جنبش راه سبز - خبرنامه

از صبح درگیر خاطراتم بودم،هواسرد بود و توی چادر گلگلی خودمو پوشوندم همه جا رو سکوت فراگرفته بود. به چندشب پیش و صدای شیوا که شنیدم فکرمیکردم و با خودم میگفتم ..نه مگه میشه برای چی دوباره بازداشت بشه!تو همین فکرها بودم وصدای نوحه از تلوزیون پخش میشد میدونستم عاشوراست .چندروزی بودکه همه بازجوها مشکی میپوشیدن و زنگ موبایلشون حلالی وحدادیان بود.به نوحه ای که صبح موقع اذان پخش شد و باصدای اون بیدار شدم فکر میکردم و سعی میکردم تحلیل کنم که چرا صبح این نوحه رو با صدای بلند گذاشتن؟!

ناگهان سکوت شکست، 2یا3 ساعت از اذان ظهر میگذشت، مامورها با صدای بلند وفریاد سعی کردن راهروی پشتی که برای مردها بود رو تخلیه کنند صدای سعید جلالی فروکیوان صمیمی رو میشنیدم که میپرسیدندچرا سلول مارو عوض میکنید؟چه خبرشده؟صدای سرفه وحید روهم شنیدم وفهمیدم اوهم هست.

چند لحظه ای سکوت شد و تعداد زیادی زن به ردیف پشتی منتقل شدند ومن لحظه به لحظه هیجان زده تر میشدم؛یعنی چه اتفاقی افتاده؟دلایل رو در ذهنم مرور میکردم...بلایی سرمیرحسین وکروبی اومده؟در سخرانی بازداشت شده اند؟دانشگاه شلوغ شده وکوی دوباره چیزی شده؟.....

مدت طولانی از اذان شب گذشته بود وهنوز از شام که هرشب نزدیک اذان می اوردند خبری نبود!زنگ سلول رو زدم تا به هوای دستشویی برم ببینم چه خبره اماکسی توجهی نکرد،بلاخره شام رو اوردن مامور غریبه بود پرسیدم چه خبره امروز؟ گفت هیچی!ویه ظرف کوچیکه الویه بهم داد نگاه کردم وگفتم این خیلی کمه !یه نون دیگه بهم داد وگفت امشب مهمون ناخونده زیاد داریم!

داشتم از کنجکاوی دیوانه میشدم،رفت وآمدادامه داشت،بلند شدم خیلی سردم بودم عرض 3متری سلول رو قدم میزدم وبه دلایل احتمالی فکرمیکردم باز صدای آشنایی را شنیدم بهاره بود که وارد سلول 4نفری میشد و محکم میگفت اینجا جای خواب نیست این سلول نهایتا دونفر جای خواب دارند نه 5نفر وحتما حسابی کفرمامور دراومده بود که این به چی فکر میکنه الان با خونسردی به فکر خوابه!

نمیدونستم ساعت چند شده اما من صدای گریه هارو میشنیدم وباز هم به دلایل این شلوغی فکرمیکردم.

صدای گریه وتقاضای تلفن تمام راهرو رو پر کرده و بود ودریغ از توجهی.کسی میگفت بچه ام اون یکی میگفت مادرم و....و...

چادرم رو دورم بستم،چشم بندم رو گذاشتم( نور زیاد سلول سردردم رو تشدید میکرد ) وشروع به خوندن ترانه های ابی و گوگوش کردم تا شاید همه آروم بشیم اما مامورا اومدن کوبیدن به در و...نمیدونم ساعت چند شده بود اما دیگه سکوت بود خیلی ازاذان شب گذشته بود شاید 6یا7 ساعت نمیدونم اما به هر حال سکوت بود ومن خوابیدم.

بعدا شنیدم از فوت منتظری و بازداشتها و کشته ها ودر بازجویی باافتخار از9دی هم شنیدم و....

لحظه لحظه اونروز تو ذهنمه تویادمه اون روزی که تهران دست شما بود وسبز سبز به امید روزهای خوب
 

 نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

به مناسبت ميلاد مسيح (ع)

در دمشق تکه زمينی است مصداق ــ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ*بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ ـ آنجا که دو دريا به يکديگر می‌رسند و بين آنها حجابی است که هيچيک را يارای تجاوز از آن نيست "قران کريم سوره الرحمن آيه19و 20"

دريای سياهی و ظلمت و دريای سپيدی و نور.

در دمشق مسجدی است بنام مسجد اموي. در کنار اين مسجد کليسايی بوده است که در زمان حکومت امويان اين کليسا از مسيحيان گرفته و به مسجد ملحق شده است.ديوار ميانی را برداشته‌اند. اما هرگز آن ديوار برداشته نشده و تا ابد نيز کسی را يارای برداشتن آن نيست.و آن مسجد دريای تاريکی و ظلمت. مسجد ضرار و تباهی و آن کليسا دريای روشنايی و نور.

اين مسجد همان مسجد ضراری است که معاويه در کنار قصر خود آن را ساخت و فرزند خلفش يزيد بازماندگان خاندان قتل عام شده آخرين پيامبر را با غل و زنجير و در ميان هلهله رجاله به ميان آن آورد.

همان مسجدی که در آن زينب کبری با فريادهايی که بر سر شهر قساوت کشيد، حاکميتی را که پايه‌های جنايت و فساد خود را بر بنای آن مسجد ضرار و تباهی نهاده بود، لرزاند و در همانجا بود که امام سجاد (ع) نقاب از چهره مذهبی که در آن عدالت قربانی فريب می‌شود برداشت و صدای اذانی را که برای خاموش کردن ندای حق برخواسته بود، کوتاه نمود.

آري، در دمشق تکه زمينی است که محل برخورد دو درياست. دريای تباهی و ظلمت و دريای نور و روشنائي.

مسجد ضرار و کليسای نور. و در ميانه کليسا مقبره پيامبري، يحيای معمدان، پيامبر عشق وبشارت ملکوت.

پا را که از آن سو يک گام به اين سو می‌گذاری و به درون آن کليسای ملحق شده به اين مسجد می‌روی گويی پا به درون ملکوت خداوند گذاشته‌اي. گويی صدای بال فرشتگان را می‌شنوی که سرود خوانان مقبره يحيی را طواف می‌کنند و آن تکه از زمين را غرق در نور و سرشار از ملکوت خداوند کرده‌اند.
يحيای معمدان؛ پيامبر عشق و مستی و زيبائی و ملکوت خداوند.

وَسَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (سلام و درود بر او باد روزی که زاده شد و روزی که مرد و روزی که زنده بر انگيخته خواهد شد) سوره مريم آيه 15

"او در نزد خداوند صاحب منزلتی عظيم بود او خود، نفس خمر و شراب بود. او خود، مستی مطلق بود بدون اين که شرابی بنوشد و در بطن مادرش سرشار از روح خدا". (انجيل لوقا، اصحاح اول آيه 15)

يحيی به مردم گفت: ای مردم بد شده‌ايد. ای کسانی که خود را وارث و فرزندان ابراهيم می‌دانيد، زشت شده‌ايد، غبار آلودگی و پليدی بر سر و رويتان نشسته است. ربا خورا شده‌ايد، رشوه خوار شده‌ايد، پست شده‌ايد، زبون شده‌‌ايد، فاسد شده‌ايد، و چگونه مردمی آلوده چون شما شايستگی ظهور مسيحای موعود و نجات بخش را خواهند داشت؟ شما شايستگی نجات را از دست داده‌ايد. بيائيد مردم، بيائيد شما را غسل توبه دهم تا شايستگی و لياقت گامهای او را بيابيد. تا شايستگی درک ملکوت خداوند را پيدا کنيد. ملکوت خداوند نزديک است و عذاب او نيز بر خطاکارانی که بر گناه خود پای می‌فشارند.
"من شما را به آب توبه تعميد می‌دهم ليکن بزودی پس از من او (مسيحا) خواهد آمد، هم او که حضورش آنچنان سنگين است که من حتی لياقت حمل کفشهای او را در خود نمی‌بينم. و او بزودی شما را به روح القدس و يا آتش غسل تعميد خواهد داد". (انجيل متی اصحاح سوم آيه 11)

در آن هنگام مردم اورشليم و يهوديه توبه کنان در کنار رود اردن گرد آمدند و يحيی ايشان را در حالی که به گناهان خويش معترف بودند غسل تعميد می‌داد". (انجيل مرقس، اصحاح اول، آيه5)

