جنبش راه سبز - خبرنامه

نفوذ گراني كاغذ به بازار كتاب
برپایه تازه‌ترین بررسی‌ها، قیمت هر بند کاغذ تحریر به بیش از٨٠ هزار تومان رسیده است. و قیمت برخي از كتابها در مقایسه با دو سال گذشته بين٣٠ تا ٥٠درصد افزايش يافته است. از سوی دیگر افزایش قیمت کاغد باعث شده است تا شمارگان چاپ کتاب که در برخی مواقع بین سه تا پنج هزار بود با شرایط فعلی به ٣٠٠یا ٢٠٠ شمارگان کاهش پیدا کند.

قيمت برخي از انواع كتاب در خيابان انقلاب كه به نوعي مركز كتابفروشي در پايتخت به شمار مي‌رود، دست كم ٣٠ درصد افزايش يافته و اين افزايش قیمت در مورد برخي كتابها حتي به ٥٠ درصد هم مي‌رسد. اين افزايش قيمت به ويژه در مورد كتابهاي دانشگاهي و كنكوري محسوس‌تر از ساير كتب بوده است.
امیر حسین‌زادگان، موسس و مدیر انتشارات ققنوس در این باره به خبرگزاری کار ایران(ایلنا) گفته است: "قیمت کاغذ‌‌ همان قیمت پارسال است و اگر درست یادم مانده باشد، هر تن از آن همچنان قیمتی نزدیک به هزار دلار دارد، اما این به دلیل پائین آمدن ارزش پول ما، عملآ قدرت خرید ما یک سوم یا کمتر شده است.زمانی رشد قیمت کاغذ از تورم بیشتر شده بود، اما امروز معادل‌‌ همان قیمت دلار است و قیمت فعلی آن با توجه به قیمت جهانی کاغذ درست است. قیمت فعلی هر بند کاغذ تحریر ۷۰ گرمی ۶۰ در ۹۰، ۸۱ یا ۸۲ هزار تومان است. دو روز پیش کاغذ ۶۰ در ۹۰ را ۶۲ هزار تومان خریدیم، در زمانی که قیمت دلار‌‌ همان نرخ مرجع بود، قیمت این نوع کاغذ هم ۲۳ هزار تومان بود و عملآ‌‌ همان رشد تقریبآ سه برابری را در قیمت این نوع کاغذ می‌بینیم"
مسئول یکی ازانتشارات کتابهای حوزه علوم انسانی به جرس می گوید:" اكنون تيراژ ما به كمتر از هزار، کاهش پيدا كرده است. به دلیل وجود مشكلات اقتصادي موجود در صنعت نشر، بسياري از ناشران از انتشار كتابهای مورد نظر خود صرف‌نظر كرده‌اند در شرایطی که آثار بسیاری را که تاکنون جمع آوری کرده بودند تا منتشر کنند. با این شرایط که قیمت کاغذ به ۱٢٠ تومان رسيده است باید در خانه بنشینم و عطای نشر را به لقایش ببخشیم. وقتی معضل صنعت نشر و کاغذ را مسئولان جدی نمی‌گیرند و به حال خود رها کرده اند نباید انتظار داشته باشیم که این مشکلات به زودی برطرف شوند."

ناشران دولتی خم به ابرو نیاورده اند
برخی از فعالان صنعت چاپ از جمله رئیس اتحادیه كاغذ و مقواي تهران، دلیل افزایش قیمت کاغذ را تعطیلی و نابودی کارخانه‌های تولید خمیر کاغذ کشورهای زلزله‌زده همچون "شیلی" و "هائیتی" می داند. اما شروین پاشایی کارشناس صنعت چاپ در این زمینه به جرس می گوید: "تعطیل شدن کارخانه‌های تولید خمیر کاغذ اگر تاثیر بر روند واردات کاغذ ایران می‌داشت طبیعی بود که تمامی ناشران، چه دولتی و چه غیردولتی، می‌بایست از نبود کاغذ مورد نیازشان رنج می‌بردند اما شواهد چیز دیگری را نشان می‌دهد، به‌عنوانِ مثال به‌زودی شاهدِ انتشار نشریه در حوزه‌ تجسمی خواهیم بود که توسط خانه‌ هنرمندان ایران منتشر می‌شود و این‌روزها مراحل چاپ آن آغاز شده است، خانه هنرمندان ایران نهادی کاملا دولتی‌ است و براساس آمارهای غیر رسمی هزینه‌ چاپ چنین نشریه‌ای برای هر جلد چیزی حدود دویست میلیون تومان است که طبعا حدود دو سوم آن هزینه‌ کاغذش خواهد بود.طبیعی ‌است که کتاب‌های دانشگاهی در چنین شرایطی فروش داشته باشند اما نمی‌توان به کتاب‌ها و نشریه‌هایی که از جانب نهادهای دولتی چاپ و عرضه می‌شوند بی‌توجه بود. کتاب چاپ می‌شود اما کنترل شده، وجود صد ناشر تحت کنترل قطعاً بهتر است از حضور و فعالیت هزار ناشری‌ است که نمی‌شود صد در صد کنترلشان کرد و با وجود ناشران کنترل شده راحت‌تر می‌شود ذهن عموم مردم را کنترل کرد."
پاشایی می افزاید:" تا زمانی که تغییراتی بنیادین حداقل در ذهن اداره‌کننده‌گان امور فرهنگی ایجاد نشود این ماجرای بحران نشر هم تمام نمی‌شود مگر آن‌که اداره‌کننده‌گان به‌کُل تغییر کنند و کسانی دیگر با پیش فرضهای دیگر بر راسِ امور بنشینند.تنها راهی که در چنین شرایطی می‌توان آن‌را پیشنهاد کرد که با توجه به منفعت‌طلبیِ اکثریت محال به‌نظر می‌رسد، این ا‌ست که ناشران و کتاب‌فروشی‌های غیر دولتی آگاهانه و در یک حرکت گروهی کتاب‌فروشی‌ها و دفترهای نشر خود را تعطیل کنند و به‌صورت گسترده اعلام عمومی کنند هرچند که این پیشنهاد فرضی ‌است محال و آرمان‌گرایانه."
این کارشناس صنعت چاپ با ابراز بی باوری نسبت به برگزاری و تشکیل کمیته‌های تشکیل شده از سوی وزارت ارشاد برای حل بحران کاغذ تاکید می کند:" اگر قرار بود نتیجه‌ای داشته باشد تا به امروز نتیجه داده بود و مشکلاتی را از پیش‌رو حذف کرده بود. به اعتقاد وی " نمی‌توان نادیده گرفت که این تلاش‌ها از سویِ وزارت ارشاد مشکلات را برای اهالی وابسته به ارشاد حل کرده است و ناشران دولتی با در نظر گرفتن آمار چاپ و انتشار و هم‌چنین فروش کتاب‌های‌شان، به کمبود کاغذ بر نخورده‌اند و گرانی از این‌دست خمی به ابرویِ‌شان نیاورده است."
اكنون بيشتر كتاب‌هاي توصيه شده و دانشگاهی به فروش مي‌رسند و فروش كتاب‌هاي عمومي بسيار كمتر از گذشته شده است.
پاشایی در این زمینه می گوید:" در این روزها به‌ندرت پیش می‌آید که خبر از پرفروش بودن کتابی پخش شود که در حوزه‌ درسی نیست، یا اگر پرفروش باشد با در نظر گرفتن نسبت آن کتاب به جمعیت کشور و حتی قیاس کردنِ آن کتاب با کتابی هم‌پایِ خودش در ده‌ساله گذشته نشان از یک عقب گرد جدی دارد."
محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران چند روز پیش در مراسم پایانی بیستمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران در سخنانی اعلام کرد که درهفته کتاب مشکلات ناشران را شنیدیم و احمدی نژاد قول داده است تا برای حل مشکلات و مسائل ناشران تلاش جدی صورت گیرد."
باید دید در شرايطی كه هم توليدكنندگان كاغذ و هم دست‌اندركاران توزيع كاغذ آسيب‌هاي فراواني دیده اند و با دشواري‌هاي بسیاری مواجه شده اند وعده احمدی نژاد برای سامان‌دهي این معضل چه زمان محقق خواهد شد.
 

ماجرای طرح سوال از رئیس جمهور با جنجال های زیادی همراه بود، از درگیری لفظی علی مطهری حامی طرح سوال با غلامعلی حداد عادل مخالف طرح سوال گرفته تا ضیافت دولت برای تاثیر گذاری بر روند طرح سوال .
اما بالاخره این غائله با یک حکم حکومتی از سوی آقای خامنه ای خاتمه یافت. رهبر نظام پیش از این نیز از حربه حکم حکومتی برای تعیین تکلیف درباره برخی از تحولات سیاسی استفاده کرده بود.

احمدی نژاد کوتاه نیامد !
در کشاکش جدی تر شدن حضور احمدی نژاد در مجلس، دفتر ریاست جمهوری یکشنبه گذشته ضیافتی را با تعدادی از نمایندگان برگزار کرد . این مهمانی از سوی برخی اعضای پارلمان به تلاش برای "خرید رای "نمایندگان از سوی دولت تعبیر شد اما دولتی ها آن را منکر شدند.
با وجود گلایه های هئیت رئیسه از این مهمانی ، نشست با حضور صد نماینده یعنی کمتر از یک سوم اعضای مجلس برگزار شد و رسانه های نزدیک به دولت گفتند این نشست باعث تلطیف فضا شد و رئیس دولت به برخی ابهامات پاسخ داده و تاکید کرده که در جلسه طرح سوال، حرفی بر خلاف مصالح نظام نخواهد زد اما روشنگری خواهد کرد.
احمدی نژاد پیشتر تهدید کرده بود که در جلسه طرح سوال، ناگفته هایی را خواهد گفت که این اظهارات وی با واکنش آقای خامنه ای روبرو شده بود که چند روز بعد گفت هر کس بخواهد اختلافات را به میان مردم بکشد خائن است.
پس از این اظهارات رهبر نظام، تعدادی از اعضای مجلس اظهار کردند که مقصود آقای خامنه ای از این بیانات، منتفی شدن طرح سوال از دولت است اما موافقان طرح سوال این ادعا را رد کردند و حتی علی لاریجانی رئیس مجلس گفت که " رسماً عرض می کنم هیچ دستوری از رهبری انقلاب در این زمینه‌ها به مجلس داده نشده است"، به دنبال این وقایع، حتی زمان حضور رئیس جمهور در صحن علنی هم مشخص شد و طراحان سوال اعلام کردند که نماینده سوال کننده در روز سوال به زودی معرفی می شود. محمد رضا باهنر نائب رئیس مجلس هم سوال از رییس‌جمهور را فرصتی مناسب برای همدلی، همراهی و تبیین مسائل برای افکار عمومی دانست
با این حال ، در شرایطی که مجلس خود را آماده سوال از رئیس جمهور می کرد، رهبر نظام روز چهارشنبه ( اول آذر) رسما خواستار توقف طرح سوال شد.

چراغ سبز نظام به پاستور
پس از ضیافت روز یکشنبه پاستور و تاکید رئیس دولت مبنی بر اینکه در روز طرح سوال روشنگری خواهد کرد ، روز دوشنبه سایت های خبری از تبرئه شدن علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد از برخی اتهامات خبر دادند . این اقدام پس از آن اتفاق افتاد که احمدی نژاد با قوه قضائیه بر سر بازدید از زندان اوین که ناظران هدف آن را ملاقات جوانفکر دانستند، گلاویز شد. برخی این اقدام را چراغ سبز نظام به احمدی نژاد می دانند .
دو روز بعد و در روز چهارشنبه آیت الله خامنه ای در اظهاراتی که دولت را موجه جلوه می داد ، دستور توقف طرح سوال از رئیس جمهور را مطرح کرد .
رهبر نظام در اظهارات خود ضمن حمایت از دولت تصریح کرد که " شجاعت و اعتماد به نفس عوامل اجرایی برای پاسخ دادن به سوال قابل تحسین است و نشان می دهد که قوه مجریه به صداقت اقدامات خود اعتقاد دارد."
آقای خامنه ای گفت: " ممکن است عده ای از دو طرف تحت تأثیر احساسات و با استفاده از وسائل تبلیغ از جمله روزنامه ها و پایگاههای اینترنتی فضا را شلوغ کنند در حالیکه همه مسئولان برای عمل به وظایفشان نیاز به آرامش دارند و مردم نیز خواستار آرامش هستند و ادامه نیافتن این مسئله نشان خواهد داد که قوای مقننه و مجریه بیش از هر چیز به وحدت و آرامش احترام می‌گذارند"

واکنش بهارستان : مطیعیم !
به دنبال حکم حکومتی رهبر نظام، نمایندگان موافق طرح سوال به سرعت امضاهای خود را پس گرفتند و اعلام کردند که گوش به فرمان رهبر هستند.
نمایندگان سوال‌کننده از رییس‌جمهور با انتشار بیانیه‌ای، انصراف خود را از سوال از رییس‌جمهور اعلام کردند.
فراکسیون موسوم به "رهروان ولایت" به عنوان اصلی ترین حامی طرح سوال هم به سرعت بیانیه ای صادر کرد و طی آن اعلام کرد: " قطعا نظر ولی امر مسلمین بر رهروان ایشان در مجلس شورای اسلامی، حجت بوده و اطاعت از ایشان وظیفه و افتخار اینجانبان در مجلس شورای اسلامی است."
اما علی مطهری با بی میلی از دستور رهبر نظام استقبال کرد و گفت که "ما فکر می کردیم سوال از رئیس جمهور مفید است ، اما چون نظر رهبری مخالف سوال بود و حکم کردند ما نیز تابع آن هستیم."
این نماینده منتقد ، دستور رهبر نظام را حکم حکومتی دانست و تصریح کرد : " صحبتهای رهبری حکم حکومتی است و باید تابع حکم حکومتی باشیم و با این حکم رهبری سوال از رئیس جمهور خود به خود منتفی می شود."
با این حال علی مطهری گفت که راه شکایت از رئیس جمهور به قوه قضائیه کماکان باز است و طبق ماده 233 آئین نامه مجلس شورای اسلامی نمایندگان مجلس می توانند این راه را دنبال کنند.
با وجود حکم حکومتی رهبر نظام، این نماینده مجلس تصریح کرد که امضاهای طرح سوال به هیچ وجه قابل پس گرفتن نیست و تنها با حکم حکومتی رهبری ، طرح سوال خود به خود منتفی می شود.
مطهری پیشتر طی انتقادی گفته بود که مجلس به شعبه دفتر رهبری تبدیل شده است.
علی لاریجانی رئیس مجلس هم که طی یک ماه گذشته دومین نامه عرض ارادت خود به رهبری را می نوشت طی نامه دوم مجددا مراتب ارادت و گوش به فرمان بودن خود را ابراز و خاطر نشان کرد که مطیع اوامر رهبر نظام است.
وی در نامه خود آورده است : " نظرات حکیمانه جنابعالی برای امت اسلامی راهگشا است و اطاعت از اوامر حضرت عالی فرضیه و مایه افتخار اینجانب و نمایندگان مجلس است."
رئیس مجلس در نامه خود بر درست بودن اقدام به طرح سوال صحه گذاشت و یاد آور شد " حضرت تعالی از جمله در مورد سوال از رئیس جمهور که عده‌ای از نمایندگان مجلس پیگیر آن بودند، ضمن اعلام درستی اقدام سوال کنندگان، امر فرمودید که این اقدام همین جا متوقف گردد که اطاعت امر می شود ."
یکی دیگر از طراحان سوال هم ضمن اطاعت از سخنان رهبر نظام گفت که با این حال احمدی نژاد باید همچنان پاسخگو باشد.
"بهروز نعمتی" راه یافته شهر اسد آباد به مجلس در ادامه این سخنان افزود: " البته رئیس جمهور و وزیران باید در خصوص وضعیت اقتصادی کشور و برخی مشکلات در حوزه اقتصادی به روش های مختلف به مردم و نمایندگان مجلس گزارش داده و پاسخگو باشند."
واکنش ها به حکم حکومتی رهبر نظام به این اظهارات ختم نشد . شاکیان هئیت رئیسه هم در اقدامی شکایت خود از هئیت رئیسه مجلس در خصوص اصرار بر طرح سوال از رئیس جمهور پس گرفتند. این شکایت به کمیسیون اصل 90 ارجاع شده بود.
علی اصغر زارعی عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس در این باره گفت: " پیرو منصرف شدن نمایندگان سوال‌کننده از رییس‌جمهور به دلیل احترام به فرمایش رهبری، دوستان‌مان نیز تصمیم گرفتند شکایت از هیات رییسه را پس بگیرند."

واکنش اولیه دولتی ها
با وجود اعلام تبعیت مجلسی ها از حکم حکومتی رهبر نظام، ارگان دولت ساعاتی بعد به سرزنش علی لاریجانی رئیس مجلس پرداخت و با ژستی پیروزمندانه طی نوشتاری این نکته را القا کرد که لاریجانی می باید خیلی زودتر طرح سوال را از دستور خارج می کرد.
سایت روزنامه ایران نوشت: " در بهترین حالت باید گفت که رئیس مجلس در موضوع طرح سوال، نتوانسته است تشخیص درستی از فرمایشات رهبر انقلاب داشته باشد؛ به خصوص که وی سوال از رئیس جمهور را بی ارتباط با هشدار رهبر انقلاب در خصوص خیانت به کشور دانست و در حد توان خود برای اعلام وصول این طرح تلاش کرد."
ارگان دولت خطاب به لاریجانی یاد آور شد : " انسان عاقل لازم نیست هر چیزی را مانند بچه به او دستور دهند تا بفهمد !"
 

باسمه تعالی

تاریخ جهان پر است از خون‌های به ناحق ریخته. اولین خون پاکی که بر زمین ریخته شد خون هابیل پسر آدم است به دست آشنایی بیگانه و برادری نا برادر به نام قابیل بود. هابیل مردی پایبند به ارزش‌ها بود و هیچگاه قدمی واپس نگذاشت وقابیل دامن به خون برادری آلود که درکش نمی‌کرد، و این بود راز اولین خونی که در تاریخ بر خاک ریخته شد.

