جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


پژواک: اردشیر امیر‌ارجمند - تقلب در انتخابات  قسمت سوم

Posted:

آیت الله مظاهری: تهمت سیاسی گناه بزرگی است که امروزه رایج شده است

Posted:

جرس: آیت الله محمدحسین مظاهری، مدرس خارج فقه حوزه، با تاکید بر پرهیز از غیبت و تهمت گفت: تهمت به بزرگان به عنوان تهمت سیاسی، گناه بزرگی است که امروزه رایج شده است و باید از آن پرهیز جدی شود.


به گزارش سایت رسا، این مدرس خارج فقه حوزه علمیه اصفهان، صبح امروز در درس خارج فقه خود خاطرنشان کرد "چند روز قبل از رحلت استاد علامه طباطبایی، با تعدادی از فضلا به دیدار ایشان رفتیم. در جلسه حرف‌های سیاسی جلو آمد و من دیدم این سخنان با طبع ایشان سازگار نیست. لذا به ایشان گفتم: نصیحتی به ما بكنید تا مرخص شویم. فرمودند "خداوند می‌فرماید: «فَاذْكُرُونی‏ أَذْكُرْكُمْ» خداوند می‌فرماید به یاد من باشید تا دست عنایتم روی سر شما باشد."


مظاهری همچنین اظهار داشت: همه باید به یاد مرگ باشند و به قانون مراقبه عمل کنند. قانون مراقبه مراتبی دارد که یک مرتبه آن، یاد مرگ و نحوۀ مواجهه با منازل پس از مرگ به صورت مکرر است. پس از این مرحله باید محاسبۀ اعمال صورت گیرد.

وی ادامه داد: باید از گناه و نافرمانی خداوند اجتناب ورزیم. از غیبت و تهمت و شایعه پراکنی پرهیز کنیم. غیبت و تهمت، حقّ النّاس است و از خوردن اموال دیگران، قبیح‌تر و گناهش بزرگ‌تر است. تهمت به بزرگان به عنوان تهمت سیاسی، گناه بزرگی است که امروزه رایج شده است و باید از آن پرهیز جدی شود.


 

اسامی ۱۰ مفسد اقتصادی منتشر شد

Posted:

جرس:  اسامی ده تن که قوه قضاییه آنها را مفسدان اقتصادیِ متهم به کلاهبرداری از بانک ها ذکر کرده و همچنین احکام قطعی محکومیت آنها منتشر شد.


به گزارش ایسنا براساس حکم صادره از شعبه ٧۰ دادگاه تجدیدنظر مجتمع امور اقتصادی و در پی شکایت اداره حقوقی بانک‌های تجارت و صادرات، چهار متهم پرونده که درقبال پرداخت ده درصد از مبلغ به‌عنوان پیش پرداخت نزد بانک، اقدام به گشایش اعتبار اسنادی از بانک کرده اما کالاهای فاقد ارزش و مغایر با شرایط اعتبار اسنادی وارد کرده بودند، محکوم شدند. براساس رای دادگاه احکام صادره به شرح زیر است:


۱- علیرضا کریمی فرزند حسین به اتهام مشارکت در کلاهبرداری درخصوص شکایت بانک تجارت به تحمل ٧ سال حبس و مشارکت با دو متهم دیگر پرونده (ایرج بخشی و جعفر دشتی) به رد مبلغ ٩۴۰ هزار دلار پس از کسر ۱۰درصد در حق بانک تجارت و درخصوص شکایت بانک صادرات به رد مبالغ ٢۵٩ هزار و ٨٣٠ دلار و ٢۵۵ هزار و ٧٢٠ یورو پس از کسر ده درصد به بانک صادرات محکوم شد.همچنین متهم یادشده درخصوص اتهامات فوق جمعا به پرداخت ۵ میلیارد ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم شد.


٢- آقایان ایرج بخشی، فرزند محمد و جعفردشتی فرزند احمد هر دو به اتهام مشارکت در کلاهبرداری هریک به تحمل ٧ سال حبس و پرداخت جزای نقدی به مبلغ ٣ میلیارد ریال در حق صندوق دولت محکوم شدند و همچنین نامبردگان با مشارکت متهم ردیف اول (علیرضا کریمی) به رد مبلغ ٩۴۰هزار دلار پس از کسر ده درصد در حق بانک تجارت محکوم شدند.


٣- آقایان علی زنده بودی فرزند جعفر و شهریار جهان شاهی فرزند اردشیر هر دو به اتهام مشارکت در کلاهبرداری هریک به تحمل ٧ سال حبس و رد مبالغ ٧٣۵ هزار یورو و ٢ میلیون و ۴٨۵ هزار دلار پس از کسر ده درصد در حق بانک تجارت و پرداخت جزای نقدی به مبلغ ۱۵ میلیارد ریال در حق صندوق دولت محکوم شدند.


۴- احمد فخرایی، فرزند عبدالحسین به اتهام کلاهبرداری به تحمل ٧ سال حبس، رد مبلغ ۵٨٧ هزار و ۴۶۰ یورو در حق بانک تجارت پس از کسر ده درصد و همچنین پرداخت جزای نقدی به مبلغ ٢ میلیارد ریال در حق صندوق دولت محکوم شد.
این گزارش می‌افزاید: چهار متهم در یک پرونده فساد اقتصادی و کلاهبرداری از بانک سپه هم هرکدام به ده سال حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شدند.


براساس این گزارش متهمان این پرونده با استفاده از شناسنامه‌های مجعول و اسامی ساختگی اقدام به ثبت شرکت بازرگانی ـ تجاری با مسئولیت محدود کرده و پس از آن با اخذ کارت بازرگانی با اسامی مجعول مبادرت به گشایش چند فقره اعتبار اسنادی در بانک کرده و با وارد کردن کالاهایی که فاقد ارزش واقعی است از بانک کلاهبرداری کرده‌اند.
شعبه ٧۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم قطعی متهمان این پرونده را به‌شرح زیر اعلام کرد: ۱- کریم طهمورث فرزند حسین ٢- رحیم صانعی ٣- اسدالله کاظمی ایوندی فرزند احمد ۴‌- خانم بهاره حیاتی همگی به اتهام مشارکت در کلاهبرداری، جعل و استفاده از سند مجعول محکوم شدند.


بنابراین گزارش هر یک از متهمین مذکور از حیث اتهام مشارکت در کلاهبرداری به تحمل ٧ سال حبس تعزیری و رد مال کلاهبرداری شده در حق شاکی، از حیث اتهام جعل به تحمل ٢ سال حبس تعزیری و از حیث اتهام استفاده از شناسنامه‌های مجعول به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شدند. همچنین درخصوص جزای نقدی هریک از متهمان به بیشترین مبلغ مالی که برده شده، یعنی مبلغ یک میلیون و۶۰ هزار و ۴٨۶ ‌یورو محکوم شدند.
 

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس: هم اکنون حدود چهار میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد

Posted:

 

 

جرس: عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اعلام اینکه "طبق گزارش ها، عملکرد زودبازده‌ها طی دوره دولت نهم زیر پنجاه درصد بوده است"، گفت: "از سه میلیون و صد شغلی که باید از این طریق ایجاد می‌شد، فقط نهصد هزار آن محقق شد در حالی که هم اکنون سه تا چهار میلیون نفر بیکار هستند. "

 


به گزارش آفتاب، موسی‌الرضا ثروتی درخصوص هدف‌گذاری انجام شده در مورد ایجاد اشتغال در برنامه چهارم توسعه گفت: همچنین در پایان برنامه، رشد اقتصادی نیز باید به هشت درصد می‌رسید ولی میانگین آن ۵.4 درصد شد و در پایان برنامه نرخ بیکاری نیز به ۱۱.9درصد رسید که زمستان سال گذشته هم به ۱۴.1درصد افزایش یافت.

آمار بیکاران؛ سه تا چهار میلیون نفر
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اظهار داشت: این هدف‌گذاری‌ها که صورت می‌گیرد گاهی به اهداف خود نمی‌رسد، به نحویکه طبق برنامه چهارم توسعه قرار بود سالیانه ۱.1میلیون شغل جدید ایجاد شود که با عدم تحقق این امر، هم اکنون سه تا چهار میلیون نفر در کشور بیکار داریم.

ثروتی در ادامه سخنانش به روش آمارگیری و بیکاری کشور نیز اشاره کرد و افزود: در حال حاضر نرم افزاری که برای محاسبه بیکاری استفاده می‌شود یک نرم‌افزار بین‌المللی از سوی سازمان جهانی کار است که سنخیتی با کشور ما ندارد.

نرم‌افزار محاسبه نرخ بیکاری
عضو کمیسیون تلفیق مجلس تاکید کرد: همچنین بیشتر افراد ساکن در روستاها اعلام می‌کنند که ممکن است در طول هفته بیش از صد ساعت نیز کار داشته باشند، ولی با این حال نرم افزاری که برای محاسبه نرخ بیکاری مورد استفاده قرار می‌گیرد مناسب کشور ما نیست.

به گفته ثروتی، نکته بعدی در این بخش این است که باید ببینیم نرخ رشد اقتصادی کشور چقدر است و تا چه حد بهبود فضای کسب و کار محقق شده است. وقتی در فضای کسب و کار رتبه کشور ما ۱٣٧ باشد، در زمینه آمارهایی که برای ایجاد مشاغل جدید ارائه می‌شود کمی ابهام به وجود می‌آید.

این نماینده مجلس افزود: بنگاه‌های کوچک زودبازده که به عنوان مهمترین هدف وزارت کار برای ایجاد فرصت‌های جدید شغلی طی سال‌های گذشته بوده است باید در طول دولت نهم معادل ۴٧ هزار میلیارد تومان تسهیلات دریافت می‌کرد ولی در این بخش عملکردی که خود وزارت کار گزارش داده است، تحقق رقمی کمتر از ٢۱ هزار میلیارد تومان بوده است.

عملکرد زودبازدهها؛ زیر ۵٠ درصد
وی خاطر نشان کرد که این موضوع نشان دهنده عملکرد زیر ۵٠ درصد بنگاه‌های کوچک زودبازده است که در هدف گذاری اولیه پیش‌بینی شده بود به نحوی که در طول این چند سال باید سه میلیون و صد هزار شغل از طریق ایجاد بنگاه های زودبازده ایجاد می‌شد.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بیان داشت: گزارشی که وزارت کار در مورد ایجاد اشتغال در قالب طرح بنگاه‌های کوچک زودبازده ارائه کرد، نهصد هزار شغل بوده است که با آن چهل درصد انحرافی که سازمان بازرسی و بانک مرکزی گزارش کرد، چیزی بین ۶٠٠ تا ٩٠٠ هزار شغل خواهد شد.

ثروتی با اشاره به اینکه این آمار از خود وزارت کار بوده که از محل بنگاه‌های کوچک زودبازده در طول اجرا ٣.1 میلیون فرصت جدید شغلی هدف‌گذاری شده بود، گفت: آمار وزارت کار نشان می‌دهد که ٩٠٠ هزار شغل فقط تحقق یافته است.

٢,٢ میلیون شغلی که ایجاد نشد
این نماینده مجلس با تاکید بر این موضوع که ٢.٢میلیون شغل جدیدی که قرار بود توسط زودبازده‌ها محقق شود، ایجاد نشد اظهار داشت: میزان اشتغال‌زایی آنها طبق گزارش وزارت کار ۱٢.۵درصد بوده است. 


