جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


داریوش مهرجویی: وزیرارشاد آینده باید به تساهل اعتقاد داشته باشد

Posted: 22 Jun 2013 08:46 AM PDT

جرس: داریوش مهرجویی معتقد است: در بخش سینما رئیس جمهور جدید باید اولویتش این باشد که انحصارطلبی را از این بخش خارج کند.

به گزارش ایلنا، این کارگردان سینما ایران در پاسخ به این سوال که به نظر شما اولویت اول رئیس جمهور جدید در حوزه فرهنگ چه باید باشد، گفت: مشکل عمده امروز سینمای ایران انحصارطلبی گروهی خاص است که سیطره خود را بر آن حاکم کرده‌اند.

وی ادامه داد: نتیجه عملکرد این گروه آن شده است که امروز فیلم‌هایی ساخته می‌شود که نه ربطی به تماشاگر دارد و نه به سینما و در نتیجه مردم نیز نمی‌روند آنها را ببینند.

مهرجویی افزود: امروز سینما یکسویه شده است و افرادی در آن حضور دارند که کارشان سینما نیست به همین دلیل در یک وضعیت خنده‌دار خودشان فیلم تولید می‌کنند و خودشان حمایت کنند و خودشان به هم جایزه می‌دهند.

کارگران فیلم تحسین شده گاو ادامه داد: رئیس جمهور باید فردی را به عنوان وزیر ارشاد انتخاب کند که به مقوله تساهل اعتقاد داشته باشد و آن را عملا اجرا کند تا از وضعیت یک سویه سینما خارج شود.

وی ادامه داد: امروز گروهی در سینما با راه انداختن حرکت یک سویه و با یک تفکر جزمی آن را سیاه و سفید می‌بینند و به دنبال آن بودند که همه منافع را برای خودشان داشته باشند.

مهرجویی ادامه داد: در بخش سینما دولت نباید خودش را در امر تولید وارد کند و با بخش خصوصی رقابت کند زیرا بخش خصوصی با این شرایط توان رقابت با دولت را ندارد. به دلیل آنکه دولت تمام امتیازها را برای خودش نگاه داشته است.

وی ادامه داد: این یک نوع سوء استفاده از قدرت است و در هیچ کجایی دنیا دولت خودش تولیدکننده کالا نیست که وظیفه‌اش نظارت و تشویق و ترغیب تولیدکنندگان آن صنعت است و برعکس باید به بخش خصوصی کمک کند.

مهرجویی افزود: در بخش کتاب تجسمی و موسیقی و تئاتر مانند سینما یکسویه نگری و ممیزی وجود دارد اما این یک سویه نگری کمتر است به ویژه در بخش تئاتر؛ هنرمندان آزادتر از سینما هستند.

کارگردان فیلم چه خوبه برگشتی ادامه داد: یکسویه نگری سینما را به سمت کانالیزه کردن تولیدات پیش برده و این امر اینقدر نادرست و ناعادلانه است که که در غلط بودن آن شکی وجود ندارد.

مهرجویی با اشاره به اینکه باید به فیلم به عنوان یک اثر تولیدی نگاه کرد، افزود: یک اثر سینمایی و فیلم یک اثر تولیدی است که بازده اقتصادی دارد و مانند سایر محصولات تولیدی باعث اشتغال بسیاری از افراد می‌شود لذا دولت نباید در این امر به دنبال این باشد که فقط خودش تولید کند و باز با خودش رقابت کند.

وی ادامه داد: اگر این امر یعنی یکسویه نگری از سر سینمای ایران برداشته شود ما می‌توانیم امیدوار باشیم که بحران شدیدی که امروز بر سینما حاکم است را رفع کنیم. 

گرجستان ۱۵۰ حساب بانکی ایرانیان را مسدود کرد

Posted: 22 Jun 2013 08:22 AM PDT

جرس: وزیر دادگستری گرجستان اعلام کرد که در راستای تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، نزدیک به ۱۵۰ حساب بانکی مرتبط با ایران را مسدود کرده است.

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، تیا سولوکیانی در یک کنفرانس مطبوعاتی در تفلیس اعلام کرد که بیشتر این حساب‌های بانکی به افراد و شرکت‌های فعال در بخش تجاری گرجستان تعلق داشتند.

به گفته این مقام قضایی گرجستان، تحقیقات درباره حساب‌های بانکی ایرانیان پس از آن آغاز شد که روزنامه وال‌استریت ژورنال روز پنجشنبه، ۳۰ خرداد (۲۰ زوئن) در گزارشی مدعی شد که ایران از فرصت‌های موجود در گرجستان برای دور زدن تحریم‌های بین‌المللی استفاده می‌کند.

تحریم‌های سازمان ملل متحد، آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای این کشور تدوین و اجرایی شده‌اند. مخالفان برنامه هسته‌ای ایران می‌گویند که در چارچوب این برنامه، فعالیت‌هایی مظنون انجام شده است و این کشور به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است. اما ایران همواره این ادعا را رد کرده است.

در گزارش روز پنجشنبه وال‌استریت ژورنال آمده بود که میزان سرمایه‌گذاری ایرانیان در گرجستان در دو سال گذشته به شدت افزایش یافته است. داده‌های رسمی گرجستان نیز نشان می‌دهد که تعداد شرکت‌های ایرانی که در آن کشور ثبت شده‌اند از ۸۴ شرکت در سال ۲۰۱۰ میلادی به یک هزار و ۴۸۹ شرکت در سال میلادی گذشته رسیده است.

