن وجود دارد و برداشت سنتی از اسلام از این تنوع غفلت کرده و یا تغافل ورزیده است. بر این اساس او به طور خاص به سراغ قرآنشناسی معتزله و یا ابن عربی میرود تا این تنوع را برجسته کند. در بررسی رویکرد تفسیری ابن عربی، ابوزید بر این نکته تأکید میکند که در نظام قرآنشناختی ابن عربی به قرآن به منزلهی دریچهای گشوده و دائمی میان خداوند و انسان نگریسته میشود. به تعبیر ویلیام چیتیک “ابن عربی به ما میگوید اگر کسی آیهای از قرآن را بازخواند و در آن همان معنایی را یافت که بار پیش یافته بود، آن آیه را به نحوی شایسته نخوانده است، یعنی حق کلام الهی را به جا نیاورده است زیرا معنایی که از کلام الهی آشکار میشود هیچگاه تکرار نمیگردد” (2) .
ابوزید نیز به تفکیک سرنوشتسازی که تمام مصلحان مسلمان به آن پایبندند، اشاره میکند. در ایران این تفکیک با عنوان ذاتی و عرضی در دین مشهور است و در جهان اسلام با عنوانهای مختلف رواج یافته است. ابوزید به آن، “معنا” (بستر تاریخی شکلگیری متن قرآن) در مقابل “مغز” (گوهر فراتاریخی متن) میگوید. به نظر او قرآن در یک بستر تاریخی و فرهنگی خاص شکل گرفته است و فهم قرآن بدون فهم آن بستر تاریخی و فرهنگی خاص ممکن نیست. به نظر او واژهی “تنزیل” در قرآن به همین نکته اشاره دارد که معانی قرآن به قدر فهم یک جامعهی خاص در تاریخی خاص کوچک شده و نزول یافته است.
ابوزید در نگاه زبانشناختی خود به قرآن، از عالم نحوی ایرانی قرن نه میلادی سیبویه و نیز از اسلامشناس ژاپنی توشیهیکو ایزوتسو (1914-1993) و البته علاوه بر اینها از فیلسوف هرمنوتیسین آلمانی، هانس گئورگ گادامر (1900-2002) متأثر است. پارهای از تأملات زبانشناسانه و معناشناسانهی ابوزید را میتوان در کتاب او با عنوان “اشکالیات القرائة و آلیات التأویل” دید. موضع هرمنوتیکی امثال گادامر بر فاعلیت (subjectivity) و نقش داشتن خوانندهی متن در شکلبخشی به معنای متن، تأکید تام دارد. هرمنوتیک گادامری در مقابل رویکردهای پوزیتویستی در تفسیرشناسی قرار میگیرد که مطابق آنها تفسیر عینی متن ممکن است.
تطبیق هرمنوتیک گادامری بر تفسیر قرآن به این منتهی خواهد شد که تفسیر عینی قرآن ممکن نیست و اگر به فرض ممکن هم باشد، در انحصار طبقهی خاصی مثل الهیدانان، روحانیان و مفتیان دینی نیست. بر اساس این قرآنشناسی هرمنوتیکی است که ابوزید به نقد گفتمان دینی رایج در میان مسلمانان میپردازد و انحصار تفسیر قرآن در دست روحانیان و مفتیان و الهیدانان را نقد میکند. او منتقد رویکرد اسلامیسازی حقوق، ادبیات، علم و هنر است و چنین رویکردی را نتیجهی ادعای انحصاری تملک حقیقت از سوی روحانیان و مفتیان میداند. او این نگاه رایج میان اسلامگرایان را که مطابق آن قرآن حاوی تمام حقایق انگاشته میشود و وظیفهی مسلمانان استخراج این حقایق برای همهی ابعاد زندگی، نقد میکند و آنرا پیشفرض اصلی رویکرد اسلامیسازی میخواند.
——————
پانویسها:
(1) برای روایتی از احوای و آرای نصر حامد ابوزید مقالهی نوید کرمانی شایستهی مطالعه است: Kermani. N (2004), From revelation to interpretation: Nasr Hamid Abu Zayd and the literary study of the Qur’ an, in Suha Taji-Farouki (ed.) Modern Muslim Intellectuals and the Qur’an, Oxford University Press: Oxford and New York. اتکای اصلی ما در یادداشتی که در پیش رو دارید، بر این مقاله بوده است. اصل انگلیسی این مقاله را از اینجا و ترجمهی فارسی آنرا به قلم داریوش محمدپور از اینجا میتوانید دریافت کنید. (2) Chittick, William, “Ibn Arabi”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2008 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL = <http://plato.stanford.edu/archives/fall2008/entries/ibn-arabi/>
منبع: تهران ریویو
|
خاتمی: همه چیز امنیتی و نظامی شده و صدای مظلومان به جایی نمی رسد Posted: مجلس نیز نمی تواند از دولت انتقاد کند جرس: رئیس جمهور سابق ایران گفت: همه چیز امنیتی و نظامی شده و صدای مظلومان به جایی نمی رسد. وی افزود: متاسفانه به جایی رسیدهایم كه حتی مجلس نیز نمیتواند جلوی بیقانونیها را بگیرد و از دولت انتقاد کند.
مردم در مبارزات یک سال گذشته از خشونت پرهیز کردند
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |