جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


دبیر مجمع نمایندگان سنی نسبت به حملات به اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید اعتراض کرد

Posted: 13 Apr 2014 01:42 AM PDT

جرس: دبیر مجمع نمایندگان سنی مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور امروز (یکشنبه) خود با انتقاد از هیات رئیسه مجلس اظهار کرد: این موضوع که نوک حملات متوجه جامعه اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید شده است و تهمت‌هایی به این‌ها زده شده است جای گلایه دارد.  

 

به گزارش ایسنا، حمیدرضا پشنگ دبیر مجمع نمایندگان سنی مجلس و عضو کمیسیون عمران در نطق میان دستور خود در صحن علنی خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: خبر آزادی مرزبانان بعد از شهادت گروهبان دانائی‌فر اینکه با ابتکار عمل و استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و به ویژه تلاش‌های مولوی عبدالحمید منتشر شد بازتاب‌های بسیاری داشت شخص رئیس جمهور، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان واقع‌گرای مجلس و وزارت اطلاعات و کشور همه در بیانیه‌های خود بر استفاده از ظرفیت معتمدان محلی در پیشگیری از این اتفاقات تروریستی تاکید کرده‌اند.

 

پشنگ ادامه داد: شخص مولوی عبدالحمید و علمای سنی دیگر با دعوت از تروریست‌ها برای احترام به قرآن و استفاده از احساسات آنها برای جلوگیری از جنگ ایدئولوژیک تلاش کرده‌اند. بسیاری از این گروگانگیری‌ها توطئه‌ استکبار و رژیم صهیونیستی برای تحریک احساسات قومی است.

 

دبیرمجمع نمایندگان سنی مجلس اظهار کرد: متاسفانه به رقم اینکه علما و به خصوص مولوی عبدالحمید تلاش بسیاری برای آزادی مرزبانان کردند و با مسئولان همکاری کردند و همراهی روشنفکران را هم داشتند و علی‌رغم اینکه در غم از دست دادن یکی از علمای خود در این راه به سوگ نشسته‌اند اما نوک حملات متوجه جامعه اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید شد. به آنها تهمت زده شد، در رسانه‌ها و حتی در صحن مجلس صحبت‌هایی شد که باید بگویم جای گلایه دارد.

 

وی در ادامه اظهار کرد: ما خواهان این هستیم که جنگ تنویر افکار عمومی به نقش علمای اهل سنت اشاره شود و اجازه داده نشود که یک جریان انحصارطلب زمینه مشکلات بیشتر را فراهم کند و بر طبل اختلاف بکوبد کسانی که چنین می‌کنند نه شیعه‌اند و نه سنی. این‌ها منافقند و باید از منافقت‌شان دست بردارند.

 

پشنگ با قرائت آیاتی از قرآن و اشاره به سخنانی از امام راحل گفت: حرکت خشونت‌آمیز جریان تکفیری در هر حال محکوم است رسانه‌ها باید به این موضوعات حاشیه‌ای پایان دهند و بگذارند انرژی مسئولان صرف ساختن کشور شود.

 

دبیرمجمع نمایندگان سنی مجلس با تاکید بر اینکه جامعه اهل سنت بلوچ سنی و ایرانی است گفت: ما خواهان این هستیم که توهین به مقدسات و علمای اهل سنت جز خطوط قرمز نظام قرار گیرد.

 

وی در پایان نطق خود با اشاره به برنامه دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها به محرومیت استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد و گفت: از دولت خواهش می‌کنیم که به گونه‌ای در فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها گام بردارد که اقشار آسیب‌پذیر دچار مشکل نشوند همچنین لازم است گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان، راه‌آهن چابهار، سد سازی و توسعه علمی، گردشگری مناطق ویژه و در یک کلام عدالت اجتماعی در مورد استان سیستان و بلوچستان مورد توجه قرار گیرد.

 

پشنگ همچنین از تلاش‌های استاندار سیستان و بلوچستان، رئیس جمهور، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی تشکر کرد. 

 

بازداشت محسن قشقایی زاده برای اجرای حکم زندان

Posted: 13 Apr 2014 12:42 AM PDT

جرس: محسن قشقایی زاده، از بازداشت شدگان سرای اهل قلم در سال ۹۱، پس از احضار به اجرای احکام زندان اوین، بازداشت و راهی زندان شد.  

 

به گزارش کلمه، این زندانی سبز که در نهم آبان ماه ۱۳۹۱ به همراه گروه دیگری از حاضران در جلسه سرای اهل قلم بازداشت شده و مدت ۲۰ روز را در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین گذرانده بود، چندی بعد به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

اما دادگاه تجدید نظر با نقض رای پیرعباسی قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، یک سال و نیم از این مدت را به حال تعلیق در آورد و اکنون او برای گذراندن شش ماه حبس تعزیری خود بازداشت و راهی زندان شده است.

 

در هفته های اخیر دور جدیدی از فشارها بر فعالان سیاسی آغاز شده که با احضارها و بازجویی های پیاپی، تعجیل در برگزاری دادگاه و در مواردی صدور احکام سنگین همراه بوده است. 

اشکال تراشی در صدور جواز کسب برای درویشان گنابادی

Posted: 13 Apr 2014 12:12 AM PDT

جرس: صدور جواز کسب برای درویشان در مناطق تجاری منوط به اطلاع و تایید وزارت اطلاعات شده است.  

 

به گزارش مجذوبان نور، در مناطق تجاری جنوبی کشور شامل شهرهای بندرعباس، جزیره قشم و... صدور جواز کسب برای درویشان گنابادی با اشکال تراشی سازمان‌های مربوطه و با تاخیر زیاد و پر کردن فرم‌های تفتیش عقاید، صورت می‌گیرد.

 

به گفته درویشان و شاهدان عینی این منطقه، به آن‌ها فرم‌هایی داده می‌شود که داری دو بخش بهاییت و دراویش است و از آن‌ها خواسته می‌شود که قسمت مربوط به خود را پر کرده و اطلاعات شخصی خود و گرایش خود به طریقت درویشی را اعلام کنند.

 

پس از اعتراض درویشان نسبت به این کار که نوعی تجسس و تفتیش عقاید محسوب می‌شود و جویا شدن علت آن، به آن‌ها گفته شده که این فرم‌ها به اداره اطلاعات استان ارسال می‌شود و پس از تایید و اطلاع آن‌ها، صدور جواز کسب امکان‌پذیر خواهد بود.

 

به نظر می‌رسد این کار در جهت نوعی آمار گیری و زیر نظر داشتن اصناف مختلف درویشان و دیگر اقلیت‌ها صورت می‌گیرد. گرچه بدیهی است که انجام این کار با هر هدفی، نقض آشکار حقوق شهروندی خواهد بود. 

 

سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ : پرونده دانشجویان ستاره دار دوباره به جریان افتاد

Posted: 12 Apr 2014 11:48 PM PDT

جرس: سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ گفت: شکایت سه نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از وزیر علوم در ماجرای پرونده دانشجویان ستاره دار دوباره به جریان افتاده است. 

 

مصطفی افضلی فرد، عصر شنبه در گفت و گو با ایرنا در نیر افزود: پرونده های دانشجویان ستاره دار باید در اختیار شاکیان و اعضای کمیسیون آموزش مجلس قرار بگیرد.

 

وی از شکایت سه نفر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات از وزیر علوم به دلیل ارایه نکردن پرونده دانشجویان ستاره دار خبر داد.

 

وی گفت: طبیب زاده به عنوان یکی از نمایندگان شاکی در این پرونده پیش از این اعلام کرده بود که وزارت علوم پس از مصوبه کمیسیون اصل ۹۰ مبنی بر لزوم ارایه پرونده دانشجویان ستاره دار مورد درخواست کمیسیون آموزش ابتدا از ارایه پرونده ها امتناع کرده اما پس از مدتی پرونده ها را در اختیار کمیسیون قرار داد.

 

نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی همچنین با اشاره به انتقاد رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از عدم ارایه پرونده ها افزود: اخیرا رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات تاکید کرد که وزارت علوم از تحویل سایر پرونده ها امتناع کرده بنابراین دوباره پیگیری این موضوع به جریان افتاده تا مصوبه کمیسیون اصل ۹۰ اجرایی و عملیاتی شود.

 

وی اظهار کرد: بر اساس قانون مصوبه کمیسیون اصل ۹۰ ارایه پرونده های مورد درخواست کمیسیون آموزش و تحقیقات از جانب وزارت علوم لازم الاجرا است. 

وکلای مدافع پنج زندانی اهل سنت اجازه دسترسی به پرونده‌های محکومان را ندارند

Posted: 12 Apr 2014 11:32 PM PDT

جرس: خانواده پنج نفر از زندانیان اهل سنت کرد تبار که به حکم اعدام محکوم شده‌اند و اکنون در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برند، اعلام کردند که به وکلای مدافع زندانیان آنان اجازه دسترسی به پرونده‌های محکومان داده نشده است.  


به گزارش جرس، در پی مراجعه وکلای مدافع پنج تن از این زندانیان به اسامی برزان سقرالله‌زاده تیمور نادری‌زاده، وریا قادری‌فرد، فرشید ناصری، کیوان مومنی فرد به شعب دادگاه انقلاب جهت مطالعه پرونده و نگارش متن دفاعیه، اعلام شده است که این پرونده‌ها سری و محرمانه است و اجازه وکالت به آنها داده نخواهد شد.

 

همچنین در دی ماه سال گذشته نیز وکلای مدافع انتخاب شده از سوی چهار تن دیگر از این زندانیان به اسامی حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید و جهانگیر دهقانی‌زاده نیز نتوانسته‌اند به پرونده موکلین خود دسترسی پیدا کنند.

رنجنامه همسر عبدالفتاح سلطانی خطاب به روحانی: ما این ظلم‌ها را فراموش نمی‌کنیم

Posted: 12 Apr 2014 11:32 PM PDT

جرس: معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، رییس جمهور کشورمان از رفتارهای غیرقانونی مسئولان قضایی کشور و زندان نوشته است. رنج نامه‌ای از برخورها با خانواده‌های زندانیان سیاسی و از آنچه در این سال‌ها بر آن ها رفته و می‌رود.  

 

به گزارش کلمه، عبدالفتاح سلطانی از وکلای حقوق بشر ایران عصر روز شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ بازداشت شد و به دلیل گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه‌ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۸ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر این حکم به ۱۳سال حبس کاهش یافت.

 

همچنین معصومه دهقان، معلم بازنشسته و همسرعبدالفتاح سلطانی نیز مهرماه سال گذشته خبر داد که دادگاه تجدید نظر حکم دادگاه بدوی او را عینا تایید کرده است و او اکنون بر اساس حکم دادگاه شعبه ۵۴ تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری که به مدت پنج سال تعلیق شده و پنج سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.

 

متن كامل نامه به شرح زیر است:

 

نه لب گشایدم ازگل، نه دل کشد به نبیذ چه بی‌نشاط بهاری که بی‌رخ تو رسید

آقای رئیس جمهور!

سال ۹۲ هم گذشت ولی نه به تلخی سال‌های پیش! آخر طلیعهٔ سال ۹۲ با تدبیر و امید بود و طلیعه سال ۹۳ انتظار بود و خلف وعده! بهار ۹۳ همچنان بدون عطر و بو و رنگ آمد با آنکه «مژده داد چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند».

دو سال و نیم از بازداشت غیر قانونی همسرم عبدالفتاح سلطانی طی شد و اقدامات وکیل و نامه‌ها و رفت و آمد‌ها بی‌اثر ماند. پروندهٔ اعاده دارسی و در خواست اعمال مادهٔ ۱۸ از یکسال و نیم پیش در دفتر رئیس قوه باقی مانده و خدا می‌داند تا کی خواهد ماند. حبس و حصر به قوت خود باقی بوده و هست.

سال ۹۲ گذشت آن چنان که هیچ دل و دماغی برای برگزاری جشن نوروز۹۳ برایمان به جا نگذاشت.

البته از حق نگذریم یک اتفاق بسیار مهمی افتاد و آن شکست بنیادگراهای افراطی و پیروزی شما آقای روحانی در انتخابات بود که بیشترین فایدهٔ سال ۹۲ بود. تخلیهٔ بغض ۴ سالهٔ ملت و اعلام شعله ور شدن عنقریب آتش زیر خاکستر پیام آشکاری داشت. فریاد مطالبات ۳۵ سال ملت ایران به صدای رسا‌تر به گوش حاکمان رسانده شد. لابد آقایان مشاوران قوی برای تحلیل این مسائل خواهند داشت که کار بد‌تر از این نشود.

سال ۹۲ سایه انتظار را نزدیک‌تر دیدیم و حس کردیم!

بر خانوادهٔ ما مثل دیگر زندانیان سیاسی عقیدتی و فعالین مدنی، انتظار سایه افکنده بود که گاهی خوب و گاهی بسیار بد بود. به ویژه عید غدیر که دولت به طور آشکار آزادی را وعده داد. اما از این خلف وعده، حکومت بیشتر از مردم زیان دید و آن، از دست دادن اعتماد عمومی بود. بار‌ها تکرار شده است که برای مشارکت مردمی و گفتگو اولین قدم آن است که اعتماد مردم را جلب کنیم تا بتوانیم کشور را در برابر آسیبهای داخلی و خارجی بیمه نماییم… در هر حال چنین نشد اما امید از دل ما بیرون نرفت هم بستگی خانواده‌ها نقطهٔ قوتی در میان ما بود. هیچکدام نا‌امید نبودند، پیوسته به داد هم می‌رسیدند. یقین داشتیم که راه‌مان درست است و باید توانمان را بالا ببریم. پذیرفته بودیم که این هم گونه‌ای زندگی ست همه که نباید مثل هم زندگی کنند. ما با افتخار از سختی‌هایمان سخن می‌گفتیم برای پایداری زندانیان دعا می‌کردیم در شادی‌ها و غمهای هم شریک بودیم و این بزرگ‌ترین تکیه گاه‌مان بود. ایمان داشتیم که صبرمان نتیجه خواهد داد و یقین داشتیم که خداوند با صابرین است..

مشکلات مالی و بدهی‌ها کم کم داشت خود نمایی می‌کرد که بچه‌ها به دادمان می‌رسیدند. فرزندانم وارد بازار کار شدند.

علاوه بر سختی‌های مالی و مادی، سال گذشته وقت و انرژی ما در پله‌های دادستانی گذشت بر خلاف سال‌های پیش‌تر که عمرمان در دادگاه انقلاب و در ملاقات افرادی که به غلط نام خود را قاضی نهاده بودند طی شد. خدا می‌داند دیدن این افراد چه شکنجه‌ای بود، افرادی که خود را قدرت مطلق می‌دانستند و هیچ پایبندی به قانون و حقوق بشر و دین و خدا و قیامت نداشتند! و خدا می‌داند گذر این ایام و طی این تجارب تلخ چه هیهاتی بر دلم نشاند.

در مراجعات مکرر خود به دادستانی وقتی در خواست قانونی خودم را طرح می‌کردم آقای دادیار می‌گفتند قانون اجازه نمی‌دهد بعد مواد قانون را برایش می‌خواندم. می‌گفت دادستان رضایت نمی‌دهد. تقاضای ملاقات با دادستان می‌کردم دادستان از نظر‌ها پنهان بود. نامه می‌نوشتم اما چون نامه‌ها ثبت نمی‌شد پی گیری نامه بی‌معنی می‌بود.

در اثر رفت و آمدم این بار به گونهٔ دیگری جواب می‌داد: رئیس زندان اجازه نمی‌دهد! حالا باید به دنبال رئیس بگردم. قبلا می‌گفتند باید به آقای رشته احمدی مراجعه کنید حالا می‌گویند به رئیس زندان! این داستان هنوز هم ادامه دارد. فعلا که پروندهٔ همسرم روی میز رئیس قوه است منشی دفتر ریاست هم اجازهٔ دریافت هیچ نامه‌ای را در این مرحله ندارد. قانونا پرونده‌ای که در مرحلهٔ اعاده است یا باید زود رسیدگی شود و یا باید زندانی با تامین قرار در خارج از زندان منتظر جواب باشد! ولی به چه کسی باید بگوییم؟!!!

از دادستانی که بگذرم مشکلات بیماری همسرم و عدم اعزام به پزشک و بد رفتاری‌هایی که زندانیان را از جهت روحی روانی آزار می‌دهد پایهٔ دیگر فشارهایی ست که قوهٔ قضائیه به بستگان زندانی وارد می‌کند. نگرانی از تبعید‌های غیر قانونی دیگر اهرم فشار بر خانوادهٔ زندانی است. اهانت به خانواده‌ها مثل زدن مهر در کف دست و بازرسی‌های خارج از حد معمول و بالاخره قطع و وصل سلیقه‌ای ملاقات حضوری، عدم مرخصی به زندانی و عدم دسترسی به تلفن و بی‌خبری از عزیزان در بندمان از موارد آزار و اذیت ما بوده و هست.

بار سنگین اداره خانه و فرزندان و از دست دادن پشتوانهٔ فکری و عاطفی برای فرزندانم بسیار آزار دهنده است شاید تاثیر کوتاه مدت آن را نبینیم ولی بی‌شک پس از مدتی آسیب‌های اجتماعی و روحی آن را را مشاهده خواهیم نمود.

از یکسال و نیم پیش برای گرفتن مرخصی که حق زندانی است اقدام کرده‌ام ولی نمایندهٔ دادستان یک روز می‌گفت مبلغ کم است یک روز می‌گفت ما که وثیقه نخواستیم یک روز می‌گفت دادستان اجازه نمی‌دهد اخیرا هم می‌گوید استعلام کرده‌ایم جواب نیامده!

من آنچه می‌گویم قطره‌ای از دریای مشکلاتی است بر ما وارد شده است. می‌دانم که درد ما در برابر عده‌ای قابل گفتن نیست اما می‌گویم بلکه مسئولین بدانند ما این ظلم‌ها را فراموش نمی‌کنیم ما به اختیار خودمان نیامده‌ایم که به اختیار خود برویم. عزت و ذلت دست خداست و خدا خواست در این ماجرا‌ها سره از ناسره شناخته شود. من همیشه به تغییر باور داشته‌ام و هنوز هم امیدوار هستم که عقلای قوم جلوی جور و ستم را خواهند گرفت. ما نیز دست از طلب خود که اعادهٔ دادرسی عادلانه و قانونی، مرخصی، درمان و تغذیه و بهداشت زندانی و ملاقات و تلفن است بر نمی‌داریم و با امید به آزادی و لغو احکام نا‌عادلانه شب را صبح می‌کنیم!

سال ۹۲ را با کوهی از رنج سپری کردیم و سال ۹۳ را با کوله باری از امید آغاز نمودیم.

امید از ما و تدبیر از شما….

