جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


هفت کشته از جمله یک ایرانی در حمله به زائران شیعه در عراق

Posted: 17 Nov 2012 09:10 AM PST

جرس: انفجار یک خودروی بمب‌گذاری‌شده در نزدیکی سامرا، در شمال بغداد، به کشته شدن دست کم هفت زائر شیعه انجامید.

دست کم یک نفر از کشته‌شدگان ایرانی بوده است.

مسعود اخوان، از مقامات سازمان حج و زیارت ایران، گفته ۱۳ زائر ایرانی هم در این انفجار زخمی شده‌اند که پنج نفر از آنان به طور سرپایی درمان و بقیه به بیمارستان منتقل شده‌اند.

این انفجار در نزدیکی یک ایست بازرسی رخ داده است.

در سال‌های گذشته سابقه داشته که در عراق حملات به زائران شیعه در ماه محرم و به ویژه روز عاشورا شدت بگیرد.

پیش از این نیز زائران ایرانی در عراق کشته شده‌اند و مقامات ایرانی به شهروندان توصیه کرده‌اند که تنها در چارچوب کاروان‌های تحت نظارت سازمان حج و زیارت به عراق سفر کنند. 

لغو ممنوعیت واردات برخی لوازم خانگی

Posted: 17 Nov 2012 08:51 AM PST

جرس: رییس اتحادیه لوازم خانگی درباره ثبت سفارش مجدد برخی از لوازم خانگی با بیان مطلب بالا اظهار کرد: مشکل توقف واردات لوازم خانگی به زودی طی همین هفته حل می‌شود.

محمد طحان‌پور، با بیان این‌که پیشنهاد ممنوع کردن واردات برخی از لوازم خانگی را خود ما داده‌ایم، تصریح کرد: در مورد برخی از لوازم خانگی تولید داخل لزومی ندارد که بر واردات آن پافشاری کنیم ولی سایر لوازم خانگی که تولید داخل ندارند باید مجددا ثبت سفارش شوند.

طحان‌پور در پاسخ به این که احتمال ثبت سفارش مجدد کدام لوازم خانگی وجود دارد؟ تصریح کرد: یخچال، فریزر، یخچال فریزر، لباسشویی، ظرفشویی رومیزی و مایکرویو جزو کالاهایی هستند که احتمال ثبت سفارش مجدد آن‌ها بسیار بالاست.

وی گفت: ما روی بقیه کالاها زیاد حساس نیستیم؛ مثلا چرخ خیاطی، بخاری، اجاق گاز و پنکه جزو کالاهایی است که در داخل با کیفیت بالا تولید شده و نیازی به واردات آن‌ها نداریم.

وی با بیان این‌که به پیشنهاد ما لوازم خانگی به سه دسته تقسیم می‌شوند خاطرنشان کرد: دسته اول کالاهایی هستند که به اعتقاد خود اتحادیه نیز نباید به آن‌ها اجازه واردات داده شود زیرا مشابه آنان در داخل کشور با کیفیت بالا تولید می‌شود.

رییس اتحادیه لوازم خانگی ادامه داد: دسته دوم کالاهایی است که باید ثبت سفارش شده و به آن‌ها ارز مبادله‌ای تعلق گیرد و دسته سوم نیز کالاهایی هستند که به آن‌ها ارز تعلق نمی‌گیرد ولی اجازه واردات خواهند داشت.

به گفته وی، انواع اجاق گازهای طرح فر و رومیزی، انواع آب‌گرمکن و پکیج (برقی، گازی و نفتی)، انواع بخاری (گازی، برقی و نفتی)، انواع لباسشویی دوقلو و کهنه شور، انواع چرخ خیاطی خانگی، موتور کولرهای آبی، انواع سرویس‌های قاشق و چنگال، انواع بخارپز، بستنی ساز، ساندویچ ساز، قهوه جوش، خشک کن میوه، گوشت‌کوب برقی و انواع سرویس‌های چینی در لیست کالاهایی قرار دارند که باید جلوی واردات آن‌ها گرفته شود.

همچنین طحان پور در مورد کالاهایی که ثبت سفارش آن ها برای دریافت ارز مبادله‌ای و تغییر اولویت بندی آن‌ها الزامی است تصریح کرد:‌ یخچال، فریزر، یخچال فریزر (از ۵۷۰ تا ۶۰۰ لیتر) که در حدود ۲۰ فوت حجم دارد، مایکرویو، ماشین لباسشویی تا سایز هفت کیلو و ظرف‌شویی رومیزی با گرید A جزو این دسته از کالاها هستند.

به گزارش ایسنا،رییس اتحادیه لوازم خانگی در پایان در مورد کالاهایی که ارز مبادله‌ای نمی‌گیرند ولی واردات آنان باید آزاد باشد گفت: یخچال سایدبای ساید، تلویزیون رنگی از ۴۷ اینچ به بالا، انواع ظرفشویی وا نواع لباسشویی از هفت کیلو به بالا جزو کالاهایی است که واردات آن ها ضروری است ولی نیازی به ارز مبادله‌ای ندارند.

در فهرست بالا اسامی تعدادی از لوازم خانگی دیده نمی‌شود که به نظر می‌رسد تکلیف آنها نیز همین هفته مشخص می‌شود. 

انتقال دوباره سعید مدنی به بند ۲۰۹ اوین

Posted: 17 Nov 2012 08:51 AM PST

 

جرس: پنج روز پس از انتقال سعید مدنی از بند امنیتی ۲۰۹ به عمومی ۳۵۰ اوین بار دیگر، خواست غیر قانونی بازجویان وزارت اطلاعات بر تصمیم مقامات قضایی غلبه کرده و این فعال ملی – مذهبی مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ منتقل شد.

به گزارش کلمه، سعید مدنی هفته گذشته در حالی به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد که بار دیگر در تیر ماه سال جاری با دستور قضایی به بند رفته بود اما تنها ۲۴ ساعت بعد بازجویان او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند.

انتقال مجدد این فعال سیاسی و پژوهشگر اجتماعی در پی آن صورت می گیرد که در دومین جلسه دادگاه که روز چهارشنبه هفته گذشته با حضور بازجویان برگزار شد قاضی پیرعباسی تحت فشار بازجویان اعلام نقص در تحقیقات کرده است تا پرونده بار دیگر به دادسرا ارسال شود.

بر همین اساس در یک روند فوق العاده و امنیتی کمتر از ۲۴ ساعت پس از برگزاری دادگاه سعید مدنی مجددا در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفته و به بازداشتگاه ۲۰۹ منتقل شده است.

گفتنی است سعید مدنی در میان زندانیان جنبش سبز تاکنون به شکل کم سابقه ای از طریق نگهداری در بازداشتگاه های امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است به شکلی که قریب یه ۱۱ ماه تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس بوده است.

سعید مدنی که هفدهم دیماه سال گذشته توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد، دو ماه ونیم در سلول انفرادی نگهداری شد و در جلسات بازجویی متعدد تحت شدیدترین فشارها و شکنجه ها قرار گرفت. این استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی پس از بازداشت بیش از سه ماه از هرگونه ارتباطی با خانواده خود محروم بود.

در ابتدای تیر ماه سال جاری به دستور بازپرس پرونده و علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات وی به بند ۳۵۰ منتقل شد که به دستور بازجویان یک روز بعد مجددا به بازداشتگاه ۲۰۹ بازگردانده شد. در همین حال و با آغاز دور جدیدی از فشارها به این فعال سیاسی و پژوهشگر جنبش سبز یکبار دیگر مقامات امنیتی با انتقال وی به بند ۳۵۰ زندان اوین مخالفت کردند.

بازجویان سعید مدنی از ابتدا به وی تاکید کرده بودند که تنها در صورت اعتراف به خواسته های آنها با انتقال او به زندان عمومی موافقت می کنند که این خواسته هیچگاه از سوی وی مورد قبول واقع نشد. 

عبدالله نوری: نواقص موجود کشور محصول مدیریت نظری و عملی جریان حاکم است

Posted: 17 Nov 2012 07:40 AM PST

جرس: عبدالله نوری در گفت و گویی با ماهنامه آسمان به طرح دیدگاه های خود پرداخته است.وی دراین گفت و گو خاطرنشان کرده که بايد از مشكلات قانون اساسي حرف زد و آنها را طرح و بررسي كرد. همان‌طور كه برخی تغيير قانون اساسي و حذف مقام رياست‌جمهوري و احياي نظام پارلماني را مطرح می کنند. از اين نظر سخن از تغییر قانون اساسي خيانت و یا بیان خواست بیگانگان نيست.

وی افزوده است: قانون اساسي متن مقدس نيست. اين قانون هم مانند ساير قوانين يك متن دست‌نوشته‌اي است كه مجموعه‌اي از افراد همين جامعه آن را تنظيم كرده‌اند و نهايتا به رأي مردم گذارده اند و چون دست نوشته ي بشر است مي‌تواند اشكالات عديده‌اي داشته باشد که در طول زمان روشن گردد. به همين دليل قابليت تغيير و اصلاح هم در خود قانون پيش بيني شده است اگر چه همان هم داراي اشکالاتي است. لكن حركت كردن در چهارچوب قانون و عمل كردن به قانون، ولو قانوني كه ممكن است داراي ايراد و اشكال هم باشد بسيار بهتر از بي قانوني است. وقتي گفته مي‌شود ما خواهان اجراي بدون ‌تنازل قانون اساسي هستيم، يعني نهادهاي مسوول، بايد مفاهيم ارزشي مندرج در قانون اساسي را اجرا كنند. اين نهادها وقتي محترم هستند كه مفاهيم ارزشي قانون را اجرا كنند.

متن کامل این گفت و گو در پی می آید:

* جناب آقاي نوري در ارزيابيِ نسبتِ جناب‌عالي و جريان اصلاحات، به نظر مي‌رسد كه شما يكي از افراد منتقد در درون جبهه اصلاحات هستيد، يعني به روش و رفتار درون جريان اصلاحات نقد داريد. سال‌ها، شايد از اواخر سال 78 و پس از آغاز دوران زندان، شما بیشتر سكوت كرده ايد و كمتر اظهار نظر مي كنيد و گاه از موضع يك منتقد دروني جبهه‌ي اصلاحات سخن مي‌گوييد. گاهی بنظر می رسد اگر كسي بخواهد در نقد اصلاحات از موضع يك اصلاح‌طلب حرفي بزند، ممکن است گفته شود نبايد اصلاحات را نقد كرد. برخی علت سكوت سنگين شما را در بيش از يك دهه، نيز اينگونه تفسير مي‌كردند كه نمي‌خواستيد جريان اصلاحات را تضعيف كنيد، اما امروزه شما به چه ضرورتي رسيده‌ايد كه از سكوت درآمده‌ايد و به نقد، زبان گشود‌ه‌ايد؟

اينكه اشاره مي كنيد به چرايي سكوتي طولاني و در آمدن از سكوت، در حقيقت نه آنگونه بوده است و نه اينگونه كه الان مي گوييد، من به فراخور تشخيص ام از وضعيت گذشته، موجود و آينده ي كشور و جامعه، مطالبی كه به ذهن ام مي رسيده است را عرض كرده ام. حال ممكن است برخي را خصوصي تر گفته باشم و برخي را عمومي. لكن اينكه مي گوييد زبان به نقد گشوده ايد، بخش كمتري از گفته ها و نظراتم، ناظر به نقد جريان اصلاحات بوده است، چرا كه معايب و نواقص موجود در كشور و جامعه محصول مديريت نظري و عملي جريان حاكم است. جريان اصلاحات محاسن فراواني داشته و دارد و ممکن است در آن نواقص و ضعف هايي هم وجود داشته باشد که براي رفع نواقص و تکامل يافتن آن بهترين روش نقادي مشفقانه است. ايده‌اي ماندگار است که مورد نقد قرار گيرد. براي ماندگاري هر فکر و نظري بايد نقد آن را جدي گرفت. به هر حال بحث و اظهارنظر موافق و مخالف در جهت زنده ماندن و تکامل يافتن آن ايده نقش موثر ايفا مي‌کند. اگر ايده‌اي نقدناپذير شد، به مرور يا به فراموشي سپرده مي‌شود يا در جهت رفع نواقص خود بر نمي‌آيد و يكي از اشكالاتي كه در جمهوري‌اسلامي به وجود آمد كه شاید مشكل تاريخي ما نیز باشد نقدناپذيري برخي نظرها است. اگر ما به مباحثي كه از سوي رهبران جامعه مطرح مي‌شود قدسيت ندهيم و آنها را نقد كنيم با اين كار به ماندگاري آن مباحث كمك كرده‌ايم. چرا يك كتاب در حوزه ي علميه و يا در حوزه ي عمومي فرهنگ ماندگار مي‌شود؟ به دليل حاشيه‌ها و نقدهايي است که نسبت به آن كتاب اعمال مي‌شود و هر چه نقد‌ها گسترده‌تر باشد نشان دهنده ي اهميت آن کتاب و يا آن ايده و نظريه است و همين موجب تکامل يافتن و ماندگاري بيشتر آن نظريه مي‌شود. اولين و بيشترين آسيب را كسي مي‌بيند كه افكار و نظراتش نقدناپذير و قدسي پنداشته شود. رفته ‌رفته كسي به حرف و نظر او نزديك نمي‌شود و به نظر مي‌رسد روحيه نقدناپذيري و يا به عبارت نرم‌تر، از نقد استقبال نکردن در بسياري از خواص وجود دارد و جريان اصلاحات بايد مراقب باشد که به اين بليه دچار نشود، خود را نقد نمايد و از نقادي ديگران نيز استقبال کند.

* مشخصاً خود شما هم دچار اين مشكل شده‌ايد؟

بله فرقي نمي‌كند.

* اين حرف‌هايي را كه اخيرا شما درباره انتخابات و اصلاحات بيان مي‌كنيد، اگر كس ديگر زده بود، سريعا مي‌گفتند كه او بُريده است.

ما بايد يك مشي درست، منطقي و قابل دفاع انتخاب كنيم، روي آن پافشاري و آن را ترويج نماييم و در اين راستا مهم نيست كه ما را چگونه تحليل مي‌كنند. در جامعه ممکن است برخي افراد خود را ميزان تعيين حق و باطل بدانند و افراط و تفريط را براساس نظرات خودشان بسنجند. با اين روحيه چنانچه حاكم باشند به پشتوانه قدرتی که در اختيار دارند اينگونه رفتار مي‌كنند و اگر خارج از حاکمیت باشند، با فرافكني، ديگران را نفي مي‌كنند تا حرف و نظر خود را به اثبات برسانند. اتهام زدن به افراد، که چون همانند من نظریه پردازی نمیکند، پس او سازشكار شده و شايد پشت پرده ساخت ‌و‌ پاخت كرده از یکسو، یا در مقابل وقتي نمي‌توانیم استدلال درستي در نقد و يا رد نظر افراد ارائه دهیم، او را وابسته به صهيونيسم و آمريكا و فلان و بهمان معرفي ‌کنیم، نشان دهنده ي بنيان سست و ضعف منطق و رفتاری غيراخلاقي و غیرمدنی است.

* در واقع دو جناح در اين تحليل، چنين نگرشي دارند؟

بله متاسفانه وجود دارد و اين از آسيب‌هاي جدي است كه بسياري از ما گرفتار آن شده‌ايم. در يك جمع دوستانه احساس مي‌شود برخي محاسبه مي‌کنند چند درصد از نظرات خود را بيان کنند كه متهم به سازشكاري و یا مرعوب شدن در برابر بیگانگان نشوند. اگر كسي ته ذهنش نكته‌اي است، ممكن است آن نكته براي جريان اصلاحات راهگشا باشد و يا براي حكومت كارگشا باشد، اما از بيان آن پرهيز مي‌کند، براي اينكه يا از اين طرف يا از آن طرف متهم نشود.

* در همين زمينه منتقدين شما مي‌گويند كه شما در مقطعي خيلي تند عمل كرديد، حالا چه اتفاقي افتاده است كه آقاي نوري معتدل شده است؟ آيا به لحاظ تحليلي به نتيجه جديدي رسيده‌ايد؟

من البته رد نمي‌كنم ممكن است در جایی تند عمل كرده باشم و برعكس آن نيز ممكن است جايي كند عمل كرده باشم. من بعد از جريانات انتخابات سال 88، سعي زيادي داشتم با حداقل احساسات فکر و تامل کنم، جريان اصلاحات و جنبش سبز مسيري را و حكومت نيز مسير ديگر را مي‌پيمايد و اين انشقاق، ‌تفرقه و دوگانگي منافع ملي را تأمين نمي‌كند. اينگونه نيست كه بگوييم بعد از 2 سال يا 4 سال ممكن است همه‌چيز به يك مسير صحيح بيفتد. ممكن است گروه هاي معارض و برانداز، راه حل را در درگيري، آشفتگي و يا حتي مبارزه ي مسلحانه بدانند لكن جرياني كه منتقد وضع موجود است، چه اصلاح طلبان و چه مجموعه نيروهاي جنبش سبز كه بيشتر پيگير آراء و نظرات برادران بزرگوار جناب آقاي كروبي و جناب آقاي ميرحسين موسوي هستند، مخالف افراطي گري و خشونت ورزي مي باشند. شما به وضع امروز سوريه نگاه کنيد. معارضين خود را حق و دموکراسی خواه و بشار اسد را ناحق و دیکتاتور مي‌دانند. حکومت سوریه هم خود را حق و معارضین را گروهی تروریست و مزدور میداند نه حكومت سوريه حاضر است از مواضعش عقب‌نشيني كند و نه معارضين. هر روز نيز كشور سوریه و مردم آن بيشتر در حال نابودي هستند. خیلی بعید است با اسلحه و گلوله بشود دموکراسی و حقوق بشر را نهادینه کرد، بدون اینکه چشم اندازی از یک راه حل منطقی و پایدار دیده شود. امروز در سوریه يك ویرانی وحشتناك و کشتار هولناک به راه افتاده است. حالا بعد از 2 سال، درگيري در سوريه، چه نتيجه‌اي جز نابودي حرث و نسل يک کشور به بار آورده است؟ و بر فرض، که در نهایت هم معارضین سوریه پیروز شوند، باید محاسبه شود که آیا شیوه ي آنها بهترین شیوه بوده است؟ بنابراين جمع‌بندي من اين است كه جريان اصلاحات و جنبش سبز به عنوان جبهه با نفوذ و منتقد، بايد همچنان مسير معقول و بدور از خشونت را با جديت ادامه دهند و لحظه ايي از پيگيري حقوق اساسي، قانوني و شهروندي شان غافل نشوند.

* البته اوضاع ما نسبتي با اوضاع سوريه ندارد. براي آنكه مخالفان دولت سوريه به دنبال تغيير نظام هستند. ولي شما مي‌گوييد كه اصلاح‌طلبان منتقد هستند.

ما نبايد اجازه بدهيم هر روز شرايط كشور تندتر شود. ما بايد روي مواضع معتدل و منطقي خودمان بمانيم و تندروي جريان مقابل موجب تحريک جبهه اصلاحات و جنبش سبز نگردد.

* منظورتان از ما چه كساني است؟

ما، يعني منتقدين وضع موجود.

* خب بهتر نيست كه اين «ما» ‌تعريف شود؟ قبل از سال 88 تعريف‌ها روشن‌تر بود. مي‌گفتيم كه نماد جريان اصلاحات، آقاي خاتمي است و اين جريان وجود دارد. اما الان كاملا مرزها از بين رفته و مغشوش شده است. چارچوب اين «ما» چيست؟

به نظر مي رسد جریان اصلاحات بايد برای فعالیت های خود چارچوبي را تعریف کند، فکر میکنم در شرايط فعلي بايد محور حركت و فعاليت‌ها را قانون اساسي قرار داد.

* پس معيار ما التزام به قانون اساسي است؟

نه به عنوان كساني كه ممکن است قانون اساسی را متن مقدس بدانند، زیرا قانون اساسي متن مقدس نيست. اين قانون هم مانند ساير قوانين يك متن دست‌نوشته‌اي است كه مجموعه‌اي از افراد همين جامعه آن را تنظيم كرده‌اند و نهايتا به رأي مردم گذارده اند و چون دست نوشته ي بشر است مي‌تواند اشكالات عديده‌اي داشته باشد که در طول زمان روشن گردد. به همين دليل قابليت تغيير و اصلاح هم در خود قانون پيش بيني شده است اگر چه همان هم داراي اشکالاتي است. لكن حركت كردن در چهارچوب قانون و عمل كردن به قانون، ولو قانوني كه ممكن است داراي ايراد و اشكال هم باشد بسيار بهتر از بي قانوني است. وقتي گفته مي‌شود ما خواهان اجراي بدون ‌تنازل قانون اساسي هستيم، يعني نهادهاي مسوول، بايد مفاهيم ارزشي مندرج در قانون اساسي را اجرا كنند. اين نهادها وقتي محترم هستند كه مفاهيم ارزشي قانون را اجرا كنند. خداوند تبارک و تعالي در سوره مباركه الحاقه مي‌فرمايد "وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكمُ مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ" و اگر پيامبر پاره‏اى گفته‏ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت مى‏گرفتيم، سپس رگ قلبش را پاره مى‏كرديم، و هيچ يك از شما مانع از عذاب‏ او نمى‏شد. حتي ارزش مقام منيع پيامبر عظيم الشان اسلام به اجراي رسالت و آن مفاهيم ارزشي است. الان نيز اين اجراي بي‌تنازل قانون اساسي بد فهميده شده است. تا گفته مي‌شود، برخي مي‌گويند اين يعني احترام به نهادها و بعد دو طرف تفسير مي‌كنند. مخالفان مي‌گويند اين فرد كه مي‌گويد ما خواهان اجراي بي‌تنازل قانون اساسي هستيم، سازشكار شده است. جناح مقابل نيز مي‌گويند اينكه بر اجراي قانون تاكيد دارد، دروغ مي‌گويد و قبول ندارد. در قوانين دو بخش وجود دارد، يك بخش مفاهيم ارزشي قانون است. يك بخش نيز نهادهايي است كه براي پياده كردن آن مفاهيم ايجاد مي‌شود. مثلا قانوني براي بيمه تصويب مي‌شود. سپس براي اينكه اين قانون اجرا شود، يك سازمان راه‌اندازي مي‌شود. آن چيزي كه از نظر قانون‌گذار ارزش دارد اصل بيمه است. سازمان و اداره مربوطه براي اجراي کامل و مفيد بيمه تاسيس مي‌گردد. قانوني براي نظم عبور و مرور به نام قانون راهنمايي و رانندگي وضع مي‌شود، و براي اجراي دقيق آن قانون، اداره راهنمايي و رانندگي تاسيس مي‌گردد. اين سازمان مقدس نيست. اين سازمان مسوول اجرا و نظارت بر حسن اجراي امور راهنمايي و رانندگي است و در راستاي تحقق اهداف قانونگذار تمامي شهروندان نيز بايد با اين سازمان همکاري کنند و ده‌ها مثال ديگر. در قانون اساسی مفاهیم ارزشی فراوانی تدوین شده که از مهمترین و محوری ترین آنها رعایت و حراست از حقوق ملت است و نهاد‌هاي مندرج در قانون اساسي براي تحکيم و تقويت مفاهيم ارزشي مندرج در این قانون ايجاد گرديده اند. چنانچه در راستاي تحقق و تقويت اين ارزش‌ها عملکرد قابل قبولي داشته باشند قابل احترام هستند، چرا كه تأسيس آنها براي تامین اين اهداف بوده است و تمامي شهروندان نيز مي‌بايست آنان را در جهت تحقق اين اهداف ياري کنند.

* منتقدان جبهه اصلاحات اما مي‌گويند اين قانون اساسي خودش مشكل دارد پاسخ شما به آنها چيست؟

ايرادي ندارد. بايد از مشكلات قانون اساسي حرف زد و آنها را طرح و بررسي كرد. همان‌طور كه برخی تغيير قانون اساسي و حذف مقام رياست‌جمهوري و احياي نظام پارلماني را مطرح می کنند. از اين نظر سخن از تغییر قانون اساسي خيانت و یا بیان خواست بیگانگان نيست.

* باتوجه به عضويت شما در شوراي بازنگري قانون اساسي در سال 1368 و دفاع شما از نظام رياستي در برابر نظام پارلماني در آن سال، آيا هنوز موضع شما دفاع از اقتدار رئيس‌جمهوري است؟

بله. هنوز فكر مي‌كنم يكي از استوانه‌هاي دفاع از جمهوريت نظام انتخاب مستقيم رئيس دولت با رأي مردم است.

* بر سر بحث برگرديم، جریانات تندرو و افراطی که با اصلاحات زاویه دارند و اصلاحات را موجب تحکیم جمهوری اسلامی میدانند معتقدند اجراي بدون تنازل قانون اساسي يك شعار محافظه ‌كارانه است چرا كه مشكلات كشور را در ترتيبات و ساختار همين قانون مي‌بينند.

قانون اساسي خلاصه در يك اصل نيست. حسن و قبح قانون اساسي هم موكول به يك اصل نيست. قانون اساسي يك مجموعه‌ي بهم پيوسته است و همان‌طور كه گفتم ارزش‌هاي قانون اساسي قابل دفاع است فقط بايد روش‌هاي متناسب با آن را اتخاذ كرد. من كه بحث نظري نمي‌كنم، عيني حرف مي‌زنم. در باب مثلاً رابطه‌ي دين و دموكراسي هم حرف نمي‌زنم. قانون اساسي براي ايران يك نظام جمهوري مبتني بر ارزش‌هاي ديني تعيين كرده كه همه‌ي مقامات آن با واسطه يا بي‌واسطه بايد با رأي مردم انتخاب شوند. به متن قانون اساسي كه مراجعه مي‌كنيم چيزي جز اصل انتخابات نمي‌بينيم حالا بايد روش‌ها با اين اصل متناسب باشد و بگونه ای عمل نشود که مفهوم انتخابات بی معنی گردد و این موضوع هم پیچیده و غامض و جزء معادلات چند مجهولی نیست که برای پی بردن به آن نبوغ خاصی نیاز باشد بلکه باید انتخابات بگونه ای اجرا شود که برای عامه مردم اعتماد آور باشد. موضوع انتخابات و کیفیت آن از موضوعات شرعیه نیست که برای استنباط آن به قرآن کریم و یا روایات معصومین علیهم السلام مراجعه شود بلکه سازوکار انتخابات سالم و مورد اعتماد و تایید اکثریت مردم در خیلی از کشور های دنیا به صورت علمی تبیین شده و در حال اجرا می باشد.

* شما در انتخابات مجلس نهم هم معتقد به حضور در انتخابات بوديد؟

من بعد از سال 1388 نه از مشاركت مطلق در انتخابات حرف زده‌ام و نه از تحريم مطلق انتخابات. ممكن است زماني لازم باشد كه در انتخابات شركت كنيم و زماني ناگزير نتوانيم در انتخابات شركت كنيم اما بحث درباره‌ي هر انتخاباتي بستگي به شرايط همان انتخابات دارد.

* مثلاً درباره انتخابات 92 چه نظري داريد؟

بحث چگونگی رویکرد اصلاح طلبان و جنبش سبز با فرایند انتخابات ریاست جمهوری سال 92 موكول به گفت‌وگو و تبادل نظر دروني جبهه اصلاحات است. تا زماني كه اصلاح‌طلبان گردهم نيايند و درباره‌ي انتخابات گفتگو و تبادل نظر جدی و شفاف نداشته باشند نمي‌توان تصميم قاطعي درباره انتخابات سال آينده اتخاذ كرد.

* چندي پيش شما گفتيد عقلا بنشينند و تصميم بگيرند كه در مسير درست حركت كنيم. بعدا مطبوعات آن را به «اتاق فكر» تعبير كردند. خب ساختار اين اتاق فكر چگونه بايد باشد كه آن بازنگري صورت بگيرد و منافع ملي را تأمين كند؟

ببينيد وقتي ما مي‌گوييم مصالح ملي، ممكن است هر جريان يا شخصي بگويد كه من در چارچوب مصالح ملي عمل مي‌كنم. الان هم حكومت اين را مي‌گويد، هم اپوزيسيون. من به برداشت حكومت از مصالح ملي كاري ندارم. بالاخره عملكرد حكومت نشان مي‌دهد كه به چه چيزي مي‌انديشد و مصالح ملي را چگونه تعبير مي‌كند. بحثي كه من داشتم اين بود كه اصلاح‌طلبان و جريان جنبش سبز، به يك تعريف واحد برسند. به جاي آنكه با سخنان پراکنده از مصالح ملي تعريفي ارائه شود و راه‌حلي بيان گردد همه جمعي حركت كنند و يك حرف واحد بزنند.

* به نظر شما به لحاظ حكومتي آيا زمينه وجود دارد كه آدم‌ها دور هم جمع شوند؟

نمي‌دانم. من مي‌گويم ما نبايد خود را محدود در شرايطي که به جريان اصلاحات تحميل مي‌شود، کنيم. خودمان تلقين نكنيم كه شرايط براي فعاليت و تلاش وجود ندارد. بايد به روش‌هاي گوناگون تست كنيم. ممكن است اجازه ندهند ولي ما قدم اول را برداريم و به طرف مقابل نشان دهيم در تلاش خود مصمم و جدي هستيم.

* در نهايت هدف‌گذاري جبهه اصلاحات از حضور در عرصه سياسي و عمومي چيست؟

جريان اصلاحات اگر منتقد وضع موجود است نبايد فقط به بيان نقاط منفي بپردازد. بايد برنامه نيز داشته باشد. به عنوان مثال اگر ما نسبت به فساد و ناامني در جامعه منتقد و معترض هستيم بايد ايده‌اي هم براي اصلاح داشته باشيم. اگر نسبت به تورم و گراني، بيكاري و ساير مشکلات اقتصادي معترض هستيم بايد خودمان براي بهبود وضع اقتصادي داراي ايده و برنامه‌اي واقع‌بينانه براساس امکانات و شرايط موجود کشور باشيم و يا برنامه‌اي واقع‌بينانه براي تغيير شرايط موجود کشور داشته باشيم. در بخش سياست خارجي و مشکلاتي که هم اکنون با جامعه جهاني پيش آمده و يا ساير بخش‌ها بايد ايده‌ها و برنامه‌هاي روشني داشته باشيم. مناسب است دوستان جريان اصلاحات جلسات منظم فكري داشته باشند و مسائل مهم كشور را بررسي كنند و با واقع بيني براي مشکلات و معضلات راه‌حل ارائه نمايند. كسي كه مي‌خواهد سياه ‌نمايي و اتهام‌زني كند و طرف مقابل را خراب كند، طبیعتا همه‌چيز مي‌تواند بگويد. اما اگر مي‌خواهيم واقع‌بين باشيم و راه‌حل ارائه دهيم، بايد دوستان اصلاح طلب جلسات منظم داشته باشند و در زمينه اقتصاد و فرهنگ، سياست داخلي و خارجي و ساير موارد راه‌حل‌هاي خود را ارائه دهند. در زمينه رفع مشکلات موجود در پرونده هسته‌اي بايد موضع اصلاح‌طلبان و جنبش سبز روشن و شفاف باشد. در خصوص بحران سوريه و اتفاقات منطقه و مسائل گوناگون ديگر، موضع اصلاح‌طلبان بايد روشن باشد.

* شما مي‌خواهيد مخاطب‌تان مردم باشند يا حكومت؟

طبيعتاً مردم مخاطب جريان اصلاحات هستند و بايد يكپارچه و منسجم برنامه‌ها طرح گردد، يا حكومت از آن استفاده مي‌كند يا نمي‌كند. اگر نكرد، حداقل مردم در جريان قرار مي‌گيرند كه حرف و برنامه اصلاح‌طلب‌ها چيست.

* نقدي كه الان بر طرح اين موضوعات از سوي افرادي مثل شما وجود دارد، اين است كه مي‌گويند، تمام اين حرف‌ها انتخاباتي است. چون در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري هستيم، دوباره اصلاح‌طلبان بحث‌هايي را راه انداخته‌اند تا در انتخابات شركت كنند. در واقع مي‌گويند اصلاح‌طلبان فاقد سازمان سياسي منسجم هستند و با اين حرف‌ها مي‌خواهند شبكه رأي خود را منسجم كنند؟

خب ما چكار كنيم كه حرفمان ربطي به انتخابات نداشته باشد؟ هر سال در ايران انتخابات هست. انتخابات مجلس نهم كه تمام شد، من اين مباحث را مطرح كردم. تا مطرح شد، عده‌اي گفتند كه اين ناظر به انتخابات رياست‌جمهوري است، درحالي‌كه چنين نيست.

* اما زماني كه شما اين نقدها و ايده‌ها را مطرح كرديد به انتخابات نيز فكر مي‌كرديد؟

نه. چنين چيزي در ذهنم نبود. اما اينكه جريان اصلاحات به انتخابات فكر كند، نه‌تنها منفي نيست، بلكه مثبت است. اينكه اصلاح‌طلبان بخواهند ايده‌ها و نظرات و برنامه‌شان را، خود، اجرا كنند خيلي خوب است. حالا ممكن است عده‌اي در داخل يا خارج كشور مخالف شركت اصلاح‌طلبان در انتخابات باشند و لکن اين نوع مباحث ناظر به انتخابات نيست. حتي ممكن است در اين جلسات اصلاح‌طلبان به اين نتيجه برسند كه در انتخابات شركت نكنند. همين نيز يكي از مباحث جلسات هست و لکن جبهه اصلاحات براي اداره جامعه، بايد ايده و برنامه روشني داشته باشد.

* الان دو نظر وجود دارد. اول نظر شما و همفکران شما كه مي‌گوييد مي‌توانيم كشور را با اصلاحات در سیستم مدیریتی و برخی قوانین همچنان با مدل جمهوری اسلامی اداره كنيم و عده ديگري كه مي‌گويند ديگر امكان اداره اين كشور وجود ندارد. آنها مشكل اصلي را در حاكميت مي‌بينند. بعد همين افراد به كساني كه مانند شما فكر مي‌كنند، مي‌گويند شما داريد به مردم آدرس اشتباه مي‌دهيد. نهاد انتخابات در كشور قابل بازساي نيست. جواب شما به اين افراد چيست؟

حالا آنهايي كه آدرس درست مي‌دهند بگويند كه آدرس درست كجاست؟ ما مي‌گوييم شرايط كشور را براساس واقعيات بايد سنجيد. اگر در كشور شرايط بهتري براي اداره امور اجرايي به‌وجود بيايد، نه‌تنها مخالف نيستيم بلكه خوشحاليم. حالا برخي فكر مي‌كنند كه مي‌توانند شرايط بهتري را به وجود بياورند، بسيار خوب بياورند. آنچه قطعي است با بي عملي و انفعال هيچ اصلاح و تغييري اتفاق نخواهد افتاد. ما مي‌گوييم خودمان را در بن‌بست قرار ندهيم. نبايد در بن‌بست بمانيم. نمي‌گويم نقشه راه براي خروج از اين بن بست روشن است، اما تاكيد داريم كه بايد تلاش كنيم و بدانيم مسير پر خطر و سختي در پيش است و براي رسيدن به هدف متناسب با آن بايد فعاليت کنيم. ممكن است راهي بيابيم و ممكن است نتوانيم. ولي براي خروج از بن‌بست سعي کنيم. اگر كساني تصور مي‌كنند كه مي‌توانند راه‌هاي طلايي براي خروج از اين بن بست ارائه نمايند، اقدام كنند. اما اگر راه‌هاي آنها قرار است ايران را تبديل به يك سوريه ديگر بكند ما مخالف هستيم. روش جبهه اصلاحات مسالمت‌جويانه و مبتني بر روش‌هاي مدني است و با اين روش به نتايج بهتري مي‌توان رسيد. نبايد براي رسيدن به نتيجه‌ عجله كرد. اين اشكال ماست كه مي‌خواهيم زود به نتيجه برسيم و چون كارمان را با عجله شروع مي‌كنيم به نتيجه نمي‌رسيم و وقتي به نتيجه نمي‌رسيم، بي‌برنامه‌تر از قبل مي‌شويم. اگر بگوييم ما براي 10 سال ديگر مي‌خواهيم كار كنيم، گفتمان‌سازي و فرهنگ‌سازي کنيم و ارتباط خود را با بدنه اجتماعي تقويت نماييم، آن ‌وقت متناسب با آن كار مي‌كنيم. اما اگر بگوييم براي 6 ماه ديگر مي‌خواهيم جلسه بگذاريم، 6 ماه بعد همه مي‌روند دنبال كار خودشان و جلسات را رها مي‌كنند. ما 8 سال گذشته را به همين ترتيب از دست داديم.

* مي‌گوييد بايد درازمدت نگاه كنيم و طبيعتا در اين شرايط هيچ نگاهي هم به انتخابات و كسب قدرت نداريد. در اين ميان آيا نيروها فرسوده نمي‌شوند؟

اتفاقاً برعكس، اگر اصلاح‌طلبان نيروي خود را در سطح کشور فعال کنند و بخواهند ظرف شش ماه به نتيجه برسند، به هر دليل که ممکن است برخي از دلايل حتي غيرمنصفانه و غير عادلانه باشد به نتيجه‌اي مفيد و موثر نرسند، آن نيروي جوان و قدرتمند پس از چند بار تکرار اين اتفاقات فرسوده و دچار افسردگي، رخوت و بي‌انگيزگي مي‌شود، اما اگر نيروهاي اصلاح‌طلب در سطح کشور را توجيه و برای یک تلاش و برنامه دراز مدت آماده کردید، چنين مشكلي پيش نمي‌آيد. ضمن آنكه ما از كساني صحبت مي‌كنيم كه اهل منطق و فكر هستند و درک و تحليلي درستي از موضوعات و مشکلات دارند. 

کمک ۴۰ میلیون دلاری ایران به پروژه ساخت سد در لبنان

Posted: 17 Nov 2012 06:31 AM PST

جرس: با وجود همراهی لبنان با تحریم های آمریکا و متحدانش علیه ایران، حزب الله لبنان روز گذشته ۴۰ میلیون دلار بودجه از تهران دریافت کرد تا آن را برای عملیات احداث سد هزینه کند؛ سدی در جنوب بیروت و حومه لبنان که ۶ سال پیش در جریان حمله اسرائیلی ها ویران شد.

به گزارش دیپلماسی ایرانی به نقل از دیلی استار، حزب الله در دسامبر گذشته برای احیای این سد از ایران طلب بودجه ای ۴۰ میلیون دلاری کرد و تهران نیز این درخواست را پذیرفت اما با گذشت نزدیک به یک سال از رایزنی های اولیه، در نهایت روز جمعه این بودجه به دست حزب الله رسید.

این توافقنامه بین وزیر نیروی ایران و همتای لبنانی اش امضاء شده و قرار است پروژه سد تا ۳ سال دیگر به بهره برداری برسد. همچنین گفته می شود که طرف لبنانی برای واردات برق با ولتاژ بالا از ایران نیز با مقامات جمهوری اسلامی در حال رایزنی است.

این در حالی است که به گفته وزیر نیروی لبنان مخالفت هایی در لبنان علیه دریافت بودجه از ایران و حضور جمهوری اسلامی در پروژه احداث سد وجود داشته است. برخی تحلیلگران بر این باورند که همین مخالفت ها دلیل به تاخیر افتادن امضاء این قرارداد تا روز جمعه بوده است، چرا که تهران از همان سال پیش موافقت خود را با ارائه بودجه مورد نظر حزب الله اعلام کرده بود.

این سد در نزدیکی منطقه ای روستایی نشین و مرتفع در لبنان احداث می شود که جمعیت قابل توجهی از مسیحیان در آن زندگی می کنند. برخی در این منطقه ادعا می کنند که ایران قصد دارد از طریق این پروژه نفوذ خود را در لبنان افزایش دهد. تا کنون حمایت مالی و نظامی جمهوری اسلامی از حزب الله لبنان وجود داشته است اما حضور فیزیکی دراز مدت ایرانیان در لبنان برای برخی در این کشور چندان راضی کننده نیست.

هرچند تهران پیشنهاد های متعددی برای کمک های اقتصادی به لبنان و حضور در پروژه های مختلف ارائه داده است اما این گزینه ها با توجه به مخالفت ها با سرعت کمی در لبنان بررسی و نهایی می شود. برای مثال با وجود اینکه ایران در کنار بسته های اقتصادی دیگر صادرات برق به لبنان را نیز مطرح کرده، تا کنون لبنان از پذیرش آن خوددداری کرده است چرا که به گفته وزیر نیرو لبنان شرکت های اروپایی تا کنون بهترین پیشنهاد ها را برای ساخت نیروگاه در لبنان ارائه کرده اند.

نکته قابل توجه این که حتی لبنان نیز با تحریم های آمریکا و متحدانش علیه ایران همراه شده است. برخی منابع آگاه می گویند نخست وزیر لبنان نمی خواهد در این مرحله درخواست تهران برای صادرات برق به کشورش را بپذیرد چرا که این اقدام می تواند ناقض تحریم های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی باشد.

با این حال وزیر نیروی ایران همچنان می گوید ایران آماده عملی کردن پیشنهاد های سخاوتمندانه خود در بخش حفاری نفت و گاز برای لبنان است.

اما توافق برای احداث سد با هزینه ۴۰ میلیون دلاری تامین شده از سوی تهران، موفقیتی برای جمهوری اسلامی به شمار می رود چرا که برای مدتی طولانی می تواند از این طریق بر مدیترانه نظارت داشته باشد. آن هم در زمانی که آینده سوریه در ابهام قرار دارد و شرایط برای بشار اسد، متحد دیرین ایران در منطقه قابل پیش بینی نیست. از سوی دیگر به دنبال تحولات ۱۹ ماهه در سوریه، گروه حماس به عنوان یکی از گروه های تحت حمایت جمهوری اسلامی نیز مقر خود را از سوریه به دیگر کشور های عرب منطقه منتقل کرده که نارضایتی تهران را به همراه داشته است.

در مقابل برخی دلسردی ها در روابط تهران و حماس، شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله در یک ماه اخیر بارها اعلام کرده است در صورت تهدید ایران، تهدید کنندگان باید منتظر عکس العمل حزب الله باشند. وی همچنین تاکید کرده است موشک های حزب الله آماده نشانه گرفتن منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه هستند.

گلابی کیلویی ۱۰ هزار تومان شد

Posted: 17 Nov 2012 06:31 AM PST

جرس: رئیس اتحادیه سراسری فروشندگان میوه و تره بار استان تهران گفت: قیمت هرکیلوگرم گلابی در میوه فروشی‌های سطح شهر بیش از ۱۰۰۰۰ تومان است.

حسین مهاجران در گفتگو با مهر در خصوص قیمت گلابی در بازار اظهارداشت: قیمت هر کیلوگرم گلابی درحال حاضر به دلیل تولید کم این میوه درکشور در میدان مرکزی میوه و تره بار در حدود ۸۰۰۰ تومان است.

وی با اشاره به اینکه قیمت این میوه در مدت مشابه سال گذشته در حدود ۶۰۰۰ تومان بوده است، اظهارداشت: درحقیقت گلابی تخم نطنزی دو ماه پیش از سردرخت خریداری شده و در سردخانه ها نگهداری می شد که به تدریج تا عید به بازار خواهد آمد.

رئیس اتحادیه سراسری فروشندگان میوه و تره بار استان تهران با بیان اینکه گلابی در میوه فروشی های سطح شهر با احتساب سود ۳۵ درصد به مردم عرضه می شود، گفت: براین اساس، قیمت هرکیلوگرم گلابی در میوه فروشی های سطح شهر بیش از ۱۰۰۰۰ تومان است. 

پیام سیدمحمد خاتمی به مراسم رونمایی از کتاب “چشم در برابر چشم”

Posted: 17 Nov 2012 06:10 AM PST

 

جرس: “برای آمنه خانم بهرامی آرزوی سلامتی کامل می کنم که جان زیبای خود را در «گذشت تحسین برانگیز» نشان داد و بر همگان ثابت کرد که «انسان زیبا» می تواند حتی از آن کس که به زیبایی ظاهر او آسیب رسانده است، بگذرد تا ایثار و معجزه ی نیکوئی در برابر بدی و زیبایی در برابر زشتی را در کار بزرگ خود معنی کند.”

این جملات بخشی از پیامی است که سید محمد خاتمی به مناسبت برگزاری مراسم رونمایی از کتاب زندگی و خاطرات آمنه بهرامی که باعنوان «چشم در برابر چشم» منتشر و در روز ۲۶ آبان در خانه هنرمندان رونمایی شد صادر کرده است.

متن کامل این پیام به گزارش وب سایت رسمی رییس جمهور پیشین کشورمان به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

زیبایی، روح زندگی است و دل انگیزترین پدیده ای که انسانیت را معنی و کمال می بخشد. و مگر نه اینکه جان انسان به سوی زیبایی مطلق پر می کشد؟ و مگر آنچه آفریده ی خداوند است زیبا نیست؟ و مگر زیباتر از جان انسان آفریده ای هست؟ و می بینیم که خداوند بعد از آفریدن انسان به خود آفرین می گوید و خود را نیکوترین و زیباترین آفرینندگان می نامد: «فتبارک الله احسن الخالقین».

زیبایی ظاهر نیز گرچه خواستنی است اما روح زیبایی را در معنی و ژرفای هستی باید یافت و زیبا آن است که زیبایی مطلق را می پرستد و زندگی را برای همه ی انسان ها زیبا می خواهد و ازهرگونه گذشت و فداکاری در این راه دریغ نمی کند.

برای آمنه خانم بهرامی آرزوی سلامتی کامل می کنم که جان زیبای خود را در «گذشت تحسین برانگیز» نشان داد و بر همگان ثابت کرد که «انسان زیبا» می تواند حتی از آن کس که به زیبایی ظاهر او آسیب رسانده است، بگذرد تا ایثار و معجزه ی نیکوئی در برابر بدی و زیبایی در برابر زشتی را در کار بزرگ خود معنی کند.

روح سرشار از امید آمنه خانم نیز حجت موجّهی است برای همه ی آنان که به آینده می نگرند و سختی ها و رنج ها را با آغوش باز تحمل می کنند و با عظم و تلاش والای خود نومیدی و درد را شکست می دهند. اینان پیروز واقعی هستند.

امیدوارم که به لطف حضرت پروردگار و همت مسئولان، آمنه بهرامی – که عمرش دراز باد- بتواند باز هم بینایی خود را بازیابد ،تا با آگاهی و هنر و امید خود زندگی دیگران را نیز زیباتر کند.

سیّد محمّد خاتمی 

معاون وزیر خارجه ایران: همچنان با روسیه مواضع مشترکی در قبال سوریه داریم

Posted: 17 Nov 2012 03:11 AM PST

 

جرس: معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه ایران گفته است که ایران و روسیه همچنان مواضع یکسانی در قبال تحولات سوریه دارند و به طور قاطع با هر گونه مداخله خارجی در سوریه مخالفند.

عباس عراقچی به خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) گفت: مواضع ایران و روسیه در قبال تحولات جاری سوریه تغییر نکرده است و دو کشور "با هماهنگی کامل با رویدادهای سوریه برخورد می‎کنند."

از زمان آغاز اعتراضات ضددولتی در سوریه، ایران و روسیه در موضعی یکسان و مشابه با دولت بشار اسد، گروه‌های تروریستی را عامل ناآرامی‌های سوریه معرفی کرده‌اند.

دولت سوریه می‌گوید که در حال مقابله با "تروریست‌هایی است که تحت حمایت عوامل خارجی هستند."

با این حال، بشار اسد اعلام کرده است که آماده اصلاحات در ساختار حکومت و مذاکره با مخالفان است.

ایران و روسیه همواره بر ضرورت گفت‌وگو بین طرف‌های درگیر در سوریه تاکید و با هر گونه مداخله خارجی برای پایان دادن به درگیری‌ها مخالفت کرده‌اند.

با وجود تلاش‌های بین‌المللی، درگیری‌ها در سوریه همچنان ادامه داشته است و مخالفان دولت سوریه بارها مدعی شده‌اند که شبه‌نظامیان ایرانی در روند سرکوب اعتراضات ضددولتی سوریه حضور دارند، اما این ادعاها تاکنون تایید نشده است.

مقامات رسمی ایران نیز همواره هرگونه دخالت در امور داخلی سوریه را رد کرده‌اند.

با این حال، تعدادی از مقامات ایران به دلیل آنچه همکاری و حمایت از نقض حقوق بشر در سوریه خوانده شده است، تحت تحریم‌های بین‌المللی از جمله کلیک تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌اند.

موضع مشترک در قبال افغانستان

عباس عراقچی، معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه ایران که به تازگی در مسکو با مقامات رسمی روسیه دیدار کرده است، گفت که افزون بر وضعیت سوریه، درباره تحولات افغانستان از جمله حضور نیروهای نظامی خارجی در این کشور، برنامه هسته‌ای ایران و مسائل مربوط به ثبات و امنیت آسیای مرکزی، قفقاز و دریای خزر با مقامات ارشد روسیه گفت‌وگو کرده است.

آقای عراقچی اضافه کرد که ایران و روسیه در قبال افغانستان هم موضع یکسانی دارند.

او گفت: هر دو کشور بر ضرورت ترک کامل افغانستان از سوی نیروهای خارجی و برچیده شدن کامل پایگاه‌های نظامی خارجی از خاک افغانستان تاکید می‌کنند.

معاون وزیر امور خارجه ایران اضافه کرد: توافق و تفاهم خوبی بین ایران و روسیه در خصوص روابط دوجانبه و بین‌المللی وجود دارد.

 

رئیس سازمان نظام پزشکی: قیمت لوازم مصرفی پزشکی ۲۴۵ درصد رشد داشته است

Posted: 17 Nov 2012 03:11 AM PST

جرس: رئیس سازمان نظام پزشکی گفت: نگاه امنیتی و انتظامی به مسائل فرهنگی، مشکل را حل نمی‌کند، همانطور که در سطح اجتماع نیز شاهد این قبیل برخورد‌ها هستیم.

به گزارش ایلنا، سیدشهاب الدین صدر در نشست خبری که امروز شنبه در محل سازمان نظام پزشکی برگزار شد، بااشاره به ارسال نامه به دبیرکل سازمان ملل گفت: یکی از مشکلاتی که باعث شد در چند هفته گذشته به دبیرکل سازمان ملل نامه‌ای بفرستیم وجودتحریم‌ها بود.

وی تصریح کرد: اگرچه بعد از انقلاب اسلامی با تحریم‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون مواجه بوده‌ایم اما از چند سال گذشته تحریم‌ها به شکل دیگری و در محدوده گسترده تری نسبت به مردم اعمال می‌شود.

رئیس سازمان نظام پزشکی با اشاره به اینکه تحریم‌هایی که دارای جنبه‌های سیاسی و نظامی نیستند، به ملت ما اعمال می‌شود، افزود: از آن جمله تحریم‌هایی که در حوزه سلامت و نسبت به دارو و تجهیزات پزشکی اعمال شده است که جنبه قانونی و وجه صحیحی در دنیا ندارد.

وی تصریح کرد: اگرچه کشورهای دیگر دائم اعلام می‌کنند که تحریم در این زمینه نکرده‌ایم و محدودیت خاصی وجود ندارد اما این یک دروغ آشکار است، زیرا مدت‌ها است برای خرید مواد اولیه دارو و تجهیزات پزشکی این تحریم‌ها اعمال می‌شود.

رئیس سازمان نظام پزشکی ادامه داد: البته امروز آن طور نیست که در زمینه دارو و تجهیزات با بحران روبه رو باشیم و کمبود‌ها اختلالی ایجاد کند اما رفتار غرب و کشورهای دیگر غیر قابل دفاع است.

صدر ارسال نامه به بان کی مون را در راستای روشنگری عنوان کرد و افزود: سازمان نظام پزشکی وظیفه خود دانست که در داخل و خارج از کشور تماس‌هایی را برقرار کند و تدبیری بیاندیشد تا این موضوع برای همه ملت‌ها روشنگری کند.

وی با تاکید براینکه با توجه به تحریم‌ها، دولت باید بیش از گذشته تجهیزات لازم را فراهم کند تا در آینده مشکلی پیش نیاید، افزود: اگر چه اکنون مشکلی خاصی وجودندارد اما لازم است دقت بیشتری از سوی دولت صورت گیرد.

مدیریت دولت در عرصه اقتصادی مطلوب نیست

رئیس سازمان نظام پزشکی درادامه مدیریت در عرصه اقتصادی را مطلوب ندانست و افزود: تزلزل در حوزه اقتصادی کشور به ویژه در مدیریت ارزی که در چند ماه گذشته رخ داده است به صورت مستقیم به حوزه سلامت کشور آسیب زده است.

وی خاطرنشان کرد: این موضوع باعث شده است تا عرصه‌های مختلف در تامین دارو و تجهیزات پزشکی دچار مشکل شوند و قیمت‌ها به صورت سرسام آوری افزایش پیدا کند.

رئیس سازمان نظام پزشکی با تاکید براینکه باید ارز تامین دارو به موقع تخصیص داده شود، افزود: میزان بار هزینه‌های سلامت که به مردم تحمیل می‌شود روز به روز در حال افزایش است به طوری که براساس محاسبه وزارت بهداشت از ۵۴ درصد به بیش از ۶۰ درصد رسیده است.

صدر با اشاره به اینکه دولت برای برطرف کردن مشکلات، باید مسیر خود را اصلاح کند، افزود: شرایط به گونه‌ای است که بیمه‌ها به بیمارستان‌های دولتی ۱۴۰۰ میلیارد تومان بدهی دارند، مطالبات بیمارستان‌های خصوصی از بیمه‌های تکمیلی ۲۰۰ میلیارد تومان است و همچنین بدهی بیمارستان‌های دولتی به شرکت‌های پخش دارو نیز ۷۵۰ میلیارد تومان است که اگر اعتبارات حوزه سلامت در زمان خودش اختصاص پیداکند، این مسائل به وجود نمی‌آید.

رئیس سازمان نظام پزشکی با اشاره به افزایش تعداد شرکت‌های واردکننده دارو گفت: در سال ۷۶ سه شرکت واردکننده دارو و ۶ شرکت توزیع کننده وجود داشت اما در یکی دو سال گذشته تعداد شرکت‌های واردکننده دارو به ۱۲۰ و شرکت‌های توزیع کننده به ۱۳۴ افزایش پیدا کرده است.

وی تاکید کرد: این افزایش به مفهوم آن است که به جای حمایت از تولید داخلی، واردات در این عرصه افزایش چشم گیری داشته است و علت آن هم روشن است زیرا در واردات سود بیشتر و مشکلات کمتر است.

قیمت لوازم مصرفی پزشکی ۲۴۵ درصد رشد داشته است

صدر در ادامه به افزایش قیمت دارو و تجهیزات پزشکی اشاره کرد و افزود: اکنون لوازم مصرفی پزشکی ۲۴۵ درصد، فیلم رادیولوژی ۲۴۰درصد، الکتروشوک ۲۸۶ درصد، گاز هلیوم که برای کار‌ ام ار آی در سراسر کشور ضروری است ۶۷۷ درصد، صافی دیالیز۳۲۵ درصد، کیسه خون ۳۵۰ درصد افزایش داشته است.

وی تصریح کرد: در کنار این افزایش قیمت‌ها، قیمت گاز در مراکز درمانی نزدیک ۱۱ برابر، برق ۷/ ۲ برابر، آب ۶/ ۵ برابر شده است که حکایت از این دارد که تدبیر مناسب و توجه لازمی به حوزه سلامت نشده است.

رئیس سازمان نظام پزشکی افزود: آزمایشگاه‌ها با مشکلات جدی مواجه شده‌اند و علاوه برآن‌ها رادیولوژی‌ها هم دچار مشکل هستند.

صدر با تاکید بر اینکه دولت اعتبارات حوزه سلامت را باید در اولویت قرار دهد، افزود: تاکنون اعتبارات حوزه سلامت اختلالات جدی داشته است به طوری که ۶ هزار میلیارد تومان از محل هدفمندکردن یارانه‌ها هنوز به حوزه سلامت تزریق نشده است.

رئیس سازمان نظام پزشکی خاطرنشان کرد: دولت نباید با حوزه سلامت برخورد سیاسی و شعاری داشته باشد و به حوزه سلامت و دارو باید به عنوان یک مساله استراتژیک کشور نگاه کند. 

بیانیه دوم ۴۱ زندانی سیاسی؛ اعتراض به انتقال ابوالفضل عابدینی و نگرانی نسبت به امنیت جان وی

Posted: 17 Nov 2012 03:11 AM PST

جرس: ۴۱ زندانی سیاسی سبز محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که پیش از این در شهادت نامه ای از علائم شکنجه در بدن ستار بهشتی گفته بودند، در نامه ای دیگر به انتقال ابوالفضل عابدینی، در پی شهادت حضوری وی در حضور بازپرس، از زندان اوین اعتراض کردند.

به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه با بیان اینکه پس از قتل مظلومانه ستار بهشتی، بازپرس شهریاری از دادسرای جنایی تهران در روز سه شنبه ۲۳/۸/۹۱ برای تحقیق به زندان اوین آمد و از تعدادی از افراد بند ۳۵۰ در مورد آن مرحوم سوالاتی نمود، آمده است: در زمان صحبت با بازپرس شهریاری، آقای عابدینی به ایشان گفته بود اطلاعاتی که می‌دهم باعث برخورد با من نشود و مشابه آنچه در کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم را عوض نکنند که بازپرس یاد شده نیز در این زمینه به وی اطمینان داد بود.

پیش از این کلمه خبر داده بود که در تازه ترین دور فشارها بر روی زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین پس از اعلام شهادت مکتوب و حضوری درباره ی مشاهدات خود از بدن شکنجه شده ی ستار بهشتی، ابوالفضل عابدینی که در آستانه ی اولین مرخصی خود بود به زندان اهواز تبعید شد. وی در اعتراض به این مسئله اعلام کرده که دست به اعتصاب غذا خواهد زد. همچنین روز پنج شنبه دیگر زندانیان سیاسی این بند نیز در حمایت از وی از پذیرش غذا اجتناب کردند.

متن کامل بیانیه ی ۴۱ زندانی سیاسی به همراه اسامی امضا کنندگان که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

به نام خدا

مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا

هرکس کسى را جز به قصاص قتل، یا به جزاى فساد در روى زمین، بکشد مانند این است که همه مردم را کشته باشد. (آیه ۳۲ سوره مائده)

ملت شریف ایران همانگونه که در اطلاعیه قبلی متذکر شدیم، مرحوم ستار بهشتی روز ۱۰/۸/۹۱ از بازداشتگاه پلیس امنیت به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافت و در روز ۱۱/۸/۹۱ مجددا از این بند به پلیس امنیت بازگردانده شد. زمانی که وی را به این بند منتقل کردند، آثار ضرب و جرح و شکنجه آشکارا بر روی بدنش مشهود بود که در اطلاعیه قبلی اعلام کردیم و خود آن مرحوم نیز در شکایت نامه‌ای کوتاهی که نوشت این مسائل را به اختصار بیان کرد.

پس از قتل مظلومانه ستار بهشتی، بازپرس شهریاری از دادسرای جنایی تهران در روز سه شنبه ۲۳/۸/۹۱ برای تحقیق به زندان اوین آمد و از تعدادی از افراد بند ۳۵۰ در مورد آن مرحوم سوالاتی نمود از جمله افراد تحت بازپرسی آقای ابوالفضل عابدینی از فعالان در بند جنش سبز بود که در مدت حضور ستار بهشتی در این بند، یکی از افرادی بوده که بیشترین ارتباط را با وی داشته‌اند و مرحوم ستار، جزئیات شکنجه‌ها و بد رفتاری‌های را که در پلیس امنیت با وی شده بود، برای آقای عابدینی نیز بازگو کرده بود.

در زمان صحبت با بازپرس شهریاری، آقای عابدینی به ایشان گفته بود اطلاعاتی که می‌دهم باعث برخورد با من نشود و مشابه آنچه در کهریزک رخ داد، جای شاهد و مجرم را عوض نکنند که بازپرس یاد شده نیز در این زمینه به وی اطمینان داد بود. متاسفانه بر خلاف قول داده شده و همانطور که در دستگاه قضایی ما رایج است اولین برخورد، با آقای ابوالفضل عابدینی که یکی از مطلع‌ترین افراد نسبت به شکنجه‌های اعمال شده به مرحوم ستار بهشتی است صورت گرفت و وی را بامداد روز پنجشنبه ۲۵/۸/۹۱ از بند ۳۵۰ به بیرون برده، در حالیکه پیش از این به وی اعلام کرده بودند برای رفتن به مرخصی وثیقه بگذارد. آقای عابدینی هنگام انتقال به همبندیان خود اعلام کرد که از روز پنج شنبه ۲۵ آبان ماه تا مدتی نامعلوم در اعتراض به این اقدام دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

برخورد با ابوالفضل عابدینی نشان می‌دهد که به راستی به جای برخورد با عاملان جنایت و قتل قرار است به افرادی که از جنایت اطلاع دارند و آن را پیگیری می‌کنند برخورد شود، همچون نمونه‌های فراوانی که در جریان سرکوب جنبش سبز آزادی خواه شاهد آن بوده‌ایم.

با توجه به تجربیات گذشته ما به طور جدی نگران جان آقای ابوالفضل عابدینی هستیم و اعلام می‌کنیم مسئولیت هر اتفاق در مورد ایشان بر عهده مسئولان ارشد قضایی است و عدم بازگشت وی به داخل بند ۳۵۰ مقدمه اقدامات احتمالی بعدی می‌دانیم که می‌تواند امنیت جانی وی را به خطر اندازد.

امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:

محمد ابراهیمی

حسن اسدی زیدآبادی

امیر اسلامی

رضا انصاری راد

ابراهیم (نادر) بابایی زیدی

عماد بهاور

سیدعلیرضا بهشتی شیرازی

امید بهروزی

امین چالاکی

سیاووش حاتم

غلامرضا خانیان

امید خوارزمیان

محمد داوری

امیرخسرو دلیرثانی

سیدمحمدعلی دادخواه

علیرضا رجایی

محمد رضایی

فرزاد روحی

حسین زرینی

عبدالفتاح سلطانی

ادریس سیدین

سیدمحمد سیف‌زاده

پوریا شاهپری

محسن(بهمن) صادقی نور

محمدفرید طاهری قزوینی

بهادر علیزاده

افشین کرم‌پور

حمیدرضا کرواسی

امیر گرشاسبی

جعفر گنجی

سیامک قادری

ابوالفضل قدیانی

فرشید لاهوتی

عبدالله مومنی

محسن میردامادی

مصطفی نیلی

محمدعلی ولایتی

فرشید یدالهی

محمدحسن یوسف پورسیفی

محمدامین هادوی

سیداحمد هاشمی