جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


ماده ای قانونی برای اعدام همه

Posted: 10 Oct 2012 08:25 AM PDT

افروز مغزی
مشروط شدن مجازات اعدام به واژه های مبهمی چون «گسترده بودن» و «اخلال شدید در نظم و امنیت» به ویژه زمانی خطرناک به نظر می رسد که با وجود وسایل ارتباط جمعی جدید چون اینترنت، هر فرد می تواند با نوشتن یک مطلب بر وبلاگ شخصی خود یا ارسال ای میل برای افراد، اقدامی گسترده از دیدگاه دادگاه انجام دهد و به دلیل منافات داشتن آن مطلب با امنیت عمومی و یا اشاعه فحشا برای مرتکب مجازات اعدام را رقم بزند. 


شورای نگهبان در اقدامی بی سابقه پیش از امضا و ابلاغ قانون مجازات اسلامی توسط رییس جمهور، آن را استرداد کرد و بر اساس آنچه رییس کمیسیون قضایی مجلس عنوان کرده، لایحه قانون مجازات دوباره برای بررسی بیش تر به این کمیسیون ارجاع شده است. (1)

لایحه قانون مجازات اسلامی پس از بارها رفت و برگشت بین مجلس و شورای نگهبان در 28/10/1390 تصویب و برای امضا و ابلاغ به رییس جمهور ابلاغ شده بود.

هر چند عملکرد شورای نگهبان در استرداد قانون به لحاظ حقوقی قابل انتقاد است و همچنین با توجه به تمام شدن مهلت آزمایشی قانون قبلی تا پایان سال 1390 مشخص نیست چگونه رییس قوه قضاییه بدون تصویب مجلس، قانون قبلی را با دستور رهبری قابل اجرا می داند (2)، ولی به نظر فرصت مناسبی برای جامعه مدنی، فعالان سیاسی و حقوقدانان ایجاد شده است تا با اعتراض به موارد ناقض حقوق شهروندی و آزادی های فردی و اجتماعی در این لایحه، از تصویب آن ها جلوگیری کنند.

شاید بتوان غافلگیر کننده ترین قسمت لایحه قانون مجازا ت اسلامی را ماده 287 دانست. در این ماده، قانونگذار مفهوم افساد فی الارض مطرح در فقه را، به عنوان جرمی مستقل تعریف و شدید ترین مجازات یعنی اعدام را برای آن در نظر گرفته است. این ماده بیان می کند: «هر كس به طور گسترده، مرتكب جنايت عليه تماميت جسماني افراد، جرائم عليه امنيت داخلي يا خارجي، نشر اكاذيب، اخلال در نظام اقتصادي كشور، احراق و تخريب، پخش مواد سمي‌ و ميكروبی و خطرناك يا داير كردن مراكز فساد و فحشا يا معاونت در آنها گردد، به گونه اي كه موجب اخلال شديد در نظم عمومي‌كشور، ناامني يا ورود خسارت عمده به تماميت جسماني افراد يا اموال عمومی ‌و خصوصی، يا سبب اشاعه فساد يا فحشا در حد وسيع گردد مفسد في الارض محسوب و به اعدام محكوم مي‌گردد.»

سابقه فقهی و قانونی افساد فی الارض
در فقه شیعه همواره افسادفی الارض به عنوان یک جرم مستقل از جرم محاربه (مقابله با حکومت اسلامی با استفاده از اسلحه) داشته و مراد از آن کوشش و تلاش مستمر برای بر پا کردن فساد و آلوده‌سازی ناحیه و منطقه‌ای از زمین بوده است. موارد مطرح برای افساد در نظرات مختلف فقهای شیعه شامل مجازات قاتل به عادت اهل ذمه و بردگان، تکرار کنندگان محرمات، ساحر، پخش کننده مواد سمی، مقابله کنندگان با حکومت اسلامی و ایجاد کننده های مراکز فساد و فحشا و مواردی از این دست است.(3) تصویب این عنوان شرعی به عنوان جرمی قانونی در لایحه حدود و قصاص 1361 نیز مطرح شده بود اما شورای نگهبان با این استدلال که بهتر است به جای عنوانی کلی مصادیق مجرمانه افساد فی الارض صراحتا ذکر شود، این ماده را حذف کرد. هر چند این مفهوم شرعی پس از انقلاب 1357 با وجود عدم تصریح در قانون مجازات محل صدور حکم بوده است و قضات دادگاه های انقلاب تا تصویب قانون حدود و قصاص مصوب 1361 با استناد به اصل 167 قانون اساسی که در صورت سکوت قانون به آن ها اجازه می داد به منابع معتبر شرعی استناد کنند، به اتهام افساد فی الارض برای کارگذاران نظام پهلوی و بعدها مخالفان سیاسی و همچنین زنان متهم به روسپیگری احکام اعدام صادر کرده اند. متاسفانه امروز پس از 30 سال این نهاد شکل قانونی به خود می گیرد.

کلماتی مبهم و تفسیر پذیر
مهم ترین اصل قانون نویسی در امور کیفری آن است که کلمات شفاف، روشن، خالی از ابهام و ایهام باشند تا هر یك از شهروندان بتواند حدود آنها را بشناسد و خود را با موارد مختلف تطبیق دهد. همچنین با کلمات دقیق از تفسیرهای سلیقه ای به وسیله قضات جلوگیری می شود و قانون کیفری به شکل حربه ای در اختیار دادگاه قرار نمی گیرد تا به هر نحوی که می خواهد از ان استفاده کند. قوانین جزایی ایران همواره با این انتقاد روبرو بوده که در تدوین جرائم و مجازات ها از واژه ها و مفاهیم مبهم و کلی استفاده کرده و بدین وسیله راه را برای تفسیر سلیقه ای توسط قاضی باز گذاشته است. روشن ترین موارد تا کنون در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی و قانون مطبوعات دیده می شد. عدم تعریف دقیق از واژه هایی چون تبلیغ علیه نظام، افترا، هتك حرمت و بخصوص تشویش اذهان عمومی موجب شد تا قضات عملکرد بسیاری از منتقدان و روزنامه نگاران را از مصادیق این مواد بدانند و برای آن ها مجازات در نظر گیرند. اما در تاریخ قانون گذاری ایران شاید هیچ ماده ای نبوده که با قرار دادن شروط مبهم و کلی «اخلال شدید در نظم عمومی» و «اشاعه فحشا و فساد شدید» به قاضی اجازه دهد تا برای مرتکبان مجموعه وسیعی از جرائم، مجازات اعدام در نظر گیرد. مشروط شدن مجازات اعدام به واژه های مبهمی چون «گسترده بودن» و «اخلال شدید در نظم و امنیت» به ویژه زمانی خطرناک به نظر می رسد که با وجود وسایل ارتباط جمعی جدید چون اینترنت، هر فرد می تواند با نوشتن یک مطلب بر وبلاگ شخصی خود یا ارسال ای میل برای افراد، اقدامی گسترده از دیدگاه دادگاه انجام دهد و به دلیل منافات داشتن آن مطلب با امنیت عمومی و یا اشاعه فحشا برای مرتکب مجازات اعدام را رقم بزند. در حقیقت صرفا این دیدگاه شخصی و سلیقه ای قاضی است که تعیین می کند مثلا مرتکب جرم تبلیغ علیه نظام به دلیل آن که سخن یا نوشته اش به طور گسترده منتشر شده و موجب اشاعه فساد و فحشا و یا اخلال شدید نظم عمومی شده است به مجازات اعدام به جای یک سال حبس قانونی این جرم، محکوم شود. از سویی تا کنون فعالیت های بسیاری از صاحبان اندیشه، روزنامه نگاران و فعالان جنبش هایی اجتماعی چون جنبش زنان و یا افکار و اعتقادات دراویش، در تریبون های رسمی و احکام صادره از دادگاه ها به عنوان اعمال اشاعه دهنده فساد و فحشا نام برده شده است.