معصومهٔ دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی
 

شهلا لاهیجی: هنوزهیچ تغییری در رفع محدودیت‌های انتشار کتاب رخ نداده است

Posted: 12 Apr 2014 10:12 PM PDT

جرس: مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان با اعتقاد به این‌که هنوز تغییری در فضای چاپ کتاب و رفع محدودیت‌های انتشار کتاب رخ نداده است گفت، امسال نیز در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شرکت نخواهد کرد.  

 

شهلا لاهیجی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره انتشار کتاب‌های آماده انتشارات روشنگران و مطالعات زنان گفت: بیش از یک سال است که حدود 34 کتاب درجه یک به اداره کتاب وزارت ارشاد سپرده‌ام که بدون هیچ مدرکی آن‌ها را غیرقابل چاپ اعلام کرده‌اند و با وجود تغییر دولت نیز هنوز هیچ اتفاقی برای آن‌ها نیافتاده است.

 

او در ادامه با اشاره به وعده‌های مسؤولان جدید وزارت ارشاد مبنی بر تغییر رویکردها در ارائه مجوز به کتاب‌ها اظهار کرد: پس از صحبت‌هایی که با آقای شجاعی صائین، مدیر اداره کتاب وزارت ارشاد، داشتم قرار شد برای انتشار کتاب‌ها تا دو هفته پیش از نوروز به من جواب بدهند اما هنوز پاسخی دریافت نکرده‌ام.

 

لاهیجی ادامه داد: منِ ناشر 30 ساله، خط قرمزها را می‌شناسم و دلیلی نمی‌بینم که کتاب‌های مشکل‌دار چاپ کنم. اما متأسفانه آقایان متوجه نیستند که با ادامه این روند ممکن است چه اتفاقی برای فرهنگ مردم بیفتد.

 

او افزود: اگر این‌بار هم نتوانند موفق شود فضا را تغییر بدهند متأسفانه دوباره شاهد شکست یک ملت خواهیم بود و به نظر من این اتفاق در حال رخ دادن است چون تا حالا نشانه‌های خوبی در حوزه فرهنگ برای تغییر دیده نشده است.

 

این ناشر سپس به صحبت‌های مطرح‌شده مبنی بر ممیزی کتاب با مسؤولیت نویسنده و ناشر اشاره کرد و در این‌باره گفت: منِ ناشر اعلام می‌کنم و اعلام کرده‌ام که مسؤولیت کار خود را می‌پذیرم و برای پاسخ‌گویی در هر دادگاهی پاسخ‌گو هستم به شرط این‌که مسیر قانونی باشد نه دلبخواهی. یعنی اگر مطابق قانون علیه من اعلام جرم شود، من پاسخ‌گو هستم. اما متأسفانه هنوز می‌بینیم که برای حضور ناشران در نمایشگاه، کتاب‌های ناشران بازبینی می‌شود؛ کتاب‌هایی که مجوز انتشار آن‌ها صادر شده است و این یعنی نقض صریح قانون.

 

این ناشر که پنج سال است در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت نکرده است با بیان این‌که امسال نیز در نمایشگاه شرکت نخواهد کرد در این‌باره توضیح داد: در نمایشگاه امسال نیز شرکت نمی‌کنم چون هنوز هیچ فرد و مسؤول قبلی از ارشاد بیرون نرفته است و حتا برخی ارتقا پیدا کرده‌اند. هنوز درباره کتاب‌های ما هیچ اتفاقی نیفتاده است در حالی‌که من کتاب‌هایم را می‌شناسم و می‌دانم که هیچ مشکلی ندارند و اگر مشکل دارند آقایان بگویند من از کدام قانون تخطی کرده‌ام.

 

لاهیجی در پایان با اشاره به ممنوع اعلام شدن تعداد زیادی از کتاب‌های نشرش از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد تصریح کرد: پس از این اعلام تعدادی از دوستان فرهنگی پیشنهاد کردند که کتاب‌ها را بیرون از ایران چاپ و در فضای مجازی منتشر کنیم اما اگر ما چنین کاری را انجام نمی‌دهیم به این خاطر است که فکر می‌کنیم باید مقاومت کنیم. 

 

آمریکا تنها برای یاسر عرفات ویزا صادر نکرد

Posted: 12 Apr 2014 01:31 PM PDT

گزارش‌ها حاکی از آن است که آمریکا تا کنون هیچگاه با صدور ویزا برای نمایندگان ایران در سازمان ملل مخالفت نکرده 


باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با اتخاذ تصمیم عدم صدور ویزا برای حمید ابوطالبی‌گزینه تهران برای تصدی سمت نمایندگی ایران در سازمان ملل- کنگره را خوشحال کرد اما در عین حال اقدامی را انجام داد که می تواند بر روند مذاکرات هسته‌ای تاثیرگذار باشد.


کریستین ساینس مانیتور در این زمینه نوشت: تصمیم به عدم صدور ویزا برای ابوطالبی پس از آن اتخاذ شد که کنگره آمریکا طرحی را در این زمینه به تصویب رساند. جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید می گوید دولت اوباما دولت تهران و سازمان ملل را در جریان این تصمیم قرار داده است.

 


این در حالی است که به گزارش این روزنامه آمریکایی، تصمیم آمریکا مغایر با تعهد این کشور نسبت به سازمان ملل است. آمریکا و سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ پیمانی را به امضاء رساندند که به موجب آن واشینگتن باید به هر نماینده‌ای که کشورهای عضو سازمان ملل معرفی می کنند، ویزا بدهد. مگر اینکه شخص معرفی شده تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی آمریکا باشد. از سوی دیگر کاخ سفید در حالی این تصمیم را اتخاذ کرده است که می کوشد از فرصت روی کار آمدن حسن روحانی، رئیس جمهور میانه روی ایران برای بهبود روابط با تهران استفاده کند. همچنین آمریکا به همراه انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان، گروه ۱+۵ را تشکیل می دهند که طرف مذاکرات هسته‌ای با ایران است. هدف از این مذاکرات حل و فصل دیپلماتیک مجادله هسته‌ای ایران اعلام شده است.


وزارت خارجه ایران می گوید هرگونه تلاش برای مخالفت با ورود ابوطالبی به خاک آمریکا غیر قابل پذیر است. از سوی دیگر وزارت خارجه جمهوری اسلامی تاکید دارد که ابوطالبی دیپلماتی ماهر است که پیش تر سفیر ایران در ایتالیا، بلژیک و استرالیا بوده است.


تحلیلگران می گویند شرایط چند هفته اخیر دولت اوباما را بر سر دوراهی نقض پیمان مصوب ۱۹۴۷ یا مخالفت با مصوبه کنگره قرار داد. دولت اوباما که در میانه راه مذاکرات هسته‌ای دشوار و پیپچیده با ایران قرار دارد، شاید در دل آرزو می کند که‌ای کاش ایران از آغاز این انتخاب را انجام نداده بود و ابوطالبی را برای این سمت معرفی نمی کرد.


اکنون به نظر می رسد که کاخ سفید به تهران توصیه می کند شخص دیگری را برای نمایندگی سازمان ملل پیشنهاد کند. اما تهران هیچ نشانه‌ای دال بر عقب نشینی از تصمیم خود ارسال نکرده است. از آنجایی که انتخابات میان دوره‌ای سال ۲۰۱۴ در ایالات متحده پیش رو است، دولت اوباما یا باید خشم کنگره را به جان بخرد، یا اینکه خود را برای یک مجادله بین المللی آماده کند. به طور حتم با مخالفت آمریکا با صدور ویزا برای ابوطالبی، پرسش هایی در این زمینه مطرح خواهد شد که آیا نیویورک استحقاق میزبانی از مقر سازمان ملل را دارد یا خیر.


شرایط چند هفته اخیر دولت اوباما را بر سر دوراهی نقض پیمان مصوب ۱۹۴۷ یا مخالفت با مصوبه کنگره قرار داد. دولت اوباما که در میانه راه مذاکرات هسته‌ای دشوار و پیپچیده با ایران قرار دارد، شاید در دل آرزو می کند که‌ای کاش ایران از آغاز این انتخاب را انجام نداده بود
قراردادی که هری ترومن، رئیس جمهور اسیق آمریکا امضاء کرده و کنگره نیز با آن موافقت کرده است حاکی از آن است که آمریکا باید به عنوان میزبان مقر سازمان ملل به نمایندگان کشورهای عضو ویزا بدهد تا به مقر این سازمان در نیویورک دسترسی داشته باشند.


گزارش‌ها حاکی از آن است که آمریکا تا کنون هیچگاه با صدور ویزا برای نمایندگان ایران در سازمان ملل مخالفت نکرده، هرچند که محدودیت هایی را برای خروج آنها از نیویورک در نظر گرفته است. از سوی دیگر ویزای آمریکا باوجود مخالفت شدید کنگره برای افرادی مانند فیدل کاسترو، معمر قذافی و رابرت موگابه صادر شده است.


آمریکا تنها یک بار با صدور ویزا برای رهبر یک کشور مخالفت کرد: در سال ۱۹۸۸، آمریکا به یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین ویزا نداد و موجب شد ۱۵۱ کشور در سازمان ملل اقدام آمریکا را محکوم کنند. آنها در بیانیه خود خاطرنشان کردند که آمریکا قوانین بین المللی را به عنوان کشور میزبان سازمان ملل نقض کرده است. تنها آمریکا و اسرائیل بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند.


با این وجود آمریکا از زمانی که دفتر سازمان ملل در نیویورک افتتاح شده، اصرار دارد که از حق توجه به نگرانی‌های امنیت ملی خود برخودار است و می تواند در زمینه صدور ویزا برای خارجی‌ها این ملاحظه را اعمال کند.


لری جانسون، دستیار سابق سازمان ملل در امور حقوقی می گوید: کنگره در سال ۱۹۴۷ به طور یکجانبه بندی را به توافقنامه آمریکا و سازمان ملل اضافه کرد که می گوید هیچ چیز نباید موجب حذف یا تضعیف حق آمریکا در حفظ امنیت ملی‌اش شود. با این وجود کنگره محدوده سازمان ملل را از این استثنا جدا کرده است.


برخی تحلیلگران می گویند، اوباما با طرح مصوب کنگره گزینه دیگری جز مخالفت با درخواست ویزا برای ابوطالبی نداشت. البته در گذشته مواردی بوده است که دولت آمریکا به طور غیر رسمی نارضایتی خود را از معرفی سفیر یک کشور به اطلاع مقامات آن رسانده است یا اینکه عقب نشسته تا مراحل عادی بررسی درخواست ویزا طی شود .

به نقل از دیپلماسی ایرانی

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

آنارشیسم با رنگ و لعاب ایدئولوژیك

Posted: 12 Apr 2014 01:30 PM PDT

احمد پورنجاتی
به بهانه ی هیاهوی مخالفت با دفن "ریچارد فرای " ایران شناس آمریكایی در اصفهان 


ما ملت خوشبخت و مظلوم و نازنینی هستیم:
هم هفت دست آفتابه لگن "دولت و قانون و مدعی العموم و ناجا و فلان جا"داریم؛ هم "بریگاد های خودسر و آتش به اختیار كه از هفت دولت آزادند"!
مگر"آنارشیسم" شاخ و دم دارد؟!
آن هم به چه سادگی و با چه خونسردی و اعتماد به نفس !
دنگ و فنگ و امكانات چندانی هم نیاز ندارد:
یك سخنرانی آتشین در محفل "بچه های غیرتی!" كه:
"آهای خلایق!بشتابید كه دین و ارزشها و انقلاب و ولایت در خطر است!
كجا؟
در فلان فیلم سینمایی، یا اجرای فلان كنسرت ، در مقاله ی فلان روزنامه ی مستقل یا اصلاح طلب ،در تندیس یا سردیس( مجسمه هایی كه از برخی جاها كنده شد) و در برگزاری فلان مراسم ترحیم و حتی در سخنرانی رییس مجلس در شهر قم و این روزها: در حاشیه ی زاینده رود و محل دفن فلان ایرانشناس !
یك خبر یا تحلیل سنتتیك در فلان نیوز یا مشرق فیوز؛
یك یادداشت در روزنامه ی توپخانه ؛
یك نطق یا تذكر آیین نامه ای از سوی محفل پایداری مجلس؛
یك بلندگوی دستی؛
به تعداد مورد نیاز پرچم رنگ و وارنگ؛
یك دستگاه وانت نیسان برای حمل اقلام مورد نیاز( از چوب و چماق تا مواد خوراكی و اسپری رنگ و فندك و بنزین و...دیگر ملزومات مورد نیاز بسته به این كه مقصد كجا باشد و مقصود از چه جنس؟!)
و البته خبرنگاران و عكاسان شریف اعزامی از برخی رسانه های از هفت دولت آزاد!
آیا "حق اعتراض مدنی" به عنوان یك حق شهروندی و البته در چارچوب قانون عادلانه و موجه ، برای همه ی شهروندان به گونه ای یكسان و بی تبعیض ، البته در مقام عمل ،به رسمیت شناخته می شود؟
نمونه های متعددی حكایت از پاسخ منفی به این سؤال دارد.
چرا باید تاوان حیثیتی و سیاسی برخی اقدامات خودسرانه یا "آتش به اختیار" گروه های محفلی " را همه ی ملت ایران بپردازند؟!
آنارشیسم با رنگ و لعاب ایدئولوژیك از "ایدز" هم خطرناكتر است ! 
 

مردم متوجه مشکلات دولت شده اند

Posted: 12 Apr 2014 01:30 PM PDT

گفتگو با فائزه هاشمی
  دكتر روحاني بايد به افرادي كه به او راي دادند، نشان دهد كه تلاش خود را مي‌كند و به دنبال احياي حقوق ملت است


مطهره شفيعي: توسعه واژه‌اي شيرين و مورد پسند تمام جريانات است اما هر يك بر اساس اصول و مشي خود به تعريف توسعه مي‌پردازند. برخي معتقدند توسعه يافتگي اجتماعي و فرهنگي مقدم بر توسعه يافتگي اقتصادي است چرا كه توسعه اقتصاد از مسير توسعه فرهنگي مي‌گذرد اما برخي عكس اين نظر را قبول دارند يعني معتقدند توسعه اقتصادي ارجح بر ساير توسعه‌هاست و فائزه هاشمي در گفت‌وگويي كه با آرمان داشت تاكيد كرد كه متاسفانه ايران در زمينه توسعه در برخی موارد دچار ايراداتي است كه تنها در اين ميان نبايد دولت را مقصر دانست بلكه مردم هم داراي نقش اساسي در توسعه كشور هستند. فائزه هاشمي كه فعال در زمينه زنان است معتقد است كه عدم استفاده از مديران خانم در برخي پست ها به نوعي عقب ماندگي در توسعه است و اظهار اميدواري كرد كه دكتر روحاني اين خلأ را جبران كند. دختر آيت‌ا... هاشمي‌ در زمينه ورزش هم داراي سابقه است و در اين حوزه هم تاكيد دارد كه بايد توسعه همه‌جانبه صورت بگيرد. متن كامل گفت‌وگوي فائزه هاشمي با آرمان در ادامه مي‌آيد:


نمود بارز توسعه يافتگي در جوامع مدرن چيست؟

زماني كه از توسعه يافتگي صحبت مي‌كنيم، بر خلاف برداشت عمومي كه عموما اشاره به عوامل اقتصادي دارد، با عوامل سياسي، فرهنگي و اجتماعي هم مواجه هستيم و علاوه بر دگرگوني‌هاي كمي، دگرگوني‌هاي كيفي هم مورد نظر است.


شاخص‌هاي توسعه يافتگي در جهان و نه در ايران را چطور تعريف مي‌كنيد؟

برخي از شاخص‌ها يا مصداق‌هايي كه در اين حيطه‌ها مي‌تواند مورد توجه باشد، عبارت است از استفاده از تكنولوژي پيشرفته، داشتن توليدات صنعتي، ميزان درآمد سرانه، نرخ بيكاري كه در حوزه اقتصادي مطرح است. در بخش سياسي مواردي مانند وجود نظام‌هاي دموكراتيك، پاسخگو بودن حاكميت به مردم، انتخابات و پارلمان، وجود آزادي‌هاي اساسي مانند آزادي عقيده و آزادي نشروجود دارد. در بخش اجتماعي و فرهنگي هم شايد بتوان به وضعيت شهرنشيني، نسبت جمعيت باسواد جوامع، وضعيت حاشيه‌نشيني و كيفيت آموزش و... به عنوان مهم‌ترين شاخص‌ها اشاره كرد البته در مجموع متغيرهاي ديگري مانند احترام به قانون يا اجراي قانون، تيراژ روزنامه‌ها، آمار مطالعه، وضعيت اخلاقي و فرهنگي جامعه، توجه به منافع اجتماعي و ملي به‌جاي منافع گروهي و فردي، وضعيت حقوق شهروندي يا حقوق بشر، نبودن تبعيض ميان شهروندان به دلايل و بهانه‌هاي مختلف و... هم مطرح است.


براي تحقق اين مصاديق كه در حيطه جهاني عنوان كرديد، كدام بخش‌ها در هر جامعه‌اي بايد فعال باشد؟

براي تحقق اين مصاديق در راستاي توسعه يافتگي علاوه بر حكومت‌ها، مردم هم نقش مهم و اساسي دارند. اينكه فكر كنيم تنها دولت وظيفه هدايت كشور به سمت توسعه يافتگي را دارد، تصور اشتباهي است. بايد در نظر داشت كه دولت‌ها نقش اساسي در هدايت، برنامه‌ريزي و قرار دادن جامعه در مسير توسعه دارند البته نقش مردم نيز بسيار با اهميت و موثر است.


به كشور خودمان برگرديم؛ راهكار توسعه يافتگي در ايران را چطور مي‌توان تعريف كرد؟

دركشور ما با توجه به مصاديق و شاخص‌هايي كه براي توسعه مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد، با توسعه يافتگي فاصله داريم و اين موضوع زماني عيان‌تر و فاصله بخوبي احساس مي‌شود كه خودمان را با بسياري از كشورهاي دنيا مقايسه مي‌كنيم. با ارزيابي عميق و دقيق هر يك از شاخص‌هاي توسعه، مي‌توان وضعيت توسعه در ايران را كاملا دريافت. البته منكر اين نمي‌شوم كه شايد وضعيت در برخي زمينه‌ها مطلوب باشد، اما نبايد ناديده گرفت كه در برخي زمينه‌ها عقب ماندگي يا توسعه نيافتگي هارا شاهد هستيم.


