جنبش راه سبز - خبرنامه |
- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و فضای باز رسانه ای، در پی سقوط حکومت استبدادی در تونس
- ورود زنان به سینما ممنوع شد؛ تماشای فوتبال فقط برای آقایان آزاد است
- نگاه قرآنی مهندس بازرگان...
- شجاعت داشته باشید قضاوت آخرتتان را به او واگذارید
- زندانی سیاسی آزاد باید گردد
- احمدی نژاد: باید انتظار داشت مهاجرت نخبگان صورت نگیرد
- تست گرم و شلیک موشک جدید هــاگ، در اطراف یکی از مراکز هسته ای ایران
- احمدی نژاد: سیاست های اتمی تغییری نخواهد کرد و اصلا برگشتی در کار نیست
- عبدالعلی بازرگان: آن پیر فرزانه در خشت خام چیزی می دید که جوانان در آینه نمی دیدند
- تولیدات انبوه کارخانه دشمن تراشی
آزادی تمامی زندانیان سیاسی و فضای باز رسانه ای، در پی سقوط حکومت استبدادی در تونس Posted: جرس: با گذشت کمتر از یک هفته از فرار زین العابدین بن علی، رئیس جمهور مستبد تونس و گام اولیه در پیروزی انقلاب مردم آن کشور، منابع خبری امروز پنجشنبه ٢۰ ژانویه (٣۰ دی)، از آزادی تمامی زندانیان سیاسی دوران حکومت بن علی و آزادی مطبوعات و رسانه ها، برای نخستین بار طی ۲۳ سال گذشته خبر دادند.
|
ورود زنان به سینما ممنوع شد؛ تماشای فوتبال فقط برای آقایان آزاد است Posted: در پی پخش مسابقات فوتبال در پردیس های سینمایی جرس: در حالیکه طی روزهای اخیر، پردیس های سینمایی، بازیهای تیم ملی فوتبال ایران در جریان مسابقات جام ملتهای آسیا را بر روی پرده بزرگ به نمایش گذاشته و مورد استقبال عمومی شهروندان واقع شده بود، اداره اماکن طبق دستوری اعلام کرد "از امروز ورود بانوان برای تماشای مسابقات فوتبال در پردیس های سینمایی ممنوع است."
بر اساس این گزارش، اداره اماکن در تازهترین دستور برای پخش مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا ورورد زنان را به سالن سینما ممنوع کرده تا به این ترتیب ممنوعیت تماشای فوتبال که برای زنان در ورزشگاهها اعمال میشد، به سالنهای سینما هم راه یابد.
|
Posted: سیدعطاالله مهاجرانی یکی از مبانی شخصیت و منش بازرگان که به اومجال می داد تا از زاویه درست داوری کند، نگاه قرآنی او بود.
|
شجاعت داشته باشید قضاوت آخرتتان را به او واگذارید Posted: جعفر پناهی خطاب به قاضی پرونده عماد بهاور جرس: جعفر پناهی، هنرمند حامی جنبش، با اشاره به دوران حبس مشترک خود با عماد بهاور و ذکر خاطره ای در همین زمینه، خطاب به قاضی پروندۀ این جوان محکوم شده به حبس، نوشت "اگر ذره ای به حکمی که داده اید ایمان دارید و فکر می کنید این جوان پاک سرزمین من - که شما جوانی اش را می خواهید در زندا ن فنا کنید- مستحق چنین حکم سنگینی است و به راستی اگر همانند عماد به آخرت ایمان دارید، شجاعت داشته باشید قضاوت در آخرتتان را به او واگذارید."
به گزارش صفحه فیس بوکی جعفر پناهی، این سینماگر حامی جنبش که خود نیز توسط دادگاه انقلاب به شش سال حبس و ٢۰ سال محکومیت از فعالیت هنری محکوم شده، در شرح دوران هم سلوی بودن خود با عماد بهاور نوشته است:
گفتنی است اخیرا حکم ده سال حبس تعزیری و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانه ها و فضای مجازیِ عماد بهاور در دادگاه تجدید نظر دادگاه انقلاب تایید شده است. |
Posted: هدی یگانه
آزادی زندانیان سیاسی، امروز زینت بخش همه روزنامه ها و سایتها شده بود. چپ و راست. اصولگرا و اصلاح طلب. مدرن و سنتی.
به هر سایتی که سر زدم، خبرش را خواندم. گویی برایم خاطره بود یا نه آرزو! مقامات تونس از آزادی تمامی زندانیان سیاسی خبر داده بودند. دیکتاتور از تونس گریخته بود همین روزها که مردم ایران فرار شاه را جشن می گرفتند با بوق و سرنا.
شهر هنوز پر است از مردمی که بیم آن دارند به خانه هایشان بروند نکند که دولت آشتی ملی بازماندگان دیکتاتور را بر کرسی قدرت بنشاند. مردم در خیابانها گشتها راه انداخته اند تا از غارت اموال عمومی جلوگیری کنند. در این اضطراب و دلهره که همه شهرها را فراگرفته، یک خبر است که غریو شادی پر می کند در همه جا. آزادی زندانیان سیاسی.
آخرین گروه از زندانیان سیاسی، همانها بودند که در دادگاههای فرمایشی شاهنشاه به حبس ابد محکوم شده بودند. شیشه عمر دیکتاتور شکست. در زندانها باز شد.
