جنبش راه سبز - خبرنامه |
- پاکیِ آوازِ آبها: تأملی در اصناف ایمان ورزی
- زندانیان بند ۳۵۰ مراسم ترحیم ستار بهشتی را برگزار کردند
- مشکلات مردم حاشیهنشینان زاهدان و بیداد فقر فرهنگی
- توضیحات سازمان قضائی نیروهای مسلح درباره پرونده کهریزک
- ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی؛ در چهارمین ماه بدون ملاقات
- گسترش درگیری ها میان ارتش اسرائیل و فلسطینی ها در نوار غزه
- جامعه ی مدنی، دیروز، امروز فردا
- معترضان یونانی به جلسه رسمی با دیپلمات آلمانی یورش بردند
- تیم بیکفایت اقتصادی دولت باید در انتظار محاکمه باشد
- یک مخالف برجسته اسد: نمایندگان ایران با برخی مخالفان اسد دیدار کرده اند
پاکیِ آوازِ آبها: تأملی در اصناف ایمان ورزی Posted: 15 Nov 2012 06:50 AM PST سروش دباغ در این نوشتار می کوشم چهار سنخ مواجهه با مقوله ایمان را، از یکدیگر تفکیک کرده، مقومات هر یک را برشمارم
1.«ایمان» ازجمله مفاهیمی است که در گستره ادیان ابراهیمی و ادبیات فلسفی وعرفانی بسیار به بحث گذاشته شده است. می توان به مقوله ایمان از منظرهای فلسفی ، کلامی، عرفانی و فقهی پرداخت و احکام آنرا از یکدیگر بازشناخت.[2] آیا ایمان از جنس عقیده و باور است یا مؤلفه های غیر معرفتی نیز در پیدایی ایمان دخیلند ؟ آیا مؤمن به گزاره های چندی نظیر « خدا وجود دارد» باور دارد و آنها را موجه می انگارد و متعلق معرفت خود می انگارد؟ یا کسی است واجد احوال باطنی و اگزیستانسیل، که در خلوت خود آمیزه ای از خشیت و بهجت را بر اثر مواجهه با امر متعالی تجربه می کند؟ آیا می توان تلقی ای از ایمان بدست داد که در آن، احوال وجودی ای غیر از شورمندی و گرمی مدخلیت داشته باشد؟ آیا می توان کسی را که نصیبی از احوال ایمانی نبرده و دنیا را تیره و سرد می بیند؛ در عین حال دغدغه زیستن در ساحت قدسی و از سر گذراندن تجربه های ایمانی در او موج می زند، مؤمن قلمداد کرد؟.... برای بدست دادن تلقی روشن و جامع الاطرافی از مقوله ایمان و ایضاح حدود و ثغور آن، در پی دکارت که می گفت تقسیم کن تا پیروز شوی، خوبست مواجهه های گوناگون با ایمان را از یکدیگر تفکیک کرده، مؤلفه های هر یک را برشماریم. در ادامه می کوشم چهار سنخ مواجهه با مقوله ایمان را، که به ترتیب آنها را « ایمان ورزی معرفت اندیشانه»، «ایمان ورزی شورمندانه»، « ایمان ورزی از سر طمأنینه» و « ایمان ورزی آرزومندانه» می نامم، از یکدیگر تفکیک کرده، مقومات هر یک را برشمارم. این تقسیم بندی به حصر منطقی صورت نگرفته و صبغه استقرائی دارد؛ لازمه این سخن این است که علی الاصول می توان از مواجهه های دیگری با مقوله ایمان نیز سراغ گرفت و مقومات آنها را برشمرد. در عین حال، چنانکه در می یابم، مواجهه های ایمانیِ چهارگانه فوق از اهمیت معرفتی و اگزیستانسیلِ بیشتری برخوردارند؛ از اینرو در این نوشتار به آنها می پردازم.
1-2. ایمان ورزی معرفت اندیشانه: در این سنخ از ایمان ورزی، متعلق ایمان از جنس گزاره است؛ گزاره ای که مشمول صدق و کذب واقع می شود و می توان درباره محتوای صدق[3] و حجیت معرفت شناختی[4] آن به نحو بین الاذهانی گفتگو کرد و دعاوی ایمانی را ارزیابی معرفتی کرد؛ از اینرو می توان این سنخ از ایمان ورزی را ایمان ورزی گزاره ای[5] نیز نامید. مثلا گزاره هایی نظیر " خداوند وجود دارد" و "تک تک انسانها در روز جزا باید پاسخگوی اعمالی باشند که در دنیا انجام داده اند"، را در نظر آوریم. مطابق با این تلقی، مؤمن کسی است که ادله ای له این مدعیات اقامه کرده، این گزاره ها را موجه و معرفت بخش انگاشته، آنها را در نظام معرفتی خویش جای می دهد. متکلمان مسلمان و مسیحی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی و توماس آکوئیناس چنین درک و تلقی ای از ایمان داشتند و محتوای معرفتی پررنگی برای مقوله ایمان قائل بودند. 2-2. ایمان ورزی شورمندانه: این نوع ایمان ورزی از سنخ احوال اگزیستانسیل است و با قبض و بسط و جزر و مد و زیر و زبرشدن و تلاطم های وجودی عجین است. در اینجا احوال قبضی به همان میزان در ایمان ورزی مدخلیت دارند که احوال بسطی. در سنت اسلامی، عموم عرفا چنین تلقی ای از ایمان داشتند، ایمانی که نسبتی با استدلال ورزی و بحثهای معرفت اندیشانه ندارد و مطابق با آن، مؤمن کسی است که با طوع و رغبت دل به یار می سپارد و رهسپار خانه دوست می گردد و به شنیدن وگفتن درباره مقوله ایمان بسنده نمی کند و در پی دیدن و چشیدن و در آغوش گرفتن آن است :
گفتم: «این چیست؟ بگو، زیر و زبر خواهم شد» گفت:« می باش چنین زیر و زبر، هیچ مگو ای نشسته تو در این خانه پر نقش و خیال خیز از این خانه برو، رخت ببر، هیچ مگو»[6] گوشم شنید قصه ایمان و مست شد کو قسم چشم؟ صورت ایمانم آرزوست[7] مؤمن آن باشد که اندر جزر و مد کافر از ایمان او حسرت خورد[8] ذات ایمان نعمت و لوتیست هول ای قناعت کرده از ایمان به قول[9] علاوه براین، شورمندی، گرما، اراده، امید، خشوع و خطر کردن از مقومات این نوع ایمان ورزی است. به تعبیر مولوی: تاجر ترسنده طبع شیشه جان در طلب نه سود دارد نه زیان بل زیان دارد که محرومست و خوار نور او یابد که باشد شعله خوار نیست دستوری بدینجا قرع باب جز امید الله اعلم بالصواب[10]
« و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش « استوا» گرم/ ترا در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید»[11] « من صدای نفس باغچه را می شنوم/...جریان گل میخک در فکر/ شیهه پاک حقیقت از دور/...وصدای کفش ایمان را در کوچه شوق/ و صدای باران را روی پلک تر عشق/ روی موسیقی غمناک بلوغ/ روی آواز انارستان ها»[12] در قرآن نیز از ایمانی سخن به میان آمده که مشمول کمی و زیادی واقع می شود؛ مطابق با این تلقی، مؤمنان کسانی هستند که با شنیدن ذکر خداوند دلهایشان خاشع می شود و در برابر مهابت هستی سر تعظیم فرود می آورند: انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون. الذین یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون[13]
«ایمان یک امر ورزیدنی است و باید همیشه زنده و پویا بماند...مسئله و دغدغه « مؤمنان» گوش سپردن و شنیدن یک خطاب و خبر است و راه افتادن و رفتن در پی آن خطاب. به همین دلیل آنها یک حرکت وجودی می کنند، نه حرکت استدلالی فلسفی...من همیشه تحت تأثیر این آیه قرآن بوده ام که: ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا( آل عمران، 193)... ایمان همانا شنیدن آن خطاب و پاسخ مجذوبانه دادن به آن و رفتن به دنبال آن است و آینده را هم با امید- نه با استدلال - پرکردن»[14] پا در راه ناروشن و نا معلوم نهادن و به امید سربرآوردن انفتاح و گشایشی، سرمایه را خرج کردن و شعله خواری پیشه کردن از مقومات ایمان شورمندانه است. در سنت مسیحی، کیر کگور با برساختن و پیش کشیدن مفهوم « جهش ایمانی»[15]؛ از ایمان ورزی ای سخن می گوید که با عزم و اراده و خطر کردن هم عنان است. مطابق با رأی کیر کگور، ایمان ورزیدن امری عاقلانه نیست و تلاش برای تبدیل آن در دل سنت مسیحی به آموزه ای عقلانی ، باطل و نارواست: «قلمرو ایمان...کلاسی برای کودنان سپهر عقل، یا آسایشگاهی برای کند ذهنان نیست. ایمان خود سپهری به تمام است، و هر گونه کج فهمی از مسیحیت را می توان...از تلاشی که برای تبدیل آن به یک آموزه و انتقال آن به سپهر عقل صورت می گیرد، بازشناخت...اگر می توانستم خدا را به شکل عینی دریابم، ایمان می داشتم، اما دقیقا به همین دلیل که نمی توانم خدا را به شکلی عینی دریابم، باید ایمان بیاورم»[16] کیرکگور چون نمی تواند خدا را به نحو عینی دریابد، به او ایمان می آورد. به تعبیر دیگر، مطابق با رأی او، اگر بتوان به سودِ امر متافیزیکی و قدسی، دلیلی اقامه کرد و آنرا موجه انگاشت؛ آن امر، متعلق ایمان قرار نمی گیرد. این نوع از ایمان ورزی نسبتی با یأس و دلسردی و فسردگی و تیرگی ندارد؛ بلکه در آن، شخص مؤمن از سر امیدواری و با اشتیاق آنقدر دری را می کوبد تا نهایتا کسی بر آستانه در ظاهر شود و در رسیدن او را خوشامد گوید. 3-2. ایمان ورزی از سر طمأنینه: لودویگ ویتگنشتاین در کتاب فرهنگ و ارزش از نوعی ایمان ورزی سخن می گوید[17] که مانند ایمان شورمندانه نیازی به دلیل ندارد، اما از جنس «حکمت سرد»[18] است؛ ایمانی که برخلاف ایمان کیر کگوری، غیر شورمندانه است و عاری از عواطف و احساسات قوی. تو گویی در این نوع ایمان ورزی، مؤمن منفعل است و دچار ایمان می شود؛ برخلاف ایمان ورزی شورمندانه که در آن، مؤمن، به سراغ ایمان می رود و زیر و زبر می شود و آنرا فراچنگ می آورد. سکینه و آرامش و طمأنینه از مقومات این نوع ایمان ورزی است؛ سالکی که با جهان بر سر صلح است و متعلق ایمان او، بدون اقامه دلیل به دست آمده است؛ چرا که بی نیاز از دلیل است. می توان این نوع ایمان ورزی را با مددگرفتن از مفهوم « جهان- تصویر»[19] ویتگنشتاین که در کتاب در باب یقین به بحث گذاشته شده تبیین کرد.