جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


تأیید و اجرای حکم هفت سال زندان مهدی خدایی فعال دانشجویی

Posted:

جرس: به گزارش منابع حقوق بشری، مهدی خدایی فعال دانشجویی و حقوق بشری، که طی دو پرونده به ٧ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، با تایید حکم خود توسط دادگاه تجدیدنظر، محکوم به سپری کردن هفت سال زندان است.


به گزارش رهانا، این فعال دانشجویی که از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد، در مهر ماه سال جاری از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم شده بود.


اتهامات وارده به این فعال دانشجویی، "تبلیغ علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی" می باشد، که در دادگاه بدوی به همین خاطر به سه سال زندان محکوم و عینا در دادگاه تجدیدنظر به تأیید رسید.


خدایی در اسفند ماه سال ۸۸ نیز، بابت پرونده قبلی خود به چهار سال زندان محکوم شده بود، که این حکم از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات و تبلیغ علیه نظام" صادر گردید و این حکم نیز تایید شد.


به گزارش این منبع خبری، با تأیید هر دو حکم در دادگاه تجدید نظر استان تهران و اجرای این احکام، وی باید به مدت هفت سال در زندان باشد.


خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری، از ابتدای بازداشت خود که نزدیک ۱۰ ماه از آن می‌گذرد تا کنون در بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران اداره می‌شود، به سر برده و هم اکنون نیز علی‌رغم گرفتن حکم سنگین هفت سال زندان به بند عمومی زندان منتقل نشده است.


خدایی با حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی، که او نیز با گذشت یک سال از بازداشت، به ۱۵ سال حبس قطعی محکوم شده، در یک سلول زندانی هستند.
 

آزادی هاشم صباغیان

Posted:

جرس: منابع خبری، از آزادی هاشم صباغیان، عضو نهضت آزادی ایران که روز چهارشنبه ٢۴ آذر ماه، با یورش ماموران امنیتی به منزلش و برهم زدن مراسم تاسوعای حسینی بازداشت شده بود، خبر دادند.


گفتنی است صباغیان هر ساله به مناسبت محرم، در منزل خود مراسم عزاداری برگزار می کند، اما ماموران امنیتی امسال از برگزاری این مراسم جلوگیری کرد، ضمن بازداشت صباغیان و سلیمانی، از اعضای مجمع مدرسین حوزه علمیه قم، شرکت کنندگان در مراسم را متفرق کرند.


هنوز از وضعیت سلیمانی، روحانی اصلاح طلب بازداشتی، خبری منتشر نشده است .

بی مهارتی مرگبار

Posted:

مهرداد نصرتی

 

مردی سراسیمه وارد فروشگاه شد .تقریبا نفسش بند آمده بود.متوجه شدم که  نسخه ای در دست دارد.منتظر صحبت ایشان نماندم و برگه را از دست او گرفتم  . به محض اینکه "  اوردر" (دستور روی نسخه) پزشک معالج را خواندم متوجه  علت حال پریشان مرد شدم چرا که  بالای نسخه بزرگ نوشته شده بود  :اورژانسی. پزشک دستور داده بود که برای بیمار ایشان یک " شنت مغزی "  تهیه شود.

 

    مرد بریده بریده و با صدایی که ترس از شنیدن خبری هراس آور در مورد  بیمارش ، کلمات او را می لرزاند  گفت :" دکتر گفت دستگاه قطع کرده  ......"فورا یکی از شنتهای مغزی را از داخل قفسه مربوطه برداشتم و روی میز  گذاشتم وخوشبختانه درست همان براندی که مدّ نظر پزشک معالج بود .آن مرد  با عجله  تسویه حساب را انجام داد و با شتاب از فروشگاه خارج شد.هنگام  خروج گفت : " برای گرفتن فاکتور خرید باز می گردم" و با صدایی که در حال  دور شدن بود تقریبا فریاد زد: " تو را خدا دعا کن ! تو را خدا دعا کن!

 

  ...."    یکساعتی گذشته بود که او برگشت .اشک در نگاهش حلقه بسته بود و بی امان  دعای خیر می کرد. وقتی آرام گرفت از او خواستم بنشیند و توضیح دهد که  جریان چه بوده است؟ اینطور آغاز کرد:بیمار بچه خواهرم است .(آنگونه که عشق در جمله ای لبریز شود ادامه داد

 

  )من دایی اش هستم . پدر و مادرش مسافرتند و لیلا پیش ما امانت است.یکدفعه  حالش بد شد .لیلی خودش می دانست مشکلش چیست .به ما گفت که احتمالا باز هم  شنت مغزی که پزشکان در سر او کار گذاشته اند قطع کرده است(یعنی از کار  افتاده است ). سریعا با خانواده اش تماس گرفتیم و آنها گفتند که لیلی  باید فورا به بیمارستان منتقل شود و پزشکش در جریان قرار بگیرد."

 

    سپس گفت :شهرستان ما تا اینجا (مرکز استان) حدودا  دویست کیلومتر فاصله دارد.  وقتی لیلا را روی تخت بیمارستان خواباندیم و رزیدنت بخش(دستیار پزشک  متخصص)با پزشک جراح تلفنی صحبت کرد و او را درجریان کامل  شرایط لیلی  گذاشت  نسخه ای نوشت و به دست من داد و گفت اگر شانس بیاوریم هنوز حدود  یکساعت وقت داریم ولی روی هم رفته خیلی دیر متوجه شده اید که شنت بیمار  شما از کار افتاده است. 

