جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


پشت پرده اصولگرایان در انتخابات ۸۴

Posted: 04 Jun 2013 10:08 AM PDT

علت استعفای لاریجانی از شورای امنیت ملی

 

جرس: به گزارش جرس و به نقل از خبرگزاری مهر٬ علی لاریجانی رییس مجلس نهم در برنامه ای به نام شناسنامه که از شبکه سه پخش می شد صحبت میکرد پرده از دلایل استعفای خود از شورای امنیت ملی٬ پشت پرده اصولگرایان در انتخابات ۸۴ و عدم حضور خود در انتخابات ۹۲ برداشت.

 

علت استعفای لاریجانی از شورای عالی امنیت ملی؛ سطح من این نبود!

 

علی لاریجانی در این برنامه در رابطه با استعفای خود از شورای عالی امنیت  اظهار داشت:: من حس می کردم یک نوع اختلاف جدی مدیریتی با آقای احمدی نژاد داشتم.اعتقاد دارم مسائل استراتژیک کشور باید حساب شده پیش برود و احتیاج به همگرایی میان همه بخش های مختلف کشور دارد و کارهای لحظه ای نمی تواند صدق کند و برای کشور مشکلاتی ایجاد می کند.

وی افزود: تا یک مدتی تحمل بود و بحث می کردیم اما از یک زمانی به بعد من دیدم به هرحال ایشان رئیس جمهور است و حق دارد و لزومی ندارد که بنده مزاحم ایشان باشم و نمی خواستم حضوری تحمیلی داشته باشم. در واقع سطح من این نبود!
 

 

پشت پرده شورای هماهنگی اصولگرایان در انتخابات سال ۸۴؛ در بیرون گفتند ما با هم هستیم اما بازهم کار را بهم زدند

 

لاریجانی در واکنش به این صحبت که برخی می گویند علت اصلی تشتتی که بین اصولگرایان در آن سال پیش آمد، انتخاب علی لاریجانی از سوی شورای هماهنگی بود، گفت: یک مسائل پشت صحنه وجود دارد و افرادی هستند که نظم سیاسی پیدا نمی کنند، این مشکی است که امروز هم با آن مواجه هستیم. اصولاً هر نظم سیاسی که به وجود می آید معنایش این نیست که هر انتخابی می کند، همه قبول کند. مهم این است که آیا همه آن نظم سیاسی را قبول داشتند یا خیر؟

 

وی افزود: آقای ناطق نوری رئیس این گروه بود و همه افرادی که می گفتند ما این تصمیم را قبول نداریم، عضو این شورا بودند. این گروه هفت-هشت ماه کار کردند و در نهایت من را به عنوان کاندیدای خود معرفی کردند.

 

لاریجانی ادامه داد: باید ببینیم آن هایی که تصمیم گرفتند اشکال دارند یا کسانی که این تصمیم را نپذیرفتند؟! پشت صحنه ای وجود داشت که باعث شد این مسائل بهم بخورد. این باعث شد پایه های نظم سیاسی بهم بخورد. جالب است که در بیرون گفتند ما با هم هستیم اما بازهم کار را بهم زدند. وقتی نظم سیاسی بهم بخورد، در ادامه هم کار بهم می خورد. این وضعیت امروز هم وجود دارد. کسانی که نظم سیاسی را نمی پذیرند باید در مقابل رفتار خود پاسخگو باشند.

 

لاریجانی با بیان اینکه من همه زوایا و پشت صحنه این موضوع را می دانم، گفت: کسی در آنجا مشتاق نبود که حتماً رئیس جمهور شود. اصرار خود ِ همین آقایان بود که می گفتند فلانی بیاید. بعد از بحث ها و مذاکرات زیاد با کاندیداهای متفاوت و درخواست تئوری ها در مورد اقتصاد و سیاست و... نمره دادند و در نهایت گفتند فلانی (لاریجانی) بیشترین نمره را کسب کرده است. اینجا بود که یک عده گفتند ما این را قبول نداریم.

 

علت عدم حضور لاریجانی در انتخابات ۹۲؛ وقتی اجماع نیست، کش مکش های زیادی صورت می گیرد

 

رئیس مجلس در مورد علت عدم شرکت در انتخابات بعدی ریاست جمهوری هم یادآور شد: در شرایط فعلی که من رئیس مجلس هستم، حضور در انتخابات ریاست جمهوری را مناسب نمی دانستم. در انتخابات ریاست جمهوری بگو مگوهای زیادی صورت می گیرد و این در حالی است که من فکر می کنم نهاد مجلس باید محترم شمرده شود. 

 

وی افزود: در هر صورت یک وقتی روی یک نفر اجماع می شود اما وقتی اجماع نیست، کش مکش های زیادی صورت می گیرد و من تصور کردم در این شرایط، حضور من برای مجلس مناسب نیست. ضمن اینکه آقایان مختلفی هم بودند و من نیازی برای حضور نمی دیدم و معتقدم اینگونه کارها را نباید با هوس رانی انجام داد.

 

 

نامه توهین آمیز احمدی نژاد به حداد عادل

Posted: 04 Jun 2013 09:08 AM PDT

حداد در سخنرانی خود ابرازکرد

 

جرس: به گزارش جرس و به نقل از خبرگزاری مهر، حداد عادل  شب دوشنبه در سخنرانی خود در مسجد امام حسن عسکری(ع)  مسائل و موضوعات مختلفی را مطرح کرد که جالب ترین آنها که ظاهرا اولین بار بود آن را به صورت علنی مطرح می کرد، قضیه نامه نگاری وی و احمدی نژاد در زمان ریاستش بر مجلس بود.

 

وی موضوع نامه را اینگونه مطرح کرد  که من همواره سعی کرده‌ام تا با مسئولان تنشی نداشته باشم و گفت من در زمانی که رئیس مجلس بودم با همین خلق و خوی امروزی احمدی نژاد ساختم.

 

حداد عادل ادامه داد: در آن زمان آقای احمدی نژاد نامه‌ای سراسر توهین به من نوشت که من هم در جواب برایش نوشتم آقای احمدی نژاد من هم می‌توانم با همان لحنی که شما نامه نوشتید پاسخ دهم، اما چنین ادبیاتی را به صلاح انقلاب نمی‌دانم و بعد با استدلال مطالبم را بیان کردم.

 

حداد عادل از اشاره به جزییات این  نامه خودداری کرد ولی به نظر می رسد نامه های توهین آمیز و رفتار خارج از قاعده احمدی نژاد ابعاد گسترده ای در بین مسوولین دارد. چندی پیش نیز زمانی که  نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم به استیضاح وزیر کار به دلیل حضورسعید مرتضوی در پست سازمان تامین اجتماعی گرفت٬ احمدی نژاد با حضور در جلسه استیضاح اقدام به پخش نوار ویدیویی در صحن علنی مجلس از گفتگوی بردار لاریجانی و مرتضوی برای یک ضد و بند اقتصادی کرد که با واکنش شدید علی لاریجانی و برخی نمایندگان مواجه شد و نهایتا علی لاریجانی رییس مجلس از او خواست تا مجلس را ترک کند. 

 

همچنین حداد عادل پس از اتمام سخنرانی در خصوص سعید جلیلی ابراز داشت آقای جلیلی تاکنون تمایلی به پیوستن به ائتلاف ما نشان نداده است.

 

به گزارش مهر زمانی که فرد دیگری هم پرسید بر اساس آخرین نظر سنجی‌ها قالیباف و جلیلی در صدر قرار دارند و در صورتی که این دو به مرحله دوم راه یابند به کدام رأی خواهد داد که حداد پاسخ داد باید در آن زمان تصمیم گرفت.

 

حداد عادل همچنین در پاسخ به خبرنگار مهر که از وی پرسید چرا به وعده ائتلافی خود در خصوص معرفی یک نفر به عنوان کاندیدای نهایی عمل نمی‌کنید، گفت: امروز دیگر حضور ما تاثیری در آرای اصولگرایان ندارد چرا که هدف ما از تشکیل این ائتلاف جلوگیری از تشتت آرای اصولگرایان بود و تصمیم بر آن شده تا هر سه خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهیم و مردم تصمیم نهایی را روز انتخابات بگیرند.


 

تصمیم شما  برای روحانی و عارف باید واجب الاطاعه باشد

Posted: 04 Jun 2013 08:20 AM PDT

صادق زیبا کلام در نامه به هاشمی و خاتمی
 صادق زیبا کلام در نامه به هاشمی و خاتمی: یقینا هر تصمیمی که شما و مشاورین تان به آن برسید برای آقایان روحانی و عارف می بایستی واجب الاطاعه باشد.هرکدام از آقایان روحانی یا عارف از تصمیم جمعی اصلاح طلبان تمکین نکردند، رهبری می بایستی به طرفداران اعلام نمایند که ایشان بصورت فردی در انتخابات شرکت دارند و نامزد اصلاح طلبان نیستند.

 

جرس: به گزارش جرس٫  صادق زیبا کلام در نامه ای که در وب لاگ خود خطاب به هاشمی و خاتمی منتشر کرده است ضمن درخواست از این دو برای تلاش در جهت ائتلاف روحانی و عارف بیان نموده است که تصمیم دشواری فرا روی شما آقایان قرار گرفته. نکته دوم مبارزه سیاسی و اجتماعی داشتن نظم، تشکل، سازماندهی ، پرهیز از فرد محوری و تبعیت از رهبری دسته جمعی است. در غیر این صورت می رسیم بار دیگر به داستان غم انگیز اصلاح طلبان در جریان انتخابات سال ۸۴.

 

متن کامل این نامه را می توانید در زیر بخوانید:

 

با نام و یاد حضرت حق

محضر آیت الله جناب آقای هاشمی رفسنجانی و جناب حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی دامت اقبالهما


مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند

 

با سلام و تحیات و اگر چه می دانم این روزها آقایان بواسطه موضوع انتخابات پیشرو کمتر مجالی برایشان مانده اما با توجه به شرایط حساس کشور و وضعیت بغرنجی که برای دوستان اصلاح طلب بوجود آمده بخودم اجازه داده جسارت نموده و در خصوص ضرورت اجماع اصلاح طلبان بر روی یک نامزد نکاتی را باستحضار برسانم. اگر چه که می دانم با وجود حضور خیلی از مشاورین خبره و آقایان صاحب نظر، نیازی به بیان الکن چو منی نمی رود. اما راستی را آنست که هشت سال مدیریت اصولگرایان بر کشور وضعیتی را در همه عرصه ها از داخلی گرفته تا خارجی، از اقتصادی گرفته تا فرهنگی، از اجتماعی گرفته تا خانوادگی، از اعتیاد و فساد و فقر و بیکاری گرفته تا سیاسی ، تا مهاجرت بهترین فارغ التحصیلان مان به غرب، تا..... که نمی توان نسبت به وضعیت کشور درد نداشت.

 

واقعا هم گمان نمی رود برای درک اوضاعی که اصولگرایان در این هشت سال در کشور بوجود آورده اند خیلی نیازی به شاخصه ها و آمار و ارقام اقتصادی یا اجتماعی باشد. کافیست شما این روزها به پای سخن رانی های نامزدهای اصولگرایان بنشینید. محض نمونه حتی یکی از آنها هم کلامی و لغتی از آقای احمدی نژاد و اقدامات و سیاست های وی در این هشت ساله سخنی بمیان نمی آورد. گویی این اصولگرایان نبودند که زمینه انتخاب شدن آقای احمدی نژاد را فراهم کردند، بر گرد سرش هاله نور دیدند، او را ملقب به معجزه هزاره سوم نمودند، سفرهای استانی اش را که یک تحول بنیادی که نه ، یک انقلاب جدید در شیوه مملک داری و خدمت به محرومین و پابرهنه ها اعلام کردند، تعطیلی سازمان برنامه و بودجه را توسط رئیس جمهور انقلابی شان جشن گرفتند و شجاعت و شهامت وی در بستن آن "نهاد آمریکایی" که بدست عمال آمریکایی بمنظور جلوگیری از رشد و توسعه ملی در ایران ایجاد شده بود را ستودند و بوی و ملت بزرگ ایران که چنین رئیس جمهور انقلابی را خداوند به آنان ارزانی داشته تبریک گفتند. بگذریم که امروز جملگی نامزدهای اصولگرا یکی پس از دیگری براه انداختن همان سازمان برنامه "آمریکایی" را در زمره نخستین وعده های انتخاباتی شان در صورت پیروزی قرار داده اند. بخش های دیگر تبلیغات نامزدهای اصولگرا ایضا حکایت از شکست برنامه های اصولگرایان در این هشت سال دارد.

 

کدام نامزد اصولگراست که مهم ترین موضوعات تبلیغات انتخاباتی اش شامل مبارزه با تورم، توقف گرانی، بیکاری ، مبارزه با فساد، اعتیاد، پایین آوردن شکاف طبقاتی، تغییر ساختار مدیریتی کشور، نگرانی از بدهی های سنگین دولت ، اهمیت دادن به علم و تخصص و تجربه و.....نمی شود؟ کدام نامزد اصولگراست که روند رو به افزایش مهاجرت فارغ التحصیلان دانشگاههای شریف ، پلی تکنیک و دانشکده فنی دانشگاه تهران برایش مطرح نیست؟ کدام نامزد اصولگرا است که پایین رفتن سطح امید در میان جوانان کشور اسباب نگرانی اش نشده؟ کدام نامزد اصولگراست که روند رو به افزایش ورشکستگی واحدهای تولیدی، حجم بی سابقه چک های برگشتی بواسطه رکود و ورشکستگی در بازار، فرار سرمایه ها بهمراه کارآفرینان از کشور برایش مطرح نباشد؟ هر چند که اصولگرایان بگونه ایی رفتارمیکنند که گویی هیچ نقشی و مسئولیتی در بوجود آوردن این وضعیت نداشته اند و گویا اساسا احمدی نژاد را نمی شناسند و تا دیروز چیزی از او نشنیده بودند. اما بسیاری از مردم حمایت پر شور اصولگرایان از احمدی نژاد و سیاست هایش را فراموش نکرده اند.

 

فراموش نکرده اند که همان سیاست هایی را که امروزه آنان مورد نقد قرار داده و یکسره بباد انتقاد گرفته اند، وقتی در دوران احمدی نژاد باجرا در می آمدند چگونه اصولگرایان با همه وجود از آنها استقبال نموده و دردو بلای "دولت خدمتگزار"، "دولت کریمه"، "دولت محرومین" ، " دولت استکبارستیز" و " دولت خستگی ناپذیر" را بر سر دولت های شما می کوبیدند. در عرصه خارجی هم عملکرد اصولگرایان براستی در طی این هشت سال شگفت آور بوده. من هرگز نتوانستم درک نمایم که چه اصراری بود که اصولگرایان کشورهایی را که حتی در سالهای نخست دوران انقلاب و حتی در دوران جنگ با عراق هم دشمن ما نبودند، در جبهه مخالفین و دشمنان ما درآوردند؟ چه ضرورتی بود و چه ضرورتی می رفت که آلمان، فرانسه ،ایتالیا، کانادا، ژاپن ، نروژ، استرالیا ، دانمارک و.....را ما در صفوف دشمنان ایران اسلامی قرار دهیم؟

 

چه ضرورتی بود که با همه همسایگانمان روابطی سرد و تیره داشته باشیم؟ برنامه های هسته ایی مان که بواسطه تحریم ها و هزینه های مستقیم فشار سنگینی بر اقتصاد ملی مان وارد کرده، معلوم نیست که در مقابل چه خیر و دستاوردهایی برای منافع ملی و اقتصاد کشور بهمراه داشته است؟ شک نیست که وضعیتی که کشور امروز در آن قرار گرفته خیلی جای امیدواری برای دولت بعدی باقی نمی گذارد.

 

یقینا آقای هاشمی می دانستند که با پای به پیش گذاردن به استقبال چه کارزاری می روند. ثبت نام ایشان موجی از شور و نشاط و امید بالاخص در میان جوانان و اقشار و لایه هایی که مطمئن نبودند قصد شرکت در انتخابات را دارند بوجود آورد.

 

اصولگرایان هم که متوجه آن موج غیر مترقبه می شوند راه چاره جلوگیری از براه افتادن یک سونامی دیگر مثل 2 خرداد سال 76 را در جلوگیری از ورود ایشان به انتخابات دیدند. بعداز رد صلاحیت آقای هاشمی مقدار زیادی آن شور و امید فروکش نمود. اصلاح طلبان از یکسو مواجه با این فروکش شده اند و از سویی دیگر مواجه با حضور دو نامزد غیر اصولگرا. آقایان دکتر حسن روحانی و دکتر محمد رضا عارف هر دو مصمم به ایستادن و ادامه راه تا به آخر و عدم کناره گیری بنفع دیگری.

 

بنده فکر نمی کنم نیازی به تشریح این حقیقت تلخ باشد که وجود دو نامزد "اصلاح طلب" چه تبعات مصیبت باری برای اصلاحات و جنبش دمکراسی خواهی ایران در پی خواهد داشت. مسئله فقط در این نیست که اصلاح طلبان آنقدر بی برنامه و بی تدبیر بوده اند که حتی نتوانسته اند بر روی یک نامزد واحد بتوافق برسند. بلکه مسئله بیشتر متوجه فقدان احساس مسئولیت در قبال میلیونها طرفدار در سطح کشور می باشد. آنان عملا رها شده اند که خودشان هر طور که صلاح می بینند اقدام نمایند.

 

این بی ارادگی سیاسی و مواجه نشدن با بار سنگین مسئولیت اجتماعی که شرایط کنونی جامعه ایران بر دوش شما بزرگواران بعنوان رهبری اصلاحات و اصلاح طلبان گذارده، در گذشته هم مع الاسف آثار و نتایج نامطلوبی برای اصلاح طلبان ببارآورده است. اما اینبار شرایط و اوضاع بحرانی داخلی و خارجی کشور بگونه ایی است که بیش از پیش می طلبد که شما سروران خیلی خیلی جدی تر به مسئولیت تاریخی تان لبیک گویید. روش نکردن تکلیف طرفداران اصلاحات با هیچ عذر و بهانه ایی قابل توجیه نیست.

 

پاسخگو نبودن رهبری اصلاحات به رسالت تاریخی اش راه را برای پیروزی مجدد اصولگرایان هموار خواهد نمود. بالطبع آقایان روحانی و عارف هرکدام واجد نقاط قوت و ضعف های متفاوتی هستند. محبوبیت آقای عارف یقینا در میان اقشار و لایه های تحصیلکرده بالاخص دانشجویان بیشتر است. درعین حال این هم واقعیتی است که بسیاری از اصولگرایان معتدل تر و میانه رو تر ممکن است به آقای روحانی رای دهند. بعلاوه مسئله اساسی تر آنست که در صورت موفقیت، کدام یک از آنان بهتر و بیشتر می تواند با بدنه اصولگرایان درون حاکمیت کار کند. از این بابت هم شانس آقای روحانی خیلی بیشتر از آقای عارف است.

 

بهر حال تصمیم دشواری فرا روی شما آقایان قرار گرفته. یقینا هر تصمیمی که شما و مشاورین تان به آن برسید برای آقایان روحانی و عارف می بایستی واجب الاطاعه باشد.

 

این نکته دوم مبارزه سیاسی و اجتماعی است: داشتن نظم، تشکل، سازماندهی ، پرهیز از فرد محوری و تبعیت از رهبری دسته جمعی. در غیر این صورت می رسیم بار دیگر به داستان غم انگیز اصلاح طلبان در جریان انتخابات سال 84 .اگر هرکدام از آقایان روحانی یا عارف از تصمیم جمعی اصلاح طلبان تمکین نکردند، رهبری می بایستی به طرفداران اعلام نمایند که ایشان بصورت فردی در انتخابات شرکت دارند و نامزد اصلاح طلبان نیستند.تصدیع اوقات کردم و پوزش می طلبم. اما خدا می داند که اگر سیاست های هشت ساله گذشته نقطه امیدی باقی گذارده بود، خیلی جای نگرانی از تداوم این سیاستها برای چهار سال دیگر نمی رفت.

 

ایام بکام باد

صادق زیباکلام 

احمد خاتمی: برخی کاندیداهای ریاست جمهوری فاصله ای با فتنه ندارند

Posted: 04 Jun 2013 07:45 AM PDT

جرس: احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان، روز سه شنبه، درمراسم بزرگداشت آیت الله خمینی در خمین گفت: برخی نطق های کاندیداها نشان از نداشتن فاصله با فتنه است.

 

لازم به ذکر است که حکومت ایران و طرفداران نزدیک به رهبری ایران جنبش سبز را که در انتخابات سال ۸۸ شکل گرفته را با نام فتنه خطاب می کنند و کسانی را که از این جنبش و رهبران آن مهندس موسوی و کروبی حمایت کرده اند را بی بصیرت و سران فتنه می نامند.

 

احمد خاتمی بدون نام بردن از کاندیدای مشخصی گفت: ملت ایران بیدار باشید، از بعضی نطق های کاندیدا ها برمی آید که فاصله ای با فتنه ندارند و فتنه گران را تحویل می گیرند.