خانم سولوکیانی، وزیر دادگستری گرجستان، گفت که نهادهای نظارتی گرجستان فعالیت‌های تجاری ایرانیان در گرجستان را دقیقا زیر نظر دارند تا از زیر پا گذاشته نشدن قوانین بین‌المللی اطمینان حاصل شود.

در گزارش وال‌استریت ژورنال آمده بود که محصولات تولید ایران از مواد ساختمانی و راهسازی گرفته تا مربای گیلاس، در بازار گرجستان به وفور یافت می‌شود و کاهش ارزش پول ملی ایران در برابر ارزهای جهانی باعث شده است که این محصولات قیمتی ارزان و جذابیتی بیشتر برای خریداران داشته باشند.

در این گزارش آمده بود که فعالیت اغلب شرکت‌های ایرانی در چارچوب قوانین داخلی گرجستان انجام می‌شود و نافی مقررات نیست، ولی در عین حال، شاخه تجاری سپاه پاسداران ایران حدود ۱۵۰ شرکت در گرجستان دارد که فعالیت‌هایشان ناقض تحریم‌های بین‌المللی است. گفته شده است که این شرکت‌ها به اسم شهروندان گرجستان ثبت شده‌اند.

وال‌استریت ژورنال از هوشنگ حسین‌پور، پوریا نایبی و هوشنگ فرسوده به عنوان سه ایرانی نام برد که زمینه‌ساز افزایش ناگهانی حجم سرمایه‌گذاری ایرانیان در گرجستان بوده‌اند و اضافه کرد که این سه نفر به طور مشترک شرکت هوایی فلایجورجیا، یکی از نخستین خطوط هوایی خصوصی گرجستان را ایجاد کرده‌اند، کنترل بانک "جی‌اس‌سی اینوست" را در اختیار گرفته‌اند و چند سرمایه‌گذاری عمده در بخش‌های دیگر داشته‌اند.

بنا بر این گزارش، این سه نفر در سال ۲۰۱۲ میلادی مذاکره برای خرید هتل شرایتون تفلیس و منطقه صنعتی پوتی در حاشیه دریای سیاه را نیز آغاز کرده بودند، ولی مذاکرات در این باره فعلا متوقف شده است.

یک مقام غربی گفته بود که فعالیت این گروه سه‌نفره در بخش تجاری برای نهادهایی که روند اجرایی شدن تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران را زیر نظر دارند، هشداردهنده بوده است و این احتمال داده می‌شود که آنها به دولت یا نهادهای حکومتی ایران وابسته باشند. ولی دو نفر از این افراد در مصاحبه‌هایی که با وال‌استریت ژورنال داشتند، چنین ارتباطی را تکذیب کردند و گفتند که به دلیل سخت‌تر شدن شرایط فعالیت اقتصادی در دوبی، به دنبال فرصت‌هایی جدید به گرجستان رفته‌اند. 

حذف پیشنهاد قو قضاییه درباره کانون وکلا توسط احمدی نژاد

Posted: 22 Jun 2013 08:08 AM PDT

 جرس: محمود احمدی‌نژاد طی دستوری خطاب به محمدرضا رحیمی معاون اول خود خواستار حذف پیشنهاد قوه قضاییه درباره کانون وکلا از دستور دولت و کمیسیون‌های مربوطه شد.



به گزارش فارس، محمود احمدی نژاد طی دستوری خطاب به محمدرضا رحیمی معاون اولش، خواستار حذف پیشنهاد قوه قضاییه درباره کانون وکلا از دستور دولت و کمیسیون های انتخابات شد. در متن دستور رئیس دولت ٱمده است: 

همانگونه که قبلا تاکید کرده‌ام در دادرسی عادلانه حداقل باید سه رکن مستقل وجود داشته باشد، قاضی، دادستان و وکیل مدافع باید از سه موضع مستقل رفتار کنند تا این امر امکان دفاع از حق و احقاق حقوق مردم را بیشتر نماید.

متاسفانه امروز قاضی و دادستان از یک موضع برخورد می‌کنند و از یک مرجع منصوب می‌شوند که شرایط تحقق عدالت و حقوق مردم را تضعیف می‌نماید.

اگر وکیل مدافع هم تحت امر همان مرجع قرار گیرد و یا به نوعی مدیریت شود زمینه احقاق حق تقریبا از بین خواهد رفت و خدا می‌داند چه بر سر ملت خواهد آمد.

لازم است پیشنهاد ارائه شده توسط قوه قضاییه برای دخالت قوه قضاییه در امور وکالت و کانون وکلا را از دستور دولت و کمیسیون‌های مربوطه خارج نمائید. ما سوگند خورده‌ایم که مدافع حقوق مردم و حافظ قانون اساسی باشیم و این پیشنهاد با هر دو مغایرت اساسی دارد.

احمدی‌نژاد این دستور را در پاسخ به نامه‌ی  درخواست رئیس کانون وکلای دادگستری صادر کرده است.

 

دیدار مولوی عبدالحمید و حسن روحانی

Posted: 22 Jun 2013 08:08 AM PDT

جرس: مدیریت امور رسانه‌های دفتر رئیس‌جمهوری منتخب از دیدار مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان با حسن روحانی خبر داد.  

 

 

این دیدار ساعتی پیش در محل استقرار موقت رئیس‌ جمهوری منتخب در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصحلت نظام انجام شده است.

 

از جزییات این دیدار خبری منتشر نشده اما مولوی عبدالحمید که پیش از انتخابات از روحانی حمایت کرده بود پس از این دیدار اعلام کرد که این ملاقات برای تبریک به منتخب ملت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم صورت گرفته است.

