جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


انتقال ادریس سیدین بروجنی و وحید علیقلی‌پور به زندان اوین برای اجرای حکم

Posted: 21 Oct 2012 07:15 AM PDT

جرس: ادریس سیدین بروجنی و وحید علیقلی پور برای گذراندن یک سال حبس تعزیری به بند ۳۵۰ منتقل شدند.

به گزارش کلمه، وحید علیقلی پور فعال دانشجویی که روز مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد در میدان بهارستان دستگیر و ۱۴ روز را در انفرادی بند ۲۰۹ به سر برده و با قید وثیقه آزاد شده بود به بند ۳۵۰ اوین جهت اجرای حکم منتقل شد.

این همکار نشریات دانشجویی "واژه" و "خوشه" در دانشگاه امیرکبیر و دانشجوی مهندسی پلیمر دانشگاه امیرکبیر به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

علیقلی پور دانشجوی ۳۱ ساله مدتی نیز با انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر همکاری داشته است.

ادریس سیدین بروجنی از فعالان ستاد کروبی در انتخابات سال۸۸ ریاست جمهوری برای گزارندن ۳ ماه حبس تعزیری خود، به زندان اوین رفت.

سیدین بروجنی همکار نشریه دانشجویی دیوار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود ودانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی، شانزدهم آذرماه در مقابل دانشگاه تهران بازداشت و پس از تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام با قرار وثیقه آزاد شده بود. 

نامه شیرین عبادی به احمد شهید در پی اعتصاب غذای نسرین ستوده

Posted: 21 Oct 2012 07:15 AM PDT

جرس: شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۳ با ارسال نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران در خصوص اعتصاب غذای نسرین ستوده، وکیل محبوس در زندان اوین توضیحاتی را ارائه کرد. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم عبادی در نامه خود به آقای شهید، توجه این مقام سازمان ملل متحد را به وضعیت رو به وخامت زندانیان سیاسی در ایران جلب کرده است.

رونوشت نامه شیرین عبادی برای ناوی پیلای- کمیساریای عالی حقوق بشر-، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد قضات و وکلا، گزارش گر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر، گروه کار سازمان ملل در مورد بازداشت های خود سرانه و کانون وکلای بین المللی نیز ارسال شده است.

متن نامه خانم عبادی به آقای شهید که در تاریخ 27 مهر ماه 1391 ارسال شده، به شرح زیر است:


جناب دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران
همانگونه که مستحضرید، خانم نسرین ستوده مدافع حقوق بشر و وکیل دادگستری در یک دادرسی غیر عادلانه به ۶ سال حبس محکوم شد و اکنون بیش از ۲ سال است که در زندان به سر می برد.
وی در اعتراض به عدم اجرای آئین نامه اداره امور زندان ها و محرومیت از حقوق یک زندانی از جمله عدم دسترسی به تلفن و ایجاد انواع محدودیت ها برای ملاقات با فرزاندان خردسال خود و همچنین به مناسبت تشکیل پرونده کیفری و صدور قرار ممنوعیت خروج از کشور برای همسر و دختر ۱۲ ساله اش، از روز چهار شنبه ۱۷ اکتبر دست به اعتصاب غذا زده است.
بنابراین با اعلام مراتب ضمن هشدار نسبت به سلامتی نامبرده، توجه جنابعالی را به وضعیت رو به وخامت زندانیان سیاسی در ایران جلب می کنم و یاد آور می شوم که آنان حتی از حقوق و مزایای یک زندانی عادی نیز محروم هستند.

با تقدیم احترام
شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۳
۲۷ مهر ماه ۱۳۹۱

رونوشت:
سرکار خانم پیلای، کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد قضات و وکلا
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر
گروه کار سازمان ملل در مورد بازداشت های خود سرانه
کانون وکلای بین المللی
 

جلوگیری مسئولان از پیگیری درمان علی‌رضا رجایی

Posted: 21 Oct 2012 07:15 AM PDT

جرس: برای دومین سال پیاپی سالروز تولد علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی و روزنامه نگار در بند، بی حضور او اما با همراهی دوستان، فامیل و خانواده زندانیان سیاسی گرامی داشته شد.

به گزاش کلمه، روز جمعه مراسمی به مناسبت سالروز تولد علیرضا رجایی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین برگزار شد که در آن برای سلامتی و آزادی همه زندانیان دربند و بخصوص آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد دعا کردند.

در حال حاضر این زندانی سیاسی از بیماریی های قلبی، گوارشی، پارگی مینینک و دردهای مزمنی مثل دندان درد و میگرن رنج می برد.

هنگامی که او در شهریور ماه سال جاری به مرخصی چند روزه آمد، خانواده اش متوجه بیماری ها شده و تلاش برای مداوا می کنند که در آن زمان کم فقط می توانند به عصب کشی یکی از دندانهایش بپردازند و کوشش خانواده او تا به حال برای معالجه و مداوای او در بیرون از زندان نیز بی نتیجه مانده است.

تاکنون مراجعات پی در پی همسر این زندانی سیاسی نیز به دادسرای اوین و دادستانی تهران بی نتیجه بوده و مسوولان در مقابل نامه پزشکان مبنی بر تقاصای اعزام علیرضا رجایی به خارج از زندان برای مداوا بی تفاوت بوده اند و به جواب هایی چون “انشاء الله پیگیری می کنیم” اکتفا کرده اند. این بی توجهی در حالی است که پزشک بهداری اوین نیز برای مداوای رجایی نامه اعزام به خارج از زندان را امضا کرده است.

علیرضا رجایی فعال ملی مذهبی، روزنامه نگار، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران، مدیر انتشارات “گام نو” و محقق در زمینه های سیاسی اجتماعی و تاریخی به مدت ۱۹ ماه است که در زندان اوین به سر می برد.

او در سال ۱۳۸۸ و اردیبهشت ۱۳۹۰ به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی از سوی مامورین بازداشت شد و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی حداد، به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی و نیز فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از تمامی حقوق اجتماعی و حق عضویت در تشکل‌های سیاسی و نهادهای مدنی، محکوم شد.

از هنگام بازداشت علیرضا رجایی از داشتن مرخصی محروم بود تا نهایتا توانست در شهریور ماه امسال پس از گذراندن یک سال و نیم از دوران محکومیت اش به مدت ۷ روز به مرخصی بیاید. در انتخابات مجلس ششم نیز او کاندیدای ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی در تهران بود و بر اساس نتایج انتخابات در ردهٔ بیست‌وهشتم قرار گرفته و به مجلس راه یافت، اما پس از بازشماری آراء توسط شورای نگهبان از فهرست نامزدهای منتخب خارج شده و جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد.
 

اعدام سه زندانی سیاسی بلوچ در زندان زاهدان

Posted: 21 Oct 2012 06:45 AM PDT

جرس: سه زندانی سیاسی بلوچ به نامهای عبدالباسط ریگی، عبدالجلیل کهرازهی و یحیی چاری زهی بامداد امروز در زندان زاهدان اعدام شدند.

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این سه زندانی که به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروههای سیاسی نظامی به اعدام محکوم شده بودند شب گذشته با قطع تلفن های زندان به سلول انفرادی منتقل و بامداد امروز در محوطه این زندان اعدام شدند.

به نظر می رسد که اجرای حکم این سه زندانی بلوچ در واکنش با انفجار بمبی باشد که روز جمعه در مسجد امام حسین چابهار صورت گرفته است.

از محتوای پرونده این زندانیان و نحوه محاکمه آنها اطلاعی در دست نیست. 

مدیر انتشارات اقبال” کاغذ سیگار در اولویت‌های اختصاص ارز قرار دارد، اما کاغذ تحریر نیست.

Posted: 21 Oct 2012 06:45 AM PDT

جرس: وجود بحران در بازار کاغذ حرف جدیدی نیست و از چندی قبل بسیاری از فعالین و افراد مرتبط با این حوزه، بارها درباره‌ی آینده‌ هشدار داده‌اند. انتشارات اقبال، قدیمی‌ترین موسسه‌ی انتشاراتی ایران است. این ناشر هم این روزها با مشکلات اقتصادی دست به گریبان شده و بسیاری از کارها و کتاب‌های آن‌ها هم امکان انتشار ندارد.

به گزارش ایلنا، فرشید اقبال؛ نویسنده و مسئول هیات تحریریه‌ی انتشارات اقبال در مورد وضعیت فعلی کاغذ در بازار گفت: متاسفانه این روز‌ها قیمت کاغذ مثل قیمت ارز شده است و با اینکه به صورت روزانه وارد نمی‌شود، اما قیمت آن روزانه تغییر می‌کند. این تغییر قیمت روزانه به فروشندگان مربوط می‌شود و باید از آن‌ها پرسید که چرا وقتی کاغذ مورد نیاز برای فروش مثلآ یک ماه‌تان را با یک نرخ مشخص ارز وارد کرده‌اید، نوسانات روزانه ارز هم هر روز بر آن تاثیر می‌گذارد؟ قیمت کاغذی که در بهمن ماه سال گذشته ۲۶ هزار تومان بود، امروز تقریبآ ۴ برابر شده و ۹۶ هزار تومان خرید و فروش می‌شود. باید ببینیم قیمت ارز چند برابر شده که کاغذ ۴ برابر شده است؟

او ادامه داد: قیمت ارز در‌‌ همان بهمن ماه ۲ هزار تومان بود و امروز نهایتآ ۲ برابر شده است. دلیل این افزایش ۴ برابری قیمت کاغذ معلوم نیست. به نظر من هدف این است که ناشران کار نکنند، چون ظاهرآ دانش ما آنقدر زیاد شده که دیگر نیازی به مطالعه نداریم.

اقبال در خصوص تاثیری که این افزایش قیمت‌ها بر قیمت تمام شده‌ی کتاب‌ها گذاشته است، گفت: امروز فقط کاغذ مورد نیاز برای تجدید چاپ کتابی که قیمت فروش آن ۴ هزار و ۵۰۰ تومان بوده، ۴ هزار تومان می‌شود. مشکلات یکی دو تا نیست و این فقط هزینه کاغذ بود. هزینه‌ی سایر موارد مثل فیلم و زینک و چاپ و لیتوگرافی و صحافی و… هم به همین نسبت بیشتر شده است. با این شرایط چه قیمتی بر روی این کتاب بگذاریم که منطقی باشد و ضرر نکنیم؟

این نویسنده در مورد وضعیت فعلی چاپ و نشر در کشور گفت: با تیراژهایی که این روز‌ها کتاب‌های ما دارند و می‌بینیم که یک کتاب حتی زیر ۵۰۰ نسخه هم تیراژ دارد، کار چاپ کتاب بیشتر به صورت کارهای فتوکپی درآمده است. موسسات چاپ و نشر این روز‌ها دستگاه‌های چاپ و لیتوگرافی اداری وارد می‌کنند، چون با همین دستگاه‌ها هم کار راه می‌افتد.

فرشید اقبال افزود: چندی پیش در یک روزنامه خواندم که از قول یک ناشر عنوان شده بود که صنعت نشر در حال موت است. من می‌خواهم بگویم این صنعت در حال موت نیست، بلکه حتی چهلم آن را هم گرفته‌اند.

مسئول هیات تحریریه انتشارات اقبال به وضعیت تولید کاغذ در داخل اشاره کرد و گفت: با این همه ادعا نمی‌توانیم یک برگ کاغذ سفید در داخل کشور تولید کنیم. اصولآ ما تولید کننده نیستیم و برای بیشتر کالا‌ها نیاز به واردات داریم. کاغذهای تولید شده در ایران همچنان کاهی هستند. خود من کتابی را با کاغذ ایرانی چاپ کردم و مجبور شدم برای اینکه رنگ مناسبی پیدا کند، ۴ بار رنگ بر روی آن چاپ کنم. البته در سال‌های اخیر، کیفیت کاغذ داخلی مقداری بهتر شده، اما همچنان این کاغذ‌ها به پای کاغذهای سفید وارداتی نمی‌رسد و اصلآ قابل مقایسه نیست. من به کتابخانه و آرشیو کتاب‌های چاپ شده انتشاراتمان که نگاه می‌کنم، می‌بینم ۲۰۰ عنوان کتابی که در سال‌های اخیر منتشر شده، همه بر روی کاغذ خارجی بوده‌اند.

این نویسنده بر لزوم پذیرفتن بحران در نشر کشور تاکید کرد و افزود: تا زمانی که این مشکلات را نپذیریم، چیزی درست نمی‌شود. با کتمان کردن به جایی نمی‌رسیم و باید تصمیم بگیریم که می‌خواهیم نشر بماند یا نه؟ البته راه حل مشکل هم اختصاص کاغذ یارانه‌ای و سهمیه‌ای نیست، چون در اختصاص آن هم بالاخره مشکلاتی به وجود می‌آید و ناشران مشخصی در اولویت قرار می‌گیرند. شنیده‌ام که کاغذ سیگار در اولویت‌های اختصاص ارز برای واردات قرار دارد، اما کاغذ تحریر نیست.

اقبال به سایر بحران‌های اقتصادی و تاثیر آن در حوزه خرید کتاب اشاره کرد و گفت: درآمد بیشتر مردم به ریال است، اما هزینه‌ها با دلار محاسبه می‌شود. امروز مثلآ پنیر ۳۹۰۰ تومان شده است، اما نمی‌توان حقوق کارگران را افزایش داد. قیمت مواد غذایی با ارز زیاد شده است، اما درآمدها ثابت مانده و می‌شود گفت مثلآ به نسبت چند سال قبل، درآمد‌ها یک چهارم شده است. حال در این وضعیت در نظر بگیرید کتابی را که نرخ مشخصی بر پشت جلد آن نوشته شده و نباید آن را افزایش داد چه می‌شود. در این شرایط معلوم است که دیگر کسی خریدار کتاب نیست. در این شرایط دیگر برای چه کسی اهمیت دارد که تاریخ ایران چه بوده است؟ اگر تا قبل از این در لیست خرید ماهانه مثلآ ۱۵ هزار تومان به خرید کتاب اختصاص داده می‌شد، دیگر نمی‌توان همین کار را هم کرد و عملآ بودجه‌ای برای خرید کتاب نمی‌ماند. در کنار این مساله در نظر بگیرید که اصوﻻ مردم ما علاقه‌ی چندانی به خرید کتاب ندارند و این یک مساله‌ی فرهنگی است. مردم ما فرهنگ نقالی و شفاهی دارند و با فرهنگ مکتوب میانه‌ی چندان خوبی ندارند. به همین دلیل است که در کل تلویزیون بیشتر از کتاب خواستار دارد و در چنین وضعیتی این مساله هم کاملآ مزید بر علت می‌شود. ما کاری برای ایجاد فرهنگ کتاب خوانی برای مردم نکرده‌ایم، مثل همه چیز دیگر؛ فقط ماشین وارد می‌کنیم، اما فرهنگ رانندگی را وارد نمی‌کنیم.

او نشررا یک پروسه طولانی دانست و گفت: اگر کسی تصمیم بگیرد کتابی منتشر کند، نمی‌تواند به سراغ یک ناشر برود و یک شبه این کار را انجام دهد. کل این پروسه شاید بیشتر از یک سال طول بکشد. در چنین وضعیتی با چنین شرایط زمانی، باید یک دورنمای قیمتی داشته باشیم تا بتوانیم قیمت مناسبی را برای کتاب در نظر بگیریم تا بعد از برگشت پول در طولانی مدت، ضرر نکنیم. این مساله در شرایطی که کوچک‌ترین ثباتی در اقتصاد وجود ندارد، امکان پذیر نیست. فعالین حوزه‌ی نشر نه می‌خواهند و نه می‌توانند یک شبه پولدار شوند، فقط می‌توانند کتاب چاپ نکنند.

مسئول هیات تحریریه انتشارات اقبال به پائین آمدن شدید تیراژ کتاب‌های این انتشارات اشاره کرد و گفت: تیراژ بسیاری از کتاب‌های ما ۵۰۰ نسخه شده است و ماکسیمم آن هم ۱۵۰۰ نسخه و به طور متوسط‌‌ همان ۱۰۰۰ نسخه را در نظر بگیرید. مساله‌ای که وجود دارد این است که بسیاری از قیمت‌ها مثل لیتوگرافی، حروفچینی، چاپ و… برای تیراژ‌ها یکسان است و فرقی نمی‌کند که ما ۵۰۰ نسخه چاپ کنیم یا ۱۵۰۰ نسخه، دلیل پائین آوردن تیراژ‌ها بیشتر‌‌ همان مساله کاغذ است. انتشارات اقبال تقریبآ دیگر نمی‌تواند کتاب جدید چاپ کند و به تجدید چاپ‌ها بسنده کرده‌ایم.

اقبال ادامه داد: ما کلیات سعدی را با تیراژ ۵۰۰ نسخه چاپ کرده‌ایم، این یعنی مرگ. شعر سعدی در سازمان ملل نصب شده، آن وقت تیراژ کلیات آن در کشور خودمان باید ۵۰۰ نسخه باشد؟ انتشارات اقبال ۱۱۰ سال سابقه فعالیت دارد و از بسیاری از مراکز فرهنگی دیگر قدیمی‌تر است. وقتی موسسه‌ای فرهنگی که سال‌ها قبل‌تر از دانشگاه تهران فعالیت می‌کرده، به نقطه فعلی رسیده، می‌توان متوجه شد که شرایط به چه صورت است. همه‌ی ناشران می‌گویند ما مجوزهای زیادی داریم، اما می‌ترسیم کتاب را چاپ کنیم و منتظر ثبات در بازاریم، اما هیچ ثباتی وجود ندارد و وضعیت هم نشان می‌دهد که نمی‌توان در آینده هم انتظار ثبات چندانی داشت. اگر دورنمایی از بازار وجود داشته باشد می‌توان کتاب چاپ کرد، اما وقتی که قیمت دلار هم پائین بیاید، باز هم قیمت‌های بازار کاهش نمی‌یابد و این شرایط جای هیچ فعالیتی را باقی نمی‌گذارد. نام انتشارات اقبال با تقویم و سررسید گره خورده، اما اگر بخواهیم تقویمی را که قیمت آن ۲۵۰ تومان بود را برای سال آینده منتشر کنیم، کمتر از ۱۰۰۰ تومان نمی‌شود و یا سررسیدی که ۵ هزار تومان بوده امروز ۲۰ هزار تومان می‌شود. ما دو دستگاه چاپ داریم که یکی از آن‌ها بیکار است، خیلی راحت است که به کارگر‌ها بگوییم دیگر کار نداریم و بروند، اما برای اینکه کارگران بی‌کار نشوند، با دستگاه دوم کتاب‌های درسی چاپ می‌کنیم.

این نویسنده در ادامه به توقف کار انتشار دو پروژه‌ی مهم این انتشارات اشاره کرد و گفت: یکی از این کار‌ها، قرآن ۶ رنگی بسیار نفیسی است که قرار بود در عین نفیس بودن قیمت مناسبی هم داشته باشد، اما دیگر نمی‌توانیم قیمت مناسبی را برای آن در نظر بگیریم و عملآ پروژه متوقف مانده است. مورد دیگر هم تقویم ۱۲۰ ساله نجومی بود که در واقع آرشیوی بود برای تقویم‌های انتشارات ما، اما امروز دیگر امکان عقلی برای چاپ این اثر وجود ندارد. قیمت‌ها به جایی می‌رسد که نه راه پیش داریم و نه راه پس. وضعیت برای همه‌ی ناشران به همین ترتیب است و به قول معروف همه در یک کشتی هستیم. 

فرمانده سپاه اظهارات خود را از “قطعی بودن” به “عدم امکان” جنگ ایران و اسرائیل تغییر داد

Posted: 21 Oct 2012 06:26 AM PDT

جرس: محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران اظهارات گذشته خود درباره قطعی بودن وقوع جنگ میان ایران و اسراییل را اصلاح کرد و گفت که "امکان جنگ علیه ایران وجود ندارد."

جعفری پیش از این در حاشیه افتتاح یک نمایشگاه در تهران گفته بود که تهدید اسراییل جدی است و دشمنی اسراییل با ایران در نهایت به درگیری فیزیکی خواهد انجامید. فرمانده سپاه در آن اظهارات که انتقادات زیادی را برانگیخت وقوع جنگ میان ایران و اسراییل را قطعی خواند و گفت که باید برای جنگ آینده آماده شویم.

اظهارات کم سابقه این فرمانده نظامی انتقاد صریح رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح از او را در پی داشت. حسن فیروز آبادی در واکنش به اظهارات جعفری گفت: "برخی افراد به‌گونه‌ای صحبت می‌کنند که این تصور در بین مردم ایجاد می‌شود که گویی می‌خواهد جنگ شود؛ در حالی که این نوع حرف زدن اشتباه است. وقتی یک فرمانده نظامی حرف می‌زند باید بداند که از صحبت او برداشت سیاسی و امنیتی می‌شود و در صحبت کردن خود باید اینگونه مسایل را محاسبه کند. اظهارات این فرمانده در حالی بوده ما نقاط آسیب‌پذیری آمریکا، اسرائیل و دشمنانمان را شناسایی کرده‌ایم و سلاح مناسب نیز متناسب با این نقاط آسیب‌پذیر طراحی و حوزه نشانه‌گیری و پرتاب خود را نیز مشخص کرده‌ایم."

پس از این انتقادات اما جعفری اظهارات خود را پس گرفت.

به گزارش سپاه نیوز، جعفری در مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره آموزش عمومی افسری مرکز آموزشی تربیتی علویون قم گفت: با توجه به وضعیت دشمنان، امکان جنگ نظامی علیه ایران وجود ندارد. فرمانده سپاه افزود: سپاه پاسداران همواره آماده دفاع از انقلاب اسلامی است و در این دفاع هم از معیارها کوتاه نخواهد آمد.
 

محسنی‌ اژه‌ای: درخواست رییس دولت برای بازدید از اوین شائبه سیاسی دارد

Posted: 21 Oct 2012 06:26 AM PDT

جرس: سخنگوی قوه قضاییه می گوید، به صلاح نمی داند که محمود احمدی نژاد برای بازدید از زندان اوین به آنجا برود زیرا به گفته محسنی اژه ای، درخواست رییس دولت برای بازدید از زندان اوین "شائبه سیاسی" دارد.

پس از اعلام روزنامه ایران درباره تصمیم احمدی نژاد برای بازدید از زندان اوین، قوه قضاییه به این خبر واکنش نشان داد و اعلام کرد که هیچ درخواست رسمی برای بازدید رییس دولت از این زندان دریافت نکرده است. اما احمدی نژاد با نگارش نامه ای به رییس قوه قضاییه این درخواست را به صورت رسمی مطرح کرد و از لاریجانی خواست، "در اسرع وقت" هماهنگی لازم برای بازدید او از اوین را انجام دهد.

درخواست رسمی احمدی نژاد از قوه قضاییه پس از آن صورت گرفت که علی اکبر جوانفکر، مشاور رییس دولت و مدیر خبرگزاری ایرنا که فردی نزدیک به احمدی نژاد به شمار می رود، برای تحمل حکم حبس خود به زندان اوین منتقل شد.

از سوی دیگر، بر اساس گزارش منابع خبری، مسئولان زندان اوین که پیش از نامه رسمی احمدی نژاد نگران بازدید سرزده او از اوین بودند، به نزدیکان او پیغام داده اند که به فکر بازدید سر زده از زندان اوین نباشد چرا که از این بازدید ممانعت به عمل خواهند آورد.

سخنگوی دستگاه قضا نیز امروز در واکنش به درخواست رئیس دولت برای بازدید از زندان اوین گفت: با توجه به اینکه یکی از منتسبان احمدی نژاد دستگیر و زندانی شده است ممکن است این عمل شائبه سیاسی به وجود آورد. اگر مصلحت اندیشی داشته باشیم بازدید در این شرایط مناسب نیست.

به گزارش خبرگزاری مهر، غلامحسین محسنی اژه ای ظهر یکشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به نامه رئیس دولت برای بازدید از زندان اوین اظهار داشت: با توجه به شرایط خاصی که امروز در آن هستیم و با توجه به اولویت های اصلی کشور به خصوص مسائل اقتصادی باید هم و غم خود را برای رفع این مسائل بگذاریم و حواسمان به مسائل اصلی باشد. نباید ذهن خود را به مسائل فرعی معطوف و با این مسائل خود را مشغول کنیم. بازدید از یک زندان در این شرایط مقوله ای فرعی است. البته رئیس قوه قضائیه پاسخ نامه را داده است اما هر کاری باید بر اساس مقررات انجام شود.

به گفته دادستان کل کشور، رئیس دولت چندی قبل برای رئیس قوه قضائیه به منظور بازدید از زندان اوین نامه نوشته بود که آملی لاریجانی پاسخ این نامه را داده است البته موضوع نامه روز گذشته رسانه ای شد.

محسنی اژه ای تاکید کرد: بازدید از زندان دارای ضوابطی خاص است و از اول انقلاب هر کسی که می خواست از هر زندانی بازدید کند بر اساس ضوابط و اقتضائات این بازدید انجام می شد و تاکنون بازدیدی برخلاف ضوابط انجام نشده است. این در حالی است که تاکنون در سطح رئیس جمهور کسی چنین تقاضایی نداشته است.

وی خواستار آرام نگه داشتن فضای جامعه شد و گفت: با توجه به اینکه نزدیک به زمان برگزاری انتخابات هستیم توصیه می کنیم کشور را آرام نگه داریم. البته ممکن است اقدام یا حرف کسی در هر زمانی بازتابی داشته باشد.

اژه ای ادامه داد: بیش از هفت سال از دوره ریاست ایشان گذشته اما تاکنون چنین تقاضایی مطرح نشده است و با توجه به اینکه یکی از منتسبان وی دستگیر و زندانی شده است ممکن است این عمل شائبه سیاسی به وجود آورد اگر مصلحت اندیشی داشته باشیم بازدید در این شرایط مناسب نیست. نباید ذهن مردم به این سمت برود که مسائل اصلی کشور از جمله بازار و گرانی تحریم است اما نباید شائبه سیاسی ایجاد کنیم.

احمدی نژاد هم مثل همسر قالیباف از اوین بازدید میکند؟

سایت شبکه ایران با اشاره به تصمیم احمدی نژاد نوشت که بازدید از زندان ها توسط شخصیت هایی حقیقی و حقوقی، امری طبیعی و مسبوق به سابقه است. با جستجویی ساده در موتورهای جستجو، می توان فهرستی بلندبالا از سابقه چنین بازدیدهایی بدست آورد.

این سایت ایران، برخی از این سوابق را که متکی به جستجو در اخبار پایگاه های اطلاع رسانی رسمی کشور است، به شرح زیر اعلام کرده است:

بازدید بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس از بازداشتگاه اوین، 27 مرداد 1391
بازدید سرزده اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از زندان آبادان، 16 دی 1389
بازدید اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از بازداشتگاه اوین، 2 خرداد 1388
بازدید مدیران پروژه "سل گلوبال فاند" مستقر در سازمان ملل از زندان میناب، 21 تیر 1391
بازدید بازرسان "پروژه صندوق جهانی سازمان‌ ملل" از زندان مشهد، 10 دی 1390
بازدید تعدادی از "بانوان عضو سمن(NGO)" از زندان رجایی‌شهر کرج، 2 آذر 1388
بازدید همسر آقای قالبیاف، خانم زهرا مشیر از زندان اوین، سال 86
حضور قالیباف در زندان اوین، 26 بهمن 1387
بازدید خبرنگاران از زندان استان فارس، 1 تیر 1387
کمیسیون امنیت ملی مجلس بارها بطور سرزده از زندان ها بازدید کرده است، اسماعیل کوثری، 19 مهر 90
 

شیرین عبادی: تحریم گسترده‌تر ماهواره ای در انتظار ایران است

Posted: 21 Oct 2012 05:57 AM PDT

فیروزه رمضانزاده
جرس: شیرین عبادی، وکیل ایرانی مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ آذر ماه سال گذشته همراه با هادی قائمی، مدیرکمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، با انتشار مقاله ای در بخش سرمقاله و یادداشت های روزنامه وال استریت ژورنال اروپا، با اشاره و انتقاد دوباره به فروش و صدور ادوات و تجهیزات سانسور و پارازیت و کنترل به جمهوری اسلامی از شرکتهای اروپایی خواستند از برنامه حکومت جمهوری اسلامی برای ارسال پارازیت روی امواج ماهواره ای شبکه های تلویزیونی حمایت نکنند .پس از گذشت این مدت و در پی اعتراض فرانسه به “پارازیت‌اندازی” ایران بر روی شبکه‌های ماهواره‌ای سرانجام، شرکت ماهواره‌ای فرانسوی يوتل‌ست، ‌تأمين‌کننده فضای ماهواره‌ای اروپا، روز دوشنبه ۲۴ مهرماه سال جاری پخش ۱۹ شبکه ماهواره‌ای تلويزيونی و راديويی جمهوری اسلامی ايران را بر روی ماهواره هاتبرد قطع کرد. به منظور بررسی بیشتر این موضوع با شیرین عبادی به گفتگو نشستیم که همراه با سایر همکارانش در سازمان عدالت برای ایران، تلاش زیادی برای شکل گیری چنین اراده ای داشته است. شرح کامل این گفتگو در پی آمده است.  

 

 خانم عبادی! سال گذشته به صورت مشخص از شرکت ماهواره ای اروپایی یوتل‌ست و دو شرکت دیگر انتقاد کردید که با وجود پارازیت اندازی ایران بر روی شبکه های تلویزیونی خارجی، آنها به ارائه خدمات فنی به شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی مانند العالم و پرس تی وی ادامه می دهند، حال چگونه پس از گذشت یک سال این شرکت تصمیم به قطع خدمات خود به شبکه‌های ماهواره‌ای تلويزيونی و راديويی جمهوری اسلامی ايران بر روی ماهواره هاتبرد گرفته است در حالی که طی دو سال گذشته تلاش فعالان و سازمان های حقوق بشری برای متقاعد کردن این شرکت برای انجام اقدامی که پارازیت اندازی ایران را متوقف کند به جایی نرسیده بود؟


همان طور که می دانید پیش از این، شرکت یوتل ست که مالک ماهواره‌های هات‌برد است قسمتی از ماهواره هاتبرد را به دولت ایران اجاره داده بود که دولت ایران شبکه های برون مرزی فارسی و غیر فارسی خود ازجمله شبکه العلم پرس تی وی جام جم و تعداد دیگری از شبکه ها را در اقصی نقاط جهان بر روی این ماهواره پخش می کرد. اما هم زمان دولت ایران ضمن این که مشتری شرکت یوتل ست بود با ارسال امواج پارازیت بسیار قوی از داخل ایران نه تنها مانع از بخش و فعالیت برنامه های فارسی زبان خارج از ایران از جمله بی بی سی و صدای امریکا شد و امکان دسترسی مخاطبان آنها را به این تلوزیون ها فراهم نکرد بلکه حتی شبکه های رادیویی و تلوزیونی غیر فارسی زبانی که در مجاورت این شبکه ها برنامه پخش می کردند و اساساً ارتباطی به ایران نیز نداشتند نیز تحت تاثیر قرار داد و فعالیت آنها را نیز مختل کرد. با این حال، با توجه به اینکه ارسال پارازیت ها از سوی جمهوری اسلامی ادامه داشت، شرکت یوتل ست خدمات دهی خود را به دولت ایران قطع کرد و اعلام کرد که این کار را انجام می دهد تا اینکه دولت ایران مجبور به تغییر در رویه خود و قطع پارازیت اندازی شود.


مسئولان وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات ايران ازجمله رضا تقی‌پور همواره از ارسال پارازيت در اين کشور "انتقاد" کرده و گفته اند "بايد به‌دنبال منبع ارسال اين پارازيت‌ها و شناسايی آن بود " دلیل کتمان و انکار مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به ارسال پارازيت ماهواره‌ای، منبع و شناسایی آنها چیست؟

در طول چند سال اخیر، بارها به مسئولان جمهوری اسلامی هشدار داده شده بود که از فرستادن امواج پارازیت خودداری کنند اما مسئولان دولت ایران هر بار وجود پارازیت ها را منکر می شدند اما هنگامی که از طریق تکنولوژی های مربوطه این امواج تائید شدند عنوان کردند با وجود اینکه این دو شبکه در ایران پخش می شوند از منبع ارسال اين پارازيت‌ها بر روی این دو شبکه بی اطلاع هستند.در حقیقت این یک استدلال مضحک و نادرست است زیرا دولت ایران با این اظهارات اعلام کرده است که در قلمرو خود حاکمیت ندارد و سایرین به راحتی می توانند به این قلمرو دست اندازی کنند.

در طول سال‌های اخیر بسیاری از کارشناسان درباره تأثير پارازيت بر سلامت مردم هشدار داده اند. حتی برخی معتقدند که پارازيت‌ها به‌ويژه در چند سال اخير تأثير فراوانی بر سلامت مردم و سقط جنين داشته است. این در حالی است که مسئولان وزارت بهداشت ايران همواره اين موضوع را رد می‌کنند. تحلیل شما در مورد این مساله چیست؟


بله، همان طور که گفتم، جمهوری اسلامی ایران در یک زمان برای پخش شبکه های برون مرزی خود هم از خدمات یوتل ست استفاده می کرد و هم اینکه در کار این شبکه اختلال ایجاد می کرد.از این رو طی چندین نوبت اخطارهایی از سوی شرکت یوتل ست و نیز بعدها از سوی اتحادیه اروپا به دولت ایران داده شد و آنها دولت ایران را از ارسال امواح پارازیت بازداشتند. از سوی دیگر در ماههای اخیر برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز برخی از اعضای شورای شهر تهران هم چون معصومه ابتکار، رئيس پيشين سازمان محيط زيست ايران و عضو شورای شهر تهران نسبت به خطرات امواج پارازيت هشدار داده و از سونامی قریب الوقوع سرطان در ایران خبر دادند و آن را ناشی از نصب دکل های مخابراتی ارسال پارازیت توسط حکومت عنوان کردند زیرا به طور حتم، سلامتی کسانی که در معرض این امواج پارازیت قرار می گیرند مختل می شود و تاثیر سوئی بر روی سلامت آنها خواهد گذاشت. این در حالی است که از آن جا که متاسفانه مبنای حکومت ایران حقیقت گویی نیست، همواره مسئولان جمهوری اسلامی این مساله را کتمان می کنند همان گونه که منکر وجود زندانیان سیاسی شده اند. این کشمشکش ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که شرکت یوتل ست مجبور شد مجددًا بی بی سی و صدای امریکا را به ماهواره هاتبرد برگرداند اما دوباره ایران پافشاری کرد و در تنظیم ارتباطات این دوشبکه اختلال ایجاد کرد.


مسعود جزايری، معاون ستاد کل نيروهای مسلح، در واکنش به حذف شبکه‌های صداوسيمای جمهوری اسلامی ايران از ماهواره هاتبرد، در سخنانی اين اقدام را "تروريسم رسانه‌ای" و مغاير با جريان آزاد اطلاعات دانسته است . این مقام مسئول در جمهوری اسلامی در حالی اقدام یوتل ست را تروریسم رسانه ای عنوان کرده است که جمهوری اسلامی در زمینه نقض آزادی بیان و اجتماعات و حقوق شهروندی کارنامه درخشانی از خود به جای نگذاشته است. این تحلیل مقامات جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟

همان طور که شما نیز اشاره کردید مقامات جمهوری اسلامی ایران متقابلاً استناد می کنند که این اقدام یوتل ست، مغایر با آزادی بیان است در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی فراموش کرده اند که آنها به این علت تنبیه شده اند که به آزادی بیان احترام نگذاشته اند. دولت ایران اگر به آزادی بیان احترام می گذاشت و سالیان متمادی به فرستادن امواج پارازیت ادامه نمی داد، مستوجب چنین کیفری نمی شد و این کیفر نیز پاداش اعمال نادرستی است که نه تنها به تصدیق یوتل ست بلکه به تائید اتحادیه اروپا و از همه مهمتر به تائید شهروندان ایرانی نیز رسیده است. آنها که از این شبکه های تلوزیونی استفاده می کنند و به دلیل ارسال امواج پارازیت از سوی جمهوری اسلامی امکان دریافت آزاد اطلاعات را ندارند.

رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نیز چندی پیش در سخنانی گفته بود که این اقدام "برخلاف ادعای غرب مبنی بر آزادی جریان اطلاعات و آزادی بیان" است و این اقدام غربی‌ها را از راه قانونی پيگيری خواهيم کرد آیا اساساً امکان پیگیری قانونی این موضوع از سوی مقامات جمهوری اسلامی و بازگشت دوباره شبکه های برون مرزی جمهوری اسلامی بر روی ماهواره های اروپایی وجود دارد ؟

مسئولان جمهوری اسلامی همواره سخنانی می گویند که اساساً هیچ مبنای حقوقی ندارد. یکی از اظهاراتی که اخیرًا از سوی مقامات جمهوری اسلامی مطرح شد این بود که «اعدام جزو ارزش های اسلامی است» و یا این که «در ایران اصلاً زندانی سیاسی نداریم» این اظهارات نیز از جنس همان حرف هاست. مسئولان جمهوری اسلامی باید بدانند که پس از اخطارهای متعدد و مکرری که حتی از اتحادیه اروپا به خاطر ارسال امواج پارازیت دریافت کرده اند حق استفاده از شبکه هاتبرد از آنها سلب شده است از این رو به طور حتم نیز شکایت مقامات جمهوری اسلامی به شکست منجر خواهد شد. دولت ایران پس از این که دیگر نتوانست بر روی شبکه هاتبرد برنامه های خودش را ادامه بدهد، از شبکه های دیگر استفاده کرد ولی باید بگویم مادامی که دولت ایران روش خود را تغییر ندهد و به آزادی بیان احترام نگذراد به تدریچ درهای سایر ماهواره ها نیز بر روی حکومت ایران بسته خواهد شد و یک تحریم گسترده علیه استفاده ایران از ماهواره های اروپایی و امریکایی رخ خواهد داد.

به عنوان یکی از حقوقدانان سازمان عدالت برای ایران که در کنار سایر همکارانتان تلاش زیادی برای شکل گیری این مهم داشته اید، چه طرح ها و برنامه هایی برای اعتراض و یا جلوگیری از پارازیت اندازی و نقض آزادی بیان توسط صداوسیما در دستور کار خود قرار داده اید؟

آزادی بیان برای من و سایر مدافعان حقوق بشر یک ارزش غیر قابل تخطی است زیرا آزادی بیان، نخستین پله دموکراسی است و ما تحت هیچ شرایطی نمی توانیم نسبت به آن بی توجه باشیم. بنابراین هر امری چه به صورت بازداشت و سرکوبی روزنامه نگاران و اهالی رسانه باشد و یا به شکل سانسور از طریق ارسال امواج پارازیت یا شیوه های دیگر، آزادی بیان را مختل کند به طور حتم ما اقدام خواهیم کرد. من نیز از راههای مختلفی که حقوق بین الملل در اختیار من قرار خواهد داد اقدام خواهم کرد. امیدوارم که قطع برنامه های حکومت ایران از روی هاتبرد هشداری جدی باشد برای مسئولان جمهوری اسلامی که دست از رویه نامناسب خود بردارند و به آزادی بیان و نیز آزادی در اطلاع رسانی احترام بگذارند.

بشار اسد بار دیگر مداخله خارجی را برای حل بحران سوریه رد کرد

Posted: 21 Oct 2012 05:47 AM PDT

جرس: بشار اسد، رئیس جمهور سوریه دربیانیه ای که امروز (یکشنبه ۳۰ مهرماه) منتشر شده، اعلام کرد که از هر راه حلی برای پایان دادن به بحران سوریه تا زمانی که به تمامیت ارضی آن کشور احترام گذاشته شود، استقبال می کند.

در این بیانیه که در پی ملاقات رئیس جمهور سوریه با اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه منتشر شده، آقای اسد بار دیگر مداخله خارجی را به عنوان بخشی از راه حل بحران سوریه رد کرد.

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، آقای ابراهیمی پس از این ملاقات در جمع خبرنگاران بدون اشاره به جزییات مذاکراتش با رئیس جمهور سوریه گفت که با آقای اسد در مورد آتش بس در ایام تعطیلات سه روزه عید قربان مذاکره کرده است.

آقای ابراهیمی افزود که در انتظار پاسخ دولت سوریه به این درخواست است.

نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه به خبرنگاران گفت که بعضی از اعضای گروههای مخالف که با آنها دیدار کرده با پیشنهاد آتش بس در ایام عید قربان تنها در صورتی که نیروهای دولتی هم به آن پایبند باشند، موافق هستند،

همزمان با دیدار آقای ابراهیمی و رئیس جمهور سوریه، بمبی در منطقه مسیحی نشین باب توما که در بخش قدیمی دمشق واقع است، منفجر شده است.

رسانه‌های دولتی سوریه گفته‌اند که این انفجار در مجاورت یک پاسگاه پلیس در این منطقه رخ داد.

گزارش‌ها از اعزام آمبولانس‌ها به محل حادثه حکایت دارند و نیروهای امنیتی سوریه در حال حاضر نواحی اطراف این منطقه را مسدود کرده‌اند.

به گفته تلویزیون دولتی سوریه در جریان این انفجار ۱۰ نفر کشته و شماری مجروح شده‌اند.

آقای ابراهیمی که روز جمعه گذشته به دمشق سفر کرده و دیروز با ولید معلم، وزیر امور خارجه دیدار و مذاکره کرده بود.

وزارت امور خارجه سوریه گفته است که ولید معلم در جریان دیدارش با آقای ابراهیمی خواسته است که با توقف خشونت‌ها، زمینه لازم برای انجام گفتگوهایی برای حل بحران در سوریه فراهم شود.

به گفته وزارت امور خارجه سوریه "انجام گفتگو بدون هر گونه مداخله خارجی، تنها راه برون رفت از بحران فعلی است."

همچنین گفته شده است که آقای معلم در جریان این دیدار از کشورهای همسایه به دلیل پناه دادن، مسلح کردن و همچنین آموزش دادن شورشیان به آقای ابراهیمی شکایت کرده است.

به گفته سوریه، عملکرد شورشیان مخالف، ماموریت آقای ابراهیمی را خدشه دار می‌کند.

سوریه مکررا ترکیه، عربستان سعودی و قطر را به حمایت از شورشیان مسلح متهم کرده است.
 

انتشار بیانیه جبهه مشارکت درباره پرونده هسته‌ای ایران پس از 6 سال: سیاست تنش‌زدایی و صلح‌طلبی پیشه کنید

Posted: 21 Oct 2012 05:47 AM PDT

جرس: جبهه مشاركت در 28 اسفند1384، پس از روی کارآمدن دولت احمدی نژاد و چرخش کامل در سیاست خارجی نظام از تنش زدایی به تهاجمی ، و پیش از آنکه پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت برای صدور اولین قطعنامه شورا علیه ایران مورد بحث قرار گیرد، با توجه به تحلیلی که از این موضوع و شرايط خطير پرونده هسته‌اي داشت مبادرت به تهیه یک بيانيه کرد اما این بیانیه در شرف انتشار در پایگاه اطلاع رسانی و خبرنامه داخلی جبهه بود که در شب عید سال 85 مقامی از وزارت اطلاعات با مسئولان جبهه تماس گرفته و خواستار عدم انتشار این بیانیه شد و تهدید کرد در صورت انتشار بیانیه حتی درخبرنامه داخلی جبهه و برای اطلاع اعضا با جبهه برخورد و منحل خواهد شد. ب

به گزارش نوروز، دنبال این تماس و پیگیری موضوع و مشورت درونی مسئولان جبهه، آنهم در ایام تعطیلی سال نو، صلاح در عدم انتشار این بیانیه و ادامه فعالیتهای جبهه دیده شد، و پس از آن نیز دیگر جبهه هیچگاه در باره این موضوع اقدام به صدور بیانیه و نظر نکرد. حال با گذشت بیش از هفت سال از اجرای سیاستی که توسط حاکمیت یکدست اقتدارگرا درمورد پرونده هسته ای دنبال شده است، که شرح و بسط آن در حوصله اینجا نیست، می دانیم که محصول پیگیری این سیاست توسط حاکمیت صدور چهار قطنامه شورای امنیت علیه کشورمان مبنی بر اعمال تحریم های اقتصادی وسیاسی و تشدید این تحریم ها از سوی آمریکا و اتحادیه اروپابوده است که هم اکنون جمهوری اسلامی ایران را در انزوای بین المللی و بحرانی ترین وضعیت اقتصادی و سیاسی ای فرو برده است که درهمه سال های پس از انقلاب نظیری برای آن نمی توان یافت و معلوم نیست در صورت ادامه این سیاست چه سرنوشتی درانتظار ملت و کشورمان خواهد بود.

اینک پس از گذشت بیش از شش سال و نیم از تهیه این بیانیه، نوروز به انتشار آن اقدام کرده و متن منتشر شده در ادامه آمده است:


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم

در آستانه سال نو در حالي که ملت ايران آماده ورود به سال نو مي‌شود، به تدريج دل‌نگراني‌هاي گسترده‌اي آسمان دل ايرانيان را غبارآلوده مي‌کند و آسمان زندگي ايران با ابرهاي متراکم ابهام در آينده کشور پر مي‌شود.

سياست‌هاي هسته‌اي حاکميت يکدست که مقابله‌ جدي و يکپارچه همه جهان با اين سياست‌ها را برانگيخت وضعيت را به گونه‌اي در آورده است که همه دلسوزان و علاقه‌مندان به ايران و تماميت ارضي آن را سخت نگران‌ آينده کشور ساخته است و همه دريافته‌اند که تداوم اين روند تنها به سلب دائمي حق ايران در برخورداري از يک دانش و فناوري محدود نخواهد ماند بلکه همه امور زندگي ايرانيان را به سختي تحت تأثير قرار خواهد داد و حتي خطرات بزرگتري چون استقلال و تماميت ارضي کشور را مي‌تواند هدف قرار دهد.

جبهه مشارکت ايرن اسلامي که از ابتدا با حساسيت تمام موضوع را پيگيري کرده و در مقاطع زماني مختلف نسبت به اين سياست‌ها تذکرات خيرخواهانه و هشدارهاي لازم را داده است، علي‌رغم کم تحملي و انتقادناپذيري سياست‌گذاران امروز اينک نيز بر خود لازم مي‌داند تا به طور مفصل‌تر در مورد اين بحران که اگر هم اکنون مهار نشود پيامدهاي خسارت‌باري براي کشور خواهد داشت نظرات خود را بيان دارد و راه‌حل لازم را ارائه نمايد. هر چند به خوبي آگاه هستيم تلاش ما و ساير شخصيت‌هاي اثرگذار نظام ممکن است تغييري در مشي اتخاذ شده ايجاد نکند اما اميد آن داريم با تغيير درک موجود و اوج‌گيري نگراني‌هاي عمومي و نزديک‌ شدن خطرات خطير اين بار منافع ملي سرلوحه همه تصميم‌گيري‌ها قرار گيرد و با اولويت‌بندي مدبرانه نيازهاي کشور هر چه سريعتر مسير انحرافي فعلي براي دستيابي به انرژي هسته‌‌اي مسدود و تلاش‌هاي ديپلماتيک در راهي درست از سرگرفته شود.

ما براي آينده کشور شديداً بيمناک هستيم و خطر را جدي‌تر از آن مي‌دانيم که با تبليغات و استفاده از عرق ملي و تهيج احساسات پاک وطن‌دوستي بتوان بر آن فائق آمد.همينجا بار ديگر اشاره مي‌کنيم که در جهاني که مبناي روابط بين‌المللي بر اين اساس غلط استوار شده است که آنکس که زور، ثروت و قدرت بيشتر دارد از حق بيشتري هم برخوردار است اتخاذ سياست‌هاي رويا روئي و تقابل با دنيا و تشديد تنش قبل از آنکه به زيان قدرت‌هاي زورگو تمام شود، استقلال و تماميت ارضي ملت‌هاي مظلوم را به مخاطره خواهد انداخت.

طبعاً در چنين شرايطي مسؤولين و تصميم‌گيرندگان فعلي مسؤول حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور بوده و به هيچ وجه نبايد به خود اجازه دهند با اتخاذ سياست‌هايي که اشتباه بودن آنها بارها و بارها تجربه شده است منافع ملت ايران را قرباني محاسبات اشتباه خود کنند.

ما لازم مي‌دانيم متذکر شويم راه مقابله با سياست‌هاي سلطه‌جويانه موجود در جهان نه راهکار نظامي است و نه اتخاذ روش‌هاي خصمانه‌اي که همه جهان را عليه ايران متحد مي‌کند بلکه تنها راه احقاق حق ملي ايرانيان در پيش گرفتن راهي است که جامعه ايراني را جامعه‌اي دموکراتيک، صلح‌جو و آرامش‌طلب و عقلاني به جهان معرفي کند.

در اينجا لازم مي‌دانيم به صورت خلاصه آنچه را در مسأله هسته‌اي بر کشور ما گذشته است باختصار بيان کنيم؛

پيشينه:

دستيابي به انرژي هسته‌اي از زمان رژيم سابق همواره يکي از علائق اصلي دولت‌هاي وقت بوده است. اما فنآوري انرژي هسته‌اي به لحاظ کاربرد دوگانه عملاً باعث نگراني‌هاي جهاني شده و بخصوص در شرايط فعلي نظام بين‌الملل اين مسأله به يکي از نگراني‌هاي اصلي در سطح بين‌المللي تبديل شده است.

بديهي است که در اين شرايط و در حالي که منافع قدرت‌هاي شرق و غرب در اين موضوع همسو شده است دستيابي به اين فنآوري جز با پرهيز از تقابل و انتخاب مسير تعامل با جهان ميسر نيست. دولت اصلاحات با درک ضرورت دستيابي به اين فنآوري و نيز با شناخت درست از روابط بين‌الملل و بخصوص تبليغات سوء عليه جمهوري اسلامي بر آن شد تا با شفاف‌سازي اين فعاليت‌ها از يکسو و نشان دادن تعهد بين‌المللي کشور به صلح و امنيت جهاني از سوي ديگر در مسيري حرکت کند که هم امکان دستيابي به اين فنآوري در درازمدت از دست نرود و هم همه جهانيان با به رسميت شناختن اين حق همکاري‌هاي اقتصادي- سياسي خود را با ايران گسترده و گسترده‌تر کنند.

همه صاحب‌نظران مي‌دانند که ظرفيت‌هاي ملي کشور براي توليد انرژي هسته‌اي به‌گونه‌اي است که در صورت موفقيت در اين مسير براي تأمين انرژي هسته‌اي در آينده‌اي نزديک بايد سوخت آن را از ساير نقاط جهان تهيه و وارد کنيم و اين نکته نيز يکي از عواملي بود که مسؤولان اصلي پرونده هسته‌اي کشور را به سوي تعامل با جهان سوق مي‌داد.

دستاوردهاي اين سياست بايد به طور مفصل توسط مسؤولين آن توضيح داده شود و هر چند گوشه‌هايي از آن بيان شده است ولي در هياهوي تبليغاتي داخل و خارج اين دستاوردها هنوز به طور کافي براي مردم روشن نشده است.

با انتخابات رياست جمهوري نهم و تغييرات گسترده در سياست‌ها و مسؤولين جمهوري اسلامي ترديد جدي در طرف‌هاي اروپايي مذاکره‌کننده با ايران ايجاد شد و وقتي اين ترديدها به باور تبديل شد که مقامات ارشد کشور تهاجم و پرخاش را در سياست‌ خارجي سرلوحه کار خود قرار داد‌ند و مواضعي اتخاذ کردند که تنها به ايجاد اجماع عليه ايران کمک کرد.

اين سياست‌ خارجي در کنار سياست داخلي که حذف فکري و فيزيکي اصلاح‌طلبي و جريان تعامل مثبت و سازنده با دنياي خارج را به دنبال داشت طرفين مسأله را به موضعي کشاند که عملاً هر گونه مذاکره براي حل موضوع را منتفي ساخت و بديهي است در اين صورت عمده‌ترين توفيق دولت اصلاحات که ناکامي آمريکا در ايجاد اجماع جهاني عليه ايران بود به سرعت از دست رفت و براي اولين بار پس از انقلاب اسلامي دولت آمريکا موفق شد رسماً و علناً اجماع جهاني عليه ايران را سازمان دهد و به آرزوي ديرينه خود يعني تقابل همه جهان با جمهوري اسلامي ايران برسد.

خلاصه آنکه نتيجه سياست‌هاي حاکميت يکدست فعلي ايجاد اجماع جهاني عليه ايران شد و در حقيقت کشور را سال‌ها از امکان بهره‌گيري از فرصت‌هاي جهاني براي پيشرفت دور کرد و در عوض بحران فراگيري را فراروي ملت قرار داد که اينک دوباره بايد براي استقلال و تماميت ارضي وارد ميدان شود و براي رهايي از تحريم‌هايي که دود آن مستقيماً به چشم ملت خواهد رفت کمر بربندد.

جاي تعجب است که مسؤولين مربوطه رسماً اعلام مي‌کنند ما از تحريم و جنگ هراسي نداريم در صورتي ‌که اين مسؤولين امانتدار مردم هستند و بايد سرنوشت کشور را که امانتي است در دست آنها به سمت آرامش و صلح و پيشرفت ببرند نه آنکه کشور را که در امنيت و آرامش و جايگاه مورد احترام و مقبول بين‌المللي تحويل گرفته‌اند در مدتي کوتاه به سمت چنين بحراني ببرند و آن را افتخار جلوه دهند.

اين نتيجه کجا و شعارهاي انتخاباتي رفاه و آباداني و آوردن نفت بر سر سفره‌هاي مردم کجا؟ و اينک ما در مرحله‌اي قرار گرفته‌ايم که کمترين ضرر آن انزواي ايران خواهد بود و اگر اين سياست‌هاي خصمانه در دو طرف ادامه يابد آنگاه بايد شاهد تشديد فقر، اوج‌گيري ناهنجاري‌هاي اجتماعي، فرار مغزها و سرمايه‌ها، توقف رشد علمي و صنعتي کشور و...باشيم و از همه اين‌ها گذشته به طور جدي بايد نگران تماميت ارضي کشور بود که به نظر مي‌رسد به عنوان ابزاري غيرقابل چشم‌پوشي مورد سوء استفاده قدرت‌هاي خارجي قرار خواهد گرفت. اين دورنماست که هر ايراني دلسوزي را به فکر وا مي‌دارد تا براي منافع ملي و امنيت کشور خود چاره‌انديشي کند.

نگراني از سرنوشت کشور و ملت ما را بر آن مي‌دارد تا مسؤولين کشور خود را بخوانيم تا بيش از آنکه به آرمان‌گرايي‌هاي غيرقابل تحقق خود بينديشند به فکر چاره‌ براي رفع آلام مردم باشند و همان‌گونه که خود وعده داده‌اند لقمه ناني به سفره مردم اضافه کنند و کاري نکنند که يک تقابل و درگيري ناخواسته و غيرقابل پيش‌بيني را بر کشور تحميل کند.

نداي ما نداي صلح و امنيت است که نياز اوليه همه جوامع بشري براي رشد و پيشرفت است. ما نگران ايران هستيم که در تقابل سياست‌هاي نادرست داخلي و سياست‌هاي زورگويانه خارجي آماج تطاول گردد.

ما نگران دستاوردهاي جمهوري اسلامي و مردمي‌ترين انقلاب قرن هستيم که در آتش کوره انتقام قدرت‌هاي بزرگ و محاسبات اشتباه مسؤولين خود ما به باد فنا برود. از اين‌روست که به خود حق مي‌دهيم در حساس‌ترين فراز تاريخ ايران آنچه را که صلاح مي‌دانيم بيان داريم بدين اميد که عقل و تدبير و درايت بر خودبيني و تعصب غلبه کند و مردم و مسؤولين کشور بتوانند با تدبير، وحدت و همدلي اين بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.

بديهي است که موقعيت امروز ما چندين گام عقب‌تر از سال قبل است و به همين دليل امروز زمان صحبت از اعتمادسازي که لازمه بهره‌گيري از فن آوري هسته‌اي است گذشته است. اقدام اول و ضروري بايد خارج کردن کشور از بحران و آرام‌سازي اوضاع باشد.

در فضاي پرتنش کنوني و تبليغات گوش‌خراش، صداي منطق و عقل شنيده نمي‌شود و به همين جهت در اينجا تنها شرايط عبور از بحران را برمي‌شمريم و طبيعي است که دو مرحله بعدي يعني اعتمادسازي و بهره‌گيري از فرصت‌هاي جهاني از جمله استفاده از فنآوري هسته‌اي به شرطي قابل بحث هستند که کشور از اين بحران فراگير خارج شود.

هدف ما در عبور از بحران، جلوگيري از تحريم و انزوا و اجماع جهاني عليه ايران و در بدترين حالت پيشگيري از اقدامات نظامي است هر چند اين گزينه بسيار غير محتمل به نظر مي‌رسد.

در حقيقت در عبور از بحران بايد تهديدهايي که متوجه منافع ملي کشور است برطرف شود تهديدهايي که به يکسان‌ همه مردم و از جمله همه گروه‌هاي سياسي و نهادهاي مختلف حاکميت را با بحران روبه‌رو خواهد کرد.

1)‌براي خروج از بحران بايد بپذيريم که قدرت‌هاي مسلط خارجي حتماً بايد بهانه‌اي براي اجماع‌سازي عليه ايران داشته باشند. بدون ترديد مسؤولين ما اين بهانه را به دست آنها داده‌اند و در اينجا نمي‌توان دشمن را ملامت کرد که چرا از اين بهانه‌ها حداکثر استفاده را مي‌کند، طبيعي است که دشمن در صدد استفاده از فرصت‌ها است بايد چنين بهانه‌ها و فرصت‌هايي را براي او فراهم نکرد.

متأسفانه اظهارات رئيس جمهور، سياست خارجي دگرگون شده کشور، حاکميت ادبيات خصمانه و تقابل‌جويانه با دنيا در همه رسانه‌هاي وابسته به حاکميت، به‌ کارگيري نيروهايي که به تندروي در سياست خارجي و داخلي شناخته شده‌اند همه و همه به اين بهانه‌جويي‌ها دامن زده است.

در اولين قدم پيشنهاد مي‌کنيم رسماً و علناً سياست تنش‌زدايي و صلح‌طلبي کشور اعلام و مورد تأکيد قرار گيرد و به جاي ادبيات دشمن‌تراش و خصومت‌زاي فعلي از ادبيات مناسب استفاده گردد و به طور جدي گفتار و رفتار مسؤولين کشور کنترل شود.

2)‌در صورت تداوم روند فعلي بزودي شاهد آن خواهيم بود که توقف دائمي فعاليت‌هاي هسته‌اي حتي در مقياس بسيار کوچک تحقيقات به صورت اراده حقوقي و قانوني بين‌المللي بر کشور تحميل خواهد شد و در اين صورت حق مسلم ملي ما که حتي توسط دولت آمريکا هم به رسميت شناخته شده بود به خاطر سياست‌هاي اشتباه براي هميشه از دست خواهد رفت. اين دستاوردي نيست که حاکميت يکدست بتواند به آن افتخار کند.

مقاومت در برابر اين تصميم شوراي امنيت سازمان ملل متحد به تدريج ما را در موقعيتي منزوي‌تر و سخت‌تر قرار خواهد داد و هر روز که بگذرد بازگشت از اشتباه خسراني بيشتر و زيان‌هايي غيرقابل جبران بر جاي خواهد گذاشت. به همين لحاظ پيشنهاد مي‌‌کنيم براي شکستن اجماع بين‌المللي و تا زمان خروج از بحران و آغاز دوباره روند اعتمادسازي، با بازگشت به سياست‌هاي قبلي به صورت داوطلبانه کليه فعاليت‌هاي مربوط به چرخه سوخت هسته‌اي کشور به حالت تعليق درآيد.

3)‌اينک مسأله هسته‌اي با سرنوشت آحاد ملت ايران ارتباط پيدا کرده است. بنابراين ضروري است مردم بخوبي از ابعاد مختلف اين دانش آگاه شوند و منافع و عواقب آن را به درستي درک کنند. مشارکت دادن همه جريان‌هاي فعال ملي و کارشناسان زبده فني و اقتصادي با ديدگاه‌هاي مختلف در روند تصميم‌گيري‌ها، کمک شاياني به حفظ وحدت ملي خواهد کرد. و ضمن اينکه امکان انحراف از منافع ملي را به حداقل خواهد رساند به درستي اراده ملي را چنان سمت و سو خواهد داد که مقاومت در برابر آن براي قدرت‌هاي خارجي بسيار مشکل خواهد بود.

بسيار بجاست در شرايط فعلي مسؤولين تصميم‌گيري مسأله هسته‌اي در کشور به صورت شفاف‌ و روشن همه پيامدهاي مثبت و منفي سياست‌هاي خود را براي مردم تشريح کنند و به صورت کاملاً واضح بيان کنند چه سرنوشتي را از تداوم اين سياست‌ها پيش‌بيني مي‌‌کنند و مسؤوليت‌ کليه عواقب اقدامات خود را بپذيرند.

4)‌تجريه ما به خوبي ثابت مي‌کند اگر بر سياست‌هاي اشتباه جاري اصرار ورزيده شود يا کشور به سوي تقابل تمام عيار با بخش عمده‌اي از جهان پيش خواهد رفت يا به ناگهان و در بدترين شرايط تسليم همه خواسته‌هاي طرف مقابل خواهيم شد و يا به تدريج با بروز مشکلات روزافزون گام به گام از مواضع قبلي عدول خواهد شد که اين هر سه حالت به زيان کشور و بر عليه منافع ملي است. بعلاوه در صورت ادامه اين روند، پرونده هسته‌اي تنها مشکل بين‌‌المللي کشور نخواهد بود بلکه به تدريج حلقه‌هاي فشار از اين سو و آن سو محدوديت‌هاي بيشتر و بيشتري را متوجه کشور خواهد کرد و مشکل از مسأله تک بعدي هسته‌اي به صورت معماي چند بعدي بسيار پيچيده‌اي تبديل خواهد شد که حل آن بسيار مشکل‌تر يا غيرممکن به نظر مي‌رسد در حالي که اگر هم‌اکنون بتوانيم پرونده هسته‌اي خود را از روند سياسي کنوني در شوراي امنيت به روند فني در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بازگردانيم مطمئناً خواهيم توانست مسائل فيمابين کشور و جهان را در روندي منطقي در مدتي طولاني‌تر حل و فصل نمائيم.

5)‌گفت‌وگو با همه کشورهاي صاحب نفوذ در شوراي امنيت و به خصوص آمريکا به عنوان بخشي از روند حل و فصل موضوع، امکاني است که نبايد از آن چشم‌پوشيد ولي اگر آن طور که شنيده مي‌شود سياست مسؤولين فعلي مذاکره با دولت آمريکا آن هم نه فقط در موضوع عراق بلکه در مورد ساير مسائل و از جمله مسأله هسته‌اي است اين مذاکرات بايد شفاف و با اطلاع کافي ملت صورت گيرد.

6)‌خروج از بحران و نجات کشور نيازمند همدلي ملت و دولت است. همدلي نيز بدون همفکري در روند تصميم‌سازي و تصميم‌گيري ميسر نيست. اگر مسؤولين اراده‌اي براي خروج از بحران دارند بايد با رفتار دموکراتيک خود در داخل اين اراده را عملاً نشان دهند و رفتار خود را با جامعه ايران مورد بازبيني قرار دهند. بي‌ترديد هر ايراني آماده است براي نجات کشور خود در شرايط خطيري که براي سرنوشت کشور پيش آمده دلخوري‌‌ها و گلايه‌هاي موجود را به کنار بگذارد و در کنار مسؤولين خود، مسؤوليت و هزينه اصلاح سياست‌هاي اشتباه دولت خود را بپردازد.

آنچه براي ما مهم است حفظ جمهوري اسلامي ايران، تماميت ارضي کشور و سعادت و رفاه ملت است و در اين راه از هيچ فداکاري و کوششي فروگذار نخواهيم کرد.

7)‌در فضاي پرهياهويي که از هر سو ناقوس خصومت و تقابل و درگيري به صدا درمي‌آيد بايد نداي صلح و زندگي سر داد. ما براي صلح به عنوان يک هديه الهي براي همه انسان‌ها فارغ از اعتقاد و نژاد آنها ارزش اولي قائل هستيم و وقتي ارزش صلح بيشتر مشخص مي‌شود که حاصل سياست‌هاي جنگ ‌طلبانه را در همه جاي دنيا مشاهده کنيم.

نياز هميشه ما و به خصوص در سال جديد صلح است. از همين جا از همه صلح‌طلبان جهان مي‌خواهيم براي خاموش کردن آتش جنگ و ترور، به ائتلاف براي صلح بينديشند و تلاش کنند تا نداي صلح‌طلبي خود را فراتر از صداي رهبران خودخواه و جنگ ‌طلب دنيا به گوش جهانيان برسانند.

از خداوند رحمان و رحيم مي‌خواهيم ملت ما را در پناه خود از شر خودخواهي‌ها، جهالت‌‌ها و زورگويي‌ها مصون دارد و به آنها که تصميم‌گيرنده سرنوشت ملت‌هاي خود و جهان هستند انصاف و تدبير و عقل عنايت کند.

جبهه مشاركت ايران اسلامي

28/12/1384