 

احمد خاتمی همچنین ابراز تاسف کرد از اینکه، به گفته او، برخی نامزدها حتی فتنه گران را تحویل می گیرند وشعار اعتدال سرمی دهند.

 

به نظر می رسد که منظور احمد خاتمی مشخصا از شعار اعتدال٬ حسن روحانی است. محمد رضا عارف و حسن روحانی دو کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم هستند که تلویحا در برنامه های مختلف از هاشمی٬ خاتمی دفاع کرده اند و حتی محمد رضا عارف در برنامه ای از موسوی و کروبی نیز نامبرده است و اعلام کرده که اجازه توهین به این افراد را نخواهد داد.

 

 

بررسی شکل های مختلف نقض گسترده آزادی بیان در ایران

Posted: 04 Jun 2013 05:46 AM PDT

گزارش رویداد چهارم جانبی شورای حقوق بشر
جرس: چهارمین رویداد جانبی شورای حقوق بشر ملل متحد در ژنو با عنوان "نقض آزادی بیان در آستانه ی یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری" با شرکت 5 سخنران و با اداره ی نماینده کارزار افشای نقض حقوق بشر در ایران برگزار شد.


به گزارش کارزار نقض حقوق بشر در ایران، انسداد و انحصار ارتباطات و اینترنت، مشکلات و مخاطرات مستند سازان، رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار سرکوب، ساختار انتخابات غیر دموکراتیک در جمهوری اسلامی ایران محور های مورد بحث بود.


رویداد جانبی مورد اشاره که گزارش آن را می خوانید به دلیل حضور فرانک لارو گزارشگر ویژه ی آزادی بیان و انتشار گزارش نقض آزادی بیان از سوی وی که موضعگیری رسمی سازمان سودویند و کارزار افشای نقض آزادی بیان در ایران را در پی داشت در این روز برگزار شد که مورد استقبال نمایندگان سازمان های مردم نهاد از سایر نقاط جهان قرار گرفت.


در این موضعگیری سرکوب و فشار وارد بر رسانه های گروهی در ایران، توقیف روزنامه ها، سانسور شدید در همه ی حوزه ها،بازداشت روزنامه نگاران، ارسال پارازیت بر روی امواج ماهواره ای رسانه های جهانی، نقش آشکار صدا و سیما در سرکوب و شکنجه ی روزنامه نگاران و منتقدان رژیم و تهیه و پخش اعترافات اجباری تلویزیونی مورد تاکید قرار گرفت.


همچنین درآغاز این نشست و پیش از ورود به دستور اصلی "زینب پیغمبر زاده" از اعضای کمپین حق تحصیل موضوع تبعیض جنسیتی در حق تحصیل را مورد بررسی قرار داد که در ادامه ی گزارش درج شده است.


انحصار و انسداد زیر ساخت های ارتباطات و اینترنت در جمهوری اسلامی
محمود تجلی مهر کارشناس ارشد مخابرات و زیرساخت های اینترنتی در مورد فعالیت های جمهوری اسلامی برای محدود سازی و کنترل دسترسی مردم ایران به اینترنت و جاسوسی در مورد شهروندان و نقش شرکت های بین المللی سازنده تجهیزات مخابراتی در فروش سیستم های پیچیده و انتقال دانش و فناوری های لازم به سازمان های امنیتی دیدگاه های خود را بیان کرد.


او بیان داشت: "جمهوری اسلامی همیشه تلاش برای محدود کردن، فیلتر و یا قطع کامل دسترسی آزاد به اینترنت را برای شهروندان ایرانی دنبال کرده و امروزه آنها بطور حرفه ای با متمرکز سازی سیستم های فیلترینگ صدها هزار وب سایت را در لیست سیاه قرار داده اند.


محمودتجلی مهر که به عنوان مدیر پروژه های زیر ساخت اینترنتی و مخابراتی در کشور های مختلف فعالیت می کند ضمن تشریح وضعیت اینترنت کنونی در ایران و مقایسه ی آن با استانداردهای جهانی تصریح کرد: «با محدود سازی پهنای باند اینترنت از سوی رژیم جمهوری اسلامی ایران، مردم از پای ننشسته اند؛ اما تلاش برای عبور از این محدودیت ها و استفاده از نرم افزار های مختلف فیلتر شکن 30 درصد از پهنای باند محدود موجود را نیز از کاهش می دهد و خود عاملی بر محدودیت بیشتر می گردد».


این کارشناس زیرساخت های مخابراتی ساکن آلمان افزود:«بررسی ها نشان میدهد که دولت جمهوری اسلامی در محدود سازی دسترسی آزاد شهروندان به اینترنت با وجود تلاش فراوان و صرف هزینه و به کار گیری نیروی قابل توجه و گسترش سیستم های فیلترینگ ناموفق بوده است.به طوری که در جریان رویدادهای سال 2009 شاهد ارسال اخبار، ویدئو ها و عکس های این رویدادها از سوی شهروند-خبرنگاران به جهان بودیم».


وی با اشاره به سیستم های مخابراتی موبایل گفت:«در عرصه تلفن های همراه افزون بر محدودیت های اعمال شده بر دسترسی شهروندان به اینترنت، جمهوری اسلامی با به کار گیری سرویس ردیابی تلفن همراه تلاش برای ردیابی شهروندان، فعالان اجتماعی دارد که این تکنولوژی را به عنوان ابزار سرکوب به کار می برد اما همانگونه که می دانید این سرویس در کشورهای دیگر به عنوان یک سرویس خوب در خدمت شهروندان است و مشکلات بسیاری را در جهان مدن برطرف می کند» .


محمود تجلی مهر با اشاره به موضوع تحریم ها گفت :«در اینجا قابل توجه است که تجهیرات لازم برای فیلترینگ و یا جاسوسی شهروندان در زمره تجهیزات استاندارد مخابراتی نیستند، تحریم و نبود آنها هیچ گونه اخلال برای خدمات مخابراتی که لازمه ی توسعه ی جوامع هستند وارد نمی آوردو نیز توجه کنید که ایران قادر به تولید این گونه تجهیزات بسیار پیشرفته و پیچیده نیست و وابستگی شدیدی به کشور های پیشرفته دارد.


وی افزود:« در سال 2009 پس از آن که شرکت های اروپایی و آمریکایی برای فروش این گونه تجهیزات به رژیم ایران مورد انتقاد قرار گرفته و فعالیت هار خود را در ایران محدود کردند، شرکت های چینی چون هواوی و ز.ت. و از فرصت استفاده کرده، جای شرکت های اروپایی و آمریکایی را گرفتند. آنها نه تنها این تجهیزات را در اختیار ایران می گذارند، بلکه کارشناسان آنها در راه اندازی و نگهداری این تجهیزات به همراه نیروهای امنیتی شرکت دارند و از این رو تبدیل به مشاوران دیکتاتور شده اند».


محمود تجلی مهر در پایان خطاب به شورای حقوق بشر ملل متحد تاکیدکرد:« تحریم تجهیزات سرکوب که نقشی در توسعه ی شبکه های مخابراتی ندارند و درگروه ابزارهای امنیتی هستند امری جدی است و نیاز به توجه جامعه جهانی دارد. کشورهای تولید کننده این تجهیزات باید صدور آنها از سوی شرکت ها خود را مشروط کسب اجازه از دولت هایشان سازند».