برای در قدرت ماندن همه آزادی را قربانی می کنند در اولین مسلخ. بعد به سراغ آزادیخواهان می روند و در بندشان می کنند. و آزادی زندانیان اولین نوید آزادی است باز در هر دیاری.
فردا بهمن است..... فریاد آزادی...... زندانی سیاسی آزاد باید گردد
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
احمدی نژاد: باید انتظار داشت مهاجرت نخبگان صورت نگیرد Posted: خطاب به استادان دانشگاه جرس: درحالیکه پیش از این وزیر علوم دولت دهم ادعا کرده بود اخبار منتشره در خصوص "مهاجرت نخبگان"، "جنجال رسانه ای و خلاف واقعیت های موجود" است، امروز محمود احمدی نژاد، ضمن تایید "مهاجرت نخبگان از کشور"، دانشگاه، استادان دانشگاه و سیستم آموزشی را مقصر دانسته و خطاب به یکی از استادان که در این مورد وی را مورد پرسش قرار داده بود گفت "چطور انتظار دارید فردی كه از نظر علمی برجسته می شود مهاجرت نكند زیرا شما در دانشگاه، قله علمی را كه برای دانشجویان تعریف كرده اید، در آن سوی مرزها قرار دارد." رئیس دولت همچنین با طرح این سوال که "چه کسی گفته است اگر جمعیت کم باشد رفاه ایجاد میشود؟" و بیان اینکه "بیشتر نخبگان در خانوادههای پرجمعیت بزرگ شدند"، ادعا کرد "شعار دو بچه کافی است، برای نابود کردن جامعه و متعلق به نظامهای لیبرالیستی و غربی است که ما قبول نداریم." به گزارش ایرنا، رئیس دولت، روز پنجشنبه ٣۰ دی ماه ٨٩، طی سفری استانی به یزد، در دیدار با جمعی از منتخبان و فرهیختگان آن استان، بدون اشاره به زیر ساختهای سیاسی، اقتصادی، و آموزشی، مدعیِ ارائۀ "راهكار جدیدی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان كشور به خارج" شد و در این زمینه از استادان دانشگاه خواست قطار و ریل ترسیم شده برای پیشرفت آموزش عالی كشور را بسوی قله های علمی در ایران تغییر دهند. محمود احمدی نژاد در پاسخ به سوال یك استاد دانشگاه درباره مهاجرت نخبگان كشور، گفت: چطور انتظار دارید فردی كه از نظر علمی برجسته می شود مهاجرت نكند زیرا شما در دانشگاه، قله علمی را كه تعریف كرده اید، در آن سوی مرزها قرار دارد.
نباید انتظار داشت كه مهاجرت نخبگان صورت نگیرد
وی بدون اشاره به شرایطی که فضای علمی و آموزشی کشور را در خفقان و تحت فشارهای حکومت و نهادهای امنیتی قرار داده، روند آموزشی دانشگاهها را مورد اشاره قرار داده و گفت: قطار و ریلی كه برای آموزش عالی كشور ترسیم شده در آن سوی آبها است. در این صورت نباید انتظار داشت كه مهاجرت نخبگان صورت نگیرد.
رییس دولت با بیان اینكه تغییر این ریل عمومی اكنون یك ماموریت در كشور است، افزود: در صورتی كه همچنان در این فكر باشیم كه اروپا و آمریكا قله هستند، همیشه عقب خواهیم ماند ضمن آنكه سرنوشت ما همچون آنها به ناكجا آباد ختم خواهد شد، از این رو باید مسیر و آرمان را برای رسیدن به قله كمال بازتعریف كنیم.
روشهای نظام سرمایهداری ما را به جامعه مهدوی نمیرساند
محمود احمدینژاد در ادامه سفر استانی خود به استان یزد، در جمع مدیران این استان نیز اظهار داشت "جمهوری اسلامی در ادامه راه انبیاء برای رساندن بشر به جامعه آرمانی است." وی اظهار عقیده کرد "در این راستا برخی میگویند آمریکا قله کمال پیشرفت است. ما باید بدانیم که میخواهیم به اینجا برسیم؟ قطعا پاسخ منفی است. ما نمیخواهیم که روابط اجتماعی و خانوادگیمان مثل آنها بشود و نخبگان ما کسانی مانند رییسجمهور قبلی آمریکا باشند. ما میخواهیم به جایی برسیم که انسان محترم باشد. فقر نباشد و همگان فرصت کمال و شکوفایی پیدا کنند و این با آنچه در غرب در جریان است، متفاوت است... قله مطلوب ما رسیدن به حاکمیت جهانی و حکومت مهدوی است... روشهای نظام سرمایهداری ما را به جامعه مهدوی نمیرساند. "
فرمول دو بچه کافی است برای نابود کردن جامعه است
وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد مجدد از طرحهای کنترل جمعیت گفت: فرمول دو بچه کافی است برای نابود کردن جامعه است. این فرمول در نهایت ما را به اروپاییها میرساند که امروزه گرفتار شدهاند. اگر نگاهی به نخبگان بیندازیم میبینیم که بیشتر نخبگان در خانوادههای پرجمعیت بزرگ شدند. شعار دو بچه کافی است متعلق به نظامهای لیبرالیستی و غربی است و ما قبول نداریم. چرا ما نباید بتوانیم فرش جاجیم تولید کنیم
غرب میخواهد انسان را مانند مرغداری اداره کند
احمدینژاد همچنین با انتقاد از معماری آپارتمانسازی گفت: نظام غرب انسانها را میخواهد مثل مرغداریها پرورش دهد، در حالی که ما باید از این روشها فاصله بگیریم. تا وقتی چشم ما به دست آنهاست این وضع ادامه دارد. |
تست گرم و شلیک موشک جدید هــاگ، در اطراف یکی از مراکز هسته ای ایران Posted: جرس: بنا به گزارش خبرگزاری های رسمی ایران، سامانه موشکی زمین به هوای ارتفاع متوسط «هاگ» که گفته می شود توسط قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء بهینه سازی شده، در کنار یکی از مراکز هسته ای کشور مورد آزمایش و تست گرم قرار گرفته و هدف مورد نظر را مورد اصابت قرار داد.
|
احمدی نژاد: سیاست های اتمی تغییری نخواهد کرد و اصلا برگشتی در کار نیست Posted: یک روز مانده به آغاز مذاکرات اتمی جرس: یک روز مانده به از سرگیری مذاکرات ناتمامِ میان جمهوری اسلامی و کشورهای گروه ۱+۵، محمود احمدی نژاد با تاکید بر "تغییر ناپذیر بودن برنامه های اتمی جمهوری اسلامی"، مذاکرات هسته ای استانبول را، "راه گریزی برای طرف مقابل" توصیف کرده و اظهار عقیده کرد "این مذاکرات تنها راه است و آن هم نه برای ما، بلکه برای طرف گفتگو."
بر اساس همین گزارش، احمدی نژاد که به سئوالی در مورد مذاکرات آتی (نشست استانبول) و تاثیر آن بر برنامه های اتمی جمهوری اسلامی پاسخ می داد، مجددا مخالفان برنامه های اتمی جمهوری اسلامی را به "تلاش برای متوقف کردن مردم ایران از دستیابی به فن آوری هسته ای" متهم ساخت و تاکید کرد که مخالفت بین المللی با این برنامه ها، سیاست های اتمی ایران را تغییر نخواهد داد."
رئیس دولت مستقر در ایران، همچنین پیرامون هدف طرف مذاکره کننده با ایران در نشست دو روزۀ استانبول را "گرفتن امتیاز از ایران" ارزیابی کرد و ضمن "بی حاصل" خواندن این تلاش ها، گفت "روندی به جریان افتاده که فکر می کنم دو سه ماهی بیشتر طول نکشد. اما نتیجه اش نمی تواند جز تن دادن آنها به حقوق هسته ای ما باشد و کارهای بداخلاقی خود، چون قطعنامه را جمع کنند و همکاری با ایران را گسترش دهند."
|
عبدالعلی بازرگان: آن پیر فرزانه در خشت خام چیزی می دید که جوانان در آینه نمی دیدند Posted: فرزانه بذرپور جرس:مهندس مهدی بازرگان در 29 دیماه سال 73 درگذشت و گویا از روز وفات زندگی تازه ای را آغاز کرد. اندیشه های بازرگان که در سالهای پس از انقلاب و در ازدحام شور انقلاب و جنگ در محاق افتاده بود ، سالهاست که دوباره به میان آمده و راهگشا می نماید. اصلاح و قانون و آزادی همراه با دینداری بی تعصب و توحیدی، آن چیزی است که مهندس بازرگان در عمر بلندش بر آن پای می فشرد. مهندس بازرگان از معدود شخصیت هایی است که در عرصه های متفاوتی اثرات بزرگ بر جای نهاده است .
در عرصه صنعت و علم او ازپیشگامان بود و در مبارزات سیاسی وی از موسسان برجسته یکی از دیر پاترین احزاب ایران ، یعنی نهضت آزادی ایران بود که در دوران شاه و بعد از انقلاب همچنان منتقد و آزادیخواه ماند و دبیرکل فعلی آن ، دکتر ابراهیم یزدی امروز در زندان است. مهندس بارزگان پدر روشنفکری دینی ایران نیز هست و توانست نظر و عمل را به هم پیوند بزند و دغدغه های دینداری را به سیاستی صادقانه و وفادار به آزادی بیامیزد. در سالگرد درگذشت مهندس بازرگان با عبدالعلی بازرگان به گفت و گو نشستیم که مهندس معمار است و از پژوهندگان قرآنی و سالها پیش در ایران، روزنامه نگاری می کرده و سردبیر جریده میزان در سالهای قبل از دهه شصت بوده است. عبدالعلی بازرگان از دلایل اقبال دوباره به مهندس گفته است و شیوه اصلاح طلبانه پدر را بازخوانی کرده است. عبدلعلی بازرگان می گوید مهندس بازرگان کسی را متولی دین نمی دانست اما با نهاد روحانیت هم سر ستیز نداشت و گرچه دین را ابزار دست سیاست نمی خواست اما با سکولاریسم و جدایی دین از سیاست آنگونه که در غرب است موافق نبود.
مصاحبه جرس با مهندس عبدالعلی بازرگان را بخوانید.
مرحوم بازرگان در تمام دوران شاه و دوران زندگی اش در جمهوری اسلامی ، حرکتی اصلاحی و نه براندازانه داشت و انتقادات گسترده و عمیقی نسبت به نظام شاهنشاهی و جمهوری اسلامی مطرح کرده بود. به نظر برخی شیوه اصلاحی مهندس بازرگان همراه با ایستادگی و انتقاد صریح از حکومت در دو سال اخیر فراگیر شده است. و از سوی سران جنبش سبز هم بیان می شود. چرا شیوه ی بازرگان در تمام این سالها متروک مانده بود و چه دلیلی باعث شد که امروز ما به شیوه های بازرگان رجوع کنیم؟
سئوال شما را از دو نگاه مي توان توضيح داد؛ چرا مهندس بازرگان به چنين شيوه اي باور داشت، و چرا مردم پس از سه دهه ناكامي و تجربه تلخ، به آن بازگشته اند: تفاوت نگاه ايشان نيز ناشي از دو دليل بود؛ ۱- عبرت آموزي از گذشته و آگاهي هاي تاريخي، ۲- باورهاي قرآني.
در مورد نخست، هم مطالعات تئوريك ايشان در تاريخ ملل و تجربيات مبارزه در نهضت هاي رهائي بخش و انقلابي در ساير كشورها چنين نتيجه اي را به بار آورده بود و هم تجربيات خودشان در طول ۶۰ سال خدمت و مبارزه. برخي از نوشته هاي ايشان حكايت از عمق اطلاعاتشان در باره تجربه مبارزه براي تغيير و تحول در ساير كشورها مي كند؛ از جمله: كتاب تحقيقي مفصل "آزادي هند" كه در زندان قصردر سال۱۳۴۴ نوشته شد، يا (تلخيص) كتاب "جنگ شكر در كوبا" و كتاب " گمراهان" كه تاريخچه اي ازقرون وسطاي اروپا و دوران سياه سلطه استبدادي كليسا مي باشد. همچنين مقالاتي كه در تحليل عملكرد گورباچف در شوروي سابق و تحليل كتاب "كالبد شكافي چهارانقلاب" نوشته بودند.
اما تجربه ايشان در دوران نهضت ملي و اخراج شركت انگليسي و اداره تشكيلات صنايٍع نفتي نيزهمين شيوه را اثبات مي كرد، حتما مطلع هستيد كه در آن زمان نيزپس از ملي شدن نفت و اخراج بيگانگان، شعارهاي "اخراج بايد گردد" و خشم و كينه عليه كارمندان ايراني سابق شركت نفت در شهرهاي جنوب خيلي شنيده مي شد و دائما گروه هاي افراطي بر طبل انتقام مي كوبيدند. مهندس بازرگان در آن ايام دو مقاله مهم در روزنامه هاي پر تيراژ جنوب نوشته بود؛ عنوان يكي " بيگانه رفت، بيگانگي رفت، يگانه باشيم"، و ديگري " قيمتي تر از نفت". نظر ايشان اين بود كه ارزش انسان ها و كارمندان ما بيش از نفتي است كه ملي كرده ايم و نبايد آنان را كه پس از اخراج انگليسي ها اين صنايع عظيم را اداره كرده اند آزرده كنيم، مي گفتند ما بايد به جلو نگاه كنيم و انرژي خود در تسويه حساب با گذشته تلف نكنيم.
در مورد باورهاي قرآني، حتما شنيده ايد كه اولين آيه اي كه ايشان را از دوران دبيرستان با آموزش هاي معلمشان مرحوم فروغي سخت تحت تاثير قرار داده بود، همان آيه ۱۱ سوره رعد مي باشد كه تغييرسرنوشت يك ملت را مشروط به تربيت و تغييرات تدريجي شخصيت تك تك آحاد آن ملت مي كند.
اما علت اين كه چرا پس از سه دهه تجربه ، مبارزان ما به چنين شيوه هائي روي آورده اند، در حالي كه در آن زمان كه فانتزي هاي انقلابي غلبه داشت، ايشان را متهم به سازشكاري و حركت گام به گام مي كردند، فكر مي كنم مشاهده كردن دستاوردهاي چنان شيوه ها و بي حاصل بودن چنان شعارهائي باشد. و اين از امتيازات سران جنبش سبز محسوب مي شود كه قابليت تحول و تغيير را در خود نكشته اند و سعي مي كنند از گذشته مشعلي براي آينده بسازند.
مرحوم بازرگان از معدود چهره هایی است که در سالهای اولیه جمهوری اسلامی نسبت به انحراف انقلاب و ظهور استبداد و دیکتاتوری در نظام تازه تاسیس انقلابی هشدار داد. ایشان در همهمه ای احساسی مردم و شعارهای بلند حاکمان چه نشانه هایی را در این خصوص دیده بود؟
نميدانم آيا اطلاع داريد كه ايشان اعتراض به سه تا صلوات فرستادن براي آقاي خميني را در شرايطي كه اين شعار تبديل به حربه اي عليه رژيم شده بود، در مسجد قبا، در هفته هاي قبل از انقلاب بيان كردند كه بسياري ازافراطي ها آن را به حساب تضعيف رهبري گذاشتند و آزرده شدند. ملاقات و مذاكرات در نوفل لوشاتو نيز ايشان را به چنين نتيجه اي رسانده بود و به همين خاطر ابتدا زير بار چنين همكاري و مسئوليتي نرفتند و پس از مدتي با فشار نيروهاي سياسي و ضرورت زمان آنرا به اكراه وبا اصراررهبري پذيرفتند. بالاخره اگركسي نيم قرن تجربه در ميدان سياست و مسئوليت هاي اجتماعي ايفا كرده باشد، از روند حوادث متوجه مي شود حركت ها به كجا منتهي مي گردد. اين موضوع را هم شايد نشنيده باشيد كه پس از انقلاب در شوراي مركزي نهضت آزادي برخي از دوستان پيشنهاد تغيير نام نهضت را دادند! استدلالشان اين بود كه "آزادي" كه با انقلاب حاصل شده است و بهتر است نام اين جمعيت را "نهضت اسلامي ايران" بگذاريم! كه البته با مخالفت شديد ايشان و بيشتر دوستان مواجه گرديد. به قول معروف آن پيرفرزانه در خشت خام چيزي را مي ديد كه جوانان در آينه نمي ديدند!
اخیرا محسن رضایی ادعا کرده که امام بارها گفته بود که در انتخاب بازرگان برای نخست وزیری دولت موقت اشتباه کرد. رابطه ای امام و مرحوم بازرگان چگونه بود و آیا اصولا آیت الله خمینی انتخاب دیگری هم جز مهندس در آن مقطع داشت؟ و آیا این انتخاب صادقانه بود یا سیاست ورزانه ؟
به نظر شما اگر كسي فردي را با انواع تعريف و تمجيدها به مردم معرفي كند و حكومت او را حكومت امام زمان معرفي نمايد و سه بار هم در ظرف نه ماه با استعفاي او مخالفت كند و پس از استعفا نيزتشكر و تجليل از خدمات آن دولت كند، و همين تجربه را به عينه در مورد بني صدر و منتظري هم تكرار كند، اين موافقت ها يا مخالفت هاي بعدي او آيا مي تواند حكم شرعي و اعتبارديني براي ديگران پيداكند و پيرواني پس از سه دهه تجربه همچنان معتقد باشند هم حرف هاي قبلي درست بوده و هم بعدي!؟ و دنبال توجيحات خود راضي كن باشند؟ در زمان امام علي(ع) و در جريان جنگ جمل، كه يك طرف ياران آن امام وطرف ديگر عايشه همسر پيامبر(ص) و طلحه و زبير از برگزيده ترين مسلمانان صف آرائي كرده بودند، يكي از مسلمانان حيرت زده و بلاتكليف گفت من مانده ام كه به كداميك از شما بپيوندم، شما پسر عم و او هم همسر پيامبراست!؟ فرمود: تو حق را نشناخته اي كه متحير مانده اي، حق با "رجال"(شخصيت ها) شناخته نمي شود؛ حق را بشناس، اهلش را خواهي شناخت، باطل را بشناس، اهلش را خواهي شناخت. در مورد افاضات اخير آقاي محسن رضائي همينقدربايد دعا كنم ايشان حق و باطل را درست بشناسند و ملاك تحليل هاي خود بعد از اين قرار دهند. تا فرق ميان آراء اشخاص با آيات هدايت و قوانين موضوعه شناخته نگردد، اعتباري براي چنان تحليل هائي نيست.
نهضت آزادی ایران که بنیانگذارنش مرحوم بازرگان و طالقانی و سحابی بودند از احزاب دیرپای ایران است که نیم قرن سابقه دارد و در این عمر دراز هم چنان در صحنه ی سیاسی ایران بدون دخالت در قدرت مستقر و همواره تحت فشار و در نقش اپوزیسیون حضور داشته است . این سابقه مبارزاتی با استبداد و انحصارگرایی حکومت در اندیشه و تفکر نهضت چرا اینچنین ریشه دار بوده است؟
مهندس بازرگان معتقد بود استعمار و استثمار و امپرياليسم تماما پديده هاي دنياي جديد هستند ،در حالي كه ما با استبداد ۲۵۰۰ ساله در تاريخ خود سر و كار داشته ايم كه آثار آن در تار و پود فرد فردمان رسوخ كرده است. بنابراين مبارزه با استبداد در اولويت قرار دارد، علاوه برآن، استعمار هم از استبداد حاكم به عنوان سرپل ورود به منافع ملي ما استفاده مي كند و آ نرا وابسته به خود مي سازد. حتما مدافعات ايشان در بيدادگاه سلطنتي دادستاني ارتش را خوانده ايد، كه بعدها تحت عنوان "چرا با استبداد مخالفيم" در دو جلد منتشر شد؟ ايشان در آن مدافعات تصريح كردند كه در جامعه استبداد زده خدا هم پرستيده نخواهد شد! قبل از انقلاب و سالهاي اول انقلاب نيروهاي چپ يا چپ زده! ايشان را مورد انتقاد قرار مي دادند كه چرا به جاي امپريالسم دائما از استبداد سخن مي گويند، اما حالا مردم با گوشت و پوست و استخوان خود دارند آثاراستبداد را احساس مي كنند!
آیا نهضت آزادی طبقه ی خاصی را نمایندگی میکند آنچنان که احزاب در اروپا و آمریکا چنین خصوصیاتی را دارند؟
از سئوال خودتان هم برمي آيد كه مخاطب احزاب معمولا طبقات تحصيل كرده و قشر آگاه جامعه هستند، البته اين به آن معني نيست كه به توده هاي مردم بي اعتنا باشد، آگاهي به صورت سلسله مراتبي به توده هاي مردم سرايت مي كند، كما آنكه در انقلاب ۵۷ حركت از دانشگاهها و آگاهان جامعه شروع شد. در عكس هاي آن موقع من تاكنون اثري از پابرهنگان نديده ام كه گفته شده انقلاب ما انقلاب پابرهنگان بوده است! بله در شورش ها چنين است. اما انقلاب ها را مردم آگاه براي نجات پابرهنگان كه فقر و فلاكت فرصت فكر كردن به سياست را از آنها سلب مي كند برپا كرده اند.
چرا این تفکر موجب هراس حاکمان در دو رژیم سیاسی متفاوت شده است؟ و هم اکنون جوانان نهضت با احکام سنگین حبس های طولانی مدت مواجه شدند؟
برخورد كينه توزانه و غيرعادي اطلاعات با نهضت آزادي، در حالي كه اين حزب به دليل سخت گيري هاي شديد سال هاي اخير دستش از همه جا كوتاه شده است، نشانه نگراني زايدالوصف حاكميت از همه گيرشدن نظريات اين گروه است كه روزگاري براي مردم ناشناخته بود و با آن مخالفت مي شد. وگرنه چه دليل دارد آقاي عماد بهاورمسئول شاخه جوانان نهضت را به خاطر نوشتن يك تحليل مودبانه و معقول به دهسال زندان و دهسال محروميت پس اززندان از فعاليت در احزاب، رسانه ها و فضاي مجازي محكوم كنند؟ كجاي دنيا چنين احكامي صادر مي شود؟ چرا بايد حاكميتي با يك دنيا ادعاي اقتدار و ثبات، اينقدر از انديشه يك جوان آزاده پس از دهسال هم وحشت داشته باشد !؟ آيا جز اين است كه آنها از آگاهي مردم وحشت دارند؟
مرحوم بازرگان پدر روشنفکری دینی ایران لقب گرفته اند. ایشان در طول عمر دغدغه همیشگی شان دریافتن نسبت دین با دنیای جدید و حکومت و زمامداری و رابطه ای آن با دین ورزی بوده است . تلاش های مرحوم بازرگان از نگاه علمی به اسلام آغاز شد و نهایتا به مقاله ای خدا و آخرت ، هدف انبیا منتهی شد. برخی معتقدند که مهندس بازرگان در پایان عمر به نوعی سکولاریسم را پذیرفته بود نظر شما چیست؟
خير، مطلقا چنين نيست. اين برداشتي است كه برخي دوستان و شخصيت هاي ديني و سياسي از نظريات ايشان كرده بودند . وگرنه كساني كه كتاب "آخرت و خدا" را كه جامع نظريات ايشان دراين مورد است با دقت خوانده باشند، يا كساني در جلسه سميناري كه اين مطالب عرضه شد حضور داشتند، چنين برداشتي را ندارند و نداشتند. اگر بخاطر داشته باشيد اين سخنان در شرايطي بيان شده كه گفته مي شد گويا اصل ولايت، يعني حكومت و نظام ولايت مطلقه فقيه ، از همه اصول اسلام بالاتر است و ولي فقيه مي تواند نماز و روزه و حج و... را هم اگر مصلحت ديد موقتا تعطيل كند ! حتما بحث احكام اوليه و ثانويه را بخاطر داريد كه چگونه دست دولت را بر حقوق مردم گشاده مي كرد. اگر امروز ادعا ميشود حفظ نظام اوجب واجبات است و براي حفظ آن از هيچ جنايتي فروگذاري نمي شود، ريشه اش به همان دوراني برمي گردد كه ايشان ناچار شده بودند با نوشتن اين كتاب بگويند خير، اساس اسلام بر: ۱- خداپرستي، ۲- آخرت استوار است و حكومت فرع براخلاق و ارزش هاي انساني است. آنهائي كه مي گويند مهندس در اواخر عمر دينداري را از سياست جدا كرد، خبر ندارند كه آخرين سخنراني ايشان قبل از سفر بي بازگشتشان در باره آزادي بود و در وصاياي اختصاصي خود براي نهضت آزادي بيش از هميشه به ادامه مبارزه براي مقابله با استبداد و كسب آزادي تاكيد كردند.
مرحوم بازرگان یکی از قرآن پژوهان بزرگ معاصر است. نظر ایشان در مورد طبقه روحانیت و تفسیر انحصاری آنها از اسلام چیست و ایا در نگاه ایشان ، روحانیون مفسران انحصاری اسلام می توانند باشند یا خیر؟
ايشان در عين احترام زيادي كه براي روحانيوني امثال مرحوم طالقاني، زنجاني، مطهري و امثال آنها داشتند، هرگز دين را در اختصاص طبقه اي ويژه به نام روحانيت نمي شناختند و حق ويژه اي هم براي آنان قائل نبودند. البته هيچوقت هم شعار اسلام منهاي روحانيت ندادند و با اين نهاد در نيفتادند، چراكه به تغييرات عميق فكري و فرهنگي باور داشتند و اين گونه تلاش ها را مادام كه مردم تغيير نكرده اند، بي فائده مي دانستند. البته بسياري از نوشته هاي ايشان به مذاق برخي روحانيون نمي ساخت و از همان قبل از انقلاب مخالفت هائي از ناحيه بعضي قم نشينان نسبت به نوشته هاي ايشان مي شد. اما من به خاطر ندارم مسئله را شخصي يا طبقاتي كرده و جبهه گيري هاي صنفي معمم و مكلا كرده باشند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید |
تولیدات انبوه کارخانه دشمن تراشی Posted: نیلوفر زارع جرس: جزوه 64 صفحه ای متعلق به اندیشکده امنیت نرم که در آن اسامی برخی از شاخص ترین انتشاراتی ها و چهره های صاحب نظر ایران به عنوان عاملان براندازی نظام جمهوری اسلامی ذکر شده ،از آخرین تلاش های تبلیغی در راستای حذف مخالفان وضع موجود به شمار می رود. این جزوه توسط گروهی از بسیجیان جوان در دانشگاه خواجه نصیر طوسی نوشته شده است و از این جهت اعتبار و اهمیت چندانی ندارد اما به نظر می آید که پروژه آنان در قالب آن چه حکومت "مقابله با جنگ نرم" می نامند تعریف شده باشد.
تاکید بر واژه هایی نظیر جنگ نرم، براندازی نرم، کودتای نرم و کودتای مخملی در ادبیات مقام های حکومتی ایران طی سالهای اخیر بسیار فراوان بوده است. در جریان تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری کاربرد این واژه به شکل چشمگیری افزایش یافت و حساسیت درباره آن به گونه ای بالا رفت که رهبر ایران در سخنانی اظهار داشت " امروز اولويت اصلي كشور مقابله با جنگ نرم دشمن است. در راستای همین سیاست، مجلس شورای اسلامی نیز رقم نجومی 5 تریلیون ریالی را در بودجه سال 89 کشور تصویب کرد و پس از آن انبوهی از سمینارها و همایش ها با موضوع مقابله با جنگ نرم شکل گرفت و پایگاه های رسانه ای فراوانی نیز در این راستا دایر شدند. در محیط های دانشگاهی و نهادهای تحقیقی و رسانه ای وابسته به حکومت نیز پروژه های متعدد برای بهره برداری از بودجه جنگ نرم تعریف شد و به نظر می رسد که جزوه بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نظیر برای متهم کردن اهالی فرهنگ به براندازی نرم نیز یکی از انبوه پروژه های تهیه شده برای بهره برداری از این بودجه باشد.
اتهام به فعالان فرهنگی
محور جزوه تهیه شده در اندیشکده امنیت نرم معرفی انتشاراتی هایی است که از دیدگاه حامیان حکومت برانداز به شمار می روند. در این جزوه از اﻧﺘﺸﺎرات «ﻧﯽ»، «چشمه»، «کویر»، «عطایی»، «روشنگران»، «ققنوس» و «اختران» به عنوان هفت ناشری نام برده شده که فعالیت های براندازانه انجام داده اند. اسامی بسیاری از صاحب نظران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که با این انتشاراتی ها همکاری داشته اند نیز به عنوان عاملان براندازی آورده شده است . علاوه بر این بخش هایی از کتابهای منتشر شده توسط این انتشاراتی ها نیز به عنوان اسناد براندازی نرم مورد توجه قرار گرفته و زیر برخی از نوشته ها خط کشیده شده است. تدوین کنندگان جزوه حتی کنار برخی از نوشته ها پرانتزی باز کرده و تعبیر خود از آن نوشته را نیز اضافه کرده اند. عمده عبارات نقل شده از کتابها در این جزوه، مربوط به چگونگی گذار مسالمت آمیز جوامع به سوی دموکراسی است و برداشت تهیه کنندگان این بوده که تلاش برای گذار دموکراتیک معنایی جز براندازی ندارد. جالب این جاست که بسیاری از کتابهای مورد اشاره در این جزوه توسط وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد مورد ممیزی قرار گرفته و اجازه چاپ یافته اند اما تدوین کنندگان جزوه این مساله را نیز به گونه دلخواه خود تعبیر کرده و گفته اند که مسئولان ذی ربط به دلیل تکیه بر براندازی در حوزه سیاسی از مقابله با براندازی در حوزه فرهنگ غفلت کرده اند. آنان مدعی شده اند که انتشاراتی های برانداز صرفا به 7 انتشارات مورد اشاره محدود نمی شود و این جزوه تنها با هدف زدن تلنگر به کسانی تهیه شده که براندازی را تنها در حوزه سیاسی رصد می کنند.
