جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


نامۀ اعتراضی نمایندۀ ایرانیان زرتشتی به سخنان یکی از امامان جمعه

Posted:



جرس: در پی سخنان نماینده ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت پیرامون برخی سنت های ایران باستان و "خرافی" خواندن آنها و انتشار حملات وی به آئین های ایرانی در روزنامه ایران (ارگان دولت)، نمایندۀ زرتشتیان ایران با ریاست شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه گفتگو کرد و نامه‌ای سرگشاده برای ارسال به ائمه جمعه سراسر کشور نوشت.

 

دكتر اسفندیار اختیاری، نماینده ایرانیان زرتشتی، در نامۀ خود برای ائمه جمعه سراسر کشور، با بیان اینکه "به فرمایش بنیانگذار کبیر انقلاب، زرتشتیان همیشه خدمتگزار این ملت و مملکت بوده‌" و رهبر فعلی انقلاب نیز یكتاپرستی ایرانیان را در درازنای تاریخ مایه فخر و مباهات دانسته بودند"، خاطرنشان کرد "براساس یك واقعیت انكارناپذیر، زرتشتیان یکتاپرست بوده و دارای کتاب آسمانی با نام گاتها می‌باشند."

 

نماینده ایرانیان زرتشتی همچنین به اصل سیزدهم قانون اساسی و تایید یکتاپرستی زرتشتیان و حضور نماینده آنان در مجلس اشاره کرده و تصریح نمود "شایان ذكر است فرهنگ و سنت ایرانیان، با منش، اخلاق و خرد نیاكان ما در طول هزاره‌های گذشته درآمیخته و در تمامی این سنتها، نیایش و پرستش پروردگار یكتا و بی همتا، همازوری و همبستگی، امید به زندگی و شادی از بخشهای همیشگی هستند." وی افزود "اما متاسفانه چند سالی است که برخی کج‌روی‌ها در مراسم چهارشنبه‌سوری باعث به وجود آمدن خسارت‌های جبران ناپذیر جانی و مالی شده است، اتفاقی که به هیچ عنوان مورد تایید نیست و ارتباطی با فرهنگ و تمدن ایرانیان ندارد. امید است با احیای رسوم باستانی و ایرانی، با همان مفاهیم دیرینه خود كه علاوه بر یك شادی نهادینه شده، همبستگی و همازوری را به فرزندان این مرز و بوم فرا می‌دهد، بتوان جلوی هرگونه آسیب اجتماعی و فرهنگی را گرفت."

 

 

لازم به ذکر است همزمان با انتشار استفتاء از آقای خامنه ای و اعلام "غیرشرعی بودن" آئین چهارشنبه سوری، زین‌العابدین قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت،  در خطبه های نماز جمعه رشت خاطرنشان کرد "مراسم چهار شنبه سوری و پریدن از روی آتش خرافه پرستی بوده و این مراسم از گذشتگان برای ما مانده و هرچیزی كه از گذشته مانده مقدس نیست وهر چیز عتیقه‌ای محبوب نیست ...اینكه از روی آتش می‌پرند و می‌گویند زردی من از تو سرخی تو از من این بت پرستی است زرتشتی‌ها فكر می‌كردند آتش نشانه خدا و مقدس است. توی مسلمان هم اگر اینگونه فكر كنی احمقی." 

 

این سخنان در روزنامه ایران ۲۲ اسفندماه نیز منتشر شده بود"

.

 

اعلام نگرانی مهدی کروبی از  وضع زندانیان ناشناس بعد از انتخابات

Posted:

اعلام نگرانی مهدی کروبی از  وضع زندانیان ناشناس بعد از انتخابات

کروبی به دیدار بهمن احمدی امویی رفت -

جرس: مهدی کروبی طی دیداری که در آستانۀ نوروز و سال جدید با بهمن احمدی امویی داشت، ضمن دلجویی از این روزنامه نگار اخیرا آزاد شده از اوین، نسبت به وضعیت تمام بازداشت شدگانِ حوادثِ بعد از انتخابات، بویژه "زندانیانی که کسی آنان را نمی شناسد و ماههاست در زندانند و هیچکس از حال آنان باخبر نیست"، ابراز نگرانی و تاسف کرد و قول داد تمام تلاش خود را برای آزادی آنان خواهد کرد.

 

کروبی در این دیدار ضمن تجلیل از خانوادۀ امویی، دستگیری های پس از انتخابات را تاسف آور خواند و تاکید کرد که با فشار بر روزنامه نگاران و فعالان سیاسی، نمی توان جلوی واقعیت ها را گرفت و مردم، هوشمندانه وقایع را دنبال کرده و تحلیل می کنند.

 

کروبی همچنین ضمن آرزوی آزادی برای تمامی زندانیان در آستانه سال جدید و ایام نوروز، خاطرنشان کرد "در طول این مدت پیرامون زندانیان مشهورِ دستگیر شده پس از انتخابات و وضعیت آنان اطلاع رسانی صورت می گرفته، اما نباید فراموش کنیم بسیاری از زندانیان هستند که در جریان راهپیمایی های پس از انتخابات در خیابان ها دستگیر شدند و کسی آنان را نمی شناسد و ماههاست در زندانند و هیچکس از حال آنان باخبر نیست."


کروبی ضمن ابراز تاسف از وضعیت این دسته از زندانیان گفت که تمام تلاش خود را برای آزادی آنان خواهد کرد.


دبیرکل حزب اعتمادملی همچنین یاد و نام و تلاش احمد زیدآبادی و مسعود باستانی (روزنامه نگاران زندانی در زندان رجایی شهر کرج) را ارج نهاد و ضمن گرامیداشت یاد جانباختگانِ بیگناهِ پس از وقایع انتخابات، برای خانواده های آنان آرزوی صبر و شکیبایی کرده و خاطرنشان ساخت "در ایام عید نوروز به دیدن این خانواده های داغ دیده بشتابیم."

 

لازم به ذکر است بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار فعال کشور و سردبیر سایت خردادنو، به همراه همسرش ژیلا بنی یعقوب، تیر ماه ۸۸ و چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در منزلشان دستگیر شده بودند. احمدی امویی بعد از ماهها بازداشت، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران (قاضی پیرعباس) به ۷ سال و ۴ ماه زندان تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم گردید و در نهایت دادگاه تجدید نظر حکم وی را به پنج سال زندان قطعی مبدل کرد. این فعال مدنی پس از تحمل نه ماه زندان، در آستانه سال جدید به مرخصی چند روزه آمد.

 

طی هفته های اخیر جمع محدودی از زندانیان سیاسی، با تودیع وثیقه های سنگین، به مرخصی های چند روزه آمده اند.

 

ترازنامه

Posted:



بهرام حسین زاده -

سال 88 گذشت. سالی بود خاص، با ویژگی‌هایی کمیاب و نایاب. سالی که مردم ما، تصویر خودشان در ذهن جهان را بهم ریختند و آن را دوباره‌سازی کردند. سالی که چفیۀ دروغینِ تروریست بودن را از گردن‌مان باز کردیم و بدورش انداختیم و با گردنی افراشته، پا به جادۀ تاریخِ جهانِ متمدن گذاشتیم. سال پایانِ بی‌تاریخ زیستن. سالی که "تاریخ" را ننوشتیم، حتی آن را زندگی نکردیم، بلکه آن را در خیابان‌هامان "ساختیم". "خیابان" این جاده‌های تاریخِ معاصر و گام‌های ما. سال آشتی ما با جهان.

سالی که به جهانیان اعلام کردیم: اکنون سخنان ما را از دهان خودمان بشنوید. مسخرگان و ابلهان، نمایندگان و سخنگویان ما نیستند. ما امضا می‌کنیم و صحه می‌گذاریم بر آنچه که خاتمیِ فرزانه سال‌ها پیش و به نیابت ما به گوش شما رساند که: "ما نیز عضوی از خانوادۀ بزرگ جهانیم"، اگر چه مدتی از سر این سفره غایب بودیم و گروگانِ مشتی کوته‌قامتان فکرهای غیرانسانی؛ ولی اکنون این ماییم، با قامتی رسا و صدایی بلند، رو در روی شما. ایستاده‌ایم با غروری برابر، چشم دوخته بر چشمانتان. قلب‌مان با قلب تمام زمین می‌تپد.

سالی که با این جملۀ ساده آغاز شد:«در آذربایجان مردم به سادات، "میر" هم می‌گویند.» و بدینسان بود که "میری" ظهور کرد...؛ مردی که در باران آمد تا پایانی باشد بر "دروغ". شاید این دعا بعد از دو هزار و پانصد سال میخواهد مستجاب شود که: «خداوند این سرزمین را از دروغ در امان نگهدارد.» مردی آمد در پشاپیشِ مردمی بزرگ‌تر با چرمۀ آهنگری‌اش بر سر دست، مردی و مردمی که در بهار "سبز" شدند. سبزتر از کوچه‌باغ‌هایی، از خواب خدا هم سبزتر.

آن مرد آمد، دستش در دستِ زنی از جنسِ مادرمان زمین. زنی که پشت مرد و مردمش ایستاده و همچون اقیانوسی‌‌ست که از بهم پیوستنِ اینهمه رود بارور و خروشانِ زنان میهن‌مان پدید آمده است.

سالی که گذشت، سالی بود که زن در میهن‌مان و فرهنگ آن معنی دیگری بخود داد. با مشت‌های گره‌کرده در کار تسخیر خیابان‌ها، رنگین‌کمانی از زیبایی و خردمندی وشجاعت، این دختران مهرانگیز کار.

سالی که زنان برای ممانعت از کتک خوردن مردان، کیف‌هاشان را بسوی ماموران پرتاب ‌کردند و خود را حائلی ‌ساختند بر باتوم‌ها و تن‌ها. سالی که زن‌ها حتی از تعرض خشمگینِ مردم به گزمگان محصور نیز جلوگیری کردند. سال تجلی مادریِ زنان بر تمامی جامعه.سالی که همین مادران از دست ناخلف پسران کتک خوردند. سالی که ترانه به آتش کشیده شد.

سال پیش سال آغاز امیدهای بزرگ بود و باز هم "خرداد". سالی که با یا علی گفتنش عشق آغاز شده بود و با یا حسین‌اش...

سالی که کروبی پسر احمد برای تغییر آمد.

سال به پایان رسیدنِ خلق و خوی بردگی. سال شخم زدن در اعماق جامعه برای کشت‌و ورزِ زندگی. سالی که دیگر تاب و تحمل نگاه در آینه را از دست دادیم. سالی که حقارت را بر چهرۀ مروجینش تف کردیم. سال ایستادن در برابر تندرها. سال حمله به آسمانِ تقدیرهای اجبار. سالی که سرنوشت‌مان را قلم به دست گرفتیم برای دوباره نوشتنش. سالی که شور آزادی تمام هراس ما را شست و با فرهیختگی تمام "رهایی" را فریاد زدیم، سال یا با سپر یا بر سپر.

سالی که رذالت و پستی، نگذاشت که گامی از بزرگی مردم، کم بیاورد. هر چه مردم بزرگ‌تر، رذیلان رذیل‌تر. سالی که بزرگ‌ترین دزدی تاریخ‌مان رقم خورد، سال دزدیدن صندوق‌های رای. سال مشق نوشتنِ گناهکاران در تاریکی دخمه‌ها: "هر یک هزار بار بنویسید" نامِ قدیسِ متعفنِ هاله‌های بی‌فروغِ دروغ را بر روی برگه‌های تا نخورده‌تان. سال حمله به ستادهای سبز، ستادهای آفتابکاران جنگل، سر اومد زمستون و یار دبستانی من.

سال راهپیمایی سه میلیون راهپیمای سکوت، سالی که حتی سکوت به گلوله بسته شد. سال "خون را به سنگفرش خیابان ببینید". سال زخمی شدن زندگی. سال زخم خوردن شهر. سالی که "تهران" شوکت و شکوه یک پایتختِ تمام را به رخ کشید، سال "بچه تهران‌ها". سالی که شهرهای بزرگ به تاسی از پایتخت‌شان، نگاه‌ها را به دورترین افق آسمان دوختند.

سال رای من کو؟ سال خس و خاشاک شدن یک ملت. سال روسفیدی شاه و ساواک‌. سال تجلی بزرگترین تفاوت‌ها میان دولت و مردم در انظار بین‌المللی. 

سالی که می‌ترسیدیم، اما دست در دست هم و بازو در بازوی هم دلهره‌مان را پنهان کردیم در پشت خنده‌هایمان، که: نترسیم، نترسیم، ما همه با هم هستیم.

سال لبخند‌های دوست‌داشتنِ همدیگر. سالی که دوباره "هم‌میهن" هم شدیم، سالی که همراه هم شدیم، سالی که دوباره خواندیم:«همراه شو عزیز...» سالی که تو بر زمین افتادن مرا بغض کردی، سالی که من نگران تو شدم. سالی که در نگاه‌های هم به پرواز درآمدیم. سال بی منتظری شدن، سالی که او را بر امواجی از اشک‌هامان از میان خیابان‌های شور قم بدرقه کردیم.

سالی که جوانانش بپاخاستند تا اشتباهات نسل‌های پیشین‌ را جبران کنند.

سالی که موبایل بیشترین کارکردش را یافت. سالی که یوتیوپ، تویئتر، فیس‌بوک، دانشگاه، صنعت، علم، دانش، حقوق بشر، دموکراسی و آزادی در برابر غارت کشور و کشتن مردم و جهل و خرافه و سرکوب و لمپنیسم صف کشید. سال به زمین کشیدنِ هر آرمانی که پایش در آسمان بود. سالی که دزدان با انبانی پر از وقاحت، در خیابان قداره بسته، نعره می‌کشیدند. سالِ آموختنِ صبوری. سال آبروداری. سالی که زندان از شرم آب شد. سالی که در سلول‌های انفرادی،‌ شیفته‌ترینِ جان‌ها، آزادی را دوره کردند و در خواب‌شان زیباترین رویای هزاره‌های تاریخ را دیدند.

سالی که "ندا" نگاهش را به ما داد و تصویر ما را با خود برد. سالی که سهراب و سالی که خشایار و سالی که ترانه و سالی که امیر و سالی که اشکان و سالی که محسن و سالی که هر نام را بخود گرفت تا کهریزک فرو ریزد. سالی که شرم از نگاه حاکمان گریخت و فتوا به خون جوان دادند برای وضو و نمازی در بارگاه اهریمن. سال بیشرمی، سالی که رهبر مستضعفین!!! جهان در بارۀ تجاوز در زندان‌ها به فرزندانمان گفت:«اینان باید بفهمند که اعتراض "درد" دارد.» سالِ احمدی‌نژاد، سال جنایت، سال مرتضوی و رادان و لباس شخصی‌ها، سال خیانت و کثافت و جنتی و پهلوان پنبه‌های چاپلوس و دستبوس، سالی که سرانِ یشمی‌پوشان چه ارزان خود را به شیطان فروختند: آه ای گزمه‌های مفلوک، اینهمه نان و آبتان دادیم که گزلیک‌هاتان را به خونِ دلِ خودِ ما آبیاری کنید؟

سالی که تنها یک جمعه داشت برای نماز. سجاده‌هایی برای زیباترین صلاﺓ ظهر. دختران و پسرانی دوشادوش هم، چون جنگلی از سپیدارها، در تعبیرِ زیبای "نماز اولی‌". مردان با تمام مردانگی و زنان با تمام زنانگی‌شان، بر سجاده‌ای مشترک بنام زمین. قدقامت موج، تکبیرالاحرام علف، نماز عشق.