رادیو وتلویزیون در ایران : ابزار سرکوب
فرشید فاریابی کارشناس ارتباطات و خبر رادیو تلویزیون سخنران بعدی بود که رادیو و تلویزیون در ایران را بزرگترین سازمان اقتصادی و رسانه ای در انحصار حاکمیت معرفی کرد و با بیان تجربیات مشخص خود، گفت:«این رسانه به شکل امنیتی اداره می شود و علاوه بر تبدیل شدن به دستگاه تبلیفات سیاسی به ابزار سرکوب، تغییر ماهیت داده است».


این دانش آموخته ی ارتباطات افزود:«در درون سازمان رادیو و تلویزیون ( صدا و سیمای جمهوری اسلامی) کارکنان به ویژه کارکنان حوزه های محتوایی ، خبری ، برنامه سازان و نویسندگان در یک فضای خفقان امنیتی و ایدئولوژیک به کار مشغول هستند و واحد های امنیتی در شکل های گوناگون فعالیت های کارکنان را زیر نظر دقیق دارند».


وی تاکید کرد: «صدها روزنامه نگار، فیلم ساز، نویسنده، پژوهشگر، مجری،کارگردان، تهیه کننده و ده ها عنوان شغلی دیگر در این سازمان تهدید و اخراج شده و می شوند اما باکمال تاسف به دلیل بدنامی "صدا وسیما" این قربانیان خاموش به ندرت مورد توجه نهاد های حقوق بشری قرار می گیرند».


فرشید فاریابی با اشاره به ساختار این رسانه،روند انحصار و انسداد در صدا و سیما را در سه بخش "سانسور و دروغ پردازی"، "تبلیغات سیاسی – ایدئولوژیک" و " سرکوب و اختناق" دسته بندی کرد و افزود :« سازمان های امنیتی و قضایی در هرچه قوی تر کردن فضای امنیتی این دستگاه عظیم تبلیغاتِ سیاسی و ایدئولوژیک کوشش می کنند و درمقابل از این رسانه به عنوان ابزار سرکوب در کشور استفاده می کنند».


وی در بررسی فعالیت های برون مرزی صدا وسیما گفت : «این سازمان همچنین روند سرکوب، سانسور و اختناق را به حوزه های فرا مرزی نیز کشانده است. بازوهای رسانه ای این سازمان از جمله "پرس تی وی" و گروه شبکه های رادیو و تلویزیونی معاونت برون مرزی این سازمان اگر چه در ظاهر تلاش میکنند اصول حرفه ای را رعایت کنند اما در باطن با اندک دقت متوجه چگونگی کار ضد رسانه ای و ضد آزادی بیان آنها می شویم».


کارشناس سابق صدا و سیما موضوع ارسال پارازیت بر امواج ماهواره ای را مورد توجه قرار داد و گفت : «پرسش اساسی در اینجا تکنولوژی های پیشرفته ای است که از سوی کشور های جهان در اختیار این دستگاه سرکوب و دشمن آزادی بیان قرار گرفته و می گیرد و به جرات می توان گفت که صدا و سیما بدون پشتیبانی فنی و تکنولوژیک جهان پیشرفته، امکان اجرایی کردن چنین سرکوب و اختناق گسترده ای را نداشت».


وی در پایان با اشاره به تعداد قابل توجه روزنامه و نشریه توقیف شده، روزنامه نگاران زندانی و ترک وطن گفته، اعترافات اجباری ، ارسال پارازیت و ... گزارشگر ویژه ی آزادی بیان سازمان ملل را خطاب قرار داد و گفت : «آیا وقت آن نرسیده که تحریم های طراحی شده علیه رژیم ایران هوشمندانه تر و با مطالعه تر صورت گیرد تا به جای زمین گیر کردن مردم آزادی خواه دستگاه های سرکوب رژیم از جمله رادیو و تلویزیون با کارنامه ی سیاه سرکوب و سانسور و اختناق هدف قرار گیرند؟!»


آزادی بیان و مشکلات مستند سازان در ایران
محمد علی شیرزادی مستند ساز و کارگردان در سخنان خود بخش هایی از چند مستند تولید شده و در دست تولید خود را به همراه پشت صحنه هایی از تلاش گروه فیلسازش هنگام ضبط تصاویر پخش و توضیحاتی را در بین برنامه ارایه کرد که با استقبال شرکت کنندگان مواجه شد.


وی در آغاز توجه حاضران را به فشار های موجود جلب کرد و گفت : « هم اکنون که ما در اینجا با هم گفتگو میکنیم در ایران 25 مستند ساز تحت تعقیب و بازداشت قرار گرفته و با اتهامات سنگین از جمله تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، کسب مال نامشروع و همکاری با شبکه های معاند روبه رو هستند».


محمد علی شیرزادی به عنوان شاهد زنده ی مشکلات افزود: من خود دو بار باز داشت شدم که بار نخست برای ساخت مستند هنر زیر زمینی در ایران با حکم اعدام مواجه شدم اگر چه این حکم در دادگاه تجدید نظر به ده سال کاهش یافت و مراحل بعدی را طی کرد اما این احکام نشان دهنده ی شدت برخورد در حوزه ی سینما و مستند سازی در ایران را نشان می دهد».


این مستند ساز بار دوم در سال 2009 و جریان اعتراضات موسوم به جنبش سبز دستگیر و پس از بازجویی های بسیار و تحمل 7 ماه سلول انفرادی و شکنجه با اتهام جاسوسی برای شبکه های معاند به سه سال حبس محکوم شد.
شیرزادی در بخش دیگر سخنان خود گفت: « رژیم جمهوری اسلامی شکنجه ی زندانی و خانواده ی او را توامان انجام میدهد و برای نمونه گفت مادر و اعضا خانواده ی من بارها این شکنجه ها را تجربه کردند از جمله وقتی که مادرم برای پیگیری کار من به قاضی مقدسی – قاضی پیشین دادگستری تهران- مراجعه کرده بود با این جمله که "او را به زودی آزاد میکنم و بیا لباس هایش را ببر" مواجه شده بود».


تبعیض جنسیتی و حق تحصیل
زینب پیغمبر زاده نخستین سخنران این رویداد بود که موضوع "اشکال گوناگون تبعیض تحصیلی و جنسیتی" را بررسی کرد و ضمن تشریح ساختار و چگونگی همکاری با کمپین حق تحصیل تاکید کرد:«از دانشجویان خواسته ایم با فرستادن مدارک محرومیت از تحصیل خود به پروژه مستندسازی محرومیت از تحصیل یاری رسانند. ما (کمپین حق تحصیل) سعی داریم دانشجویان را با حقوق قانونی آشنا کنیم و به دانشجویانی که مورد فشار کمیته های انضباطی یا نهادهای امنیتی قرار گرفته اند خدمات حقوقی ارائه کنیم».


این کنشگر حقوق بشر ضمن بر شمردن تاریخچه ای از نقض حق تحصیل در ایران در پیش و پس از انقلاب 57 تا امروز گفت : «پس از انقلاب اسلامی اعتقادات مذهبی، پوشش و برقراری رابطه با جنس مخالف نیز به فهرست اتهاماتی که می توانند مانع ادامه تحصیل افراد شوند اضافه شدو علاوه بر این دسترسی زنان ایرانی به تحصیل همواره به دلیل جنسیت شان به صورت سازمان یافته محدود شده است».


وی با تمرکز بر تبعیض جنسیتی و بررسی روند این نقض آشکار حقوق بشر گفت :«با افزایش نسبت دانشجویان دختر از سال 1377 به بعد، برخی مقامات وزارت علوم و سازمان سنجش بارها خواستار اجرای طرح سهمیه بندی جنسیتی شدند که بار دیگر در آخرین سال های دولت اصلاحات در سال 1382 توسط سازمان سنجش سهمیه بندی جنسیتی در رشته های پزشکی و برخی رشته های مهندسی، دوباره مطرح و در کنکور سال 1383 اعمال شد».


عضو کمپین حق تحصیل با اشاره به طرح سهمیه بندی در مجلس هفتم که از سوی نمایندگان مجلس دنبال شد و نیز محدود کردن پذیرش دختران دانشجو به شهر های نزدیک محل سکونت، افزود :«در سال تحصیلی 92-91 زنان از تحصیل دولتی و رایگان در بسیاری از رشته های دانشگاهی در مقطع کارشناسی محروم شده اند که جزئیات آن در منابع مختلف از جمله بروشور کمپین حق تحصیل قابل دسترسی است».


زینب پیغمبر زاده با اشاره به محرومیت و تبعیض اعمال شده نسبت به زنان در حوزه ی بورس و ادامه ی تحصیل آنها در خارج از کشور گفت: «بعد از انقلاب 57 دختران در زمینه دریافت بورس های تحصیلی دولتی برای تحصیل در خارج از کشور، با تبعیض روبرو بوده اند و تنها در صورت تاهل امکان بهره مندی از این تسهیلات را دارند و نیز به تازگی قانونی در مجلس در حال بررسی است که بر اساس آنان دختران مجرد برای دریافت گذرنامه نیازمند اجازه پدر خواهند بود. این قانون می تواند ادامه تحصیل یا حتی شرکت در سمینارهای علمی در خارج از کشور را برای دختران دشوارتر سازد».


ساختار انتخابات در جمهوری اسلامی ناقض حقوق انسانی است
دکتر حسن مکارمی استاد دانشگاه سوربن سخنرانی خود را با موضوع نگاه ساختاری به نقض حقوق بشر در روند انتخابات غیر دموکراتیک ایران به رویداد جانبی شورای حقوق بشر ارایه کرد.


وی با استناد به متن آخرین گزارش نقض حقوق بشر "شیرین عبادی" تاکید کرد :«انتخابات پیش روی همچون دیگر انتخابات پیشین مطابق قوانین بین المللی نیست که این امر ناشی از سه عامل اصلی "بنیانگذار جمهوری اسلامی"، "رهبر انقلاب اسلامی" و "شورای نگهبان" است».


این پژوهشگر علوم انسانی مواد 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ۲۵ میثاق بین المللی حقوق شهروندی را مورد توجه قرار داد و افزود: این دو ماده به راحتی ما را به سمت و سوی پنج اصل اجرائی هر انتخابات می برد که نقض هر کدام سلامت انتخابات را زیر سوال خواهد برد، از جمله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن است.


حسن مکارمی با بررسی پیشینه ی رفتار های انتخاباتی از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی به انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 در ایران اشاره کرد و گفت: «در سال ۲۰۰۹ با تقلب گسترده و همه جانبه در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری رهبر جمهوری اسلامی، در فردای انتخابات نتیجه را اعلام کرد و با این عمل خود، بر خلاف قانون اساسی، کارکرد شورای نگهبان را هم زیر پا گذاشت».


وی با تحلیل گفتمان حاکمیت در باره ی انتخابات و ارایه ی مستندات سخنان بیان شده از سوی کارگزاران جمهوری اسلامی تاکید کرد : مقام ریاست جمهوری در عمل مورد بی توجهی عمیق قرار دارد و به یک سمت تشریفاتی بدل شده است .


حسن مکارمی در تحلیل ساختار اجتماعی انتخابات در ایدان نتیجه گرفت : «پایه ی"نمایندگی" در فرهنگ ما تا سالهای ۱۹۶۲،به شکل سنتی بر دوش سه هرم فرماندهی، اربابی و معممین بوده و پس از سال ۱۹۷۹ معممین که خود را نماینده طبیعی آسمان و زمین می دانند ، مانع هر نوع انتخابات نمایندگان واقعی مردم شده اند».

 

 

شعارهای سبز در تشییع پیکر آیت الله طاهری -  سه ویدیو

Posted: 04 Jun 2013 05:37 AM PDT

 

 

 

 

آنها سه نفر بودند...

Posted: 04 Jun 2013 04:58 AM PDT

محمد جواد اكبرين
آيت الله طاهرى اصفهانى دومين فقيهى بود كه پس از آيت الله منتظرى، دولت برآمده از انتخابات ٨٨ را "غاصب" و ادامه رياست اش را "نامشروع" خواند. 

 

آنها سه نفر بودند؛ حلقه ى مباحثه ى ساداتِ تيزهوش در مكتب مرحوم سيد محمد محقق داماد.

از آن حلقه، يكى شان در حوزه ماند و مرجع تقليد شد: آيت الله سيد موسى شبيرى زنجانى.

آن دو تنِ ديگر اما پس از رسيدن به "اجتهاد مطلق" حوزه را ترك كردند و به معركه ى مبارزه با ظلم حاكمان و محروميتِ مردم پيوستند: آيت الله سيد موسى صدر (رهبر شيعيان لبنان و مؤسس جنبشِ اميد محرومان) و آيت الله سيد جلال الدين طاهرى اصفهانى (سرحلقه مبارزه عليه استبداد در اصفهان، نخستين امام جمعه اين شهر و از مؤسسان قانون اساسى).


مرحوم استاد آيت الله منتظرى بارها درباره آيت الله طاهرى اصفهانى گفته بود كه اگر در حوزه مى ماند از مراجع تقليد بود چنانكه مرحوم آيت الله خويى (زعيم حوزه علميه نجف) نيز درباره امام موسى صدر نيز چنين گواهى داده بود و در پاسخ به اعتراض كسانى كه تساهل و تسامحِ رهبر شيعيان لبنان را تحمل نمى كردند مى گفت «آقاى صدر مجتهد است نه مقلد».


شايد به علت اعتماد به دقت فهم و برترى ذوقِ سيد جلال الدين طاهرى بود كه امام موسى صدر از او خواست كه مباحث اصولى استادشان مرحوم محقق داماد را تقرير كند؛ آقاى طاهرى پذيرفت اما روزى كه سه جلد كتاب "محاضرات" منتشر شد سالها از ناپديد شدن امام موسى صدر در ليبى مى گذشت و نبود كه اجابتِ خواسته اش را ببيند؛ هر چند سيد جلال در مقدمه ى محاضرات او را از ياد نبرد و حتى نشان داد كه مرگش را باور ندارد و آرزو كرد موسى صدر به سلامت برگردد.


حالا ديگر ٣٥ سال است موسى صدر پرده نشينِ غيبت است و ١١ سال بود كه سيدجلال نيز خانه نشينِ اعتراض به استبداد دينى... تا امروز كه سيد موسى شبيرى زنجانى، تنها بازمانده ى حلقه مباحثه، بر پيكر سيد جلال نماز خواند. آن دو تن اما فقاهت و اجتهادِ مطلق شان تحت الشعاع مجاهدت شان كمرنگ ماند و حالا بر عهده وارثان است كه ميراثِ سيره و مسير زندگى آن دو را در مبانى نظرى (كتبى و شفاهى) شان جستجو كنند؛ بخش ديگر اين يادداشت، اشارتى گذراست به دو نكته از آراء آيت الله طاهرى اصفهانى كه در دو ديدار آخرِ نگارنده با ايشان مطرح شد:


قناعت و رضايت مردم

آقاى طاهرى بر اين باور بود كه يكى از ملاك هاى تعيين كننده در حكومت، قانع شدن و راضى بودن جامعه ست كه از آن تعبير مى كردند به قناعت و رضايت مردم؛ برداشت ايشان از شأن نزول آيه ١٤٤ سوره بقره اين بود كه مردمِ مخاطب پيامبر، از عبادت در قبله ى يهود ناراضى بودند و تحمل طعنه ها و سرزنش ها و تفاخر يهوديان به مسلمانان را نداشتند و به پيامبر اعتراض مى كردند؛ وحى آمد كه قبله تغيير كند تا پيامبر كه با اعتراض مردم تحت فشار بود راضى شود و مردم نيز ديگر احساس تحقير نكنند. آيت الله طاهرى مى گفت رضايت مردم حتى در تغيير قبله هم تعيين كننده است چه رسد به قوانينى كه جعلِ ماست و اگر جامعه را راضى نمى كند بايد تغيير داده شود. (پس از شنيدن اين نكته از آيت الله طاهرى، به تفسير الميزان مراجعه كردم؛ علامه طباطبايى هم علت تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه را واكنش به نارضايتى مسلمانان مى داند: اليهود على ما في الروايات الواردة في شأن نزول الآية كانوا يعيرون المسلمين في تبعية قبلتهم، ويتفاخرون بذلك عليهم...)



"تغلّب" از تقلّب مهم تر است!

دور نخستِ انتخابات رياست جمهورى سال ٨٤ بود و يكساعت خوابِ مهدى كروبى و غفلتِ دولت اصلاحات از مهندسى انتخابات باعث شد تا كروبى از صدر جدول برداشته شود و احمدى نژاد بر صدر بنشيند. آيت الله طاهرى اصفهانى اما بيش از آنكه نگران تقلب باشد آن را نشانه اى از "تغلّب" مى دانست.

نظريه تغلّب (غلبه) از صدر اسلام در ميان بخشى از مسلمانان رواج يافت؛ آنها قدرت و غلبه و تسلط بر حكومت را منشأ مشروعیت حکومت می دانستند و از قاعده «الحق لمن غلب» [حق از آنِ غالب است] دفاع مى كردند؛ قاضی ابو یعلی از فقيهانِ حنبلی مذهبِ قرن پنجم به نقل از امام احمد حنبل مى نويسد: «حكومت با زور و غلبه هم ثابت می‌ شود؛ بنا بر اين نياز به عقد بیعت نیست هر چند که آن حاکم، گناهكار باشد.».


به نوشته قاضی ابویعلی، اگر خلافت (حاكميت) همانند بیع و سایر عقود، نیاز به عقد و ایجاب و قبول مردم داشته باشد باید فسخ و عزل خلافت هم به دست مردم باشد در حالى كه عزل خليفه مسلمين به دست مسلمانان، نامشروع است.


اين رأى در ميان شيعيان، هوادار و موافقى ندارد اما آيت الله طاهرى اصفهانى حاكميّت كنونى جمهورى اسلامى را اولين فرقه ى شيعى مى دانست كه با نظريه ى تغلّب بر مردم حكومت مى كند؛ او نظارت استصوابى را ابزارِ نظريه تغلّب مى دانست. با همين نگاه، وقتى روندِ تغلّب، با «تقلب ٨٨» به تمامت رسيد او دومين فقيهى بود كه پس از آيت الله منتظرى، دولت برآمده از انتخابات ٨٨ را "غاصب" و ادامه رياست اش را "نامشروع" خواند.


تأكيد بر ضرورتِ رويارويى با فرعونيّت براى رهايى از محروميت، هم در سخنرانى هاى مختلف سيد موسى صدر در دهه ٥٠ تكرار شده و هم در نامه تاريخى سيد جلال الدين طاهرى در سال ٨١ در اعتراض به استبداد دينى؛ سيره و مسير او و برادرش سيد موسى صدر در برابر ظلم و محروميت، يادآور آيه ٤٥ سوره مؤمنون است كه: موسى و برادرش را با نشانه هاى مان و با حجت روشن، سوى فرعون روانه كرديم... «ثم ارسلنا موسی و اخا هرون بایاتنا و سلطان مبین الی فرعون و ملائکه»... سلام خدا بر موسى و برادرش باد. 

 

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 


معاون نخست‌وزیر ترکیه از آسیب‌دیدگان ناآرامی‌های اخیر پوزش خواست

Posted: 04 Jun 2013 04:50 AM PDT

جرس: بولنت آرینچ، معاون نخست وزیر ترکیه گفته است که تظاهراتی که در ابتدا در اعتراض به ساخت یک مجتمع تجاری در محل پارک گزی در استانبول برگزار شد، عادلانه و مشروع بود.


به گزارش بی بی سی، معاون نخست وزیر ترکیه از افرادی که در درگیری‌های چند روز دیده آسیب دیده‌اند، پوزش خواسته است.


آقای آرینچ در عین حال گفت: "فکر نمی‌کنم ضرورتی داشته باشد که از افرادی عذرخواهی کنیم که به اموال عمومی در خیابان‌ها آسیب رساندند و تلاش کردند جلوی آزادی مردم در خیابان‌ها را بگیرند."


پس از چند روز تظاهرات اعتراضی، دولت ترکیه می کوشد آرامش را به کشور بازگرداند.


آقای آرینچ که در غیاب رجب طیب اردوغان، نخست وزیر که به شمال آفریقا سفر کرده، اداره امور دولت را بر عهده دارد، در کنفرانس خبری خود در آنکارا پیشنهاد کرد با سازمان دهندگان تظاهرات علیه طرح مورد اشاره دیدار کند.


معاون آقای اردوغان پیش از حضور در این کنفرانس خبری، با عبدالله گل، رئیس جمهوری ترکیه دیدار کرده بود. آقای گل نیز طی چند روز گذشته تلاش کرده تا اوضاع را آرام‌تر کند.


آقای گل روز دوشنبه خاطرنشان کرد که نگرانی‌های معترضان شنیده شده است.


تظاهرات و ناآرامی‌ها طی پنج روز گذشته در شهرهای مختلف ترکیه مانند استانبول و آنکارا جریان داشته است.


این تظاهرات برای مخالفت با ساخت یک مجتمع تجاری آغاز شد اما به تظاهرات اعتراضی علیه سیاست‌های دولت آقای اردوغان تبدیل شده است.


یکی از بزرگ‌ترین اتحادیه‌های کارگری ترکیه با ۲۴۰ هزار عضو نیز از امروز در حمایت از معترضان اعلام اعتصاب کرده است.


گروهی از تظاهرکنندگان بار دیگر امروز در استانبول تجمع کردند و به سوی پلیس سنگ پرتاب کردند و پلیس هم برای متفرق کردن معترضان گاز اشک‌آور شلیک کردند.

 

معصومه ابتکار رد صلاحیت شد/آقایان می گفتند برایت گران تمام می شود

Posted: 04 Jun 2013 04:50 AM PDT

جرس: "روزهایی که در شورای شهر فریاد می زدم و موضوع پارازیت، پارک پردیسان، برنجهای آلوده و گندم آلوده را هشدار می دادم آقایان می آمدند و می گفتند برایت گران تمام می شود." این اظهارات معصومه ابتکار، عضو شورای شهر تهران است، که در دور جدید انتخابات رد صلاحیت شده است.


معصومه ابتکاراعلام کرد که بر اساس آخرین نتایج هیئت عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی در مرحله سوم اعتراضات نتیجه نداشته و رای نهایی همان رد صلاحیت بنده است و آنچه برای آخرین بار تاکید شده عدم التزام به اسلام و عدم تمکین به قانون اساسی کشور است. که این دلایل غیرقابل باور و غیرقابل قبول است.


به گزارش خرداد، معاون ریاست جمهوری دوران اصلاحات افزود: این حکم نهایی در حالی است که رهبری بارها تاکید کرد باید تمامی سلایق در انتخابات حضور داشته باشندولی متاسفانه رویکرد حذف جریان منتقد اصلاح طلب را پیشه کردند و افراد و گروههای زیادی از خدمتگذاران نظام در این انتخابات رد صلاحیت شدند.


ابتکار گفت: چه کسی می تواند باور کند کسی که در روزهای مبارزات انقلاب اسلامی و در جریانات سیاسی کشور همراه با نظام و انقلاب گام برداشته است و تمام زندگی اش را وقت انقلاب کرده امروز اینگونه رد صلاحیت شود. آیا رسانه های بیگانه بر علیه من وارد نشدند؟ آیا جایی بر خلاف قانون اساسی رفتار کردم؟ آیا در طول زندگی شخصی ام سود و منفعتی برای خود برداشتم؟ آیا پدر و همسر و پدر همسرم برای انقلاب کم زحمت کشیدند؟


این عضو شورای شهر اظهار داشت: من تصمیم هیئت عالی را بر اساس قانون تمکین می کنم و می پذیرم ولی رای را نمی پذیرم و تمام تلاش و توان خود را برای دفاع از خودم به کار می برم چرا که فرزند انقلاب هستم. هر چند ملاک حال افراد است ولی بسیاری از افراد هم هستند که هیچ عقبه ای نداشته و حالا مدعی انقلاب شده اند و حالا به موقعیتهایی رسیده اند.


به گزارش خرداد، ابتکار اظهار داشت: البته اعتراض خودم را به هیئت عالی دادم ولی مسئولیت با شخص آقای علی لاریجانی است. البته ناگفته نماند روزهایی که در شورای شهر فریاد می زدم و موضوع پارازیت، پارک پردیسان، برنجهای آلوده و گندم آلوده را هشدار می دادم آقایان می آمدند و می گفتند برایت گران تمام می شود.

 

دعوت رییس فرهنگستان هنر آلمان از مهندس موسوی و زهرا رهنورد

Posted: 04 Jun 2013 04:12 AM PDT

برای شرکت و سخنرانی در نمایشگاه "مراقبه آزادی" صورت گرفت
جرس: کلائس شتک، رییس فرهنگستان هنر آلمان با ارسال دعوتنامه ای به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از این دو هنرمند برای شرکت و سخنرانی در مراسم افتتاحیه نمایشگاه "مراقبه آزادی" دعوت کرد.  

نمایشگاه "مراقبه آزادی" با 28 مورد از کارهای روی کاغذ مهندس میرحسین موسوی در ششم ژوئن 2013 توسط فرهنگستان هنر آلمان افتتاح می شود. این نمایشگاه از تاریخ هفتم تا بیست و سوم ماه ژوئن پذیرای بازدید علاقمندان خواهد بود.
در بروشور نمایشگاه "مراقبه آزادی" آمده است که رییس سابق فرهنگستان هنر ایران به همراه همسرش، زهرا رهنورد، مجسمه ساز و استاد دانشگاه از سال ۱۳۸۹ (20۱۱) تاکنون در تهران در زندان خانگی بسر می برند و از هرگونه ارتباط با دنیای خارج محروم هستنند و انجام فعالیت های هنری و برگزاری نمایشگاه برای آنها غیرممکن است.
به گزارش ستاد خبری نمایشگاه "مراقبه آزادی"، متن دعوتنامه کلائس شتک، رییس فرهنگستان هنر آلمان به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به شرح زیر است:


سرکار خانم زهرا رهنورد،
جناب آقای میرحسین موسوی،
بدین وسیله از شما برای افتتاح نمایشگاه "مراقبه آزادی" در تاریخ 6 ژوئن 2013، ساعت 18 در فرهنگستان هنر در پاریزر پلاتس 4 (Pariser Platz 4) در برلین- میته (Berlin- Mitte) دعوت به عمل می آورم.
همچنین شما را صمیمانه به شرکت در گفت و گوی عمومی که در ساعت 19 همان روز در فرهنگستان هنر آغاز می شود، دعوت می کنم.
خانم نایکا فروتن، دانش آموخته علوم اجتماعی و اینجانب با عنوان "هنر و حقوق بشر در ایران" با آقای اردشیر امیر ارجمند و خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل به بحث و تبادل نظر خواهیم پرداخت.
اینجانب مشتاقانه منتظر نمایشگاه 28 مورد از کارهای روی کاغذ آقای میر حسین موسوی هستم که به خاطر رنگ آمیزی ویژه آنها و ویژگی مبانی نقاشی بلافاصله مورد توجه من و همکارانم در فرهنگستان قرار گرفت. من آرزو می کنم که کارهای یاد شده در برلین و آلمان مورد توجه بسیار قرار گیرند. در گفت و گویی که پس از افتتاح نمایشگاه انجام می گیرد در وهله نخست وضعیت شما مورد بحث قرار خواهد گرفت. برای فرهنگستان هنر و اینجانب آزادی بیان و آزادی هنر، بخش ضروری و صرف نظر نکردنی یک جامعه دموکراتیک است.
سرکار خانم زهرا رهنورد و جناب آقای میرحسین موسوی،
برای فرهنگستان هنر و اینجانب این امر افتخار ویژه ای است که عصر و شام روز 6 ژوئن را با افتتاح نمایشگاه شما و برنامه گفت و گوی فرهنگستان به شما اختصاص می دهیم. برای ما بازدید شما از فرهنگستان هنر در برلین موجب خوشوقتی، شادی و آسودگی خاطر بیشتری خواهد بود.
به شما صمیمانه درود می فرستم.
کلائس شتک (Klaus Staeck)
رییس فرهنگستان هنر آلمان