جنبش راه سبز - خبرنامه

جرس: سهیلا جلودارزاده  اظهار کرد: از دست رفتن ارزش پول ملی باعث شده تا قدرت خرید کارگران و سایر اقشار مردم به صورت بی‌سابقه‌ای کاهش پیدا کند. كارگران و اقشار مزدبگیر در شرایطی به سر می‌برند که گویی هر روز دزدی به خانه‌شان می‌زند و آرام آرام دارایی‌های‌شان را می‌برد.

به گزارش ایلنا، نماینده كارگران در مجلس ششم با طرح این پرسش كه «یک کارگر با دستمزد ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومانی چگونه می‌تواند هزینه‌های جاری زندگی خود و خانواده‌اش را تامین کند؟» اظهار كرد: موریانه‌ای که به پای اقتصاد کشور ما افتاده بود اینک پایه‌های اقتصاد خانواده‌های ما را می‌بلعد.

جلودارزاده ضمن اشاره به قابل پیش بینی بودن کاهش ارزش پول ملی از سال‌ها قبل گفت: کاهش ارزش پول ملی چیزی نیست که یک روزه اتفاق افتاده باشد بلکه از سال‌ها پیش قابل پیش بینی بود و امروز تنها تجلی آن را می‌بینیم. به طور کلی پشتوانه ارزش پول ملی، تولید داخلی، درآمدهای نفتی، ذخایر ارزی، جواهرات سلطنتی و دیگر دارایی‌های کشور است.

این فعال کارگری تصریح کرد: سند چشم انداز ۲۰ ساله مقرر کرده بود تا به نقطه‌ای برسیم که تولید داخلی بزرگ‌ترین پشتوانه پول ملی شود اما امروز با تعطیلی پی در پی واحد‌های تولیدی فاتحهٔ این پشتوانه خوانده شده است.

او با تاکید بر مدیریت نامناسب اقتصادی مسئولان و اثر گذاری تحریم‌ها بیان کرد: بخش دوم پشتوانه ارزش پول ملی نیز از طریق کاهش درآمدهای نفتی، دارایی‌ها و... از میان رفته است. در نتیجه آنچه که امروز به عنوان بالا رفتن روزانه قیمت دلار مطرح می‌شود صحیح نیست بلکه ارزش پول ملی در حال سقوط است.

نماینده مجلس ششم شورای اسلامی مسئولان اقتصادی کشور را فاقد توانایی لازم برای حل مشکلات خواند و عنوان کرد: بعضی مواقع از فرط تکرار زیاد، آنچه را که آدم خود می‌گوید باور می‌کند. مسئولان نیز از از بس معضل بیکاری در کشور را انکار کرده‌اند، خود نیز این مسئله را باور کرده‌اند. وقتی بیکار شدن ۱۰ نفر عادی شد، بیکاری ۱۰۰ نفر یا حتی ۱۰۰۰ نفر نیز عادی می‌شود و بدین ترتیب دیگر معضلی به نام بیکاری درک نمی‌شود.

جلودارزاده با اشاره به آمار حجم واردات کشور اظهار کرد: گویی ما تعهد داده‌ایم که واردات در هر شرایطی ادامه پیدا کند. مقاومت اقتصادی باید معنایی داشته باشد که آن هم حمایت از تولید داخلی است.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در پایان از عدم پاسخگویی مسئولان به اعتراضات مکتوب کارگران انتقاد کرد و گفت: باید از بازی‌های سیاسی دست برداریم و با حمایت از تولید داخلی، نیاز‌های کارگران و کارفرمایان کشور را بر طرف سازیم. در شرایط فعلی پرداخت یارانه غیر نقدی به کارگران در غالب تامین سبد مواد غذایی آنان می‌تواند راهگشا باشد. 

جرس: وزیر اسبق اطلاعات دولت اصلاحات، با بیان این که "اختیار از دوست دولت خارج شده است" تاکید کرد که مشکل ارز و سقوط ارزش پول ملی را با بگیر و ببند نمی توان حل کرد.

به گزارش ندای سبز آزادی، علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی در گفتگو با هفته نامه تجارت گفته است: متاسفانه اقتصاد ما وابسته به نرخ ارز شده است و وابستگی به ارز و کالای خارجی خود یکی از ریشه‌های ناامنی اقتصادی است.

