جنبش راه سبز - خبرنامه

به گزارش فارس مرتضی تمدن امروز پنجشنبه، ۲۳ خرداد  گفت که شب گذشته بعضی ستادهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مرتکب تخلف شده‌اند. از جمله روی تابلوهای راهنمایی و رانندگی پوستر تبلیغاتی چسبانده‌اند و بعضی از نامزدها هم از هوادارانشان خواسته‌اند که در برخی میدان‌ها حضور یابند که "به هیچ وجه کارشان قانونی نبوده است.

او اضافه کرد که نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری باید برای تجمع هوادارانشان در میادین، از وزارت کشور مجوز دریافت می‌کردند.استاندار تهران به اسامی نامزدهایی که ستادهای تبلیغاتی آنها مرتکب تخلف شده‌اند، اشاره‌ای نکرد اما گفت که گزارش تخلفات اخیر به مراجع قانونی ارائه شده است.

رأی‌گیری یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران از ساعت هشت صبح فردا جمعه، ۲۴ خرداد آغاز می‌شود و برای دست‌کم ۱۰ ساعت ادامه خواهد داشت.آقای تمدن گفته است که رأی‌گیری در استان تهران در ۵ هزار و ۸۸۲ شعبه اخذ رأی، شامل ۱۱ هزار و ۹۵۹ صندوق انجام می‌شود.

او اضافه کرد که قبل از شروع رأی‌گیری، تمام شعبه‌ها "از آثار تبلیغاتی پاک خواهند شد و نمایندگان نامزدهای مستقر در محل اخذ رأی هم نمی‌توانند برای تبلیغ نامزد موردنظر خود اقدام کنند." 

به گزارش شبکه ایران سایت نزدیک به دولت، این نظرسنجی که توسط یک مرکز معتبر انجام شده، نتایج نگران کننده ای برای اصولگرایان دارد. بر اساس این نظرسنجی که بیست و یکم خردادماه در مراکز استان ها پس از کناره گیری دکتر محمد رضا عارف و حداداد عادل انجام شده است. بر پایه نتایج این نظرسنجی حسن روحانی با ۴۳ درصد فاصله خود را با نفر دوم بسیار بالا برده است، اما کاندیداهای متعدد منتسب به اصولگرایان، یا دچار کاهش رای شده اند و یا آرایشان، نسبت به روزهای قبل تغییری نکرده است.

نتایج این نظرسنجی نشان می دهد که حسن روحانی کاندیدای ائتلاف اصلاح طلبان که مورد حمایت سید محمد خاتمی،آیت الله هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر از اشخاص و گروه های اصلاح طلب است، به جز در مراکز سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی، پیشتاز است.

نتایج این نظرسنجی به شرح زیر است:

روحانی: ۴۳ درصد

قالیباف: ۲۱ درصد

رضایی: ۱۳ درصد

ولایتی: ۱۱ درصد

جلیلی: ۱۰ درصد

غرضی: ۲ درصد

افزایش ۱۵ درصدی آرای روحانی نسبت به نظرسنجی روز ۱۸ خرداد، نشان می دهد استراتژی تبلیغی ستاد روحانی به نسبت دیگر ستادها، موفق تر نتیجه داده و با توجه به تشدید فعالیت تبلیغاتی اصلاح طلب ها در کمتر از ۲ روز مانده به انتخابات، احتمال پیروزی روحانی در مرحله اول بسیارجدی است. 

به گزارش ادوارنیوز، آخرین شب تبلیغات کاندیداهای دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در بوشهر با حمله نیروهای امنیتی و گارد ضد شورشبه ستاد های دکتر حسن روحانی به تشنج کشیده شد.

حوالی ساعت ۱۱ شب ، درحالیکه تعداد فراوانی از هواداران دکتر حسن روحانی در ستاد تبلیغاتی جوانان و دانشجویان این نامزد انتخابات ریاست جمهوری واقع در خیابان “سنگی” بوشهر جمع شده بودند، با حمله ناگهانی نیروهای امنیتی مواجه شدند.

نیروهای امنیتی که در حضور نمایندگان فرمانداری ، استانداری ، دادستانی و نیروهای انتظامی ، با خشونت بیش از حد به ضرب و شتم مردم حاضر در خیابان پرداختند. نکته قابل توجه این بود که به داخل ستاد تبلیغاتی ایشان نیز وارد شدند و به ضرب و شتم اعضای ستاد جوانان و دانشجویان حسن روحانی و هوادارانی که به داخل محوطه ستاد پناه آورده بودند، نیز اقدام نمودند.

همه این ها در حالی بود که روسای ستاد دکتر حسن روحانی در بوشهر همگی در محل حضور داشتند و تمامی تلاش های صورت گرفته برای جلوگیری از این اتفاق ، مفید واقع نشد. مسوولین ستاد دکتر روحانی ضمن ابراز تاسف از برخورد های خشن صورت گرفته با مردم حاضر در صحنه، از همگی خواستند تا با خویشتنداری و آرامش برخود مسلط باشند و با حضور در ۲۴ خرداد حماسه جدیدی را رقم بزنند.

به این ترتیب حدود ساعت ۱۱:۳۰ شب با حضور پررنگ نیروهای نظامی امنیتی و گارد ضد شورش ، ستاد های تبلیغاتی حسن روحانی با وجود پایان نیافتن زمان رسمی تبلیغات ، تعطیل شدند و از ادامه حضور هواداران در محل ستاد های ایشان جلوگیری به عمل آمد.

برخورد تزیینی با روزنامه نگاران خارجی

تشدید محدودیت علیه رسانه‌ها در بازه زمانی نزدیک به انتخابات غیرقابل پیش بینی نبود و همان طور که انتظار می‌رفت با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات، این محدودیت‌ها به شکل علنی و عریان‌تری خودنمایی کرد. مقام‌های سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی آشکارا از نگرانی خود نسبت به پوشش آزادانه انتخابات سخن گفته اند و خواهان نظارت هر چه شدیدتر بر روند فعالیت روزنامه نگاران هستند.

