جنبش راه سبز - خبرنامه

 

یک خط ابتدایی:
آنجا که مردمان اش فکر کنند، دیگر جای ظالمان نیست.

 

به نام خدای فراتر از درکی که نامش را ظالمان آلوده کرده اند.

طاغوت در دین خدا نماینده کسی است که به خود می خواند،
و مردم را دسته دسته می کند،
و این تنها کاری است که جنابان طاغوت و اعوان شان با آن مشغول اند...

و چه نزدیکی شگفت آوری میان فرعونیان وجود دارد؛
آنان که با هیاهوی زیبای ندای آزادی و اصلاح،
سعی دارند حقیقت زشت قدرت طلبی خویش را بپوشانند...

طاغوت ها دوستان و هم مسلکان مختلفی را از صنف های مختلف دارند،
و در صورت های متفاوتی بروز می کنند؛
گاهی در چهره ی صلح طلب اوباما، بوش جنگ طلب و یا آن نماینده خدای (کشیش) قرآن سوز!
این دشمنان حقیقی حقیقت، هرچند در سخن مخالف یکدیگر باشند،
اما در عمل دو روی یک سکه هستند؛
چراکه از تمام سخنان به ظاهر زیبایشان، تنها دعوت به خود نتیجه می شود.
آری از طاغوت در تمام لحظات روز و شب، تنها زشتی و قصاوت و خود پرستی می بارد!

جناب آقای سیدعلی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران،

شما کسی هستید که بسیاری شما را با عشق و علاقه زاید الوصفی و با عنوان دلربایی چون "آقا" یاد می کنند. پس به ابتکار همان دوستان، اجازه دهید من نیز با همان عنوان شما را خطاب کنم.

ای "آقا جان"، و ای حضرت نائب و نماینده نمایندگان حقیقی خدا بر روی زمین، اگر بنا به اتفاق این نامه را مطالعه کردید و پرسیدید که خوب این ها را که هر معمم کم درس خوانده ای هم می داند، سخن تازه بگو؛ می خواهم یاد آور شوم که تکرار هیچگاه از بزرگی و درستی سخن حق نمی کاهد. همان طور که فلسفه منابر ما نیز تکرار و یاد آوری سخن حق است.

و اما سخن تازه ام:

حضرت رهبر؛

شما "آقا جانِ" بسیاری از انسان هایی هستید که خالصانه دل در گروی حق و حق پرستی داده اند و نگاه شان به شما همان نگاهی است که باید هر عاشق حقی به راه یافتگان و دانندگان مسیر رشد و وارستگی داشته باشد. آنان انسان های بزرگواری هستند که زندگی و ذهن خویش را در راه آرمان های والا نهاده اند.

اما با این وجود در میان کسانی که شما "آقا جانِ" شان هستید، متاسفانه انسان هایی نیز یافت می شود که برخی شان چنان هاله ای از الوهیت برایتان ساخته اند، که از ترس سنگ شدن به شما و کارهای حضرت تان فکری نمی کنند. آنان تنها راه نجات در فتنه زندگی را فرمانبری از شما می دانند.

شما خود مسلما می دانید که اینان بس به بیراهه رفته اند. همان طور که غالیان زمان حضرت علی (ع) نیز به بیراهه رفتند و ایشان به درستی و درایت بر جهل شان تاخت. چراکه این درس اولیه هر آیین حق پرستی است که در جهان تنها یک حقیقت واحد ارزش پرستش و عبودیت دارد که همان خداوند تعالی الله عما یصفون است و لاغیر.

علاوه بر آن شما "آقا جانِ" بسیاری دیگر نیز هستید که گاهی به امید انداختن تقصیر گناهان شان به گردن مبارک تان (به عنوان نائب امام زمان شان)، خود را زیر علم حمایت تان پنهان کرده اند، چراکه باور دارند در دوران غیبت وظیفه ای جز تقلید ندارند، چراکه باور خام دارند که شما نظر کرده و تحت هدایت امام عصر هستید و اگر هم تقصیری باشد به خاطر درستی تقلیدشان بخشوده خواهد شد.

بزرگوارا، شما خود بهتر از هر کس به نقائص انسانی خود آگاهید. برای مثال همانجا که در تصمیم گیری از میان مشاوره های مختلف بازماندید و ترجیح دادید به جای تلاش بی پایان در یافتن راه حل بهتر، مشاوران را یک رنگ و یک دست نمایید، خود را از بخش بزرگی از هوشمندی و ذکاوت دور ساختید. چراکه پیامبران نیز خود را از مشورت و انتقاد مردمان کوچه و بازار محروم ننمودند و شما خود را از همه دانشمندان و روشن فکران دگر اندیش برتر دانستید.

از طرف دیگر چه بسیار پدران و مادران خوش قلبی که شما را به علت آن عمامه و نشان سیادت تان، شما را نظر کرده می دانند و دلیل کارهای مهنت آفرین تان را فراتر از درک خود می دانند.

رهبرا شما خود بهتر از هر کس می دانید که انسان های ساده در تمام تاریخ بوده اند. ای کاش بجای بهره برداری نا منصفانه از صفای قلب اینان، بهره ای از آن صفا در سخنان امروزتان بود. شاید در این صورت بجای آنکه "دشمن" بیشترین کلام مورد استعمال تان باشد، کمی هم از عشق می گفتید و دوستی، از وحدت و همیاری؛ همانچه بیشتر به کلام و رفتار نمایندگان خدا نزدیکتر است.

متاسفانه به دلیل عدم برخورد و جبهه گیری شما و به عکس حمایت بی چون و چرای شما از گروهی از آن عاشقان به بیراهه رفته تان، خفقان و ترسی بر این مملکت حکم فرما شده است که خاطره اش را تنها در تاریخ دوران سیاه شوروی کمونیست و یا قرون وسطی مسیحیت می توان یافت.
آری، مردم از خود می پرسند که چه شده است که بارگاه و بیتی که ابتدا بر الله اکبر مردمان آزادی طلب بنا گردیده بود، امروز از همان الله اکبر همان مردمان گله مند است؟

در این میان چه زیبا است، حرکت ساده انسان های معمولی چون همین محمد نوریزاد، که باعث شده همه آن تصورات اشتباه متزلزل گردند. آری بخاطر این حرکت به ظاهر کوچک کمپین نامه نویسی به حضرتت، من بسیار خوشبین شده ام به رشد و بالندگی مردمان کشورم که؛ ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم..

چراکه موجی را در جامعه می بینم که تا فرو افکندن هر بارگاه ظلمی و بنا نمودن هر بنای عدلی آرام نخواهد شد.
چراکه در آن سرزمینی که مردمانش شروع کنند به فکر کردن و فهمیدن، دیگر جای ریاست و فریب ظالمان نخواهد بود.

آری من با آنکه باور دارم به زودی بسیاری از آن قدرت پرستانی که در زیر علم عشق تان خود را مخفی کرده اند، نگران لرزه های بنیان های دروغین شان، سیل خون از مردمان حق پرست به راه خواهند انداخت؛

چراکه فکر می کنند می شود فردی چون نوریزاد را و هزاران فرهیخته دربند را به ظاهر به آسانی پودر کرد،
و این وب سایت و دیگر وبسایت های مخالف را با حربه اینترنت ملی یا لشگریان سایبری محو نمود،
باز هم بسیار خوشبینم؛
چراکه مطمئنم دیگر نمی توان جلوی درگیر شدن ذهن مردمان را گرفت،
بدین ترتیب فکر مردمان بالاخره به نتیجه خواهد رسید و آنان حق را و راهی برای برقراری آن را خواهند یافت...

و این همه امید و شادی من است؛
چراکه آقا جان ذهن مردمان ما درگیر شده است،
آنان هر روز از یکدیگر می پرسند، و روزی بالاخره از میان این پاسخ ها، درست ترین را پیدا خواهند کرد.

زیبا نیست آقا جان؟
پس چه بهتر که شما هم دقیقا مانند 38 سال پیش، به این موج آگاهی بپیوندید و با هدایت بهتر و درست تر آن، جزوی از تاریخچه خاطره نیک مردمان این سرزمین باشید.

با آرزوی لبیک شما به جریان حق طلبی مردم ایران زمین
 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

به نام خدا

حجت السلام والمسلمین  اقای خامنه ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران

سلام

این نامه را کسی مینویسد که نه انقلاب را دیده است و نه جنگ را به یاد دارد.
این نامه را کسی مینویسد که اولین خاطرات سیاسی زندگیش به دوم خرداد و پیروزی محمد خاتمی عزیز بر میگردد.

اقای خامنه ای

این نامه را کسی مینویسد که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به شخص شما و به کشور –با تمام مشکلات و کمبود ها- علاقه و اعتقاد داشت, اما امان از 22 خرداد که نخواستید به رای ملت تمکین کنید!

ایا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا اینگونه شد؟ ایا به این فکر کرده اید که چرا از چشم ملت افتاده اید؟ ایا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا شما را با افرادی از قبیل صدام و قذافی مقایسه میکنند؟

ایا به این فکر کردید که چرا همه جا ارزوی مرگ شما را میکنند؟ ایا به این فکر کرده اید که چرا هر جا سخنی از شما مطرح میشود,موجی از نفرین  به دنبال اسم شما میاید؟

اگر نمیدانید، من به شما خواهم گفت:

شما از سال 67 تا همین امروز رهبر جمهوری اسلامی ایران بوده اید. دراین مدت چه کار کرده اید؟ جزء این بوده است که کشور روز به روز در داخل بد بختر و در صحنه بین الملل منزوی تر شده است! اقای خامنه ای، ایا به اقداماتی که در دوره مدیریت شما در ایران اتفاق افتاد اگاه هستید؟

ایا پروژه قتلهای زنجیره ای را به یاد دارید؟ شما انقدر از پیروزی بزرگ محمد خاتمی ناراحت و از نه بزرگ ملت به خود سرخورده شده بودید که با این اقدام خواستید جلوی حرکت اصلاحی ملت و دولت را بگیرید. شما به خیال خام خودتان با اجیر کردن ادم معلوم الحالی به نام سعید امامی و باند مخوف وزارت اطلاعات فلاحیان-نجف ابادی خواستید کشتن چند نفر انسان روشن فکر را به گردن دولت خاتمی بیندازید و او را مسئول این جنایت ها بکنید,ولی زهی خیال باطل که روزنامه های اصلاح طلب این نقشه کشما را برملاء کردند و امروز بعداز گذشت سالها از این کارهمه شما را به عنوان عامل اصلی این ترورهای کور میدانند.

