جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


خاتمی: باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباه‌کنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند

Posted:

کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند
 جرس: سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه « بزرگترین حق الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است»، تاکید کرد در یک فضای آزاد، مناظره و بحث بین طرفین برگزار شود و اگر اشتباهی از هر کدام از طرفین بوده در آن مناظره به آن اعتراف شود.

حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی به تبیین راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت فعلی و دمیده شدن روح امید و نشاط در جامعه پرداخت.

وی در بخشی از اظهارات خود تاکید کرد:«نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم، خدای نکرده به خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می‌کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.»

رئیس بنیاد باران با بیان اینکه « تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند»، گفت:« باید شخصیت‌های با سابقه ولو معترض ؛ سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند.»

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی او، تصریح کرد:« اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسئولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.»

 

وی ادامه داد:«اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه می توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.»

 

سید محمد خاتمی همچنین اظهار داشت:«اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.»

وی خاطر نشان کرد:« اگر فضا آزاد باشد و محدودیت ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می‌شود؛ اصلا این محدودیت ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.»

 

متن کامل سخنان سیدمحمدخاتمی در ادامه می‌آید:

 

*تسلیت به بازماندگان حادثه تلخ پرواز تهران-ارومیه

اظهار تاسف و تاثر خودم را برای حادثه تلخی که برای پرواز تهران ارومیه پیش آمد بیان می کنم، عده زیادی جان خودشان را از دست دادند تعدادی زخمی شدند به هر حال حادثه تلخی بود؛خدمت همه خانواده های داغدارتسلیت می گویم و برای بازماندگان آن ارزوی سلامت و تندرستی دارم.

انتظار داریم با دقت و کارشناسی بیشتری به مسائل توجه شود که ان شالله در آینده کمتر این حوادث راپیش رو داشته باشیم.

دیروز 19 دی بود دلم می خواهد کمی به عقب برگردیم ببینیم این جریان چه بود؛چه شد و چه باید بشود؟!

 

*دشمنانی در لباس دوست، آن هم در داخل کشور!

 

البته قبل از آن ذکر خیری بکنم از برادر عزیز؛ مومن، دلسوز و علاقمند جناب دکتر شکوری راد که امروز خیلی جای او در میان ما خالی است و دستگیری همین افراد نظیر دکتر شکوری نشان دهنده آن است که چه اشتباهی صورت می گیرد وچه کسانی دارند به عنوان دشمن تلقی می شوند در حالیکه معتقدم دشمنان خیلی با دست بازعمل می کنند و احیانا در لباس  دوست در داخل کشور و از بیرون کشور هم كه معلوم است.

در این مدت موجی از دستگیری ها به خصوص جوان ها به بهانه های مختلف بوده است که بعضی ها با وثیقه آزاد شدند بعضی ها هنوز گرفتارند ؛ دلهره و اضطراب برای خانواده ها زیاد است.

آنهایی را هم که می شناسیم بچه های خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشته اند ولی واقعا در خور این نیست كه با جوانان ما این طور رفتار شود.

امیدوارم دیدگاهها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از این فضا به فضای امن و ارام تری حرکت کنیم که نفع همه در آن است.

همه شما داستان 19 دی را شنیده اید در این روز حادثه بزرگی رخ داد؛  از این جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد البته این حوادث نیستند که تعیین کننده در حرکت‌ها و جنبش های اجتماعی و بخصوص انقلاب ها هستند ولی حوادث می‌تواند تشدید کننده یا جهت دهنده به تحولات عظیمی نظیر انقلابها باشند.

وقتی انقلاب پیش می آید که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ثانیا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسیدن به آن هدف است ؛رابعا خواستی برای رسیدن به آن هدف پیدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه بوجود بیاید و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از یک نظام به نظام دیگر.

 

*هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است

 

تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد، جنبش‌ها و حرکت ها را نمی توانیم تک عاملی بدانیم البته  نقش مهمی در بیدار کردن جامعه و تقویت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جریان انقلابی دارد ؛ ولی اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد یک شخصیت بزرگ حتی فرهمند هم نمی تواند کار بزرگی را انجام دهد.

هنر رهبران بزرگ این است كه زمان خود را درک می کنند؛ مقتضیات را می فهمند و جهات اصلی را تشخیص می دهند و به جامعه را تشجیع و بیدار می کنند و آن را به حرکت در می آورند  و حرکت سریعتر به سرانجام می رسد.

به هر حال جنبش وسیعی بعد از رحلت حضرت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره پیدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاهها و اصناف و جاهای دیگر این حرکت‌ها و خواست‌ها وجود داشت ولی به طور خاص بعد از رحلت ایشان و رفتارهایی که رژیم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند این جنبش کانون و رهبری دینی پیدا کرد که اوج آن در خرداد 42 بود که خیزش عظیم مردمی و در مقابلش کشتار عظیمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگیری و بعد از مدتی تبعید امام و سرکوب شدیدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خیابان ها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از 10-15 سال دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجه ای رسید.

 

*امام حتی بعد از تبعید هم در حوزه‌های علمیه غریب بودند

 

امام هم بعد از تبعیدشان حتی در حوزه های علمیه غریب بودند از یک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند یا زندان بودند یا تحت تعقیب و در محدودیت یا سرکوب می شدند.

بعضی شخصیت‌ها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آیت الله هاشمی و دیگرانی که هستند، بعضی ها هم از دنیا رفته‌اند این ها تعداد زیادی نبوده اند دائما هم بعد از دستگیری امام محدود بودند.

متاسفانه خیلی از کسانی که سال‌های اول نهضت همراه بودند بعد از دستگیری امام توبه و عقب نشینی کردند و حتی فعالیت هایی انجام دادند که کاملا گاهی علنی یا در خفا از امام انتقاد هم می کردند که این روش های غلط سبب سو استفاده دیگران می شود و راهشان را جدا کردند و ابایی هم نداشتند از اینکه بگویند انقلاب فایده ای ندارد وامام راه غلط می روند.

اگر یادتان باشد در سال 57 وقتی نیمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداریم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشیده بودند از روش امام انتقاد و كار خودشان را کردند.

امام کاملا غریب بود و راه امام غریب بود.پیروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند.زندان بودند و یا شهید می شدند و همه این مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال 56 که فضای دیگری پیدا شد امام هم ایستاده بودند و راهنمایی می کردند، عقده‌ها هم در سینه ها جمع شده بود.

 

*روش مدنی امام، مردم را بیدار کرد

 

بعضی جریانات تند چریکی برای مردم جذابیتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشیر و کلام در مقابل گلوله و همیشه اتکا به مردم این روش را ادامه دادند مردم بیدار شدند و رشد پیدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظیر 19 دی در این فضا و جریانات هست که رخ می‌دهد، یعنی زمینه‌های انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست  و بغض‌ها و عقده‌های ناشی از بیداد و سركوب جمع شده و آماده یك جرقه است.

بعد از رحلت آیت الله حاج اقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاج اقا مصطفی خیلی محافظه كارانه عمل شد ومسائلی پیش نیامد بعد از آن هفته اطلاعیه و بیانیه تحلیلی خوب و جهت دهنده‌ای در قم منتشر کردیم و به اصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاج اقا مصطفی، جلسه فوق العاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعیت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خیلی خوب صحبت كردند و نوعا هم دستگیر و تبعید شدند.

 

*جنبش‌ها با سرکوب از بین نمی‌روند

 

خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه بوجود می آید بوسیله سرکوب از بین می رود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.

 

*از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم

 

نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده به خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.

اگر اعتراض و انتقادی هست این است که بعضی روش ها و شیوه هایی که اعمال می شود به زیان اسلام و نظام است.

 

*خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند

 

این نظام سرمایه بزرگی است؛هزینه زیادی برای آن داده شده است.انقلاب ما بزرگ بوده ما همین را می‌خواهیم ولی این رفتارها ممکن است سبب شود كه خدای ناكرده جهت آینده به خارج از نظام متوجه شود.

ممکن است با این محدود کردن ها و مشکل درست کردن‌ها کسانی از دور و برو اطراف  کسانیکه به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع می‌کنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی می افتند که اصل را قبول ندارند.

 

*تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند

 

اگر تدبیر وجود داشت باید این گروه تقویت می شد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور این ها جمع شوند به عنوان کسانی که ازاصل  نظام و انقلاب و اسلام دفاع می کنند.

باید "شخصیت‌های با سابقه ولو معترض" سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند . محدود کردن ها و تهمت زدن ها ونسبت دادن ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می گوید اصل نظام نباید باشد.

 

*انفجار وقتی رخ داد که وزیر اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد

 

به هر حال گرچه برای مدتی  نهضت در حالت كمون بود ولی لحظه به لحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل می شد تا اینكه دوباره چون آتشفشانی بروز كرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی ر‍‍‍ژیم در برابر خود ندید.  اینها اشتباه بزرگ تری کردند یعنی بغض و كینه خود را از مردم بصورت مقاله‌ای علیه امام در یكی از روزنامه ها منتشر كردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛اصناف) به پا خواستند و همه رژیم هم مقابله كرد وکشتار شد و بدنبال آن تحت عنوان "چهلم‌ها" پی در پی حركت ادامه یافت.

امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روز به روز رژیم ضعیف تر شد و کشتارهای بزررگ تر هم سبب شدآتش انقلاب شعله ور تر شود تا در 22 بهمن دیدیم انقلاب اسلامی پیروز شد.

 

*یادمان نرود که این مردم چه می‌خواستند

 

این انقلاب هدف مشخص و معینی داشت. یادمان نرود كه ماهیت این نظام چیست؟و مردم و امام چه می خواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد یا مطرح می شود  باید برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز این نیست.

اگر خدای نکرده چیزهایی وجود دارد یا مطرح می شود که در اهداف یا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود یا دست كم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبین نشوند.

 

*امام به شکسته شدن قلم‌ها و دربند بودن آزادیخواهان معترض بود

 

همه شخصیت امام راحل دینی بود و همواره از دین و ارزش های دینی دفاع می كردند و البته همه رهبران دینی هم چنین هستند و چنین می گویند ولی آنچه سبب نهضت شد این بود که امام به نیازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند وایشان اعتراض داشتند كه درآن رژیم زندان‌ها پراز آزادیخواهان  است، قلم‌ها شکسته می‌شود، کشور ما وابسته به بیگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است ،عدالت در جامعه نیست، فساد و فحشا هست، مردم باید حاکم باشند و حکومت ندارند، از اینکه دیکتاتوری در جامعه است و اینها باید تغییر كند و این همه را از موضع دین می فرمودند؛دینی که امام می‌گفت دینی بود که با آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان سازگار بود و جانشین نظام موجود را جمهوری اسلامی می دانستند.

 

 

 

 

*جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند

 

جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛حکومت و قدرت برامده از مردم و در مقابل آنها مسئول است به علاوه كه ارزش های اسلامی هم حاكم است.

از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزه های علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرفشان را بزنند و پشتوانه های نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند.

اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال ازادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراكز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بی‌نیاز کنند.وعده‌ها این چنین بود.

 

*امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می‌کنیم

 

ما نباید وابسته به بیگانه باشیم ؛نباید اینجا جزیره امن برای امریکا باشد و نباید رژیم ایران هم پیمان رژیم فاسد صیهونیستی باشد و در کنار کسانی قرار بگیرد که سرکوب گر مظلومان هستند.ما باید آزاد و مستقل باشیم.

باید از عقب افتادگی نجات پیدا کنیم اینها روح انقلاب بود كه درچهره جمهوری اسلامی تجلی می كرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می کنیم.

اکثریت جامعه ما دینی است و طبیعی است نظام پایدار حتی دموکراتیکش اگر متناسب با وضعیت دینی جامعه نباشد و با دین جامعه سازگار نباشد نمی‌تواند استقرار و دوام پیدا کند.

جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غیر مسلمان هم احساس می کرد دردرون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعایت می شود با عدالت با او رفتار می شود به همین جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شیعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم امدند وگفتند جمهوری اسلامی می‌خواهیم.این هدف انقلاب ما بود و بحمدالله این جمهوریت مستقر شد و همه باید از آن دفاع کنیم.

 

*دعوا بر سر قدرت نیست، از اینکه نظام لطمه بخورد نگرانیم

 

اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسدولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.

بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اینها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح شده بود.

 

*بزرگترین حق الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است

 

کسانی كه اینها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه می کردند حرفی ندارند كه به صراحت بگویند اینکه امام اعتقاد واقعی به میزان بودن رای مردم نداشتند و العیاذ بالله برای ساكت كردن افكارعمومی چنین گفتند.یعنی دین را در مقابل مردم قرار دادن ؛حق الله را در مقابل حق الناس قرار دادن ؛حق الناس را به کلی نادیده گرفتن که بزرگترین حق الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است بلكه كسانی با چنین دیدگاه و سابقه ای می كوشند خود را نظریه پرداز منحصر به فرد انقلاب و اسلام معرفی كنند و دیگران ؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد كنند.

 

*راه برون رفت از بحران، رسیدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همین قانون اساسی است

 

اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه می توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.برای اینكه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاكمیت مردم بر سرنوشت بود و این امر در انتخابات صحیح و آزاد تحقق می یابد.

نه اینکه راهها بسته شود و فقط یک جریان و تفکر و سلیقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و دیگران همه محدود و یا حذف شوند؛ مساله این است.

مردم باید بتوانند عادلانه زندگی کنند،عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست.گرچه بسیار مهم است ؛ وجه مهم عدالت این است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت که خداآن را به رسمیت شناخته، در قانون اساسی آمده برسمیت شناخته شود و زمینه های آن فراهم بشود.

كسانیكه حرمت مردم را قبول دارند،استقلال مملکت را قبول دارند،  دخالت نیروهای بیگانه را نفی می‌کنند در مقابله توطئه‌های بیگانه هوشیارند ولی در مقابل می‌گویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد.مخالفت با بیگانگان معنی‌اش دشمن تراشی نیست گرچه باید در مقابل دشمنی‌ها هوشیار بود، کسانی که این حرف‌ها را می زنند محدود می شوند و متهم به انواع اتهامات می شوند و کسانی به عنوان نظریه پرداز می‌آیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونت مدار و انعطاف نا پذیری قرار می‌گیرند.

كسانی كه این توهم را دارند كه هر چه و هر كس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این كار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز می‌شمرند این جاست كه جامعه با مشكل مواجه می شود.

 

*امروز صحبت تقابل اصول گرایی و اصلاح طلبی نیست

 

امروز صحبت تقابل اصول گرایی و اصلاح طلبی نیست ؛ صحبت این است كه جریانی می خواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد ؛دروغ می گوید تهمت می زند تحریف می‌کند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف می‌کند که کی باید بیاید کی باید نیاید! و می‌گوید آن جریانی که ما نمی پسندیم باید حذف شود؛دیگر محدود به اصلاح طلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانیکه در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند!این امر نباید به نام نظام تمام شود.

کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود می کنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغ پردازی می شوند و کسانیکه  این کار را می‌کنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمی تواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع می شود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود.

 

ما گفته‌ایم و می‌گوییم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم واین همه توام با دین داری و البته همه باید برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق باید در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانیکه قدرت را در دست دارند باید بیشتر رعایت کنند مساله اینهاست و الا دعوا برسر قدرت نیست.

 

*کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند

 

اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.

اگر فضا آزاد باشد و محدودیت ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می شود؛ اصلا این محدودیت ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.

 

*در جریان انتخابات آزاد است که معلوم می‌شود مردم چه کسی را می‌خواهند

 

در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را می‌خواهد و چه کسی را نمی خواهند.

ما از حق مردم دفاع می کنیم،می گوییم محدودیت های بی جا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند ،حرفشان را بزنند ؛هر کس می‌خواهد بیاید.صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست.

آنها چه کاره‌اند که بگویند مردم کی را می‌خواهند و کی را نمی‌خواهند!آن هم کسانی که ولو با حسن نیت بیشترین مقابله را با حق مردم کرده‌اند و محدودیت‌ها را ایجاد کرده‌اند و می کنند.

اگر صحبت از این می شود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینه‌ای فراهم شود كه انتخاباتی پر شور با حضور آزاد همه جریان‌ها و گرایش ها و البته همه در چارچوب قانون اساسی ومردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند كه حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت كشور و مردم و انقلاب است.

 

*باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباه‌کنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند

 

البته ممكن است همه اشتباه کنند ولی چگونه می‌توان گفت یک طرف كه قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاكاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود این منصفانه نیست.

بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشته‌اند بیان شود.

آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟!آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیت ها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کرده‌اند و چه کسانی اشتباه نکرده اند ولی قضایا یک طرفه نباشد.

به هر حال اصول و راهها مشخص است و با کمال تاسف می بینیم بسیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دلشان می‌خواهد؛ این انقلاب و نظام كه بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برایمان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال كسانیكه سابقه و لاحقه ‌شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار می گیرند.

از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بد اخلاقی از سوی كسانی كه روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که می گویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع می کنیم!

 

آیا وقتی گفته می‌شود كه در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نیز هست، مسئولیت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست.هر انسانی که در این نظام زندگی می کند و مستلزم است كه در این چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ این بهترین دفاع از اصل نظام نیست؟

معتقدم راهکار حل مشكلات معلوم است.ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.

 

*آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی در جامعه ایجاد می‌کند

 

 انسانها باید احساس امنیت و آزادی کنند و بتوانند حرفشان را بزنند ؛باز شدن فضا سبب می شود بهتر و بیشتر کسانیکه می‌خواهند به ایران و اسلام و انقلاب دفاع کنند ودر چارچوب قانون حرکت کنند هم حرفشان را بزنند و هم خدمت به مردم و كشور كنند. واقعا ازادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی بیشتر در جامعه و آینده ایجاد می کند.

باید برای انتخابات در چارچوب قوانین ساز و کاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیین كننده است انتخابات ازاد و سالم یعنی همین.

 

*این مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه!

 

اینها برای برون رفت از بحران و به نفع نظام و مردم و كشور گفته می‌شود و الا کی دنبال این است که قدرت را بدست بگیرد؟ تازه مگر ما چه کاره‌ایم که بگوییم فلانی قدرت بدست بگیرد یا نگیرد؟مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.

اگر فضا باز و ازاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکین می‌کنند.

مردم متولی نمی‌خواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب كنند.

در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور پرداختند.

در این دیدار اساتید حاضر ضمن تشکر و حمایت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواسته های مردم و اصلاح طلبان جهت حضور در انتخابات آینده؛از رفتار و هجوم تبلیغاتی طراحی شده و ضد اخلاقی انحصار طلبان و زور مدراان در مقابل این مواضع شفاف انتقاد کرده و اینگونه تبلیغات توهین آمیز و تهمت های نا روا را که از تریبون های رسمی و غیر رسمی و رسانه ملی مطرح می شود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند.

همچنین در این جلسه عدم تاثیر این گونه تبلیغات منفی در محیط دانشگاهی وافزایش محبوبیت روز افزون چهره های شاخص اصلاحات و جنبش سبز مورد تاکید قرار گرفت و نمونه واضح این روند مراسم بزرگداشت آذر ماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در این مراسم دانشجویان یکصدا و همدل به تکریم و حمایت از این چهره ها پرداختند.

در این جلسه که خانواده دکتر شکوری راد هم حضور داشتند ؛ اساتید دانشگاه  و اعضا ء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت این استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بیمارستان دانشگاهی  و در هنگام خدمت به بیماران خواستار آزادی هر چه سریعتر وی و همه زندانیان سیاسی شدند.

 

گزارش تصویری - مراسم تشييع قربانيان سانحه سقوط هواپيما در اروميه

Posted:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اعدام نه

Posted:

طراح : عصیان

برنامه عملیاتی سه مرحله ای برخورد با معترضان انتخابات

Posted:

در نامه فرمانده ارشد نیروی هوایی سپاه به دبیر شورای عالی امنیت ملی عنوان شد
جرس: فرمانده ارشد سپاه در نامه ای به دبیر شورای عالی امنیت با انتقاد از بی تدبیری های مسئولان برگزاری انتخابات سال گذشته، مراحل قابل پیش بینی در توسعه اغتشاشات را برشمرده پیشنهاد کرده ضمن کنترل امنیتی اوضاع مسئولین سیاسی تفاهم ملی را در دستور کار خود قرار دهند.

 

نامه  سردار پاسدار سید محمد ابوترابی به رهبری و هشدار نسبت به نفوذ فرقه مطلقیه در دستگاههای حکومتی همراه با ضمیمه ده صفحه ایش دیروز در جرس منتشر شد. امروز دومین نامه این فرمانده ارشد نیروی هوائی سپاه به دبیر شورای عالی امنیت ملی منتشر می شود. 
   
این نامه چهار صفحه ای در کاغذهای آرم دار سپاه تایپ شده است. صفحه اول آرم ستاد فرماندهی کل سپاه را دارد. دارای شماره و تاریخ نگارش آن 23 خرداد 1388 فردای انتخابات دهم ریاست جمهوری است. در انتهای نامه بصورت دستنویس تذکر داده شده است که نامه از کانال رسمی ارسال نشده و در روز 24 خرداد به سردار حجازی و سردار نجات دو فرمانده دیگر ارشد سپاه مرتبط با شورای عالی امنیت ملی و بیت رهبری تحویل داده شده، آنها هم مطالعه کرده اند، نویسنده امیدوار است که انجام وظیفه کرده باشد.
    از همین جمله دست نویس مشخص می شود که این نسخه اسکن شده، نسخه دوم نامه است ، و نسخه اول نامه را به دو سردار ارشد داده تا بدست دبیر شورای عالی امنیت ملی برسانند. این نسخه از نامه همراه با یک نامه دیگر همراه با ضمائمی چندی پیش در اختیار جرس قرار گرفت. در تحقیقات بعدی مشخص شد که پاره های مختلف این بسته اوائل آذر 89 در تهران منتشر شده است و مفاد و اعتبار آن مورد تایید فعالان جنبش سبز قرار گرفته است.
    دبیر شورای عالی امنیت ملی از مهر 86 سعید جلیلی می باشد. ریاست شورا با رئیس جمهور و اعضای آن دوازده نفر از سران قوا و روسای ارتش و سپاه و دو نماینده رهبری و وزرای کشور و اطلاعات و خارجه از  هستند. سردار ابوترابی تحلیل خود را از شرائط حاد روز قلمی کرده ، بطور محرمانه و سربسته برای عالی ترین تصمیم گیرندگان امنیتی کشور ارسال کرده است. این نامه رسمی نیست، تلقی رسمی سپاه را نیز نمایندگی نمی کند، این نظر مشورتی یک فرمانده ارشد نیروی هوائی سپاه است. 
    مفاد نامه نشان می دهد که سردار ابوترابی از نحوه اجرای انتخابات راضی نیست، بحران عمیقی را پیش بینی می کند، کوشش می کند با پیشنهادهای عملیاتی بحران را به نفع منافع ملی مهار کند. نامه غیر رسمی فرماده ارشد نیروی هوائی از چهار قسمت تشکیل شده است: مقدمه، گزارش عملیات روانی معترضان انتخابات، مراحل قابل پیش بینی در توسعه اغتشاشات و دو پیشنهاد مشخص برای کنترل بحران پیش رو.
    مقدمه در توصیف انتخابات است. ابوترابی با انتقاد از چگونگی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نوشته است: سیر برگزاری شمارش و اعلام نتایج انتخابات متاسفانه با بی تدبیری هایی در محور اجرایی همراه بود كه شواهد و قرائنی از تقلب را برای سوء استفاده دشمنان و تحریك شكست خوردگان فراهم کرده است.
    عملیات روانی معترضان انتخابات در چهار بخش گزارش شده است. وی در این نامه به چهار محور اعلام تقلب با مهندسی كردن آرا در راستای كسب نتیجه مطلوب، حركت حساب شده مجریان برای كاهش مشاركت ملی و عدم پذیرش نظارت بر اقدامات وزارت كشور، هماهنگی نتایج این بار با نظر نمایندگی رهبری در سپاه بر عكس دو دوره قالیباف و ناطق نوری بعنوان محورهای عملیات روانی دشمنان در جهت مخدوش کردن نتیجه انتخابات پرداخته است. 
    اما مهمترین قسمت نامه مراحل قابل پیش بینی در توسعه اغتشاشات است. وی این مراحل را به سطح اعتراضات قانونی، سطح امنیتی و سطح براندازی تقسیم می کند. سطح اول بدست وزارت کشور و شورای نگهبان است. سطح دوم که اعتراضات از حد شعار و بر هم زدن نظم به اقدامات ضد امنیتی بر علیه اموال و اماکن عمومی و عناصر نظام وارد می گردد، نیازمند ورود نیروهای بسیج است. و سطح سوم که گسترده تر شدن ناامنی ها و خارج شدن کنترل از دست کاندیداها ست زمان ورود سپاه به عرصه است. در این مرحله دستگیری گسترده سران و محاکمه در دستور کار قرار می گیرد      سناریوهای احتمالی
در سطح اول سردار پاسدار ابوترابی، سه سناریو احتمالی برای تلاش نظام در مجاب كردن كاندیداها به پیگیری اعتراضات از مسیر قانونی را بررسی کرده و نوشته است: الف) پذیرفتن نتایج توسط همه كاندیداها در زمان اعلام قانونی كه متاسفانه تاكنون این انجام نشده و دامنه اعتراضات در حال توسعه و ضد امنیتی شدن می باشد. ب) ابطال انتخابات كه به صلاح نظام نبوده و دایره تخلفات تاكنون در حد ابطال اعلام نگردیده است و هیچیك از طرفین به این وضعیت راضی نبوده و خود را برنده و منتخب مردم می دانند. ج) بازشماری آرا در تحت نظارت قانونی و شفاف كه مباحث را در حد قابل كنترل در ابعاد سیاسی و اجتماعی كاهش خواهد داد.


ورود نیروهای بسیج با آمادگی کامل
وی در سطح دوم به احتمال شرایط امنیتی پرداخته و برای چنین شرایطی دستگیری تندروها، دستگیری اراذل و اوباش شناخته شده، جداسازی رهبران سیاسی و سران شناخته شده اغتشاشات، ورود نیروهای بسیج با آمادگی كامل در كنترل و محدودسازی اغتشاشات، برخورد قاطع با متجاوزان به اموال و اماكن نظام، قطع ارتباطات مخابراتی و رسانه های صوتی و تصویری تحریك زا و تلاش در بازگرداندن نظم عمومی را پیش بینی کرده است.
 
حضور سپاه در صحنه
وی در تشریح سطح سوم به گسترش اعتراضات پرداخته و بر این باور است در صورتی كه متولیان نظم و امنیت نتوانند در مرحله دوم موفق به بازگرداندن نظم و امنیت گردند وضعیت ناامنی ها گسترده و شدت خواهد یافت و در این مرحله اغتشاشات و اعتراضات از كنترل كاندیداها خارج شده و رهبری تحركات ضد امنیتی بدست عناصر فرصت طلب و زخم خورده امنیتی خواهد افتاد مسیر ناامنی ها به سمت براندازی سمت خواهد گرفت. 


در چنین شرایطی ورود سپاه به صحنه ضرورت دارد و در این مرحله باید با امنیتی كردن وضعیت شهرها و كنترل های كامل روی عناصر و فعالیت های ضد امنیتی، دستگیری گسترده عناصر و سران اغتشاش، محاكمه و برخورد سریع و شدید با سران اغتشاش و بستن مرزها از ادامه بحران جلوگیری کرد.

  کنترل و تفاهم ملی!
سردار ابوترابی در خاتمه این نامه به دبیر شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد کرده است که از یک سو، مسئولان امنیتی تلاش نمایند عوامل موثر شورش را جمع آوری نموده و به نیروهای انتظامی كمك نمایند كنترل بر قانون شكنی ها اعمال گردد و از سوی دیگر، مسئولان سیاسی تفاهم ملی را در دستور قرار داده تلاش نمایند تا زمان اعلام شورای نگهبان در خصوص سلامت انتخابات با كاندیداهای معترض به توافق برسند حتی اگر این توافق بر بازشماری نظارت شده آرا باشد.


وی معتقد است که چنین مساله ای باعث می شود که روند حركت اغتشاشات از سمت براندازی به سمت تعارضات سیاسی و رقابت های انتخاباتی باز گردد این روند اگر بی موقع اقدام گردد نتیجه معكوس خواهد داد.   اگر با الگوی سه مرحله ای سردار ابوترابی وضعیت هجده ماه گذشته را بررسی کنیم در می یابیم که که اولا مسئولان در سطح اول دقیقا بر عکس توصیه های وی عمل کردند، تفاهم ملی را هم مطلقا وقعی ننهادند، بلافاصله از روز بیست و پنج خرداد سطح دو را آغاز کردند و از روز عاشورا کشور را وارد سطح سه کردند. سخنان اخیر رهبری دقیقا اجرای موارد باقیمانده سطح سه است:" براندازی از خارج هدایت می شود." بی جهت نیست که نویسنده نامه محترمانه به مأموریت خارج از کشور فرستاده شده است.  

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
*** ستاد فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شماره: 1300/20/س م تاریخ: 23/3/88 "سال 88 سال اصلاح الگوی مصرف"   دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی   موضوع: وضعیت های قابل پیش بینی   "صلوات بر محمد و آل محمد (ص)" با سلام و احترام؛ همچنانكه مستحضرید سیر برگزاری شمارش و اعلام نتایج انتخابات متاسفانه با بی تدبیری هایی در محور اجرایی همراه بود كه شواهد و قرائنی از تقلب را برای سو استفاده دشمنان و تحریك شكست خوردگان فراهم نموده است. آنچه كه با تدبیر امنیتی در خصوص شفافیت و پذیرش نظارت قانونی و مصلحتی برای مسئولین اجرایی اعلام شده بود متاسفانه نادیده گرفته یا ناقص اعمال گردید.   ابتدا محورهای عملیات روانی دشمنان را كه جهت مخدوش كردن نتیجه انتخابات در رسانه ها و شایعات شنیده می شود به شرح زیر اعلام می گردد:

  ۱) اعلام تقلب با مهندسی كردن آرا در راستای كسب نتیجه مطلوب شواهد اعلام شده: الف) سرعت در شمارش و اعلام نتیجه آرا ب) نوسان نداشتن نتایج و سیر یكسان آرا از ابتدا تا انتها ج) عدم اعلام آرا باطله در هر مرحله د) تفاوت با مكانیزم قبل كه شهر به شهر و استان به استان اعلام می گردید.

  ۲) حركت حساب شده مجریان برای كاهش مشاركت ملی شواهد اعلام شده: الف) عدم پیش بینی و تامین تعرفه و برگه رای ب) عدم تمدید ساعت رای گیری

  ۳) عدم پذیرش نظارت بر اقدامات وزارت كشور شواهد اعلام شده: الف) عدم اجازه نظارت به كاندیداها ب) نپذیرفتن نظارت بازرسی كل كشور ج) مباحث مربوط به عدم نظارت توسط مسوول بازرسی دفتر (مقام معظم) رهبری

  ۴)هماهنگی نتایج این بار با نظر نمایندگی ( مقام معظم) رهبری در سپاه بر عكس دو دوره قالیباف و ناطق نوری   در پیگیری حوادث رخ داده پس از اعلام نتایج، مراحل قابل پیش بینی در توسعه اغتشاشات بدین شرح اعلام می گردد:

۱) تلاش نظام در مجاب كردن كاندیداها به پیگیری اعتراضات از مسیر قانونی سه وضعیت متصور است: الف) پذیرفتن نتایج توسط همه كاندیداها در زمان اعلام قانونی كه متاسفانه تاكنون این انجام نشده و دامنه اعتراضات در حال توسعه و ضد امنیتی شدن می باشد. ب) ابطال انتخابات كه به صلاح نظام نبوده و دایره تخلفات تاكنون در حد ابطال اعلام نگردیده است و هیچیك از طرفین به این وضعیت راضی نبوده و خود را برنده و منتخب مردم می دانند. ج) بازشماری آرا در تحت نظارت قانونی و شفاف كه مباحث را در حد قابل كنترل در ابعاد سیاسی و اجتماعی كاهش خواهد داد.

۲) در صورتیكه مرحله اول اعتراضات كنترل نگردد وارد سطح دوم كه امنیتی شدن است خواهیم شد اعتراضات و اغتشاشات از حد شعار و بر هم زدن نظم به اقدامات ضد امنیتی بر علیه اموال و اماكن عمومی و عناصر نظام وارد می گردد. در این مرحله تلاش های امنیتی زیر می بایست اقدام گردد:

الف) دستگیری تندروها ب) دستگیری اراذل و اوباش شناخته شده ج) جداسازی رهبران سیاسی و سران شناخته شده اغتشاشات د) ورود نیروهای بسیج با آمادگی كامل در كنترل و محدودسازی اغتشاشات ه) برخورد قاطع با متجاوزان به اموال و اماكن نظام و) قطع ارتباطات مخابراتی و رسانه های صوتی و تصویری تحریك زا ز) تلاش در بازگرداندن نظم عمومی

  ۳) در صورتیكه متولیان نظم و امنیت نتوانند در مرحله دوم موفق به بازگرداندن نظم و امنیت گردند وضعیت ناامنی ها گسترده و شدت خواهد یافت و وارد مرحله سوم خواهد شد این سیر ممكن است در حداقل زمان به وقوع بپیوندد؛ لذا سرعت عمل تصمیم گیران ضروری است در این مرحله اغتشاشات و اعتراضات از كنترل كاندیداها خارج شده و رهبری تحركات ضد امنیتی بدست عناصر فرصت طلب و زخم خورده امنیتی خواهد افتاد مسیر ناامنی ها به سمت براندازی سمت خواهد گرفت.

در این مرحله تلاش های امنیتی و انتظامی كار ساز نبوده و ورود سپاه ضروری است كه همراه با اقدامات زیر می بایست انجام شود: الف) امنیتی كردن وضعیت شهرها و كنترل های كامل روی عناصر و فعالیت های ضد امنیتی ب) دستگیری گسترده عناصر و سران اغتشاش ج) محاكمه و برخورد سریع و شدید با سران اغتشاش د) بستن مرزها و آمادگی مقابله با تجاوز خارج از مرزهای غربی و شرقی و دفاع از مراكز حیاتی و حساس كشور در مقابل تهاجم هوایی و موشكی.

پیشنهاد: ۱) مسئولین امنیتی تلاش نمایند عوامل موثر شورش را جمع آوری نموده و به نیروهای انتظامی كمك نمایند كنترل بر قانون شكنی ها اعمال گردد. ۲) مسئولین سیاسی تفاهم ملی را در دستور قرار داده تلاش نمایند تا زمان اعلام شورای نگهبان در خصوص سلامت انتخابات با كاندیداهای معترض به توافق برسند حتی اگر این توافق بر بازشماری نظارت شده آرا باشد. این باعث می گردد روند حركت اغتشاشات از سمت براندازی به سمت تعارضات سیاسی و رقابت های انتخاباتی باز گردد این روند اگر بی موقع اقدام گردد نتیجه معكوس خواهد بود.   پاسدار انقلاب سید محمد ابوترابی
[امضا]  [زیر امضا چند کلمه دست نویس پاک شده و خط خطی شده است. در کنار آن دست نویس نوشته شده است: بدلیل اینکه از کانال رسمی ارسال نشد، روز 24 (خرداد) تحویل سردار حجازی و سردار نجابت؛ مطالعه فرمودند. انشاء ا... انجام وظیفه شده باشد. (امضائی همانند امضای قبل)] [رونوشت]


   

بوئینگ سانحه هوایی ارومیه قبلا هم زمین خورده بود

Posted:

جرس:‌هواپیمایی که یک شنبه در ارومیه دچار سانحه شد در سال 1974 به ایران ایر تحویل داده شد و درحدود 37 سال است که پرواز می کند.

 

به گزارش فردانیوز، کارشناسان فنی در بازدیدهای خود از یک سال پیش اعلام کرده بودند این هواپیما باید از ناوگان هوایی خارج شود اما به دلایل نامعلوم پس از تعمیر اساسی این هواپیما بار دیگر به ناوگان هوایی بازگشت.

 

بوئینگ 727 سانحه دیده 10 سال پیش نیز در شیراز دچار سانحه شد و به علت باز نشدن چرخ های جلو با دماغه در فرودگاه شهید دستغیب شیراز فرود آمد.

 

ایران دو فروند بوئینگ 727 با عمر 37 سال دارد که با از رده خارج شدن یک هوایپما بر اثر سانحه دیشب کماکان یک فروند دیگر در آسمان هوایی کشور پرواز می کند.ورود بوئینگ های 37 ساله ایران در آخرین اطلاعیه اتحادیه اروپا بدلیل فرسوده بودن به آسمان این قاره ممنوع شده است.

 

آخرین نتیجه بازرسی کمیته ایمنی هوانوردی اروپا حاکی از این است که فقط هواپیماهای ایرباس‌های A300-600 هما اجازه پرواز بر فراز آسمان اروپا را دارند.
 

مهدیه گلرو و بهاره هدایت بار دیگر ممنوع‌الملاقات شدند

Posted:

جرس: صبح امروز ماموران زندان اوین از ملاقات همسران بهاره هدایت و مهدیه گلرو با این دانشجویان زندانی در زندان اوین ممانعت کردند.


به گزارش جرس، دلیل این ممانعت از سوی ماموران بخش ملاقات، ممنوع الملاقات بودن این دو دانشجوی زندانی به دستور دادستان عنوان شده است.


پیش از این نیز، این دو دانشجو در پی سه هفته ممنوع‌الملاقات بودن توانستند سه‌شنبه ١٤ دی پس از سه هفته بی‌خبری کامل با همسران خود ملاقات کنند.


بهاره هدایت از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، ١٠ دی ٨٨ بازداشت شد. وی از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی به ٩ سال و نیم حبس محکوم شد. این حکم مرداد ٨٩ از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران عیناً تأیید شد.


مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز که ١١ آذر ٨٨ بازداشت شد، فروردین ٨٩ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مرداد ٨٩، عیناً از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهرات تأیید شد.



٣٠ مرداد ٨٩ نیز حکم یک سال حبس تعلیقی که پیش‌تر برای گلرو صادر شده بود، از حالت تعلیق خارج و به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری وی افزوده شد.
 

جنبش، و گذار از دیالکتیک القا/الغا

Posted:

هوشنگ رادمند


در فیلم طلسم شده، اثر آلفرد هیچکاک، صحنه ای وجود دارد که در آن یک استاد روانکاو فنجان شیر را به شخصیت تاکنون مبهم فیلم می دهد. سپس دوربین درست در دهانه فنجان قرار می گیرد و با خم کردن فنجان شیر از سوی شخصیت مبهم برای سرکشیدن آن، تماشاگر می بیند که پروفسور روانکاو همزمان با بالا آمدن سطح شیر، اندک اندک در آن غرق می شود. این نما چنین «القا می کند» که پروفسور قربانیِ روانِ پریشان این شخصیت خواهد شد که شاید قربانی نخست اش نیز نباشد. ولی نمای بعدی این القا را «الغا می کند». در نمای بعدی شخصیت بیمار را می بینیم که روی صندلی به خواب رفته، و پروفسور بالای سر او ایستاده به شخصیت زن فیلم می گوید که در فنجان شیر قرص های خواب آور قوی حل کرده بود. داستان بسیاری از آثار هیچکاک را همین «دیالکتیک القا/الغا» پیش می برد؛ فیلم سازی که می گفت تماشاگر را کارگردانی می کند نه فیلم را. می توان گفت که این دیالکتیک اکنون نسبت میان حکومت و جنبش را «تعیین می کند». حکومت بسیاری از چیزها را از طریق دستگاه های تبلیغاتی بسیار گسترده اش «القا می کند» و این جنبش است که این القائات خلاف واقع را «الغا می کند». در واقع حکومت نیز روان جامعه یا دقیق تر بگوییم روان اقلیتی از جامعه را کارگردانی می کند و نه حیات مادی و معنوی آن را. حکومت کاری به معاش «واقعی»ِ مادی، سیاسی، و فرهنگی مردم ندارد، فقط ذهن جماعت را از پیشرفت های دروغین و دستاوردهای چندروزۀ بی اهمیت پر می کند.

باید گفت که این حکومت در سی سال گذشته هیچ رقیبی برای این القائات نداشت. حتی دولت برآمده از ارادۀ مردمِ خاتمی نیز که در رخنه ناپذیری «بالفعل» حکومت نفوذ کرده بود (اهمیت رخداد دوم خرداد در همین ممکن کردن امر ناممکن بود) و حتی برای اولین بار می رفت که مفهوم «دولت» را نیز اندکی دگرگون کند، نتوانسته بود القائات حکومت را اندک الغایی بکند. برای مثال، در مورد قتل های زنجیره ای به رغم تلاش های خاتمی برای افشای حقیقت، دیالکتیک «القا/الغا» برقرار نشد. رهبری گفت که کار، کارِ اسراییل است و خاتمی را وادار به سکوت کرد. خاتمی که دولت اش پرچمدار عدالت در این باره شده بود و علاوه بر مسوولیت قوۀ مجریه، نقش قوۀ قضاییه را هم به عهده گرفته بود، که در آن زمان و در همه ایام هیچ استقلالی نداشت و بدتر از آن، دغدغه اش نه عدالت که اجابت فرمایشات رهبر بود. این جنبش است که چنین دیالکتیکی را ممکن کرده است و به رغم تبلیغات مسموم حکومت، همین دیالکتیک دلیل زنده بودن و حیات جنبش است. حکومت تاکنون به چنین سد محکمی بر نخورده بود. ولی از حق نباید گذشت که آنچه این دیالکتیک را همچنان برپا داشته، مجموعه ای از داخل جنبش است که به رغم مخاطرات بسیار، کار خبررسانی و آگاهی بخشی را به عهده گرفته اند. همان ها که فیلم های کشتار و سرکوب وحشیانه مردم را به سراسر جهان مخابره کردند.

 

ولی این دیالکتیک تا کجا می تواند ادامه داشته باشد؟ آیا تداوم همین دیالکیتک راهگشای جنبش خواهد بود؟ حکومت برای رهایی از این دیالکتیک چه خواهد کرد؟ آیا امکان رهایی است؟ هم حکومت و هم جنبش می دانند که تا ابد نمی توانند در فضای این دیالکتیک به سر برند. این فضا برای حکومت فضای امن نیست. برای همین می کوشد فضای خارج از مناسبات حکومت و مردم را فعال کند. تمام کوشش اش را هم بر روی سیاست خارجی متمرکز کرده است. البته در آنجا نیز جز القائات دروغین، فتوحاتی نداشته است. دولت می داند که نمی تواند مناسبات درونی را بازسازی کند، پس همچنان در خارج از کشور اردو زده است.

اما فضای این دیالکیتک در این مدت سرپناه جنبش بوده است. فعالیت الغایی جنبش که در یک سال و نیم گذشته مهمان ناخواندۀ خبرگزاری ها و رسانه های تصویری ـ شنیداری مهم جهان بود، به مدد حضور افرادی از درون جنبش در شبکه های خبری مختلف ممکن شده است (که به رغم تحلیل های منفی دربارۀ این حضورها، همچنان باید ادامه یابند). از این رو کاری که جنبش باید در این دیالکتیک به انجام آن بیندیشد ساختن و گشودن دنیای تازه ای به روی مردم جنبش، فارغ از این دیالکتیک است. یعنی او باید پیشقدم رهایی از این دیالکتیک باشد. هرچند روشن است که سیاست خارجی پرتنش دولت به جایی نخواهد رسید، ولی جنبش نیز باید فضاهای خود را بیافریند. جنبش باید آن چه را که می خواهد فاش بگوید. کار جنبش فقط الغا نیست؛ آفرینش نیز هست. پیشنهادهای اخیر خاتمی در فضای همین دیالکتیک جای دارند. ولی در آن پیشنهادی هست که از این دیالکتیک گذر می کند: انتخابات آزاد (که در این شرایط نام دیگرش «رفراندوم» است). ترس حکومت از همین است که جنبش دنیای مطالبات خود را آشکار کند. رهبران نمادین جنبش نباید به تکرار مطالبات مرسوم جنبش ها بپردازند، بل باید مطالبات تازه ای را عَلم کنند. مهمترین ویژگی این مطالبات نیز سویه سیاسی آن خواهد بود. یعنی بیان خواست هایی که افزون بر اهمیت مادی، اجتماعی، فرهنگی و ...، از توان سیاسی نیز برخودارند. همان توانی که از مردم سوژه و فاعل سیاسی می سازد. نمونه اش رویکرد ظریف میر حسین موسوی به اهمیت اقوام و گویش هاست، که هر چند رویکردی فرهنگی به نظر می رسد ولی «افزونه» ای سیاسی دارد و این افزونه چیزی نیست جز گسترش فضای جنبش به میان اقوام مختلف. این به آن معناست که راه احیای «فرهنگ ها» ناگزیر از احیای «سیاست» در میان آنها می گذرد. (اهمیت این رویکرد در مقایسه با کوشش های تجزیه طلبانه است که بیشتر روشن می شود.)

حکومت در این مدت مدام القا کرده که جنبش سرکوب و نابود شده است. ولی خودش بهتر از همه می داند که این چنین نیست.

داستان حکومت و جنبش همچنان پیش می رود ...

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

بنزین خودکفایی فعلا در بایگانی

Posted:

نیما رایین
 جرس: تولید بنزین از مجتمع های پتروشیمی متوقف شد.نفتی ها علت این موضوع را کاهش مصرف سوخت می دانند .این توقف در حالی رقم خورده است که اجرای این مورد با انتقادات زیادی از سوی نمایندگان مجلس روبه رو بود تا جاییکه مرکز پژوهش های مجلس این نوع بنزین را عامل آلودگی وخطرناک برای سلامت شهروندان برشمرد. اما نفتی ها در پاسخ این انتقادات ،مخالفین را عامل دشمن دانستند ، ولی پس از 4ماه بالاخره مجبور شدند وضعیت تولید پتروشیمی ها را به وضع سابق برگردانند.

 

 

پس از تشدید محدودیت‌های بین‌المللی بر سر واردات بنزین، وزارت نفت در جهت تامین بنزین مورد نیاز کشور از شهریور امسال با اجرای طرح ضربتی تولید بنزین اقدام به تولید ۱۷ تا ۲۰ میلیون لیتر بنزین(معادل ۳۰ درصد نیاز داخلی) در ۶ مجتمع پتروشیمی کرد. اما همزمان با تولید و ورود این محصول به چرخه مصرف سوخت، انتقادات از این رویه وزارت نفت بالا گرفت .اما وزارت نفت هماره با رد کردن انتقادات این بنزین را سالم ترین بنزین تولیدی کشور برمی شمرد (با اکتان 97).این در حالی بود که بنا به گفته کارشناسان حوزه انرژی این ماده بسیار خطرناک بود چرا که آروماتیک موجود در آن بیش از حد مجاز بود واین باعث به خطر افتادن سلامتی شهروندان می شد .

 

غلامعلی میگلی‌نژاد نماینده بوشهر، گناوه و دیلم در مجلس در یادداشتی که هفته‌نامه صدای بوشهر به چاپ رساند، گفت که سیستمی که برای پالایشگاه‌ها تعریف شده است برای تولید فرآورده‌های نفتی است نه تولید بنزین . موضوعی که در هفته‌های اخیر در مورد بنزین تولیدی این پالایشگاه‌ها مطرح شده شائبه سرطانزا بودن این بنزین است که درخصوص این موضوع مرکز پژوهش‌های مجلس و دیوان محاسبات مجلس مامور شدند تا قضیه را مورد بررسی قرار داده و گزارش نهایی را به کمیسیون ارائه دهند»

 

البته تاکنون گزارش کامل دیوان محاسبات در این خصوص منتشر نشده است اما نهاد دیگر وابسته به مجلس این بنزین را دارای آلودگی شدید دانست .مرکزپژوهش های مجلس مصرانه تاکید داشت که بنزین تولیدی در پتروشیمی ها به دلیل دارا بودن مقادیر زیادی بنزن و ترکیبات آروماتیکی و الفینی با آلودگی هایی همراه است. به گفته حسن اصیلیان، معاون سابق محیط زیست انسانی و عضو هیأت عملی دانشگاه تربیت مدرس به ایلنا، "سوختن آروماتیک در باک خودروها و خارج شدن آن از اگزوز هر خودرو به شکل گاز و بخار در بخش ترکیبات آلی فرار محاسبه می‌شود که  طی چند ماه اخیر به شدت افزایش یافته است. 

 

 این موارد ادامه داشت تا اینکه بالاخره از سوی مدیران نفتی اعلام شد تولید بنزین از مجتمع های پتروشیمی تعطیل شده است ..تابناک دلیل آن را اجرای قانون هدفمند سازی یارانه و اعلام نرخ های جدید انواع سوخت می داند  که موجب شده است  مصرف بنزین به میزان قابل توجهی در کشور کاهش یابد و بدین ترتیب، طرح ضربتی تولید بنزین در مجتمع های پتروشیمی کشور متوقف شد.

 

در همین چارچوب سایت وزارت نفت شانا ،از قول وزیر نفت نوشت که :« با اجرای طرح افزایش ظرفیت تولید بنزین و بهبود کیفیت تولیدی آن در پالایشگاه های فعال کشور، همچنین بر اساس کاهش مصرف بنزین از سوی مردم که از میزان 66 میلیون لیتر در روز به 53 میلیون لیتر کاهش یافته است، دیگر نیازی به تولید بنزین در مجتمع های پتروشیمی کشور نیست .»

 

همچنین به گزارش برنا ،حمید رضا رستمی، مدیرعامل مجتمع پتروشیمی برزویه از توقف تولید بنزین در این مجتمع خبر داد و گفت: با توجه به آنکه شرکت ملی پخش نسبت به تولید بنزین در مجتمع های پتروشیمی اعلام عدم نیاز کرده، پتروشیمی برزویه و برخی دیگر از مجتمع های پتروشیمی، تولید بنزین خود را کاهش داده و متوقف کرده اند.»

 

وی افزود: در ابتدای اجرای طرح تولید بنزین در پتروشیمی برزویه، روزانه 5 میلیون لیتر بنزین تولید می شد که پس از مدتی این حجم تولیدی را تا 50 درصد یعنی 2 میلیون و 500 هزار لیتر کاهش دادیم و اکنون نیز اعلام شده که باید در روال عادی تولید پتروشیمی قرار بگیریم، به همین دلیل تولید بنزین به صفر رسیده است.»

 

این در حالی است که این حرکت 4ماهه دولت در این مدت زیر بار انتقادات شدید نمایندگان قرار داشت .حمید رضا کاتوزیان به دلیل اینکه صادرات پتروشیمی  متوقف شده است نادرست خواند وآن را دائمی ندانست . کاتوزیان در این مورد توضیح داد: "هزینه تمام شده برای هر لیتر بنزین، از بهای بنزین سبد خلیج فارس که در بنادر جنوب تخلیه می‌شود خیلی بیشتر است. از طرف دیگر، بخش‌هایی از پتروشیمی که با هدف خودکفایی در تولید بنزین مورد استفاده قرار می‌گیرد، دچار مشکل تعمیر و نگهداری، فرسودگی و کمبود منابع می‌شوند»

 

به گزارش آفتاب، عسگر جلاليان، عضو دیگر كميسيون انرژي مجلس توليد بنزين به این شکل را  غير استاندارد خواند و گفت: "اين نحوه توليد بنزين، نه تنها هزينه بالاتري دارد، بلكه براي مصرف كنندگان در صورت تماس با آن خطرناك و سرطان زا است."

 

عسگر جلالیان اضافه کرده بود: "اگر با کمبود بنزین مواجه شویم به مردم فشار می‌آید و با نارضایتی آنها مواجه خواهیم شد. اما بحران نارضایتی مردم قابل مدیریت و کنترل است و نهایتا با عصبانیت آن ها رو به رو هستیم که خطرش کمتر از این است که مردم را در معرض خطر سرطان و مرگ قرار دهیم»

 

الماسی نماینده ای دیگر نیز فاش ساخت که دولت علیرغم تبلیغات خودکفایی در این خصوص و اعلام توقف واردات بنزین باز بنزین وارد کرده است .

 

محسن نریمان هم تایید کرد که آلودگی هوای تهران به خاطر بنزین های تولیدی در پتروشیمی هاست .

 

همچنین  محمدرضا رضایی، عضو کمیسیون بهداشت ابراز داشت:«بخش اعظمي از آلودگي هواي تهران به واسطه استاندارد نبودن سوخت مصرفي در كشور است .وزارت نفت بايد سوخت استاندارد در اختيار مردم قرار دهد تا اين مشكلات كاهش يابد.»

 

این انتقادات ادامه داشت تا اینکه وزیر نفت ومعاونش،منتقدین بنزین خودکفایی را عوامل دشمن برشمرد .

 

عبدالحسین بیات در این مورد گفت : دشمنان زمانی شایعه اینکه امکان تولید بنزین در داخل وجود ندارد را مطرح کردند و در زمانی دیگر آلودگی بنزین تولیدی و امروز هم آلودگی هوای در اثر بنزین تولید داخل را مطرح می‌کنند.

 

مسعود میرکاظمی وزیر نفت  نیز شایعه آلودگی هوای تهران در اثر بنزین تولیدی در داخل را تکذیب و این شایعه را حربه تحریم کنندگان در برابر رسیدن کشور به خودکفایی بنزین ارزیابی کرده بود.

در واکنش به این رفتار سایت تابناک نوشت:« واقعا جای تاسف دارد وزیر نفت و معاونش به جای آنکه در برابر موضوع بنزین آلوده، با ارائه مستندات علمی ، استاندارد بودن بنزین تولیدی را با متانت ثابت کنند، فورا منتقدان را عامل دشمن- آن هم از نوع شکست خورده اش- معرفی کرده و موضوع را فیصله یافته تلقی کرده‌اند./آنچه این نمایندگان و برخی رسانه‌ها گفته‌اند، نه به خاطر ماموریت ویژه استکبار جهانی، که از سر دلسوزی و وظیفه شناسی بوده است ولاغیر اما بعضی از مسوولان، گویا چیزی جز فرافکنی بلد نیستند و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم به صرف نقد و انتقاد (که وظیفه شان است) عامل دشمن معرفی می‌کنند. (احتمالا به نظر آنها، بهترین راه برای عامل دشمن نبودن، سکوت و مماشات است و صد البته تایید!)»

 

بهر شکل تولید بنزین خطرناک پتروشیمی ها متوقف شد. ولی در طول 4ماه گذشته  دولت نشان داد که سلامتی شهروندان برایش اصلا  مهم نیست. بلکه برقراری شوهای تبلیغاتی ودم زدم از خودکفایی موهوم وعرض اندام هایی بی مایه برایش مهم تر است.برای این موضوع حتی حاضر است نمایندگان مجلس همراه هشتم راعوامل دشمن بنامد بی هیچ واهمه وترسی.

کلید پیروزی

Posted:

ب. آرام

تقدیم به شهدای سبز میهنم


پریای شهر ما

از اون دورا
نگاه به ما ها میکنن
توی این شب سیاه
ناله و بلوا میکنن
اونطرف یکی پری مثل ندا
سبز سبز،
توی سینش گلوله ای جا کرده وا


یه طرف ترانه با اون شال سبز
هنوزم وحشت و خشم توی صداش
آتیش جهل و هوس سوخته پراش


اونطرف جونکی معصوم وبی غش و ریا
نشسته آروم بی صدا
میگه اشکان اسمشه
غمی غریب تو چشمشه


یه طرف نشسته آروم مصطفی
هنوزم توی گلوش اسمه خدا


یعقوبم از اون دورا داد میزنه

که منم شهید آزادی تون

واسه اون گذشتم از دنیا و جون

 

.....
آی آدما آی آدما
چی بگم از پریای شهر ما
همشون یه جا جمن، چشم براه


پریای شهر ما

داد میزنن با یک صدا
آی آدما آی آدما
دست ما از دار دنیاتون کوتاست
چشم امید ماها به همت و کار شماست


آی آدما آی آدما
نزارین خون ماها هدر بشه
اون نالهای مادرا
گم و بی اثر بشه
گوش کنید از اون دورا صدا میاد
صدای مادرا میاد
یکی از داغ گلش
داره هی زار میزنه
دیگری نمیدونه
از دوری دسته گلش چیکار کنه
اون یکی هر روز میره جلو اوین
زار میزنه به این کافرهای بی دین
شما رو به خدا قسم

بهم بگین
سهراب من آخه کجاست؟
بیخبر که سهرابش پیش خداست

آی آدما آی آدما
خوب گوش کنید از اون دورا صدا میاد
صدای شلاق و باتوم
رو سر بچه ها میاد

صدای محسن و امیر
از پشت میله ها میاد

پریا داد میزنن با یک صدا
آی آدما آی آدما
دیو سیاه موندنی نیست
امید سبز
به زور زنجیر و باتوم
از تو دلا
روندنی نیست
بیاید با هم
همفکر رو هم صدا بشیم
با یک دلی
از دست دیو بد سرشت
رها بشیم
من و تو تنها نمونیم
جمع بشیم و ما بشیم
تیر بشیم
از یک کمون آرشی رها بشیم
ضحاک و بیچاره کنیم
مار سیاه رو از دوشاش جدا و آواره کنیم

آی آدما آی آدما
دیو پلید میخواد ما رو بترسونه
امید و از دل ماها
به زور شلاق و باتوم
وا بستونه
آی آدما آی آدما
هیچ میدونید کلید پیروزی کجاست
جایی نگردید
اون کلید امید قلبهای شماست
قدر کلید و بدونید
دیو سیاه بد سرشت و از خونه
با همدلی بتارونید

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

چشمهایی که شکار می کرد شکار شد

Posted:

مهراوه یحلاص

چشمهایی که شکار می کرد شکار شد
جریانات بعد انتخابات 88 ایران حادثه های بد بزرگی داشت اما حادثه هایی هم بود که هیچ کس نشنید و خبری نشد یکی از آن حادثه ها این بود
دوستی داشتم که در دانشگاه 2 ترم بالاتر از ما بود و هم رشته ایی ما نبود اما به خاطر هنرمند بودنش علاقه ی زیادی بهش داشتم و بعد از مدت کوتاهی با هم دوست شدیم و برای محرم همان سال سوگواره عکسی برگزار کردیم که استقبال زیادی شد و این دوست ما با عکسهای زیادی به صورت افتخاری در این نمایشگاه عکس شرکت کرده بود و قرار نبود در بخش مسابقه شرکت کند اما به خاطر اثرار بیش از حد مردم و هئیت داوران او نیز شرکت کرد و با اکثریت آرا مقام اول را کسب کرد
دوستی ما ادامه داشت تا اینکه او درسش تموم شد و بعد از مدتی بی خبری روزی از روزهای دلگیر پائیز دیدمش که چشمهایش را بسته بود و به سختی راه میرفت گفتم چی شده گفت چشمهامو به گلوله بستند
این شعر برای اوست که چشمهایش را از دست داد و دختری که قرار بود همسرش باشد به خاطر چشمهایش رهایش کرد

دیگر بهانه نیست که بمانی

دیگر ترانه نیست که بخوانی

شاید فسانه امید دلت بود

دیگر فسانه نیست که بمانی

این راه پر از خاطره است برای تو

اینجا که خاطره نیست تو بمانی

گفتی که بهانه ی من چشمهای توست

دیگر که چشم ندارم تو بمانی

چشمهای من غزل شد برای عشق

اینجا که چشم نیست چرا تو بمانی

این چشم را به گلوله سپردم برای تو

شاید که تو در این خاک ماتم زده بمانی

خشکید چشم شمس و قمرم در این خاک

بی شمس و قمر چرا در این خاک بمانی

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.