ترس از اعتراض
براندازی نرم زمانی به دایره واژگان مسوولان جمهوی اسلامی ایران اضافه شد که جنبش های اجتماعی قدرتمند در کشورهایی چون اوکراین و گرجستان موفق به زیر کشیدن حکومت های اقتدارگرا شدند. پس از این تحولات، مسوولان جمهوری اسلامی نیز خطر ظهور یک جنبش بزرگ اجتماعی را احساس کردند. آنان در همین راستا به تلاش ها برای سرکوب نهادهای مدنی نظیر "ان جی او" ها، انجمن های صنفی و روزنامه های غیردولتی شدت دادند تا مانع از قوت یافتن جامعه مدنی در مقابل حکومت شوند. سناریوی دستگیری برخی کنشگران جامعه مدنی با اتهام تلاش برای براندازی نرم نیز با همین هدف کلید خورد و بازداشت " هاله اسفندیاری"، " کیان تاجبخش" و " رامین جهانبگلو" یکی از پرده های این سناریو بود. این افراد از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی متهم به تلاش برای براندازی نرم از طریق کسب حمایت سازمان های جاسوسی و امنیتی غرب شدند و مدتی پس از بازداشت تصاویری از آنان در تلویزیون به نمایش گذاشته شد که در آن به تلاش برای انقلاب مخملی اعتراف می کردند. در اعتراف های تلویزیونی از این افراد، صحنه هایی از انقلاب نرم در کشورهای گرجستان و اوکراین دیده می شد و مونتاژ وقایع به گونه ای بود که گویا کشورهای غربی باعث به وجود آمدن انقلاب های رنگی شده اند.
برچسبی برای همه منتقدان
همان طور که انتظار می رفت متهمان انقلاب مخملی پس از آزادی از زندان اعتراف های خود را ناشی از فشار دوران بازجویی عنوان کرده و تلاش برای براندازی را اتهامی پوچ و واهی دانستند. با این حال کاربرد واژه براندازی در ادبیات مسوولان جمهوری اسلامی به هیچ وجه کمرنگ نشد. شکل گیری جنبش سبز در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته زمینه را برای طرح اتهام براندازی به کنشگران اصلاح طلب مهیاتر از گذشته کرد. حکومت که از اعتراض های بی سابقه عمومی نسبت به نتیجه انتخابات شوکه شده بود سرکوب تظاهرات را بخشی از مقابله با براندازی نرم توصیف کرد و بازداشت اعضای ارشد احزاب اصلاح طلب و صدها فعال مدنی، صنفی و روزنامه نگار را نیز با همین عنوان به پیش برد. در واقع حکومت با آگاهی از سست شدن پایه های مشروعیت اش به تلاش برای تضعیف جامعه مدنی شدت بخشید تا به این ترتیب از بابت یک جنبش قدرتمند اجتماعی آسوده خاطر شود. در کیفرخواستی که در دادگاه دسته جمعی اصلاح طلبان پس از انتخابات قرائت شد علاوه بر چهره های سرشناس اصلاح طلب برخی احزاب قانونی مانند جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در ردیف براندازان نرم قرار گرفتند و حکومت آنان را دشمنان خود خواند. اتهام براندازی به اصلاح طلبان اگر چه مستمسکی برای یک تسویه حساب سیاسی بزرگ بود اما ناظران را متوجه این نکته کرد که جناح حاکم در جمهوری اسلامی روز به روز بر طیف مخالفان خوداضافه می کند و از دایره خودی های نظام می کاهد. جالب این است که آهنگ تحولات در ماه های پس از انتخابات نشان داد این جریان نه تنها در صدد حذف تمام گروه های اصلاح طلب است بلکه محافظه کاران منتقد را نیز به صرف ابراز کوچکترین مخالفتی با وضع موجود در ردیف عاملان براندازی قرار می دهد.
ریزش روز افزون
با گذشت نزدیک به 20 ماه از انتخابات ریاست جمهوری واژه های براندازی نرم ، جنگ نرم و کودتای نرم همچنان به شکل وسواس آمیزی در ادبیات مقام های ایران به کار گرفته می شود. حامیان حکومت هم مدام با این هشدار روبرو هستند که مبادا " بصیرت" کافی برای دفاع از وضع موجود را از دست بدهند و به جبهه مخالفان وارد شوند.هشدار پیاپی حکومت به حامیانش در شرایطی است که آنان نسبت به شکل گیری موج های جدید اعتراضی در آینده به شدت نگران هستند و با ادبیات خاص خود از احتمال بروز فتنه ای عظیم تر سخن می گویند. با این حال حکومت ظاهرا برای حفظ موجودیت اش راهی جز دشمن تراشی بیشتر نمی شناسد. تعمیم دایره براندازان نظام از حوزه سیاسی به حوزه های فرهنگی، هنری و حتی ورزشی در ماه های پس از انتخابات اصلی ترین سیاست در برخورد با مخالفان بوده و جزوه اندیشکده امنیت نرم برای متهم کردن فعالان فرهنگی به براندازی نیز به عنوان بخشی از روند قابل تفسیر است. این جزوه که در آن نام هفت انتشاراتی معتبر و ده ها فعال و اندیشمند سرشناس به عنوان عاملان براندازی نرم معرفی شده مطئمنا آخرین پرده از سیاست دشمن تراشی نخواهد بود. میل روز افزون جریان حاکم به حذف همه مخالفان وضع موجود تردیدی باقی نمی گذارد که در آینده نیز شاهد معرفی گروه ها و اصناف دیگر به عنوان براندازان نرم نظام خواهیم بود. پیامد این سیاست از دید ناظران، انزوای روز افزون جریان حاکم و سستی هر چه بیشتر در پایه های مشروعیت نظام است هر چند که بانیان پروژه مقابله با جنگ نرم هدفی کاملا مغایر با این را دنبال می کنند. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |