جنبش راه سبز - خبرنامه |
- گزارش تصویری - تظاهرات در لبنان
- گزارش تصویری - تظاهرات بزرگ مصریها علیه دیکتاتور
- فرار پسر رئیس جمهور مصــر در پی گسترش اعتراضات مردمی
- وزیر اطلاعات: سرنخهای جدید از حمایتهای موساد در ترور مسعود علمیحمدی شناسایی شده اند
- فاصله مان با آنچه می خواستیم و برایش هزینه دادیم، دردهایمان را سنگین تر می کند
- کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش یازدهم)
- آیا نامه احمدی نژاد را کیهان نوشت؟
- ابراز نگرانی دیده بان حقوق بشر ازوخامت نقض حقوق بشر در ایران
- وزیر علوم: بی برو برگرد بازنگری در علوم انسانی در کار خواهد بود
- حلقه ترور
گزارش تصویری - تظاهرات در لبنان Posted:
|
گزارش تصویری - تظاهرات بزرگ مصریها علیه دیکتاتور Posted:
|
فرار پسر رئیس جمهور مصــر در پی گسترش اعتراضات مردمی Posted: گزارش منابع خبری از فرار خانواده حسنی مبارک به لندن جرس: همزمان با گسترش موج اعتراضات مردم مصر و سرکوب معترضین در پایتخت و چندین شهر دیگر آن کشور، رسانه های خبری ضمن اعلام شعله ورتر شدنِ اعتراضات مردمی، از فرار «جمال» فرزند حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر به لندن خبر داده و برخی منابع خبری در بریتانیا نیز، به نقل از شاهدان عینی، گریختن عروس و همسر حسنی مبارک به لندن و حضور آنها در فرودگاه «هیترو» را گزارش کرده اند.
این رخدادها بعد از آن رخ می دهد که جنبش دموکراسی خواهی مردم کشورهای عربی، در پی پیروزی انقلاب مردم تونس و شعله ور شدن قیام ها در اردن و الجزایر، وارد فازی جدید شد و هزاران تظاهرکنندۀ مصری، روز سهشنبه در نقاط مختلف قاهره - پایتخت مصر- با حضور در خیابانها، فراتر از خواست های قبلی خود – مبنی بر اصلاحات سیاسی و اقتصادی- خواستار برکناری حسنی مبارک، رئیس جمهور و همچنین انحلال هیات دولت شدند که برخورد نیروهای پلیس با مردم معترض، حداقل سه کشته – از جمله یک مامور پلیس- دهها زخمی و صدا بازداشتی بر جای گذاشت.
این منبع خبری همچنین خاطرنشان کرد که بارگیری وسایل همراه جمال مبارك تحت تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه قاهره انجام شده است.
برادعی از حسنی مبارک خواسته است از نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری آینده خودداری کند و اجازه اصلاح قانون اساسی را به منظور برگزاری انتخابات آزاد بدهد. وی همچنین بر لزوم لغو حالت فوق العاده در مصر که از زمان به قدرت رسیدن حسنی مبارک در سی و نه سال پیش اعلام شد، تاکید کرد. |
وزیر اطلاعات: سرنخهای جدید از حمایتهای موساد در ترور مسعود علمیحمدی شناسایی شده اند Posted: جــرس: وزیر اطلاعات می گوید که "تمامی توطئه ها، ترفند ها و عوامل ترور مسعود علی محمدی، دانشمند اتمی و استاد فیزیک دانشگاه تهران شناسایی شده اند و به موقع برای رسوایی هرچه بیشتر سرویس های اطلاعاتی خارجی اطلاع رسانی خواهد شد." وی همچنین از "شناسایی سرنخهای جدیدی از دخالت و حمایتهای موساد و سی آی ای از برخی افراد فریب خورده در این ترور" خبر داد.
وزیر اطلاعات همچنین به فعالیتهای گروه ریگی اشاره کرد و گفت: مجموعه ریگی، پشتوانه اش سرویس های اطلاعاتی موساد، سی آی ای و سیستم اطلاعاتی انگلیس است و این مجموعه ها، مجموعه هایی نیستند که از عملیات خرابکارانه شان دست بردارند.
وزیر اطلاعات گفت: "درشرایط حساس کنونی در بحث فتنه و مقابله با این پدیده شوم حضور مردم و همراهی آنان است که حماسه نهم دی پارسال را رقم زد و این حضور پرشور آنان دشمن را به عقب می کشاند."
|
فاصله مان با آنچه می خواستیم و برایش هزینه دادیم، دردهایمان را سنگین تر می کند Posted: نامه محتشمی پور به تاجزاده جــرس: فخرالسادات محتشمی پور، در آستانه سی امین سالگرد پیوند ازدواجش با مصطفی تاج زاده، طی نامه ای به این زندان سیاسی، از تلخی ایام فعلی - بویژه روزهای اخیر- گله مندی خود را ابراز کرده و می گوید "از احوالات ما مپرس در این روزهای بهمنی حالمان هیچ خوب نیست در میان ذبح ارزش هایمان در میان گم شدن آرزوهای قشنگمان. تنها هجران تو نیست که جان ما را می سوزد و می گدازد بلکه افزون بر آن فاصله مان با آن چه می خواستیم و برایش رنج کشیدیم و هزینه ها دادیم، دردهایمان را سنگین تر می کند. "
فخرالسادات محتشمی پور |
کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش یازدهم) Posted: استیو کراشاو و جان جکسون/ ترجمه: عمار ملکی
تقدیم به هاشم خواستار، رسول بداغی، محمد داوری و دیگر معلمان دربند در جستجوی انسانیت همواره ایستادگی بدور از خشونت فلسطینی ها در سرزمینهای اشغالی، بیش از مقاومت خشونت بار موجب آشفتگی و خشم مقامات اسرائیل شده است چرا که در برابر آن بسادگی نمیتوان به مقابله برخاست. اولین انتفاضه بدور از خشونت، از سال 1987 تا 1993 بطول انجامید. در سال 1989، روستاییان "بیت سحور" در نزدیکی بیت اللحم در قسمت اشغالی نوار غزه، مبارزات بدور از خشونت را با این شعار سامان دادند که: "کسی که نماینده ای ندارد، مالیات هم نمیدهد". ترتیب دهندگان اعتراض اعلام کردند که " نظامیان اسرائیل نمایندگان ما نیستند و ما آنها را دعوت نکردیم تا به سرزمینمان بیایند. آیا ما باید پول تیری را بدهیم که با آن فرزندانمان را میکشند؟" یقینا پاسخ منفی بود و به همین دلیل آنها در یک اعتصاب همگانی از دادن مالیات سر باز زدند. رژیم اسرائیل سریعا معترضان را مجازات کرد و به ضرب و شتم و دستگیری آنها پرداخت. مقامات اسرائیلی اعلام حکومت نظامی کرده و تمامی خطوط تلفن را قطع کردند. آنها حتی از ورود مواد غذایی به بیت سحور جلوگیری کردند. روزنامه نگاران، دیپلماتها و اسرائیلیهای حامی معترضان از ورود به شهر منع شدند. نظامیان مغازه ها را غارت کرده و اموالی که ارزشی بسیار بیش از میزان مالیاتها داشت را مصادره کردند. محاصره شهر از 22 سپتامبر تا 31 اکتبر 1989 ادامه داشت. راجر کوهن در مجله نیویورک تایمز نوشت: "اسرائیل همیشه از استفاده خشونت توسط فلسطینی ها شکایت میکند. درحالیکه مردم بیت سحور اعتراضشان را با روشهای مسالمت آمیز ابراز کردند اما در مقابل اسرائیل برای شکستن آن به زور و خشونت متوسل شد."
در پیش نویس یک قطع نامه در شورای امنیت سازمان ملل، محاصره اسرائیل که موجب رنج و عذاب مردم عادی فلسطین شده بود مورد انتقاد قرار گرفت. چهارده عضو شورای امنیت در حمایت از قطع نامه رای دادند و تنها یک دولت در مخالفت آن رای داده بود. اما آمریکا قطعنامه را وتو کرد و در نتیجه سدی در برابر اعتراضات بدور از خشونت در مقابله با اقدامات غیرقانونی دولت اسرائیل ایجاد کرد و با این عمل پیامی را فرستاد که پی آمد آن سالهاست ادامه دارد. * * * جناب ژنرال، تانک شما ماشین قدرتمندی است که میتواند جنگلها را در هم بکوبد و صدها انسان را له کند. اما این ماشین یک ایراد دارد و آن این است که نیاز به راننده دارد.......برتولد برشت ییگال برونر عضو سابق نیروی دفاعی اسرائیل، در نامه ای سرگشاده که در سال 2002 نوشته بود، جمله بالا را نقل قول کرد. او وصدها نیروی نظامی دیگر از خدمت در ارتش اسرائیل در مناطق اشغالی سر باز زدند. این سربازان از یک واحد ممتاز و معتبری بودند که سابقه پیکار و به خطر انداختن جانشان را داشتند. خیلی از آنها بدلیل سرپیچی از خدمت در مناطق اشغالی زندانی شدند. آنها به نام گروه "نافرمانان" مشهور شدند. نافرمانان، توجه هم وطنان و افکار عمومی جهان را به این مساله جلب کردند که چگونه اشغالگری و نزاع حاصل از آن باعث نابودی صفات انسانی در میان هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی میشود. آنها در نامه ای تاکید کردند: "ما نباید جنگ را در مناطقی خارج از مرزهای 1967 ادامه دهیم و بدنبال سلطه، اخراج، به گرسنگی کشاندن و تحقیر مردم باشیم. ما بدینوسیله اعلام میکنیم که به انجام خدمت در نیروی دفاعی در هر ماموریتی برای دفاع از کشور ادامه میدهیم. اما ماموریت اشغالگری و سرکوب، در خدمت این هدف نبوده و ما بخشی از آن نخواهیم بود." نامه برونر به فرمانده ای که او را برای خدمت در مناطق اشغالی فرا خوانده بود، حاصل اندیشه و تامل سربازی بود که ارتش از او کاری غیر قابل تصور خواسته بود. تجربه برونر به زمانی بازمی گشت که بعنوان یک تیرانداز تانک از او خواسته شده بود که موشکی را به سمت گروهی از مردم پرتاب کند. او در این باره نوشته بود: "من بعنوان آخرین چرخ دنده کوچک ماشین پیچیده جنگ هستم . من آخرین و کوچکترین حلقه زنجیر دستورات هستم. من قرار است که فقط دستورات را اجرا کنم و خودم را به یک وسیله بی اراده تقلیل دهم که دستور "آتش" را میشنود و ماشه را میکشد تا که برنامه را به اتمام برساند. و قرار بود من همه این اعمال را بطور طبیعی همانند یک روبات انجام دهم. روباتی که هیچ چیزی را احساس نمیکند بجز تکانهای تانک در اثر شلیک گلوله به سمت هدف". برونر هر چند سربازی استثنایی و ویژه نبود، اما آدمی بود که درباره کارهایش اندیشه و تامل می کرد و از همین رو او از شلیک خودداری کرد. او بخوبی میدانست که "همانند یک پشه وزوزویی ست که با مگس کش بر سرش میزنند و بعد هم زیر پا لهش میکنند". اما هشدار او به فرمانده اش و رهبران سیاسی اسرائیل بسیار تکان دهنده بود: "یک پشه به تنهایی نمیتواند تانکی را از حرکت بازدارد و یقینا نمیتواند لشگری از بیخردی را نیز مانع شود. اما سرانجام وقتی تیراندازان، رانندگان و فرمانده های دیگر هم بیش از پیش کشتارهای بی هدف را در برابر دیدگان خویش می بینند، آنها نیز به اندیشه فرو میروند و بزودی "وزوز" میکنند! هم اینک نیز افراد بسیاری چون ما هستند و بالاخره وزوز کردن ما به غرشی کوبنده تبدیل خواهد شد و آن غرش پژواکی در گوش شما و فرزندانتان خواهد انداخت. اعتراض ما در کتابهای تاریخ ثبت خواهد شد تا همه نسل ها شاهد آن باشند. پس جناب فرمانده قبل از اینکه من را با ضربه ای از خود دور کنی، شاید بهتر باشد کمی تامل کنی." * * * خودداری از انجام دستورات آنگونه که گروه "نافرمانان" انجام دادند، تنها یکی از روشهای جلب توجه عمومی به تجاوز و جنایات صورت گرفته بود. یکی دیگر از روشها، سخن گفتن علنی درباره رفتارها و عملکرد نیروهای نظامی بود. از سال 2004 گروهی با نام "شکست سکوت" توسط کهنه سربازان اسرائیلی تشکیل شد که مشاهدات شخصی سربازان را جمع آوری می کرد. با تشویق نمودن سربازان به سخن گفتن و انتشار مشاهدات آنها، فرهنگ بی تفاوتی و انکار را مورد هدف قرار دادند و در نتیجه باعث تقویت روحیه شجاعت در افرادی شدند که جویای حقیقت بودند.
همواره اعتراض علنی در شرایط جنگی نیاز به شجاعت و بی باکی خاصی دارد. براستی همانگونه که سوزان سونتاگ در کتاب "یهودیان برگشت خورده! سربازان با وجدان اسرائیلی" میگوید: "اگر بگویی که جان انسانهای حاضر در تبار مقابل به اندازه جان خودمان ارزش دارد، همیشه موجب بدنامی میگردد و وطن فروشی فرض میشود." دولت اسرائیل بر این مساله اصرار داشت که کشتار هزار و دویست نفر از افرادی که اکثر آنها غیر نظامی بودند و تنها در عرض چند هفته در عملیات "سرب گداخته" در غزه - در دسامبر 2008 و ژانویه 2009- به خاک و خون کشیده شدند، ناقض قوانین جنگی نبوده است! اما بسیاری در اسرائیل با این نظر مقامات رسمی مخالف بودند. برخلاف انتظار، بعضی از سربازان اسرائیلی حاضر شدند تا بدرفتاریهایی که شاهد آن بوده و یا خود در عملیات "سرب گداخته" مرتکب شده بودند را بطور علنی بازگو کنند. گروه "شکست سکوت" دهها شهادت نامه تاثیرگذار را جمع آوری و منتشر نمود. انتشار آنها دولت را بسیار خشمگین کرد اما موجب گردید تا این اقدام همانند زنگ بیدار باش برای دیگران گردد تا از حقیقت خونهای ریخته شده در جنگی آگاه شوند که گروه تحقیق سازمان ملل آنرا "حملات بی مبالات و عمدی اسرائیل بر ضد افراد غیرنظامی" در غزه اعلام کرد. حملاتی که حتی شامل شلیک به سمت افرادی می شد که پرچم سفید صلح در دست داشتند. یکی از سربازان، حضور در عملیات نظامی در غزه را اینگونه شرح می داد که "فرد احساس کودکی را میکند که برای سرگرمی ذره بینی را در دست دارد و با آن مورچه ها را میسوزاند. واقعا شرم آور است که یک بچه بیست ساله را مجبور کنند که رفتاری اینگونه با انسانهای دیگر انجام دهد." (1) Steve Crawshaw & John Jackson (2010). Small acts of Resistance, how courage, tenacity and ingenuity can change the world?, Sterling Publishing, London.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
آیا نامه احمدی نژاد را کیهان نوشت؟ Posted: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی
|
ابراز نگرانی دیده بان حقوق بشر ازوخامت نقض حقوق بشر در ایران Posted: طی گزارش سالانه اعلام شد جــرس: سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارش سال ٢۰۱۰ خود که روز دوشنبه ٢۴ ژانویه (چهارم بهمن ماه) منتشر شده، همزمان با شرح وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان، از وخامت اوضاع حقوق بشر در ایران خبر داده و ضمن ابراز نگرانی از آن، خاطرنشان کرده است که سرکوب آزادی بیان، اجتماعات و نیز فشار بر اقلیت های دینی و جنسیتی کماکان ادامه داشته است. دیدبان حقوق بشر در گزارش خود تصریح کرده است که توجه جهانی در سال ۲۰۱۰بیشتر معطوف به برنامه اتمی ایران بوده، به حدی که نگرانی های جدی از بحران نقض حقوق بشر در این کشور را تحت الشعاع قرار داده است. این سازمان حقوق بشری همچنین گفته است جمهوری اسلامی اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری را با خشونت و استفاده از گلوله های واقعی سرکوب کرد، بسیاری را کشت و هزاران را دستگیر کرد. در این گزارش آمده است صدها مدافع و وکیل حقوق بشر، روزنامه نگار، فعال جامعه مدنی و رهبران اپوزیسیون بدون اتهام همچنان در بازداشت هستند، بازجویان با شکنجه از زندانیان اعتراف می گیرند تا قوه قضائیه بتواند آنها را به حبس های طولانی مدت و حتی اعدام محکوم کند. دیدبان حقوق بشر می گوید از سرکوب سال ۲۰۰۹ تا هنگام تنظیم این گزارش بیش از ۱۰۰۰ نفر از ایران گریخته و در کشورهای همسایه تقاضای پناهندگی کرده اند. این سازمان افزوده در طول سال ۲۰۱۰، سرکوب آزادی بیان، اجتماعات و نیز فشار بر اقلیت های دینی و جنسیتی ادامه یافته است. گزارش سالانه دیده بان حقوق بشر به موارد متعددی از شکایتنامه های زندانیان سیاسی از جمله نامه عبدالله مومنی از فعالان دانشجویی بازداشت شده به رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرده که در آن نقض حقوق مندرج در قانون و نیز جزئیات شکنجه توسط زندانبانان تشریح شده است. به گفته دیدبان حقوق بشر تا هنگام نگارش این گزارش هیچ مقام بلند پایه ای بدلیل شکنجه، بدرفتاری و قتل سه نفری که در بازداشتگاه کهریزک رخ داد، تحت تعقیب قرار نگرفته است. در ادامه این گزارش به تعداد بالای اعدام ها در ایران پرداخته و گفته شده است در سال ۲۰۰۹ که آخرین سالی است که آمار رسمی اعدام منتشر شده، ۳۸۸ نفر به دار آویخته شده اند که پس از چین بالاترین رقم در دنیا است. دیدبان حقوق بشر می افزاید مدافعین حقوق بشر معتقدند تعداد واقعی اعدام هایی که امروز در زندانهای ایران انجام می شود، بخصوص در مورد قاچاقچیان مواد مخدر بسیار بالاتر از آمار رسمی است. این سازمان می گوید ایران سردمدار اعدام مجرمان بزهکار است و هم اکنون صدها نفر از جمله، ابراهیم حمیدی به دلیل جرائمی که در سنین کودکی و نوجوانی مرتکب شده اند، در انتظار اعدام هستند. به گفته دیدبان حقوق بشر، ارعاب وکلای حقوق بشر و جلوگیری از وکالت زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد: نسرین ستوده، وکیل تعدادی از بازداشتی های سیاسی، در سپتامبر گذشته بازداشت شد، محمد مصطفایی، وکیل سکینه محمدی که به سنگسار محکوم شده، از کشور گریخت و محمد سیف زاده همکار شیرین عبادی و از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر که توسط حکومت بسته شد، به نه سال زندان محکوم شده است. این سازمان گفته است پیروان بهائیت از آزادی دینی محروم هستند و در اوت گذشته هفت نفر از رهبرانشان به جرم جاسوسی و بدون محاکمه عادلانه به حبس های بیست ساله محکوم شدند. دیدبان حقوق بشر می گوید قوانین ایران همچنان پیروان اقلیت مذهبی سنی را مورد تبعیض قرار می دهد، مامورین امنیتی به دراویش گنابادی حمله می کنند و کسانی که به دین مسیحیت می گروند بازجویی و دستگیر می شوند. این گزارش می افزاید اقلیت های آذری، کرد و عرب مشمول محدودیت های فرهنگی و سیاسی هستند و اقلیت های جنسی مطابق قانون با مجازات مرگ روبرو می شوند. دیدبان حقوق بشر در پایان این گزارش آورده است توجه جهانی در بیشتر سال ۲۰۱۰ معطوف به برنامه اتمی ایران بود و نگرانی های جدی از تعمیق وضع حقوق بشر در این کشور را تحت الشعاع خود قرار داد. انتقاد از نقض حقوق بشر در غرب دیدبان حقوق بشر همچنین از اتحادیه اروپا به خاطر تبعیض فزاینده علیه مسلمانان و سایر مهاجران و نیز سوء استفاده از قوانین ضدتروریستی انتقاد کرده و افزوده نهادهای اروپایی باید احترام و تعهد بیشتری به حقوق بشر در داخل نشان دهند و کردار و گفتارشان یکی باشد. دیدبان حقوق بشر در گزارش ۶۴۹ صفحه ای خود از دولت های جهان بخصوص کشورهای غربی و نیز سازمان ملل متحد انتقاد کرده و گفته است رویکرد "نرمی" در قبال ناقضان حقوق بشر اتخاذ و به گفتگوهای خصوصی و همکاری بسنده کرده اند. این سازمان از اتحادیه اروپا به خاطر تبعیض فزاینده علیه مسلمانان و سایر مهاجران و نیز سوء استفاده از قوانین ضدتروریستی انتقاد کرده و افزوده نهادهای اروپایی باید احترام و تعهد بیشتری به حقوق بشر در داخل نشان دهند و کردار و گفتارشان یکی باشد. این سازمان از رئیس جمهور آمریکا نیز انتقاد کرده و گفته است از قدرت سخنوری مشهور خود برای دفاع از حقوق بشر در چین، هند و اندونزی استفاده نکرده است. دیدبان حقوق بشر همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد را متهم کرده است که از اعمال فشار بر دولت های ناقض حقوق بشر خودداری کرده و تنها به نوعی دیپلماسی آرام اکتفا کرده است.
|
وزیر علوم: بی برو برگرد بازنگری در علوم انسانی در کار خواهد بود Posted: جــرس: وزیر علوم با بیان اینکه "انقلاب فرهنگی دیگری در کار نیست اما بازنگری در علوم انسانی بی برو برگرد در کار است"، بر اسلامی شدن علوم انسانی تاکید کرد و ضمن اعتراض به عدم وجود گزینش اساتید و دانشجویان، گفت "آیا هرکس دانش داشته باشد باید وارد دانشگاهها شود؟ ما باید دانشمند متقی داشته باشیم."
|
Posted: مهستی شیرازی
محمد جعفر بهداد در یک جمع خودی گفته است که «یک محفل» میخواهد حلقهٔ احمدینژاد را «ترور» کند. بهداد به اندازهٔ کافی از اعضای این محفل «کد» داده است و ظاهراً باید سراغ آنها را از مدیر مسئول کیهان گرفت. از طرفی دیگر، امیر عاملی شاعر مشهور کیهان هم، به فاصلهٔ چند روز همین ادعا را تکرار کرده است و گفته است شریعتمداری میخواهد احمدینژاد را در مقابل رهبری قرار دهد تا « حکم قتلش» را بگیرد. اگر «این دو نفر» روزگاری نه چندان دور با حسین شریعتمداری سروسری نداشتند و اگر نام حسین شریعتمداری برای افکار عمومی یادآور قتلهای زنجیرهای نبود، شاید میشد از کنار این ادعاها و اسامی گذشت و آن را به حساب دروغهای رایج پروردگانِ دولت گذاشت. اما هم بهداد و هم امیر عاملی از زمرهٔ کسانی هستند که بر «سفرهٔ کیهان» نشستهاند و سالها با حسین شریعتمداری دم خور بودهاند و لابد در عالم دوستی چیزهایی میدانند. حسین شریعتمداری هم – سهواً یا عمداً! – همواره افکار و منش و نوشتههایش را با عاملان قتلهای زنجیرهای – مخصوصا سعید امامی – پیوند زده است، تا جایی که وقتی حجاریان ترور شد، در یک تیتر دو پهلو و زهردار نوشت «مگر سعیدِ ما چه کرده بود؟»
شاید هم جعفر بهداد و امیرعاملی چندان بیخبر نیستند، که از دور دستی بر آتش دارند. گاهی شاهد از غیب میرسد. در یکی از همین هفته نامهٔ جدیدی که نَسَبش بر کسی پوشیده نیست، فردی «دقیقاً» با همان «عنوان و سمتِ سعید امامی» پشت به مخاطب و روبروی گردانندگان سایت رجانیوز نشسته است و بر همان نهج و مرام، در آمیزش راست و دروغ و تهمت زنی دستِ «حاج سعید» را از پشت بسته است. در مصاحبهای که این نشریه اقتدارگرا منتشر ساخته است و حاشیههایش را به سخنرانی «سردار مشفق» آراسته است، کافی است «پروژه تهاجم فرهنگی» را بر جای «پروزه جنگ نرم» بنشاند، تا «روح سعید اسلامی» در شخصی به نام «شکری» حلول کند. گردانندگان نشریه نیز ابایی نداشتهاند که او را هنوز هم «تخریب چی» بنامند. اما این تنها شاهد ماجرا نیست. سعید امامی، مشاور و معاون سابق وزارت اطلاعات بود و «شکری» نیز می گوید قبلاً معاون وزیر بوده است و هنوز هم! به مشاورهٔ وزیر مشغول است. رویکرد و ادبیات «باند قتلهای زنجیرهای» برای «منافق سازی» در مصاحبهٔ شکری هویداست. او برای رسیدن به منظور خود – و لابد برای زنده نگهداشتن همان باند – بروشورهای انتخاباتی را اسناد براندازی میداند و جلسات انتخاباتی را جلساتی برای براندازی نظام و فعالان انتخاباتی را سمپات مجاهدین خلق معرفی میکند. حتی جزوهٔ «الگوی زیست مسلمانی» را که برای ماهها قبل از انتخابات برای بزرگان نظام و رهبری ارسال شده بود، سند توطئهای میخواند که وزارت اطلاعات آن را از جاسازی منزل «کشف» کرده است. پیشترها، مشهورترین – و شاید تنها – مقام بلند بالایی که در وزارت اطلاعات بود و مثل آبِ خوردن دروغ میگفت، مرحوم سعید امامی بود. هر کس که یکبار سخنرانی سعید اسلامی را در دانشگاه همدان شنیده و یا خوانده باشد، بر این امر گواهی میدهد. معاون وقت وزارت اطلاعات، در آن سخنرانی مشهور به پشتوانهٔ جایگاه رسمی خود، بیمحابا راست و دروغ را درهم و برهم میآمیزد و به یاری آنها تحلیلهای خود را به خورد مخاطبان میدهد. البته از مشهورترین متهم قتلهای زنجیرهای هم جز این انتظاری نمیرفت، به هر حال «پروژهٔ تهاجم فرهنگی» و «قلع و قمع» عاملانِ شبیخون فرهنگی، طرح توجیهی میطلبید و برای ارباب قدرت چه توجیهی بهتر از راست آمیخته با دروغ! دوستی به مناسبت ۲۶ دی ماه، در فیس بووک نوشته بود «شاه که رفت، کاش سلطنت را هم با خود میبرد»، همین آرزو را میشود به سعید امامی هم تعمیم داد. حالا که سعید اسلامی از میان ما رفته است، معلوم نیست این میراث اوست که بجا مانده است یا روح سرگردان سعید اسلامی است که هر روز در یکی از آقایان حلول میکند و تحلیلهایی از همان دست را به خورد مخاطبان میدهد. تحلیلهایی که دستاویزی جز دروغ ندارند و تنها به اعتبار جایگاه رسمی گوینده، از پریشان گوییهای یک ذهن معیوب، قابل تفکیک میشوند. بیخود نیست که عدهای باور دارند «سعید امامی زنده است» و بیعلت نیست اگر بهداد و امیر عاملی از «قتلهای محفلی» و «حذف فیزیکی» میگویند و هنوز کسانی از شبح سعید امامی میترسند. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |