جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


درخواست شورای هماهنگی از زندانیان برای شکستن اعتصاب غذا

Posted: 27 Apr 2014 07:08 AM PDT

جرس: شورای هماهنگی راه سبز با انتشار بیانیه‌ای از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ اوین خواست تا اعتصاب غذای خود را بشکنند و تاکید کرد که "صدای آزادگی و ندای اعتراض و مطالبات مشروع و قانونی شما را اکثریت ایرانیان آگاه شنیدند، و ضمن همدلی و همدردی با شما، بر کردار ناپسند و رفتار خشونت محور تمامیت‌خواهان، گواهی دادند."  

 

به گزارش جرس در این بیانیه آمده است: به‌راستی که امروز، زندان خود به کانون مهم و موثری برای آگاهی بخشی تبدیل شده که پیامش، اقتدار ظاهری زر و زور و تزویر را درهم می‌شکند و چه اثرگذاری بالاتر از این، که «آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است.»

 

متن کامل این بیانیه در ادامه آمده است:


به‌نام خدا

آزادگان سبز، برادران محبوس سرافراز، زندانیان سیاسی در بند 350 اوین

درود بر شما، و رحمت و برکت خدا برای‌تان

ندای مظلومیت شما فرزندان سربلند و آزاده‌ی این آب و خاک که بهترین سال‌های عمر گران‌بهای خویش را به جرم همراهی با خواسته‌های مشروع و انسانی مردم حق‌خواه و آزادی‌طلب ایران در میان دیوارهای جهل و نفرت و خشونت و دروغ سپری می‌کنید، به گوش اکثریت مردمان منصف و آگاه ایران و جهان رسید. آن‌هم در زمانه‌ای که تمامیت‌طلبان همچنان بر طبل قهر و تهدید و ارعاب می‌کوبند و بی‌تدبیری و عقلانیت‌ستیزی خود را عریان، بروز می‌دهند.

هموطنان ما، به‌ویژه پس از انتخابات آلوده به تخلف و تقلب سال 88، دیگر به تبلیغات مزورانه دروغ‌پردازان گوش نمی‌سپارند و به تحریف‌ها و افسانه‌پردازی‌های رسانه‌ها و کارگزاران وابسته به تفکر اقتدارگرایی و عصبانی از رای مردم اعتنایی نمی‌کنند. به‌راستی که امروز، زندان خود به کانون مهم و موثری برای آگاهی بخشی تبدیل شده که پیامش، اقتدار ظاهری زر و زور و تزویر را درهم می‌شکند و چه اثرگذاری بالاتر از این، که «آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است.»

«پنجشنبه سیاه» اوین، هم‌زمان با ثبت به‌عنوان رخدادی ناگوار و شاهدی دیگر از ستم جباران در تاریخ سیاسی کشور، به‌مثابه‌ی نقطه عطفی مهم و روزی به‌یادماندنی در تقویم مبارزات دمکراسی‌خواهان ایران ضبط و ماندگار خواهد شد.

اینک از شما که وجودتان برای ملت ما موجب افتخار و مباهات، و اندیشه و تعهد ملی و تخصص‌تان برای کشور سرمایه‌ای بس گرانبهاست می‌خواهیم که به اعتصاب غذای اعتراضی خود پایان دهید. صدای آزادگی و ندای اعتراض و مطالبات مشروع و قانونی شما را اکثریت ایرانیان آگاه شنیدند، و ضمن همدلی و همدردی با شما، بر کردار ناپسند و رفتار خشونت محور تمامیت‌خواهان، گواهی دادند. جان و جسم شما برای ایران و ایرانیان، گران‌مایه است و حفظ سلامتی‌تان ضروری و واجب.

به امید آن که یکایک شما، و نیز آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، هرچه زودتر، به آغوش ایران و خانواده‌هایتان بازگردید و ایرانیان از وجود پر خیر و ثمر همه‌ی شما، چنان‌که شایسته است، بهره گیرد.

 

شورای هماهنگی راه سبز امید

۷ اردیبهشت ۱۳۹۳

محکومیت ترورهای اخیر از سوی مولوی عبدالحمید و علمای اهل سنت

Posted: 27 Apr 2014 06:43 AM PDT

جرس: امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان و برخی دیگر از علمای اهل‌سنت این شهر نسبت به ترورهای اخیر در شهرهای راسک و سرباز، واکنش نشان دادند.  

 

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سنی‌آنلاین، مولوی عبدالحمید به همراه مدیریت دارالعلوم زاهدان و جامعه روحانیون اهل‌سنت شهرستان زاهدان در بیانیه‌هایی جداگانه به شهادت دو تن از کارمندان دولتی در شهرستان‌های راسک و سرباز واکنش نشان داده و این ترورها را محکوم کردند. آنان در بیانیه‌های خود از مردم سیستان و بلوچستان خواسته‌اند تا هوشیاری و وحدت خود را بیش از پیش حفظ کنند.

 

مولوی عبدالحمید و سایر علمای اهل‌سنت این اقدامات را “تحرکاتی مذبوحانه” عنوان کرده‌اند و دلیل این ترورها را «کمرنگ کردن اثرات سفر اخیر رئیس‌جمهور به استان سیستان‌وبلوچستان و خدشه وارد کردن در هم‌دلی و هم‌گرایی مسلمانان و اقوام و مذاهب» دانسته‌اند.

 

گفتنی‌ست طی روزهای گذشته در دو اقدام جداگانه، یک معلم دوره ابتدائی در شهرستان راسک و یک کارمند اداره ثبت‌احوال در شهرستان سرباز استان سیستان‌وبلوچستان توسط افراد ناشناس ترور شدند. 

 

اعلام شکایت خانواده زندانیان سیاسی از چهار مقام قضایی

Posted: 27 Apr 2014 05:25 AM PDT

جرس: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ روز سه شنبه هفته گذشته به قوه قضاییه رفتند و خواستار ملاقات با رییس قوه قضاییه شدند.  

 

به گزارش کلمه، سه شنبه هفته گذشته پیش از آنکه خانواده های زندانیان سیاسی آسیب دیده بند ۳۵۰ به محل ریاست جمهوری بروند، به مقر استقرار رییس قوه قضاییه رفتند تا نامه تظلم خواهی خود را به وی دهند. اما چندی از حضور این خانواده های آسیب دیده نگذشته بود، که فردی از سوی نهاد قضایی به سمت آنان آمده، نامه را از خانواده ها گرفته و با عجله عنوان کرده که آنها را به سمت نهاد ریاست جمهوری خواهد برد.

 

این درحالی است که رییس قوه قضاییه به جای پاسخ گویی به خواست خانواده های زندانیان سیاسی، در واکنش به بازتاب وسیع حمله ماموران و نیروهای امنیتی به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین، گزارش‌های منتشره در این زمینه را «فضا سازی» و «نشر اکاذیب» خوانده و تهدید کرد که با «فتنه‌گران» برخورد خواهد شد.

 

متن این نامه به شرح زیر است:

 

ای نام تو بهترین سرآغاز

رییس قوه قضاییه جناب آقای لاریجانی

همچنان که مطلع هستید در روز پنج شنبه ۲۸/۱/۹۳ ماموران زندان و نیروهای امنیتی دیگر ارگان ها، به بند ۳۵۰ اوین، حمله برده و افراد زیادی از زندانیان را که درحال اجرای حکم بوده اند را بشدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند. از آنجا که حمله مذکور به بهانه بازرسی و تفتیش بند زندانیان سیاسی بوده، و در روز دوشنبه هنگام ملاقات خانواده ها، یقین حاصل شده برخی زندانیان بشدت مضروب و مجروح گشته اند. ولی با کمال تاسف وزیر دادگستری، آن را در حد جراحت مختصر و رییس سازمان زندان ها به کلی ضرب و شتم را تکذیب می کند.

ما خانواده های زندانیان بند ۳۵۰ در این خصوص شکایت خود را اعلام می داریم.

نظر به اینکه سازمان زندان ها، دادگستری و دادستانی در سیستم قضایی کشور، ریاست آن برعهده جناب عالی می باشد و این اعمال از مصادیق بارز اعمال مجرمانه است و حمله مذکور، مصداق سوء استفاده ماموران وزارت اطلاعات و سازمان زندان ها و دیگر سازمان های دخیل در حمله، می باشد. لذا علیه آقای اسماعیلی رییس سازمان زندان ها، رییس زندان آقای شیدی، دادستان تهران آقای دولت آبادی و وزیر دادگستری شکایت خود را طرح کرده و از آن مقام درخواست رسیدگی داریم.

رو نوشت:

وزارت دادگستری

کمسیوین قضایی مجلس

کمیسیون اصل نود مجلس

دفتر ریاست جمهوری

دفتر رهبری

خانواده های زندانیان سیاسی عقیدتی بند ۳۵۰ اوین 

نامه جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ درباره مسئولیت علمای اسلام و حمله به بند

Posted: 27 Apr 2014 02:30 AM PDT

جرس: جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در نامه ای به مراجع وعلما با اشاره به حمله به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰، نوشته اند: آیا این سکوت دال بر رضایت است، یا بی خبری و یا بی تفاوتی و یا از روی مصلحت؟  

 

در بخش دیگری از این نامه آمده است: آیا بر علما نیست که نمایندگان خود را برای تحقیق و تفحص در خصوص فاجعه بند ۳۵۰ و مجموعه ظلمها و جنایاتی که در حق محبوسین صورت می گیرد و از بدیهی ترین امکانات هم محروم هستند اعزام نمایند.

 

متن کامل نامه زندانیان که در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:


سواران را چه شد؟

حضرت علامه طباطبایی با میراث جاودانش همواره در میان ماست. تقوی، کلام، حلم و عرفان او، همه و همه اسوه و مثال زدنی است. دوستی نقل می کرد که گروهی خدمت ایشان رسیدند تا با وساطت وی برای آیت الله قدوسی که دامادش بود و دادستان وقت، محافظ بگمارند و از ترور محفوظ بماند. می گفت وقتی برای بار اول موضوع را مطرح نمودیم، در حالیکه سر به پایین داشت و با انگشتان خود گویی گل های قالی را مورد نوازش و تفقد قرار می داد هیچ پاسخی به ما نداد و ما با این تصور که نشنیده است برای بار دوم موضوع را با صدای بلندتر بیان نمودیم و تاکید کردیم که وجود محافظ برای آقای قدوسی لازم است. در این لحظه حضرت علامه به ما نگاه کردند و فرمودند آقایان بنده ثقل سامعه ندارم و همان بار اول متوجه درخواست شما شدم، شما لازم نیست نگران ترور و شهادت آقای قدوسی باشید، تنها شهید این انقلاب اسلام بود.

 

سر افکنده از مجلس خارج شدیم. حضرت علامه طباطبایی یک عالم ربانی بود و تمامی آسمانی بودنش در میان مردم بود و در عین این با همگی، با خدای خودش تنها بود. پروردگار با او همان معامله ای را کرد که با عبدِ اوّابش ایوب.

 

سخن از حضرت علامه به میان آوردیم و مطلع کلام، نام ایشان و ذکر آن خاطره را برگزیدیم. چرا؟

 

در این خصوص باید سپاسگزار برادران گمنام بازرس و یورش روز پنج شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ به بند ۳۵۰ زندان اوین باشیم. چراکه آنها بیت العباس(مسجد بند ۳۵۰) را هم در بازرسی از قلم نیانداختند و همانگونه که اتاق ها را زیر و رو کردند بیت العباس را هم مورد عنایت قرار دادند. وقتی پس از بازرسی به بیت العباس وارد شدیم چند جلد از مجموعه تفسیر المیزان زمین افتاده بود و جلدشان از قسمت شیرازه جدا شده بود. کتابها را که به قفسه برگرداندیم بی اختیار به یاد این خاطره آن عارف بالله افتادیم و این بیت از حافظ را زمزمه کردیم:

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو

 

وقتی کتب تفسیر چنین عالمی مورد بی حرمتی قرار می گیرد؛ آنهم توسط مدعیان سرباز گمنام بودن برای امام زمان، گویای هیچ حقیقتی نیست مگر به شهادت رسیدن اسلام که قریب به سی و اندی سال پیش حضرت علامه طباطبایی از آن سخن گفت.

 

علما و اندیشمندان دینی که وارثان انبیاء تلقی می شوند حقیقتا در این مقطع از زمان چه مسئولیتی دارند و عهده دار چه وظیفه ای هستند؟ آیا وظیفه ایشان سکوت بی حد و حصری است که اختیار کرده اند؟ آیا آرام و قرار و سکوت وظیفه آنهاست و یا وظیفه شان آن است که مولا علی علیه السلام در نهج البلاغه ذکر کرده است:

أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ‏ مَظْلُومٍ‏ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا

 

به خدایی که دانه را کفید و جان را آفرید، اگر این بیعت کنندگان نبودند، و یاران، حجّت بر من تمام نمی ‏نمودند، و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار را برنتابند و به یاری ستمدیده بشتابند، رشته این کار را از دست می‏گذاشتم و پایانش را چون آغازش می‏انگاشتم و چون گذشته، خود را به کناری می‏داشتم. (نهج ‌البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه سوم)

مولا علی علیه السلام وظیفه یک عالم را نه سکوت و نه کنج نشینی که فریاد در برابر ستم و دفاع از ستمدیده عنوان کرده است؛ و قطعا چنین علمایی را از پناه آوردن به دربار ستمگر و توجیه اعمال ظالمانه او بر فراز خطبه و منبر نهی فرموده است:

نعم الامراء علی باب الحکما و بئس الحکما علی باب الامراء

چه نیکو اندیشمندانی هستند که زانو زنند و چه پلشت علمایی هستند آنان که در برابر سلاطین جبین بر زمین بسایند.

وقتی در لباس سربازی و جانفشانی امام زمان به عده ای مظلوم دربند یورش آورده می شود و مورد ضرب و شتم قرار می دهند و شما علما می بینید و حتى می شنوید که مداحی و تملق، فضیلت بزرگ بر شمرده می شود و آن مداح، حامل حکمت قلمداد می شود و شما نیک می دانید که حضرت رسول مداح و مدیحه سرایی را بر نمی تابید و فرمود "به صورت مداحان خاک بپاشید"؛ ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعادت از قول امام جعفر صادق علیه السلام از ایشان بعنوان متکدیان ریاکار تعبیر نموده است.

 

وقتی شما می دانید که آنگاه که امام علی علیه السلام وارد شهر انبار در عراق کنونی شد و مردم اطراف او را گرفتند و با شعار و مدیحه سرایی از او استقبال کردند و از این عمل بعنوان سنتی دیرینه تعبیر نمودند ایشان فرمودند: "دست از این عادت پلید بشویید که این عمل امرایتان را مغرور و خودتان را خوار و بی مقدار می کند."

 

وقتى شما آن وقايع را مى بينيد و اين حقايق را مى دانيد و آنگاه سکوت اختیار می کنید، مسئوليتى را که امام علی علیه السلام در نهج البلاغه برای علما تعریف کرده با رفتار شما تا چه حد فاصله دارد؟

آیا این سکوت دال بر رضایت است، یا بی خبری و یا بی تفاوتی و یا از روی مصلحت؟

برتولت برشت می گوید "آنکس که حقیقت را نمی داند غافل است و آنکس که می داند و کتمان می کند جنایتکار." بسیار امید داریم که علمای ما که طلایه دار فقه پویای جعفری هستند با شکستن سکوت خود شامل حال این سخن برشت نباشند.

 

اکنون یک هفته از فاجعه خونبار بند 350 زندان اوین می گذرد و هیچ سخنی بر محکومیت این فاجعه نمی شنویم؛ الا در فرا مرزها. ما را چه شده است که سبقت کلام آنها را در محکومیت این فاجعه بر بیوت خود ترجیح می دهیم و بر آن رضایت داده ایم. رسانه های ما و مقامات مسئول پس از این فاجعه چه دروغ ها و تکذیب هایی که ارائه ندادند. یکبار به صراحت تکذیب می کنند و مدعی می شوند که چنین اتفاقی رخ نداده است و بعد اعلام می کنند که دو تن از خود زندانیان بودند که با هم درگیر شدند. در جایی دیگر وجود لباس شخصی ها را انکار می کنند و در جایی دیگر مدعی هستند که اصلا ضرب و شتمی در کار نبوده است و روز دیگر فیلمی گزینشی پخش می کنند و به مردم اینگونه وانمود می کنند که این زندانیان بودند که بازرسان مودب و مظلوم را با شیشه زده اند.

 

این همه دروغ و این همه تناقض گویی و این همه حقیقت پوشانی از طرف این باطل مسلکان و سكوت علما که حقانیت و حقیقت جویی را واجب شرعی می دانند و دروغ گویی را گناه بر می شمارند برای چیست؟ آیا این سخن از مولی علی علیه السلام در نهج البلاغه را به ذهن تبادر نمی كند كه:


عجباً والله يميت القلب ويجلب الهم من اجتماع هؤلاء القوم على باطلهم وتفرقكم عن حقكم
شگفتا به خدا که هماهنگی این مردم در باطل خویش، و پراکندگی شما در حقّ خود، دل را می‏میراند، و اندوه را تازه می‏گرداند.


آیا بر علما نیست که نمایندگان خود را برای تحقیق و تفحص در خصوص فاجعه بند ۳۵۰ و مجموعه ظلمها و جنایاتی که در حق محبوسین صورت می گیرد و از بدیهی ترین امکانات هم محروم هستند اعزام نمایند.


چقدر جای این نمایندگان روز دوشنبه بعد از فاجعه در سالن ملاقات خالی بود تا با خانواده های دلگیر و اندوهناک گفتگو كنند. امروزه در هر اجتماعی اعم از عبادی و اجتماعی و سیاسی فریاد مرگ خواهی بلند است و سایه مرگ و نیستی طلیعه خورشید سرزنده حیاط و نشاط را می پوشاند. به صورت همه از غرب و شرق گرفته تا شمال و جنوب پنجه دشنام و سب می کشند و حتی ازهمسایگان که بیشترین قرابت و مشترکات فرهنگی، مذهبی و آیینی را با ایران دارند فرو گذار نیستند. دنیا را دروغگو و بدخواه و منحرف معرفی می نمایند و خود را حق مطلق و فقه را ستون مسلک و اندیشه خود مى خوانند، گویی نشنیده اند که مولی علی علیه السلام فرمود:


إِنِّی أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِینَ
من خوش ندارم که شما دشنام گو باشید.
(نهج ‏البلاغه، خطبه ٢٠٦)


لباس و ردای علما میراثی است از امام جعفر صادق که روزی نماد مبارزه با ستم و جور بود و پوشندگانش سکوت در برابر ظلم و زهد ریایی را بر نمی تابیدند، در راه احقاق حق جانفشانی ها کردند، در واپس زدن دروغ و نفی ظلم از فریاد رسا ابایی نداشتند و حقیقت را قربانی مصلحت نمی کردند. پس چگونه است که ما امروز بزرگترین دروغ ها و کذب ها را از زبان پاره ای ملبسین به همین لباس می شنویم و آزار می بینیم و این سکوت آزاری بیشتر را بر ما تحمیل می کند. گویی نشنیده ایم که علی علیه السلام فرمود:
شرّ القول الکذب
همانا بدترین گفتار دروغ است که چراغش بی فروغ است


همه این فجایع و جنایت و حق کشی ها نشان از آن دارد که آقایان مسئولین سومین صنف از چهار صنف مردمی هستند که حضرت علی آنها را معرفی نمود و فرمود:
وَمِنْهُمْ مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَلَا يَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا
وَاتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً إِلَى الْمَعْصِيَةِ
آن كه با كارى كه آخرت راست ، دنيا را جويد ، و بدانچه در دنيا كند ، راه آخرت را نپويد.
و با زيور دروغين خويش را امين مردم شناساند پرده پوشی خدا را وسیله معصیت گرداند.


باید دریافت که این سکوت از سوی علما در مقابل این همه جنایت، اجحاف، دروغ و زهد ریایی و آن دادگاههای فرمایشی که حکم قتل صادر كرده و متهمش از کوچکترین ابزار دفاع نیز بی بهره است و در همان دادگاهها توسط امثال صلواتی، پیرعباسى و مقیسه ها، خود و محافظانشان، مورد ضرب، شتم و تحقیر و توهین قرار گرفته؛ چه معنا و توجیهی دارد؟


بند ۳۵۰ آکنده از این متهمان محکوم شده به حبس های بلند مدت در این قبیل دادگاهها آن هم از نوع انقلاب اسلامی اش است. آقای لاریجانی بعنوان رئیس قوه قضاییه در اواخر سال گذشته طی یک مصاحبه اعلام نمود" اینکه افراد را بدون محاکمه در حبس نگاه داشته ایم دروغی بزرگ است"؛ كاش نماینده علما از زندانیان بند ۳۵۰ (حداقل با خانواده هایشان) دیدار می کردند آنگاه متوجه می شدند که اکثریت قریب به اتفاق ما اصحاب زندانیان ۳۵۰ نه تنها به مدت بسیار طولانی بدون محاکمه در محبس های انفرادی بند ۲۴۰ و سیاه چاله های بند ۲۰۹ در بازداشت بوده ایم، بلکه با گذشت دهها روز از بازداشت های غیرقانونی که به آدم ربایی بیشتر شباهت داشت و عمدتا توسط لباس شخصی ها صورت می گرفت اجازه تماس با خانواده و اطلاع دادن را به آنها را نداشتیم؛ آنگاه خواهیم فهمید که دروغ بزرگ از زبان چه کسی و ملبس به چه لباسی خارج می شود و چه کسی به این دروغها رضایت می دهد. با تمام این جور و ستم و دروغها چرا نباید انتظار داشت که دین گریزی و دین هراسی و دین ستیزی ترویج نشود و گسترش نيابد. اینگونه راه دروغ گفتن را هموار و حقانیت را منکوب کردن و زمینه دین ستیزی و دین گریزی و دین هراسی را ایجاد کردن همان است که مولی علی علیه السلام در نهج البلاغه بدان اشاره فرمود که:


وكان أهْلُ ذلك الزّمان ذئاباً، وسلاطينُهُ سباعاً، وأوْساطُهُ أُكّالاً، وفُقراؤُهُ أمْواتاً، وغار الصّدْقُ، وفاض الْكذبُ، واسْتُعْملت الْمودّةُ باللّسان، وتشاجر النّاسُ بالْقُلُوب، وصار الْفُسُوقُ نسباً، والْعفافُ عجباً، ولُبس الاْسْلامُ لُبْس الْفرْو مقْلُوباً
مردم این زمان گرگانند، و پادشاهانشان درندگان، و فرودستان طعمه آنان، مستمندان همانند مردگان باشند. سرچشمه راستی خشک شود و از آن دروغ جوشان. دوستی را به زبان به کار برند، به دل با هم دشمن. گناه و نافرمانی و سیلت پیوند گردد و پارسایی موجب ریشخند، و اسلام پوستین واژگونه ای پوشند و کس سخن از حق را نجوشد. (خطبه ١٠٨ ترجمه دکتر شهیدى)


در خصوص تشبیه مولی علی علیه السلام به پوستین واژگونه بیشتر دقت کنید. پوستین لباسی است که اگر به روی حقیقی خود پوشیده شود زیبا و چشم نواز است و چون وارونه به تن رود وحشت آفرین است. اینها همه را می بینیم و می شنویم و لمس می کنیم آنگاه سکوت و سکوت و سکوت.


کجا و تا چند؟
کو بازوی پولادین و کو سر پنجه ایمان؟
کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد


سوارانى چون حضرت آیت الله مرعشی کجایند که در وصیت نامه خویش به فرزندش اکیدا توصیه نمود که در کارهای دیوانی اینها وارد نشود و در جلساتشان شرکت نجوید که این جلسات آکنده از دروغ است و غیبت و بهتان.


سوارانی چون علامه طباطبایی، امام موسی صدر، آیت الله محمد باقر صدر و آیت الله منتظری و حضرت علامه محمد حسین فضل الله کجایند؟ تا بر توسن حق طلبی بجهند و عصای بر این گوی توفیق و کرامت در میان افکنده که کس به میدانش در نمی آید بزنند و حکم از رندان بازستانند و داد مظلوم را فریاد رس باشند که گفت:


چونکه حکم اندر کف رندان بوَد
لاجرم ذوالنّون در زندان بود
چون قلم در دست غدّاری بود
بی گمان منصور بر داری بود
چون سفیهان راست این کار و کیا
لازم آمد یقتلون الانبیا

جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰
 

رتبه دوم ایران در شاخص جهانی فلاکت

Posted: 27 Apr 2014 01:39 AM PDT

جرس: ایران رتبه دوم در شاخص جهانی فلاکت را از آن خود کرد. در حالی که فاز دوم هدفمندی یارانه ها رسما از روز پنج شنبه به شکل کامل اجرایی شده است، نگاهی به آمار منتشره در خصوص شاخص فلاکت جهانی در سال 2013 نشان میدهد که ایران در رتبه دوم شاخص فلاکت جهانی قرار گرفته است. این امر بیش از پیش نگرانی ها در خصوص افزایش تورم و فشار بر معیشت افراد را افزایش میدهد.  

 

به گزارش تابناک، آخرین آمار منتشره از نهادهای اقتصادی بین الملل حاکی از آن است که ایران در شاخص فلاکت جهانی در رتبه دوم قرار گرفته است.

 

در رتبه بندی کشورها به لحاظ شاخص فلاکت یا Misery index کشور ونزوئلا با رقم 79.4 واحد در راس کشورهای جهانی و در رتبه یک قرار گرفته است که البته کارشناسان بر این باورند که این شاخص در خصوص کشور ونزوئلا چندان صحیح نیست زیرا بر اساس نرخ تورمی اعلام شده از نهادهای رسمی این کشور – برابر با 56.2 درصد – برآورد شده است. در حالی که نرخ تورم واقعی در این کشور بیش از این است.

 

بر همین اساس ایران با شاخصی برابر با 61.6 درصد در رتبه دوم جهانی قرار گرفته است و در واقع بعد از ونزوئلا بدترین رتبه را در بین کشورهای جهانی به خود اختصاص داده است.

 

نکته جالب در این میان این است که هم کشور ونزوئلا و هم ایران به دلیل تورم بالا در این رتبه قرار گرفته اند و در جدول رتبه بندی صراحتا ذکر شده است که عامل اصلی در رسیدن به این رتبه در این دو کشور تورم بالای آنها است.

 

بعد از ایران و ونزوئلا کشورهای، سوریه، آرژانتین، جامائیکا، مصر، اسپانیا، آفریقای جنوبی، برزیل و یونان به ترتیب رتبه های 3 تا 10 را به خود اختصاص داده اند و جالب آنکه به غیر از آرژانتین سایر این کشورها به دلیل نرخ بالای بیکاری و نرخ بهره در این رتبه ها قرار گرفته اند.

 

از سوی دیگر کشورهایی که بهترین وضعیت را از لحاظ شاخص فلاکت در سال 2013 داشته اند به ترتیب عبارتند از: ژاپن، ازبکستان، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی:

 

قرار گرفتن ایران در رتبه دوم شاخص فلاکت جهانی در حالی است که بخش اعظمی از این امر ناشی از تورم و رکود به وجود آمده در کشور از پس اجرای نا صحیح فاز اول هدفمندی یارانه ها و تحریم های بین الملل است. موضوعی که اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را که از چندی پیش عملا رقم خورده است با نگرانی دو چندان مواجه میکند.

 

وعده های دولت روحانی و مردان اقتصادی کابینه برای مهار تورم تا پایان سال اما آن چیزی است که طی ماه های اخیر به وفور از آن سخن گفته شده است. اما اینکه دولت تا چه حد توان جلوگیری از بروز تورم شدید از پس اجرای فاز دوم هدفمندی و افزایش نرخ حاملهای سوخت را دارد، موضوعی است که کارشناسان اقتصادی در خصوص آن تشکیک دارند.

 

رویه دولت اما برای کنترل تورم از امروز به عیان دیده میشود: کنترل دستوری قیمتها برای جلوگیری از بار شدن تورم یکباره بر بدنه اقتصاد کشور.

 

امروز معاون استاندار تهران صراحتا اعلام کرده است که با هرگونه افزایش قیمت خود سرانه برخورد جدی میشود. نعمت الله ترکی روز شنبه در جلسه ستاد تنظیم بازار استان تهران با اعلام ممنوعیت هرگونه افزایش قیمت در دو گروه کالایی اصلی و حساس تا پایان خرداد ماه، گفته: اصناف و اتحادیه‌ها در صورت پیشنهاد افزایش قیمت کالاهای مورد نظرشان و تایید آن، می‌توانند طبق مجوز افزایش قیمت داشته باشند.

 

وی همچنین بیان کرده است برای افزایش قیمت با مصوبه دولت پیش می‌رویم و همچنین از نظارت و بازرسی جدی در استان خبر داده است.

 

در همین حال قاسم نوده فراهانی رئیس شورای اصناف کشور نیز امروز بیان کرده است: هر صنفی در صورت ضرورت افزایش قیمت باید از سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان مجوز داشته باشد در غیر این صورت بازرسان ما با هر گونه افزایش قیمتی برخورد می‌کنند و موضوع به دولت منعکس خواهد شد، چرا که ما یکی از اهدافمان حمایت از حقوق مصرف‌کننده است.

 

نوده فراهانی صراحتا بیان کرده است: کالا به اندازه کافی در کشور موجود است و کمبود کالا نداریم و مردم فکر نکنند که با اجرای فاز دوم هدفمندی با مشکل یا کمبود مواجه خواهند شد.

 

آنچه به نظر میرسد این است که اکنون دولت شدیدا در خصوص افزایش یکباره قیمت ها و اتفاقی که در فاز اول هدفمندی رخ داد، نگرانی دارد و سعی دارد تا با کنترل متمرکز از افزایش قیمت کالاها و بروز تورم انتظاری و روانی در جامعه جلوگیری کند.

 

اما سوال اساسی در اینجا است که آیا این رویه در بلند مدت و با توجه به افزایش هزینه های منطقی تولید، کارساز خواهد بود یا خیر؟ 

 

اظهارات جدید سخنگوی سابق شورای نگهبان در باره ردصلاحیت هاشمی

Posted: 27 Apr 2014 12:45 AM PDT

جرس: کدخدایی اگرچه اکنون دیگر سخنگوی شورای نگهبان نیست اما بدون آنکه اسمی از هاشمی‌رفسنجانی بیاورد، از روایت ماجرای رد صلاحیت توسط هاشمی انتقاد کرد.  

 

 

به نوشته‌ی وطن امروز، کدخدایی درباره این موضوع پیشنهاد داد «فیلم مذاکرات اعضای شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای ریاست‌جمهوری یازدهم منتشر شود تا همه مردم از این جلسه و محتوای آن باخبر شوند.کدخدایی درباره ماجرای ردصلاحیت‌ها و فشارهایی که آن زمان به شورای نگهبان وارد می‌شد؛ گفت: خیلی به مصلحت کشور نمی‌بینم که باز به آن زمان بازگردیم. اتفاقی افتاده است و تصمیم قانونی‌ای گرفته شد و تمام شده اما گاهی متاسفانه می‌بینیم که برخی افراد هنوز این مساله را ادامه می‌دهند و اخبار غیر صحیحی از جلسات شورای نگهبان مطرح می‌کنند با این ادعا که برخی افراد یا نفرات حرف‌هایی زدند.

 

من روشن می‌گویم جلسات ما سیستم ضبط و ثبت صوتی و تصویری کامل دارد و آیندگان می‌توانند این جلسات را ببینند. من همیشه از کسانی بودم که مدعی هستم مذاکرات شورای نگهبان درباره انتخابات باید پخش شود و مشخص شود ما به چه کسی رای منفی و به چه کسی رای مثبت دادیم. چون ما در آخرت باید پاسخگوی رای خود باشیم. وقتی پیش خدا نمی‌توانیم پنهان کنیم ضرورتی ندارد پیش بندگان خدا رای خود را مخفی کنیم. اگر آن مذاکرات منتشر شوند دیگر این اخبار غیرصحیح منتشر نخواهند شد.

 

می‌شنویم عده‌ای می‌گویند آن زمان عده‌ای مخالف و عده‌ای موافق بودند تا زمانی که مقامی به شورای نگهبان آمد و رای اعضا عوض شد! درحالی که اینطور نبود. ما می‌خواهیم فرصتی داشته باشیم که این فیلم پخش شود. خبر خاصی نبود. کاری که باید انجام می‌شد من به عنوان سخنگو اعلام کردم و تصمیم کسی عوض نشد. خواهش من این است که اصلا این اخبار را دامن نزنیم و کسانی که این مطالب را مطرح می‌کنند به جای اینکه اعلام ‌کنند ما خبر داریم، در یک جلسه رسمی از اعضا بپرسند چه شد، این مطالبی که نقل می‌شود صحیح نیست.

 

کدخدایی در ادامه درباره برخی پیشنهادات به برخی کاندیداها برای انصراف خود از کاندیداتوری نیز توضیح داد: من این موضوع را در جای دیگری هم گفته‌ام که منحصر به شخص ایشان نبود. خیلی از محترمین جامعه هستند که این مورد را داشتند. حتی افرادی که می‌خواستند ثبت‌نام کنند، قبل از ثبت‌نام نظر منفی خود را در مشورت به آنها اعلام کردیم. برخی گوش نکردند، ثبت‌نام کردند و ما قبل از اعلام رای هم به آنها گفتیم. بعضی انصراف دادند و برخی انصراف ندادند. ایشان هم مثل آنها بود. اعضای شورای نگهبان این ملاحظه را داشتند که ایشان به عنوان شخصیتی که در انقلاب و نظام زحمت کشیدند بدانند که نظر شورای نگهبان این است که ایشان در نهایت نظر خود را تغییر ندادند. 

 

درخواست‌ خانواده‌های زندانیان سیاسی و کانون مدافعان حقوق بشر از زندانیان برای پایان اعتصاب غذا

Posted: 27 Apr 2014 12:26 AM PDT

 جرس: خانواده‌های زندانیان سیاسی و همچنین کانون مدافعان حقوق بشر از زندانیان خواسته‌اند تا با پایان دادن به اعتصاب غذایشان "پرچم احقاق حق" را به بیرون زندان بسپارند.


‫دردنامه خانواده زندانیان سیاسی؛ با پایان اعتصاب، پرچم احقاق حق را به بیرون زندان بسپارید‬

 

۲۹ تن از خانواده های زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، در دردنامه ای به دربندانشان با تاکید بر اینکه به آرمان ها و پایداری این عزیزان مباهات می کنند، اما سلامت شان تنها سرمایه تسلی است، از آنان خواسته اند که اعتصاب خود را شکسته و پرچم احقاق حقی را که بر افراشته اند به دیگر دوستداران و همفکران در بیرون از دیوارهای زندان بسپارند.

 

به گزارش کلمه، تعدادی از زندانیان سیاسی در انفرادی زندان اوین از ۵ شنبه ۲۸ و پس از حمله به بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زدند. اعتصابی که با پیوستن جمعی دیگر در بند عمومی و دیگر زندان های کشور در روزهای آینده ادامه پیدا کرد و اینک خانواده ها و فعالان و دلسوزان کشور نگران از وقع هر اتفاقی در زندان هستند.

 

متن این دردنامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزان در بند ما!

جراحات و صدماتی که در یورش وحشیانه ۲۸ فروردین بر شما وارد شد پیش از آن که از سوی مراجع قانونی معاینه و ثبت شود در حال محو و بهبودی است، اما جراحت قلب های ما که برازنده ترین و عزیزترین عزیزان مان گروگانند روز به روز ملتهب تر می شود. متصدیان و مسئولان فسادهای هزاران میلیارد تومانی و هزاران فساد دیگری که ملت هنوز از آنها خبر نشده است اما اثراتش را بر سفره های کوچک خود می بینند آزادند و آبادند، بلکه قدر می بینند و بر صدر می نشینند اما شما به جرم آنکه ۵ سال زودتر شرایط امروز کشور را با فراصت دیدید و با شجاعت بیان کردید-حتی گاهی تنها بخاطر نوشتن یک مقاله- در حبس های طویل المدت بسر می برید، سهل است، در زندان هم از کینه جویی ها در امان نیستید، بلکه از برخی ابتدایی ترین حقوقی که سارقان و قاتلان هم از آن برخوردارند محروم هستید.

آیا این همه هنوز راضی تان نمی کند؟ رییس دستگاه قضایی که حاضر نیست لذت نمک پاشیدن بر زخم های ما را به مادون خود واگذارد می گوید که دیگر با شما وجدان های بیدار مردم مماشات نخواهد کرد.

آری! همه آگاهند از پرونده هایی که درباره شان مماشات می شود.

عزیزان در بند ما!

همین مقدار مصیبت و نگرانی برای ما خانواده های شما کافی است. از یک هفته پیش دهها تن از شما در اعتراض به فجایع صورت گرفته در روز خونین بند ۳۵۰ در اعتصاب غذا بسر می برید بدانید که در ایران سرفراز هیچ خانواده ای به اندازه ما به آرمان ها و پایداری های شما مباهات نمی کند، اما نیز بدانید که سلامت شما تنها سرمایه تسلی ماست. صدای مظلومیت شما اینک عواطف پاک مردم را متأثر کرده و طنین آن مرزها را نیز درنوردیده است.

از شما می خواهیم اعتصاب خود را بشکنید و پرچم احقاق حقی را که بر افراشته اید به ما و دیگر دوستداران و همفکرانتان در بیرون از دیوارهای زندان بسپارید.

اسامی خانواده ها:

۱- زهرا رحیمی، همسر ابوالفضل قدیانی

۲- زهرا مدیری، همسر قربان بهزادیانژاد

۳- صدیقه راحت طلب ایرانی، مادر علیرضا رجایی

۴- زهرا مجردی، همسر سیدمحسن میردامادی

۵- فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده

۶- زهرا حیدرزاده، همسر مسعود پدرام

۷- سیده زلیخا موسوی، مادر سیدحسین رونقی ملکی

۸- مریم شفیعی، همسر عماد بهاور

۹- عاطفه خلفی، همسر حسن اسدی زیدآبادی

۱۰- زهره احسنی، همسر نادر جانی

۱۱- طاهره سماواتی، همسر حمیدرضا کرواسی

۱۲- هاجر صادقی پور، همسر محمدصادق ربانی املشی

۱۳- مریم ایمانی، همسر سیداحمد هاشمی

۱۴- معصومه راستگو، همسر نصور نقی پور

۱۵- سمیه عالمی پسند، همسر امین چالاکی

۱۶- مهرنوش شاهمرادی، همسر سیدعلیرضا بهشتی

۱۷- فرزانه میرزاوند، همسر سیامک قادری

۱۸- معصومه زمانی، همسر محمود باقری

۱۹- سمیه مولائی، همسر علیرضارجبیان فرد

۲۰- راضیه یداللهی ، همسر امید بهروزی

۲۱- خدیجه برزگر، همسر مصطفی دانشجو

۲۲- صدیقه خلیلی، همسر حمیدرضا مرادی

۲۳- جمیله شهبازیان، مادر رضا انتصاری

۲۴- میترا علی ویردلی، همسر بهزاد عرب گل

۲۵- مریم اسلامی، همسر امیر اسلامی

۲۶- نینا حسابی، مادر مصطفی عبدی

۲۷- معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی

۲۸- زلیخا بیابانی، مادر محمد داوری

۲۹- فاطمه صالحی زاده ارمکی، مادراکبر امینی

 

 

بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر

 

کانون مدافعان حقوق بشر با صدور اطلاعیه ای خطاب به زندانیان اعتصاب غذا کننده، از آنان خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهند.

 

این سازمان مردم نهاد در اطلاعیه خود از کلیه اعتصاب کنندگان درخواست کرده است تا اعتصاب خود را شکسته و پیگیری حقوق خود و رساندن پیام مظلومیت شان را به رسانه های مستقل، مدافعان حقوق بشر و مردم بسپارند.

 


در اطلاعیه کانون مدافعان حقوق بشر بر تلاش های مدنی مدافعان حقوق بشر و پیگیری خواسته های حقوقی زندانیان مضروب توسط وکلا تأکید شده است.

 

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن اطلاعیه کانون مدافعان حقوق بشر که در تاریخ 6 اردیبهشت ماه 1393 صادر شده، به شرح زیر است:


آزادگان دربند که در اعتصاب غذا هستید
انتشار خبر حمله مأموران به بند 350 زندان اوین در روز 28 فروردین ماه 1393 و مظلومیت زندانیان محبوس در این بند، حقانیت گفتار شما را با پایمردی و پیگیری شجاعانه خانواده هایتان به اثبات رسانید. از سوی دیگر از آنجا که تعدادی از شما در اعتراض به وضع موجود در اعتصاب غذا هستید، ادامه این وضعیت می تواند مخاطرات جدی برای شما و به خصوص برای آن دسته از زندانیان که در بند 350 زندان اوین به شدت مجروح شده و در شرایط جسمی وخیمی به سر می برند، به همراه داشته باشد.
بنابراین کانون مدافعان حقوق بشر از کلیه اعتصاب غذا کنندگان درخواست می کند تا اعتصاب غذای خود را شکسته و پیگیری حقوق خود و رساندن پیام مظلومیت شان را به رسانه های مستقل، مدافعان حقوق بشر و مردم آزاده بسپارند. زندانیان عزیز بدانند که سلامت شان برای آینده ایران بسیار مهم و با ارزش است و نباید سرمایه های ملی را اینچنین به خطر انداخت.
مطمئن باشید که به تلاش های مدنی خود برای بازگرداندن همه زندانیان به بند عمومی از سلول های انفرادی ادامه خواهیم داد و وکلای مستقلی که شرافت حرفه ای خود را فراموش نکرده اند نیز پیگیر خواسته های حقوقی زندانیان مضروب خواهند بود.
شیرین عبادی
رییس کانون مدافعان حقوق بشر
6 اردیبهشت 1393

 

وخامت حال رسول بداقی در پی اعتصاب غذا در زندان

Posted: 27 Apr 2014 12:01 AM PDT

زندانیان با افت فشار خون، ضربان قلب و کاهش ناگهانی وزن مواجه‌اند
جرس: شرایط جسمی رسول بداقی معلم زندانی که در زندان رجایی‌شهر کرج به همراه ۱۸ نفر دیگر دست به اعتصاب غذا زده است، وخیم گزارش شده است.  

 

به گزارش جرس و به نقل از شبکه های اجتماعی  تعدادی از زندانیان رجایی شهر در اعتراض به وقایع بند ۳۵۰ اوین دست به اعتصاب غذا زدند.


هم اکنون رسول بداقی، حمیدرضا برهانی، محمد بنازاده‌امیرخیزی، خالد حردانی، افشین حیرتیان، باتیرشاه محمداف، حشمت‌الله طبرزدی، صالح کهندل، سعید ماسوری، محمدعلی منصوری، میثاق یزدان‌نژاد، ناصح یوسفی، شاهین اقدامی، رضا انتصاری، مسعود باستانی، سعید رضوی‌فقیه، مهدی محمودیان، سعید مدنی و مصطفی نیلی در زندان در اعتصاب غذا هستند.


پس از اعتصاب غذای زندانیان بند ۳۵۰ اوین زندانیان بسیاری از زندان‌ها در شهرهای مختلف برای اعلام حمایت از آنان دست به اعتصاب غذا زدند و همچنان در اعتصاب به سر می‌برند. 

 

حال جسمی نامساعد اعتصاب‌کنندگان؛ ممانعت مسئولان زندان از درمان

 

هممزمان از اوین خبر می‌رسد که با گذشت یکهفته از اعتصاب غذای ۱۲ زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین، شرایط جسمی آنها مساعد نیست.

 

به گزارش کلمه، حسن اسدی زیدآبادی، امیر اسلامی، اکبر امینی ارمکی، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، مسعود پدرام، امین چالاکی، محمدصادق ربانی املشی، علیرضا رجایی، سید حسین رونقی ملکی، رضا شهابی و محسن میردامادی که از دوشنبه هفته پیش در اعتراض به تهاجم خونین پنج شنبه ۲۸ فروردین در بند ۳۵۰ با صدور اطلاعیه ای اعلام اعتصاب غذای اعتراضی کرده بودند، طی هفته گذشته با کاهش وزن قابل توجه، افت فشار خون و ضربان قلب مواجه شده اند.

 

بر اساس این گزارش، نگرانی از وضع سلامتی این زندانیان و سایر اعتصاب کنندگان در بند ۳۵۰ اوین در شرایطی افزایش یافته که خبرها از ممانعت جدی مسولان زندان از دسترسی زندانیان به مراکز درمانی حکایت دارد.

 

این زندانیان سیاسی در بیانیه شروع اعتصاب غذای خود آورده بودند: ” جای تاسف مضاعف است که به جایرسیدگی به این برخوردهای غیرقانونی و پیگرد مسببان این حادثه ناگوار برخی از مسولان ذی ربط طی مصاحبه ها و اظهارات خود همه این موارد را تکذیب و جراحت و آسیب دیدگی زندانیان را به طور کلی منکر شده اند که این خود به معنی حمایتآشکار از ضاربان و قانون شکنان است”.

 

آنها همچنین افزوده بودند: ” ما امضا کنندگان این بیانیه در اعتراض به برخوردهای غیرقانونی و تضییع حقوق زندانیان و نیز اعتراض به عدم رسیدگی به این تخلفات فاحش و بی سابقه و ارائه اخبار کذب در جهت قلب واقعیت ها از بعد از ظهر روز دوشنبه اول اردیبهشت ۹۳ دست به اعتصاب غذا می زنیم.و از خداوند بزرگ می خواهیم که این قدم ناچیز را وسیله ای برای احقاق حقوق پایمال شده مظلومان قرار دهد”.

 

فاطمه کروبی: قدرت و ثروت فساد انگیز است نه نفوذ کلام

Posted: 27 Apr 2014 12:01 AM PDT

خطاب به حایری شیرازی
جرس: هفته گذشته٬ امام جمعه سابق شیراز در نامه ای که به صورت گسترده در سایت های جریان حاکم منتشر شد٬ خطاب به آقایان کروبی و موسوی اظهاراتی را مطرح کرد.  

 

به گزارش سحام٬‌ آیت الله محی‌الدین حائری شیرازی در بخشی از این نامه گفته بود:”دعوت مردم به آمدن در خیابان میوه‌ایست که در دامن آمریکا و اسرائیل افتاده و با اصرار بر مشی گذشته باز هم خواهد افتاد. آنچه در مصر و اخیرا در اوکراین واقع شد نمونه روشن آن است.”

 

وی در بخش های دیگر نامه خود به کرات٬ قیاس هایی را میان رهبران جنبش سبز و نیز عملکرد برخی افراد و گروه ها از جمله صدام و یا گروه های تروریستی مطرح نموده بود: “اجانب درصدد آنند که آن‌چه با صدام کردند با شما هم تکرار کنند. تا صدام سر کار بود همه آتش‌ها را به او افروختند و وقتی دستگیر شد محاکمه‌اش کردند و در نهایت حلق‌آویز شد و امروز نیز از مرگش کمتر از حیاتش بهره نمی‌برند. عراق روزمره قربانی می‌گیرد و عاملین نیز امامی جز صدام ندارند.”

 

این نامه با واکنش هایی نیز از سوی برخی چهره ها مواجه شد. از آنجمله محمدرضا خاتمی در نامه ای (که هرچند بر آن نامه نیز نکاتی اساسی وارد بود) به آیت الله حائری پاسخ داد.

 

در همین زمینه روز گذشته خبرنگار سحام توانست مصاحبه‌ی کوتاهی را با فاطمه کروبی دراین باره اظهارات آیت الله حائری انجام دهد.

 

همسر مهدی کروبی در بخشی از این مصاحبه ضمن انتقاد از رویه‌ی ۳ساله حکومت درباره محصورین و اظهار نظرهای یکسویه درباره آنان گفت: “ از ۲۱ بهمن ۸۹ تاکنون حق پاسخگویی به هتاکی ها، اتهامات و فرافکنی ها بطور کل از ایشان سلب شده و این مسیر یکطرفه بوده. حکومتی ها هم این واقعیت را می دانند، به این معنی که یکطرف هر چه اراده کند از طریق تربیون های رسمی و رسانه هایش می گوید و می نویسد و در مقابل راه دفاع و پاسخ طرف دیگر مسدود شده.”

 

این نماینده سابق مجلس در بخش دیگری از مصاحبه خود در واکنش به قیاس میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صدام از سوی آیت الله حائری٬ به موضوع قدرت و ثروت و رابطه آن با فساد حاکمان در جامعه پرداخت و گفت: “کروبی و موسوی جز پایگاه مردمی و نفوذ کلام چه دارند که اجانب بخواهند از آنها بهره گیرند؟ صدام قدرت و ثروت داشت و معمولا قدرت و ثروت فساد انگیز است نه نفوذ کلام و تسخیر قلوب.”

 

در بخش پایانی این مصاحبه همچنین به موضوع کنونی آقای کروبی درباره اتفاقات رخ داده طی دوران پس از انتخابات ۸۸ اشاره شده است.

 

متن مصاحبه با فاطمه کروبی بدین شرح است:

 

 

خانم کروبی٬‌آیا نامه سرگشاده آیت الله حائری شیرازی به رهبران در حصر را دیده اید؟ نظرتان در مورد این نامه چیست؟

 

بله؛ ببینید نامه سرگشاده آیت الله حائری به عزیزان در حصرمان حاوی نصایح و تذکر هایی بود که من از ورود ایشان به این بحث استقبال می کنم، اگرچه نگرش یکطرفه شان در حمایت مطلق از رفتار حاکمیت را نه تنها جانبدارانه بلکه خلاف واقع و غیر منصفانه می دانم. شکاف میان مردم و حکومت دغدغه درستی است و تلاش ایشان برای خروج از وضعیت فعلی قابل درک است، اما باید توجه نمود که این دغدغه با نگرش یکطرفه که حقایق تلخ و تاسف انگیز را نمی خواهد ببیند و یا با انکار آن حوادث سعی در فراموش کردن اصل موضوع دارد، قابل حل نیست.


نظر آیت الله کروبی در مورد این نامه چیست؟ آیا نامه سرگشاده به دست ایشان رسیده است؟


ببینید بیش از ۳ سال و ۴ ماه است که همسرم در حبس و حصر بلا مدت قرار گرفته اند که هنوز دسترسی آزاد به اخبار را ندارند. از ۲۱ بهمن ۸۹ تاکنون حق پاسخگویی به هتاکی ها، اتهامات و فرافکنی ها بطور کل از ایشان سلب شده و این مسیر یکطرفه بوده. حکومتی ها هم این واقعیت را می دانند، به این معنی که یکطرف هر چه اراده کند از طریق تربیون های رسمی و رسانه هایش می گوید و می نویسد و در مقابل راه دفاع و پاسخ طرف دیگر مسدود شده. بعید است امام جمعه سابق و محترم شیراز بدون علم و آگاهی از این واقعیت به نگارش این نامه سرگشاده پرداخته باشند. من شفاها آقای کروبی را در جریان این نامه سرگشاده قرار دادم. اگر دسترسی ایشان به روزنامه ها و سایت های مورد نظرشان تامین گردد و راه پاسخ را هم نبندند طبیعی است که هم ایشان اخبار بیشتری بدست شان می رسد و هم مردم در جریان پاسخ های ایشان قرار می گیرند.

 

 

آقای حائری شیرازی در بخشی از نامه شان آورده اند “اجانب درصدد آنند که آن‌چه با صدام کردند با شما هم تکرار کنند. تا صدام سر کار بود همه آتش‌ها را با او افروختند و وقتی دستگیر شد محاکمه‌اش کردند و در نهایت حلق‌آویز شد و امروز نیز از مرگش کمتر از حیاتش بهره نمی‌برند. ” در بخش های دیگر هم همین رویه را ادامه دادند. می خواهم نظر شما را در باب محتوی نامه بدانم.

 


در باب محتوی نامه ایشان حرف و سخن بسیار است. ایشان دنیای مبارز دوران انقلاب و رئیس مجلس سابق این نظام و نخست وزیر محبوب را با صدام و آخرت شان را با بمب گذار انتحاری گروهک تروریستی مقایسه کرده. قیاس عجیبی کرده اند. کروبی و موسوی جز پایگاه مردمی و نفوذ کلام چه دارند که اجانب بخواهند از آنها بهره گیرند. صدام قدرت و ثروت داشت و معمولا قدرت و ثروت فساد انگیز است نه نفوذ کلام و تسخیر قلوب.

اینهم از عجایب حکومت و منصوبانش است که طرف مظلوم و دربند را با ظالم قدرتمند مقایسه می کنند، نفوذ کلام مذموم می گردد، خوشبختانه مردمی آگاه و هوشمند داریم. نمی دانم ایشان مخاطبان شان را چگونه تصور می کنند.

 

 

هز از چندگاهی سایت های حکومتی اقدام به انتشار اخباری غیر واقعی در راستای تخریب رهبران جنبش می نمایند. لذا بسیاری از خوانندگان سحام جویای آخرین نظرات ایشان هستند تا بتوانند بیشتر در جریان مواضع و نظرات ایشان باشند. موضع فعلی آیت الله کروبی در مقابل این بحث ها چیست؟ لطفا در اینباره توضیح دهید.


موضع همسرم در قبال حوادث ۸۸ ثابت و روشن است و در بیانیه های ایشان مکتوب شده و گذر زمان آن را به اثبات رسانده که نمونه آخرش همین گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات است که معین کرد دولت قبلی صدها میلیارد تومان از درآمدهای نفتی کشور را حیف‌ومیل کرده است و بیش از ۲۵۰۰ تخلف قانونی داشته است.

ایشان بارها در حضور ماموران امنیتی تاکید کردند که نظام بساط محاکمه علنی شان را طبق اصل ۱۶۸ قانون اساسی فراهم کند تا ضمن استماع موارد اتهامی، دفاع مستدل شان را نسبت به آنچه مهندسی انتخابات ۸۸ و ذبح جمهوریت نظام و تعلیق حقوق ملت در قانون اساسی نامیدند را در کنار آنچه به نام حفظ نظام بر فرزندان این کشور در بازداشتگاه ها رفته را بیان کنند.
آقای کروبی بارها به ماموران امنیتی گفتند که با ترکیب قضات و هیت منصفه ی مورد نظر نظام هم مشکل ندارند و حتی برخلاف دوران پهلوی که نسبت به آرای صادره محاکم درخواست تجدید نظر می دادند، اینبار نسبت به حکم صادره هم اعتراض نخواهند کرد.
بنابراین بهتر است آقای حائری که فردی انقلابی و مبارز بوده در کنار نامه نگاری یکطرفه از مقامات بخواهند این خواست مشروع همسرم را اجابت کنند تا بیش از این شاهد مجازات های سلیقه ای و خلاف شرع و قانون نباشیم. اگر مردم را صاحب کشور می دانیم پس آنها حق دارند علاوه بر قرائت منصوبان حکومت، قرائت معترضین بی دفاع را هم بشنوند. آیا یکطرفه حرف زدن و مقایسه کسانی که خودتان اذعان دارید نفوذ کلام بسیاری در میان مردم دارند با ابلیس و صدام امری اخلاقی است؟ اگر ابتدای به سلام مستحب است پاسخ اش واجب است، چگونه میتوان دل در حل بحران بست در حالیکه حق دانستن و پاسخ دادن طرف مقابل بطور کل سلب می شود. 

عدم آزادی دو تن از بازداشت‌شدگان در تجمع خانواده‌های زندانیان به رغم وعده‌های مسئولان

Posted: 26 Apr 2014 11:36 PM PDT

جرس: نادا صبوری و سهراب صالحین از بازداشت شدگان تجمع روز سه شنبه (2 اردیبهشت) خانواده های زندانیان سیاسی بند 350 اوین در خیابان پاستور هنوز آزاد نشدند. 



به گزارش جرس، تجمع خانواده های زندانیان بند 350 اوین در مقابل دفتر ریاست جمهوری روز سه شنبه دوم اردیبهشت ماه در اعتراض به ضرب و شتم زندانیان در پنجشنبه سیاه (28 فروردین) برگزار شده بود که در آن تجمع 3 نفر بازداشت شدند.


پس از گذشت ساعتی از تجمع، خلیلی‌نژاد مسول ارتباطات دفتر ریاست جمهوری در تماسی خبر این تجمع را به مجید انصاری داد و از سوی دولت فردی بین خانواده‌ها حاضر شد و ۵ نماینده از سوی خانواده‌ها برای گفت‌وگو با مقامات دولتی داخل پاستور دعوت شدند.


تجمع کنندگان علاوه بر مطالبه پیگیری جنایت بند 350 اوین، خواستار آن شده بودند که با هیچ یک از افراد حاضر در تجمع برخوردی صورت نگیرد که این وعده از سوی نمایندگان نهاد ریاست جمهوری به آنها داده شده بود.


با این حال سه نفر از تجمع کنندگان به نام های نادا صبوری، میلاد پورعیسی و سهراب صالحین همان روز بازداشت شدند، هر چند مسئولان نهاد ریاست جمهوری وعده دادند که این افراد تا ساعاتی دیگر آزاد می شوند اما علی رغم خبرهای منتشر شده مبنی بر آزادی بازداشت شده ها، تنها میلاد پورعیسی پس از بازجویی آزاد شده است.


سهراب صالحین و نادا صبوری همچنان در بازداشت به سر می برند؛ برخی شنیده ها از انتقال این دو نفر به بند 2 الف اوین حکایت دارد.


گفتنی است بند 2 الف، بند ویژه اطلاعات سپاه پاسداران در زندان اوین است.