مجازاتی برای کلیه جرایم
با نگاهی کوتاه به مصادیق مطرح در این ماده می بینیم که کلیه جرائم موجود در قانون مجازات می تواند در حیطه این ماده قرار گیرد. در واقع قانونگذار به قاضی این اجازه را داده تا اگر تشخیص داد هر یک از جرائم موجود در قانون جزا از جرائم علیه تمامیت جسمانی (قتل و ضرب و جرح و تجاوز و ...)، جرائم علیه امنیت کشور (چون تبلیغ علیه، نشر اکاذیب، عضویت در گرو ه ها مخالف نظام و...)، تخریب و احتراق و پخش مواد سمی تا روسپیگری و ایجاد خانه های فحشا و حتی جرائم علیه اموال عمومی و خصوصی (چون سرقت،کلاهبرداری، اختلاس و..)موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور ، نا امنی و اشاعه فساد و فحشا در حد وسیع شود ،برای مرتکب مجازات اعدام در نظر گیرد. به این ترتیب بر فراز تمام جرائم تصریح شده در قانون، مجازات اعدام قرار گرفته تا هر کجا حافظان نظم و امنیت کشور صلاح دانستند با استناد به قید گسترده بودن برای آن ها حکم اعدام صادر کنند. از سوی دیگر بر طبق این ماده مجازات اعدام به مرتکبان اصلی این جرائم نیز محدود نمی شود و قضات می توانند حتی برای معاون جرم که به مرتکب اصلی یاری رسانده یا او را تحریک یا تشویق کرده است نیز، حکم اعدام صادر کنند. این در حالی است که در تمامی نظام های حقوقی، مجازات معاون به جز موارد استثنایی نمی تواند همسان با مرتکب اصلی باشد.

سخن پایان
اغلب در پاسخ به نگرانی درمورد این ماده، این استدلال به کار می رود که قبلا هم برای صدور حکم اعدام محدودیتی برای دادگاه ها وجود نداشته و آن گاه که مصلحت آن ها اقتضا کند، چنین احکامی صادر می شود. تجربه زندگی در ایران و بودن در دادگاه ها نشان می دهد در عین حال که در اغلب موارد، پاسخی در اعتراض به روندهای غیر قانونی حاکم بر دادگاه ها داده نمی شود ولی با این وجود، ضوابط قانونی در مواردی به ویژه در صدور احکام شدید دست دادگاه را می بندد و از همین روزنه های اندک قانونی، جان و زندگی افراد را می توان حفظ کرد. در جریان تصویب قانون حدود و قصاص در سال 1361 فعالان سیاسی و حقوقدانان بسیاری دست به اعتراضات گسترده زدند. هر چند این اعتراضات در پایان با سرکوب این فعالان یا اخراج بسیاری از اساتید معترض به پایان رسید، ولی امروز آن نسل سر بلند است که در سکوت از بین رفتن حق حیات مردم ایران را به نظاره ننشست.


پی نوشت:
1- http://www.scoda.ir
2- http://www.humanrights-iran.ir/news-24789.aspx
3- http://www.ensani.ir/fa/content/66359/default.aspx
 

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 



رهبر جمهوری اسلامی: خداوند خطای کنترل جمعیت را بر ما ببخشاید

Posted: 10 Oct 2012 04:47 AM PDT

جـــرس: رهبر جمهوری اسلامی با بیان اینکه "یکی از خطاهایی که خود ما کردیم و مسئولین و خود بنده حقیر هم در آن سهیمیم، بحث متوقف نشدن بحث کنترل نسل بود"، خواستار عفو از سوی خداوند به دلیل این "خطای بزرگ" شد.


به گزارش سایت رهبری، آقای خامنه ای در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی گفت: "یکی از خطاهایی که خود ما کردیم این بوده که تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف می‌شد. مسئولان کشور در این باره اشتباه کردند و خود بنده هم سهیم هستم. این را خدای متعال و تاریخ بر ما ببخشد."


وی با حمله به سیاست های کنترل جمعیت که از دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز شده و در دوران محمد خاتمی ادامه یافت، آنرا "خطا" توصیف کرده و گفت: از خطاهايی که ما کرديم و خود من هم در اين خطا سهيم هستم، اين است که ما مسئله تحديد نسل را دنبال کرديم. اول اين سياست خوب بود ولی بايد از اواسط دهه هفتاد اين متوقف می شد. اين کار نشد و مسوولين کشور در اين اشتباه سهيم هستند و خود من هم در اين اشتباه سهيم هستم. اين را خدای متعال و تاريخ بر ما ببخشد.با اين روند، جمعيت پير خواهد شد. خانواده ها و جوانان بايد توليد مثل را بيشتر کنند.محدود کردن فرزندان به اين شکلی که هست خطاست. اگر بتوانيم اين نسل جوان فعلی را حفظ کنيم تمام مشکلات رفع خواهد شد.


کتمان بحران
رهبر جمهوری اسلامی بدون رویکرد و اشاره به بحران اقتصادی و سیاسی و موجود در کشور، با استهزاء اعتراضات و
در واکنش به تظاهرات اخیر در اطراف بازار گفت: "غربی ها اندک مشکلی پيش می آيد ابراز خوشحالی می کنند. در همين چند روز که نوسان قيمت ارز و ريال خبر اصلی خبرگزاری های آنها را تشکيل می داد، صريحا ابراز خوشحالی کردند. متانت و وقار ديپلماسی را هم رعايت نمی کنند. بچگانه و کودکانه ابراز خوشحالی می کنند که برای ملت ايران و جمهوری اسلامی مشکل درست کرديم.دو ساعت، سه ساعت يک عده ای در دو خيابان تهران می آيند و چند سطل زباله را آتش می زنند. آنها آن طرف دنيا ابراز خوشحال می کنند که شلوغ شد. وضع ما بدتر است يا وضع شما. شما که نزديک به يکسال است که خيابان های کشورهای اروپايی مرتب تظاهرات است. مشکل شما به مراتب پيچيده تر است. اقتصاد شما قفل است."


آقای خامنه ای مدعی شد: "در تهران يک عده ای به نام بازاری وارد خيابان شدند که اغتشاش کنند که فورا بازاری ها اطلاعيه دادند. اينکه هوشياری و وقت شناسی مردم به موقع سراغ آنها بيايد اين با ارزش است."

 

 

بیست ماه حبس تعزیری برای سه عضو خانواده بهنود رمضانی

Posted: 10 Oct 2012 04:47 AM PDT

جـــرس: پدر، مادر و عمه بهنود رمضانی، دانشجوی ۱۹ ساله رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که اسفند ماه سال ۸۹ جان باخته بود به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم ترحیم برای پسر خود محکوم شدند.


به گزارش کلمه، سه تن از اعضای خانواده بهنود رمضانی، دانشجوی ۱۹ ساله رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که اسفند ماه سال ۸۹ در مراسم چهارشنبه سوری که با یکی از “سه شنبه های اعتراض” همزمان شد، جان باخته بود به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم ترحیم برای پسر خود محکوم شدند.


اسفند ماه سال گذشته این سه تن طی مراسم ترحیمی که به مناسبت سالروز جان باختنش برگزار می شد، بهنود توسط اداره کل اطلاعات استان مازندران بازداشت شدند.