 

وی همچنین گفت که در این دیدار درباره مسائل و موضوعات کشور و منطقه و جهان به ویژه جهان اسلام بحث و تبادل نظر شد. 

کیومرث پوراحمد: فرهنگ ستیزی را کنار بگذارید

Posted: 22 Jun 2013 07:31 AM PDT

جرس: کیومرث پوراحمد؛ کارگردان و سینماگر باسابقه­‌ی سینمای ایران معتقد است: مدیران فرهنگی وزارت ارشاد جدید می‌بایست خون فرهنگی در رگ­‌های‌شان جریان داشته و با روح فرهنگ و هنر آشنا باشند.  

 

این سینماگر ضمن بیان این مطلب به ایلنا گفت: رییس جمهور جدید می­‌بایست شخصی را به عنوان وزیر ارشاد انتخاب کند که حداقل ربطی به حوزه­ فرهنگ و هنر داشته باشد. كسی مثل احمد مسجدجامعی یا سیدمحمد بهشتی! وگرنه اگر دولت جدید هم بخواهد آدم­‌های بی­‌ربط را بر مسند مدیریت­‌های فرهنگی بگمارد، بدون شک همین آش خواهد بود و همین کاسه.

 

وی ضمن بیان این مطلب که کفِ خواسته­‌های اهالی سینما و سایر گرایش­‌های فرهنگی هنری این است که مدیران فرهنگی برخوردهای قهرآمیز با اصناف و تولیدات فرهنگی هنری نداشته باشند، گفت: من هم مثل آقای سپانلو (اشاره به گفتگویی که خبرگزاری ایلنا با محمدعلی سپانلو داشته است) معتقدم؛ کسی باید وزیر ارشاد باشد که چهارتا کتاب خوانده باشد، فیلم دیده باشد، موسیقی گوش کند، شعر بفهمد، تئاتر را دوست داشته باشد.

 

پوراحمد با انتقاد از مدیران فرهنگی در سال­‌های اخیر، اظهار داشت: با عملکردی که ما از مدیران و مسوولان فرهنگی وزارت ارشاد در سال­‌های اخیر دیدیم، روشن است که آقایان ابدا سینما، ادبیات، تئاتر، موسیقی و سایر گرایش­‌های هنری را دوست نداشته­‌اند. به اعتقاد من تنها دغدغه­‌ی موجود؛ دغدغه­‌ی رسیدن به قدرت و حاشیه­‌سازی برای اهالی فرهنگ و هنر بوده است.

 

وی که معتقد است تصمیمات سال­‌های اخیر، سینمای ایران را به ورطه­‌ی نابودی کشانده، افزود: خواسته­‌ی ما از دولت جدید این است که مدیرانی را بر مسند امور فرهنگی کشور بگذارند که حتی اگر مدیریت نمی­‌دانند، اندیشه­‌ی ستیزه با فرهنگ و اهالی فرهنگ و هنر نداشته باشند. متاسفانه ما در طول این سال­‌ها در گرایش­‌های مختلف شاهد به کررات شاهد اقداماتی از این دست بوده­‌ایم که طبیعتا تبعات سختی را برای فعالان گرایش­‌های هنری؛ خصوصا سینما داشته است.

 

این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا در مورد فعالیت اصناف و خانه­‌ی سینما نظر خاصی دارد یا خیر، تاکید کرد: آنچه گفتم، روشن بود و جزئی و کلی بردار نیست! من معتقدم اگر ستیزه با فرهنگ و هنر کنار گذاشته شود و به جای آن عشق جایگزین شود، نه خانه­‌ی سینما بسته می­‌شود، نه انجمن صنفی روزنامه­‌نگاران؛ و نه هیچ کدام از اتفاقاتی که در سال­‌های اخیر به بدنه­‌ی فرهنگ و هنر ضربه زده است، اتفاق می­‌افتد.

 

پوراحمد در پایان سخنانش اشاره کرد: سینما عشق ماست، حرفه­‌ی ماست و بدون شک سرنوشت آن برای ما مهم است. اما به عنوان یک ایرانی؛ کشورم ایران، تمامیت ارضی­‌اش، معیشت مردم و برداشتن تحریم­‌های اقتصادی برایم ارجحیت دارد. 

افشین اسانلو در زندان درگذشت

Posted: 22 Jun 2013 06:09 AM PDT

 جرس: افشین اسانلو کارگر زندانی و برادر منصور اسانلو که در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خود را می‌گذراند، شب گذشته در سن ۴۲ سالگی درگذشت.

 

بنا به اخبار منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی توسط زندانیان سیاسی سابق، وی به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان رجایی کرج درگذشت.

 

افشین اسانلو که همراه با معترضان ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ دستگیر شده بود در حال گذراندن دوره محکومیت خود در زندان رجایی شهر بود و به دلیل بیماری به بیمارستان منتقل شده بود.

 

 

وی به همراه بازداشت شدگان اعتراضات ۲۵ بهمن ماه سال ۸۹ به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده بود هفدهم خردادماه، بر اساس تصمیم شورای انضباطی زندان اوین به بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) منتقل شده است.

 

 

افشین اسانلو اواخر آذرماه سال ۸۹، بدون در ترمینال جنوب تهران توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مدت سه ماه و بدون اطلاع خانواده در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین تهران نگهداری می شد.

 

وی نهایتاً در اردیبهشت ماه سال گذشته در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز تائید شد.وی پیش از بازداشت مدتی در کشور عراق مشغول به کار بود. 