سالی که عاشورایش بیشترین شباهت را به وقایع سال 61 هجری در صحرای کربلا داشت. کشتار به مانند هزار و سیصد و هفتاد و جند سالِ گذشته شکلی نمادین برای تعزیه نداشت، چیزی بود در قد و قواره‌های نمونۀ واقعی آن. رونوشتی برابر اصل. با این فرق که آن کشتار در صحرایی به دور از چشم اتفاق می‌افتاد و این در پیش چشم جهان.

سال پیش سال آغاز خردورزی مردم، سال انهدام اخلاق حکومت و سال نورافشانی خورشیدی بود که در پیشگاهش همه چیز روشن شد. سال اتمام حجت همگانی، سالی که دیگر کسی را مجال و فرصت انکار نبود. دیگر هیچکس نمی‌توانست بگوید:" نمی‌دانستم."

در سالی که گذشت، ما زیباترین تصویرها در انطباق با تصوراتمان را آفریدیم. ما به وفاداری معنی دوباره دادیم وقتی که چریک پیر اصلاحات به بازجوی‌اش گفت:"من به میرحسین خیانت نمی‌کنم." وقتی که همسران زندانیان، زیباترین چکامه‌ها را سرودند وقتی که تولدمان را در کنار دیوارهای اوین جشن گرفتیم، وقتی که کودکان‌مان بی‌تابی‌های شبانه را بر گونه‌هاشان ماسیده به خواب رفتند و تکانه‌های دل و شانه‌هامان به هق‌هقِ زخم‌ها و ... ای‌وای از ناله‌های مادران، در پارک لاله‌ای به بزرگی سرزمین‌مان. سالی که "صبوری" از این‌ همه طاقت‌مان شگفت‌زده شد.

سالی که هیچ شباهتی به هیچ سال دیگر نداشت، سال غرور ملت و افتخار بر عزم‌مان برای تغییرِ زندگی. سالی که با آن تاریخ نوینِ شهروندیِ ما آغاز می‌شود. سالی که چهارشنبه سوری‌اش هم از شدت زیبایی هیچ بنیان شرعی نداشت.

 

و حالا می‌رویم که داشته باشیم سال صبر و استقامت‌مان را.... که: ما نیز مردمی هستیم.

 

 *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

 

 

بانگ اعتراضی الله اکبر در سالی که گذشت و موسمی که آغاز شد

Posted:



جرس: در پی فراخوان برخی رسانه های حامی جنبش و همانند ماههای گذشته که ندای الله اکبر بانگ اعتراضی و شبانۀ جنبش محسوب می گردید، هنگام تحویل سال ۸۹ و همزمان با پیام تلویزیونی رهبر جمهوری اسلامی و رئیس دولت، بانگ الله اکبر در گسترۀ فضای کشور طنین افکن شد.

 

بنا به گزارش های واصله، این بانگ اعتراضی و همصدایی با خانواده های زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین تجمع کرده بودند، از زمان تحویل سال جدید تا پایان پخش دو سخنرانی فوق الذکر از رسانه ملی ادامه داشت و تصاویر ارسالی این بانگ، گویای بخشی از گستردگی و شکوه آن است.

 

بانگ اعتراضی الله اکبر که از شعارهای اصلی جنبش طی خیزش ها و اعترضات ده ماهه گذشته به حساب می آمد، در همان آغاز جنبش نیز، شهیدی بنام زنده یاد مصطفی غنیان (دانشجوی ۲۶ سالۀ كارشناسی ارشد معماری تهران) را به جنبش هدیه نمود.

 

زنده یاد غنیان در حالیکه در شامگاه ۲۷ خرداد ماه و اولین چهارشنبه پس از انتخابات در حال گفتن الله اکبر در محله سعادت آباد تهران بود، به ضرب گلوله تك تیر اندازهای مستقر در ساختمان های اطراف به شهادت رسید.

 

گفتنی است در شب شهادت شهید مصطفی، حاج محمد تقی غنیان پدر وی که از چهره های سرشناس انقلابی مشهد و دوران قبل از انقلاب است از سفر آلمان به ایران، از فرودگاه به منزل دانشجویی فرزندش، مصطفی میرود. به گفته یكی از اعضای خانواده غنیان ، مصطفی ضمن پذیرایی از پدرش با چای و هندوانه به پدرش گفته بود "ما این شب ها بالای پشت بام الله اكبر میگوییم ، تا شما هندوانه تان را بخورید و استراحت كنید من بالای پشت بام میروم و امشب زودتر برمیگردم."

 

از پدر آن زنده یاد نقل شده بود "پس از مدت كوتاهی متوجه سرو صدای زیاد در ساختمان شدم و ناگهان در منزل به شدت كوبیده شد . در را كه باز كردم یكی از همسایه گفت مصطفی روی پشت بام با شما كار دارد، بیایید بالا."

پدر مصطفی هنگامی كه به پشت بام ساختمان میرسد به وی می گویند كه به علت تیراندازی باید سینه خیز روی بام برود و در این هنگام پدر آن زنده یاد پیكر نیمه جان فرزندش را در حالی كه یك گلوله شقیقه اش را سوراخ كرده در آغوش میگیرد، مصطفی پس از دقایقی در آغوش پدر به شهادت میرسد."

 

بانگ اعتراضی الله اکبر از شب های اولیۀ اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، همواره همراه و روحیه بخش و شعار جنبش بود.

 

تغییر ساعت رسمی کشور از اول فروردین

Posted:



جرس: ساعت رسمي کشور ساعت 24 ، يک‌شنبه اول فروردين 1389 يک ساعت به جلو کشيده مي‌شود.

به گزارش ايسنا به نقل از پايگاه اطلاع رساني دولت، بر اساس قانون، ساعت رسمي کشور هر سال در ساعت 24 روز اول فروردين ماه يک ساعت به جلو کشيده مي‌شود و در ساعت 24 روز سي ام شهريور به حال سابق برگردانده مي‌شود.

تغییر ساعت رسمی ایران، از زمان ریاست‌ جمهوری هاشمی رفسنجانی تا پایان سال ۸۳ به مدت ۱۵ سال اجرا می‌شد ولی احمدی نژاد در سال۱۳۸۴، از تغییر ساعت رسمی خودداری کرد.

پس از آن در سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ نمایندگان مجلس طرح‌هایی را در دستور کار خود قرار دادند تا دولت را مکلف به تغییر ساعت رسمی این کشور در شش‌ماهه نخست سال کنند.

در نهایت، ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ قانونی مشتمل بر یک ماده واحده، مبنی بر تغییر ساعت رسمی ایران به تصویب مجلس هفتم رسید.

بر اساس این ماده واحده، ساعت رسمی ایران، هر سال، ساعت ۲۴ روز اول فروردین ماه یک ساعت به جلو کشیده می‌شود و ساعت ۲۴ روز سی‌ام شهریور ماه، به حالت قبلی بازمی‌گردد.

سیدحسن‌خمینی: سال ۸۹؛سال دوستی ها، ‌محبت ها و رفع کدورت ها باشد

Posted:



جرس:یادگار امام در آغازین لحظات سال نو و در جمع اقشار مختلف مردم ابراز امیدواری کرد که خداوند این سال را سال دوستی ها،‌محبت ها و رفع کدورت ها قرار دهد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی که در مراسم تحویل سال جدید در حرم مطهر رهبر کبیر انقلاب اسلامی سخن می گفت، با تبریک سال نو اظهار امیدواری کرد: امید که سال نو، سالی بامیمنت و بابرکت برای همه مسلمانان باشد.

وی با اشاره به دعای تحویل سال، با بیان اینکه مراد از بهترین حالات چیست؟ گفت: وجود مبارک حضرت نبی اکرم (ص) می‌فرمایند که “من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را در میام مردم کامل کرده و گسترش بدهم. خداوند، هزاران پیامبر را برانگیخت تا اخلاق را حاکم کند و اصلی ترین رسالت خاتم آنان نیز به گفته خود ایشان کمال مکارم اخلاقی است؛ پس بهترین حالات برای انسان حالتی است که به کمال مکارم اخلاق برسد.

یادگار امام اظهار داشت: اگر بتوانیم در هر سال حتی یک قدم بسوی مکارم اخلاق نزدیک شویم و در هر لحظه، اخلاقی زیستن را انتخاب کنیم؛ بهترین حالات را خواهیم داشت.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با بیان اینکه علمای اخلاق،‌علم اخلاق را علم آگاهی به ملهکات و منجیات می دانند،‌ گفت: باید انسان به هر آنچه او را نجات میدهد و هر آنچه که او را هلاک می کند، آگاهی داشته باشد. انسان باید بداند که رذایل اخلاقی باعث سقوط او می شود و فضایل اخلاقی او را گام به گام به نور و روشنایی هدایت می کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود،‌ با بیان اینکه هر کسی روزهای تلخ و شیرینی در زندگی دارد،‌ گفت: مهم آن است که انسان در خلوت خود با خدا در دادگاه وجدان، خود را از معیارهای اخلاقی سربلند خارج کند. برای هر کسی لحظاتی هست که غیراخلاقی عمل کرده؛ مثلا دروغ گفته یا حسد ورزیده و از سوی دیگر لحظات زیادی هم بوده که اخلاقی عمل کرده، مثلا به افراد ضعیف کمک کرده و توفیق دیگران را خواسته است. هیچکس آنگونه بد نبوده که نسبت به آینده ناامید باشد و هیچکس آنگونه خوب نبوده که نسبت به الطاف خدا غره به نفس شود.

وی ادامه داد: نباید تنها و تنها به خوبی هایمان نگاه کنیم که خدای ناکرده مغرور شویم و نه فقط و فقط به بدی هایمان نگاه کنیم که خدای نکرده مایوس شویم. همه ما مختاج به خداوند مهربان هستیم که روزهای بد را از زندگی مان پاک کند.

یادگار امام با بیان اینکه هیچ‌کس انسان را بهتر از خودش نمی شناسد، گفت: خوب است که انسان لحظاتی با خود خلوت کند و به این بیاندیشد که روزهای خوبش چقدر بوده و روزهای بدش چقدر؟ آیا در حالی که سال متحول می شود انسان نیز در دورن خود متحول می شود؟

سید حسن خمینی در پایان اظهار امیدواری کرد: خداوند لحظه لحظه این سال را عجین با توفیق و لطف خود قرار دهد و بندگان خود را لحظه ای به حال خود وانگذارد و مشکلات،‌ سختی ها و گرانی ها را به حق ادعیه خالصانه حضرت بقیه الله مرتفع نماید.

تبریک نوروزی عرب سرخی از اوین

Posted:



جرس:ساجده عرب سرخی دختر فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین که بیش از ۹ ماه در بند بسر می برد از تماس تلفنی پدرش بعد از سال تحویل خبر داد.

ساجده عرب سرخی در صفحه فیس بوک خود نوشته است :چند لحظه بعد از تحویل سال پیام تلفنی ای از پدر شنیدیم که هیچ کس باورش نمی شد این پیام از زندان شنیده می شود.

آن قدر که صدای پدر محکم و استوار و صبور بود. با طمأنینه و آرامش. پیامی مختصر اما گویا. ما بغض داشتیم اما صدای او، صدای مردی بود که وجودش سرشار از صبر و استقامت است. بدون لرزش، بدون نا امیدی و بدون خستگی!ـ

ما ساکت بودیم و او گفت:«سلام می کنم به همگی. امیدوارم سال جدید، سال رفع محدودیتها و موانع باشد، برای شما که بهترین مردمان هستید. صبور باشید که ان شاء الله موانع و سختیها از بین رفتنی است.»

دوستانی که در کنار ما بودند سلام فرستادند و آرزوی سلامتی و آزادی همه زندانیان را کردند. آرزوی پایداری، سرفرازی و موفقیت کردند.

یک نفر با بغض گفت: «منتظریم!» پدر اما فقط با آرامش می گفت: «ان شاء الله.. ان شاء الله… از طرف من به همه تبریک بگویید!»

تجمع خانواده های زندانیان در برابر اوین

Posted:



همراه با تصویر -

 

 

 

بانگ الله اکبردر ایران طنین انداز شد

Posted:



جرس: همزمان با لحظه تحویل سال، بانگ الله‌اکبر بار دیگردر ایران طنین انداز شد. 

الله اکبر فریاد اعتراضی سبزهاست که طی ماههای گذشته بارها انجام شده است. این بار لحظاتی پس از تحویل سال مردم برای همصدایی با خانواده های زندانیان سیاسی الله اکبر گویان سال نو را آغاز کردند.

گزارشهای رسیده ازتهران وسایر شهرهای کشور حاکی از حرکت خودجوش مردم درگفتن تکبیرو شعار مرگ بر دیکتاتور از بامهای خانه هایشان است. یک شهروند تهرانی گفت به خبرنگار جرس گفت که به محض تحویل سال و شروع پخش پیام رهبری، صدای تکبیر مردم بلند شد.

تبریک هیلاری کلینتون برای عید نوروز

Posted:



چرس: هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، با صدور بیانیه ای نوروز را به ایرانیان و مردم دیگر کشورهایی که این عید را جشن می گیرند، تبریک گفته است.

او روز شنبه (۲۰ مارس) اعلام کرد: "به نمایندگی از طرف مردم آمریکا بهترین آروزها را به تمام کسانی که در سراسر دنیا نوروز را جشن می گیرند، تقدیم می کنم".

به گزارش بی بی سی کلینتون گفت: "نوروز برای ایرانی ها، افغان ها، کردها، آذری ها و مردم آسیای میانه آغاز سال جدید و مملو از وعده ها و فرصت های تازه است".

خانم کلینتون همچنین نوروز را فرصتی برای یادآوری این موضوع دانست که آینده ای صلح آمیز و پر رونق، آرمان مشترک همه انسان هاست و حقوق بشر و آزادی های اساسی حق مسلم انسان هاست.

برآورد می شود بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، کردستان عراق، ازبکستان، قزاقستان، پاکستان و ترکیه نوروز را جشن می گیرند.

باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، نیز در پیامی ویدئویی به مناسبت فرارسیدن نوروز این عید را به مردم ایران تبریک گفته است.

آقای اوباما در دومین پیام نوروزی خود گفت که پیشنهاد آمریکا برای گفتگوی مستقیم با حکومت ایران همچنان پابرجاست و این دولت ایران بود که طی سال گذشته، منزوی ساختن خود را برگزید.

مجلس نمایندگان آمریکا دوشنبه گذشته قطعنامه ای را تصویب کرد که ضمن به رسمیت شناختن اهمیت تاریخی و فرهنگی نوروز به عنوان قدیمی ترین عید ایرانی ها، این روز را همه افرادی که آن را جشن می گیرند، تبریک گفت.

اقدام مشابهی در مجلس سنای آمریکا در حال انجام است.

سناتور جان کری، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا، روز جمعه با انتشار بیانیه ای، فرارسیدن نوروز را به ایرانی تبارهای آمریکا تبریک گفت و آن را فرصتی برای نو شدن و ایجاد امید نام برد.