بر اساس این گزارش چند روز قبل از مراسم اداره اطلاعات پدر بهنود رمضانی و پس از چند ساعت مادر و عمه ی این دانشجوی جان باخته را احضار و از آن ها خواسته بودند که مراسم سالگرد بهنود را لغو کنند اما زمانی که با مخالفت آن ها مواجه شدند اقدام به بازداشت هر سه نفر کردند.


بر اساس این گزارش پس از بازداشت، اسدالله جعفری دادستان مازندران طی کیفرخواستی خواهان محاکمه این سه تن شده و دادگاه انقلاب شهرستان ساری پدر و مادر بهنود رمضانی را به ۸ ماه حبس تعزیری و عمه او را ۴ ماه حبس تعزیری محکوم کردند.


سال گذشته پدر بهنود رمضانی در مصاحبه با روز خواهان معرفی قاتل فرزندش شده و اعلام کرده بود که شکایت اش را تا شناسایی و محاکمه قاتل پی گیری خواهد کرد.


او گفته بود پسرش شب چهارشنبه سوری از سوی موتورسواران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دست، پا و گردن او شکسته، یکی از بیضه هایش ترکیده و جان باخته است.


پاسدار احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مصاحبه ای از کشته شدن سه نفر در روز چهارشنبه سوری به دلیل انفجار نارنجک دستی خبر داده بود؛ برخی سایت های وابسته به قدرت هم نوشته بودند که بهنود رمضانی به علت انفجار بمب های دست ساز که در جیب هایش جاسازی کرده بود جان باخته است اما شاهدان عینی، خانواده بهنود رمضانی و گواهی پزشکی قانونی تمام این ادعاها را رد می کنند.


این در حالی است که پزشکی قانونی در گواهی فوت صادره، علت فوت این جوان ۱۹ ساله را “صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت” عنوان کرده است.


همان زمان نیز یکی از شاهدان عینی جان باختن بهنود رمضانی نیز در مصاحبه با روز از یورش موتورسواران بسیجی به میدان ۲۲ نارمک خبر داده و گفته بود: بسیجی بودند؛ همان موتورسوارانی که در خیابان ها ویراژ میدهند و حیدر حیدر می گویند. روی دو موتور هم کپسول مخصوص آتش داشتند. ما نه شعاری میدادیم نه کاری داشتیم.


چهارشنبه سوری بود و ما مراسم سنتی مان را برگزار کرده بودیم. کم کم داشتیم خداحافظی میکردیم به خانه هایمان برویم، که یکباره هجوم آوردند و با باتوم و شوکر برقی شروع به زدن کردند. خیلی بد می زدند…


این شاهد عینی افزوده بود: مردم شروع به داد و بیداد کردند. عده ای به کمک آمدند و بسیجی ها کنار کشیدند. در اصل از آمدن و سر و صدای مردم ترسیدند به طوریکه یک موتورشان جا ماند. یکهو صدای داد و فریاد شنیدم که می گفتند کشتند.. کشتند…. بلند شدم و دیدم بهنود افتاده تکان نمیخورد…. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردند ما هم رفتیم اما گفتند تمام کرده…. هنوز باورم نمی شود…. بعد نوشتند نارنجک دستی ترکیده و تکه تکه شده و… همه اینها دروغ است اینقدر زدند که او را کشتند؛ هیچ نارنجکی نترکید. اینقدربا باتوم زدند که هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود… چند نفرشان با یک ماشین فرار کردند البته دوستان ما شماره ماشین را برداشته اند….

 

حضور حسن خمینی و عبدالله نوری در جلسه مجمع روحانیون و مجمع مدرسین

Posted: 10 Oct 2012 04:39 AM PDT

جـــرس: جلسه مشترک مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین قم با حضور سید محمد خاتمی ،عبدالله نوری و سید حسن خمینی در جماران برگزار شد.


به گزارش جرس، سیدحسن خمینی و عبدالله نوری از اعضای این احزاب روحانی - سیاسی نیستند ولی با توجه به شرایط پیچیده و بحرانی ایران درحوزه های گوناگون و نیز اهمیت رویکرد اصلاح طلبان و جنبش سبز در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، به این جلسه مهم دعوت شدند.


در این نشست همچنین وحدت ، انسجام و همفکری اصلاح طلبان خصوصا چهره های شاخص آن مورد تاکید قرار گرفت و بر لزوم فعالیت جدی و موثر اصلاح طلبان در فضای انتخابات پیش رو البته با حفظ مبانی اصلاح طلبی و محوریت مواضع اصولی رهبران جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی تاکید شد.


 

آیت الله دستغیب: وکلای مجلس اگر به وظایف خود عمل نکنند، خیاتنکارند

Posted: 10 Oct 2012 04:35 AM PDT

جـــرس: آیت الله العظمی سیدعلی محمد دستغیب مرجع تقلید مقیم شیراز تاکید کرد: خیانت، فقط شامل امور مالى نمى‌شود، پس کسى که خصوصیات و اسرار دیگران را بدون رضایت آنان فاش مى‌کند، در حق آنها خیانت کرده است. همچنین کسى که خود را عادل معرفى مى‌کند یا در معرض عدالت قرار مى‌دهد؛ مثلاً به امامت جماعت مى‌ایستد یا بر مسند قضاوت یا فتوا مى‌نشیند، اگر در نهان از انجام گناه پروا نداشته باشد، در دین مردم خیانت کرده است. وکلا و نمایندگان مردم هم اگر در پى‌گیرى مطالبات شرعى و قانونى موکّلین خود کوتاهى کنند یا به وظایف خود عمل نکنند، خیانتکارند.


به گزارش کلمه، آیت الله دستغیب در جلسه درس تفسیر و اخلاق خود با اشاره به فشارهایی که در ماجرای مسجد قبا همچنان بر و و شاگردانش وجود دارد با بیان اینکه طلبه‌هاى ما در این مسجد کارى جز دفاع از خود و حمایت از خانه‌ى خدا نکردند. حالا مى‌گویند بیایید توبه کنید تا عفو شامل حالتان شود، تصریح کرد: وقتى کارى نکرده‌اند براى چه توبه کنند؟ اگر مى‌خواهید صرفنظر کنید، دیگر چرا اذیّت مى‌کنید؟ شما خودتان به خوبى مى‌دانید که چه کسى به این‌جا حمله کرد و چه شد. آقایان توطئه کردند که به مسجد حمله کنند و خدا توطئه‌شان را برملا کرد. ما همان موقع، از چند روز قبل و حتى در شب قدر گفتیم که این کار را نکنید؛ آنچه را آزمودید دوباره امتحان نکنید. امّا روز قدس حدود دویست و پنجاه تا سیصد نفر را که قبلاً آماده کرده بودند، به عنوان مردم آوردند و خودشان گفتند که آمده‌اند این‌جا را بگیرند و دیگر بیرون نمى‌روند. چرا؟ به خاطر آنکه آقاى دستغیب چیزى گفته که براى آنها اشتباه پیش آمده است.


وی همچنین خاطرنشان کرد: به هر حال دوستان ما دفاع کردند حال اگر عفو شامل حالشان شده، چرا باید کتباً بنویسند که ما را ببخشید؟ اگر قرار است بگذرید، پرونده را ببندید تا زودتر سر درس و بحث خود بازگردند. بعضى از آنها سرگردان شده‌اند و جوانیشان هدر مى‌رود، آیا نمى‌ترسید که خودتان روزى سرگردان شوید؟ این از تعالیم قرآن است که مى‌فرماید: هر چه کنى به خود کنى گر همه نیک و بد کنى. این کار را نکنید تا روزى خودتان گرفتار نشوید.


متن کامل شصت و سومین جلسه تفسیر سوره نساء آیات ۱۰۸ تا ۱۱۰ به گزارش حدیث سرو به گزارش زیر است:


یَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطآ(۱۰۸)
ها أَنْتُمْ هوُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا فَمَنْ یُجادِلُ اللهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکیلاً(۱۰۹)
وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءآ أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللهَ یَجِدِ اللهَ غَفُورآ رَحیمآ(۱۱۰)
«کارهاى خود را از مردم پنهان مى‌دارند امّا از خدا پنهان نمى‌دارند در حالى که او با آنان بود، وقتى در جلسات شبانه سخنانى که او بدان خشنود نبود بر زبان مى‌آوردند و خدا به آنچه مى‌کنند آگاه است.» ۱۰۸
«آرى شما آنانید که در زندگانى دنیا از آنها دفاع کردید، امّا کیست که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ چه کسى وکیل و حامى آنان خواهد بود؟» ۱۰۹


و هر کس کار زشتى کند یا ستمى بر خود روا دارد و سپس از خدا طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.» ۱۱۱


مجمع البیان مى‌نویسد: بنو ابیرق نسبت دزدى را به مردى یهودى به نام زید بن سمین دادند و او خدمت پیامبر آمد و از ایشان شکایت کرد. بنو ابیرق نیز آمدند و از پیامبر خدا درخواست کردند که از طرف ایشان با یهودى به گفتگو و مجادله پردازد. چیزى نمانده بود که پیامبر به درخواست آنها جامه عمل بپوشاند و یهودى را کیفر کند که این آیه نازل شد.
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللهِ؛ مجموعه‌ى چند آیه‌ى اخیر حال و روز کسانى است که خود گناهکار و مفسدند امّا گناه و فساد خویش را به گردن دیگران مى‌اندازند تا آنان را در جامعه منفور سازند؛ خود آشوبگرند امّا دیگران را آشوب‌طلب مى‌خوانند. این کار آنان، یا به خاطر جاه‌طلبى و زیاده‌خواهى است یا از روى دشمنى‌هاى سابق یا دیگر اغراض کثیف مادّى.


در نهان نقشه مى‌کشند و تصمیم مى‌گیرند و مواظبند کسى از رازشان آگاه نگردد امّا هرگز نمى‌توانند چیزى را از خدا پنهان دارند چراکه او همواره همراهشان است؛«هُوَ مَعَهُمْ»


این قبیل افراد همیشه بوده‌اند، در اوایل انقلاب مجاهدین خلق این‌گونه بودند و این چنین مى‌کردند.


این عادت بد و روش ناپسند، منحصر به دسته‌هاى سیاسى و گروه‌هاى اجتماعى نیست، گاه یک نفر یا یک خانواده با طرّاحى نقشه‌هاى ناجوانمردانه درصدد ضربه زدن و ساقط کردن افراد یا خانواده‌هاى دیگر برمى‌آیند. گاهى نیز به دعانویسان و جادوگران پناه مى‌برند تا به کسى که مورد حسدشان قرار گرفته ضربه بزنند و آتش حسد خود را فروبنشانند.


معیّت خداوند
هُوَ مَعَهُمْ؛ خداى تعالى در چند جاى قرآن معیّت خود را خاطر نشان فرموده است.
او واجب الوجود است؛ یعنى وجود عین ذاتش هست. اگر بگویى زمانى بود که خدا نبود، پس نیاز به خالق خواهد داشت و همان خالق، خداى عالمیان است. اگر بگویى او خالق و خدایى دیگر داشته و خالق او نیز خدایى دیگر، تسلسل به وجود مى‌آید و عقلاً محال است. لذا مى‌گوییم خداوند ازلى و ابدى است و وجود او عین ذاتش است.
ذات لایزال او در ذهن محدود بشر نمى‌گنجد و کسى نمى‌تواند به کنه او پى ببرد. آدمى حتى وجود خود را هم به درستى نمى‌شناسد، حتى روح خود را که تجلّى وجود و از عالم بالا است، نمى‌شناسد. همچنین نفس را که تجلّى روح است، نمى‌شناسد یا عقل را نمى‌تواند به درستى درک کند. در همین عالم مجهولات بى‌شمارى براى انسان وجود دارد که از فهم آنها عاجز است.


غیر از خدا، همه‌ى موجودات ممکن الوجودند؛ یعنى نبودند و با دست قدرت پروردگار خلق شدند. چگونگى افاضه‌ى وجود از خالق به مخلوق راارتباط مخلوق با خداى تعالى مى‌نامند. فهم این ارتباط، درک معیّت او است و جز با بندگى خداوند و عنایت ویژه او ممکن نیست.


براى رسیدن به فهم باید تقواى الاهى را رعایت کرد؛ تسلیم او بود؛ استقامت داشت و انتظار کشید. حکما آنچه را به بیان مى‌آمد، گفتند و نوشتند امّا مطالعه‌ى کتب حکمت و فلسفه و عرفان، هیچ اثرى در رسیدن به هدف ندارد، مگر آنکه زمینه‌اى فراهم آورد. اگر آدمى چگونگى ارتباط خود با خالق را به نحو شهود، دریابد و معیّت او را درک کند، آثار و نتایج بسیارى برایش حاصل خواهد شد.


نوع دیگرى از معیّت پروردگار نیز وجود دارد که مهمتر از این است و در سوره عنکبوت بدان اشاره مى‌کند :
وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ(عنکبوت، ۶۹)
«کسانى که در راه ما جهاد کردند، به راه‌هاى خود هدایتشان مى‌کنیم و خداوند با نیکوکاران است.»


محسنین کسانى هستند که مسیر فطرت را پى گرفتند و به بیراهه نرفتند و خداوند نیز هر روز به راه‌هاى تازه‌اى هدایتشان مى‌کند.


«لَنَهْدِیَنَّهُمْ» یعنى خداى تعالى آنان را قدم به قدم پیش مى‌برد تا به انسانیّت کامل و کمال انسانى بار یابند.
همراهى با گناهکاران
وَ هُوَ مَعَهُمْ إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضى مِنَ الْقَوْلِ؛ خداى تعالى در این‌جا همراهى خود با گناهکاران را، آن هنگام که مشغول گناهند، گوشزد مى‌کند، مخصوصاً گناهانى که عقوبت آن بر عهده‌ى بى‌گناهان مى‌افتد و آنان به خاطر آنچه نکرده‌اند، بازخواست مى‌شوند.
وَ کانَ اللهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطآ؛ هرگز خالق از مخلوق خویش جدا نیست و معیّت او توأم با قدرت احاطه و سیطره کامل است.


امیرالمؤمنین مى‌فرماید :
دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ دَاخِلٍ فِی شَیْءٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْءٍ خَارِجٍ مِنْ شَیْء
«در اشیاء داخل است، نه مانند داخل بودن چیزى در چیزى و از همه چیز خارج است، نه مانند خارج بودن چیزى از چیزى.»
اگر خدا را داخل چیزى بدانیم، قائل به حلول شده‌ایم و این کفر است و اگر خارج از چیزى بدانیم، او را از آن جدا دانسته‌ایم و این نیز صحیح نیست.


دفاع از خیانتکاران
ها أَنْتُمْ هوُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ ضمیر در «عنهم» به خیانتکاران باز مى‌گردد که در دو آیه‌ى قبل خداى تعالى حمایت و دفاع از آنان را ممنوع کرد.