" لباس يحيی از پشم شتر بود و تکه چرمی که بر کمر خود می‌بست و غذای او از گياهان زمين و عسل زنبوران وحشي". (انجيل متي، اصحاح سوم، آيه 4)

آنگاه عيسی مسيح از جليل بسوی رود اردن آمد و از يحيی خواست که او را نيز غسل تعميد دهد. يحيی از اين کار سرباز زد و در مقابل او بر زانوان خود نشست و گفت که ای سرور من، من چگونه تو را غسل تعميد دهم؟ اين تويی که بايد مرا غسل دهي. من چگونه تو را غسل تعميد دهم؟ اين تو هستی که وجود پاک و مطهرت تعميد دهنده همه عالم است. عيسی مسيح گفت: يحيی مرا نيز غسل تعميد ده و بر اين نيکی پای بفشار، آنگاه يحيي، عيسی را غسل تعميد داد و مسيح از آب خارج شد، و آنگاه بود که درهای ملکوت خداوند بر روی زمين گشوده گشت و جبرئيل همچون پرنده‌ای بالهای خود را گشود و بسوی زمين آمد و ندائی از آسمان برخواست که فرخنده باد عيسی مسيح , روح، کلمه و پيامبر بزرگ خدا که خداوند از وجود او شادمان و مسرور است. (مضمون آيه 13 از اصحاح 3 انجيل متي)

دعوت يحيی زمانی آغاز شد که استبداد خشن هروديس و فريب مذهبی فريسيان (روحانيت تبه کار و مرتجع يهود) همراه با نمايندگان استعمار خونريز روم، دست در دست يکديگر, بر گستره‌ای به وسعت چهار کشور امروز (اردن، سوريه، لبنان و فلسطين) حکومت ميراندند.

و هروديس پادشاه تبهکار يهوديه در مقابل چشمان بی شرم فريسيان فريبکار، آنچه می‌خواست می‌کرد. وفريسيان دغلکار، اين پاسداران درغگوی سنت، در مقابل بی شرمانه‌ترين نقض سنت و قانون مذهبی نيز که از سوی هروديس انجام می‌گرفت همچنان خاموش و راضی و ساکت و سرگرم و دست اندر کار توجيه و فريب عوام الناس.

يحيی بر سر هروديس فرياد بر آورد که فساد را تا به کی و تا به کجا ادامه خواهی داد.

هروديس يحيی را به بند کشيد و او را به سياه چال افکند و سالومه در هنگامه مستی و سرور، سر يحيی را از هروديس طلب کرد و سر يحيای معمدان، پيامبر عشق و پاکی و بشارت ملکوت آسمانها، در طبقی به سالومه، مظهر فساد قدرت حاکم تقديم شد.

وَسَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا

و سلام بر او باد آنروز که بدنيا آمد و آنروز که بمرد و آنروز که زنده برانگيخته شود.

ميلاد فرخنده مسيح (ع) بر همه موحدان جهان مبارک باد

 
نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

به گزارش آنا، متن این نامه به شرح ذیل است.

بسم الله الرحمن الرحیم

همکاران محترم دانشگاه علوم پزشکی تهران

سلام علیکم

توفیق خدمت در عرصه مسئولیت اجرایی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سالیان متمادی گذشته، از الطاف بزرگ الهی نسبت به اینجانب بود که زبان از عهده شکرگزاری این موهبت قاصر است.

دانشگاه ما چه در گذشته و چه حال شایستگی‌ها و توانمندی‌های فراوانی داشته که بی تردید با بهره‌مندی از این استعدادها و سرمایه‌های ارزشمند خود و با توکل به عنایات حضرت منان آینده پرفروغی را پیش رو خواهد داشت.

از آنجا که علی رغم تمامی تلاشی که مسئولین حوزه سلامت برای ثبات مدیریتی این مجموعه به عمل آورده‌اند، تدبیر دیگری برای اداره این نهاد علمی ارزشمند در نظر گرفته شده است، ضمن سپاس و عرض تسلیم در برابر تقدیرات الهی و با رخصت از محضر اساتید محترم، همکاران گرامی خصوصاً وزیر پرتلاش، ارزشمند و خستگی ناپذیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی سرکار خانم دکتر وحید دستجردی، از خدمت عزیزان مرخص می‌گردم.

بر اساس وظیفه خدمت گزاری، از محضر اساتید بزرگوار، همکاران علمی، کارکنان خدوم و دانشجویان فرهیخته در تمامی سطوح به خاطر همراهی مسئولانه و بی شائبه و مشارکت دلسوزانه در پیش برد همه جانبه حرکت علمی در جهت اهداف بلند آموزشی – پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه در این دوره بیش از هفت ساله تقدیر و تشکر می‌نمایم. تمامی دستاوردهای ارزشمندی که در این مدت به عنوان موفقیت‌های دانشگاه ثبت شده است محصول الطاف و اراده ذات اقدس الهی و تلاش و همدلی شما همراهان صدیق بوده و این تعامل مایه مباهات و سند افتخار دوران خدمتگزاری اینجانب می‌باشد.

در خاتمه با توجه به اینکه ممکن است در جریان امور اجرایی بر حسب اقتضائات اداری و سوء تفاهم‌های فردی روش‌هایی اتخاذ شده باشد که موجبات آزردگی خاطر مبارک همکاران را باعث شده باشد، لذا از یکایک خواهران و برادران گرامی عذر خواهی کرده و حلالیت می‌طلبم و از درگاه حضرت باریتعالی برای فرد فرد عزیزان و همکاران توفیقات مضاعف توأم با رحمت و برکت بی کران الهی مسألت می‌نمایم.

دکتر باقر لاریجانی

رییس دانشگاه
 

احمد امیرآبادی فراهانی به سایت «خانه ملت» گفته که «متأسفانه دولت هنوز حقوق ماه گذشته کارکنان سازمان‌ها و نهادهای دفاعی را پرداخت نکرده است.»

وی افزوده کمیته دفاعی کمیسیون برنامه، ‌بودجه و محاسبات مجلس به منظور بررسی این موضوع٬ امروز با حضور مسئولان دستگاه‌های ذی‌ربط در نیروهای مسلح جلسه‌ای برگزار کرده بود.

این عضو مجلس گفته است که «حقوق‌های همه کارکنان نهادهای دولتی پرداخت شده و تنها نیروهای مسلح هستند که هنوز حقوق خود را دریافت نکرده‌اند.»

فراهانی از دولت خواسته «پرداخت حقوق نیروهای مسلح را در اولویت قرار دهد» چراکه به گفته وی «در تمام دنیا توجه ویژه‌ای به کارکنان سازمان‌های دفاعی و نظامی می‌شود.»

در روز‌های اخیر نیز برخی سایت‌های محافظه‌کار اخبار کوتاهی در خصوص تاخیر در پرداخت حقوق ماهیانه کارمندان نیرو‌های مسلح منتشر کرده بودند.

تیر ماه امسال نیز احمد امانی٬ معاون مالی نمایندگی ولی فقیه در سپاه از «تاخیر» در پرداخت حقوق و مزایای اعضای این نیرو خبر داده بود.

سایت کلمه نیز گزارش داده است که رقم ماهانه پرداختی به بسیاری از حقوق بگیران دولت در بخش های مختلف، از صدا و سیما گرفته تا وزارت بهداشت و بسیاری از کارکنان لشکری و کشوری هنوز به حساب آنها واریز نشده است.

به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، یک فعال کارگری در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر از عدم اجازه ورود ۳۵ نفر از کارگرانی که نسبت به قرارداد خود معترض‌اند به مجتمع پتروشیمی امیر کبیر خود داد و به دلیل این اقدام را از سوی حراست این مجتمع تولیدی «گم شدن قرارداد آن‌ها» ذکر کرد.

مهرداد مهرانی در این باره گفت: از روز پنج شنبه هفتهٔ گذشته مورخ ۳۰ آذر به ۳۵ نفر از کارگران کارخانهٔ پتروشیمی امیر کبیر، اجازهٔ ورود به محل کار خود را نمی‌دهند و ماموران حراست مجتمع به آنان می‌گویند قرار داد شما فعلا موجود نیست و گم شده است.

وی در توضیح این ماجرا افزود: پنج شنبهٔ ۲ هفته پیش، مورخ ۲۳ آذر ماه، حراست پتروشیمی امیر کبیر از ورود بیش از ۴۰۰ نفر از پرسنلی که قرارداد خود را با بهره گیری از ماده ۱۴۲ قانون کار با شرکت پیمانکاری spc (تعمیرات و نگهداری صنایع فارس) امضا نکرده بودند جلو گیری کرد.

ماده ۱۴۲ قانون کار تصریح دارد: «در صورتی که اختلاف نظر در مورد مواد مختلف این قانون و یا پیمانهای قبلی و یا هر یک از موضوعات مورد درخواست طرفین برای‌انعقاد پیمان جدید، منجر به تعطیل کار ضمن حضور کارگر در کارگاه و یا کاهش عمدی تولید از سوی کارگران شود، هیأت تشخیص موظف است بر‌اساس در خواست هر یک از طرفین اختلاف و یا سازمانهای کارگری و کارفرمایی، موضوع اختلاف را سریعاً مورد رسیدگی قرار داده و اعلام نظر نماید.»

این فعال کارگری ادامه داد: کارگران نیز در اعتراض به این عمل دست به یک اعتراض صنفی زدند و در مقابل فرمانداری منطقه ویژه ماهشهر تحصن کردند.

مهرانی با مروری بر اعتراضات صورت گرفته از آن زمان تا به حال در مورد چگونگی گم شدن قرار داد این پرسنل گفت: این تحصن در مقابل فرمانداری روز شنبه مورخ ۲۵ آذر بار دیگر تکرار شد و در روز‌های بعد تا تاریخ ۲۹ آذر، کارگران در مقابل مجتمع پتروشیمی امیر کبیر دست به تجمع می‌زدند. اما این اعتراضات در پایان ۲۹ آذر با ترفندهای خاصی اتمام یافت. در حال حاضر به ۳۵ نفر از کارگران پتروشیمی امیر کبیر که در این اعتراضات فعال بودند اجازهٔ ورود به محل کار را نمی‌دهند و می‌گویند که قرار داد شما گم شده است.

این فعال کارگری در ماهشهر در پایان این گفتگو خواستار پاسخگویی مدیران حراست و رئیس مجتمع پتروشیمی امیر کبیر به این کارگران شد.

به گزارش کلمه، مصطفی نیلی از فعالان جنبش سبز که در حال گذراندن حکم سه سال و نیم حبس خود در بند ۳۵۰ زندان اوین بود، و محمد سیف زاده وکیل دادگستری و از فعالان حقوق بشر که او هم در همین بند زندانی بود، روز سه شنبه به طور ناگهانی به زندان رجایی شهر تبعید شدند.

تبعید آقای سیف زاده بدون اعلام قبلی و در واقع با نوعی فریبکاری، پس از آن صورت گرفت که وی به بند ۲۰۹ برده و برگردانده شد. پس از آن، زندانبانان به وی اعلام کردند که دکتر آمده و برای ویزیت به بهداری مراجعه کند، اما این مراجعه با بازگشت همراه نبود و وی حتی اجازه نیافت به بند برگردد تا وسایلش را با خود ببرد. اما تبعید مصطفی نیلی به وی اعلام شد، هرچند بدون هیچ توجیه قانونی.

اعلام موضوع تبعید مصطفی نیلی به وی، باعث اعتراض گسترده زندانیان در بند ۳۵۰ اوین شد که بالغ بر هفت ساعت به طول انجامید و با سر دادن شعارهایی چون “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر”، “یا حسین، میرحسین”، “زندانی سیاسی آماده شهادت، ننگ به از زندگی به نکبت” و همخوانی سرودهای “ای ایران”، “سر اومد زمستون”، “یار دبستانی” و “مرغ سحر” همراه بود.

مصطفی نیلی اصرار داشت که تن به حکم غیر قانونی تبعید نخواهد داد و تا رویت حکم قضایی از رفتن به هر جایی خارج از محل تعیین شده برای گذراندن دوران محکومیت خود، خودداری می‌کند.

بر اساس این گزارش، در پی شدت گرفتن اعتراضات، شش نفر به نمایندگی از معترضان برای مذاکره با زندانبانان اعزام شدند که بر اساس شواهد و مدارک ارائه شده، مشخص شد، نام نیلی با اتهام “اجتماع و تبانی” در میان فهرست ۱۹ نفره تبعیدی‌ها به زندان رجایی شهر کرج قرار گرفته است که اتهامات بقیه آنها دزدی، جنایت، تجاوز به عنف و … است و به دستور قاضی ناظر زندان اوین، در راستای طرح طبقه بندی زندانیان به زندان رجایی شهر منتقل می‌شوند!

بدین ترتیب مصطفی نیلی برای پایان دادن به تنش ایجاد شده، پذیرفت که به زندان رجایی شهر منتقل شود. اما زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ همچنان معتقدند که این رفتار غیرقانونی است و تبعید این زندانی سیاسی که زندانیان با جرایم مشابه وی معمولا در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شوند، با اعمال فشار وزارت اطلاعات برای برخورد با این زندانی فعال تدارک دیده شده است.

مدارکی که مسئولان زندان به نمایندگان زندانیان معترض نشان دادند، با امضای ریاست زندان اوین و با دستور نصیر‌پور، قاضی ناظر اجرای احکام بوده است، حال آنکه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ همچنان معتقدند، تبعید هر زندانی یا باید توسط حکم قضایی و یا به تشخیص کمیسیون تخلفات زندان صورت گیرد.

ﻭﮐﻼ‌ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ دان هایی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ۳۵۰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻫﻤﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺍ ﻏﯿﺮﻗﺎﻭﻧﯽ ﻭ تبعید ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ای ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ محکومیت ﺧﻮﺩ ﺭﺍ می گذراند ﻧﯿﺎﺯمند ﺣﮑﻢ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ می دانند و معتقدند ﺣﮑﻢ ﺩﺍﺩﯾﺎﺭ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺍﺣﮑﺎﻡ، ﺧﻼ‌ﻑ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺖ.

مصطفی نیلی از بازداشت شدگان تاسوعای ۸۸ است که از تیرماه ۸۹ در حال گذراندن حبس خود در زندان است.

اصرار او به سر دادن شعارهای جنبش سبز در بدرقه زندانیان و نیز در آیین‌های برگزار شده در بند ۳۵۰ زندان اوین موجب شده بود وی تا به حال چندین بار به تبعید یا پرونده‌سازی جدید، تهدید شود.

گفته می‌شود درخواست تبعید وی از سوی وزارت اطلاعات و پس از گزارش یکی از زندانیان مستقر در این بند به نماینده وزارت اطلاعات صورت گرفته است؛ گزارشی که در آن قید شده بود شعارهای زندانیان در اعتراضات صورت گرفته در بند، توسط نیلی هدایت می‌شده است.

از زمان حضور نماینده بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹) در بند ۳۵۰ زندان اوین، معدودی از زندانیان متهم به جاسوسی که تا دیروز اطلاعات محرمانه کشور را به بیگانگان می‌دادند، اکنون در خدمت وزارت اطلاعات قرار گرفته‌اند و اخبار و گزارش‌های بند و فعالیت‌های زندانیان سیاسی را به طور روزانه به نماینده ۲۰۹ مستقر در بند ۳۵۰ منتقل می‌کنند.

مصطفی نیلی، فعال دانشجویی سال‌های ۸۱ تا ۸۳ دانشگاه بین‌المللی قزوین و مدیر مسئول نشریه «مهر» بود که در زمان فعالیت او، این نشریه را به اتهام توهین به رهبری توقیف و وی از مدیر مسئولی آن عزل کردند. نیلی از اعضای ستاد «شهروند آزاد» مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۸ بوده که پیش از آغاز دوره محکومیت، ۴۰ روز را به صورت بازداشت موقت گذرانده است.

این گزارش حاکی است آقای نیلی پیش از ترک زندان اوین، با سر دادن شعارهایی در حمایت از جنبش سبز تاکید کرد که در اعتراض به اقدامات غیرقانونی دادستانی و زندان اوین دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد و مسئولیت هرگونه آسیبی به وی، برعهده شخص رهبری، دستگاه قضایی و مسئولان قانون‌گریز زندان است.

او همچنین با اشاره به اینکه پنجم دی ماه روز بازداشت وی در تاسوعای سال ۸۸ هم بوده، به هم‌بندی‌های خود گفت: گویا قرار است این روز همواره از نقاط عطف زندگی وی باشد.

وی در هنگام خداحافظی، با خواندن این سرود یکی از فعالان جنبش سبز در اعتراضات سال ۸۸، خواستار آن شد که همه زندانیان و فعالان، تا رسیدن به آزادی و تحقق شعارهای جنبش سبز، یکپارچگی خود را حفظ کنند:

خیابون نعره زد همرنگ مردم شد
یه بغض کهنه سر وا کرد، رو لبهامون تبسم شد
یه مهمونی واسه فریاد میون حنجره جا شد
سکوت نحس پر بارون، یواش بارید و تنها شد
دل دلشوره آشوبه، زمین لبریز نفرینه
خدا هم چشماشو بسته، دیگه ما رو نمی‌بینه
تن کوچه لگد ماله کبود چوب و باتومه
نگاه پنجره خیسه نه غمگینه نه آرومه
میان رقص مرگ وخون به دنیا اومدیم انگار
تو سرمشقی همش اجبار خط فاصله دیوار
حالا دستام تو دست تو، میون کوچه‌ها گم شد
یکی من بود و ما بودیم خیابون ماله مردم شد
صدای تیر رنگ خون، یه فریاد نفس مرده
تمومش حس بودن رو تو رگهای من آورده
درخت همهمه گل داد با اینکه روی تاریکه
شب مغرور خون بستر دیگه مرگ تو نزدیکه
سیاهی رو تماشا کن که از فکر تو ترسیده
ستاره برق چشماته، تو خونت نذر خورشیده

عباس معمارنژاد در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: رقم کلی واردات در 9 ماه سال جاری به 40.2 میلیارد دلار رسیده که نسبت به زمان مشابه سال قبل 8 درصد کاهش نشان می‌دهد.

رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران افزود: حجم صادرات غیر نفتی در 9 ماه سال جاری به 31 میلیارد دلار رسید که نسبت به زمان مشابه سال قبل 1.5 درصد کاهش نشان می‌دهد.

وی گفت: ایران با 151 کشور جهان رابطه تجاری دارد.

معمارنژاد افزود: مهمترین اقلام وارداتی ایران شامل شمش از نوع آهن و فولاد، گندم، ذرت دامی، کنجاله سویا و مهمترین اقلام صادرات غیرنفتی ایران شامل پروپان مایع‌شده، اوره، متانول و سیمان بوده است.

رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی خاطر نشان کرد: مهمترین مبدا واردات کالای ایران کشورهای امارات، چین، ترکیه، کره جنوبی و سوئیس بوده است و مهمترین مقصد برای صادرات کالای غیرنفتی ایران کشورهای عراق، چین، امارات، افغانستان و هند در این مدت بوده‌اند
 

به گزارش ایلنا، جمعی از کارگران بیکار شده شرکت ذوب آهن فولاد غرب به نمایندگی از ۱۶۲ کارگر با ارسال نامه‌ای از ۸ ماه تاخیر برای دریافت مقرری بیمه بیکاری اعتراض کردند و با اشاره به شرایط اقتصادی خواستار تسریع در برقراری این مقرری شدند.

در این نامه آمده است: ما جمعی از کارگران سابق شرکت ذوب آهن غرب ایران، به نمایندگی از سایر کارگران خواستار رسیدگی به مشکلاتمان در خصوص عدم همکاری سازمان تامین اجتماعی و اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی شهرستان قروه در زمینه برقراری مقرری بیمه بیکاری هستیم.

بر اساس نامه این کارگران، ۲۰۰ کارگر کارخانه تولید شمش چدن با تمام قرار داد کاریشان در مورخه ۳۱ اردیبهشت ماه سال ۹۱ به علت مشکلاتی که به گفته مسئولان کارخانه باعث ورشکستگی این واحد عظیم صنعتی شده است،تعدیل شدند و تمامی این کارگران برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان قروه همدان معرفی شدند.

در ادامه این نامه ذکر شده است: از مجموع ۲۰۰ کارگر فقط بیمه۳۸ کارگر برقرار شد و بیمه بیکاری ۱۶۲ کارگر باقی مانده از خرداد ماه امسال تا هم اکنون به بهانه‌های مختلفی از سوی اداره کار و سازمان تامین اجتماعی تایید نشده و به آنان گفته شده برای برقراری بیمه بیکاری خود تا آذر ماه صبر کننتد.

در ادامه این کارگران متذکر شدند: با شروع آذر ماه با مراجعه به اداره کار وقتی پی گیر مقرری بیمه بیکاری خود شدیم اداره کار به بهانه اینکه سازمان تامین اجتماعی حاضر به همکاری نیست از پرداخت مقرری بیمه بیکاری خودداری کردند.

گفتنی است کارخانه فولاد غرب، تولید کننده شمش چدن در استان همدان به بهانه نداشتن توجیه اقتصادی و زیان ده بودن تولید از سوی کارفرما اعلام ورشکستگی کرد و کارگران متخصص این کارخانه که طی آزمون کتبی و مصاحبه و گذراندن دوره‌های آموزشی و ایمنی، استخدام شده بودند، با پایان قرارداد کاریشان در مورخه ۳۱ اردیبهشت ماه سال جاری بیکار شدند. از این تعداد کارگر مقرری ۱۶۲ نفر با گذشت هشت ماه هنوز برقرار نشده است. این در حالی است که کارگران در هنگام کار ماهانه سه درصد از دستمزدشان را به صندوق بیمه بیکاری میسپارند تا در هنگام بیکاری بتوانند از حمایت این صندوق بهره‌مند شوند.

بهمن امیری‌مقدم در گفت‌و‌گو با فارس در مشهد اظهار کرد: به دنبال اعلام مرکز فوریت‌های پلیس 110 مبنی بر وقوع یک فقره واژگونی اتوبوس در محور شهرستان سبزوار به نیشابور، بلافاصله اکیپی از ماموران پاسگاه انتظامی به محل رفتند. وی افزود: ماموران پا‌سگاه انتظامی زعفرانیه و عوامل پلیس راه به همراه سایر نیروهای امدادی به محل حادثه اعزام شدند.

امیری‌مقدم با بیان اینکه علت واژگونی، لغزندگی سطح جاده بوده، خاطرنشان کرد: در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که اتوبوس تهران به مقصد شهرستان تایباد با 21 نفر مسافر در حرکت بوده که در ساعت 1:45 روز جاری در کیلومتر 45 شهرستان سبزوار به نیشابور این حادثه رخ داده است.

فرمانده انتظامی خراسان‌رضوی تصریح کرد: علت واژگونی لغزندگی سطح جاده و عدم توانایی راننده در کنترل اتوبوس واژگون بوده که نهایت منجر به مصدوم شدن 10 نفر و فوت شش نفر شده است.

وی یادآور شد: با توجه به شرایط جوی و حساسیت موضوع فرمانده انتظامی شهرستان سبزوار در محل وقوع حادثه حاضر شد.
 

به گزارش الف، رییس دولت با حکم زیر مرضیه وحید دستجردی که نخستین وزیر بهداشت زن در تاریخ ایران و اولین زن وزیر ایران پس از انقلاب بود را با حکم زیر عزل کرد و محمد حسن طریقت منفرد را به عنوان «سرپرست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» منصوب کرد:

جناب آقای دکتر محمد حسن طریقت منفرد

سلام علیکم

نظر به تعهد و تجربیات ارزشمند و به استناد اصل یکصد و سی و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جنابعالی را به سمت «سرپرست وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی» منصوب می نمایم.

ساماندهی طرح عظیم پزشک خانواده، امر دارو و درمان، رسیدگی به بهداشت و تغذیه مردم ، عدالت آموزشی و بهداشتی و درمانی و کاهش هزینه های مردم در این بخش در اولویت کاری این وزارت مهم است.

اطمینان دارم که جامعه خدوم بهداشتی و درمانی کشور با نیت خدمت صادقانه به ملت بزرگ ایران شما را در این ماموریت خطیر یاری خواهد کرد.

امیدوارم با استعانت از خداوند منان و استفاده از همه ظرفیت علمی و اجرایی موجود در وزارت وتمام دانشگاهها و مراکز آموزش علوم پزشکی کشور و در سایه توجهات حضرت ولی عصر(عج) در انجام این ماموریت خطیر موفق باشید.

محمود احمدی نژاد