جنبش راه سبز - خبرنامه

به گزارش بی بی سی، بان کی‌مون در بیانیه‌ای اعلام کرد که اوایل این هفته گزارش‌هایی به شدت نگران‌کننده درباره کشتار دسته‌جمعی غیرنظامیان در روستای عقرب در نزدیکی حماه دریافت کرده است.

در این بیانیه به نقل از برخی گزارش‌ها آمده که ادعای استفاده از موشک‌های دوربرد در برخی مناطق سوریه نیز مطرح شده است.

دبیرکل سازمان ملل متحد اضافه کرد: بمباران مناطق پرازدحام با هلی‌کوپتر و هواپیماهای نظامی در موارد متعددی ثبت شده است.

در این بیانیه با اشاره به حمله‌ای که دیروز به یک اردوگاه پناهندگان فلسطینی در دمشق، پایتخت سوریه، انجام شد، نسبت به چنین حمله‌هایی به شدت ابراز نگرانی شده است.

براساس گزارش‌ها، دیروز در حمله جنگنده‌های دولتی به اردوگاه یرموک در جنوب دمشق دست‌کم ۱۵ نفر کشته شدند.
یرموک بزرگ‌ترین اردوگاه پناهندگان فلسطینی در سوریه خوانده می‌شود، ولی گزارش شده است که گروهی از سوری‌هایی که در جریان جنگ در مناطق مختلف دمشق بی‌خانمان شده‌اند، در این اردوگاه به سر می‌برند.

شاهدان عینی گفته‌اند که جنگنده‌ها یک مسجد را در یرموک هدف قرار دادند، جایی که بی‌جاشدگان سوری در آنجا پناه گرفته بودند.

دبیرکل سازمان ملل متحد از تمام طرف‌های درگیر در سوریه خواسته است تا به خشونت‌ها پایان دهند.

آقای بان اضافه کرد که تمام طرف‌ها در سوریه باید به تعهدات خود در چارچوب قوانین بین‌المللی برای محافظت از غیرنظامیان عمل کنند.

او همچنین از کشورهای همسایه سوریه به دلیل آنچه "میزبانی سخاوتمندانه" از پناهجویان سوری خواند، تقدیر کرد و گفت که لازم است برای پناه دادن به افرادی که از خشونت‌های سوریه می‌گریزند، مرزهای این کشورها همچنان باز بماند.

به گزارش خانه ملت، محمدرضا محسنی ثانی با بیان اینکه گزارش درگذشت ستار بهشتی نهایی شده است، گفت: قوه قضائیه هم‌اکنون بر اساس گزارش این کمیته در حال بررسی و صدور حکم خاطیان این قضیه است.

این عضو مجلس شورای اسلامی، همچنین به آغاز جلسات و نشست‌های کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پس از انتهای بررسی اصلاح قانون انتخابات ریاست‌جمهوری اشاره و تصریح کرد: مهم‌ترین موضوعی که در دست بررسی در کمیته امنیت مجلس است، بررسی و اصلاح موادی از قانون گذرنامه است.

وی ادامه داد: قرار است در اصلاح قانون گذرنامه، ‌موادی از آن که مربوط به تفاوت‌های گذرنامه‌های سیاسی و عادی است،‌ بررسی و اصلاح شود.

رئیس کمیته امنیت مجلس تصریح کرد: ماده جنجالی ممنوعیت خروج دختران زیر ۴۰ سال از کشور بدون اذن ولی قهری، با اصلاحاتی در دست بررسی است و به زودی در این کمیته تصویب می‌شود.

دو هفته پیش در جریان بررسی اصلاح قانون گذرنامه،‌ ممنوعیت خروج زنان مجرد زیر چهل سال بدون اذن ولی قهری در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به تصویب رسید که با تذکر رئیس مجلس نسبت به بررسی مجدد آن، این قانون به کمیته مربوط برگشت داده شد.
 

به گزارش انتخاب؛ روز گذشته ارگان دولت نوشت: در پی اظهارات هفته گذشته دادستان تهران مبنی بر عدم دریافت تقاضای مرخصی از سوی علی‌اکبر جوانفکر مشاور رئیس‌جمهور که در زندان اوین به سر می‌برد، خانواده‌ جوانفکر اعلام کرد تقاضای مرخصی جهت معالجات پزشکی را به دادستان تهران تحویل داده است ولی تاکنون پاسخی دریافت نشده است

این در حالی است که منابع مطلع ، از شرایط بسیار مناسب جوانفکر در زندان خبر می دهند.

بنابرگزارش انتخاب، شنیده شده جوانفکر در اتاقی با امکانات کامل و شبیه به یک هتل چند ستاره، خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران را مدیریت می کند.

این منبع مطلع می گوید: ظاهراً پیگیری های رییس جمهور، باعث شده جوانفکر ضمن دراختیار داشتن امکانات اینترنت، تلویزیون، تلفن و .... به صورت مستمر با خانواده و دوستان خود تلفنی صحبت کند.

وی همچنین طی مدتی که بازداشت شده، بارها با خانواده و دوستانش ملاقات داشته است.

از سوی دیگر، شنیده شده طی مدت بازداشت جوانفکر، رییس جمهور محمود احمدی نژاد بالغ بر 20 بار با جوانفکر تلفنی صحبت کرده است.

این منبع مطلع به «انتخاب» می گوید: ظاهراً آقایان دولتی برای اینکه نشان دهند وضع جوانفکر مانند بقیه زندانیان است، در این فرصت خواستار «مرخصی» شده اند. هر چند سکوت دولت و رسانه هایش در مورد شرایط جوانفکر در زندان، خود گواه آن است که وضعیت او بسیار مطلوب است.
 

آتش‌سوزی مدرسه‌ای در شین‌آباد و آسیب‌دیدن 37دانش‌آموز دختر دبستانی اتفاقی است که این روزها در همه‌جا شنیده می‌شود. از درگذشت «سیران یگانه» به علت درصد بالای سوختگی تا صحبت‌هایی در مورد استعفای حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش. حادثه شین‌آباد دلیلی شد تا اقدامات و کم‌کاری‌های آموزش و پرورش یک بار دیگر مورد نقد و بررسی قرار گیرد. کم‌کاری‌هایی که به گفته کارشناسان، منشاء آن شکاف عمیق بین مسئولیت و پاسخگویی بوده است. احسان هوشمند از پژوهشگران و روزنامه‌نگاران شناخته‌شده کرد است که در سال 1347 در بیجار به دنیا آمد.کتاب «آموزش و پرورش و ریشه‌های توسعه نیافتگی ایران» محصول گفت‌وگو با 11 نفر از متخصصان جامعه‌شناسی آموزش و پرورش از اوست.باتوجه به این اتفاقات اخیر در آموزش و پرورش گفت‌وگویی با این کارشناس ارشد جامعه‌شناسی انجام شد که در ادامه می‌خوانید.

آقای هوشمند، این روزها شین‌‌آباد به جهت اتفاق ناگواری که در آن افتاد و دلبندانی که از این مرز و بوم دچار آتش‌سوزی شدند، با گوش‌ها آشنا شده است. ابتدا شین‌‌آباد را برایمان معرفی کنید و بفرمایید مردمان آن دیار چه ویژگی‌هایی دارند؟
با تشکر از حسن توجه شما و دیگر رسانه‌ها به حادثه بسیار تلخ و البته مکرری که هرازگاهی در گوشه‌ای از ایران دل همه ایرانیان را به درد می‌آورد. ابتدا لازم است درگذشت دو نفر از دانش‌آموزان شین‌آبادی را تسلیت بگویم. مطمئن هستم که همه ایرانیان خود را در این غم شریک خانواده آن عزیزان می‌دانند.

شین‌آباد یکی از روستاهای بسیار نزدیک به شهر پیرانشهر در استان آذربایجان‌غربی است که امروزه با گسترش فضای شهری، عملا یکی از محله‌های شهر پیرانشهر شده است. مردم شین‌آباد همچون همه اهالی پیرانشهر کردزبان با گویش مکری و البته همگی مسلمان و سنی‌مذهب هستند. پیرانشهر به دلیل آب و هوای سالم و پاکش در ایران، در سطح بین‌الملل به عنوان شهر پاک شناخته شده و شهرتی دیگر یافته است. میزان بارندگی بالای این شهر (سالانه حدود 600 میلیمتر)، سرسبزی و زیبایی مثال‌زدنی آن، وجود زمین‌های مستعد کشاورزی، کمترین نرخ بیکاری در استان آذربایجان، نزدیکی به مرز، مهاجرپذیری شهر و نرخ بالای رشد جمعیت از ویژگی‌های این شهر است. البته این سخن به این معنا نیست که از نظر شاخص‌های توسعه، این شهرستان وضعیت مطلوبی دارد. اما در مجموع شرایط رو به رشدی دارد.

شین‌آباد چون در نزدیکی شهر یا متصل به شهر شده است، طبیعتا از روستاهای دوردست وضعیت توسعه‌ای مناسب‌تری دارد. این محله دارای 1200 خانوار ساکن یعنی جمعیتی حدود 5500 نفر است. گذشته از اشتغال در بخش خدمات و کشاورزی، عده‌ای نیز به‌دلیل هم‌مرزی این شهر با کشور عراق تجارت مرزی رسمی و غیررسمی را به‌عنوان پیشه و کار خود انتخاب کرده‌اند. پیرانشهر و به تبع آن شین‌آباد دارای زمینه‌های توسعه فراوانی است. این محله دارای دو مدرسه ابتدایی و راهنمایی است که بخشی از آن نوساز و بخشی در سال‌های اول دهه 80 آماده شده است. همچنین از سال 1384 به شبکه گاز کشوری پیوسته است و بیشتر مردم در منازل‌شان از خدمات گاز شهری استفاده می‌کنند. مردم سختکوش، صمیمی، علاقه‌مند به هنر، با اعتقادات دینی عمیق و در عین حال میهمان‌نوازی دارد. طی سالیان اخیر شمار افراد تحصیلکرده و دانشگاه‌دیده این منطقه گسترش چشمگیری داشته است.

حادثه از چه ابعاد و ویژگی‌هایی برخوردار است و هر یک از عوامل در آن‌ چه نقش و سهمی دارند؟
شخصا در این خصوص صلاحیت اظهارنظر قاطعی ندارم، چون به اطلاعات دست اول دسترسی ندارم. اما براساس اطلاعات منتشرشده معلوم شده که با وجود لوله‌کشی گاز محله، این مدرسه همچون بسیاری از مدارس کشور از این موهبت خدادادی یعنی از گاز لوله‌کشی استفاده نمی‌کند. سردسیری غرب ایران و پیرانشهر ایجاب می‌کند بخش زیادی از سال تحصیلی وسایل گرمایشی در فضای آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. اما در این خصوص در کل کشور و به‌خصوص مناطق سردسیر متاسفانه هنوز راهکار کارشناسانه و درستی برای استفاده از وسایل گرمایشی استاندارد ارایه نشده است. تا آنجا که اطلاع دارم در آموزش‌وپرورش و دستگاه‌های مطالعاتی وابسته و متعددی که دارد با وجود سفارش کتاب و پژوهش‌هایی که ربط مستقیمی به کار رسمی این دستگاه ندارد، هنوز سفارش یک پژوهش برای طراحی سیستم‌های مناسب گرمایشی مدارس و البته در برخی دیگر از مناطق سرمایشی متناسب با اقلیم و آب و هوای گوناگون ایران ثبت نشده است. دیگر دستگاه‌ها هم در این زمینه کار جدی و دانش‌محوری منتشر نکرده‌اند. در حالی که حوادث تلخی چون حادثه آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد معمولا رخ داده است و متاسفانه درسی از این حوادث گرفته نمی‌شود. گویی سرنوشت و جان دانش‌آموزان و معلمان و فرهنگیان این مرزوبوم چندان در این ساختار جایگاهی ندارد.
برگردیم به پرسش شما. در اینکه این واقعه تلخ، حادثه‌ای اتفاقی بوده و به صورت تصادفی به این نقطه رسیده، کسی شکی ندارد. اما تکرار حوادثی از این دست نشان می‌دهد در دل حادثه‌ای کوچک گویا قاعده روشنی وجود دارد. قاعده هم این است که در کشور از حوادث گذشته درسی گرفته نمی‌شود و برای تامین امنیت جان دانش‌آموزان عزمی جدی و کارشناسانه وجود ندارد. کسی به صورت جدی بازخواست نمی‌شود. کسی از کار برکنار نمی‌شود. می‌خواهد تصادف راهیان نور باشد، می‌خواهد آتش‌سوزی شین‌آباد باشد یا غرق شدن دانش‌آموزان در استخر یک بوستان. جان و سرنوشت فرزندان این دیار معیاری برای عزل و نصب‌ها نیست. برای کاهش این نوع از بلایای غیرطبیعی و انسان‌محور، برنامه بازآموزی مسئولان و مستخدمان در کار نیست و کسی هم تابه‌حال برای این کاهلی و بی‌مبالاتی مواخذه یا دادگاهی نشده است. برنامه‌ریزی ویژه‌ای و دستورالعمل و شیوه اجرایی هم طراحی و تدوین نشده است. بگذریم از اینکه در این هفت سال اخیر حدود 600‌میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم و با میزان بسیاربسیار اندکی از آن می‌شد برای تمام مدارس کشور سیستم گرمایشی ایمنی را طراحی و اجرا کرد. آیا هزینه این نوع بی‌مبالاتی‌ها که به قیمت جان و سرنوشت و گاه زیبایی دانش‌آموزان پسر و دخترکان معصوم این سرزمین منجر می‌شود، از نظر مقامات آنقدر سنگین نیست که کسی بازخواست یا دادگاهی شود.
در این حادثه گویا مستخدم مربوطه در انجام وظایفش قصور و کوتاهی کرده است. معلم کلاس نیز آموزش لازم ندیده است. معلم کلاس دیگر که برای یاری وارد عمل می‌شود به جای این‌که دانش‌آموزان را از معرض آسیب دور کند، خودش با فداکاری و ازخودگذشتگی تلاش می‌کند بخاری مشتعل را حمل کند و به فضای باز ببرد. البته در نتیجه حرارت بالا دچار سوختگی می‌شود، بخاری از دستانش رها می‌شود و این حادثه دردناک و تلخ شکل می‌گیرد. اگر این گزارش صحیح باشد باز از مسئولیت‌های آموزش‌وپرورش چیزی کم نمی‌کند. نه معلم، نه مستخدم درخصوص مقابله با حوادثی از این دست درست عمل نکرده‌اند چون احتمالا آموزش خاصی در این خصوص ندیده‌اند. استانداردهای محیطی، سلامتی و ایمنی هم تعریف و اجرایی نشده است. حتما وسایل اطفای حریق هم که جزو کالاهای لوکس قلمداد می‌شود. جدا چند‌درصد مدارس ما کپسول آتش‌نشانی دارند؟ برای ایمنی مدارس چه کسی باید مسئول و پاسخگو باشد؟ مسلما وزیر آموزش‌وپرورش به دلیل مسئولیت‌های قانونی که بر دوش دارد باید پاسخگوی بلافصل باشد. درست است که این بار عذرخواهی هم شده است، وعده تامین تمام هزینه‌های درمانی فرزندان عزیزمان هم در داخل کشور و هم در صورت نیاز به اعزام به خارج از کشور داده شده است، اما این به معنای تمام شدن ماجرا نیست. در بیشتر کشورهای دنیا این رسم نهادمند شده است که باید در برابر حوادثی از این دست مسئولان ریز و درشت مربوطه، هزینه‌ای بابت این حوادث پرداخت کنند. اگر مقامی مدعی است این رسمی غربی است، که شاید چنین باشد، باید گفت به قول شهید مدرس، خیر از هرکس که برسد خیر است. داشتن وزیر و وکیل و آموزش‌وپرورش نوین هم رسمی غربی است. آیا باید در برابر این رسم پسندیده مقاومت کرد؟

آیا وضعیت مدارس این منطقه بدتر از دیگر مناطق ایران است، یا عدم رسیدگی به وضعیت گرمایشی مدارس مشکل عام‌تری محسوب می‌شود؟
وضعیت مدارس پیرانشهر با میانگین کشوری تفاوت زیادی ندارد. ضمن آنکه حوادثی از این دست دائما در کشور تکرار می‌شود. روستای سفیلان چهارمحال و بختیاری در سال 1383، روستای درودزن مرودشت استان فارس، مدرسه المنای لرستان، برق‌گرفتگی سال قبل چهار دانش‌آموز چابهاری، گازگرفتگی دختران دانش‌آموز اهل خوی چندی پیش، آتش‌سوزی چند سال قبل مدرسه شبانه‌روزی نصرت‌آباد که به مرگ یک عزیز روستایی و مصدومیت 14 نفر دیگر در سیستان و بلوچستان انجامید. امروز بسیاری از مدارس در شهرهای بزرگ کشور که از سیستم حرارت مرکزی نیز استفاده می‌کنند با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. فرسودگی سیستم‌ها و رادیاتورها، گرانی سوخت مصرفی و کمی بودجه مدارس و ده‌ها مسئله دیگر از این دست نشان می‌دهد، مدارس کشور از این نظر نیاز به توجه و مراقبت و نظارت سفت و سخت‌تر و بیشتر و کارشناسانه‌تری دارند.
متاسفانه هر سال و به‌ویژه در ماه‌های اخیر چندین حادثه جمعی برای دانش‌آموزان رخ داده است که در یک مورد 27 دانش‌آموز جان خود را از دست دادند. چرا وزرای ما در قبال چنین رویدادهایی جدی نیستند و مسئولیت نمی‌پذیرند و مثلا وزیر آموزش‌وپرورش می‌گوید گازرسانی مسئول است یا وزیر راه مسئول است و آنها هم دیگران را مسئول می‌دانند و در نهایت اتفاقی هم نمی‌افتد؟
مهم‌ترین علت آن، شکاف عمیقی است که بین مسئولیت و پاسخگویی وجود دارد. نوع و سطح پاسخگویی با مسئولیت افراد اصلا همگن نیست. برخی با داشتن مسئولیت‌های بزرگ، یا پاسخگو نیستند یا به نوعی مسئولیت را بر عهده دیگری می‌اندازند. در هر جای این کره خاکی اگر چنین فجایعی رخ دهد، معمولا کسی مسئولیت می‌پذیرد و ضمن عذرخواهی، مسئولیتش را به دیگری واگذار می‌کند. فقط در شرق آسیا چون ژاپن و کره‌جنوبی نیست که این فجایع به استعفا یا خودکشی مقام مربوطه ختم می‌شود، در مصر تازه‌انقلاب کرده هم وزیر راه به دلیل تصادف قطار با اتوبوس که در آن تعدادی دانش‌آموز کشته شدند، استعفا داد. اما در ایران گویا نه مقام مربوطه حاضر است دست از استمرار مسئولیت‌های دولتی‌اش بردارد و نه مقام بالاتر حاضر است او را عزل کند و هیچ‌کس مسئولیت نمی‌پذیرد. آیا این حوادث اهمیتی ندارد تا حداقل برای حفظ ظاهر هم شده مقامی اگر خود حاضر به استعفا نیست، عزل شود. اگر مقام بالاتر در این خصوص هم کاری نکرد، مجلس مسئولیت دارد تا در این‌باره اقدام کند و حتی با تصویب قانونی اگر مسئولی در برابر چنین حوادثی حاضر به پذیرش مسئولیت نبود، او را وادار به کناره‌گیری کند.