خائن به کسى مى‌گویند که امانت را به اهلش باز نمى‌گرداند و در آن بنا به میل خود تصرّف مى‌کند. پس فقیهى که وجوهات شرعى مى‌گیرد، وظیفه دارد براى زندگى خود، به حدّ معمول بردارد و مابقى را به صاحبانش برساند و صاحبان آن شیعیانى هستند که رضاى امام در بهره‌مندى آنان از آن اموال است. سهم سادات نیز باید به سادات فقیر برسد. اگر فقیهى همه‌ى این اموال را براى خود جمع کند، خیانت کرده است.


انفال مسلمین؛ یعنى منافع جنگل‌ها، معادن، نفت و دیگر اموال عمومى نیز باید میان همه‌ى مردم، با نسبت مشخص و طبق قواعد کارشناسى شده تقسیم شود تا همه از آن بهره‌مند گردند. اگر بیت المال مسلمین به درستى مدیریت نشود، خیانت در امانت شده است.


خیانت، فقط شامل امور مالى نمى‌شود، پس کسى که خصوصیات و اسرار دیگران را بدون رضایت آنان فاش مى‌کند، در حق آنها خیانت کرده است. همچنین کسى که خود را عادل معرفى مى‌کند یا در معرض عدالت قرار مى‌دهد؛ مثلاً به امامت جماعت مى‌ایستد یا بر مسند قضاوت یا فتوا مى‌نشیند، اگر در نهان از انجام گناه پروا نداشته باشد، در دین مردم خیانت کرده است. وکلا و نمایندگان مردم هم اگر در پى‌گیرى مطالبات شرعى و قانونى موکّلین خود کوتاهى کنند یا به وظایف خود عمل نکنند، خیانتکارند.


اگر شخص امینى در معرض تهمت قرار بگیرد، بر کسانى که توانایى دفاع دارند واجب است از او دفاع کنند. از طرف دیگر حمایت و دفاع از شخص خیانتکار جایز نیست و اگر کسى چنین کند، حتى اگر دفاع وى در این دنیا سودى به حال او داشته باشد، در قیامت قادر به دفاع از او نیست، علاوه برآنکه به جرم دفاع از خیانتکار، عقوبت مى‌شود.


وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءآ أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ؛ «سوء» در این‌جا، به مناسبت آیات گذشته؛ یعنى گناه خیانت را گردن دیگران انداختن. در هر صورت هرکس گناهى کند، چه خود آن راگردن گیرد و چه به گردن دیگرى اندازد، اگر پشیمان شود و توبه کند و به جبران گذشته همّت گمارد؛ یعنى اگر حق الناس و حق اللّه بر عهده دارد، ادا کند یا در صدد ادا کردن آن برآید، خداى تعالى را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.


طلبه‌هاى ما در این مسجد کارى جز دفاع از خود و حمایت از خانه‌ى خدا نکردند. حالا مى‌گویند بیایید توبه کنید تا عفو شامل حالتان شود. وقتى کارى نکرده‌اند براى چه توبه کنند؟ اگر مى‌خواهید صرفنظر کنید، دیگر چرا اذیّت مى‌کنید؟ شما خودتان به خوبى مى‌دانید که چه کسى به این‌جا حمله کرد و چه شد. آقایان توطئه کردند که به مسجد حمله کنند و خدا توطئه‌شان را برملا کرد. ما همان موقع، از چند روز قبل و حتى در شب قدر گفتیم که این کار را نکنید؛ آنچه را آزمودید دوباره امتحان نکنید. امّا روز قدس حدود دویست و پنجاه تا سیصد نفر را که قبلاً آماده کرده بودند، به عنوان مردم آوردند و خودشان گفتند که آمده‌اند این‌جا را بگیرند و دیگر بیرون نمى‌روند. چرا؟ به خاطر آنکه آقاى دستغیب چیزى گفته که براى آنها اشتباه پیش آمده است.


به هر حال دوستان ما دفاع کردند حال اگر عفو شامل حالشان شده، چرا باید کتباً بنویسند که ما را ببخشید؟ اگر قرار است بگذرید، پرونده را ببندید تا زودتر سر درس و بحث خود بازگردند. بعضى از آنها سرگردان شده‌اند و جوانیشان هدر مى‌رود، آیا نمى‌ترسید که خودتان روزى سرگردان شوید؟ این از تعالیم قرآن است که مى‌فرماید: هر چه کنى به خود کنى گر همه نیک و بد کنى.


این کار را نکنید تا روزى خودتان گرفتار نشوید.

 

هجوم ماموران امنیتی به نشر چشمه و جمع آوری کتب آن به بهانه های واهی

Posted: 10 Oct 2012 04:35 AM PDT

جـــرس: بنا به گزارش ها، ماموران اداره اماکن با هجوم به نشر «چشمه»، ضمن طرح بهانه های واهی، مبادرت به جمع آوری کتاب های این انتشاراتی مستقل کرده اند. همزمان گزارش هایی نیز مبنی بر بازداشت مدیر مسئول این انتشارات مخابره شده است.


به گزارش جرس، روز چهارشنبه ماموران اداره اماکن با هجوم به نشر «چشمه» در تهران، به بهانه‌ی "جمع‌آوری محصولات غیر مجاز فرهنگی"، اقدام به جمع آوری و بسته بندی و انتقال کتب این کتابفروشی کرده اند.


همزمان گزارش شده است که کاوه کیائیان، مسئول این انتشارات را نیز دستگیر کرده اند.


گفتنی است، در ادامه سیاستهای انقباضی دولت دهم نسبت به اهالی فرهنگ، نشر «چشمه» به علت انتشار یک کتاب لغو امتیاز شد.


چندی پیش، بدنبال فضاسازی گروه های مشخص و اتهام ” براندازی نرم” به انتشارات چشمه، معاون امور فرهنگی ارشاد خبر از تعلیق این انتشارات داده بود.


تابستان سال گذشته، جزوه‌ای به نام «زمزمه‌های رنگی» تهیه و منتشر شد و اخبار آن در سطح وسیعی در روزنامه‌ها، سایت‌ها و دیگر رسانه‌های عمومی منتشر شد.


در این جزوه از نشر نی، چشمه، ققنوس، عطایی، روشنگران و مطالعات زنان، اختران، و کویر بعنوان عاملان براندازی نرم یاد شده بود.


تهیه‌کنندگان این جزوه با بیرون کشیدن چند جمله یا چند سطر از کتاب‌هایی سعی کرده‌اند ثابت کنند که تعداد زیادی نویسنده، مترجم و هفت ناشر در این سال‌ها در حوزه نشر کشور به کار "براندازی نرم" اشتغال داشته‌اند.


پس از آن بود که کیائیان، مدیر انتشارات چشمه در نوشته ای از وزارت ارشاد پرسید: سوال این است که مسئولان کنونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر سیاستگذاران فرهنگی دولت دهم چه تضمینی می‌توانند به دیگر ناشران دست‌اندرکار بدهند که هر چند کتاب‌های در دست انتشار خود را جهت بررسی به آن وزارتخانه ارایه می‌دهند و با دریافت مجوزهای لازم نسبت به چاپ و نشر اقدام می‌کنند-کاری که ناشران نامبرده در این جزوه هم کرده‌اند- در آینده این گروه یا گروه دیگری اینچنین القاب و صفاتی را که به اینان داده‌اند به آن ناشران ندهند؟


وی گفته بود که باید منتظر ماند و دید که آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دفاع از این ناشران که در چارچوب قوانین موجود عمل کرده‌اند در حقیقت از خود، عملکرد خود و از سیاست‌های فرهنگی دولت‌های متبوع خود که همچنان جاری و ساری است، دفاع خواهد کرد یا خیر؟


چند ماه پیش نیز همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در حالی که مسئولان ارشاد مانع حضور نشر چشمه در این نمایشگاه شده بودند، ۱۶۰ نفر از نویسندگان، شاعران و مترجمان با ارسال نامه ای اعتراض آمیز به وزیر ارشاد، خواستار حضور نشر چشمه و ثالث در نمایشگاه کتاب شدند.


این نویسندگان به محدودیت ها به اهل فرهنگ گلایه کرده و یاداوری کرده بودند که در وضعیت فعلی، صنعت نشر کشور هر روز ضعیف‌تر شده و تیراژ کتاب‌ها به پایین‌ترین حد خود در این سال‌ها رسیده است.


سال گذشته در اسفند ماه، وزارت ارشاد اقدام به لغو مجوز ده انتشارات کرد.


نشر چشمه یکی از مؤسسات انتشاراتی ایران است که عمده فعالیتش در زمینه ادبیات است که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۴ شروع کرد. مدیر این بنگاه انتشاراتی حسن کیائیان است که در چند دوره رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز بوده‌است.


انتشارات چشمه حدود دو سال قبل از شروع کار نشر، کتابفروشی خود را در خیابان کریم‌خان تهران افتتاح کرد که اکنون یکی از کتابفروشی‌های پر رفت‌وآمد در شهر تهران به شمار می‌رود.


انتشارات چشمه از زمان تأسیس در حوزه‌های مختلف هنر و ادبیات مانند داستان، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، سینما و تحقیقات ادبی فعالیت کرده‌است.


محمدرضا شفیعی کدکنی، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، محمود دولت‌آبادی، علی‌اشرف درویشیان، مهرداد بهار، ایرج افشار، احمدرضا احمدی و حمید رضا صدر از جمله شاعران و نویسندگان ایرانی هستند که با این مؤسسه انتشاراتی همکاری کرده‌اند.


سال پیش مدیر نشر چشمه در واکنش به تعطیلی کتابفروشی های خیابان کریمخان نوشته بود: کار کتاب بار شیشه‌ی مردی‌ست که از دروازه‌ی شهر می‌گذشت. گزمه‌ای چوبی بر آن نواخته می‌گوید: «بارت چیست؟» مرد می‌گوید: «یکی دیگر بزنی، هیچ.»


همچنین ماه گذشته نیز، فروشگاه کتاب چشمه شعبه قزوین توسط وزارت اطلاعات پلمپ شد.


این فروشگاه کتاب توسط محترم رحمانی و علی خوشگوار اداره می‌شد که با وجود پی‌گیری صاحبان فروشگاه هیچ اقدامی در خصوص بازگشایی و فک پلمب آن تا کنون صورت نگرفته است.


وزارت اطلاعات پس از خارج کردن این زوج ازکلاس خصوصی تاریخ که فقط درماه یک بار و به مدت دو ساعت برگزار می‌شد، به تفتیش منزل شخصی وفروشگاه کتاب چشمه پرداخت وسپس اقدام به پلمب آن فروشگاه کتاب نمود.

همچنین در طی این هجوم منزلی که کلاس خصوصی تاریخ درآن برگزار می‌شد ومتعلق به همسرخواهر محترم رحمانی است را نیز پلمپ نمودند.

 

برداشت دولت از حساب برخی متقاضیان مسکن مهر

Posted: 10 Oct 2012 04:35 AM PDT

جـــرس: بر اساس گزارش ها، دست درازی دولت به مبالغ واریزی برخی متقاضیان مسکن مهر که پرونده تقاضای آنها مسدود شده، همچنان ادامه دارد.


به گزارش فارس، متقاضیانی که در مسکن مهر پرند و دیگر شهرها از ماه‌ها بلکه بیش از یک سال پیش پس از تائید صلاحیت نهایی توسط دولت ثبت نام کرده بودند و پس از تعیین پروژه و امضای قرارداد، آورده خود را واریز کرده‌اند و قرارداد آنها نیز تائید نهایی شده بود، به تازگی متوجه شده‌اند که بعد از بازگشت چند ماه از واریز آورده، پرونده آنها به دلایل مختلف مسدود شده و در عین حال از حسابهای آنها برداشت شده است.


برخی متقاضیان مسکن مهر پرند عنوان کردند: با گذشت ۴ ماه از واریز آورده خود در پروفایل خود دیدیم که جمله «مسدود» است خودنمایی می‌کند اما نکته جالبتر این است که اگر قرار بود حائز شرایط شناخته نشویم چرا باید مبالغ ۶ میلیون تا ۸ میلیون تومان را به حساب خود واریز کنیم و در حالی که پرونده «مسدود» شده است، چطور مبالغ واریزی نیز بطور کامل برداشت می شود.


رحیمی از متقضایان مسکن مهر پرند در این باره گفت: حدود ۳ ماه پیش مبلغ هفت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان را به حساب خود نزد یکی از شعب بانک مسکن واریز کردم.


وی ادامه داد:‌ حال با گذشت این همه مدت در پروفایل خود جمله «مسدود» است ذکر شده است این در حالی است که کل این مبلغ از حساب من برداشت شده است.


وی اضافه کرد: در این پروفایل دلیل «مسدود» بودن ،اخذ وام ۱۸ میلیون تومانی با سپرده نزد بانک مسکن در سال ۸۷ اعلام شده است. در حالی که دولت در این تسهیلات هیچ کمکی نکرده و یارانه‌ای نداده است.


محبی یکی دیگر از متقاضیان مسکن مهر پرند گفت: مبلغ شش میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به حساب خود در یکی از شعب بانک مسکن در منطقه صادقیه واریز کردم این در حالی است که در پروفایل بنده اعلام شده حساب شما مسدود است چرا که ۷ سال پیش واحد مسکونی دارای وام خریداری کرده‌اید.
وی با اشاره به اینکه این خانه را بنده پارسال فروختم ادامه داد: اعتراض بنده به این است که چرا قبل از واریز کردن این مبلغ به بنده اعلام نشده که شما خانه‌ای خریداری کرده‌اید و حال که از واریز آورده چند ماه می‌گذرد اعلام می‌شود پرونده شما به دلایلی که عرض کردم «مسدود» است.


وی تاکید کرد: در حال حاضر بنده مستاجر هستم و خانه‌ای ندارم.


کرمانی یکی دیگر از متقضیان نیز می‌گوید: بنده ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان واریز کرده‌ام اما کل این مبلغ برداشت و پرونده نیز مسدود است.


وی ادامه داد: در پروفایل بنده عنوان شده که شما در سال ۹۰ از اوراق حق تقدم مسکن استفاده کرده‌اید اما باید اذعان کنم که این اوراق را من از بازار خریداری کرده ‌ام پس بنابراین از امکانات دولتی استفاده نکرده‌ام.


وی تصریح کرد: اقدام اخیر دولت این شبهه را به ذهن متبادر می کند که دولت در ماههای ابتدایی پروژه مسکن مهر که با کمبود منابع برای پرداخت پول به پیمانکاران مواجه بود، سعی کرده از این طریق منابع زیادی جذب کند و اکنون که بدهی هایش پرداخت شده اعلام مسدودی می کند.

 

آیت الله طاهری اصفهانی: خدا شر ظالمان را از سرمان کم کند

Posted: 10 Oct 2012 04:09 AM PDT

جـــرس: آیت الله طاهری اصفهانی این روزها در بستر بیماری است و گاه به گاه میزبان برخی از فعالان سیاسی و دینی است. چندی پیش وقتی مهدی خزعلی، صلواتی و تعداد دیگری از هنرمندان و فعالان برای دیدار با آیت الله به منزلش رفتند، سایت های اقتدارگرا آن را هم تاب نیاوردند و زبان به انتقاد گشودند!