ایا 18 تیر 78 را به یاد دارید؟ شما انقدر حسود و ترسوشده بودید که زورتان به چند تا دانشجو رسید. دانشجویانی که جزء ندای ازادی حرف دیگری نمیزدند, ولی شما با انها کاری کردید که تنها یک اسم سیاه از خود به یادگار گذاشتید و در انتها با برگزاری یک دادگاه نمایشی تنها یک سرباز بدبخت را به جرم دزیدن یک ریش تراش دادگاهی و محکوم کردید. ایا روزی که در بیت خود و در جمع طرفدارانتان اشک تمساح می ریختید و میگفتید که قلبتان از این کار به درد امده است, به روزی فکر میکردید که بعد از کذشت این همه سال, اسم شما در بین مردم و دانشجویان با این جنایت گره خورده باشد؟

ایا اردیبهشت 78 را به یاد دارید که به دستور نابخردانه شما چندین روزنامه اصلاح طلب بسته شد و مدیر مسئول انها یا زندانی شدند و یا دادگاهی؟ شما با این کارتان در دل مردم و اهل قلم به عنوان دشمن درجه یک مطبوعات تبدیل شدید. به خیال خام خود با این کار میخواهید جلوی گردش ازاد اطلاعات را بگیرید, ولی نتیجه چه شد؟ جزء اینکه از دل این بگیر و ببندها نسل تازه ای از روزنامه نگاران متولد شد که با استفاده از فناوری های روز، مزه شیرین اطلاعات را به کام تشنه مردم رساندند!

ایا انتخابات دوره هفتم مجلس را به یاد دارید؟ شما انقدر از نمایندگان مردم در خانه ملت ترسیده بودید که با رد صلاحیت انها کمر به تیشه اصلاحات بستید. انقدر ترسیده بودید که در بیت خود کاسه چه کنم در دست گرفته بودید که چگونه مجلسی مطیع و یک دست تشکیل بدهبد و البته که موفق هم شدید. با به کارگیری ادمی به نام جنتی هر کاری که دلتان میخواست با رای مردم کردید. از ان روز به بعد شما را به عنوان خائن در امانت ملت میشناسند.

بگذریم. این اتفاقها, خیانتها, سوء مدیریت ها و ندانم کاری ها انقدر در دوره شما زیاد بوده است که از یاد اوری همه انها نه دردی دوا میشود، نه تغییری در شما به وجود میاورد و هم اینکه از حوصله این نگارش خارج است.هدف فقط رسیدن به روز 22 خرداد است که شما....

بله. 22 خرداد 88.

اقای خامنه ای،
باور کنید که ملت در روز 22 خرداد یک هدف داشتند و ان برکناری قانونی محمود احمدی نژاد بود و بس.حتما یادتان می اید که چه شوق و شوری در ملت به وجود امده بود. همه امده بودند: مرد و زن، پبر و جوان، مسلمان و غیر مسلمان. همه امده بودند تا این شعر را تبدیل به یک حقیقت کنند که " دیو چو بیرون رود فرشته در اید ". همه خوشحال از اینکه در روز 23 خرداد صدا و سیما با خبر پیروزی مهندس میر حسین موسوی نوید دوران تازه ای را به ملت خواهد داد.

اقای خامنه ای،

همه نظر سنجی های رسمی و غیر رسمی داخلی و خارجی خبر از پیروزی مهندس پیر حسین موسوی میداد: صدا و سیما, وزارت اطلاعات, حفاظت اطلاعات سپاه, بسیج و ..... همه و همه میگفتند که قرار است برای اولین بار در تاریخ انقلاب یک نفر برای بار دوم ریس جمهور نشود. باورتان نمیشود که اگر بگویم مردم برای روز 22 خرداد لحظه شماری میکردند تا پایان احمدی نژاد و اغاز مهندس موسوی را جشن بگیرند. اما چه شد؟ در روز 23 خرداد ملت در یک بهت بزرگ فرو رفت.بهتی که هیچ کس نمیتوانست ان را باور کند.

اقای خامنه ای,

اگر یادتان باشد و هنوز مانند دیگر دیکتاتورها دچار زوال عقل نشده باشید، حتما به یاد خواهید اورد که در چند روز اول تظاهرات کسی با شما نه کاری داشت و نه علیه شما شعاری میداد.همه دنبال یک چیز بودند: رای من کو؟ ایا از خود پرسیدید که چه شد بعد از مدتی جنس شعار ها عوض شد و شما هدف قرار گرفتید؟ حتما نماز جمعه را خوب به یاد دارید که به شکل غیر مستقیم به مزدوران بسیجی و سپاهی دستور حمله دادید؟ درست از ان روز به بعد جنس شعارها عوض شود و درست از همان روز به بعد ان اندک ابروی شما نیز نزد ملت از بین رفت. ان روز که در نماز جمعه گفتید نظر احمدی نژاد از نظر ایت الله رفسنجانی به شما نزدیکتر است برای مردم ایران روز مرگ عقلانیت بود.

