جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بانوي ديگري که راحت شد!

Posted: 28 Jan 2012 06:15 AM PST

مجتبي لطفي
بانوي شجاع مانع مي شود و مي گويد:« ما رسم نداريم مهمانمان را در ميان اين مهاجمان تنها بگذاريم»


خبر کوتاه و شوک آور بود: « بانوي کرامت و محبت، همسرآيت الله العظمي صانعي از دنيا رفت»!

اين خبر برايم تداعي کننده خبري بود که در مرخصي از زندان اولين روزهاي بهار 88 از طريق پيامک رسيد: « بانوي صبر واستقامت، بانو رباني همسرآيت الله العظمي منتظري از دنيا رفت»! وقتي سراسيمه به قم رسيدم اگرچه سعيد منتظري هنوز اشک در چشمانش حلقه زده بود ولي لباس سياه برتن نداشت اولين جمله اي که درجواب تسلاي خاطر، به من گفت اين بود: « مادرم راحت شد»!

امروز هم وقتي سير زندگي بانو شفيعي را مرور مي کنم مي بينم او هم راحت شد. به راستي چرا بايد کار به جايي برسد که رفتن چنين بانواني از اين دنياي خاکي را، راحتي براي آنها حساب کرده و با همين جمله خود را تسلي دهيم.

دروصف بانو شفيعي گفته اند: « بانوي کرامت و محبت » وچه وصف زيبا و به جايي! احمد منتظري فرزند مرحوم آيت الله منتظري بر کرامت شجاعت و محبت او به مردم شهادت مي دهد و صبر و مقاومت او در برابر فشارها و ظلم ها را جزو صفاتي مي داند که طي 30 سال همسايگي با آن مرحومه عجين بود.

بانو شفيعي درحالي همسريکي از مراجع آينده شيعه شد که در خانواده اي به دنيا آمده و پرورش يافته بود که وضعيت مالي مناسبي نسبت به امکانات مالي شيخ يوسف داشت اما تقدير براين بود که همراه و هميار دوران عسرت و نداري اين طلبه برخاسته از نيک آباد اصفهان باشد. کيست که نداند زندگي اوليه نوع طلاب با تلاش، کوشش و فداکاري همسران ايثارگر آنان پا مي گيرد.

بانو شفيعي به همراه همسر، روزگاري در قم در يک اتاق مستأجر بود و شيخ يوسف در عسرت پرداخت اجاره منزل؛ براي همين همسرش تا پاسي از شب گيوه مي بافت تا پس از فروش، 45 تومان اجاره ي اول ماه به صاحب خانه پرداخت شود. وقتي هم که پدرش از دنيا رفت به جاي اينکه ارثيه که به او رسيده بود را به مصرف زندگي خود رساند بخشی از ارثيه را صرف ساختن حسينيه اي در نيک آباد کرد. بدون اينکه به فکر خود و فراهم کردن امکانات بيشتري براي زندگي اش باشد آنچه داشت، صرف کمک به فقرا، نيازمندان و به ويژه تهيه جهيزيه براي دختران دم بخت مي کرد.زمان کوتاهي که همسرش دادستان کل کشور بود و پاسداراني به محافظت ايشان مأمور بودند. حاج خانم در اکثر مواقع خود براي ايشان غذا مي پخت و آنها را سرسفره خويش مهمان مي کرد. ساده زيستي و تواضعش زبان زد عام و خاص بود.

غم خوار ديگران بود و از ظلم وستمي که بر ديگران مي رفت بر خود مي لرزيد. روزي که به کربلاي امام حسين (عليه السلام) مشرف شد مصادف با ادامه حصر آيت الله العظمي منتظري بود و در آن مکان مقدس قطعه ي طلايي از خود، نذر حرم مي کند تا از ايشان رفع حصر شود.

روز ديگري که آقاي کروبي مهمان آيت الله العظمي صانعي بود و همزمان خانه و دفتر مرحوم آيت الله العظمي منتظري و آيت الله العظمي صانعي تحت محاصره و تهاجم بود بارها آقاي کروبي قصد خروج از منزل را دارد -که نکند به بهانه حضور او لطمه اي بر بيت آيت الله صانعي وارد شود-، ولي اين بانوي شجاع مانع مي شود و مي گويد: « ما رسم نداريم مهمانمان را در ميان اين مهاجمان تنها بگذاريم». وبي شک فشارهاي ناشي از آن هجوم فيزيکي و ديگر هجوم هاي فرافيزيکي بر همسر مجاهدش، بر او اثر مضاعف مي گذاشت و در اين دو سال آخر عمر روز به روز تحليل مي رفت.

عشق و محبت زايد الوصف اين بانوي مهرباني به شوهر و فرزندانش باعث آن مي شود که آنها در غم فراغش بسوزند و خود را تسلي دهند که: « او هم از بيماريها راحت شد و هم آنچه ناباورانه در اين زمانه پر غوغا مي ديد»!

و در پايان!

نمي دانم براي استاد و فرزندانش چه بنويسم که مصيبت خويش را با مصيبت مولايشان علي (عليه السلام) گره زنند جز اين درد دل هاي جانسوز از علي (عليه السلام) که پس از دفن شبانه و غريبانه فاطمه زهرا (سلام الله عليها) زانوهايش بي قوت شد، نشست

و درحالي که روبه قبر پیامبر(ص) کرد گفت:

« السلام عليک يا رسول الله! سلام از من بر تو باد و از جانب دختر و نور ديده ات. »

و اينک او در ميان خاک در جوارت آرميده است. يا رسول الله! با رفتن فاطمه از صبر و قوت من کاسته شد

وليکن اين مصيبت در برابر مصيبت مفارقت تو چيزي نيست.

يا رسول الله! چه زود جدايي افتاد ميان ما! و از ظلم و ستمي که بر ما رفت بر خدا شکايت مي کنم.

يا رسول الله زين پس از احوال فاطمه بپرس که چه غمهاي انباشته اي در سينه دارد».


سلام الله عليک يا بنت رسول الله


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

مجلس پیش‌نویس طرح قطع صادرات نفت به اتحادیه اروپا را نهایی کرد

Posted: 28 Jan 2012 06:54 AM PST

 
جرس: نمایندگان مجلس پیش‌نویس طرح قطع صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به اتحادیه اروپا را نهایی کردند.

ناصر سودانی نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌‌گو با فارس، از نهایی شدن طرح دو فوریتی قطع صادرات نفت به اتحادیه اروپا خبر داد و گفت:‌ این طرح در 4 ماده طراحی شده است که یکی از مواد اصلی آن اعلام می‌کند که جمهوری اسلامی ایران تا پایان دادن کشورهای اروپایی به تحریم نفتی کشورمان، هر گونه صادرات نفت به این کشورها را قطع می‌کند.

وی با بیان اینکه ممکن است این طرح جرح و تعدیل‌هایی هم داشته باشد، خاطرنشان کرد: البته برخی نمایندگان معتقدند که باید در این طرح اتحادیه اروپا را به مدت 5 سال تحریم نفتی کنیم.

نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس تصریح کرد: در یکی دیگر از مواد این طرح دولت ملزم شده که هر نوع واردات کالا از کشورهای تحریم کننده کشورمان را متوقف کند.

سودانی اضافه کرد: البته کمیسیون‌های امنیت ملی و انرژی نیز باید نظر خود در مورد این طرح را اعلام کنند.

سید حسن خمینی بر پیکر همسر آیت الله صانعی نماز خواند

Posted: 28 Jan 2012 06:47 AM PST

حضور جمع کثیری از مردم و شخصیت‌های سیاسی در مراسم تشییع

جرس: پیکر همسر آیت الله صانعی با حضور جمع کثیری از مردم و شخصیت‌های سیاسی تشییع و به خاک سپرده شد.

 

به گزارش ایلنا از قم، پیکر مرحومه خانم شفیعی همسر آیت الله یوسف صانعی از مراجع تقلید شیعه با حضور جمع کثیری از مردم و شخیصت‌های سیاسی در قم عصر امروز از مسجد امام حسن عسگری قم به سمت حرم حضرت معصومه (س) تشییع شد.

 

حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن آقا خمینی  در صحن اصلی حرم حضرت معصومه بر پیکر همسر آیت الله صانعی نماز خواند.

 

در مراسم تشییع جنازه علاوه بر حضور مردم و مقلدان آیت الله یوسف صانعی،اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم،برخی از اعضای بنیاد پانزده خرداد، برخی از اعضای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،اعضاي بيت آيت الله موسوي اردبيلي،جمعی از اساتید سطح عالی حوزه علمیه قم، جمعی از دانشجویان و شخصیت‌هایی چون شیخ قدرت الله علیخانی نماینده فعلی مردم در مجلس شورای اسلامی و جمعی از نمایندگان ادوار مختلف مجلس،رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی، هادی غفاری،سید حسین موسوی تبریزی، سید محسن موسوی تبریزی، هادی قابل و ... حضور داشتند.

ارز نفتی ملت ایران در حسابهای شخصی غیرایرانی خارج از کشور

Posted: 28 Jan 2012 05:27 AM PST


جرس- به گزارش منابع خبری جرس از تهران، از سال ۱۳۸۶ بخشی از درآمد ارزی حاصله از فروش نفت به پیشنهاد محمود احمدی نژاد رئیس جمهورِ منصوب مقام رهبری، به حساب شخصی برخی معتمدین نظام در خارج از کشور واریز شده است. این طرح که به منظور مقابله با تحریمهای غرب پیش بینی شده بود بعداً به تصویب شورای عالی امنیت کشور می رسد و بر اساسِ آن، دهها نفر از مقامات عالی کشوری و لشکری «امانتدار بیت المال برای روز مبادا» می شوند. مبلغ واریز شده به هر حساب، به تناسب مقام و موقعیت صاحب حساب از چند هزار تا چند صد میلیون یورو برآورد می شود.


بر اساس شنیده های این منابع خبری، در میان صاحبان حسابهای شخصی ارزی نفتی چند مورد غیرایرانی هم بوده است. از ملیت این افراد غیرایرانی معتمد نظام بیش از که عرب بوده اند اطلاعی دردست نیست.اما افراد یادشده بعد از مدتی پولها را خورده و ارتباط خود را با جمهوری اسلامی قطع کرده اند. بعد از این واقعه بخش غیرایرانی حسابهای شخصی ارزی متوقف می شود. از میزان دقیق پول از دست رفته اطلاعی در دست نیست.


در زمان شروع این پروژه غیرقانونی احمدی نژاد به وزیر وقت نفت می گوید که نفت را به که بفروشد، به چه نرخی بفروشد، و درآمد حاصله را به چه حسابهای عمومی و شخصی واریز کند. وزیر یادشده [...] اظهار می کند که مطابق قانون بهای حاصله از درآمد نفت باید به خزانه و حسابهای تحت نظارت سازمان بازرسی کل کشور و مجلس ریخته شود. اگر مصلحت اقتضایی جز این دارد ریاست محترم جمهوری کتباً به وزیر خود دستور دهند تا بر اساس دستورالعمل کتبی ریاست جمهوری عمل شود. احمدی نژاد پاسخ می دهد لازم نیست قانون را به رخ من بکشید. وزیر نفت یادشده  برکنار می شود و وزیری بر وزارت نفت گماشته می شود که با دستورالعمل شفاهی هم امتثال امر کند.


گزارش رسمی سازمان بازرسی کل کشور
درباره گم شدن بخشی از درآمدهای حاصله از فروش نفت در دولت محمود احمدی نژاد اشاره به قسمت کوچکی از این ماجراست و ضعف مجلس در نظارت بر بیت المال غیرقابل اغماض است. در محافل سیاسی نزدیک به اصول گرایان در تهران ارقام نجومی درباره این حسابهای شخصی مطرح است.

 

تحريم ها و گزينه هاى ولى مطلقه

Posted: 28 Jan 2012 05:12 AM PST

م.رها


تصميم دولت آمريکا در تحريم بانک مرکزى ايران و فشار به متحدان اين کشور در توقف و يا کاهش خريد نفت از ايران، حاکمان مستبد کشور را به وحشت انداخت. اينبار برخلاف تحريم هاى گذشته شريان حياتى اقتصاد کشور بطور مستقيم مورد تهديد قرار گرفت و ولى مطلقه را که با دسترسى به درآمدهاى باد اورده نفتى، دست دولت دست نشانده کودتا را در ريخت و پاش، اختلاس و حيف و ميل اين درآمد ها باز گذادره است کاملا دستپاچه ساخت. در واکنش، رحيمى معاون اول دولت کودتا و برخى از سرداران سپاه و فرماندهان ارتش با توجه به رهنمود ولايت مبنى بر " تهديد در برابر تهديد" همزمان با نمايش قدرت در مانور ارتش در خليج فارس اعلان کردند که درصورت تحريم نفت ايران تنگه هرمز را خواهند بست و به کشورهاى ديگر خليج فارس نيز اجازه صدور نفت نخواهند داد.


در پى تهديد بستن تنگه هرمز، قدرت هاى غربى واحدهاى بيشترى از ناوهاى دريايى و هوايى خود را به خليج فارس فرستادند و رئيس جمهور امريکا با فرستادن نامه اى به ولى مطلقه فقيه نسبت به بستن تنگه هرمز هشدار داد و آنرا خط قرمز آمريکا اعلان کرد. در نتيجه اين اقدامات راهبرد " تهديد در برابر تهديد " در عمل به " عقب نشينى در برابر تهديد " تبديل و وزير امور خارجه ايران بستن تنگه هرمز از سوى ايران را در ترکيه انکار کرد. وى همزمان دست به تهديد کشورهاى نفت خيز منطقه زد و جايگزينى نفت ايران بوسيله اين کشورها را عملى غير دوستانه سنجيد که عواقبى را براى اين کشورها بدنبال خواهد داشت. اما اين تهديد نيز بى نتيجه ماند زيرا بلافاصله وزير نفت عربستان اعلان کرد که در صورت لزوم و براى جبران نفت ايران " کافی است شیر فلکه‌ها را باز کنیم."


سونامى بحران اقتصادى

افزايش قيمت ارز و طلا که از مدتى پيش بعلت بى کفايتى هاى دولت کودتا و بانک مرکزى در مديريت پول ملى کشور رو بافزايش گذارده بود با تصويب تحريم هاى تازه اوج بيشترى يافت و نسبت به اول سال 1390 تقريبا دو برابر شده است. ناظران پيش بينى مى کنند که قيمت دلار به 3000 تومان هم خواهد رسيد. توکلى نماينده اصولگراى مجلس گفته است " اگر به سرعت به داد اقتصاد نرسیم وضع موجود بازار ارز و طلای کشور را به ورشکستگی می کشاند." و تابش نماينده اقليت مجلس وضعيت موجود را مانند سونامى دانسته است. افزايش نجومى قيمت ارز و طلا تأثيراتش را بر زندگى مردم بويژه تهيدستان نمايان ساخته است که نصف شدن ارزش واقعى يارانه هاى پرداختى و درنتيجه افزايش سرسام اور تورم از نشانه هاى اين بحران است. ولى مطلقه فقيه تاثير تحريم ها بر اقتصاد کشور را نفى و شرايط حاضر را با دوران پيروزى هاى صدر اسلام مقايسه کرده است و روزنامه کيهان بالا رفتن قيمت سکه و ارز را " پروژه ای هماهنگ با تحریم نفتی ایران " از سوى فتنه گران به شمار آورده است. رئيس دولت کودتا نيز در کرمان هرگونه مشکل اقتصادى کشور را نفى کرده است.