[20] بنا بر رأی ویتگنشتاین، در یک نظام معرفتی، برخی از گزاره ها، موجه اند و متعلق آگاهی قرار می گیرند، بدون اینکه نیازی به استدلال در معنای متعارف کلمه داشته باشند. در عین حال، لازمه بی نیازی از دلیل آوردن برای این سنخ گزاره ها، غیر معرفت بخش بودن آنها نیست، بلکه نشان دهنده بخشی از نظامِ معتقداتِ فرد است که به نحو غیر استنتاجی[21] احراز و موجه انگاشته شده است. مثلا، گزاره هایی نظیر" من دو پا دارم" و " من تمام عمر خود را روی کره زمین سپری کرده ام" و " من فرزندم را دوست دارم" را در نظر بگیرید؛ این گزاره ها معرفت بخشند، بدون اینکه نیازی به استدلال داشته باشند و شخص باورمند، در پی اقامه دلیلی له آنها باشد. در مقابل، گزاره های " ناپلئون در جنگ واترلو شکست خورد" ، " مجموعه زوایای داخلی هر مثلث در هندسه اقلیدسی صد و هشتاد درجه است" و " عدد اتمی عنصر کلسیم بیست است" معرفت بخش اند، اما برای موجه انگاشته شدن نیازمند دلیلند؛ اعم از ادله تجربی و غیر تجربی. پس، برخی گزاره ها که بنیان ِنظام معرفتی ما را تشکیل می دهند؛ بی نیاز از دلیلند و به نحو غیر استنتاجی بدست آمده و در عین حال معرفت بخشند؛ سایر گزاره ها نیز به نحو استنتاجی از این گزاره ها بدست می آیند. ویتگنشتاین، مجموع این گزاره های معرفت بخشِ بنیادین را "جهان- تصویر" می نامد؛ گزاره هایی که بی واسطه احراز می شوند و بر مسند تصویب می نشینند و معرفت بخشند. می توان موضع مختارِ معرفت شناختیِ این نگاه ویتگنشتاینی را " مبناگرایی"[22] قلمداد کرد؛ در ایمان گرایی ویتگنشتاینی که توأم با سردی و انفعال و طمأنینه است، گزاره های ایمانی، بسان امواج آرامی که در عمق و بستر دریا در جریانند؛ در زمره جهان- تصویر مؤمن بحساب می آیند؛ ایمانی که قوام بخش نحوه زیست مؤمنانه است و با ورزیدن[23] و اشتغال به بازی زبانی ایمان تقویت می شود. در این تلقی، مؤمن کسی است که با طمأنینه و آرامش و سردی به سروقت امر بیکران می رود و احوال خوش معنوی را نصیب می برد. 4-2. ایمان ورزی آرزومندانه: مطابق با این تلقی، مؤمن حسرت نحوه زیست مؤمنانه را می خورد، هر چند بهره ای از آن نبرده است. چنانکه در می یابم، هم ندانم انگار[24] و هم ملحد [25] علی الاصول می توانند مناسبات سلوکی خویش را حول این تلقی از ایمان سامان ببخشند. ندانم انگار نمیداند که جهان واجد ساحت قدسی هست یا نه؛ به تعبیر دیگر، توجیه معرفت شناختی[26] و ارزش صدق[27] دو گزاره " جهان واجد ساحت قدسی است" و " جهان فاقد ساحت قدسی است" برای او یکسان است؛ در واقع ادله ای که له وجود ساحت قدسی در این عالم اقامه شده با ادله ای که در مقام موجه کردن این مدعا هستند که جهان عاری از ساحت قدسی است؛ برای ندانم انگار متکافؤ و هم زورند. در مقابل، ملحد بر این باور است که جهان عاری از ساحت قدسی است. مطابق با این تلقی، ادله اقامه شده بوسیله خدا نا باوران له این مدعا که جهان عاری از ساحت قدسی است موجه است ؛ لازمه این سخن این است که ادله خداباوران ناموجه است و فرونهادنی. حال، ندانم انگاری را در نظر بگیرید که دلیلی له این مدعا در دست ندارد که جهان واجد ساحت قدسی است، در عین حال حسرت زیستن در ساحت قدسی را می خورد و از عمق جان تمنا و آرزو می کند که کاش بتواند ساحت قدسی ای را در جهان سراغ بگیرد. می توان احوال او را از احوال ندانم انگاری که دغدغه زیستن در ساحت قدسی ندارد، تفکیک کرد. علاوه بر این ، می توان احوال ملحدی را که دغدغه زیستن در ساحت قدسی را دارد؛ از احوال ملحدی که چنین دغدغه ای ندارد؛ بازشناخت. ایمان آرزومندانه ناظر به احوال ندانم انگار و ملحدی است که دغدغه زیستن در ساحت قدسی را دارد و از پی آن روان می شود؛ هر چند به وجود امر قدسی در این جهان باور ندارد و یا درباره آن حکم به تعلیق حکم می کند. شخصیت هایی چون قدیس مانوئل در رمان هابیل و یا ژان در رمان ژان باروا کمابیش چنین احوالی دارند و می توان دغدغه های ایمانی و اگزیستانسیل ایشان را ذیل ایمان آرزومندانه صورتبندی کرد؛ کسانیکه جهان را خاکستری و مه آلود و سرد تجربه می کنند ؛ در عین حال دغدغه زیستن در ساحت قدسی گریبان ایشان را رها نمی کند. قدیس مانوئل، کشیشی است که دیگر به آموزه های آئین مسیحیت باور ندارد؛ اما از غسل تعمید دادن ِانسانهای دیگر دست نکشیده؛ در کسوت کشیش به این کار می پردازد. در عین حال، دغدغه های ایمانی همچنان با مانوئل هست؛ آئین و مناسک دینی را به جا می آورد، بدون اینکه باور متافیزیکی داشته باشد و یقین و سکینه ای را نصیب ببرد. از سوی دیگر، شخصیت لوس در رمان ژان باروا یاد آور ملحدی است که با این نحوه از زندگی خویش خوش است و دغدغه زیستن در ساحت قدسی را کنار گذاشته و فراموش کرده است؛ شبیه به احوالی که از دیوید هیوم در آخر عمرش نقل شده ؛ او عذر کشیشی را که بر بالین او حاضر شده بود، خواست و به او گفت که احتیاجی به سخنان و دعاهای او ندارد. احوال باطنی قدیس مانوئل یادآور این شعر دل انگیز اخوان ثالث است: «برگکی کندم/ از نهال گردوی نزدیک/و نگاهم رفته تا بس دور/ ... قبله، گو، هر سو که خواهی باش/ با تو دارد گفت و گو شوریده مستی/ مستم و دانم که هستم من/ ای همه هستی ز تو، آیا تو هم هستی؟»[28] تردید و ابهام تأمل برانگیزی در این شعر موج می زند؛ سالکی که نماز می گزارد ، اما عمیقا در این اندیشه است که آیا هستی واجد ساحت برینی هست یا در جهان پیرامون منحصر می شود. علاوه بر این، برخی از اشعار فروغ فرخزاد، خصوصا در دفتر تولدی دیگر تداعی کننده ایمان آرزومندانه است: «آنگاه / خورشید سرد شد / و برکت از زمین ها رفت / و سبزه ها به صحرا ها خشکیدند / و ماهیان به دریاها خشکیدند / ...خورشید مرده بود / خورشید مرده بود و فردا / در ذهن کودکان / مفهوم گنگ گمشده ای داشت / ...شاید هنوز هم در پشت چشمهای له شده در عمق انجماد / یک چیز نیم زنده مغشوش بر جای مانده بود / که در تلاش بی رمقش می خواست / ایمان بیاورد به پاکی آواز آبها / شاید ولی چه خالی بی پایانی / خورشید مرده بود/ و هیچ کس نمی دانست / که نام آن کبوتر غمگین / کز قلب ها گریخته ایمانست / آه ای صدای زندانی / آیا شکوه یأس تو هرگز / از هیچ سوی این شب منفور / نقبی به سوی نور نخواهد زد ؟...»[29] در نگاه فروغ، هر چند خورشید مرده ، «فردا » در ذهن کودکان مفهوم گنگی دارد و نام آن کبوتر غمگین که از قلبها گریخته ایمان است؛ اما هنوز شاید بتوان از این شب منفور به سوی نور نقبی زد و به «پاکی آواز آبها» ایمان آورد. البته فروغ در دفتر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد رفته رفته دلسرد تر می شود ، به « ناتوانی دستهای سیمانی» و آغاز فصل سرد ایمان آورده و تمناهای معنوی در او کمرنگ شده ، چراغهای رابطه را تاریک می بیند و به خاطره پروازی که در یادها می ماند، بسنده می کند:[30] « دستم را بر ایوان شب می کشم/ ...چراغهای رابطه تاریکند/ چراغهای رابطه تاریکند/ کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد/کسی مرا به مهمانی گنجشک ها را نخواهد برد/ پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده مردنی است»[31]
با عنایت به درک و تلقی فروغ از ماهیت اثر هنری و سرایش شعر، می توان اشعار فوق را، ترجمان احوالِ اگزیستانسیل او، دست کم در دوره ای از ادوار زندگیش، قلمداد کرد: «فکر می کنم همه ی آنها که کار هنری می کنند، علتش یا لااقل یکی از علت هایش- یکجور نیاز نا آگاهانه است به مقابله و ایستادگی در برابر زوال...کار هنری یکجور تلاشی است برای باقی ماندن و یا باقی گذاشتن « خود» و نفی معنی مرگ...درست است که مرگ هم یکی از قوانین طبیعت است، اما آدم تنها در برابر این قانون است که احساس حقارت و کوچکی می کند... شعر برای من مثل رفیقی است که وقتی به او می رسم می توانم راحت با او درد دل کنم. یک جفتی است که کاملم می کند، راضیم می کند، بی آنکه آزارم بدهد»[32] 3. به نظر می رسد در جهان جدید، با ظهور علم و فلسفه جدید و دستخوش تغییر شدنِ تصورات و تصدیقات کسانی که جهانشان مدرن شده و نگرش شان دیگرگون گشته؛ امکان تحقق «ایمان ورزی شورمندانه» در جهانِ راززدایی شده کنونی کمتر شده؛ جهانی که با ظهور و نهادینه شدن علوم تجربی جدیدی که در این هستی، غایت[33] و هدفی را سراغ نمی گیرند، سیرت و صورت دیگری یافته است. «ایمان ورزی معرفت اندیشانه» ، چنانکه آمد، از جنس استدلال و بحث و گفتگوی انتزاعی ِفلسفی و کلامی است و کثیری از انسانهای پیرامونی از این منظر در مقوله ایمان نظر نمی کنند و دلمشغول آن نیستند؛ چرا که بیشتر در پی بر گرفتن نحوه زیست مؤمنانه اند؛ نحوه زیستی که متضمن مناسبات و روابط معنوی آنهاست و آثار و نتایجِ احوال ایمانی در آن به عیان دیده می شود. علاوه بر این، به نظر می رسد در میان کسانیکه جهانشان مدرن شده و در آموزه های علمی و فلسفی جدید به دیده عنایت می نگرند و در عین حال دغدغه های معنوی از وجود ایشان رخت برنبسته و امر معنوی را طلب می کنند، «ایمان ورزی از سر طمأنینه» بیشتر یافت می شود ؛ ایمانی که آرامش و سلم و طمأنینه و احیانا سردی از مقومات آن است و شورمندی و ابتهاج در آن به چشم نمی خورد. افزون بر این؛ کسانیکه در جهان کنونی، باورهای دینی خود را به دواعی و علل و دلایل گوناگون از دست داده اند؛ اما همچنان تمنای زیستن در ساحت قدسی گریبان آنها را رها نمی کند و حسرتناکانه شاهدهای عهد شباب فکری را فرا یاد می آورند، ایمانشان از سنخ «ایمان ورزی آرزومندانه» است؛ چنین کسانی را که می توان در جهان راززدایی شده پیرامونی به سهولت سراغ گرفت و در احوالشان تأمل کرد، علی الاغلب در برهه ای از زندگی خویش به یکی از سه نوع ایمان ورزی یاد شده باور داشته و مؤمن بوده و اکنون از آن عبور کرده اند؛ در عین حال عموما از احوال باطنی ِ کنونی ِخویش رضایت ندارند و در آرزوی سر زدن خورشیدِ ایمان در ضمیر خویش، شب و روز را دوره می کنند. اگر همانگونه که گابریل مارسل آورده ، طریقِ ایمان ورزی از معبر«وفا» می گذرد؛ انسانهایی که نصیب چندانی از ایمان ورزی «معرفت اندیشانه»،«شورمندانه »و «از سر طمأنینه» در روزگار کنونی ندارند، می توانند با وفا کردن در حق انسانهای پیرامونی نظیر مادر و پدر، همسر، فرزند، خویشان ، دوستان، همسایگان، مردمان کوچه و خیابان...و پا به پای ایشان رنج کشیدن و عشق ورزیدنِ نوعدوستانه[34] و بدون چشمداشت پیشه کردن؛ هاضمه فراخ ، سعه وجودی و « آمادگی معنوی» لازم برای پای نهادن بر بامهای آسمان را کسب کنند؛ باشد که بختیار شوند و ضمیرشان معطر و مطرا گردد و احوال خوش معنوی و ایمانی را نصیب برند. [35]
---------------------------------------------------------------------------- [2] برای آشنایی بیشتر با بحثهایی که درباره ایمان از منظر کلامی، فلسفی و عرفانی در زبان فارسی انجام شده، به عنوان نمونه، نگاه کنید به : محمد مجتهد شبستری، ایمان و آزادی، تهران، طرح نو،1378 عبدالکریم سروش، " نو کردن ایمان"، بسط تجربه نبوی، تهران، صراط؛ 1377؛ همو " ایمان و امید"، اخلاق خدایان، تهران،طرح نو 1380 آرش نراقی، رساله دین شناخت: مدلی در تیببن ایمان ابراهیمی، طرح نو، 1378 سروش دباغ، " مجتهد شبستری و ایمان شورمندانه"، سکوت و معنا: جستارهایی در فلسفه ویتگنشتاین، تهران،صراط؛ 1387؛همو، " ایمان شورمندانه-ایمان آرزومندانه"؛ امراخلاقی، امر متعالی: جستارهای فلسفی، تهران، نگاه معاصر، 1387 [3] truth content [4] epistemic justification [5] propositional [6] گزیده غزلیات شمس، به کوشش محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، شرکت سهامی، 1377، غزل 363 [7] همان، غزل 65 [8]پنجم، بیت3355 جلال الدین رومی، مثنوی معنوی، به تصحیح و پیشگفتار عبدالکریم سروش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، دفتر [9] همان، دفتر پنجم، بیت 287 [10] همان، دفترسوم،ابیات 3089، 3090و 3092 [11] سهراب سپهری، هشت کتاب، تهران، طهوری، کتاب « حجم سبز»، شعر « به باغ همسفران» [12]همان، کتاب «صدای پای آب» [13] سوره انفال، آیات 2و3 [14] محمد مجتهد شبستری، تأملی در قرائت انسانی از دین، تهران، طرح نو، 1384، صفخات 110-109. [15] leap of faith [16] نقل از : سوزان لی اندرسون، فلسفه کیرکگور، ترجمه خشایار دیهیمی، طرح نو، تهران، 1385، صفحات 110-109. برای آشنایی بیشتر با تلقی کیرکگور درباره ایمان، نگاه کنید به: سیری در سپهر جان: مقالات و مقولاتی در معنویت، ترجمه مصطفی ملکیان، نگاه معاصر، [17] Wittgenstein L., (1998) Culture and Value, ed. by Henrik von Wright, rev. ed. )London:Wiley-Blackwell(. [18] Cold wisdom [19]world-picture [20] برای آشنایی بیشتر با مفهوم «جهان-تصویر» در فلسفه ویتگنشتاین، به عنوان نمونه، نگاه کنید به: سروش دباغ ، « "جهان-تصویر" در منظومه ویتگنشتاین»، زبان و تصویر جهان: مقولاتی در فلسفه ویتگنشتاین، تهران، نی، 1389 [21] non-inferentially [22] foundationalism [23] practice [24] agnostic [25] atheist [26] epistemic justification [27] truth-value [28] نقل از: محمد رضا شفیعی کدکنی، حالات و مقامات م.امید، تهران، سخن، 1390، صفحه 153. [29]، فروغ فرخزاد، مجموعه اشعار فروغ، آلمان، نشر نوید، 1368، دفتر «تولدی دیگر»، شعر «آیه های زمینی» [30] برای آشنایی با احوال وجودی متلاطم و متغیر فروغ فروغ در دوران شاعری، نگاه کنید به: سروش دباغ، "پشت حوصله نورها: واکاوی مفهوم مرگ در اشعار فرخزاد"، نشریه نافه، مهر 1391. [31] همان، دفتر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»، شعر « پرنده مردنی است» [32] سیروش طاهباز، زنی تنها: زندگی و هنر فروغ فرخزاد، "مصاحبه فروغ فرخزاد با سیروس طاهباز و گوهر مراد"، تهران، زریاب، 1376، صفحات 36-35. [33] teleos [34] altruistic [35] برای بسط بیشتر نسبت میان مقولات ایمان و وفا در نگاه گابریل مارسل، نگاه کنید به : سروش دباغ؛ " در غیاب رنج دیگری: طرحواره ای از عرفان مدرن 3"؛ اندیشه پویا، شماره 2؛ مرداد 1391، اکنون در در سپهر سپهری؛ در دست انتشار
منبع: آسمان نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
زندانیان بند ۳۵۰ مراسم ترحیم ستار بهشتی را برگزار کردند Posted: 15 Nov 2012 06:13 AM PST جـــرس: زندانیان سیاسی سبز حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین بعداز ظهر روز دوشنبه ۸۹/۸/۹۱ مراسم گرامی داشت ستار بهشتی زندانی سیاسی که پس از انتقال از این بند به بازداشتگاه پلیس امنیت تحت شکنجه جان سپرد، برگزار کردند.