و از آن به بعد همیشه تاریخ را در حال تکرار دیده‌ایم که خون پاک و مطهر اباعبدالله و ۷۲ تن از یارانش نمونه‌ای از آن است. در فرازهایی از زیارات حسین (ع) می‌خوانیم: «السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره و الوتر الموتور» . چرا به امام حسین ـ علیه السّلام ـ ثارالله می‌گویند و چه کسی این لقب را به ایشان داده است؟

"ثار" در لغت هم به معنی خون آمده است و هم به معنی طلب و انتقام گرفتن از خون کسی که به دست دیگران کشته شده است... ثارالله: یعنی (طلب دمه الله) کسی که خدا طالب خون اوست و خداوند انتقام از قاتلین او خواهد گرفت. و یکی دیگر از معانی آن یعنی کسی که خود و خویشاوندان و خاندانش هم در راه خدا کشته شود.

و کلمه «موتور» به معنای کشته شدن در راه خدا و کشته شده‌ای که ازخونش انتقام نگرفته باشند، بلکه فقط خداوند است که انتقام خونش را از قاتلین می‌گیرد. در این صورت معنای ثارالله، خونی است که صاحب و ولی دم آن خداوند است. چنان که در بحث قتل عمد و غیر آن به اولیاء دم تعبیر می‌کنند. چون خون حسین در نهایت درجه اخلاص برای حفظ قرآن و تمامیت اسلام ریخته شده و لذا این شهیدان خدائی هستند. ومنتقم خون آن‌ها نیز باید خداوند باشد حسینی که می‌فرماید: «انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امّةِ جدّی، اُرید اَن آمر بالمعروف و أنهی عنی المنکر» همانا، قیام من برای اصلاح امّت جدم رسول خدا(ص) است، عمده‌ترین هدف قیام را امام حسین(ع) ، امر به معروف و نهی از منکر بیان فرمود. آیا حسینی که چنین می‌فرماید، و حسینی که دست پرورده خانواده وحی است، مستوجب کشته شدن خود و یاران و اسارت خانواده بود؟ آن‌هم توسط حکومتی که خود را اسلامی می‌خواند.

و اما امروزه ما به عنوان پیروان هابیل و حسین چگونه باید عمل کنیم؟ آیا بر پایی تکایا و راه اندازی هیئات سینه زنی و گریه و زاری تنها وظیفه ما در قبال آن خونهای به ناحق ریخته است؟

در این مراسم زنجیر زنی چقدربه پاره کردن زنجیر اسارت و بندگی غیر خدا، که حسین کشته آن است، می‌اندیشیم؟

آنقدری که به سینه می‌زنیم تا جای انگشتانمان بر سینه نقش می‌بندد آیا به شرح صدری که از آموزه‌های حسین است می‌اندیشیم؟

آیا احسان و اطعامی که در ظهر عاشورا و تاسوعا می‌شود هشدار وتلنگری می‌شود برای اطعام همه مساکین درهمه روزها تا دیگر کسی سر گرسنه بر زمین ننهد؟

آیا در هنگام اقامه نماز ظهر عاشورا تصمیم می‌گیریم که برپادارنده واقعی نمازباشیم که در باره آن قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَر» ؟

آیا بعد از این مراسم پلو خوری، به فکرعمل و انتقال پیام امام حسین هستیم که فرمود: «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعادَ فکونوا احراراً فی دنیا کم»؟ آیا با آبروی کسی بازی نمی‌کنیم؟ آیا اگر قدرتمندیم آزادی و آسایش کسی را سلب نمی‌کنیم؟ و یا دست زور بر سر کسی نمی‌زنیم؟ و یا نان کسی را قطع نمی‌کنیم؟ و یا اگر... و اگر هم گاهی چنین کردیم شهامت اقرار و اعتراف و گاهاً عذرخواهی و جبران را داریم یاسعی در پنهان کردن واقعیت‌ها و نفاق و دورویی داریم؟
آیا بعد از عاشورا دیگر از ظلمی که در جامعه می‌شود قولاً و عملاً ابراز انزجارمی‌کنیم؟

آیا بعد از عاشورا درمقابل خون‌های به ناحق ریخته شده واکنشی نشان می‌دهیم؟

آیا از ظلمی که به زندانیان سیاسی شده و می‌شود، که جرمی جز امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت و حاکمان ندارند می‌اندیشیم؟ آیا به کودکان آن‌ها که ظالمانه از مادر جدا شده‌اند فکر می‌کنیم؟ آیا برای همسران جوانی که ناعادلانه بین آن‌ها فاصله‌ انداخته‌ایم نگرانیم؟

آیا به ستار بهشتی مظلوم و خانواده بی پناهش فکر می‌کنیم؟ کسی که بدون دادگاه و محاکمه حتی صوری، زیر مشت و لگد بازجویان خودسر و غیر پاسخگو، و به نا حق خونش ریختند و به شهادت رسید. آیا مسببین اینگونه خونها نمی‌ترسند از اینکه منتقم آن خداست؟

خدای رحمان جان بخش در سوره مائده آیه 32 می فرماید: " مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا " " هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است "

اما خطیب به‌اصطلاح توانا و البته خودی در بالای منبر پیامبر می‌گوید: «خون به ناحق ریخته شده یک نفر با آبروی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست که برخی این آبرو و عزت را در دنیا لکه‌دار کردند»

آيا بعد از عاشورا مي‌توان شنید و در مقابل آن ساکت نشست كه فردی زنداني که (در حال گذراندن محکومیتش است) را به دلیل انجام وظیفه شرعی وشهادت به حقی كه داده و طبق آيه 283 سوره بقره عمل کرده ( و وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ و لاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ " " و بايد از خداوند كه پروردگار اوست‏، پروا كنید. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است‏، و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد داناست‏" در عوض تشویق، به كيفرش بیفزایند ؟

آری این گونه مراسمات بهانه‌ای است تا بنده‌ای به سوی خالق خویش رود و محب بودن امام حسین(ع) را عملاً به عرصه ظهور برساند و آن را وسیله‌ای سازد برای رسیدن به خدا و یا بهتر بگویم برای متصف شدن به صفات خدایی، همانند رحم و انصاف و ایثار و گذشت و صدق و عدل و انصاف.

و به‌هوش باشیم که تمام این فرصت‌ها برای آن است که ما به یاد بیاوریم که برای چه پا به این دنیا نهاده‌ایم و گام‌هایمان در این زندگی باید به کدام طرف باشد: راه حسینی یا راه یزیدی؟ به امید هدایت‌های بیشتر خداوند کریم و رحیم.
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.  

به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که روز پنج شنبه به طور ناگهانی از زندان اوین به زندان اهواز منتقل و روز جمعه و در پی دستور ویژه دادستان به تهران بازگردانده شده بود از بامداد سه شنبه در اعتراض به وضعیت بلاتکلیفی خود در قرنطینه زندان اوین دست به اعتصاب خشک زده است.

پیش از این مسئولان به وی وعده داده بودند که به زودی به بند ۳۵۰ زندان اوین باز می گردد اما اینک مسئولان قرنطیه اوین اعلام کرده اند که ابوالفضل عابدینی برای ۳۰ روز یعنی یک ماه در بند قرنطینه خواهد بود.

این تصمیم بر این اساس گرفته شده که وی به عنوان شهادت دهنده در ماجرای قتل ستار بهشتی فعلا در دسترس نباشد تا اوضاع آرام شود و سپس وی را به زندان اهواز منتقل کنند. پیش از این مسئولان قضایی خواسته بودند که خانواده وی برای وثیقه اقدام کنند تا ابوالفضل عابدینی برای اولین بار به مرخصی اعزام شود که شهادت وی در حضور بازپرس زندان از آنچه دیده و شنیده بود باعث تعلیق مرخصی وی شد.

بر اساس گزارش های رسیده، فشار بر ۴۱ نفر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ که در مورد علائم شکنجه روی بدن ستار بهشتی شهادت داده بودند نیز افزایش یافته است.

تا آنجا که دادستانی تهران حتی دستور داده است از اعزام زندانیان سیاسی بیمار امضا کننده برای درمان نیز جلوگیری شود.
از دو سال و نیم پیش تلفن های بند ۳۵۰ نیز به دستور مقام های ارشد قضایی قطع شده است و اکثر آنها از ملاقات حضوری و مرخصی محروم بوده اند. این در حالی است که زندانیان غیر سیاسی از امکانات نظیر مرخصی، آزادی مشروط، ملاقات حضوری و تلفن و … برخوردارند.
صبح روز دوشنبه نیز تعدادی از بانوان سیاسی دربند زندان اوین با صدور بیانیه ای به برخوردهای صورت گرفته در مورد قتل ستار بهشتی اعتراض کرده و تصریح کرده بودند: برخورد‌ها با زندانیان بند ۳۵۰ نشان دهنده فقدان تفکر، عزم و برنامه نظاممند و ریشه‌ای برای مقابله با عوامل وقوع این جنایت است و ما را درباره وضعیت سایر زندانیان و از جمله هم بندیمان نسرین ستوده نگران می‌کند. بدیهی است در کشوری که عاملان و آمران جنایت کهریزک بی‌آنکه مورد محاکمه قرار گیرند به مقام و منصبی جدید می‌رسند تکرار چنین فجایعی چندان دور از ذهن نیست.

در تازه ترین دور فشارها بر روی زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین پس از اعلام شهادت مکتوب و حضوری درباره ی مشاهدات خود از بدن شکنجه شده ی ستار بهشتی، ابوالفضل عابدینی که در آستانه ی اولین مرخصی خود بود به زندان اهواز تبعید شد. وی در اعتراض به این مسئله اعلام کرده بود که دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

ابوالفضل عابدینی یکی از زندانیان سیاسی سبز حاضر در بند ۳۵۰ زندان بود که طی روزهای گذشته بعنوان شاهد مقابل بازپرس ویژه قتل ستار بهشتی حاضر شده و در مورد وضعیت و نامه ستار بهشتی شهادت داده بود.

همچنین ۴۱ زندانی سیاسی سبز محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که پیش از این در شهادت نامه ای از علائم شکنجه در بدن ستار بهشتی گفته بودند، در نامه ای دیگر به انتقال ابوالفضل عابدینی، در پی شهادت حضوری وی در حضور بازپرس، از زندان اوین اعتراض کرده بودند.

زیدآبادی که برای تحمل محکومیت ۶ سال زندان خود در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد، چند روز پیش و در پی بروز برخی ناراحتی‌های گوارشی به بیمارستان امام خمینی منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته بود.

به گزارش ادوار نیوز، مقامات دادستانی امروز و در حین انجام مراحل درمانی این زندانی سیاسی با تقاضای مرخصی وی برای یک هفته موافقت کردند.

دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در خرداد ۸۸، تنها ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات جنجالی ریاست جمهوری دهم از سوی ماموران امنیتی بازداشت و ۱۴۱ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین به سر برد.

در آذر ماه ۸۹ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و تبعید در گناباد و ممنوعیت مادام‌العمر از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی محکوم شد و زیدآبادی اکنون در زندان رجایی‌شهر، دوران محکومیت خود را می‌گذراند.

احمد زیدآبادی برنده جایزه قلم طلایی سال ۲۰۱۰ موسسه جهانی مطبوعات و جایزه جهانی آزادی مطبوعات سازمان یونسکو و گیامورو کانو در سال ۲۰۱۱ است.
 

جـــرس: برخی دیپلمات‌های غربی با اعلام اینکه دور بعدی گفت‌و‌گوهای ایران و گروه ۱+۵ احتمالا در ماه دسامبر و در ترکیه برگزار می‌شود، گفتند که برنامه جدید غرب در این دور از مذاکرات به ایران ارائه خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری آلمان، منابع دیپلماتیک اعلام کردند که دور بعدی مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران احتمالا ماه آینده میلادی در استانبول برگزار می‌شود.

برخی دیپلمات‌های غربی با اعلام این که دور بعدی گفت‌و‌گوهای ایران و گروه ۱+۵ احتمالا در ماه دسامبر و در ترکیه برگزار می‌شود، گفتند که برنامه جدید غرب در این دور از مذاکرات به ایران ارائه خواهد شد.
 

جـــرس: سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از آمادگی ایران برای تعلیق غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم خبر داد.

به گزارش تابناک، سید حسین نقوی درباره آمادگی ایران برای تعلیق غنی سازی ۲۰ درصدی گفت: ما پیش از این نیز برای این موضوع اعلام آمادگی کرده بودیم. این موضوع به نوبه خود رویکرد مثبتی است از سوی ایران و در ضمن می تواند آزمونی برای غربی ها باشد و اینکه تا چه اندازه به دنبال برطرف کردن مشکلات هستند. البته علاوه بر مباحث هسته ای، موضوعات دیگری چون تحریم های بانکی و بین المللی ایران در این مذاکرات مطرح خواهد شد و مذاکرات تنها به موضوعات هسته ای محدود نخواهد بود.|

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت و گو با تابناک ضمن اشاره به مواضع رییس جمهوری ایالات متحده گفت: اوباما در شعارهای انتخاباتی خود گفته است که به سمت عملیاتی کردن سیاست هایش در مورد ایران خواهد رفت. اظهاراتی نیز در مورد مذاکره ایران و امریکا صورت گرفته است و در صورتی که این گفته ها واقعیت داشته باشد، با توجه به شرایط کشور امکان دارد اتفاقات جدیدی در رویکردها و سیاستهای دو طرف رخ دهد.

وی افزود: در مذاکرات آینده با توجه به منافع ملی و مسائلی که در این مدت به وقوع پیوسته است، امکان رسیدن به توافق وجود دارد اما نمی توان به قطعیت چنین انتظاری داشت.
 

جـــرس: وزارت اطلاعات جزییاتی از دستگیری گروهی که آنها را "عوامل وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه" خوانده، اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، در اطلاعیه وزارت اطلاعات آمده است:

پیرو اطلاعیه مورخ ۹۱/۰۸/۲۶ این وزارتخانه در مورد شناسایی و بازداشت تعدادی از تروریست‌های وابسته به بیگانه، برخی سوابق و اطلاعات جدید به دست آمده از عناصر دستگیر شده را به استحضار ملت شریف ایران می‌رساند:

دستگیرشدگان، عضو یک گروهک تروریستی تجزیه‌طلب هستند که در سال ۱۳۸۴ با حمایت مالی یکی از کشورهای مرتجع حوزه خلیج فارس (به نیابت از آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی) در استان خوزستان راه‌اندازی شده و در همان سال ۱۳ فقره بمب‌گذاری در آن استان، از جمله بمب‌گذاری مقابل بیمارستان رازی اهواز، ساختمان برنامه و بودجه، سازمان مسکن و شهرسازی، خیابان سلمان فارسی در مرکز شهر، بانک سامان اهواز، اداره کل منابع طبیعی، فرمانداری آبادان و دزفول و چندین چاه و خط لوله نفت و گاز در استان خوزستان را انجام می‌دهد که منجر به شهادت ۲۹ نفر و مجروحیت ۳۵۰ تن از شهروندان مظلوم و بی‌گناه خوزستان، به‌ویژه هموطنان غیور عرب زبان می‌گردد.

این گروهک هم‌چنین قصد بمب‌گذاری در برخی دیگر از مراکز حساس کشور را داشته که تعدادی از تروریست‌ها در اسفند ماه همان سال توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی، دستگیر و تحویل مراجع قضایی گشته و تعدادی دیگر به خارج از کشور متواری شدند.

پس از آن، سرکرده این گروهک در یکی از کشورهای مرتجع حاشیه خلیج‌فارس اقامت گزید و از همان‌جا به هدایت عملیات بمب‌گذاری و اقدامات تروریستی پرداخت. این تروریست جنایت‌پیشه، در اواخر سال ۸۴ از طریق عوامل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به اروپا منتقل و به فعالیت‌های به اصطلاح حقوق بشری و همکاری با سازمان‌ها و مجامع غربی مدعی حقوق بشر مبادرت ورزیده (؟!) و همزمان، اقدامات تروریستی علیه شهروندان استان خوزستان را فرماندهی می‌کرد! از طرف دیگر، تعدادی از اعضای گروهک با این‌که حکم تعقیب از طرف پلیس بین‌الملل (اینترپل) را دارا بودند، با این حال سفرهای متعددی به برخی کشورهای اروپایی و دو کشور مرتجع منطقه به عمل می‌آوردند و مساعدت‌های مالی و تسلیحاتی آنها را دریافت می‌نمودند.

از سال گذشته و همزمان با تشدید فاز جدید تحریم‌ها از سوی اردوگاه استکبار علیه جمهوری اسلامی ایران این گروهک بنا به دستور تحریم‌کنندگان و در اقدامی مکمل، حمله به اموال عمومی و زیرساخت‌های اقتصادی کشور و بمب‌گذاری در خطوط انتقال گاز و نفت استان خوزستان را در دستور کار خویش قرار داد و از آن زمان تا کنون مبادرت به نه فقره بمب‌گذاری در تاسیسات انرژی استان نمود که از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره داشت:

-بمب‌ گذاری لوله نفت شاوور در حوالی شهرستان شوش در تاریخ۹۰/۰۵/۱۴

-بمب‌گذاری لوله نفت عبوری از مجاورت شهر شاوور در حوالی شهرستان شوش در تاریخ ۹۱/۰۲/۲۴

-بمب‌گذاری خط لوله گاز در حدفاصل شوش و دزفول در تاریخ ۹۱/۰۴/۱۴

-بمب‌گذاری خط لوله گاز اهواز به شمال خوزستان در تاریخ ۹۱/۰۵/۲۵

-بمب‌گذاری لوله گاز مسیر هفت تپه شوش در تاریخ ۹۱/۰۸/۰۲

و ...

از عناصر دستگیر شده تا کنون ۷ بمب آماده انفجار کشف شده که بنا به اعتراف متهمین، قصد داشتند در اماکن عمومی و مذهبی منفجر نمایند. اطلاعات تکمیلی، متعاقبا به استحضار ملت شریف ایران خواهد رسید.

در انتهای اطلاعیه وزارت اطلاعات ایران آمده است: از جمله موضوعات بسیار جالب توجه آن‌که عناصر مرکزیت این گروهک تروریستی که در یکی از کشورهای اروپایی مدعی حقوق بشر و منادی مبارزه با تروریسم مستقر می‌باشند، پس از هر عملیات تروریستی، ضمن پذیرش رسمی مسوولیت آن اقدامات، در عین حال با کمال وقاحت و بی‌شرمی با تعدادی از دولتمردان غربی و گزارشگران ویژه سازمان ملل (در امور ایران) ملاقات نموده و یا با حضور و سخنرانی در برخی پارلمان‌های اروپایی، و در مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، به‌ویژه شبکه سلطنتی انگلیس، موسوم به بی‌بی‌سی، خود را به عنوان مدافعان قانون و جامعه مدنی و حقوق بشر در ایران معرفی کرده‌اند.