جنبش راه سبز - خبرنامه

 

نوروز نود (۲)؛ سیزده بدر در زندان

قرار گرفتن در آستانه ی سال نو و کنجکاوی دوستان برای دانستن حال و هوای زندان و زندانیان سیاسی- عقیدتی در این ایام مرا بر آن داشت تا یادداشت‌های روزانه‌ام را ورق بزنم و حس و حال آن روزهای خود و دوستانم را در زندان رجایی شهر، پس از گذشت حدود ششصد روز از دوران بازداشت و زندان در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات و بند عمومی ۳۵۰ اوین تهران و بعد هم در ندامتگاه فردیس و زندان رجایی شهر کرج، مرور کنم.

بخش دوم این یادداشت‌ها مربوط می شود به مراسم سیزده بدر که متاسفانه هم زمان شده بود با فوت محسن دکمه چی از زندانیان بیمار مبتلا به سرطان که تا پای مرگ هم حاضر نشد با دستبند و پابند به بیمارستان اعزام شود. می دانم که از آخرین روزهای حیات او در سالن ۱۲ بند ۴ زندان رجایی شهر فیلمی تهیه شد و به بیرون زندان فرستاده شد. دوستان، به ویژه بهروز جاوید تهرانی اگر این فیلم را در اختیار دارند برای من ارسال کنند یا بازپخشش کنند.

این روزها مصادف است با سالگرد وفات زنده یاد دکتر احمد صدر حاج سید جوادی که در این نوشته‌ها یادی هم از او شده است. یادش گرامی و راحش پر رهرو باد.

 

پنجشنبه ۱۱/۱/۹۰

امروز هم روز مرگ بود و اخبار مرگ و در كنارش مسائل مرتبط با تشييع جنازه و خاكسپاري. روز ملاقات كه مي‌شود، رسيدن اخبار و شايعات راحت‌تر مي‌شود و وسيع‌تر. هر ملاقات‌كننده‌اي حاوي مقداري از اين اخبار و اطلاعات و گفته‌ها و شنيده‌هاست، به‌خصوص در روزها و شرايط خاص، شرايطي چون اين روزها كه محسن دكمه‌چي فوت كرده است و پدر ميرحسين موسوي جان سپرده است.

حال امروز كه روز ملاقات است، خبر، خبر اين رویدادهاست و حاشيه‌هاي آن‌ها و سخنان اين و آن. سازماني‌ها جزييات مراسم دكمه‌چي را مي‌گويند و سبزها از برنامه اصلاح طلبان. انتقال دكمه‌چي به بيمارستان اين حسن را داشته است كه تا ماموران بجنبند، بحث ضرورت كالبدشكافي مطرح شده است و انتقال جنازه به پزشكي قانوني و سپرده شدن آن به خانواده به جاي ماموران وزارت اطلاعات.

قاضي صلواتي به جرم هواداري و كمك مالي به خانواده‌هاي زندانيان سیاسی برای دکمه چی ۱۰ سال حبس بريده بود. او که در اين مدت هم تمام تلاش خود را به همراه دادستان به كار بسته بود كه محسن به بيمارستان منتقل نشود و زمان مرگ او زودتر برسد، حال مجبور است كه بگويد علت مرگ ناشي از عدم‌رسيدگي و انجام درمان به موقع نبوده، بلكه سكته بوده است؛ سكته‌اي كه حتي اگر تحقق يافته باشد، خود ناشي از عوارض سرطان پانكراس و تحليل قواي بدن و ساختارهاي دفاعي آن بوده است.

دكمه‌چي را در سه‌شنبه در قطعه ۳۰۱ بهشت‌زهرا زير حضور و مراقبت شديد ماموران امنيتي - انتظامي با دعوا و مرافعه و بگير و ببند دفن مي‌كنند. امروز هم اينجا اهالي سالن مراسم ترحيمي براي او برگزار كردند؛ با حمد و صلوات و حلوا و خرما و خاطره‌گويي و فاتحه‌خواني. كل اعضاي سالن حضور يافتند.

همين ماجرا در مراسم تشييع جنازه پدر ميرحسين موسوي كه از سر اتفاق آيت‌الله خامنه‌اي نان و نمك او را خورده و پيش از انقلاب به منزل او پناه برده و مخفي شده بود، تكرار شد، با شدت و حدت بيشتري در حد جنازه‌دزدي و انتقال آن به بهشت‌زهرا و خاكسپاري و به موازات آن دستگيري و بازداشت دست‌كم هفت نفر.

خدا انسان را بد امتحان نكند. خامنه‌اي چه ظلم‌ها كه در حق آناني كه پيش از انقلاب به او لطف كرده بودند، از امثال حاج‌سيدجوادي كه وكيلش بود تا مرحوم ميراسماعيل موسوي كه مكان و غذا در اختيارش قرار داده بود، نكرده است. دو مورد خاص هم هست در مورد افراد ناشناس که پیش از انقلاب در بندر انزلی و کپورچال از توابع آن خدماتی ارائه کرده و برخوردهایی خاص دیده بود. داستان آن‌ها را سر فرصت باید گفت و نوشت؛ ماجراهای حاجی ایل بیگی، پاچه حسن حمامی و مشدی رحمت چاربجاری.

...

جمعه ۱۲/۱/۹۰

جالب است دوازدهم ماه باز به جمعه افتاده است. با اين حساب درست بيست و يك ماه از دوران زندان و بازداشت را پشت‌سر گذارده‌ام. جمعه خاطره‌انگيزي بود آن روز دستگيري. روزي كه از صبح علي‌الطلوع از رختخواب بيرون آمدم و در فضاي مصفا و عطرآگين باغ و ويلاي آقاي تهرانچي در یکی از روستاهای رویان، بارها در ميان گل‌هاي بهاري گشتم و گشتم و به هر گلي كه رسيدم، لحظاتي با زيبايي و عطر آن خودم را مشغول كردم. در شرايطي كه نمي‌دانستم همان لحظه فردي، چند متر آن‌سوتر، در كنار استخر ايستاده و مرا تحت نظر دارد و دنبال فرصتي است كه هم‌قطارهايش از راه برسند و عمليات آغاز شود.

من چنان سرگرم گل و گياه و نسيم و فضا بودم كه لحظه‌اي هم گمان نبردم در تله افتاده‌ام و آناني كه از شب پيش در پي دستگيري من بوده‌اند و برنامه‌شان به روز موكول شده - لابد از ترس سگ‌هاي نگهبان و سر و صداي آنان - حلقه دام خود را هر لحظه تنگ‌تر مي‌كنند. مسير بازگشت از نور به تهران هم چشم‌اندازي در سبزه و شاليزار و رودخانه و جنگل گذشت و در انتهاي راه كه ماموران وزارت اطلاعات زانتیاسوار را با خود همراه كردم تا به بيراهه بزنيم، به بهانه رها شدن از قيد و بند ترافيك جمعه عصر جاده هراز .

آن‌ها را که از کارکنان اداره اطلاعات شهر ساری بودند، دستبند به دست و با دنده هایی شکسته و بدنی کبود از مسیر گوسفندسرا به دره سرسبز پاي كوه دماوند بردم و به دشت آویشن و گل شقايق كه روزهاي پاياني چمنزار سرخ‌گون را مي‌گذراند.

حتي خیابان ورودی زندان اوين هم پرگل و گياه بود و مسير منتهي به بازداشتگاه ۲۰۹ ديدني! اما اكنون در بهار، در فصل گل و گياه و شكوفه‌هاي رنگارنگ بايد حسرت يك تكه زمین سبز، يك شاخه سبز حتی در هواخوري بند ۴ زندان رجایی شهر به دلم بماند و تنها دل خوش كنم به دیدن سبزي سرشاخه‌هاي چند كاج پشت ديوار و سيم‌خارداری که غروب گنجشک‌ها روی آن بیتوته می کنند.

دو سال پيش در چنين روزي در شمال بودم و در انزلي، در بلوار و باغ مادربزرگ. آيا باز قسمت مي‌شود كه آن جا را ببينم و برنامه ساختن درمانگاه خيريه يا شيرخوارگاه را دنبال كنم؟ اين روزها، اينجا همه‌چيز به كندي مي‌گذرد. دوستاني كه به خود وعده داده بودند كه شايد نوبت مرخصي رفتن آنان به نيمه دوم تعطيلات عيد كشيده شود، ديگر نااميد شده اند و مي‌دانند كه به آخر دنيا تبعيد شده‌اند و كم‌كم نامشان هم از ذهن اين و آن مي‌رود. همان‌گونه كه با تحولات جهان عرب - به ويژه با اين كشت و كشتار وسيع در ليبي و يمن - جنبش سبز ايران، دیگر شيوه ی مسالمت‌آميز مبارزه مردم ايران خبرساز نيست.

امروز هم چون ديگر جمعه‌ها نشست هفتگي بحث سياسي انجام شد. من به مطالب مربوط به دوران پس از كودتاي ۲۸ مرداد در كتاب "سال‌هاي ابري" علی اشرف درویشیان اشاره كردم، برخي از دوستان گمان بردند كه نااميد و مأيوس شده‌ام، اما تاكيد كردم كه هنوز پرنشاطم و پراميد.

 

 

كاروان؛ فريدون مشيري

از مجموعه شعر تشنه توفان (زيباي جاودانه) ۱۳۳۴

عمر، پا بر دل من مي‌نهد و مي‌گذرد

خسته شد چشم من از اين همه پاييز و بهار

نه عجب گر نكنم بر گل و گلزار نظر،

در بهاري كه دلم نشكفد از خنده يار.

چه كند با رخ پژمرده من گل به چمن؟

چه كند با دل افسرده من لاله به باغ؟

من، چه دارم كه برم در بر آن غير از اشك

وين چه دارد كه نهد بر دل من غير از داغ؟

عمر، پا بر دل من مي‌نهد و مي‌گذرد،

مي‌برد مژده آزادي زنداني را.

زودتر كاش به سرمنزل مقصود رسد،

سحري جلوه كند اين شب ظلماني را.

پنجه مرگ گرفته‌ست گريبان اميد

شمع جانم همه شب سوخته بر بالينش

روح آزاده من مي‌رمد از بوي بهار

بي‌تو خاري‌ست به دل خنده فروردينش!

عمر پا بر دل من مي‌نهد و مي‌گذرد،

كارواني همه افسون، همه نيرنگ و فريب!

سال‌ها باغ و بهارم همه تاراج خزان

سينه‌ام پر شده از ناله غم‌هاي غريب!

ديدن روي گل و سير چمن نيست بهار،

به خدا بي‌رخ معشوق گناه است، گناه!

آن بهار است كه بعد از شب جانسوز فراق،

به هم آميزد ناگه، دو تبسم، دو نگاه!

 

شنبه ۱۳/۱/۹۰

ايام عيد و تعطيلات طولاني آن به سر آمد و سيزده‌بدر هم پشت‌سر گذارده شد، سيزده‌بدري بدون نحسي و هياهو، در كمال آرامش و سكون. كمتر سيزده‌بدري را به ياد دارم كه چنين سوت و كور باشد و بدون گشت و گذار و هياهو. پارسال هم كه سيزده بدر در زندان گذشت، اين‌چنين نبود. هم برنامه نهارخوران دسته‌جمعي بود و هم شربت‌خوران عصرگاهي و هم برنامه بزن و بكوب و شوخي و خنده. شايد علتش اين بود كه حياطي بود و هواخوري در اختيار و مي‌شد برنامه‌اي چيد و امور را برنامه‌ريزي كرد و جوجه‌كباب براي ساكنان سالن ۹ بند ۳۵۰ و هر زنداني سياسي كم‌بضاعت و بي‌بضاعتي كه اهل حال بود، تدارك ديد و در هواي آزاد خورد.

اما اينجا همه چيز چون روزهاي عادي بود. نهار يا چلوخورشت قيمه دولتي بود كه غذاي عروسي و عزاست و هم مي‌توان در مراسم تاسوعا و عاشورا خورد و هم در عيد نوروز و عيد قربان و هم سيزده‌بدر- البته به شرط آن كه زندانی چون من اهل پخت و پز اضافي نباشد و نخواهد در كنار بهترين غذاي زندان، تغذيه‌اي مناسب‌تر داشته باشد.

هواخوري هم كه هواخوري روزهاي تعطيل بود و از هميشه بدتر. با هزار منت در هواخوري را ساعت ۴ بعدازظهر گشودند و هشدار دادند پس از يك ساعت بسته خواهد شد. هر چند كه بعد منت گذاشتند كه تا ساعت ۱۷:۴۵ آن را باز نگه داشته ایم!

در اين يكي، دو ساعت هم جز نيم ساعت پاياني، سيزده‌بدر هم چون ديگر روزها بود در محيطي چون گذشته و در مكاني خشك و خالی و بدون آب و علف. كار و بازي هم همان بود كه بود؛ عده‌اي گرم گل‌كوچك، عده‌اي سرگرم واليبال و اكثريت هم مشغول قدم زدن و گپ زدن يا نشستن و مطالعه كردن. در انتها، باقي‌مانده ی آجيل مراسم شب عيد توزيع شد و عده‌اي وسطي بازي كردند و دسته‌جمعي چند سرود و ترانه خواندند.

غروب، پس از گرفته شدن آمار، برگزاري نشستي بود براي طرح پيش‌نويس آيين‌نامه اجرايي سالن ۱۲ كه من شركت نكردم، چون در جریان امر بودم و دل می خواست به تماشاي فيلم ايراني "نامه به ناشر محترم" با بازيگري مهدي هاشمي بنشینم- مهدی برادر شیرین همکلاسی دوران دانشگاه است و پس از انقلاب دیگر او را ندیده ام. آن زمان صدای خوبی داشت و در سفرهای دانشجویی می خواند و ما را به فیض می رساند. شنیده‌ام که اکنون هم دست اندر کار امور هنری است و موسیقی تدریس می کند. مهدی و دوستان دانشجویش از جمله همسر نازنینش گلاب آدینه وداریوش فرهنگ پیش از انقلاب اگر اشتباه نکنم در گروه تئاتر پیاده فعالیت می کردند و تالار مولوی دانشگاه تهران یکی از پاتوق ما و آنان بود و همچنین خانم پری صابری عزیز.

اين نشست هم همانگونه که حدس می زدم چندان نتيجه‌اي نداشت و پيش‌نويس آيين‌نامه در نهايت به تابلوي اعلانات الصاق شد تا نقطه نظرهای تكميلي دريافت و هفته بعد درباره در مورد آن بحث شود.

 

بعدازظهر يكشنبه ۱۴/۱/ ۹۰ ساعت ۱۵:۳۰ اتاق ۱۹ سالن ۱۲ بند ۴ رجايي‌شهر

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

 

او نوشته است: صبوری ارث همیشگی این خانواده است. پیرمرد صبور بود. یک قرن گذر ایام صبور ترش هم کرده بود مثل چشمه‌ای که از زیر خاک‌ها بجوشد و پاک شود این اواخر تنها نگاهی سبز بود یک صدای بیجان و ضعیف، آرام جمعه صبح‌ها بعد از عبادت صبح نمی‌خوابید می‌ترسید خوابش عمیق شود بچه‌ها بیایند و بروند و او نبیندشان می‌نشست چشم به راه.

 

پست و بالای زندگی زیاد دیده بود. از نسل مردان مرد بود. سخت مقید به اخلاق، به پاک دستی مشهور. حلال مشکلات بود. از بچگی که یتیم شده بود، بزرگ‌تر خانواده بود این بزرگتری قوی کرده بودش. دنیایی تجربه داشت.

 

از سال ۸۸ به بعد با‌‌ همان روال آنقدر تحمل کرد و حرف نزد و حرف نزد که همه فکر می‌کردند که متوجه اتفاقات نیست اما او منتظر بود، لب فروبسته.

 

منتظر علی که رفت و برنگشت.

 

منتظر پسر و عروسش که بردندشان تا چند روزی قبل مرگ ندیدشان.

 

چشمش به راه بود.

 

ما هم همین طور. مرگش مثل زندگیش خیر داشت باعث شد تا در دیداری چند دقیقه‌ای بفهمیم که پدر و مادرمان لااقل زنده‌اند تا پیش از این در جواب سوال‌هایمان یا فحش شنیدیم یا تهدید. بابا سر جسد آورده شد در حالیکه رفتار زندانبان‌ها فاجعه بود. آن‌ها به جسد پدربزرگم در مقابل چشمان پدر و عمه‌ها توهین کردند.

 

بابا فاتحه‌ای خواند رویش را به طرف ما برگرداند و گفت ما فقط باید صبر کنیم صبر صبر صبر.

 

از در که آورده شدند به چشمم خورشید بعد از نزدیک ۵۰ روز طلوع کرد به نظرم مادر و پدرم خورشید شده بودند که از میان کوه آدمهای درشت هیکل و وحشی – مامورین بیرحم. طلوع می‌کردند یکی از آن‌ها دستم را له کرد و موبایلم را ربود اما علی رغم آن فضای عاطفی خوشحال بودم. نزدیک که نمی‌شد بشیم از راه دور از ته اتاق با چشم‌هایمان حرف می‌زدیم بابا همه نگرانی مارا با چند لبخند مهربان جواب داد و ما همه نگاهش را با یک کلمه که هر سه خوبیم. مادرم نشست در جمع و من جز ماه رویش هیچ نه دیدم و نشنیدم.

 

کنار اقا بابا بهشت شد ما شانس این را داشتیم که بهشت را روی زمین حس کنیم. هرچند در سخت‌ترین و تلخ‌ترین لحظات. چه فرقی می‌کرد برای تشنه لب اب گواراست چه در صحرای برهوت باشد چه در میان باغ و بوستان.

 

به قول بابا مهربانی را که نمی‌شود اسیر کرد..

 

همچنین نرگس موسوی دختر دیگر میرحسین و رهنورد در صفحه ی شخصی خود نوشته است:

 

باران که میبارد دوباره به زیبایی ها امیدوار میشوم و فکر میکنم روزی می رسد که با باریدن باران بهاری واقعا احساس بهاری بودن بکنیم…

 

دیروز جمله زیبایی را از یکی از دوستان شنیدم که شاید واقعیتیست که همه با آن آشنا هستیم اما گفتن و شنیدن دوباره آن خالی از لطف نیست:

 

رنگین کمان سهم کسانیست که باران را پشت سر گذاشته اند.

 

سومین سالگرد پدر بزرگ پدریم است. ما ایشان را آقا بابا صدا میکردیم. خانه با صفایی داشت پر از نور و ایمان و آرامش..یک خانه خیلی قدیمی در کوچه پس کوچه های خیابان پانزده خرداد.

 

جمعه ها همیشه به همراه پدر و مادر به دیدنشان میرفتیم.. این چند سال اخیر به خاطر کهولت سن زمین گیر شده بودند و چند ماه آخر به خصوص در بستر بودند همیشه… از زمان شروع حصر تا زمان فوتشان نزدیک دو ماه طول کشید.

 

در این مدت همیشه سراغ پدر را می گرفتند..البته ما فکر میکردیم داستان حصر و زندانی شدن را نمیدانند اما بعدها از حرف هایی که به اطرافیانشان میزدند فهمیدیم که در جریان بودند و به سفر رفتن میرحسین را باور نکرده بودند…

 

هرچه که بود ایشان حدود ظهر ترک خاک کردند و غروب پدر و مادر را با انبوهی از نیروهی امنیتی به خانه آقا بابا آوردند که پسر با جسم بدون روح پدر وداع کند…لحظه عجیبی بود،،،

 

من در اسفند ماه یک ملاقات کوتاه داشتم اما خواهرانم در این دو ماه بابا و مامان را ندیده بودند، کل حضور ایشان شاید ده دقیقه شد،، مامورها وقتی وارد شدند به جز فیلم برداری از حاضرین و عزادار ها ملحفه را از صورت آقا بابا کنار زدند و از صورت ایشان تا کف پایش فیلم برداری کردند.

 

هیچ وقت علت این قضیه را نفهمیدم….فیلم برداری از صورت زرد و بی جان آقا بابا..چه کمکی می توانست به امنیتی ها بکند؟!

 

همان جا پدر ایستاد و گفت صبر صبر صبر…

 

این جدا از داستان روز تشییع جنازه است که با بی اخلاقی تمام باز هم از صحنه تدفین فیلم گرفتند و زدند و بردند و کولاک کردند…

 

به هر حال و هر تقدیر …آقا بابا در حالت انتظار لحظات احتضارش را گذراند و دلتنگ میرحسینش بود….

 

جایش سبز…روحش در آرامش و بی کرانگی لطف خداوند… 

 

به گزارش اداره کل دیپلماسی رسانه ای وزارت امور خارجه، «مرضیه افخم» روز سه شنبه با تاکید بر پیگیری پرونده های مربوط به اقدامات تروریستی علیه دیپلمات های ایرانی ازسوی وزارت امور خارجه و تداوم تماس ها و اقدامات در مجاری دیپلماتیک، افزود: رسیدگی به این موضوعات و اقدام موثر دولت یمن برای ما بسیار مهم است و بطور مستمر آن را دنبال می کنیم .

 

احمد نیکبخت یکی از کارمندان بخش اداری سفارت ایران در یمن تیرماه گذشته در صنعا ربوده شد.

 

ابوالقاسم اسدی نیز دیپلمات 57 ساله ایرانی 28 دی ماه 92 توسط یک گروه تروریستی در یمن به شهادت رسید.

 

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین درباره روابط دوجانبه دو کشور اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران همواره خیرخواه کشور و مردم یمن بوده و از وحدت، ثبات و یکپارچگی این کشور حمایت کرده است.

 

افخم ادامه داد: معتقدیم حل و فصل مسایل و موضوعات یمن تنها از طریق گفت وگو و در روندی سیاسی در راستای پاسخ به مطالبات مشروع مردم این کشور و با مشارکت و حضور همه گروه ها و احزاب و جریان های سیاسی این کشور بدون دخالت خارجی ممکن است و تحقق این امر، برقراری ثبات، امنیت و شکوفایی یمن را بدنبال خواهد داشت.

 

وی همچنین با رد برخی ادعاها درباره دخالت ایران در امور داخلی یمن آن را بی اساس خواند و افزود: هر از چندگاهی مطالب غیر مستند و بی پایه با این مضمون مطرح می شود که نادرستی این ادعاها کاملا روشن است.

 

سخنگوی وزارت امور خارجه تصریح کرد: قابل تامل است که اینگونه سخنان در حالی عنوان شده که دخالت ها و اقدامات برخی کشورهای منطقه در یمن در جهت خلاف منافع و امنیت این کشور تداوم دارد. 

 

 

محمد احمدی با بیان این مطلب به ایلنا گفت: کارگران زن یکی از اصلی‌ترین گروه‌هایی هستند که حقوق صنفی‌شان در کارگاه‌های کوچک بیشتر در معرض تهدید قرار دارد بطوری که برخی کارفرمایان روزانه ۱۲ ساعت نیروی کار آنان را در اختیار دارند اما حاضر به پرداخت حداقل حقوق‌ قانونی آنان نیستند.

 

احمدی درباره كارگاه‌های متوسط و بزرگ استان قزوین گفت: به دلیل نظارت بر نحوه اجرای قانون در بیشتر کارگاه‌های بزرگ و صنعتی استان قزوین مطالبات مزدی و غیر مزدی کارگران بر اساس قوانین کار و تامین اجتماعی پرداخت می‌شود.

 

این مقام كارگری ادامه داد: خوشبختانه بیشتر پیمانکاران نیروی انسانی از ترس عدم تمدید پروانه فعالیت خود سعی می‌کنند تا مطالبات کارگران را بر اساس قوانین کار و تامین اجتماعی و بر مبنی طرح طبقه بندی مشاغل پرداخت کنند، اما با وجود شرایط به نسبت سخت گیرانه‌ای که امروز بر فعالیت موسسات پیمانکاری نیروی انسانی حاکم است متاسفانه همچنان برخی از پیمانکاران خود را ملزم به رعایت قانون نمی‌دانند.

 

وی ادامه داد در چنین محیط‌هایی کارفرمایان سود جو با سوءاستفاده از بی‌اطلاعی کارگر و یا سایر مشکلات اقتصادی و اجتماعی وی درصدد گریز از اجرای قانون کار هستند. 

 

به گزارش خبرگزاری ایسنا، روز دوشنبه، ۱۱ فروردین به نقل از مقامات «سازمان مدیریت بحران کشور» نوشت که برف و کولاک در ارتفاعات شمالی ایران، ریزش کوه در محور کرج–چالوس را به دنبال داشته و این رخداد به مرگ دست‌کم دو نفر انجامیده است درعین حال که سرنوشت دو مسافر دیگر نیز نامشخص است.

دمای استان‌های مختلف ایران از روز یکشنبه افت شدیدی را تجربه کرده که با کولاک و بارش شدید برف در ۹ استان اردبیل، چهار محال و بختیاری، آذربایجان شرقی و غربی، گیلان، کردستان، زنجان، قم و مازندران همراه بوده است.

در این شرایط رسانه‌های داخلی از تلاش گروه‌های امداد برای نجات ده‌ها هزار مسافری خبر می‌دهند که برف آنها را غافلگیر کرده و در جاده‌ها گرفتار شده‌اند.

از جمله خبرگزاری مهر به نقل از رئیس جمعیت هلال احمر دماوند نوشت، نیروهای امداد در جاده هراز از بامداد دوشنبه توانسته‌اند سرنشینان ۱۰۰ خودرو را که در کولاک مانده بودند، نجات دهند.

گزارش دیگر ایسنا نیز از قول پیرحسین کولیوند، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر بیان می‌کند که امدادگران در مجموع به ۱۴ هزار مسافر امدادرسانی کرده‌اند و آنها را از برف و کولاک نجات داده‌اند.

به گفته آقای کولیوند، این وضعیت ۳۲ مصدوم بر جای گذاشته که ۸ نفر آنها به بیمارستان منتقل شده‌اند، در عین حال که حدود هزار و ۶۰۰ مسافر نیز در مساجد و پایگاه‌های امداد و نجات اسکان داده شده‌اند.

در این حال سازمان هواشناسی کشور پیش‌بینی کرده که موج دیگری از سرما و بارش برف و باران از روز چهارشنبه آغاز می‌شود و مناطق غرب، مرکز، شمال، شمال شرق، شرق و جنوب ایران را در برمی‌گیرد.

اطلاعیه این سازمان بیان می‌کند که استان‌های چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و ارتفاعات اصفهان بارش برف را شاهد خواهند بود و در استان‌های خوزستان، کرمانشاه، همدان، مرکزی، ایلام، یزد، کرمان، بوشهر، تهران، البرز و قم نیز بارش باران پیش‌بینی می‌شود. 

 

 

سردار دکتر اسکندر مومنی در حاشیه بازدید از پلیس راه قم، با تاکید بر اینکه موضوع ایمنی سفر یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های دولت و مسؤلان است، گفت: خوشبختانه توانستیم شمار کشته‌های تصادفات را از حدود 24 هزار نفر در سال 84 به زیر 18 هزار نفر در سال گذشته کاهش دهیم.

 

وی با تاکید بر اینکه در نوروز امسال علی‌رغم افزایش شش درصدی سفرها، کاهش تصادفات و تلفات رانندگی را داشتیم، گفت: در نوروز امسال طی سه مقطع بارش برف و باران را داشتیم که در نوروز سال گذشته این چنین نبود.

 

رئیس پلیس راهور ناجا با اشاره به اینکه تاکنون دو مرحله بارش برف و باران را در نوروز سپری کردیم، افزود: برابر اعلام سازمان هواشناسی کشور، طی دو روز پایانی هفته جاری، سامانه بارشی جدیدی کشور را فرا می‌گیرد، از سوی دیگر بارش برف و باران اخیر موجب شد محورهای کندوان و هراز طی دیروز و امروز مسدود شوند که خوشبختانه با همکاری خوب صورت گرفته، این محورها مجددا بازگشایی شدند.

 

مومنی با تاکید بر اینکه برابر پیش‌بینی‌های قبلی و تجربیات سال‌های گذشته، میزان تصادفات در دور دوم سفرها افزایش می‌یابد، گفت: علت اصلی این افزایش خستگی و خواب آلودگی و شتاب و عجله برای زود رسیدن به مقصد است که همین جا از شهروندان و رانندگان درخواست می‌کنیم ضمن رعایت سرعت مجاز و کاهش آن، نسبت به افزایش فاصله طولی اقدام کنند تا در شرایط بارانی و برفی حادثه‌ای را شاهد نباشیم.

 

از سفرهای غیرضرور به محورهای کوهستانی پرهیز کنید

 

وی با تاکید بر اینکه سامانه جدید بارشی طی چند روز آینده مجددا وارد کشور شده و موجب بارش برف و باران خواهد شد، گفت: بر این اساس رانندگان برای تردد در محورهای کوهستانی باید حتما زنجیر چرخ همراه داشته باشند. از سوی دیگر توصیه می‌کنیم که رانندگان درصورتی که ضرورت ندارد، از محورهای کوهستانی طی روزهای آتی تردد نکنند.

 

رئیس پلیس راهور ناجا با تاکید بر اینکه آزادراه تهران قم و محور استان قم امروز پر ترافیک‌ترین محورهای کشور بودند، گفت: آمارها نشان می‌دهد استان‌های خوزستان، خراسان جنوبی و لرستان بیشترین افزایش تصادف و کشته را در نوروز امسال به خود اختصاص داده‌اند.

 

مومنی نسبت به افزایش دما در محورهای کوهستانی نیز هشدار داد و گفت: افزایش دما در محورهای کوهستانی موجب می شود که برف‌ها سریع‌تر آب شده و همین امر موجب ریزش بهمن و یا ریزش سنگ در جاده‌ها می‌شود؛ لذا به رانندگان هشدار می‌دهیم در زمانی که هوا گرم می‌شود، دقت لازم را هنگام تردد در جاده‌های کوهستانی داشته باشند.

 

کاهش 9 درصدی آمار تصادفات و تلفات رانندگی

 

مومنی به آمار تصادفات و تلفات نوروزی اشاره کرد و گفت: از بیست و پنجم اسفند سال گذشته تا پایان دور اول سفرهای نوروزی، 13 درصد آمار تصادفات و تلفات رانندگی کاهش داشت که با افزایش این میزان طی دو روز گذشته در مجموع میزان تلفات و تصادفات رانندگی در کشور از 25 اسفند ماه سال گذشته (آغاز طرح نوروزی) تاکنون حدود 9 درصد کاهش نشان می‌دهد.

 

کاهش آمار تصادفات اتوبوس‌های بین شهری در نوروز امسال

 

وی در پاسخ به سؤالی در خصوص بالاترین سرعت ثبت شده در نوروز امسال، گفت: برابر اطلاعات دریافتی، بالاترین سرعت ثبت شده با 205 کیلومتر متعلق به خودرویی بوده که هم‌اکنون در توقیف پلیس است.

 

رئیس پلیس راهور ناجا در خصوص ناوگان حمل و نقل عمومی و تصادفات آنها گفت: خوشبختانه با راه‌اندازی سامانه نظارت مردمی و ناوگان اتوبوسرانی، میزان تخلفات و تصادفات این ناوگان در نوروز امسال کنترل شده است و آمارها تاکنون نشان می‌دهد میزان تصادفات اتوبوس‌های بین شهری نسبت به سال گذشته کاهش داشته است. 

 

 

 بنا بر گزارش برخی رسانه های ایران و آمریکا، حمید ابوطالبی به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل در نیویورک معرفی شده و مدتی است که در انتظار دریافت ویزای ورود به آمریکاست.

 

به گزارش بی‌بی‌سی، گفته می شود که آقای ابوطالبی یکی از اعضای گروه دانشجویان پیرو خط امام بود که در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ در حمله به سفارت آمریکا در تهران و گروگان گرفتن دیپلمات های آمریکایی دست داشته است.

 

حمید ابوطالبی در گذشته سفیر ایران در ایتالیا، استرالیا و اتحادیه اروپا بوده است.

 

اکنون به نظر می رسد که خبر انتصاب او در سازمان ملل متحد در حال تبدیل شدن به موضوعی بحث برانگیز باشد. این در حالیست که دولت ایران رسما خبر انتصاب او را تایید یا تکذیب نکرده است.

 

برخی گزارش ها حاکیست که آقای ابوطالبی در واقعه گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی در آبان ۱۳۵۸ در تهران دست داشته است، اتهامی هرچند تایید نشده که خیلی ها در آمریکا به آن حساسند.

 

وزارت امور خارجه آمریکا روز دوشنبه از اظهار نظر در مورد این که آیا ایران برای سفر حمید ابوطالبی به نیویورک درخواست وزیر داده خودداری کرد.

 

ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت که از سابقه حمید ابوطالبی اطلاعی ندارد.

 

به گفته خانم هارف، رویه صدور ویزا محرمانه است و وزارت خارجه نمی تواند در مورد جزئیات درخواست های ویزای آمریکا با رسانه ها صحبت کند.

 

دولت آمریکا به عنوان میزبان مقر اصلی سازمان ملل متحد موظف به صدور ویزا برای کادر سیاسی کشورها در این سازمان است.

 

با این حال، توماس پیکرینگ، نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد می گوید واشنگتن از این قدرت برخوردار است که از صدور ویزای احتمالی برای فرستاده احتمالی ایران خودداری کند، هر چند به گفته او در شرایط فعلی این کار می تواند برای دولت باراک اوباما هزینه داشته باشد.

 

آقای پیکرینگ به بی بی سی فارسی می گوید: "ما در تلاش هستیم که با پرزیدنت روحانی همکاری کنیم، اگر این فرد به او نزدیک باشد، رد درخواست ویزای او می تواند برای ما هزینه داشته باشد. همین طور، اگر ویزای شخصی که می خواهد به عنوان نماینده سازمان ملل به آمریکا سفر کند، صادر نشود موضوع تعهدات ما به سازمان ملل متحد مطرح خواهد شد."

 

روزنامه محافظه‌کار کیهان اخیرا وزارت امور خارجه ایران را به سکوت در برابر "کارشکنی آمریکا" در صدور ویزا برای حمید ابوطالبی متهم کرده و از این کار انتقاد کرده بود.

 

کیهان در شماره ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ نوشت که محمد خزاعی، نماینده ایران در سازمان ملل هم پیش از صدور ویزای نماینده جدید، از همکاران خود در سازمان ملل خداحافظی کرده و از نیویورک به تهران بازگشته است.

 

به گفته توماس پیکرینگ تایید انتصاب یک گروگانگیر سابق به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل متحد می تواند به بهانه ای برای حملات لفظی به باراک اوباما نیز تبدیل شود.

 

او می گوید: "این می تواند مساله ای شود که جناح محافظه کار بخواهد با آن پرزیدنت اوباما را سرافکنده کند، البته اگر او واقعا بتواند در جلوگیری از آن نقش داشته باشد."

 

بنا بر گزارش ها، حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران، حمید ابوطالبی را چند ماه پیش و در پی دستیابی به توافق هسته ای ژنو، برای نمایندگی سازمان ملل متحد در نیویورک در نظر گرفت.

 

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا می گوید که از نقش احتمالی آقای ابوطالبی در حمله به سفارت آمریکا اطلاعی ندارد.

 

به گفته خانم هارف، "هر کسی می تواند برای ویزای آمریکا درخواست بدهد و ما درست مثل بقیه درخواست ها و طبق روال همیشگی به آن رسیدگی خواهیم کرد، اما درباره نتیجه حدس و گمانه زنی نمی کنیم." 

 

حسین راغفر با اعلام این مطلب به ایلنا گفت: در میان اقلام غدایی نان ارزان‌ترین کالای مصرفی تلقی می‌شود بطوری که امکان جایگزین کردن آن با یک کالای غذایی ارزان‌تر وجود ندارد.

 

راغفر ادامه داد: با این شرایط روند تغذیه خانواده‌های کم‌درامد نیز تغییر خواهد کرد و تغذیه پرکالری جایگزین تغذیه مغزی خواهد شد که سوء تغذیه، نارسایی‌های ویتامینی و کاهش میانگین قد نسل‌های بعدی یکی از نتایج این افزایش قیمت خوهد یود.

 

این کار‌شناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه در علم اقتصاد به چنین پدیده‌ای «کالاهای گیفن» گفته می‌شود، افزود: در این حالت به دلیل پرمصرف بودن و حیاتی بودن نوع کالا، در صورت افزایش بهای کالا بر شدت تقاضا نیز افزوده می‌شود و در مقابل تقاضا برای کالاهای گران‌تر و کم مصرف‌تر کاهش می‌یابد.

 

به گفته این اقتصاددان، به دلیل بحران جهانی غذا، افزایش قیمت گندم مسئله‌ای اجتناب ناپذیر است اما دولت باید به جای افزایش بهای نان تشویق و حمایت کشاورزان داخلی به کاشت گندم را بیشتر کند تا بتواند از این طریق گندم مورد نیاز را تامین کند.

 

وی یادآور شد: به دنبال رکود اقتصادی سال ۲۰۱۰ در کشورهای عربی، آفریقایی و آمریکای لاتین به دلیل بحران غدا اعتراضات مردمی شکل گرفت و حتی جنبشی به نام جنبش نان شکل گرفت.

 

وی بابیان اینکه در حال حاضر سالانه ۵ تا ۶ میلیون تومان از گندم مصرفی جامعه از خارج وارد می‌شود گفت: طبق پیش بینی‌ها در بحران‌های جهانی غذا چنانچه کشوری از نظر تامین قوت غالب «خود کفا» نباشد باید بخش قابل توجهی از درآمد ملی خود را بابت خرید مواد غذایی اختصاص دهند.

 

این کار‌شناس مسائل اقتصادی بابیان اینکه افزایش قیمت نان تنها بار تورمی به همراه دارد، افزود: در حال حاضر از نظر علم اقتصاد به دلیل ریخت و پاش‌ها خارج از برنامه و عملکرد غلط دولت در وضعیت تورم مارپیچی هستیم.

وی بابیان اینکه برای خروج از این وضعیت باید دولت هم هزینه‌های خود را کم کند و هم زمینه ایجاد رقابت بخش خصوصی را فراهم کند گفت: در وضعیت اقتصاد مارپیچی به دلیل عملکرد اشتباه مدام بر هزینه‌ها ودر نتیجه تورم افزوده می‌شود. 

 

سردار احمد گراوند در گفتگو با مهر، در پاسخ به پرسشی در زمینه آخرین وضعیت سربازان و مرزبانان ربوده شده ایران در شرق کشور اضافه کرد: هشت هزار و 755 کیلومتر مرز داریم که به طور میانگین ما هر روز یک درگیری مسلحانه را در مرزهای کشور جمهوری اسلامی ایران در سال 92 داشته ایم.

 

جانشین فرماندهی مرزبانی ناجا افزود: در این سال در یک مورد تعدادی از نیروهای ما شهید شده و در مورد دیگر نیز پنج تن از نیروهای ما به اسارت عناصر ضد انقلاب درآمده اند.

 

گراوند با اشاره به مشکل عمده مرزبانی در شرق کشور گفت: عمده مشکل ما در این زمینه این است که دو کشور افغانستان و پاکستان اشرافیتی بر مرزهای خود ندارند و ما یکطرفه مرز را کنترل می کنیم که متاسفانه از درون مرز این دو کشور عناصر ضد انقلاب به سمت نیروهای ما تیراندازی می کنند.

 

وی عنوان کرد: به نظر من مسئولیت این پنج نفر به عهده کشور پاکستان است و هر کشوری برابر قوانین بین المللی باید امنیت مرزهای خود را برقرار کند که کشور پاکستان قادر نیست این امنیت را برقرار کند و در ملاقات های مرزی نیز به آنها اعتراض کرده ایم.

 

 

در حال حاضر نمی توانیم در مورد شهادت مرزبان ایرانی نظر دهیم

 

گراوند با اشاره به اخبار ضد و نقیض برخی خبرگزاری ها مبنی بر شهادت مرزبان دانایی فر ابراز داشت: برخی خبرگزاری ها یکبار خبر از آزادی مرزبانان به گروگان گرفته ما دادند که صحت نداشت و اخیرا نیز یکی از خبرگزاری ها خبر از به شهادت رسیدن درجه دار دانایی فر مرزبان غیور ما داده اند.

 

وی بیان داشت: در حال حاضر نمی توانم به طور صد در صد در مورد خبر به شهادت رسیدن این مرزبان یا صحت و سقم آن اظهار نظر کنم.

 

گراوند متذکر شد: عناصر ضد انقلاب اکنون ادعا کرده اند که مرزبان ما را به شهادت رسانده اند و باید در آینده درستی یا نادرستی این مهم مشخص شود.

 

هنوز 300 کیلومتر مرز مسدود نشده در سیستان داریم

 

وی در پاسخ به پرسشی در زمینه ضرورت ارتقا و به روزآوری تجهیزات مرزبانی برای جلوگیری از تکرار حوادثی چون ربوده شدن مرزبانان ما تاکید کرد: ما در استان سیستان و بلوچستان دارای یک هزار و 600 کیلومتر مرز هستیم.

 

گراوند تصریح کرد: علی‌رغم اینکه ما چندین سال است که در آنجا کار انسداد مرز را انجام می دهیم هنوز هم 300 کیلومتر از مرزهای این استان مسدود نشده است؛ یعنی در آنجا نه جاده، نه پاسگاه و نه انسداد مرزی انجام شده است.

 

وی اظهار داشت: این مهم می طلبد که مسئولان نظام جمهوری اسلامی اعتباراتی را برای انسداد مرز اختصاص بدهند که بتوانیم انسداد مرز را کامل کنیم.

 

 

اعتبارات انسداد مرزها در سال گذشته محقق نشد

 

گراوند در پاسخ به پرسشی در زمینه خواسته مرزبانی ناجا از مجلس شورای اسلامی در بحث انسداد مرزها گفت: مجلس شورای اسلامی هر سال اعتباراتی را برای انسداد مرز و کارهای مختص مرز اختصاص می دهد.

 

وی افزود: اما سال گذشته این اعتبار تحقق پیدا نکرد و تا آخر سال 92 تقریبا 10 یا 15 درصد آن اعتبارات در اختیار ما قرار گرفت و می طلبد که یک اعتبار فوق العاده را به این مهم اختصاص دهند.

 

گراوند متذکر شد: ما هم در استان های درگیر و هم در استان های ویژه کشورمان خلا مرزی داریم و می طلبد که اعتبار خوبی به مرز داده شود تا ما بتوانیم مشکلات خود را در این زمینه حل کنیم.

 

وی تاکید کرد: البته باید به این نکته نیز اشاره کنم که اعتبارات انسداد مرز در برخی سال ها مثل سال 90 صد در صد تحقق پیدا کرد که جای تقدیر دارد.

 

کنترل دقیق مرزها نیازمند تخصیص اعتبارات مورد نیاز برای انسداد مرزها است

 

گراوند با اشاره به ارتباط بین اعتبارات و تحریم ها در سال 92 بیان داشت: ما نیز به دلیل تحریم کشور و اینکه نفت ما به فروش نمی رفت و دیگر مشکلات کشور در سال 92 واقف بودیم، اما اگر بخواهیم که مرزهای ما به خوبی کنترل شود نیاز است تا اعتباراتی ویژه برای انسداد مرزها اختصاص یابد.

 

وی در پاسخ به پرسشی در زمینه لزوم ارتقای تجهیزات دریابانی ادامه داد: در طول چند سال گذشته انواع شناورها از جمله ناوچه های 250، 60، 23 و 17 فوتی در اختیار ما قرار داده شده است و لی به نظر من کافی نیست.

 

 

گراوند تصریح کرد: در خشکی نیز ما از دستگاه های فناوری روز شامل انواع رادارها، دوربین های حرارتی و دید در شب و پهبادها استفاده می کنیم ولی نیاز است که این تجهیزات بیشتر شوند و در برنامه های سال 93 وجود دارد؛ دولت و مجلس نیز قول هایی داده اند که اگر اعتبارات مرز تحقق پیدا کند این مشکلات نیز مرتفع می شود.

 

برخورد با متجاوزین مرزی صیاد کشورهای حوزه خلیج فارس

 

وی در پاسخ به پرسشی در زمینه مشکلاتی که متجاوزین مرزی صیاد کشورهای حوزه خلیج فارس برای صیادان استان بوشهر ایجاد می کنند، افزود: ما این متجاوزین را دستگیر کرده و در اختیار مقام قضایی قرار می دهیم و بعد از صدور حکم توسط مقام قضایی آنها را به مرزبان مقابل تحویل داده می شود.

 

وی خاطر نشان ساخت: در این مورد به آنها اعتراض می کنیم و خواهان جلوگیری از ورود غیر مجاز اتباع این کشورها به مرز کشورمان می شویم.

 

 

گراوند ادامه داد: این پدیده در مرزهای دو کشور طبیعی است و در برخی اوقات نیز صیادان ما به مرز کشور مقابل تجاوز می کنند که ما با مرزبانان کشورهای مختلف تبادل نظر و تعامل خوبی در این زمینه داریم.

 

وضعیت صیادان ایرانی دربند کشور عربستان

 

وی در خصوص آمار صیادان ایرانی دربند کشور عربستان عنوان کرد: آمار دقیقی در این زمینه ندارم و تا آنجا که می دانم تعداد بسیار کمی هستند؛ چرا که اگر بود با هم تبادل کرده ایم و صیادان دربند دو طرف را به هم تحویل داده ایم.

 

جانشین فرماندهی مرزبانی ناجا در پایان گفت: در حال حاضر تنها به جرم حمل مواد مخدر تعدادی بازداشتی در برخی کشورها داریم.

 

 

 

پیش‌نویس این قطع‌نامه در هفت صفحه و ۲۳ مورد به «برنامه اتمی»، «چشم‌انداز روابط ایران و اتحادیه اروپا»، «مسائل منطقه‌ای» و «حقوق بشر» نظر دارد.

 

این قطع‌نامه خود با نظر به قطع‌نامه‌های پیشین در مورد ایران تنظیم شده؛ به ویژه چندی از آنها که مسائلی مانند برنامه اتمی یا مسائل حقوق بشری و حقوق اقلیت‌ها را در بر می‌گرفتند.

 

به گزارش رادیوفردا، این پیش‌نویس از اتحادیه اروپا می‌خواهد که تا پایان سال جاری میلادی در تهران دفتر نمایندگی افتتاح کند.

 

بازگشایی دفتر نمایندگی به گفته این قطع‌نامه می‌تواند بر سیاست‌های تهران تاثیر گذاشته، از گفت‌وگو بر سر مسائلی مانند حقوق بشر و حقوق اقلیت‌ها حمایت کند.

 

در مورد برنامه اتمی، با استقبال از توافق شکل‌گرفته در ژنو در سوم آذر ماه سال گذشته، از طرف‌ها خواسته است تا با حضوری سازنده در گفت‌وگوها طی زمان مقرر به توافق نهایی دست پیدا کنند.

 

به گفته این قطع‌نامه زمانی که ماهیت صلح‌آمیز برنامه اتمی ایران با رسیدن به توافقی راست‌آزمایی شود، آنگاه تحریم‌ها علیه تهران باید رفته‌رفته برداشته شوند.

 

این قطع‌نامه از آزادی برخی از زندانیان عقیده در ایران استقبال کرده و خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله فعالان حقوق بشر، فعالان سیاسی، اتحادیه‌ای و کسانی که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ دستگیر شدند، شده است.

 

کمیته روابط خارجی اتحادیه اروپا با اشاره به منشور حقوق شهروندی تهیه شده در دولت حسن روحانی در عین حال «نگرانی عمیق» خود را از گزارش‌ها در مورد مسائلی مانند «شکنجه»، «روند قضایی ناعادلانه» یا «اعدام‌ها» در ایران ابراز کرده است.

 

این قطع‌نامه از گفت‌وگوی سطح بالا در مورد مسائل حقوق بشری در ایران حمایت کرده و از جمله معتقد است این موضوع باید بخشی از چهارچوب روابط آینده میان اتحادیه اروپا و ایران باشد.

 

این پیش‌نویس از اتحادیه اروپا خواسته است از فعالیت گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران حمایت کند، از ایران خواسته تا به احمد شهید، این گزارشگر ویژه، فورا و بدون قید و شرط روادید ورورد به خاک این کشور را بدهد یا خواستار تعلیق اعدام شده است.

 

در این پیش‌نویس تاکید شده است که همه هیئت‌های نمایندگی اتحادیه اروپا که به ایران می‌روند باید متعهد شوند که با مخالفان سیاسی یا فعالان جامعه مدنی دیدار کرده به زندانیان سیاسی دسترسی داشته باشند.

 

این موضوع در حالی مطرح می‌شود که در سفر اسفند ماه کاترین اشتون، رئیس روابط خارجی این اتحادیه به ایران، دیداری میان او و برخی فعالان حقوق زن و نیز گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، صورت گرفت. این موضوع با انتقادهای مقام‌های ایرانی روبه‌رو شده است. این دیدار در سفارت اتریش در تهران همزمان با روز زن صورت گرفته بود.

 

این قطع‌نامه از نامه روزنامه‌نگاران برای شکل‌گیری انجمن صنفی آنها در ایران حمایت کرده است.

 

کمیته روابط خارجی اتحادیه اروپا در پیش‌نویس قطع‌نامه خود در عین حال از ایران می‌خواهد از نفوذ خود بر دمشق برای توقف جنگ در سوریه استفاده کند؛ از تهران می‌خواهد با تلاش‌های جهانی در این مورد همگام شود.

 

خانم اشتون در ۱۸ اسفند ماه طی نخستین سفر خود به ایران -که از آن به عنوان بخشی از تلاش‌ها برای کاهش تنش میان ایران و غرب نام برده می‌شود- با حسن روحانی دیدار کرد.

 

در آن دیدار، رئیس‌جمهوری ایران علاقه خود را برای ایجاد «روابطی جدید» با اتحادیه اروپا ابراز کرده بود.