اقای خامنه ای,

در اکثر ملت های عرب منطقه انقلاب هایی صورت گرفته است که در انها دیکتا تور ها یکی بعد از دیگری در حال رفتن هستند. شما انقدر کوته فکر هستید که با استفاده از واژه من دراوردی بیداری اسلامی در تلاش برای مصادره این انقلاب های مردمی هستید غافل از اینکه ریس جمهور ساختگی خود شما هم از این واژه استفاده نمیکند و لغت بیداری معنوی-انسانی را استعمال میکند. هیچ کدام از ان ملت ها نمی خواهند که جمهوری اسلامی ایران را الگو ی خود قرار دهند و به قول تاج زاد بزرگ و عزیز " قرار بود الگوی ملت ها باشیم و نه عبرت انها ."واقعیت این است که این بیداری از کشور خود ایران شروع شود و دیر نیست روزی که دوباره به منزل اول خود برگردد.

اقای خامنه ای،

به قول مرحوم قیصر امین پور خیلی زود دیر میشود. به یاد روزی باشید که در دادگاه وجدان ملت حاضر شده اید و مانند مبارک شما را با تخت و برانکارد به داذگاه میاورند و کیفر خواست برای شما صادر خواهند کرد. به فکر روزی باشد که شما مانند بن علی اواره کشور های همسایه هستید و هیچ کشوری حاضر به پذیرش شما نخواهد بود. به روزی فکر کنید که مانند سرهنگ قذافی شما را در کانال فاضل اب پیدا کنند و به شکل ناجوانمردانه ای( مثل شیو های کشتن باند سعید امامی) به قتل برسانند.

اقای خامنه ای،

چه بخواهید چه نخواهید،امروزه قشر وسیعی از مردم شما را مسئول تمامی نابسامانی ها و عقب ما ندگی های امروز ایران و ایران امروز میدانند.مردم، شما را عامل اصلی فقر, بدبختی, بی سوادی, رنج و هر چبز منفی دیگر میدانند. شما چه بخواهید و چه نخواهید، مردم این حق را برای خود محفوظ میدارند که از شما انتقاد و شکایت کنند.

اما،هنوز دیر نشده است. هنوز هم میتوانید راه اصلاح در پیش بگیرید.هنوز هم میتوانید ابروی از دست رفته خود را بازیابید.مطمئن باشید که ملت شما را خواهد بخشید.از سر راه این ملت فلک زده کنار بروید.بگذارید مردم کمی نفس بکشند. اگر این کارها را نکنید، روزی خواهد امد که ملت تکلیف خود را با شما روشن خواه کرد که پیامبر گفت " حکومت با کفر باقی میماند ولی با ظلم نه "

از طرف م. و. ف
 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 جرس: حسین نعیمی پور، فرزند محمد نعیمی پور نماینده مردم تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت بازداشت شد.

 به گزارش ندای سبز آزادی، امروز بعداز ظهر، ماموران دادستانی با مراجعه به دفتر محمد نعیمی پور، فرزند او حسین را بازداشت کرده و به مکان نامعلومی منتقل کرده اند.

ماموران لباس شخصی پنج نفر بوده اند و از اعضای دفتر کار آقای نعیمی پور فیلم برداری می کرده اند. همچنین گزارش رسیده حاکی است، برخورد ماموران بسیار توهین آمیز بوده است.

حسین نعیمی پور، پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و مدتی را در حبس به سر برد.

او پیش از این در انتظار ابلاغ حکم دادگاه بود.

از مرجع دستگیر کننده و دلیل این بازداشت هنوز اطلاعی در دست نیست.

به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه در پی تماس تلفنی بازجوی فاطمه خردمند با مسعود لواسانی، همسر وی و طرح این خواسته که ساعت ۱۳ وی به همراه فرزندش متین در دادسرای اوین حضور یابد، لواسانی در دادسرای اوین حضور یافت.

آقای لواسانی در نهایت به دستور و موافقت بازجوی فاطمه خردمند موفق شد به همراه فرزند خردسالش به مدت چند ساعت با همسر خود ملاقات نماید.

مسعود لواسانی پس از ملاقات وضعیت همسرش را مناسب توصیف نموده و از وعده‌ی بازجوی پرونده برای آزادی همسرش و حل شدن مسئله در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

گفتنی است، چند روز پیش جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در بیانیه ای با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی خردمند، نسبت به سلامتی وی – به دلیل بیماریهای خاصش- هشدار جدی داده بودند.

این خانواده ها همچنین هشدار داده بودند که این بانوی جوان علاوه بر تحمل مشقات ناشی از بازداشت همسر و بیماری صرع خویش، نگهداری و درمان فرزندی خردسال و مبتلا به بیماری اوتیسم را بر دوش دارد.

خانواده های زندانیان سیاسی ضمن تأکید بر آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی، اعلام کرده بودند در صورت ادامه این روند نامعقول آنهم در این شرایط حساس و بروز هر مشکلی برای فاطمه خردمند و یا هر زندانی سیاسی دیگر، مسئولیت هر اتفاقی بر عهدۀ حاکمیت و دستگاه قضا می باشد.

گفتنی است، فاطمه خردمند، روزنامه نگار و فعال جنبش سبز، اواسط دی ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

جـــرس: به گزارش منابع بین المللی، در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب نوین مردم مصر، شورای نظامی حاکم بر مصر شرایط نامزدهای نخستین انتخابات ریاست جمهوری مصر را اعلام کرده است.

به گزارش بی بی سی، در اطلاعیه شورای عالی نظامی، ضمن تاکید بر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری طی ماه های آینده، آمده است که کسانی می توانند به عنوان نامزد تصدی سمت ریاست جمهوری مصر در انتخابات شرکت کنند که از والدین مصری در مصر متولد شده باشند و دارای تابعیت دوگانه و همسر خارجی نباشند.

داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری باید مورد تایید دست کم سی تن از اعضای پارلمان یا سی هزار تن از شهروندان واجد حق رای قرار گیرند و این چنین تاییدیه ای را هنگام ثبت نام برای ورود به رقابت های انتخاباتی ارائه دهند.

بر اساس این گزارش، هدف از این شرط این است که از ورود افرادی به صحنه انتخابات جلوگیری شود که نمی توان آنان را نامزدهای جدی و دارای امکان پیروزی در انتخابات تلقی کرد.

هنوز تاریخ قطعی برگزاری انتخابات تعیین نشده اما شورای نظامی گفته است که رای گیری قطعا تا قبل از پایان ماه ژوئن - شش ماه دیگر - برگزار می شود و این شورا قدرت را به رئیس جمهوری منتخب مردم واگذار خواهد کرد.

سخنگوی گروه مشاوران غیرنظامی شورای نظامی گفته است که این شورا راه های انتقال هرچه سریعتر قدرت به دولت غیرنظامی را مورد بررسی قرار داده و مایل است هرچه زودتر به وظایف نظامی خود بازگردد.

وی گفته است که یکی از توصیه هایی در این زمینه شده کاهش فرصت زمانی است که برای هیات یکصد نفره تدوین قانون اساسی جدید مصر برای تکمیل این سند و برگزاری همه پرسی قانون اساسی منظور شده است.
به گفته سخنگوی گروه مشاوران شورای نظامی، در صورت کاهش این مدت، ممکن است انتخابات در ماه مه انجام گیرد.

در حال حاضر، از چهار تن از شخصیت های سیاسی مصر به عنوان نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری نام برده می شود: عمرو موسی، وزیر خارجه اسبق مصر و دبیرکل سابق اتحادیه عرب، حازم صلاح ابواسماعیل، مجری سرشناس تلویزیونی و از فعالان وابسته به اخوان المسلمین، عبدالمنعم ابوالفتوح، دبیرکل یک تشکل پزشکی و از اعضای سابق کادر رهبری اخوان المسلمین و محمد سلیم العوا، از پژوهشگران اسلامی.
محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز یکی از نامزدهای جدی انتخابات ریاست جمهوری بود، که انصراف داده است.

جـــرس: در پی انتشار اظهارات علی مطهری پیرامون لزوم بازگشت هاشمی رفسنجانی به صحنه سیاسی کشور برای ختم بحران سیاسی موجود، روزنامه محافظه کار رسالت، به انتقاد از این نماینده اصولگرای مجلس هشتم پرداخت.

مطهری در گفتگو با تارنمای «ملت ما»، با بیان اینکه "وضع فعلی ما شبیه وضع انقلاب مشروطه است كه عده‌ای از راه رسیدند و سنگ انقلاب را بیش‌تر به سینه زدند و با شور و حرارت بیش‌تری شعارهای انقلاب را سر دادند و كم كم انقلابیون راستین و اولیه را از میدان خارج كردند و در نتیجه مشروطه به یك استبداد خشن منتهی شد"، تاکید کرده بود: "نخستین كسی كه احمدی‌نژاد را شناخت و احساس خطر كرد و نحوه مدیریت وی بر كشور را خطرناك توصیف كرد هاشمی رفسنجانی بود و امروز هم تا زمانی كه وی به صحنه سیاسی برنگردد و مثلا اقامه جمعه نكند بحران سیاسی اخیر تمام نمی‌شود."

روزنامه رسالت، چاپ تهران، در یادداشتی با عنوان "نقدی برادرانه به اظهارات اخیر علی مطهری" نوشته اس:
"آقای مطهری می‌فرمایند تا زمانی که آیت‌الله هاشمی به صحنه سیاسی بر نگردد بحران سیاسی اخیر تمام نمی‌شود.اولا- آیت الله هاشمی‌رفسنجانی الان در وسط معرکه سیاسی کشور بحمدالله هستند، سخن می‌گویند، نقد می‌کنند و راه حل نشان می‌دهند. ثانیا- در ذهن آقای مطهری این است که در کشور بحران سیاسی وجود دارد."

این روزنامه اصولگرا با حمله به مطهری نوشته است: معلوم نیست درک ایشان از مفهوم "سیاست" و "بحران" چیست؟ هر کس که در این مملکت زندگی می‌کند و یا از بیرون وارد می‌شود با نگاهی کوتاه به اوضاع سیاسی کشور نمی‌تواند چنین درکی را قبول کند.ثالثا- اگر به قول ایشان راه حل آن است که "هاشمی رفسنجانی به صحنه سیاسی بر گردد و بحران سیاسی حل شود" این سئوال مطرح است که چرا هاشمی این لطف را در حق مردم و انقلاب دریغ دارند و به صحنه سیاسی بر نمی‌گردند.
رابعا- آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی هم در انتخابات دور نهم به طور مستقیم و هم در انتخابات دور دهم به طور غیر مستقیم در صحنه سیاسی بودند و نامه بدون بسم‌الله وبدون سلام وی دو روز مانده به برگزاری انتخابات دور دهم این حضور را تایید می‌کند. اما این حضور کمکی به حل مشکلات نکرد بلکه بر مشکلات افزود. "

رسالت مدعی شد: "مردم در نهم دی این مشکلات را حل کردند. آنها انتظار داشتند هاشمی‌رفسنجانی در کنار آنان و رهبری مظلوم انقلاب رو در روی اهل فتنه قرار بگیرد که متاسفانه این مطالبه آن‌طور که می‌خواستند عملی نشد."

1. در جهانی که هیچ کس از توسلِ به خشونت دفاع نمی کند؛ اصرار بر اینکه «من از خشونت دفاع نمی کنم پس خشونت طلب نیستم » یک همانگویی عوام فریبانه و مبتذل است. می شود رساله ای در دفاع از خشونت نوشت با هزار «اما و اگر»؛ غافل از آنکه همین اما و اگرهاست که محل « نزاع» است و اگر از اصل «عدم توسل به خشونت» می گوئیم، منظور پرهیز از خشونت در هنگامه ی روبروشدن با همین «اما و اگر» هاست.

 

2. هیتلر می گفت: "یهودی کسی نیست که «آشتی پذیر» باشد ! باید همه آنان را نابود ساخت". یعنی او نیز در اعمال خشونت خود، بدنبال صلح و آشتی بود و اعمالِ خشونت علیه یهودیان را از سر عشق به آشتی وصلح توجیه می کرد. هیچکدام از سیه روزانی که به دام خشونت افتادند و خشونت را به عنوان استراتژی برگزیدند، هدفی جز رسیدن به صلح و عدالت و آرامش ابدی برای جهانیان نداشتند. کتابِ نبرد من هیتلر وکتاب سبز قذافی گواه اند .

3. همیشه خشونت وقتی آغاز می شود که ضرورتی احساس شده است.یعنی «سوء تفاهم» در فهم مطالبی چون خشونت، عدم خشونت و ضرورت و اصالت آنها، منشاء اصلی ورود به خشونت اند. اگر هر کس ضرورتی را که تشخیص می دهد برای اعمال خشونت توصیه کند،سنگ روی سنگ بند نمی شود. از قضا عدم توسل به خشونت به همین خاطر، یک «اصل» است و اصالت دارد تا بازیچه ی سوءتفاهم ها و توهم ها در هنگام تشخیصِ ضرورتها نشود.

4. اگر کسانی که در قدرت اند، دچار این توهم شوند که « ضرورت ها و اصالت ها» را تشخیص داده اند، در موقع مقتضی علیه مخالفان، خشونت می روزند. یعنی، اشکالی اگر هست تنها در اعمالِ خشونت نیست، در توهمِ تشخیص است. پرداختن به اصل عدم توسل به خشونت، واکنشی در برابر این «تشخیص» است و عمل کردن به این اصل مصداق مبارزه ی عملی با خشونت است.

5. کمتر کسی در ایران به وضعیتی می اندیشد که سازمان مجاهدینِ خلق را به خشونت ورزی «مجبور» کرد، اما کمتر کسی است که ایرانی باشد و خشونت ورزی این سازمان را علیه هم وطنان خویش برتابد و لعن نکند. مجاهدین نزدِ جامعه ی دیندارِ ایران بدنامند نه به این دلیل که رهبرشان یک زن است و روسری بر سر دارد و داعیه ی اسلام دارند. بدنام اند، چون خشونت را بالضروره! به عنوان یک استراتژی برگرفته اند.

6. توصیه به خشونت، حتی از خشونت هم بدتر است. اگر خشونت ورزی در شرایطی غیر اخلاقی نباشد، توصیه به خشونت – آن هم توسطِ دیگران- در هر شرایطی غیر اخلاقی است. توصیه به خشونت به عنوان یک کنش، با واکنشی از سر خشم، مشخصاً تفاوت دارند. آن یکی کنشی است که جان آدمی را بی ارزش می داند و این دیگری واکنشی است که از جان آدمی دفاع می کند.

7. برای آن که «اصالت» عدم توسل به خشونت را بفهمیم، کافی است به تفاوت «قاعده» و «استثنا» بیاندیشیم. اگر مبارزات گاندی وماندلا، به عنوان الگویی برای مبارزه ی مسالمت آمیز ستایش می شوند و توصیه می شوند، به خاطر پرداختن به همین قاعده است. استثناهای هیچ فرد و هیچ قانونی، نه توصیه می شوند و نه اصالت دارند.هیچ کس دروغ گفتن را به خاطر آنکه در شرایطی ممکن است نیاز افتد، توصیه نمی کند و از آن خطابه ای برای تردید در اصالتِ صداقت نمی نویسد.

8. فراخوان برای تجمعات مسالمت آمیز و راهپیمایی های سکوت، حتی اگربا استقبال روبرو نشود، دست کم اخلاقی است. این فراخوان ها، نه تنها کنشی اخلاقی محسوب می شوند و سکوتِ غیراخلاقی را می شکنند، بلکه طرف منازعه را نیز به ریزش وا می دارد، طرفداران خشونت را منکوب  می کند، الگوها ی حکومتی را راستی آزمایی کرده و یکی از « بنیادی ترین تفاوتهای  طرفین منازعه»  را نشان می دهد. طبیعی است کسانی که فرای «توان و خواستِ معترضان»، رویایی دارند، باید راه دیگری را برای تعبیر آن انتخاب کنند. راهی که اگر میخواهد اخلاقی! باشد، باید دستِ کم بتواند در صورت به «اصلِ زرینِ» اخلاق پای بند بماند.

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

جـــرس: در پی انتشار خبری در بی بی سی فارسی مبنی بر اینکه قرار است پروازهای شرکت هواپیمایی «هما» به لندن از سه پرواز به دو پرواز در هفته کاهش یابد، خبرگزاری رسمی دولت به نقل از منابع هما این خبر را تکذیب کرد.

به گزارش ایرنا، نمایندگی هما در بریتانیا گفته است که "توقف پروازهای منظم هفتگی هما به لندن صحت ندارد و تنها اتفاقی که افتاده این است که ما خودمان برای ماه فوریه، که ماه کم سفری به شمار می رود، تعدادی از پرواز های خود را به دلایل بازرگانی لغو کرده ایم."

به گفته این منبع ، شرکت هما در حال حاضر برای ماه مارس برای سه پرواز در هفته جا ذخیره می کند.

بی‌ بی سی فارسی گزارش داده بود که قرار است تعداد پروازهای تهران- لندن از سه پرواز در هفته به دو پرواز کاهش یابد.

 

جـــرس: در پی اعلام عدم موافقت هاشمی رفسنجانی با انتصاب یکی از وابستگان دولت به ریاست دانشگاه آزاد، شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم دارد در جلسه امروز (سه شنبه) با افزودن تبصره‌ای به اساسنامه جدید دانشگاه آزاد، در صورت عدم ابلاغ حکم دانشجو از سوی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد، این حکم را از سوی رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی (رئیس دولت) ابلاغ کند.

به گزارش فارس، یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که نخواست نامش فاش شود گفت: بعداز ظهر امروز جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در محل دبیرخانه این شورا برگزار می‌شود و یکی از دستورات این جلسه بررسی امضای حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد از سوی هاشمی است.

وی افزود: در جلسه امروز و با توجه به اینکه هاشمی رفسنجانی در جلسه روز گذشته با چند تن از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنان مصر است تا حکم ریاست فرهاد دانشجو را امضا نکند، مصوبه‌ای به اساسنامه دانشگاه آزاد اضافه می‌شود.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: در این مصوبه قید خواهد شد که در صورت عدم امضای حکم رئیس دانشگاه آزاد از سوی رئیس هیئت امنای این دانشگاه، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند حکم ریاست دانشگاه آزاد را امضا و ابلاغ کند.

روز گذشته چند تن از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پیدا کرده و در خصوص امضای حکم رئیس جدید دانشگاه آزاد با هاشمی رفسنجانی جلسه‌ای برگزار کردند.

اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که در این جلسه حضور داشتند از هاشمی رفسنجانی خواستند تا به رأی هیئت امنای دانشگاه آزاد و تائید حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد، تمکین کرده و به عنوان رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد، حکم فرهاد دانشجو را ابلاغ کند.

پس از چندین ساعت جلسه و بحث در این خصوص، هاشمی رفسنجانی اعلام کرده است که در حال حاضر حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد را امضا نمی‌کند.

گفتنی است، هاشمی رفسنجانی تا امروز فشار دولتی ها که در قالب شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش دارند انتصاب فرهاد دانشجو به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد را رسمی کنند، نپذیرفته است.

جـــرس: سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا شورای امنیت سازمان ملل متحد را فراخواندند برای پایان دادن به موج خشونت‌ها در سوریه وارد عمل شود. همزمان یک شهروند عربستان سعودی مدعی شد که توانسته است ایمیل‌های بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را دانلود (هک) کند، که این ایمیل‌ها افشاگر نقش جمهوری اسلامی در سرکوب مردم سوریه است.

همزمان، وزارت خارجه روسیه دوشنبه اعلام کرد دولت سوریه با اجرای گفت و گوی غیر رسمی با اپوزیسیون این کشور در مسکو موافقت کرده اما شورای ملی معترضان، کناره گیری بشار اسد از قدرت را به عنوان پیش شرط هر گفت و گویی اعلام کرده است.

به گزارش خبرگزاری آلمان، هرمان فان رومپوی، رئیس ادواری شورای اتحادیه اروپا پس از اجلاس سران کشورهای اروپایی در بروکسل گفت که کشورهای عضو این اتحادیه "نسبت به خشونت‌ورزی‌ها و سرکوب توسط رژیم سوریه" خشمگین هستند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار است بعد از ظهر امروز روز سه‌شنبه (۳۱ ژانویه/۱۱ بهمن) جلسه‌ای مشورتی برای بررسی وضعیت حاکم بر سوریه تشکیل دهد.

تا کنون این روسیه بوده است که مانع از محکومیت رژیم بشار اسد در شورای امنیت شده است.

بیش از ۱۱ ماه است که از ناآرامی‌ها در سوریه می‌گذرد و در این میان بیش از ۵۴۰۰ نفر کشته شده‌اند.

رد درخواست روسیه
وزارت خارجه روسیه دوشنبه اعلام کرد دولت سوریه با اجرای گفت و گوی غیر رسمی با اپوزیسیون این کشور در مسکو موافقت کرده اما شورای ملی معترضان، کناره گیری بشار اسد از قدرت را به عنوان پیش شرط هر گفت و گویی اعلام کرده است.

به گزارش رادیو فردا، وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای اعلام کرد به دولت و اپوزیسیون سوریه پیشنهاد داده نمایندگان خود را برای برقراری تماس های غیر رسمی به مسکو بفرستند. این پیشنهاد با پاسخ مثبت مقام های دولت سوریه و رد مذاکرات از سوی نیروهای اپوزیسیون همراه شد.

وزارت خارجه روسیه در بیانیه خود گفته که برقراری چنین تماس هایی یک ضرورت فوری برای پایان دادن به خشونت ها در سوریه است. در مقابل برهان غلیون، رییس شورای ملی معترضان گفت که اپوزیسیون سوریه پیش از کناره گیری بشار اسد از قدرت، با نظام این کشور گفت و گو نخواهد کرد.

غلیون در واکنش به بیانیه وزارت خارجه روسیه گفت: "کناره گیری (بشار) اسد از قدرت، پیش شرط آغاز هر گونه مذاکرات برای انتقال به نظام دموکراتیک است."

ادعای هک امیل های رئیس جمهور
یک شهروند عربستان سعودی موفق شد ایمیل‌های بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را دانلود کند. گفته می‌شود این ایمیل‌ها افشاگر نقش جمهوری اسلامی در سرکوب مردم سوریه است. این اطلاعات هنوز منتشر نشده‌اند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، یک هکر شهروند عربستان سعودی از قرار معلوم موفق شده است به ایمیل‌های بشار اسد دست یابد و آن‌ها را دانلود کند.

به گزارش خبرگزاری آلمان به نقل از روزنامه‌ی "المدینه"، اطلاعات دزدیده شده توسط اسامه سلمان الانسی حجمی بالغ بر چهار گیگابایت دارد. از قرار معلوم این اطلاعات بسیار افشاگر هستند.

روزنامه‌ی "المدینه"، چاپ عربستان سعودی، مدعی است که این اطلاعات به‌ویژه نقش جمهوری اسلامی در سرکوب قیام مردم سوریه را برملا می‌کند.

شورای ملی سوریه که روز شنبه (۸ بهمن/۲۸ ژانویه) ایران را به دست داشتن در کشتار معترضان در سوریه متهم کرده بود، از این کشور خواست، از حمایت رژیم دمشق دست بردارد. "شورای ملی سوریه" بزرگ‌ترین ائتلاف نیروهای مخالف دولت بشار اسد است.

سمیر نشار، از اعضای بلندپایه‌ی شورای ملی سوریه در کنفرانسی خبری در استانبول گفت که این شورا «مشارکت رژیم ایران در کشتار مردم سوریه را که در طلب آزادی هستند محکوم کرده و از این کشور می‌خواهد، برای حفاظت از روابط مردم دو کشور از سرکوب انقلاب سوریه دست بردارد».

هکر عربستانی پس از دانلود ایمیل‌ها پیامی برای بشار اسد، دیکتاتور سوریه ارسال کرده و گفته است، در صورتی که به خشونت‌‌ها علیه مردم سوریه خاتمه ندهد، این اطلاعات را منتشر خواهد کرد.

از سوی دیگر این روزنامه می‌نویسد که الانسی شماری پایگاه‌های اینترنتی نهادهای دولتی سوریه را نیز هک کرده است، ولی روز سه‌شنبه این وبگاه‌ها بار دیگر به کار عادی خود ادامه دادند.

هکرهای عربستان سعودی در هفته‌های گذشته چندین پایگاه اینترنتی اسرائیلی را به طور موقت فلج کرده و اطلاعات شهروندان اسرائیلی را ربوده بودند. در پی آن هکرهای اسرائیلی وبگاه‌های عربستانی را مورد حملات خود قرار داده بودند.

مخالفان سوری "روز خشم و سوگواری" اعلام کردند
"شورای ملی سوریه" روز سه‌شنبه (۳۱ ژانویه/۱۱ بهمن) را روز خشم و سوگواری اعلام کرد. این تشکل ائتلافی مخالفان سوری اعلام کرد که دیروز دوشنبه حدود ۱۰۰ نفر در پی عملیات نظامی که بشار اسد آغاز کرده است، کشته شده‌اند.

شورای ملی سوریه در صفحه‌ی "فیس‌بوک" خود از تعلل جامعه‌ی بین‌الملل در حمایت از مردم غیرنظامی سوریه و در برخورد با رژیم بشار اسد انتقاد کرده است.

این شورا می‌نویسد: "رژیم بشار اسد در عملیات خونین و قتل‌عام‌ها و ترورها که به کشته شدن بیش از ۱۰۰ تن از مردم سوریه، از جمله زنان و کودکان ... در شهر حمص انجامیده است، با تانک و سلاح سنگین محله‌ها را بمباران کرده است."