محمد حسینی وزیر ارشاد جمهوری اسلامی در همین زمینه از دستگاه های امنیتی برای نظارت بر روند حضور خبرنگاران خارجی طلب کمک کرده و گفته که بیش از دویست خبرنگار از یکصد و پنج رسانه، شامل ده خبرگزاری، پنجاه شبکه رادیویی و تلویزیونی و چهل و پنج نشریه خارجی از ۲۶ کشور جهان خواستار سفر به ایران شده‌اند. اظهارات او درباره درخواست‌های فراوان خبرنگاران خارجی برای حضور در ایران در شرایطی عنوان شده است که سازمان گزارشگران بدون مرز از ممانعت ایران برای صدور ویزای بسیاری از این روزنامه نگاران خبر داده است.

در اطلاعیه ای که توسط این سازمان صادر شده است با اشاره به کارشکنی ایران در صدور ویزا آمده که حتی تا دو روز پیش یعنی (۲۱ خرداد) هم مقامات ایرانی هنوز برای اکثر گزارشگران خارجی که خواستار ورود به ایران و پوشش اخبار انتخاباتی بودند، ویزا صادر نکرده بود. به گفته گزارشگران بدون مرز، «روزنامه نگارانی هم که موفق به دریافت ویزا شده و در ایران به سر می‌برند اجازه ندارند به خواست خود به نقاط مختلف تهران رفت و آمد کنند و از پوشش تجمع طرفداران نامزدهای انتخاباتی و تماس با منتقدان دولت و خانواده زندانیان سیاسی هم منع شده‌اند.».

اعمال محدودیت علیه روزنامه نگاران خارجی به همین موارد محدود نمی‌شود و به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز، «گزارشگران خارجی برای هر بار خروج از محل، باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه بگیرند و به ماموران آن اطلاع دهند که در نظر دارند با چه کسانی، در چه جایی و چه زمانی ملاقات کنند، و علاوه بر همه این‌ها، مترجمان تحمیلی دولت نیز تمام حرکات و اظهارات آنان را زیر نظر دارند.» در همین حال رضا معینی مسوول بخش فارسی سازمان گزارشگران بدون مرز هم در مصاحبه ای با شبکه بی بی سی از ایجاد ممانعت برای روزنامه نگاران خارجی جهت پوشش فعالیت ستادهای انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی خبر داد.

بدین ترتیب به نظر می‌رسد که حکومت در صدد است از روزنامه نگاران خارجی صرفا برای گزارش دادن در حوزه های اخذ رای استفاده کند و پیام مطلوب و مورد نظر خود یعنی مشارکت بالا در انتخابات را از طریق تریبون‌های بین‌المللی به دنیا مخابره کند. بر اساس چنین رویدادهایی بود که گزارشگران بدون مرز در پیامی که روز ۱۶ خرداد ماه صادر کرد از خبرنگاران عازم ایران خواست که به سانسور تحمیل شده از سوی رژیم تن ندهند. در این پیام آمده بود «ما امیدواریم که روزنامه‌نگاران خارجی که به ایران سفر می‌کنند، از فرصت انتخابات برای مطلع کردن جهان از سرکوب آزادی‌های بنیادین و به ویژه آزادی اطلاع رسانی در ایران استفاده کنند. »

پیش درآمدهای مهندسی انتخابات

محدویت برای روزنامه نگاران خارجی عازم ایران صرفا بخشی از تلاش حکومت برای دور نگاه داشتن رسانه‌ها از اطلاع رسانی آزادانه درباره انتخابات است. اندک رسانه های منتقد حکومت که در هفته های اخیر مواضع نامزدهای هوادار تغییر را پوشش داده‌اند نیز با هشدارهای مقام‌های امنیتی روبرو شده‌اند. یک منبع موثق درباره این فشارها به جرس گفت: «مدیران مسوول سه روزنامه اصلاح طلب در هفته منتهی به انتخابات هشدارهایی شفاهی دریافت کردند که در مطالب انتخاباتی خود به ائتلاف اصلاح طلبان نپردازند.» همچنین به گفته این منبع، زیر سوال بردن سیاست‌های هسته ای جمهوری اسلامی در روزنامه‌ها هم با هشدار مقام‌های امنیتی روبرو بوده است هر چند که این اظهارات توسط برخی از نامزدهای انتخابات طرح شده است.

در سطحی وسیع‌تر هم اختلال‌های اینترنتی و اختلال در سیستم ارسال پیامک در روزهای منتهی به انتخابات شدت پیدا کرده است و کاربران بسیاری در شبکه های اجتماعی نگرانی خود را از اختلال‌های بیشتر در روز برگزاری انتخابات ابراز کرده‌اند. سایت گوگل نیز در اطلاعیه ای که امروز (پنجشنبه -۲۳ خرداد) منتشر کرده است خبر از تلاش‌هایی در ایران برای هک کردن ایمیل ده‌ها هزار نفر از کاربران این سایت داده است. مجموعه کنترل‌های اعمال شده روایتگر تلاشی سیستماتیک از جانب حکومت ایران برای برگزاری انتخابات به دور از نظارت شفاف رسانه‌هاست. در همین حال عصر پنجشنبه هم سایت‌های خبری استان‌بان٬ سحام نیوز٬ صدای موج سبز٬ رسانه سبز ایران٬ ایران سبز٬ روزنه و کانون مدافعان حقوق بشر هک شدند که جلوه ای دیگر از تلاش برای اختناق رسانه‌ای را فاش می سازد.

انتخابات قبلی ریاست جمهوری هم تجربه ای مشابه از این جهت بود و متعاقب آن ده‌ها نفر از فعالان رسانه ای به بازداشت نهادهای امنیتی درآمدند. اکنون نیز این فشارها به افزایش نگرانی کسانی منجر شده که اعتقاد دارند حکومت با سانسور رسانه و تهدید فعالان رسانه ای در جهت پیشبرد سناریوی خود برای مهندسی انتخابات است.
 

به گزارش انتخاب  برخلاف جوسازی مکرر برخی رسانه ها مبنی بر تحریم انتخابات توسط خانواده آیت الله هاشمی، این خبر از اساس تکذیب شد.

فرزندان آیت الله هاشمی، متفق القول تحریم انتخابات را امری غیر مدبرانه ارزیابی کرده و همگان را به حضور در این عرصه تشویق نمودند.

عفت هاشمی: انشالله کشور به مسیر حقیقی خود بازگردد

عفت هاشمی همسر آیت الله هاشمی ضمن تاکید بر شرکت در انتخابات، گفت: خانواده هاشمی امادگی این را دارند که با دادن هزنیه انشالله کشور به مسیر حقیقی خود بازگردد.

فاطمه هاشمی: کشور به رئیس جمهوری نیاز دارد که با عقلانیت و تدبیر مشکلات کشور را حل کند

فاطمه هاشمی فرزند ارشد آیت الله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه حتما در انتخابات شرکت می کنم، اظهار داشت: مشکلات زیادی در ایران بوجود آمده است و کشور به رئیس جمهوری نیاز دارد که با عقلانیت و تدبیر مشکلات کشور را چه در زمینه ی سیاست داخلی و چه در زمینه ی سیاست خارجی حل کند.

وی اضافه کرد: انقلاب به مردم قول ارامش، رفاه و امنیت را داد، امروز مشاهده می شود که مردم بیش از گذشته به این مسائل نیاز دارند، بنابراین فردی حتما باید روی کار بیاید که شایستگی این موارد را داشته باشد.

فرزند آیت الله هاشمی ادامه داد: مسئولان انشالله طوری رفتار کنند که اعتمادی که مجددا در کشور ایجاد شده سلب نشود.

فائزه: با احساسات مردم همراهم

فائزه هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی که نقل قول های ضد و نقیض از او درباره تحریم انتخابات در سایت های خبری منتشر شده در این باره طی یادداشتی برای «انتخاب» نوشت:

با توجه به حمایت های مردمی، گروه ها، احزاب، جمعیت ها و شخصیت های بزرگی چون آقایان هاشمی و خاتمی از آنجا که نمی خواهم در تقابل با این روند باشم همراهی ام را با احساسات عمومی ایجاد شده در انتخابات 24 خرداد ابراز می دارم.

اکنون که کلید تدبیر در آستانه گشودن قفل زنگ زده بی خردی قرار گرفته این باور را دارم که ایرانیان در عبور از مرحله پراهمیت فعلی با حفظ یگانه سرمایه خود یعنی "امید" به تنها روزنه موجود، میهن عزیز را از وضعیت فعلی خارج می کنند.

مهدی هاشمی: مگر مي شود به سرنوشت وطن بي اعتنا بود

همچنین مهدی هاشمی یکی دیگر از فرزندان هاشمی طی مطلبی در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده که در انتخابات شرکت می کند.

وی نوشته است: چرخ روزگار شرايطي را به وجود آورده كه فرصت ريسك كردن، تعلل و گوشه نشيني را ستانده و يك راه پيش رو گذاشته آن هم حركت به جلو براي استفاده از تنها روزنه باقي مانده است.

مهدی هاشمی ادامه داده است: در اين يك ماه فراوان تلاش شد تا اميد مردم را به ياس و عزم آنها را براي تغيير به گوشه اي ساكن هدايت كنند تا همين راه مبهم و پرهزينه را ادامه دهند. آنها بهتر از هركس مي دانند ايراني كه هشت سال پيش تحويل گرفتند چه بود و كجا قرار داشت و ايران امروز چگونه. با همه اين اوصاف نه تنها خجل و شرمسار ‌رنگ از رخسارشان نرفته كه همچنان چشم در چشم ملت دوخته و چنان از فتوحات خود مي گويند گويا عن قريب پرچمشان بالاي كاخ غربي ها قرار خواهد گرفت. مردم اما مي دانند ديروز كجا بودند و امروز كجايند به همين دليل "تغيير" تنها راه گشايش امور و بازگشت "تدبير و اميد" به ايران خسته است. "كليد" اين تغيير امروز در دست كسي است كه برخلاف سايرين براي مردم آمده و نمي تواند براي ديگري يا حتي خود باشد.

فرزند آیت الله هاشمی افزوده است: شايد بگوييد براي كسي كه 84 روز انفرادي بوده.... ديگر انتخابات چه معنايي دارد؟ ... اما مگر مي شود به سرنوشت وطن بي اعتنا بود؟

مهدی هاشمی می افزاید: اكنون با هر بهانه اي بايد مقابله كنيم و دست در دست هم دهیم تا فرداي روزگار سرافكنده در برابر سوال هاي فرزندانمان نباشيم.

یاسر هاشمی: بار دیگر امید به اردوگاه ملت بازگشت

یاسر هاشمی دیگر فرزند آیت الله هاشمی نیز در یادداشتی برای «انتخاب» نوشت: موج عقلانیت و اعتدال در میان مردم شرایطی را به وجود آورد که تنگ نظران و بدخواهان ایرانیان که کمر همت برای عدم تحقق مشارکت حداکثری بسته بودند اکنون ناامیدانه و ناباورانه به روزهای پایانی انتخابات می نگرند.

او می افزاید: برخی گمان داشتند با نیامدن آقای خاتمی و ردصلاحیت هاشمی رفسنجانی، امید را از مردم گرفته و با خیالی آسوده برنامه های خود را ادامه می دهند. غافل از اینکه با رفتار ایثارگرانه جناب آقای محمدرضا عارف و ائتلاف نهایی دلسوزان ایران، بار دیگر امید به اردوگاه ملت بازگشت و احساس پیروزی در دل ها نمایان گشت. اکنون یک قدم تا بازگشت تدبیر و امید به ایران عزیزمان فاصله داریم. ایرانی که در این هشت سال روزهای خوش کمتر به خود دیده پس کلید را بچرخانیم و طرحی نو در اندازیم که حاصل تعلل پشیمانی دوباره است.

محسن هاشمی: نیاز جدی به اعتدال داریم

محسن هاشمی نیز طی یادداشتی نوشت:

با توجه به شرایطی که کشور از نظر سیاست داخلی، خارجی و مشکلات اقتصادی پیدا کرده است مطمئنا ما اکنون به تغییر سیاست‌ها، نگرش‌ها و واقع‌گرایی و اعتدال نیاز جدی داریم. برای رسیدن به این وضعیت هم مستلزم و نیازمند ‌ تغییراتی در سیاست اجرایی و مسئولان اجرایی کشور هستیم؛ بنابراین برای این تغییر بهترین روش در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه چیزی جز صندوق رای نیست. شاید بعضی بر این اعتقاد باشند که بتوان از روش‌هایی غیر از رای‌دادن هم به دموکراسی رسید، اما باید گفت که روش‌های دیگر نه‌تنها هزینه‌های سنگینی خواهد داشت بلکه به نتیجه هم نخواهد رسید.

استفاده از روش‌های دیگر علاوه بر هزینه، مشکلات بیشتری را برای کشور ایجاد می‌کند. با توجه به شرایطی که در حال حاضر پیش آمده لازم است که مردم تلاش کرده و از فرصت رای‌دادن استفاده جدی بکنند که حق مسلم آنان است. مردم باید با آمدن پای صندوق‌های رای و استفاده از این فرصت، نظر و عقیدشان را از طریق صندوق رای بیان کرده و پیگیر آن باشند. امیدوار هستم مردم در روز 24‌خرداد پای صندوق‌های رای حاضر شوند و با رای‌دادن شرایط کشور را به وضعیت مناسبی برسانند.

(سه دیدگاه درباره انتخابات: برانداز، اصلاح طلب، سبز)

در میان حامیان تغییر وضع موجود سه استراتژی و در نتیجه آن سه نوع رویکرد به انتخابات را می توان از یکدیگر متمایز کرد:

گروه اول: حامیان استراتژی برانداز: این گروه هرگونه چشم اندازی از انعطاف، تغییر و اصلاح در نظام جمهوری اسلامی را منتفی دانسته و تنها راه گام برداشتن به سوی آینده را تدارک جنبش انقلابی می دانند که در نهایت در فرصت فرضی پا به میدان گذارند و مواضع قدرت را تسخیر کند. از دیدگاه اینها این فرآیند اگرچه همراه با خشونت، درگیری و هزینه برای مردم است اما این تاوان کسب دمکراسی است و مثل درد زایمان برای مولود آینده باید با دل و جان آن را تحمل کرد. از این منظر این دیدگاه پرونده انتخابات در جمهوری اسلامی سالها است که بسته شده و تنها هدف ممکن و مطلوب در انتخابات، کاهش نرخ مشارکت از طریق دعوت به تحریم است.

گروه دوم: حامیان استراتژی اصلاح طلب: این گرایش که با وقوع جنبش دوم خرداد به تدریج شکل و قوام گرفت بعدها در قالب احزاب اصلاح طلب همچون مشارکت، مجاهدین انقلاب، همبستگی، کارگزاران و ... استمرار یافت. از دیدگاه اصلاح طلبان، تجربه دولت آقای خاتمی اگر جه واجد برخی ضعف ها بود اما دستاوردها و نتایج بسیاری نیز داشت و در نهایت بازسازی مجدد آن تجربه می تواند راه را برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب فراهم کند. اصلاح طلبان همواره در پی آن بوده اند تا با اختیار گرفتن بخشی از قدرت موجود راه را برای ایجاد تغییرات دمکراتیک فراهم آورند، از این رو برای آنها که سالهاست از دسترسی به منابع قدرت نظام دو نگه داشته شده اند، انتخابات استراتژی موثر یا شاید تنها استراتژی برای بازگشت به قدرت است. بنابراین نیروهای اصلاح طلب در هر نوبت انتخابات راهی جز برخورد مثبت و سعی در ایجاد زمینه های مناسب برای ورود در انتخابات ندارند. اگر چه اصلاح طلبان تحت تاثیر شرایط پس از وقوع جنبش سبز در اعلام مواضع و دیدگاههای خود احتیاطی می کنند، اما شاید مواضعی را که از سوی برخی از چهره های منتسب به آنان مثل آقایان عباس عبدی و غلامحسین کرباسچی منتشر شده را بتوان صریح ترین و روشن ترین مواضع واقعی و منطبق بر مشی اصلاح طلبانه در شرایط کنونی قلمداد کرد.

گروه سوم: سبزها: جنبش های اجتماعی در پیوند با جنبش های پیش از خود و در مداری بالاتر شکل می گیرند و نمودار می شوند. بعلاوه یکی از دستاوردهای جنبش های اجتماعی نیز آن است که قادرند راه را برای جنبش های اجتماعی بعدی هموار سازند. جنبش سبز محصول جمع بندی حرکت اصلاحی است. در واقع حرکت اصلاحی به رغم آنکه توانست زمینه را برای استقرار دولت به طور نسبی دمکراتیک دولت آقای خاتمی فراهم کند و یک دوره قوه مقننه را نیز با حضور اکثریت نمایندگان اصلاح طلب از آن خود کند، اما در انتخابات بعدی قوای مجریه و مقننه مواضع خود را از دست داد و بسیاری از دست آوردهای این دوره نیز پس از کسب قدرت مجدد محافظه کاران بر باد رفت. در تحلیل نهایی بزرگترین و مهمترین علت این فرایند را فقدان جامعه مدنی حامی اصلاحات قلمداد کرده اند. اینکه چه افراد یا سازمانها و گروههایی در برجسته شدن این ضعف نقش داشتند موضوع بحث دیگری است، اما در هر حال مهمترین جمع بندی دوره اصلاحات آن بود که حتی در صورت تصاحب بخش هایی از قدرت مسلط در صورت فقدات بدنه اجتماعی حامی در جامعه مدنی و عدم شکل گیری قدرت مدافع و حامل تغییر در عرصه عمومی امکان ایجاد دو گونه تغییر پایدار به سود اصلاح و دمکراسی نا ممکن می باشد، جنبش سبز بر پایه همین نقد سامان یافت.

اگر بخواهیم برجسته ترین وجه ممیزه جنبش سبز را از دوره اصلاحات توضیح دهیم باید بر تاکید جنبش اصلاحی بر تقدم شکل گیری قدرت در عرصه عمومی و جامعه مدنی برای پشتیبانی از هر تلاش دمکراتیک برای اصلاح وضع موجود در نظام سیاسی پا فشاری کنیم. به این ترتیب جنبش سبز با نقد حرکت اصلاحی و با رویکردی متفاوت و متمایز از آن شکل گرفت. درست به همین دلیل رویکرد جنبش سبز نسبت به انتخابات با رویکرد حرکت اصلاحی تفاوت های اساسی دارد. از یدگاه جنبش سبز انتخابات مثل هر مناسبت یا موقعیت دیگری فرصت محسوب می شود. در فرصت های سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی جنبش های اجتماعی با توجه به روزنه ها و شکاف های ایجاد شده فرصت آن را خواهند داشت تا 1) از کمون و شرایط پنهانی نسبی به شرایط آشکار شدن نسبی روی آورند و به این ترتیب به ترویج جنبش و اهداف و دیدگاههایش بپردازند و 2) با حضور در عرصه سیاسی، بحث و گفتگو و تبادل نظر جمعی درباره مسایل و موضوعات پیش رو نسبت به تعمیق و تثبیت هویت خود اقدام کنند.

بنابراین وجه تمایز اصلی ومهمی بین رویکرد جنبش و رویکرد اصلاحی درباره انتخابات وجود دارد. رویکرد اصلاحی انتخابات را استراتژی و عدم امکان حضور در انتخابات را بن بست استراتژیک قلمداد می کند و رویکرد جنبش انتخابات را فرصتی می داند که جنبش آز آن بهره برداری خواهد کرد. درست به همین دلیل رویکرد اصلاحی هدف غایی را در انتخابات برگزیده شدن نامزد مورد حمایت خود قلمداد می کند، در حالی که رویکرد جنبش هدف نهایی را در انتخابات ایجاد فرصت برای بازسازی جنبش و باز تولید سازمان و هویت خود می داند. از اینرو برای اصلاح طلبان تنها گزینه ممکن برخورد فعال با انتخابات و حمایت از نامزدی کم و بیش متمایل به اصلاحات است و برای جنبش سبز هر گزینه ای که انتخابات را تبدیل به یک فرصت سازد می تواند گزینه یا گزینه های جنبش محسوب شود. بنابراین اگر گزینه مطلوب جنبش اجتماعی حمایت از نامزدی در انتخابات باشد، در این حالت اهداف حرکت اصلاحی و جنبش اجتماعی بر یکدیگر منطبق خواهند شد. درست مثل حمایت از آقای میرحسین موسوی در انتخابات 1388 و حمایت از آقای خاتمی در صورت ثبت نام و تایید صلاحیتش در انتخابات جاری.

از دیدگاه حرکت اصلاحی شاخص گزینه مطلوب در انتخابات در وهله اول 1) وجود نامزدی است که بتواند تعهد نسبی نسبت به پیشبرد اصلاحات در درون ساختار سیاسی را داشته باشد و به علاوه 2) از امکان رای آوری در صحنه انتخابات برخوردار باشد. اخیراٌ در مواضع برخی اصلاح طلبان شرط سومی هم قرار داده شده و آن اینکه 3) گزینه مذکور امکان بازگشت اصلاح طلبان به درون ساختار قدرت را نیز فراهم آورد. حامیان این دیدگاه با صراحت بیشتری تصریح می کنند و در صورتی که بین شاخص 2و3 تعارضی ایجاد شود، شاخص سوم نسبت به دوم ارجحیت دارد و اصلاح طلبان می توانند با پذیرش پیشاپیش شکست انتخاباتی راه را برای بازگشت به قدرت هموار کنند.

از دیدگاه جنبش سبز شاخص های گزینه مطلوب عمدتاً به دو مورد محدود می شود.1) گزینه انتخاباتی موجب مخدوش شدن هویت جنبش نگردد و اصو ل و موازین آن را نقض یا مخدوش نکند 2) انتخاب گزینه مطلوب، منجر به فراهم سازی فرصت برای کسب موفقیت دیگری در عرصه عمومی و در میان حامیان جنبش سبز گردد.
چندی پیش و پس از انتخابات 1388 سعید حجاریان گفت:" اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات". این جمله کوتاه وی واجد نکته مهم و عمیقی است، به این معنا که از دیدگاه وی حرکت اصلاحی بر مدار آنچه در دوره 8 ساله آقای خاتمی شاهد آن بودیم عملاً به بن بست رسیده و ساز و کارهای مبتنی بر چانه زنی در ساخت قدرت برای دعوت به اصلاح وضع موجود و واگذاری بخشی از مناصب قدرت به اصلاح طلبان منتفی است، لذا روند اصلاح طلبی در مداری دیگر یعنی تلاش برای تقویت جامعه مدنی از طریق شکل گیری جنبش اجتماعی و پس از آن فشار برای عقب نشینی مدافعان وضع موجود در ساخت قدرت یا به عبارت دیگر دمکراتیزاسیون آغاز شده است. بنابراین وقتی سخن از اصلاح طلب بدون جنبش سبز یا تاکید آن بر حرکت مسالمت آمیز و اصلاح تدریجی می شود. چنانکه در منشور جنبش سبز به صراحت آمده – باز هم سخن از رویکردی کاملاً متفاوت با حرکت اصلاحی می شود.
با عنایت به موارد بالا به نظر می رسد با توجه به سیر تصمیمات نظام درباره انتخابات ریاست جمهوری و نهایتاً حذف آقای هاشمی رفسنجانی، جنبش سبز ناگریز از انتخاب یکی از چهار گزینه زیر است:
1- تحریم 2-سکوت 3- حمایت از یک یا هر دو نامزدهای منتسب به اصلاح طلبان(روحانی – عارف)
4- واگذاری انتخابات به حامیان جنبش سبز و تاکید بر مطالبات جنبش 5- فراخوان به رای ندادن به ضد جنبش

در مورد گزینه تحریم می توان به اشکالات زیر اشاره کرد:
- فقدان ظرفیت برای پذیرش ریسک بالای برخورد فعال با تحریم از سوی رای دهندگان سنتی
- عدم امکان کسب نتیجه ملموس و قابل نمایش یعنی نمایش کاهش نرخ مشارکت به کمتر از 50 درصد با توجه به امکان دستکاری کل آرا
- از دست دادن فرصت

در مورد گزینه دوم یعنی سکوت ایراد اصلی از دست رفتن فرصت پدید آمده در انتخابات است، به خصوص با در نظر گرفتن این نکته که فرصت ها در شرایط کنونی بسیار محدود هستند. در مورد گزینه سوم یعنی حمایت از یک یا دو نامزد می توان به اشکالات زیر اشاره کرد:
- فقدان حداقل شرایط اصولی برای اعتماد به دو نامزد از سوی سبزها
- نداشتن جاذبه رای آوری و ناشناخته بودن به نسبی آنها در سطح کشور
- عدم توافق در سطح جنبش و افزایش احتمال شکاف درون جنبش

گزینه های چهارم و پنجم قابل ادغام هستند و به عبارت دیگر بر پایه آنها جنبش می تواند ضمن بر شمردن مطالبات خود و انتظارات حداقلی از نامزدها از آنها بخواهند تا در صورت تمایل به جذب آرای سبز باید مواضع صریحی را در قبال جنبش و مطالبات و انتظارات آن اعلام نمایند. به علاوه جنبش نمی تواند از سبزها دعوت کند تا در صورت تصمیم به رای دادن یا ناچار بودن از رای دادن، به نامزدهایی که مواضع صریحی علیه جنبش سبز و مطالبات آن را اتخاذ کرده اند، رای ندهند. با عنایت به موارد فوق رئوس زیر پیشنهاد به قرار زیر می باشد:
- برای جنبش وقتی حداقل معیارها در هیچ یک از نامزدها ملاحظه نمی شود، رای آوری هیچیک مهم نیست و گزینه رای دادن به یک نامزد منتفی است.
- برای جنبش مهم آن است که قدرت خود را نمایش دهد و از فرصت پدید آمده به سود ترویج و تبلیغ استفاده کند.

برای جنبش مهم شکل گیری دو قطبی جنبشی – ضد جنبشی است.
- برای جنبش مهم وادار کردن نامزدها به اعلام نظر موافق و مخالف با مطالبات جنبش است.
- برای جنبش مهم وادار کردن نامزدهای ضد جنبش به مرز بندی با جنبش است.
- برای جنبش نتیجه مهم است اما مهمتر از آن فرایندی است که جنبش توانسته در آن از فرصت سو جوید و ضمن ترویج نمایش قدرت خود به تکصیر و تعمیق هویتش بپردازد.

- بنابراین مهمترین جمع بندی از شرایط کنونی آن است که سبزها به خوبی می دانند به چه کسانی نباید رای داد، یعنی به نامزدهای نظام و نظامیان، به ضد جنبش، به کسانی که در صف و در کنار قاتلان سبزها، حصر کنندگان رهبران سبزها و زندانیان سبزها قرار گرفته اند، این مهم می تواند دستور کار جنبش سبز در فضای مجازی و حقیقی بوده و مثل گذشته قدرت جنبش را در بهره برداری از هر فرصت ممکن نمایش دهد 

 

بر اساس نظر رئیس جمهور امریکا، «باراک اوباما»، در صورت صحت مسئله فوق، این امر می‌تواند، به مثابه تغییر موضع امریکا، در مورد دخالت و یا عدم دخالت نظامی در سوریه تعبیر شود.

در صورتی که حکومت سوریه توانایی استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه مردم بی دفاع خود را داشته باشد پس در نتیجه منطقا قادر خواهد بود در سطحی وسیع‌تر بر علیه همسایگان خود نیز مانند اسرائیل، اردن، ترکیه، و عراق نیز بکار گیرد.
با توجه امکان حمل نقل سریع سلاح بین کشورها، و همچنین وجود راکت‌های سوریه ای که در دره و کوه های جنوب لبنان.

خود موجب وحشت و نگرانی امریکا می‌شود و در صورت اثبات اطلاعات و اخبار فوق، امریکا بیش ا ز همه واقف خواهد بود که معادلهٔ قوا بین حزب ا ... و اسرائیل از یک طرف، و بین حزب ا… و رقیبان و دشمنان لبنانی خود از سویی دیگر تغییر خواهد کرد.
اما از طرفی دخالت نظامی ناتو از طریق ترکیه، اردن، اسرائیل می‌تواند موجب تهدید مردم بی پناه سوریه و کشورهای مجاور شود.

امریکا نمی‌تواند تماشاگر این موضوع باشد و اخلاقا هم نمی‌تواند از ین موضوع چشم پوشی کند اما عملا به اشکالات و موانعی بر سر رسیدن به یک راه حل مطلوب مواجه است و با توجه پیچیدگی موضوع و گستردگی ریسک آن، این مسئله می‌تواند به یک جنگ جهانی سوم در یک منطقه غنی از مخازن نفتی تبدیل شود و همچنین می‌توان احتمال دخالت نظامی ایران را نیز در صورت تهدید سوریه، را به خطرات فوق اضافه کرد.

بر همین اساس به نظر می‌رسد که در نهایت واشنگتن به اصلاحات داخلی که به مراتب کم هزینه تر از یک جنگ وسیع خواهد بود، قناعت خواهد کرد. 

منبع: الشرق الاوسط

مترجم:  امیرساسان شرفی

با این حال اگر تجربه های قبلی را ملاک قرار دهیم کاملا محتمل است که وی در نهایت رای مردم در انتخابات را رای به نظام جمهوری اسلامی تعبیر کند. چنان که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز حضور میلیون‌ها شهروند معترض در انتخابات که امید به تغییر فضای سیاسی کشور داشتند را رای به نظام تعبیر کرد و البته با مهندسی انتخابات این امید را نیز از آن‌ها گرفت. او امسال را سال حماسه سیاسی و اقتصادی نام گذاری کرده و بنابراین باید از هم اکنون منتظر این بود که در سخنرانی‌هایش بعد از انتخابات بر محقق شدن پیش بینی‌اش مبنی بر ایجاد حماسه انگشت تاکید بگذارد.

نگرانی‌های رهبری
در حالی که منابع متعدد داخل ایران از کم رونقی شور و حال انتخاباتی نسبت به سال ۸۸ خبر می‌دهند، رهبر جمهوری اسلامی دو روز مانده به انتخابات گفت: «انتخابات امسال رنگ و بوی دیگری دارد و همهٔ دنیا چشم‌ها را دوخته‌اند به این انتخابات.»
یکی از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک در واکنش به اظهارات اخیر آقای خامنه ای پیرامون انتخابات نوشته است: رهبر جمهوری اسلامی به گونه ای حرف می‌زند و عمل می‌کند که گویا اصلا برایش اهمیت ندارد که رئیس جمهور بعدی چه کسی خواهد شد. او فقط نگران این است که جمعیت انبوه سال ۸۸ پای صندوق‌های رای حاضر نشود.

برخی منابع خبری نزدیک به جریان مخالفان جمهوری اسلامی از چند ماه قبل در باره گزینه مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی گمانه زنی‌های مختلفی را مطرح کردند. بر اساس این تحلیل، رهبر جمهوری اسلامی به دنبال فردی است که بیشترین تبعیت را از وی داشته باشد است تا ضمن فرمان‌برداری کامل، کمترین تنش را با دیگر ارکان محافظه کار حکومت داشته باشد.

تفسیر رهبر از قانون گرایی

رهبر نظام دو روز مانده به انتخابات، درخواست مردم و نگرانی آن‌ها از خوانده نشدن آرا و بی قانونی در این زمینه را وارونه تعبیر کرد و گفت : مردم از لگد پرانی‌ها و بی قانونی‌های سال ۸۸ آزرده هستند.
اظهارات وی به اینجا ختم نشد. او در توصیف آزادی بیان در کشور گفت : «یک عدّه‌ای که سال‌ها است نعره می‌کشند که به ما تریبون نمی‌دهند آمدند و دیدید که ۸ گرایش مختلف  ۸ حرف مختلف زدند.»

وی بدون اشاره به آنکه از آن ۸ نفر چه تعداد اصولگرا بودند از 8 گرایش متفاوت صحبت کرد و در توصیه ای موکد گفت تاکید اول من بر حضور همه در پای صندوق‌های رای است.
وی در مراسم سالگرد فوت آیت الله خمینی و در مزار وی بار دیگر بر آمدن جمعیت رای دهنده تاکید کرده و گفته بود رای به هر یک از این ۸ نفر در روز ۲۴ خرداد رای به جمهوری اسلامی است. رهبر نظام در تعریف سازی خود از حضور مردم، مشارکت ملت را در عین حال قبول سازوکار انتخابات هم دانسته بود.
برخی تحلیلگران علت این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی را نگرانی بخش زیادی از مردم از احتمال روی کار آمدن افراد تند رو و تصمیم آن‌ها برای رای دادن دانستند که آقای خامنه ای هم با علم به این موضوع سریعاً گفت که هر کس پای صندوق حاضر شود، در درجه اول رایش به نظام جمهوری اسلامی و پذیرش ساز و کار انتخابات است تا از این طریق هرگونه حضور مردم حتی برای رای نیاوردن اصول گراهای تند رو را به نحوی به نفع نظام مصادره کند.

واکنش‌های مردم

در شبکه های اجتماعی واکنش مردم به اظهارات آقای خامنه ای در باره انتخابات منفی بود. حتی اس ام اس هایی مبنی بر اینکه بیشتر کاندیداها از کسانی هستند که نسبت فامیلی با رهبر جمهوری اسلامی دارند، به سرعت در میان مردم دست به دست شد. اما از سوی دیگر برخی از مخالفان هم معتقد بودند که باید با رای دادن به فردی که مورد علاقه خامنه ای نیست این پیام را به او داد که فکر و نگرش تحمیلی او را برنمی تابند.

در برخی وبلاگ‌ها نیز نوشته شده بود «به گوش اقای خامنه ای رسانده‌اند که مردم برای رای نیاوردن جلیلی قرار است به کاندیدای اصلاح طلب رای دهند به همین دلیل او بلافاصله سعی کرده حضور مردم را به نام نظام سند بزند.»
در خرداد ماه ۷۶ و همزمان با روی کار آمدن دولت اصلاحات، آقای خامنه ای که شدیدا غافلگیر شده بود و حاضر نبود رای مردم را به عنوان رای به تغییر تفسیر کند، بعد از انتخابات گفت : «رای مردم رای به جمهوری اسلامی بوده است.».
تجزیه تحلیل اظهارات رهبر جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که وی همواره به شیوه های گوناگون از جمله تفسیر به رای تلاش کرده هر گونه ابراز مخالفت عمومی از طریق صندوق‌های را به صورت اعلام حمایت از نظام تعبیر کند.
 

سایت Ipos همچنین خاطرنشان کرده است که هیچ‌یک از نامزدها در حال حاضر نیمی از آرای کسانی را که می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنند و به یکی از 6 نامزد موجود تمایل دارند، به دست نیاورده‌اند.

بر اساس این گزارش، گرچه آرای کسانی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند به چه کسی رای دهند به حدود  42 درصد رسیده است، این عده در صورت تصمیم‌گیری و حضور در انتخابات با الگویی متفاوت از رای‌دهندگان حاضر در این نظرسنجی، می‌توانند تمام پیش‌بینی‌ها را تغییر دهند، از جمله می‌توانند آن را از یک انتخابات دو مرحله‌ای به انتخاباتی یک مرحله‌ای تبدیل کنند.

همچنین مهم‌ترین تغییر در آرای نامزدها، ادمه‌ی صعود آرای آقای روحانی و صدر نشینی ایشان در جدول نامزهاست. در حال حاضر میان کسانی که می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنند و به یکی از 6 نامزد موجود تمایل دارند، آقای روحانی 32.4 درصد آرا را در اختیار دارند.

بر اساس نظرسنجی دامنه دار مذکور، در میان نامزدهای اصول‌گرا یا نزدیک به اصول‌گرایان، آقای قالیباف هنوز با بیشترین رای، 24.6 درصد، پشت سر آقای روحانی قرار دارد.

در اخرین گزارش سایت نظرسنجی آمده است: به طور کلی، از میان تمامی پاسخگویانی که می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنند، گذشته از 42 درصدی که تصمیم مشخصی اتخاد نکرده‌اند و حدود 9 درصدی که به افراد دیگری تمایل داشته یا از اعلام نظر خود  خودداری کرده‌اند، آقای روحانی با در اختیار داشتن 15.8 درصد آرا (در میان 8 نامزد اولیه) و  16 درصد (در میان 6 نامزد موجود) در صدر قرار دارند. پس از ایشان آقایان قالیباف، رضایی و جلیلی به ترتیب با 12، 7.1 و     6.8 درصد (در میان 8 نامزد اولیه)  و 12.2، 7.2 و 6.9 درصد (در میان 6 نامزد موجود) در رده‌های دوم تا چهارم قرار می‌گیرند. پس از اینان، آقایان ولایتی وغرضی قرار دارند.اگر از میان پاسخگویانی که می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنند فقط کسانی در نظر گرفته شوند که تاکنون تصمیم گیری کرده و از میان 8 یا 6 نامزد موجود یک نفر را انتخاب کرده اند، آقای روحانی با در اختیار داشتن 31.7 درصد آرا (در میان 8 نامزد اولیه) و  32.4 درصد (در میان 6 نامزد موجود) در صدر قرار دارند. پس از ایشان آقای قالیباف، 7با 24.1 درصد آرا (در میان 8 نامزد اولیه) و  24.6 درصد (در میان 6 نامزد موجود) در رده‌ی بعد قرار می‌گیرند. آقایان رضایی و جلیلی به ترتیب با 14.3 و 13.7 درصد (در میان 8 نامزد اولیه) و 14.6 و 14 درصد (در میان 6 نامزد موجود) در رده‌های سوم و چهارم قرار می‌گیرند. پس از اینان، آقایان ولایتی وغرضی قرار دارند.

طی روزهای اخیر دهها تن از هنرمندان کشور حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کرده بودند.

به گزارش شبکه های اجتماعی، متن اعلام حمایت این هنرمند مردمی از حسن روحانی به شرح زیر است:

در این لحظه‌های حساس که ملت ایران می‌رود تا بار دیگر با انتخاب رئیس جمهوری جدید آینده چهار ساله خود را رقم زند، لازم می‌بینم که به خیل هم‌میهنانم بپیوندم و رای خود را برای آقای حسن روحانی به صندوق بیاندازم. شرکت در انتخابات از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی ماست و استفاده از آن (ولو در شرایطی غیرایدآل) برای تک‌تک ایرانیان بمثابه ابزاری جهت صیانت از آزادی‌های فردی، بهبود اوضاع اقتصادی و ایجاد امنیت مدنی و سیاسی است.

همه می‌دانیم که شرایط بین‌المللی و داخلی ایران در اثر بی‌کفایتی دولت فعلی در وضع اسفباری است. هنر و هنرمند در این هشت سال بالاترین فشارها را تحمل کرده است. بدون آزادی‌های مدنی مصرّح در اعلامیه جهانی حقوق بشر و مذکور در قانون اساسی نمی‌توان به شکوفا شدن استعدادهای علمی و هنری نسل آینده امید داشت. ما با حمایت از آقای حسن روحانی البته از ایشان انتظار داریم که سنت احترام به اهل هنر را بار دیگر احیا نمایند و شرایطی را فراهم کنند این زمستان خلاقیت هنری سرآید. باشد که در باران آزادی لاله‌های امید نسل جوان ایران‌زمین بار دیگر سر از خاک بردارند.

کیهان کلهر