او با بیان اینکه "این مشکل بیشتر ناشی از سیاستگذاری‌های غلط است" یادآور شد: سوء‌مدیریت موجب شده است که اختیار از دست دولت خارج شود اما اینکه فکر کنیم با برخوردهای شدید پلیسی و بگیر و ببند قیمت ارز را مهار کنیم نیز اشتباه کرده‌ایم. اگر سیاست‌ها اصلاح و تعدیل شوند ممکن است این مشکل حل شود.

این مقام امنیتی سابق افزود: سیاست دولت در افزایش نقدینگی یکی از عوامل اصلی وضعیت فعلی و بحران کنونی است. پیش از روی کار آمدن دولت نهم نقدینگی موجود در جامعه کمتر از صد هزار میلیارد بود. اما در حال حاضر چندین برابر شده است.

آقای یونسی اضافه کرد: افزایش نقدینگی یکی از مواردی است که خود به بالا رفتن تورم کمک می‌کند. هدایت کردن این پول‌های اضافی به بخش مولد کار سختی است که متاسفانه دولت نتوانست به نحو مطلوب آن را مدیریت کند و مردم ترغیب به سرمایه‌گذاری در بخش ارز و طلا شدند.

وی همچنین با طرح این موضوع که باید این حس به وجود آید که مالکیت در هر صورتی محترم است و تحت حمایت قانون است و هیچ نگرانی نباید دل مالک و سرمایه‌گذار را خالی کند، یادآور می‌شود: "ترس از دخالت‌های بی‌مورد و بی‌جای دولت نباید وجود داشته باشد چرا که باعث ایجاد ناامنی برای سرمایه‌گذار و فرار سرمایه می‌شود. رقابت‌های غیر‌عادلانه دولت با بخش خصوصی نیز از جمله دیگر موارد است که باید لحاظ شود."
 

جرس: محمد اصفهانی خواننده معروف پاپ در نوشته ای ضمن اعتراض به شرایط موجود کشور و فضای سانسور، توهین به پیامبر اسلام و عدم تلاش برای ارائه چهره ای رحمانی از او از ارسال پازرازیت ها که می توانند به بروز سونامی سرطان منجر شوند انتقاد کرده و آورده است:« از شما متصدی پارازیت! میپرسم: بیماری که داروهای سرکوب ایمنی مصرف میکند تا عضو پیوندی اش در بدن باقی بماند… سالمندان فرتوت که اصلا ماهواره نمی بینند؛ بیماران سرطانی وضعیف تحت شیمی درمانی ؛ مسلولها و جانبازان و معلولان ؛ بیماران اعصاب و روان ؛ آدمهای سالم و قوی که ماهواره نگاه نمی کنند ؛ بچه های سرطانی در کانونهایی مثل محک ؛ دیالیزی ها ؛ حامله ها ؛ نوزادها وجنین ها و… همه روز و شبشان را با پارازیت های ماهواره ای و تشعشعات مسموم و مضر آن طی کنند تا شما که کسی جرات ندارد در باره تان سؤال کند به وظیفه ی فرهنگی خود درجبهه های تهاجم فرهنگی و جنگ نرم عمل کنید؟ و مثل همیشه فقط با سیستم حذفی ظاهرا به سراغ دشمن و در اصل به سراغ هموطنان و خانواده های خود بروید؟… نکند خطر این تشعشعات را شوخی گرفته اید؟ آیا م یدانید رهایی از حق مردم در روز جزا هیچ علاجی جز حلالیت از تک تک آنها ندارد وحتی خداوند بزرگ هم از ناحیه ای جز طلب حلالیت ؛ قادر به رفع و رجوع آن نیست؟ و اما بعد … جالب اینجاست که ناگهان تمامی این ضرورت ها و احساس مسئولیت های مطابق مصلحت که وضع و تشخیص آنها هم فقط با همان قشر غیر پاسخگو و مجهول است یکدفعه رنگ می بازد ؛ محو میشود و از بین میرود! چرا؟»

وی همچنین در این نوشته که در سایت شخصی اش منتشر شده آواز اخیرش را را به پیامبر اسلام تقدیم کرده و آورده است:« آواز “غم غفلت” را که با همراهی دوست خوب و همکارم بهروز صفاریان ؛ بر غزل تابناک شاعر بزرگ ؛ بیدل دهلوی در استودیوی بهروز اجرا نمودم پیشکش می کنم به پیشگاه اسوه و نمونه ی اخلاق و محبت و جذب … یعنی پیامبر گرامی اسلام . این اثر ؛ وصف الحال این روزهای کسی است که متاسفانه فقط نامش شبیه به محمد مصطفی است و درد دل اوست با هموطنانش .»

متن کامل نوشته انتقادی محمد رضا اصفهانی به شرح زیر است:

این نوشته دغدغه ی این روزهای من است . در نگارش آن مقید به مرتبط سازی هنجارهایش نبودم و هر آنچه در من گذشت بیان کردم:

چون چند نفر غیر ایرانی از خارج ؛ به نام “سران جنبش عدم تعهد” چند روزی وارد ایران میشوند و به خاطر آنها تمامی ملت از این عقوبت شبانه روزی ناگهان عفو شده ؛ به یمن برکت ورود آنها موقتا مجاز به ادامه ی زندگی با شرایط بهتر میشوند… ولی فقط موقتا… چون با پایان کار اجلاس ؛ پارازیتها دوباره غوغا میکنند تا آمار افزایش سرطان به ۹۰ هزار نفر در سال گذشته ؛ روند صعودی خود را کماکان ادامه دهد و ما را به آستانه ی “سونامی سرطان” در ایران به عنوان یکی از رکورد داران جهانی این بیماری برساند… این است قدر و منزلت ما شهروندان ایرانی و ملت ایران… خودمان این گونه به هم اهانت می کنیم و قصد جان همدیگر می کنیم آن وقت ناراحتیم که چرا بیگانگان حرمت پیامبرمان و عقایدمان را نگه نمی دارند… به راستی مقصرکیست؟ آیا دیگر وقت آن نیست که از خواب غفلت بیدار شویم ؛ از عناد و لجبازی دست برداریم و نگاهی اساسی و منصفانه به دین و دنیامان بیندازیم؟ مگر نگفته اند که دنیا مزرعه ی آخرت است؟ این روزها با غم چنین غفلت هایی سر به گریبانم …

آواز “غم غفلت” را که با همراهی دوست خوب و همکارم بهروز صفاریان ؛ بر غزل تابناک شاعر بزرگ ؛ بیدل دهلوی در استودیوی بهروز اجرا نمودم پیشکش می کنم به پیشگاه اسوه و نمونه ی اخلاق و محبت و جذب … یعنی پیامبر گرامی اسلام . این اثر ؛ وصف الحال این روزهای کسی است که متاسفانه فقط نامش شبیه به محمد مصطفی است و درد دل اوست با هموطنانش . 

به گزارش جرس، این در حالی است که طبق مقررات سازمان زندان ها، زندانیانی که چنین شرایطی دارند می توانند ماهی یک بار یکدیگر را ملاقات کنند و این وظیفه بر عهده هر دو زندان است که امکان چنین دیداری را فراهم کنند .

از جمله امضا کندگان این نامه مهسا امر آبادی و ژیلا بنی یعقوب دو روزنامه نگاری هستند که در بند زنان زندان اوین به سر می برند. این دو روزنامه نگار از ملاقات با همسران زندانی شان مسعود باستانی و بهمن احمدی امویی، دیگر روزنامه نگاران زندانی که در زندان رجایی شهر به سر می برند محرومند .

این زندانیان بارها از مقامات قضایی در خواست ملاقات با اعضای خانواده خود را داشته اند. چندی قبل گزارشگران بدون مرز ایران را زندان زوج های روزنامه نگار نامید .

این نامه همچنین از سوی شبنم مددزاده، لواخانجانی، کبری بنازاده، فاران حسامی نیز امضا شده است. هر یک از این زندانیان عقیدتی نیز یکی از اعضای خانواده شان در زندان رجایی شهر نگهداری می شوند و آنها از ملاقات با یکدیگر محرومند .

ژيلا بنی يعقوب، روزنامه‌نگار و وب‌نگار که به یک سال زندان محکوم شده است و از شهریور ماه سال جاری برای گذراندن حکمش در زندان اوین بسر می برد. بهمن احمدی امويی، همسر ژیلا بنی یعقوب که به پنج سال زندان محکوم شده است، در تاريخ ٢٢ خرداد 1391 از بند ٣٥٠ زندان اوين، به زندان رجايی شهر انتقال داده شد.

مهسا امرآبادی دیگر روزنامه نگار زندانی هم به دوسال زندان محکوم شده است و از ارديبهشت ماه سال جاری در زندان بسر می‌برد. او و همسرش مسعود باستانی که در تيرماه ١٣٨٨ بازداشت و به شش سال زندان محکوم شده است، ديگر زوج روزنامه‌نگار زندانی محسوب می شوند که از دیدار منظم با یکدیگر در زندان محرومند.

شبنم مددزاده، فعال دانشجویی نیز در سال 1387 به همراه برادرش فرزاد مددزاده بازداشت شد که تا کنون در زندان به سر می برد. این خواهر و برادر هریک به پنج سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی‌شهر محکوم شده اند.

لواخانجانی که در شهریور ماه 1391 جهت گذراندن دو سال حبس تعزیری، خود را به زندان اوین معرفی کرد، نوه جمال الدین خانجانی که به ۲۰ سال حبس تعزیری و خواهر فؤاد خانجانی که به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده اند، است. جمال الدین خانجانی و فؤاد خانجانی اکنون در زندان رجایی شهر جهت اجرای حکم به سر می‌برند.

کبری بنازاده که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است، خواهر محمد بنازاده امیرخیزی است که او نیز در زندان به سر می برد.

فاران حسامی که به زندان محکوم شده است، همسر کامران رحیمیان است که او نیز در زندان رجایی شهر به سر می برد.

جرس: وزیر دفاع انگلیس در اظهاراتی مدعی شد که تشدید تحریم ها علیه ایران باید تا زمانی که این کشور دست از برنامه هسته ای خود بردارد، ادامه داشته باشد.

به گزارش فارس، «فیلیپ هاموند» وزیر دفاع انگلیس در مصاحبه با هفته نامه انگلیسی «آبزرور»، خواستار تشدید اعمال فشارهای جهانی بر برنامه هسته ای ایران شد و ادعا کرد که این اعمال فشارها بر ایران باید تا مرحله ای که بقای نظام ایران توسط مردم این کشور تهدید شود، ادامه داشته باشد.

وزیر دفاع انگلیس ضمن ادعای دیوانه وار بودن برنامه هسته ای ایران، در ادامه اظهارات خود ادعا کرد که نشانه هایی مبنی بر اختلاف میان مقامات ایرانی درباره برنامه هسته ای این کشور دیده شده است.

هاموند همچنین مدعی شد: صحبت اعمال یک تحریم عمومی بخش بازرگانی و همچنین بستن راه های باقی مانده دسترسی ایران به کانال های بانکداری بین المللی، مطرح است. ما می توانیم قطعا درد (ناشی از تحریم ها علیه ایران) را بیشتر کنیم.

وزیر دفاع انگلیس همچنین افزود: تنها مسئله ای که احتمال دارد نظام ایران را تسلیم کند این است که آنها شاهد یک تهدید بر مبنای واقعیت باشند و این تهدید را درک کنند. این مقام انگلیسی گفت: اگر سطح اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران به اختلال بالقوه و تهدید کننده نظام این کشور و ابراز مخالفت در خیابان های تهران تبدیل شود، در این صورت این تحریم ها احتمالا مسیر (پیش روی ایران) را تغییر خواهند داد.

هاموند در ادامه، با ادعای اینکه هیچ کسی موضع ایران در اعلام اینکه غنی سازی اورانیوم این کشور دارای مقاصد مسالمت آمیز است را باور نمی کند، تاکید کرد که هیچ کسی درصدد آسیب بیشتر مردم ایران نیست و تغییر نظام ایران نیز هدف نیست.

وزیر دفاع انگلیس مدعی شد که تحریم ها صرفا برای تحت فشار قرار دادن ضروری تهران به دست کشیدن از برنامه هسته ای اش به کار گرفته می شوند.

در انتهای این خبر، ضمن پرداختن به اینکه تحریم های فعلی اعمال شده علیه ایران در شرایط فعلی بیشتر شامل ممنوعیت معاملات نفتی است، آمده است که قانونگذاران کنگره آمریکا نیز در راستای اعمال تحریم های جدید و ممنوعیت های جامع تجاری جدید بر سایر کالاهای ایرانی در تلاشند.

بر اساس این خبر، تاکید هاموند به تشدید فشارها بر ایران پیش از برگزاری نشست 15 اکتبر وزرای اتحادیه اروپا از کشورهای انگلیس، فرانسه، آلمان با هدف تاکید بر تشدید تحریم ها علیه بخش انرژی و نهادهای مالی ایران صورت گرفته است.
 

جرس: دبیر اجرایی خانه کارگر مازندران معتقد است؛ سیاست‌های غلط اقتصادی دولت در تثبیت نرخ ارز و سوء مدیریت کارفرمایان،بسیاری از کارخانجات مازندران را به تعطیلی کشانده است.

به گزارش ایلنا، نصرالله دریابیگی با اشاره به وضعیت نامطلوب جامعه کارگری به ویژه کارگران مازندران گفت: کارگران همانند دیگر اقشار مستضعف جامعه، قربانی سوء مدیریت کارفرمایان و بی‌تدبیری مسئولان دولتی شده و از این رو با مشکلاتی نظیر، اخراج از کار، حقوق معوقه، نبود ایمنی در محیط کار، نحوه قرارداد کار مواجه هستند.

او افزود: متاسفانه طی چند سال گذشته حدود ۶۰ درصد از کارخانجات در شهرک‌های صنعتی مازندران به لحاظ سیاست‌های غلط اقتصادی و واردات بی‌رویه کالاهای خارجی، تعطیل و یا در آستانه تعطیلی قرار دارند.

این فعال کارگری قاچاق کالا و واردات بی‌رویه کالای خارجی را از دیگر مشکلات جامعه کارگری عنوان کرد و یادآور شد: کارخانه تولید کنننده آب معدنی پلور در شهرستان آمل با ۲۵۰ کارگر طی هفته گذشته تعطیل و واحد تولید کننده پوشینه بافت در محمود آباد مازندران نیز با تعداد زیادی از کارگران تمدید قرار داد نکرده است و همچنین کارخانه هیوا الکتریک بابلسر نیز از پرداخت ۶ ماه از حقوق معوقه ۵۵ کارگر خود خودداری می‌کند.

او افزایش سود بانکی را از دیگر معضلات خصوصی سازی دانست و با تاکید بر اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و اعلام این موضوع که اجرای اصل ۴۴ عامل عدالت اجتماعی است، گفت: اجرای این اصل در مازندران برعکس عمل شده و کارگران بسیاری به موجب خصوصی سازی شغل خود را از دست داده‌اند.

او گفت: متاسفانه بسیاری از واحد‌های بخش خصوصی در پرداخت بدهی‌های معوقه بانکی خود که درطی سالیان گذشته در قالب بنگاهای زود بازده از دولت وام دریافت کرده بودند هم اکنون در باز پرداخت معوقات خود ناتوان شده و سعی دارند سرمایه خود را در بخش دیگری متمرکز و بکار گیرند.

نماینده کارگران استان مازندران با بیان اینکه بیش از نیمی از جمعیت مازندران مشمول قانون کار است افزود: نیمی از این جمعیت مشمول قانون کار و بیمه نیستند و بسیاری از کارفرمایان از اجرای قانون کار و عدالت اجتماعی طفره می‌روند.

دریابیگی با اشاره به پایین بودن دستمزد کارگران اظهار داشت: کارگران با افزایش روزمره نرخ تورم و رکود اقتصادی و با دریافت حداقل حقوقی که کفاف هزینه‌های آنان را نمی‌دهد، قدرت خرید ندارند.

دبیر اجرایی خانه کارگر دربخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از مسئولان وزارت کار که در وظایف قانونی خود کوتاهی می‌کنند، یادآور شد: بنظر می‌رسد در وزارت کار رفاه و تامین اجتماعی کسی فریاد حق طلبانه کارگران سراسر کشور را نمی‌شنود و به آنان اهمیت نمی‌دهد.

دریابیگی افزود: انتظار ما از مسئولان ارشد استان و کشور این است که با اعزام کمیته ویژه به استان وبررسی شرایط و مشکلات جامعه کارگری وکارفرمایی راه حل مناسبی را برای برون رفت از این همه مشکلات که دامن گیر عموم مردم از جمله کارگران شده است ییدا کنند. 

جرس: احسان الله امانیان از دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی روز شنبه ۱۵ مهرماه ۱۳۹۱ از سوی اجرای احکام دادسرای شهرستان گناباد برای اجرای حکم شلاق فراخوانده شد.

به گزارش سایت مجذوبان نور، این درویش گنابادی از سوی شعبه اول اجرای احکام دادسرای گناباد برای اجرای حکم۵۰ ضربه شلاق تعزیری و ۵ ماه حبس و یک سال تبعید احضار و پس از اجرای حکم ۵۰ ضربه شلاق برای گذراندن ۵ ماه حبس روانه زندان شد.

در تیر ماه ۱۳۸۸، جمعی از دراویش گنابادی در اعتراض به رفتار غیرقانونی دادستان گناباد مقابل دادگستری آن شهرستان تجمع کرده بودند که در این واقعه،‌ ۲۴ تن از دراویش بازداشت و به محاکمه کشیده شدند.

دادگاه گناباد ۱۴ نفر از این ۲۴ درویش را به سه ماه و یک روز حبس تعليقي ( به مدت سه سال ) و ۲۵ ضربه شلاق تعزيري و ۱۰ نفر دیگر را به ۵ ماه حبس تعزیری به انضمام ۵۰ ضربه شلاق و یک سال تبعید به مناطق محروم محکوم کرد که این حکم از سوی شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی نیز مورد تأیید قرار گرفت.

در ۲۴ فروردين ماه ۱۳۹۰، مأموران اطلاعات به طور همزمان نظرعلی مروی، محمد مروی و علی کاشانی‌فر را در شهرستان گناباد، ظفرعلی مقیمی را در شهرستان قوچان و عبدالرضا کاشانی، علیرضا عباسی، شکرالله حسینی را در شهرستان بیدخت دستگیر و روانه زندان وکیل‌آباد مشهد کردند و در ۲۰ اردیبشهت ماه ۱۳۹۱ نیز محمد كاشاني فر در دفتر كارش دستگير و روانه زندان شد .
 

جرس: جمعی از فعالان مدنی، سیاسی و دانشجویی با انتشار بیانیه ای نسبت به بازداشت رشید اسماعیلی از دانشجویان محروم از تحصیل اعتراض کردند.

بنا به اخبار رسیده به جرس، امضا کنندگان این بیانیه ضمن درخواست آزادی فوری رشید اسماعیلی از مسئولان امنیتی و قضایی خواسته اند به دستگیری "خودسرانه" و اعمال فشار بر فعالان سیاسی و مدنی پایان دهند.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

یک ماه از بازداشت خودسرانه رشید اسماعیلی، فعال سیاسی و دانشجوی محروم از تحصیل، میگذرد و هنوز مقامات امنیتی و قضایی درباره علت بازداشت وی توضیحی ارائه نکرده اند. رشید اسماعیلی یک فعال مدنی است که نظرات و دیدگاههایش را به طور علنی انتشار داده و نوشته ها و فعالیتهایش نشان میدهد که دغدغه گشودن روزنه ای از اصلاح در ساختار جمهوری اسلامی را داشته است. او که تلاش برای احیای موج سوم اصلاح طلبی در دریای طوفانی و بی رحم فضای سیاسی ایران را داشت، گرفتار موج جدیدی از بازداشت و برخورد با فعالان مدنی و سیاسی گردید. ظاهرا حاکمیت جمهوری اسلامی اراده کرده است که با این برخوردها، بار دیگر امید به اصلاح را امیدی واهی جلوه دهد.

ما جمعی از فعالان مدنی، سیاسی و دانشجویی خواهان آزادی رشید اسماعیلی هستیم و از مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی میخواهیم که به دستگیری خودسرانه و اعمال فشار بر فعالان سیاسی و مدنی پایان دهند.

‫ابوالفضل حاجی‌زادگان‬
‫احسان بداغی‬
احسان منصوری‬
احمد باطبی‬
‫احمد میرزایی‬
‫آدینه اسماعیلی‬
آرش بهمنی‬
‫آرمین قهقائی
آزاده خسروشاهی
آسیه امینی‬
‫اشکان ذهابیان‬
‫اشکان مسیبیان‬
‫اشکان یزدچی‬
‫اکبر داستان پور‬
آمنه شیرافکن
امیر رشیدی
‫امير حسين سراجى‬
امیرعلی شبستری‬
‫امین قلعه ای‬
امین احمدیان
آیدا ابروفراخ
‫آیدا سعادت‬
ايمان صفري‬
‫آینده آزاد‬
‫بابک اخوت ‬
‫بلال مرادویسی‬
بهرام اسماعیل بیگی‬
بهروز کاظمی
‫بهزاد حق پناه‬
‫بهنام نیک زاد‬
‫پروین اردلان‬
‫پریسا مدنی‬
‫پویا میرمحبوب‬
‫پویان محمودیان‬
‫پیمان عارف‬
پیمان ملاذ‬
تیرداد بنکدار‬
‫جعفر ايزدپناه ‬
‫جواد مرتضایی‬
‫حامد عامری‬
‫حبیب رستمی ‬
‫حسام منصوري‬
‫حسن نایب هاشم
‫حسین علوی‬
‫حسین قورچانی‬
‫حسین یزدی‬
‫حمید مافی‬
‫حنیف مزروعی‬
خدیجه مقدم
خسرو تجربه کار
‫خليل موحد‬
‫راضیه حفیظی‬
رجبعلی مزروعی
‫رضا سیاووشی‬
‫رضا جلودارزاده‬
روشنک آسترکی‬
‫رویا کاشفی‬
‫زهرا ماهری‬
‫ژیلا گلعنبر‬
‫ساناز اسفندیاری‬
‫سپیده پورآقایی‬
‫سعید اردشیری‬
‫سعید نعیمی ‬
سمیه وکیلی‬
سوسن طهماسبی
سولماز ایکدر‬
‫سيد حسين جاوداني‬
‫سید صالح خشوعی
سید علی محمد قزوینی
‫سید فضل الله صلواتی‬
‫سيد کوهزاد اسماعيلي‬ 

‫سیدرضا حسینی‬
‫سید سعید صفوی‬
‫سيروس بنه گزي‬
شهاب الدین شیخی
‫شیوا شناوری‬
‫شیوا نوجو‬
‫صادق شجاعی‬
صدرا سمنانی رهبر‬
‫عارف صفوی‬
‫عاطفه صفری‬
‫عرفان مردانی‬
‫عسل اسماعيل زاده‬
‫علی افشاری‬
علی تارخ
‫علی طباطبایی‬ 

‫علی عبدی‬
‫علی فتوتی‬
علی قلی زاده
‫علی کلائی‬
‫علی معینی‬
‫علیرضا خادمی‬
عليرضا روحانى‬
علیرضاپورپیرعلی
عمار ملکی‬
‫فاطمه مسجدی‬
فرحناز محمدی
‫فرزانه احمدی ‬
‫فرشید آذرنیوش‬
‫فرشیدامامی پناه‬
‫فرناز کمالی‬
‫فریبا داوودی مهاجر‬
‫فهیمه ملتی‬
فیروزه مهاجر
کاوه شیرزاد
کاوه کرمانشاهی
‫کوروش صحتی‬
‫کیان امانی‬
‫کیانوش سنجری‬
‫گلاله بهرامی‬
لیلا الیکایی
‫محمد امین شایگان نیا‬
محمد امين گنبدي پور‬
‫محمد آوخ‬
‫محمد خسرویان‬
‫محمد رحمانی نصرآبادی‬
‫محمد صدیقی‬
محمد کیهانی

محمدرضا بزمشاهی
‫محمود جمهيري
‫مراد ثقفی‬
‫مرتضی کاظمیان‬
مرضیه آریان فر‬
‫مریم زندی‬
‫مژگان عطار‬
‫مصطفی مسکین‬
‫معصومه ضیا‬
‫مهدي حاجتي‬
منصوره فتحی‬
مهدي بهرامي‬
مهدی محمدی‬
‫مهران براتی‬
‫مهرداد قربانی‬
‫مهرنوش اعتمادی‬
مهشید راستی
‫موسی ساکت‬
‫میثم یوسفی جوردهی
نازی عظیما
نریمان رحیمی
‫نریمان مصطفوی‬
‫نسیم سرابندی‬
‫نعمت الله گنبدي پور‬
‫نفیسه آزاد
‫نوید محبی‬
‫هادی یزدانی‬
‫هایده تابش‬
ویکتوریا آزاد
‫‫یاسر معصومی‬
 

جرس: جشن خانه موسیقی که قرار بود فردا شب یعنی ۱۷ مهرماه سال جاری در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شود، توسط مسئولان برج میلاد لغو شد.

یک مقام آگاه در خانه موسیقی ضمن تایید این خبر گفت: برج میلاد یک شب مانده به برگزاری جشن خانه موسیقی این برنامه را لغو کرد ولی هنوز دلایل خود را اعلام نکرده است و ما پیگیر این مسئله هستیم.

یک مقام مسئول دربرج میلاد که خواست نام آن فاش نشود، به هنرآنلاین گفت: برج میلاد قطعیت خود را برای برگزاری جشن خانه موسیقی در این مکان اعلام نکرده بود و این نهاد می‌توانست از سالن‌های دیگر برای جشن خود استفاده کند. 

جرس: سقوط آزاد ارزش برابری ريال ایران با ارزهای معتبر جهان طی روزهای اخير باعث شده که بهای مواد غذايی يک شبه و به شکل سرسام آوری افزايش يابد. مردم با سراسيمگی و نگرانی در حال خريد و انبار کردن مواد غذايی هستند و برای بسياری از آنها گوشت و مرغ غيرقابل خريد و جزو کالاهای لوکس تلقی می شود.

خبرگزاری «بلومبرگ» در گزارشی از تهران می نويسد که تحت تاثير تحريم های خارجی، ريال ایران طی دو ماه گذشته در بازار آزاد بيش از ۵۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است.

اما در روزهای اخير افزايش قيمت مواد غذايی بسيار بيشتر از اين بوده و به عنوان مثال فقط در روز چهارشنبه، دوازدهم مهرماه، قيمت شير ۱۰ درصد افزايش يافت.

انوش احتشامی استاد روابط بين الملل در دانشگاه های بريتانيا می گويد: «وخامت اوضاع اقتصادی در ايران به حدی رسيده که مردم ديگر نمی توانند به آن واکنش نشان ندهند.»

يک قصاب در شمال غرب تهران می گويد: «اکثر مشتريان من فقط از پشت ويترين به گوشت نگاه می کنند و می روند. آنها را می بينم که به مغازه های نانوايی می روند و دراين شرايط فقط با نان می توانند شکم خانواده خود را سير کنند.»

به گزارش رادیو فردا خبرگزاری «بلومبرگ» می افزايد که ارزش ريال اوايل هفته جاری حدود ۲۰ درصد سقوط کرد.
صاحب يک شبکه سوپرمارکت زنجيره ای در تهران می گويد: «مردم به خاطر نگرانی از آينده فقط و فقط مواد خوراکی بسيار ضروری را خريداری می کنند و گاه حتی برای روزهای بعد انبار می کنند.»

بهای محصولات الکترونيک و وسايل خانگی نيز به شدت رو به افزايش بوده و به نظر می رسد که بسياری از تجار و مغازه داران عجله ای برای فروش ندارند چون اميدوار هستند که در آينده با افزايش قيمت ها بتوانند اين محصولات را گران تر بفروشند.

يک فروشنده وسايل خانگی در مرکز شهر تهران می گويد: «تجار بزرگ عملا از نرخ دلار برای قيمت گذاری اين کالاها استفاده می کنند.»

انوش احتشامی استاد دانشگاه در بريتانيا می گويد: «فشار و تنگناهای اقتصادی برای حکومت ايران مشکل جدی است. برای خروج از اين بحران شديد و ثبات بخشيدن به اقتصاد بايد تحريم های خارجی را کاهش داد و اين يک تصميم سياسی است و نه اقتصادی».

انوش احتشامی می گويد: «درحال حاضر بحث ها و اختلاف نظرهای فراوانی بين بخش های مختلف حکومت بر سر نحوه مديريت بحران وجود دارد. ولی به نظر می رسد که برای آقای خامنه ای عقب نشينی نکردن در برابر تمام اين فشارها به يک مسئله حيثيتی بدل شده است.»