بانک مرکزى در اخرين تلاش براى مهار قيمت ارز، نرخ بهره سود بانکى را از 15 درصد به 21 درصد افزايش داده و قيمت دلار را 1226 تومان اعلان کرده است. کارشناسان اقتصادى در مورد کارساز بودن تلاش هاى تازه ترديد دارند زيرا هم اکنون نرخ تورم حد اقل 25 درصد سنجيده مى شود و اين امر بسيارى از سرمايه هاى سرگردان را براى بازگشت به بانک متقاعد نخواهد ساخت. افزون براين تلاش هاى قبلى اين بانک براى مهار قيمت ارز از راه تزريق دلار به بازار نيز ناکام مانده است.


گزينه هاى ولى مطلقه

در روز دوشنبه سوم دى ماه اتحاديه اروپا خريد نفت از ايران را تحريم کرد و نه تنها از کشورهاى عضو خواست که قرارداد تازه اى با ايران امضاء نکنند بلکه تا شش ماه ديگر خريد نفت برپايه قراردادهاى گذشته را نيز کاملا متوقف سازند. استراليا نيز اعلان کرده است که از تصميم اروپا پيروى مى کند. وزارت خارجه ژاپن به امريکا اطمينان داده است که خريد نفت از ايران را کاهش خواهد داد و پيش بينى مى شود چين نيز با وجودى که در حال حاضر با تحريم هاى يکجانبه مخالف است در عمل تجارت در بازار امريکا را به خريد نفت ايران ترجيح داده و حداقل انرا کاهش خواهد داد. روزنامه والت استريت جورنال گزارش داد که چين براى فرار از تنبيه ها مى کوشد طرح مبادله نفت در برابر کالا را با ايران به اجرا گذارد و احتمالا 50 % تخفيف از ايران خواهد گرفت. افزون برين بتازگى شرکت هاى نفتى چينى بخشى از منابع استخراج نفت در کانادا را خريدارى کرده اند و باتوجه به مخالفت دولت اوباما با اجراى احداث لوله نفت از کانادا به آمريکا بخاطر ملاحظه هاى محيط زيستى امکان دارد دولت کانادا با دولت چين براى فروش نفت وارد مذاکره شود. اين امر نيز مى تواند در آينده موجب کاهش بيشتر خريد نفت از ايران گردد. پيش بينى مى گردد که کره جنوبى نيز در مورد کاهش خريد نفت از ايران با آمريکا همکارى کند. آيا ولى مطلقه فقيه براى رويارويى با شرايط پيش رو چه گزينه هايى در اختيار دارد؟
 

1- ادامه تنش و خطر جنگ افروزى

قرار است سپاه در 6 بهمن مانور نظامى اش را در خليج فارس و تنگه هرمز آغاز کند. يکى از گزينه هاى حاکمان مستبد اين است که با رجز خوانى هاى تازه و تهديد مجدد بستن تنگه هرمز و يا حتى با نا امن نشان دادن اين ابراه براى عبور کشتى هاى نفتکش قيمت نفت در جهان را افزايش دهند. مجلس نيز قرار است فروش نفت به کشورهاى تحريم کننده نفت ايران را ممنوع کند. اين اقدامات مى تواند در کوتاه مدت بافزايش قيمت نفت بيانجامد و کمبود درآمدهاى نفتى در اثر کاهش فروش و يا تخفيف هاى اعطايى به خريداران وفادار را تا حدودى جبران سازد اما در دراز مدت کارساز نخواهند بود. تشنج افزايى در تنگه هرمز قمار بزرگى است که بى ترديد قدرت هاى غربى و کشورهاى صادرکننده نفت در خليج فارس بسادگى و بدون واکنش از کنار آن نخواهند گذشت. افزون برين در تشنج افزايى همواره امکان اشتباه محاسبه در توان نيروهاى نظامى خودى و طرف مقابل وجود دارد و اين امر مى تواند شرايط متشنج را به وضعيت جنگى تمام عيار بکشاند که ابعاد آن لزوما در کنترل ولى مطلقه فقيه باقى نخواهد ماند.

در اين گزينه حاکمان در بعد اقتصادى با چوب حراج زدن به منابع نفتى شمارى از مشتريان خويش را نگه خواهند داشت و براى دور زدن تحريم ها خواهند کوشيد با پرداخت هزينه هاى سنگين به واسطه ها و يا بانک هاى روسى و غيره براى انتقال پول نفت به بانک مرکزى و يا بازکردن اعتبار براى مبادلات تجارى ادامه دهند. اين گزينه افزون بر کاهش درآمد در دراز مدت وضعيت ناپايدارى را به شرايط سياسى و اقتصادى کشور تحميل خواهد کرد و بحران اقتصادى داخلى را تشديد خواهد نمود و فقر و بدبختى بيشرى را به مردم کشور تحميل خواهد کرد که مى تواند به ورود زود هنگان بهار عربى به کشور بيانجامد.

2- نوشيدن آبرومندانه جام زهر

دومين گزينه در برابر ولى مطلقه و دارودسته استبداد اينست که از جاه طلبى هاى هسته اى و منطقه اى دست شويند و براى حل مشکلات خارجى کشور از جمله تحريم ها با جامعه جهانى به تعامل بپردازند. اين گزينه شامل پاسخ گويى به کليه پرسش هاى اژانس بين المللى اتمى و حتى توقف کامل غنى سازى است. ورود هيأت اژانس به ايران فرصت تازه اى است که در صورت کاميابى مى تواند به مذاکرات موثر هسته اى در ترکيه بيانجامد. ولى مطلقه بايد حداقل براى يکبار منافع ملى کشور را به جاه طلبى هاى منطقه اى و هسته اى اش ترجيح دهد و با تعامل با جامعه جهانى سايه شوم جنگ و نابودى منابع انسانى و مالى کشور را از آسمان کشور دور کند.

 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
 

بحران سازی احمدی نژاد و سکوت تایید آمیز رهبری

Posted: 28 Jan 2012 05:08 AM PST

کامران کیانی


در این نوشته سعی شده است که فقط به ابعاد اقتصادی مسئله پرداخته شود.


الف: واقعیتها

1- نقدینگی در اقتصاد ایران بیش از 350 هزار میلیارد تومان است و اکثر آن در طول دوره احمدی نژاد ایجاد شده است.
2- اکثر صنایع و بنگاههای اقتصادی یا تعطیل شده اند یا زیر ظرفیت کار میکنند. یارانه های بخش تولید صنعتی داده نشده است.
3- بیکاری طبق آمار رسمی (2 ساعت کار در هفته) بالای 15% و طبق آمار بین المللی حدود 30% است.
4- تورم طبق آمار رسمی، حداقل 20% تا قبل از کاهش شدید ارزش ریال بود.این نرخ تورم کاملا مصنوعی بوده، زیرا دولت احمدی نژاد به دلیل اینکه میخواست تورم را پایین نشان دهد، سعی میکرد که نرخ ارز را ثابت نگه داشته و با واردات کالاهای مصرفی در 6 سال گذشته نرخ تورم را کنترل نماید.
5- کسری بودجه سال 90 بیش از 15 هزار میلیارد تومان است.
6- کسری بودجه هدفمندی یارانه ها در سال 90 بیش از 10 هزار میلیارد تومان است.
7- بدهیهای دولت به سازمانهای عمومی مثل سازمان تامین اجتماعی و بانکها و بخش خصوصی بیش از 100 هزار میلیارد تومان است.
8- کشاورزی با واردات بی رویه، در حال احتضار به سر میبرد. دامداریها به دلیل عدم پرداخت یارانه های این بخش و کنترل قیمت محصولات دامی، در حال تعطیل شدن هستند و شیر خشک چینی جایگزین آنها شده است.
9- میلیاردها دلار که برای فرار از کمند تحریم در حسابهای شخصی افراد در بانکهای خارج از کشور قرار دارد که با تحریمهای سازمان ملل، بلوکه شده است و دست ایران از آنها کوتاه شده است.
10- تحریم بانک مرکزی و تحریم نفتی ایران با محوریت کشورهای غربی، تصویب شده است. کشورهایی مثل هند، چین، روسیه، کره جنوبی و ژاپن در حال برنامه ریزی برای جایگزینی نفت ایران و قطع کامل خرید نفت از ایران میباشند. کشورهای حاشیه خلیج فارس آمادگی کامل خود را برای جایگزینی نفت ایران اعلام کرده اند.
11- امکان دریافت پول نفتهای فروخته شده، در حال حاضر وجود ندارد و دولت مجبور است در معاملات پایا پای به ورود اجناس صرفا مصرفی بدون کیفیت بپردازد.
12- هزینه های دور زدن تحریم ها به شدت افزایش یافته است و دولتهای فرصت طلبی چون روسیه، چین و هند درصد های بسیار بالایی برای مبادلات مالی از کشور میگیرند.
13- احمدی نژاد در قالب طرح تحول در سیستم بانکی کشور نرخ بهره را، علیرغم تمامی هشدارهای اساتید دانشگاهی و متخصصین علم اقتصاد، در چند سال اخیر، کاهش داده بود.
14- احمدی نژاد در قالب طرح هدفمندی یارانه ها و علیرغم تمامی هشدارهای اساتید دانشگاهی و متخصصین علم اقتصاد با تایید رهبری و تاکید اینکه نظرات احمدی نژاد به نظرات رهبری نزدیکتر است، به پمپاژ نقدینگی به اقتصاد پرداخت و چرخه تولید را در کشور از حرکت انداخت.
15- با این همه هشدار و اطلاع رسانی، نه رهبری و نه احمدی نژاد نمیتوانند از زیر بار مسئولیت این موضوع شانه خالی کنند.