 

  دایی لیلی ادامه داد: نسخه را بدست گرفتم و به یکی از فروشگاه های لوازم پزشکی مراجعه نمودم  (نشانی فروشگاه را که داد فروشگاه و صاحب آن را شناختم ) آنجا جوانی  فروشنده بود که با چرب زبانی نسخه را از من گرفت و گفت :اینکه نگرانی  ندارد .الان کار شما را راه میاندازم و سپس بسته کوچکی را به من داد و  پانصد تومان (پنج هزار ریال) از من گرفت. من با خیال راحت آمدم و پشت در اطاق عملی منتظرشدم که لیلی را مستقیما به  آن منتقل کرده بودند.بعد از دقایقی یک خانم پرستار با لیاس سبز در را باز  کرد و همراهی لیلی را خواست .پرستار گفت : شنت بیمار را بدهید! من بسته  کوچکی را که خریده بودم تحویل دادم .پرستارلحظاتی با تعجب به من خیره شد

 

  و سپس گفت :" این چیه آقا ! مریضت داره از دست میره ! این چیه گرفتی ؟!  عجله کن ! اشتباهه ! برو هر چی روی نسخه نوشته شده را بگیر  و بیار !  عجله کن وقت نیست! ......)

 

    مرد آهی کشید و اینگونه ادامه داد : بقیه اش را هم که خودتان می دانید.خدمت شما رسیدم و شما وسیله درست را  به من دادید . خوشبختانه یکی از پرستارها هم به ما گفته که خطر رفع شده  است .انشا ء الله که همینطور باشد .نمی دانم اگر خدای ناکرده اتفاقی برای  لیلی بیافتد جواب پدر و مادرش را چطور بدهم؟!" دایی لیلی تنها چیزی که به ذهنش نمی رسید این بود که بیمارستان موظف بوده  است که چنین وسیله حساسی را از قبل در استوک خود داشته باشد تا ثانیه های  حیاتی بیهوده از دست نروند.(بماند)

 

  بسته کوچکی که بجای شنت مغزی به همراهی بیمار داده بودند را خواستم . در  جیب مرد بود .آن بسته در واقع یک " شیت ادراری " بود . نسخه را از مرد  دوباره گرفتم و با دقت نگاه کردم . نه ! واقعا امکان اینکه بخاطر بد خطی  یا بی دقتی در نوشتن اوردر چنین خطای مرگ آوری رخ داده باشد صفر بود  .برعکس بسیاری از نسخه ها که معمولا بد خط هستند این یکی کاملا با دقت  نوشته شده بود. 

 

  گوشی تلفن را برداشتم و به فروشنده شیت ادراری (بجای شنت مغزی) زنگ زدم :  آقا ! من فلانی هستم .همکار شما . یک شنت مغزی نیاز دارم شما دارید ؟!  پاسخ همان بود که انتظار داشتم : " شنت مغزی ؟! چی چی هست داشم ؟! ما شیت  ادراری داریم خیلی هم جنسش معرکه س........." گوشی را گذاشتم.  جریان لوازم پزشکی فروش شدن این آقا را به خوبی می دانستم . قبلا از زابل  (شهری در استان سیستان و بلوچستان ) ضبط صوت دست دوم می خرید و بصورت  قاچاق به شهرهای این استان می آورد و می فروخت . اما  حالا لوازم پزشکی  می فروشد . چرا ؟! نمی دانم.  ولی آیا اصلا اهمیتی دارد؟!

 

  اهمیت ندارد چون این تنها مورد از این قبیل نیست . شرکتها و فروشگاه هایی  را می شناسم که صاحبان آنها قبلا به شغل های کاملا بی ربطی (نسبت به شغل  امروزشان) مشغول بوده اند و امروز وارد کننده و توزیع کننده تجهیزات  پیشرفته پزشکی ، آزمایشگاهی و دندانپزشکی هستند.

 

    شاید این سئوال بی مورد نباشد اگر بپرسیم: پس فرق کسانیکه فارغ التحصیل رشته های پزشکی ، پیراپزشکی و مخصوصا رشته  کارشناسی تجهیزات پزشکی هستند با این آقایان چیست ؟! این فارغ التحصیلان  آکادمیک رشته های مربوط ، امروز یا سرمایه تاسیس فروشگاه تجهیزات پزشکی  را ندارد یا اصلا سرمایه هم که داشته باشند اما در اوج بی عدالتی باید با  کسانی رقابت کنند که هزگز وقت و هزینه ای را برای کسب دانش و مهارت لازم  جهت اشتغال به این شغل صرف نکرده اند . از سوی دیگر این افراد به علت عدم  اطلاع از زیسک های مسئولیتی این شغل ، نگاهی تاجر مابانه به لوازم پزشکی  دارند فلذا بی محابا هر کالایی را با هرکیفیتی ، به بیمار یا همراهی او  می فروشند تا بدینوسیله شاید هرچه زودتر صفری بر صفرهای حساب مبارکشان  افزوده گردد .این کاسب مابی باعث می شود که حتی گاهی از روی نادانی و بی  اطلاعی نسخه ای را اشتباه  بپیچند .کالایی که جز مرگ یا آسیب جدی برای  بیمار خاصیت دیگری ندارد.

 

    حال چون کارشناسان تحصیل کرده  رشته های مربوط،  حداقل بیش از اینان خود  را از این نوع نگاه به چنین شغلی حفظ می کنند (که انشاالله اینطور باشد)  در بازار رقابت با بی خیالان روزگار که فقط به اسکناس بیشتر می اندیشند  از قبل شکست خورده اند.

 

  اصلا حق و حقوق این فارغ التحصیلان هم هیچ .نخواستیم و نخواستند. فقط  بیائیم  به این سئوال پاسخ دهیم : گناه کسی که به فروشنده این وسائل  اعتماد می کند و به اعتبار جواز کسبی که برای وی صادر شده ، حساس ترین  دقایق عمر خودش یا بیمار عزیزتر از جانش  را در اختیار این فروشندگان بی  تخصص و مهارت می گذارد  چیست ؟

 

  در گزارشی که خواندید خوشبختانه و فقط بر اثر یک خوش اقبالی خطر رفع شد  (انشالله که همینطور باشد چون بعد از آن دیگر دیداری با آن مرد نداشتم)  اما آیا چند نفر تا بحال بخاطر همین بی سوادی ها و بخاطر جوازهایی که فقط  بدلیل رفع مسئولیت اشتغال زایی صادر شده و بخاطرآن چند ده هزار تومانی که  بواسطه صدور این مجوزها و هزینه های تمدید چواز و دفترچه و ..... عاید  دولت می شود جان پر ارزش شان را از دست داده اند؟ آیا این آقایان حاضرند  حتی در دنیای خیال و وهم ، خود را لحظه ای بجای عزیز از دست دادگانی  بگذارند که مسئولین (بطور غیر مستقیم ) جان گرانبهای دردانه شان را گرفته  اند؟! هیهات!

 

    راهکار : آیا وقت آن نشده است که برای این بازار بی درو پیکر صدور جواز کسب آن هم  برای چنین شغل حساسی فکری کرد و مانند داروخانه ها که پیش از این به همین  مشکل دچار بودند و با صدور جواز تاسیس فقط بنام دکتر داروساز مشکل تقریبا  حل شد ، شرط تاسیس فروشگاه های لوازم پزشکی را داشتن مدرکی مناسب و  مهارتی مکفی قرار داد؟ ؟آیا بیماران باید تاوان نبودن شغل کافی مناسب  برای جویندگان کار را بدهند؟! و هزار هزار سئوال دیگر از این دست که  لازمه پاسخگویی به آنها دلسوزی است .کالایی که فعلا نایاب است و اگر هم  کسی مدعی داشتن آن شد دقت کنید تا مبادا نوع تقلبی اش را بجای جنس اصلی  به شما بفروشند!.والسلام

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

زهرا رهنورد خطاب به زندانیان اعتصابی: از شما خواهش می کنم به اعتصاب غذای خود پایان دهید

Posted:

امیدوار باشید که صبح آزادی نزدیک است

جرس: در پی تداوم اعتصاب غذای پنج تن از زندانیان سیاسی، زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه، با انتشار یادداشتی کوتاه خطاب به نسرین ستوده و رضا شهابی، غلامحسین عرشی،  محمد نوریزاد و آرش صادقی، به آنان خاطرنشان کرد "از شما خواهش می کنم با اطمینان به اینکه پیام شما را مردم دریافت کرده اند به اعتصاب غذای خود پایان دهید و امیدوار باشید که صبح آزدی نزدیک است ."


به گزارش کلمه، رهنورد خطاب به این زندانیان گفته است : "مقاومت و پایداری تان الگویی است برای ملت و فرزندان رشید ایران، الگویی در برابر آن بخشی از حاکمیت که استقرار خود را در زدن، بستن، زندان کردن و شکنجه دادن می داند . گرچه اقتدارگریان صدای رسای آزادگی و سختی های شما را نمی شنوند اما نقش آگاهی بخش و آزادی آفرین مقاومت شما را ملت شنیده است و امروز به همان گنج بی بدیلی دست یافته که حاکمیت قلدر از آن وحشت دارد . آگاهی و شناخت آرمانهای بلند آزادی و دمکراسی همان گنج جاودانی است که امروز مردم به آن نایل شده اند."


متن کامل این یادداشت به شرح زیر است :
"دوستان سرافراز و دلیر خانم نسرین ستوده ،آقایان رضا شهابی ،غلامحسین عرشی ،نوری زاد و آرش صادقی ای آزادگان سلحشور سلام و درود برشما به پاس صبر جمیلتان .
مقاومت و پایداریتان الگویی است برای ملت و فرزندان رشید ایران .الگوی مقاومت در برابر آن بخشی از حاکمیت که استقرار خود را در زدن ، بستن ، زندان کردن و شکنجه دادن می داند و صدای رسای آزادگی و سختی های شما را نمی شنود .
اما نقش آگاهی بخش و آزادی آفرین رفتار ومقاومت شما را ملت شنیده است و امروز به همان گنج بی بدیلی دست یافته که حاکمیت قلدر از آن وحشت دارد . آگاهی، شناخت و سامان دهی آرمانهای بلند آزادی و دمکراسی همان گنج جاودانی است که امروز مردم به آن نایل شده اند .
اکنون ازجانب خود و همین طور جمع زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی که خود نماد مقاومت زینب گونه نهضت حسینی هستند از شما خواهش می کنم با اطمینان به اینکه پیام شما را مردم دریافت کرده اند به اعتصاب غذای خود پایان دهید و امیدوار باشید که صبح آزدی نزدیک است ."


گفتنی است خانم رهنورد پیش از این، طی دیدار با خانواده نوری زاد، خواستار پایان اعتصاب غذای وی شده بود.


سومین اعتصاب غذای نسرین ستوده در صد روز بازداشت
نزدیک به صد روز از بازداشت نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر می گذرد. نسرین ستوده اکنون بیش از صد روز است که درسلول انفرادی به سر می برد . صد روز در سلول انفرادی بدون استفاده از یک روز مرخصی و یا انتقال به بند عمومی .
به گزارش خبرنگار کلمه، این در حالی است که نسرین ستوده بیشتر این صد روز را در شرایط سخت اعتصاب غذا گذرانده است.او بارها درروزهای اعتصاب غذایش از مسوولان خواست که او را به بند عمومی منتقل کنند اما هرگز به این خواسته قانونی او توجهی نشد . این روزها نسرین در اعتصاب غذای خشک به سر می برد و همسرو دو فرزند خردسالش نگران سلامتش هستند . نیمای سه ساله روزها است که مادرش را ندیده و هر لحظه منتظر بازگشت اوست، او اضطراب پدر و خواهرش را نمی فهمد و مدام می پرسد مادر کی بر می گردد ؟مهراوه که فقط دوازده سال دارد .این روزها نیمای کوچک را آرام می کند .


اعتصاب غذای آرش صادقی پس از ضرب و شتم در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات
آرش صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی این دانشگاه هم از روز ۱۹ آذرماه در اعتصاب غذا به سر می برد .
او پس از آنکه در روز ۱۶ آذر به دلیل انتشار بیانیه اش توسط بازجویان وزارت اطلاعات مورد ضرب و شتم قرار گرفت دست به اعتصاب غذا زد . آرش صادقی به پنج سال حبس قطعی محکوم شده است . او همزمان با اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بازداشت و بیش از یک سال را در بازداشت موقت گذراند.
او دوره بازداشت خود را در بندهای ۲- الف سپاه و ۲۰۹ وزارت اطلاعات گذرانده است . آرش که چند ماه قبل به قید وثیقه ۵۰۰ میلیونی چند روزی را در آزادی موقت می گذراند .ناگهان با یورش ماموران امنیتی به خانه اش مواجه شد . آرش آن روز در خانه نبود اما این مراجعه ناگهانی ماموران وزارت اطلاعت به خانه شان موجب شوکه شدن مادرش و درنهایت فوت او شد واین گونه آرش مادرش را هم از دست داد .


غلامحسین عرشی در یک سال دو بار دست به اعتصاب غذا زده است
غلامحسین عرشی از زندانیان گمنام حوادث پس از انتخابات است . او یکی از زندانیانی بود که در مرداد ماه امسال همراه ۱۶ زندانی دیگر بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زد .این زندانیان در اعتصاب غذایی دو هفته ای به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض کردند .
براساس گزارش های رسیده به کلمه، غلامحسین عرشی که از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری است ، در هفته های اخیر وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی داشته، و بارها از مسوولان زندان خواسته است او را به بهداری زندان اوین انتقال دهند اما هربار مسوولان زندان از این کار سر باز زده اند. موضوعی که موجب اعتراض عرشی و دیگر هم بندان او به مسوولان زندان و در نهایت انتقال او به سلول انفرادی شد . او پس از این انتقال دست به اعتصاب غذا زد .بیش از ده روز از اعتصاب غذای عرشی می گذرد .
او که ۱۷ بهمن ماه سال گذشته بازداشت شد، روزهای زیادی را تحت شدید ترین فشارها در بند های ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین به سر برد و اکنون به دلیل ابتلا به دیسک کمر و گرفتگی عضلات در شرایط بحرانی به سر می برد .


رضا شهابی، فعال سندیکایی زندانی در اعتصاب غذا
بیش از ده روز از اعتصاب غذای رضا شهابی ، کارگر زندانی می‌گذرد. اما مسئولان قضایی همچنان پیگیری‌های خانواده این عضو زندانی هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران را بی‌پاسخ گذاشته‌اند.
رضا شهابی در اعتراض به مشخص نبودن وضعیت بلاتکلیف خود در زندان، از روز ۱۳ آذر دست به اعتصاب غذای خشک زد. او روز یکشنبه این اعتصاب را به درخواست همکارانش به اعتصاب غذای تر تغییر داد.
رضا شهابی روز ۲۲ خرداد سال جاری توسط ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او از آن روز بدون اعلام رسمی اتهاماتش در زندان به سر می‌برد .
پیگیری‌های خانواده رضا شهابی در این چند روزه به هیچ نتیجه ای نرسیده است . و در دو روز گذشته، مقام‌های قضایی بدون ارائه هرگونه توضیحی درباره اتهامات او، پاسخ به پیگیری‌ها را به هفته آینده و پس از تعطیلات تاسوعا و عاشورا موکول کرده‌اند.


اعتصاب غذای خشک محمد نوری زاد ادامه دارد
محمد نوری زاد، کارگردان سینما و روزنامه نگار پس از آنکه در پی شکایت ماموران وزارت اطلاعات به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برده شد در دادگاهی ناعادلانه و چند دقیقه ای به دوسال حبس محکوم شد. او اعلام کرد که بخاطر این داگاه و همچنین برخورد زننده قاضی مقیسه در دادگاه که به نوری زاد عنوان مزدور اجنبی داده بود از روز شنبه دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد و تا روز عاشورا جنازه اش را تحویل ماموران می دهد .خانواده نوری زاد اعلام کرده اند در آخرین خبرهایی که از زندان اوین به آنها رسیده است فهمیده اند که وی خونریزی معده کرده است و اکنون در شرایط جسمانی نامناسبی به سر می برد.
محمد نوری‌زاد، راوی روایت فتح که به خاطرنوشتن نامه‌های انتقادی به رهبری، به زندان محکوم شده، از چهار ماه پیش به همراه مصطفی تاج‌زاده در قرنطینه زندان اوین به سر می‌برد. این دو، در هفته‌های اخیر ممنوع‌الملاقات بوده‌اند و بدین ترتیب خبر چندانی از وضعیت نوری‌زاد در دست نیست.

 

 

 

 

حاکمیت جو پلیسی و امنیتی در تهران در روز تاسوعا

Posted:

گزارش های تایید نشده از چند برخورد در پایتخت

جرس: در آستانه فرارسیدن عاشورا و اولین سالگرد عاشورای ٨٨، تهران تحت حاکمیت شرایط ویژه و پلیسی قرار گرفت و همزمان گزارش هایی از برخوردهای پراکنده در چند نقطه پایتخت مخابره گردید.


مهدی خزعلی، فعال و نویسنده ای که چندین بار مورد بازداشت قرار گرفته، در پست بعد از ظهر چهارشنبۀ سایت خود، از مشاهداتش چنین نوشته است: "امروز خیابان ها خلوت بود، مثل ایام تعطیل، دسته ها کمتر از همیشه، قابل مقایسه با هیچ تاسوعایی نبود، در خیابان هایی که دسته غوغا می کرد، مثل گرگان، یک تا دو ساعت دسته هایی معدود سینه و زنجیر زدند، دقایقی بعد از اذان ظهر دیگر دسته ای نبود، خیابان انقلاب و میدان های اصلی را با بسیج نیروهای راهنمایی و رانندگی تامین کرده بودند که کمتر رنگ و بوی امنیتی بدهد، اما یگان سیاه پوش ضد شورش و نیروهای نوپو هم گشت می دادند، به یکباره ستون بزرگی از نیروهای ضد شورش در خیابان انقلاب به سمت شرق حرکت کرد، ماشین های رفع موانع و قفس های حمل زندانی و مینی بوس و اتوبوس مملو از نیروهای ضد شورش ستون را همراهی می کرد، ظاهراً برای درگیری تهرانپارس اعزام شده بودند..."


همزمان برخی منابع تایید نشده، از دستگیری دو نفر در خیابان حافظ تهران (حین شعارنویسی)، شعارهای بدون وقفۀ "مرگ بر دیکتاتور" و "یا حسین میرحسین" شهروندان در چند خط مترو (بویژه امام حسین- انقلاب)، برخورد خشن نیروی انتظامی با یک هیئت عزاداری که با قطار به تهران آمده بودند (در داخل سالن راه آهن تهران) و همچنین زد و خورد بین گروهی از مردم با نیروهای انتظامی در منطقه تهرانپارس (بدلیل شعارهای مردم) خبر داده اند.


سال گذشته در غروب تاسوعا، لباس شخصی ها ضمن حمله به جماران، ضمن ضرب و شتم حاضران، مانع از ادامه سخنرانی محمد خاتمی شده بودند و چند درگیری پراکنده نیز در تهران رخ داده بود.


همچنین امروز صبح (چهارشنبه)، در جریان هجوم ماموران امنیتی و لباس شخصی ها به منزل هاشم صباغیان، عضو نهضت آزادی ایران، در حالیکه مراسم سنتیِ عزاداری برقرار بود، وی و حجت الاسلام سلیمانی از روحانیون اصلاح طلب و عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم را بازداشت کردند. که به رغم آزادی صباغیان تا لحظه مخابره خبر همچنان نیروهای امنیتی در محل حضور داشته و مانع توقف افراد و ناظران می شدند.


گفتنی است این مراسم عزاداری، حدود ۴۰ سال است که در منزل هاشم صباغیان، عضو نهضت آزادی و وزیر کشور دولت موقت برگزار می شود.

 

احسان شریعتی: امام حسین در دوره‌ای که به نام اسلام در برابر حقیقت اسلام ایستادند، شهادت را برگزید

Posted:

جرس: احسان شریعتی، فرزند مرحوم دکتر علی شریعتی، در جمع گروهی از دانشجویان فعال انجمن اسلامی دانشگاه تهران، در تبیین دیدگاه پدرش، دورۀ امام حسین را دوره‌ای توصیف کرد که در آن به نام اسلام در برابر حقیقت اسلام ایستاده بودند، و در چنین موقعیتی، امام حسین شهادت را به عنوان کاری آگاهی‌بخش انتخاب کرد، و مهمتر از خون وی، پیام و کاری بود که زینب انجام داد.


به گزارش کلمه به نقل از وب‌سایت انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی، سومین جلسه‌ شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان پردیس هنرهای زیبا، روز سه‌شنبه ۲۳ آذر با حضور احسان شریعتی برگزار شد. در این جلسه فرزند دکتر شریعتی در خصوص حادثه‌ی عاشورا و رویکردهای ممکن و مطلوب به این واقعه در عصر حاضر با نگاهی به تفکّرات معلّم شهید علی شریعتی سخن گفت.


احسان شریعتی در بخشی از سخنان خود با اشاره به تز شهادت دکتر شریعتی گفت: در تاریخ معاصر تفکّر اسلامی، چند دیدگاه مطرح است: یکی تفکّر سنّتی که همیشه مطرح بوده و بیشتر به آن پرداخته می‌شود و آن هم بزرگداشت سنّتی این حادثه‌ی تاریخی است. هنگامی که امام در دو راهی بیعت و مقاومت قرار گرفت، مقاومت را برگزید و با خون خود واقعه‌ای تاریخی رقم زد. به جز گروه اوّل، شریعتی با برگزیدن امام حسین راه ویژه‌ای را برگزید.


فرزند دکتر شریعتی افزود: امام حسین و واقعه‌ی عاشورا جایگاه ویژه‌ای در تاریخ تفکّر ما دارد. ائمه همیشه منتقد و اپوزیسیون بودند ولی راه‌های مختلفی داشتند. تشیع جعفری در طول تاریخ به علّت کارهای علمی‌ای که انجام دادند، به اکثریت شیعه تبدیل شده و تاریخ آن فراز و فرودهایی داشته است.


وی ادامه داد: در کتاب اسلام‌شناسی، شریعتی می‌گوید باید دین را بشناسیم، چون در جامعه‌ای اسلامی هستیم. خواه مذهبی باشیم یا نه. در گذشته در تحلیل‌های اجتماعی و فرهنگی یا به موضوع دین پرداخته نمی‌شد و یا به صورت حاشیه‌ای مطرح می‌شد و در متن و بطن تحلیل‌ها حضور نداشت. «حسین وارث آدم» در سال ۴۹ منتشر شده که در آن انقلاب هنوز به این صورت مطرح نشده بود و دوره‌ای بود که به علّت دیکتاتوری رضاخان در پیش از آن مردم احساس آزادی می کردند و جنبشی مذهبی به وجود آمده بود. پدر دکتر شریعتی جریان سومی بین دو جریان سنت و تجدد تعریف کرد.


این استاد فلسفه‌ دانشگاه تهران ادامه داد: هر انقلابی دو جنبه دارد؛ خون و پیام. شهادت کاری آگاهی‌بخش است؛ در دوره‌ای که به نام اسلام در برابر حقیقت اسلام ایستاده‌اند، و مهم‌تر از خون، پیام است و کاری که زینب انجام می‌دهد. در این باره، دو دیدگاه مطرح است: اول؛ دیدگاه قیام در برابر ظلم و دوم؛ دیدگاه آیت الله صالحی نجف‌آبادی در کتاب «شهید جاوید».


احسان شریعتی تصریح کرد: در دیدگاه سنتی این بحث که چرا حسین قیام کرد، مطرح نبود. بلکه این دیدگاه نواندیشی است که این سؤال را مطرح می‌کند. الان هم بیشتر به جو سنت‌گرایی برگشته‌ایم، که شور مذهبی و احساس عاطفی بر آن حاکم است.


به گفته‌ی وی، در زمان شریعتی، دنیا، دنیای انقلاب و دگرگونی بود. الگوبرداری که انجام شد در آن زمان از حرکت ائمه، الگوبرداری از حرکت حسینی بود و در تفاسیر قرآن هم آیات جهاد و مثلاً «سوره‌ی محمّد» مورد توجه قرار گرفت. این دوره، دوره‌ی پسامدرن است و این سؤال مطرح شده که این ادبیات جنگ و جهاد و شهادت از کجا آمده است.


فرزند دکتر شریعتی اضافه کرد: سنّت‌گرایان فکر می‌کنند که حتّی ظواهر دوره‌ی صدر اسلام هم مهم بوده و این چیزها را تبلیغ می‌کنند؛ در صورتی که این چیزها را نباید با اسلام مساوی دانست. تز شریعتی جهاد نیست؛ ولی چون در آن زمان جو انقلابی حاکم بود، به نظرش رسید که این مسئله را مطرح کند. شهید یعنی گواه، و شهادت در عصر نتوانستن‌ها روشنگر ارزشها و حقوقی است که نفی شده. درباره‌ی حمزه باید گفت شهادت او را انتخاب کرد، امّا حسین خود شهادت را انتخاب کرد.


وی ادامه داد: مشکلی که امروز در بزرگداشت عاشورا مطرح است، این است که ادراک مذهبی ما در بسیاری از موارد پوستین‌وار است و فقط ظواهر را حفظ می‌کنیم و باطن آن را نمی‌فهمیم. قرآن یک متن قدسی در مورد انسان و هستی از منظر دین است، نه یک کتاب فقهی یا قانون. اسلام برخلاف مسیحیت که پیامبرمحور است، کتاب‌محور است. روح اسلام یک روح انقلابی است، چون می‌خواهد تغییر ایجاد کند. با این همه، بسیاری از سنّت‌ها را هم حفظ می‌کند.
احسان شریعتی خاطرنشان کرد: برای شناخت متدولوژی ائمه و پیامبر باید بتوانیم هم آن‌ها را در زمان خودشان بررسی کنیم و هم باید درک محتوایی و جامعه‌شناختی از آن دوران داشته باشیم. علاوه بر این می‌توان با رویکرد زیبایی‌شناختی هم به این‌ها نگاه کرد
 

مدیر مسئول روزنامه ایران بار دیگر به دادسرا احضار شد

Posted:

 

 

جرس: با گذشت یک هفته پس از شکایت مهدی هاشمی از مدیر مسئول روزنامه ایران، به اتهام "افتــرا"، و تبرئۀ روزنامه ارگان دولت در دادگاه، وی بار دیگر به دادسرا احضار شد .  

به گزارش ایرنا، کاوه اشتهاردی، مدیر مسئول ارگان رسمی دولت (روزنامه ایران)، روز سه شنبه ٢٣ آذرماه، ضمن تایید خبر احضار خود به شعبه دوازدهم دادسرای کارکنان دولت، اتهامات وارده به خود را "جلوگیری از دستور قضایی، افترا و نشر اکاذیب" اعلام کرد.


همزمان خبرگزاری فارس اعلام کرد که روزنامه ایران به دنبال انتقادهای وسیع خود از مهدی هاشمی، روز گذشته و در آستانه سالگرد عاشورای سال ۸۸، اینبار ویژه‌نامه‌ای را منتشر کرده است که بازخوانی پرونده‌های مهدی و فائزه هاشمی بخش‌هایی از آن را تشکیل می‌دهد.

این روزنامه در ویژه‌نامه خود همچنین دستخطی منسوب به «مهدی هاشمی» را منتشر کرده و آن را سندی "درباره استراتژی القای تقلب"دانسته است.

در بخشی از این دستنوشته از "اشکالات عمده" انتخابات از جمله به "امکان رأی دادن چندباره، اشکال تیم شمارش" و همچنین تشکیل شدن این تیم از سوی شخص آقای احمدی‌نژاد اشاره شده است.

مدیر مسئول روزنامه کیهان که پیش از این به دنبال انتقاد گسترده از مهدی هاشمی با شکایت سازمان تبلیغات اسلامی و مهدی هاشمی و به اتهام "افترا" به دادگاه احضار شده بود، آخرین بار در تاریخ ۱۴ آبان‌ماه با شکایت آقای هاشمی در دادگاه حاضر شد. وی آن زمان پس از ارائه دفاعیات تبرئه شد و هیئت منصفه مطبوعات به اتفاق آراء رأی بر مجرم نبودن او دادند.
 
اشتهاردی همچنین در دفاعیات خود مهدی هاشمی را به انجام مواردی چون اخذ مدارک دانشگاهی با اعمال رابطه، دریافت کارت پایان خدمت بدون طی کردن زمان لازم، پرداخت هزینه‌های شخصی از محل حساب دانشگاه و موارد متعددی از اختلاس متهم کرد و افزود: "ما مهدی هاشمی را به عنوان یک شخص و حتی یک آقازاده تحلیل و بررسی نمی‌کنیم، بلکه او را نماینده‌ای شاخص از فتنه، مفاسد اقتصادی، تقلب،‌ دورویی، نفاق و ارتباطات خاص با بیگانگان می‌دانیم."

 

گفتنی است پس از احضارِ چندی پیشِ مدیر مسئول روزنامه ایران به دادگاه بدلیل شکایت مهدی هاشمی، غلامحسین الهام، (مشاور حقوق رئیس دولت و وزیر دادگستری دولت نهم) روز شنبه بیستم آذرماه، طی مقاله ای تحت عنوان"حرمت اصحاب فتنه"، با حمله و هتاکی به رهبران جنبش سبز، از احضار این مدیر مسئول شکایت کرده و نوشته بود "اقدامات پرسش‌انگیزی از سوی برخی مقامات قضایی انجام می‌گیرد که توجیه آن سخت و دشوار است."

 

الهام در مقاله خود انتقادات تندی را متوجه دادستانی تهران در خصوص رسیدگی به پرونده اتهامی مدیر مسئول روزنامه ایران، نموده بود.

 

در پی درج مقاله مشاور حقوق رئیس دولت در روزنامه ایران تحت عنوان"حرمت اصحاب فتنه"، عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز،‌ پاسخی تحت عنوان "لزوم احترام به حقوق و حیثیت افراد" خطاب به وی منتشر کرد .

 

 

هشدار عفو بین الملل به جمهوری اسلامی در آستانه عاشورا

Posted:

جرس: سازمان حقوق بشری عفو بین الملل، در آستانه عاشورا و سالگرد سرکوب اعتراضات مردم ایران، ضمن صدور بیانیه ای خواستار خویشتنداری مقامات ایران در سالگرد اعتراضات روز عاشورا و آزادی تمامی زندانیان عقیدتی در ایران شد.


این سازمان بین المللی حامی حقوق بشر، در این بیانیه که در سایت خود درج نموده، از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است تا فوراً و بدون هیچ پیش شرطی، افرادی که طی هفته های اخیر در ارتباط با فعالیت های صلح آمیز سیاسی و یا بشر دوستانه آنان بازداشت کرده است را آزاد کند.


عفو بین الملل همچنین خواستار توقف تمامی روندهای دادرسی شده است که امکان دارد نتیجه آنها، زندانی کردن بازداشت شدگان عقیدتی باشد و تاکید کرد که این در خواست در آستانه سالگرد مراسم عاشورا مطرح می شود.


این سازمان مدافع حقوق بشر، دربیانیه خود آورده است که امسال، از تمامی مقامات ایرانی می خواهد تا به حقوق شناخته شده بین المللی از جمله حق آزادی بیان و حق آزادی برپایی اجتماعات بطور کامل احترام بگذارند و اجازه برپایی اعتراضات صلح آمیز را بدهند.


سال گذشته در جریان مراسم هفتمین روز درگذشت مرحوم آیت الله منتظری، نیروهای نظامی، شبه نظامی و انتظامی، به همراهی لباس شخصی ها، سوگواران را مورد حمله و سرکوب قرار دادند، که تعدادی جان باختند، گروهی زخمی شدند و هزاران نفر روانه بازداشتگاهها و بعدا صدور احکام حبس و مجازات شلاق گردیدند.

 

علم الهدی: برخی اشخاص بخاطر زاویه یافتن با ولایت، سرباز فتنه دشمن شدند

Posted:

جرس: عضو مجلس خبرگان و امام جمعه مشهد معتقد است "برخی اشخاص، بخاطر زاویه پیدا كردن با ولایت فقیه در جریان مسایل بعد از انتخابات ٨٨، در صف سربازان فتنه ای كه آمریكا و دشمنان در راس آن بودند، قرار گرفتند."


به گزارش ایرنا، احمد علم الهدی، روز چهارشنبه در مراسم سوگواری تاسوعا گفت "حتی برخی افرادی كه زمانی خدمتگزار امام خمینی بودند با زاویه و فاصله یافتن با ولایت، در صف فتنه قرار گرفتند. "


وی اظهار عقیده کرد: عاشورا و انقلاب كربلا تابلوی تمام نمایی است كه ولایت پذیری به معنای واقعی در آن نشان داده شد و تبلور یافت.


امام جمعه مشهد افزود: از همان لحظه نخستِ ولادت امام حسین، مساله ولایت پذیری در جریان نامگذاری آن حضرت در خانواده حضرت علی و فاطمه به نمایش گذارده شد. در مساله نامگذاری امام حسین كه حضرت فاطمه بر حضرت علی، امام علی بر پیامبر گرامی اسلام و آن حضرت بر خداوند سبقت نگرفتند، ولایت پذیری عینی به منصه ظهور گذارده شد.


علم الهدی گفت: لذا همه زندگانی سید الشهدا تابلوی تمام نمای ولایت پذیری بود و در واقعه عاشورا این تابلو به معنای واقعی به نمایش گذارده شد.


نماینده خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری افزود: در عرصه های سیاسی و اجتماعی جریانها و احزابی به معنای واقعی حزب الله هستند كه ولایت پذیر باشند.


 

پس از سفر متکی، سنگال سفیر خود از ایران را فراخواند

Posted:

جرس: بعد از قطع رابطۀ کاملِ دولت گامبیا با جمهوری اسلامی و اخراج دیپلماتهای ایرانی از آن کشور، و بلافاصله بعد از نامه نگاریِ محمود احمدی نژاد با مقامات ارشد سنگال، این کشور آفریقایی نیز، سفیر خود را از ایران فرا خواند و علت آن را "نارضایتی از موضع جمهوری اسلامی نسبت به محموله اسلحه توقیف شده در آفریقا" اعلام کرد.


منوچهرمتکی، اوایل هفته جاری جهت ارسال نامه ای از سوی محمود احمدی نژاد به مقامات سنگال، و ارائه توضیحاتی جهت مساله سلاحهای مکشوفۀ ارسالی از ایران به سنگال سفرکرده بود، که در همان سفر توسط احمدی نژاد از مقام خود برکنار گردید.


به گزارش رویترز، دولت سنگال روز سه شنبه ۱۴ دسامبر (٢٣ آذر) طی بیانیه ای که در توضیح فراخواندن سفیر خود از ایران منتشر ساخته، اعلام نموده است که "به دلیل نارضایتی از توضیحات مقام های جمهوری اسلامی در ماجرای توقیف سلاحهای ارسالی از ایران و مکشوفه در آفریقا"، تصمیم گرفته است تا سفیر خود را از تهران فرا بخواند.


گفتنی است کشور آفریقایی گامبیا نیز، یکم آذر (۲۲ نوامبر) بطور ناگهانی تمام روابط خود با جمهوری اسلامی را قطع کرده و دیپلمات های ایرانی را ظرف ۴۸ ساعت از آن کشور اخراج نموده بود.


این اقدام در راستای ماجرای توقیف ۱٣کانتینر سلاح های قاچاقِ ارسالی از ایران- شامل گلوله های توپ، خمپاره و ساير سلاح ها - در نیجریه رخ داد، که دستگاه قضایی نیجریه، یکی از اعضای سپاه پاسداران به نام عظیم آقاجانی را دستگیر و محاکمه کرد.


در همین زمینه مشخص شد که گامبیا مقصد اصلی محموله اسلحه این کشور بوده و مقامات آن تمام روابط اقتصادی، سیاسی و توسعه همکاری خود با ایران را قطع کردند.


لازم به ذکر است در حالیکه طی سالهای اخیر کشور سنگال (همسایه گامبیا) با شورشیان و معترضانِ داخلی در جنوب کشور در حال نبرد می باشد، این کشور نگران دخالت احتمالی یا فعالیت جمهوری اسلامی در این زمینه است.

 

نکته قابل ذکر اینکه مقامات نیجریه، نه تنها از پاسخ های دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی پیرامون سلاح های قاچاق ارسالی از ایران قانع نشدند، بلکه پرونده ای در این زمینه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند.


طی هفته های اخیر، منوچهر متکی و دیگرمقامات جمهوری اسلامی، ۱٣ کانتینر سلاح قاچاق کشف شده در نیجریه (شامل گلوله های توپ، خمپاره و ساير سلاح ها) را که با برچسب مواد ساختمانی بارگیری و ارسال شده بود، سلاحهای "متعارف" و متعلق به یک "شرکت خصوصی" در ایران ذکر کرده و تمام موارد رخ داده را "سوء تفاهم های برطرف شده" خوانده بودند.


منوچهر متکی طی هفته های اخیر، دو بار جهت ارائۀ توضیحاتی پیرامون سلاح های قاچاقِ ارسالی از ایران، به آفریقا سفر کرده بود، که در جریان سفر دوم، توسط محمود احمدی نژاد برکنار شد.