از بازتاب این حادثه در رسانه‌های گروهی چه تحلیلی دارید؟
برخلاف حوادث مشابه در سال‌های قبل و برخلاف عدم استعفای آقای وزیر، در رسانه‌های گروهی کشور و در فضای مجازی حادثه دردناک شین‌آباد بازتاب بسیار گسترده‌ای داشت. بسیاری از روزنامه‌های کشور با انعکاس درست و به موقع این فاجعه نقش خود را به خوبی ایفا کرده‌اند. اخبار مدرسه «انقلاب اسلامی» شین‌آباد در صدر اخبار این رسانه‌ها قرار گرفته و حس همدردی ملی را شکل داده است. تقریبا در همه جای کشور این حادثه بازتاب داشت و غم واندوه فراگیری را می‌توان مشاهده کرد. به‌خصوص آنکه انتشار اخبار استمرار داشت. این استمرار و انعکاس رسانه‌ای موجب می‌شود تا کم‌کاری‌های مسئولان برجسته و افکار عمومی حساس‌تر شود. همدردی گسترده فعالان فرهنگی و اجتماعی و مردم عادی با حادثه‌دیدگان و خانواده‌هایشان نشان از بالارفتن سرمایه اجتماعی لااقل در این حوزه‌ها دارد. به نظر می‌رسد حس تعلق ملی و نیز هم‌سرنوشتی ملی در حال رشد است. در هر محفلی در روزهای اخیر صحبت از شین‌آباد است. روستایی واقع در شهری دوردست و مرزی، اما نه مرز به معنای صدها کیلومتر آن طرف‌تر، به معنای همین نزدیکی‌های خودمان بخشی از وجود همگی ایرانیان. در این خصوص شاید بد نباشد اشاره کنم که گسترش فرهنگ گردشگری ملی و مسافرت به شهرستان‌های مختلف از سوی ایرانیان در سال‌های اخیر در این خصوص نقش مهمی ایفا کرده است. این آمد و شدها موجب تغییر نگرش و رفتارها شده است. پیرانشهر بنا بر برخی گزارش‌های رسمی روزانه پذیرای چند‌هزار مسافر است که عموما برای خرید از بازارچه‌های مرزی به آن دیار مسافرت می‌کنند. پس دیگر شهر چندان غریبی برای دیگر ایرانیان نیست.

شما چه پیشنهادی دارید؟
اکنون که افکار عمومی از این حادثه به شدت متاثر است و بازتاب این حادثه هنوز استمرار دارد باید اولویت اول بر تلاش برای تامین مخارج درمان دانش‌آموزان دلبندمان متمرکز شود. به‌خصوص هزینه‌های درمانی و جراحی‌های پرخرج زیبایی و پلاستیک و سایر خدمات مورد نیازشان. دوم آنکه از ابعاد روان‌شناختی چنین پدیده‌ای بر دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان نباید غافل بود. اعزام چند روان‌شناس و روان‌پزشک حاذق برای بررسی بالینی وضعیت دانش‌آموزان و معلمان و ارایه مشاوره‌های درمانی بسیار ضروری است. گفت‌وگوی روزنامه‌ها با چند روان‌شناس برجسته می‌تواند شروع خوبی برای این مورد باشد.
سوم، همزمان با گسترش اطلاع‌رسانی در این حوزه‌ها، هزینه روانی و اجتماعی و سیاسی مسئولان چنین رویدادهای ناخواسته اما قابل پیشگیری را باید با تلاش رسانه‌ای بالا برد و راه اعمال نظارت مدنی و قانونی را بیشتر فراهم کرد تا هر مسئولی و مقامی در برابر مسئولیتش پاسخگوتر باشد. چهارم آنکه برای پیشگیری از تکرار چنین رویدادی باید از تجارب دیگر کشورها استفاده کرد. پنجم، بافت فرسوده و وضعیت تاسیسات مدارس را مورد بررسی و مرمت قرار داد. ششم، برنامه‌ای ویژه و سریع برای تامین سیستم ایمنی تمام مدارس کشور تدوین و تنظیم کرد و هفتم، بی‌هیچ خستی اعتبار لازم و کافی برای ارتقای سطح ایمنی مدارس در نظر گرفت. غم سنگین رویداد شین‌آباد چنان بر دل و دماغ همه سنگینی می‌کند که گویی دیگر طاقتی برای تحمل این قبیل مصیبت‌ها در تن و روان ما باقی نیست. برای کاهش و رفع چنین حوادثی همگی باید مسئولانه‌تر عمل کنیم.
 

منبع: بهار

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.  

در این گردهمایی «محمد علی دادخواه» حقوقدان و فعال حقوق بشری سخن گفت و به واکاوی مسئله قتل ستار از منظر شرع، عرف و قانون پرداخت.

او در بخشی از سخنان خود گفت: «نخستین وظیفه دولتمردان حفظ امنیت و پاسداری جان مردم است. اگر برای غرق شدن انسانی در رود یا پرت شدن شخصی در کوه و سانحه ای در دشت بهانه ای باشد، ولی هیچ عذری برای کشته شدن انسانی که در چاردیواری زندان به سر می برده، وجود ندارد. این مسئله هنگامی پررنگ تر می شود که همه دلایل و شواهد گویای آن است که هیچکس جز ماموران دولتی نزد ستار بهشتی جوان وبلاگ نویس ایرانی، نبوده است. بر این اساس باید اعلام کرد که این رخداد وحشتناک تنها یک مسئول دارد و آن هم مامورین حاکم بر افعال و احوال ستار بهشتی بودند.»

به گزارش گویانیوز، دادخواه همچنین گفت: «با توجه به صراحت قانون اساسی که تاکید دارد “جان و مال و حیثیت افراد مصون از تعرض است”، این یک تجاوز آشکار به قانون محسوب می شود. تاریخ بازداشت و زندان ما در همین سال های اخیر، دیگر موارد مشابه مثل کشته شدن زهرا کاظمی در زمان دادستانی سعید مرتضوی را از یاد نبرده است، یا جان باختن روح الامینی و سایر قربانیان بازداشتگاه کهریزک را به یاد دارد. باید یک نگرش نو به حفظ حقوق زندانیان ایجاد شود؛ امری که دولت و نظام هم از طریق معاهدات بین المللی مکلف به آن هستند و هم از نگاه حقوق و قانون داخلی در زمره تکالیف غیرقابل انکار دولت است.»

او سپس به غزلی از حافظ استناد جست که اشاره به افرادی دارد که میان آنچه می نمایند تا آنچه واقعا در عمل می کنند، تفاوت آشکاری وجود دارد: «واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند/ چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند/ گوییا باور نمی دارند روز داوری/ کین همه مکر و دغل در کار داور می کنند.»

جـــرس: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، از برگزاری رزمایش این نیرو در تنگه هرمز تا پایان سال جاری خبر داد و تاکید کرد: آمریکایی‌ها از توان نیروی دریایی سپاه اطلاعی ندارند.

به گزارش فارس، پاسدار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران صبح امروز در حاشیه همایش جغرافیا، توسعه، دفاع و امنیت با موضوع خلیج فارس و تنگه هرمز که در تالار غدیر وزارت کشور برگزار شد، با حضور در جمع خبرنگاران به حضور کشورهای فرامنطقه‌ای در خلیج فارس اشاره کرد و گفت: آمریکایی‌ها با ابزار نظامی در خلیج فارس به دنبال ادامه سلطه نظامی خود بر دنیا هستند و اگر اقدامات آمریکایی‌ها روندی به خود می‌گیرد که تشدید کننده ناامنی باشد طبیعی است که خود آنها نیز در خطر خواهند بود و همه باید بدانند که خطر برای خلیج فارس و تنگه هرمز خطر برای همه دنیاست.

فدوی در خصوص شکار پهپاد آمریکایی توسط نیروی دریایی سپاه نیز اظهار داشت: وزارت دفاع آمریکا بعد از 5 روز اعلام کرد که پهپاد اسکن ایگل مربوط به آنهاست و هنوز چیزی به عنوان بازپس گیری آن مطرح نشده است.

وی این پهپاد را رکوردار ساعت پروازی پهپادها در دنیاست دانست و تصریح کرد: اسکن ایگل 30 ساعت مداومت پروازی دارد و مراقبت خوبی از ناوهای آمریکایی می‌تواند داشته باشد.

فرمانده نیروی دریایی سپاه اضافه کرد: این سومین اسکن ایگلی بود که گرفتیم و در موراد قبلی نیز تمام اطلاعات آنها را پیاده سازی کرده بودیم و در خط تولید قرار گرفته بود و مدتهاست در نیروهای مسلح کشورمان (نیروی هوافضا و نیروی دریایی سپاه) مورد استفاده قرار گرفته است.

فدوی تصریح کرد: این پهپاد کاملا تاکتیکی است و رکورد یک و نیم میلیون ساعت پرواز را پشت سر گذاشته است.

وی درباره برگزاری رزمایش‌های دریایی سپاه نیز گفت: حداقل در سال یک رزمایش داریم که آن را اعلام می‌کنیم و تعدادی رزمایش نیز خبری نمی‌شوند. رزمایش‌های ما در دریا و آب‌های بین‌المللی اجرا می‌کنیم و اثرات عملی خودش را دارد.

فدوی با بیان اینکه تا پایان سال رزمایشی در تنگه هرمز برگزار می‌کنیم، تاکید کرد: آمریکایی‌ها از توان نیروی دریایی سپاه اطلاعی ندارند.

وی با تاکید بر اینکه باید به سرعت ایران را به یک کشور دریایی تبدیل کنیم، گفت: ما توانمندی‌های خوبی برای مقابله با تهدیدات دشمن در خلیج فارس داریم.

جـــرس: لیبی بنا به دلایل امنیتی مرزهای خود را با الجزایر، نیجر، چاد و سودان بست.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری لیبی، لیبی مرزهای خود را با چهار کشور الجزایر، نیجر، چاد و سودان بست. این اقدام به دلیل اوضاع نابسامان امنیتی در جنوب لیبی و پس از اعلام منطقه نظامی بسته در این کشور اعلام شده است.

کنگره ملی لیبی بالاترین نهاد سیاسی این کشور اعلام کرد که بسته شدن مرزهای جنوبی لیبی با چهار کشور مذکور موقتی است و پس از هماهنگی با کشورهای الجزایر، چاد، نیجر و سودان درباره مسائل امنیتی بازگشایی خواهد شد.

از نگاه قرآنی برتری جویی یکی از ویژگی های مشترک همه فراعنه، مستکبرین و قدرت طلبان عنوان می شود زیرا که این گونه افراد تنها با برتر دانستن اندیشه و عمل خود و با اعمال سلطه بر دیگران اهداف مورد نظرشان را دست یافتنی می دانند؛ آنان همواره در پی بهره کشی فکری و مادی مردمان هستند تا بتوانند آمال متوهمانه خود را که ریشه در نفسانیاتشان دارد برآورده سازند. هرچند برتری جویی یکی از ویژگی های نفسانی انسان است که گاهی نیز نقشی دوگانه در هدایت و یا گمراهی انسان دارد و می تواند انسان پرهیزکار را به مراتب بالای کمالات معنوی رهنمون سازد اما بیش از هر چیزی برتری جویی در افراد قدرت طلب، آنان را به سوی انحطاط و سقوط در درجات پست انسانی می کشاند. چنان که مستند به اشارات کتب آسمانی شیطان نیز گرفتار خوی برتری جویی می شود و در مقام مجادله با خداوند با برتر دانستن مراتب خلقتی خود نسبت به آدم از دستور الهی سرپیچی می کند و نتیجه آن خروج از جایگاه قرب الهی و رانده شدن از دایره دوستان می شود.

قرآن کریم در آیه 83 سوره قصص راه رستگار شدن را پرهیز از برتری جویی می داند و در این زمینه برای هدایت انسان می فرماید:«تلک الدّار الاخرة نجعلها للّذین لا یریدون علوّا فی الارض ولا فسادا والعاقبة للمتقین»رستگاری سرای آخرت برای کسانی است که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند در این صورت سرانجام نیک تنها برای پرهیزکاران است. میل به برتری جویی در قدرت طلبان شرایطی را بوجود می آورد که بیش از نگاه مثبت، همواره افراد برداشتی منفی از آن دارند. پیش از این قرآن در آیه 4 سوره قصص یکی از ویژگی های منفی فرعون را خوی برتری جویی او می داند و وی را یکی از مهمترین قدرت طلبانی معرفی می کند که در این مسیر گام برداشته و با تقسیم افراد به گروه های مختلف خودی و غیر خودی، همراهان خود را نیز به گمراهی کشانده است.« انّ فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا یستضعف طائفه منهم یذبّح ابناءهم و یستحیء نساءهم انّه کان من المفسدین » همانا فرعون در زمین برتری جویی کرد و اهل آن را به گروه های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی کشاند پسرانشان را کشت و زنانشان را زنده نگه می داشت او به یقین از مفسدان بود.

برتری جویی فرعون در حالی شکل گرفته بود که در برابر آن اراده خدا بر پیشوایی و وراثت زمین برای مستضعفان بود، واژه ای که تنها در سال های آغازین انقلاب اسلامی از سوی رهبرانی که امروز حاکم مطلق شده اند همواره به زبان آورده و به گفتمان روز تبدیل شده بود اما پس از چندی با آرمیدن بر اریکه حکومت و تثبیت پایه های قدرت، این گفتمان نیز همچون آرمان های اصلی انقلاب به فراموشی سپرده شد.

از جمله ایرادهای اساسی حاکمیت امروزی کشور، مشابهت سازی هایی است که خود را در قیاس ائمه معصومین از جمله حضرت علی(ع) و حکومت ایشان قرار داده و یا فراتر از آن می روند که مردم ایران با مشاهده عمل حاکمیت به میزان راستی این ادعا آگاهند، اما از سویی دیگر برای عبرت گیری از حوادث، چاره ای جز بازگشت به تاریخ نیست، تا از رویدادهای دوران گذشته درس عبرت بگیریم و از تکرار اشتباهات فردی و اجتماعی جلوگیری کنیم.

اشارات فراوان قرآن به داستان مبارزات حضرت موسی بافرعون، بیش از هر موضوعی می تواند بیانگر تکرار این گونه رویدادها در درازای زندگی انسان باشد؛ این که با وجود سپری شدن هزاران سال از زمان فراعنه باز هم در عصر ما تاریخ تکرار می شود جای تعجب نیست، چون برتری جویی همراه همیشگی قدرت طلبان است.

در زمانه ما تردیدی نیست که افرادی مانند آقای خامنه ای خود در مسیر برتری جویی گام برمی دارند زیرا که خود مشارکتی مستقیم و غیر مستقیم در بسیاری از ستم ها، خون های به ناحق ریخته شده، ناهنجاری ها و مشکلات سیاسی اجتماعی دارند و هرگز خود و یا دوستانشان نمی توانند این ویژگی رهبری را انکار کنند، زیرا دست کم برای برائت از ستمگری ها و حفظ ظاهر می توانستند به قانون بازگشته و به عوامل حاکمیتی دستور تعدیل در رفتار می دادند. در واقع تقسیم مردم به گروه های خودی و غیر خودی، دخالت در همه شئونات دینی، سیاسی، فرهنگی اجتماعی و گذر از محور حق مداری و عدالت جویی، کینه ورزی نسبت به دیگران، ظاهرسازی و عوام فریبی و نادیده گرفتن ظلم و جور حکومتیان بر مردم، زیرپانهادن کرامت انسان ها، بازی با واژه ها برای رواج ریا، دروغ و دزدی، حکومت داری نااهلان و پافشاری بر مواضع نادرست، به هدر دادن جان و مال مسلمین و بسیاری از خصایل دیگر، خود مصداق روشنی از فرعونیت است که ریشه ای مستحکم در برتری جویی و استکبارورزی ایشان دارد.

با این نگرش آقای خامنه ای چه بپذیرد یا نه از خصلت های فراوان فرعونی برخوردار شده است. در این راه چنان شیطان برخی اعمال ظاهری را برایشان آراسته که فکر می کنند تنها با چند نماز و راز و نیاز شبانه راه هدایت برایشان گشوده شده است،(چنان که خود در پاسخ به انتقاد آقای حجتی کرمانی به این موضوع اشاره کرده بود). درروایتی امام صادق می فرمایند:« فریب نماز و روزه مردم را نخورید، زیرا آدمی گاه چنان به نماز و روزه خو می کند که اگر آن ها را ترک گوید، احساس ترس می کند، بلکه آن ها را به راستگویی و امانت داری بیازمایید.» در سرنوشت تاریخی ستمگران، کمتر نشانه ای از بازگشت و توبه وجود دارد؛ چرا که ظلم خود موج هایی از تاریکی های انباشته بر هم است که امکان دیدن واقعیت ها را از ستمکار سلب می کند هرچند امید به اصلاح را نیز نمی توان از دست داد. آیه 25 سوره محمد(ص) با اشاره به چگونگی گمراهی انسان ها می فرماید:« انّ الذین ارتدّوا علی ادبارهم من بعد ما تبیّین لهم الهدی الشّیطان سوّل لهم و املی لهم» بی گمان کسانی که پس از آن که هدایت بر آن ها روشن شد به حقیقت پشت کردند، شیطان آن ها را فریفت و آرزویشان را دراز کرد. در واقع آراستن اعمال از مهمترین شگردهای شیطانی است که بسیاری را در دام فریب خود فرو برده است و باز هم در این زمینه رجوع به تاریخ گذشتگان درس آموز خواهد بود. فعتبروا یا اولی الابصار



   نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.  

به گزارش فرارو، در ماه های پایانی عمر دولت، پس از یک دوره هشت ساله که به کنترل قیمت ها گذشته است و از این طریق حوزه تولید در کشور در حال نابودی است، اینک دولت تصمیم دارد تا با بخشی از آزاد سازی قیمت ها موافقت کند. بر اساس این تصمیم دولت کالاهای اقتصادی را به سه بخش تقسیم کرده است که تنها یک بخش آن را به طور مستقیم قیمت گذاری می کند و دو بخش دیگر را یکی با تفاهم و دیگری را بر اساس ضابطه به بخش های غیر دولتی می سپارد.

به گزارش سایت فرارو، بخش اول شامل کالاهایی نظیر مواد غذایی همچون روغن، شکر، گندم، آرد، نان، لبنیات، گوشت قرمز، حبوبات، شیرخشک، تخم‌مرغ، نهاده‌ها و داروهای دامی، دانه‌های روغنی، کالاهای مصرفی و صنعتی مثل مواد شوینده، لاستیک و خودرو دانست.

گروه دوم نیز شامل لوازم خانگی، نوشیدنی‌ها، محصولات پتروشیمی، محصولات فلزی و ساختمانی، تجهیزات پزشکی، محصولات سلولزی هستند.

گروه سوم نیز شامل پوشاک، کیف، کفش، انواع لوازم ورزشی، انواع لوازم الکترونیکی، مبلمان، ابزارآلات صنعتی و در بخش کالا و خدمات صنفی شامل قالی شویی‌ها، خشکشویی‌ها، لوله‌کشی‌ها و خدمات اتومبیل است.

در این رابطه سعید لیلاز کارشناس اقتصادی عنوان کرد: «پیش از بررسی نتایج این تصمیم ابتدا می بایست به انگیزه های دولت در این موضوع توجه کرد. اولین انگیزه تصمیم این است که در شرایط اقتصادی فعلی کنترل قیمت ها غیر ممکن شده است. چرا که تمامی تلاش های دولت در زمینه کنترل قیمت ها نتیجه عکس داده است. برای مثال بر اساس آمار های بانک مرکزی، متوسط افزایش قیمت در مواد غذایی در این چند سال نسبت به متوسط نرخ تورم بیشتر بوده است در حالی که دولت بیشترین یارانه را برای حفظ قیمت دراین حوزه پرداخت کرده است. علاوه بر این در استانهای محروم این افزایش قیمت نسبت به تهران بیشتر بوده است. همچنین شاخص رفاه روستایی هم اکنون نسبت به هشت سال قبل پایین تر است. بنابراین هر نقطه ای که دولت در این مدت با هدف اصلاح در آن دخالت کرده، وضع بدتر شده است.»

لیلاز ادامه داد: «انگیزه دوم این است که دولت در شرایط کنونی به درآمد حاصل از آزاد سازی قیمت ها نیاز دارد. مالیات از بخش خصوصی و همچنین درآمد حاصله از وزارتخانه ها و شرکت های تابع دولت، منابعی است که دولت با اجرای این طرح به آن چشم دوخته است. چرا که احتمال آن می رود که در سال آینده با افزایش کسری بودجه ای به میزان ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومانی روبرو شویم که در تاریخ ایران بی سابقه است.»

به عقیده این کارشناس اقتصادی، همواره کنترل قیمت ها منجر به دو نرخی شدن کالاهای اقتصادی شده است، یک نرخ دولتی و یک نرخ آزاد. در نرخ آزاد که توسط واسطه ها تعیین می شود، فعالان اقتصادی هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند، در حالی که میزان سود آنها گاه با میزان قیمت اولیه کالا برابری می کند. در نتیجه این سیاست دولت از مالیات بحق خود هم محروم می شود.

این کارشناس اقتصادی افزود: «با صرف نظر از انگیزه های سیاسی دولت در این کار، این دو انگیزه اقتصادی، دولت را ناگزیر به این کار کرده است. افزایش هزینه های جاری به میزان ۵ تا ۶ برابر سال ۸۳ و کاهش درآمد نفتی به میزان ۵۰ درصد، دولت را برای تامین کسری ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومانی هزینه های دولت در شرایطی قرار داده است که راهی جز آزادسازی بخشی از قیمت ها ندارد.»

وی با اشاره به نتایجی که این تصمیم جدید دولت در پی خواهد داشت گفت: «با توجه به اینکه در هشت سال اخیر هیچ گونه انسجامی در برنامه ریزی های دولتی نبوده و همیشه دولت بر اساس یک شرایط هیجانی تصمیم می گرفته است، می توان این تصمیم را هم در همان راستا ارزیابی کرد. اگرچه آزاد سازی قیمت ها به خودی خود امری مطلوب است ولی این تصمیم می بایست در درون یک منظومه روشن آزاد سازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی صورت گیرد. در غیر این صورت آزاد سازی قیمت ها به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد. چرا که دولت در نتیجه عدم انسجام در تصمیم گیری گاه با یک تصمیم تولید کننده را نابود کرده و گاه با تصمیم دیگر مصرف کننده را دچار مشکل کرده است.»

وی اضافه کرد: «اگرچه ممکن است با این تصمیم، نظام تولید که در این هشت سال تحت سیاست های اقتصادی دولت رو به نابودی است، اندکی جان بگیرد، اما آزاد سازی قیمت ها به این شکل فقط به آشفتگی اقتصادی کشور کمک می کند.»

لیلاز در خصوص زمان این تصمیم گیری گفت: «وقتی که دولت سازمان برنامه را منحل کرد و در نتیجه آن ۶۵ درصد از برنامه بودجه انحراف پیدا کرد و هیچ نهاد نظارتی هم به این کار دولت واکنش نشان نداد، می بایست به چنین روزی فکر می کردند. امروز برای چنین تصمیمی خیلی دیر است.»

