جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


دادگاه رسیدگی به اتهامات کوهیار گودرزی برگزار شد

Posted: 17 Jan 2012 12:54 PM PST

 جـــرس: جلسه رسیدگی به اتهامات کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، روز سه شنبه در شعبه ۲۶دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.


تارنمای کمیته گزارشگران حقوق بشر گزارش داده است که در این جلسه کوهیار گودرزی به اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه نظام» مورد محاکمه قرار گرفت. وی که به همراه وکیل خود در دادگاه حضور یافته بود، در برابر اتهامات وارده به دفاع از خود پرداخت.


کوهیار گودرزی، در روز ۹ مردادماه در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی علی‌رغم پایان یافتن، بازجویی‌هایش، هم‌چنان در این بند به سر می‌برد و از انتقال او به بند ۳۵۰ جلوگیری شده است.


گودرزی پیش از این نیز در آذرماه ۸۸ در حالی که قصد سفر به شهر قم و حضور در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله منتظری را داشت، دستگیر و به تحمل یک سال زندان محکوم شدکه پس از سپری کردن دوران حبس خود از زندان آزاد شد.


پروین مخترع، مادر وی نیز که یک روز پس از بازداشت او در شهر کرمان دستگیر شده بود، اخیرا از سوی دادگاه به ۲۳ ماه حبس تعزیری محکوم شده است که این حکم با اعتراض وی به دادگاه تجدیدنظر ارسال شده است.


پروین مخترع هم‌اکنون در بند عمومی زندان کرمان به سر می‌برد.


بازداشت پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی

Posted: 17 Jan 2012 12:40 PM PST

جـــرس: پرستو دوکوهکی، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس ایرانی، و مرضیه رسولی روزنامه‌نگار حوزه فرهنگی و وبلاگ‌نویس توسط ماموران امنیتی در منزلشان در تهران بازداشت شدند.


به گزارش تارنمای مردم ماموران امنیتی عصر روز یکشنبه، ۲۵ دی‌ماه با ورود به خانه دوکوهکی، او را بازداشت کرده و برخی از وسایل شخصی او را هم با خود برده‌اند.


به خانم دوکوهکی که هم اکنون در بند دو الف سپاه در بازداشتگاه اوین به سر می‌برد، اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» تفهیم شده است.


در سال‌های اخیر، پرستو دوکوهکی از فعالیت‌ روزنامه‌نگاری دست کشیده بود و در «بنیاد شریعتی» کار می‌کرد.


او پیش از این در ۱۳ اسفند ماه ۸۵ نیز در جریان تجمع در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی بازداشت شده و مدتی در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده بود. همراه با این روزنامه‌نگار، ۳۲ فعال حقوق زن دیگر نیز در آن زمان بازداشت شدند.


اتهامات او، "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور، اخلال در نظم عمومی و تمرد در مقابل پلیس" اعلام شد اما شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب، دی ماه ۸۶ پرستو دوکوهکی را از تمام اتهامات خود تبرئه کرد.


دوکوهکی در روزنامه‌های یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال، ایرانشهر (ضمیمه روزانه همشهری)، سرمایه، اعتماد ملی، شرق و نشریاتی از جمله ماهنامه زنان قلم زده است.


پرستو دوکوهکی پس از بیماری و درگذشت پدرش در ماه‌های اخیر، تحت نظر پزشک بود و دارو مصرف می‌کرد.


این وبلاگ‌نویس همچنین از جمله اعضای کمپین «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاه‌ها» بود و در رقابت‌های مقدماتی فوتبال جام جهانی سال ۲۰۰۶ در جریان بازی ایران و بحرین توانست به همراه ۲۹ زن دیگر وارد استادیوم آزادی شود.


بازداشت مرضیه رسولی
مرضیه رسولی روزنامه‌نگار حوزه فرهنگی و وبلاگ‌نویس، شامگاه سه شنبه توسط ماموران امنیتی در منزلش در تهران بازداشت شده است.


ماموران امنیتی ضمن مراجعه به منزل این روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس، خانه را مورد بازررسی قرار داده و وسائل شخصی وی را نیز ضبط کرده‌اند.


به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» ماموران امنیتی بعد از بازداشت وی را به زندان اوین منتقل کرده‌اند و اتهام این وبلاگ‌نویس و روزنامه‌نگار را «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان کرده‌اند.


رسولی سابقه همکاری با خبرگزاری ایسنا و و روزنامه‌‌های شرق و اعتماد و چندین نشریه سینمایی را داشته است.


ابوالفضل طبرزدی بخاطر شرایط زندان دچار مشکلات حاد روحی شده است

Posted: 17 Jan 2012 01:37 PM PST

مژگان مدرس علوم
  جرس: ابوالفضل طبرزدی فعال حقوق بشر بیش از یکماه است که در وضعیت حاد روحی قرار دارد و در ملاقاتی که خانواده با او داشته دچار هذیان گویی و ناراحتی شدید روحی بوده است.

 
یکی از اعضای خانواده این فعال حقوق بشر با ابراز نگرانی شدید در خصوص علت این مشکلات روحی او به "جرس" می گوید: "پریروز با او ملاقات داشتیم که وضعیت مناسبی نداشت و از نظر روحی و اعصاب دچار مشکلاتی شده است. دو ماه در سال گذشته و سه ماه و نیم هم امسال در زندان بوده و در این مدت کم کم تحت شرایط زندان حالش بد شد که الان این مشکلات روحی به اوج رسیده است و امیدواریم با درمان بهبودی خودش را بدست بیاورد. پزشکان می گویند اگر در شرایط مناسب و به دور از استرس و فشار باشند سلامت خود را بدست می آورد. الان هم داریم پیگیری می کنیم و با رئیس زندان صحبت کردیم تا بتوانیم او را در بیمارستان بستری کنیم. "


وی با اشاره اینکه پیش از زندان ابوالفضل هیچ مشکل و ناراحتی نداشته است، ادامه می دهد: "تقریبا یک ماه است که مشکلات روحی ابوالفضل به "اوج" رسیده است و در ملاقاتها حالت عجیبی دارد و حرفهای عجیب و غریب می زند و حرکات و حرفهایش سوال برانگیز است، تا اینکه پیگیری کردیم و متوجه شدیم مشکل روحی بسیار شدیدی دارد و خود پزشک زندان هم گفت سریع باید در بیمارستان بستری شود."


وی در ادامه می افزاید: "ابوالفضل بچه خیلی دلسوز و حساسی است و این جور چیزها را ندیده و شرایط زندان برایش دشوار است و خیلی دلش برای دیگران می سوزد و ناراحتی دیگران را نمی تواند تحمل کند. مثلا پریروز به سه نفر خون داده بود و روحیه خیلی با گذشتی دارد. فکر عمویش حشمت الله و پدر و مادرش را می کند و ناراحت آنهاست..."


ابوالفضل طبرزدی، برادرزاده حشمت الله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران بعد از تایید حکم پانزده ماه حبس تعزیری در اواخر مهر ماه خود را برای اجرای حکم به زندان اهواز معرفی کرد.


این فعال حقوق بشر درآذرماه سال گذشته، با حمله ماموران وزارت اطلاعات به منزل بازداشت و چندین ماه تحت فشار و بازجویی قرار داشت. وی نوزده روز در بازجویی ها تحت فشار بود تا بگوید با عموی خود حشمت الله طبرزدی ارتباط دارد!


ابوالفضل طبرزدی در حالی بعد از گذراندن کمتر از سه ماه در زندان به مشکلات حاد روحی دچار شده است که علی طبرزدی پسر عموی او پیش از انتقال ابوالفضل به زندان در گفتگویی با جرس وضعیت روحی او را عالی توصیف کرده و گفته بود: "فعالیت های ابوالفضل فقط در ارتباط با اطلاع رسانی در خصوص وضعیت پدرم بوده است و سعی بر این داشت که از منظر حقوق بشری به این قضیه بپردازد و اصلا فعالیت سیاسی نداشت. در حقیقت مانند دیگر زندانیان سیاسی بی گناه محکوم شده و باید حکم زندان را بگذراند. اما خوشبختانه وضعیت روحی اش دیروز بسیار خوب بوده و خودش را برای اجرای حکمش به زندان معرفی کرد. همه اعضای خانواده طبرزدی ها این هزینه ها را بخاطر آرمان ها و دفاع از حقوق مردم می پردازند اما با تمام این سختی ها و فشارها باز روزنه امیدی است."


حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران که در زندان رجایی شهر کرج در حال گذراندن دوران محکومیت غیرقانونی خود است، از شرایط سخت زندان رجایی شهر با عنوان "آخر دنیا" یاد می کند. او چندی پیش طی پیامی از داخل زندان گفته بود که اگر چه سختیهای زیادی تحمل کرده ایم و برای گفتن حرفهایمان و برای نوشته هایمان به زندان افتاده و فشارهای زیادی را تحمل کرده ایم، اما به راه خود مطمئنیم و باور نداریم که زندان و سرکوبهای خشن بتواند مانع از حرکت ما بشود."


عضو خانواده ابوالفضل با اشاره به ناراحتی شدید مادر ابوالفضل می افزاید: " مادرش هفته ای یکبار با ابوالفضل ملاقات دارد و خیلی نگران حال فرزندش است و مدام گریه می کند و تحمل این شرایط برایش بسیار دشوار است. حالا امیدواریم هر چه زودتر حالش خوب شود و بعد از درمان دوباره به زندان برگردانده نشود."


گفتنی است، پدر ابوالفضل یکی از پزشکان نظامی است، که بیش از نود ماه در جبهه بوده و سالیان طولانی به مردم و کشور خدمت کرده است.

افزایش انتقادات از رهبری؛ از علایی تا افروغ

Posted: 17 Jan 2012 01:29 PM PST

فرشید آل داوود
  جرس: انتقاد به عملکرد رهبری این روزها به روزنامه ها و تلویزیون دولتی کشیده شده است . یادداشت سردار علایی فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه درروزنامه اطلاعات و اظهارات عماد افروغ اصولگرای منتقد نظام در یک برنامه زنده تلویزیونی حاکی از آن است که موج مخالفت ها با رفتارهای رهبری از بدنه مردمی به سطوح عالیه کشیده شده است.

 

ماجرا از کجا آغاز شد؟


ماجرای سردار علایی با یک یادداشت انتقادی و از سر دلسوزی آغاز شد .بازتاب اظهارات وی در رسانه های مستقل و آزاد موجب شد گروههای سرکوبگر وسازماندهی شده تلاش برای حصر ، حذف و موسویزه کردن وی را آغاز کنند.


با این حال علایی مجبور شد تحت فشار های شدید، با صدور اطلاعیه ای  مبنی بر حضور در خط انقلاب از گسترش فشارها جلوگیری کند. وی به دروغ پراکنی های حسین شریعتمداری نیز پاسخ مبسوط داد و اظهارات وی مبنی بر دیکته شدن یادداشت اش را رد کرد و در پایان تاکید کرد که باید یار مظلوم و دشمن ظالم بود.


روزنامه اطلاعات هم در جوابیه خود رسما به عبارت مقایسه شدن شاه و مقام رهبری اشاره کرد که غیر مستقیم تاکیدی بر وجود چنین مقایسه ای بود..


اندکی بعد از ماجرای سردار علایی، عماد افروغ لب به سخن گشود و این بار وی در تلویزیون حکومتی عملکرد رهبر و نظام را زیر سوال برد.


پیش از این علی مطهری از دیگر اصولگرایان با جدا کردن راه خود از سرکوبگران در تلویزیون حکومتی گفته بود نظام با به رسمیت نشناختن معترضان پس از انتخابات و نشنیدن صدای آنان عملکرد خوبی از خود ارائه نداد.


وی اندکی بعد تر و درست در بحبوحه ایامی که مجلس هشتم با احکام حکومتی رهبری و توصیه ها و سفارش های وی اداره می شد و علی لاریجانی برای حل هر مشکلی به دفتر رهبری متوسل می شد گفت: مجلس به شعبه دفتر رهبری تبدیل شده است.


چرا آتش گرفتید؟


علی مطهری نیز در دفاع از سردار علائی هشدار داد چرا فردی مانند سردار علایی وقتی اظهارنظری می‌کند عده‌ای در مقابل درب خانه او تجمع می‌کنند و حتی فردی از دیوار بالا می‌رود و اشیایی را به داخل خانه پرتاب می‌کند؟


وی نامه 12 سردار سپاه به علایی و تشبیهات موجود در آن را اشتباه خواند و گفت: "بهتر است دوستان معترض به آقاي علايي به آزادی تفکر و بیان احترام بگذارند، پس تكليف آزادي بيان چه مي‌شود؟ هر شهروندي حق دارد چنين اظهارنظري بكند، پس اين اعتراض‌ها و آتش گرفتن‌ها براي چيست؟


تاکتیک هنرمندانه سردار


19 دی ماه  گذشته سردار علایی طی یادداشتی در روزنامه اطلاعات به صورت غیر مستقیم رهبری نظام را مورد شماتت قرار داد و با مقایسه شاه و آیت الله خامنه ای نوشت: تا قبل از مقاله 19 دی 56 مردم مستقیما شاه را خطاب مخالفت‌های خود قرار نمی‌دادند و با تداوم رفتارهای خشن حکومت و سرکوب شدید اعتراضات باعث شد که مردم لبه تیز مخالفت‌های خود را متوجه شخص شاه بکنند..


علایی در ادامه به شیوه ای ماهرانه و به صورت غیر مستقیم به نهضت نامه نگاری با رهبری اشاره کرد و نوشت : دی ماه سال ۱۳۵۶ بود که نامه نگاری‌ها به شاه شروع شد و او عامل همه نابسامانی‌های کشور اعلام شد. این روند ادامه یافت تا آنکه مردم» اراده کردند «از حکومت یک شخص به صورت مادام‌العمر جلوگیری کنند !


سردار پیشین سپاه به همه فکت های موجود در حکومت امروز آقای خامنه ای از جمله حصر و تبعید مخالفان ، عدم برپایی اجتماعات قانونی ،تیراندازی به سوی مخالفان و تاکید بر دخالت خارجی را مورد اشاره قرار داد و در پایان نوشت : دیکتاتور‌ها برای خود حق ابدی حاکم بودن بر مردم قائل هستند و درزمانی که در کاخ سلطنت با همراهان متملق و چاپلوس احاطه شده‌اند فرصت طرح این سوالات را ندارند.


کاملا در لفافه ، جهت اطلاع آقا !


همان روز روزنامه جمهوری اسلامی با مدیریت مسیح مهاجری فردی که دیدگاههایش به هاشمی رفسنجانی نزدیک است در سرمقاله خود با اشاره به دیکتاتوری مصر و فرجام آن نوشت: این مسائل بسیار عبرت آموز است و امروز نیز پیام های بسیاری با خود دارد. مهم اينست كه ديكتاتورها از آنچه بر سر فرعون‌ها مي‌آيد پند بگيرند، واقعه‌اي كه اگر رخ دهد، جهان از ظلم رها خواهد شد.


حمله برادران ولایی


5 روز بعد و در 24 دی گروهی به صورت سازماندهی شده با تجمع مقابل منزل سردار علائی وی را سردار بی بصیرت نام نهاده و خواستار اخراج وی از شهرک سپاهی نشین کلاهدوز شدند. ساعاتی بعد نیز 12 فرمانده سپاه در نامه ای به وی پرسیدند آیا متوجه هستی با چه کسانی همنوا شده ای؟ چرا به چهره عزتمند رهبری با نیش و کنایه هایتان چنگ انداختید ؟


حمله به رهبری در برنامه زنده


یک روز بعد و در 25 دی ماه عماد افروغ از اصولگرایان معترض به وضع موجود کمی جسورانه تر از سردار علایی حرکت کرد و طی یک برنامه زنده تلویزیونی هشدار داد که نظام در حال تبدیل شدن به حکومتی شبیه امویان است.


عماد افروغ نیز گفت : امکان اینکه جمهوری اسلامی به مناسبات پیش از انقلاب سال ۵۷ بازگردد وجود دارد٬ همان‌طور که «از درون نظام نبوی و علوی٬ اموی‌ها‌ زاده شدند.


وی با انتقاد از وکالتی شدن نظام و نقش قیم ماآبی برخی ها یاد آور شد چرا تنها «فقها» به عنوان اهالی «خبره» در جمهوری اسلامی معرفی می‌شوند و مجلس خبرگان خالی از اقتصاددان و حقوق‌دانان است.


افروغ همچنین گفت تک تک مردم می توانند رهبری را مورد سوال قرار دهند و از او پرسش کنند.


رئیس تلویزیون عذر خواهی کند !


ساعاتی پس از پخش زنده اظهارات افروغ در تلویزیون حکومتی موج انتقدات علیه وی به راه افتاد. سایت های اصولگرا با اشاره به نامه علایی نوشتند گویا دو پهلو گویی و دو پهلو نویسی در این روزهای حساس انقلاب، در میان برخی خواص انقلاب فراگیر شده است .


این احساس خطر به اینجا ختم نشد و برخی ها خواستار عذرخواهی رسانه ملی شدند. نمایندگان مجلس و از جمله شهاب الدین صدر خواستار آن شدند که ضرغامی رئیس صدا و سیما کوتاهی صورت گرفته در آن برنامه تلویزیونی را جبران کند.او حتی از بیژن نوباوه و شجاعی کیاسری اعضای هیات نظارت بر صداوسیما هم خواست تا این موضوع را پیگیری جدی کنند.


ماله کش ها دست بکار شدند


با این حال 2 روز بعد یعنی در 27 دی ماه رسانه نزدیک به سپاه سناریوی ماله کشی غائله را استارت زد و طی آن اظهاراتی به نقل از افروغ به صورت تصحیح شده منتشر کرد که شبیه به نامه تقیه جویانه علایی بود . با این حال در همین متن اصلاح شده که خبر گزاری حکومتی فارس شامگاه 27 دی آن را منتشر کرد عماد افروغ تاکید کرده " اگر حکومت مطلقه دینی منحرف شود به مراتب شرایط به زیرکشیدن آن سخت تر می شود و ما وظیفه خطیری داریم !


در همین رابطه حمیدرضا مقدم٬ معاون فرهنگی سپاه با تائید نا امید شدن مسئولان از وضع موجود گفت: از آنجا که برخی مقام‌های جمهوری اسلامی از شرایط موجود «خسته و مرعوب» شده‌اند٬ رهبری بحث «بدر و خیبر» را مطرح کرده است.


چرا صدای خواص در آمد؟


انتقادات گسترده از عملکرد رهبری پس از خرداد 88 روند شتابان به خود گرفت . برخی تحلیلگران معتقدند رهبر نظام پس از اصرار بر رئیس جمهور شدن احمدی نژاد آن هم بر خلاف رای مردم، از درجه عدالت و تدبیر خارج شده و ولایت وی نامشروع محسوب می شود.


ارزیابی ها نشان می دهد موج انتقادات از ولی فقیه در بین خواص به خاطر شرایط بوجود آمده در کشور و ناتوانی وی در ترسیم راهکاری مدبرانه و حمایت های بی چون و چرای وی و فرزندش مجتبی از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد به هر قیمتی موجب شده که وفاداران نظام نسبت به توانائی ها و تدبیر وی احساس تردید کنند.

مسعود بهنود: ما با «این» انتخابات قهریم

Posted: 17 Jan 2012 01:28 PM PST

آیدا قجر
  جرس: «حق رای» یکی از حقوق شهروندی است که مردم ایران نیز مانند بسیاری از دیگر جهانیان برای به دست آوردنش تلاش ها کرده اند، تحریم انتخابات یا عدم شرکت در آن تهدیدی برای حفظ این حق به حساب می آید؟  از یکسو اصلاح طلبان همچنان بر عقیده عدم شرکت در انتخابات و عدم حمایت از نامزدها پافشاری می کنند و از سوی دیگر حق شهروندی مردم در خطر افتاده است، از یک طرف اپوزیسیون به هماهنگی مطلوب نرسیده و از طرف دیگر برخی از اصلاح طلبان که در انتخابات نامزد شده اند چهره های جنبش سبز را اصلاح طلب نمیدانند. 

 



شرکت یا عدم شرکت، تحریم یا حضور فعال، با توجه به تجربه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تردیدهایی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. مسعود بهنود، نویسنده و یکی از پیشکسوتان روزنامه نگاری در گفتگو با جرس در کنار پاسخ به این سوالات، خاطرنشان کرد«ما با صندوق و انتخابات قهر نیستیم؛ بلکه با این انتخابات قهریم».متن کامل این گفتگو در پی می آید:

 

 

این روزها با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر کشور شاهد هستیم که مردم به «عدم شرکت در انتخابات» یا «تحریم» دعوت می شوند. با توجه به این که مردم ایران ده ها سال تلاش کرده اند تا «حق رای» به دست بیاورند، این گونه دعوت ها چقدر ممکن است به ضرر حفظ این دستاورد و در نتیجه نقض حقوق شهروندی شود؟

 

وضعیت دشواری است، به گونه ای که میتوان گفت هیچ وقت در سی سال گذشته چنین وضعیت دشواری پیش روی آدمهای اهل صلاح و میانه روی نبود؛ اما روزگار نیزهمیشه آدم ها را در وضعیت صفر و صد قرار نمیدهد و همیشه انتخاب راحت نیست. در شرایطی که ما الان در آن قرار داریم، برخلاف آنهایی که چشم بسته تحریم می کنند یا برخی دیگر که شرکت به هر صورت را پیش میکشند؛ به هر حال اصلاح طلبان نگاه میکنند که بزرگان قوم مانند آقایان خاتمی، موسوی و کروبی و دیگرانی که به عنوان اهل تفکر میشناسیم، سعید حجاریان یا عباس عبدی چه می گویند. این گونه که خبر می رسد، دعوت عمومی به شرکت نکردن است. انسان اصلاح طلب فکر می کند که برای چه باید در چنین شرایطی در انتخابات شرکت کند و آنجا هم جواب منفی بگیرد.


به هر حال ما فصل الخطاب را صندوق رای می شناسیم. ما اهل اصلاح، وضعیت مطلوبمان این است که صندوق رای در میان باشد و مناقشات با صندوق رای حل شود. پاسخگویی در مورد وضعیت کنونی و آن چه که ممکن است بعدتر اتفاق بیافتد، بر عهده ی شخص رهبر جمهوری اسلامی است که چنین وضعیتی را ایجاد کرد و ما را در چنین مخمصه ای قرار داد. امیدوارم طرحی که در سر ایشان است به سامان برسد و اگر نرسید آن وقت روز حساب خواهد رسید و مسئولیت جز با شخص ایشان نیست.


شما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری موافق رای دادن بودید. اگر بنا به گفته امروزتان همچنان فصل الخطاب، صندوق رای باشد؛ با توجه به تجربه انتخابات دهم و احتمال اینکه تعداد زیادی از مردم دلسرد شده اند، راه کار را در چه می بینید؟

 

اینکه بگوئیم مردم نمی خواهند شرکت کنند، به نظر من حرف درستی نیست. انتخابات مجلس است و اکثریت مردم ایران، خارج از تهران و شهرهای بزرگ زندگی میکنند و آنها به قدری دغدغه های محلی دارند که به مسائل کلی تر نمی رسند. آنچه منظور نظر من و شماست یعنی آزادی و حق انتخاب، دغدغه ی عموم جامعه ایران نیست، دغدغه ی کل جامعه بشری هم نیست. در بیشتر جوامع دنیا بیش از هر چیزی مسائل اقتصادی مهم است برای مردم. ای کاش جهان، جهانی بود که اکثریت مردمش دغدغه ی ازادی داشتند. به تصور  من ۶۰ درصد مردم در همین انتخابات هم پای صندوق رای حاضر خواهند شد، می روند چون مشکلات محلی و خواستهای قبیله ای و عرق های محلی وجود دارد. در سردترین انتخابات، که بی حضور آزادی خواهان برگزار شود باز هم مردم محلات و شهرهای کوچک شرکت کرده اند و می کنند، زیرا رقابت محلی وجود داشت و دارد.

 

از سوی دیگر من با این که از پیش بگوییم آراء مردم دستکاری خواهد شد، مخالفم. در انتخابات گذشته مسائلی پیش آمد که حاصلش را هم دیدیم؛ اما ما دلایل بسیاری داریم که در سی سال گذشته این طور نبوده که در انتخابات دستکاری بشود. اصولا هیچ جایی انتخابات صد در صد نیست، ولی در ایران اصلاح طلبان سر کار بودند و وزارت کشوری را در دست داشتند که از آن احمدی نژاد بیرون آمد. آقای عبدالله نوری وزیر بوده و یک دست راستی انتخاب شد. برعکس هم هست آقای بشارتی وزیر کشور بود و همپالگی وی ناطق نوری رای نیاورد و آقای خاتمی رای داشت. من به شخصه دوست ندارم به مردم ایران بگوییم انتخابات دستکاری میشود و پایه ی انتخابات را بزنیم. معتقدم ما باید کاملا متوجه باشیم تا صندوق فصل الخطاب ما ایرانیان بماند. البته ما نخواهیم هم می ماند و بیرون هم نمیرود.


انتخابات پیش رو توسط کسانی مصادره شده است. بنابر این ما با آن قهریم.ما با صندوق و انتخابات قهر نیستیم؛ بلکه با این انتخابات قهریم. در نهایت میرویم که ببینیم که نتیجه چه میشود و مثل هر گروه صاحب فکر دیگری نتیجه را بررسی میکنیم و احتمال دارد به این نتیجه برسیم که اشتباه کردیم در این قهر، اما در شرایط کنونی، راه دیگری نداریم.


این عدم شرکت اصلاح طلبان از نظر شما میتواند به تولید یک جریان اصلاح طلب خودساخته از دل حاکمیت منجر شود؟

 

من اصولا اگر این امید را از دلم بیرون کنم، زندگی برایم دشوار خواهد شد. این امید را باید همیشه آبیاری کنیم، حتی اگر نشانه هائی هست که آدمی را نومید می کند به نظرم باز هم به خود بگوییم که ایران، لیبی قذافی و عراق صدام نیست، اگر حکومت هم چنین خطائی بکند ایرانیان اجازه نمیدهند آب از سرش بگذرد و به وضعیت لیبی و عراق در آیند تازه متوجه ماجرا شوند. هزار باده ناخورده در رگ تاک است. به تاریخ بنگرید به نگرش و رفتار ایرانیان در دو جنگ جهانی نگاه کنید. به نقشه منطقه نگاه کنید که اول قرن بیستم کوچک ترین لقمه منطقه بود گیر کرده بین سه امپراتوری، الان بزرگ ترین لقمه این میانه است. این را چه کسانی کردند. تقدیر بود یعنی؟ توطئه نمی کرد کسی. امپراتوری ها چند بار روی کاغذ ایران را تقسیم کردند. این رجال و تکنوکرات های هر چند اندک زمان بودند که میان استبداد داخلی و استعمار خارچی نگذاشتند کشتی کشور غرق شود. خارجی ها آمدند اما به تدبیر همین رجال درد کشیده ما رفتند. همچنان امیدوار باشیم هستند مردان متفکر. رستم لازم نیست بلکه اهل اندیشه می خواهد که هست. در همه سطوح هست. در همه گروه ها هست.


این روزها تعدادی از افرادی که در احزاب یا گروه های کوچک اصلاح طلب بودند، برای نمایندگی در مجلس نامزد شده اند، یعنی باید به این عده هم امید داشت؟

 

تردید ندارم در این انتخاباتی که من و شما از آن قهر می کنیم، مجلسی که می آید باز هم خبرساز خواهد شد و کسانی مثل آقای مطهری یا آقای تابش یا آقای توکلی در آن مجلس حضور خواهند داشت و با این که ما با شرکت آن ها در انتخابات موافق نیستیم و می پنداریم در مرداب دنبال ماهی می گردند  اما همان حضورشان مانعی برای شکل گیری دیکتاتوری خواهد شد. این از ذات مجلس است. بنابراین آن مجلس چه با ما و چه بی ما، شکل خواهد گرفت و ما اتفاقاتش را دنبال خواهیم کرد.


در دوره گذشته انتخابات مجلس هم بسیاری از اصلاح طلبان و دیگر احزاب معتقد به تحریم بودند. من شرکت کردم زیرا حرفم این بود که به نظرم می رسد مجلس یک دستی به وجود نخواهد آمد و ایران چنین قابلیتی را ندارد و در مجلس آینده هم تضادهایی بیرون خواهد زد. آن زمان به صراحت پیش بینی کرده بودم که این مجلس، تندترین مجلس شورای اسلامی خواهد بود و این مجلس رفتاری با دولت خواهد کرد که هیچ کدام از مجالس گذشته نکردند. و همان اتفاق افتاد. در مجلس آینده هم که بی حضور ما تشکیل میشود دست کم در دو ساله اول درگیری شدیدی با دولت خواهد داشت و به هر حال در باریکه اندکی که می تواند کار خود خواهد کرد و وقتی زمانش شد هر چقدر صافی ها تنگ باشد باز کسانی پیدا می شوند که ما را فریاد کنند. اما به هر حال اجماع ما بر این است که اصلاح طلبان در این انتخابات شرکت نکنند.


به نظر شما این عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات نشاندهنده یک استراتژی بلند مدت است یا همانطور که شما گفتید این گونه است که ببینیم بعد از این اقدام، چه پیش خواهد آمد تا روی آن تحلیل و بررسی انجام دهیم؟‌ اگر بلندمدت است قدم بعدی چیست؟

 

من شخصا نظرم این نیست که می توان به طور بلند مدت استراتژی تحریم انتخابات را دنبال کرد. این بدان معناست که خودمان را خلع سلاح میکنیم. همین الان به محض این که معلوم شد نظر آقایان حاتمی و موسوی به شرکت نکردن در این بازی انتخاباتی است اطلاعات به دست آمده نشان می دهد در تهران ۱۲ درصد بیشتر رغبت برای شرکت در انتخابات در مردم وجود ندارد و این یعنی، نظر و رای ما مهم و موثر است. برنامه ریزان حکومت ممکن است متوهم شده باشند که بدون حضور اصلاح طلبان می توانند یک انتخابات حداکثری برپا کنند. میتوانند از تضادهای میان حاکمیت و دولت یا تحریم ها و تهدیدهای بین المللی استفاده کرده و انتخابات را آنقدر داغ کنند که جامعه شهری در پای صندوق حضور پیدا کند. اما به نظر من انتخاباتی که بتوان هزاران خبرنگار را بدان دعوت کرد و با عزت نفس و اعتماد کافی نشان داد مردم با حکومت هستند برگزار نخواهد شد. گرچه می دانم با توجه به جامعه روستایی و شهرهای دور از دانشگاه ها، اگر کل کشور را جمع کنیم، رای حدود ۶۰ درصد واجدان شرایط را در صندوق ها خواهیم دید.البته این رقم، جواب حاکمیتی که همیشه صحبت از مردم میکرده را نمی دهد و مسلما آنها را به فکر خواهد انداخت. ما هم متقابلا باید به تحلیل و بررسی بنشینیم. به نظر من قهر با انتخابات نمی تواند استراتژی بلندمدت یک گروه اصلاح طلب باشد. البته یک گروه انقلابی یا گروه برانداز می تواند چنین استراتژی را داشته باشد. که دارد.

 

یکی از مشکلاتی که اپوزیسیون ما با آن روبروست، عدم هماهنگی در مذاکره و تصمیم گیری است. از طرفی اصلاح طلبان هستند و از طرف دیگر سلطنت طلبان، از سویی گروه های چپ و از سوی دیگر شاخه های مختلف مخالفان و معترضان. با این حال همچنان نتوانسته اند به یک گفتمان مشترک برسند. به نظر شما چطور می توان این معضل را حل کرد؟

 

این که گروه ها اختلافات خود را کنار بگذارند و پای میز گفتگو بنشینند به زمانی اختصاص دارد که طعمه ای در آن وسط به نام حکومت وجود داشته باشد، به قول قدیمی ها تاج در میان میدان افتاده باشد. یا به نظر رسد غنیمتی در میان است و برای به دست آوردنش بهترست ائتلاف کنیم ؛ چنانکه در انقلاب هم کم و بیش چنین اتفاقی رخ داد. این سال ها در لیبی و عراق و افغانستان هم رخ داده است.


اما ایران الان در آستانه زمستان 90 نه در شرایط انقلاب و نه حتی در شرایط سوریه است. ایران شرایطی دارد که از نظر آزادی و حقوق بشر خوب نیست؛ ولی به نظر می رسد اکثریت مردم ایران برای دگرگونی شرایط زندگیشان آمادگی ندارند. بنابراین فشار و انگیزه ای که مثلا در سوریه به وجود آمده تا گروه ها اختلافهایشان را کنار بگذارند، برای ایران فعلا موجود نیست. در نبود آن شرایط طبیعی است که هر گروه سر تاریخش با گروه دیگر دعوا دارد هنوز هم سر ۲۸ مرداد یا خوب و بد بودن مصدق و رضا شاه گروه ها با هم دعوا دارند. طبیعی هم هست.


به نظر من لزومی هم برای حل اختلاف وجود ندارد، مگر این که شرایطی به وجود‌ آید که به ایران مثلا حمله نظامی شده باشد، خلاء قدرت پیش آید و آن وقت چنین اتفاقی خواهد افتاد و خود به خود می افتد. نگران و نومید نباشید.

 

دستور سپاه به فعالان اقتصادی؛ آثار تحریم‌ها را انکار کنید

Posted: 17 Jan 2012 01:26 PM PST

حمید مافی
  جرس: در باره وضعیت اقتصادی سخن نگوئید. این پیامی است که در روزهای گذشته رهبر جمهوری اسلامی و رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران و بیت رهبری به مدیران دولتی و کار‌شناسان اقتصادی فرستاده‌اند. 


محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی ایران، چندی قبل اعلام کرد: دو سال باید وضعیت شعب ابی طالب را تحمل کنیم. او به صورت غیر مستقیم به پیامدهای تحریم بر اقتصاد ایران اشاره و تاکید کرد که تحریم‌ها اقتصاد ایران را دچار مشکل خواهد کرد.


مسوولان دولتی ایران تا تابستان امسال تلاش کردند تا تحریم‌ها را یک فرصت تاریخی برای خود جلوه دهند و در تریبون‌های رسمی و غیر رسمی از دور زدن تحریم‌ها با افتخار سخن گفتند. اما تابستان امسال که احمدی‌نژاد به مجمع عمومی سازمان ملل رفته بود، در گفت‌و‌گو با رسانه‌هایی امریکایی تاثیر تحریم‌ها را انکار نکرد و برای اولین بار در مقام یک رئیس دولت جمهوری اسلامی گفت: تحریم‌ها فشارهایی را بر ما وارد کرده است.


این سخنان در شرایطی بیان شد که رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران، تحریم‌ها را به ضرر کشورهای تحریم کننده می‌دانستند و در مانورهای تبلیغاتی خود هر گونه پیامد منفی تحریم‌ها را انکار می‌کردند.


واردات کالا به جای نفت؛ راهکار ایران برای دور زدن تحریم‌ها


اما هنگامی که اتحادیه اروپا تصمیم گرفت به جای بانک‌های عامل ایران، بانک مرکزی را تحریم کند، ورق برگشت. بسیاری از کشورهایی که همچنان با ایران روابط تجاری داشتند، از میزان مبادلات کاستند و دولتمردان ایرانی هم به دنبال یافتن راهکاری برای دریافت مطالبات خود رفتند.


حکومت ایران که پیش از این تلاش کرده بود، تا نشان دهد که دلار را از چرخه مبادلات خود خارج خواهد کرد، در پیمانی با روسیه اعلام کرد که پس از این مبادلات تجاری این دو کشور با روبل روسیه انجام خواهد شد.


هند یکی دیگر از کشورهای مشتری نفت ایران هم که هنوز بر خلاف گفته‌های مسوولان دولتی بدهی‌های نفتی خود به ایران را پرداخت نکرده، اعلام کرد:

بدهی‌های نفتی ایران را با روپیه پرداخت خواهد کرد. معنای دیگر سخن هند این بود که امکان بازپرداخت مطالبات نفتی ایران با دلار را ندارد و ایران تنها دو راهکار دارد؛ یا روپیه هند را به عنوان ارز مبادلاتی بپذیرد و یا به مبادله پایاپای با هند تن بدهد و به جای نفت، کالا وارد کند.


این رفتار هندی‌ها، تجربه آزموده شده از سوی چین است که اعلام کرده در هیچ شرایطی به تحریم نفتی ایران نخواهد پیوست. چرا که چینی‌ها در سال‌های گذشته تنها به خاطر حمایت از ایران در سازمان‌های بین المللی، نفت ایران را با کالاهای چینی مبادله می‌کند.


اگر چه گمرک ایران تلاش می‌کند تا آمار دقیقی از میزان واردات از چین ارائه ندهد اما بازار داخلی ایران در سال‌های حضور احمدی‌نژاد، انباشته از کالاهای چینی است. به گونه‌ای که هم اکنون تخم مرغ‌های چینی هم به بازار ایران رسیده‌اند. حجم مبادلات تجاری ایران و چین در سال جاری به ۵۰ میلیارد دلار رسیده است و مسوولان دو کشور اعلام کرده‌اند که در نظر دارند این مبادلات را به ۱۰۰ میلیارد دلار در سال برسانند.


ترکیه از دیگر کشورهایی است که از بازار تحریم شده ایران نفع‌های بسیاری می‌برد. اردوغان و هیات همراه‌اش در سفری که بهمن ماه ۸۹ به ایران داشتند این امکان را یافتند تا بخش زیادی از بازار مرغ و گوشت و میوه ایران را در اختیار بگیرند. این در حالی است که تولیدکنندگان داخلی به دلیل واردات بی‌رویه دچار ضربه‌های شدید شده و برخی از تولیدکنندگان گوشت و مرغ ایران اعلام ورشکستگی کرده‌اند.


نگرانی از تحریم‌ها به دولت رسید


صنعت گران از وضعیت موجود ناراضی هستند. حسین ساسانیان دبیرکل کنفدراسیون صنعت ایران یکسال قبل در باره پیامدهای تحریم‌ها گفته بود: مسوولان کشور باید واقع بینانه نگاه کنند. چرا که در شرایطی می‌توان تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کرد که امکانش وجود داشته باشد. اما در شرایط فعلی نه بخش خصوصی و نه بخش دولتی این فرصت را ندارد.


او در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین در باره پیامدهای تحریم اقتصادی گفته است: هزینه‌هایی که آثار تحریم بر صنعت وارد می‌کند دو نوع است یکی هزینه‌های پنهان که کسی به آن توجهی نمی‌کند و در بلند مدت تاثیر بسیار زیادی بر عملکرد واحد‌های صنعتی می‌گذارد و دیگری هزینه‌های آشکاراست.


به گفته او از دست دادن بازارهای هدف تولیدگران ایرانی، افزایش قیمت مواد اولیه و کاهش قدرت خرید صنعت گران، بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری و افزایش بار روانی را از پیامدهای تحریم‌ها بر اقتصاد ایران است.


غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت هم چندی قبل در هفدهمین جشنواره قهرمانان صنعت با بیان اینکه آثار تحریم‌ها بر اقتصاد و صنعت ما نمایان شده است، از صنعت گران خواست که ساز مخالف نزنند و به دنبال راهکاری برای دور زدن تحریم‌ها بروند.


علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه ایران نیز دو ماه پیش در دیدار با اعضای اتاق بازرگانی اعلام کرده بود: تحریم‌ها در همه سال‌های گذشته بوده، اما نمی‌توانیم کتمان کنیم که دوره کنونی در بد‌ترین شرایط اقتصادی و سیاسی هستیم.


دستور سپاه: در باره تحریم‌ها حرف نزنید


این اظهارات در شرایطی بیان می‌شود که رهبر جمهوری اسلامی علاقه‌ای به تن دادن به واقعیت‌های موجود ندارد و رسانه‌های نزدیک به بیت رهبری و حاکمیت تلاش می‌کنند که همچنان تحریم‌ها را یک جنگ روانی و تبلیغاتی بدانند.


اما این هشدار‌ها و بیان واقعیت‌ها گویا برای حاکمیت و به ویژه رهبری خوشایند نیست. او که دو هفته قبل به قم سفر کرده بود، در واکنش به ابراز نگرانی‌ها از دور تازه تحریم‌ها، یک بار دیگر این تحریم‌ها را بی‌اثر دانست و گفت: اینکه می‌گویند در شعب ابی طالب هستیم، حرف غلطی است. بلکه الان در وضعیت بدر و خیبر قرار داریم.


این سخنان پیام آشکاری بود از بیت رهبری به مدیران دولتی و کار‌شناسان اقتصادی که متوجه شوند نباید در باره پیامدهای تحریم‌ها سخن بگویند. در ادامه این اظهار نظر رهبری، صبح صادق ارگان رسمی سپاه پاسداران هم نسبت به سیاه نمایی در باره وضعیت اقتصادی هشدار داده و بیان کنندگان این نظرات را بازیگر دشمن و بی‌تدبیر خوانده است.


یادداشت نویس این نشریه، اسدالله عسگر اولادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین را هدف قرار داده است. این عضو حزب موتلفه اسلامی چندی قبل با ابراز نگرانی از شرایط به وجود آمده در اقتصاد ایران در گفت‌و‌گو با خبرگزاری پانا گفته بود: با واردات و دلار ۱۶۰۰ تومانی و وضعیت تولید داخلی تا شش ماه دیگر قحطی داریم.


صبح صادق از عسگر اولادی خواسته است که سخنان خود را تکذیب کند، چرا که با این گونه اظهار نظر او در زمین دشمن بازی می‌کند. به اعتقاد ارگان سپاه پاسداران، تحریم‌های اعمال شده یک جنگ روانی است و وظیفه دلسوزان حاکمیت این است که به جنگ با این حربه بروند.


ارگان سپاه، سخنان عسگر اولادی را نشانه بی‌مسوولیتی، بی‌تدبیری و به دور از عقلانیت خوانده و نوشته است: این گونه اظهارات ناشیانه چیزی جز همراهی با دشمنان را تداعی نمی‌کند. نویسنده یادداشت حتی پا را از این فرا‌تر گذاشته و از همه صاحب منصبان، رسانه‌ها، مطبوعات، احزاب و گروه‌های سیاسی و شخصیت‌های حقوقی خواسته است: بیش از پیش در اظهارنظرات خود دقت نموده و از هرگونه اظهارنظری که به نحوی بازی در زمین دشمن محسوب شده و مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، پرهیز کنند.


انکار واقعیت در شرایط سخت


اقتصاد ایران اوضاع خوبی ندارد. این را در چند سال گذشته بار‌ها مدیران صنعتی و نمایندگان مجلس عنوان کرده‌اند و خواستار راهکاری برای برون رفت از این وضعیت شده‌اند. اقتصاد ایران در این سال‌ها رکورد واردات را شکسته و به یکی از بدهکار‌ترین دولت‌ها تبدیل شده است.


به گفته نمایندگان کسری بودجه دولت تا پایان سال به ۱۵۰ هزار میلیارد ریال خواهد رسید. دولت بودجه‌های عمرانی را هزینه امور جاری کرده و نتوانسته به تعهدات خود به بخش دولتی و خصوصی پاسخ بدهد. نرخ رشد اقتصادی ایران در بهترین شرایط ۲ درصد ارزیابی می‌شود و رتبه ایران به لحاظ شفافیت اقتصادی و فضای کسب و کار سقوط کرده است. نرخ تورم از نگاه کار‌شناسان و نمایندگان بالای سی درصد است. اوضاع واحدهای صنعتی بحرانی گزارش شده و کمتر روزی است که جامعه کارگری شاهد اعتراض نباشد.


در این شرایط، ایران مشتریان نفت خود را از دست خواهد داد و امکان بازپس گیری مطالبات نفتی خود از سایر کشور‌ها را نخواهد داشت. تلاش‌های ایران برای دور زدن تحریم‌ها به بن بست رسیده و اعضای هیات دولت نیز متوجه شده‌اند که روزهای سخت اقتصادی در پیش است.


اما رهبری و جناح نظامی حاکم بر کشور تلاش دارند تا با صدور دستور العمل واقعیت‌های موجود را پنهان کنند و کار‌شناسان و مدیران را از بیان واقعیت‌ها بر حذر دارند و هشدار دهند که در برابر «بازی در زمین دشمن» خودی‌ها کوتاه نخواهند. اما آیا این انکار واقعیت گره از مشکلات عدیده پیش روی اقتصاد ایران خواهد گشود؟

نامه نمایندگان اهل سنت مجلس به رهبر جمهوری اسلامی

Posted: 17 Jan 2012 12:25 PM PST

در اعتراض به تبعیض مذهبی و قومی
 جـــرس: نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی طی نامه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، خواهان رفع تبعیض از اهل سنت، رفع محدودیت های مذهبی ایجاد شده برای اهل سنت، واجازه ساخت مسجد در تهران شده اند.  

 

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، در این نامه نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی همچنین از رهبری خواسته اند تا با بازنگری و “اصلاح اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی” و رفع ممنوعیت کاندیداتوری اهل سنت در انتخابات ریاست جمهوری موافقت کند.

 

رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدی نژاد و دیگر مقام های مسئول جمهوری اسلامی تاکنون به نامه های اعتراضی نمایندگان اهل سنت مجلس و نیز اعتراضات و درخواست های دیگر روحانیان و رهبران اهل سنت پاسخ رسمی نداده اند.

 

بر اساس این گزارش، نامه نمایندگان اهل سنت مجلس خطاب به رهبری، در ۲۸ آذر ۱۳۹۰ نوشته و ارسال شده، و دبیری این فراکسیون را جلال محمودزاده نماینده مهاباد برعهده دارد.

 

در نامه اعضای فراکسیون اهل سنت مجلس به آقای خامنه ای، از عدم اجرای “اصول مهم و کلیدی قانون اساسی به ویژه اصولی که بر آزادی مذهبی اهل سنت و برابری قومی اشاره دارند، ابراز تاسف شده و خطاب به رهبری  جمهوری اسلامی آمده است: “متأسفانه تعدادی از اصول مهم و کلیدی قانون اساسی از جمله اصول ۱۲، ۱۵ و ۱۹ هنوز بطور کامل اجرایی نشده است، علاوه بر آن بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی رجال مذهبی و سیاسی واجد شرایط اهل سنت از حق انتخاب شدن در انتخابات ریاست جمهوری محروم هستند.”

 

امضاء کنندگان این نامه که نمایندگان اهل سنت استان های مختلف ایران در مجلس هشتم به شمار می روند با اشاره به اظهارات رهبری درباره “برابری و برادری” مذهبی و نیز “وحدت” که در جریان سفر سال های گذشته به برخی از استان ها و مناطق سنی نشین و نیز سفر سال ۱۳۸۸ به استان کردستان ابراز کرده، از رهبر جمهوری اسلامی خواسته اند تا با “تشکیل کمیته ویژه ای” نسبت به “اجرای اصول معطل مانده و اصلاح اصل ۱۱۵ قانون اساسی” اقدام کرده، و محدودیت ها و ممنوعیت های مذهبی و قومی درباره اهل سنت را رفع کند.

 

نمایندگان فراکسیون اهل سنت مجلس علاوه براین به آیت الله خامنه ای یادآوری کرده اند که اهل سنت ایران تاکنون اجازه ساخت حتی یک مسجد در تهران،پایتخت ایران، را نیافته اند. آنها تاکید کرده اند که این ممنوعیت غیرقانونی همچنان ادامه دارد و خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته اند که “با توجه به پیگیری ها و مراجعات مکرر، متأسفانه تا حال مسئولین امر با احداث مسجد موافقت ننموده اند.”

 

پیمان فروزش نماینده زاهدان، جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد، اقبال محمدی نماینده مردم مریوان و سروآباد، عبدالجبار کرمی نماینده مردم سنندج، دیواندره، کامیاران، محمدعلی پرتوی نماینده مردم سردشت و پیرانشهر ، سیدعماد حسینی نماینده مردم قروه و دهگلان، سید فتح الله حسینی نماینده مردم پاوه و اورامانات، محمدرضا سجادیان نماینده خواف و رشتخوار، محمدقیوم دهقان نماینده مردم ایرانشهر، سرباز و دلگان، عبدالله رستگار نماینده مردم گنبد کاووس، عبدالعزیز جمشیدزهی نماینده سراوان، سیب سوران و زابلی و احمد جباری نماینده مردم بندرلنگه، بستک و پارسیان از جمله امضاء کنندگان نامه “فراکسیون اهل سنت دوره هشتم مجلس شورای اسلامی” خطاب به رهبری هستند.

 

درخواست نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی از رهبری برای اصلاح اصل ۱۱۵ قانون اساسی که مربوط به “شرایط رئیس جمهور” است از آن جهت اهمیت دارد که مقام های حکومتی از زمان تاسیس جمهوری اسلامی به استناد همین اصل اجازه کاندیدا شدن اهل سنت در انتخابات ریاست جمهوری را نداده اند.

 

در اصل ۱۱۵ قانون اساسی که به “شرایط رئیس جمهور” مربوط است، آمده است: “رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:ایرانی‏الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.”

 

تاکید بر”شرط مذهب رسمی کشور” در پایان این اصل و در کنار تعیین “مذهب شیعه اثنی عشری” به عنوان مذهب رسمی ایران در اصل دوازدهم قانون اساسی فعلی،به معنای ممنوع شدن کاندیداتوری اهل سنت در انتخابات ریاست جمهوری است.از همین رو نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی در نامه خود خطاب به آیت الله خامنه ای خواهان اصلاح و بازنگری اصل ۱۱۵ قانون اساسی و رفع چنین ممنوعیتی از اهل سنت شده اند.

 

تاکید نمایندگان اهل سنت بر اجرای اصول ۱۲ و ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی در حالی صورت می گیرد که فشارها بر اهل سنت از سال ۱۳۸۴ و با به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد شدت گرفته است.

 

در آستانه انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی اما برخی از اعضا و نیز دبیر فراکسیون اهل سنت مجلس، برخی از امضاء کنندگان نامه به رهبری و نامه های پیشین به محمود احمدی نژاد در نخستین مرحله از انتخابات دوره نهم مجلس از سوی هیات های اجرایی وزارت کشور “رد صلاحیت”شده اند؛ جلال محمود زاده دبیر فراکسیون اهل سنت مجلس،پیمان فروزش، اقبال محمدی، عبدالجبار کرمی، سیدعماد حسینی، و یعقوب جدگل از جمله نمایندگان اهل سنت در مجلس فعلی هستند که صلاحیت آن ها برای نمایندگی دوباره مجلس رد شده و این درحالی است که شورای نگهبان که مرکز اصلی رد صلاحیت نامردهای انتخاباتی است در هفته های آتی اسامی رد صلاحیت ها را اعلام خواهد کرد.

 

اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی به رغم آنکه دین رسمی ایران را “اسلام و شیعه اثنی عشری” دانسته، تاکید کرده که اهل سنت شامل”مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یکی از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.”

 

برخلاف این اصل از قانون اساسی جمهوری اسلامی اما در ۸ آبان ۱۳۸۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ای با عنوان “اساسنامه شورای دولتی برنامه‌ریزی‎ ‎مدارس ‏علوم دینی اهل‌سنت” را به منظور کنترل مدیریت مدارس دینی اهل سنت از سوی نمایندگان شعیه و منصوب دولت و رهبر جمهوری اسلامی به تصویب رساند و محمود احمدی نژاد در اسفند سال ۱۳۸۶ آن را ابلاغ کرد.(متن مصوبه ۸ آبان ۱۳۸۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

 

شورای عالی انقلاب فرهنگی نهادی است که در قانون اساسی فعلی ایران به آن اشاره ای نشده اما تحت نظر آیت الله خامنه ای و منصوبان او فعالیت می کند و مصوبات آن بدون طی روندی قانونی و بدون تائید مجلس شورای اسلامی در حوزه های مختلف فرهنگی و اجتماعی با ابلاغ رئیس دولت به اجرا گذاشته می شود.

 

“اساسنامه شورای برنامه‌ ریزی مدارس‌ علوم ‌دینی اهل ‌سنت ‏‏‌کشور” ۱۰ ماده و ۴ تبصره” دارد. در ماده یک این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید شده که اداره مدارس دینی اهل سنت باید تحت نظر ‏”شورای برنامه‌ریزی مدارس علوم‎ ‎دینی اهل سنت” و ” زیر نظر شورای نمایندگان ولی فقیه در امور اهل ‏سنت” اداره شود.

 

این اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی با مقاومت و اعتراض اهل سنت به نقض صریح حقوق مذهبی و نقض اصل ۱۲ قانون اساسی روبه رو شد

 

دخالت دولت در مدارس اهل سنت و بازداشت روحانیون سنی

از سال ۱۳۸۶ تاکنون مقام های جمهوری اسلامی ده ها نفر از روحانیان و چهره های فرهنگی اهل سنت را پس از ابراز مخالفت شان با کنترل و دخالت مقام های حکومتی در مدارس اهل سنت، بازداشت کرده اند. شماری از روحانیان اهل سنت نیز محاکمه و زندانی شده اند،برخی از آن ها از جمله مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان ممنوع الخروج شده است،و نهادهای امنیتی و دادگاه ویژه روحانیت روز به روز بر شدت محدودیت ها و فشار بر اهل سنت افزوده اند.

 

به استناد همین مصوبه مورد اعتراض اما مقام های حکومتی شورایی برای کنترل مدارس دینی و امور مذهبی اهل سنت تشکیل دادند و بر کنترل مدارس دینی اهل سنت اصرار دارند، اما روحانیان اهل سنت همچنان با این اقدام رهبر جمهوری اسلامی مخالفت می کنند.

 

علاوه بر نامه نمایندگان اهل سنت مجلس به آیت الله خامنه ای، در ۲۶ آذر ماه سالجاری (۱۳۹۰) نیز مدیران مدارس علوم دینی اهل سنت استان سیستان و بلوچستان طی نامه ای به حجت الاسلام عباسعلی سلیمانی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در زاهدان اعلام کردند: “همان گونه که در مکتوبات قبلی اعلام نموده ایم، نظارت دستگاه‏های ناظر و مربوط را کما فی السابق به همان شیوه سابق پذیرفته و از پذیرش طرح های جدیدی همچون ساماندهی و یا برنامه ریزی از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی که آزادی قانونی و استقلال مدارس را مخدوش نماید، معذوریم و خواهان استقلال و آزادی عمل در موضوع تعلیم و تربیت فرزندانمان بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هستیم.”

 

آن ها درعین حال به نماینده آیت الله خامنه ای اطمینان دادند که”اجازه نمی دهنیم مباحث و مطالبی که بین فرق اسلامی اختلاف ایجاد نماید و یا علیه مذهب شیعه و نظام اسلامی و حاکمیت کشورمان باشد، در مدارس دینی اهل سنت ارائه و مطرح گردد.” (نامه مدیران مدارس دینی اهل سنت به نماینده رهبر جمهوری اسلامی در امور اهل سنت استان سیستان و بلوچستان،۲۶ آذر ۱۳۹۰)

 

مولوی عبدالرحمن چابهاری، مدیر مدرسه دینی “جامعة الحرمین الشریفین” و امام جمعه اهل سنت چابهار نیز ۲۰ دی ماه سالجاری(۱۳۹۰) در نامه ای به حجت الاسلام احمد راهداری مدیر مدارس دینی تحت نظر آیت الله خامنه ای در سیستان و بلوچستان باردیگر “بر عدم پذیرش طرح ساماندهی مدارس دینی اهل سنت تاکید کرد.” (متن نامه امام جمعه اهل سنت چابهار به حجت الاسلام احمد راهداری،۲۰ دی ۱۳۹۰)

 

اصل ۱۵ قانون اساسی نیز که نمایندگان فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی در نامه خود به آیت الله خامنه ای خواهان اجرای آن شده اند زبان و خط رسمی ایران را “فارسی” اعلام کرده اما تاکید کرده که “استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏ های گروهی و تدریس ادبیات آن ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.”

 

دیگر اصلی که نمایندگان اهل سنت مجلس در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی خواهان اجرای آن شده اند؛ اصل ۱۹ قانون اساسی که به اصل “برابری قومی” شهرت دارد.در این اصل تاکید شده که”مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود.” نمایندگان اهل سنت در نامه خود به آیت الله خامنه ای اما اعلام کرده اند که این اصل نیز چون دو اصل ۱۲ و ۱۵ از “اصول مهم و کلیدی قانون اساسی” به شمار می روند.

 

اهمیت “برابری قومی” برای فعالان مدنی و نیز روحانیان اهل سنت از آن جهت است که مقام های جمهوری اسلامی استخدام و ارتقاء شغلی شهروندان سنی را در بسیاری از نهادهای حکومتی ممنوع یا محدود کرده اند.

 

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در خطبه های نماز عید قربان سالجاری (۱۳۹۰) درباره چنین تبعیض قومی و مذهبی گفت:

 

“در طول ۳۳ سال انقلاب، اهل سنت در کابینه هیچ دولتی حضور نداشته اند. هیچ مسئولیت و مدیریت کشوری به آنان واگذار نشده و به هیچ یک از نمایندگی‏ها و سفارتخانه های جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر راه نیافته اند، و در مدیریتهای منطقه ای و استانی بطور مساوی و عادلانه بکار گرفته نشده اند ” و “بطور مثال در دانشگاه زاهدان از حدود ۴۰۰ نفر عضو هیات علمی کمتر از ۱۵ نفر آنان اهل سنت هستند و با اینکه اهل سنت در استان اکثریت جمعیت را دارا هستند، در شورای تامین استان حتی یک نفر از اهل سنت حضور ندارد. در شورای اداری استان نیز تعداد مدیران اهل سنت بسیار کم و انگشت شمار هستند.”

 

امام جمعه اهل سنت زاهدان ضمن اشاره به اینکه “ما ایرانی هستیم و ایران از آنِ ماست و نمی خواهیم به ما به چشم بیگانه و مهاجر نگریسته شود” گفت: “در نیروهای مسلح و انتظامی که وظیفه دفاع از کشور و برقراری نظم و امنیت را بر عهده دارند اهل سنت استخدام نمی شوند.در حالیکه در رژیم گذشته بسیاری از اهل سنت دارای درجه ها و مراتب عالی نظامی و انتظامی بوده اند.”

 

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی ممنوعیت استخدام و ارتقاء اهل سنت در دستگاه های حکومتی را”سیاست نانوشته”ای توصیف کرده و گفته است “متاسفانه سیاست نانوشته ای در کشور وجود دارد که حتی حضور و شهادت ما را در کنار برادران شیعه ما برای دفاع از حریم مرزهای کشور بر نمی تابد و تحمل نمی کند، حضور اهل سنت در نیروهای نظامی از سطح بسیجی فراتر نمی رود” و ” انتظار ما از رهبری آن است که این گره را به دست خویش باز کنند و به این سیاست تبعیض و نابرابری پایان دهند.” (منبع)

 

امام جمعه اهل سنت زاهدان در هشتم دی ماه سالجاری گفت: ” مهم ترین دغدغه” ای که اهل سنت استان های مختلف ابراز می کنند “عدم بکارگیری و استخدام اهل سنت در ادارات دولتی و تبعیض بین اقوام و مذاهب” است،و این امر بر خلاف قانون اساسی بوده که واقعا اهل سنت را رنج می دهد.” (مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، ۸ دی ۱۳۹۰)

 

او همچنین گفت: “دومین دغدغه اهل سنت ایران “آزادی مذهبی است. با وجود اینکه در قانون اساسی مسأله آزادی مذهبی تصریح و تأمین شده است، اما در عمل متاسفانه به قانون اساسی توجه نشده و اصول آن در این مورد اجرا نمی شود.”

 

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی اعلام کرده که “ساماندهی مساجد” و همچنین “ساماندهی مدارس”، که اکنون به “شورای برنامه ریزی مدارس اهل سنت” تغییر نام یافته است، به یکی دیگر از دغدغه های مهم جامعه اهل سنت، به ویژه در مناطق سنی نشین، تبدیل شده است.” این روحانی بلندپایه اهل سنت ایران تاکید کرد که “این طرح، مداخله صریح در امور مذهبی اهل سنت به شمار می رود” و “می خواهد تعلیم دینی اهل سنت را به کنترل خود درآورد.” به گفته امام جمعه زاهدان اکنون” مقامات محلی برای کمترین و معمولی ترین فعالیت دینی و مذهبی خواستار «مجوز» هستند،و “از این طریق سعی در ایجاد محدودیت دارند.” (مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، ۸ دی ۱۳۹۰)

 

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی از “نداشتن مساجد در تهران” به عنوان “یکی دیگر از نگرانی‏های اهل سنت تهران” توصیف کرده و با تاکید براینکه “جامعه اهل سنت، متشکل از تمام مناطق سنی نشین و همه اقوام، در تهران زندگی می کنند، اما از داشتن حتی یک مسجد در مرکز کشور محرومند و نداشتن مساجد و عبادتگاه بزرگترین پریشانی اهل سنت تهران و سایر مردم است.”

 

ماموستا عبدالرحمن پیرانی، دبیر کل جماعت دعوت و اصلاح، نیز در شهریور ماه سالجاری(۱۳۹۰) ضمن انتقاد از ممانعت برگزاری نماز عید فطر اهل سنت تهران از مقام های ارشد حکومتی خواست تا”با جلوگیری از سوء مدیریتها، حقوق حداقلی شهروندان اهل سنت برابر تتمه اصل دوازدهم قانون اساسی” را رعایت کنند.” (ماموستا عبدالرحمن پیرانی،۱۷ شهریور ۱۳۹۰)

 

نمایندگان اهل سنت از مرداد ماه سال ۸۷ تا پیش از نوشتن نامه به آیت الله خامنه ای در ۲۸ آذر سالجاری(۱۳۹۰) طی نامه هایی به مقام های مختلف دولتی از جمله محمود احمدی نژاد نسبت به تخریب مسجد و مدرسه علمیه ابوحنیفه در عظیمیه زابل از سوی نیروهای امنیتی، تصویب و به اجرا گذاشتن “شورای دولتی برنامه‌ریزی‎ ‎مدارس ‏علوم دینی اهل‌سنت”، نقض آزادی مذهبی اهل سنت از سوی دستگاه های حکومتی، ممنوعیت ساخت حتی یک مسجد برای اهل سنت در تهران، و همچنین ممانعت نیروهای امنیتی و انتظامی از برگزاری نماز های جماعت اهل سنت به ویژه نماز عید فطر و عید قربان در تهران و دیگر شهرهای ایران اعتراض کرده اند.

 

شماری از نامه های نمایندگان اهل سنت خطاب به محمود احمدی نژاد:

-نامه نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی در اعتراض به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای کنترل مدارس دینی اهل سنت، ۱۷ تیر ۱۳۸۷٫ (منبع)

-نامه نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی به محمود احمدی نژاد در اعتراض به تخریب مسجد و حوزه علمیه امام ابوحنیفه عظیم‌آباد زابل، ۲۵ شهریور ۱۳۸۷ (منبع)

-نامه نمایندگان اهل سنت به رئیس جمهور در مورد نماز عید فطر اهل سنت تهران،۵ شهریور ۱۳۹۰ (منبع) و(منبع)

-نامه مجدد فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس به رئیس جمهور در مورد نماز عید اهل سنت تهران،۱۸ آبان ۱۳۹۰ (منبع)

 

تبریک عباس کیارستمی به اصغر فرهادی

Posted: 17 Jan 2012 12:14 PM PST

«جدایی نادر از سیمین» نامزد اسکار بریتانیا شد

جـــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به موفقیت یکی از کارگردانان و سینماگران مردمی ایران در کسب جایزه جهانی منتقدین سینما عباس کیارستمی، فیلمساز به‌نام ایرانی نیز، در حالیکه در ژاپن به سر می برد، دریافت جایزه گلدن گلوب را به اصغر فرهادی تبریک گفت.


همزمان از لندن خبر می‌رسد که فیلم اصغر فرهادی برای جایزه معتبر بفتا،‌ اسکار بریتانیا، نیز نامزد شده است.


به گزارش ایسنا، عباس كیارستمی، كارگردان سرشناس سینمای ایران كه برای ساخت جدیدترین فیلم خود در ژاپن به‌سر می‌برد، با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت‌وگویی داشته كه ضمن اظهاراتی، اعطای جایزه گلدن گلوب را به این فیلم، یك موفقیت بی‌نظیر برای سینمای ایران دانسته است.


کارگردان فیلم‌هایی چون طعم گیلاس و زیر درختان زیتون، در گفت‌وگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس موفقیت «بی‌نظیر» اصغر فرهادی در ربودن جایزه گلدن گلوب خارجی برای فیلم آخر خود را تبریک گفته است.


کیارستمی ضمن تبریک دریافت گلدن گلوب به اصغر فرهادی با اشاره به انحلال خانه سینما توسط وزارت ارشاد که در هفته‌های گذشته خبرساز بوده ابراز امیدواری کرده است که این جایزه بتواند تا حدی حال و روز جامعه هنری ایران را بهبود بخشد.


این برنده نخل طلای جشنواره كن هم‌اكنون در ژاپن ساخت جدیدترین فیلم خود را با نام «پایان» پیگیری می‌كند. فیلم «پایان» پس از «كپی برابر اصل» دومین فیلم كیارستمی خواهد بود كه در خارج از ایران ساخته می‌شود. «كپی برابر اصل» به‌همراه فیلم «شیرین» دو اثر اخیر این سینماگر قرار است در سینماهای كشور اكران شود.

فیلم در حال ساخت كه فیلم‌برداری آن در یوكوهاما و توكیو انجام خواهد شد، یك درام عاشقانه است كه بودجه ‌٨/٤ میلیون دلاری برایش درنظر گرفته شده است.


كیارستمی با آخرین ساخته‌اش «کپی برابر اصل» در جشنواره كن حضور داشت كه جایزه بهترین بازیگر زن را برای «ژولیت بینوش» به‌همراه آورد.


نامزدی بفتا برای جدایی
به گزارش رادیو فردا، در میان نامزدهای جایزه معتبر بفتا در سال ۲۰۱۲ که فهرست کامل آن روز سه‌شنبه اعلام شد، نام فیلم «جدایی نادر از سیمین» اثر اصغر فرهادی نیز در بخش فیلم‌های غیر انگلیسی‌زبان در کنار فیلمسازان بزرگی چون ویم وندرس و پدرو آلمودووار دیده می‌شود.


پنج فیلم آرتیست، اولاد، درایو، خدمتکار و «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس» نیز برای دریافت جایزه اصلی بفتا، جایزه بهترین فیلم سال، با یکدیگر رقابت خواهند کرد.


اصغر فرهادی برای جایزه بریتانیایی بفتا باید با رقبای قدری دست و پنجه نرم کند:‌ دنی ویله‌نوو با فیلم آتش از کانادا، پدرو آلمودووار با فیلم جلدی که در آن زندگی می‌کنم از اسپانیا، ویم وندرس با فیلم پینیا از آلمان، و فرانسوا ازون از فرانسه.



بیانیه دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار در پی رخدادهای اخیر آن دانشگاه

Posted: 17 Jan 2012 12:02 PM PST

اعتراض به هتاکی بسیجیان به رئیس ستاد میرحسین موسوی

جـــرس:  در پی رخداد های اخیر دانشگاه تربیت معلم سبزوار و اهانت جمعی از لباس شخصی ها به یکی از استادان سبز دانشگاه و رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در آن شهرستان، جمعی از دانشجویان آن دانشگاه با صدور بیانیه ای در محکومیت این اقدام لباس شخصی ها، حمایت خود را از استادشان اعلام داشتند.


گزارش های رسیده به جرس حاکی است که چند روز پیش دو تن از فعالین سابق بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت معلم سبزوار به اتاق کار دکتر سید ابوالفضل حسینی عضو هیئت علمی گروه زیست دانشگاه و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در شهرستان سبزوار حمله کرده و ضمن بی حرمتی و تهدید این استاد دانشگاه و بر زبان راندن الفاظ رکیک، صحنه های زشتی را در محیط دانشگاه بوجود آوردند که اگر مامورین انتظامات و سایر اساتید و دانشجویان به موقع نمی رسیدند، مشخص نمی شد چه بر سر رئیس ستاد انتخابات محمد خاتمی، مصطفی معین و میرحسین موسوی در شهرستان سبزوار پیش می امد.


این گزارش افزوده است که یکی از دو بسیجی متهتک، سال گذشته از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در زمان وقوع حادثه حق ورود به دانشگاه را نداشته است.


گفتنی است، آزار دکتر سید ابوالفضل حسینی از سوی بسیج، از سال ها قبل وجود داشته، اما پس از انتخابات سال ۸۸ این برخوردها شدیدتر شده است.


بنا بر این گزارش، در پی این هتاکی و رفتار خشونت آمیز، جمعی از دانشجویان و نهادهای آن دانشگاه حمایت گسترده ی خود را از استادشان اعلام کرده و بیانیه ای به شرح زیر صادر کرده اند:


"رنج نامه"
ادب مرد به ز دولت اوست
انتظار از كسی كه از راستی می گوید،جز این است.
طی چند روز گذشته خبرهایی حاكی از بی ادبی و توهین دو نفر از دانشجویان خودسر،كه یكی از آنها در حال حاضر اصلا دانشجوی این دانشگاه نیست ، و حمله به اتاق یكی از اساتید(جناب آقای دكتر سید ابوالفضل حسینی) در تمام دانشگاه پیچید و جامعه دانشجویی را متاثر نمود!

" و كسانی كه مردان مؤمن و زنان مؤمن را بی آنكه گناهی كرده باشند می آزارند ، بهتان و گناه آشكاری را به دوش می كشند"
سوره احزاب- آیه 58


استاد دكتر سید ابوالفضل حسینی، روحانی زاده ، كه از عنوان نامش دین و دیانت سرشار است و كسانی كه حداقل آشنایی را با ایشان دارند از مبارزات انقلابی ایشان در مقابل رژیم ظالم سابق آگاهند و به نقش ایشان به عنوان یكی از پایه های بنیادین فكری و تئوریك در نهادینه كردن انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی در شهرستان سبزوار واقف هستند. كسی كه از شاگردان دكتر شریعتی بود و در مجالس خصوصی به تفسیر قرآن می پردازد، اما صرفا برداشت خشك و بی روح از مذهب ندارد و سعی در ترویج افكار مذهبی باز دارد و دائم در افكارش پس زمینه هایی از اسلام و روشن فكری نمایان است. اندك رنج نامه ما فرصت بیان فضائل ایشان را ندارد اما جای بسی تعجب است كه به چنین شخصیتی افترا دین گریزی و مخالفت با موازین دینی و مخالفت با حجاب می زنند!
اما دوست ما بدان ،
استاد تو‌، دوست تو، همكلاسیت ، همسایه ات ،‌ هم محلیت ، هم شهریت ، هم وطن تو و تمام این "هم ها" كه بسیارند تو باید در كنار اینها زندگی كنی و اجباری به پذیرش برداشت تو از مذهب ،‌از علم ،‌ از سیاست و... ندارند! تو آزادی عقیده ات را بیان كنی.او هم آزاد است. اما نه تو و نه ما و نه هیچ بشری حق توهین و استهزا و افترا ندارد. كه نه شرع تو را محق می داند و نه قانون كشورت! حجاب بر سرت واجب است اما كمی هم حجاب بر دهانت بزن. و تقوای پرهیز پیشه كن، ما از زبان درد با تو سخن می گوییم با زبانی بریده.اما تو با زبانی سخت و گزنده و دراز و سرشار از توهین!
درد من ناگفتنی هاست ،‌ اما واقعا درد تو چیست؟؟؟

نشان مرد خدا عاشقی است،با خود دار كه در مشایخ شهر این نشان نمی بینم "حافظ"

اما مسئولین محترم دانشگاه
ما به عنوان گوشه ی كوچك جامعه دانشجویی تقاضای رسیدگی قاطع به این مداخلات بی جا و خودسرانه را از مسؤولین ذی ربط دانشگاه داریم. و این عمل و برخورد نامناسب این دانشجویان را محكوم می كنیم.
این رفتارها شاید اندكی برای ما آشناست و باز ما را به این حقیقت می رساند كه ادب مرد به ز دولت اوست.


بازداشت چهار فعال کارگری و دانشجویی در آذربایجان شرقی

Posted: 17 Jan 2012 11:47 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع حقوق بشری، اداره اطلاعات استان آذربایجان شرقی، روز یک‌شنبه هفته اخیر، شاهرخ زمانی، فعال کارگری را در محل کارش بازداشت کرده و همزمان بصورت تلفنی محمد جراحی، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی‌وش به اتاق ۳۷ اداره اطلاعات استان، جنب زندان تبریز احضار شده اند.


به گزارش ارگان خبری «کمیته گزارشگران حقوق بشر»، برای این چهار فعال کارگری و دانشجویی در مجموع ۲۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری صادر شده است که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی تایید شده و فرجام‌خواهی آن به نتیجه نرسیده است.


اجرای حکم از طریق وزارت اطلاعات شیوه‌ی جدیدی است که تا کنون کم‌تر سابقه داشته و شائبه‌ی گشودن پرونده‌ی جدیدی را برای این چهار نفر به‌وجود می‌آورد.


شاهرخ زمانی قبل از بازداشت به خانواده و دوستانش اعلام کرده بود که در صورت دستگیری مجدد به هر دلیل چه برای اجرای حکم چه پرونده‌ی جدید اعتصاب غذای خشک و نامحدود خواهد کرد. او در بازداشت قبلی خودش نیز به مدت ۲۶ روز اعتصاب غذا کرده بود.


بر اساس رای شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز که در تاریخ ۲۷ مرداد ماه تشکیل شده بود، شاهرخ زمانی به ۱۱ سال حبس تعزیری، محمد جراحی به پنج سال حبس تعزیری، نیما پوریعقوب به شش سال حبس تعزیری، و ساسان واهبی‌وش به شش ماه حبس تعزیری، محکوم شده و پنجمین متهم این پرونده، به نام بیوک سیدلر از اتهامات وارده تبرئه شده است.


در متن رای صادره از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز اتهامات این فعالان کارگری "تشکیل گروه غیرقانونی مخالف نظام"، "مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام" و "مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت" و نیز "توهین به رهبری" عنوان شده است.