جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


We Will Rise!

Posted:

???? : طراح سبز

We Will Rise!

علی مطهری: نباید از بیان عقاید مخالف جلوگیری کرد

Posted:



باید با تسامح و تساهل پاسخ آنان را داد -

 

شبکه جنبش راه سبز (جرس): علی مطهری، نمایندۀ اصولگرای منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی، طی همایشی در تهران، بر لزوم پرهیز از"تعصب گروهی درمواجهه با مسائل جامعه، عدم جلوگیری از ابراز عقاید مخالف و پاسخ دهی توام با تسامح و تساهل" تاکید کرد و خاطرنشان ساخت "اگر می خواهیم انقلاب همچنان در مسیر خود حرکت کند باید به عدالت اهمیت بدهیم و اگر اهمیتی ندهیم، دیگران این پرچم را از دست ما می گیرند و انقلاب با شکست مواجه خواهد شد."

علی مطهری امروز در همایشی تحت عنوان «جمعیت حامیان ولایت» در تهران، ضمن بیان اینکه "انقلاب ایران مانند انقلاب های روسیه و فرانسه فقط بر مساله عدالت و یا آزادی تاکید ندارد، بلکه انقلابی ایدئولوژیک و فقط قابل قیاس با انقلاب صدر اسلام است"، خاطرنشان کرد "این انقلاب همه آن اهداف را نیز در دل خودش دارد، اما در قالب اسلامی. مفهوم آزادی در اسلام ممکن است کاملا در تناقض با آزادی آنها باشد، چرا که آنها از آزادی حیوانی حرف می زنند و ما از آزادی انسانی."

این نمایندۀ اصولگرای مجلس همچنین افزود "غربیها همه جا دم از عدالت و آزادی و حقوق زن و حقوق بشر می زنند اما مهم برداشت ما است. ما باید ببینیم مقصود چیست. شاید این حرف ها مشترک لفظی باشد اما مهم مقصود از این حرف ها است. باید اینها روشن شود. شهید مطهری جانش را برای حفظ خلوص نهضت فکری اسلامی گذاشت. علت اعتماد امام به شهید مطهری هم حساسیت ایشان به این بود که افرادی که فکر درست اسلامی ندارند -مانند کمونیست ها- وارد رهبری نهضت نشوند."

وی با بیان اینکه "باید نسبت به مسائل فکری و انحرافاتی که احیانا در زمینه های فرهنگی و فکری ایجاد می شود، حساس باشیم و تعصب گروهی نداشته باشیم، بلکه باید بصیرت داشته باشیم"، خاطرنشان نمود "بسیاری از حوادث تلخی که در صدر اسلام اتفاق افتاد نتیجه این بود که بصیرت در دین وجود نداشت. پیامبر نیز خطر را حس کرده بود و به همین دلیل فرمود: من برای امت خودم از فقر اقتصادی نمی ترسم بلکه از کج فکری و کج اندیشگی و نداشتن بصیرت می ترسم."

پسر استاد شهید مطهری، در ادامه به یکی از سخنان مرحوم پدر خویش اشاره نمود و گفت "ایشان فرموده بودند ما باید به آزادی احترام بگذاریم تا یک وقت جوانان انقلاب فکر نکنند اگر از بیان عقاید دیگران جلوگیری کردند، از این طریق بهتر می توانند انقلاب را حفظ کنند. این درست نیست. ما هیچ ترسی از افکار مخالف نداریم. ما به مکتب خودمان اعتماد داریم. ما منطقی قوی داریم. هر کسی هر حرفی را دارد می تواند بیاید و بیان کند. منتهی مهم این است که ما و علما و دانشمندان و روحانیون پاسخ دهیم. نترسیم ار مطرح شدن افکار مخالف. همان طور که می بینیم در کتب اسلامی افکار مادیون و مناظرات متفکران اسلامی با آنان ذکر شده است. در اسلام از ابتدا این طور بود که با افکار مخالف با تسامح و تساهل برخورد بشود. این مناظره ها خیلی مرسوم بوده است."





 

سلیمی نمین: هاشمی با مهندسی انتخاباتی ترسیم شده توسط رهبری مشکل دارد

Posted:



 

شبکه جنبش راه سبز (جرس): عباس سلیمی‌نمین رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران، انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران را "ترسیم شده توسط رهبری" ذکر کرد و هاشمی رفسنجانی را از مخالفین این "مهندسی انتخابات توسط مقام رهبری" دانست.

سلیمی نمین روز گذشته در همایشی تحت عنوان "نقش روحانیت و بسیج در مقابله با جنگ نرم"، که توسط بسیج سازمان فنی و حرفه‌ای در «مجتمع یاوران مهدی» شهر قم برگزار شد، بر خلاف آنچه اصولگرایان طی ماههای اخیر آنرا "صحت و سلامت برگزاری انتخابات" می نامیدند، از مهندسی انتخابات توسط رهبری سخن گفت و خاطرنشان کرد"بر اساس راه و روش امام، ملت می‌توانند نسبت به کسانی که باید جامعه را اداره کنند به تشخیص برسند و اگر پافشاری و اصرار رهبری نبود امکان رسیدن به این ملاک وجود نداشت. "

سلیمی نمین سپس در مقام حمله به هاشمی، ابتدائا موضوع انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری را پیش کشید و با بیان این مطلب که "در آن انتخابات نیز هاشمی پس از مشاهده نتایج آرا اعلام کرد که من با این رأی موافق نیستم و انتخابات شایسته برگزار نشده، اما از آنجا که تمام همپیمایان وی انتخابات را سالم دانستند، نهایتا اعلام کرد به خدا واگذار می کند."

این فعال حامی دولت، بدون اشاره به عملکرد شورای نگهبان و وقایع رخ داده در انتخابات نهم، ادامه داد "اگر کسی انتخابات و آرا مردم را قبول ندارد، یا باید دلایل ارائه کند یا شأن خود را از جامعه بالاتر می‌داند و مردم را زمانی قبول دارد که در مسیر او گام بردارند. "

رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر، سپس - به زعم خود- دست به دفاع از حقوق ملت زده و خاطرنشان ساخت "از آن مقطع برخی نخبگان مورد مطالعه جدی جامعه قرار گرفتند که آنها چه ملتی را قبول دارند که مشخص شد برخی از آنها اعتقادشان این نبود که ملت شخصیت داشته باشند، نگاه آنها اینگونه بود که باید ملت را هدایت کرد تا به نتیجه مطلوب برسیم و این نگاه با نگاه مقام معظم رهبری و امام مغایرت دارد. "

سلیمی نمین در تحلیل انتخابات اخیر ادعا کرد "برخی خواص در انتخابات دولت دهم تدارک عدم تمکین نسبت به رأی مردم را دیده‌ بودند که این امر سبب شد برخی از شخصیت‌ها که انتظار می‌رفت مسائل را خوب ببینند، دچار اشتباه شوند. "

وی در توضیح ادعای خود، نامۀ هاشمی به آیت الله خامنه ای را مورد اشاره قرار داد و گفت "هاشمی در نامه خود به رهبری نوشت که من در انتخابات هیچ دخالتی نداشتم و در مناظره نسبت به من بی‌احترامی شده است، این در حالیست که قبل از بحث مناظره‌ها هاشمی وارد انتخابات شد و امکانات دانشگاه آزاد و فرزندان خود را نیز وارد انتخابات کرده بود. "

این فعال اصولگرا همچنین به نکته ای خلاف ادعای رسانه ها و مقامات اصولگرا اقرار کرد و گفت " شخصیتی که نامه اهانت‌آمیز بدون سلام و سراسر توهین را به رهبری نوشت، مشکلش با آن مهندسی انتخاباتی بود که رهبر معظم انقلاب ترسیم کردند و این برای کسانی که خود را برتر از ملت می‌دانند بسیار سخت است. "

لازم به ذکر است طی ماههای اخیر، تمامی مقامات و رسانه های اصولگرا و همچنین نهاد رهبری، "عدم دخالت رهبری در انتخابات" را مورد تاکید و تبلیغ قرار داده بودند.

سلیمی نمین پیرامون خانوادۀ هاشمی نیز ادعا کرد " کسی که آتش و دود را در خیابان پیش‌بینی می‌کند باید فرزندش از طریق دانشگاه آزاد امکانات و ابزار آتش و دود را فراهم کرده باشد و در غیر این صورت نمی‌تواند تهدید کند. "

سلیمی‌نمین در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه "چرا زمانی که هاشمی و خاتمی در جمع سران کشورهای غربی صحبت می‌کردند برای آنها کف می‌زدند و زمانی که احمدی‌نژاد صحبت می‌کند محل را ترک می‌کنند" مدعی شد "غربی‌ها به نوعی به برخی از شخصیت‌ها در داخل کشور دل‌بسته و از برخی شخصیت‌ها فاصله گرفته‌اند؛ به ویژه کشورهایی قصد دارند در سایر نقاط جهان نیز تاثیرگذار باشند. "

این اصولگرای حامی دولت با انتقاد از ادامه حضور رحیم مشائی در دولت، خاطرنشان کرد "ما اگر امروز نسبت به برخی بدعت‌های هاشمی نگران هستیم، چون هاشمی بُعد تاثیرگذاری خود را دارد، مشایی نه می‌تواند مسائل تئوریک را مطرح کند و نه فضلا و طلاب مباحث مطرح شده وی را می‌پذیرند. "

سلیمی نمین همچنین گفت "هاشمی پیشقراول برخی سوء استفاده‌ها شده ولی اینگونه نیست که چون هاشمی است باید بخشی از نظام تعطیل شود."


 

فتاوای مهم آیات عظام صانعی و مکارم شیرازی

Posted:



آیت الله مکارم فتوا برای اعدام افراد را بشدت تکذیب کرد/ آیت الله صانعی: معترضین به دولت محارب نیستند، ازخودشان دفاع کرده اند -

 

 
طی چند روز گذشته برخی رسانه های خاص، با استناد به یکی از فتاوی آیت الله مکارم در مورد حوادث عاشورای امسال، خبر از صدور حکم اعدام برای یک دانشجوی جوان بنام محمد امین ولیان داده بودند که در پی تماس و سوال شهروندان از دفتر آن مرجع، ایشان این موضوع را تکذیب کرده و آنرا "شیطنت برخی سایت ها و سوء استفادۀ افراد معلوم الحال که همواره و به هر بهانه در صدد ضربه زدن به نهاد مرجعیت شیعه هستند" اعلام نمودند.
 
آیت الله  یوسف صانعی،نیز امروز درپاسخ به استفتائی مبنی براینکه "معیار تشخیص محارب چه می باشد و مجازات آن چیست؟" مصادیق اصلی محاربه را -از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقها- کسانی معرفی کرد که "برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درجامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم شوند؛ به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید."
 
این مرجع تقلید شیعه، همچنین خاطرنشان نمود "بنابراین هرگروه یا جمعیت متشکلی که در برابر حکومت مشروع و قانونی که حافظ نظم وامنیت جامعه و اجراء عدالت باشد، برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج و فضای رعب و وحشت قیام مسلحانه نماید، افراد آن جمعیت که سلاح بدست گرفته اند محارب میباشند و بقیه آنها حسب نظر اینجانب محارب نبوده گرچه مجرم و گناهکار و مستحق تعزیر می باشند و اما اگرکشیدن اسلحه برای ترساندن چند نفر حقیقی یا حقوقی بدون آنکه جنبه عمومی داشته باشد، بلکه برای اهداف شخصی و اختلاف با آنها باشد، محاربه نبوده و فساد فی الارض بر او صدق نمی کند."
 
آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد."
 
این مرجع تقلید جهان تشیع، از اختلاف بین علما در نحوه مجازات محارب، "حتی در صورت اثبات" خبر داد و اعمال تروریستی را نیز از "عوامل نادر" در جهت صدور حکم محاربه ذکر نمود و تصریح کرد "مجازات محارب در فرض اثبات با شرایط ذکر شده، یکی از چهار موردی است که در کتاب و سنت آمده و در کیفیت اجراء آنها اختلاف فراوان بین فقهاء وجود دارد که آیا به نحوه تخییر است یا ترتیب؟ و قطعاً برای رعایت احتیاط در دماء، قتل و یا صلب منجر به کشته شدن را باید محکمه و قانون، مختص بموارد بسیار نادر همانندعلمیات های تروریستی بداند و در موردی اجراء کند که جامعه آن را مناسب با جرمش بداند و سبب مفسده و وهن به اسلام نگردد و چگونه چنین نباشد بااینکه کشتن، از مجازاتهایی می باشد که اگر بعد معلوم شود اشتباه بوده قابل جبران نمی باشد ."
 
آیت الله مکارم شیرازی : مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ام
آیت‌الله  مکارم شیرازی، از مراجع تقلید،نیز  فتوای اعدام  برای یک دانشجوی دامغانی را که برخی سایت ها به ایشان منتسب کرده بودند با موضع گیری صریح رد کردند
ایشان در پاسخ به شایعه رسانه های خبری مبنی بر حکم آیت الله مکارم برای اعدام دانشجوی دامغانی تصریح کردند:  ما مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ایم و این شیطنتی است که بعضی از سایت‌ها انجام داده‌اند. ان‌شاءالله طبق موازین اسلام عمل کنید و عجولانه قضاوت نفرمایید. خداوند همه را مشمول لطف خود قرار دهد. در ضمن ما می‌دانیم بعضی از جوان‌ها تحت تأثیر هیجانات خاصی دست به بعضی از خشونت‌ها زده‌اند که باید آنها را ارشاد و راهنمایی کرد و در صورتی‌که وابسته به گروه‌های خاص فاسد و مفسد بیگانه نباشند، مشمول عفو واقع شوند.
گفتنی است پیشتر برخی سایت‌های خبری که گویا دسترسی به پرونده داشتند ،حکم اعدام محمد امین ولیان، دانشجوی ۲۰ ساله ی دانشگاه دامغان را با استناد به فرمایشات آیت‌الله  مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا اعلام کرده بودند که خوشبختانه با موضع گیری صریح ایشان روشنگری لازم صورت گرفت.
سایت  ندای سبز آزادی پیشتر گزارش داده بود  در پرونده این دانشجوی ۲۰ ساله محکوم به اعدام به سخنان آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا استناد شده است و این سخنان به عنوان یک فتوای شرعی تلقی شده و بر اساس آن حکم اعدام صادر گشته است و در دادگاه تجدید نظر تایید شده و هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد.
روز سه شنبه  دادستانی انقلاب طی اطلاعیه‌ای تأیید حکم اعدام این جوان ۲۰ ساله در دادگاه تجدید نظر را اعلام کرد. محمدامین ولیان، عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان و ستاد انتخاباتی دانشجویی میرحسین موسوی در این شهر، برآمده از خانواده‌ای مذهبی و انقلابی است، همواره مواضعی در چارچوب قانون اتخاذ کرده است و هیچ‌گونه وابستگی فکری و تشکیلاتی به گروه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی و تشکل‌های غیرقانونی ندارد و تنها با اتهام در دست داشتن سنگ در روز عاشورا بازداشت شده است.
ولیان فردی مذهبی، متدین و با مواضع اصلاح‌طلبانه است و صدور حکم اعدام برای او با استناد به یک عکس موجی از بهت و حیرت و نگرانی را در میان خانواده مذهبی و دوستان و آشنایان این دانشجو ایجاد کرده است.
مظلومیت ولیان و عذاب وجدان دانشجوی بسیجی
گفتنی است چند روز پیش از بازداشت محمدامین ولیان شبنامه‌ای مبنی بر شرکت او در تظاهرات اعتراض‌آمیز روز عاشورا در تهران توسط طیفی از دانشجویان افراطی وابسته به بسیج دانشجویی در دانشگاه پخش شد که طی آن خواهان برخورد جدی نیروهای امنیتی و مسئولین دانشگاه با وی شده بودند. پس از انتشار این شبنامه محمدامین ولیان بازداشت و به تهران منتقل شد و در دادگاه متهمان روز عاشورا به محاربه و افساد فی‌الارض متهم گشت.
جالب اینجاست که مظلومیت او چنان آشکار بوده‌است که پس از محکومیت او به اعدام همان دانشجوی بسیجی که مطالب شبنامه را تنظیم و او را معرفی کرده دچار عذاب وجدان شده و برای درخواست لغو حکم اعدام او اقدام به گردآوری امضا از دانشجویان دانشگاه خود کرده است. ریاست دادگاه محمدامین ولیان را قاضی صلواتی برعهده داشت و او را به محاربه، افساد فی‌الارض، اجتماع و تبانی جهت انجام جرائم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقامات ارشد نظام متهم کرد.
بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا محمدامین ولیان در جلسه دادگاه خود گفت: «من وقتی در زندان بودم در تلویزیون دیدم که سران بزرگ اصلاحات در این دادگاه ایستاده‌اند.» در این دادگاه امین ولیان هیچ یک از اتهامات را نپذیرفت و حتی نماینده دادستان در پاسخ به ولیان و وکیل تسخیری وی که اتهام محاربه و افساد فی‌الارض را رد کردند، به طور غیرمستقیم از ایراد این اتهام به این فعال دانشجویی دانشگاه دامغان عقب‌نشینی کرد و گفت: «در باب محاربه اختلاف نظر زیادی وجود دارد که این موضوع جای بررسی دارد و تصمیم با ریاست دادگاه است».
همچنین گفتنی است در این دادگاه در مورد بیانیه‌های انجمن اسلامی دانشگاه دامغان و دفتر تحکیم وحدت و همچنین برگزاری مناظره انتخاباتی بین مصطفی تاج‌زاده و اسماعیل گرامی مقدم به وی اتهاماتی وارد شد. ولیان در جریان دادگاه فقط پذیرفت که در تظاهرات برای دفاع از خود و به دلیل عصبانیت ناشی از اقدامات وحشیانه نیروهای نظامی و لباس شخصی در سه مرحله سنگ پرتاب کرده است، اما این سنگ‌ها به کسی آسیب نزده است و از دادگاه خواست که بررسی کنند که چرا احساسات و نارضایتی او به این شکل بروز کرده است.
محمدامین ولیان از روز بازداشتش تاکنون هیچ‌گونه ملاقاتی با خانواده و امکان انتخاب وکیل تعیینی و ملاقات با وی نداشته است و مستقیما از سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های نامعلوم اطلاعات سپاه به دادگاه منتقل شده است.
 
 
 
 
 
 
 
 

ادامه بازداشت فعالان حقوق بشر

Posted:



جرس: روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با صدور اطلاعیه ای نسبت به اعتراض کرد.

در این اطلاعیه آمده است:بنا به گزارشات دریافتی نیروهای امنیتی طی یک اقدام هماهنگ اقدام به بازداشت تعدادی از فعالان حقوق بشر و همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران کردند.

دوشنبه شب مورخ ۱۱ اسفندماه، این نیروها در محدوده زمانی ۹ شب تا ۵ صبح ۱۲ اسفندماه به منازل فعالان حقوق بشر رفته و به بازداشت آنان مبادرت کرده اند.

- محبوبه کرمی، مسئول سابق واحد زنان مجموعه پس از تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

- نصور نقی پور، از وبلاگ نویسان و مدافعان حقوق بشر در منزل شخصی خود در شهر قزوین توسط نیروهای امنیتی راس ساعت ۹ شب بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

- گزارش شده است، ابوالفضل عابدینی مسئول سابق روابط عمومی مجموعه که به تازگی از زندان آزاد شده بود با یورش بی سابقه مامورین اطلاعاتی که کاملا مسلح بودند دستگیر شد. آنها با مقاومت خانواده ایشان مواجه شدند و به همین دلیل اقدام به شکستن شیشه های منزل مسکونی ایشان نمودند و پس از چند ساعت درگیری همراه با ایجاد رعب و وحشت از سوی مامورین و مقاومت افراد خانواده سرانجام با کندن درب منزل با میله های فولادی وارد حیاط شده و پس از شکستن تمام شیشه ها و تخریب در و پنجره، ایشان را با ضرب و شتم شدید در ساعت ۵ صبح دستگیر کردند.

- بهزاد مهرانی از مسئولان سابق مجموعه نیمه شب گذشته توسط نیروهای امنیتی در منزل به دلایل نامعلومی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

- حسام فیروزی از فعالان حقوق بشر نیز جزو دستگیر شدگان شب گذشته در ایران است.

- همچنین گزارش شده است نوید خانجانی فعال حقوق بشر و از دانشجویان محروم از تحصیل نیز شب گذشته در شهر اصفهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.

نیروهای امنیتی همچنین برای بازداشت تعداد دیگری از اعضا و مسئولان سابق مجموعه اقدام کرده اند، لازم به ذکر است خانواده تعدادی از اعضا یا مسئولان سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز از روز گذشته در بی خبری از وضعیت فرزندان خود به سر می برند، بنابراین افزوده شدن بر بازداشت های شب گذشته محتمل است.

همچنین همزمان با بازداشت های مورد اشاره وب سایتهای خبری این تشکل نیز مورد حملات بی سابقه و گسترده اینترنتی قرار گرفته است و از فعالیت بازمانده است. این موضوع نیز گواه دیگری از دارای برنامه ریزی بودن این بازداشت ها است، گزارشات تکمیلی در این رابطه منتشر خواهد شد.

در حال حاضر دست کم ۱۶ تن از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در اقصی نقاط ایران در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برند.
 

آزادی خانواده و تعدادی از همکاران جعفر پناهی

Posted:



جرس: خانواده و تعدادی از همکاران جعفر پناهی آزاد شدند.

بنا به گزارش پویا خبر  گذشته چهارشنبه سوم ماه مارس خانواده و همکاران جعفر پناهی آزاد شدند.

ابتدا کلیه ی مردان و سپس کلیه ی زنان به صورت گروهی آزاد شدند.

جعفر پناهی و محمد رسول اف همچنان در اوین هستند.

از میان گروه تنها مهدی پورموسی، مدیر تولید، در میان آزاد شدگان دیده نشده است.

لیست آزاد شدگان دیشب:

۱- طاهره سعیدی، همسر جعفر

۲- سولماز پناهی، دختر جعفر

۳- شمسی صادقی

۴- طاهره مهدوی

۵- سیمین نوروزی

۶- ابراهیم غفوری

۷- ایمان غفوری

۸- مرتضی دهنوی

۹- کورش عسگری

۱۰- وحید وکیلی فر

۱۱- جلال وفایی

۱۲- علی سرآهنگ

۱۳- آرین رحمانی

۱۴- بامداد موجانی

پناه پناهی ، فرزند جعفر پناهی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت خانواده خود که نیمه شب دوشنبه بازداشت شده اند ، خبرپردازی برخی سایت های اینترنتی در این زمینه را تکذیب کرده بود.

وی در گفتگو با کلمه اعلام کرد که پدر و سایر اعضای خانواده و مهمانان پدرش در حین فیلمبرداری فیلمی که مجوز داشته بازداشت شده اند.

فرزند جعفر پناهی گفت: اینکه گفته اند منزل پدر من از قبل از انتخابات، محل ساخت فیلم ضد نظام بوده کاملا کذب است و پدر من هیچ فیلمی ضد نظام نساخته ضمن اینکه درباره رویدادهای اخیر نیز فیلمی نساخته است.

پناه پناهی با بیان اینکه ساخت فیلم هنوز تمام نشده تصریح کرد: برخی آقایانی که شایعه پردازی میکنند چگونه قبل از ساخت و تدوین فیلم درباره محتوای آن چنین ادعاهایی را مطرح می کنند؟

فرزند جعفر پناهی ادعاهای طرح شده در برخی سایت ها به نقل از او را تکذیب کرده و گفت: من بعد از بازداشت خانواده ام فقط با یک سایت خبری مصاحبه کرده ام اما برخی سایت ها اغراق کرده و حرفهایی را به من نسبت داده اند از جمله اینکه به نقل از من نوشته اند در منزل پدرم مهمانی بوده در حالیکه هیچ مهمانی ای در کار نبود و من فقط گفته ام که مهمانان پدرم بازداشت شده اند. این مهمانان نیز همگی عوامل فیلمبرداری و اکثرا عوامل تدارکات بودند و فیلمبرداری نیز با مجوز انجام می گرفته وآنها در حالی در حین فیلمبرداری بازداشت شده اند .

پناه پناهی با بیان اینکه هیچ گونه اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت خانواده اش ندارد گفت: من به شدت نگران خانواده ام ، به خصوص خواهر و مادرم هستم.

پشت دیوارهای اوین چه خبر است؟

Posted:

پشت دیوارهای اوین چه خبر است؟

نیلوفر زارع -

 

کسانی که در این مدت پا به سرسرای اوین گذاشته و صدای قفل شدن در سلول را پست سر خود شنیده اند، داستانهایی تلخ و شیرین و تجربه های منحصر به فرد برای بازگو کردن دارند.داستان روزها بی خبری و بلاتکلیفی در سلول های انفرادی بند 209 یا بند 240،داستان هتاکی های پیاپی بازجویان،داستان ممنوع الملاقاتی،کلنجار رفتن با زندانبان،عبادت های صبحگاهی،بی خوابی های شبانه و داستانهایی نظیر این که شنیدن هر کدام اشک را از چشمها روانه، قلب ها را به درد و انسان را تا ساعاتی به فکر فرومی برد.

 

راویان داستان های اوین به دلیل ملاحظات قابل فهم غالبا حاضر نیستند مشاهدات خود را برای رسانه ها بازگو کنند.این گزارش هم حاصل دیدارهای دوستانه ایست که نویسنده در ماههای اخیر با آن مواجه بوده است و تاکنون ترجیح داده بود به سکوت برگزار کند. حال  با هدف آشنا کردن ذهن مخاطبان با آن چه بر زندانیان و خانواده های آنها در این مدت گذشته است و با امید به اینکه این نوشته ها تلنگری بر عاملان و آمران و مجریان مصیبت های اخیر باشد، گوشه هایی کوچک از داستان های اوین و رنجهایش را از زبان راویان آن بازگو می کند.

 

ماجراهای زیر نقل قول هایی مستقیم از زبان زند انیان و خانواده های آنهاست که در جمع های دوستانه طرح شده است. در این گزارش سعی شده از دادن نشانی هایی که افشا کننده نام زندانیان باشد، پرهیز شود و بنابراین به محتوای بازجویی ها که بسیار تاثر برانگیز و آگاه کننده است، اشاره چندانی نشده است. با این حال نقل قول ها با رعایت امانت کامل آورده شده است.

 

عرق ریزان روزهای گرم تابستان

 

"مدام سعی می کردم که از زیر چشم بند این طرف و آن طرف را ببینم اما جز تصویر محو پوتین های دو زندانبانی که کنارم می آمدند و دمپایی خودم چیز دیگری نمی دیدم.می دانستم که در محوطه ای راهرویی شکل حرکت می کنیم.سکوت محض حکم فرما بود.نه من چیزی می گفتم نه زندانبانانی که کنارم می آمدند.ده دقیقه ای گذشت تا سرانجام یکی از زندانبانان دستم را به نشانه ایستادن محکم گرفت.بعد صدای باز شدن در شنیده شد و به داخل هدایت شدم.

 

"گفت می توانی چشم بند را برداری ،برداشتم.فقط یک تخت کنار سلول بود.محوطه ای کوچک و خالی از هر چیز دیگر.یک لامپ روشن پر نور هم در فاصله حدود 4 متری بالای سرم بود.بعدها فهمیدم این یکی از سلول های انفرادی بند 209 اوین است.سلول گر م بود.این را از همان لحظات اول می شد فمهید.زمانی که بازداشت شدم مختصر بارانی می بارید ولی سلول شبیه حمام سونا بود.هم گرم بود و هم رطوبت وحشتناکی داشت.یکباره صدایی مهیب شروع به زوزه کشیدن کرد.فهمیدم که همان نزدیکیها موتورخانه است.

 

"ساعتی دست هایم را زیر چانه ام زدم تا شرایط جدید را برای خودم هضم کنم اما نمی شد.صدای موتور خانه و لامپ روشن بالای سرم نمی گذاشت.حس سردرد و سرگیجه و گرما دقیقه به دقیقه بیشتر می شد.با دو دست گوش هایم را گرفتم و بالش را روی سرم گذاشتم.فایده ای نداشت.حتی اگر صدای موتور خانه هم نبود باز این گرما اجازه خواب نمی داد.تا صبح همین طور این دنده و آن دنده شدم و دریغ از یک دقیقه خواب.انتظار بی خوابی را داشتم اما انتظار این گرما و رطوبت کشنده را نه.روی دیوار سلول زنگی مخصوص رفتن به دستشویی بود که روزی 4 بار می شد از آن استفاده کرد.

 

"در راه دستشویی به زندانبان گفتم این سلول از حمام سونا بدتر است.گفت ربطی به من ندارد.باز اصرار کردم.جوابی نداد.ظهر که ناهار را آوردند بطری آب را زیر بغلم گرفتم که خنک شوم اما جواب نمی داد.گرما گرمایی نبود که با این ترفندها بشود از پس آن برآمد.غذا هم از گلویم پایین نمی رفت.سوسیس و سیب زمینی در آن سلول گرم مرطوب خودش یک شکنجه بود.ساعتی بعد حالت تهوع بدجور امانم را برید.زنگ را زدم.زندانبان نمی آمد.دوباره زدم باز هم نیامد.داد زدم اما اثری نداشت.دست خودم نبود.بیش از آن تحت فشار بودم که بتوانم باز هم منتظر زندانبان بمانم و من بی حس و حال تر از قبل یک گوشه کز کردم.اشک ناخواسته از صورتم سرازیر بود.حدود نیم ساعت بعد زندانبان آمد.تمام تنم از ضعف می لرزید.در راه دستشویی التماس می کردم که سلول من را عوض کنند.گفتم اگر یک روز دیگر اینجا بمانم می میرم.فایده ای نداشت.می گفت من هیچ کاره ام.باز برگشتم به همان سلول.کف سلول را تمیز کرده بودند اما بوی نم با آن بوی تهوع آور قاطی شده بود.

 

"زندگی برزخی ادامه داشت.ساعت ها حکم سال ها را داشتند.هر کاری برای سرگرم کردن خودم انجام می دادم بلافاصله بیهوده و احمقانه به نظر می رسید.5-6 روز تمام نخوابیدم.زیر چشم هایم اینقدر گود افتاده بود که وقتی خودم را پس از 5 روز در آینه دیدم وحشت کردم.روزی یک وعده بیشتر غذا نمی خوردم.با این حال باز هم حالت تهوع داشتم.از ترس این که مبادا باز زندانبان تاخیر کند تا احساس تهوع پیدا می کردم زنگ را می زدم.وقتی برای اوین بار به بازجویی رفتم رنگ به صورتم نبود.می دانستم که لااقل 5-4 کیلو لاغر شدم.بازجو سوال می کرد ولی من حال حرف زدن نداشتم.قصه سلول را برایش توضیح دادم.گفت کجایش را دیدی .این تازه اول بدبختی هایت است.حتی حال التماس کردن هم نداشتم. به بهداری منتقل شدم.زیر سرم حس خوبی بود.تازه آنجا بود که دو ساعتی خوابیدم.فکر می کردم حالا دیگر سلولم را تغییر می دهند اما باز هم به همان سلول کذایی برگشتم.و

 

"قتی پس از مدتی به سلول جدید رفتم فکر می کردم وارد هتل 5 ستاره شده ام.صدای شوفازخانه نمی آمد.قرآن و مفاتیح الجنان هم داخل سلول بود.تصمیم داشتم تلافی بی خوابی شب های قبل را درآورم.همین کار را هم کردم.سرم را گذاشتم روی بالش و خوابم برد.ساعتی بعد صدایم کردند.8 ساعت بازجویی از 10 شب تا 6 صبح.داستان بازجویی شبانه نزدیک یک هفته ادامه داشت..."

 

عقوبت گلایه پیش دادستان

 

"برای اذیت کردن هم که شده چند روزی سراغت نمی آیند.وقتی در انفرادی بند 240 باشی این قضیه بیشتر آزارت می دهد.چون دستشویی و حمام انفرادی 240 داخل سلول است و حتی به بهانه دستشویی رفتن هم نمی توانی از سلول بیرون بروی و قدم بزنی.در تنهایی و بی خبری انفرادی همکلامی با زندانبان هم خودش غنیمتی است.با این اوصاف بیش از یک ماه   را در انفرادی 240 گذراندم.

 

" سعید مرتضوی مدتی می شد که جایش را به "عباس جعفری دولت آبادی" داده بود.یک روز صدایمان کردند.داخل اتاقی رفتیم.دولت آبادی آمده بود که اوضاع زندان را از زبان زندانیان بشنود.اولین سوالش درباره کیفیت غذا بود.گفتم غذا که تعریفی ندارد ولی خیلی چیزهای مهم تر از غذ ا هست که رعایت نمی شود.هتاکی بازجوها را برایش گفتم.فحش های ناموسی که به سران اصلاح طلب می دادنند.بعد وضع اسفناک انفرادی 240 را برایش شرح دادم و گفتم که سلول هایش شبیه قبر است.آنقدر تنگ و بدقواره که وقتی نمازمی خوانی سرت مجاور سنگ توالت قرار می گیرد.چیزهایی یادداشت می کرد.گفتم که این بلاتکلیفی چه معنی دارد؟10-12 روز اول بازجویی نشدم.حالا هم یک هفته است که می گویند  بازجویی ات تمام شده ولی معلوم نیست پرونده ام د ر چه شرایطی است.

 

"ملاقات 5 دقیقه ای بیشتر طول نکشید.به سلول برگشتم به امید این که ملاقات اثری داشته باشد.شب برای بازجویی صدایم کردند.تعجب آور بود.چون قبلا گفته بودند بازجویی هایم تمام شده.با چشم بند رو به دیوار نشستم.بازجو پرونده ام را برداشت و چند بار توی سر و صورتم زد.گفت خیلی پررویی.یک سال که توی 240 ماندی می فهمی باید چطور حرف بزنی.چیزی نگفتم.این بار با مشت توی سرم کوبید.گفت خفه شدی؟ قبل از آن از کتک خوردن خبری نبود.فهمیدم گلایه کردن پیش دادستان چه کار عبثی بوده است.بازجویی در کار نبود.فقط تهدید بود و تهدید.تهدیدها هم عملی شد. هفته هایی دیگر در انفرادی  گذشت.از تلفن زدن و ملاقات کابینی منع شدم.

 

"یک شب صدایم کردند و گفتند آزاد شدی.وسایلم را جمع کردم.با چشم بند این طرف و آن طرف رفتیم.در یک سلول باز شد. دروغ گفته بودند،آزادم نکردند.ولی دروغ خوبی بود.هم سلول چهره عزیزی شده بودم که ماهها در بند بود .لاغر تر از آن بود که در نگاه اول بشناسمش ولی روحیه اش عالی بود.جان تازه ای گرفتم. می گفت زندانبانان اذیتش می کنند ولی به آنها گفته عیب ندارد  هرچه میخواهند لگد بزنند.یکی دو نفر از اعضای القاعده هم در  سلول های مجاور بودند که اعتراض داشتند چرا پلی استیشن ندارند!

 

"دو روزی که در آن سلول بودم بهترین روزهای زندان بود.بعد دوباره صدایم کردند.این بار واقعا آزاد شدم.آزاد شدن مراحلی دارد.باید فرم هایی شبیه به هم را امضا کنی و چند جایی را انگشت بزنی تا اجازه ترخیص بدهند.آخر از همه یک فرمی را دادند که مشکوک بود.شبیه بقیه فرم ها نبود.گفتند امضا کن.به متنش نگاه کردم.مضمون اش این بود که غلط کردم و از مقام معظم رهبری طلب عفو می کنم و امیدوارم که پایم دوباره به زندان باز نشود.گفتم امضا نمی کنم.گفتند برای خودت خوب است.اگر امضا کنی پرونده ات بهتر بررسی می شود.باز گفتم امضا نمی کنم.گفتند حرفی نیست دوست داری خودت را بدبخت کنی.حکم ات که صادر شد می فهمی چه اشتباهی کردی.

 

"از وقتی بیرون آمدم چند بار تماس گرفته اند و باز هم اصرار دارند که خودم را بدبخت کردم."

 

نذر کردم اگر آزاد شود...

 

"من اصلا سیاسی نبودم.از فعالیت های دانشجویی پسرم(...) هم زیاد سر در نمی آوردم.دوستانش را می شناختم .همه آدمهای متینی بودند.(..) یک بار فرار کرد.آن موقع گفت که احتمال دارد بازداشت شود.40-50 روزی تهران نبود.وقتی برگشت اتفاقی نیفتاد.به نظراتش احترام می گذاشتم ولی به عنوان یک پدر همیشه نگران بودم.تا این که پس از انتخابات باز هم مدتی متواری شد.چند شب پس از بازگشت ساعت دو و نیم نیمه شب زنگ در را زدند.9 نفر بودند.حکم بازداشت(...) و حکم تفتیش منزل را داشتند.همه جا را گشتند.همسایه ها همه در راه پله ها جمع شده بودند.همسرم تپش قلب گرفته بود.(...) را به سرعت سوار ماشین کردند و حتی اجازه خداحافظی درست و حسابی ندادند.لپ تاپ و بعضی از کتابهایش را بردند.دستپاچه و بی قرار شده بودیم.سعی کردم به اعصابم مسلط شوم ولی نمی شد.خواهر و برادرش بی تابی می کردند و همسرم هم گوشه ای نشسته بود و آرام اشک می ریخت.وقتی داشتند از خانه می رفتند گفتم کجا می بریدش؟گفتند خودمان خبرتان می کنیم.

 

"فردا به دوستانش زنگ زدم.گفتند فعلا پیگیری فایده ای ندارد اما پدر و مادر مگر می توانند دست روی دست بگذارند؟به دادگاه انقلاب و زندان اوین سر زدیم.جوابی ندادند.سه روز بعد(...) تماس گرفت.در این سه روز خانه مثل جهنم بود.سی ثانیه بیشتر صحبت نکرد ولی باز همین که فهمیدیم سالم است جای امیدواری بود.به هر دری می زدیم بی نتیجه بود.یک روز اخبار هشت و سی تصویری محو از بعضی متهمان حوادث پس از انتخابات نشان می داد.(...) را در میانشان پیدا کردم. یکی هم داشت اعتراف می کرد.همان موقع زنگ در را زدند.چند نفر از آشنایان برای دلداری آمده بودند.با وضعی که پیش آمده بود هیچ کس از اعضای خانه حوصله میهمان را نداشت.

 

"فردا دوباره به دادگاه انقلاب رفتم.باز هم بی فایده بود.در راه بازگشت تلفنم زنگ زد.شماره ناشناسی بود که با 0936 شروع می شد.جواب دادم.گفت پسرت را اعدام می کنیم.خیالت راحت.گفتم شما؟گفت آشنا می شویم.بعد تلفن را قطع کرد.

 

"نفهمیدم چطور به خانه رسیدم.فکر کردم شاید یکی از این آدمهای مریض است اما فردا دوباره همان شماره و دوباره همان حرف ها.هیچ چیز دیگری هم نمی گفت.فقط این که خیالت راحت.پسرت اعدامی است.نه می توانستم ماجرای تلفن ها را در خانه مطرح کنم و نه به تنهایی می توانستم سنگینی این حرف ها را تحمل کنم.شب بعد جلوی اوین بودم.ده ها نفر دیگر هم بودند.خانواده هایی نگران که وقتی با آنها همکلام می شدی درد خودت را فراموش می کردی.کسانی که اصلا خبری از عزیزانشان نداشتند یا خبرهای بدی داشتند.باز جای شکرش باقی بود که من خبر بدی از (...) نداشتم.ماجرای تلفن ها را آنجا برای چند نفر تعریف کردم.خیلیها متعجب شدند.حتی یک نفر هم نبود که بگوید برای او هم این اتفاق افتاده است.

 

"ساعت 11 بود که به خانه برگشتم.همان موقع همه کتابها و دستنوشته های (...) را جمع کردم و پشت ماشین گذاشتم.رفتم به سمت مجرای آبی که از آن نزدیکی ها رد می شود.جایی که شبیه یک رودخانه کوچک است.کتابها و دستنوشته ها  را در آنجا خالی کردم. نوع جنون آنی بود.ساعتی همان جا نشستم.وقتی برگشتم احساس کسی را داشتم که دست به قتل زده است.

 

"فردا باز هم همان شماره ناشناش زنگ زد.جوابش را ندادم.دوباره زنگ زد.ده باره زنگ زد.روز بعد زنگ زد.دو روز بعد زنگ زد.دیگر جوابش را ندادم.

 

برنامه خانواده مان این شد که شب ها جلوی اوین جمع شویم.پنجشبه ها با نذر خرما.تقریبا هر دو هفته یکبار با (...)ملاقات کابینی داریم.حاجتمان این است که شب عید همه خانواده کنار هم باشیم.نذر کرده ام که اگر این حاجت برآورده شود شام و ناهار یک روز آسایشگاه کهریزک را بدهم."

 

ادامه دارد

 

یادداشت نویس کیهان “جانباز جنگ نرم” شد!

Posted:



جرس:پیام فضلی نژاد؛ یادداشت نویس روزنامه کیهان که هفته گذشته به ادعای این روزنامه “با کارد ترور شده بود” به عنوان “جانباز جنگ نرم” مورد تقدیر قرار گرفت.

به گزارش نوروز روزنامه کیهان ضمن اعلام این خبر از اهدای یک حلقه انگشتر توسط حسین صفارهرندی، وزیر سابق ارشاد و معاون سابق حسین شریعتمداری به پیام فضلی نژاد در حاشیه همایش پاسداشت ۸ ماه جنگ اینترنتی خبر داد.

روزنامه کیهان نیز همانند سایر رسانه های حامی دولت  مانند سایت خبری رجا نیوز و خبرگزاری فارس مشخص نکرده است که این همایش مجهول الهویه توسط چه گروه دولتی یا خصوصی برگزار شده است.

لازم به یادآوری است با وجود اینکه کیهان از ترور یادداشت نویس خود به وسیله “کارد” خبر داده بود اما امروز در خبر خود حادثه به وجود آمده برای پیام فضلی نژاد را تنها یک حادثه مشکوک اعلام کرد که باعث مجروح شدن او شده است. در عین حال کیهان نگفت نتایج بررسی این حادثه مشکوک تاکنون چه بوده است.

کفه نا متوازن عدالت قضائی

Posted:



رضا رئیسی -

 

بی شک ملجاء امید و نقطه تعادل و توازن در هر نظامی سیستم قضائی آن کشوراست .کارکرد خطیر این دستگاه ایجاب می کند که بدون حب و بغض و بدور ازافراط و تفریط  با نگاهی همه جانبه نگر به مسائل مبتلا به جامعه پرداختهشود و آنگاه که نگاه معطوف به منافع حزبی ویا ارباب قدرت  در سیستم قضائیرسوخ کند بزرگترین ضربه را به این نهاد فرا گروهی وارد خواهد نمود و رکنرکین و مولفه تاثیر گذار قضائی مبنی بر حفظ بی طرفی را که لازمه بی چونچرا و اولین فاکتور عملی هر نظام قضائی هست را دچارزوال خواهد نمود وآنچیزی که نباید رخ بدهد میدهد  اعتماد خدشه می پذیرد و سیستم با عدممقبولیت روبرو می گردد

 

در چند ماه گذشته سئوالات فراوانی نسبت به عملکرد قوه قضائیه و حفظگزینه بی طرفی و عدالت قضائی در افکار عمومی شکل گرفته است که بارزتریننمونه آنرا می توان در عدم پیگیری قضائی سریع و قاطعانه در مقوله کهریزکدید برغم گزارش کاملا واضح و آشکار مجلس شورای اسلامی در باب متخلفدانستن شخص سعید مرتضوی در جنایت کهریزک و تاکید تمامی مسئولین کشوربرجنایت رخ داده در این بازداشتگاه مخوف و غیر قانونی کوچکترین برخوردیاز سوی مسئولین قضائی در رابطه با این پرونده دیده نمی شود و هرگاه کهمسئولان قضائی با سئوالی در این ارتباط مواجح می شوند بر عدم رسانه اینمودن مسئله و پیگیری بر روال قانونی!تاکید میورزند ، این مسئله آنجابغرنج می شود که در پرونده های مطروحه دیگر عملا روال عمل کاملا بر عکساست

 

 اگر مصداق عمل رسیدگی بر اساس موازین قانونی و بدور از جنجال است پسچگونه است که افرادیکه در جایگاه متهم هستند و هنوز جرمی برای آنان اثباتنگشته به بدترین شکل ممکن و در مقابل چشم میلیونها بیننده مورد مواخذهقرار می گیرند؟ چطور می شود کسی که جرم او اثبات گشته بدون ذره ای پیگیریو قاطعیت قضائی در حریم امن مشغول به فعالیت دولتی خود است و دیگرانیدیگر که چون این عزیزان مسئول نمی اندیشند بدور از حداقل هائی از حقوقشهروندی خود با زندانهای طویل المدت، بازداشتهای بدون ظابطه،و احکامسنگین روبرو می شوند

 

در اخرین نمونه های این عملکرد ناصواب و بدور ازتامل بازداشت ناگهانیجعفر پناهی کارگردان شهیر کشورمان است که همانند بازداشتهائی از این شکلبصورت ناگهانی و بدور از روالهای شناخته شده قضائی انجام می پذیرد وتبعات بسیار بدی را در افکار عمومی جهانی در پی خواهد داشت و دیگری حکماعدام جوانی است که در روز عاشورا دستگیر شده و اتهام محاربه او مستند بهپرتاب چند سنگ است!!!اینگونه عملکردها جز ایجاد جو بدبینی و یاس روزافزوننسبت به عملکرد قضائی را در بر نخواهد داشت

 

 جوانی به صرف پرتاب سنگ لایق حکم اعدام می گردد و از حق حیات کهبالاترین و سنگین ترین حرمت الهی است محروم می گردد و دیگری برغم جرممشهود و غیر قابل انکارش بدور از هیچ دغدغه و بازخواستی بواسطه حضورش درلایه های قدرت و بهره گیری ازحمایت کانونهای قدرت مشغول به فعالیت خوداست و خود را در برابر هیچ کس پاسخگو نمیداند .

 

 کلام اخر اینکه :همانطور که نماد عینی قضائی ترازوی نمادین عدالت استایجاب می کند که حداقلهائی از رفتار معطوف به نگاه همسان با پرونده هایقضائی نیز در عملکرد اینروزهای مسئولین قضائی دیده شود و افکار عمومی بیشاز این دچار شائبه رفتار یکسویه و بدور از تعادل و انصاف نگردد          .

رایزنی آیت‌الله محقق داماد برای لغو حکم اعدام ولیان

Posted:



جرس: رایزنی‌ها برای لغو حکم اعدام محمدامین ولیان، فعال دانشجویی دامغان و از بازداشت شدگان روز عاشواری  تهران آغاز شده است.

به گزارش ندای سبز آزادی، از جمله شنیده می شود آیت الله مصطفی محقق داماد با مراجعه به دفاتر مراجع و علما در قم، خواستار موضع گیری آنها درباره صدور حکم اعدام برای ولیان، عضو ۲۰ ساله انجمن اسلامی دانشگاه دامغان، شده است.

آیت‌الله مصطفی محقق داماد، فرزند مرحوم آیت‌الله محمد داماد، از مراجع تقلید زمان خود، و نوه دختری شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم، است و به همین دلیل وجاهت و احترام بالایی نزد مراجع و علمای شیعه دارد.

همچنین آیت‌الله مصطفی محقق داماد، شوهر خواهر برادران لاریجانی است و با توجه به این‌که رئیس قوه قضائیه (صادق لاریجانی) برادر همسر اوست، می‌تواند رایزنی‌هایی نیز از آن سو داشته باشد.

محمدامین ولیان از دانشجویان سبزاندیشی است که به جرم پرتاب سنگ به سوی پلیس در روز عاشورا به اعدام محکوم شده و بنا بر خبرهای رسیده به ندای سبز آزادی، حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر تایید شده است.