به گزارش کلمه، زندانیان سیاسی طی این مراسم که به یادبود هم بندی شهیدشان به قرائت قران و فاتحه پرداختند. در این مراسم دو تن از زندانیان سیاسی به ایراد سخنرانی و دوتن دیگر به شعر خوانی پرداختند.
|
مشکلات مردم حاشیهنشینان زاهدان و بیداد فقر فرهنگی Posted: 15 Nov 2012 06:13 AM PST جـــرس: بر اساس گزارش ها، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت شهری زاهدان در نقاط حاشیهای شهر زندگی و بخش زیادی از جمعیت آن در فقر و بیکاری مطلق به سر میبرند و از حداقل امکانات برخوردارند که باید برای رفع مشکلات آنها تدابیری اتخاذ شود. به گزارش سایت ندای زاهدان، مهمترین ویژگی اجتماعی حاشیهنشینان شهر زاهدان جوانی خانوارها است، با این حال سطح سواد والدین این خانوارها بسیار پایین است. فقر فرهنگی و مشکلات مالی و مقایسه زندگی دیگر شهرنشینان که از امکانات امروزی برخوردارند، موجب ایجاد نارضایتی عمیق در بین مردم حاشیهنشین میشود به همین دلیل ناهنجاریهای اجتماعی در این مناطق سریعاً رشد میکند. کمبود فضای آموزشی در مناطق حاشیه نشین امیر حمزه جمالزهی یکی از شهروندان این مناطق است که تاکنون پیگیریهای زیادی برای رفع مشکلات موجود در منطقه انجام داده است. وی میگوید: در محله محمد آباد واقع در کشاورز ۱۴ تنها یک دبستان وجود دارد و با توجه به اینکه آمار دانشآموزان در این منطقه زیاد است وجود یک مدرسه به تنهایی پاسخگوی حجم عظیمی از دانشآموزان منطقه نیست. وی ادامه داد: این آموزشگاه از حداقل امکانات آموزشی برخوردار است و با توجه به اینکه افرادی که در این محل زندگی میکنند از قشر کم درآمد و بیبضاعت جامعه هستند، باید نسبت به رفع کمبودهای منطقه اقدامات لازم انجام شود. جمال زهی نبود سیستم رایانه برای دانشآموزان پایه ششم، نبود تلفن ثابت، تخته وایتبرد، وسایل کمک آموزشی، میز آموزگار و غیره را از مهمترین نیازهای این آموزشگاه عنوان کرد. وی خاطرنشان کرد: برای دانشآموزان این آموزشگاه هیچ گونه فضای ورزشی نیز در نظر گرفته نشده و در واقع زنگ ورزش در این آموزشگاه هیچ جایگاهی ندارد. وی بیان داشت: برخورداری از نعمت سواد و تعلیم و تربیت از حداقل انتظاراتی است که دانشآموزان این منطقه از مسئولان دارند. این شهروند در ادامه نبود مرکز بهداشت را از دیگر مشکلات منطقه عنوان کرد و گفت: چنانچه مادر بارداری در این منطقه نیاز به مراقبتهای بهداشتی داشته باشد، باید مسافت چند کیلومتری را طی کند و یا اگر فردی مسموم شد باید از سر خیابان کشاورز ماشین بگیرد که خود چند ساعت وقت میبرد، خدا نکند کسی بسوزد یا با گاز مسموم شود، زیرا خودروهای تاکسی و یا شخصی به این منطقه خیلی کم تردد میکنند. جمالزهی افزود: اکثر خانههای این منطقه فاقد سند مالکیت بوده که پس از اعلام عفو رهبری برای سنددار کردن خانه و یا زمینهای بدون سند، به ثبت اسناد مراجعه کردیم اما پلاک ۲۸۳۰ کابوسی شد برای مردم محروم این منطقه. وی گفت: نبود روشنایی معابر و نصب نکردن کنتور برق از طرف اداره برق نیز از دیگر مشکلاتی است که مردم این منطقه با آن سر و کار دارند و این امر باعث شد اکثر مردم از راه غیر شرعی و غیر قانونی خانههای خود را برقدار کنند که خطرات جانی و اقتصادی هم برای دولت و هم برای مردم در پی خواهد داشت. وی ادامه داد: پیگیریهای زیادی برای رفع معضل روشنایی خانههای مسکونی منطقه انجام دادهام که مسئولان در اداره برق طبق قانون میگویند نمیتوانند به خانههای بدون سند برق بدهند. جمال زهی بیان داشت: همان طور که مسئولان در جریان هستند نداشتن سند منازل مسکونی برابر است با ساخت و ساز بدون مجوز. یعنی شهرداری زاهدان خانههایی که سند ندارند را پروانه کار نمیدهد لذا مردم چون فقیر و کم درآمد هستند به ناچار به ساخت و ساز موقتی روی آوردهاند که مثل تار عنکبوت میماند و با کوچکترین زمین لرزهای منهدم میشوند که این تجربه تلخ غمبار را در استان بم به چشم مشاهده کردهایم. وی ادامه داد: شهرداری همان طور که در دیگر نقاط شهر به نحو احسن به نظافت اهمیت میدهد به امر نظافت و جمعآوری به موقع زبالهها در مناطق حاشیهنشین نیز توجه خاص و ویژه داشته باشد. این شهروند بیان داشت: تاکنون مسئولان مختلف بازدیدهای زیادی از منطقه داشتهاند، اما هنوز اقدام چندانی برای بهبود وضعیت این منطقه صورت نگرفته است. وی گفت: امیدواریم مسئولان همان طور که قدمی برای ورودی قاسم آباد برداشتهاند نگاه پدرانه خویش را بیش از پیش به این منطقه نیز معطوف دارند. جمال زهی افزود: این منطقه در مجاورت ریگ قرار گرفته است و هر جمعه بعد از ظهرها افراد بسیاری برای تفریح سالم و موتور سواری به ریگ میآیند اگر مسئولان بتوانند در این محل پیست موتور سواری یا ماشین سواری احداث کنند، این منطقه خود به خود رونق میگیرد. منازل مسکونی مناطق حاشیهای فاقد آب لولهکشی است عبدالرحمن خردمند از دیگر اهالی منطقه نیز میگوید: یک خیابان و یا حتی کوچهای با نام و نشان و آسفالت و جدول گذاری در این منطقه یافت نمیشود. وی به مشکل نبود آب سالم و بهداشتی اشاره کرد و گفت: به شرکت آب و فاضلاب مراجعه کردیم اما مسئولان مربوطه اذعان داشتند باید شهرداری حریم خیابانها و کوچهها را مشخص کند تا لولهگذاری را انجام دهیم، نداشتن آب سالم و بهداشتی مردم را مجبور کرده تا به حوض انبارهایی که بدون رعایت بهداشت ساخته میشوند روی آورند که آب شور را برای نظافت به وسیله تراکتورهای سیار در آنها ذخیره میکنند و آب شیرین را هم هر ۲۰ لیتری ۲۵۰ تومان میخرند. وی ادامه داد: بسیاری از خانههای مسکونی این مناطق فاقد آب لولهکشی هستند و مردم آب مورد نیاز خود را از تانکرهای داخل خیابانها تهیه میکنند. خردمند تصریح کرد: عمده جمعیت منطقه قاسم آباد به دلیل پایین بودن سطح سواد و مهارت به شغلهای کاذب روی آوردهاند به همین دلیل بیشتر مسائل و معضلات اجتماعی که در جامعه ظهور و بروز پیدا میکنند نشأت گرفته از مناطق حاشیهای شهر است. واحدهای مسکونی مناطق حاشیهای پروانه ساختمان ندارند امام جماعت مسجد حضرت علی(ع) این منطقه نیز اظهار داشت: سرانه فضای مسکونی در قاسم آباد زاهدان بسیار ناچیز است و بیشتر واحدهای مسکونی حاشیه فاقد پروانه ساختمان هستند. مولوی عبدالستار شه بخش گفت: همچنین وجود مسیرهای روباز فاضلاب و فضاهای غیر بهداشتی در سطح شهر منجر به شیوع انواع بیماریها در این منطقه شده است. وی در زمینه سایر مشکلات این منطقه افزود: افرادی که در این منطقه زندگی میکنند کودکان و نوجوانانی هستند که برای پر کردن اوقات فراغت خود نیاز به ورزش و تفریح سالم دارند، اما متأسفانه در این منطقه هیچ فضای تفریحی و یا سالن ورزشی احداث نشده به همین دلیل احتمال اینکه جوانان این منطقه به بیراهه کشیده شوند بسیار زیاد است. امام جماعت مسجد علیاکبر (ع) گفت: تاکنون دولت برای رفع نیازها و مشکلات جوانان اهتمام زیادی ورزیده است، اما جوانان این منطقه از خدمات دولت محروم بوده و هستند. وی بیان کرد: خطرات بهداشتی بسیار زیادی مردم این منطقه را تهدید میکند زیرا خدمات بهداشتی در این مناطق بسیار ناچیز است به طوری که حتی یک داروخانه در این محله وجود ندارد. این شهروند زاهدانی خاطرنشان کرد: مکانی برای جمعآوری زبالهها در این مناطق در نظر گرفته نشده و بیشتر زبالهها در سطح معابر ریخته میشود که این خود نیز خطرات بسیار زیادی را به دنبال خواهد داشت. مولوی شه بخش افزود: مسیرهای منتهی به این منطقه بسیار بد بوده و حریم کوچهها و خیابانها مشخص نشدهاند در واقع رفتوآمد در این مناطق به سختی صورت میگیرد و هیچ کوچه و خیابانی در این منطقه آسفالت نشده است. کاهش ضریب احساس محرومیت در نقاط حاشیهای امری ضروری است کارشناس پیشگیریهای امنیتی وضعی قوه قضاییه سیستان و بلوچستان نیز گفت: حاشیهنشینی شیوه جدیدی از زندگی شهری است که با تراکم بیش از حد جمعیت، تعارض فرهنگی، بیثباتی اجتماعی، بیکاری، مشاغل کاذب، بیهویت، خشونت و احساس حقارت و آمادگی برای آشوب و انفجار همراه است. غلامرضا باغ شیرین افزود: در تحقیقاتی که انجام شده، میزان درآمد و بیکاری، فقر فرهنگی و توزیع نا عادلانه اعتبارات بر امکانات حاشیهنشینان در وقوع جرائم اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. وی گفت: استانداری در تعیین اولویتهای کاری سالانه خود که در برگیرنده هدایت بودجههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محرومیتزدایی است کاهش ضریب احساس محرومیت در میان حاشیهنشینان را لحاظ کند. این کارشناس ادامه داد: همچنین باید با توجه به طرح شناسنامه مناطق بحران خیز اجتماعی، از محل بودجههای امنیتی، اعتباری اختصاص داده شود تا در شرایط قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران متناسب با وضعیت اقدامات مربوط به شناسایی، کنترل و پیشبینی صورت پذیرد. باغ شیرین اظهار داشت: تغییر نگرش مسئولان اجرایی و سیاسی به مناطق حاشیهنشین به عنوان یکی از اولویتهای ساماندهی با محوریت رفع محرومیتها و فرهنگ فقر حاکم بر آن نیز امری ضروری است. وی گفت: افزایش امکانات بهداشتی و درمانی، آموزشی، اقتصادی و ایجاد محیطهای اشتغالزایی برای کاهش و از بین بردن انگیزههای ارتکاب جرم، افزایش زمینههای مشارکت سیاسی، اجتماعی همراه با برنامههای اعتماد سازی مسئولان، تقویت اقدامات کنترل انتظام و امنیتی جمعیت در مناطق حاشیهنشینی به همراه انعکاس به موقع بر آوردهای ویژه، توسعه فعالیتهای مرتبط با سازمانهای مردم نهاد در حاشیه شهرها با محوریت برگزاری کارگاههای پیشگیری از وقوع جرم نیز از دیگر راهبردها و برنامههایی است که در رفع محرومیت زدایی از مناطق حاشیهنشین مؤثر است. حقوق شهروندی حاشیهنشینان به رسمیت شناخته شود بنا به گفته کارشناسان یکی از علل پیدایش و گسترش حاشیهنشینی مهاجرتهای بی رویه روستاییان به شهرها است که باید مسیر مهاجرت از روستا به شهر روند طبیعی به خود گیرد و ریشه فقر در روستاها خشکانده شود. همچنین به رسمیت شناختن حقوق شهروندی ساکنان مناطق حاشیهنشین در برنامهریزیهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و تأمین اعتبار مالی و پرداخت تسهیلات برای بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی آنها نیز در بهبود وضعیت حاشیهنشینان مؤثر است. ایجاد اشتغال و کار آفرینی برای حاشیهنشینان به ویژه در بخشهای تولیدی کشور به منظور کاهش بیکاری و اشتغال نیز نقش بسزایی در بهبود وضعیت حاشیهنشینان دارد. بهترین راه برای ایجاد فرآیند جدید توسعه در اجتماعات حاشیهنشین، ساماندهی و بهسازی کالبدی به همراه توانمند سازی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و عامل اصلی برای ساماندهی و توانمند سازی حاشیهنشینی ایجاد مدیریت یکپارچه در سطوح ملی و محلی است. همچنین باید تدابیری برای بالا بردن تخصص و مهارت نیروی کار موجود در نواحی حاشیه شهری از طریق آموزشهای رسمی و فنی و حرفهای برای بالا بردن سطح تحصیلات و مهارت جوانان از راه تشویق به فراگیری علم و دانش اندیشیده شود.
|
توضیحات سازمان قضائی نیروهای مسلح درباره پرونده کهریزک Posted: 15 Nov 2012 06:13 AM PST جـــرس: سازمان قضائی نیروهای مسلح با تشریح روند رسیدگی به پرونده کهریزک تاکید کرد: اتهامات سایر متهمان این پرونده ادامه خواهد داشت. به گزارش الف، سازمان قضائی نیروهای مسلح در واکنش به انتشار مطلبی با این مضمون که درباره این که اگر با خاطیان کهریزک برخورد شده بود اتفاق اخیر باعث مرگ وبلاگ نویس نمیشد در یکی از روزنامه ها اعلام کرد: مطلب طوری تنظیم شده بود که عدم برخورد با خاطیان شامل هر دو بخش میشد در حالی که تشکیلات قضائی نیروهای مسلح با بخش انتظامی برخورد قضائی کرد وپرونده مربوط به این بخش در موقع مقتضی رسیدگی شد و احکام صادره نیز به اطلاع عموم رسید و روزنامه جمهوری اسلامی نیز اطلاعیه مربوط به آن را به چاپ رساند. |
ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی؛ در چهارمین ماه بدون ملاقات Posted: 15 Nov 2012 05:04 AM PST جـــرس: ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، زوج روزنامه نگار زندانی، مدت سه ماه است که با یکدیگر ملاقات نداشته اند و با وجود مراجعه مکرر خانواده این روزنامه نگاران به دادستانی اما کماکان پاسخ مثبتی برای تعیین وقت ملاقات دریافت نکرده اند. ب
انتشار شعری حماسی از فردوسی در سایت خرداد یکی از اتهامات این روزنامه نگار اعلام گردید. بهمن احمدی امویی یک بار در آستانه نوروز ۸۸ توانست به مرخصی بیاید که نهایتا روز ۹ خرداد ۱۳۸۹ مرخصی او تمدید نشد و به زندان بازگشت و تا امروز نیز به مرخصی نیامده است. این روزنامه نگار برنده جایزه جهانی هلمن-همت در سال۲۰۱۱ است.
|
گسترش درگیری ها میان ارتش اسرائیل و فلسطینی ها در نوار غزه Posted: 15 Nov 2012 04:43 AM PST جـــرس: در حالی که عمليات گسترده نظامی ارتش اسرائيل عليه تشکل های مسلح فلسطينی در نوار غزه روز پنجشنبه، ۲۵ آبان، ادامه يافت، برای نخستين بار اصابت يک فروند راکت شليک شده از سوی فلسطينی ها به يک خانه اسرائيلی، سه نفر از شهروندان اين کشور را کشت.
|
جامعه ی مدنی، دیروز، امروز فردا Posted: 15 Nov 2012 04:26 AM PST کامیار بهرنگ نگاهی کوتاه به جامعه ی مدنی در ایران، فراز و نشیب ها، نقصان های امروزی و راه کار برون رفت از انسداد
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
معترضان یونانی به جلسه رسمی با دیپلمات آلمانی یورش بردند Posted: 15 Nov 2012 04:13 AM PST جـــرس: شماری از کارگران معترض یونانی روز پنجشنبه (۱۵ نوامبر/۲۵ آبان) به جلسه مقامات رسمی یونان و آلمان هجوم برده و به کنسول آلمان که قصد ورود به ساختمان را داشت، حمله کردند.
|
تیم بیکفایت اقتصادی دولت باید در انتظار محاکمه باشد Posted: 15 Nov 2012 04:13 AM PST جـــرس: بر اساس گزارش رسانه ای از سایت های اصولگرا، طی یک ماه گذشته، مسئولان سازمان حمایت و گمرک، با ابلاغ بخشنامه ها و انجام مصاحبه های پی در پی و بعضاً ضد و نقیض درباره ممنوعیت واردات یا صادرات فهرستی از کالاها، بازارهای لوازم خانگی، خودرو، تلفن همراه، رایانه و ماشینهای اداری را به شدت دچار بی ثباتی کرده اند. با ابلاغ هر بخشنامه، ارزش دارایی عده معدودی افزایش و قدرت خرید اکثریت مردم، کاهش یافته است.
|
یک مخالف برجسته اسد: نمایندگان ایران با برخی مخالفان اسد دیدار کرده اند Posted: 15 Nov 2012 04:13 AM PST جـــرس: یکی از چهره های برجسته مخالفان سیاسی بشار اسد رئیس جمهور انتصابی سوریه گفت که جمهوری اسلامی ایران به صورت مطلق حکومت سوریه را تایید نمی کند.
در همین ارتباط دولت ایران روز یکشنبه هفته آینده میزبان نشستی با حضور گروه هایی از مخالفان دولت سوریه و نمایندگان بخش های مختلف مردم این کشور با عنوان نشست گفتگوی ملی است. جمهوری اسلامی در این نشست میزبان گروه های مخالفی است که ضمن فعالیت صرفا سیاسی و دوری از اقدامات مسلحانه، خواهان کناره گیری فوری اسد از قدرت نیستند.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |