جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


جلودار زاده: کمتر از هفت درصد از سرمایه‌های کشور در اختیار زنان صنعتگر است

Posted: 12 Apr 2014 04:29 AM PDT

جرس: مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: کمتر از 7 درصد از سرمایه های کشور در اختیار زنان صنعتگر است.  

 

به گزارش ایلنا، سهیلا جلودار زاده، مشاور وزیر صنعت، معدن در یك نشست خبری كه صبح امروز برگزار شد اظهار داشت: كشور ما در شرایطی بسر می برد كه بدلیل سوء مدیریت ها و افزایش تحریم ها به لحاظ اقتصادی در وضعیت مناسبی نیست و امروز زنان نقش آفرین تاثیری جدی در اقتصاد و فرهنگ كشور دارند.

 

وی ادامه داد:هم اكنون در جامعه روستایی ما و به خصوص در بخش صنایع دستی و كشاورزی زنان حضوری فعال دارند و اكثر صادرات سنتی ما در زمینه زعفران، پسته و فرش از سوی زنان انجام می شود.

 

جلودار زاده خاطر نشان كرد: سرشماری دقیقی از میزان تولیدات زنان در كشور موجود نیست اما 50 درصد شاغلین در وزارت صنعت، معدن و تجارت را زنان تشكیل می دهند كه از این میزان 20 درصد در سمت مدیر كلی و 4 تا 7 درصد در سمت مدیریت عالی هستند، اما در بخش های مختلف صنعتی زیر 7 تا 8 درصد سرمایه در اختیار زنان است.

 

جلو دار زاده با اشاره به برگزاری نمایشگاه نقش آفرینی زنان در توسعه پایدار تصریح كرد: فضایی بالغ بر 6 هزارمتر مربع برای برگزاری این نمایشگاه در نظر گرفته شده و كلیه زنان فعال در سه بخش خصوصی، دولتی و سازمان های خیریه و در گروه های صنعتگر، تاجرو كشاورز در این نمایشگاه حضور دارند.

 

جلودارزاده با اشاره به اینکه وزارت خانه هایی چون نفت ارتباطات جهاد کشاورزی فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز سازمان حفاظت از محیط زیست، معاونت امور زنان ریاست جمهوری و همچنین بنیاد بیماری های خاص و بنیاد خیریه محک در برگزاری این حمایت کرده اند اظهار داشت: در این نمایشگاه همایش های جانبی و نشست های تخصصی نیز برگزار می شود و سعی شده از زنان توانمند مطرح در تمامی عرصه ها دعوت به عمل آید.

 

وی تصریح كرد: زنان کارآفرین و توانمند ایرانی به منظور جبران 8 سال حذف فیزیکی شان از جایگاه های اقتصادی، صنعتی، فرهنگی، سیاسی و سیاست گذاری کشور، نمایشگاه برگزار می کنند.

 

گفتنی است، نخستین نمایشگاه نقش آفرینی زنان در توسعه پایدار با تاكید بر اقتصاد مقاومتی 30 فروردین تا 2 اردیبشت ماه 1393 در نمایشگاه بین المللی تهران و از سوی اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور افتتاح می شود. 

 

عراقچی: معرفی جایگزین ابوطالبی در دستور کار نیست

Posted: 12 Apr 2014 03:12 AM PDT

جرس: معاون حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه ایران در واکنش به اقدام آمریکا در مورد منع ورود گزینه پیشنهادی تهران برای تصدی مسئولیت نمایندگی ایران نزد سازمان ملل به نیویورک، گفت: وزارت امور خارجه از طریق مکانیزم های حقوقی پیش بینی شده در سازمان ملل در حال پیگیری این موضوع است.  

 

سید عباس عراقچی معاون حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه کشور در گفتگو با خبرنگار مهر در واکنش به اقدام کنگره و دولت آمریکا در مورد گزینه پیشنهادی تهران برای تصدی مسئولیت نمایندگی ایران نزد سازمان ملل و تصویب قانونی برای منع ورود وی به نیویورک ، گفت: وزارت امور خارجه از طریق مکانیزم های حقوقی پیش بینی شده در سازمان ملل در حال پیگیری این موضوع است .

 

وی افزود: گزینه جایگزین برای آقای ابوطالبی در نظر نداریم و این مسئله را از طریق مکانیزم های حقوقی پیگیری می کنیم .

 

بر اساس این گزارش در پی معرفی حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل ، کنگره آمریکا به بهانه دست داشتن ابوطالبی در گروگانگیری سفارت آمریکا در ایران در سال 1358 با تصویب قانونی از ورود وی به نیویورک جلوگیری کرده است . دولت آمریکا نیز این اقدام کنگره را مورد تأیید قرار داده است .

 

حمید ابوطالبی پیش از این اعلام کرده بود که در جریان گروگانگیری سفارت آمریکا تنها در دوره ای به عنوان مترجم فعالیت داشته است .

 

ابوطالبی در واکنش به اقدام امریکا در تصویب قانون ممنوعیت ورود وی به امریکا در صفحه توییتر خود نوشت:آمريكا از نظر حقوقي رويه جديد و مسير نويني را إيجاد كرد، اين كه با مصوبات پارلمان هاي ملي مي توان تعهدات بين المللي كشور را زير پا نهاد.

 

 

تعلل شركت‌هاي خارجي براي فروش قطعات هواپيما به ايران

Posted: 12 Apr 2014 03:12 AM PDT

جرس: رئيس سازمان هواپيمايي كشوري از تعلل شركت‌هاي خارجي براي فروش قطعات هواپيما به ايران گلايه كرد و گفت: مجوز صادره از سوي وزارت خزانه داري امريكا تعداد كمي از هواپيماهاي فعال ايران را در بر مي‌گيرد.  

 

به گزارش مهر، عليرضا جهانگيريان اظهارداشت: در حالي كه تقريبا سه ماه از توافقنامه ژنو مي گذرد وزارت خزانه داري آمريكا بالاخره مجوز صادرات قطعات هواپيما به ايران را تنها براي شركت هاي بویینگ و جنرال الكتريك صادر كرد اما تاكنون اجراي كامل اين بند توافق نامه، محقق نشده است.

 

معاون وزير راه و شهرسازي با اشاره به صدور مجوز وزارت خزانه داري آمريكا براي صدور قطعات هواپيما از شركت‌هاي بویینگ و جنرال الكتريك به ايران، گفت: از مدتها پيش ارتباط ميان شركت‌هاي ايران با اين شركت‌ها براي واردات قطعه انجام گرفته بود اما متاسفانه تاكنون در اين خصوص نتيجه‌اي حاصل نشده بود.

 

وي افزود: پيرو صدور مجوز از سوي وزارت خزانه داري امريكا براي شركت هاي بویينگ و جنرال الكتريك در خصوص صدور قطعات و انجام تعميرات هواپيماهاي ايراني ذكر اين نكته ضروري است كه براساس مفاد ماده 44 كنوانسيون شيكاگو دولت امريكا موظف به تامين ايمني پرواز هواپيماهاي غيرنظامي بوده و با جلوگيري از دسترسي ايران به اين سرويس‌هاي فني به تعهدات بين المللي خود عمل نكرده است.

 

جهانگيريان تصريح كرد: در ماده 44 كنوانسيون شيكاگو بر تامين بي‌خطري پرواز در امور هوانوردي تاكيد شده است همچنين ماده 4 اين كنوانسيون اعلام مي‌دارد كشورهاي عضو نبايد مقاصدي را كه با اين كنوانسيون منافات دارد عليه هواپيمايي كشوري بكار ببرند بنابراین استفاده دولت امريكا و دولت‌هاي غربي از حربه تحريم در صنعت هواپيمايي به عنوان ابزار سياست خارجي در تعارض كامل با اين ماده است.

 

رئيس سازمان هواپيمايي كشوري گفت: ضمنا مجوز صادره از سوي وزارت خزانه داري امريكا تعداد كمي از هواپيماهاي فعال ايران را در بر مي‌گيرد و اين امر بيانگر تعلل شركت هاي امريكايي بر خلاف توافقات ژنو علي رغم صداقت كشور ايران است. 

 

مرد تنها

Posted: 12 Apr 2014 02:23 AM PDT

آرتور میلر
جرس: آیا جان کری طرح پیشنهادی خود برای صلح را به دلیل بن بست فعلی در مذاکرات‌‌ رها خواهد کرد؟ یا همچنان فکر می‌کند که دستیابی به یک توافق امکان پذیر است؟  

 

گویا فرایند برقراری صلح در خاورمیانه مثل راک‌اند رول (۱) تمامی ندارد. امروز فصل کنونی از همین تلاش‌ها با موانعی مواجه شده که ممکن است بار دیگر به شکست مذاکرات بیانجامد. البته این شکست باعث نمی‌شود که روند کلی صلح متوقف شود.
در طول تاریخ هیچ کس ماشین کرایه‌ای خود را نشسته است، به بیان دیگر مردم فقط به دارایی‌های خود اهمیت می‌دهند؛ این مفهوم معروف، که مطمئن نیستم ابداع تام فریدمن (۲) است یا لری سامرز (۳)، مشکل اصلی مذاکرات صلح فلسطینیان با اسرائیل هست و خواهد بود. هرگونه سازش نیازمند اتخاذ تصمیماتی دردناک از سوی هر دو طرف است، ولی طرفین آن احساس مالکیت لازم برای توجیه چنین تصمیماتی را نسبت به فرایند کنونی ندارند.
مذاکرات جاری تنها متعلق به جان کری است. او واقعا باور دارد که رسیدن به صلح امکان پذیر است. اگر او بر این باور نبود، امکان نداشت که روند مذاکرات را بدون وقفه با شدت و اشتیاق کنونی پیگیری کند.


داشتن اعتقادی خلاف دیگران الزاما چیز بدی نیست. چنین اعتقادی فقط وقتی مضر است که فکر کنید شما ماموریتی دارید که هیچ کس دیگر از عهده آن بر نمی‌آید، یا اینکه فکر کنید به خاطر اعتقادتان باید جنگی را آغاز کنید، و البته وقتی که به نظرتان می‌توانید مساله غیر قابل حلی را حل کنید. پس نافرجامی کنونی تلاش‌های کری در راه اعتقادش چیز بدی نیست، مگر اینکه مساله به هیچ وجه قابل حل نباشد. در این صورت اقدامات او نابخردانه و نشانگر ضعف ایالات متحده خواهد بود.
ولی به نظر من جان کری، علیرغم ادعاهای منتقدانش، هنوز به آنجا نرسیده و حل مساله همچنان امکان پذیر است. بعد از تماشای فعالیت‌های کری در چند ماه گذشته من حس می‌کنم که بنیامین نتانیاهو و همچنین محمود عباس او را حفاظ امنیتی خود می‌دانند. آن‌ها واقعا می‌خواهند که او در این مساله مشارکت داشته باشد، با وجود اینکه درباره امکان پذیری صلح (و یا حتی میل خود به دستیابی آن) شک دارند. برای هر دو طرف مذاکرات دنیا بدون جان کری از دنیایی که او در آن نقش بازی کند بد‌تر است.


نتانیاهو نگران پیامدهای احتمالی ناشی از شکست طرح صلح کری است، از جمله این پیامد‌ها می‌توان به همه گیر شدن کمپین بایکوت و انزوای اسرائیل اشاره کرد. عباس هم به اندازه کافی درایت دارد و می‌فهمد که محبوبیت بالا در داخل فلسطین و یا انتقال مبارزات استقلال طلبانه به عرصه‌های بین المللی، به تنهایی باعث مستقل شدن کشورش نمی‌شوند. نمی‌خواهم بیش از حد روی این موضوع تاکید کنم ولی از تلاش‌های کنونی جان کری سوء استفاده می‌شود؛ نه فقط به دست نتانیاهو و عباس، بلکه حتی به دست رئیس جمهور اوباما.
به نظر می‌رسد اوباما مایل است که صلح فلسطین با اسرائیل عملی شود ولی این مساله در صدر اولویت‌های او قرار ندارد. تا وقتی نتیجه بخش بودن مذاکرات محتمل نباشد، من بعید می‌دانم که آقای رئیس جمهور به پیشبرد روند فعلی کمک کند. کری مایل است که فرایند کنونی را ادامه دهد و اوباما (مانند نتانیاهو و عباس) از اینکه او در این راستا تلاش می‌کند خوشنود است، ولی تا زمانی که این اقدامات به تصمیم جدی و بزرگی از طرف دولت ایالات متحده نیاز نداشته باشند.
ممکن است مساله اخیر در مورد جاناتان پولارد (۴) حمایت‌های اوباما از مساله صلح خاورمیانه را کم رنگ‌تر کند. نمی‌دانم که درباره این مساله در کاخ سفید چه گذشته است، ولی به نظر نمی‌رسد که این موضوع به خوبی و آرامی پیش رفته باشد. پولارد یک موضوع خاص و جنجالی در حیطه اختیارات رئیس جمهور است. آیا با آزادی او موافقت می‌شود؟ آیا اصلا این ایده‌ای مناسب است؟ سوالات بسیاری وجود دارند که در مورد آن‌ها تکلیف کاخ سفید حتی با خودش هم مشخص نیست؛ یا حداقل نشانگر تاکتیک‌های بدون استراتژی دولت امریکا در این زمینه است.


وزیر خارجه ایالات متحده چه باید کند؟ او از اعلام نتایج مذاکرات در زمینه‌های مهمی چون مساله مرز بندی اورشلیم [بیت المقدس] طفره می‌رود؛ یعنی اینکه مذاکره در این موارد تاکنون پیشرفت و یا حداقل نتیجه ملموسی نداشته است، هر دو طرف تا اینجای کار تقلب کرده و او را دور زده‌اند، ضمن اینکه مناطق دیگر جهان هم نیازمند توجه مستقیم جان کری هستند. با این وجود او تلاش‌های خود را ادامه خواهد داد.
اوباما با تعیین شاخص‌های مورد قبول ایالات متحده، که باید در توافق گنجانده شوند، می‌تواند اوضاع را تغییر دهد. این کار او فاصله کری با دو طرف را برجسته و مبنای توافق را مشخص خواهد کرد. ولی تا زمانی که اوباما قانع نشود که بدون دخالت او و افزایش فشارهای ایالات متحده فرایند صلح قطعا شکست می‌خورد، او چنین اقدامی را انجام نخواهد داد.
در ‌‌نهایت من فکر می‌کنم که کری مشارکت خود در فرایند صلح خاورمیانه را همچون گذشته ادامه دهد. شرط می‌بندم که فرایند صلح در آینده نزدیک از سر گرفته خواهد شد. اینکه به کجا می‌انجامد را نمی‌دانم، ولی مطمئنم که مذاکرات به یک توافق جامع برای پایان دادن به درگیری و حل شدن تمام مسائل و ادعاهای دو طرف منتج نخواهند شد. گمان من بر این است که کری به مدت قابل توجهی در یک مثلث برمودا معلق خواهد ماند؛ مثلثی که دو ضلع آن دولت اسرائیل و فلسطینیان‌اند، در حالی که برای پیشبرد روند صلح همکاری نمی‌کنند، و ضلع سوم این مثلث پایبندی و تعهد او به برقراری صلح است.

نویسنده: آرون دیوید میلر (۵)

پانوشت: 


منبع: فارین پالیسی

۱- rock and roll

یک سبک موسیقی که بیش از ۶۰ سال از عمر آن می‌گذرد ولی همچنان از محبوبیت قابل توجهی در میان مردم برخوردار است.
۲- Tom Friedman
۳- Larry Summers
۴-Jonathan Pollard
جاناتان پولارد، تحلیلگر سابق و ۵۹ ساله آمریکا است که در سال ۱۹۸۵ دستگیر شد و اعتراف کرد که برای اسرائیل جاسوسی می‌کرده و اسناد طبقه بندی شده امریکا، از جمله اطلاعات مربوط به تسلیحات اتحاد جماهیر شوروی را به اسرائیل داده است. او در سال ۱۹۸۷ به حبس ابد محکوم شد.
روسای جمهوری آمریکا تاکنون با درخواست‌های اسرائیل برای آزادی پولارد که در سال ۱۹۹۵ اسرائیل به او تابعیت این کشور را داد، مخالفت کرده‌اند.
دولت باراک اوباما در راستای پیشبرد فرایند صلح به اسرائیل پیشنهاد داده است که اواخر این ماه او را آزاد کند و در عوض، اسرائیل ساخت شهرک‌های یهودی نشین در زمین‌های فلسطینی را متوقف سازد و همچنین زندانیان دیگر فلسطینی را آزاد کند.
۵- Aaron David Miller
او معاون طرح‌های جدید و یکی از محققان برجسته مرکز تحقیقاتی وودرو ویلسون است. آقای می‌لر از نویسندگان ثابت فارین پالیسی و در زمینه‌های مختلف منتقد سیاست‌های دولت اوباما است.

 

عبداللهی: پرونده ربایش سربازان تا قطعیت درباره شهادت دانائی‌فر باز است

Posted: 12 Apr 2014 12:19 AM PDT

جرس: معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور گفت: پرونده گروگانگیری سربازان هنوز مفتوح است تا این‌که ما به نتیجه قطعی درباره شهید شدن و یا شهید نشدن جمشید دانائی‌فر برسیم.  

 

علی‌ عبداللهی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره سرنوشت جمشید دانائی‌فر یکی از سربازان ربوده شده توسط گروهک تروریستی جیش‌العدل گفت: ما هنوز هیچ سند محکم و موثق مبنی بر به شهادت رسیدن جمشید دانائی‌فر نداریم و خبر شهادت ایشان را نیز در سایت‌های اعلام کردند.

 

وی همچنین تاکید کرد که هیچ سند و مدرکی نیز مبنی بر دفن دانائی‌فر در خاک بلوچستان پاکستان و یا هر جای دیگری وجود ندارد.

 

معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور با بیان این‌که این پرونده همچنان باز است، گفت: ما در حال پیگیری‌های لازم هستیم تا این‌که بحث شهادت و یا عدم شهادت جمشید دانائی‌فر برای ما مشخص شود. 

 

نگرانی دو تشکل کارگری از وضعيت جسمانی شاهرخ زمانی،‌فعال کارگر زندانی

Posted: 12 Apr 2014 12:01 AM PDT

جرس: کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری و اتحاديه آزاد کارگران ايران از شرايط جسمانی شاهرخ زمانی، ‌فعال کارگر زندانی،‌ ابراز نگرانی کردند.  

 

به گزارش وبسایت‌های کارگری، زمانی، از حدود يک ماه پيش در اعتراض به انتقالش به زندان قزل حصاردست به اعتصاب غذا زده است.

 

اين فعال کارگری در خرداد سال ۱۳۹۰ در شهر تبريز بازداشت و به اتهام تشکيل گروه‌های مخالف نظام به ۱۰ سال حبس تعزيری و به اتهام فعاليت تبليغی عليه نظام به يک سال حبس تعزيری محکوم شد. او اين اتهام را رد کرده است.

 

آقای زمانی عضو شورای نمايندگان کميته پيگيری ايجاد تشکل های کارگری و عضو هيات بازگشايی سنديکای کارگران نقاش است .

 

اتحاديه آزاد کارگران ايران همچنين خواستار آزادی شاهرخ زمانی،‌ محمد جراحی، رضا شهابی، بهنام ابراهيم زاده و ديگر کارگران زندانی شده است. 

روزنامه اطلاعات: مطلع شدن از حساب بانکی افراد، حق و اختیار دولت است

Posted: 11 Apr 2014 11:09 PM PDT

جرس: روزنامه اطلاعات در سرمقاله‌ی امروز خود مدعی شده است که "مطلع شدن از حساب بانکی افراد، حق و اختیار دولت است."  

 

روزنامه اطلاعات در سرمقاله خود نوشت:


چرا دولت از اعلام اینکه حساب‌های بانکی را نگاه می‌کند واهمه دارد؟ آیا دولت به عنوان عصاره مردم و منتخب مردم و نماینده مردم و کارگزار مردم، نباید و حق ندارد که در راستی‌آزمایی اطلاعات داده شده بخشی از افراد،با دقت و عدالت عمل کند؟ و آیا اساساً این نه «حق»، بلکه «وظیفه» دولت نیست؟

 

چه کسانی دولت را به این ترس می‌اندازند که مبادا حساب‌های بانکی‌شان را ببیند؟ آیا دولت حق دارد به یک خانواده فلاکت زده فقیر و بیمار در دوردست‌ترین بیابان‌های جنوب یا شرق کشور، درست به همان اندازه یارانه بدهد که به بابک زنجانی می‌دهد و توجیه کند که ما حساب‌های افراد را نمی‌بینیم پس کار درستی می‌کنیم؟!

 

همین الان، کارمندان پشت باجه بانک‌ها می‌توانند با زدن یک دکمه حساب‌های بانکی همه مشتریان را ببینند، آیا دولت که نماینده یک ملت است، برای خود به اندازه یک کارمند بانک هم اختیار قائل نیست؟

 

البته که دولت نباید به صرف اینکه یک خانواده مثلاً 5 میلیون تومان سپرده دارد ـ که به قیمت امروز پول یک یخچال هم نمی‌شود ـ یارانه او را قطع کند، اما آن کسانی که حساب‌های بانکی چند صدمیلیونی دارند، چه طور ممکن است هم به خودشان اجازه دهند که برای دریافت یارانه از کیسه فقرا ثبت نام کنند و هم به دولت فشار بیاورند که نباید حساب‌های بانکی را ببینی!

 

اگر دولت اطلاعات گرفته شده را راستی آزمایی نکند و بخواهد یارانه را به همه کسانی که دوست دارند بگیرند ـ ولو ثروتمند باشند ـ بدهد که کار می‌شود مثل همین که تا حالا بوده و این همه جنجال نمی‌خواهد. اگر قرار است اوضاع تغییر کند و شرایط بهتر شود و یارانه‌ها عادلانه‌تر پرداخت شود و آن بخش که به ناحق به جیب افراد متمکن می‌رفت، دیگر نرود و صرف اصلاح بخش سلامت شود، دیگر محافظه‌‌کاری و ملاحظه‌کاری و واهمه نباید باشد و دولت باید مستحکم و با صلابت بایستد. 

 

کاخ سفید: برای حمید ابوطالبی ویزای آمریکا صادر نخواهد شد

Posted: 11 Apr 2014 11:08 PM PDT

ایران: این تصمیم آمریکا مغایر قوانین بین‎‌المللی است
جرس: ایالات متحده روز جمعه (۲۲ فروردین٬ ۱۱ آوریل) اعلام کرد که درخواست ویزای حمید ابوطالبی که به تازگی از سوی دولت حسن روحانی به‌عنوان نماینده جدید ایران در سازمان ملل معرفی شده٬ رد شده است.  


به گزارش خبرگزاری رویترز٬ کاخ سفید متذکر شده است که ارتباط حمید ابوطالبی با ماجرای گروگان‌گیری ۵۲ تن از کارکنان سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ و نقش او در این گروگان‌گیری ۴۴۴ روزه٬ علت رد درخواست ویزای او برای ورود به آمریکا بوده است.

 

از زمانی که حسن روحانی مسئولیت نمایندگی ایران در سازمان ملل را به حمید ابوطالبی سپرد٬ دولت باراک اوباما زیر فشارها و انتقادات سنگین از جمله از سوی سنا و کنگره قرار گرفت تا از ورود این مقام ایرانی به نیویورک جلوگیری کند.

 

به گزارش دویچه‌وله، جی کارنی٬ سخنگوی کاخ سفید گفت پیش‌تر به سازمان ملل و دولت ایران گفته شده بود که ویزای آمریکا برای آقای ابوطالبی صادر نخواهد شد٬ اما از ارائه توضیحات بیشتر در این‌باره خودداری کرد.

 

ایران: تصمیم آمریکا در ندادن ویزا به ابوطالبی مغایر قوانین بین‎‌المللی است

 

در واکنش به این اقدام، ایران از تصمیم آمریکا در صادر نکردن ویزا برای حمید ابوطالبی انتقاد کرده است.

 

ایران آقای ابوطالبی را به عنوان سفیر خود سازمان ملل متحد معرفی کرده است. مقر سازمان ملل در شهر نیویورک آمریکاست.

 

نمایندگی ایران در سازمان ملل گفته است این اقدام آمریکا با قوانین بین‌المللی مغایرت دارد و حق کشورها را برای انتخاب نماینده‌شان در سازمان ملل زیر پا می‌گذارد.

 

حمید بابایی، سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل تصمیم آمریکا را "تاسف‌بار" خوانده است.

 

ممانعت از ورود نماینده «تروریست» به مقر سازمان ملل

 

قوانین ایالات متحده به دولت این کشور این امکان را می‌دهد که در صورتی که دیپلمات‌های سازمان ملل٬ مستقر در نیویورک٬ را «تهدیدی برای امنیت ملی» تشخیص دهد از ورود آنها به خاک آمریکا جلوگیری کند٬ اما پیش‌بینی می‌شود دولت آمریکا به خاطر بهره‌گیری از امتیاز میزبانی مقر سازمان ملل٬ از سوی برخی کشورها مورد انتقاد قرار گیرد.

 

 

بر اساس این قانون افرادی که "در فعالیت‌های تروریستی، جاسوسی یا تهدید علیه امنیت ملی آمریکا" شرکت داشته‌اند، حق ورود به خاک آمریکا را ندارند. با این همه٬ اقدام کاخ سفید در رد ویزای حمید ابوطالبی٬ اقدامی کم‌سابقه است که سوالات و ابهامات بسیاری هم درباره میزان تاثیر و نفوذ ایالات متحده بر ساختار سازمان ملل برانگیخته است. سال گذشته هم آمریکا با استناد به همین قانون از صدور ویزا برای عمر البشیر٬ رئیس‌جمهور سودان خودداری کرد.

 

پیش‌تر خبرگزاری فارس به نقل از صفحه توییتری منتسب به حمید ابوطالبی گزارش داده بود که به اعتقاد او "آمریکا از نظر حقوقی رویه جدید و مسیر نوینی را ایجاد کرد، این که با مصوبات پارلمان‌های ملی می‌توان تعهدات بین المللی کشور را زیر پا نهاد." به گزارش رویترز٬ سازمان ملل اعلام کرده که درباره این مساله نظری نخواهد داد.

 

علاءالدین بروجردی٬ رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران هم پیش‌تر خودداری آمریکا از صدور ویزا برای آقای ابوطالبی را «دخالت آمریکا در امور داخلی ایران و تخلف آشکار از مقررات بین‌المللی» خواند و گفت «دستگاه دیپلماسی کشور نباید در این زمینه ذره‌ای کوتاهی کند.» علی آقا محمدی٬ از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس هم این اقدام را «عملیاتی روانی» خواند که «نشان‌دهنده تداوم رفتار خصمانه آمریکا با ایران است.»

 

حمید بابایی٬ یکی از سخنگویان هیات ایرانی در سازمان ملل هم تصمیم آمریکا مبنی بر رد درخواست ویزای آقای ابوطالبی را ناقض قوانین بین‌المللی خواند. به گفته او آمریکا باید بپذیرد که هر کشوری این حق را دارد که نمایندگان خود را در سازمان ملل تعیین کند. با این حال٬ یکی از نمایندگان ایرانی به رویترز گفته که انتظار نمی‌رود اختلاف بر سر این مساله بر روند پیش‌برد مذاکرات هسته‌ای میان ایران و غرب تاثیر چشمگیری بگذارد.

 

حمید ابوطالبی گفته است که به عنوان مترجم با گروه "دانشجویان پیرو خط امام" همکاری داشته اما نقشی مستقیم در گروگان‌گیری نداشته است. 

 

 

«کشور فلسطین» به کنوانسیون ژنو پیوست

Posted: 11 Apr 2014 10:49 PM PDT

جرس: کشور فلسطین به عضویت موافقتنامه های چهارگانه ژنو و پروتکل الحاقی اول آن در آمد.  

 

به گزارش ایرنا، وزارت خارجه سوییس اعلام کرد که فلسطین رسما به عضویت این موافقتنامه ها که مراجع اصلی حقوق بشر محسوب می شوند، درآمد.


رییس بخش مذاکرات در سازمان آزادیبخش فلسطین، این رویداد را تاریخی توصیف کرد و گفت که عضویت فلسطین در این موافقتنامه ها به معنی انتقال موضوع فلسطین از دایره خواسته های دیکته شده اسرائیل به محدوده حمایت بین المللی است.


به گزارش شبکه ˈالجزیرهˈ، صائب عریقاتˈ گفت: وضعیت کشور فلسطینی که شامل اراضی اشغالی 1948 و به پایتختی بخش شرقی ˈبیت المقدسˈ است، به مثابه یک کشور تحت اشغال تلقی می شود، درست مشابه وضعیت کشورهایی مانند نروژ، بلژیک، هلند، فرانسه، فیلیپین و کره در جریان جنگ دوم جهانی است که این کشورها تحت اشغال آلمان و ژاپن بودند. از این پس اسرائیل دیگر نمی تواند بگوید اراضی اشغالی کشور فلسطینی اراضی مورد اختلاف است و هر اقدام آنها مانند شهرک سازی در کرانه غربی و بیت المقدس جنایت جنگی تلقی می شود.

 

در پی بروز بحران در مذاکرات سازش بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان، فلسطینی ها اعلام کردند که درخواست عضویت در نهادها و پیمان های بین المللی را ارایه می دهند. فلسطین در سال 2012 میلادی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان کشور ناظر غیر عضو در سازمان ملل به رسمیت شناخته شد. 

پیشگام همکنشی دین و علم

Posted: 11 Apr 2014 01:31 PM PDT

ابراهیم یزدی
در رسای مرد علم و دین ( دکتر سحابی) که خدمتگزار ایران و اسلام و الگوی سلوک رفتار اجتماعی و سیاسی بود.  


شادروان دکتر سحابی یک استاد برجسته زمین‌شناسی (Geology) بود که در کار تخصصی خود بسیار دقیق و کوشا عمل می‌کرد. علاقه و تخصص او فقط در قلمرو زمین‌شناسی نظری نبود. او سرتاسر خاک ایران‌زمین را زیر پا گذاشت و اطلاعات وسیعی را درباره وضعیت زمین‌شناختی ایران جمع‌آوری و شناخت دقیقی پیدا کرد و به دانشجویان خود منتقل کرد. اما علاقه دکتر سحابی به زمین‌شناسی تنها در حیطه «زمین‌شناسی خالص» محدود و منحصر نبود. زمین‌شناسی رابطه نزدیکی با سوالات متعدد «زیست‌شناسی» دارد.

کره خاکی ما پس از پیدایش، دچار تغییرات و تحولات فراوانی شده است. وضعیت کنونی محصول و انعکاس این تغییر و تحولات تاریخی طی میلیاردها سال است. حیات از درون همین‌ شرایط حاکم بر زمین برخاسته است. به این ترتیب یک پیوند و ارتباط نزدیک میان زمین‌شناسی و دیرین‌شناسی وجود دارد. آثار برجای‌مانده از موجودات زنده طی ادوار مختلف زمین‌شناسی در لایه‌های زمین، لاجرم هر زمین‌شناس و دیرین‌شناسی را با زیست‌شناسی پیوند می‌دهد و او را با مقوله پیدایش حیات و تنوع و تحول و تکامل موجودات زنده آشنا و درگیر می‌کند. اما علاقه دکتر سحابی به زیست‌شناسی و دیرین‌شناسی ابعادی فراتر از زیست‌شناسی خالص داشت و به قلمرو فلسفه زیست‌شناسی مربوط می‌شد. علمای رشته‌های مختلف علمی در زمین‌شناسی، دیرین‌شناسی و زیست‌شناسی جهان، عموما متاثر از اندیشه‌ها و باورهای خود، خواه باورهای دینی، اعم از یهودی، مسیحی یا مسلمان و خواه از جهان‌بینی‌های غیرتوحیدی، اعم از ماتریالیستی، مکانیسمی، ارگانیسمی و... به نظریه‌پردازی پیرامون موضوعاتی اساسی نظیر پیدایش حیات، تکامل و تحول موجودات زنده... پرداخته‌اند که حاصل آن «فلسفه زیست‌شناسی» (Philosophy of Biology) یا «فلسفه زیست‌شناختی» (Biological Philosophy) شده است.

در قلمرو فلسفه زیست‌شناسی، جهان‌بینی‌ نظریه‌پردازان به‌شدت اثرگذار است. در فلسفه زیست‌شناسی، هر یک از دانشمندان قرائت‌های مختلف خود را از دستاوردهای علمی در زیست‌شناسی خالص ارایه می‌دهند.

دکتر سحابی از جمله معدود دانشمندان ایرانی است که یا به نظریه‌پردازی در قلمرو فلسفه زیست‌شناسی پرداخته یا از نظریات خاصی که در این بخش از زیست‌شناسی در سطح جهانی مطرح می‌باشد، حمایت کرده است.

به عنوان مثال، در پیدایش حیات و سیر تحول یا تکامل آن، سه دیدگاه اساسی میان دانشمندان مطرح است که عبارتند از: ویتالیسـم (Vitalism)، مکانیسـم (Mechanism) -اعم از مکانیست‌های کلاسیک یا نئومکانیست‌ها- و ارگانیزیسم (Organieism). مکتب ویتالیسم بر این باور است که یک نیروی حیاتی در درون همه موجودات زنده وجود دارد و به صورت یک عامل درونی اشکال حیاتی و توسعه آنها و همچنین هدایت تمامی فعالیت‌های موجود زنده را مهار می‌کند. اما مکتب مکانیسم بر این باور تکیه می‌کند که کل، مجموعه‌ای از اجزا است که به صورتی با هم ترکیب شده‌اند و یک نیرو یا انرژی درونی آنها را بر اساس برنامه تنظیم‌شده‌ای به حرکت وامی‌دارد. رفتارهای موجودات زنده علی‌الاصول مجموعه‌ای از فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هستند و قوانین حاکم بر فعل و انفعالات شیمیایی و فیزیکی بر «حیات» حاکم است و حیات را می‌توان با همین قوانین فیزیکی و شیمیایی تعریف کرد. بر این اساس با تجزیه یک کل به اجزا و بررسی و شناخت اجزا می‌توان کل را شناخت. این مکتب در واقع بر پایه نگرش کاهش‌گرا (Reductionism) قرار دارد. مکانیست‌ها مدعی هستند موجودات زنده تفاوت زیادی با یک ماشین ندارند. البته نئومکانیست‌ها (Neomechanists) نظیر اوپارین Oparine، زیست‌شناس معروف روسی، تغییرات و تبدیل‌هایی را در این مکتب ایجاد کرده‌اند. به عنوان مثال اوپارین با طرح «تضمن مقصود» Purpose iveness اصل هدفمندی در جهان و فعل و انفعالات موجودات زنده را می‌پذیرد. مکتب ارگانیزیسم بر آن است که موجودات زنده را باید به صورت یک کل «کارکردی» نگاه و تعریف کرد. موجود زنده را نمی‌توان با ابزارهای فیزیکی و شیمیایی به تنهایی شناخت و تعریف کرد. تجزیه کل به اجزا و شناخت اجزا، اطلاعات خوبی درباره عملکردهای موجود زنده به دست می‌دهد اما این اطلاعات تعریف کل نیست. زیست‌شناسی مولکولی، به خصوص ژنتیک مولکولی جدید اطلاعات فراوانی از طرز کار سلول به دست می‌دهد. اما با این اطلاعات نمی‌توان تمامی رفتارها و تغییرات موجود زنده را توضیح داد. در این مکتب، نگرش کاهش‌گرا (Reductionism) جای خود را به نگرش کل‌گرا (Wholistic) داده است. همه آنچه در بالا اشاره شد در مورد حیات و تعریف آن است که در مبحث زیست‌شناسی فلسفی مورد بحث و گفت‌وگو می‌باشد. در بحث‌های متعددی که با شادروان دکتر سحابی داشتم، او ضمن تایید بسیاری از مواضع مکتب ارگانیزیسم، به نظریه ویتالیسم اعتقاد داشت. او بر این باور بود که تغییر و تحول و تکامل نه در جوهر حیات، بلکه در اشکال مختلف آن صورت می‌گیرد. جوهر حیات ثابت و لایتغیر است و چون ثابت است، می‌توان برای آن یک تعریف جامع و جهانشمول پیدا کرد. اگر نیروی حیاتی دچار دگردیسی و تغییر و تحول شود، امکان ندارد بتوان برای آن به یک تعریف عام رسید. برخی از ویتالیست‌ها، نیروی حیاتی و نقش راهبردی آن را در قلمرو موجودات زنده محدود نمی‌کنند بلکه معتقد به وجود نیروی حیاتی هدایت‌‌کننده در ماده بی‌جان هم هستند و بر این باورند که از همان لحظه آغاز، یعنی از همان لحظه «انفجار بزرگ Big Bang» نیروی حیاتی در سیر تغییر و تحولات حاضر و اثرگذار بوده است. انفجار بزرگ یک نظریه علمی در آغاز پیدایش هستی است. اگرچه نظریه دیگری هم در دهه‌های اخیر مطرح شده است، اما در حال حاضر نظریه «انفجار بزرگ»، همچنان نظریه غالب است. تا لحظه انفجار، در جهان هیچ نبود و سپس ناگهان با انفجاری بزرگ آنچه نبود، بود شد.

تا لحظه قبل از انفجار بزرگ حجم جهان برابر با صفر و چگالی یا وزن مخصوص آن برابر با بی‌نهایت برآورد شده است. از لحظه انفجار، آغاز پیدایش هستی، تاکنون، سه‌تحول بزرگ صورت گرفته که عبارتند از: تحول اتمی Atomic Evolution یا تحول کیهانی Cosmic Evolution، تحول شیمیایی Chemical Evolution و تحول زیستی Biological Evolution.

تحول اتمی یا کیهانی از لحظه انفجار بزرگ آغاز شد. تصور اینکه قبل از آن چه بود، غیرممکن است. به زبان آلبرت انیشتین، زمان و مکان از هم جدایی‌ناپذیرند. در انفجار بزرگ تنها ماده نبوده که «آفریده» شده، بلکه همراه با آن، زمان و مکان نیز آفریده شدند. اگرچه در ذهن ما انسان‌ها، تصور بی‌زمانی و بی‌مکانی غیرممکن است. بعد از انفجار بزرگ، تغییرات سریعی در معیار زمانی چندهزارم‌ثانیه صورت گرفته است. جهان جدید، یک‌هزارم‌ثانیه بعد از انفجار بزرگ، توده‌ای از آتش، شوربایی متلاطم به صورت گویی جوشان از ذرات و اشعه و انرژی بود که در آن جفت‌های ذره یا پادذره را فوتون‌های پرانرژی ایجاد می‌کردند. یک‌دهم‌ثانیه بعد از انفجار بزرگ درجه حرارت به 10‌هزارمیلیون درجه کلوین Kelvin کاهش پیدا کرد. در این مرحله آنچه بود جفت‌های الکترون ـ پوزیترون، نوترون ـ‌ پادنوترون‌های بی‌جرم و فوتون‌های سبک بودند. 14ثانیه بعد از انفجار بزرگ دمای جهان به سه‌هزارمیلیون‌درجه کلوین کاهش پیدا کرد. هنگامی که درجه حرارت به هزارمیلیون کلوین، یعنی 70برابر دمای کنونی خورشید کاهش پیدا کرد، فرآیند گدازش (Fusion) آغاز شد و هسته‌های هلیوم به‌وجود آمدند. چهاردقیقه بعد از انفجار بزرگ هیچ ذره نوترون آزادی بر جای نماند و سرانجام اتم‌های هیدروژن و هلیوم به ترتیب 75 و 25درصد جرم جهان را تشکیل دادند. 700هزار سال بعد از انفجار بزرگ، جهان در حال انبساط آنقدر سرد شد که درجه حرارت به پنج‌هزاردرجه کلوین رسید و الکترون‌ها به هسته‌های هلیوم و هیدروژن پیوستند و اتم‌های جدیدی به وجود آمدند و تحول اتمی (Atomic Evolution) آغاز شد، در این دوران بسیار طولانی، اتم‌های هیدروژن، کربن، ازت، اکسیژن و آهن به وجود آمدند. شاید چهارهزار‌میلیون سال قبل بود که زمین به آن اندازه آرام شده بود که در اثر فرآیند تحول اتمی گدازش (Fusion) اتم‌های هیدروژن، تمامی عناصر شیمیایی، فلزات و شبه‌فلزات، به وجود آمده باشند. فرآیند تحول شیمیایی (Chemical Evolution) از این زمان به بعد، آغاز شد.

در دوران تحول شیمیایی از ترکیب عناصر اولیه مواد شیمیایی مرکب نظیر CH4,CO2,O2,N2,NH2 و بالاخره از ترکیب اکسیژن و هیدروژن آب به وجود آمد.

بدون پیدایش شرایط مناسب در روی زمین، بدون پیدایش عناصر شیمیایی طبیعی، فلزات و شبه‌فلزات و بدون پیدایش آب، حیات هرگز در روی زمین پدید نمی‌آمد.

با پیدایش آب در روی زمین و به علت تابش نور خورشید، تبخیر آب و ایجاد ابر و حرکت‌ ابرها در مناطق مختلف زمین، بارش باران در سرتاسر زمین ممکن و میسر و اولین نشانه‌های حیات در روی کره زمین میلیاردها سال بعد از انفجار بزرگ ظاهر شد. دکتر سحابی، انفجار بزرگ را کلمه‌ای از الله و مصداق این آیه کریمه دانست که وقتی خداوند آفرینش را اراده نماید، می‌گوید: «کن: باش، فیکون: پس هست.» بارها در مباحثه‌های علمی با دکتر سحابی، وی از نقش آب در پیدایش و حفظ و ادامه حیات سخن می‌گفت و توصیه می‌کرد در مطالعات و بررسی‌های علمی خود، به مساله آب و حیات بپردازم زیرا آب یک واسطه اساسی و ضروری برای حیات محسوب می‌شود.

(Water as a medium for life). این توجه خاص دکتر سحابی، علاوه بر آنکه با انگیزه خالص علمی بوده است، معطوف به آیات قرآنی هم بود. دکتر سحابی با قرآن انس داشت و آیات قرآن را با دقت علمی می‌خواند و درباره موضوعات آن فکر می‌کرد. در مورد نقش آب در حیات، آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد. آب به عنوان منشأ آفرینش تمامی موجودات معرفی شده است:

و الله خلق کل ذابه من ماء ـ خداوند تمامی موجودات زنده را از آب آفریده است. (نور 45) در آیه دیگری با صراحت آمده است که پیدایش موجودات زنده بعد از شکل‌گرفتن آسمان‌ها و زمین یا تحول از وضعیت بسته (چسبندگی) به باز (از هم جدایی) بوده است: اولم یرالذین کفروا ان السـموات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء کل شی حی افلا یومنون ـ آیا انکار‌کنندگان نمی‌نگرند که آسمان‌ها و زمین (به هم) بسته (چسبیده) بودند، سپس ما آنها را (از هم) گشودیم و هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم. پس چرا ایمان نمی‌آورند. (انبیاء 30)

چگونه یک دانشمند زمین‌شناس، دیرین‌شناس و زیست‌شناس که از منظر علمی نقش آب در پیدایش حیات را فهم کرده است و با قرآن کریم مانوس، آشنا و معتقد است این آیات الهی را بخواند و از معنا و مفهوم آنها سرسری بگذرد.

با این توصیه و توجه منطقی علمی بود که در بررسی پیدایش حیات از خاک‌های رسی، به مساله آب و ویژگی‌های منحصربه‌فرد ساختار مولکول آن پرداخته‌ام.

بسیاری از علمای برجسته از میان زمین‌شناسان، زیست‌شناسان و دیرین‌شناسان با مطالعه و توجه دقیق به آنچه طی میلیاردها سال بعد از انفجار بزرگ در هستی و در زمین اتفاق افتاده است، به این باور رسیده‌اند که تغییر و تحول در جهان ما اولا جهت‌دار یا هدایت‌شده و Directional است و ثانیا هدف‌دار و جهت‌دار است. دکتر سحابی نیز از زمره همین دانشمندان معتقد به هدفمندی و هدفداری در تحولات زیستی یا تله‌اولوژی (Teleology) محسوب می‌شود. نظرات نئومکانیست‌ها هم نظیر اوپارین، درباره تضمن مقصود، تنها در چارچوب اصل تله‌اولوژی قابل فهم و تفسیر است. اما دیدگاه دکتر سحابی در مورد هدفمندی جهان، تنها متاثر از دانش تخصصی او نبود. او به عنوان یک موحد و مانوس با قرآن آیات متعدد قرآن را درباره هدفمندبودن آفرینش و هستی و انسان و سایر موجودات زنده می‌خوانده و به دلیل احاطه بر دانش علمی تخصصی‌اش، معانی عمیق این آیات را به‌خوبی درک می‌کرده است.

درک دکتر سحابی از این آیات قطعا به‌مراتب عمیق‌تر و زنده‌تر و اعجاب‌برانگیزتر از کسانی که فاقد این دانش علمی هستند، بوده است. شاید ذکر یک نمونه در اینجا ضروری باشد. قرآن کریم در آیه 20 از سوره عنکبوت می‌فرماید: «قل سیروا فی‌الارض فانظروا کیف بُدُا الخلق - بگو در زمین بگردید و سپس بنگرید که خلقت چگونه آغاز شده است.»

در جهان‌بینی توحیدی منبعث از قرآن کریم دو موضوع از هم تفکیک شده است؛ اول اینکه خالق هستی و حیات خداوند است که طبق برنامه و با هدفی معین آفریده است. دوم چگونگی پیدایش هستی و حیات است. به موجب آیه 20 از سوره عنکبوت فهم این چگونگی برعهده خود انسان گذارده شده و راه آن را هم گردش در زمین و مطالعه جدی و علمی در درون زمین معرفی کرده است. این نوع دعوت خداوند از بشر محدود به فهم چگونگی پیدایش حیات نیست. در موارد بسیاری همین دعوت برای فهم چگونگی‌ها به عمل آمده است:

ـ افلم ینظروا الی السماء فوقهم کیف بنیناها و زیناها (ق‌ـ6)

ـ اولم ینظروا فی ملکوت السموات و الارض و ما خلق‌الله و من شی (اعراف 185) در این آیه (اعراف 185) به وضوح اعلام شده فهم ملک و ملکوت (ظاهر و باطن) جهان هستی، آسمان‌ها و زمین، هر آنچه را که خدا خلق کرده است در دسترس انسان می‌باشد و راه وصول به چنین دانشی، مشاهده و نظرکردن با آگاهی و بصیرت علمی به جهان بیرون است.

هدف اصلی و عمده تکاپوهای علمی دانشمندان، بدون ورود به موضوع خالق، به فهم چگونگی پیدایش حیات معطوف است.

دانشمندان جهان برای یافتن پاسخ به سوال چگونگی پیدایش حیات، تحول یا تکامل موجودات زنده همان روشی را که خداوند توصیه فرموده، اتخاذ کرده‌اند: یعنی از طریق پژوهش‌های علمی، یعنی گردش در زمین و مشاهده پدیده‌های حاضر و گذشته.

در زیست‌شناسی، نظریه «منشأ انواع داروین» یکی از جنجالی‌ترین و پرسروصداترین پاسخ‌ها به سوال چگونگی کیفیت خلقت انسان و موجودات زنده است. بدون‌شک، از منظر علمی، نظریه تبدیل انواع داروین به تمام ابعاد و زوایای پرسش در مورد چگونگی آغاز حیات و تنوع موجودات زنده جواب قانع‌کننده نمی‌دهد و آخرین جواب علمی که مانع و جامع باشد، نیست و یک نظریه علمی است. اما مطالعات و زحمات سالیان دراز داروین و استنتاجات او از مشاهدات فراوانش مناظر بدیع از حیات و زیبایی آفرینش را در برابر ما ترسیم می‌کند. داروین چگونه به این نظریه رسید؟ داروین کتاب منشأ انواع (The Origin of Species) خود را در سال 1859 میلادی منتشر کرد.

او به عنوان یک زیست‌شناس جوان در سال 1837، ابتدا به مدت پنج‌سال با یک کشتی به دور دنیا سفر کرد و به‌طور مستمر و پیگیر، هر چه را که از موجودات زنده یا بقایای حیوانات گذشته، از سنگواره‌ها و... بر سر راه خود می‌یافت، جمع‌آوری و به دقت آنها را وارسی و درباره آنها فکر می‌کرد. وی مشاهدات و تفکرات خود را با وسواس علمی خاصی، یادداشت می‌کرد و پس از پایان سفر پنج‌ساله‌اش به مدت 20سال به بررسی آنچه جمع‌آوری کرده بود و تدوین تفکرات و استنباطات خود پرداخت و سرانجام در سال 1895 کتاب پرجنجال خود را منتشر کرد. زیست‌شناسان زمان، شتاب‌زده آن را «رمز همه اسرار» خواندند و ارباب کلیسا آن را کفر و الحاد و نفی آموزه‌های کتاب مقدس تلقی کردند و با آن به مبارزه پرداختند. متاسفانه بسیاری از متفکران اسلامی، تحت تاثیر واکنش منفی علمای یهود و مسیحی، نظریه‌ علمی داروین را مردود دانستند. در حالی که بسیاری از آنان حتی به درستی نظریه داروین را فهم نکرده بودند. دکتر سحابی با وسوسه و با موشکافی و دقت فراوان، آیات متعدد قرآن را در رابطه با تنوع اشکال حیات و تغییر انواع موجودات زنده و تکامل انسان مورد بررسی قرار داد و در نهایت، به عنوان یک استاد برجسته و یک موحد تمام‌عیار، با جرات و جسارت و حق‌پذیری حاصل مطالعات خود را در مجموعه‌ای تحت عنوان «خلقت انسان» ارایه داد. این اثر که به کلی با موضع‌گیری ذهنی‌گرایانه علمای مسیحی و یهودی متفاوت بود، در میان علمای دینی ما با واکنش‌های مختلف و متفاوت و متضادی روبه‌رو شد. مرحوم علامه طباطبایی با آن به مخالفت برخاست و مکاتبات علمی باارزشی میان این دو بزرگوار ردوبدل شد. برخی از علما و مدرسان نظرات دکتر سحابی را تایید کردند و خود نیز مستقلا درباره «تکامل در قرآن» مطالبی نوشتند.

دکتر سحابی با توجه و عنایت خاصی از واژه تکامل به جای تحول به عنوان معادل واژه Evolution استفاده کرده است. تحول، به معنای تغییر وضع موجود از حالتی به حالتی، صرفا معطوف به فرآیند تغییر و دگرگونی در موجودات است. یعنی زیست‌شناسی خالص. در فارسی واژه‌های تحـول، تبـدل، تطـور معانی به هم نزدیکی دارند و دگرگونی، تغییر و تبدیل، از حالی به حالی از وضعی به وضع دیگر و... افاده می‌کنند. اما معنای واژه تکامل از معنای این واژه‌ها متفاوت است و حرکت رو به کمال و کامل‌شدن را می‌رساند. در قلمرو علم زیست‌شناسی خالص از تحول موجودات زنده به همراه تغییرات کمی و کیفی در زمان و مکان به همان معنای مصطلح در زبان فارسی (یا عربی) بحث می‌شود. همان معنایی که در فرهنگ خارجی برای Biological Evolution موردنظر است. «فرآیندی که در اثر یک سلسله تغییرات، یا مراحلی از تغییرات، سبب شده است هر موجود زنده‌ای، یا گروهی از موجودات زنده خصوصیات ساختاری (مورفولوژی Morphology) و فیزیولوژیکی ویژه‌ای که آنان را از سیر انواع موجودات متمایز می‌کند، پیدا کنند؛ فرآیندی که به موجب آن اقسام مختلف نباتات و حیوانات از انواع دیگری که قبلا وجود داشته‌اند، نشات گرفته و بر اثر تغییرات تدریجی ویژگی‌های متمایزی پیدا کرده‌اند. در این تعریف‌ها از واژه تحول (Evolution) تنها تغییر و تبدیل انواع، پیدایش انواع پیچیده‌تر از انواع ساده‌تر مطرح است که الزاما تغییر به وضع بهتر یا کامل‌تر مورد نظر نیست. به کار‌گیری واژه تکامل به معنای روبه‌کمال‌رفتن و کامل‌شدن، برای فرآیند تحول موجودات زنده تنها در صورت قبول هدفداری در جهان و تبیین آن قابل طرح و توجه است. واژه تکامل، جهت‌داربودن حرکت حیاتی (Directionality)، استکمال (Perfectibility)، کمال‌جویی هدفمند (Entelechy) و هدفداری یا غایت‌گرایی (Teleology) حرکت موجودات زنده و تحول زیستی و در نهایت غایت متعالی (Transcendent Finality) را افاده می‌کند.
برخی از زیست‌شناسان حرکت حیاتی و پیدایش و تنوع موجودات زنده و فرآیند تغییر و دگردیسی (Transformation) را تصادفی (Random) و بی‌معنا و بی‌هدف می‌دانند، اما در برابر زیست‌شناسان برجسته‌ای هم هستند که برعکس این تغییرات را هدفمند و جهت‌دار می‌بینند که طبق برنامه و مطابق قانونمندی‌هایی که تضمین‌کننده استکمال حرکت حیاتی و صیرورت آن در جهت هدف تعیین‌شده باشد می‌دانند، به عنوان مثال، جورج گیلور سیمپسون (C. G. G. Simpson) که از مدافعان نئودارونیسم بود، معتقد است: «تکامل در همه جا یک جهت معینی را سیر می‌کند و برای خود دارای سیر و هدف و مقصدی است و این مقصد و غرض جزو خصایص حیات است.»

حتی کسانی نظیر ژاک موند، از برندگان جایزه نوبل در ژنتیک مولکولی، یک اگنوستیک (لاادری) هدفمندی در مولکول‌های حیات یا تلئونومی(Teleonomy) را، یکی از مشخصات عمده سیستم‌های زنده می‌داند. اوپارین که قبلا به نظرش درباره تضمین مقصود(Purposive ness) در تحول حیاتی اشاره کردم، بر این باور است که: یک نیروی عاقله (Rationalite) در تمام موجودات زنده وجود دارد که به رای‌العین در موقع مطالعه طبیعت جاندار و... در تمام دنیای زنده از بالا تا پایین حتی در ابتدایی‌ترین شکل حیات، فورا به چشم می‌خورد، برای هر کالبد جانداری وجودش ضروری است. اما در دنیای جمادات، آنجا که مساله حیات مطرح نیست، اثری هم از قوه عاقله نمی‌توان یافت.

هنگامی که دکتر سحابی مساله تکامل موجودات زنده و خلقت انسان را در سطح علمی و آکادمیک مطرح می‌کرد اگرچه از موضع یک متخصص برجسته سخن می‌گفت، اما به عنوان یک موحد متعهد، دغدغه‌هایی را از جهت مغایرت یا عدم مغایرت این دستاورد انکارناپذیر علمی با آموزه‌های قرآنی از خود نشان می‌داد. در واقع در ابتدای امر او با نوعی تعارض روبه‌رو شده بود. دکتر سحابی، نظیر هر دانشمند مسلمان متعهدی هم قرآن را کلام خدا می‌دانست و هم طبیعت و هستی را کلمه‌ای از خدا و اینکه علی‌الاصول نباید تعارضی میان یافته‌های بشری از طبیعت و هستی با آنچه در قرآن آمده است وجود داشته باشد. دکتر سحابی به عنوان یک دانشمند زمین‌شناس به دنبال فهم و کشف معانی کلمات خدا در طبیعت و هستی بود. نظریه تکامل موجودات زنده، محصول تکاپوی بشر در جهت شناخت چگونگی تنوع موجودات جهان هستی محسوب می‌شود. در حالی که تمام شواهد و قراین، حاکی از تایید این نظریه علمی بوده است، چگونه می‌توان پذیرفت که این نظریه با آموزه‌های قرآنی در تضاد باشد. این دغدغه ذهنی، با دکتر سحابی همراه بود تا سال 1343 در زندان قصر و در ماه مبارک رمضان. چنین نقل شده است که آیت‌ الله طالقانی در آن سال و آن ماه بین دو نماز ظهر و عصر خطبه اول نهج‌البلاغه را که درباره پیدایش آسمان و زمین و آفرینش آدم است، شرح و تفسیر می‌کرد. دکتر سحابی که در گوشه‌ای در اتاق زندان به استماع سخنان ایشان مشغول بود، ناگهان فریاد زد، آنچه را که 40سال دنبال آن بودم امروز یافتم و آن نظرات علمی و بیان خلقت انسان و ارتباط آن با آیات قرآن کریم بود.»

از آنجا که اساس علم بر «قانونمندبودن جهان هستی و ثابت و لایتغیربودن این قوانین» بنا نهاده شده است، پژوهش‌ علمی یعنی کشف این قوانین و تعمیم یا کاربردی‌کردن آنها. از آنجا که این نگرش علمی به جهان، کمترین تعارضی با آموزه‌های قرآنی، مبنی بر قانونمندبودن جهان و ثابت‌بودن و عدم تغییر و تبدیل این قوانین (سنت‌های الهی) ندارد، متفکران مسلمان، برخلاف بسیاری از متفکران و دانشمندان مسیحی، مشکل فکری یا ذهنی با دستاوردهای علمی و باورهای دینی ندارند. مسلمانان، خود از پایه‌گذاران علوم بنیادی در جهان علم بوده‌اند. در عصر حاضر، اگرچه مسلمانان از قافله علم عقب مانده‌اند، اما دانشمندان مسلمان فراوانی در قلمرو علوم فعال هستند و یک نوع هم‌کنشی طبیعی میان دین و علم را پیگیری می‌کنند.

البته این همکنشی میان دین و علم به خصوص در میان مسلمانان پدیده جدید و تازه‌ای نیست. در آیات متعدد قرآن کریم، موضوعاتی چون آفرینش آسمان‌ها و زمین، حرکت خورشید و ماه و ستارگان، چرخه‌های مختلف حیاتی، تغییر و تحول در موجودات زنده به صورت‌های مختلف یا پدیدارها یا فنومن‌های طبیعی عنوان شده‌اند که برخی از آنها نه‌فقط برای مردم عرب زمان نزول قرآن قابل فهم نبود، بلکه دانش بشری هم معانی آنها را نمی‌فهمید و مصادیق خارجی آنها را فهم نمی‌کرد. معنا و مصداق برخی از این واژه حتی هنوز هم برای مسلمان‌ها روشن نیست. دانشمندان مسلمان با استفاده از دانش علمی در هر دوره‌ای سعی کرده‌اند که معانی و مصادیق این آیات و واژه‌ها را پیدا کنند. این امر موجب تولید آثاری در فرهنگ و تمدن اسلامی از هم‌کنشی‌ میان دین و علم شده است. از آنجا که دانش بشری، به‌طور مستمر در تغییر و تحول می‌باشد، طبیعی است که این هم‌کنشی در هر زمان شکل خاص و جدیدی به خود گرفته و می‌گیرد. اما در هر حال این همکنشی یک پدیده بهداشتی، سالم و اجتناب‌ناپذیر است.

در عصر جدید روشنفکران دینی، به تناسب تخصص‌های علمی خود، به ارزیابی دستاوردهای دانش بشری و رابطه آن با آیات قرآن پرداخته‌اند. در جنبش روشنفکری ایران، مهندس بازرگان و دکتر سحابی از پیشگامان هم‌کنشی میان دین و علم محسوب می‌شوند و دکتر سحابی با طرح صریح و روشن تکامل و خلقت انسان، هدفمندی در جهان خلقت، گامی بزرگ برداشته است. 

منبع: شرق 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.