اجلاس وزیران امور خارجه “دوستان سوریه” در قطر آغاز شد

Posted: 22 Jun 2013 06:09 AM PDT

جرس: وزیران امور خارجه کشورهای عضو گروه "دوستان سوریه" که از قیام علیه بشار اسد حمایت می‌کنند، امروز (شنبه ۲۲ ژوئن) در دوحه، پایتخت قطر، دور هم جمع شده‌اند.  

 

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، احتمال می‌رود که وزیران امور خارجه این کشورها درباره موضوع ارسال سلاح برای شورشیان سوریه بحث کنند. این شورشیان طی هفته‌های اخیر در صحنه نبرد با نیروهای دولتی سوریه، متحمل چند مورد شکست شده‌اند.

 

از زمانی که آمریکا برای حمایت نظامی از مخالفان دولت سوریه اعلام آمادگی کرد، این اولین‌بار است که وزیران امور خارجه گروه "دوستان سوریه" ملاقات می‌کنند.

 

آمریکا این تصمیم را پس از آن گرفت که گفت شواهدی حاکی از مواردی از حملات شیمیایی توسط دولت سوریه علیه مخالفان در دست دارد.

 

شورشیان سوریه روز جمعه، ۲۱ ژوئن، گفتند که سلاح‌های تازه‌ای دریافت کرده‌اند که می‌تواند "تغییراتی" در جنگ داخلی ایجاد کند.

 

اما یکی از سخنگویان 'ارتش آزاد سوریه'، از گروه‌های اصلی مخالف بشار اسد، گفت این سلاح‌ها را آمریکا نفرستاده است.

 

لوُی مقداد، سخنگوی ارتش آزاد سوریه، به خبرگزاری فرانسه گفت: ما مقادیری سلاح جدید از جمله از انواعی که تقاضا کرده بودیم، دریافت کرده‌ایم. سلاح‌هایی که معتقدیم مسیر نبرد را تغییر خواهد داد.

 

گروه دوستان سوریه متشکل از ۱۱ کشور از جمله بریتانیا، فرانسه، آلمان، عربستان سعودی و ترکیه است.

 

به گفته خبرنگاران، چگونگی کمک به "ارتش آزاد سوریه" برای حفظ شهر حلب نیز از جمله مسائلی است که در اجلاس قطر مطرح می‌شود. حلب آخرین دژ اصلی شورشیان مخالف بشار اسد است.

 

سردبیر امور خاورمیانه بی‌بی‌سی می‌گوید که به لحاظ سیاسی، مشکلی که کشورهای حامی گروه‌های مخالف بشار اسد دارند، این است که این گروه‌ها دچار تفرقه هستند و برای این کشورها تصمیم‌گیری در این مورد که از کدام یک از آنها حمایت کنند، روز به روز سخت‌تر می‌شود. علاوه بر آن، ماهیت بحران سوریه به طرز فزاینده‌ای شکل فرقه‌ای به خود گرفته است.
 

مردم ایران غرب را به چالش  کشیدند

Posted: 22 Jun 2013 06:03 AM PDT

پال پیلار
پیروزی خیره کننده و قاطع حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بین ایران به بحث های فراوانی میان متخصصین مسائل ایران منجر شده است.  

 

دیدگاه های متفاوتی وجود دارد، به عنوان مثال اینکه چه نتیجه گیری‌ای باید از موضع خامنه ای رهبر ایران در قبال انتخابات گرفته شود. آیا نتیجه احتمالا آن چیزی است که رهبر پیش بینی کرده بود و موضع گیری وی بخشی از مدیریت ماهرانه جناح‌های متعارض بود؟ یا نتیجه انتخابات گویای این است که کنترل رهبر بر سیاست در ایران کمتر از آن چیزی است که غالبا تصور می‌شد؟ همچنین در خصوص این موضوع که نقش مصائب ناشی از تحریم‌های اقتصادی بر انتخابات چه بوده، اختلاف دیدگاه وجود دارد.
سؤال‌های واقعی‌ای وجود دارد. چیزی که واقعی نیست تفسیر تحلیلگران عجول و از راه رسیده است که در تلاش هستند هیچ گونه اهمیتی برای پیروزی روحانی قائل نشوند و رژیم ایران را چیزی جز دشمن سرسخت قدیمی به تصویر نکشند. این تفسیر با انگیزه مخالفت برای رسیدن به توافقی با ایران و ترجیح دادن مقابله و حتی جنگ با ایران است.


می‌توان نکات مفیدی برای سیاستگذاری در قبال ایران از این سؤال‌های تحلیلی، حتی سؤال‌های واقعی، بدست آورد. برخی مواقع انتخاب یک مسیر خاص بهترین اقدام تحت شرایط گوناگون در پایتخت کشور دیگری است. این یکی از آن مواقع است. به ویژه، تبعات روشنی برای برخورد با مرحله بعدی مذاکرات با ایران، سیاست در برابر آن کشور و برنامه هسته ای اش وجود دارد، که چه خوب یا بد، موضوعی است که بحث روابط با جمهوری اسلامی را در سیطره خود درآورده است.


چیزی که انتخابات ایران صرف نظر از نتیجه آن تغییر می‌داد، تغییر احمدی نژاد است. دیگر وی حضور نخواهد داشت که ما مورد هدف قرار دهیم. پایان دوران گمراه کننده و دردسرآفرین وی فقط می‌تواند مثبت باشد. شاید در واشنگتن حداقل به دلیل صرف انرژی کمتر در ابراز انزجار از سخنان بد ترجمه شده رئیس جمهور درباره محو اسرائیل از نقشه و دیگر شعارهای عمدی التهاب آور، کمی توجه جدی‌تر به دیپلماسی و سیاست گزاری معطوف شود.


پیروزی روحانی کاندیدایی را به ریاست جمهوری ایران می‌آورد که کمترین ارتباط را با ویژگی‌های مورد اعتراض غرب به رژیم دارد. اگرچه همیشه بایستی در اطلاق عناوین به رهبران و جریانات خاص سیاست در ایران محتاط بود، لیکن ترسیم روحانی قبل از انتخابات به عنوان میانه روترین کاندیدا بین باقیمانده های رقابت‌ها تا روز انتخابات، صحیح است. نتیجه انتخابات همچنین رأی به انعطاف و قدم بیشتری برداشتن برای رسیدن به توافقی در مذاکرات هسته ای است. در این رابطه یکی از ابعاد مهم نتیجه، نه تنها رأی آوری خوب روحانی است، بلکه چه اندازه نتیجه برای یکی دیگر از کاندیداها یعنی سعید جلیلی رئیس مذاکره کنندگان کنونی هسته ای بد بوده است. اداره مذاکرات خود موضوعی در انتخابات بود. در عین حال کاندیدای دیگر، وزیر خارجه اسبق ولایتی (که ممکن است در دولت روحانی وزیر خارجه بشود) به درستی در یکی از مناظرات از جلیلی انتقاد کرد که در مذاکرات در حالی که امتیاز کمی داده، انتظاری بیش از حد از طرف مقابل داشته است. جلیلی که قبل از انتخابات از او به عنوان شخص مورد نظر رهبری یاد می‌شد، و مورد علاقه برخی بود، با فاصله زیاد و کمتر از یک چهارم آراء روحانی نفر سوم شد.


واضح است که یک فرصت برای پیشرفت دیپلماتیک وجود دارد. به عبارت دقیق‌تر، برای ایالات متحده و شرکای ۵+ ۱ اش در مذاکرات هسته ای چالشی وجود دارد که سهم خود را در حصول چنین پیشرفتی ممکن سازند. این موضوع صرف نظر از این که کدامیک ار تفسیر های ممکن از جزئیات سیاست در ایران معتبر باشد، صادق است. چه رهبر ایران فرایندی را مدیریت می‌کند که نتیجه ای را که می‌خواسته حاصل کند، و یا اینکه به وسیله نیروها و باورهایی که قادر به کنترل نیست وادار به رفتن به سوی آن نتیجه شده، تبعاتش برای سیاست گزاری در غرب یکی است. ما بایستی زمان کمتری را صرف تفسیر وقایع در آن طرف کنیم و وقت بیشتری را به این اختصاص دهیم که طرف مقابل، سیاست‌های ما را چگونه تفسیر می‌کند. این مهم است، زیرا فقدان اعتماد ایران به تمایل و اراده غرب در رسیدن به توافق و متعهد ماندن بدان تقریباً یکی از موانع پیشرفت مذاکرات هسته ای بوده است.


انتخاب روحانی، آمریکا و شرکایش را با آزمون نیات و جدیت ما در رسیدن به توافق روبرو می‌کند. شکست در این آزمون ظن‌ها در تهران را تقویت خواهد کرد که ما خواستار توافقی نبوده و در عوض در حال تطویل مذاکرات بوده، در حالیکه منتظریم تا تحریم‌ها تخریب بیشتری را ببار آورد. قبولی در این آزمون نیازمند عرضه پیشنهادی است که در برابر محدودیت‌های مطلوب برای فعالیت‌های هسته ای ایران، تعدیل‌های قابل توجه تحریم‌های اقتصادی و حداقل پذیرش ضمنی ادامه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، شامل غنی سازی سطح پایین اورانیوم در آن گنجانده شود. واقعیت تأسف آور این است که انتقادی که ولایتی از رهیافت جلیلی در مذاکرات هسته ای وارد کرد به راحتی می‌تواند در خصوص رهیافت ۵ +۱ در مذاکرات صادق باشد. رهیافت مزبور تا کنون تقاضاهای خود در مورد برنامه هسته ای ایران را با تعدیل‌هایی در تحریم‌ها گره زده‌اند که به نسبت شدت تحریم‌های اعمال شده ناچیز است. قبولی آزمون همچنین بدین معناست که پیشنهاد را به عنوان اولتیماتومی در کنار تهدید استفاده از نیروی نظامی مطرح نکنیم. چنین پیشنهادی ظن‌های ایران را مبنی بر اینکه برای غرب مذاکرات یک مرحله مقدماتی جنگ برای تغییر رژیم است تقویت می‌کند.


رأی دهنگان ایرانی در اصل به آمریکا و متحدین اش گفته‌اند «ما آن چه را می‌توانستیم، انجام دادیم. بین گزینه‌هایی که شورای نگهبان به ما داد، کسی را انتخاب کردیم که ما را به تفاهم، توافق و مصالحه با غرب نزدیک‌ترین می‌سازد. آمریکا! نوبت شماست.»

منبع: نشنال اینترست
 

اسماعیل گرامی مقدم: هر روز تداوم حصر برای نظام هزینه دارد

Posted: 22 Jun 2013 05:25 AM PDT

مژگان مدرس علوم
 جرس: روندی که باعث پیروزی کاندیدای هواداران تغییر در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شد هنوز نیاز به تحلیل‌های فراوان دارد و نظرگاه های مختلفی درباره دلایل تن دادن حاکمیت به رای مردم طرح شده است.

 

اسماعیل گرامی مقدم مشاور مهدی کروبی اعتقاد دارد که خوانده شدن رای مردم در این انتخابات ناشی از عوامل مختلفی است که به صورت زنجیره وار اتفاق افتاد. او در گفتگو با جرس از وفاق اصلاح طلبان و ائتلاف در واپسین روزهای مانده به انتخابات به عنوان عامل اصلی کامیابی یاد می‌کند و می‌گوید که اکنون می‌توان به تغییرات سیاسی امیدوارتر از گذشته بود.

آقای گرامی مقدم! به عنوان نخستین سوال لطفا نظرتان را در خصوص عوامل پیروزی آقای روحانی بفرمایید؟
عواملی که باعث پیروزی آقای روحانی شد زنجیره ای از عوامل به هم وابسته بود، که هر عامل تکمیل کننده عامل و یا عوامل دیگر بود و اگر ما بخواهیم به مهم‌ترین این علل بپردازیم می‌بایستی از آخرین علتی که باعث شد تا وضعیت آقای روحانی در نظر سنجی‌ها به یکباره جهش پیدا کند شروع کنیم. اگر امروز جناب آقای روحانی و حامیان ایشان چه اصلاح طلب و چه اعتدلگرا جشن پیروزی گرفتند، بی تردید ایثار و فداکاری جناب آقای عارف را می‌توان مهم‌ترین رمز پیروزی دانست، زنجیره دیگر و عامل دوم پیروزی را در ورود آقایان هاشمی و خاتمی برای حمایت از نامزدی آقای روحانی می‌دانم، که فضای یخ انتخابات را این دو شخصیت کلیدی آب کردند و فضای دلسردی تبدیل به فضای امید شد.


علت سوم را وضعیت بد اقتصادی می‌دانم و گواه این دلیل را هم یک سو بودن آراء دهک‌های پایین جامعه مثل روستائیان و حاشیه نشین ها با دهک‌های متوسط و روبه بالای درآمدی بود که نشان می‌داد همه دهک‌های درامدی از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند و آن را اسفبار برای زندگی و کسب و کار می‌دانستند. تاکید می‌کنم به همین دلیل، تفاوت نسبت آراء در روستاها و مراکز شهرها نامحسوس است و اثر آن را نیز جزء در اقتصاد نمی‌توان یافت.


عامل چهارم را فشار تحریم ها که خود نقش اساسی در رویکرد مردم از سیاست‌های هشت سال گذشته را نشان می‌داد که مردم به مسببین اصلی آن سیاست‌ها روی خوش نشان ندادند.


دلیل پنجم هم فشار بی امان دستگاه های امنیتی در طی 4 سال گذشته بر گروه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نفس‌ها را آنقدر به تنگ آورده بود که ناگزیر مردم به دنبال روزنه امید می‌گشتند و هنگامی که آقای روحانی با شعار دولت امید و تدبیر وارد کارزار شدند بسیاری از گروه های مرجع با امید به آینده، رویکرد مثبتی به ایشان پیدا کردند.


با توجه به اینکه نظر سنجی‌ها نشان می‌داد که درصد شرکت کنندگان قابل ملاحظه نیست، چه اتفاقی افتاد که مردم مشارکت بالایی داشتند؟


باید عرض کنم بعد از رد صلاحیت غیر قانونی آقای هاشمی رفسنجانی مردم عمیقا ناامید شدند و دچار یک نوع افسردگی در تصمیم گیری شدند ولی هنگامی که آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی و اصلاح طلبان برخی از زندانیان سیاسی و تحول خواهان در داخل و خارج از وفاق و آشتی ملی سخن گفته‌اند و از مردم دعوت کردند در انتخابات مشارکت کنند و جناب آقای عارف هم کناره گیری کردند این همدلی سران اصلاح طلب و جریان اعتدال‌گرا به روح جامعه ایران امید تغییر داد و مردم با یکدیگر عهد بستند و علی رغم اینکه تردید داشتند رایشان خوانده شود! مشارکت کردند.


من یک سال قبل در یک مناظره کوتاه در مقابل تحلیل گر محترمی که سوال کرد شما که شاهد نتایج وارونه انتخابات ۸۸ بودید چرا دوباره از مردم می‌خواهید شرکت کنند؟ عرض کردم ما آنقدر در انتخابات باید شرکت کنیم تا حاکمیت به رای مردم تمکین کند و امروز خوشحالم که بالاخره در این انتخابات تن به رای مردم دادند.


پس باور دارید که مردم شرکت در انتخابات را به عنوان یکی از راه‌های تغییر رفتار حاکمیت انتخاب کردند. به نظر شما مردم خواهان تغییر در چه سطحی هستند؟


معتقدم مردم آگاهانه و با واقع گرایی بدنبال مطالبات خود هستند. مردم در عین حالی که با شعارهای جهت دار خواهان آزادی رهبران درحصر و آزادی زندانیان سیاسی شدند از شعارهای تند نیز اجتناب کردند، خب این نشان می‌دهد مردم به این حد از آگاهی و هوشمندی رسیده‌اند که میان مطالبات آرمانی خود و توان ظرفیت تغییر تفاوت جدی قائل شوند. مردم علاوه بر این تجربه، نتایج گذشته را هم نیز در این انتخابات خوب به کار بستند به این معنی که از تجربه عدم شرکت در انتخابات شورای دوم، مجلس هفتم و مجلس نهم سودجستند و قهر با صندوق‌های رای را ناکارامد فرض کردند و این واقعیت درستی است. مردم اگر رای دهند یا رای آن‌ها خوانده می‌شود که بهترین حالت است و یا اگر خوانده نشود جای اعتراض و حق اعتراض باقی می‌ماند و این انتخابات نشان داد هرچند مردم ایران 4 سال برای پس گرفتن رای خود هزینه های بسیار پرداختند اما نهایتا «رای آن‌ها در این انتخابات خوانده شد.»


 آیا مطالبات اصلاح طلبان با دولت اعتدال آقای روحانی قابل پیگیری و اجرا است؟
اولا من بر این باورم که اعتدال گرایی یکی از ویژگیهای اصلاح طلبی باید فرض شود و آقای روحانی هم الحق بخش اعظم مطالبات اصلاح طلبان را در این انتخابات طرح کردند، و از کسانی که می‌خواهند میان اصلاح طلبان، اعتدل گرایان، حامیان آقای هاشمی و آقای روحانی خط کشی کنند، این سوال را داریم که آقای روحانی دیگر چه شعارهایی را و چه مطالباتی را در مبارزات انتخاباتی خود باید می‌گفت که نگفت!؟ آزادی زندانیان سیاسی، شکستن حصر رهبران، آزادی مطبوعات و رسانه‌ها، آزادی بیان، تنش زدایی با کشورهای منطقه و جهان از جمله مطالبات اصلاح طلبان بود که از طرف ایشان مطرح شد و این همان گفتمان اصلاح طلبی است که ما سالهاست خواهان آن هستیم و مهم نیست که فردی که این گفتمان را باور دارد و می خواهد به آن عمل کند اصلاح طلب باشد یا اصولگرا ولی مردم در این انتخابات به ۵ نامزد اصولگرای تابلو دار رای ندادند .


منتها ما اصلاح طلبان از عملکرد گذشته خود باید درس بگیریم و هرجا این درس آموخته را خوب به کار بسته‌ایم، خوب هم نتیجه گرفته‌ایم. شما تصور کنید همین نامه ای را که جناب آقای خاتمی به آقای عارف نوشتند و باعث کناره گیری ایشان شد و نتیجه آن پیروزی آقای روحانی را رقم زد. اگر همین نامه را در سال ۸۴ می‌نگاشتند پیروزی امروز در سال ۸۴ رقم می‌خورد و اگر از تجربه آن روز در این انتخابات بهره گرفته نمی‌شد اتفاق بدتر از سال ۸۴ می‌افتاد و تندروترین جناح اصولگرا با بی تدبیری ما به قدرت اجرایی دست می‌یافت.


حالا حرف من این است اصلاح طلبان با نگاهی عمیق به دورانی که در قدرت بودند سطح مطالبات خود را به میزان توانی که از داشته‌ها و نداشته ها از حاکمیت و سرمایه اجتماعی درچنته دارند، مطرح کنند. آقای روحانی باید بدانند که حاکمیت یکدست اصولگرایان ۸ سال در دولت و مجلس بوده است و بس. مردم در این انتخابات به این حاکمیت اصولگرایی نه بزرگی گفتند و سیاست‌های دولت آینده ضمن احترام به همه گروه های اصولگرا باید در جهت اصلاح طلبی و اعتدالگرایی ترسیم و تعقیب شود.


قدرت آقای روحانی با توجه به اینکه وعده ای هم از طرف ایشان برای رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی داده شده در چه حد است؟


همانگونه که آقای روحانی گفتند، آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی نیاز به همکاری دیگر قواء در حاکمیت دارد، اما یک نکته را ایشان نباید فراموش کنند. اگر این مطالبه اساسی اصلاح طلبان و مردم دچار مرور زمان شود، خستگی را هم بر جان ملت و هم بر توان دولت بجا خواهد گذاشت ودولت آقای روحانی از این منظر ناتوان نمایان خواهد شد و این به صلاح دولت و کشور نیست. بر این باورم حصر آقایان موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی از منظر حکومت هیچ توجیهی نخواهد داشت و هر روز که از این حصر و حبس می‌گذرد بیشتر نظام را با چالش‌های حقوق بشری و آزادی بیان مواجه می‌سازد؛ لذا تصور می‌کنم با این امیدی که درمردم ایجاد شده و با این وفاقی که میان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بوجود آمده و در آستانه تشکیل دولت آشتی ملی هستیم، عقلای حاکمیت همت خواهند گماشت و این عزیزان در بند را به زودی آزاد خواهند کرد.


 

درس هایی که از دوران احمدی نژاد باید آموخت

Posted: 22 Jun 2013 05:17 AM PDT

محمدرضا قاسمی
تصورات و پیش فرض‌های ناپخته و ذهن گرایانه از عدالت و روش  کشورداری جز فاجعه حاصلی نخواهد داشت 


کمتر از شش هفته دیگر دوران احمدی نژاد به پایان می رسد ، دورانی هشت ساله که کوشید تا گفتمانی غیر دقیق و متکی بر ذهنیاتی نا پخته از عدالت را به قیمت تخریب همه ی دستاوردها و تجربیات گذشته و پایمال کردن رد و نشان دیگران در عرصه ی حکمرانی را در کشور حاکم کند . احمدی نژاد هر که بود و از هر کجا که آمده بود و هر دستاوردی که برای کشور داشته و هر نوع قضاوت و داوری که درباره او داشته باشیم واقعیتی است که در این کشور رخ داده و از این به بعد بخشی از تاریخ و گذشته ی ما و شما و دیگرانی است که به این دروان نگاه خواهند کرد . او دیگر بخشی از زندگی سیاسی و اجتماعی ما ایرانیان است که نمی توان او را طرد و رد و انکار و یا فراموش کرد و نه نمی توان از کنار او و دوران او به سادگی و بی‌تفاوتی گذشت . او دیگر بخشی از وجود من و شماست و بخشی از تاریخ محقق شده ی ایران زمین است . ما چاره‌ای نداریم اگر می خواهیم خاک ایران زمین دیگر احمدی نژاد پرور نباشد و دیگر بار هر کسی نژاد دیگری در سپهر سیاست ایران ظهور نکند ،بایستی به دوران او و میراث او دقیقتر و موشکافه تر نگاه کرده و با اندیشیدن در دوران او مقدمات ، تاریخی اندیشیده شده را برای خود فراهم آوریم و در این صورت است که از تکرار و باز تولید هرکسی نژادهای دیگر در آینده جلوگیری خواهیم کرد .حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی زمانی حوادث و تحولات من و شما خواهد بود که به آن فکر کرده و تاریخی اندیشیده شده از آن را برای خود فراهم نمائیم و اینگونه است که می توان از تاریخ و تحولات گذشتگان هم عبرت گرفت و هم آموخت و هم ازباز تولید زشتی‌های آن جلوگیری کرد و هم دستاوردهای آن را به یادگار حفظ کرد . امیدوارم روزی برسد که هر کدام از ما و شما و دیگران یک ابوالفضل بیهقی باشیم که از کنار حوادث خرد و کلان روزگار خویش به بی‌تفاوتی و اهمال و ساده انگارانه و بدون اندیشیدن به آن عبور نکنیم . در همین جا یاد و خاطره ی ابوالفضل بیهقی را که ما را با تاریخی اندیشیده شده آشنا کرد ، گرامی می دارم .


با نگاه کردن و اندیشیدن به دوران احمدی نژاد به گمانم می توان درس‌های مهمی را آموخت درس هایی که اگر او نبود شاید به این راحتی‌ها آموختنی نبودند ، پس از او و دوران او بخاطر این درس‌ها و عبرت‌های گرانسنگ ممنون و سپاسگزارم و امیدوارم که نام و نشان و اثرات وجودی او در این کشور هیچگاه غبار فراموشی نگیرد .


۱ - اولین درسی که او به ما آموخت این بود که تصورات و پیش فرض‌های ناپخته و ذهن گرایانه از عدالت و روش و منش کشورداری ، وقتی کوشیده می شود با اقتدار و زور سیاسی لباس تحقق بپوشد جز فاجعه و اتلاف منابع مادی و انسانی یک کشور حاصلی نخواهد داشت .


۲ - او به ما آموخت که وقتی کسی بدون طی مقدمات لازم و ضروری به مناصب ارشد در سیاست و کشورداری می رسد اولین و فوری‌ترین کاری که خواهد کرد همه ی آنچه را که از انسان‌ها گرفته تا نهادها که می تواند آئینه ی برای باز تاب کاستی‌های او باشند را قلع و غم خواهد کرد و هیچ نام و نشانی که یادآور اون کاستی‌ها و نداشتن اون مقدمات باشد را در کنار خود نگه نخواهد داشت .


۳ - او به ما آموخت که مدیریت و حکمرانی موثر و کامیاب بر یک کشور بسیار فراتر از ذهنیات تنگ و بسته ی یک نفر و تجربیات محدود او است .


۴ - او به ما آموخت که که بی‌اعتنائی و تخریب نام و نشان دیگران و تجربیات گذشتگان چه هزینه‌های گزاف و فرصت سوزی‌های دردناکی که به همراه خود خواهد آورد .


۵ - او به ما آموخت که زندگی سیاسی یک مسیر پیوسته را طی می کند و دیروز و امروز و فردای آن در هم تنیده است و هر کس که بخواهد این مسیر پیوسته را کتمان کند و ندیده بگیرد خود را انکار کرده و حاصلی جز باز تولید تاریخ تکراری ولی به شکل مضحک و کمدی نخواهد داشت .


۶ - او به ما آموخت که تاریخ آوردگاه انسانهایی چون ما بوده است که به قدر مقدورات زمانه ی خویش رد و نشان خود را بر آن ثبت کرده اند و نمی توان با جفا و ظلم به آنان و پایمال کردن اثرات وجودی ایشان و مصادره کردن دستاوردهای آنان ، عدالت را در حق امروزیان اداء کرد . عدالت هر معنایی که داشته باشد شامل حال همه باید بشود و او به زیبایی نشان داد که بی‌عدالتی در حق گذشتگان به بی‌عدالتی و فاجعه در حق امروزیان مبدل خواهد شد .


۷ - او به ما آموخت که در عرصه ی کشورداری حرف‌های شعارگونه و گزاف چه هزینه‌های سنگینی که به دنبال خواهد آورد و چه فرصت هایی را که از مردمان یک کشور خواهد گرفت .


۸ - او به ما آموخت که عدم شناخت از محیط بین المللی و ورقه پاره دانستن قطعنامه‌های شورای امنیت چه هزینه‌ها و پی آمدهای کشور بر باد دهی که نخواهد داشت و چیزی که در این میان پاره و بی‌ارزش می شود پول ملی یک کشور میبا شد .


۹ - و از همه ی اینها مهمتر اینکه او به ما آموخت که بین نیت خیر و انگیزه خیر برای کشور داشتن با عمل خیر کردن و به نتایج خیر رسیدن چه دریایی از فاصله‌ها که وجود دارد که بی‌اعتنایی به آن فاصله‌ها می تواند به قیمت اضمحلال یک کشور و مردمان آن نیز تمام شود .


به امید روزی که دیگر خاک ایران زمین هر کسی نژاد پرور نباشد .

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.