جنبش راه سبز - خبرنامه

 بهمن عزیزم سلام
نزدیک به دو ماه از آخرین ملاقات ما می گذرد. آخرین دیداری که در پشت میله های آهنی و شیشه های دو جداره سالن ملاقات زندان رجایی شهر انجام شد.
راستی برایت نگفتم که چقدر برای آمدن به آن آخرین ملاقات دو دل بودم و تردید داشتم حتی تصمیم داشتم که تاریخ آمدنم به زندان اوین را یکی دو روزی جلو بیاندازم تا به پنج شنبه که روز ملاقات زندان رجایی شهر است، نرسم .شاید الان که این را... می خوانی تعجب کنی حالا برایت می گویم چرا دوست نداشتم به آن ملاقات خداحافظی بیایم. ملاقاتی که می دانستم ممکن است با ملاقات بعدی مان یک سال فاصله داشته باشد، باورت می شود؟ یکسال!
می ترسیدم شجاعت خداحافظی یک ساله با تو را نداشته باشم، می ترسیدم، بغضم بترکد و اشکهایم سرازیر شود و تصویر من با بغض و اشک؛ یک سال تمام تو را رها نکند. اما هر جور بود، بالاخره تصمیم گرفتم که بیایم و آمدم .
مقامات دادستانی و زندان حتی به زنی که قرار بود به زندان برود و می خواست با همسر زندانی اش، خداحافظی کند نیز اجازه ملاقات حضوری نداده بودند. روزگاری این مخالفت ها و ممانعت ها موجب تعجبم می شد. اما این اتفاقات الان کمترین تعجبی را در من بر نمی انگیزد. در تو چطور؟
این ملاقات نیز پشت شیشه های دو جداره ی کدر با میله های قطور فلزی رجایی شهر انجام شد. تو مثل اغلب روزهای ملاقات همان تی شرت سبز خوش رنگت را پوشیده بودی. سبزی که به تو خیلی می آمد و همیشه می گفتی: «ژیلا ! چون رنگ سبز را خیلی دوست داری، روزهای ملاقات این را می پوشم.»
فقط بیست دقیقه وقت داشتیم و هر دو تند و تند حرف می زدیم. قرار بود همه حرف های ماه های آینده را در بیست دقیقه خلاصه کنیم و چه کار سختی بود.
تو به خاطر تجربه طولانی ترت در زندان، یکسره سفارش هایی می کردی که من چگونه دوران حبس ام را راحت تر طی کنم. از ضرورت ورزش و مطالعه مرتب و هواخوری هر روزه گفتی و توصیه مطالعه چند کتاب که به قول خودت خواندنش در زندان می چسبد.
و من چند بار گفتم :«بهمن انقدر نگران من و این زندان یکساله نباش، بالاخره میگذرد.» و تو گفتی: «مهم این است که خوب بگذرد.»
خدا می داند که آن روز چقدر دلهره داشتم. دلهره از اینکه نکند بغض ام و بغض ات بشکند و اشکهایمان سرازیر شود. آن بیست دقیقه گذشت و بغض مان نشکست و چشم هایمان تر نشد. آخرش، دستم را بر شیشه دو جداره گذاشتم و تو هم از پس آن دو لایه شیشه ضخیم لعنتی دستت را درست روی دست من مماس کردی و این به جای هر در آغوش کشیدن و یا بوسه ای قرار بود همه گرمی احساس ما را نسبت به یکدیگر نشان بدهد.
وقت ملاقات تمام شد. تو بلند شدی و من در حالی که دور شدنت را از پشت شیشه و آهن نگاه می کردم، مطمئن از اینکه مرا نمی بینی با خیال راحت بغض فروخورده ام را رها کردم و آرام اشک ریختم. نمی دانم تو آن لحظه در حالی که از من دور می شدی، چگونه بودی و چه کردی...
وقتی در نخستین روز ورودم به اوین، برای رسیدن به بند زنان، از کنار بند 350 گذشتیم، خیلی ذوق کردم. اینجا همان جایی است که تو سه سال از زندگی ات را در آن گذرانده ای و من همیشه آرزو داشتم از دور هم که شده، یکبار آن را ببینم. حالا من در کنار همان بندی زندگی می کنم که تو تا همین چند ماه پیش در آن بودی.
می دانی که بند زندانیان سیاسی زن در کنار بند 350 که محل نگهداری زندانیان سیاسی مرد است، قرار دارد. گاهی از آن سوی دیواری بلند، صدای هم بندان دیروزت را می شنوم و هر بار یادم می آید که تو در نامه ای برایم نوشته بودی که وقتی از آن سوی دیوار بند 350 صدای زندانیان زن را می شنیدی، من را در میان آنها تصور می کردی که به زودی یکی از آنها خواهم بود. حالا من اینجا هستم و تو نیستی.
اینجا بسیاری از تصویرها، دیوارها، فضاها و اتفاقات برایم آشناست، آشناست چون تو در سه سال گذشته بارها این فضاها را چه در نامه ها و چه در ملاقات های کابینی برایم توصیف کرده بودی. حالا من آن توصیف ها را تجربه می کنم. تو حتی از ماه آسمان اوین هم برایم گفته بودی. همان ماه.
دیشب توی بند نشسته بودم که شبنم مددزاده با هیجان و شوق زیاد صدایمان کرد: «بچه ها بیایید ماه را ببینید که چقدر قشنگ است.»
همان موقع من یادم آمد که می گفتی گاه تو و دوستانت هم لحظاتی در حیاط بند 350 می نشینید و به ماه خیره می شوید.
دنبال شبنم به هواخوری کوچک بند رفتم و به آسمان نگاه کردم به ماه که گاه ابرهای خاکستری در آغوشش می گرفت و گاه سفیدی خیره کننده اش هر ابری را پس می زد.
شبنم می گفت: «از کودکی ماه را دوست داشتم، آخر می دانی ماه خیلی زیباست، در زندان رجایی شهرکه بودم نمی توانستم ماه را ببینم و چقدر دلم برای ماه تنگ می شد، تا اینکه بالاخره یک روز از میان چند دریچه و ورقه های فلزی توانستم ماه را ببینم و چقدر خوشایند بود.»
دارم سعی می کنم گزارش کوتاهی از روزهای زندانم به تو بدهم تا مطمئن شوی چنان که خواسته بودی روزهای حبس ام، چندان بد نمی گذرد. اینجا روزهای ما آرام است اغلب افراد برنامه های جدی مطالعه، ورزش، آموزش زبان و کارهای دستی دارند.
روحیه بیشتر زندانیان خیلی خوب و بانشاط است. این روحیه خوب به من هم انرژ ی و روحیه زیادی می دهد. وقتی می بینی بهاره هدایت با این حکم سنگین زندان، اینقدر پر انرژی و با نشاط و مصمم است، امید می گیری. یا مهوش شهریاری و فریبا کمال آبادی که با حکم های سنگین بیست سال زندان آنقدر آرام و صبورند که تو باور نمی کنی چنین احکام سنگینی در پرونده خود دارند و چند سالی است که بدون مرخصی دوران حبس خود را می گذرانند و یا نسرین ستوده که نزدیک به سه سال است که بدون مرخصی در زندان است. پس من و شیوا و مهسا به عنوان زندانی های نسبتا تازه وارد نمی توانیم به خودمان اجازه بدهیم بی حوصله و یا احیانا کم نشاط و بی انرژی باشیم. ما هم مثل آنها کتاب می خوانیم و ورزش می کنیم و صبوریم و حبس می کشیم .
الان اینجا ( بند زندانیان سیاسی زن )، 33 نفرهستیم. فائزه هاشمی ، نازنین دیهیمی و بهناز ذاکر تازه ترین ورودی های بند هستند. فائزه را حدود ساعت دوازده و نیم شب آوردند. دوازده شب، ساعت اجرای خاموشی در بند است و همه ما در تخت های خود بودیم، یا خواب و یا در حال مطالعه. ورود زندانیان جدید در چنین زمان هایی، خیلی عادی نیست. آنها را معمولا در ساعت اداری به بند عمومی منتقل می کنند. با آمدن فائزه به بند، همگی از تخت هایمان پایین آمدیم. همه می پرسیدند چه خبر شده که این موقع شب فرزند هاشمی رفسنجانی را به زندان آورده اند؟ فائزه با هیجان زیاد چگونگی بازداشت و انتقالش را به زندان توضیح می داد. نازنین دیهیمی را اما ساعت 3 بعد ار ظهر آوردند، دختر همان نویسنده و مترجم خوب و معروف، یعنی خشایار دیهیمی است.
اینجا روزها و شب ها شباهت زیادی با هم دارند و ورود هر زندانی جدید یک اتفاق مهم است و جنب و جوش زیادی را دربند ایجاد می کند. انگار روزنه و اتصالی است بین دنیای زندانی با دنیای بیرون. زندانی های قدیمی از هر تازه واردی اول درباره خودش و دلایل زندانی شدنش می پرسند و بعد هم اغلب سوالاتی از این قبیل: چه خبر تازه؟ اوضاع آن بیرون چطور است؟ از آخرین تحولات و تحلیل ها بگو؟
ما 33 زندانی زن هستیم با عقاید و افکار مختلف و گاه مخالف یکدیگر. زندانی هایی از جنبش سبز، بهایی ها، سازمان مجاهدین خلق، نو مسیحی ها و...
بهمن عزیزم، یکی از جذابیت های این زندان برای من همین است که افراد با افکار و عقاید متفاوت و حتی مخالف، زندگی مسالمت آمیزی را در کنار یکدیگر دارند. وقتی همه با هم در کنار هم می نشینیم، غذا می خوریم، حرف می زنیم، بحث و گفتگو می کنیم، و در یک کلام با هم زندگی می کنیم، عمیقا احساس خوبی پیدا می کنم. هر روز که آن زندگی مسالمت آمیز را تجربه می کنم، بیشتر آرزومند می شوم که چنین الگویی را روزی در گستره زندگی در جامعه مان شاهد باشیم یعنی با افکار عقاید مختلف سیاسی، مذهبی و عقیدتی کنار هم زندگی کنیم بدون تلاش برای حذف یکدیگر، بدون آنکه به خاطر تفاوت عقیده و مذهب و مرام سیاسی با هم دشمنی بورزیم.»*
اگر در زندان این زندگی مسالمت آمیز ممکن است، چرا در گستره جامعه ای به نام ایران ممکن نباشد؟ من به تحقق چنین جامعه ای امیدوارم. آن روز خوب خواهد آمد.
دلتنگ تو هستم اما بیشتر از همیشه دوستت دارم
ژیلا بنی یعقوب- زندان اوین
بند زنان
پی نوشت :
*نه اینکه اینجا هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، چرا همواره مسائل و مشکلاتی به وجود می آید اما مهم این است که از طریق بحث و گفت و گو در نهایت روش حل مشکل را پیدا می کنیم.

جـــرس: وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در گزارشی، به بررسی رویکردها و برنامه کاری مسئول ایران در شورای اطلاعات آمریکا و خدمات وی از جمله توصیه های وی درباره فعال شدن زیر ساخت‏های آنچه "جریان فتنه" نامیده، در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی پرداخته است.

وزارت اطلاعات بدون اشاره به بحران موجود در کشور مدعی شده است که "جریان فتنه تصمیم گرفته است فساد اقتصادی را در کشور فراگیر نشان داده و برای تحقق این امر به شایعه سازی و جعل خبر درباره باز شدن پرونده‏ های جدید فساد کلان اقتصادی و بی نتیجه ماندن دو پرونده فساد کلان بانکی و بیمه بپردازد."

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که اخیرا افتتاح شده،این گزارش که روز دوشنبه منتشر گردیده می نویسد: "پس از موفقیت‏های اخیر سربازان گمنام امام زمان مبنی بر دست‏گیری 20 نفر در ارتباط با ترور دانشمندان هسته‏ای ایران، تحرکات کشورهای غربی برای جبران این شکست اطلاعاتی افزایش یافته است.

انتصاب خانم برنز به عنوان نخستین مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی، حاکی از این تلاش می‏باشد."

متن گزارش مذکور به شرح زیر است:

شورای اطلاعات ملی آمریکا در 25 ژوئن 2012، برای نخستین بار یک افسر اطلاعاتی را به نام  جیلیان برنز به عنوان مسئول امور ایران تعیین کرد.

انتصاب مسئول امور ایران با توجه به بحران سازی در برنامه هسته‏ای و شرایط داخلی، منطقه‏ای و جهانی ایران، مهم و قابل بررسی به نظر می‏رسد.

سوابق کاری

جیلیان برنز به عنوان افسر اطلاعاتی شورای مذکور، از مدیران خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمریکا بوده که یک دهه پیش کار خود را آغاز کرده و کارشناس امور ایران است.

خانم برنز تا پیش از تصدی این سمت، به عنوان مشاور امور ایران در دفتر برنامه ریزی سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت می‏کرد. وی هم‏چنین مدیر دفتر منطقه‏ای سازمان مرکزی اطلاعات (سیا) در کنسولگری آمریکا در دوبی (به منظور جاسوسی از ایران) بود که این دفتر در سال 2006 توسط وی افتتاح شد.

این افسر اطلاعاتی که یک دهه پیش کار خود را در دفتر خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمریکا آغاز کرده بود، هم‏چنین به عنوان مسئول میز سوریه، فعالیت کرده و در سفارت ایالات متحده در اردن، لهستان و کنسولگری آمریکا در دوبی کار کرده است. وی هم‏چنین افسر ناظر ارشد مرکز عملیات وزارت خارجه بوده است. برنز، در کنفرانس دانش آموزان دبیرستانی و کنگره، در کارگاه‏های آموزشی و شبیه سازی امور اطلاعاتی، دفاعی و خارجی، به عنوان یکی از سخنرانان حضور داشته است.

رویکردها و دیدگاه‏ها در قبال ایران

جیلیان برنز سرپرست دفتر امور ایران در 8 جولای 2010 در دیدار دانش آموزان دبیرستانی در قالب برنامه "LeadAmerica” درکنفرانس رهبری دانش آموزان و کنگره،  که از وزارت خارجه این کشور دیدن می‏کردند، در گفت‏وگویی با موضوع سیاست ایالات متحده در قبال ایران در مورد کاربرد دیپلماسی برای مذاکرات بعدی و بیش‏تر و بهبود روابط ایالات متحده با ایران صحبت کرد. وی هم‏چنین برای دانش آموزان در مورد امضای اخیر قانون تحریم‏های ایران سال 2010 و پایبندی گروه 1+5 سازمان ملل متحد بر اجرای قطعنامه 1929 صحبت کرد.

برنز زمانی که در دوبی بود، در  گزارش سری در 2 آوریل 2007 با عنوان " تشدید تنش‏ها برای گیج کردن دشمنان داخلی ایران"، نوشت که رئیس جمهور ایران  دستور دست‏گیری ملوانان انگلیسی را با دلایل و اهداف داخلی صادر کرد.

وظایف مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی

بر اساس بیانیه شورای اطلاعات ملی آمریکا ، "وظیفه مسئول امور ایران در این شورا نظارت و هماهنگی بر گزارش‏ها و ارزیابی‏های تحلیلی آژانس‏های اطلاعاتی ایالات متحده از جمله تحلیل‏های استراتژیک درباره ایران است."

مسئول امور ایران در شورای اطلاعات ملی آمریکا هم‏چنین موظف است تا تحلیل‏های لازم و حساس درباره ایران را که مورد نیاز تصمیم گیران ارشد دولت ایالات متحده و مقامات نظامی این کشور است، فراهم کند.

از دیگر وظایف تعریف شده برای مسئول امور ایران در این شورا می‏توان به "ارائه هشدارهای لازم به تصمیم گیران در خصوص خطرات احتمالی پیش رو" در ارتباط با ایران اشاره کرد که این مسائل "می‏تواند منافع و فرصت‏های ایالات متحده آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد."

برنامه کاری جیلیان برنز در راستای راهبرد بی ثبات سازی آمریکا علیه ج.ا.ا

با فرا رسیدن تاریخ اول جولای 2012 و اوج گرفتن رویارویی ایران و غرب در اثر تحریم‏هایی که ادعا می‏شود به زودی از جانب اروپا و آمریکا علیه بخش نفت و بانک مرکزی ایران اعمال خواهد شد، کارشناسان عقیده دارند که ابعاد راهبرد ضد امنیت ملی آمریکا که احتمالاً تا انتهای تابستان به اوج خواهد رسید، کاملاً در حال آشکار شدن است.

به عقیده برخی تحلیل‏گران در تهران که مستمراً مشغول تحلیل موضوع هستند، این سناریو که در دفتر اطلاعات ملی آمریکا طراحی شده و جیلیان برنز مسئول  تازه منصوب شده میز ایران در این اداره، متولی نظارت بر اجرای آن است، دارای 7 محور اساسی است.

کاهش درآمد و افزایش هزینه‏های ایران

این سناریو در صدد آن بوده است که تا انتهای تابستان به زعم خود در آمد ایران از محل فروش نفت را حداقل و هزینه‏های جاری کشور را حداکثر کند. تحلیل جامعه اطلاعاتی آمریکا اکنون این است که این سناریو آن گونه که پیش بینی شده بود قابل تحقق نیست اما اگر آمریکا بتواند با رایزنی با عربستان و یکی دو کشور دیگر تولید کننده نفت، قیمت را به حدود 70 دلار در هر بشکه برساند، بخشی از این سناریو در کوتاه مدت محقق شده است.

با این حال مشکلی که در این جا وجود دارد این است که کاهش قیمت نفت تا این سطح مستلزم سرازیر شدن ذخیره استراتژیک آمریکا به بازار و هم‏چنین رسیدن تولید در کشورهایی مانند عربستان سعودی به سقف است که خود باعث ایجاد خلاء ظرفیت مازاد در بازار، القای حس نا امنی به آن و در نتیجه وارد شدن شوک به بازار خواهد شد. ضمن این‏که تحلیل‏گران در تهران تاکید می‏کنند تمام در آمد ایران ناشی از صادرات نفت نیست و هم اکنون بخش بزرگی از بودجه ایران با صادرات غیر نفتی تامین می‏شود که این صادرات هم‏چنان طبق روال طبیعی ادامه دارد.

محور دوم طراحی شده از سوی آمریکایی‏ها آن است که حداقل در برخی نقاط و به طور کاملاً محدود نارضایتی‏های اقتصادی تبدیل به نا امنی شود. به همین منظور به برخی از رابط‏های جریان فتنه مأموریت داده شده است که روی موضوع بحران‏های کارگری و نا امید کننده نشان دادن وضع معیشت مردم در رسانه‏های خود به طور جدی تمرکز کنند.

بخش بعدی این سناریو این است که برخی مدیران میانی و حتی عالی رتبه به وضعیتی سوق داده شوند که اولاً خود را در مقابل فشار تحریم‏های غرب منفعل و دست خالی احساس کنند و در نتیجه انگیزه خود را برای تلاش مضاعف در زمینه حل مشکلات اقتصادی کشور دور زدن تنگناها از دست بدهند و ثانیاً مطالبه برای تغییر راهبردهای سیاست خارجی بویژه در بحث هسته‏ای از درون دولت آغاز شود.

دید غربی‏ها این است که حتی اگر این اتفاق رخ ندهد، حداقل این است که اختلافاتی درون نظام بر سر چگونگی ادامه مسیر و میزان هزینه منطقی که باید پرداخت، در خواهد گرفت.

تحلیلگران عقیده دارند محور فتنه-ضدانقلاب-بیگانه کاملاً با این سناریو هماهنگ است و در آخرین تقسیم نقش انجام شده جریان فتنه مکلف شده است که تمامی زیرساخت‏های خود از جمله شبکه‏های اجتماعی را در خدمت بحرانی جلوه دادن فضای اقتصادی کشور، تاریک نشان دادن دورنمای معیشت مردم، ترغیب طبقات مختلف جامعه به اعتراض و بزرگنمایی فشارهای غرب اختصاص بدهد. این امری است که اکنون به طور کامل در حال انجام است و برخی سایت‏های شاخص جریان فتنه هم اکنون بخش عمده اخبار خود را به این موضوعات اختصاص داده اند.

بخشی از این راهبرد طراحی شده که در واقع نوعی تاکتیک عملیات روانی است، اینست که جریان فتنه تصمیم گرفته است فساد اقتصادی را در کشور فراگیر نشان داده و برای تحقق این امر به شایعه سازی و جعل خبر درباره باز شدن پرونده‏های جدید فساد کلان اقتصادی و بی نتیجه ماندن دو پرونده فساد کلان بانکی و بیمه بپردازد.

منابع امنیتی می‏گویند این کار مشخصاً بر عهده منافقین نهاده شده و هدف از آن اینست که مردم حس کنند در حالی که وضعیت معیشت آنها دشوار شده، فسادهای کلان هم در حال وقوع است.

اطلاعات موجود نشان می‏دهد بخش دیگر این سناریو ایجاد به هم ریختگی سیاسی درون کشور به منظور ناامید کردن مردم از این نکته است که حاکمیت از انسجام کافی برای حل مشکلات آنها برخوردار است.

برخی تحلیلگران مطلع می‏گویند پیشنهاد انگلیسی‏ها به آمریکا این بوده است که موضوع انتخابات ریاست جمهوری به محور اصلی اختلافات در داخل جریان اصولگرا و هم‏چنین آغاز منازعه جدید میان اصولگران و دولت تبدیل شود. یک نکته کلیدی اینست که غربی‏ها عقیده دارند اگر حاکمیت منسجم و یکپارچه و سطح تنش داخلی در آن پایین باشد، فشار بیرونی هر چه هم تشدید شود موثر نخواهد بود.

گام آخر این راهبرد آن است که، آمریکایی‏ها ظاهراً تصمیم گرفته اند هم به دلیل عدم آمادگی برای برداشتن گام جدی، هم به دلیل نداشتن پاسخ منطقی در مقابل بحث هایی که ایران در مسکو مطرح کرد و هم به سبب محاسبه ای که روی ضرورت بی نتیجه شان دادن راهبرد مقاومت از سوی ایران کرده اند، تا قبل از نوامبر جلوی ایجاد هرگونه راه حل جدی و اساسی در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را سد کنند.

تحلیل غربی‏ها اینست که بی نتیجه ماندن مذاکرات به فضای داخلی ایران بویژه بخش‏های اقتصادی شوک‏های پی در پی وارد خواهد کرد و امکان مدیریت فضا را از نظام می‏گیرد.

نکته ای که تحلیلگران در تهران بر آن تاکید دارند این است که کل این محورها در قالب یک سناریوی بزرگ عملیات روانی پی گیری خواهد شد. به عبارت دیگر در ماه‏های آینده اقدام در حوزه عملیات روانی به اقدام در حوزه واقعیت پیشی خواهد گرفت و جنگ روانی از جنگ اقتصادی و دیپلماتیک بزرگتر خواهد بود.

جـــرس: قائم مقام حزب اعتماد ملی گفت‌: احمدی‌نژاد و وزرای دولت تلاش می‌کنند تا با طرح برخی انتقادات مبنی بر اینكه هفت سال تحت فشار بودم با چهرهای مبری و پیروزمندانه‌ جبهه قدرت را ترک کنند در حالی كه حمایت‌های كل نظام از دولت خصوصا در چهار سال اول بر هیچ كس پوشیده نیست.

به گزارش ایلنا، رسول منتجب‌نیا با تاکید بر اینکه دولت فعلی مولود جریان اصولگرا در کشور است، تصریح کرد‌: این اصولگرایان بودند که با فراهم کردن زمینه‌های موفقیت احمدی‌نژاد قبل و بعد از انتخابات به شدت از مواضع وی دفاع کردند بنابراین آنچه امروز بوجود آمده است برآیند سیاست‌های اصولگرایان است‌.

وی ادامه داد‌: من معتقدم اگر چه بسیاری از مسائل امروز به رئیس دولت باز می‌گردد ولی بسیاری از مشکلات نیز ارتباطی به وی ندارد و بیشتر به سایر نهادهای کشور منسوب است تا دولت. بنابراین نباید از حد انصاف گذشت و هم اکنون که ستاره دولت در حال افول است همه تقصیر‌ها را به حساب دولت نوشت‌.

این فعال سیاسی اصلاح طلب با انتقاد از اینکه در ایران علی رغم وجود قانون اساسی پراکندگی قدرت به شکل وسیعی دیده می‌شود، گفت‌: با توجه به اینکه هر نهادی در سرنوشت کشور سهیم است، بنابراین در ایجاد نابسامانی‌ها نیز سایر نهاد‌ها دخیل هستند ضمن اینکه سوء مدیریت دولت نیز عامل اصلی بسیاری از این مشکلات است‌.

منتجب نیا افزود‌: در آستانه انتخابات بسیاری از اصولگرایان و به ویژه افراد شاخص آن‌ها تلاش می‌کنند تا ذهنیت افکار عمومی را به سمت خود متمایل کنند و از این طریق موقعیت خود را ترمیم کنند. لذا کسانی که تا دیروز به شدت از سیاست دولت حمایت می‌کردند و برنامه‌های احمدی‌نژاد را وحی منزل می‌دانستند امروز به مراتب از هر منتقدی، منتقد‌تر شدند‌.

وی با اشاره به اینکه صرف نظر از وارد بودن انتقادات اصولگرایان نسبت به احمدی‌نژاد، بحث انگیزه این گروه مطرح است، تصریح کرد‌: من معتقدم بسیاری از این عده هدف مردمی ندارند و نمی‌خواهند که دولت را به محاکمه بکشند چرا که در این صورت پیش از احمدی‌نژاد خود اصولگرایان باید پاسخگو باشند‌.

قائم مقام حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد‌: اگرچه اصولگرایان در آستانه انتخابات تلاش دارند تا هرگونه دخالت خود را در وضعیت ایجاد شده انکار کنند، اما مردم نیز نباید فریب چنین بازی‌های سیاسی را بخورند چرا که اگر امروز نا‌بسامانی‌هایی در کشور وجود دارد به‌‌ همان نسبت دولت، تک تک اصولگرایان و احزابی که چشم بسته این دولت را در حد دولت امام زمان بالا بردند باید پاسخگو باشند. ضمن اینکه مردم نیز باید با هوشیاری نسبت به مشکلات کشور در پی پاسخ قانع کننده باشند‌.

منتجب نیا همچنین به روش منتقدانه اخیر احمدی‌نژاد اشاره کرد و گفت‌: عمر دولت احمدی‌نژاد رو به پایان است و دیگر نمی‌تواند برای ماندن در قدرت دست و پا بزند چرا که حتی طیف وی نیز شانسی برای موفقیت در انتخابات ندارند. بنابراین در این شرایط احمدی‌نژاد و وزرای دولت تلاش می‌کنند تا با طرح این انتقادات با چهره‌ای پیروز مندانه‌ جبهه قدرت را ترک کنند به گونه‌ای که شاهد هستیم احمدی‌نژاد امروز برای جلب افکار عمومی حرف‌هایی که کاملا مغایر اظهارات سال‌های گذشته وی است، مطرح می‌کند‌.

این فعال سیاسی اصلاح طلب اضافه کرد‌: امروز دیگر نمی‌توان با ساده لوحی با اظهارات دولت برخورد کرد چرا که من معتقدم این اظهارات و همچنین واکنش‌هایی که از سوی اصولگرایان صورت می‌گیرد، بیشتر جنبه تبلیغاتی برای انتخابات را دارد‌.

وی در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات نیز خاطرنشان کرد‌: بار‌ها اعلام کردم که افکار عمومی به شدت آماده استقبال از اصلاح طلبان است و تنها مانع برای حضور آن‌ها این است که هیچ تضمینی برای فراهم شدن فضا برای حضور اصلاح طلبان در عرصه کشور وجود ندارد. بنابراین اگرچه تاکید داریم که اصلاح طلبان باید وارد عرصه کشور شوند اما وقتی هیچ تریبونی نداشته باشند و روزنامه‌های آن‌ها نیز یکی پس از دیگری توقیف شود دراین شرایط آن‌ها نمی‌توانند از هیچ کانالی با مردم صحبت کنند‌.

منتجب نیا با تاکید بر اینکه باید امکانات برای شرکت در انتخابات در اختیار اصلاح طلبان قرار گیرد، گفت‌: تهیه تنها چند پوستر تبلیغاتی امکانات محسوب نمی‌شود‌.

جـــرس: امام جمعه موقت اصفهان و رئیس سابق فراکسیون روحانیون مجلس اظهار عقیده کرد: تعدد زوجات و تکثر اولاد از سنن اسلام است که رابطه منطقی با هم دارند و باید برای آن فرهنگ‌سازی کنیم.

به گزارش فارس، محمدتقی رهبر درباره لایحه حمایت از خانواده و نقش تعدد زوجات در افزایش جمعیت، اظهار داشت: تعدد زوجات در کشورهایی که فرهنگ شده، در تعدد اولاد اثرگذار بوده است.

وی افزود: این یک رابطه منطقی است که وقتی یک مرد چند زن اختیار می‌کند، فرزندان بیشتری خواهد داشت اما این مسأله هنوز در جامعه ما فرهنگ نشده است.

نماینده سابق اصفهان در مجلس گفت: در کشور ما حتی یک زوجه که می‌تواند هر 2 سال یک‌بار یک فرزند به دنیا آورد، گاهی با وجود 10 تا 20 سال زندگی به یک یا نهایتاً دو فرزند قناعت می‌‌شود.

رهبر افزود: فرهنگ تکثیر نسل در جامعه ما هنوز تحت تاثیر لایه‌های تبلیغات گذشته که محمدرضا شاه می‌گفت دو تا بچه کافیه، قرار دارد و خانواده‌ها به این شعار عمل می‌کنند.

وی با تأکید بر لزوم تغییر این فرهنگ، اظهار عقیده کرد: تعدد و تکثر از سنن اسلام است و شرعا معذوریت ندارد اما باید در این زمینه، فرهنگ‌سازی کنیم.

امام جمعه اصفهان تصریح کرد: افزایش جمعیت در گرو اراده خانواده‌هاست که به سنت اسلامی در تکثر اولاد عمل کنند و فرزند بیشتر بیاورند.

وی افزود: با اینکه در فرهنگ شیعه متعه (ازدواج موقت) وجود دارد، اما گاهی برخی به دلیل بروز مشکلات می گویند ما همین یک فرزند را تربیت کنیم، هنر کرده‌ایم.

رهبر ادامه داد: متأسفانه این افکار باعث شده جامعه ما از نظر جمعیت از سایر جوامع عقب بماند و این مسأله‌ای است که بارها درباره آن سخن گفته‌اند.

رئیس سابق فراکسیون روحانیون مجلس در پایان تعدد زوجات را جایز و تکثر اولاد را مطلوب دانست و گفت: باید خانواده‌ها را تشویق و با اتخاذ تدابیر زمینه‌سازی کنیم خانواده‌ها حداقل هر سه سال یک فرزند بیاورند.

رهبر در پایان ادعا کرد: اولاد کم‌تر زندگی بهتر، نه با شرع مقدس که پیغمبر فرمودند "اولادتان زیاد شود، در قیامت افتخار می‌کنم" وفق دارد و نه از بعد جهانی که دشمنان در حال افزایشند و ما به سوی کاهش جمعیت حرکت می‌کنیم، به نفع ماست.

جـــرس: رامین مهمان پرست اظهارات اخیر وزیر دفاع انگلیس درباره جمهوری اسلامی را حاكی از عصبانیت دولت انگلیس از "اجماع و انسجام ملی ایران در مورد پیشبرد مقتدرانه برنامه‌های هسته ای" دانست. همزمان وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز به سخنان اخیر وزیر دفاع انگلیس واکنش نشان داد و این سخنان را "جنون‌آمیز" توصیف کرد.

چند روز پیش فیلیپ هاموند وزیر دفاع انگلیس در مصاحبه با هفته نامه انگلیسی آبزرور گفته بود “فشار بر جمهوری اسلامی بخاطر برنامه هسته ای جنون‌آمیزش را به حدی افزایش دهید که بقاء نظام از سوی خود مردم کشور مورد تهدید قرار گیرد. ما قطعاً می‌توانیم این درک و رنج را به مراتب افزایش دهیم.”

به گزارش ایسنا، رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ضمن حمله به سخنان اخیر فیلیپ هاموند، وزیر دفاع انگلیس در خصوص برنامه صلح آمیز هسته‌یی ایران گفت: این اظهارات خصمانه حاكی از عصبانیت دولت انگلیس از اجماع و انسجام ملی ایران در مورد پیشبرد مقتدرانه برنامه‌های توسعه‌یی در حوزه‌های مختلف و ناكامی تلاش‌های همه جانبه انگلیس برای متوقف كردن مسیر توسعه و شكوفایی جمهوری اسلامی است؛ از این رو در رویكردی مذبوحانه، اعمال فشار بر مردم را در كانون اقدامات خود قرار داده است.

مهمانپرست این اظهارات وقیحانه را تأییدی بر این واقعیت دانست كه دولتمردان انگلیس در موضوع فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌یی جمهوری اسلامی كمترین اعتنایی به ساز و كارهای پذیرفته شده بین‌المللی و حقوق به رسمیت شناخته شده كشورها بر اساس معاهده ان پی تی ندارند.

وی گفت: ما اثبات كرده ایم كه در راه استیفای حقوق مسلم خود كوتاه نخواهیم آمد و تسلیم این فشارها نمی‌شویم.

همزمان، پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی در واکنش به اظهارات وزیر دفاع بریتانیا، از تاریخچه استعمار و استثمار آن کشور و دخالت این دولت در امور داخلی ملتها و کودتای نظامی علیه دولت‌های مستقل و آزادیخواه سخن گقت و اظهار داشت: آیا اقدامات دولت انگلستان که دارای بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته‌یی استراتژیک و بیش از ۶۴ پرتاب‌کننده استراتژیک و سومین کشور آزمایش‌کننده سلاحهای هسته‌یی، دارای ۳/۲ میلیون مترمکعب زباله هسته‌ ای و طرح جامع با هزینه‌های میلیاردی برای دستیابی به سلاح جدید هسته‌ ای است، جنون‌آمیز است یا فعالیت های صرفاً صلح‌آمیز هسته‌ ای ایران؟

وزیر دفاع افزود: کمک‌های پنهانی و خلاف معاهده عدم اشاعه هسته‌یی انگلستان برای تجهیز رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی به سلاح هسته‌یی که در حال حاضر با داشتن بیش از دهها کلاهک هسته‌یی خطر جدی برای صلح و امنیت منطقه و جهان است، جنون‌آمیز است یا برنامه‌های کاملاً صلح‌آمیز هسته‌یی ایران؟

وی در ادامه گفت: وزیر دفاع انگلیس با این اظهارات جنون‌آمیز دست خود را رو کرد و نشان داد ادعاهای آنان علیه برنامه هسته‌ ای ایران صرفاً یک بهانه است و هدف آنان به اعتراف صریح خودشان ایجاد فشار و درد و رنج به ملت آزاده و بزرگ ایران است. این اظهارات نشان دهنده خوی استکباری و ضدانسانی حاکمان انگلستان است.

وزیر دفاع جمهوری اسلامی با بیان اینکه “این گونه اظهارات جز افزایش نفرت ملت ایران از زمامداران انگلیس و افزایش اتحاد و همبستگی آنان برای مقابله با اهداف سلطه‌جویانه استکبار جهانی و برداشتن گامهای بلند برای استقلال و خودکفایی کامل در همه حوزه‌ها پیامد دیگری ندارد”، گفت: شایسته است وزیر دفاع انگلیس به‌جای این گونه اظهارات سخیف و بی‌مایه به فکر کاهش آلام و درد و رنج مردم انگلستان بویژه مردم استقلال‌طلب ایرلند شمالی و رفع اشغال ‌از جزایر متعلق به دیگران باشد.

جـــرس: عبدالباسط سیدا رئیس شورای ملی سوریه به همراه چند تن از فرماندهان عالی ارتش آزاد وارد شهر ادلب در شمال شرق سوریه شد و برای چند ساعت از این منطقه دیدار کرد.

به گزارش العربیه، سرتیپ مصطفی الشیخ عالی ترین مقام نظامی جدا شده از رژیم اسد نیز آقای سیدا را در این دیدار همراهی کرد.

در همین حال صبح روز سه شنبه انفجار شدیدی یک مرکز امنیتی در اطراف دمشق را هدف قرار داد.

این انفجار یک مرکز وابسته به سازمان امنیت نیروی هوایی در اطراف حرستا در حومه دمشق را هدف قرار داده است.

جبهۀ جهادی « النصرت » مسئولیت دو انفجار انتحاری در یک پایگاه نیروی هوائی سوریه در نزدیکی دمشق را برعهده گرفت.

همچنین درگیری شدیدی بین مخالفان و نیروهای دولتی در مناطق جنوبی پایتخت به وقوع پیوست.

به گفته دیدبان حقوق بشر سوریه، در این انفجارها بیش از ده نفر کشته شده اند. این سازمان از وضعیت صدها نفر از مخالفان حکومت سوریه که در این پایگاه زندانی بودند ابراز نگرانی کرد و افزود: دولت سوریه کوچکترین اطلاعی راجع به این انفجار و سرنوشت زندانیان منتشر نکرده است.

جـــرس: سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر اینکه ایران با هیچ کشوری درباره مالکیت بر جزایر سه‌گانه مسامحه نمی‌کند، تصریح کرد: اساسا هر کشوری که به جای تاکید بر مشترکات با همسایگان، به اختلافات دامن بزند، باید شاهد تاثیر منفی آن بر روابط میان دو کشور باشد.

رامین مهمان‌پرست در گفت‌وگو با تارنمای «خانه ملت»، درباره ادعاهای کشور‌های حوزه خلیج فارس همچون بیانیه اتحادیه عرب، نشست شورای همکاری خلیج فارس با هیلاری کلینتون و ادعا‌های تکراری وزیر امور خارجه امارات درباره جزایر سه‌گانه ایرانی، تصریح کرد: منطقه خاورمیانه با تحولات بزرگی روبه‌رو است و بحث بیداری اسلامی شرایط جدیدی در منطقه رقم زده که این امر نگرانی اسرائیل و حامیان آن را به همراه داشته است.

گفتنی است، اوایل هفته جاری،شیخ عبدالله بن زیاد آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحده عربی از جامعه جهانی خواسته بود تا مقامات ایران را جهت گفت وگو بر سر جزایر سه گانه بوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ قانع و راضی نمایند.

بیداری اسلامی عامل تقویت پروژه ایران‌هراسی و یا ایجاد اختلاف میان کشور‌های منطقه است

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی افزود: بیداری اسلامی که منجر به افزایش نقش مردم در امور سیاسی کشور‌ها و نزدیک شدن به استقلال واقعی دولت‌های منطقه شده است، تامین امنیت رژیم صهیونیستی از سوی دیکتاتور‌های منطقه را به خطر انداخته و تلاش‌های کشور‌های غربی حامی صهیونیسم را در جلوگیری از گسترش موج بیداری اسلامی برانگیخته است.

مهمان‌پرست، یادآور شد: بر این اساس یکی از اقداماتی که می‌تواند تمرکز مردم منطقه از بیداری اسلامی را به جهت دیگری معطوف کند، ایران‌هراسی و یا ایجاد اختلاف میان کشور‌های منطقه است و از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران امنیت رژیم صهیونیستی را به خطر می‌اندازد و همچنین منشا بیداری اسلامی در منطقه محسوب می‌شود، اقداماتی جهت محدود کردن و فشار آوردن بر جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است.

وی، با بیان اینکه قدرت‌های بزرگ در تلاش هستند تا مانع وحدت و همگرایی کشور‌های منطقه و تبدیل آنها به یک قدرت منطقه‌ای شوند، گفت: سران کشور‌های منطقه باید با هوشیاری در دام فتنه‌های طراحی شده از سوی کشورهای غربی نیفتند و با کمک یکدیگر امنیت و ثبات منطقه را تامین کنند چرا که اختلاف و بی‌ثباتی منطقه، اهداف رژیم صهیونیستی را محقق می‌کند.

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی درباره واکنش دستگاه دیپلماسی ایران به این قبیل اقدامات و ادعا‌های کشور‌‌های منطقه، تصریح کرد: در سیاست خارجی واکنش مناسب و درخور، با رد بلافاصله ادعا‌ها یا بیان ریشه‌های طرح ادعا برای روشن‌سازی افکار عمومی داده می‌شود اما برخی انتظار دارند واکنش قاطعانه و مناسب به ادعا‌های کشور‌های، به معنای قطع روابط یا برخورد نظامی با آنان باشد، منافع ملی را در نظر نمی‌گیرند.

برخوردنظامی یا قطع رابطه واکنش قاطعانه به ادعاهای برخی کشورها نیست

مهمان‌پرست، افزود: این قبیل اقدامات نیازمند کاری کارشناسی و تخصصی است و باید واکنش مناسب دستگاه دیپلماسی کشور منافع جمهوری اسلامی ایران و ملت را به بهترین نحو ممکن تامین کند و نه اینکه اهداف دشمنان که تفرقه‌افکنی میان کشور‌های منطقه است، محقق شود.

وی یادآور شد: وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بحث جزایر سه‌گانه ایرانی و در پاسخ به ادعا‌های امارات پاسخ قاطعانه داده است و بلافاصله پس از طرح این مساله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از سوی وزیر خارجه امارات، دستگاه دیپلماسی ایران ضمن موضع‌گیری رسمی، نطقی در این مورد در سازمان ملل ایراد کرد و طرح این ادعا را هدفی سیاسی برای ایجاد اختلاف میان کشور‌های منطقه خواند.

تعلق جزایر سه‌گانه به ایران در کتب درسی کشور‌های حوزه خلیج فارس تدریس می‌شده است

وی با بیان اینکه همه کشورهای منطقه و جهان نسبت به تعلق جزایر به ایران آگاه هستند، گفت: طرح ادعای بی‌اساس امارات درباره جزایر سه‌گانه از سوی برخی کشورهای بیرون از منطقه در سال‌های اخیر مطرح شده است و خود امارات نیز بر این امر اشراف دارد که جزایر سه‌گانه جز لاینفک خاک ایران از ابتدا تا ابد است و این مساله حتی در کتب درسی کشور‌های حاشیه خلیج فارس تدریس می‌شده است.

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه این ادعا‌ها به نفع کشور‌های منطقه نیست، تصریح کرد: ایران قاطعانه در دفاع از تمامیت ارضی خود ایستاده است و با هیچ کشوری در مورد خاک ایران مسامحه نمی‌کند.

مهمان‌پرست درباره اینکه ادعا‌های امارات درباه جزایر سه‌گانه برای مردم ایران بسیار حساسیت برانگیز است و ادعایی ضد تمامیت ارضی ایران تلقی می‌شود و به این دلیل که به صورت مداوم تکرار می‌شود، مردم انتظار برخورد قاطعانه تر دستگاه سیاست خارجی را دارند، بیان کرد: گاهی طرح ادعا‌های ارضی به دلیل سوء تفاهم است که با مذاکره و گفت‌وگو و استناد بر شواهد و اسناد تاریخی حل‌و‌فصل می‌شود که این مساله در مورد جزایر ایرانی صورت گرفته است و جمهوری اسلامی ایران ضمن رد این ادعا‌ها و با ارائه سند و شواهد تاریخی تلاش داشته تا سوءتفاهم‌ها حل شده و بر تعلق جزایر به خاک ایران تاکید موکد شود.

وی افزود: اما اگر ادعا‌های کشور‌ها عامدانه و بدون منطق و استدلال و فاقد مبانی تاریخی و حقوقی و صرفا اقدامی سیاسی باشد باید بدانند با پاسخ مناسب ایران مواجه می‌شود و جمهوری اسلامی در پاسخ به کشوری که به خاک ایران تعرضی داشته باشد، ملاحظه‌ای نخواهد کرد.

طرح ادعا‌های بی‌اساس تاثیر منفی در روابط دوجانبه با ایران دارد

مهمان‌پرست، یادآور شد: تداوم و تکرار ادعا‌های بی‌اساس امارات درباره جزایر سه‌گانه ایرانی و اساسا هر کشوری که به جای تاکید بر مشترکات، به اختلافات دامن بزند، به طور طبیعی باید شاهد تاثیر منفی بر بخش‌های مختلف روابط با ایران باشد.

سخنگوی وزارت خارجه تصریح کرد: اگر طرح ادعا‌های بی‌اساس ضد ایرانی به حدی برسد که تامین منافع ملی در کاهش یا قطع روابط سیاسی باشد، این اقدام با مشاوره و بر مبنای کاری تخصصی و کارشناسی انجام خواهد شد چنان که در بحث کاهش روابط با انگلیس، طرح کاهش روابط با لندن از سوی مجلس تصویب شد و با هماهنگی و حمایت وزارت امور خارجه به اجرا درآمد.

علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ی مهم و جدیدش با روزنامه‌ی آرمان، در پاسخ به سئوالی در مورد چگونگی و امکان جلب اعتماد مردم به مقوله‌ی انتخابات، در پاسخی مهم و ارزیابی تأمل برانگیزی، تصریح می‌کند: «اگر تصمیم بگیریم، این اتفاق می‌افتد. البته من الان راهكارها را از طریق رهبری می‌بینم. در این شرایط غیر از ایشان كسی نمی‌تواند مسائل را به مسیر برگرداند.»

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نکته‌ای مهم را بازخوانی می‌کند: جایگاه ویژه و منحصر به‌فرد آیت‌الله خامنه‌ای در حاکمیت سیاسی ایران.

این‌که رژیم سیاسی ایران امروز ماهیتی متکی به شخص ـ و البته اقتدارگرایانه و سرکوبگر ـ دارد، از چشم ناظران سیاسی و بخش مهمی از جامعه ایران پنهان نیست. این مهم به‌ویژه پس از کودتای انتخاباتی 1388، و با مهر تأیید صریح و سریع آیت‌الله خامنه‌ای بر نتایج غریب انتخابات، و نیز حمایت تمام و کمال‌اش از محمود احمدی‌نژاد، به اندازه‌ی لازم آشکار شد.

آن‌چه سخن هاشمی رفسنجانی را قابل تأمل می‌کند، شخصیت و سابقه‌ی سیاسی وی، نسبت‌اش با نظام جمهوری اسلامی از بدو تأسیس، و نیز مناسبات دیرینه‌اش با شخص آیت‌الله خامنه‌ای است. به بیان دیگر، گزارش هاشمی، توضیح دهنده‌ی اهمیت جایگاه رهبر جمهوری اسلامی و کارویژه‌های وی است.

دیدگاه رفسنجانی همچنین واجد این نکته‌ی مهم است ‌که در صورت اراده‌ی آیت‌الله خامنه‌ای و همراهی وی با ضرورت «تغییر» در ایران امروز، این رخداد ممکن‌تر خواهد بود و شد.

گذار به دموکراسی در ایران نیز از راه‌های محدود و مشخصی ممکن است. یکی از این مسیرها، گذاری کم هزینه است که از طریق مذاکره و مصالحه ممکن می‌شود. در این شیوه، گذار به دموکراسی، افزون بر تدبیر در اپوزیسیون به عزم و اراده‌ و خردمندی لازم در حاکمیت نیز نیازمند است.

آیت‌الله خامنه‌ای، حاکم بلامنازع جمهوری اسلامی نیست؛ بی‌گمان باندهای گوناگون قدرت و به‌ویژه جریان امنیتی ـ نظامی ـ رانتی گرداگرد و همراه شخص رهبری، در روندهای سیاسی مسلط، نقش موثری دارند. اما به نظر می‌رسد با وجود تمام گرایش‌های متفاوت و سلیقه‌ها و انگیزه‌ها و اهداف سیاسی گوناگون در حاکمیت، باز این شخص رهبر جمهوری اسلامی است که تصمیم‌گیر نهایی و شخص ممتاز محسوب می‌شود.

قدسی‌سازی جایگاه رهبری و ولی مطلقه فقیه در جمهوری اسلامی، و امکان‌ها و اختیاراتی که مطابق قانون اساسی برای رهبر تعریف و پیش‌بینی شده، توان مانور و پتانسیل اقدام آیت‌الله خامنه‌ای را منحصر به فرد ساخته است.

صرف‌نظر از این، از نسل روحانیان مبارز قبل از انقلاب، اینک تقریبا تنها شخص رهبر جمهوری اسلامی در حاکمیت مانده است؛ دست‌کم آن‌که هیچ رقیبی برای آیت‌الله خامنه‌ای در ساختار سیاسی وجود ندارد. نفر دوم، روحانی همیشه همراه و حاضر در حاکمیت، هاشمی رفسنجانی است که البته مدت‌هاست ـ به‌ویژه پس از کودتای انتخاباتی ـ موقعیت وی در بلوک قدرت تضعیف شده و به حاشیه رفته است. دیگر روحانیان مبارز و پیشکسوت در تأسیس جمهوری اسلامی، یا چون آیت‌الله منتظری درگذشته‌اند، یا چون شیخ مهدی کروبی در موقعیت منتقد و مخالف وضع مستقر ایستاده‌اند، و یا چون علی‌اکبر ناطق نوری، سکوت و کناره‌گیری از خط مشی گذاری‌ها، پیشه کرده‌اند.

افزون بر این، آیت‌الله خامنه‌ای حامل ویژگی‌های خاصی است؛ وی پیش از پیروزی انقلاب ازجمله معدود روحانیانی محسوب می‌شد که رابطه‌ی خوبی با برخی روشنفکران ـ به‌ویژه روشنفکران دینی ـ داشت. هرچند پس از تأسیس نظام جدید، وی با قرار گرفتن در رأس حزب جمهوری اسلامی و همراه شدن با حاکمیت، هر روز بیشتر از روز پیش، از دوستان روشنفکر قدیمی، فاصله گرفت. با این همه، نقطه عزیمت‌ها و برخی ویژگی‌های روشنفکرانه در رهبر جمهوری اسلامی، قابل کتمان نیست. گو این‌که سوگمندانه، وی ترجیح داد در موقعیت رهبری اقتدارگرا، خودکامه و سرکوبگر بایستد، تا حاکمی دموکرات و دغدغه‌دار حقوق اساسی و مدنی شهروندان کشورش.
درهرحال، به‌دلایل گوناگون، آیت‌الله خامنه‌ای در موقعیت ویژه‌ای در حاکمیت سیاسی ایستاده است. این همان جایگاهی است که هاشمی بر آن مهر تاکید می‌زند؛ محمد نوری‌زاد در نامه‌هایش مکرر بدان ارجاع می‌دهد، ابوالفضل قدیانی ویژگی‌ها و ضرورت محدودسازی قدرت مطلقه‌اش را توضیح می‌دهد، و حتی شهروندان معمولی نیز ارزیابی واقع‌بینانه‌ای در مورد وی دارند.

با توصیفی که شد، آیت‌الله خامنه‌ای می‌تواند با تصمیم به تغییر، و با همراهی همدلانه با دموکراتیزاسیون در ایران، نقشی بس مهم و غیرقابل انکار در گذار به دموکراسی در ایران ایفا کند. وی می‌تواند تعدیل کننده‌ی سیاست‌های افراطی و رادیکال باشد؛ از سرکوب خونین و اراده‌ی تمامیت‌خواهی ممانعت کند؛ فریادها و جنجال‌های گریز از مرکز و اقدامات خشونت‌گرایانه‌ی رادیکال‌ها را با توجه به نفوذ و جایگاهش به میزان زیادی کم کند؛ ساکنان مجلس خبرگان و فقهای شورای نگهبان را همراه تغییر کند؛ و حتی در رابطه با حوزه و نهادهای دینی سنتی، تاثیرگذار باشد.

تحقق این‌ها در پیوند است با اراده و عزم رهبر جمهوری اسلامی به همسویی با تغییر و گذار به دموکراسی، و نیز به تدبیر و میزان پایبندی وی به منافع ملی. اگر ترجیحات ایدئولوژیک یا انگیزه‌ها و پروژه‌های شخصی آیت‌الله خامنه‌ای ذیل اولویت‌های ملی و اهمیت حل و رفع مشکلات زیستی ـ معیشتی مردم ایران و امنیت جامعه و تمامیت سرزمین ایران قرار گیرد، او می‌تواند نقشی یگانه ایفا کند؛ چنان‌که هاشمی رفسنجانی در اظهارنظر جدیدش تصریح می‌کند.

البته این همه، به‌معنای موانع جدی و مصائب رهبر جمهوری اسلامی برای تغییر تدریجی سیاست‌ها نیست. طبقه‌ی جدید سامان یافته در ساخت قدرت، و جریان امنیتی ـ نظامی ـ رانتی مسلط در حاکمیت، در همین راستا غیر قابل اغماض به نظر می‌رسند. این اما شاید بخشی از همان پیچیدگی‌ها و مشکلات دموکراتیزاسیون و گذار به دموکراسی باشد؛ امری که بس واقعی است.

آیت‌الله خامنه‌ای اما می‌تواند در صورت مصمم بودن، حمایت‌ها و همراهی‌های لازم را چه در جامعه و چه در حاکمیت، جلب نماید. اگر بخواهد...

رهبر جمهوری اسلامی می‌تواند بر تداوم رویکردهای اقتدارگرایانه تاکید کند و در کنار تمامیت‌خواهان، مسیر طی شده از کودتای انتخاباتی 1388 تاکنون را پی گیرد؛ و در نقطه‌ی مقابل می‌تواند محور موثر تغییراتی باشد که به‌عنوان نمونه، اسپانیای پس از فرانکو تجربه کرد. گذار به دموکراسی از طریق مذاکره و با هزینه‌های انسانی اندک در ایران نیز ممکن است.

نگارنده مایل نیست در مورد سناریوی پرهزینه و تلخ محتمل (تداوم وضع بحرانی موجود و اصرار رأس هرم قدرت برای تعقیب سیاست‌های اقتدارگرایانه و مبتنی بر تهدید و سرکوب جامعه مدنی) در این مکتوب، سخن بگوید. غرض، تنها طرح «امکان»ی است که فراپیش آیت‌الله خامنه‌ای گشوده است؛ امکانی که هاشمی رفسنجانی بر آن مهر تاکید می‌زند و دغدغه‌داران ایران و ایرانیان (همچون دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی) در خطاب‌ها و نقدها و زنهارهایشان به رأس نظام سیاسی، که سکان‌دار امور است، آن را مورد اشاره و توصیه قرار داده‌اند.
 

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

به گزارش سایت جماران، خانم اشراقی اظهار داشت: از هر اثر هنری از جمله کاریکاتور می‌توان برداشتی آزاد داشت و کاریکاتور روزنامه شرق هم از این قاعده مستثنی نبوده است.

وی می افزاید: مصرعی از مولانا در «نی‌نامه» هست که می‌گوید: "هر کسی از ظن خود شد یار من" بدیهی‌ست که از یک اثر هنری می‌توان بی‌‌‌نهایت تأویل داشت و هر کسی از ظن خودش و با توجه به جهان‌بینی و طرز نگرشش از هر اثر برداشتی خاصی دارد. کاریکاتور روزنامه شرق هم از این قاعده مستثنی نبوده. من شخصا وقتی این کاریکاتور را دیدم تنها چیزی که به ذهنم نرسید، ربط این اثر به جبهه و جنگ بود. با توجه به‌شناختی که نسبت به «هادی حیدری» و سابقه خانوادگی‌اش دارم مطمئنم که محال است او قصد توهین به رزمندگان را داشته باشد و به نظر می‌رسد این برداشت،‌ زاده ذهن کسانی است که می‌خواهند با پرداختن به مسائل حاشیه‌ای از این دست، توجه مردم را نسبت به وضعیت کنونی کشور و وضعیت تورم و... منحرف کنند. بهتر است پیام واضح‌تر این کاریکاتور را که یادآور تلاش برای چشم‌بستن نسبت به وضعیت موجود است را دریابیم و فکری برای بهبود اضاع بکنیم.