این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: «اقتصاد ایران هیچ راهی جز آزاد سازی ندارد ولی این آزاد سازی دو شرط اساسی دارد، یک شرط عمومی و یک شرط اختصاصی. شرط عمومی این است که باید آزاد سازی به صورت همگن و همه جانبه و منسجم در چارچوب یک منظومه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به پیش رود و شرط اختصاصی این است که این آزادسازی می بایست به صورت پلکانی اجرا شود. چرا که هرگونه سیاست معطوف به شوک درمانی در اقتصاد ایران به دلیل شکننده بودن ساختارهای اجتماعی محکوم به شکست است.»
 

به گزارش خبرگزاری آلمان، یک مقام رسمی سوریه می گوید: حکومت مرکزی به این نتیجه رسیده است که توان غلبه بر مخالفان مسلح را ندارد. روز یکشنبه (۲۶ آذر / ۱۶ دسامبر) فاروق الشرع در گفت‌وگو با روزنامه‌ی لبنانی "الاخبار" اظهار داشت که در جنگ داخلی سوریه، نه نیروهای شورشی امکان رسیدن به قدرت را دارند و نه دولت می‌‌تواند سکان امور را مانند گذشته دوباره به‌دست بگیرد. الشرع تاکید کرد که وضعیت هر روز وخیم‌تر می‌شود و تنها راه نجات کشور، ایجاد یک دولت وحدت ملی است.

همزمان با اظهارات معاون بشار اسد، لوران فابیوس، وزیر امور خارجه‌ی فرانسه در یک مصاحبه‌ی رادیویی با قاطعیت تاکید نمود که رژیم بعث سوریه در آینده‌ی نزدیک سقوط خواهد کرد.
فرانسه از سرسخت‌ترین مخالفان رژیم سوریه به‌شمار می‌رود و اولین کشور غربی است که ائتلاف ملی سوریه را به عنوان نماینده‌ی واقعی مردم این کشور به رسمیت شناخت.

فابیوس در این مصاحبه به کشتار پناهندگان فلسطینی در دمشق اشاره کرد و آن را عملی وقیحانه خواند.

حمله به اردوگاه فلسطینیان
به گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه در لندن، روز یکشنبه (۲۶ آذر) نیروی هوایی سوریه اردوگاه پناهندگان فلسطینی در یارموک، واقع در جنوب دمشق را بمباران کرده است. بر اساس این گزارش در این حمله‌ی هوایی دست‌کم ۸ تن از ساکنان این اردوگاه کشته و شمار زیادی زخمی شده‌اند. احتمال می‌رود که شمار کشتگان افزایش یابد، زیرا حال بسیاری از زخمی‌ها "وخیم" گزارش شده است.

در یک کلیپ ویدیوئی که گفته می‌شود پس از حمله‌ی بمب‌افکن ارتش سوریه به اردوگاه فلسطینی‌ها ظبط شده، جنازه‌های زیادی که خون سر و صورت آنها را پوشانده، نشان داده می‌شوند.

فلسطینی‌های مقیم سوریه در رابطه با رژیم بشار اسد نظر واحدی ندارند. برخی از آنها مخالف رژیم هستند و برخی دیگر، از جمله "جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین" به رهبری احمد جبریل، از آن پشتیبانی می‌کنند.

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک شورشی فلسطینی گزارش داد که در اردوگاه فلسطینی جنوب دمشق، ابتدا طرفداران و مخالفان رژیم بعث به درگیری مسلحانه پرداخته‌اند و پس از آنکه شورشیان غالب شده‌اند، یک جنگنده‌ی ارتش سوریه اردوگاه را بمباران کرده است.

محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطین جهانیان را به حفاظت و حمایت از فلسطینی‌های مقیم سوریه فراخواند. او مدعی شد که فلسطینی‌ها در جنگ داخلی سوریه بی‌طرف هستند.

درگیری‌های مسلحانه
حمله‌های متقابل نیروهای دولتی و شورشیان در روزهای شنبه و یکشنبه گذشته (۲۵ و ۲۶ آذر) نیز ادامه داشت. منابع نزدیک به اپوزیسیون آمار کشتگان در روز شنبه را ۱۶۰ نفر اعلام کردند.

به گزارش این منابع، روز یکشنبه جنگنده‌های ارتش علاوه بر یارموک، چند منطقه‌ی دیگر دمشق را نیز بمباران کرده‌اند. این حمله‌ها دست‌کم ۲۵ کشته وشمار زیادی زخمی‌ برجا گذاشته‌اند.

در شمال سوریه نیز نیروهای دولتی ضربه‌ی شدید را متحمل شده‌اند. بنا به خبرهای رسیده پایگاه مهم نظامی مسلمیه واقع در ۱۶کیلومتری شمال حلب به دست گروه اسلام‌گرای "توحید" افتاده است. یک سخنگوی گروه "توحید" گفته است که در جریان فتح این پایگاه یکصد سرباز دولتی دستگیر شده‌اند. نزدیک به ۱۵۰ سرباز نیز به مخالفان پیوسته‌اند.

فرار یک مقام سوری
به گزارش شبکه‌ی خبری الجزیره علاءالدین الصباغ، مدیر روابط عمومی دستگاه اطلاعاتی سوریه از رژیم بعث جداشده است.

الصباغ در گفت‌وگو با الجزیره اعلام نموده که دیگر با رژیم همکاری نکرده و به جمع مخالفان پیوسته است.

این خبر هنوز از سوی منابع دولتی یا غیردولتی سوری تایید نشده است.

سلاح‌های شیمیایی سوریه در چند ساعت آماده بهره‌برداری هستند
سازمان ضدجاسوسی آلمان در باره سلاح‌های شیمیایی سوریه اعلام کرد این سلاح‌ها را می‌توان طی چندین ساعت آماده بهره‌برداری کرد.

نشریه آلمانی اشپیگل گزارش داد گرهارد شیندلر، رئیس این سازمان دولتی آلمان حدس می‌زند سوریه تا هزارتن سلاح شیمیایی در اختیار داشته باشد.

گفته می‌شود گرچه بسیاری از ژنرال‌های ارتش سوریه خواستار استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه مخالفان دولت در این کشور شده‌اند، اما هنوز دستور آماده‌سازی سلاح‌ها صادر نشده است.