به گزارش کلمه، آیت الله طاهری چند سالی است که به علت کهولت سن مثل گذشته فعالیت ندارند. این روحانی انقلابی ده سال پیش با نوشتن نامه ای افشاگرانه با برشمردن ضعف های حاکم بر جامعه از امامت جمعه اصفهان استعفا داد. بعد از آن کمتر خبری از این امام جمعه منصوب امام خمینی در رسانه ها منتشر می شود.


هر چند هنوز اقتدارگرایان تلاش دارند، استعفای ایشان را مربوط به بیماری و ضعف بدانند، اما مطلعان به خوبی می دانند که ایشان به علت مخالفت با سیاست های جاری و در انتقاد از وضعیت ایجاد شده، نامه نوشت و محراب نماز جمعه را ترک کرد.


ایشان در آن نامه با انتقاد شدید از استفاده ابزاری از مقدسات مردم گفته بود: ” آنان که بر شتر چموش قدرت سوارند و در میدان سیاست دو اسبه می‌تازند و از نردبان مقدسات و اعتقادات مردم بالا می‌روند و گرد‌آسیاب ریاست می‌چرخند و از پل دین می‌گذرند تا به دنیا برسند متأسفانه مؤید و مشوق عده‌ای چماق به دوش و فرقه‌ای کفن پوش که دندان تمساح خشونت را تند و تیز می‌کنند و می‌خواهند عجوزه تندخوی و عفریته زشت روی خشونت را به نکاح دین درآورند و امور مقدس را ملوث جلوه دهند یعنی رجاله‌ها و فاشیست‌هایی که معجونی از جهل و جنونند و بندنافشان به مراکز ثقل قدرت متصل است و مطلق العنان و افسار گسیخته‌اند و نه ملوم معاقب قضا هستند و نه محکوم معاتب قانون. هم فقیه و هم فیلسوف و هم داروغه و هم حاکم و هم مفتی و هم قاضی هستند! فعال‌مایشاء و حاکم ما یرید! ذوب شدگانی که ماست را سیاه می‌بینند!”


نامه ای که برای انتشار با محدودیت های شورای عالی امنیت ملی رو به رو شد. هر چند این نامه مورد حمایت گروه های سیاسی، نمایندگان اصلاح طلب مجلس قرار گرفت اما رهبری پاسخی تند و غیرمحترمانه به آن داد.


آیت الله طاهری اصفهانی از روحانیون باسابقه و انقلابی است که سالها برای برکناری حکومت ظالم تلاش کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی نماینده امام خمینی در استان اصفهان بود. بارها در جبهه های جنگ شرکت کرد و یکی از فرزندانش نیز در جبهه های دفاع مقدس به شهادت رسید. وی از حامیان جدی اصلاحات و منتقد حصر آیت الله منتظری بود.


در آن زمان که کمتر کسی به طور علنی به عوامل سیر قهقرایی جامعه یعنی جلوگیری از ”گردش نخبگان” و ” نظارت و انتقاد” می پرداخت وی صریحا اظهار می دارد که ”اصل جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مکرر مدیران کشور و جامعه مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامه‌های حکومت‌‌و انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواسته‌های ملت که مع‌الاسف امروز واقعیت غیر از اینها است. مصلحت کشور بعید است و آزادی که این سالها هر دو را به مسلخ و مقتل می‌بینیم.”


این نماینده امام در استان اصفهان صریحا به فساد دامن گیر در خانواده روحانیون و مسئولان پرداخته و آنان را که کشور را ملک طلق خود می داند به انتقاد می گیرد و از ”ثروت موروثی” و ”غارت اموال عمومی” نام می برد. همین مساله ای با گذشت یک دهه بر همگان آشکار شده است که چگونه عده ای با غارت اموال عمومی و اختلاس و فساد مالی و رانت خواری کشور را با بحران رو به رو کرده اند.


آیت الله طاهری بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری نیز با انتقاد شدید از ورود نهادهای غیرمسئول به عرصه انتخابات “همصدا با اکثریت مردمِ رای باخته انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدی مجدد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه اعلام کرد.


سید حسن طاهری فرزند آیت‌الله سید جلال طاهری اصفهانی پس از انتخابات مهندسی شده، به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توهین به رهبری و اخلال در نظم عمومی به تحمل چهار سال حبس تعزیزی و ۱۰ سال تبعید به شهرستان زابل محکوم شد.


هفته گذشته فرزند آیت الله خزعلی که از دیدار آیت الله طاهری بازگشته بود در وبلاگش نوشت که: دیروز به دیدار آیت الله طاهری اصفهانی رفتم، فرزندش به ده سال تبعید در زابل محکوم شده است و جالب این که در حکم انتساب به بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی ذکرشده است، چه عرض کنم، گویا این انتساب هم جرم است، او همسر نعیمه اشراقی ( نوه امام) می باشد. به حضرت آیت الله عرض کردم:” دعا بفرمایید شر ظالمین کم شود” فرمودند:” خدا باید شرشان را از سرمان کم کند.”

 

از خداوند می‌خواهم که قلمم همواره بر مدار حقیقت و آزادگی حرکت کند

Posted: 10 Oct 2012 03:33 AM PDT

نوشته کاریکاتوریست روزنامه شرق
جـــرس: هادی حیدری هنرمند و کاریکاتوریست روزنامه ی توقیف شده ی شرق در یادداشتی با تاکید بر اینکه "به هیچ‌رو از کشیدن کارتون «چشم‌بندان» قصد جسارت به رزمندگان پاکباخته دوران جنگ را نداشتم. ای کاش روزی فرا رسد تا کمی در قضاوت‌هایمان، اصل «تردید» را وارد کنیم و درصد ناچیزی از فرصت را به متهم بدهیم تا از هجوم اتهامات وارده دفاع کند. چشم‌هایمان را به روی حقیقت باز کنیم و گوش‌هایمان، تنها آن‌چه را نشنود که دل‌هایمان طلب می‌کند."


به گزارش کلمه، دو هفته ی پیش و پس از انتشار کاریکاتور چشم بندان در روزنامه شرق هجمه ها و فشارهایی به این روزنامه و کارتونیست آن وارد شد و روز چهارشنبه هیات نظارت بر مطبوعات در جلسه ای ناگهانی و شبانه، تحت فشارهای بیرونی و بدون توجه به توضیحات دست اندرکاران روزنامه شرق، این روزنامه را توقیف و همزمان دادستانی تهران هم رحمانیان مدیرمسئول این روزنامه را بازداشت و هادی حیدری را احضار کرد.


خبرگزاری فارس وابسته به سپاه و همچنین گروهی از نمایندگان تندروی مجلس، از صبح همان روز فضاسازی سنگینی را علیه روزنامه شرق سازمان داده بودند و وزیر ارشاد نیز به کمک آنها آمد تا در نهایت هیات نظارت در جلسه ای اضطراری و فوری، تصمیم به توقیف این روزنامه بگیرد.


اما یک روز پس از توقیف این روزنامه نیز کماکان این هجمه تبلیغاتی علیه روزنامه شرق و هادی حیدری قطع نشد و وزیر علوم و ارشاد در سخنانی جداگانه، کماکان این روزنامه و طراحش را مورد حمله قرار دادند و خواهان برخورد شدید با روزنامه شرق، مدیر مسوول این روزنامه و هادی حیدری شدند.


در این مدت گروه های مختلفی از روزنامه نگاران، خانواده های شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، طنزپردازان و هنرمندان در دفاع از این روزنامه و کاریکاتوریست آن یادداشت ها و بیانیه هایی منتشر کردند.
امروز پس از دو هفته هادی حیدری در صفحه فیس بوک خود با تشکر از حمایت ها باردیگر تاکید کرد که قصد توهین به رزمندگان دوران دفاع مقدس نداشته است.


متن این یادداشت به شرح زیر است:
از اولین ساعات چهارشنبه پنجم مهرماه نود و یک که هجمه رسانه‌ای علیه «روزنامه شرق» و اینجانب به بهانه انتشار کارتون «چشم‌بندان» آغاز شد تا به امروز، ساعت‌ها و روزهای پرفشار و پرالتهابی گذشت.
از همان لحظه‌های اول بسیاری از افراد و گروه‌ها با نگاهی به دور از هیجانات تلاش کردند تا مسیر این جریان را به سوی تعادل و آرامش هدایت کنند.
لازم می‌دانم که امروز و پس از گذشت دو هفته که شاید کمی از التهاب آن روزها فروکاسته، از گروه‌های مختلف یاد کنم:
اول- از خانواده‌های معظم شهدا و رزمندگان دوران جنگ که پس از دیدن کارتون مورد بحث به سوء‌برداشت از آن پی برده و صادقانه از اینجانب حمایت کردند، صمیمانه تشکر می‌کنم. آنان سرمایه‌های ارزشمند این کشورند و همواره خود را مدیون محبت‌هایشان می‌دانم.
دوم- از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌ها، طنزپردازان، نویسندگان و شعرا، اساتید محترم دانشگاه‌ها، حقوقدانان و خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مجازی که در این روزها با حمایت‌های بی‌دریغشان تلاش کردند تا افکار عمومی را با تدبیر و درایت روشنگری کنند صمیمانه سپاسگزارم.
سوم- از تمامی منتقدین منصف که جانب حقیقت را حفظ کرده و مرا با نقدهایشان نسبت به کارهایم آگاه کردند تشکر می کنم.
برای آن گروه از افراد و گروه‌هایی که پا را از دایره انصاف فرا گذاشته و هرچه توانستند، اتهامات و ناسزاها را درقالب خبرسازی‌ها و نوشته‌ها و گفت‌و‌گوها به سوی اینجانب و روزنامه شرق و گردانندگانش روا داشتند، کمی تقوا، سعه صدر و جرعه‌ای آزادگی، آرزو می‌کنم.
چهارم- در طول سالیان فعالیتم در مطبوعات، هرگز باعث تعطیلی روزنامه و یا مجله‌ای نبودم. تمام تلاشم را به کار بردم تا در مسیر تعادل گام بردارم. حال که تقدیر این‌گونه رقم خورد تا «روزنامه شرق» به دلیل انتشار کارتونی از اینجانب به تعطیلی کشیده شود با تمام وجودم در برابر گردانندگان، اعضای تحریریه و کارکنان زحمت‌کش روزنامه شرق احساس مسئولیت می‌کنم و از همه آن‌ها حلالیت می‌طلبم. هرچند در تمام این‌ روزها آنان با تمام وجود و با کمال محبت و دوستی از اینجانب حمایت کردند. مدیون محبت‌هایشان هستم و آرزو می‌کنم که در فضایی بهتر افتخار همکاری دوباره با آنان را پیدا کنم.
پنجم- باز هم تاکید می‌کنم که به هیچ‌رو از کشیدن کارتون «چشم‌بندان» قصد جسارت به رزمندگان پاکباخته دوران جنگ را نداشتم. ای کاش روزی فرا رسد تا کمی در قضاوت‌هایمان، اصل «تردید» را وارد کنیم و درصد ناچیزی از فرصت را به متهم بدهیم تا از هجوم اتهامات وارده دفاع کند. چشم‌هایمان را به روی حقیقت باز کنیم و گوش‌هایمان، تنها آن‌چه را نشنود که دل‌هایمان طلب می‌کند.
با همه‌ی این توضیحات باز هم اگر گروهی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا و رزمندگان جنگ همچنان از اینجانب کدورتی به دل دارند، از همه آن بزرگواران پوزش و حلالیت می‌طلبم.
ششم- از توقیف هر نشریه‌ای حتی اگر با آن مرزبندی‌های فکری داشته باشم، مخالفم. معتقدم که توقیف یک رسانه، معادل صدور حکم اعدام برای کسی است و محدود کننده آزادی‌ و دموکراسی است.


در پایان از خداوند می‌خواهم که قلمم همواره بر مدار حقیقت و آزادگی حرکت کند.


هادی حیدری
نوزده مهرماه نود و یک

 

زد و خورد درنمایشگاه رسانه های دیجیتال :گشت ارشاد، مشاور وزیر ارشاد را دست بند زد

Posted: 10 Oct 2012 03:33 AM PDT

جـــرس: ارگان دولت از تشنج و در گیری در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و بازداشت مشاور وزیر ارشاد و پرتاب گاز اشک آور توسط نیروی انتظامی خبر داده است.


به گزارش سایت شبکه ایران، دلیل این تشنج، محتوای ارائه شده در یک غرفه ویژه نمایشگاه بوده است. گویا در این غرفه که ویژه مدیران و شخصیت هاست، خطرات و ناهنجاری های پیش روی کودکان و نوجوانان در فضای سایبر به نمایش درآمده است. با این وجود چند نفر از نیروهای گشت ارشاد حاضر در نمایشگاه، بدون اطلاع از ماهیت این غرفه، به محض مواجه با محتوای ارائه شده در آن، با مسئولان غرفه به شدت برخورد می کنند.
دقایقی بعد جروبحث ها میان مسئولان و برخی بازدیدکنندگان حاضر در غرفه از یک طرف و نیروهای گشت ارشاد از سوی دیگر، شدت می گیرد. طوری که حتی پای یک مقام ارشد وزارت ارشاد که در محل حاضر بوده نیز به این ماجرا باز می شود.با ادامه جر و بحث ها، کار به تشنج و درگیری می کشد. در این میان یک مسئول ارشد دولتی نیز در جریان این درگیری زخمی می شود.


به گزارش شبکه ایران، یک منبع آگاه که در جریان زد و خورد نمایشگاه رسانه های دیجیتال حاضر بوده است، در خصوص حوادث اتفاق افتاده، اظهار داشت: در نمایشگاه دیجیتال امسال یک غرفه محرمانه با نام 18+ به صورت اختصاصی برای نمایندگان، شخصیت ها و مسئولان کشوری با هدف آشنایی بیشتر آن ها با تهدیدات فرهنگی توسط وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی دایر شده و آنچه را که نمی شود به عموم مردم ارائه کرد، در این غرفه برای مسئولان به نمایش در آمده است.


وی افزود: بی تجربگی و کج فهمی یک مامور گشت ارشاد موجب بروز برخورد زشت با مشاور وزیر ارشاد شد و نیروی انتظامی ضمن دست بند زدن به مشاور وزیر ارشاد به وی توهین کرد.


این مقام آگاه اضافه کرد: در ادامه ماموران نیروی انتظامی به بهانه اینکه در این غرفه فساد صورت گرفته است در مکان سر بسته مصلی اقدام به شلیک گاز اشک آور کپسولی کردند.


وی تصریح کرد: بدون ارائه دادن حکم قضایی و بدون هیچ دلیلی ماموران نیروی انتظامی به کارمندان رسمی وزارت ارشاد دست بند زدند و ابایی هم از خالی کردن اسپری اشک آور روی صورت کارکنان نداشتند.


وی در پایان گفت: معاون وزیر آزاد شده است، اما کارمندان بازداشت شده وزارت ارشاد هنوز هم در ون های نیروی انتظامی تحت مراقبت هستند.