ب:فرضیات


اوباما قانون تحریم بانک مرکزی را امضا میکند و در شروع بحران تنزل ارزش پول ملی، احمدی نژاد بدون توجه به هشدارها و سوالات و نگرانیها به آمریکای جنوبی سفر میکند و همه وزرای اقتصادی خود را همراه میبرد و رئیس بانک مرکزی را نیز از شرکت در کمسیون های مجلس منع میکند. در غیاب او شورای پول و اعتبار تشکیل جلسه میدهد و نرخ سود بانکی 21% را تصویب میکند. احمدی نژاد پس از سفر به مخالفت با مصوبه میپردازد و آنرا امضا نمیکند.دامنه بحران بالا میگیرد و ناگهان خبر از تایید مصوبه شورای پول و اعتبار توسط احمدی نژاد میرسد. احمدی نژاد پا را از این هم فراتر میگذارد و به بانکها اختیار میدهد که هر نرخی که خودتان تصویب کنید میتوانید برای بهره بانکی در نظر بگیرید. رئیس بانک مرکزی هم نرخ دلار را 1226 تومان اعلام میکند.


فرض اول:

خزانه دولت به اندازه کافی پر است و توانائی حل بحرانهای از این قبیل را داراست و احمدی نژاد و تیم اقتصادی دولت، ناباورانه خود را در تخریب دومینوی خود ساخته، گرفتار میبینند ولی ابعاد بحران را تصور نمیکنند. در صورت چنین فرضی، احمدی نژاد و تیم اقتصادی دولت، به هیچ وجه صلاحیت ادامه کار را ندارند و باید در اسرع وقت برای آن تعیین تکلیف شود. دولتی که نتواند بحران را پیش بینی کند و یا اینقدر دیر برای بحران تصمیم گیری نماید، برای رهبری و حمایتهایش از احمدی نژاد دردسر ساز خواهد بود.


فرض دوم:

خزانه دولت به اندازه کافی پر است و توانائی حل بحرانهای از این قبیل را داراست ولی احمدی نژاد با توجه به تضادها اختلافهایی که با رهبری و حامیانش دارد، عمدا بحران سازی نموده است. به دولتی که برای یک دستمال حاضر است قیصریه را به آتش بکشد، نباید یک ثانیه هم فرصت اضافه داد و در غیر این صورت رهبری با چالش بسیار جدی موجه خواهد شد.


فرض سوم:

خزانه دولت یا خالی است و یا به اندازه کافی پر نیست و توانائی برخورد با این بحرانها را ندارد. در این صورت باید پرسید که با چه پشتوانه ای، این تصمیم را اعلام نموده است؟ این چه نوع استراتژی اقتصادی بوده است که در هنگام نیاز آه در بساط کشور نمانده است؟
احمدی نژاد و رهبری باید پاسخ دهند که 700 میلیارد دلار درآمد نفت را چگونه هزینه و یا اختلاس فرموده اند که اکنون با خزانه خالی مواجهند؟ البته در این زمینه رهبری نیز باید مسئولیت بپذیرد.

 

فرض چهارم:

این فرض کاملا انتحاری است و احمدی نژاد عمدا این بحران را با جیب خالی ایجاد نموده است که در این صورت وای بحال رهبری...


ج: نتیجه گیری


در پی بحران کاهش شدید ارزش ریال، تقریبا همه نیروهای سیاسی کشور به این نتیجه رسیده اند که احمدی نژاد صلاحیت ادامه کار را ندارد و مواضع خود را صریح و ضمنی بیان کرده اند. اما روند قضایا این را نشان نمیدهد. احمدی نژاد همچنان به کار خود ادامه میدهد و حتی مخالفان خود را تهدید هم میکند. تنها کسی که این بحران را با سکوت برگزار کرده است، رهبری است. رهبری مجلس را هم از حیز انتفاع انداحته است و مجلس یکی از شعبات دفتر رهبری است.


راستی چرا رهبری هنوز به حمایتهای خود از احمدی نژاد ادامه میدهد؟ آیا رهبری در این زمینه دارای نقطه ضعف جدی است؟
آیا مسئله انتخابات 88 و رسوائی تقلب در آن است و رهبری از افشای آن در هراس است؟
آیا مسئله اختلاس و رسوائیهای اطرافیان رهبری است؟ (پرونده یک میلیارو شش صد میلیون دلار مجتبی خامنه ای است؟)
....

اگر اینها نیست پس رمز حمایتهای رهبری در چیست؟


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

آشتی ملی؛ تنها راه نجات کشور

Posted: 28 Jan 2012 04:51 AM PST

حبیب الله امیری
با توجّه به شرایطی که حضرتعالی بهتر واقفید، ایامی را به عنوان آشتی ملی اعلام و دشمنان را مأیوس و ناامید کنید


بسم الله الرّحمن الرّحیم

« هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا ً » سوره فتح آیۀ 28

حضور محترم حضرت آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران

ابتدا با مروری مختصر دوران گذشتۀ خود را به استحضار می رسانم :

اینجانب حبیب الله امیری از روزی که خود را شناختم و از نوجوانی در 15 خرداد 1342 در تظاهرات اعتراضی مردم قم علیه رژیم شاه با شعار از جان خود گذشتم ... شرکت نمودم. در سال 1350 بعد از شناسایی توسط اطلاعات شهربانی قم، دستگیر شدم. در سال 1353 تحت تعقیب ساواک قرار گرفتم که به ناچار فراری و پس از مدتی آوارگی از کشور گریختم. در سال 1355 برای ادامۀ فعالیّت برای کشور به وطن بازگشتم، که به چنگ ساواک افتادم و بالأخره در بدو پیروزی انقلاب از زندان آزاد شدم.

پس از پیروزی انقلاب و بعد از اشغال ناجوانمردانۀ خاک ایران توسط نیروهای صدام و پس از بهبود نسبی صدمه های دوران زندان، عازم منطقۀ جنگی شده و تا پایان جنگ در منطقه حضور داشتم. مدّت دو سال هم به عنوان فرماندۀ کمیتۀ انقلاب اسلامی قم، در خدمت نظام جمهوری اسلامی بوده ام.
حضرت آقای خامنه ای! همانگونه که مستحضرید خدای بزرگ در آیۀ فوق و دیگر آیات قریب به این مضمون فرموده است: اسلام دین حق و برترین ادیان و بالطبع دارای برترین فرهنگ جهان است که توسط خاتم رسل حضرت محمّد بن عبد الله 9 به مردم ابلاغ شده است، تا انسان ها رستگار شوند. جمهوری اسلامی مدعی است پیرو چنین دینی که قرآن می فرماید هستم، پس چرا مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته است. مگر ممکن است بالاترین فرهنگ دنیا از دیگر فرهنگ ها شکست بخورد؟

پس بالاجبار باید پذیرفت به هردلیلی، عدم مدیریت صحیح نظام بوده،که کشور مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته است وگرنه اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست

اینک به بعضی از مواردی که باعث شده است جمهوری اسلامی مورد تهاجم قرهنگی قرار گیرد، اشاره می کنم:

هنگامی که حضرت امام خمینی ; قبل از انقلاب آن شرایط و ویژگی های جمهوری اسلامی را طی مصاحبه ها و پیام ها برای ملت ایران ترسیم نمودند، از باب نمونه در مصاحبه با خبرنگار مجلۀ اکونومیست، فرمودند: " یکی از مهمترین وظایف اولیۀ جمعی که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را به دست می گیرند، فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد است که به هیچ وجه اعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهی در انتخابات نباشد "( صحیفۀ نور جلد 4 صفحۀ 176 )

مگر حضرت امام خمینی با ملت ایران شرط نکرده است که در صورت پیروزی، آن شرایط عمل شود پس چرا آن شرایط به طور رسمی نقض می شود.

چرا با نظارت استصوابی، عدّه ای از کاندیداها را ردّ صلاحیّت می کنید؟ در حالی که این کار تجاوز آشکار به حق الناس است. هنگامی که وعده های حضرت امام خمینی به مردم این گونه نقض می شود، باید گفت عامل اصلی تهاجم فرهنگی، این گونه اعمال است. چون مردم به عمل افراد نگاه می کنند و با مقایسۀ وعده ها با اعمال قضاوت می کنند.

جناب آقای خامنه ای! از قدیم الایام مرجعیّت شیعه در بین ملت از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و قانون اساسی نظام هم برای آن جایگاه ویژه قائل شده است، در جمهوری اسلامی اگر مرجع تقلیدی بر اساس وظیفه تذکر مشفقانه و دلسوزانه ای به مسئولین بدهد، طرفداران حکومت آن حرکاتی که در شأن هیچ نظام بشر دوستانه ای نیست، انجام می دهند و با یک مرجع تقلید شیعه که هم سنخ و هم کار و هم لباس و هم مسلک مسئولین است آن حرکات زننده را انجام می دهند، بدیهی است که مردم نسبت به دین و آیین و روحانیّت، سست عقیده شوند.

هنگامی که قرآن کریم می فرماید:" لا یستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر والمجاهدون فی سبیل الله... " نساء / آیۀ 95 کسانی که در زمان ستم شاهی به خاطر دفاع از آرمان مقدّس ملت در زندان و یا در زمان جنگ با حضور در جبهه های جنگ آزمون خوبی دادند، اینک به جای تجلیل از آنان، یا در زندان و در حصر غیر قانونی و یا شاهدیم به افرادی که به خاطر حراست و پاسداری از آن همه تلاش بی وقفه دوران بهترین ایام عمر خویش و به خاطر حراست از آن آرمان شهدا که هم سنگران دیروز حسین علایی ها بودند، هتاکی ها و تهمت ها می زنند، آیا اسلام دین منطق و ادب و استدلال و برهان نیست؟ پس چرا با آن حرکات زشت در درب منزل شخصی سردار حسین علایی با آبروی اسلام بازی می کنند و با کمال تأسف، بزرگان با سکوت خود این حرکات را تأیید می کنند؟

چرا با چنین اعمال غیر بشر دوستانه با آن افراد دارای حسن سابقه از سوی وابستگان به نظام اعتقاد مردم را متزلزل و ترویج تهاجم فرهنگی می کنند؟

هنگامی که اصول 6 و 59 از قانون اساسی که برای دخالت دادن مردم در مسائل مهم و سرنوشت ساز مملکت مثل انرژی هسته ای، نابسامانی های اقتصادی و رابطۀ با امریکا و... پیش بینی شده است که البته با استفاده از نخبگان و کارشناسان و با همکاری صدا و سیما می توان بسیاری از معضلات و بحران ها را حل و فصل و در نهایت با رفراندم اعتماد مردم را جلب نمود، لکن این اصول قانون اساسی هنوز اجرا نشده است، بدیهی است که مردم با مسئولین نظام فاصله گرفته و نسبت به حوادث مهم و سرنوشت ساز مملکت بی تفاوت می شوند، که نتیجۀ آن عواقب ناخوش آیندی برای جمهوری اسلامی دارد.

حضرت آقای خامنه ای! هنگامی که چند نفر از بهترین فرزندان این مرز و بوم به خاطر دفاع از آرمان ملت در زندان کهریزک به شهادت رسیدند و نظام رسما ً با آن جنایات برخورد قاطع و کاملی نکرد و هنوز پس از حدود دو سال خبری از رسیدگی آن پروندۀ ننگین در حضور ملت به طور شفاف نیست، چگونه انتظار دارید مردم دین گریز نشوند و ناهنجاری های جامعه گسترده تر نشود؟

هنگامی که عدّۀ کثیری از ملت در روز عاشورای حسینی در سال 1388 به عنوان تجلیل از هفتمین روز ارتحال جانگداز حضرت آیة الله العظمی منتظری و به عنوان اعتراض به نحوۀ برگزاری انتخابات در همان سال طبق اصل 27 قانون اساسی راهپیمایی کردند، به جای اینکه مسئولین نظام با منطق و قانون به خواستۀ آنان رسیدگی کنند، متأسفانه آن انبوه جمعیّت با اتهام ضد عاشورایی مواجه گردیدند. مگر آقایان فراموش کردند که قبل از پیروزی انقلاب همین مردم روز عاشورا را به عنوان اعتراض به رژیم شاه راهپیمایی کردند، لکن آن رژیم جرأت نکرد انگ ضد عاشورایی به آنان بزند، چون می دانست نتیجۀ معکوس خواهد داشت. اینک چرا از سوی مسئولین نظامی که مدعی دین و دین داری است، اتهام ضد عاشورایی به مردم می زنند؟

پس باید پذیرفت عامل ترویج تهاجم فرهنگی، این گونه اعمال است که با کمال تأسف بعضی از مسئولین نظام یا خود عامل به آن بوده اند و یا در مقابل تخلفات و جنایات دیگران سهل انگاری کرده اند. اما به نظر من ضرر را از هر جا که برگردیم منفعت است و اگر مردم احساس کنند که مسئولین امور و در رأس آن جنابعالی تصمیم واقعی به اصلاح امور دارید، پشتیبان شما خواهند بود. اگر یک حاکم اسلامی حقوق پایمال شده را به مردم باز گرداند، یقین دارم که آنان به فرهنگ دینی و اسلامی ارادت بیشتری پیدا خواهند کرد و تهاجم فرهنگی بی اثر خواهد شد.

حضرت آقای خامنه ای! همانگونه که می دانید قدرت های بزرگ در عین تضاد با هم، به لحاظ داد و ستد گسترده در بسیاری از موارد با هم مشترک المنافع هستند و نمی توان به قول و فعل آنان مطمئن شد، پس باید این احتمال را داد که ممکن است پشت پرده به نتیجه و توافقاتی با هم در مورد ایران برسند، لذا پیشنهاد می شود حضرت عالی با تمسک به شیوۀ حضرت امام خمینی که علی رغم میل باطنی شان بر اساس وظیفه و با شهامت تمام، صلح را پذیرفتند و هر گونه خسارات جبران ناپذیری را از کشور دفع کردند، اینک با توجّه به شرایطی که حضرتعالی بهتر واقفید، ایامی را به عنوان آشتی ملی اعلام و دشمنان را کاملا ً مأیوس و ناامید کنید، ان شاء الله این تصمیم جنابعالی مرضیّ خدای بزرگ خواهد بود.

قم - حبیب الله امیری
8/11/1390


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

صدور حکم اعدام برای مهدی علیزاده، طنز نویس و فعال سایبری

Posted: 28 Jan 2012 04:42 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع حقوق بشری، در تداوم روند صدور احکام مرگ توسط قاضی صلواتی، رئیس شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، طی هفته‌های اخیر «مهدی علیزاده»، طنز نویس و فعال سایبری نیز به اعدام محکوم شده است.


ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران گزارش داده است که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران مهدی علیزاده را محارب شناخته و به اعدام محکوم کرد.


این حکم که توسط دادگاه بدوی صادر شده، طی روزهای گذشته به وکیل و خانواده‌ی وی ابلاغ شده است.


مهدی علیزاده فخر آباد ۳۰ ساله، متاهل و اهل مشهد برای اولین بار در تابستان سال ۸۷ و پیروِ پروژه‌ی موسوم به مضلین بازداشت و مدت ۹ ماه را در بند ۲ الف زندان اوین گذراند و سپس به قید وثیقه‌ی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.


وی برای دومین مرتبه و در تاریخ بیستم فروردین ماه سال ۹۰ دستگیر شد و هم‌اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس است.


گفتنی ست که مهدی علیزاده هم‌پرونده‌ای سعید ملک پور و وحید اصغری که ایشان نیز به اعدام محکوم اند، می‌باشد.


شایان ذکر است که ابوالقاسم صلواتی به تازگی برای جواد لاری (سیاسی)، وحید اصغری (سایبری) و امیر میرزایی حکمتی (متهم به جاسوسی) نیز حکم اعدام صادر کرده است.


اعتراف باهنر به موافقت رهبری با حصر رهبران جنبش

Posted: 28 Jan 2012 04:20 AM PST

برای محدودیت خانگی موسوی و کروبی آخرین نفری که راضی شد رهبری بود

جـــرس: محمدرضا باهنر که پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی، پیروزی میرحسین موسوی را پیش‌بینی کرده بود، با کتمان چنین مسئله ای گفت که این نامه "بوی حمایت از موسوی را نمی‌داد بلکه یادآوری و تذکری بود که علیرغم میل اصولگرایان اگر موسوی پیروز شد چه کنیم."


دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین افزود: "برخی از دوستان می‌گفتند؛ موسوی و کروبی را فوراً‌ باید اعدام کنیم که من به آنها گفتم، این که این دو نفر را در میدان قیام اعدام کنیم مشکل حل نخواهد شد و بنده همین الان هم می‌گویم که این روش را قبول نداشتم چرا که اینگونه نمی‌شود مملکت را اداره کرد. همه ما می‌فهمیدیم و می‌دانستیم که برای محدودیت خانگی موسوی و کروبی آخرین نفری که راضی شد حضرت آقا (رهبری) بود. قوه قضاییه شش ماه زودتر می‌خواست این دو نفر را محدود کند اما آقا موافق نبود. متأسفانه برخی دوستان تندروی ما می‌گفتند برای حصر کردن موسوی و کروبی باید فشار بیاوریم که آقا راضی شود اما گفتیم که فشار به رهبری خط قرمز ماست."


محمدرضا باهنر همچنین مدعی شد که در راهپیمایی نهم دی ماه ۸۸، چهل میلیون نفر در حمایت از نظام به خیابان‌ها آمدند."


به گزارش فارس، نایب رئیس مجلس در گفت‌وگویی با این خبرگزاری وابسته به محافل امنیتی- نظامی، خواستار آن شد که "مسئولان باید در مورد چالش های امنیتی در انتخابات آتی اقدامات جدی را اعمال کنند. چرا که تلاش دشمن برای چالش امنیتی از ویژگی‌های انتخابات مجلس نهم است، چرا که این انتخابات اولین انتخابات بعد از فتنه 88 و بیداری اسلامی است."


وی با اطلاق لفظ "فتنه" برای اعتراضات مردمی به تقلب، سرکوب و بی اعتنایی حاکمیت به مطالبات مردمی ادعا کرد: "البته باید گفت فتنه 88 یک مسئله بی‌نظیر در کشور ما بود. ما 30 انتخابات برگزار کرده بودیم اما از هیچ کدام از آنها بحث فتنه پیش نیامده بود. متاسفانه در فتنه 88 برخی‌ها رقابت بر سر صندوق‌ها را به کف خیابان کشیدند و گفتند حالا که در صندوق‌ها پیروز نشدیم، پیروزی را در کف خیابان دنبال کنیم."


فلسفه وجودی "فتنه" و چرایی آن
باهنر همچنین مدعی شد: "برخی‌ها می‌گویند از گذشته دشمن برای فتنه 88 برنامه داشته است. اما در مقابل برخی دیگر می‌گویند که برخی‌ها که فکر می‌کردند پیروز خواهند شد، وقتی شکست خوردند عصبی شدند وغائله فتنه را به پا کردند. اساسا حرف من این است که فتنه 88 بسیار نامیمون بود که به موجب آن عده‌ای به دلایل کج فهمی و یا عصبانیت، ساده انگاری و یا وابستگی به خارج از کشور به دنبال یک سناریو بودند. آنها فکر می‌کردند اتفاق‌هایی که در خارج رخ داده و منجر به پیروزی و انقلاب‌های مخملی شده، در ایران نیز امکان پذیر است. لذا "گفتند سنگ مفت، گنجشک مفت" حوادث بعد از انتخابات را کلید زدند که خیانت بزرگی بود. آنها هزینه سنگینی به نظام تحمیل کردند که ناامنی‌ها، بی‌اعتماد کردن مردم به نظام، اغتشاش و آشوب از جمله این هزینه‌ها بود."


عملکرد دستگاه‌های نظارتی و امنیتی
این عضو هیئت رئیسه مجلس هشتم در پاسخ به اینکه "عملکرد دستگاه‌های نظارتی و امنیتی در مقابل هزینه‌هایی که جریان فتنه به نظام تحمیل کرده بود"، چطور بود گفت: "جریان فتنه کار خود را به طور مرحله به مرحله پیش برد. یعنی ابتدا گفتند تقلب شده است سپس نصایح مسئولان را نپذیرفتند، مردم را برای حضور در خیابان دعوت کردند و سپس به مقابله با نظام پرداختند. آنها در روز قدس که روز اختصاصی مرگ بر اسرائیل است، هنجارشکنی کردند و با بطری‌های آب در ماه مبارک رمضان به خیابان‌ها ریختند. در روز 13 آبان نیز که روز مبارزه با استکبار به رهبری آمریکا بود، روز ویژه مرگ بر آمریکا بود. اینها که نمی‌توانستند بگویند درود بر آمریکا. آمدند چین و روسیه را شریک آمریکا کردند. البته ما دل‌مان از سایر کشورها خیلی خوش نیست. دشمنی ما با اسرائیل بیش از آمریکاست چون اسرائیل را از اساس مشروع نمی‌دانیم و به برخی رفتارهای غلط آمریکا اعتراض داریم اما ویژگی 13آبان شعار مرگ بر آمریکاست."


باهنر بدون رویکرد به صورت مسئله و نحوه مواجهه حکومت با مردم مدعی شد: "فتنه‌گران آنقدر جلو رفتند که به عاشورا هم اهانت کردند که در روز عاشورا فتنه‌گران از امام، رهبری، نظام و انقلاب عبور کردند. عاشورا در فرهنگ ما به حدی مهم و حساس است که ابایی نداریم بگوییم که در ایران کسانی هستند که شاید تقیدی به نماز و دیگر احکام اسلامی نداشته باشند اما در ماه محرم و روز عاشورا شرایط متفاوتی دارند و به نگهداشتن حرمت این روز تعصب دارند."


وی در ادامه مدعی شد: "ساده انگاری و توهم پیروزی در انتخابات، خشک سری، ترجیح منافع شخصی و حزبی به منافع ملی و حمایت مستقیم خارجی ها، همه از عوامل به وجود آمدن فتنه بود. برخی اطرافیان موسوی و کروبی به آنها می‌گفتند که شما پیروز هستید. مخصوصا به موسوی. حتی کروبی نیز برای پیروزی آمده بود و فکر می‌کرد مقبولیت بیشتری نسبت به موسوی و احمدی‌نژاد دارد. موسوی را همواره بین طرفدارانش می‌بردند و ایشان فکر می‌کرد همه طرفدار او هستند و هیچ کس نیست که به ایشان رای ندهد. مشکل دیگر این بود که اکثریت مردم پایتخت نامزد پیروز را انتخاب نکرده بودند و تمایل به موسوی داشتند. 10-11 میلیون روستایی به احمدی‌نژاد رای داده بودند در حالی که نمی‌توانستند مثل حامیان موسوی برای دفاع از نامزد مورد حمایت‌شان، به کف خیابان‌های تهران بیایند. "


اتهام ارتباط سران فتنه با سازمان‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل
وی در پاسخ به ادعای این خبرگزاری مبنی بر "ارتباط سران فتنه با سازمان‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل" گفت: "ارتباط با خارج می‌تواند غلظتش در یک فرایند طولانی و به تدریج بیشتر شود. من مدعی نیستم و این تحلیل را که از روز اول آمریکایی‌ها، موسوی را عامل جاسوسی آمریکا و اسرائیل کرده باشند، قبول ندارم. اصلا قبول ندارم که اسرائیلی‌ها به موسوی گفته باشند ما از تو حمایت می‌کنیم تا رئیس جمهور شوی. اما وقتی در رسانه‌های اروپا مطرح می‌شود که اگر موسوی رئیس جمهور شود، آمریکا و اروپا خرسندتر می‌شوند تا اینکه احمدی‌نژاد رئیس جمهور شود. بعضا این خبرها که درباره ایران در اروپا تولید می‌شود واقعی نیست اما خبر خرسندی اروپا و آمریکا از اینکه چه کسی بهتر است در ایران رئیس جمهور شود، به مذاق سران فتنه خوش آمد و روی آن حساب باز کردند...وقتی فردی فکر می‌کند اروپا و آمریکا، اوباما و دیگر شخصیت‌های مطرح از او حمایت می‌کنند، از لحاظ شخصیتی هم خودخواه و خودمحور باشد، نتیجه این می شود که موافقت می کند در مقابل نظام بایستد و زمانی فرا می‌رسد که به کمک آنها نیازمند می‌شود. وقتی این شرایط به وجود می‌آید به طور طبیعی ممکن است ارتباط هم برقرار شود و فرد روی پشتیبانی خارجی‌ها حساب کند. مثلا منافقین در اوایل انقلاب نیز فکر می‌کردند مورد حمایت مردم هستند و با کمک مردم می‌توانند حق توهمی شان را بگیرند. اما چون آنها در محاسبه اشتباه می‌کردند، شکست خوردند. مریم و مسعود رجوی در ابتدای انقلاب یک سهمی می‌خواستند که به آنها داده نشد و البته اینها به مرور زمان چون احساس می‌کردند حق‌شان را نگرفته‌اند در مقابل نظام ایستادند."


نامه به رهبری و احتمال پیروزی موسوی
وی در خصوص اینکه "برخی می گویند در نامه‌ای به رهبری از احتمال پیروزی موسوی خبر دادید در حالی که نظرسنجی‌ها داخلی و خارجی خلاف نظر شما را داشت. آیا این رفتار شما به منزله حمایت غلط و متوهم کردن افرادی چون موسوی نبود؟"، گفت: "قبل از انتخابات به رهبری نامه شخصی و محرمانه نوشتم و حرف شما را تائید می‌کنم اما هنوز هم فکر می‌کنم که در نگارش آن نامه به رهبر به وظیفه خودم عمل کردم. من ننوشتم که حتما موسوی پیروز می‌شود بلکه احتمال پیروزی موسوی را مطرح کردم. در آن نامه به رهبری از احتمال تکرار دوم خرداد نوشتم. این جزء وظایف شرعی بنده بود. این نامه را به شخص رهبری تقدیم نمودم. اما متن و لحن نامه نه تنها بوی حمایت از موسوی را نمی داد بلکه یادآوری و تذکری بود که علیرغم میل اصولگرایان اگر موسوی پیروز شد چه کنیم."


با موسوی درگیر بودم
باهنر در پاسخ به اینکه "از جانب موسوی قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خطری را احساس می‌کردید؟"، باقاطعیت مدعی شد: "بله. در مجلس دوم بنده بیشترین درگیری‌ها را با موسوی داشتم. اصلا نطقی که بنده در روز تحلیف آیت‌الله خامنه‌ای کردم مشهور است. لذا بنده از ابتدای انقلاب موسوی را می‌شناختم و به نسبت به ایشان خطراتی را نیز احساس می‌کردم. و منهای تمام اتفاقاتی که بعد از انتخابات بوجود آمد اصولا ایشان را صالح برای اداره کشور نمی دانستم."

وی تاکید کرد من به موسوی رأی ندادم، اما به این معنی نیست که به احمدی‌نژاد رأی داده باشم.. بلکه به محسن رضایی رای دادم.


هشدار داده بودم
باهنر ادامه داد: چند روز از آغاز تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری بیشتر نگذشته بود که بنده گفتم که هشیار باشید کروبی و موسوی جلو می‌روند. شما باید در مقابل آنها تدابیری اتخاذ کنید تا رأی احمدی‌نژاد بالا بکشد که رای احمدی نژاد بعد در نظر مردم بالا کشید.


این نماینده اصولگرا اظهار عقیده کرد: "در رسانه‌های خارجی مطرح بود که غربی‌ها دوست دارند موسوی رئیس‌جمهور شود و کاملاً مشخص بود که سازمان مجاهدین و حزب مشارکت حامی موسوی هستند. ما مثل کف دستمان موسوی را می‌شناختیم اما در انتخابات 88، رهبری، شورای نگهبان و مجموعه نظام مخالفتی با کاندیداتوری موسوی نداشتند و حتی شورای نگهبان صلاحیت موسوی را تأیید کرد. یعنی اینکه شورای نگهبان تایید کرد که که موسوی رجل مذهبی سیاسی، مدیر و مدبر است. به نظر من کسانی که می‌گویند ما چهار پنج ماه قبل از انتخابات می‌دانستیم موسوی خائن است دعوای اصلی‌اش با شورای نگهبان است. "


چهل میلیون نهم دی آمدند
محمدرضا باهنر بدون رویکرد به ماهها سرکوب و کشتار و بازداشت و خفقان و نادیده گرفتن مطالبات مردمی و دلایل واقعی حوادث عاشورا، در پاسخ به اینکه "چرا فتنه در نطفه خفه نشد؟ و تا 9 دی به صورت خیابانی طول کشید؟" مدعی شد: "می‌گویند میوه باید برسد تا چیده شود. فتنه هم همینگونه بود، فتنه باید می‌رسید. بنده صریح می‌گویم اگر اهانت عاشورا اتفاق نمی‌افتاد خبری از 9 دی نبود. فتنه عاشورا 9 دی را رقم زد. من می‌توانم ادعا کنم که در 9 دی همه 40میلیون آمده بودند، حتی کسانیکه به موسوی رأی داده بودند."

وی افزود: "برخی از دوستان می‌گفتند؛ موسوی و کروبی را فوراً‌ باید اعدام کنیم که من به آنها گفتم، این که این دو نفر را در میدان قیام اعدام کنیم مشکل حل نخواهد شد و بنده همین الان هم می‌گویم که این روش را قبول نداشتم چرا که اینگونه نمی‌شود مملکت را اداره کرد. همه ما می‌فهمیدیم و می‌دانستیم که برای محدودیت خانگی موسوی و کروبی آخرین نفری که راضی شد حضرت آقا (رهبری) بود. قوه قضاییه 6ماه زودتر می‌خواست این دو نفر را محدود کند اما آقا موافق نبود. متأسفانه برخی دوستان تندروی ما می‌گفتند برای حصر کردن موسوی و کروبی باید فشار بیاوریم که آقا راضی شود اما گفتیم که فشار به رهبری خط قرمز ماست. "


ساکت فتنه؟!
باهنر در خصوص متهم شدن خود به "ساکت فتنه" توسط اصولگرایان افراطی گفت: "آنها می‌گویند بنده هم باید مثل آنها از همان روز اول شعار مرگ بر موسوی سر می‌دادم و از طرفی هم درود بر مخالفان موسوی می‌گفتیم اما بنده با این نظر موافق نبودم. معتقد بودم تا زمانی که ناامید نشده‌ایم باید از موسوی برای پیوستن به ملت دعوت می‌کردیم. ممکن است برخی ها بگویند آقا چگونه فتنه را مدیریت کرد که در جواب باید گفت وظیفه آقا یک چیز است و وظیفه ما یک چیز دیگر. شما ببینید یک ماه بعد از انتخابات چقدر از شخصیت های مهم کشور با موسوی دیدار کردند و در این دیدارها چه به موسوی گفتند. من هم به دیدار موسوی رفتم نمی‌توانستم بگویم تو خائن، منافق و ضدانقلاب هستی اما بیا به جبهه انقلاب برگرد. به طور طبیعی به ایشان گفتم شما نخست وزیر امام بودید، سرمایه اجتماعی دارید ، مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته‌اید باید رفتار متناسب با انقلاب داشته باشید و از خر شیطان پیاده شوید . من در جلسه ام با موسوی ده تعریف از ایشان کردم. نه اینکه فقط من این طور باشم هرکس پیش موسوی می‌رفت همین گونه بود. اما اینکه برخی‌ها امروز بیایند تعاریف آن روزهای من را پیدا کند و بگویند نظر باهنر درباره موسوی این است، منصفانه نیست. آقایان به کسانی که بعد از انتخابات تلاش می‌کردند دست موسوی را بگیرند و به آغوش انقلاب بازگردانند می‌گویند ساکت فتنه. "


خیانت 25 بهمن
محمدرضا باهنر با فرافکنی نسبت به حمایت جنبش سبز از قیام های منطقه و مطالبات مشابه آنها ادعا کرد: "معتقدم که راهپیمایی 25بهمن از فتنه عاشورا هم بدتر بود، آنها می‌خواستند در راهپیمایی 25بهمن قدرت 22بهمن ملت را بشکنند و در ثانی امیدی به نظام استکبار که مأیوس شده بود بدهند. لذا خیانت کثیف‌تر و بدتر از راهپیمایی 25 بهمن بنده سراغ ندارم. اما بنده باز هم می‌گویم که معتقدم موسوی باور نمی‌کرد که کار به رویارویی با نظام بکشد. ایشان فکر می‌کرد قبل از اینکه کار به رویارویی با نظام بکشد به حق توهمی خود می‌رسد و کار تمام می‌شود اما کم‌کم جلو رفت و تبدیل شد به یک ضد انقلاب تمام عیار."


حضور اصلاح‌طلبان بدون پیش‌شرط
باهنر در خصوص عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات نیز، بدون اشاره به دلایل اصلی عدم شرکت قاطبه اصلاح طلبان در انتخابات غیر آزاد و ناعادلانه پیشِ رو گفت: "... نهایت حرف اصلاح‌طلبان این است که حکومت ایدئولوژیک نمی‌تواند منافع ملی را تأمین کند و برای مثال می گفتند که حکم سلمان‌رشدی مغایر با منافع ملی ماست. بر اساس این تعریف، حکومت غیرایدئولوژیک یعنی رفتار تمام عیار ضدانقلابی... اما اصلاح‌طلبانی در انتخابات حاضر شده‌اند و به صورت گسترده ثبت‌نام کرده‌اند، حالا ممکن است برخی بگویند اصلاح‌طلبانی که در انتخابات شرکت کرده‌اند گوشت‌تلخ و ساختار شکن نیستند اما کسی نمی‌تواند بگوید که اصلاح‌طلبان حضور ندارند. اینکه دوستان ما در جبهه پایداری می‌گویند اصلاح‌طلبان نیامده‌اند باید بدانند همین اصلاح‌طلبانی که ساختار شکن نیستند مجلس نهم را بگیرند آنها و گفتمان انقلاب سود نخواهند برد و همه اصولگرایان ضرر خواهند کرد. "


آرایش انتخاباتی مجلس نهم
نایب رئیس مجلس هشتم، در خصوص ویژگی انتخابات90 که اولین انتخابات بعد از 88 است، نیز گفت: "برخلاف گذشته که همواره یک جریان در مقابل جریان دیگر قرار می‌گرفت، یعنی گروهی محافظه‌کار، گروهی رادیکال، گروهی چپ، گروهی راست، گروهی اصلاح‌طلب بود و گروهی اصول‌گرا، اما امروز دو جریان در مقابل نیروهای انقلاب ایستاده‌اند؛‌ یکی فتنه و دیگری انحراف...بنده معتقدم انحراف مسئله اصلی ما نیست، اما انحراف خیلی پیچیده‌تر و خطرناک‌تر از فتنه است. علت این خطر هم این است که انحراف از دل اصول‌گرایی خارج شده است. اینها خودشان را خیلی امام‌زمانی‌تر از ما می‌دانند و مدعی‌اند ولایت فقیه را بهتر از ما می‌فهمند و قبول دارند. جریان انحرافی به فساد هم دست زده است. قدرت و ثروت این جریان را خطرناک‌تر کرده است."



تایید لایحه مجازات اسلامی توسط شورای نگهبان

Posted: 28 Jan 2012 03:10 AM PST

جـــرس: سخنگوی شورای نگهبان از تایید لایحه مجازات اسلامی توسط آن نهاد فراقانونی خبر داد.


به گزارش مهر، عباسعلی کدخدایی صبح روز شنبه در جلسه هفتگی خود با خبرنگاران نظر شورای نگهبان در خصوص مصوبات مجلس را تشریح کرد.


به گفته کدخدایی لایحه مجازات اسلامی در جلسه امروز مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت و اظهار داشت: "این لایحه بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی در کمیسیون حقوقی – قضایی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده بود و باید به تصویب نهایی شورای نگهبان می رسید."


وی درباره لایحه موافقتنامه همکاری ایران و روسیه گفت: نظر به اینکه ضمائم موافقتنامه ارسالی در اوراق غیر رسمی و بدون تعیین تعداد مواد و فاقد امضا است ضروری است ضمائم آن به صورت رسمی تنظیم و در انتهای آن مراتب تصویب در مجلس با تعداد موارد ذکر گردد.


به گفته کدخدایی در بررسی طرح بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار نیز در ماده ۱۱ نظر به اینکه مکلف کردن دولت به پیش بینی بودجه در سالهای بعد به افزایش هزینه عمومی می افزاید و طریق جبران آن معلوم نگردیده مغایر اصل ۷۵ قانون اساسی شناخته شد.


سخنگوی شورای نگهبان گفت: در تبصره ۲ ماده ۳۲ نیز از این جهت که مشخص نیست که اجرای آن منوط به تصویب در مجلس شورای اسلامی است یا خیر ابهام دارد و پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.