توسعه نيافتگي اجتماعي از مهم‌ترين موضوعاتي است كه شايد بر بخش‌هاي ديگر تاثير زيادي داشته‌باشد. دليل توسعه نيافتگي را چه مي‌دانيد؟

توسعه اجتماعي از مواردي است كه نقش مردم در آن قوي‌تر است. شايد يكي از پايه‌ها و اصول اساسي توسعه اجتماعي، آگاهي عمومي است. اگر آمار كم مطالعه و تيراژ بسيار پايين روزنامه‌ها را كه در ايران منتشر مي‌شود نگاه كنيد كه به واقعيتی خواهيد رسيد كه نشانه ضرورت ارتقای سطح آگاهي عمومي نمایان می‌شود. ميزان كار مفيد در ادارات، توجه به پاكيزگي شهر و محيط زندگي خودمان و غيره، مثال‌هايي است كه با بررسي آنها مي‌توان به ميزاني موضوع را باز كرد. همه ما خانه‌هاي فرديمان را تميز نگه مي‌داريم ولي متاسفانه اين توجه را براي شهرمان نداريم و هنوز از منافع شخصي خود به طرف منافع جامعه عبور نكرده‌ايم يعني هنوز در يك جامعه سنتي با افكار سنتي هستيم. نبايد توجه خود را از اين نكته‌برداريم كه وظيفه دولت است كه با آموزش و برنامه‌هاي مختلف جامعه را به اين سمت ببرد و اين بايديك حركت مداوم و مستمر باشد كه هيچ‌وقت تمامي ندارد. اين دولت‌ها هستند كه بايد شرايط رشد همه‌جانبه و سالم را براي شهروندان فراهم كنند و ضمانت اجرايي آنها را نيز پيش بيني نمايند. قوانين و حقوق تا حدود زيادي چنين نقشي را ايفا مي‌كند ولي احترام به قانون و اجراي آن نيز خود از عوامل يا از شاخصه‌هاي تقويت توسعه يافتگي است كه اين موضوع را نيز شاهد هستيم كه در ايران ضعيف است، چه در بين مسئولان و چه در ميان مردم ضعف‌هايي وجود دارد. هر كدام از اين موارد دنياي گسترده‌اي براي صحبت و تحليل كردن دارد كه به نظرم از حوصله اين مصاحبه خارج است.


برخي عنوان مي‌كنند كه قدمت سرزميني نقش مهمي در توسعه يافتگي دارد اما مصر با 3000 سال قدمت از اين مولفه يعني توسعه يافتگي بي‌نصيب است؛ شما هم نقشي براي قدمت سرزمين در توسعه يافتگي قائل هستيد؟

قدمت، تاريخ و تمدن سرزمين‌ها و جوامع، حتما نقش مهمي در توسعه يافتگي دارند ولي به شرطي كه اين قدمت در همه روندها مورد توجه قرار گيرد و تقويت و به روز شود. به هر حال نسل‌ها عوض مي‌شود و هيچ چيز نمي‌تواند براي هميشه خود به خود ماندگار شود. چرا راه دور مي‌رويد و مصر را مثال مي‌زنيد، تاريخ ايران كمتر ازمصر نيست، ولي از آن قدمت، فرهنگ و تمدن، اغلب در كتاب‌ها نوشته و خوانده مي‌شود.


توسعه يافتگي امري نيست كه در مدارس و آموزشگاه‌ها آموزش داده شود. فكر مي‌كنم رفتار مسئولان بيش از هر مولفه ديگري در اين امر موثر است. از اين منظر ايران در كدام برهه به سمت توسعه‌يافتگي بيشتر حركت كرد؟

خيلي با شما موافق نيستم، به نظرم هر دو عامل موثر است، در كنار آن بسياري از شرايط ديگر بايد محقق شود. اتفاقا به نظر من چيزي هست كه نه از مدارس بلكه قبل از آن يعني بايد از مهدكودك‌ها آموزش داده شود و همانطور كه گفتم دولت‌ها بالاترين نقش را در اين برنامه‌ريزي و انتقال آن به مردم و جامعه و همچنين جا انداختن آن در فرهنگ و جامعه دارند. دوران كودكي در شكل‌گيري شخصيت و افكار افراد بسيار مهم است و دوره بااهميتي تلقي مي‌شود. باز هم تكرار مي‌كنم كه هم انتظارات از دولت و هم رفتارهاي ما مردم نقش اساسي در توسعه يافتگي دارد.


برخي 8 سال دولت قبل را حركت در جهت توسعه يافتگي ارزيابي نمي‌كنند، نظر شما چيست؟

كاملا موافقم، اين 8 سال در تاريخ ايران چنان بود كه با هيچ كلماتي نمي‌توانيم عمق آن را بيان كنيم حتي باعث نزول اخلاق در فرهنگ عمومي شد. مشكلاتي كه در اين دوره به وجود آمد، مدت‌ها زمان براي جبران نياز دارد، به نظرم بسياري از آسيب‌ها را به مرور زمان متوجه مي‌شويم و چيزي كه امروز شاهديم بخشي از آن صدمات است.


در برخي واحد‌هاي دانشگاهي 70 درصد جمعيت را دختران تشكيل مي‌دهند، حتي رئيس‌جمهور هم حاضر نشد وزير زن براي كابينه معرفي كند. اين مورد نشانه‌ چيست؟

اولا اجازه دهيد سوال شما را كامل كنم و بعد به سراغ جواب بروم. معرفي نكردن وزير زن پيشكش، در همان محيط‌هاي دانشگاهي كه دختران با آمار بالايي به عنوان دانشجو در مقاطع مختلف و همچنين به عنوان هيات علمي وجود دارند، چند رئيس دانشگاه از خانم‌ها هستند؟ چند معاون رئيس خانم داريم؟ چند مدير گروه، زن است؟ و ساير مشاغل اداري و علمي هم همين وضعيت را دارند. اين آمارها كه حضور زنان در پست‌هاي مديريتي بسيار اندك و انگشت شمار است، خوب نيست. صرف اينكه تنها آمار حضور دختران را در محيط‌هاي دانشگاهي، ورزشي، اداري و... بدهيم اين كافي نيست. اينكه زنان و دختران حضور گسترده‌تري داشته باشند كه دارند، به اين معناست كه توانايي‌هايشان بالاتر است و هر عاملي كه مانع رشد آنها در بخش‌هاي علمي، اداري و مديريتي شود، مظلوميت اين دختران و بر خلاف شعار شايسته سالاري است و به نوعي تبعيض محسوب مي‌شود. مسئولان بايد در برابر اين نوع نگاه به تاريخ و جامعه زنان پاسخگو باشند. به نظرم اين به نوعي به بلوغ فكري و مدني مربوط است البته بها دادن به منافع شخصي هم هست چرا كه برخي آقايان آگاهانه يا ناآگاهانه احساس از دست دادن منافع خود را در قبال زنان مي‌كنند.


چرا مردم با مشاهده يك رفتار مدني مانند عذرخواهي رئيس‌جمهور بابت نحوه توزيع سبد كالا اينگونه شاد شده و به هيجان مي‌آيند؟

موضوعي كه گفتيد من را به ياد ضرب المثل « يك چشم نعمت است» انداخت. آن قدر شاهد پاسخگويي مسئولان اجرايي در دوره‌هايي نبوده‌ايم، برخي مسئولان تافته جدا بافته تلقي شده‌اند و خود را مانند ساير افراد جامعه نديدند و بر خلاف قانون خود را ملزم به رعايت قانون نمي‌دانستند، عذر خواهي آقاي روحاني كه كار درستي بود به اين ميزان گل كرد. وگرنه عذرخواهي مسئولان يك اقدام بسيار ابتدايي است. چند وقت پيش خبري خواندم كه موضوع آن استعفاي يكي از وزراي آلمان بود چرا كه گفته شد اين مسئول آلماني پايان نامه خود را از يك پايان نامه ديگر كپي كرده است كه اين اقدام، عملي غيرقانوني محسوب مي‌شود. حالا شما اين استعفا را براي آن اقدام غيرقانوني با عذرخواهي رئيس‌جمهور مقايسه كنيد، به عمق موضوع در اين زمينه پي مي‌بريد.


دولت قبل با شعارهايي مانند ارائه هزار متر زمين به هر خانواده، پرداخت نقدي يارانه به همه افراد، ساخت مسكن مهر و... اين موضوع را القا كرد كه مي‌توان خدمات زيادي به مردم ارائه كردوگفت دولت‌هاي قبل كوتاهي كرده اند! افزايش سطح توقع مردم و همچنين بي‌اعتمادي دو اثري بود كه جامعه‌شناسان به عنوان نتايج اين وعده هاعنوان كرده‌اند. شما اين تاثيرات را در جامعه احساس مي‌كنيد؟

در دوره اول رياست‌جمهوري فردي كه اين شعارها را داد، تاثيرات قابل درك بود و متاسفانه به نظر مي‌رسد كه مردم در حد بالايي تحت تاثير اين سياست‌هاي پوپوليستي قرارگرفتند اما به نظرم از آغاز دوره دوم به بعد، كم كم به عمق ماجرا پي بردند، به عبارتي ديگر اين شعارها و وعده‌ها در كوتاه‌مدت موثر بود.


رئيس‌جمهور و وزير ارشاد در حال ترميم فضاي مطبوعات درشرايط فعلي هستند. ارزيابي شما از مواضع دولت و به ويژه دكتر روحاني درباره مطبوعات چيست؟

مواضع رئيس‌جمهور به موقع و بسيار صحيح بود. افراد و گروه‌هاي انحصارطلب تلاش‌هاي زيادي كردند تااين حرف و عمل دولتي‌ها در اين حوزه را خنثي كنند و موانع مختلفي را با توجه به ابزارهايي كه در اختيار دارند، در مقابل دولت قرار دهند تا اين تلقي را در جامعه ايجاد كنند كه فكر نکنید با آمدن آقاي روحاني اتفاقي رخ مي‌دهد و روش‌هاي گذشته ادامه دارد. به نظرم اين افراد به اعمال خود شدت هم داده‌اند و مي‌خواهند مردم را از راي به اين دولت پشيمان كنند.


براي كاستن از حجم اين هجمه‌ها چه توصيه‌اي داريد؟

توصيه من اين است كه دولت نبايد سياست خود رادراين حوزه متوقف كند و دكتر روحاني بايد به افرادي كه به او راي دادند، نشان دهد كه تلاش خود را مي‌كند و به دنبال احياي حقوق ملت است و فراموش نكرده است كه چه عهدي با مردم بسته است. مردم متوجه تلاش‌هاي دولت خواهند شد و قدردان خواهند بود. چرا که آنها به مشکلاتی که دولت بر سر وعده خود دارد واقف هستند


مطبوعات به چه ميزان در توسعه يافتگي موثر هستند و مي‌توانند به ايفاي نقش بپردازند؟

يكي از شاخص‌هاي توسعه يافتگي همان‌گونه كه در ابتداي بحث به آن اشاره شد، رسانه‌هاست و همچنين وجود نهادهاي مدني كه بتوانند با ذكر مشكلات و داشتن نگاه انتقادي به رشد و توسعه و بهبود وضعيت و ترويج قانون‌گرايي كمك كنند. مطبوعات نيز هر دو ويژگي را دارند يعني هم نهاد مدني محسوب مي‌شوند و هم با نظارت بر امورات كشورو بيان مسائل مي‌توانند هشداردهنده‌هاي خيلي خوبي براي دولت باشند لذا توقيف مطبوعات و برخوردهاي خارج از روال قانوني با آنها كه منجر به ايجاد محدوديت براي بيان مطالب از سوي آنها مي‌شود، به گونه‌اي مسير خلاف توسعه است. متاسفانه عده‌اي متوجه شرايط امروز دنيا نيستند كه امروز هر شهروند به دليل پيشرفت تكنولوژي ارتباطات مي‌تواند يك رسانه باشد. آن قدر حجم سايتها، خبرگزاري‌های داخلي و خارجي افزايش يافته است كه اينگونه عملكردها سبب بي‌اعتمادي مردم مي‌شود.


شما فعاليت‌هاي اجتماعي زيادي داشته و داريد. در خلال اين فعاليت‌ها، مي‌توانيد به موضوعاتي اشاره كنيد كه سعي در بالا بردن فرهنگ و توسعه اجتماعي جامعه به ويژه زنان داشته ايد؟

روزنامه زن يكي از اين فعاليت‌ها بوده است كه هدفش بالا بردن فرهنگ جامعه و نه فقط براي زنان از طريق آگاهي دادن و اطلاع‌رساني مستمر روزانه بود كه متاسفانه عمرش به يكسال هم نرسيد يا در مسير حل مشكلات ورزش بانوان در دوره‌هايي و پيشرفت اين حوزه از طريق ديدارها، ملاقات‌ها و گفت‌وگوهايي كه با مسئولان و مردم شهرهاي مختلف داشتم. يكي از اهداف بالا بردن سطح فرهنگ و آگاهي‌ها نسبت به حقوق زنان به ويژه در حوزه ورزش و مسائل اجتماعي بود كه خوشبختانه موفق به ايجاد فرهنگ ورزشي بانوان و گسترش آن در كشور و حتي در ساير كشورهاي اسلامي شديم. يكي از پايه‌هاي كار ما فرهنگ‌سازي بود. 

منبع: آرمان 

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.