جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مصاحبه یوسفی اشکوری با رسا درباره آیت الله منتظری

Posted:

علی مطهری: احمد نژاد و مشایی به دنبال جذب و کسب آراء میرحسین موسوی هستند

Posted:

ملاقات گروهی از نمایندگان اقلیت مجلس با آقای خاتمی، کار خوبی بود

جرس: علی مطهری نماینده اصولگرای منتقد دولت، معتقد است که محمود احمدی​نژاد و اسفندیار رحیم مشایی، در پی جذب آراء کسانی هستند که به میرحسین موسوی رای دادند.

 

به گزارش خبرآنلاین، این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، که طی هفته های اخیر در حال فعالیت برای جمع آوری امضا جهت به پرسش کشیدن رئیس دولت است، معتقد است ردپای حامیان دولت را در ارائه "فهرستی از نامزدهای گوش به فرمان، برای مجلس نهم" ردیابی کرده، که حتی نظر جامعتین (جامعه روحانیت و جامعه مدرسین) را هم نخواهند پذیرفت. 

 

متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:

با گذشت یک سال و اندی از انتخابات ۸۸ که برخی از آن به عنوان مرزبندی نوین در فضای سیاسی کشور یاد میکنند، به نظر شما این مرزبندیها تا چه میزان تعمیق شده و امروزه جغرافیای سیاسی کشور دارای چه ابعادی است؟ 
من قائل به مرزبندی نوین نیستم. انتخاباتی برگزار شده، برخی به نتیجه آن معترض بوده​اند، مسئله​ای که در همه کشورها رخ می​دهد. منتها ما چون هر مخالفتی را به مخالفت با اسلام تعبیر می کنیم، آن را تبدیل به یک بحران کردیم و بی جهت عده​ای کشته شدند. هم اصلاح​طلبان و هم اصولگرایان در این بحران نقش داشتند و البته نقش اصلاح​طلبانی که به جای آن که اعتراض خود را از راه قانون پیگیری کنند، آن را به خیابان​ها کشاندند بیشتر بود. اشتباه اصولگرایان این بود که در مقابل این اعتراض، به جای آن که ابتدا به اقناع بپردازند، از همان ابتدا به خشونت روی آوردند. بنابراین مرزبندی نوینی درفضای سیاسی کشور ایجاد نشده، اما استعداد این مرزبندی جدید وجود دارد؛ زیرا نتیجه افراط گری بخشی از دو طرف، نزدیک شدن عقلای اصولگرا و اصلاح​طلب به یکدیگر بوده است. در واقع صف دوستان دانای انقلاب از دوستان نادان در حال جدا شدن است. 

فکر می کنید احزاب منتسب به جریان اصلاحطلب و نخبگان سیاسی آن، چقدر در بازسازی خود موفق بوده و آیا در حالحاضر هم چنان حیات سیاسی دارند یا نه؟ 
جریان اصلاح​طلبی در جامعه ما پایگاه اجتماعی دارد، اگرچه بعد از بحران اخیر این پایگاه لطمه دیده است. اشتباه آقای موسوی این بود که در همان ابتدا راه خود را از غرب​گرایان و ملی​گرایان به صراحت جدا نکرد، لذا شعارهای روز قدس پیدا شد. این امر باعث شد که مردم متدین کم​کم راه خود را از ایشان جدا کردند. مهم​ترین کار رهبری یک حرکت اجتماعی این است که اهداف خود را به روشنی اعلام کند و از گروه​های منحرفی که صرفاً به خاطر دشمن مشترک با او همراه شده​اند به عنوان ابزار استفاده نکند و از آن​ها تبری جوید. آقای موسوی این کار را نکرد یا ضعیف انجام داد و کم​کم رهبری این حرکت به دست دیگران افتاد و هر کس از ظن خود یار این حرکت شد و عده​ای نیز از این نقطه ضعف ایشان برای هل دادن وی به سمت ضد انقلاب به نحو احسن استفاده کردند. احزاب منتسب به جریان اصلاح​طلبی برای احیای خود لازم است موضع خود را در قبال رفتار آقای موسوی در بحران اخیر به صراحت بیان کنند و راه خود را به روشنی اعلام نمایند. 

ادامه حضور جریان اصلاحات در انتخابات آتی را چگونه میبینید؟ این حضور از منظر شما مشروط به انجام چه اعمال و تجدید نظرهایی است؟ به عبارت دیگر جریان اصلاحطلب برای توانایی عبور از فیلتر شورای نگهبان و توانایی کسب آرای مردم چه باید بکند؟ 
فکر می​کنم غیر از آقای موسوی و شاید آقای کروبی بقیه افراد نباید مشکلی داشته باشند. اتهاماتی که بر اساس استراق سمع از جلسات خصوصی آن​ها یا اعترافات زندان به آن​ها وارد شده، نمی تواند ملاک باشد. در جلسات خصوصی خیلی حرف​ها گفته می شود. اساساً یکی از اشتباهاتی که در این بحران رخ داد تحلیل حوادث بر اساس کارهای اطلاعاتی و نه وقایع موجود بود. اگر شورای نگهبان بخواهد سخت​گیری​های بی جا بکند، به دخالت رهبری امیدوارم. البته ترکیب شورای نگهبان نسبت به گذشته بهتر شده است. 

نظر شما درباره ملاقات گروهی از نمایندگان اقلیت مجلس با آقای خاتمی چیست؟ 
کار خوبی بوده و در جهت رهنمود رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حد اقلی انجام شده است. اصولگرایان هم خوب است با ایشان دیدار و مسائلشان را مطرح کنند. البته آقای خاتمی لازم است نظر خود را درباره رفتار آقای موسوی در بحران اخیر به صراحت بیان کنند تا بر همگان روشن شود که راه ایشان غیر از راه آقای موسوی است. آقای خاتمی به رفتار خشونت آمیز بعد از انتخابات با معترضان انتقاد داشتند که رهبری هم به برخی موارد آن اشاره کردند و خواستار رسیدگی و اصلاح فوری شدند. لذا اتهامی متوجه ایشان نیست. شروط ایشان هم شروط عادلانه​ای است. تعیین تکلیف سریع​تر زندانیان سیاسی، اجرای کامل قانون اساسی و انتخابات آزاد همیشه مورد توجه نظام جمهوری اسلامی بوده است. 

جناح اصولگرا در چه وضعیتی قرار دارد؟ اگرچه در حال حاضر حضور اصول گرایان در انتخابات آتی بی رقیب به نظر میرسد اما عدهای تلاش دارند برخی اختلافنظرها در میان آنها را مرزبندیهایی تصویر کنند. به نظر شما این مرزبندی ها چه خواهد بود و سرنوشت آنها در آینده چه خواهد شد و با چه رویکردی از سوی مردم مواجه خواهد شد؟ 
اصول گرایان چاره ای جز این که در انتخابات آتی دو فهرست بدهند ندارند. به عنوان مثال چگونه ممکن است نام آقای سیدرضا اکرمی در کنار نام آقای رسایی در یک فهرست قرار گیرد در حالی که برداشت آن​ها از اصل ولایت فقیه یا آزادی بیان از زمین تا آسمان متفاوت است؟ البته تلاش هایی که برای وحدت اصولگرایان بر محور جامعتین صورت می​گیرد خوب است اما آقایان مشایی و احمدی​نژاد تمکین نخواهند کرد و فهرست مجزا از افراد گوش به فرمان خواهند داد. 

با توصیفی که شما از وضعیت حضور اصلاحطلبان و اصولگرایان در آینده سیاسی کشور دارید، بنظرتان رقابت اصلی در انتخابات مجلس نهم میان چه گروههایی خواهد بود؟ 
رقابت اصلی میان اصولگرایان منتقد دولت و حامی دولت خواهد بود و اگر مشارکت مردم در سطح بالایی باشد، دسته اول پیروز میدان خواهند بود. 

این که گفته میشود نمیتوان به جز یک سلیقه برای همه سلیقهها انواع محدودیتها را ایجاد کرد، چقدر منطقی و بر آمده از فضای کنونی حاکم بر کشور است؟ 
این حرف درستی است. نگاهی به صدا و سیما و رفتاری که در روزهای منتهی به ۹ دی داشت، این مطلب را ثابت می​کند. یک گروه خاص که تعدادشان از انگشتان دو دست تجاوز نمی​کند، می​توانند هرچه دوست دارند بگویند و طرف مقابل حتی حق دفاع از خود را ندارد. به نظر من رفتار رسانه ملی در آن روزها به نفع آقایان موسوی و کروبی تمام شد. 

دولت در این زمینه چه نقشی داشته است؟ چه در زمینه فراهم آوری فضایی برای ارائه دیدگاهها در فضای سیاسی و رسانهای کشور و چه در زمینه پذیرش دیدگاه مشورتی نخبگان؟ 
دولت همدست و همکار این جریان است اگرچه در مصاحبه​ها می گویند در ایران آزادی مطلق است. در زمینه پذیرش دیدگاه مشورتی نخبگان، البته در شوراها و کارگروه​های مختلف از نظرات نخبگان استفاده می​شود، اما در مسائل اساسی می​دانید که آقای احمدی​نژاد اگر به نظریه​ای رسیده باشد، یا آقای مشایی نظری داشته باشد، آن قدر بر آن پافشاری می​کند تا نظر خودشان پیاده شود. رهبری چون می​دانند رئیس​جمهور از نظر خودش کوتاه نمی​آید معمولاً دخالت نمی​کنند. نمونه آن قانون هدفمند کردن یارانه​هاست. آن چه که اکنون در حال اجرا شدن است، چه خوب و چه بد، قانون مجلس نیست؛ بلکه آن چیزی است که آقای احمدی​نژاد از ابتدا بر آن اصرار داشت که اکنون فرصت توضیح آن نیست. نمونه دیگر قانون عفاف و حجاب است که ایشان با مصاحبه تلویزیونی خود آن را هوا کرد. نمونه دیگر مسئله مکتب ایران، به جای مکتب اسلام است که دیدیم علی​​رغم مخالفت همه نخبگان، این دو نفر بر آن پافشاری می​کنند و اکنون نیز تصمیم دارند منشور نوروز تهیه کنند. آیا نوروز از آرمان​​های انقلاب اسلامی است؟ و عجیب است که فتنه اخیر را دستاویز و پوششی برای اجرای اینگونه افکار خود کرده و غیرت مردم متدین را می​رانده​اند. به طوری که اگر این کارها در زمان دولت اصلاحات انجام می​شد، دمار از روزگار آن دولت در می​آوردند. 

ارزیابیتان از به وجود آمدن تغییراتی در فضای سیاسی کشور با ابتکار دولت چیست؟ به نظر شما در سال آینده شاهد چه اقداماتی از سوی جریان دولتی در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستیم. 
به طور کلی تز دولت یعی آقایان مشایی و احمدی​نژاد این است که آن چهارده میلیون نفری را که به آقای موسوی رأی دادند، باید جذب کنند. تسامح و تساهلی که در حوزه فرهنگ و در مواردی مانند فیلم​های سینمایی، ورزش بانوان و مسئله حجاب و اظهار نظر درباره موسیقی و مکتب ایران می​بینیم ناشی از همین تز است. البته این کار مصداق استفاده از وسیله نامقدس برای هدف مقدس است و مصداق «هدف وسیله را توجیه می​کند» که خلاف اصولگرایی است. از این نظر این​ها به اصلاح​طلبانی که قائل به تسامح و تساهل در فرهنگ و آزادی​های اجتماعی هستند نزدیک شده​اند و نوعی پیوند میان دولت و بخشی از اصلاح​طلبان برقرار شده است. در زمینه سیاسی در سال آینده دولت تلاش شدید خواهد کرد که مجلس نهم را در دست بگیرد و همین مقدار اندک مزاحمتی هم که مجلس هشتم برای آن دارد، وجود نداشته باشد و این بسیار خطرناک است. اساساً دولت نباید در کار انتخابات مجلس دخالت داشته باشد، چون مجلس ناظر بر دولت است و هیچ نهادی نباید ناظر بر خود را خود انتخاب کند، خصوصاً که دخالت دولت نمی​تواند خالی از بهره​گیری از قدرت خود باشد. 

با توجه به این که شما عضو هیأت نظارت بر مطبوعات هستید، به نظر شما برای اجرای نظر فقهی اخیر مقام معظم رهبری درباره منع غیبت و تهمت در سایتها و رسانهها چه باید کرد؟ اتهاماتی را که در سال گذشته راجع به افراد مختلف در سایتها مطرح شده است چطور میتوان جبران کرد؟ 
قانونی در مجلس تصویب شد که قانون مطبوعات را به خبرگزاری ها و پایگاه​های اطلاع رسانی اینترنتی تعمیم می​دهد. اگر این قانون درست اجرا شود، بخش اعظم این مشکل حل خواهد شد. هیأت نظارت بر مطبوعات اجرای این قانون را در دستور کار خود دارد. اما اتهاماتی که پس از انتخابات سال گذشته راجع به افراد مختلف در سایت​ها مطرح شده است، آنقدر زیاد بوده که فکر نمی​کنم قابل جبران باشد، فقط باید امیدوار به مغفرت الهی باشیم. البته در صورت اجرای آن قانون اگر شاکی خصوصی وجود داشته باشد یا مدعی العموم طرح شکایت کند، طبعاً پیگیری خواهد شد. 

فکر می کنید چه عواملی منجر به مردودی نخبگان سیاسی می شود و این نخبگان در دهه چهارم انقلاب که دهه عدالت و پیشرفت نام گرفته است، چه وظایفی بر عهده دارند؟ 

نخبگان سیاسی در صورتی که برخی آرمان​های مسلم انقلاب اسلامی را انکار کنند یا اقدامی علیه آن انجام دهند مردود خواهند بود. در دهه چهارم هم مانند دهه​های قبلی وظیفه دارند که مراقبت کنند که انقلاب از مسیر عدالت، آزادی، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و از مسیر معنویت و اخلاق و به طور کلی از مسیر اسلام خارج نشود و مراقب نفوذ فرصت​طلب​ها باشند و مواظبت کنند که انقلاب به دست نااهلان نیفتد، از نفود اندیشه​های بیگانه و تجددگرایی افراطی جلوگیری نمایند و مهم​تر از همه مراقبت کنند که خلوص نیت​ها تبدیل به خودخواهی​ها و هواهای نفسانی نشود. 

عراق: ایران تحریم است، نمی توانیم بدهی و پول برق را بدهیم

Posted:

جرس: کمتر از یک هفته پس از سفر سرپرست وزارت خارجه جمهوری اسلامی به عراق، یك مقام مسئول عراقی گفت كه كشورش به دلیل تحریم های آمریكا، نمی تواند بدهی های خود را بابت واردات برق از ایران بپردازد.


به گزارش عصرایران از رویترز، عادل مهدی، مشاور وزیر برق عراق، ضمن بیان اینکه "رقم این بدهی میلیون ها دلار می باشد"، اضافه كرد: این موضوع باعث می شود عراق نتواند به واردات برق از ایران ادامه بدهد و انرژی لازم را برای مردم عراق تهیه كند.


این در حالی است كه عراق هم اكنون نیز با كمبود شدید برق رو به روست و قطعا توقف واردات برق از ایران، بر دامنه مشكلات تامین انرژی این كشور اضافه خواهد كرد.


مشاور وزیر برق عراق اضافه كرد: كشورش سالانه ۶۵٠ مگاوات برق از ایران وارد می كند و قصد دارد آن را در سال جاری میلادی به رقم یك هزار مگاوات برساند.


این در حالی است كه بانك های خارجی انتقال حداقل دویست میلیون دلار از عراق به ایران بابت هزینه واردات برق را به دلیل تحریم های آمریكا رد كرده اند و همین موضوع باعث نگرانی مقامات بغداد از احتمال قطع صادرات برق ایران به كشورشان شده است.


رویترز برق صادراتی ایران به عراق را دارای قیمتی ارزان و حیاتی توصیف می كند و خاطرنشان می کند "این اتفاقات در حالی رخ می دهد كه عراق در چند ماه آینده با افزایش دمای هوا و بالا رفتن میزان نیاز به برق رو به روست.


مهدی به خبرنگاران گفت كه نگران است میزان بدهی عراق به ایران برای واردات برق تا تابستان آینده به رقم نیم میلیارد دلار برسد كه در این صورت ممكن است ایران قرارداد صادرات برق به عراق را لغو كند و در این صورت عراق با مشكل بزرگی رو به رو خواهد شد.


مشاور وزیر برق عراق ادامه داد كه مصرف برق كشورش در سال گذشته میلادی به رقم ۶۵٠٠ تا ٧ هزار مگاوات رسید و پیش بینی می شود این رقم در تابستان آینده كه دمای هوا به بالای ۵٠ درجه می رسد به رقم ۱۴ هزار مگاوات افزایش یابد.


وی ادامه داد: رشد مصرف برق عراق سالانه رقمی بین ٨ تا ده درصد است و در این صورت ما در بهترین حالت توانایی تامین ۵٠ درصد از نیاز به برق را داریم.


گفتنی است آمریكا و اتحادیه اروپا پیش از این بر سر برنامه هسته ای ایران، تحریم های مالی - بانكی را علیه تهران وضع كرده بودند و این تحریم ها در چند هفته اخیر باعث شد تا دریافت پول نفت صادراتی ایران به هند نیز با مانع روبه رو شود.

 

 

 

محکومیت مهدی قلی زاده اقدم، عضو شاخه جوانان نهضت آزادی، به شش سال حبس تعزیری

Posted:

جرس: مهدی قلی زاده اقدم، عضو شاخه جوانان نهضت آزادی ایران، به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.


به گزارش «میزان خبر»، این عضو شاخه جوانان نهضت آزادی ایران به حکم قاضی پیر عباسی و به اتهام عضویت در نهضت آزادی، تلاش برای بی آبرو کردن نظام جمهوری اسلامی، حضور در تظاهرات روز عاشورا و بی حرمتی به مقدسات، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.


این فعال سیاسی در حوادث عاشورای سال گذشته بازداشت شد و ۶۵ روز در بند امنیتی زندان اوین به سر برد.


گفتنی است دادگاه‌های انقلاب بعد از انتخابات سال گذشته در دادگاه‌های نمایشی و به درخواست نیروهای امنیتی، احکام سنگینی را برای فعالان عضو یا نزدیک به نهضت آزادی در یک سال گذشته صادر کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به احکامی نظیر ده سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانه‌ها و فضای مجاری برای عماد بهاور، هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای مهندس امیر خرم، شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای دکتر سارا توسلی، سه سال حبس قطعی برای مهندس فرید طاهری، سه سال حبس قطعی برای امیر حسین کاظمی و حکم دو سال حبس قطعی برای لیلا توسلی، که همگی آنان از اعضا و وابستگان نهضت آزادی ایران هستند، اشاره کرد.


همچنین خبر رسید که در پیِ امتناع رئیس شعبه ۱۴ دادگاه انقلاب از محاکمۀ مهدی معتمدی مهر، به اتهام "عضویت در نهضت آزادی ایران"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "شرکت در تجمعات خیابانی پس از انتخابات" و "مباشرت در تهیه و تنظیم بیانیه درخواست نظارت بین‌المللی"، جلسه دادرسی و محاکمۀ این فعال ملی- مذهبی، در تاریخ ٢٢ دی ماه، در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار خواهد شد.


گفتنی است دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل این حزب از مهر ماه گذشته در بازداشت به سر می برد و در انتظار برگزاری دادگاه خود است.

 

 

بیانیه عفو بین الملل در اعتراض به اعدام های اخیر؛ هفت تن همچنان در خطر اعدام

Posted:

فراخوان جهت درخواست از مقامات جمهوری اسلامی
 جرس: در ادامه واکنش ها به اجرای احکام اعدامِ زندانیان سیاسی و همچنین اعدام های قریب الوقوعِ مشابه، سازمان عفو بین الملل نیز با انتشار بیانیه ای، ضمن اظهار تاسف از این اقدامات، خواستار اقدام عملی و تقاضای جدی از مقامات جمهوری اسلامی برای توقف اعدام هایِ پیشِ رو شد.


به گزارش سایت این سازمان مدافع حقوق بشر، در بیانیه فوق الذکر از همگان خواسته شده است، تا ضمن ابراز تاسف عمیق از اعدامهای اخیر، از مقامات ایران تقاضا شود از اعدام جعفر کاظمی، جواد لاری، محمد علی حاج آقایی، عبدالرضا قنبری، احمد دانشپور مقدم، محسن دانشپور مقدم و فرح واضحان خودداری کنند.

 

متن این بیانیه که خواستار تماس با رهبر جمهوری اسلامی، رئیس قوه قضائیه، دبیر کل شورای عالی حقوق بشر و مقامات دیگر و نمایندگان دیپلمات ایرانی شده، به شرح زیر است:

 

علی صارمی بدون  اعلام قبلی در روز ٢٨ دسامبر ٢٠۱٠ در زندان اوین تهران اعدام شد. او در دسامبر ٢٠٠٩ برای محاربه و به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران به مرگ محکوم شده بود. هفت تن دیگر به اتهام ارتباط با همان سازمان در معرض اعدام میباشند. باور بر این است که محاکمه تمامی این افراد ناعادلانه بوده است.

 

همبندان علی صارمی در تاریخ ۲۷ دسامبر ضمن تماس با خانواده وی ابراز نگرانی کردند که اعدام ایشان قریب الوقوع است. خانواده علی صارمی ضمن مراجعه به زندان تا طلوع آفتاب در پشت دیوارهای اوین انتظار کشیده و در سحرگاه خبر اعدام ایشان را دریافت کردند. وکیل علی صارمی بر خلاف قوانین ایران از اعدام وی مطلع نشده بود. چندین عضو خانواده علی صارمی از جمله همسرش دستگیر شده ولی کمی بعد آزاد گشتند ، ولی برادر زاده ایشان، محمد صارمی، هنوز در زندان بسر می برد.

 

از زمان درگیری ها بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٩، شش مرد دیگر و یک زن در ایران به خاطر اتهام رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به مرگ محکوم شده اند. جعفر کاظمی، محمد علی حاج آقایی، عبدالرضا قنبری، احمد و محسن دانشپور مقدم (پدر و فرزند) و جواد لاری به همراه فرح (المیرا) واضحان نیز به جرم محاربه ”دشمنی با خدا” محکوم شده اند. در برخی موارد، تنها ارتباط نامبردگان با سازمان مجاهدین خلق ایران محدود به برقراری رابطه با اعضای خانواده خود که عضو این سازمان بوده اند، می باشد.

 

بدینوسیله از تمامی مردم تقاضا میشود که فورا نامه ای به زبان خود از جمله فارسی یا انگلیسی نوشته و ارسال نمائید. (لطفا به جعفر کاظمی به عنوان "جعفر کاظمی، فرزند بهمن" اشاره کنید تا مقامات دولت ایران بتوانند ایشان را شناسایی کنند.)

 

در نامه خود موارد ذیل را مد نظر قرار دهید:

 

 به مقامات دولت ایران تاسف عمیق خود را از اعدام علی صارمی ابراز کرده و از آنان تقاضا کنید که از اعدام جعفر کاظمی، جواد لاری، محمد علی حاج آقایی، عبدالرضا قنبری، احمد دانشپور مقدم، محسن دانشپور مقدم، و فرح واضحان خودداری کنند.

 

به مقامات ایرانی یاد آوری کنید که بر طبق قوانین بین المللی، مجازات مرگ تنها برای ”جدی ترین جرایم” مجاز بوده، ”جرایم عمدی که عواقب مرگبار و یا عواقب بسیار وخیم دیگری” بهمراه آورده است.

 

اصرار ورزیده که هر شخصی که تنها به خاطر داشتن رابطه خانواده شان با سازمان مجاهدین خلق ایران بازداشت شده است ومرتکب جرم مشخصی نشده است، باید فورا و بدون قید و شرط آزاد گردد. اشخاص دیگر که بدنبال محاکمه نا عادلانه محکوم گشته اند، جرم و محکومیت آنان بایستی بطور عاجل مورد بررسی دوباره قرار گیرد.

 

لطفا درخواست خود را قبل از ۱۶ فوریه ٢٠۱۱ (٢٧ بهمن) به مقامات مورد ذکر بفرستید:

 

رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس قوه قضائیه، دبیر کل شورای عالی حقوق بشر، رونوشت هر نامه را برای نمایندگان دیپلمات ایرانی در کشورهای محل اقامت خود بفرستید. قبل از فرستادن نامه بعد از تاریخ درج شده، لطفا با دفتر عفو بین المللی در کشور محل اقامت خود تماس بگیرید.

 

گفتنی است آدرس و مشخصات مقامات فوق الذکر، در سایت سازمان عفو بین الملل درج شده است.

 

  

استفتاء از آیت الله وحید خراسانی در مورد نحوه تعامل با اهل سنت

Posted:

جرس: در پاسخ به استفتاء گروهی از شهروندان از آیت الله حسین وحید خراسانی، پیرامون "نحوه تعامل با اهل سنت"، این مرجع تقلیدِ بلندپایۀ شیعه طی فتوایی اعلام کرد "وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین - هر چند شما را کافر بداند - به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند، شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسی از آنها مریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید."


به گزارش جرس، این استفتا که چندی پیش به طور محدود پخش شده است، به شرح زیر است:


بسمه تعالی
ما جمعی هستیم ساکن در محلی که اهل سنت زندگی می کنند و آنها ما را کافر می دانند و می گویند شیعه کافر است در اینصورت آیا ما هم می توانیم با آنها معامله به مثل کنیم و همانطوری که آنها ما را کافر می دانند ما هم با آنها معامله کفار کنیم. مستدعی است وظیفه شرعی ما را در مقابل این حملات بیان کنید.

جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم بدهد مسلمان است، و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسی که پیرو مذهب جعفری است محترم است. و وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند، شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسی از آنها مریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید، و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: «و لایجرمنکم شنأن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی» و به فرمان خداوند متعال عمل کنید که فرمود: «و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا»
و السلام علیکم و رحمه الله



 

مجید توکلی: می دانم روزهای سخت تری در انتظار است

Posted:

 جرس: در پی افزایش آزار و فشارهای وارده بر خانوادۀ دانشجوی زندانی، مجید توکلی، این فعال دانشجویی زندانی، وی طی انتشار نامه ای در این زمینه ضمن محکوم نمودن این اقدامات، می نویسد:" برای حفظ سلامت خانواده ام می خواهم تا مدتی تمامی دوستان، از دانشجویان و خبرتگاران تا فعالان سیاسی و مدنی و رهبران جنبشی در ایران از هر گونه ارتباط و به ویژه از تماس و تلاش برای مصاحبه خودداری نمایند ."  

 

طی هفته های اخیر، و بعد از اظهار همدردیِ مردم و فعالان با خانوادۀ این دانشجوی محروم از تحصیل و زندانی، ماموران امنیتی با هجوم به منزل خانوادۀ وی، آنها را مورد آزار و تهدید قرار داده و با تفتیش و ضبط وسایل منزل، یکی از برادران مجید را مورد بازداشت و ساعتها بازجویی قرار می دهند.


به گزارش دانشجونیوز، متن یادداشت مجید توکلی از زندان گوهردشت به فعالان و رسانه ها به شرح زیر است:


"جلوی چشمانم همه اش صحنه هایی از عاشوراست. من آنجا نبودم ولی احساس می کنم شرایط چگونه بوده است. ما در گوشه ای ایستاده بودیم و آنها جلوی چشمانمان هر چه می خواستند می کردند و می گفتند. همه چیز را به هم می زدند. گویا ما بی کس و تنها مانده بودیم. احساس می کردم گرد و خاکی بلند شده است و هیچ چیزی نمی بینم جزدشتی سوخته و دود و خون. وقتی پسر دایی ۴ و ۵ ساله ات سرزده از راه رسید و باز بودن در خانه او را به سمت ما هدایت کرد، او به محض دیدن من و پدرت و وضعیت خانه با چشمانی گریان به سویم آمد و خودش را در دامن من انداخت و گفت: عمه اینها چه می کنند و اینها چه می خواهند؟ عمه چه شده است؟ یاد مصیبت های زینب افتادم، می خواستم با صدای بلند گریه کنم، ولی دوست نداشتم آنها گریه ام را ببینند و بشنوند. تمام تلاشم این بود که جلوی گریه خود را بگیرم. هنوز آن صحنه ها در یادم مانده است. روزی چند بار آن صحنه ها را می بینم و از فشار سینه ام احساس خفگی می کنم. نمی توانم بخوابم. شکستن مدام بغضم نیز کمکی نمی کند، نمیدانم چرا نمیتوانم فراموش کنم..."

اینها درد دل مادرم است که هنوز پس از چند روز، شوکه باقی مانده است و نمی تواند غذا بخورد. ناخواسته در ساعاتی در گوشه ای می نشیند و گریه میکند و متعاقب آن همه اعضای خانواده ام متاثر می شوند. مادرم می گوید در حال طبیعی نیست و نمی خواهد با کسی صحبت کند. می گوید که فقط به من دارد می گوید تا شاید کمی آرام شود. دوست ندارد که مرا ناراحت کند، ولی بسیار ناآرام و مضطرب است. مادرم می گوید که پدرم به او خرده گرفته که چرا در آن ساعات اشک در چشمانش حلقه زده و چرا جلوی آنها به خودش مسلط نبوده است و دست و پایش می لرزیده است. اما مگر این شدنی بوده است. ای کاش مادرم می گریست، شاید وجدان خواب زده عوامل چنین اقداماتی را بیدار می کرد. شاید از درد آن همه مظلومیت می کاست وتحمل آن ظلم ها را آسان می نمود.


پدرم هم چند روزیست خواب و آرامش ندارد. سعی می کند آرامش خود و دیگر اعضای خانواده را حفظ کند و حتی به من هم روحیه بدهد. بیش از پیش سکوت کرده و تمام درد های این روزها را در خود می ریزد و من نگرانم که شاید باز چند روز دیگر راهی بیمارستان شود. پدر و مادرم هر دو در طول این سالها به بیماریهای عصبی دچار شده اند و این فشارهای عصبی مشکلات فراوانی– به ویژه بیماری های جسمی- را برای آنها ایجاد کرده است. ولی آنگونه که به من آموخته بودند که جلوی ظالم ترس و ضعفی به خود راه ندهم، آن روز فشارهای عصبی بیشتری را تحمل کرده اند و به استقبال شدت گرفتن بیماریهای جسمیشان رفته اند، مبادا آن حمله کنندگان بپندارند که با لشگرکشی و مانور وحشت در مقابل پدر و مادری بیمار، می توانند به خیال خامشان بترسانند و اهدافشان را پیش ببرند. پدر و مادرم سیاسی نیستند و خیلی هم در آن روزهای نخست دانشجویی با من همنوا نبوده اند ولی همانگونه که پس ازظلم ها و اجحافهای پس از بازداشت و شکنجه های فراوان سال ۸۶ پیگیرانه ایستادند و حمایت کردند و تا امروز در کنارم بوده اند، همه خواسته این روزهایشان این است که مبادا من سست شوم. آنها هنوز تمام نگرانیشان من هستم و من نیز تمام نگرانیم خانواده ام. قوم استبداد چه رذیلانه پنداشته است؛ حال پس از بازداشت ها و محکومیت ها و تهدیدها و انفرادی ها و تبعید و پرونده سازی ها به سراغ عزیزانم بروند و جسارتی دیگر را رقم بزنند.


روز ۴ شنبه ۱۵ دی ماه ساعت ۸:۳۰ صبح، به یکباره عده ای وارد خانه پدری ام در شیراز می شوند و توهین آمیز رفتار می کنند و حرمت ها را می شکنند و همه چیز را به هم می ریزند. هر چه کاغذ، اسناد، مدارک، کتاب، وسایل کامپیوتری و سی دی و غیره بوده را جمع می کنند و اگر کیف و کمدی قفل بوده را می شکنند و زیر فرش ها و مبل ها و در کابینت ها و کمد ها و کشوهای وسایل شخصی را می گردند و به هم می ریزند و حتی فراموش هم نمی کنند به بهانه جست و جوی پشت قاب ها و آینه ها، آنها را به زمین بریزند تا در نهایت چیزی در سر جای خود نمانده باشد. هرچه که بردنی است برده باشند و حتی جزوات برادر محصلم که خودش را برای کنکور آماده می کند را می برند که او نداند برای زحمات چندماهه و منابع مورد نیاز ماه های بعدش چه باید بکند. و دیگر برادر دانشجویم که در آستانه پایان ترم همه تحقیق ها و پروژه ها و جزوات درسیش را برده اند.


آن روز فقط پدر و مادرم در خانه بودند و نیروهای اطلاعاتی که می دانستند آنها چندان به مسائل سیاسی آشنایی ندارند سراغ برادر بزرگم که مطلع تر از دیگران است را می گیرند و در تماس تلفنی می خواهند خودش را به دفتر اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ برساند و به او می فهمانند که اگر زود به آنجا نرود پدر و مادرم را با خود می برند.و برادرم دقایقی پس از ساعت ۱۱ خودش را به آنجا می رساند تا نیروهای اطلاعاتی از خانه ما خارج شوند. برادرم هم ۵، ۶ ساعت بازجویی می شود. بازجو میگوید که چرا پدرم با آقایان کروبی و نوری دیدار کرده است، چرا دوستان دانشجویم به خانه ما می روند، یا خانم محتشمی پور به چه دلیل دو هفته پیش در خانه ما بوده، و به چه دلیل روزی که آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و عبادی تماس گرفته اند مادر و پدرم با آنها صحبت کرده اند. چرا عده ای از خارج از ایران تماس می گیرند و دلگرمی می دهند. چرا نامه ها و کارت پستال های دوستان ایرانی و غیر ایرانی به خانه ما می رسد و چرا بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی منتشر می شود و چه کسانی آنها را می نویسند و من و خانواده ام با چه کسانی و چگونه ارتباط داریم. و خلاصه تا میتوانند تهدید می کنند و از برادرم می خواهند که دیگر هیچ گونه تماس با هیچ شخصی نداشته باشد و از هرگونه اظهار نظری در مورد من و وضعیتم خودداری نماید و تعهد کتبی نیز می گیرند. نمی دانم همه این اتفاقات افتاده، که مبادا خانواده ام با کسی ارتباط بگیرند و مصاحبه ای کنند یا این اتفاقات افتاده تا من بدانم که چنانچه بارها نیروهای امنیتی و اطلاعاتی گفته اند، میتوانند مرا اذیت کنند و من که باید بدانم با سکوت و بی توجهی به خواسته هایشان و استقبال از مجازات بیشتر ماجرا تمام نمی شود و رذالت بیش از اینهاست.


اما این نوشته در پی افزودن دردنامه و رنج نامه ای بر فراوان قصه های پر درد این سالها نیست و فقط در گذر از پیگیری ها و کوتاهی هایی، بیان کننده خواسته روشن و صریح من از همه دوستانم خواهد بود. خواسته ای نه از این بابت که عده ای خشونت پیشه و آدمی ستیز بپندارند با رذالت هایشان می توانند بترسانند و حکومت نمایند، که تنها برای حفظ سلامت خانواده ام می خواهم تا مدتی تمامی دوستان، از دانشجویان و خبرتگاران تا فعالان سیاسی و مدنی و رهبران جنبشی در ایران از هر گونه ارتباط و به ویژه از تماس و تلاش برای مصاحبه خودداری نمایند و بدانند که این سکوت اگر پیامدهای تلخی هم داشته باشد، ولی آرامش نسبی خانواده ام که در واقع تامین سلامت آنهاست را به همراه بیاورد، برای من بسنده می نماید. از همه دوستان به ویژه دوستان دانشجویم که بابت دیدار کوتاه با خانواده ام به کمیته انضباطی احضار شده اند و ممکن است از تحصیل محروم شوند، چون گذشته تشکر و سپاسی بی پایان خواهم داشت و از همه مصرانه می خواهم که این خواسته را مورد توجه قرار دهند.


نوشتن چنین یادداشتی و بیان چنین درخواستی نه با روحیات و نه با ادبیات من سازگار است، ولی شرایط موجود موجب چنین بیانی شده است. در این قصه که بی تردید حملات فاشیستی و رذالت و رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی حاکمیتی – که مدعی رفتاری مبتنی بر آموزه ای اخلاقی و الهی است- عامل همه تلخی ها و سختی ها بوده است، دوست ندارم در مقصردانستن خود در ایجاد مشکلات تحمیلی و شرایط نامطلوب برای خانواده ام، روزهای تلخی را سپری نمایم و از همه دوستان می خواهم با درک مناسب از شرایط بدانند که این خواسته نباید ممانعت از اقدامات معقول آنها باشد – که فقط باید بر خواسته های زیاده خواهانه و خودخواهانه و غیر اخلاقی و غیر انسانی خرده گرفت و فکر نمیکنم این خواسته چنین باشد.


ای کاش پیش از حمله به خانه پدری ام و تهدید و ارعاب پدر و مادر بیمارم، و احضار غیرقانونی برادرم و توسل به ترفند وقیحانه و رذیلانه گروگان گیری و تهدید و اخذ تعهد برای این سکوت، و در آن روزها که بارها از فشارهای فراوان بر خانواده ام گفته بودم اقدام مناسبی صورت می گرفت. و به جای به جان هم افتادن ها، آن کمپین ها و جمع های موثر حمایت کننده از زندانیان و خانواده ها به سرانجام می رسید.


در پایان افزودن مطلبی تکراری برای تاکید است که خانواده ام واهمه ای از شرایط سخت پیش روی نخواهد داشت. و تنها این خواسته من می باشد و می دانم روزهای سخت تری در انتظار است و راهی را که آغاز کرده ایم، سرانجام به پایان خواهیم رساند و بی تردید خانواده ها مهمترین مشوق و حامی این مسیر خواهند بود. چنانچه پس از خرداد ۸۸ و در حالیکه تازه برای دومین بار از زندان آزاد شده بودم خانواده ام عاملی موثر در ادامه فعالیت هایم بودند. اگر اندوه کشته شدگان و بازداشت شدگان روح و جان مادرم را نمی آزرد و اگر مادرم در درد و اندوه فراوان مردم سرزمینم نمی گریست، شاید چون عده ای از دوستان به پندار اینکه وظیفه خود را به انجام رسانده ام، دیگر لزومی به حضور در اعتراضات و فعالیت ها نمی دیدم. به هر حال می دانم امروز این پدر و مادر که در تمام طول زندگی از ایشان ایستادگی و صبوری را آموخته ام، این چنین خواهند ماند. و تنها بیان درخواستی برای تامین سلامت ایشان بر عهده من است و امیدوارم دوستان این امر را مدنظر قرار دهند.


مجید توکلی/ زندان رجائی شهر کرج
 

محکومیت شیوا نظرآهاری به چهار سال حبس تعزیری، تبعید به زندان کرج و۷۴ ضربه شلاق

Posted:

جرس: شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران، به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهر کرج و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.


به گزارش کلمه، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، امروز طی حکمی، با تبرئه‌ی شیوا نظرآهاری از اتهام ” اجتماع و تبانی علیه نظام” ، حکم وی را به ۴ سال حبس تعزیری کاهش داد و محل تبعید او را از زندان شهرستان ایذه به یکی از زندان‌های شهر کرج تغییر داد.


نظرآهاری، پیش‌تر در شهریورماه، با حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به شش سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهرستان ایذه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود. این حکم با اعتراض وی و وکلای پرونده به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شد.


شیوا نظرآهاری پس از برگزاری انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری در سال ۸۸ به بازداشت نهادهای امنیتی درآمد و پس از تحمل ۱۰۰ روز بازداشت در اول مهرماه سال ۸۸ ، با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.


وی سپس در ۲۹ آذرماه ۸۸ در هنگام رفتن به شهر قم جهت حضور در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله منتظری، از سوی مأموران وزارت اطلاعات بازداشت، و پس از ۹ ماه، روز ۲۱ شهریورماه با موافقت قاضی پرونده، با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.


نظرآهاری که پس از برگزاری انتخابات، بیش از یکسال در زندان بوده است، بیش از ۳ ماه در سلول انفرادی به سر برده است.


گفتنی است، در طول دوران بازداشت وی، رسانه‌های حامی دولت مطالب خلاف واقع بسیاری را علیه این فعال حقوق بشر در رسانه‌های خود منتشر کردند. در نمایشگاه مطبوعات امسال نیز، تصاویر وی به عنوان رابط گروه‌های مخالف نظام در محل نمایشگاه نصب شده بود. همچنین در مراسم ۱۳ آبان ماه تصاویری از وی و خانواده‌اش بر دیوارهای سفارت سابق آمریکا در تهران نصب شده بود.


شیوا نظرآهاری، از جمله دانشجویان ستاره‌داری است که پس از بازداشت با اتهام “محاربه” مواجه شد. وی که در طول دوران بازداشت خود، هرگونه وابستگی به گروه‌های سیاسی مخالف را تکذیب کرده بود در دادگاه نیز به اتهام محاربه مورد محاکمه قرار گرفت. پیش از این ضیاءالدین نبوی و مجید دری نیز در دادگاه با اتهاماتی مشابه به رغم تکذیب این اتهامات به احکام سنگین حبس و تبعید محکوم شده بودند.
 

برداشت های اقتصادی از برنامه پنجم در چهل و دومین نشست تخصصی بنیاد باران

Posted:

با وجود افزایش قیمت جهانی نفت و سود ٨ میلیاردی، حتی یک دلار هم به خزانه کشور واریز نشده است

جرس: وزیر اقتصاد دولت اصلاحات می گوید "بررسی ها نشان می دهد متوسط کاهش ارزش ارز در کشور از سال ٨۴ تا ٨٨ حدود چهار و نیم درصد بوده و این یعنی از قدرت پول ملی کشور کاسته شده است."


همزمان عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هشتم خاطرنشان کرد "امسال حدود ٨ میلیارد دلار باید به حساب ذخیره ارزی واریز شود، ولی بر اساس گزارش خزانه کل کشور، تا کنون یک دلار هم واریز نشده است."


به گزارش پایگاه اینترنتیِ «بنیاد باران»، در چهل و دومین نشست تخصصی ماهانه این نهاد اصلاح طلب، که با حضور محمد خاتمی، رییس و اعضای آن برگزار شد، سید صفدر حسینی استاد دانشگاه و وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت اصلاحات، با موضوع "برداشت های کمی ممکن از برنامه پنجم توسعه کشور"، سخنرانی کرد و جمشید انصاری، نماینده اصلاح طلب مجلس هشتم، روند بررسی و تصویب برنامه پنجم را مورد بررسی قرار داد.


سید صفدر حسینی در سخنان خود تصویری آماری از برنامه پنجم از جمله منابع، مصرف، کسری بودجه، مازاد بودجه بر مبنای آمار و ارقام رسمی اعلام شده، ارایه و پیش بینی های ممکن اجرایی در این زمینه را مطرح کرد.

وی در این بحث وضع منابع و مصارف عمومی دولت در برنامه پنجم را با فرض ثابت بودن نرخ ارز مورد بحث قرار داد و بحث خود را با 4 فرض و حالت ممکن کنترل و یا عدم کنترل هزینه های برنامه پنجم با توجه به اجرا و یا عدم اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، در کنار تاثیر نرخ ثابت ارز در کنترل کسری ها ادامه داد.

صفدر حسینی در سخنان خود همچنین به بیان موارد مشابه و اختلاف آماری برنامه پنجم با برنامه های قبلی توسعه کشور پرداخت و گفت: منابع عمومی دولت بر اساس نرخ ارز، مقدار تولید و قیمت نفت بر حسب حق برداشت مخصوص و عایدات نفت محاسبه شده است و بررسی ها نشان می دهد متوسط کاهش ارزش ارز در کشور از سال ٨۴ تا ٨٨ حدود چهار ونیم درصد بوده و این یعنی از قدرت پول ملی کشور کاسته شده است.


وزیر اقتصاد دولت اصلاحات در سخنان خود با اشاره به احتمال کسری بودجه کشور تا پایان برنامه پنجم گفت: اگر نرخ واقعی ارز یعنی نرخ رسمی ارز به نسبت تورم داخلی و خارجی، در طول دوره برنامه پنجم ملاک قرار دهیم، احتمال حل این مشکل تا حدی وجود دارد.


بر اساس گزارش خزانه کل کشور، یک دلار هم واریز نشده است
در ادامه این نشست جمشید انصاری عضو شورای عالی باران، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیز در سخنانی گزارشی از روند تصویب نهایی برنامه پنجم در مجلس ارایه کرد.

نماینده زنجان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هشتم گفت: در برنامه پنجم حساب ذخیره ارزی کماکان ادامه می یابد، قرار است همه ساله بخشی از درآمد حاصل از نفت نیز به صندوق توسعه ملی واریز شود، بخشی از این درامد نیز برای هزینه های کلی پیش بینی شده و مازاد از آن هم بر پایه برنامه به حساب ذخیره ارزی واریز می شود تا در مواقع بحران بودجه و عدم امکان تامین منابع، از آن استفاده شود که این همان هدف اولیه تاسیس حساب است.


جمشید انصاری با اشاره به اینکه درآمد امسال نفت، در بودجه هر بشکه ۶۵ دلار محاسبه و دو میلیون و ٢٠٠ هزار بشکه تولید روزانه پیش بینی شده بود، که تا کنون هر بشکه ٧۵ دلار فروش رفته است و بنابراین ده دلار بابت هر بشکه مازاد درآمد داشته ایم که در کل سال ٧ میلیارد و ٨٠٠ میلیون دلار می شود. یعنی حدود هشت میلیارد دلار باید به حساب ذخیره ارزی واریز شود ، ولی بر اساس گزارش خزانه کل کشور، یک دلار هم واریز نشده است.


عضو کمیسیون اقتصادی مجلس سپس به موضوع هدفمند کردن یارانه ها پرداخت و گفت: بر اساس اعلام رسمی دولت، ۵۶٠٠ میلیارد تومان برای ماههای دی و بهمن به عنوان بازتوزیع جبرانی بخش مردمی به حساب مردم واریز شده است. از این میزان ۶٠٠ میلیارد تومان آن یارانه نان است که از بودجه عمومی تامین شده است و ۵ هزار میلیارد تومان دیگر هم از محل درآمدهای حاصل از افزایش قیمت ها پیش پرداخت شده است.


وی با بیان اینکه قرار است ۴٨٠٠ میلیارد تومان یارانه هم برای اسفند ماه به حساب های مردم واریز شود، ادامه داد: مجموع این ٨۴٠٠ میلیارد تومان، می تواند حداکثر ۶٠ درصد درآمد حاصل از هدفمندسازی باشد و لذا باید ۱۴ هزار میلیارد تومان از محل افزایش قیمتها درآمد کسب کنیم و ۵۶٠٠ میلیارد تومان باقیمانده را هم باید به بخش های تولیدی یا هزینه ها اختصاص دهیم.


انصاری سپس به درآمد حاصل از افزایش قیمت منابع انرژی در کشور با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها اشاره کرد و گفت: مجموع درآمدهای این بخش به ۶ هزار میلیارد تومان می رسد که دولت پیش بینی می کند، ٢ هزار میلیارد تومان از محل یارانه کالاهای اساسی و ٢ هزار میلیارد تومان هم از محل افزایش پلکانی قیمت گاز حاصل شود که مجموع آن به ۱٠ هزار میلیارد تومان می رسد و از این رو پیش بینی می شود امسال ۴ هزار میلیارد تومان کسری وجود دارد.


نماینده زنجان در مجلس گفت: از اول فروردین ماه سال آینده ٣٣ هزار میلیارد تومان باید به مردم پرداخت شود و ٢٢ میلیارد تومان نیز به عنوان ۴٠درصد باقیمانده سال قبل پرداخت شود، یعنی باید ۵۵ هزار میلیارد تومان برای سال آینده درآمد کسب شود و گفته می شود "تنها راه جبران این کمبود منابع مالی در روند هدفمند کردن یارانه ها، برداشتن یک خیز دیگر برای افزایش قیمت ها است."

 

انصاریان: عربده کشیدن، ناسزا گفتن و مشت بلند کردن خلاف فرهنگ دین است

Posted:

 جرس: حاج حسین انصاریان با تاكيد بر اينكه "از نظر دین، ناسزا گفتن، فحش دادن و طرد کردن در بین مسلمانان ممنوع است"، خاطرنشان كرد: "دین به مردم اجازه توهین به مخالف را نمی دهد و عربده کشیدن، ناسزا گفتن و مشت بلند کردن خلاف فرهنگ دین است."


به گزارش ایلنا، حجت الاسلام حسین انصاریان جمعه شب در مسجد حظیره یزد خاطرنشان کرد "در پاسخ به کسانی که به قیامت اعتقاد ندارند باید گفت اگر این همه آیات قرآن و روایات و سخنان انبیاء و اولیاء دروغ است، چه سودی برای ائمه داشت ؟ کسی دروغ می گوید که بخواهد از جریمه ای فرار کند . کسی دروغ می گوید که بخواهد جیبش را پر کند در حالی که خداوند و انبیاء از دروغ منزه اند و انبیاء هم از مردم برای هدایت شان مزدی نخواسته اند. "

وی با اشاره به اهمیت بحث قیامت در قرآن تصريح كرد : اگر مطالب قرآن را به پنج بخش تقسیم کنیم ،یک بخش از آن به قیامت، کیفیت قیامت و زنده شدن مردگان اختصاص دارد.


انصاریان افزود: دروغ گو کسی است که آدم دغل‌کار و ترسو باشد که انبیاء و اولیاء خدا از همه این ها منزه اند.


وی گفت : انسان از هر دری در باب قیامت وارد شود، در برابر دلایل عقلی و شرعی خداوند و پیامبرانش تسلیم خواهند شد.

انصاریان گفت : خداوند از پیامبر خود درباره مخالفین می خواهد تا اجازه دهد آنان سخنانشان را مطرح کنند و تاکید می کند که اسلام دین برهان، دلیل و علم است.


این واعظ برجسته اخلاق تصریح کرد : توهین، فحش و بدون دلیل در دهن مخالف زدن در دین وجود ندارد.
او تصریح کرد : اگر مخالفان قیامت آمدند و گفتند خدا را قبول نداریم، قرآن و قیامت را قبول نداریم و بت را قبول دارم باید سخنان آنان را شنید و نباید در وهله اول به او گفت: برو نجس ! باید سخنانشان را شنید.


وی تاکید کرد : طرد کردن، کتک کاری، رد کردن و خشم در دین وجود ندارد.
این استاد برجسته بیان كرد: دین در یک جا به مردم اجازه خشم داده و آن آنجاست که اگر کافران پس از شنیدن حرف حق به مردم حمله کردند باید در مقابل آنان ایستاد.


وی در عین حال گفت : اگر آن افراد در میان جنگ گفتند حق را فهمیدیم و آتش بس اعلام کردند باید آتش بس را پذیرفت و لازم نیست هر جنگی تا پایان ادامه یابد.


انصاریان مجددا باتاكيد بر اينكه "از نظر دین ناسزا گفتن، فحش دادن و طرد کردن در بین مسلمانان ممنوع است"، خاطرنشان كرد : دین به مردم اجازه توهین به مخالف را نمی دهد.


شیخ حسین انصاریان گفت : خیلی از برخوردها، بگو نگو ها و روش هایمان غلط است. خداوند به پیامبر توصیه می کند تا اجازه بدهد مخالفان سخنانشان را مطرح کنند. وی ادامه داد : امام جعفر صادق علیه السلام با عالمان مخالف خود در مسجد الحرام و نزدیک مقام ابراهیم به مباحثه می نشست.


حجت الاسلام انصاریان تصریح کرد : باید حرف های مخالفان را شنید و عربده کشیدن، ناسزا گفتن و مشت بلند کردن خلاف فرهنگ دین است. شیخ حسین انصاریان تاکید کرد : هر مومنی باید حوصله داشته باشد چراکه انسان بی حوصله، تلخ، هیجانی و افراطی از ایمان کم دارد و مریض است.


این استاد اخلاق گفت : خداوند پس از مطرح شدن سخنان مخالفان به پیامبر می فرماید : حال نوبت اثبات ادعاهایتان است و باید آنان را اثبات کنید.


وی گفت : اگر مخالف نتوانست ادعاهای خود را ثابت کند و کاری هم به کار مردم هم نداشت نباید به او متعرض شد بلکه باید اورا تامین کرد چراکه تعرض به او حرام است.


طی سالهای اخیر، گروهی از افراطیون و حامیانِ گفتمانِ خشونت، با افزودن قوۀ قهریه به قوای کشور، هرگونه انتقاد و اعتراضی را به بهانۀ "تعرض به دین"، مورد حمله و خشونت ورزی و سرکوب قرار می دهند.