لازم به ذکر است دولت احمدی نژاد در ابتدای شروع به کار خود طرح بنگاه‌های زودبازده را به اجرا گذاشت، که در این طرح بانک‌های دولتی مجبور شدند در اعطای تسهیلات، اولویت‌های دولت را در نظر بگیرند و نفع بانک‌ها و ملاحظات تجاری در این زمینه نقش تعیین‌کننده‌ای نداشت. از مشکلات عمده این طرح این بود که برخی از افراد دریافت کننده این تسهیلات به دلیل مشکلاتی ورشکست شدند و برخی دیگر هم این وام را برای خرید ملک و زمین خرج کردند و هیچگونه نظارتی نیز در کار نبود.

 

گفتنی است بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران از شکست طرح بنگاه‌های زودبازده سخن گفته اند، اما کماکان این طرح بودجه‌ های هنگفت به خود اختصاص می دهد و در حالیکه وزیر کار و امور اجتماعی ایران چندی پیش ادعا کرده بود که با اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده، در قبالِ٢۱هزار و ۵٠٠ میلیارد تومان هزینۀ صرف شده، یک میلیون شغل ایجاد شده است، گزارش پاییزیِ سازمان بازرسی کل کشورنشان داد که تسهیلات بنگاه‌‌های زودبازده بر خلاف ادعای مقام‌های وزارت کار، ٣٠ درصد انحراف داشته و از حدود ٢٢هزار میلیارد تومان، ۶۶٠٠ میلیارد تومان آن وضعیت نامشخصی دارد و معلوم نیست که در کجا هزینه شده است.

 

ادامه تظاهرات اعتراضی شهروندان افغانستان در مقابل سفارت ایران در کابل

Posted:

جرس: درحالیکه سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرده بود "مشکل توقف تانکرهای سوخت عازم افغانستان حل شده است"، روز گذشته برای چهارمین بار پیاپی طی دو هفته اخیر، گروهی از شهروندانِ افغانستانی، در برابر سفارت جمهوری اسلامی در کابل دست به تظاهرات اعتراضی زده و با آتش زدن تصاویر سران جمهوری اسلامی و پرتاب رنگ و تخم مرغ به سوی سفارت، شعارهایی علیه حکومت ایران سر دادند.


حدود هزار و ٦٠٠ تانکر حامل مواد سوختی، از حدود یک ماه قبل تا کنون، در مرزهای ایران- افغانستان متوقف شده و مقامات افغانستان می گویند که ایران به تانکرها اجازه عبور از مرزهای خود را نمی دهد و این مسئله باعث بالا رفتن قیمت تیل (بنزین) در بازارهای آن کشور شده است.


به گزارش بی بی سی، تظاهرکنندگان که خواستار آزاد شدن تانکرهای مواد سوختی افغانستان از مرزهای شرقی ایران بودند، در شعارهای خود از حکومت و نهادهای جمهوری اسلامی به دلیل "بدرفتاری" با پناهجویان افغان در ایران انتقاد کردند.


درحالیکه مقامات افغانستان گفته بودند "توقیف تانکرهای حامل مواد سوختی از سوی ایران، باعث بالا رفتن قیمت بنزین در بازار شده" اما سفارت ایران در کابل می گوید که این کشور نگران است این مواد سوختی در اختیار نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان قرار بگیرد.


بر اساس این گزارش، مقام های ایران می گویند بر اساس آماری که در دست دارند، در سال جاری سه برابر سال های دیگر بنزین وارد افغانستان شده و حدود هزار و ٦٠٠ تانکر دیگر نیز در مرزها متوقف شده اند، که مقدار بنزین مورد نیاز در بازارهای افغانستان تا این حد نیست و ایران نیاز دارد تا از دولت افغانستان اطمینان حاصل کند که این مواد در دسترس نیروهای خارجی قرار نمی گیرد.


این گزارش افزود "دولت افغانستان تاکید کرده است که مقصد این مواد، بازارهای داخلی افغانستان می باشد" و همزمان راسموسن، دبیرکل ناتو اعلام کرد که ناتو از مواد سوخت وارد شده از مرزهای ایران استفاده نمی کند.


دبیرکل ناتو برخی از رفتارهای مقام های ایرانی از جمله توقیف این تانکرها را نشانه رفتار "گاه ناگاه منفی ایران در قبال افغانستان" خواند.


چند روز پیش نجيب‌الله کابلی، رهبر حزب مشارکت ملی افغانستان که در تظاهرات مقابل سفارت ایران شرکت کرده بود، گفت که اگر تا يک هفته ديگر ايران به اين کارش پايان ندهد کالاهای ايرانی در افغانستان بايد تحريم شوند.

اتاق تجارت و صنایع افغانستان نیز هشدار داده است که اگر ایران به این تانکرها مجوز حرکت ندهد، تمامی داد و ستد تجارتی خود را با ایران قطع خواهد کرد.


گفتنی است رامين مهمان‌پرست روز گذشته اعلام کرد "جريانی می‌خواهد روابط ايران و افغانستان را تخريب کند، چرا که هفته‌ گذشته سوخت به داخل افغانستان منتقل شده است. مهمان‌پرست در همين رابطه افزود مسأله ترانزيت سوخت به افغانستان در مذاکرات نمايندگان دو کشور بررسی گرديد واين مسأله حل شد ."

 

ادوارد! خوش به حالت

Posted:

سیدابراهیم نبوی
جنبش دانشجویی در تمام جهان، حق طلبست، اما آنچه مهم است، برخوردی است که دولتها و نظام قضائی با دانشجویان معترض می کنند

 

 

ادوارد وولوارد دانشجوی هجده ساله انگلیسی به 32 ماه زندان محکوم شد. یک نشریه انگلیسی عکس او را در حالی که با کت و کراوات مشکی از در دادگاه خارج می شد، به چاپ رساند. جرم او پرتاب یک کپسول بزرگ آتش نشانی به میان ماموران ضد شورش از بالای ساختمانی بود که دانشجویان در آنجا به وضع تحصیلی خود اعتراض کرده بودند. عکس ها نشان می دهد که وی کپسول آتش نشانی را درست به وسط ماموران پرتاب کرده است.


 

یازده سال قبل از این احمد باطبی دانشجوی ایرانی، به دلیل در دست داشتن یک پیراهن خونین، که عکس آن در نشریه اکونومیست به چاپ رسیده بود، دستگیر شده، نخست مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به دلیل سکته مغزی به حال کما رفت. سپس در دادگاهی غیرعلنی به اعدام محکوم شد، آنگاه مجازات وی به 15 سال کاهش پیدا کرد. همسر سابق وی در گرگان توسط پلیس ربوده شد و بازداشت شد. خواهرش ماریا باطبی قهرمان کاراته کشور نیز مدتی بازداشت شد. وی پس از گذراندن نه سال زندان و محرومیت از تحصیل مجبور شد که از ایران بطور غیرقانونی فرار کند و برای ادامه زندگی به آمریکا برود. نه تنها احمد باطبی مورد فشار قرار گرفت، بلکه همسرش نیز مدتی زندانی بود. جمشید بایرامی عکاسی که از وی عکس گرفته بود، نیز امکان ادامه حضور در کشور را نیافت. حسام فیروزی پزشک معالجش نیز بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفت. علاوه بر وی منوچهر محمدی، اکبر محمدی، مهرداد لهراسبی و عباس دلدار نیز که همگی دانشجو و همراه باطبی بودند، بازداشت و زندانی شدند. اکبر محمدی بعدها به دلیل فشار در زندان کشته شد، منوچهر محمدی مجبور شد با خواهر و خانواده اش ایران را ترک کند و به آمریکا برود.

 

 

اعمال خشونت علیه دانشجویان البته که سابقه ای دیرینه دارد. در ایران سه دانشجوی حامی جبهه ملی بیش از پنجاه سال قبل در جریان حمله پلیس به دانشگاه کشته شدند، در آمریکا در دهه شصت پلیس بارها دانشجویان را به زندان انداخت و آنان را زخمی و مجروح کرد، در آلمان جنبش دانشجویی پنجاه سال قبل منجر به مرگ یک دانشجو شد، در چین دانشجویان بسیاری در میدان تیان آن من توسط حکومت دیکتاتور چین کشته شدند و در فرانسه جنبش دانشجویی 1968 پاریس، سیستم آموزشی را تغییر داد و رئیس جمهور را وادار به استعفا کرد و هنوز که هنوز است، جنبش دانشجویی در تمام جهان، به عنوان جنبشی حق طلب شناخته می شود. اما آنچه مهم است، برخوردی است که دولتها با جنبش های دانشجویی می کنند و برخوردی که نظام قضائی با دانشجویان معترض می کند. دو نمونه احمد باطبی که در جریان هجده تیر زندانی و قربانی شد، و ادواردو وولوارد دانشجوی انگلیسی شاخص تفاوت دو نظام سیاسی است.

 

 

اول، حرکت دانشجویی در انگلستان که چند ماه قبل صورت گرفت، یک حرکت صنفی دانشجویی بود که نه توسط پلیس، بلکه توسط دانشجویان به خشونت کشیده شد. در این حرکت، دانشجویان بالای ساختمانی رفتند، یکی از آنان از ارتفاعی بلند کپسول گاز را به میان پلیس پرتاب کرد، او شناسایی و دستگیر شد. اما حرکت دانشجویی در ایران، یک جنبش اعتراضی آرام در اعتراض به توقیف روزنامه سلام بود. دانشجویان به مدت دو ساعت در ساعات شب به خیابان آمدند و شعار دادند و بعد به خوابگاه رفتند و خوابیدند. نیمه شب، پلیس به خوابگاه حمله کرد، درهای اتاق ها را شکستند، دانشجویان را بشدت کتک زدند، یک دانشجو را از روی پشت بام به زمین پرت کردند، برخلاف دانشجویان انگلیسی که کپسولی به پلیس پرت کرده بودند، این بار پلیس دانشجویان را از روی بام خوابگاه به زمین پرت کرد. همه دانشجویان دستگیر و زندانی شدند. در سال 1388 حمله به کوی دانشگاه باز هم تکرار شد، اما این بار حتی دانشجویان معترض هم نبودند، بلکه پلیس بدون مقدمه و فقط به این دلیل که احتمال می داد دانشجویان به تقلب انتخاباتی اعتراض کنند به خوابگاه دانشگاه حمله کرد، بیش از پنج دانشجو کشته شدند و تمام دانشجویان دستگیر شدند.

 

 

دوم، در انگلیس ادوارد وولوارد آنقدر خوشبخت بود که می توانست در یک دادگاه رسمی و علنی محاکمه شود. عکس تمام مراحل عمل او که با هلی کوپتر گرفته شده بود، وجود داشت. دولت ایران هم از مدتها قبل اعلام کرده بود حاضر است برای دفاع از دانشجویان انگلیسی هم گروهی وکیل استخدام کند و هزینه شان را بدهد. دانشجوی مورد نظر در دادگاه محاکمه شد، جلوی دوربین های عکاسان قرار گرفت و به 32 ماه زندان محکوم شد. احتمالا او حق تجدید نظر هم خواهد داشت. اما احمد باطبی نه تنها هیچ خشونتی اعمال نکرده بود، بلکه با نشان دادن پیراهنی که خونین شده بود، به خشونت پلیس اعتراض کرده بود. بازجویانش او را شکنجه می دادند تا وادارش کنند اعتراف کند که خونی که بر پیراهن است، خون حیوانات است و او برای هتک حیثیت جمهوری اسلامی چنین کاری کرده است. در دادگاه هیچ کسی حضور نیافت، بازجویی ها با شکنجه و خشونت برگزار شد، متهم ابتدا به اعدام، بعد به 15 سال زندان محکوم شد.

 

 

سوم، ادوارد دانشجوی خوشبختی است، او اگر همین کار را در ایران کرده بود، یا قطعا در بازجویی کشته می شد، یا در همان لحظه در خیابان به قتل می رسید، یا حداقل به اعدام محکوم می شد و حکمش نیز با جرثقیل در یکی از میادین تهران اجرا می شد. او جوان خوشبختی است، چرا که نظام قضایی نه تنها به خانواده او اجازه می دهد در دادگاه حاضر شود، بلکه خواهر، همسر، دوستان، وکیل، عکاس، هم اتاقی او را دستگیر و زندانی نمی کند. وضعی که ادوارد وولوارد در نظام قضائی انگلستان دارد، نه تنها کابوسی برای ما نیست، بلکه رویایی برای ماست. مادر سهراب اعرابی حتما آرزو دارد کاش فرزندش را به جای اینکه در پزشکی قانونی ببیند، در زندان می دید و بعد از سه سال آزادش می کردند. در نظام قضائی انگلستان اگر دانشجویی متهم به جرمی شود یا محکوم به چیزی شود، قطعا خانواده اش در معرض فشار، بازجویی، شکنجه، هتک حرمت نخواهند بود.

 

 

چهارم، یک سال قبل در یک کنفرانس حاضر شدم، آغازگر برنامه دانیل کوئن بندیت رهبر دانشجویان می 68 پاریس بود. وی پس از پنجاه سال هنوز به عنوان یک رهبر پیشرو حامی جنبش های عدالتخواهانه شناخته می شود. او و دوستانش در پاریس یک میلیون مردم را به خیابان کشاندند، نظام آموزشی را تغییر دادند و رئیس جمهور وادار به استعفا شد. آنان ممکن بود در مقابل خشونت پلیس خشونت کنند، اما معمولا ترجیح می دادند و می دهند که در مقابل خشونت پلیس مظلوم بمانند، مطمئنا اگر ادوارد وولوارد در پاریس 1968 هم یک کپسول آتش نشانی را از بالای یک ساختمان وسط پلیس می انداخت، او را به جرم اعمال خشونت مجازات می کردند. این خشونتی واکنشی نیست، تو در معرض مرگ نیستی که چنین خشونتی نشان بدهی. تو خشمگینی مثل هر کسی که از بی عدالتی خشمگین است. اما مطمئنم اگر احمد باطبی در لندن یا پاریس یا نیویورک کاری را می کرد که در تهران کرده بود، حتما به عنوان یک حامی بزرگ جنبش عدالت و آزادی و ضد خشونت شناخته می شد.

 

 

جبر سیاسی و سرنوشت زشت اجتماعی رنج آور است، آقای ادوارد وولوارد جوان خوشبختی است، خشمگین شده است، عملی خشونت آمیز انجام داده، طبق قانون دستگیر شده و مجازات خواهد شد. او نه قهرمان است و نه قربانی، یک دانشجوی عصبانی است. اما احمد باطبی، منوچهر محمدی، سهراب اعرابی، احمد باطبی، شیوا نظرآهاری، کوهیار گودرزی، بچه های صلح طلب سرزمین ما هستند که بخاطر آزادی و نرمش و مسالمت و دفاع از حقوق انسانی قربانی خشونت شدند و می شوند.

 


*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

عکسهای خندان یا محزون وزیر راه در ارومیه

Posted:

 جرس: در پی انتشار خبری در سایت عصر ایران تحت عنوان "خشم مردم ارومیه از بنرهای تبلیغاتی بهبهانی در تشییع جنازه قربانیان بوئینگ" و خودداری عصرایران از حذف خبر بعد از برخی تماس‌های تلفنی، روابط عمومی وزارت راه ‌و‌ترابری جوابیه ای ارسال کرد که به همراه پاسخ عصرایران منتشر شده است.

 

به گزارش این سامانه خبری، متن جوابیۀ وزارت راه به سایت عصرایران به شرح زیر است:
در ارتباط با خبری مبنی بر خشم مردم ارومیه از بنرهای تبلیغاتی بهبهانی در تشییع جنازه قربانیان بوئینگ موارد زیر جهت تنویر افکار عمومی ارسال می‌گردد.  خواهشمند است مطابق قانون مطبوعات نسبت به درج آن اقدام لازم معمول گردد.
ابتدا باید گفت که عکس مندرجه در خبر فوق مربوط به سفر جناب آقای وزیر به استان خوزستان می‌باشد.
ثانیاً‌ حضور و مشارکت در مراسم‌های عزا باید منطبق با فرهنگ آن ناحیه باشد و درج عکسی کوچک و حزن‌آلود از صاحب پیام در گوشه بنرهای منصوب طی مسیر تشییع (استانداری و دیگر ارگان‌های اجرایی) طبق اصول فرهنگی این منطقه انجام گرفت که پیام وزیر محترم راه نیز از این قانون مستثنی نیست.
ثالثاً این که مردم ارومیه خشمگین و ناراحت شدند نیز حرفی کذب است؛ چراکه تمام رسانه‌های محلی، ملی، منطقه‌ای ، خبرگزاری‌ها و هفته‌نامه‌ها در مصاحبه‌های خود با مردم و مسئولین استان، شاهد رضایت ایشان از احساس همدردی و ارسال پیام وزیر محترم بودند که در صورت نیاز مستندات به پیوست ارسال خواهد گردید.
رابعاً‌ متأسفانه استفاده از کلمه تبلیغاتی در تیتر خبر مذکور، نشان از ناآگاهی سایت تحیلی خبری به اصول تبلیغات است. چراکه تصویر حزن‌آلود و پیام تسلیت وهمچنین ده بنر پیام وزیر از ٧٠ بنر موجود در مسیر تشییع از دید سایت، نشان دهنده این است که گردانندگان سایت مذکور پیام‌های رهبری، ریاست مجمهوری و دیگر مقامات کشوری را که حامل عکس ایشان می‌باشد را امری تبلیغی می دانند و بایستی جواب‌گوی این اتهام به تمام مقامات مذکور باشند.
از سایت محترم تحلیلی خبری عصر ایران تقاضامندم این حضور مسئولیت‌گرایانه وزیر راه و ترابری و معاونین و مشاورین ایشان را در لحظه لحظه این ضایعه تأسف بار در کنار مردم ارومیه را به خاطر برخی مسائل سیاسی به حاشیه نکشند؛ چراکه خدا خود ناظر بر اعمال بندگان است.
اداره کل روابط عمومی وزارت راه و ترابری

عصرایران: مرحبا به این همه اعتماد به نفس!
۱- ما انتظار داشتیم وزارت راه و ترابری بعد از انتشار این خبر اعلام کند که بنرها، بدون اطلاع و رضایت وزیر طراحی، چاپ نصب شده‌اند، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه در کمال تعجب از این حرکت دفاع نیز شده است!

٢-  عکس منتشره در سایت عصرایران که بنر آقای وزیر را نشان می‌دهد، مربوط به سفر ایشان به استان خوزستان است که در همان خبر و در زیر نویس عکس نیز دقیقاً همین را نوشته بودیم و نشان می‌دهد وزارتخانه مربوطه ید طولایی در طراحی و چاپ بنرهای مربوط به وزیرشان دارد!

٣- وزارت راه از نزد خودش برای مردم ارومیه "اصول فرهنگی" درنیاورد. کجای اصول فرهنگی مردم آذربایجان می‌گوید که الا و بلا باید وزیر راه که خود جزو متهمین سانحه سقوط است و باید پاسخ‌گو باشد، بنرهای رنگی بزرگ همراه با عکس وزیر راه چاپ کند و در روز حزن آلود تشییع جنازه‌ها، بنرهایش را مقابل چشم عزاداران نمایش دهد؟
این قطعاً از اصول فرهنگی مردم با فرهنگ ارومیه نیست ولی این طور که از شواهد و قرائن برمی‌آید، بنرسازی برای وزیر، آن هم با عکس ایشان، از اصول فرهنگی وزارت راه در دوره مدیریت حمید بهبهانی است.
البته این بار شکسته نفسی کرده و عکس وزیر را در سایز کوچک و حزن‌آلود چاپ کرده‌اند که واقعاً جای تشکر دارد و بر مردم منت گذاشته‌اند!

۴- درباره ناراحتی مردم ارومیه، نیازی به مستندات ادعایی وزارت راه نیست، خبرنگار خودمان با مردم ارومیه و حاضران در تشییع جنازه گفت‌وگوهایی را انجام داده که همگی آنها این اقدام را نمایشی و تبلیغی و نمکی بر زخم‌های بازماندگان عنوان کرده‌اند.
بهتر است وزارت راه به‌جای "مستندات رضایت مردم از آقای وزیر " (که به گفته ایشان در سطح تمام رسانه‌ها مشهود است!) ، "مستندات سقوط هواپیما" را به اطلاع مردم برساند.
البته ناگفته نماند که میزان رضایت مردم از وزیر، بعد از فرمایش تاریخی ایشان که فرمودند "آمار سقوط هواپیما در ایران پایین است" به‌طرز عجیبی افزایش یافته است که لابد مستندات این هم موجود است!

۵- مقایسه وزیر راه با جایگاه رهبری و ریاست‌جمهوری در خصوص انتشار پیام‌ها و تصاویرشان، اعتماد به نفس بالای روابط عمومی وزارت راه و ترابری را نشان می‌دهد ...
این که نوشته‌اند عصرایران باید پاسخ‌گوی اتهام به مقامات مذکور باشد نیز نشان می‌دهد که اولاً آقایان انتقاد از وزیرشان را مترادف می‌دانند با توهین به رهبری و ریاست‌جمهوری(!) و در همان حال خود را معاونت حقوقی مقامات بالاتر می‌دانند و از این منظر خواستار جواب‌گویی ما در این باره می‌شوند!

۶- در جوابیه نوشته‌اند که "حضور مسئولیت‌گرایانه" وزیر را به‌خاطر مسائل سیاسی به حاشیه نکشیم!
اولاً این خود آقایان هستند که حاشیه درست می‌کنند و در حالی که مردم مشغول عزاداری و وداع با عزیران‌شان هستند، به کار غیرحاشیه‌ای(!) طراحی، چاپ و نصب شبانه بنر با عکس وزیر می‌پردازند.
ثانیاً قرار است این عادت زشت چه زمانی ترک شود که هر کس انتقادی کرد، فوراً او را متهم به سیاسی‌کاری می‌کنند؟ بندگان خدا! عصرایران چه سیاسی کاریی با وزیر شما دارد؟ مگر قرار است اگر وزیرتان برکنار شود، ما را وزیر کنند؟ به‌جای این‌گونه پاسخ دادن‌ها و توجیهات و اظهار ارادت‌ها به وزیرتان، پاسخ‌گوی مردم باشید که نه در جاده‌ها جان‌شان در امان است و نه در پروازها و تازه باید باقی بودن "دو قورت و نیم" آقایان را هم تحمل کنند!

٧- با جمله آخرشان کاملاً موافقیم: "خدا خود ناظر بر اعمال بندگان است" حتی بدون بنر!  


گفتنی است سایت عصرایران روز گذشته گزارش داده بود که ده‌ها هزار نفر از مردم سوگوار ارومیه که روز سه‌شنبه برای تشییع پیکر‌های عزیزان خود در مرکز شهر گرد آمده بودند، بنرهای بزرگ متعددی را دیدند که با سرعت عمل عجیب وزرات راه، در آن شرایط بحرانی چاپ شده و به بهانه تسلیت حمید بهبهانی و منقش به عکس رنگی آقای وزیر در مسیر تشییع جنازه نصب شده بودند! 

تبلیغ برای وزیر، آن هم درست در میان شیون و زاری خانواده‌های قربانیان و در شرایطی که افکار عمومی وزیر راه را مکلف به پاسخ‌گویی و شایسته برکناری می‌دانند، واکنش‌های منفی مردم را به دنبال داشت به‌گونه‌ای که با بالا گرفتن اعتراضات، ساعاتی پس از نصب این بنرها در مسیر تشییع جنازه، مسئولان نسبت به جمع‌آوری آنها اقدام کردند. 
مردم ارومیه می‌گفتند در حالی که ما مشغول عزاداری بودیم و مجروحان نیز در بیمارستان‌ها با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند، مسئولان دولتی شبانه در حال طراحی، چاپ و نصب بنرهای تبلیغی حمید بهبهانی در خیابان‌ها بوده‌اند! 

زهرا رهنورد: جنبش سبز یک جریان اصلاحی است  نه برانداز

Posted:

جرس: زهرا رهنورد طی دیداری که به همراه جمعی از زنان اصلاح طلب با مادر ندا آقا سلطان داشت، ضمن دلجویی و تقدیر از وی و خانواده اش، ندا را "دختری فکور، آزادی خواه و مردم دوست" ذکر کرد، که در راه دفاع از حق مردم وارد صحنه شد و به خاطر حق طلبی اش با گلوله قلدران جنایت پیشه به خاک و خون غلتید.



به گزارش سامانه خبری- تحلیلی «کلمه»، زهرا رهنورد به همراه تعدادی از زنان اصلاح طلب و خانواده های زندانیان سیاسی، با خانواده ندا آقاسلطان، از شهدای جنبش سبز دیدار کرد و ضمن دلجویی و تقدیر از وی و خانواده اش گفت: ندا آقا سلطان دختری فکور،آزادی خواه و مردم دوست بود که وقتی با وضع غیرعادی جریان انتخابات روبرو شد پا به صحنه گذاشت و از حق مردم و در دفاع از رای شان، پشتیبانی کرد که به خاطر همین حق طلبی اش با گلوله قلدران جنایت پیشه به خاک و خون غلتید. انتخاباتی که بعد معلوم شد نتیجه آن از پیش تعیین شده بود. 

زهرا رهنورد اضافه کرد: جنبش سبز جنبش عظیمی است که به همه اقشار، طبقات، اقوام و نژادها و زبانها و همه ملت ایران با هر فکر و اندیشه ای دارند، تعلق دارد. این جنبش شهدای بزرگی را تقدیم راه آزادی کرده است. زن و مرد، پیر و جوان، و نوجوان که قطعا قطره قطره خون شان برکت تحقق آزادی خواهد بود. جنبش سبز یک جریان اصلاحی است و نه برانداز، اما متاسفانه بخشی از جناح مقابل فقط طالب بحران و اغتشاش است و تندروی می کند تا از آب گل آلود، ماهی خودکامگی خود را بگیرد و آرمانهای بلندانقلاب اسلامی را همراه با آزادی خواهی و دمکراسی طلبی، در جنبش سبز متبلور شده زنده به گور کند و البته موفق نخواهد شد.

 

احمدی نژاد: دیدید چقدر آسان از بحث هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد

Posted:

جرس: درحالیکه هنوز تبعات اجتماعی و اقتصادیِ حذف سوبسیدها و جهش قیمت ها آشکار نشده، محمود احمدی نژاد با ادعای "اجرای موفق هدفمند كردن یارانه‌ها"، اظهار داشت "برخی می‌گفتند این طرح خیلی خطرناك است، علاوه بر اینكه دولت می‌رود باید مراقب باشیم كل نظام ساقط نشود كه بنده گفتم اشتباه می‌كنید چرا كه ملت ایران را نمی‌شناسید، که چه ظرفیت عظیمی دارد... دیدید چقدر آسان از هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد و این از عنایات خداوند و امام زمان بود. "


به گزارش فارس، محمود احمدی‌نژاد صبح پنجشنبه ٢٣ دی ماه، طی سخنانی در نشست مسئولان ستادهای فناوری‌های راهبردی، با بیان اینكه "امروز یكی از بهترین‌ روزهای عمر من است"، گفت: امروز كارهایی را دیدیم كه بعضی‌ از آنها شاید آرزوی تاریخی بودند ."


وی همچنین گفت "در كار علمی اگر بنا باشد همان مسیری را كه دیگران رفته‌اند، برویم همیشه از آنان عقب هستیم. كی می‌توانیم پیشرفت كنیم؟ ما می‌توانیم با نگاه و روش خودمان جلو بیفتیم كه این شدنی است البته هر كار ارزشمندی زحمت دارد و این نهضت و تجدید حیات را باید غنیمت شمرد ."


وی اجرای هدفمند كردن یارانه‌ها را "موفق" خواند و مدعی شد "برخی از آقایان می‌گفتند هدفمند كردن یارانه‌ها كار خیلی خطرناكی است، علاوه بر اینكه دولت می‌رود باید مراقب باشیم كه كل نظام ساقط نشود كه بنده گفتم اشتباه می‌كنید چرا كه ملت ایران را نمی‌شناسید. آنها ظرفیت عظیمی دارند و دیدید چقدر آسان از بحث هدفمند كردن یارانه‌ها عبور شد و اتفاقی نیفتاد و این از عنایات خداوند و امام زمان بود. "


وی با بیان اینکه "باید به جایی برسیم كه هیچ ایرانی پیدا نشود كه خود را در دنیا دست دوم بپندارد"، گفت: باید به قله‌های پیشرفت برسیم و این پیشرفت نه اینكه استكبار و سلطه‌گری بلكه كمال‌جویی و خداجویی است.


وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت شیاطین عالم در صددند كه نگذارند ما سوار مركب علم شویم و از این ناراحت هستند. كشوری پنج هزار بمب اتم دارد فرض كنید ما هم یك بمب بسازیم كه مقابل آن چیزی نیست و اما باید بگویم كه ما هم باید خیلی ابله باشیم كه در معادلات بین‌المللی بر مبنای بمب اتم حركت كنیم. درحالی كه بمب اتم ما بی‌صدا است و جسم ندارد و پایه‌های آنها را از هم می‌پاشاند و مزیت ما فرهنگ، تمدن و انسانیت است. "


رئیس‌ دولت از لزوم تحمل سختی‌ها سخن گفت و اظهار عقیده کرد "باید سختی‌ها را در این مسیر و یك دوره ۱۵ الی ٢٠ ساله تحمل کنیم، چرا كه دیگر كسی نمی‌تواند با ما‌ مقابله كند. "

 

نیم نگاهی به پیام اخیر آقای هاشمی رفسنجانی

Posted:

اشرف منتظری
 اگر آن روزها آقای هاشمی اقدام جدی کرده بودند امروز مراجع، روحانیون وشخص آقای هاشمی مورد توهین قرار نمی گرفتند

 

در خبرها آمده بود که آقای هاشمی رفسنجانی در پیامی که به مناسبت سالگرد حوادث 19 دی1356در قم صادر کرده بودند، خطر جریان مرموزی را که در حاکمیت نفوذ کرده و هر از چند گاهی روحانیون مبرز و مورد علاقه مردم و حتی مراجع تقلید را مورد توهین و تهمت قرار داده و درصدد حذف روحانیون از صحنه قدرت می باشد، مورد توجه و ارزیابی قرار داده اند.

 

 از جمله روحانیون مبرز و مورد علاقه مردم که مدتی است مورد اهانت و تحقیر جریان مذکور قرار می گیرند آقای هاشمی رفسنجانی می باشد. سابقه ایشان در انقلاب و مبارزات و زندانها و فعالیت های نامبرده در دوران رژیم گذشته برکسی پوشیده نیست. من خود تا حدود زیادی از فعالیت های آقای هاشمی و روابط مخفی مبارزاتی که دوران رژیم گذشته با پدرم داشتند، مطلع می باشم. هنگامی که ایشان توسط ساواک زیر شکنجه قرار داشتد پدرم سخت نگران حال ایشان بودند. نقش ایشان پس از پیروزی انقلاب در تحکیم نظام و در سالهای جنگ و دوران سازندگی نیز قابل انکار نمی باشد.

 

 

 اما با قبول همه اینها سخن برسر این مطلب است که سنت غیر اخلاقی و غیر شرعی توهین و افترا و تهمت زدن و اهانت نمودن به انسانهای شریف وآزاده وعلاقه مند به انقلاب و کشور و نیز اهانت به ساحت مرجعیت و مراجع  تقلید و خط بازیهای سیاسی و حذف و منزوی نمودن نیروهای مفید و خدمتگزار به کشور در زمانی پایه گذاری شد که آقای رفسنجانی در متن قدرت بوده و در جایگاهی قرار داشتند که تاثیر گذار بودند و می توانستند مانع تحقق و ماندگار شدن این سنت غیر اخلاقی وغیراسلامی شوند.

 

 

 

 

 آقای هاشمی به یاد دارند که علاوه بر حضرات آیات شریعتمداری، سید حسن قمی و سید صادق روحانی، با استاد خود و دومین شخص انقلاب و نظام، حضرت آیت الله العظمی منتظری، چه برخوردهایی در دهه شصت و مدتی بعد از آن که آقای هاشمی هنوز درمتن قدرت بودند، صورت گرفت و چه اهانت هایی به معظم له و بیت و منسوبین ایشان شد که هنوز هم ادامه  دارد.

 

 اگر جناب آقای هاشمی رفسنجانی همان زمانی که مرحوم آیت الله العظمی منتظری خطر کودتای خزنده علیه نیروهای انقلاب و تضییع حقوق افراد زیادی را مطرح کردند و به طور مکرر در ملاقاتهای مردم ومسولین با ایشان این خطر را گوشزد می نمودند، با پدرم همصدا می شدند و از ایشان حمایت می کردند امروز حذف نیروهای اصیل انقلاب و خدمتگذار و متهم کردن و زندانی و محاکمه نمودن و تضییع حقوق آنان به صورت گسترده و سیستماتیک در نمی آمد. و نیز اگر آن روزها که افراد و جناحهای سیاسی و مراجع مذکور مخصوصاً مرحوم پدرم زیر آماج تهمت ها و افترائات و اهانت ها قرار داشتند، آقای هاشمی اقدام جدی کرده بودند و به صرف یک اظهار نظر دو پهلو و سیاسی اکتفا نمی کردند امروز مراجع محترم و روحانیون خدمتگذار و مورد علاقه مردم وشخص آقای هاشمی مورد توهین و اتهام و تحقیر توسط آن جریان مرموز دیروز و قدرتمند امروز قرار نمی گرفتند.

 

 

 به یاد دارم در یکی از حملات و تهاجماتی که در زمان حیات مرحوم والد به بیت و دفتر ایشان شده بود و آقای هاشمی هنوز در متن قدرت بودند، پدرم ضمن پیغامی به ایشان یادآور شده بودند که این شتر در خانه شما هم به زودی می خوابد. ومتاسفانه امروز آن پیش بینی به وقوع پیوسته است و آقای هاشمی با آنهمه سوابق و خدمات مورد حملات همان جریان مرموز دیروز قرار گرفته است.

 

 

جای شک وتردید نیست که تخریب چهره آقای هاشمی و سایر رجال سیاسی خدمتگذار به کشور علاوه  بر این که به طور قطع و یقین یک کار غیر شرعی و گناه می باشد در راستای سست کردن بنیان جمهوری اسلامی و در نهایت ضرر رساندن به آن خواهد بود.

 

 

امیدوارم افراد تاثیر گذار در جریان مذکور هر چه زودتر به عواقب کارهای خود در دنیا و نیز آخرت آگاه شده و تغییر مسیر دهند.

 


22/10/89


*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.