جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بیانیه سفیران سبز امید درباره حوادث اوین: مماشات با نیروهای افراطى عاقبتى جز یأس مردم ندارد

Posted: 22 Apr 2014 09:40 AM PDT

جرس: تشکل‌های عضو سفیران سبز امید با صدور بیانیه ای خواهان معرفى و مجازات عاملان و آمران ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند ٣۵٠ زندان اوین شدند.  

 

به گزارش وبسایت سفیران سبز امید، در این بیانیه که به امضای تشکلهای دانشجویان سبز نروژ (نُرسا)، راه سبز اتاوا، راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)، راه سبز ایرانیان بریتانیا (رساب)، راه سبز ایرانیان مالزی (رسام)، کانون دانشجویان و دانش اموختگان اصلاح طلب مقیم آلمان (کادِص)، کانون دکتر علی شریعتی پاریس و کانون دکتر مصدق میلان رسیده آمده است: «وقتى امنیتى کردن جرائم سیاسى وسیله اى براى حذف هیات منصفه از دادرسى متهمان گشته است، دیگر چه جاى تعجب از وقوع پنج شنبه سیاه اوین؟ که این واقعه نه نخستینش بوده و نه واپسینش خواهد شد. مسیر آشناست. زخمى که خورده اند از انتخاباتى که گذشت. دولتى که از کف رفته. امیدى که به میان مردم بازگشته از براى تغییر و اصلاح.»

 

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

 

وقتى دستگاه قضایى مملکت، بیدادگاهى است که متهم سیاسى را بدون داشتن حقوق مصرح در قانون، به تیغ قاضى مى سپارد، وقتى زندانبان و بازجو، مالکان بى حرف و حدیث روزهاى اسارتند، وقتى از بازجویى گرفته تا سر دواندن اجراى حکم و روز ملاقات و مرخصى زندانى و … همگى ابزار شکستن زندانیان سیاسى گشته اند، وقتى هیچ ناظر بى طرفى حق نظارت بر قلمرو خداوندگاران نشسته در دستگاه قضا را ندارد، وقتى امنیتى کردن جرائم سیاسى وسیله اى براى حذف هیات منصفه از دادرسى متهمان گشته است، دیگر چه جاى تعجب از وقوع پنج شنبه سیاه اوین؟ که این واقعه نه نخستینش بوده و نه واپسینش خواهد شد.


مسیر آشناست. زخمى که خورده اند از انتخاباتى که گذشت. دولتى که از کف رفته. امیدى که به میان مردم بازگشته از براى تغییر و اصلاح. و نانى که آجر مى شود اگر دیر بجنبند. افسار کار که به دست اصلاح گران پرصبر بیافتد، لحظه، لحظه رفتن مردان طایفه افراط است. حیاتشان به التهاب است و بحران. و مماتشان در ثبات است و آرامش. شاه کلید برگشتشان به سکان مملکت، یأس مردمان است از کلید تدبیر. مرگ امید باید فرا رسد تا ضامن رجعت مردمان حلقه افراط باشد.

 

پس نفرت مى افکنند و بحران مى سازند. بذر خشونت مى پاشند با عریان ترین چهره. بحران را چنان مى سازند که هر اصلاح گرى را ناچار کنند از انتخاب یک دوراهى. دو راهى که یک سویش، پذیرش این ظلم مبرهن است و سکوتى منفعلانه و سوى دیگرش مقاومتى است کم نتیجه در برابر قدرتى تا به دندان مسلح.

 

دولت نوپاى روحانى، اگر قصد آن دارد که به ورطه تکرار وقایع تلخ سالهاى پر بحران اصلاحات نیافتد، نیازمند اقدامى است شجاعانه. زدودن مظاهر افراط، تنها راه چاره امروز ایران است. چرا که سکوت و مماشات با افراطى ترین نیروهاى رخنه کرده در نظام، عاقبتى جز ناکامى دولت و یأس مردمان به همراه ندارد.

 

ما وقایعى از این دست را، پاسخ آن بخشى از حکومت مى بینیم که براى یأس مردم از مسیر انتخابات گذشته و ناکام گذاردن دولت از وعده هاى انتخاباتى خویش، به هر عمل ناصوابى توسل مى جوید.

 

هر چند که امیدى نیست به احقاق حقوق عزیزان دربندمان، اما به حکم وظیفه شهروندى دستگاه قضا را دعوت مى کنیم به رعایت قانون و نبستن چشم خود به روى این همه شقاوت. شاید بد نباشد که براى یک بار هم که شده دستگاه قضایى کشور، قبل از هر نهاد دیگرى، اقدام به معرفى و مجازات عاملان و آمران حادثه تلخ بند ٣۵٠ اوین کند.

 

از نهادهاى امنیتى کشور مى خواهیم که با طرح اتهاماتى نظیر شورش زندان و حمل وسایل غیر قانونى و … توجیه گر ضرب و شتم ناجوانمردانه مامورین تحت امر خود نباشند. و به جاى فرار به جلو و توجیه این عمل شنیع، به فکر اصلاح امور و پاسخگویى به افکار عمومى باشند.

 

از رییس جمهور محترم مى خواهیم که با حمایت از زندانیان بى پناهى که هیچ دادرسى براى دادخواهى خویش ندارند، التیام بخش رنج طاقت فرسایى باشد که بر آنان رفته است.

 

همچنین از آقاى روحانى انتظار داریم که هیاتى را مرکب از افرادى با سلایق گوناگون سیاسى، مامور بررسى و تحقیق از چون و چراى واقعه رخ داده نماید و گزارش آن هیات را به اطلاع مردم برساند.

 

از دولت تدبیر و امید انتظار داریم تا با پاسخگویى به شبهات موجود، پیرامون حضور نیروهاى وزارت اطلاعات در ضرب و شتم زندانیان، نسبت به رفع نگرانى افکار عمومى اقدام نماید.

 

حادثهء تلخ بند ٣۵٠ اوین بار دیگر نشانمان داد که آن غده سرطانى که روزى رییس جمهور اصلاحات خبر از درمانش داده بود، هنوز در بطن نظام ریشه مى دواند. ما به جد از دولت کنونى انتظار داریم که تا دیر نگشته تدبیرى کند تا شاهد وقوع زنجیره اى بحران نباشیم. بحرانهایى که در وهله اول رقم زنندگان حماسه ٢۴ خرداد را هدف گرفته و در وهله دوم دولت تدبیر و امید را.

 

سفیران سبز امید، متشکل از:

 

دانشجویان سبز نروژ (نُرسا)
راه سبز اتاوا
راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)
راه سبز ایرانیان بریتانیا (رساب)
راه سبز ایرانیان مالزی (رسام)
کانون دانشجویان و دانش اموختگان اصلاح طلب مقیم آلمان (کادِص)
کانون دکتر علی شریعتی پاریس
کانون دکتر مصدق میلان
 

دبیر هیات نظارت بر مطبوعات: از رفع توقیف هفته نامه ۹ دی بی‌اطلاعم

Posted: 22 Apr 2014 08:59 AM PDT

جرس: در حالی که حمید رسایی در سایت شخصی خود از رفع توقیف هفته نامه ۹ دی خبر می‌دهد، اما دبیر هیات نظارت بر مطبوعات از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: تاکنون هیچ مرجع قضایی در این باره به ما خبری نداده است.  

 

سید علاء‌الدین ظهوریان عصر سه‌شنبه در گفت وگو با ایرنا و تکرار این جمله که ما بی خبریم، گفت : این موضوع را از مرجع قضایی جویا شوید ، اگر چنین خبری صحت داشت قاعدتا باید به ما می گفتند اما اعلام نشده است.

 

حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و مدیر مسوول هفته نامه ۹ دی امروز در سایت شخصی خود اعلام کرده بود که این هفته نامه رفع توقیف شده است.

 

رسایی در سایت شخصی خود آورده است : امروز بعد از ظهر خبر رفع توقیف هفته نامه ۹ دی به بنده ابلاغ شد.

 

هفته نامه ۹ دی به مدیر مسئولی حمید رسایی ، ۲۷ اسفند ماه۹۲ توقیف و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد.

محسن رهامی: پیگیری و جدیت دولت در مساله رفع حصر بسیار مهم است

Posted: 22 Apr 2014 08:59 AM PDT

جرس: محسن رهامی با یان این که "حصر آقایان کروبی و موسوی یک اقدام اجرایی صرف از طرف دولت قبلی نبوده که بگوییم حالا دولت بعدی آن را حل کند." گفت: یک اقدام قضایی نیز نمی تواند باشد بلکه تصمیمی است که در سطح کلان نظام در شرایطی خاصی گرفته شده است. فکر می کنم آماده شدن فضا و رفع نگرانی نسبت به بحران های اجتماعی و همفکری بیشتر اقای روحانی با سایر مقامات ارشد می تواند در این حوزه راهگشا باشد. 

 

حجت الاسلام محسن رهامی از آن دست فعالان سیاسی اصلاح طلب است که در جریان انتخابات خرداد سال گذشته در پشت صحنه، فعالیت پررنگ و موثری داشته و به عنوان عضو شورای حکمیت میان عارف و روحانی از نزدیک در جریان روند کناره‌گیری عارف از انتخابات بوده است. زمانی که سید محمد خاتمی نامه‌ای را خطاب به عارف برای کناره‌گیری از انتخابات می‌نوشت، رهامی کنارش بود و مامور شد تا نامه را به دست عارف برساند.

 

او در گفت وگویی که با ایلنا داشت به بررسی و ارزیابی عملکرد یک ساله گذشته اصلاح طلبان و نحوه جمع‌بندی آنان برای حمایت از روحانی در عرصه انتخابات پرداخت. او گله‌های عارف از دولت روحانی را به حق دانست و دلیل آن را ائتلاف نانوشته میان این دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری عنوان کرد.

 

رهامی در بخش دیگری از این گفت و گو عملکرد دولت در سال گذشته را مثبت و موفق ارزیابی کرد و گفت‌وگوی میان روسای جمهور ایران و امریکا را عمل به سنت پیامبر اکرم (ص) از جانب رییس جمهور دانست و تنها راه حل رفع مشکل با آمریکا را گفت‌وگوی بی واسطه با آمریکا مطرح کرد.

 

متن این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

 

**ارزیابی جنابعالی از عملکرد سال گذشته جریان اصلاحات چیست؟

 

عملکرد یک سال و اندی اخیر اصلاح طلبان نشان داد که این نیروهای همفکر و هم جهت با وجود اینکه در یک حزب واحد فعالیت نکرده و در واقع یک مرکزیت حزبی ندارند، اما همفکری قوی آنان موجب انسجام و هماهنگی بود. از این حیث می توان عملکرد اصلاح طلبان را مثبت ارزیابی کرد.

از تجربه‌ای كه در انتخابات ریاست جمهوری در سالهای 84 و 88 به دلیل تعدد کاندیدای نیروی اصلاح طلب كسب كردیم كه منجر به تفرقه و تشتت شد، توانستیم در انتخابات سال گذشته مکانیزم مشخصی را برای وحدت نیروهایمان بکار ببریم. توانستیم علاوه بر جذب نیروهای متمایل به اصلاح طلبان و نیروهای معتدل، بخشی از نیروهای اصولگرا را نیز که از عملکرد اصولگرایان ناراحت بوده و حاضر به همکاری با نیروهای معتدل و اصلاح طلب بودند به اردوگاه خود جذب کنیم و از این حیث عملکرد موفقی داشتیم.

قبل از سال 92 به تدریج به این سمت رفتیم که اولا در انتخابات ریاست جمهوری و ثانیا در انتخابات شورای شهر همفکری کنیم و در صورتی که فضا مساعد باشد بر روی کاندیدای اول و کسی که اجماع روی ایشان بود یعنی آقای خاتمی کار کنیم. اما اگر بنا به هر دلیلی فضا مساعد نبود نسبت به کاندیداتوری اقای هاشمی اقدام و از ایشان بخواهیم که وارد عرصه شوند. قرارشد در صورت فراهم نبودن شرایط برای ورود در مورد گزینه های دیگری که در نظر داشتیم فعالیت کنیم.

 

**گزینه های بعدی شما چه اشخاصی بودند؟

 

اشخاصی همچون آقایان ناطق نوری، حسن روحانی و محمدرضا عارف از گزینه‌های دیگر ما برای انتخابات ریاست جمهوری بودند. استراتژی کلی ما این بود که اولا باید با انتخابات کنار آمده و حتی‌الامکان مشکلات کشور را از طریق صندوق های رای حل کنیم و ثانیا بر روی یک نفر بگونه‌ای کار نکنیم که بین صفر و صد دیده شود به این معنا که اگر صد دیده نشد به صفر بازگردیم.

اجازه دهید با یك مثال این مسئله را باز كنم. برای من فرصت مطالعاتی در كشور آلمان پیش آمد. در آنجا رفتارهای جریانات سیاسی آنان را رصد می‌کردم و تجربه‌ای كه كسب كردم در جمع بندی و نحوه ورود جریان اصلاحات به انتخابات موثر بود. در آلمان نحوه ائتلاف حزب خانم مرکل با حزب سوسیال دمکرات توانست دولت با ثباتی را در اروپا ایجاد کند كه برای من مدل خوبی برای مطالعه و بررسی بود.

این اوضاع و احوال بگونه‌ای بود که توانستیم متناسب با شرایط مختلف جامعه، تصمیات و رویکرد مناسبی اتخاذ کنیم و نهایتا تدبیری که سران اصلاحات از جمله آقای خاتمی و هاشمی بکار بستند و اقدام مناسب دکتر عارف موجب شد که بر روی یک نفر اجماع کنیم و از یک نفر که نسبت به سایر کاندیداها به مواضع و خواسته‌های اصلاح طلبان نزدیک‌تر است، حمایت کنیم.

 

*در انتخابات شوراها چه سیاستی را اتخاذ كردید آیا در این انتخابات نیز موفق بودید؟

 

در مورد شوراها اگرچه فضا برای فعالیت متناسب نبود و بسیاری از نامزدهای جریان اصلاحات از سوی هیات اجرایی و هیات نظارت که هر دو در اختیار اصولگرایان بودند به طور گسترده رد صلاحیت شدند، اما عملکرد اصلاح طلبان در این حوزه نیز مثبت بود. ما با همان افراد کمی که تائید صلاحیت شده بودند وارد عرصه رقابت شده و به دنبال این بودیم که از طریق صندوق‌های رای در پی رفع مشکلات جامعه باشیم.

 

**در صحبت‌‌هایتان به پنج نامزد اشاره کردید که دو نفر اصلاح‌طلب و سه نفر در جریان راست سنتی یا به عبارتی اردوگاه اصولگرا قرار دارند. چرا از محمدرضا عارف آن حمایت لازم از سوی جریان اصلاح طلب صورت نگرفت و اجماع بر شخص دیگری صورت گرفت؟

 

اینکه می‌گویید آقایان هاشمی و روحانی از مجوعه اصولگرایان بودند، ما اینگونه مسائل را نمی‌بینیم. ما نه آقای هاشمی و نه آقای روحانی را در جریان اصولگرا نمی‌بینیم. آقای هاشمی در دولت اول و دوم خود نشان داده که فردی معتدل بوده و از همه نیروهای پایبند به انقلاب اسلامی استفاده می‌کند. در دولت اول آقای هاشمی هم آقای خاتمی بوده و هم آقای دکتر معین و هم برخی از آقایان محافظه‌کار در آن کابینه حضور داشتند.

در دوره حضرت امام (ره)که نیروها به نیروهای چپ و راست یا نیروهای خط امام و محافظه کار دسته بندی می‌شدند، آقای هاشمی جزء نیروهای راست محسوب نمی‌شدند. در دو دوره‌ی اول و دوم مجلس که من در آنها حضور داشتم و ایشان ریاست مجلس را بر عهده داشتند و ملاک تقسیم بندی به شکل حامیان دولت میرحسین موسوی و مخالفان آن دولت بود، یکی از اصلی‌ترین حامیان دولت مهندس میرحسین موسوی خود آقای هاشمی بود که اگر این حمایت‌ها نبود، قطعا آن موفقیت‌ها که در شرایط جنگ کم نظیر و یا بهتر بگویم بی‌نظیر بود، نصیب دولت آقای میرحسین موسوی نمی‌شد.

در جریان انتخابات خرداد سال گذشته پنج نفر افراد مطرح داشتیم که هرکدام در شرایطی می‌توانستند نامزد ریاست جمهوری از سوی اصلا‌ح‌طلبان باشند. كاندیدای اصلی ما برای این انتخابات آقای خاتمی بود اما شرایط برای حضور ایشان مهیا نشد. کاندیدای دوم مجموع نیروهای اصلاح طلب و معتدل آقای هاشمی بود. البته این به آن معنا نیست که صد در صد مواضع ایشان به مواضع اصلاح طلبان منطبق بود بلکه مجموع شرایط کشور و امکان پیروزی در انتخابات و موفقیت دولت ایشان بیشتر بود.

ما در مطرح کردن کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری تنها به گرایش‌های اصلاح‌طلبانه شخص نگاه نمی‌کردیم، بلكه به امکان عملی، توان مدیریت و امکان تعامل با نهادهای قدرت که با آن‌ها باید کار کرد، توجه می‌کردیم. تصمیم به حضور یا عدم حضور در انتخابات‌های مختلف از جمله ریاست‌جمهوری، مجلس و شوراها در خلاء صورت نمی‌گیرد. در انتخاب نامزد ریاست جمهوری خصوصا به موارد مختلفی از جمله اینكه فرد كاندیدا در صورت پیروزی با دو قوای دیگر مقننه و قضاییه و نهادهایی که تحت مدیریت رهبری هستند از جمله صداوسیما، سپاه پاسداران و ارتش چگونه تعامل خواهد كرد، بعلاوه امکان تعامل با رهبری انقلاب به عنوان شخص اول مملكت نیز از فاکتورهایی بود که در مورد آن باید هم بحث می کردیم. به این خاطر تصمیم‌گیری اصلا‌ح طلبان در آن شرایط به این سمت رفت که در صورت حضور آقای هاشمی در عرصه رقابت انتخاباتی از ایشان حمایت كنیم.

ما حتی پیش‌بینی كرده بودیم در صورتی كه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به هر دلیلی در عرصه رقابت حضور پیدا نکند یا امکان حضور فراهم نشود، از آقای ناطق نوری حمایت كنیم. اما ایشان هم بحث حضور در انتخابات را نپذیرفتند و با تایید نامزدهای نهایی برای انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان،‌ ما تنها دو كاندیدا داشتیم كه آقایان عارف و روحانی بودند که مواضع دکتر عارف به اردوگاه اصلاح طلبان نزدیک‌تر بود.

 

**آقای عارف در داخل اردوگاه اصلاح طلبان هستند یا نزدیک به این اردوگاه؟

 

اصلاح‌طلبان بصورت سازمانی آقای عارف را کاندیدای خود معرفی نکرده بودند، بلکه ایشان به صورت مستقل وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شده بود. به همین دلیل می‌گویم ایشان به اردوگاه اصلاح طلبان نزدیک تربود. اگر آقای خاتمی به عنوان نماد وحدت نیروهای اصلاح طلبان و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان تشکل های رسمی اصلاح طلبان با هم جلسه برگزار کرده و بر روی آقای عارف اجماع و از ایشان برای ثبت نام دعوت می‌کردند، آن زمان می‌شد گفت که ایشان کاندیدای اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری بوده و اخلاقا گروه‌های اصلاح طلب موظف بودند که از ایشان حمایت کرده و برای وی تبلیغ کنند.

آقایان عارف و روحانی هر دو بطور مستقل در عرصه انتخابات حاضر شدند و تلاش آنها تا روزهایی که ما در حال جمع بندی برای انتخاب یک نفر از میان آنها بودیم، باعث به دست آوردن رای بخشی از مردم شده بود. اما به لحاظ تشکیلاتی هیچ یک از این فعالیت‌های تبلیغاتی از سوی اصلاح‌طلبان هدایت نمی شد، بلکه مستقلا هر دو در عرصه انتخابات فعالیت کردند.

 

**مكانیزم انتخاب یك نفر میان این دو كاندیدا چه بود؟

 

از طرف آقای خاتمی و شورای مشورتی جهت انتخاب یکی از دو بزرگوار شورای حکمیتی تشکیل و قرار به تصمیم‌گیری میان آن دو نفر شد که بنده نیز یکی از اعضای این شورا بودم. جلسات بسیاری با افراد مختلف از جمله آقایان، هاشمی، ناطق نوری، روحانی و عارف و مشاوران آنها برگزار كردیم. این مساله که فقط یک نفر از آنها در عرصه انتخابات بماند، موضوعی اجماعی میان همه نیروهای اصلاح طلب و معتدل بود چرا که معتقد بودیم در صورت حضور هر دو نفر در عرصه انتخابات، پیروزی از آن هیچ یک نخواهد شد و وقایع انتخابات سال 84 تکرار خواهد شد.

اما اینکه چه کسی به نفع دیگری کنار بکشد به مجموع عوامل دیگری از جمله آرایش نیروهای سیاسی و ارتباطات مجموعه اصلاح‌طلبان با بدنه اجتماعی بستگی داشت. گرچه در بررسی‌ها متوجه شدیم كه تمایل آقایان هاشمی و ناطق نوری به آقای روحانی بیشتر است، ولی هم آقای هاشمی و هم آقای ناطق نوری به ما اعلام کردند که اگر در جمع بندی به آقای عارف برسید ما حتما به آن عمل خواهیم کرد. این نکته بسیار مهمی است که اگر شورا بر روی هرکسی اجماع می‌کرد، قرار بوده همه نیروهای اصلاح طلب و معتدل از وی حمایت کنند.

 

**شیوه عملكرد این شورای حكمیت به چه شكل بود؟

 

در همان اوایل از سوی شورای مشورتی آقای خاتمی، هیاتی برای بررسی آماری شهرها تشکیل شد که نتایج آن نشان میداد آقایان عارف و روحانی زمینه رای نزدیک بهم دارند و نهایت اختلاف آنها در نظرسنجی‌ها یکی دو درصد بود..اما در جمع بندی نهایی به شرایط روز و اینكه كدام یك از این دو كاندیدا شانس بیشتری برای جذب آرای هواداران سایر كاندیداها دارند و آیا میان نامزدهای اصولگرا امكان اجماع است یا خیر نیز توجه شد. ارزیابی ما در نظرسنجی‌ها از حدود 18 خرداد تا 20 خرداد حاکی از برتری آقای قالیباف نسبت به سایر کاندیداها در میان اصولگرایان بود و با فاصله‌ای آقایان ولایتی و جلیلی قرار داشتند. در این شرایط باید سریع تصمیم‌گیری می‌شد. از این رو اولویت‌هایی نظیر اینكه انتخاب فردی كه بتواند با مجموعه نیروها و نهادهای کشور تعامل بهتری کند تا در اداره كشور با مشکلات کمتری مواجه شود نیز مورد تاكید قرار گرفت.

بعد از جلسات طولانی و پیچیده و در فاصله چهار روز تا پایان زمان قانونی تبلیغات بود كه شورای حكمیت برای جمع‌بندی نهایی با این دو نامزد جلسه برگزار و آنان نیز اعلام کردند که اجماع بر روی هر کدام شكل بگیرد دیگری تابع آن خواهد بود، از سوی دیگر آقای عارف گفته بودند که اگر آقای خاتمی از من بخواهند، انصراف می‌دهم. ما در بیست و یکم خردادماه به جمع بندی رسیده و آن را تقدیم آقای خاتمی کردیم. قبل از اعلام رسمی هم ملاقات هایی با دکتر عارف برگزار کردیم و تصمیم نهایی این بود كه حتما نظر خود آقای عارف هم تامین شود. نظر ایشان هم این بود که به آقای خاتمی را به عنوان نماد جریان اصلاح طلبی قبول دارم و اگر ایشان از من رسما بخواهند، از عرصه رقابت کناره گیری خواهم کرد.

در واقع مبنای انصراف آقای عارف یک ائتلاف حزبی به معنای مصطلح نبود، بلکه شخصا آقای خاتمی طی نامه‌ای از ایشان چنین درخواستی کردند.

 

**پس آن نامه معروف درخواست آقای خاتمی را شما به آقای عارف رساندید؟

 

آن نامه به دکتر عارف که جهت سخنرانی به شیراز رفته بودند فکس شد و متن نامه را به دفتر ایشان بردیم و توضیح دادیم که آقای خاتمی و مجموع گروه اصلاح طلبان به این جمع بندی رسیده‌اند که در صورت انصراف ایشان و ائتلاف با آقای روحانی، پیروز انتخابات خواهیم بود و در واقع این درخواست شخص آقای خاتمی برمبنای نظر شورای مشاورین و مجموعه نیروهای اصلاح طلب بود.

 

**هیچ‌گاه در مورد متن‌نامه، خبری منتشر نشد. آقای خاتمی در این نامه چه مباحثی را مطرح كردند؟

 

محتوای نامه را در هر زمان که آقای خاتمی صلاح بدانند منتشر خواهند کرد، ولی در هرحال آنچه اجمالا می‌شود گفت به شرایط کلی کشور و علاقه آقای خاتمی و میزان اعتماد وی به دکتر عارف و توضیح شرایط اجتماعی و سیاسی پیش آمده در انتخابات و نهایتا درخواست کناره گیری ایشان مربوط می‌شد و اینکه این درخواست به معنای آن نیست که علاقه ایشان به آقای عارف کم شده باشد، چرا که در دولت اصلاحات آقای عارف نزدیکترین فرد به آقای خاتمی بوده است.

اصولا قرار بر انتشار متن نامه نبود. قرار بود آنرا سریعا به دفتر ایشان برسانیم و به آقای توفیقی مسئول ستاد دکتر عارف هم مطالب به تفصیل توضیح داده شدو قرار شد که نامه را شخصا به آقای عارف بدهند.

عصر دوشنبه 20 خرداد بعد از جلسه شورای مشاوران آقای خاتمی، آقای کرباسچی مصاحبه‌ای انجام داده و گفته بودند که در این جلسه رای‌گیری شده و در آن قرار بر کنار رفتن آقای عارف و اجماع بر آقای روحانی صورت گرفته است. مشاوران آقای عارف به مصاحبه اعتراض داشتند که اگر درخواست آقای خاتمی مبنی بر کناره گیری باشد یک بحث است، اما اگر جمعی براساس آمار و رای گیری قرار بر کنار گذاشتن آقای عارف گذاشته‌اند، بحث دیگری است كه ما آن را قبول نداریم.

از جمله آقای رسولی از مسؤلین ستاد انتخاباتی آقای عارف تماس داشتند و می‌خواستند مسئله به مردم توضیح داده شود، در نتیجه قرار شد با خبرگزاری‌ها مصاحبه و آنچه را که واقع شده اعلام کنیم که تنها به خواست آقای خاتمی و بر اساس مصالحی که ایشان تشخیص داده‌اند قرار بر انصراف دکتر عارف بوده، نهایتا آقای عارف بعد از مشورت با مشاوران خود با آقای خاتمی جلسه ای گذاشت و بنا به درخواست ایشان انصراف خود را اعلام کردند.

 

**به نظر شما چرا آقای عارف همچنان مسائل پیش آمده منتهی به اعلام انصراف را فراموش نکرده و هنوز همچنان گلایه هایی از آن شب دارد؟

 

مسئله‌ای که وجود دارد این است که در قضیه انتخابات 92 ائتلاف به معنای حزبی از طرف آقایان دکتر روحانی و دکتر عارف صورت نگرفت. در ائتلاف‌ها قواعدی وجود دارد که طبق آن مثلا دو یا سه حزب با هم ائتلاف می کنند و در تشکیل هیأت دولت مشارکت می‌کنند. در مورد آلمان در انتخابات 2005 زمانی که آرای خانم مرکل و آقای شرودر هر دو نزدیک بود، هر دو پشت درب‌های بسته بیش از دو هفته با یکدیگر جلسه برگزار کردند. کیفیت ائتلاف خودش نکته حائز اهمیت است که در انتخابات اخیر ایران به این قواعد توجه نشد. در قضیه آقای شرودر و خانم مرکل، جمع بندی این شد که صدر اعظمی آلمان بر عهده ی خانم مرکل باشد ودرعوض چهار وزارتخانه خارجه، کشور، صنایع و اقتصاد به حزب آقای شرودر (سوسیال دموکراتها) واگذار شود.

در اینجا تا جایی که در جریان بوده و هستم صحبتی نشد تا در صورتی كه آقای عارف کنار برود، سهم آرای هواداران ایشان در دولت آینده آقای روحانی چگونه خواهد بود و این مسئله مکتوم ماند. در مسائل سیاسی باصطلاح 4= 2+2 نیست بلکه این رقم شاید به 50 هم برسد. به این خاطر است كه تعداد زیادی از نیروها که منتظر نتیجه ائتلاف بودند و حضور خود در انتخابات را منوط به ائتلاف کرده بودنددر پای صندوق های رای حاضر شدند. و در مجموع حمایت آقای خاتمی و هاشمی و کلیه نیروهای اصلاح طلب و معتدل از آقای روحانی موجب شد علاوه بر رای اصلاح طلبان و نیروهای معتدل آرای خاکستری جامعه و حتی بخشی از آرای سایر کاندیداها به سبد روحانی ریخته شود.

گله آقای عارف از این جهت قابل تامل است که وقتی ایشان از عرصه رقابت کناره گیری کردند و عامل بسیار مهمی در موفقیت آقای روحانی شدند این انتظار وجود دارد که دولت در موارد مهم از ایشان دعوت کنند و نظر ایشان هم گرفته شود. در واقع این دولت را نمی توان دولت انحصاری اصلاح طلبان یا اصولگرایان دانست، بلکه یک دولت ائتلافی است و از نیروهای متمایل به اقای خاتمی، هاشمی و روحانی تشکیل شده است و بالطبع دولت ائتلافی باید نظر افراد موثر در این دولت را تامین کند، به این صورت که اگر قرار است در مورد تعیین وزرا، سیاست داخلی یا خارجی تصمیم گیری های مهمی صورت گیرد، از آنان نظرخواهی شود.

 

**این بی‌توجهی‌ها چه عواقبی می‌تواند داشته باشد؟

 

به طور مثال در مسئله ادامه توزیع یارانه یا سبد کالا یا نصب وزرا و مسائل کلان سیاست خارجی و داخلی با توجه به اینکه هزینه اقدامات سیاسی را باید همه حامیان دولت داده و پاسخگو باشند اگر مردم انتقادی داشته باشند، در انتخابات‌ بعدی این نقدها می‌تواند موثر باشد و باعث روی گردانی مردم از حامیان دولت شود. اصلاح‌طلبان یا اعتدالیون نمی توانند بگویند که اقدامات دولت ارتباطی به ما ندارد و خود آقای روحانی باید پاسخگو باشد.

بنابراین سوال مطرح است که مثلا در مسائل مزبور از جمله توزیع سبد کالا و به صف کردن مردم كه برخی آن را تحقیر مردم قلمداد کرده‌اند چه اندازه نظر کارشناسان اصلاح طلب یا حتی آقای عارف مورد توجه واقع شده است؟

این انتظارات اصلاح وحامیان دولت یک انتظار به‌حقی است، زیرا این دولت با رای و ائتلاف اصلاح طلبان موفق شده آنها باید پاسخگوی حامیان خود در مناطق مختلف کشور و شهرستان‌های بزرگ و کوچک باشند.

از نمونه‌های این انتظار می‌توان به مساله تعیین استانداران و فرماناران اشاره کرد كه برخی انتقادات را درپی داشته است.

مساله ای که دولت اقای روحانی با آن مواجه است و برای ما نیز قابل درک است، موضوع نحوه تعامل مجلس شورای اسلامی با این دولت است. دولت آقای روحانی در عین اینکه مجموعه‌های نیروهای معتدل و اصلاح طلب را نمایندگی می‌کند اما به لحاظ عملی با مجلسی روبرو است که ده ها برابر دوره احمدی نژاد، وزرای این دولت را به مجلس احضار کرده و باصطلاح به تعدادی کارت زرد داده اند و حتی از الان بحث استیضاح وزرا نیز مطرح شده است. علیرغم اینکه تلاش روحانی برای ارتقای همکاری و هماهنگی با مجلس است، اما با چنین مجلسی مواجه بوده و این مسئله شرایطی ایجاب می کند که ملاحظاتی در عزل و نصب ها داشته باشد. درحالیکه در دولت قبلی برابر گزارش خود مجلس تخلفات فراوانی صورت گرفته ولی مجلس از کنار بسیاری از آنها گذشته و این چنین حساسیتی نشان نداده است.

 

**به نظر شما آقای روحانی با این کار به جریان مقابل باج نمی دهد؟

 

این تعبیر را در عرصه سیاسی باج نمی‌گوییم، بلکه رعایت شرایط اجتماعی و سیاسی و همچنین مدیریت کشور است. اما نکته مهم این است که اگر ایشان به پشتوانه رای خود یعنی نیروهای اصلاح طلب و معتدل اعتماد کند و همان کاری که آقای خاتمی با مجلس اصولگرا انجام داد را در پی بگیرد، امکان موفقیتش بیشتر خواهد شد. بنای آقای روحانی بر ایجاد این نوع چالش ها نیست بلکه بنای ایشان نوعی تعامل است تا از ایجاد چالش های جدی برای کشور جلوگیری کند.

 

**با این وجود ارزیابی عملکرد دولت را در طول هفت ماه گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

گرچه خیلی زود است ارزیابی قطعی از عملکرد دولت آقای روحانی ارائه دهیم، اما به لحاظ روانی و در افکار عومی روی کار این دولت در داخل و خارج از کشور تاثیر مثبتی داشته است. فضای عمومی کشور در قبل از انتخابات در داخل و خارج از کشور اینگونه بود که اگر دولت تندرویی بعد از دولت آقای احمدی نژاد روی کار آید، تحریم‌های اقتصادی سنگین‌تر خواهد شد و بعضا حتی مساله حمله نظامی را مطرح می‌کردند و برخی افراد در خارج از کشور می‌گفتند به چه دلیل در ایران مانده‌اید، هر لحظه امکان حمله به کشور وجود دارد. اگر فضای فعلی را با آن فضا مقایسه کنیم، بدون شک از لحاظ روانی فضا مساعدتر شده است.

 

**ارزیابی شما از ارتباطی که میان مسئولان ایران و آمریکا بوجود آمد چیست؟

 

در این خصوص دولت تاکنون موفقیت خوبی داشته است و آن تابوی مذاکره با رقیب مثل خط قرمزی بود که کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشت، اما دولت آقای روحانی با آنان مذاکره کرد و کار بسیار موفقیت آمیزی بود و به نظرم به سنت پیامبر اکرم (ص) عمل کرد. همان سنتی که در زمان حیات خود حضرت شاهد آن هستیم. رسول اکرم (ص) در صلح حدیبیه با دشمنان خود نشسته و مذاکره کردند و با نمایندگان مشرکین مکه قرارداد امضا کردند. معتقدم در عرصه سیاسی ما باید سنت‌های سیاسی پیامبر و اهل بیت را احیا و عمل کنیم به نظر می‌رسد بعضی جریانها مایل به اجرای سنت های سیاسی پیامبر(ص) نیستند. اما دولت آقای روحانی به این سنت عمل کرد.

نه امریکا از مشرکین مکه خطرش بیشتر است نه دولت ایران از حیث قداست ادعای بیشتری نسبت به پیامبر اسلام دارد. حضرت محمد(ص) به راحتی می‌نشینند و با مشرکان قرارداد امضا می‌کنند و حتی در متن قرارداد برخی از مفاد را به درخواست نماینده مشرکان اصلاح می کنند که این مسئله مورد اجماع همه محققین اسلام از جمله مرحوم علامه طباطبایی است. به طور مثال مشرکان در قرارداد فیمابین از نوشتن " بسم الله الرحمن الرحیم" یا کلمه "محمد رسول الله" ایراد گرفته و خواستار این شدند که "بسمک اللهم" نوشته شود یا به جای محمد رسول الله، محمدبن عبدالله نوشته شود و پیامبر اکرم جهت حفظ صلح پیشنهاد آنها را پذیرفت.

در واقع همین طوری که جهاد با مشرکین و دشمنان یک سنت اسلامی و الهی است و در صورت حمله دشمنان باید به مقابله با آنها رفت، صلح هم یک سنت الهی است. جهاد یک سنت موقتی است اما صلح یک سنت دائمی است و بخاطر ایجاد فضای سیاسی مناسب جهت توسعه جوامع بشری وضع شده است، نشستن کنار وزیر خارجه امریکا یا پاسخ به تماس تلفنی رییس جمهور آمریکا تابو بود. همان طور که پیامیر کنار مشرکان نشست و گفت وگو کرد وهمان موقع هم بعضی از مسلمین به فلسفه واقعی صلح پیامبر اکرم (ص) با مشرکین توجه نداشتند و فلسفه صلح با مشرکین قابل هضم نبود، آقای روحانی هم باید کنار آقای اوباما بنشیند و مسائل را حل کند چراکه مشکلات فی مابین دو کشور با واسطه حل نخواهد شد. ویتنام سال‌های سال با آمریکا جنگید اما بعد از جنگ رؤسای جمهور دو کشور کنار یکدیگر نشسته و با هم گفت و گو و مشکلات فیمابین را حل کردند. جنگ قواعد خودش را دارد و صلح هم قواعد خاص خودش را دارد.

ژاپن تنها کشوری است که بمباران اتمی شده و بیشترین صدمه را از آمریکا دیده است اما همین کشور بعد از پایان جنگ مشکلات سیاسی و اجتماعی خود را با آمریکا بر اساس قواعد متعارف بین المللی حل و فصل کرد و نمی‌توانست تا قیامت این مساله را لاینحل بگذارد و این خود یک مهارت سیاسی مهم در اداره ی کشورهاست.

این قضیه نکته بسیار مهمی است و آقای روحانی هم به این سنت پیامبر عمل کردند و انتظار این است که مسیر را تا آخر ادامه دهند و کسانی که در این مساله مخالفت می کنند از دوناحیه بیشتر نیستند یا سنت پیامبر را درک نمی کنند و فکر می کنند که سنت پیامبر تنها جنگ و دشمنی و تند برخورد کردن است که این ناشی از عدم آشنایی و درک سیره پیامبر است و لذا باید مطالعات خود را بیشتر کنند یا با تاریخ اسلام آشنا بوده و از سنت‌ صلح اطلاع دارند، اما نمی‌خواهند آقای روحانی در این امر مهم موفق باشد چراکه موفقیت دولت در این حوزه سایر موفقیت‌ها را در پی خواهد داشت.

 

**پس معتقد به موفقیت دولت هستید؟

 

ضمن حفظ حق نقد برخی از سیاست‌ها و تصمیمات دولت، از جمله در بعضی از عزل و نصب ها، دولت در رفع مشکلات اساسی تدابیر خوبی اتخاذ کرده و توانسته فضای داخلی و خارجی را به نحو مطلوب تغییر دهد. ما توقع اینکه آقای روحانی ید بیضا نشان دهد و یک شبه بحران‌های داخلی را رفع کند، هیچ گاه نداشتیم و ایشان هم همچنین ادعایی نداشته است. خود پیامبر اکرم و حضرت علی نیز مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی زمان خود را به تدریج رفع می کردند و اینگونه نبوده با معجزه مسائل را یک شبه حل کنند.

من تا اینجا به عملکرد دولت نمره قبولی می دهم و امیدوارم با پشتیبانی ملت و همراهی مقامات ارشد بتواند در جهت رفع مشکلات داخلی و بین المللی گام های موثرتری بردارند. مقام معظم رهبری نیز از مذاکرات تیم دیپلماسی حمایت کرده و اخیرا آقای ناطق نوری رییس دفتر بازرسی بیت مقام معظم رهبری نیزاعلام کردند که در این خصوص به نحو کامل با رهبری هماهنگی شده است و فرماندهان سپاه نیز گفته اند که به تبعیت از رهبری از مذاکرات هسته ای حمایت می‌کنند و این انتظار وجود دارد که هرچه سریع‌تر مشکلات بین‌المللی رفع شود. البته این موضوع نباید باعث غفلت از مسائل داخلی کشور شود. دولت باید به وعده‌های خود درزمینه آزادی بیان و مطبوعات و نهادهای اجتماعی و توسعه آنان و نیز توسعه سیاسی در کنار رفع مشکلات اقتصادی اقدام اساسی انجام دهد.

تاخیر در رفع این خواسته و ها وعده می تواند دولت را آسیب پذیر ساخته و آن را از پشتوانه مردمی خود را محروم کند. از این رو نباید دولت تمام ظرفیت‌های خود را در یک حوزه بکار برده و از مابقی حوزه ها غافل شود.

 

**یکی از وعده های آقای روحانی بحث رفع حصر بود، رییس جمهور در این حوزه به چه میزان توانایی و اختیار دارد؟

 

حصر آقایان کروبی و موسوی یک اقدام اجرایی صرف از طرف دولت قبلی نبوده که بگوییم حالا دولت بعدی آن را حل کند. یک اقدام قضایی نیز نمی تواند باشد بلکه تصمیمی است که در سطح کلان نظام در شرایطی خاصی گرفته شده است. فکر می کنم آماده شدن فضا و رفع نگرانی نسبت به بحران های اجتماعی و همفکری بیشتر اقای روحانی با سایر مقامات ارشد می تواند در این حوزه راهگشا باشد. در واقع تعامل جدی و مذاکره و پیگیری جواب می‌دهد و دولت باید به مسئولان کشور این اطمینان را بدهد که در صورت رفع حصر و حضور عادی آقایان کروبی و موسوی هیچ مشکلی برای کشور بوجود نخواهد آمد. پیگیری و جدیت دولت در این مساله بسیار مهم است.

ما باید به جای تکیه و تکرار مسائل پیش آمده در انتخابات سال 88، بیشتر به جلو نگاه کنیم و مدیریت خوب سیاسی یکی از ویژگی‌هایش این است که بحران ها را حل و گذشته را پاک کند، نگه داشتن یک نقطه از گذشته و تکرار و بزرگ کردن آن جز اینکه موجب انشقاق و فرسایش روانی جامعه شود نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت. 

پتروشیمی بیستون در آستانه تعطیلی/ ۵۰۰ پرسنل و کارگر در انتظار بیکاری

Posted: 22 Apr 2014 08:29 AM PDT

جرس: تولیدات شرکت پتروشیمی بیستون به صفر رسیده و عملاً یکی از شرکت های صنعتی غرب کشور در آستانه تعطیلی قرار گرفته است .  

 

به گزارش کرمانشاه پست؛ عدم تأمین مواد اولیه و سوخت از سوی پالایشگاه کرمانشاه و آبادان بدلیل بدهی های شرکت علت اصلی تعطیلی پتروشیمی بیستون است . بر اساس این گزارش در صورت تعطیلی کامل شرکت ؛ ۵۰۰ پرسنل و کارگر شغل خود را از دست داده و به جمع بیکاران استان می پیوندند . به گزارش منابع مختلف در چند روز گذشته تولیدات به صفر رسیده و فروش نیز متوقف شده است.

 

مسئولان شرکت از هر گونه اطلاع رسانی خودداری می کنند و تلاش دارند نسبت به هر گونه خبر رسانی از وضعیت بحرانی این مجموعه تولیدی خودداری کنند.

 


بنابراین گزارش مشکلات یادشده پس از روند خصوصی سازی صنایع پتروشیمی و واگذاری آن به یک گروه صنعتی بنام برادران ریخته گران تشدید شده است. چندی پیش محمد علی مختاری رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از ارجاع پرونده از سوی وزارت اطلاعات درباره نحوه واگذاری آن به برادران ریختگران توسط سازمان خصوصی سازی خبر داده بود.


پتروشیمی بیستون در سال ۸۳ تأسیس و در زمینه تولید آکلیل بنزن خطی و آلکیلات سنگین فعالیت می کند.

 

پرسنل و کارگران شرکت از وضعیت موجود بعنوان بحران در پتروشیمی بیستون یاد می کنند که عملاً با بیکار شدنشان ۲۰۰۰ نفر بطور غیر مستقیم تحت تأثیرات منفی آن قرار خواهند گرفت.

 


تعطیلی شرکت پتروشیمی بیستون در حالی اتفاق می‌افتد که مطابق آخرین اطلاعات منتشره سال گذشته از سوی مرکز آمار ایران ؛ استان کرمانشاه در رده نخست بیکاری فصل زمستان و سوم سالیانه قرار گرفته است. در سال های اخیر بسیاری از مراکز تولیدی استان تعطیل و مقامات مسئول درباره هدف گذاری برای رفع بیکاری دچار چالش های متعدد شده اند.

رئیس مرکز فناوری اطلاعات از “ساماندهی و رصد شبکه‌های اجتماعی” خبر داد

Posted: 22 Apr 2014 06:57 AM PDT

 جرس: مشاور وزیر و رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد از کنترل پیامک‌های انبوه برای جلوگیری از انتشار محتوای مجرمانه و رصد و ساماندهی شبکه های اجتماعی در کشور خبر داد.

 

به گزارش ایرنا، حسن نجفی سولاری روز سه شنبه در نشست خبری با اشاره به شعار امسال (اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی)اظهار کرد: در حوزه ی کلیدواژه هایی که رهبری برای امسال فرمودند، ما طرحی را تدوین کردیم و به مقام عالی وزارت و شورای عالی فضای مجازی داده ایم.

 

وی افزود: امیدواریم با تصویب این طرح و با مدیریت جهادی بتوانیم تغییر و تحولی را ایجاد کنیم تا از دایره ی جنگ نرم، به شیوه ای درست عبور کنیم.

 

وی با اشاره به برخی از آمار در حوزه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال گفت: آمارها نشان دهنده افول درحوزه رسانه های دیجیتال در سالهای گذشته بوده است.

 

نجفی سولاری با بیان این که 18هزار مسجد، 32هزار مرکز فرهنگی، 37 ساختمان فرهنگی در تهران و اداره های کل استان ها از زیرمجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، اظهار داشت: این مراکز هیچکدام با هم شبکه ارتباط دیجیتالی و ارگانیک ندارند.

 

رئیس مرکز رسانه های فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال در ادامه باتشریح برنامه ها و عملکرد سال 92 از بررسی 6 هزار و 671 نرم افزار از نظر محتوایی، 1868 نرم افزار به لحاظ حقوقی و صدور 415 گواهی ثبت نرم افزار و 2 هزار و 33 پروانه انتشار در حوزه نشر دیجیتال در سال 92 خبر داد.

 

وی گفت: در مجموع 278 مرکز فرهنگی دیجیتال در استان های مختلف راه اندازی شده و قرار است در سال جاری نیز 47 مرکز دیگر به این تعداد افزوده شود.

 

وی نظارت محتوایی بر 6هزار و 500 فروشگاه اینترنتی و ثبت 18 هزار و 556 پایگاه اینترنتی در سایت ساماندهی را از دیگر اقدامات انجام شده در این مرکز در سال 92 عنوان کرد و گفت: بالغ بر 4 هزار سایت اینترنتی به دلیل مشکلات محتوایی و نیز انصراف اداره کننده سایت، لغو ثبت شده اند و در همین حال 432 درخواست ثبت دامنه با نام های خاص در این مرکز مورد بررسی قرار گرفته است.

 

نجفی سولاری از تقویت سامانه دریافت گزارشات مردمی در حوزه پیامک‎های تبلیغاتی و انبوه 10001314 از طریق رسانه های همراه و هوشمند خبرداد.

 

وی افزود: در هریک از معاونت های وزارت ارشاد، یک نماینده فنی از سوی مرکز مستقر شده و وظیفه اش شناسایی نیازهای آن معاونت در ارتباط با خدمات رسانی به مردم است. نجفی سولاری با بیان این که در حوزه ی دیجیتال مانند برگزاری جشنواره ها، نمایشگاه ها، حمایت از موسسات، ایجاد ساز و کارهای مناسب برای تربیت رسانه های برخط، حامل و تلفن همراه، سیاست گذاری هایی شده است، تصریح کرد: اصول مشارکت فعال برای به نتیجه رساندن سیاست های کلان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین و به شورای عالی فضای مجازی داده شده است. همچنین در بسیاری از امور، وظیفه ی تدوین برنامه ها و سیاست ها برعهده ی وزارت ارشاد گذاشته شده و از همه ی متخصصان تقاضا می کنم که در حوزه ی تدوین سیاست ها، الزامات و راهبردها به ما کمک کنند.

 

رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال به طرح سامان دهی شبکه های اجتماعی ایران اشاره کرد و گفت: این طرح در سه سطح امنیتی (از وظایف نهادهای امنیتی)، سطح حمایتی (از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و رصد محتوایی شبکه های اجتماعی در حال برنامه ریزی است.

 

به گفته وی در مقابل نگاه منفی که زمانی علیه شبکه های اجتماعی ایجاد شده بود، اکنون در حال رسیدن به یک تعادل هستیم. همچنین در رابطه با شبکه های اجتماعی (کمربند غربی و شرقی کشور) طرحی را تهیه کرده ایم تا شبکه های اجتماعی به وسیله افراد بومی این مناطق راه اندازی شود.

 

رئیس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال با بیان اینکه 14 هزار مورد شکایت از دریافت پیامک انبوه و تبلیغاتی به ما ارسال شده است، گفت: طبق قانون هیچ یک از اپراتورهای تلفن همراه نباید پیامک های حجم انبوه بیش از هزار پیامک به بالا را انتشار دهند مگر اینکه این پیامک ها در سامانه وزارت ارشاد ثبت و بارگذاری شود تا امکان کنترل آن وجود داشته باشد.

 

نجفی سولاری همچنین در ادامه به برنامه های مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال در حوزه رصد محتواهای دیجیتال اظهار داشت: برخی محتواهایی که از طریق تکنولوژی شبکه اجتماعی و پیامک ها رد و بدل می شود موجب گلایه و نگرانی است از این رو ما با توجه به وظیفه نظارتی خود به اپراتورهای موبایل ابلاغ کرده ایم که طبق قانون هیچ یک از آنها نباید پیامک های حجم انبوه بیش از هزار پیامک را انتشار دهند مگر اینکه این پیامک ها قبل از انتشار در سامانه مرکز رسانه های دیجیتال ثبت و بارگذاری شوند تا امکان کنترل آن وجود داشته باشد در همین حال اپراتورها باید با افرادی که با موبایل خود پیامک انبوه و تبلیغاتی ارسال می کنند، برخورد کنند.

 

نجفی سولاری با اشاره به فراگیر شدن استفاده از موبایل های هوشمند در کشور، گفت: بر اساس تحقیقات یکی از مراکز مطالعاتی در یکی از دانشگاههای کشور حدود 80 درصد دانشجویان دارای موبایل هوشمند هستند در همین حال بر اساس آمار وزارت بازرگانی، حدود 50 درصد گوشی های وارداتی به کشور هوشمند است. تمام کسانی که در حوزه محتوا و نرم افزارهای کاربردی موبایل کار می کنند باید از مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال مجوز دریافت کنند. در همین راستا این مرکز مکانیزم های حمایتی را نیز برای این بخش در نظر گرفته است.

 

وی خاطرنشان کرد: در پیوست فرهنگی محصولات دیجیتال که در شورای عالی فضای مجازی در حال تصویب است مجوز برای اپلیکیشن های موبایل داخلی به عنوان یکی از تکالیف فرهنگی مد نظر قرار گرفته است.

 

رئیس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد با اشاره به عملکرد شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی در کشور، گفت: این شبکه ها در سه سطح امنیتی، حمایتی و محتوایی مورد بررسی و نظارت قرار می گیرند که در حوزه امنیتی این وظیفه نهادهای امنیتی است که نسبت به عملکرد این شبکه ها پیگیری های لازم را به عمل آورند.

 

وی افزود: در سطح حمایتی و ایجابی مرکز رسانه های دیجیتال با حمایت شورای عالی فضای مجازی در حال ساماندهی و بومی کردن شبکه های اجتماعی داخلی است. در همین حال رصد محتوایی شبکه های اجتماعی نیز مد نظر قرار دارد تا به برخی افرادی که عضو شبکه های اجتماعی داخلی می شوند، کمک و هدایت شود. 

 

اندک اعتبار باقیمانده نزد نهادهای منصف ملت را هزینه عده‌ای مسئولیت‌گریز و قانون‌ستیز نکنید

Posted: 22 Apr 2014 06:07 AM PDT

نامه سیامک قادری به وزیر دادگستری
جرس: سیامک قادری، روزنامه‌نگار محبوس در زندان اوین که در حمله روز پنج‌شنبه به بند 350 اوین مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود، در نامه‌ای به وزیر دادگستری با اشاره به گفته‌های اخیر درباره ضرب و شتم زندانیان نوشته است: بنده نمی‌دانم که آیا جنابعالی دغدغه بازگشت نقش پیشین خود در اواخر دهه هفتاد در مقابل دولت اصلاحات یافته اید یا اسیر اعتماد های بیجا به همکاران سابق شده‌اید؟  

 

به گزارش جرس، این زندانی سیاسی در نامه‌اش آورده است: در هر حال امید که اندک اعتبار باقیمانده نزد نهادهای منصف ملت را هزینه عده‌ای مسئولیت گریز و قانون ستیز نکنید و قصه اسب چوبی تراوا را باز نمایش ندهید. شاید بتوان این دروغ را که هیچ ضرب و شتمی صورت نگرفته به مواد رسانه‌های الکن و بخشی از دوستانتان بقبولانید اما قطعاً همان نیروهای عملیاتی در روز پنج شنبه بند 350 در صداقت شما و درستی کردارشان متصور خواهند شد. 

 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

سخنان جناب پورمحمدی در حاشیه مراسم روز زن مبنی بر جراحت سطحی ناشی از درگیری دو تن از زندانیان بند 350 به عنوان نتیجه تحقیقات اولیه حیرت همگان را برانگیخت. در چند روز گذشته سخنانی از این دست بسیار گفته و شنیده شده است، البته به این دلیل که منشاء اغلب این سخنان به مسئولان مستقیم این رخداد باز می‌گشت شاید طبیعی می‌نمود. اما همانگونه که از فرزند شهید مطهری جز آزادگی در گفتار و رفتار انتظار نمی رفت، از کسی که وزارت دولت جناب آقای روحانی را بر عهده گرفته، خصوصا وزارتخانه ای که وظیفه‌اش گسترش داد است چنین انتظاری نبود.


جناب پورمحمدی، آیا امثال شما به دلیل سالها سرگرمی در میدان سیاست و جدالهای زنگار بسته، سیاه جناحی یا دیگر، نباید امیدی به راستی و انصاف واژگانی کثرت پیامبر هم داشت؟ حاشا که کتمان حقیقت و پوشاندن آن تفاوتی با دروغ ندارد. خصوصا که در جریان این لاپوشانی حقی از مظلومی دریغ شود. همانگونه که حاشا و کتمان بر جریان قتل های زنجیره ای، قضیه کهریزک، قتل زهرا کاظمی و ستار بهشتی راه به جایی نبرد و حاشا کنندگان آن جریانات اکنون رسوایان دنیا و آخرتند. قطعاً این بار نیز حقیقت آرام آرام بسان درخشش آفتاب از پشت ابرهای مسئولیت گریزی و قانون ستیزی تللو خواهد نمود..

 

حضرت حجت الاسلام والمسلمین، بنگرید که آیا سعید امامی ها سعید مرتضوی ها قاضی حداد ها و حیدری فرها مصونیت یافتند؟ همان‌هایی که خدایگان سناریو سازی های دروغ در این مملکت بودند. اما وعده ایست که نصرت را از آن پویندگان حق و راستی و ایستادگان در مقابل دروغ و تقلب می داند، عاقبت سروری می‌یابد و برای این وعده تغییری و تبدیلی نیست. گویی خوره ی دروغ و تقلب اکنون به مغز استخان رسیده است و چاره‌ای جز جراحی عمیق و اصولی را در چشم انداز نشان نمی دهد.

 

جناب وزیر دادگستری، مگر در یک دعوای ساده بین دو نفر اولین کار ساده اعزام آن‌ها به پزشکی قانونی نیست؟ چرا به رغم شکایت ده‌ها نفر از زندانیان و ایراد اتهام ضرب و جرح عمدی به مقامات سازمان زندان ها از اعزام آن‌ها به پزشکی قانونی طفره می روند؟ رسیدگی به شکایات زندانیان از این ظلم آشکاراکنون در چه مرحله ایست؟ به چه علت به جای رسیدگی معمول به ادعاهای زندانیان مقامات قانون گریز و حق ستیز زندان از تلویزیون و رادیو و روزنامه های جمهوری اسلامی از خود صلب مسئولیت می کنند؟ شاید آن‌ها نیز از حضور در دادگاه انقلاب وحشت دارند یا شاید جنابعالی نیز مسحور شعبده بازی کارگردانان و فیلم برداران دستگاه سناریو پرداز شده‌اید که با جابجایی صحنه‌ها مهاجم را به مدافع و مظلوم را به ظالم تبدیل می نماید. بنده نمی‌دانم که آیا جنابعالی دغدغه بازگشت نقش پیشین خود در اواخر دهه هفتاد در مقابل دولت اصلاحات یافته اید یا اسیر اعتماد های بیجا به همکاران سابق شده اید؟

 

در هر حال امید که اندک اعتبار باقیمانده نزد نهادهای منصف ملت را هزینه عده‌ای مسئولیت گریز و قانون ستیز نکنید و قصه اسب چوبی تراوا را باز نمایش ندهید. شاید بتوان این دروغ را که هیچ ضرب و شتمی صورت نگرفته به مواد رسانه‌های الکن و بخشی از دوستانتان بقبولانید اما قطعاً همان نیروهای عملیاتی در روز پنج شنبه بند 350 در صداقت شما و درستی کردارشان متصور خواهند شد.

 

بنده آخرین ماه های مجازات غیر منصفانه را به حکم دادگاه انقلاب می گذرانم ولی افسوسم آمد که در این میانه دعوای راستی و دروغ، پوستین عافیت بر سر کشیده و به کتمان حقیقت رضایت دهم، وظیفه وجدانی و انسانی به گوشه‌ای نهم و دل به آزادی ظاهری ازدیوار های بلند اوین خوش سازم. باشد که تأکید بیش از حد بر واگرایی در کابینه دولت منتخب مردم جای را به دادگری و دادگستری تنگ نکند.
.

از دشمنان شکایت برند به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا برم

سیامک قادری زندان اوین 1 اردی‌بهشت 1393

تجمع خانواده زندانیان سیاسی مقابل نهاد ریاست‌جمهوری

Posted: 22 Apr 2014 02:07 AM PDT

 جرس: خانواده‌های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به همراه تعدادی از فعالان سیاسی و حقوق بشری صبح امروز سه شنبه (دوم اردیبهشت) مقابل نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور تجمع کردند. ساعتی پیش پنج نماینده از خانواده‌های زندانیان سیاس برای مذاکره با نمایندگان دولت به نهاد ریاست‌جمهوری دعوت شدند.  

 

تجمع خانواده‌های زندانیان در اعتراض به ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از سوی مقام‌های زندان در پنجشنبه گذشته صورت گرفته بود که در پی آن پنج نماینده خانواده های زندانیان سیاسی برای مذاکره با نمایندگان دولت به نهاد ریاست جمهوری دعوت شدند.

 

احمد حائری برادر سعید حائری نیز به کلمه گفته است که ماموران امنیتی تاکید کرده اند که با مصاحبه هایی که در آن نشر اکاذیب نباشد مشکلی ندارند.

 

خانواده های زندانیان سیاسی طی روزهای گذشته اطلاع رسانی وسیعی درباره ی وضعیت زندانیان خود و ضرب و شتم و تهاجم خونین به بند ۳۵۰ زندان اوین داشته اند.

 

به گزارش جرس، شرکت کنندگان در این تجمع که شمارشان به ۵۰ نفر می‌رسید شعارهایی نظیر «دولت چرا نشستی اوین شده فلسطین» ٬ «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «وزیر بی‌کفایت استعفا استعفا» سر می‌دادند.

 

آن‌ها خواهان پاسخگویی مسوولان قضایی و دولتی و مجازات آمران و عاملان این ضرب و شتم هستند.

 

تجمع کنندگان درخواست کرده‌ بودند که نماینده به نهاد ریاست جمهوری بفرستند و مطالبات خود را بیان کنند.

 

شاخه هاي فساد را شناسايي و ريشه كن كنيد

Posted: 22 Apr 2014 01:29 AM PDT

نامه جبهه مشارکت به رئیس جمهور
جرس: در پی رخداد تاسف بار آزار و ضرب و شتم زندانیان سیاسی صبح روز پنجشنبه ٢۸ فروردین ماه در بند ۳۵٠ زندان اوین جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور نامه ای سرگشاده خطاب به دکتر روحانی ریاست حمهوری و رئیس شورای امنیت ملی خواستار رسیدگی به این موضوع و برخورد قاطع و ریشه ای با این گونه حوادث شده است.  

 

به گزارش نوروز، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر روحانی


ریاست شورای عالی امنیت ملی و مسؤول اجرای قانون اساسی


در چند روز گذشته اخبار نگران کننده ای از برخورد خشن با زندانیان سیاسی بی گناه در زندان اوین منتشر شد که بنا به منابع موثق ابعاد آن گسترده تر از آن بوده است که شنیده می شود. برخورد با زندانیان سیاسی و رفتارهای غیرقانونی زندانبانان مسبوق به سابقه است اما وقوع چنین برخوردهایی در زمان حاضر، که تأکید همه مسؤولان کشور و قوای حکومت بر همدلی، آرامش، وپرهیز از تشنج و تنش است بسیار قابل تأمل و توجه است. به نظر می رسد این برخوردها فراتر از ضرب و شتم عده ای زندانی بی گناه و بی پناه است که از اولیه ترین حقوق قانونی خود به طور غیرقانونی محروم شده اند بلکه با تأمل در حوادثی نظیر قتل های زنجیره ای، جنایت کوی دانشگاه و یا کهریزک بخوبی می توان دریافت که عده ای هر چند معدود و خود سر در صدد بازسازی این ریشه ها در جامعه هستند. مسلما برخورد قاطع و ریشه ای با این گونه حوادث و رعایت همه موازین قانونی و رعایت حقوق همه شهروندان بخصوص زندانیان سیاسی می تواند آرامش و آسایش را در کشور پایدار کند. شورای عالی امنیت ملی به عنوان رکن اساسی تأمین امنیت کشور و آسایش مردم وظیفه مبرم دارد تا در این موضوع به ظاهر ساده اما بسیار مهم و حیاتی ورود کند و با هماهنگی همه قوا نسبت به شناسایی و ریشه کن کردن این شاخه های فاسد اقدام بایسته به عمل آورد.

جبهه مشارکت ایران اسلامی
یکم اردیبهشت ماه هزار سیصد و نود و سه
 

شهادت خانواده‌ها درباره حمله به زندانیان؛ مقامهای زندان دروغ می گویند

Posted: 22 Apr 2014 01:23 AM PDT

نادر مرزبان
جرس: دیدار خانواده‌های زندانیان بند ۳۵۰ با عزیزان خود در روز دوشنبه حالتی از بهت و اندوه توامان داشت. ملاقاتی کوتاه به مدت ۵ دقیقه که پس از ضرب و شتم زندانیان در روز پنجشنبه صورت می‌گرفت. خانواده‌ها گواهی داده‌اند که زندانیان مورد ضرب و شتم شدید از سوی مسوولان زندان قرار گرفته و آثار کبودی و زخم روی بدنشان مشهود بوده است. 

روایت آنان از فضای سالن ملاقات در روز دوشنبه نشان دهنده تفاوت فضا با آن چیزی است که مسوولان زندان و برخی مقام‌های دولتی و قضایی مدعی آن هستند. تاکنون هیچ مقامی زیر بار مسوولیت ضرب و شتم زندانیان نرفته و همگی مدعی‌اند که بازرسی از بند ۳۵۰ اوین در روز پنجشنبه یک اتفاق معمولی و رویه عادی بوده است و تنها به کسانی که در برابر بازرسی مقاومت کرده‌اند آسیب جزئی وارد شده است.


بهت در سالن ملاقات

برخی خانواده‌ها در جریان ملاقات روز دوشنبه چنان از دیدن بدن‌های مجروح عزیزانشان متاثر شده بودند که با چشمانی پر از اشک سالن را ترک کردند. مادر اکبر امینی از زندانیان سبز ۳۵۰ بعد از ملاقات از هوش رفت و تصاویر او در حالی که بیرون از سالن روی زمین افتاده است در رسانه‌ها منتشر شده است. برخی از خانواده‌ها فضای اوین در روز دوشنبه را به زندان مخوف ابوغریب در عراق تشبیه کرده‌اند. جایی که رسوایی سربازان آمریکایی به دلیل شکنجه زندانیان عراقی انعکاس جهانی وسیعی پیدا کرد. خانواده زندانیان می‌گویند رفتاری که پنجشنبه گذشته با زندانیان صورت گرفته است نه فقط با در تضاد با حقوق مصرح زندانی در قوانین ایران است بلکه حتی انجام آن در رابطه با اسیران جنگی هم مشروعیتی ندارد.

روایت‌هایی در تضاد با ادعای مقام‌ها

حتی پس از گواهی خانواده زندانیان به ضرب و شتم عزیزانشان توسط گارد ویژه هم٬ مقام‌های قضایی حاضر به پذیرش مسوولیت نیستند و این موضوع را انکار می‌کنند. غلامحسین اسماعیلی رئیس سازمان زندان‌ها روز دوشنبه مدعی شد که «خانواده زندانیان پس از دیدار با زندانی خود متوجه خلاف واقع بودن این اخبار شبکه‌های مخالف نظام شدند.» ادعایی که دروغ بودن آن را روایت کاملا متفاوت خانواده‌ها از فضای زندان برملا می‌سازد. برای مثال برادر یاشار دارالشفا از زندانیان بند ۳۵۰ در صفحه فیس بوک خود پیرامون فضای سالن ملاقات در روز دوشنبه نوشته است: «مادر اکبر امینی سه بار از حال رفت که بار آخرش اورژانس او را برد! پسرش را با گردن شکسته و سری شکسته و بدون بخیه و باز دیده بود! مادر سهیل بابادی تا مرز سکته رفت و وقتی پسرش را دید دیگر نایی برای سخن گفتن و فریاد کشیدن و گریستن نداشت. همسر سعید حائری دید که چطور پشت و بازوهای سعید کبود از ضربه‌های باتوم بود. پدر و مادر داور حسینی وجدان هم همین صحنه را در مورد فرزندشان بوضوح دیدند. عبدالفتاح سلطانی هم به شدت آسیب دیده و مجروح بود. سعید متین‌پور ساعت‌ها بعد از ضرباتی که خورده بیهوش بوده. سروش ثابت سرش نشکسته اما مانند بقیه کمر و دستان و بدنش کبود از ضربه‌های وحشیانه بوده است. دستهای محمد شجاعی را از پشت بسته بودند و با خیال راحت او را زده بودند. آقای کبودوند را کبود کرده بودند، انگشتان دست راست و انگشتان پای چپش را شکسته بودند و گردن و کمرش کاملا ضربه دیده و چند استخوانش شکسته بود. پدر و مادر رونقی هم بودند: آن‌ها هم با بچه‌شان دیدار کردند در حالیکه کلیه‌اش را از دست داده، کتک خورده، و حالش اصلا خوب نبود. دکتر ملکی و آقای نوری زاد و خانم نرگس محمدی شاهدهای خوبی برای حال امروز خانواده‌ها و آن بازیهایی که بر سرمان آوردند هستند. یاشار دارالشفاء را در حالی آوردند که زیر بغل‌هایش را گرفته بودند چون نمی‌توانست راه برود، کمرش کبود و به شدت صدمه دیده و پا‌هایش نیز کبود شده بود. سر بچه‌هایی که به انفرادی برده بودند را تراشیده بودند و دیگر زندانیان نیز در حمایت از ایشان سرشان را تراشیده بودند. تمام آنانی که به انفرادی بند ۲۴۰ برده شده بودند. او در توصیف فضای سالن ملاقات زندان اوین در روز دوشنبه نوشته است: «آنچه امروز آنهایی که در سالن ملاقات بودند دیدند، چنان تاثیری بر زندگی و لحظات بعدی زندگیشان می‌گذارد که هرگز نمی‌توانند فراموش کنند. همهٔ ما امروز باندازهٔ چندین سال پیر و شکسته شدیم.»

نظیر این توصیف را سید صدر الدین بهشتی فرزند علیرضا بهشتی از حامیان میرحسینی موسوی در انتخابات سال ۱۳۸۸ به دست داده است. او نوشته است: «در سالن ملاقات اوین تا چشم یاری می‌کرد درد و آه بود و فرزندان برای مادرانشان جز لاله‌های کبودی که بر روی تنشان بود هدیه‌ای نداشتند و چه رورز مادری بود امروز! مادرهایی از جنس آب و آیینه٬ مادر علیرضا رجایی٬ مادر عماد بهاور و...» روایت سایر خانواده‌ها نیز به تلخی همین روایتهاست. پدر حسین رونقی ملکی وبلگ نویس زندانی در بیان فضای ملاقات روز دوشنبه گفته است: «یک سری لباس شخصی رو برده‌اند توی سالن و به‌شان گفته‌اند که بچه‌های ما را بزنند. من رفتم پسرم را دیدم، می‌گفت جانمان در خطر است. من از همه انسان‌ها، از همه نهاد‌ها، از هر کسی که می‌تواند، درخواست کمک دارم. جان بچه‌های ما در خطر است. قبل از اینکه حادثه‌ای دوباره رخ بدهد باید کاری کرد. از نمایندگان، از آقای مطهری تقاضا داریم که سریعا وارد عمل بشوند.» دختر مسعود پدرام دیگر زندانی بند ۳۵۰ نیز این گونه فضا را روایت کرده است: ««تلخ.... تلخ.... تلخ...، هنوز از مجروحین اصلی که تو انفرادی هستن هیچ خبری ندارن، جزئیات ضرب و شتم عزیزانمون خیلی وحشتناک‌تر از چیزی بوده که تو سایت‌ها نوشتن..، صدای شیون و زاری بی‌وقفه در سالن ملاقات، دیدن سر و گردن شکستهٔ اکبر امینی، رگ پاره شدهٔ امید بهروزی، از حال رفتن مادرهای عزادار، اورژانس دم در... بوی خون، همه جا بوی خون می‌داد.»

پدر اکبر امینی نیز در گفتگویی با سایت کلمه با اشاره به وضع وخیم فرزندش گفته است: «گردنش را شکسته بودند. آتل به گردن بسته بود سرش هم شکسته بود، که حتی بخیه‌اش هم نکرده بودند. خودش هم می‌گفت که گوش راستش اصلا نمی‌شنود.»

اعتصاب٬ آخرین راه چاره

طبق گزارشهای رسیده از اوین در حاضر ۳۲ نفر از زندانیانی که روز پنجشنبه بعد از ضرب و شتم به انفرادی بند ۲۴۰ زندان برده شده‌اند در اعتصاب غذا به سر می‌برند و برخی گزارش‌ها حکایت از اعتصاب غذای گروهی از زندانیان بند ۳۵۰ در همراهی با زندانیان انفرادی دارد. خانواده‌های زندانیان همچنین اطلاع داده‌اند که ماموران در یک اقدام تنبیهی موی زندانیان را تراشیده‌اند و برخی هم برای نشان دادن همراهیشان با سایر زندانیان اقدام به تراشیدن موی خود کرده‌اند. منابع جرس همچنین حکایت از تجمع خانواده‌های بند ۳۵۰ در روز سه شنبه (دوم اردیبهشت) به همراه تعدادی از فعالان سیاسی و حقوق بشری مقابل پاستور دارد. آن‌ها خواستار پاسخگویی مسوولان قضایی و مجازات آمران و عاملان ضرب و شتم زندانیان در پنجشنبه گذشته هستند. خواستی که تاکنون هیچ جوابی به آن داده نشده است.

اظهار نگرانی خانواده‌ها نسبت به وضع سلامت و بهبود زندانیان بند ۳۵۰

Posted: 22 Apr 2014 12:54 AM PDT

جرس: خانواده زندانیان بند ۳۵۰ که پنجشنبه هفته گذشته مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی زندان قرار گرفتند به شدت نسبت به سلامت عزیزان خود نگران هستند.  

 

همسر محمدصدیق کبودند: در تونل باتوم سه دنده اش شکسته و بیهوش شده است

 

محمدصدیق کبودند از دیگر زندانیان بند ۳۵۰ است که در یورش خونین بار روز پنجشنبه ۲۸ فروردین ۹۳ مورد ضرب و شتم بازرسان و ماموران مستقر در اوین قرار گرفت.

 

همسر کبودوند دوشنبه اول اردیبهشت ماه، آخرین نفری بوده که ملاقات کابینی داشته است. بنابر خواسته آقای کبودوند برای کاهش نگرانی خانواده، وی را از بیمارستان و با تعویض لباس بیمارستان برای ملاقات آورده بودند.

 

خانم کبودوند درباره صدمات و جراحات وارده به همسرش به “کلمه” می گوید: “شکستگی سه دنده سمت راست، خونریزی کلیه، شکستگی دو انگشت پای چپ، کبودی زانو و دست شان از آرنج به بالا، تورم پشت سر از صدمات و جراحات وارده به همسرم است که بشدت ما را نگران کرده است.”

 

بنابرگفته آقای کبودوند ابتدا بازرسی اتاق محترمانه صورت گرفته اما بعد از بازگشت بازرسان از اتاق ۱ به وی اعلام می کنند فردی به نام آقای قبادی ( که سمت ش برای خانم کبودوند مشخص نبود) با شما کار دارند. به محض بیرون رفتن آقای کبودوند از اتاق در واقع از تونل باتوم و وحشت عبور می کند! از وی می خواهند پاهایش را باز و رو به دیوار بایستند. اعتراض این زندانی سیاسی به دستبند، پابند و چشم بند با باتوم پاسخ داده می شود. و با فحش های رکیک به وی و دیگر زندانیان به ۲۴۰ منتقل می شود. در همین هنگام همچنان ضرب و شتم با باتوم ادامه دارد تا به بیهوشی وی منجر می شود.

 

آقای کبودوند در ملاقات با خانواده عنوان می کند: “وقتی به هوش آمدم در اتاقی با اکسیژن روی دهان بودم. سپس به بیمارستان منتقل شدم و در نهایت موهایم را تراشیدند و به انفرادی فرستاده شدم.”

 

همسر محمدصدیق کبودوند ملاقات امروز به خانواده ها را علیرغم تلاش ها و مخالفت های کمیسیون امنیت حاصل تلاش های نمایندگانی همچون آقای مطهری می داند.

 

وی خواهان پیگیری سریع و بی وقفه مسئولان و مجازات عاملان است. بنابر گفته وی حتی اگر بر فرض محال خلافی هم از سوی زندانیان صورت گرفته باشد که قطعا چنین نبوده، اینگونه برخورد غیرانسانی قابل قبول خانواده ها و مردم شریف ایران نیست.

 

محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر، روزنامه نگار کرد و برنده جایزه هلمن ۲۰۹۹ در حال گذراندن محکومیت ۱۱ ساله خود است. پیش از این به گفته خانواده این زندانی سیاسی وی در جریان نگهداری ۷ ماهه در شرایط سخت انفرادی به بیماری ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده بود و حتی سکته خفیف مغزی را نیز پشت سر گذاشته است.


همسر پیمان چالاکی: از اعتصاب غذا نگرانیم

 

سمیه عالمی پسند، همسر پیمان (امین) چالاکی، از جمله خانواده های بند ۳۵۰ است که امروز موفق به ملاقات کابینی با همسر خود شد. وی ضمن اشاره به فضای ناخوشایند امروز و وضعیت اسف بار زندانیانی که مورد حمله قرار گرفته بودند، به کلمه می گوید: امروز برای اولین بار است که اشک هایم بند نمی آید. خیلی فضای بدی بود. واقعا تصورش هم سخت است.

 

عالمی پسند پس از ملاقات کابینی با همسرش عنوان می دارد: با توجه به اینکه دست چپ همسرم قبلا به خاطر شکستگی پلاتین داشته، در اثر ضرب و شتم اخیر به سختی قادر به حرکت دستش بود.

 

وی در گفت و گو با کلمه خاطرنشان می کند که امروز تعداد زیادی لباس شخصی در اوین مستقر شده بودند و ملاقات ها مشروط به حضور تنها یک نفر از اعضای خانواده در ملاقات با زندانی شده بود.

 

همسر این زندانی سیاسی درباره اتفاقات رخ داده در روز پنج شنبه در بند ۳۵۰ می گوید: طبق معمول ماموران اقدام به بازرسی اتاق ها می کنند. اما چون پیش از این سابقه دزدیده شدن وسایل و حتی خوراکی های زندانیان بوده، این بار زندانیان از خروج از اتاق خودداری می کنند. اما در برابر بازرسی هیچ گونه مقاومت یا مخالفتی نمی کنند. پس از بازرسی چون مورد خاصی پیدا نمی شود، از زندانیان بدون علت می خواهند به طور کامل لباس هایشان را در بیاورند که با مخالفت و اعتراض شدید زندانیان رو به رو می شوند.

 

وی ادامه می دهد: ماموران هم برای کنترل اوضاع پس از درگیری و ضرب و شتم، عده ای از زندانیان را به بیرون از بند و هواخوری می فرستند و درب شیشه ای را با باتوم می شکنند که راه برگشت را ببندند و شروع به ضرب و شتم شدید مابقی زندانیان در بند می کنند. در این میان اتاق های یک و سه بیشتر مورد حمله قرار می گیرند و اغلب زندانیان این اتاق ها در انفرادی به سر می برند. به نظر من این قانون شکنی از سوی ماموران دلیلی جز ایجاد رعب و وحشت نداشته است.

 

عالمی پسند در واکنش به ادعای علاء الدین بروجردی که زندانیان را حمله کننده به بازرسان معرفی می کند، می پرسد: سوال من این است که آیا آقایانی همچون میردامادی، رجایی، سلطانی و … کدام یک اهل رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی هستند! خوب است آقایان با این ادعاها طنز نسازند و به وظیفه بررسی شان بپردازند.

 

همسر چالاکی درباره شروع اعتصاب غذای عده ای از زندانیان از جمله همسرش نیز می گوید: آنها از امروز دست به اعتصاب غذا زده اند، چون تا به امروز صبر کردند بلکه شاید دوستانشان از انفرادی خارج شوند. این امر برای ما خانواده ها به لحاظ سلامتی عزیزانمان بسیار نگران کننده است، اما چه تضمینی وجود دارد که سلامتی شان به دنبال تکرار رفتارهای نامعقول و غیر قانونی آقایان به مراتب بدتر از اتفاق پنجشنبه به خطر نیفتد و باز هم این رفتارهای بی دلیل و قانون شکنانه به داستان تکراری تبدیل نشود؟!

 

وی تاکید می کند: ما به شدت نگران سلامتی عزیزانمان هستیم. آنها آنجا امانت هستند. من در طی دو سال گذشته همواره با سکوت سعی بر ایجاد فضای آرام داشتم، اما متاسفانه آقایان عمدا تلاش می کنند با ایجاد فضایی رعب انگیز و خارج از قانون به همه مردم علنا ثابت کنند اوین جای امنی نیست و اینجا هم جان شما در خطر است!

 

همسر میردامادی: او را چنین متلاطم ندیده بودم

 

 

الهه مجردی، همسر محسن میردامادی، در یادداشتی در صفحه فیس بوک خود به توصیف فضای دیروز سال ملات زندان اوین و گفته های همسرش پرداخت و نوشت:

 

دیروز وقتی وارد سالن ملاقات زندان اوین شدم تا محسن را ملاقات کنم دم در میخکوب شدم! ولوله بر پا بود. در این ۵ سال حتی در سخت ترین روزها چنین صحنه هایی ندیده بودم. مادران وهمسران گریان گوشه وکنار سالن گاهی شیون وگاهی فریاد میکشیدند. پدران پیر وخواهران وبرادران جوان گاهی گریان وگاهی بهت زده انان را ارام میکردند. بعضی از ملاقات برگشته بودند وداستان سوزناک پنج شنبه سیاه را از زبان عزیزان مظلومشان شنیده بودندیا جراحتها وسر تراشیده عزیزانشان را دیده بودند.

 

مادر پیر علیرضا رجایی که با بدن کبود او مواجه شده بود گریه کنان بر مسببین ماجرا نفرین میکرد واز خداوند مدد میطلبید. ضجه ها وفریادهای مادر اکبر امینی که با بدن مجروح وگردن بسته او مواجه شده بوداکثر خانواده هارا متاثر کرده بود واتش به جان میزدکه بالاخره بیهوش شد وپسران جوان حاضر در سالن ایشان رابه بیرون ازسالن منتقل کردند. وقتی محسن پشت شیشه ملاقات قرار گرفت ،خواهر یکی از عزیزان دربندکه کابین کنار ما بود گوشی را برداشت وبا گریه از اوجویای حال شد ،محسن با بغض واب چشمی که گویای در دو رنج این چندروز بود جواب داد.

 

سالها بود چشمان نجیب وارام محسن را چنین متلاطم ندیده بودم. به شدت نگران حال زخمیهایی بود که به انفرادی منتقل شده بودندومیگفت زخمیهای اصلی در میان انان هستندکه خبری از انان نیست. از دنده شکسته ای که به حال خود رها شده وفرد زخمی از شدت درد حتی غذا نمیتواند بخورد،از پای گچ گرفته سر شکسته وکبودیهای ضربات باتوم برتن بچه ها گفت. نگران کینه وخشونتی بود که این از ماجرا به جامعه منتقل میشود وجانها را ناامید میکند. نگران مظلومیتی بود که بر زندانیان رفته است ودروغ گویان هم چنان حقیقت را پنهان میکنند و زمان میخرند تا زخمهاوصدمات ناشی از حمله به زندانیان ترمیم شود و نگران خیلی مسائل دیگر……….. ولی هم چنان امیدوار وسرفراز معتقد بود این هزینه به کرسی نشستن رای مردم است وبااینکه بی سابقه بوده وبسیار دردناک ولی خیلی دور از انتظار نبود.

 

می گفت پارسال این موقع خیال میکردیم دولت رادیکالها تشکیل میشود ومملکت با سرعت بیشتر به دره سقوط وشاید جنگ نزدیک میشودولی به همت مردم ولطف الهی صفحه جدیدی در سرنوشت مردم باز شد. در اوج درد ورنج مثل همیشه امیددر کلام وحرکاتش موج میزد وبه ما منتقل میشد. اخرین جمله اش این بود “به همه دوستان سلام برسان وبگواین نیز بگذرداگرچه با سختی “.

 

گفتم تو که با اعتصاب غذا همیشه مخالف بودی ،با قلب مریضت چه میکنی ؟ اعتصاب غذا برای چه ؟گفت :این بار فرق میکند. این دروغ سنگین که حتی بعضی دوستان هم باور کرده اند باید باتحقیق وتفحص حقیقت یابان شکسته شود واین تنها راه باقیمانده پیش روی ماست وظیفه دیگران به ما مربوط نیست. ومن با خودزمزمه کردم ” کاش هرکس وظیفه خود را بشناسد وادا کند تا بذر این امیدها وفداکاریها به باد نرودوشکوفه های ان فضای جامعه را عطر اگین کند چون جامعه ما سزاوار بهتر از این ها ست.