جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


“کاهش ۵۵ درصدی” واردات نفت ترکیه از ایران

Posted: 12 Oct 2012 11:10 AM PDT

جـــرس: بر اساس گزارش منابع بین المللی، ترکیه در ماه گذشته، سپتامبر، واردات نفت از ایران را نسبت به ماه پیش آن بیش از دو برابر کاهش داده است.


به گزارش رادیو اروپای آزاد به نقل از رویترز، منابع کشتیرانی و داده‌های شرکت ردیابی کشتی‌ها «آی اِی اس لیو رویترز» بعنوان یکی از بزرگ‌ترین منابع ردیابی زمان حرکت نفتکش‌ها و رسیدن آنها به بنادر گزارش داده اند که ترکیه در ماه سپتامبر بطور متوسط روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است.


بر اساس این گزارش شرکت نفت دولتی ترکیه، توپراس، در ماه گذشته دو محموله ۱۴۰ هزار تنی و یک محوله ۱۴۵ هزار تنی نفت ایران را از ترمینال نفتی «توتونچیفتلیک» ترکیه تحویل گرفته است. این محموله‌ها از بندر «سیدی کریر» مصر بارگیری شده است.


خبرگزاری رویترز ۳۰ تیرماه گزارش داده بود که ایران در بندر سیدی کریر مصر تا ۷ میلیون بشکه نفت انبار کرده و آماده فروش به مشتری‌ها با «تخفیف‌های سرسام‌آور» است. به گفته این خبرگزاری، کسانی که متولی فروش نفت بوده‌اند، شرکت‌های خصوصی گمنام از ایران بودند.


بر اساس گزارش رویترز، ترکیه در ماه ژوییه کمتر از ۵۰ هزار بشکه نفت از ایران خریده بود، اما در ماه اوت واردات نفت ایران توسط این کشور با افزایشی ناگهانی به ۲۲۱ هزار بشکه در روز رسید.


اتحادیه اروپا از اول ماه ژوئیه تحریم واردات نفت از ایران را به اجرا گذاشت و تمامی شرکت‌های اروپایی از ارائه بیمه نامه به کشتی‌های حامل نفت ایران منع شدند. شرکت‌های اروپایی بیمه نامه ۹۵ درصد از کشتی‌های جهان را پوشش می‌دهند.


ایالات متحده آمریکا نیز از ۲۸ ماه ژوئن تحریم بانک مرکزی ایران که مسئول دریافت و انتقال پول نفت صادراتی ایران است را به اجرا گذاشت. بر اساس این تحریم، شرکت‌های طرف معامله بانک مرکزی ایران احتمالا در لیست سیاه آمریکا قرار گرفته و از دسترسی به سیستم مالی آمریکا محروم شوند.


با این حال آمریکا همزمان با اجرایی کردن تحریم بانک مرکزی ایران اعلام کرد که به خاطر اینکه تمامی مشتریان نفتی ایران واردات نفت از این کشور را «بصورت چشمگیر» کاهش داده‌اند، این کشور‌ها تا پایان نیمه دوم سال جاری میلادی می‌توانند داد و ستد با بانک مرکزی ایران را ادامه دهند.


ترکیه که سال گذشته به طور متوسط روزانه ۱۸۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد می‌کرد، اول ماه آوریل اعلام کرد که واردات نفت از ایران را برای سال جاری تا ۲۰ درصد کاهش خواهد داد.


کاهش واردات نفت ترکیه از ایران در حالی است که هفته گذشته، ۱۴ مهرماه، وزیر نفت ایران برای مذاکره مسائل انرژی میان ایران و ترکیه به آنکارا سفر کرد. پاسدار رستم قاسمی یک روز قبل از سفر به ترکیه به خبرگزاری ایرنا گفته بود که در جریان سفر به ترکیه موضوع افزایش صادرات نفت ایران به ترکیه و احداث یک خط لوله نفتی نیز با مقامات آنکارا مذاکره خواهد شد.
 

خودداری دادستانی تهران از صدور حکم مرخصی درمانی حسین رونقی

Posted: 12 Oct 2012 11:10 AM PDT

جـــرس: دادستانی تهران با وجود طی شدن مراحل اداری و موافقت اطلاعات سپاه با مرخصی استعلاجی حسین رونقی ملکی از صدور حکم مرخصی وی خودداری می کند.


به گزارش کلمه، حسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی که در مرخصی درمانی به سرمی برد، در اول شهریور ماه سال جاری در کمپ سرند به هنگام کمک به زلزله زدگان آذربایجان توسط اداره اطلاعات تبریز بازداشت شد. وی به هنگام بازداشت به همراه دیگر امدادگران بشدت توسط ماموران لباس شخصی ونیروهای امنیتی مورد ضرب وشتم قرارگرفت که این امر موجب آسیب دیدگی کلیه وی شده است.


قرار بازداشت این وبلاگ نویس دربند هفته ی گذشته توسط قاضی حملبر در شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به فرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی تبدیل و با سپردن این وثیقه توسط خانواده اش حکم آزادی وی صادر و به دادستانی تهران ابلاغ شد.


اتهامات وارده به این زندانی سیاسی مشارکت در اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق پخش مواد غدایی فاسد و تمرد از مامورین عنوان شده است.

 

واکنش تند جمهوری اسلامی به گزارش احمد شهید: این گزارش تکراری و مغرضانه و کاملا سیاسی است

Posted: 12 Oct 2012 11:10 AM PDT

جـــرس: در پی انتشار گزارش سوم احمدشهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر و تاکید بر تداوم گسترده نقض حقوق بشر در ایران، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی طی واکنشی مدعی شد که "گزارش احمد شهید حاوی مطالب تکراری و مغرضانه بوده و کاملا سیاسی است."


به گزارش ایسنا، در این بیانیه با اشاره به پاسخ رسمی جمهوری اسلامی آمده است: بر اساس آیین‌نامه شورای حقوق بشرکه مربوط به نحوه تهیه گزارش توسط گزارشگران سازمان ملل متحد است، گزارش باید حاوی مشخصاتی مبتنی بر رعایت اصول بی‌طرفی، مستند بودن ادعاها، پرهیز از سیاسی کردن آن، و تخصصی و فنی بودن گزارش باشد، که متاسفانه نه تنها اصول اولیه بر حسب مقررات و رویه‌های بین‌المللی رعایت نشده بلکه محتوای گزارش نیز حاوی مطالب تکراری و مغرضانه بوده و کاملا سیاسی است.


در این بیانیه تاکید شده است: موضوع سیاسی و مغرضانه بودن گزارش احمد شهید پیرامون وضعیت حقوق بشر در کشورمان و تخطی وی از آیین‌نامه شورای حقوق بشر در پاسخ جمهوری اسلامی ایران به پیش‌نویس گزارش و نیز به دبیرکل سازمان ملل متحد در ایام حضور در ایران اعلام و اعتراض لازم در این زمینه به‌عمل آمده است.


این بیانیه می‌افزاید: گزارش احمد شهید متاسفانه حاوی ادعاهای تکراری است که بارها به آن‌ها پاسخ داده شده است، هم‌چنین منابع ادعاهای وی نیز متاسفانه گروه‌های معاند و مخالف نظام بوده است که حاصل آن گزارشی تصنعی و به دور از واقعیات جامعه ایران شده است. از این رو است که ادعاهای وی فاقد سندیت و وجاهت لازم حقوقی و قانونی است.


در این بیانیه بدون اشاره به عدم مجوز ورود به گزارشگر سازمان ملل برای ورود به ایران ادعا شده است: احمد شهید در گزارش خود از درج و استناد به پاسخ‌های جمهوری اسلامی خودداری و از رعایت بی‌طرفی که لازمه کار وی است خارج شده است. آن چه واضح و روشن است و مفاد گزارش نیز حکایت از آن دارد، تاثیرپذیری آن از سیاست‌های خصمانه آمریکا و متحدانش در غرب است.


لازم به ذکر است، گزارش سوم احمدشهید گزارشگر ویژه سازمان ملل دررابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه بیستم مهر ماه ۹۱، برابر با یازدهم اکتبر ۲۰۱۲، با تاکید بر موارد گسترده نقض حقوق بشر در حوزه‌های مختلف طی ماه‌های گذشته منتشر شد و بر از عدم همکاری جمهوری اسلامی برای پاسخ دادن به موارد مطرح شده در گزارش های قبلی خبر داد.


این گزارش در نیویورک برای ارائه به مجمع عمومی سازمان ملل منتشر شد و آقای شهید در هفته‌های آتی محتوای آن را در کمیته سوم مجمع عمومی مطرح و به سوالات اعضای مختلف مجمع پاسخ خواهد داد.


البته مقامات ایران نیز فرصت خواهند داشت که در این جلسه موضع خود را مطرح کنند.


گزارشگر ویژه در بخش نتیجه گیری گزارش اخیر خود گفته است: در گزارش های خود تا کنون "طیف گسترده ای از نقض حقوق بشر" را گزارش داده و این موارد نتیجه ناسازگاری های حقوقی، عدم پایبندی کافی به حاکمیت قانون، و وجود گسترده مصونیت از مجازات است.


وی همچنین نتیجه گیری می کند که تحقیقات و مصاحبه های انجام شده، تصویر عمیقا نگران کننده ای از وضعیت حقوق بشر در ایران را ارائه می کند و اینکه "بسیاری از موارد طبیعیت سیستماتیک" دارند.

 

عباس عبدی: به لحاظ اجتماعی عملا فروپاشی اجتماعی در ایران رخ داده است

Posted: 12 Oct 2012 09:48 AM PDT

جـــرس: عباس عبدی، کار‌شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی، با پیشنهاد ۳ راهکار برای خروج از بحران فعلی، به دولت و مجموعه اصولگرایان، همزمان خاطرنشان می کند: "اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که می‌توانند در آینده کشور بگذارند منتظر کار‌ها و حرکات دیگران نباشند تا برای آن‌ها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند."


سایت پویش، ارگان خبری سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در گزارشی از نشست خود با عبدی نوشت:
عبدی با تاکید بر عدم تقدم و یا تاخر هر یک از راه‌ها بر یکدیگر اظهار داشت: یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، راه دیگری که فکر می‌کنم می‌تواند برای مجموعه اصولگرایان قابل تصور باشد، سازش خارجی هست و راه سوم آن است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد.


این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب وضعیت امروز ایران را به یک کشتی سوراخ تشبیه کرد و گفت: امروز جامعهٔ ما چنان با بحران روبرواست که کلیت جامعه در خطر است. من اگر به وضعیت اصلاح طلب‌ها حساس می‌شوم مربوط به این است که آن‌ها چه کمکی برای برون رفتِ از این وضعیت می‌توانند بکنند. امروز شما وضع اقتصادی را می‌بینید. آن از قصه ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی و این هم از وضعیت نرخ دلار و ارز که باعث شده اقتصاد مملکت در چهار راه استانبول تعیین شود.


عبدی با انتقاد از عدم پاسخگویی مسئولان ادامه داد: یک زمانی اگر دلار بیست تومان بالا یا پایین می‌شد می‌گفتند که دولت باید برای این بیست تومان جواب بدهد ولی حالا در عرض دو هفته هزار تومان قیمتِ دلار بالا می‌رود. باید ببینیم جریان حاکم بی‌تفاوت شده‌اند، نمی‌توانند کاری بکنند و یا آن را وضعی طبیعی می‌دانند. وضعیت بیکاری، تورم، صادرات، واردات و همهٔ حوزه‌های اقتصادی به این شکل است. وضعیت وحدت خود نیروهای اصولگرایان اینطور است که وقتی که رییس دولت در سازمان ملل در حال صحبت است و حالا به این کاری نداریم که چه می‌گوید، اینجا مشاور مطبوعاتی‌اش‌‌ همان لحظه روانهٔ زندان می‌شود. حالا می‌توانستید او را یک هفته قبل یا یک هفته بعد ببرید و یا اینکه اصلاً‌‌ همان موقع که حکم دادید او را زندان می‌بردید. از طرفی با فرزندان آقای هاشمی این گونه رفتار می‌کنند. دستگاهِ قضایی هم اصرار پشتِ اصرار که ما سیاسی نیستیم ولی خوب هر کسی نگاه کند می‌فهمد که این‌ها رفتارهای سیاسی است. اگر به یک کسی حکم دادید خب ببریدش زندان، حالا این حکم هر چه هست من کاری ندارم.


او افزود:‌‌ همان موقع من شنیده بودم که به آقایان گفته بودند که چرا فلانی را زندان نمی‌برید، به یکی از نزدیکانش گفته بود که هر وقت جوانفکر را بردند این را هم می‌برند که بعدش هم دقیقاً همینطور شد، گویی دستگاه قضایی مرتبطِ به معادلات سیاسی است که اگر از این طرف یکی را زندان می‌برند حتماً از اطرافیان احمدی‌نژاد هم یکی را می‌برند تا یک جور توازن برقرار شود. وحدت اصولگرایان را هم اگر نگاه کنیدمی بینید تعجب آور است که یک جریان به صورت هم زمان دچار بحران داخلی و خارجی باشد.


این کار‌شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به بحث روابط خارجی اعلام کرد: از یک طرف یکی می‌گویند جنگ می‌شود و وقتی می‌بینند حرف خوبی نزده‌اند دوباره می‌گویند نه جنگ نمی‌شود و معلوم نیست که در این دو روز چه اتفاقی افتاده که تا دیروز می‌گفتند جنگ قطعی است و دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد امّا امروز می‌گویند نه چنین خبرهایی نیست. صرف مطرح شدن مسئلهٔ جنگ در روابط خارجی- کاری به خوب بودن یا بد بودنِ آن ندارم، من به تبعاتش نگاه می‌کنم -کل اقتصاد را دچار بحران می‌کند چه برسد به اینکه این موضوع این همه مدت مطرح باشد و رویش اصرار باشد که رخ می‌دهد یا رخ نمی‌دهد.


این فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر شکاف روز افزون دولت – ملت اظهار کرد: به لحاظ اجتماعی من معتقدم فروپاشی اجتماعی در ایران عملا رخ داده و تنها عاملی که موجب بروزِ این نمی‌شود همین قدرت عریان دولت است که امیدوارم همین قدرت هم قبل از اینکه کلّ جامعهٔ ما بازسازی بشود از بین نرود که اگر آن هم از بین برود ما با یک فروپاشی عیان اجتماعی روبرو خواهیم شد. شکاف دولت- ملت هم که به هر دلیلی از سال ۸۸ به بعد افزایش پیدا کرده است و فکر می‌کنم وضعیت اقتصادی ایران آن را بیشتر از گذشته خواهد کرد و اصولاً با یک وضعیت ناخرسند کننده‌ای روبرو خواهیم بود.


وی ادامه داد: مثلا من در چند روز گذشته درگیر کارهای فرزندم در دانشگاه تهران برای میهمان شدن از شیراز به تهران و به دلایل پزشکی بودم. تمامِ مراحل را طبق ضوابط انجام دادیم که حالا کاری نداریم که هیچ کسی این کار را انجام نمی‌داد و آخر سر هم ما خسته شدیم و گفتیم اصلاً نمی‌خواهیم و‌‌ همان شیراز بماند بهتر است. نکتهٔ کلیدی‌اش اینجاست که دانشگاه تهران که باید باز‌ترین و خوش برخورد‌ترین و سیال‌ترین سیستمِ اداری را داشته باشد چنان نظام اداریِ فاجعه باری دارد که اگر چنانچه فردا دانشجو با کینه و نفرتی که از آن نظام اداری پیدا می‌کند از دانشگاه فارغ التحصیل شود خواهند دید که چه اتفاقی خواهد افتاد، چون امروز صدایشان نمی‌تواند در بیاید. این دانشگاه تهران است. ولی حالا شما می‌بینید که کل سیستم کمابیش یا از یک لحاظ درگیر فساد مالی است، و یا از یک لحاظ با ناکارآمدی نظام اداری رو به رو است.


عبدی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما اظهار داشت: وضع فرهنگی و اجتماعی هم به این گونه است که شکاف رسانه‌ای که ما داریم در هیچ کجای دنیا نداریم. شما نگاه کنید! یک رسانهٔ رادیو و تلویزیون داریم که برای خودش یک شهر عظیمی است و به اندازهٔ چند کشورِ کوچک آنجا ساختمان دارد. شما فقط برون دادِ این سازمان را ببینید که رنگش از من و تو می‌پرد. شبکه‌ای که ۴ نفر در یک اتاقی نشسته‌اند و اداره‌اش می‌کنند. فقط یک ورزش نشان می‌دهند که آن را هم دوست ندارند و از سر اجباراست. بنابر این می‌خواهم بگویم این شکاف رسانه‌ای یک تصویرِ بسیار ناخوشایندی را از آیندهٔ ما نشان می‌دهد که واقعاً من به لحاظ تحلیلی نمی‌دانم که چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید یک کم هم می‌ترسم از اینکه به آینده فکر کنم.


او با پیشنهاد ۳ راهکار به جریان حاکم اعلام کرد: من نمی‌خواهم بگویم که کدامیک بر آن یکی تقدم یا تاخر دارد، فقط این سه راه را می‌گویم؛ یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، یعنی از این وضعیت بلاهت آوری که سیستمِ مدیریتی دارد به هر دلیلی تصمیم بگیرند که بیرون بیایند و یک نوعی عقلانیت را در سیستم تزریق کنند و افرادی را که قادر به این کار هستند را در مصدر کار بگنجانند و مملکت را از ریل خطرناک فعلی خارج کنند. یک راه دیگری که فکر می‌کنم می‌تواند برای جریان حاکم قابل تصور باشد، سازش خارجی هست. با خارج سازش کنند و کوتاه بیایند. یک راهِ دیگر این است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد.


این کار‌شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن تاکید بر تعدد و پراکندگی اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور اظهار داشت: بعضی اوقات اگر می‌بینید اصلاح طلب‌ها خیلی متعدد و پراکنده هستند و یا حتی غیر معمول حرف می‌زنند به دلیل این است که در یک برکهٔ ساکن و ساکت و آرامی قرار گرفته‌اند و هر کدام از آن‌ها در این برکه یک سازی می‌زند و می‌روند، امّا اگر یک جریان و یا یک جنبش اجتماعی ولو ضعیف به وجود بیاید همه سعی می‌کنند خودشان را با آن هماهنگ و تنظیم کنند که حالا یا آن جریان را تغییر می‌دهند و یا خودشان با آن همراه می‌شوند که فرقی در اصل موضوع نمی‌کند. امّا نهایتاً همه در یک مسیر حرکت می‌کنند.


او با اشاره به صحبت‌های آقای علوی تبار در جمع اعضای سازمان که ماه پیش اتفاق افتاد بیان کرد: چون من و آقای علوی تبار با هم حشر و نشرِ بیشتری داریم به این سبب هم همفکریمان هم بیشتر است. بنابر این ممکن است صحبت‌هایی که اینجا مطرح کردم با صحبت‌های ایشان (علوی تبار) در قسمت‌هایی همپوشانی داشته باشد. نکته‌ای که باید عنوان کنم این است که شما می‌خواهید ببنید آیندهٔ اصلاح طلبی و احیاناً آیندهٔ اصلاح طلبان چه وضعی خواهد داشت؟ باید بگویم که اگر شما در یک کشتی نشسته باشید که این کشتی سالم است و در حال حرکت به سوی مقصدش است و یک گروهی در این کشتی هستند که در موردِ آیندهٔ خودشان صحبت می‌کنند، این یک کار معقولی است چرا که می‌توانند بگویند برنامهٔ ما وقتی که این کشتی به مقصد می‌رسد چه است. امّا یک وقت یک گروهی در کشتی نشسته‌اند و این کشتی سوراخ شده و در حال غرق شدن است، آن وقت صحبت کردن از آیندهٔ آن گروه یک امرِ بیهوده و اضافی است. اینجا باید صحبت از آیندهٔ کشتی باشد. اگر در موردِ آیندهٔ این گروه هم می‌خواهیم بحث کنیم دقیقاً در ارتباط با آیندهٔ این کشتی باید بحث کنیم که این گروه چه نقشی در عبور سالم این کشتی از امواج و غرق شدن می‌تواند داشته باشد. بنابراین مهم‌ترین برنامه‌ای که اصلاح طلب‌ها برای جلوگیری از غرق شدن این کشتی دارند این است که یک اراده و ایده روشنی را روی میز بگذارند. مجموعه اراده اصلاحات باید ایده‌های کلی‌اش را حول و حوش چهار پنج موضوع و محور اساسی روز تنظیم بکند و با بیان روشن ارائه بکند.


این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب ادامه داد: اما این کار کفایت نمی‌کند چون در سیاست کسی به دنبال ایدهٔ کسی نیست بلکه قدرتی که به دنبال تحقق این ایده است مهم است. مجموعه‌ای که معرف قدرت اصلاح طلبان هست باید ارادهٔ خود را نشان بدهد. اصلاح طلبان علی رغم وسعتی که دارند ارادهٔ شکل گرفته‌ای ندارند. برای مثال در مورد بحث انتخابات هر روز یک رفتاری می‌کنند یا در مورد مخاطب مختلف نظرات مختلف ارائه می‌کنند. این رفتار‌ها در سیاست نتیجه مطلوبی ندارند.


این فعال سیاسی با تاکید بر ضرورت ثبات رفتاری اصلاح طلبان ذکر کرد: هر عملی یک چوب دارد و یک نون. اصلاح طلبان در اثر عدم ثبات رفتاری این چوب را می‌خورند اما نونش را نمی‌خورند. ارادهٔ اصلاحات مساله بسیار مهمی است که متجلی بشود.


وی در پایان با تاکید بر اقدام از موضع قدرت اصلاح طلبان اظهار کرد: اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که می‌توانند در آینده کشور بگذارند منتظر کار‌ها و حرکات دیگران نباشند تا برای آن‌ها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند.
 

دورخیز اقتصاد مقاومت به سوی سیاست “نفت در برابر غذا”

Posted: 12 Oct 2012 09:12 AM PDT

فروش نفت در ازای واردات گندم آلوده؟

جـــرس: در حالی که تحریم های بین المللی ناشی از سیاست های حاکمیت باعث شده فروش نفت به شدت کاهش یابد و میزان قابل توجهی از همین فروش نیز در ازای دریافت کالا و نه پول انجام گیرد، اظهارات برخی نمایندگان و کارشناسان به این نگرانی دامن زده که دولت احمدی نژاد با در پیش گرفتن سیاست فروش نفت به هر قیمت و به صورت عجولانه به معدود خریداران باقی مانده از جمله چین و هند و پاکستان، در عوض پول نفت به شکلی به واردات محصولاتی همچون گندم و برنج از این کشورها بپردازد که استانداردهای سلامتی برای آنها تایید نشده است و احتمال آلودگی آنها می رود.


سایت کلمه طی گزارشی تحلیلی با اشاره به اظهارات رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران مبنی بر اینکه "تنها در شش ماه نخست سال ۹۱ میزان واردات محصولات کشاورزی به کشور بیش از ۱۰ میلیون تن بوده که سه میلیون تن آن به گندم اختصاص داشته"، نوشت: بر اساس برنامه، قرار بوده تولید داخلی گندم به ۱۴ میلیون برسد، اما دولت گندم کشاورزان را به قیمت تضمینی مناسبی نمی خرد و همزمان به واردات گسترده نیز می پردازد تا بتواند نفت را لااقل به این نحو صادر کند.


این گزارش می افزاید: با بیشتر شدن اثرات تحریم های جهانی بر اقتصاد کشور، این روزها اخبار منتشره در حوزه های مختلف نشان از افزایش به کارگیری و پذیرش سیاست خطرناک «غذا در برابر نفت» توسط دولت احمدی نژاد می دهد. در همین زمینه در تفاهم‌نامه همکاری های دو جانبه اتاق های بازرگانی تهران و کراچی که به امضای روسای این دو تشکل رسیده و در آن بر تبادل کالاهای نفتی با مواد غذایی تاکید شده است.


یحیی آل اسحاق رییس اتاق بازرگانی تهران در تازه ترین سخنان خود خبر از تفاهم نامه ای داده که در آن سیاست «غذا در برابر نفت» توسط دولت احمدی نژاد مورد پذیرش قرار گرفته و بیش از پیش مورد توجه واقع شده است. این سیاست در ماه های اخیر با جدی تر شدن اثرات تحریم های اقتصادی بین المللی و کاهش امکان تجارت و داد و ستد با کشورها و شرکت های بین المللی، به عنوان یکی از تنها راه های باقی مانده برای دولتمردان مورد تمسک واقع شده است.


غذا در برابر نفت؛ تفاهم نامه اتاق بازرگانی تهران
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه گزارش داد، تفاهم‌نامه همکاری های دو جانبه اتاق های بازرگانی تهران و کراچی به امضای روسای این دو تشکل رسیده و در آن بر تبادل کالاهای نفتی با مواد غذایی تاکید شده است.


در جلسه امضا و تبادل این تفاهم نامه یحیی آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران نیز در این دیدار خواستار ایجاد یک رابطه اقتصادی سه جانبه میان ایران، پاکستان و افغانستان شد و برای صدور سالانه ۱۰۰۰ مگاوات انرژی الکتریکی از ایران به پاکستان اعلام آمادگی کرد.


وی همچنین از طرح واردات گوشت گوسفند و برنج پاکستانی به ایران تحت نظر یک هیات پزشکی ویژه برای رعایت استانداردهای بهداشتی حمایت کرد.


تفاهم نامه های مشابه در چند ماه گذشته
این نخستین بار نیست که دولت احمدی نژاد در نهایت ضعف و کارآمدی مجبور شده است تن به امضای قراردادهایی بدهد که در آن در ازای نفت، مواد غذایی دریافت می کند.


مرداد ماه همین امسال بود که انتقادات زیادی به یکی از همین تفاهم نامه ها با هند وارد شد. بنا بر آن تفاهم، هند تصمیم گرفت در ازای محموله های نفتی که اخیرا از ایران خریداری شده، به جای پول، بیش از ۱۰ میلیون تن گندم پرداخت کند. اما بحث آلودگی و کیفیت پایین این گندم ها انتقادات بسیاری را به وجود آورد.


هند که پس از تحریم ها یکی از خریداران اصلی نفتی ایران است، ابتدا قصد داشت نفت ایران را با روپیه بخرد و حتی در یک مرحله، پرداخت ۸ میلیارد دلار از پول نفت ایران را تا ماهها به تاخیر انداخت. حالا صحبت از تهاتر نفت با گندم است؛ گندمی که به گفته اصغر شایان، مدیر قرنطینه‌ای سازمان حفظ نباتات کشور، آلوده به عوامل بیماری‌زا است و نباید به کشور وارد شود.


این موضوع را یک هیئت تخصصی که چندی پیش از ایران به هند رفته بود تا گزارشی از سلامت محصول این گندمها تهیه کند، اعلام کرده و بر اساس اعلام این هیئت، علاوه بر محصول گندم کشور پاکستان که به یکسری از عوامل بیماری زا به نام “سیاهک ناقص گندم” (کارنال بانت) و علف هرزی به نام “استریگا” آلوده است؛ گندم هند هم آلوده است.


ماجرای مواد غذایی وارداتی آلوده
با توجه به احتمال آلوده بودن گندم های وارداتی، یکی از نمایندگان مجلس در تذکری خواستار آن شده که پیش از اقدام برای واردات این محصول دولت از مراجع ذی صلاح در مورد آن استعلام کند.


رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس با تاکید بر اینکه ماجرای برنج‌های آلوده نباید دوباره درباره گندم‌های آلوده تکرار شود، خواستار آن شد که مسئولان امر در وزارت صنعت، معدن و تجارت قبل از انجام هرگونه وارداتی از جمله واردات گندم به کشور حتما تائیدیه مراجع ذیصلاح را اخذ و سپس نسبت به واردات آن اقدام کنند.


عباس رجایی در گفتگو با مهر در خصوص واردات برخی محصولات کشاورزی مانند گندم از کشورهای هند و پاکستان، اظهارداشت: یکی از وظایفی که بایستی دستگاه های نظارتی از جمله وزارت جهادکشاورزی در حوزه قرنطینه گیاهی، موسسه استاندارد و وزارت بهداشت و درمان در حوزه سلامت مواد غذایی باید دنبال کنند، انجام آزمایشهای تخصصی بر روی انواع محصولات وارداتی است به طوری‌که اگر این محصولات دارای مشکلات جدی از نظر عوامل بیماری‌زا بودند از ورود آنها به کشور خودداری کنند.


تناقض در آمار واردات
عدم شفافیت در دستگاه اداری و اقتصادی دولت در زمینه واردات و همین تفاهم نامه ها نیز به شدت مشهود است. نگاهی به آمار دستگاه های مسوول در مورد واردات گندم و برنج مصداقی بر این ادعا است.


به عنوان نمونه، پایگاه اقتصاد آنلاین در یادداشتی انتقادی نوشته است: حدود یک ماه پیش وزیر صنعت اعلام کرد از ابتدای سال هیچ برنجی وارد کشور نشده است این در حالی است که گمرک به تازگی اعلام کرد در شش ماهه نخست امسال ۶۲۷ هزارتن برنج به ارزش ۵۹۲ میلیون دلار وارد کشور شده است.


کارشناسان معتقدند طی سالهای گذشته اختلاف دو وزارتخانه در آمارهای تولید و مصرف همواره سیل گسترده واردات به کشور را به صورت بی‌رویه به کشور موجب شده و تولید کنندگان را با مشکل جدی مواجه کرده است.


ضعف روزافزون دستگاه اقتصادی کشور در معاملات خارجی
با نمایان شدن اثرات تحریم های بین المللی و سیاست های غلط و شکست خورده دولت احمدی نژاد در اقتصاد کشور، این روزها شاهد تکرار سناریویی هستیم که در سال هایی نه چندان دور در کشور همسایه؛ عراق پیش از جنگ اتفاق افتاده بود. مسوولان به اجبار تن به قرارداهایی می دهند، که بدون هیچ ملاحظه و منفعتی برای کشور، به پذیرش غذا در برابر نفت تن می دهند.


بر اساس گزارش ها، با وجود همه تحریم ها هنوز به جایی نرسیده که صحبت از برنامه «نفت در برابر غذا» برای کشور شود. اما دولت احمدی نژاد پیشدستی کرده و قبل از اینکه نهادهای بین المللی وارد آن مرحله از تحریم شوند، با دست خود کشور را وارد مرحله جدیدی از تحریم های خودخواسته کرده و سیاست فروش سرمایه های خدادادی در ازای سیر کردن شکم مردم را در پیش گرفته است.


قطعا بحث سلامت یا کیفیت مواد غذایی وارداتی، موضوع اصلی در این حوزه نیست، و آنچه که نمایندگان مجلس باید بیش از پیش نگران آن باشند، عواقب ضعف و ناکارآمدی دولت در صحنه بین الملل است که به روشنی اثرات خود را در زندگی مردم نشان می دهد. بی شک اگر نمایندگان دولت را در مقام سوال در مورد این قراردادها و تفاهمات قرار ندهند، خود باید روزی پاسخگوی این تضعیف ها و ناکارآمدی هایی باشند که هرروز منافع و سرمایه های کشور را به باد می دهد و زندگی مردم را بیش از پیش با فلاکت و فقر مواجه می کند.
 

اتحادیه اروپا تحریم‌های بیشتری علیه ایران اعمال می‌کند

Posted: 12 Oct 2012 09:02 AM PDT

جـــرس: براساس گزارش‌ها از بروکسل، اعضای اتحادیه اروپا برای وضع تحریم‌های جدید علیه ایران به توافق رسیده‌اند.


به گزارش بی بی سی، رسانه‌های بین‌المللی به نقل از منابع دیپلماتیک در بروکسل گزارش داده‌اند که در دور جدید تحریم‌ها علیه ایران، شبکه بانکی و صنایع ایران هدف قرار گرفته‌اند.


یک دیپلمات اتحادیه اروپا گفت که نمایندگان ارشد این اتحادیه امروز (جمعه، ۱۲ اکتبر) موافقت اولیه خود را با اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران اعلام کرده‌اند.


انتظار می‌رود این تحریم‌ها در نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در روز دوشنبه آینده رسما به تصویب برسد.


ممنوعیت واردات گاز طبیعی از ایران و ممنوعیت صادرات فلزات به این کشور از جمله این تحریم‌هاست.


گفته شده است که در چارچوب محدودیت‌های جدید علیه ایران، تمدید تضمین‌های کوتاه مدت تجاری با ایران نیز ممنوع می‌شود.


فعالیت‌های هسته‌ای بحث‌برانگیر ایران، دلیل اصلی اعمال تحریم‌های اقتصادی اتحادیه اروپا علیه آن کشور اعلام شده است.


کشورهای غربی ایران را متهم می‌کنند که در چارچوب فعالیت‌های هسته‌ایش اهدافی نظامی را دنبال می‌کند.


ایران همواره این اتهامات را رد کرده است.


دور پیشین تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران از یازدهم تیرماه امسال اجرا شد.


در چارچوب این تحریم‌ها که فروش نفت خام و درآمدهای نفتی ایران را هدف قرار دادند، کشورهای عضو اتحادیه اروپا از هرگونه خرید و فروش نفت خام و فرآورده‌های نفتی با ایران منع شده‌اند.

 

ترکیه پشیمان شده است

Posted: 12 Oct 2012 08:32 AM PDT

محمدرضا بهرامی
دمشق که دیگر چیزی برای ازدست دادن ندارد از این ظرفیت برخوردار است تا  بحران را به خارج از مرزهای خود بکشاند 


داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در موضعی جدید با یاد کردن از فاروق الشرع معاون رئیس جمهور سوریه بعنوان چهره ای معقول اظهار داشت که وی می تواند رئیس دولت انتقالی و جانشین بشار اسد شده تا بدین وسیله جنگ داخلی در سوریه متوقف گردد . فارغ از زمینه های اجرائی شدن این موضع داود اوغلو ، توجه به دو نکته می تواند تصویر روشن تری برای ارزیابی این پیشنهاد ارائه دهد .

اول اینکه در سوریه درگیری تقریبا همه مناطق مهم کشور را در برگرفته و نظام سوریه با همه توان در حال مقابله با مخالفین مسلح خود است . نظام در سوریه با توجه به اطمینانی که از مهمترین منبع خارجی بقای خود یعنی روسیه دریافت نموده تا کنون نرمش مشخصی که بتواند مبنائی برای حل سیاسی این بحران بر اساس طرحهای مطرح شده قبلی باشد از خود نشان نداده و در واقع بقای خود را به ادامه این مبارزه گره زده است . بحران سوریه در واقع نبرد قدرت برای تعیین ژئوپلتیک آینده منطقه است وهمانگونه که قرار نیست آمریکا پیروز جنگ در افغانستان باشد، درمورد خاورمیانه نیز طرفهای مقابل آمریکا بنا ندارند بسادگی فرصت تنها قدرت برتر و تعیین کننده بودن را دراختیاراین کشور قرار دهند . این نبردی است که دبیر کل سازمان ملل متحد آنرا جنگی نیابتی نامید و البته تنها عناصر میدانی آن را ( باستثنای گروههای افراطی از سایر کشورها که در صفوف معارضه قرار دارند ) سوری ها تشکیل می دهند . گذشت بیش از 18 ماه از آغاز بحران این نکته را مشخص نموده که این نبرد ظاهرا فاقد پیروز نظامی است و عوامل خارجی هم در عمل مانع از بر هم خوردن توازن موجود خواهند شد .


دوم بحران اخیر در مناسبات سوریه و ترکیه می تواند حاوی یک پیام مشخص برای ترکیه که ثقل اصلی حمایت از معارضه بوده و باستثنای جنگ مستقیم ، هر اقدام دیگری برای ایجاد تغییر در سوریه انجام داده است ، باشد . "دمشق که دیگر چیزی برای ازدست دادن ندارد از این ظرفیت برخوردار است تا آرامش حزب عدالت و توسعه را در کاخ شیشه ای که در آن قرار دارد بر هم زده و بحران را به خارج از مرزهای خود بکشاند" . هر چند مجلس ترکیه با صدور مصوبه ای دست دولت را برای عملیات نظامی بازگذاشت و نخست وزیر ترکیه هم در سخنان روز یک شنبه ( با تاکید بر اینکه بدنبال جنگ با سوریه نیست ) گفت که مردم ترکیه باید آماده جنگ با سوریه در صورت نیاز باشند ، اما آنچه در ترکیه مشهود نمی باشد حمایت وسیع و همگانی از سیاستهای حزب عدالت و توسعه در قبال سوریه خصوصا در صورت بروز جنگ خواهد بود . سیاست فعلی حزب عدالت و توسعه در قبال سوریه تنوع نگاه در جامعه چند صدائی و چند قومی ترکیه را برجسته نموده است . ضمن اینکه آمریکا و ناتو هم بویژه با توجه به تحولات هفته های اخیر( علاوه بر موضوع انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ) ، نگران آزاد شدن انرژی متراکم گروههای تندرو اسلامی در صورت مداخله مستقیم نظامی هستند ؛ اتفاقی که می تواند چالشهای جدیدی هم برای آمریکا و هم جریانات میانه روی اسلامی در کشورهائی که تحولات جدید را تجربه می کنند ایجاد نماید (. نبایدفراموش کرد بعد از فروپاشی شوروی سابق افراط گرائی اسلامی و تروریزم همواره خود را در برابر غرب و بویژه آمریکا تعریف کرده است) ،علاوه بر این امریکا و غرب هنوز نتوانسته اند با روسیه و چین به توافقی پیرامون این بحران دست یابند و از طرفی تا کنون تصمیمی هم برای اینکه بخواهند با فرمول یوگسلاوی سابق و بدون توجه به ملاحظات این دو کشور با بحران برخورد مستقیم کنند، اتخاذ نکرده اند . در واقع آمریکا و ناتو نشان داده اند حداقل در شرایط فعلی تمایلی برای ورود مستقیم به این بحران نداشته و ترجیح می دهند کماکان با استفاده از کارت معارضه و همپیمانان منطقه ای خود بازی نمایند 

موضع جدید داود اوغلو که اولین تغییر نسبتا متفاوت در جهت گیریهای ترکیه در قبال سوریه ظرف بیش از یک سال و نیم اخیر است را باید با توجه به دو مولفه فوق مورد ارزیابی قرار داد . این موضع می تواند مفاهیم چندگانه ای را به همراه داشته باشد :
- ترکیه بر خلاف گذشته که به دنبال تغییر ماهوی در نظام سوریه بود پذیرفته که ساختار فعلی نظام در سوریه منهای بشار اسد باقی بماند و حتی یکی از عناصر همین نظام مسئولیت دوره انتقالی قدرت را بر عهده گیرد .
- مفهوم دیگر این موضع می تواند اعتراف آشکار به عدم امکان پیروزی معارضه در سوریه باشد .
- اگر این موضع را نوعی عقب نشینی ازسوی ترکیه در نظر بگیریم می تواند این مفهوم را داشته باشد که ترکیه نگران آسیب پذیریهای بیشتری ازاین بحران می باشد . ترکیه بر خلاف قطر و عربستان که صرفا کمکهای مالی ، تجهیزات و اطلاعاتی در اختیار جریان معارضه قرار می دهند ، بخشی از جغرافیای خود را درگیر این بحران نموده است .
- بحران برای حزب توسعه و عدالت نمی تواند در ظرف زمانی نامحدود خصوصا با توجه به اتفاقات اخیر ادامه داشته باشد.
- ترکیه با فروپاشی نظام در سوریه که ممکن است با تجزیه جغرافیائی همراه باشد به دلایل عدیده موافق نیست .
- و نهایتا پذیرش اینکه معارضه فعلی لزوما بدیل نظام نیست .

هر چند این موضع جدید فی نفسه گامی به جلو تلقی می شود اما در نهاد خود کماکان تغییر در حاکمیتهای ملی را با بهره گیری از فشار بیرونی و تقویت مخالفین داخلی مورد توجه قرار داده و تبیین روندهای دمکراتیک و نقش مردم صرفا در مبارزات معارضه تعریف شده است . تقاضای برکناری بشار حتی اگر در ضعیف ترین موقعیت هم قرار داشته باشد مبتنی بر هیچ فرآیند قانونی نیست و طبیعی خواهد بود که مورد پذیرش وی قرار نگیرد . نمی توان بسادگی دوران پایان پای بندی به تعهدات اخلاقی و احترام به حاکمیتهای ملی را در نظام بین الملل پذیرفت . صحبت از بحران مشروعیت هم در جامعه ای که شرایط فعلی ناگزیرش کرده ملاک همگرائی بعضا گرایشهای حزبی و طائفه ای باشد نمی تواند عاملی تعیین کننده محسوب شود . نباید فراموش کرد مبارزه مجموعه عوامل موجود در نظام فعلی سوریه برای بقا است .

شاید و تنها شاید بتوان بشار اسد را قانع کرد در چارچوب توافقی همه جانبه و به جهت مصالح مردم از مشارکت در انتخابات آتی خودداری نماید اما اینکه دوره انتقالی تعریف و مسئولیت آنرا نیز در اختیار عناصر دیگری قرار داد و از بشار اسد بعد از گذشت بیش از 18 ماه مبارزه خواست تا صحنه را ترک نماید ، لزوما نمی تواند موضعی سازنده محسوب و توقع پذیرش آنرا از سوی بشار داشت .

در مجموع چنانچه قرار باشد رویکرد اخیر ترکیه ( بدون توجه به جزئیات پیشنهاد ) بعنوان پایه ای برای ادامه مذاکره در نظر گرفته شود به نظر می رسد گروه چهارجانبه مناسب ترین جایگاه به منظور دستیابی به تعریفی مشترک در مورد این ایده می تواند باشد .

هر چند گفته می شود عربستان اخیر عدم تمایل خود را به ادامه همکاری با این گروه بیان داشته ، اما استمرار حضور سایر اعضا و تعهد به توافقات می تواند در بازگشت سعودی به این فرمول موثر واقع گردد . ضمن اینکه این گروه قابلیت افزایش اعضا را نیز می تواند داشته باشد . علاوه بر این جای اخضر ابراهیمی نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل و اتحادیه عرب نیز در این فرمول خالی بوده و مناسب است تا زمان افزایش احتمالی اعضا ، این گروه به 1+4 تغیر یابد . حضور ابراهیمی در تقویت مواضع و تصمیمات این گروه می تواند موثر واقع گردد . 


منبع: دیپلماسی ایرانی 
 

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 


نکاتی درمورد تعاملات مسالمت امیز

Posted: 12 Oct 2012 07:47 AM PDT

حمید سعادت
 درقرن حاضر، حقانیت وهویت یک حاکمیت را با میزان مسئولیت پذیری ودمکراتیک بودن انان می سنجند.


درکنشگریهای مسالمت امیز چه در مبارزات حقوق مدنی وچه در اختلافات وتضادهای بین المللی ، میتوان ازاصولی درتاریخ بشری که توسط مصلحان اجتماعی تئوریزه گردیده بهره برد. ایده لوترکینگ که معتقد بود درمبارزات مدنی باید با تنش های خلاق شرایط بحرانی گردد تا حاکمان را به گفتگو ومذاکره سوق دهد، درصورتی که ماهیت صلح امیز وغیرخشونت امیز ان حفظ گردد شیوه ای راهگشا درتعاملات ملی و حتی بین المللی خواهدبود.برای رعایت مسالمت جویی در این مواجهات باید از جنگ ودرگیری نظامی پرهیز کرد.زیرا جنگ های بین المللی دروادی عمل ، طرفین را به سوی خشونت کور کشانده واهداف مسالمت امیز وصلح طلبانه را به انحراف میکشاند.

 

باید توجه داشت که دربه کارگیری روش مورد اشاره لوترکینگ یعنی "تنش خلاق " برای حل معضلات ، رعایت نکاتی ضروری است.یکی اینکه عاملین این شیوه دروهله اول خودرا درمعرض اسیب وزیان قرارداده واز هزینه های اقدامات خلاق مسالمت امیز شانه خالی نمیکنند.
 

 

دیگر اینکه با به کارگیری شیوه "کشمکش خلاق" که به تعبیر لوترکینگ عمل مستقیم نام میگیرد ، تنها کسانی که به وظایف ومسئولیت های خویش نسبت به دیگران بی توجه بوده وبه تضییع حقوق انان میپردازند ،مستقیما با تنش وبحران مواجه شده تا با اثارونتایج رفتار غیر مسئولانه خویش روبروگردند.


ودراین شیوه مبارزه ، حقوق ومنافع سایر افراد وبیگناهان نباید مورد خدشه وصدمه واقع گردد.خدشه واسیب به حقوق ذاتی وازادیهای دیگران ،موجب میگردد یک مواجهه بدون خشونت وصلح طلبانه ،شکلی خشونت امیز به خودگرفته واز اهداف اولیه دورشود.


گاندی معتقد بود هیچ کس نمی تواند تمامی حقایق را بشناسد، و باید این امکان را مد نظر داشته باشیم که بعدا متوجه شویم اشتباه کرده ایم. به همین خاطر هرگز نباید سعی کنیم نقطه دیدگاه خود را به دیگران تحمیل نماییم. اما باید در راه خود راسخ باشیم- حتی تا سرحد مرگ- در راه رسیدن به حقیقت، همان طور که حالا آن را می بینیم. و تنها در این صورت است که می توانیم حقیقت را در هر موقعیتی تشخیص بدهیم.(1)

 


تحمیل عقاید و شیوه های خود به دیگران به گونه ای که ازادی وحقوق ذاتی انان را محدودکرده ویا از انان بستاند ،جنبه خشونت امیز به اعمال ما خواهددادونمیتوان انرا مسالمت امیز دانست.بنابراین تحریم های اقتصادی که با هدف تحت فشارقراردادن افراد وحاکمان غیر مسئول اعمال میگردد درصورتیکه به گونه ای ناخواسته موجب اسیب به اقشار وشهروندان عادی وبیماران وکودکان گردد ، از شکل مسالمت امیز اولیه خود خارج میگردد وسویه خشونت امیز به خود میگیرد.


به منظور جلوگیری از روند خشونت امیز شدن تحریمها ،میتوان از تجربیات گذشته به ویژه درعراق اموخت ونواقص ومعایب چنین تحریمها یی برای شهروندان بیگناه را از میان برد.

 


بنابراین اگر تحریم های بین المللی علیه حکومتی برای مقید ترکردن رفتارحاکمان ان را درقالب مواجهه مسالمت امیز بررسی نماییم،انجا که کشورهای تحریم کننده از منافع اقتصادی خویش برای دستیابی به صلح وثبات میگذرند،سویه ای مسالمت امیز دارد .در این حالت ، اجماعی که میان کشورها برای مقیدتر کردن حکومتی اتفاق می افتد، را میتوان به عنوان عمل مستقیم درنظر اورد.ونفس شکل گیری این اجماع قدرتی به کشورهای تحریم کننده خواهد بخشید که کشورهدف تحریم را مجاب به پذیرش مذاکرات درمورد معضل مورد اختلاف نماید.

 


از سویی هدف اصلی تحریمها ، سوق دادن کشور تحریم شده به سوی عقلانیت ومسئولیت پذیری بیشتراست. درعین حال بایدتوجه داشت که بهترین شکل عقلانیت در رهبران سیاسی کشورها ،عقلانیت نهادینه شده است که با دمکراسی ایجاد میگردد.بنابراین هرراهکاری که درجهت عقلانی ومنطقی ترکردن رفتار حاکمان غیر مسئول کشورها به کارمیرودنباید به زیرساختها وجهت گیریهای دمکراتیک جامعه اسیب برساند.


وبدین منظور منطقی نیست برای حل وفصل معضل اتمی ایران زمانبندی خاص وخط قرمزی چندماهه درنظر گرفت.زیرا با اتمام این زمانبندی ،کشورهای تحریم کننده به ناچاربه سوی تصمیمات تند وتهاجمی کشیده شده وهزینه ها واسیب های فراوانی به روند دمکراسی ایران و نیز به منطقه وصلح بین المللی وارد میگردد.


نظر دولت فعلی امریکا مبنی براین که خط قرمز آنها ساختن بمب اتم است ، منطقی تراست .و میتواندمبنای مناسبی برای راهبرد ممانعت از نظامی شدن برنامه اتمی ایران باشد.با تداوم این روش میتوان ضمن کنترل برنامه اتمی ایران ،ازخدشه به زیرساخت های دمکراتیک جامعه ایران ونیز خطر نزاع ودرگیری جلوگیری گردد.از انجاییکه طبقه متوسط درهرجامعه ای حاملان ارزشهای دمکراتیک هستند نباید تحریمها به گونه ای تنظیم شود که طبقه متوسط را تضعیف یا مضمحل نماید.


انچه اهمیت اساسی دارد گذارحکومت به سوی دمکراسی است که معضلاتی همچون برنامه اتمی ایران را به شکل ریشه ای واساسی حل وفصل خواهدکرد.

 


باید توجه داشت برای اثبات مسالمت امیز بودن اقدامات مان ضروری است به مخالفین خود اطمینان دهیم که درپی حذف انان نیستیم.


یا به تعبیر گاندی ، درروش صلح آمیز ممکن است اقدام هایی قهرآمیز به نظر برسند، اما اگر با روحیه ای صلح آمیز دنبال شوند، صرفا راه هایی اخلاقی هستندبرای پاسخگو کردن دیگران.مقصود گاندی از روحیه صلح امیز دراینجا محبت، عشق به هم نوع و برتری دادن به فضیلت اخلاقی وملایمت و عدم خشونت با دشمن است چراکه او به این ایمان رسیده بودکه عدم خشونت در برابر بدی ها، راه کارآمدتری نسبت به انتقام و کینه ورزی است. این راهی است که دشمن متجاوز را به خطاهای خود آگاه و معترف می سازد.


"پرهیز از تحقیر مخالفان وپرهیز از تحریک حریف به استفاده از خشونت، اعتمادسازی، مصالحه، خلوص نیت و صداقت در عمل ، اصولی است که گاندی توسل به آنها را شرط موفقیت کنشگری بی خشونت می داند.

 


لوترکینگ برای اقدامات مسالمت امیز اصولی برمیشمارد که از مهمترین ان پالایش روحی است که افراد را از وسوسه انتقام جویی واقدام به خشونت بازمیدارد.لوترکینگ پالایش روحی را چنین توضیح میدهد:" می‌دانستيم که در اين راه با مشکلات بسيار مواجه خواهيم شد. بنابراين، پيش‌تر به پالايش روان خود پرداختيم. کارگاه‌هايی برای آموزش مبارزه‌ی غيرخشونت‌آميز برپا کرديم و به طور مداوم خود را در برابر اين پرسش قرار داديم که آيا می‌توانی در برابر ضربه‌ی چماق بايستی بدون آن‌که واکنش نشان دهي؟ آيا تحمل به زندان افتادن و سختی‌های آن‌را خواهی داشت؟.

 


به نظر میرسد برای نتیجه بخش بودن کوششهایمان دربرقراری صلح وثبات منطقه ای وجهانی،ضروری است از کنش هایی که به مسالمت امیزبودن اقدامات ما لطمه وارد کند دوری کنیم.ودرصورتی که میان اقدامات ما واموزه های صلح امیز مصلحان بشری فاصله ای ایجادشود دررفع وتصحیح ان بکوشیم.

 


درمواجهه گروههاومبارزین ضد استبدادی ، نیزمواردی مشاهده میگردد که با اهداف دمکراتیک مبارزین تضاددارد.مثلا قتل سرهنگ قذافی پس ازدستگیری ، اقدامی غیرقابل دفاع بوده ومطابق ماده 6 اساسنامه نورنبرگ ، اعدام اسیران جنگی در شمول جنایات جنگی قرارمیگیرد.همچنین تهدید به قتل ایرانیان اسیرشده درسوریه از سوی گروهی از ارتشیان ازادیخواه،عملی غیرقانونی ومذموم است. ایرانیان مذکورحتی درصورتی که اسیر جنگی محسوب میشدند ،بدرفتاری ویا قتل انان درزمره جنایات جنگی قرارمیگیرد.

 

 


برای جلوگیری از ایجاد بن بست درمقوله اتمی ایران منطقی وعقلانی است که به رهبران ایران پیشنهادات وراهکارهایی توصیه گرددوانان را درگذر ازبحران ها یاری کرد. منطقی است رهبران ایران بپذیرند منتقدان ومعترضان وضع کنونی ، دشمنی ذاتی ویا شخصی با انان نداشته وعمیقا مایلند رهبران کشور از ورطه معضلات وبحرانهای ایجادشده خلاصی یابند تا با اتخاذ روشها وراهکارهای موثرومنطقی کشور را به سوی رشد وتعالی سوق دهیم.


رهبران کشور باید توجه نمایند که عدم اعتراض ویا سکوت مصلحتی معترضین به وضع موجود به مفهوم رضایت ویا تفاهم انان با حاکمان نمیباشد.ونباید دچار این برداشت غلط شد که جامعه درارامش وثبات به سرمیبرد.لوترکینگ میگوید:


"صلح تنهاغیاب تنش نیست،حضورعدالت است." بنابراین خواباندن خشونت امیز اعتراضات صدهها هزارنفری دریک جامعه ، صلح وارامش به دنبال نخواهدداشت. رهبری سیاسی کشور باید دقت نماید که دردنیای کنونی میتوان با داغ ودرفش وابزارسرکوب تامدتی شهروندان منتقد ویا مخالف را به تمکین واداشت.واین امری شدنی است.لااقل تامدتی.

اما باید توجه داشت که ابزارسرکوب قادربه تحصیل حقانیت یک حکومت نخواهدبود.وبه نظر من معضل اساسی رهبران ایران درپیشبرد اقدامات بین المللی شان کمبود حقانیت ومشروعیت انان نزد جامعه جهانی است.

 


این یک واقعیت است که درجهان قرن 21 حقانیت وهویت یک حاکمیت را با میزان مسئولیت پذیری ودمکراتیک بودن انان می سنجند.دردنیای کنونی اگر گروه حاکم درکشوری، با انواع شیوه های سخت ونرم به حذف رقبا ومخالفان سیاسی خودپرداخته وبا تشکیل نیروی نظامی وامنیتی عظیم وگسترده اجازه اعتراض ومخالفت را به شهروندان ندهند ،باز برای حضوردرکنشگریهای بین المللی محتاج حقانیت ومشروعیت داخلی هستند.


به عنوان نمونه برزیل وکره جنوبی وهند درپیشبرد برنامه های اتمی خود حتی انجا که به برخی مقررات بین المللی کم توجهی کردند ،با تقابل جدی جامعه جهانی روبرونشدند.به این دلیل که ازپشتوانه نهادهای دمکراتیک داخلی برای احراز حقانیت بین المللی بهره مندبودند .دردنیای کنونی اگر حکومتی قصد کند بدون توجه به مشروعیت ناشی از دمکراسی ، به تنش وتقابل با جامعه جهانی بپردازد به کاری بس پرهزینه اقدام نموده است.


بنابراین اولین پیشنهاد به رهبری سیاسی کشور میتواند تسریع روند اصلاحات سیاسی ودمکراتیزه کردن ساختارحقیقی سیاست کشورباشد.درشرایط فعلی میتوان با استناد به ساختارهای حقوقی موجود به این امر اقدام نمود.دراین مسیر، انتخابات ریاست جمهوری اینده مجال مناسبی برای ارتقاءحقانیت بین المللی رهبران سیاسی کشور است.به ویژه که ریاست جمهور درسمت رییس شورای امنیت ملی قانونا برمذاکرات اتمی کشور تاثیرگزاراست.واین امر میتواند به جهان چنین پیامی ارسال کند که مواضع اتمی کشور درمجاری دمکراتیک طراحی واجرا میگردد.


به نظر میرسد دریک انتخابات ازاد ومنصفانه نیز برخی افراد مورد اعتماد حاکمیت ،ظرفیت وتوان پیروزی بر رقبا راداشته باشند.

 


همچنین از مهمترین مولفه های احرازحقانیت سیاسی یک حاکمیت میزان نقدپذیری وتساهل انان با مخالفین ومنتقدین است.درصورت گشودن فضای سیاسی وازادنمودن زندانیان سیاسی وعقیدتی ،حاکمیت پیام مهمی به جهان میدهد مبنی بر اینکه تصمیمهای حکومتی ازجمله مقوله اتمی دریک فضای دمکراتیک اتخاذ میگردد.

 


ازادی زندانیان سیاسی وعقیدتی ومنتقدین ومطبوعات همچنین میتواند به عنوان برگ برنده حکومت درادامه مذاکرات اتمی عمل نماید.یکی ازدغدغه های مهم رهبران سیاسی کشور درطول مذاکرات اتمی ،که موجب شده از کوتاه امدن گریزان شوند تصورجلو امدن وپیشروی طرف مقابل پس از همکاری اتمی ایران درمقولاتی دیگرچون حقوق بشر وسیاست های منطقه ای تهران است. به نظر میرسد به همین دلیل اقای خامنه ای اخیرا گفته است مشکل اتمی ایران اینگونه نیست که با یک تصمیم خاص حل وفصل گردد.ومقصودایشان این است که جامعه جهانی درپی عقب راندن ایران درحوزه های مختلف بوده وایران ناچاربه تغییر سیاست های بین المللی اش خواهدبود.


نکته مهم اینجاست که با ایجاد فضای بازسیاسی وازادکردن منتقدین ومخالفین سیاسی وعقیدتی عملا امکان پیشروی جامعه جهانی درمواجهه با ایران ازمیان میرود. زیرا با اصلاحات سیاسی فوق که درشکل اقداماتی پیشگیرانه عمل خواهد کرد ، ایران نقاط ضعف خود را درحوزه های اصلی تقابل با جامعه جهانی ترمیم کرده است.ودراین شرایط با ایجاد حقانیت ومشروعیت بین المللی لازم،اقدامات بین المللی مشروع رهبران ایران مورد پذیرش اغلب کشورهای موثر دنیا واقع خواهدگشت.مضافا اینکه رهبران ایران با ایجاد فضای بازسیاسی ،وبه رسمیت شناختن حقوق شهروندان منتقد ،میتوانند دراینده به هنگام اختلاف با سایر کشورها برروی حمایت دمکراسی خواهان ایران که در حفظ منافع ملی با رهبران کشورهمصدا هستند حساب کنند.

 


رهبران کشور باید توجه نمایند برای رفع اتهام نقض حقوق بشر نیازی به اقدامات خارق العاده نیست.همین تغییراتی که درقانون مجازات اسلامی مبنی بر نفی حکم سنگسار و قصاص زیر18 سال صورت پذیرفت ،نمونه هایی قابل ذکر والبته تحسین برانگیز ازتغییرات مثبت درجهت رعایت حقوق بشر است.توجه به حقوق مخالفین سیاسی وعقیدتی وازادی زندانیان انان نیز عملی دورازدسترس نیست،به ویزه که میتواند واجد ثمرات فراوان هم برای جامعه وهم رهبران باشد.

 

 


به نظرم ماباید اینده گراباشیم،ورسیدن به افق های ازادی وپیشرفت را به ماندن در نزاع های پیشین ترجیح دهیم.اگر امروز رهبری کشور تصمیم بگیرد که به اصلاحات وتغییراتی مناسب درجهت خواست وحقوق جامعه اقدام نماید به نظرم باید فارغ ازاختلافات شدید گذشته به حمایت وتایید ایشان بپردازیم.ما نه تنها به تخفیف وتحقیر رهبری کشوردرنزد جهانیان راضی نیستیم که کوچک شمردن رهبران کشور را اهانتی به هوویت خویش میدانیم.برای تغییر مناسبات پیشین نیاز است تا رهبری تغییراتی را اغاز نمایند تا از پشتیبانی وحمایت اقشارمختلف وشهروندان برخوردارگردند.

 


همچنین پیشنهاد میگردد به دلیل شکل گیری فضای عدم اعتماد میان رهبران سیاسی کشوروبرخی کشورهای قدرتمند جامعه جهانی،ازمیان شخصیتهای معتبر داخل کشور که مورد اعتماد دمکراسی خواهان نیز میباشد ، شخصیتی، مسئولیتها ووظایف جدی تری درزمینه بیان دغدغه های دمکراسی خواهان به جامعه جهانی را برعهده بگیرد،که مانند خانم سوچی ویا ماندلا بتواند با تعامل مناسب با جامعه جهانی ونیز توجه به خواسته ها ونظرات رهبران سیاسی کشور،علاوه برشکل دهی یک فضای همگرایی بیشتر میان حاکمان ایران وجامعه جهانی ، نظرات ودغدغه های اقشاردمکراسی خواه ایران را به جهانیان گوشزدکند.


مثلا ازمواردی که به نظر منمنطقی است به جامعه جهانی گوشزد شود این است که تحریمهای نفتی وعدم امکان مبادلات بانکی تاحدزیادی ایران را درمعرض فشار قرارداده واگر مقصود وادارکردن رهبران ایران به انجام مذاکره بوده ،این مقصودحاصل گشته است.ودرشرایط فعلی، تعیین محتوای مذاکرات است که قادرخواهدبود توافق درمذاکرات راتسریع نماید.بنابراین بهتر است ازسوی دمکراسی خواهان ایران پیشنهادگردد که تا جلسات بعدی مذاکرات که احتمالا پس از انتخابات امریکا خواهدبود،هیچ گونه تحریم جدیدی ازسوی اروپا وامریکا اعمال نگردد تا علاوه براینکه جامعه ایران بی دلیل گرفتار تبعات ونتایج منفی این تحریمها نگردد، امکان تفاهم وتوافق طرفین درمذاکرات اتی بیشترگردد.یا لااقل تحریمهای جدید برای مدت چندماه تعلیق گردد تا جلسات بعدی مذاکرات تشکیل گردد.

 


همچنین ضروری است به کشورهای تحریم کننده یاداورشوند همانگونه که دراقدامی قابل تحسین ، برای کمک به اسیب دیدگان زلزله تبریز بخشی ازتحریمها تعلیق گردید،منطقی است تحریم تبادلات بانکی برای کلیه شرکتهای دارویی و صادرکنندگان نیازهای اساسی به ایران برچیده شود تا تحریم ها به عنوان کنشی مسالمت امیز چهره خشونت امیز به خودنگیرد.بدین منظورهمچنین باید توجه شود که تحریمهایی که موجب محدودکردن نیازهای غذایی ومعیشتی ونیز اسیب ولطمه به کودکان واقشار ناتوان گردد مورد پذیرش دمکراسی خواهان نبوده ونیاز به تصحیح دارد.

 


پی نوشت:

 


(1) تفکرغیرخشونت امیز درتاریخ امریکا- ایراچرنوس



 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 


خیلی چیزها بود و هست که می شد بابت آن ها پوزش خواست

Posted: 12 Oct 2012 06:37 AM PDT

واکنش محمد نوریزاد به "عذرخواهی" رهبری:
جـــرس: محمد نوریزاد در مطلبی با اشاره به عذرخواهی رهبر جهوری اسلامی بابت آنچه "همراهی با روند کنترل جمعیت" خوانده بود، خاطرنشان کرد: خیلی چیزها بود و خیلی چیزها هست که می شد بابت آن ها پوزش خواست... مثلا خون جوانانی را که جناب طائب و جناب مصلحی با مساعدت چماقداران و عمله های اطلاعاتی شان بر آسفالت خیابان ها ریختند، ارزش یک پوزشخواهی مختصر نداشت؟ یا همین نکبتی که ایشان با حمایت از مالیخولیایی به اسم احمدی نژاد بر سر مردم ایران آوار کرده اند؟ یا فضای امنیتی ای که ایجاد کرده اند؟ یا حقارتی که برای ایران و ایرانی فراهم آورده اند؟

 

گفتنی است، آقای خامنه ای طی سخنانی در استان خراسان شمالی با اشاره به سیاست کنترل جمعیت گفته بود:"من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکی از خطاهایی که خود ما کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهمیمم – این مسئله ی تحدید نسل از اواسل ده ی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد… این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهمیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشند…"


متن کامل مطلب نوری زاد که در سایت وی آمده به شرح زیر است:


آن روزها که من نامه پشت نامه می نوشتم و ازحضرت آقا خواهش می کردم بخاطر جفاهای رخ داده بیایند و از مردم پوزش بخواهند، عده ای از دوستان تلاش مرا بیهوده می دانستند. خودم با دوگوش خودم شنیدم که یکی به دیگری می گفت: فلانی (یعنی نوری زاد) اگر پشت گوشش را دید پوزشخواهی رهبر را هم خواهد دید! جماعتی نیز مسخره ام می کردند که رهبر کجا و پوزش کجا؟ حتی یکی آمد در خانه و زنگی زد و این را گفت و رفت: آب در هاون مکوب!
اما اکنون این منم که سربلند از این انتظار فرساینده سربرآورده ام. اکنون این منم که می توانم فریاد بزنم: آهای ای همه ی شمایانی که پوزشخواهی رهبر را ناممکن می دانستید، بچشم خود آیا ندیدید و با دو گوش خود نشنیدید که رهبر در همین سفر به خراسان شمالی با صدای بلند هم از خدا پوزش خواست هم از تاریخ؟ به این جملات سوزناک و دردمندانه ی ایشان دقت کنید:


"من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکی از خطاهایی که خود ما کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهمیمم – این مسئله ی تحدید نسل از اواسل ده ی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد… این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهمیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشند…"
“تحدید نسل” یعنی همان تنظیم امور خانواده ی خودمان. که قبلا می گفتند دوتا بچه کافیه، حالا رهبر می فرمایند: ما اشتباه کردیم که گفتیم دو تا بچه کافیه. این حرف، اولش اگر خوب بوده حالا دیگر نیست. پس چند تا؟ هرچه بیشتر بهتر! من می گویم: ببینید دوستان، بیایید و قدرشناس باشیم. شاکر باشیم. بخداوندی خدا این طلب بخشایش مقام معظم رهبری کم چیزی نیست. اگر قدرش را ندانیم همین هم از کف مان بیرون می رود. از قدیم گفته اند: شکر نعمت نعمتت افزون کند / کفر، نعمت از کفت بیرون کند. یک بار دیگر به محتوای سخن ایشان دقت کنید.

مهم نیست که اصل سخن را به داخل پرانتز برده اند. مهم همان طلب بخشایش از خدا و تاریخ است. شاید بپرسید: پس سهم مردم در این میان چه می شود؟ یعنی چرا ایشان از مردم پوزش نخواسته اند؟ جوابش را می دهم: حتما لابد وقتش نرسیده. وقتش که برسد، یک وقت دیدید علاوه بر خدا و تاریخ، از مردم هم طلب بخشایش کردند. فعلا وقتش فرانرسیده. یا شاید هم مردم آنقدر متمول و صاحب جاه و جلال نیستند که بشود ازشان طلب بخشایش کرد. یعنی این مردم چیزی توی دستشان نیست که بتوانند ببخشند. فعلا خدا و تاریخ را در دستور کار قرار داده اند و بعدا سر فرصت نوبت به مردم هم می رسد.


هوشیار باشیم دوستان، ایشان در این سخن، یک عذرخواهی از خدا کرده اند و یک عذرخواهی از تاریخ. این شد دوتا عذرخواهی. بابت چی؟ بابت همان بی توجهی به تولید بچه. حالا چرا این عذرخواهی از خدا و تاریخ این همه سال به تعویق افتاده و امسال بر زبان ایشان جاری می شود؟ شاید به این دلیل که سال سال تولید و حمایت از تولید داخلی است. و چه تولیدی مناسب تر از تولید بچه! یعنی وقتی کارخانه ها و مراکز تولیدی کشور تعطیل اند و غبار فلاکت به رویشان نشسته حداقل تولید بچه که می تواند آمار تولیدات ما را رونق بخشد.


من به همه ی شما اطمینان می دهم که ایشان از میان این همه سوژه برای عذرخواهی تنها به همان یک دلیل انگشت بر بچه ی فراوان نهاده اند، وگرنه مگر سوژه های عذرخواهی کم بوده دم دست ایشان؟ مثلا همانجا میان مردم بجنورد نمی توانستند به سمت مشهد مقدس اشاره کنند و بفرمایند: ای مردم، من بخاطر برساختن لاشخورخانه ای به اسم تولیت آستان قدس رضوی نه از خدا، و نه از تاریخ، که مستقیما از خود شما پوزش می طلبم. تولیتی که برای هیچ دستگاه قانون و نظارتی و حسابرسی تره خورد نمی کند. و آقازاده ی جناب تولیت، به برکت پول مفتی که پدر در کیسه ی او می ریزد، برای خود دم و دستگاه تریلیاردی برآورده.


یا همانجا در میان مردم بجنورد، نمی توانستند بخاطر پول های فراوان و بی حسابی که خود ایشان بدون رضایت مردم از اموال مردم برداشته اند و به افغانستان و سوریه و لبنان و حزب الله بذل و بخشش کرده اند پوزش بخواهند؟ یا بخاطر سال ها بی قانونی و مصادره و اعدام های بی دلیل و بدون محاکمه؟


یا مثلا خون جوانانی را که جناب طائب و جناب مصلحی با مساعدت چماقداران و عمله های اطلاعاتی شان بر آسفالت خیابان ها ریختند، ارزش یک پوزشخواهی مختصر نداشت؟ یا همین نکبتی که ایشان با حمایت از مالیخولیایی به اسم احمدی نژاد بر سر مردم ایران آوار کرده اند؟ یا فضای امنیتی ای که ایجاد کرده اند؟ یا حقارتی که برای ایران و ایرانی فراهم آورده اند؟


اصلا همه ی اینها به کنار، ایشان نمی توانستند بخاطر از ریخت انداختن سیستم قضایی و قانونگذاری از مردم پوزش بخواهند؟ مثلا بفرمایند: ای مردم، مرا ببخشید اگر در برابر دستگاه قضایی سینه سپر کردم و اجازه ندادم دزد تابلوداری مثل محمدرضا رحیمی به چارمیخ کشیده شود؟


خلاصه خیلی چیزها بود و خیلی چیزها هست که می شد بابت آن ها پوزش خواست. منتها همچنان که گفتم: نه از خدا و تاریخ، بل مستقیما از مردم. وقتی ما به مردم بدهکاریم، به میان کشاندن پای خدا و تاریخ دیگر چه ترفندی است؟ اما خدا بدهد برکت. همین که ایشان طلسم پوزش نخواستن را شکستند، خودش یک جور پیروزی است. پیروزی برای مردمی که هنوز مجبورند برای دلخوشی ایشان شعار بدهند: انرژی هسته ای حق مسلم ماست. مردم فلک زده ای که هیچ مسئولی از دیگر حقوق مسلم شان نمی پرسد.
محمد نوری زاد – بست و یکم مهرماه سال نود و یک
 

مجلس در تدارک سوال ، رهبری نگران آبروریزی

Posted: 12 Oct 2012 04:24 AM PDT

فرشید آل داوود
 جرس: نارضایتی از رفتار و عملکرد احمدی نژاد به حدی اوج گرفته که مجلسی ها قصدارند یک بار دیگر طرح سوال از رئیس دولت را مطرح کنند. در این میان برخی زمزمه ها نیز از احتمال طرح موضوع عدم کفایت رئیس جمهور حکایت دارد . با این حال شواهد حاکی است راه یافتگان پارلمان عزم چندان جدی برای پیگیری مطالباتشان ندارند و احتمال دارد همه چیز در نیمه راه یا دقیقه 90 به خیر و خوشی تمام می شود.

 

مجلس نهم جمهوری اسلامی در حیات 7 ماهه خود با ناکامی های عمده ای در قبال دولت روبرو بوده است.
شکست در عزل سعید مرتضوی رییس سازمان تامین اجتماعی از طریق استیضاح وزیر کار یا ناکامی در به انجام رساندن استیضاح "محمد عباسی" وزیر ورزش کارنامه ای ناموفق را در بدو راه برای مجلس نهمی ها رقم زده است.
موسی قربانی نماینده پیشین مجلس در باره ناکامی در استیضاح وزیر ورزش گذشته گفت: "خسارت آنچه اتفاق افتاد روشن است و نیاز به توضیح ندارد و هر چه موضوع بازتر شود آبرو ریزی آن بیشتر خواهد شد به گونهای که رسانه ها طنز گونه با آن برخورد کردند و معلوم نیست چه اتفاقی در عرض یک هفته افتاد که اولویت استیضاح جای خودش را به مسائل دیگر داد.

طرح سوال به سبک جدید
اکنون برای بار دوم طرح سوال از رئیس دولت مطرح شده است. طراحان سوال از رئیسجمهور، این طرح را که حاوی یک سوال در مورد نوسانات بازار ارز است با 102 امضا تقدیم هیات رئیسه کردند، این در حالی است که طرح مذکور با 73 امضا نیز رسمیت می یافت اما با این وجود طرح سوال از رئیس جمهور عصر چهارشنبه به محمد رضا باهنر نائب رئیس مجلس تقدیم شد.
دومین سوال از رئیس دولت روال طولانی و پیچیده ای دارد و قرار نیست احمدی نژاد خیلی سریع برای پاسخگویی به صحن علنی احضار شود.
بر اساس آیین نامه داخلی مجلس، روال به این شکل است که هیات رئیسه باید این سوال را به کمیسیون مربوطه ارائه دهد تا ظرف یک هفته رئیسجمهور یا معاونین وی برای پاسخگویی در کمیسیون حاضر شوند.
از آنجا که کمیسیون اقتصادی، (با توجه به مرتبط بودن سوال با موضوع ارز ) کمیسیون مربوطه در مورد این سوال است، باید منتظر جلسات هفته پیش روی این کمیسیون بود.
کمیسیون مذکور پس از یک هفته نظرش را درباره این سوال اعلام کرده و سوال کنندگان نیز باید بگویند که از پاسخهای ارائه شده قانع شدهاند یا نه. چنانچه 73 نفر از نمایندگان سوال کننده از پاسخها قانع نشده باشند، رئیسجمهور باید ظرف یک ماه پس از آن، در جلسه علنی مجلس حضور یافته و پاسخگوی نمایندگان باشد.
البته در این مدت نمایندگان نمیتوانند دیگر در امضاهایشان تغییری ایجاد کرده و آن را کم یا زیاد کنند.
از آنجا که آییننامه داخلی مجلس در مجلس هشتم اصلاح شد، فرصت صحبت کردن نمایندگان از یک ربع به نیم ساعت در جلسه طرح سوال افزایش یافته و نمایندهها می توانند بعد از سخنان رئیس جمهور هم صحبت کنند. در پایان هم نسبت به قانع کننده بودن پاسخهای رئیسجمهور رای گیری میشود که چنانچه مجلس قانع نشود، سوال به قوه قضاییه ارجاع میشود.


تجربه ناخوشایند سوال اول
نخستین جلسه سوال از رئیس جمهور در مجلس هشتم با شوخی و تفریح احمدی نژاد همراه شد. وی در صحن علنی خطاب به نمایندگان در جلسه طرح سوال گفته بود بیائیم کمی با هم شوخی کنیم !
وی همچنین در آن جلسه در پاسخ به سوالی در باره 11 روز خانه نشینی گفته بود اکثر مردم به من می گویند کمی استراحت کن و به خودت برس !
وی در طرح سوال نخست که اسفند ماه گذشته انجام شد یاد آور شد :" شب عید است اصلا بیائید صفا کنیم و با هم شاد باشیم ."
پس از این طرح سوال، چند تن از نمایندگان مجلس هشتم تازه متوجه شدند که طرح سوالی که قانون در نظر گرفته از کوچکترین ضمانت اجرایی برخوردار نیست و به همین لحاظ دست به تغییر آئین نامه ای طرح سوال زدند که گرچه روندی پیچیده دارد اما گویا در صورت قانع نشدن نمایندگان موضوع به قوه قضائیه ارجاع می شود.

از سوال تا طرح عدم کفایت
محمد دامادی عضو کمیسیون عمران مجلس با بیان اینکه فشاری از سوی دولت برای پس گرفتن سوال از رئیس جمهور مطرح نیست، گفت: تا کنون نماینده‌ای امضای خود را در خصوص سوال از رئیس جمهور پس نگرفته است.
موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد و از طراحان سوال دوم از رئیس جمهور پا را کمی فراتر نهاده و گفته است که اگر احمدی نژاد به سوالات بد جواب بدهد ممکن است طرح عدم کفایت او مطرح شود.
وی با بیان اینکه این بار طرح سوال از رئیس جمهور با دفعه قبل فرق می کند، تصریح کرد:" بار قبل که آقای رئیس جمهور به مجلس آمد ما به ایشان احترام گذاشتیم، ولی این سری مثل قبل صحبت نمی کنیم. این بار بدون رودربایستی صحبت می کنیم تا ایشان دیگر جرات نکند با آن ادبیات صحبت کند. وقتی رئیس جمهور حرمت خود و نظام و نماینده ها را نگه نمی دارد، باید به زبان خودش با او صحبت کرد."
ظاهرا صحبت طراحان این است که احمدی نژاد همه چیز را گردن تحریم ها انداخته و دشمن را خوشحال کرده است. ثروتی در این باره گفته : " در فراکسیون اصولگرایان اعتراض ها به سخنان آقای احمدی نژاد در کنفرانس خبری زیاد بود و نمایندگان از فرافکنی ایشان در جریان کنفرانس خبری ناراحت بودند. ما این همه تاکید داریم که تحریم ها در اقتصاد کشور اثر بالایی ندارد، بعد ایشان صحبت می کند و همه گناه ها را گردن تحریم می اندازد و ما را دشمن شاد می کند. لذا به دلیل این صحبت ها و برخی موارد دیگر، نماینده ها در فکر طرح عدم کفایت سیاسی ایشان هم هستند."
به دنبال کنفرانس خبری احمدی نژاد با خبرنگاران، یکصد و هفتاد عضو پارلمان در جلسه علنی 23 مهر ماه با امضای نامه ای به اظهارات خلاف واقع او اعتراض کردند. اظهارات رئیس دولت، بازار تهران را هم بهم ریخت و موجب اعتراض و ایجاد درگیری هایی درتهران شد.
رمضان شجاعی کیاسری عضو کمیسیون شوراها گفته است که به دنبال وضعیت به وجود آمده در اقتصاد کشور و رشد بی رویه قیمت ارز در بازار و نابسامانی آن، جمعی از نمایندگان در صدد برآمدند در این باره از رئیس جمهور سوال کنند.
واکنش دولت .
در شرایطی که سوال از رئیس دولت به هیات رئیسه مجلس تحویل داده شده، معاون پارلمانی احمدی نژاد گفته فضای عمومی مجلس موافق با سوال از رئیس جمهور نیست.
لطف الله فروزنده این بار نه در بهارستان که در پاستور و حاشیه جلسه هیئت دولت با اشاره به رایزنی های خود در مورد سوال از رییس جمهور در مجلس تصریح کرد: "من با نمایندگان مجلس در این باره صحبت کرده ام و آن ها موافق چنین مسئله ای نیستند."
اظهارات این عضو دولت در حالی است که یکصد و هفتاد نماینده طرح سوال از رئیس جمهور را امضا کرده اند و آن را به هیات رئیسه ارائه کرده اند.

اما و اگرهای طرح سوال
با این حال برخی کارشناسان می گویند به نظر می رسد بدون اجازه رهبر نظام، هیچ اتفاق جدیدی در خصوص طرح سوال یا سایر موارد اتفاق نخواهد افتاد. بر این اساس برخی منابع غیر رسمی می گویند علی لاریجانی رئیس پارلمان از قبل موضوعاتی این چنینی را با دفتر رهبر نظام مطرح می کند و در صورت اذن وی تصمیمات لازم اتخاذ می شود.
موسی الرضا ثروتی چند روز قبل در این باره گفت: " به هر حال ما وظیفه خودمان را انجام می دهیم. اگر رهبری بفرمایند صلاح نیست، متوقفش می کنیم. اگر هم ایشان تذکری ندادند، جلو می رویم !".
هفته گذشته مسئول سیاسی سپاه امام صادق قم فاش کرد "این که همه به این نتیجه رسیده اند که احمدی نژاد باید برود و فرضا گروهی که خود آقا تعیین می کنند اداره کشور را بر عهده بگیرند؛ اما خود آقا می فرمایند نباید دشمن شاد شویم و فتنه گران بگویند همانی شد که ما می گفتیم و ما می خواستیم. بنابر این آقا دارند او را تحمل می‌کنند تا این مدت هم بگذرد."
در صورت صحت این مدعا به نظر می رسد طرح موضوعاتی همچون سوال، استیضاح یا عدم کفایت چندان موضوعی قابل اعتنا در صحنه سیاسی ایران نباشد.