جنبش راه سبز - خبرنامه |
- آنها می خواهند ما را مایوس کنند
- انفجار خونین در کربلا صدها کشته و زخمی برجای گذاشت
- علی شکوری راد آزاد شد
- حملات تند محمود احمدی نژاد به مجمع تشخیص مصلحت
- حمله مردان مسلح به اسلحه سرد به دفتر شبکه خبری البرز در کرج
- احضار هفت فعال سیاسی- دانشجویی تبریز به دادگاه انقلاب
- صداقت تاریخ را دستکم نگیریم
- این نباید باشد
- متکی: اگر می دانستم برکنار می شوم، قطعا به سنگال نمی رفتم
- سیاهه ها(1)
آنها می خواهند ما را مایوس کنند Posted: طراح : طراح سبز |
انفجار خونین در کربلا صدها کشته و زخمی برجای گذاشت Posted: جرس: پلیس عراق دوشنبه چهارم بهمن اعلام كرد كه بر اثر دو انفجار در میان عزاداران شیعه در شهر مقدس کربلا چندين تن به شهادت رسيده و مجروح شدند.
|
Posted: جرس: بنا به گزارش منابع خبری، علی شکوری راد، عضو جبهه مشارکت، که در تاریخ ۱۸ آذر ماه بازداشت شده بود، روز دوشنبه چهارم بهمن ماه، از زندان اوین آزاد شد.
علی شکوری راد، اظهارات محسنی اژه ای در رابطه به انحلال احزاب اصلاح طلب، سخنان دادستان کشور را متناقص و دورغ های جدید خوانده بود.
|
حملات تند محمود احمدی نژاد به مجمع تشخیص مصلحت Posted: درنامه ای به نمایندگان مجلس و با انتقاد از روسای قوای مقننه و قضاییه جرس: در پی چالش میان دولت و مجلس بر سر انتخاب ریاست بانک مرکزی و ارجاع این موضوع از طرف رهبری بعنوان یک "معضل" به مجمع تشخیص مصلحت، محمود احمدینژاد روز دوشنبه چهارم بهمن ماه ٨٩، طی نامهای سرگشاده به نمایندگان مجلس، مقامات ارشد قوای مقننه و قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت را به "تلاش برای مخدوش کردن وظایف قوه مجریه" و "تغییر قانون" متهم کرد.
دبیر مجمع افزوده بود "قرار است این نهاد در مورد نحوه اداره بانک مرکزی به صورت جداگانه بحث و بررسیهای خود را انجام دهد که البته این موضوع آغاز شده و به زودی به پایان میرسد."
متن نامه احمدینژاد به مجلس بدین شرح است: |
حمله مردان مسلح به اسلحه سرد به دفتر شبکه خبری البرز در کرج Posted: جرس: سامانه خبری «البرز» گزارش داد که دفتر آن شبکه خبری در استان البرز (کرج) مورد حمله سه مهاجم قرار گرفت.
|
احضار هفت فعال سیاسی- دانشجویی تبریز به دادگاه انقلاب Posted: جرس: موسی ساکت، مسئول شعبه آذربایجان شرقی سازمان ادوار تحکیم و شش فعال سیاسی دیگر به دادگاه انقلاب تبریز احضار شدند.
|
Posted: زهرا ربانی املشی اگر از هیچ چیز حتی حسابرسی قیامت واهمه نداریم از رسواسازی تاریخ بترسیم که تا ابد در برابر عالمیان محکوم هستیم. بسمه تعالی
عاشورائیان به دو گونه عمل کردند، بعضی تاریخساز شدند و بعضی تاریخنگار. امام حسین(ع) و یارانش تاریخ را ساختند و آنهایی که باقیماندند با گفتار و کردارشان تاریخنگاری کردند که اگر غیر از این بود، همه رشادتها و حقخواهیها در کربلا همراه شهدا دفن میشد.
از آنجا که وقایع تاریخی دو گونهاند: محکمات و متشابهات، لذا مورخان دو گونه مینگارند. تاریخنگاری زینب(س) و امام سجاد(ع) از نوع محکمات است. و صد البته که اغلب مورخین به هر دلیلی اعم از عدم آگاهی و یا ملاحظات سیاسی متشابه نویسند. لذا برای نگریستن و فهم آنها باید چراغی برداشت و درست و نادرست را از هم تشخیص داد. کسانی که جای این دو را به هر دلیلی با هم عوض میکنند باید بدانند که فریبدادن افراد معدودی در یک برهه زمانی کوتاه شاید امکانپذیر باشد ولی از آنجا که آینه تاریخ، شفافیت و صراحت و درستی خود را حفظ میکند و تابع هوس این و آن نمیشود، تحریف و تغییر واقعیتها برای همیشه امکانپذیر نیست. چرا که اگر چنین میبود و با چند نوشته و سخنرانی، چهرهها در تاریخ جا به جا میشدند و جایگاه موسی و فرعون، علی و معاویه و حسین و یزید عوض میگشت، آنوقت دیگر تاریخی که خداوند به مطالعه آن سفارش میکند، چگونه میتوانست موجب شناخت حق و باطل گردد؟
بعد از واقعه کربلا، یزید و یزیدیان بر آن شدند عاشورا را طوری جلوه دهند که یک عده خارجی و از دین برگشته، دست به طغیان زده و به دست حاکم مسلمانان قلع و قمع گردیدهاند و کاروان عاشورا، خانواده آن طاغیانند که به اسارت گرفته شدهاند. تاریخ سازان عاشورا یعنی زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) با درایت بسیار، و خطبههای رسا، نه تنها نقشههای آنان را نقش بر آب کردند بلکه تاریخ محکم عاشورا را آنگونه نگاشتند که از آن زمان تا کنون و از اکنون تا همیشه تاریخ درسی باشد برای حقپویان و حقستیزان.
پس از ورود قافله کربلا به کوفه، ابنزیاد، در مسجد اعظم کوفه با حضور چندین هزار نفر مردم، بالای منبر رفت و گفت: شکر خدایی را که امیرالمؤمنین یزید را یاری فرمود و دروغگوی پسر دروغگو یعنی حسین ابن علی را کشت... اما امانتداری تاریخ موجب شد تا این حرف ایجاد شبهه نکند لذا مردی به نام عبدالله ابن عفیف ازدی عامدی که هر دو چشمش را یکی در جنگ جمل و دیگری در جنگ صفین از دست داده بود بلند شد و فریاد زد: ای پسر مرجانه، دروغگوی پسر دروغگو تویی و پدرت، که تو را به حکومت عراق فرستاده است. آیا پسر پیامبر را میکشید و دم از راستگویی میزنید؟ و یا آنگاه که ابن زیاد به سر مبارک امام نگاه کرد و با چوبدست به دندانهای مبارک میزد، زید ابن ارقم برای شهادت تاریخی و برای ماندگاری در تاریخ فریاد برآورد: یا ابن مرجانه حیا کن، به خدایی که جز او خدایی نیست بسیار دیدهام که لبهای پیامبر خدا بر این لبها بوسه زده است. و اینگونه مکر یزید را عیان کرد تا اگر افرادی ناآگاه در مجلس حضور دارند به اشتباه نیفتند و اشتباه نقل نکنند.
کاروان اسیران را وقتی به شام میبرند تا یزید به خیال خام خود آنان را کوچک کند، به این قانون الهی و آیه قرآن بیتوجه است که: "تعزّ من تشاء". امام سجّاد (ع) برای اینکه تهمت خارجی و از دین برگشته را از قافله پاک کند و جای شکی در تاریخ نگذاشته و آنرا صاف و زلال و محکم ارائه دهد، خود را معرفی میکند: "انا ابن رسولالله. انا ابن علی المرتضی...." من پسر رسول خدایم، من پسر علی مرتضایم، تا آنجا که همه را متأثرکرده و حاضرین خطاب به یزید اعتراض میکنند که ای یزید تو که میگفتی اینها شورشی و خارجیند.
درهمینجا زینب(س) یزید را هم به عذاب الهی هشدار میدهد و هم توجه او را به ضبط در تاریخ جلب میکند و میفرماید: " اگر از خدا نمیترسی و به روز جزا ایمان نداری از رسوا شدن در تاریخ بترس، ای یزید مکر خود را به کار بر و کوشش خود را دنبال کن و هر چه میتوانی انجام بده، به خدا قسم ننگ و رسوایی آنچه با ما کردی هرگز قابل شستوشو نیست و جای این بدنامی را هرگز نیکنامی نخواهد گرفت". این کلام زینب (س) نه در آینده دور بلکه در همان مجلس یزید جامه عمل پوشید و بعضی لب به اعتراض گشودند. و پس از آن نیز حتی در70 سالی که بنی امیه خلافت و قدرت اسلامی را به دست داشتند، امانتداری تاریخ اجازه نداد که چهره تابناک عاشورا تغییر یابد و چهره تاریکی جای آن را بگیرد.
زینب(س) صراحتاً به یزید میگوید: ای یزید، گمان کردهای که با کشتن مردان حق ، بزرگ شدهای و لطف خدا شامل حالت شده است؟ و چون میبینی به ظاهر پیروزی، و دنیا بر وفق مراد است مغرور گشته و سخن خدا را فراموش کردهای که فرمود: "ولا یحسبّنالّذین کفروا انمّا نملی لهم خیرٌ لانفسهم، انمّا نملی لهم لیزدادوا اثماً". "کافران گمان نکنند که اگر مهلتی به آنها دادهایم این مهلت به خیر آنهاست، بلکه آنها را مهلت دادهایم که تا برگناه خود بیفزایند."
و سپس برای اینکه غرور یزید را بشکند در مقابل چشم عدهای که به قصد دیدن شورشیها آمده بودند و هلهله میکردند، توجه یزید را به نکته تاریخی فتح مکه جلب میکند که در آن روز رسول خدا، او و پدر او و ابوسفیان و خاندانش را آزاد کرد و از این فرصت برای معرفی کاروان خود استفاده میکند که: "ای پسر آزاد شدگان، عدالت و انصافت کجاست؟ زنان و کنیزان خود را پردهنشین کردهای اما دختران رسول خدا را بیپناه بر شترهای تندرو نشانده و به دست دشمنان سپردهای تا از شهری به شهر دیگر برند؟"
در انتهای خطبه حضرت برای اینکه ماهیت اصلی کار خود را که همانا عمل برای رضای خداست هویدا سازد رو به یزید میکند و با صراحت و علیوار میگوید: "خدایا حق ما را بگیر و از کسانی که بر ما ستم کردهاند انتقام بکش، ای یزید به خدا قسم که پوست خود را کندی و گوشت خود را بریدی و به زودی بر رسول خدا وارد میشوی و خواهی دید که به کوری چشمت فرزندان او در بهشت برین جای دارند همان روزی که خداوند عترت رسول خدا را از پراکندگی برهاند"." ولا تحسبنّ الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون" هر گز کسانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید، بلکه زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند".
واقعه عاشورا نه تنها همهاش درس است بلکه نوع تاریخ نگاریش، آن هم در زمانی که وسایل ارتباطی بسیار محدود بوده است، آموزنده است. آنهایی که قصد دارند تاریخ را به کام خود نگارش کنند بدانند شفافیت آینه تاریخ همیشه پابرجا خواهد بود و اگر چند صباحی هم گردی بر روی آن بنشیند، روزی آن گردها کنار میرود و واقعیتها خود را مینمایاند، حتی اگر زمان این غبار گرفتگی حدود 100 سال و درباره شخصی همچون علی(ع) باشد که سبّ او بر بالای منابر توسط حاکمان به صورت دستوری و سنتی در آمده بود. پس اگر از هیچ چیز حتی از حسابرسی قیامت ترسی و واهمهای نداریم از رسواسازی تاریخ بترسیم که تا ابد در برابر عالمیان محکوم خواهیم بود. و بدانیم که آنهایی که به تاریخ مراجعه میکنند به محکمات آن توجه دارند نه به متشابهات.
4/11/1389 *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
Posted: ریحانه.خ این نباید باشد سایه هر شب و روز من شگفتم زین خاک ما چه باید کنیم؟ شاید باید باز گفت *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
متکی: اگر می دانستم برکنار می شوم، قطعا به سنگال نمی رفتم Posted:
|
Posted: (ح....) چه مصیبتی ست وقتی آزادی خود دامی ست برای به بند کشیدن آزادی ****************** سرشار درد هاست نفس کشیدن در شهر آلوده به بی دردی ******************** به بزرگی فاطمه(ص)وقتی پی بردم که تا او زنده بود هیچ چاهی مونس علی (ع) نشد ********************* هدفم از زندگی زیبا مردن است زیبا مرگان, زندگی را زیبا ساخته اند
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |