جنبش راه سبز - خبرنامه

هر روز در گوشه و کنار کشورهای جهان سوم، جنایت انجام می‌گیرد، زندان‌ها پر شده از مظلومانی که فکر می‌کردند اجازه دارند "حق‌گویی" و یا به عبارت ما "نهی از منکر" کنند.

چرا که از دیدگاه مسلمانان، حقیقت‌گویی نوعی امر به معروف است که گفتنش اجتناب ناپذیر می‌نماید. لذا در دنیای رسانه‌ای امروز، توجه حاکمان به این نکته بسیار مهم است که نام رژیمی که انتخاب می‌کنند چه باشد.

مثلا آنها که رژیم خود را 1. جمهوری (یعنی مستقیما مردم) و 2. اسلامی (اجرای احکام اسلام) نهاده‌اند وظیفه دارند تحمل امر به معروف و نهی از منکر را داشته باشند. یعنی وقتی چند میلیون نفر یک تقلب انتخاباتی را بعینه می‌بینند و علیه آن اعتراض می‌کنند، اسلام عزیز می‌فرماید طبق قانون، خاطی محاکمه و حق به صاحبان آن مسترد گردد. فراموش نکنیم مردم به اسلامی رأی دادند که رهبرش فرمود: اگر در حیطه حکومتم خلخالی از پای زنی یهودی کشیده شود، اگر مردی از غصه بمیرد قابل سرزنش نیست.

پیشنهاد می‌کنم حضرات، سری به جنایات مستند سال 88 بزنند و تفاوت خود و مسلمانی را بسنجند و بیش از این با طبل "فتنه" صدای اسلام را خفه نکنند.

البته کاستی و تجاوز در همه جای دنیا وجود دارد، اما خصوصیتی که جمهوری اسلامی را از دیگران مجزا می‌کند، اسلام و شیعی بودن حکومت است که اجازه نمی‌دهد جوانی را به جرم گفتن حق، از خانه‌اش بیرون کشیده، شکنجه کرده و به شهادت برسانی و در آخر هم قاتل نزد مادر مقتول ادعای بخشش کند آن هم با زور و تهدید! حقیقتا آیا این نوع برخورد حتی در حکومت جاهلیت قبل از اسلام یافت می‌شود؟ و از همه جنایتکارانه‌تر، نام این جنایت را قتل غیرعمد نهادن قاضی است! وقتی از نظر حقوق اسلامی در مورد قتل ستار بهشتی دو جرم بزرگ صورت گرفته است: یکی این که با هزینه بیت المال جلوی روشن شدن حق گرفته شده است (به دست آقای جنتی، رحمت اسلام تبدیل به زحمت و نفرت شده است) و دوم این که به نام اسلام، عامل به معروف و ناهی از منکر، شکنجه و به شهادت رسیده است.

با این اوصاف به نظر می‌رسد از دیدگاه دلسوزان اسلام، دو راه بیشتر نمانده است:

یک) نام اسلام عزیز، از حکومت ایران حذف شود تا بیش از این به باتلاق واپسگرای جاهلیت و ابتذال، سقوط نکند.

دو) اقتدارگرایان در عمل به قانون اسلام احترام بگذارند. (اسلام خدایی که حتی به شیطان اجازه ابراز عقیده و فرصت داد زیرا ماهیت حق، نگرانی ندارد)

مسئولین باید به این درک برسند که همیشه جنایت، هزینه دارد و امروز، محاکمه این بازجو، صرفا به نوعی تعیین جایگاه عدالت و بی‌عدالتی نزد مردمی است که حسین (ع) را معیار عدالت و یزید را ملاک بی‌عدالتی می‌دانند و این مهم با شعار، ماندنی نیست.

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

"عدل و ظلم” دو محور متضادی هستند که باید در همه سیستم های سیاسی، اجتماعی مورد توجه قرار گیرند. علی(ع)، عدالت را منشأ و سرچشمة همة فضائل و خوبی ها می داند و ظلم را، ریشة همة آسیب های اجتماعی. از دیدگاه آن حضرت، بالاترین و بهترین راه اصلاح، عدالت و عامل اصلی ضعفها، عدم عدالت و خروج امور از مسیر اصلی است. "العدل یصلح البریة" ( عدالت است که امور را اصلاح می کند). ایشان خود، در برابر تنها مسئله ای که هرگز مماشات نکرد و حتی جان خویش را برای آن ایثار کرد، اصرار بر رعایت عدالت بود. "قتل علي في محراب عبادته لشدة عدله".

عدل و ظلم چیست ؟

مشهور است که "العدل وضع کل شیء موضعه" یعنی عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد. وظلم، قرار دادن هر چيز در غير از جايگاهش است "وضع الشى ء فى غير موضعه". از آنجایی که هر چیزی میتواند در جای خودش باشد یا خیر، پس همه چیز یا بر اساس عدل است و یا ظلم. از آنجاییکه بین همة مسائل و ابعاد انسانی، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد پس اگر هر جزئی از جایگاه خود خارج شود به همان نسبت، عدالت آسیب می بیند و ظلم جایگزین می شود.

مهمتر اینکه، درمکتب و دین اسلام، عدالت صرفاً محصور در رفتار و عمل انسان نیست بلکه به اندیشه و تعقل او نیز بر می گردد، لذا در تمام شریان های حیات انسان ، اعم از سیاست، فرهنگ، حقوق ، اقتصاد و ... جاری است.

مولای متقیان در خطبه همام، که صفات متقین را بیان نموده، می فرماید: «... لایحیف علی من یبغض ...» کسی که تقوا دارد به دشمن خود نیز ستم نمی کند. یعنی محک ایمان و تقوای الهی، عدالت است ، در مقابل، علت آشفتگی دین و دنیای مردم، ظلم در نظام سیاسی و قضایی است. "خیر السیاسات العدل" (برترین سیاست ها، عدالت است)و "العدل خیر الحکم"( برترین قضاوت، عدالت است).

در یک جامعه مدنی اسلامی، بهرهبری از آزادیهای سیاسی، آزادی بیان، استفاده همگانی از موهبتهای طبیعی، دیدن خانواده و والدین، دید و بازدید فامیل، معالجه بیماری در شرایط آزاد و به نحو احسن، شرکت در مجالس مهم مثل عقد و عروسی فرزند و فامیل نزدیک، شرکت در تشییع جنازه اقوام، و.... عدل است و الزاماً نبودنش ظلم. از مسئولین محترم کشور اعم از قضایی و اجرایی سؤال میکنم: آیا زندانیان سیاسی که به غلط زندانی امنیتی لقب گرفته اند آنقدر خطرناک بودند که از یک مرخصی عیدانه هم باید محروم گردند؟ آیا این کار در مسیر عدل است؟ اگر بر فرض زندانیان سیاسی مجرم هم باشند فرزندان و همسرانشان هم باید مجازات شوند؟ ایا گرفتن حق ملاقات حضوری در ایام عید و گرفتن مرخصی گهگاهی از زندانیان ، ظلم به زندانی و خانواده او محسوب نمیشود؟ ظلمی که همه دستاندرکاران به دلیل سکوتشان، از صدر تا ذیل درمقابل آن مسئولند. این مطلب را علی(ع) در توضیح عذاب الهی و نابودی قوم ثمود مى فرماید: "و انما عقر ناقه ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا": «ناقه ثمود را یک نفر از پاى درآورد اما خداوند همه آن قوم سرکش را مجازات کرد چراکه همه به آن(عمل) راضى بودند».

از منظر علی(ع)، عزت حاکمان به سخنان زیبا نیست بلکه به خدمترسانی، در جهت عدالت است و عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود." العدل اعطاء کل ذی حق حقه" و این امر است که باعث پایداری ملت و آبروی حاکمان می شود. بعضی از حقوق اعطا نشده ملت زمان و هزینه هایی میطلبد ولی حقوق حقهای مانند ملاقات حضوری و مرخصی به زندانی سیاسی، اگرهزینهای هم داشته باشد در مقابل آبرویی که کسب میشود ناچیز است. اما متأسفانه ایام عید هم بدون مرخصی به اکثریت زندانیان سیاسی گذشت و خانوادههای مظلوم، امسال را هم با عکس عزیزان دربندشان تحویل کردند. مسلماً ا گر مرخصی عیدانه هم داشتند الآن دیگر به زندان بر گشته بودند ولی این کجا و آن کجا ؟.

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

مولوی عبدالحمید در گفت‌وگو با ایسنا، درباره انتشار برخی اخبار مبنی بر این‌که گروهک تروریستی جیش‌العدل پیکر دانایی‌فرد را در مناطق کوهستانی بلوچستان پاکستان دفن کرده است، گفت: تقریبا این موضوع تایید شده است؛ چراکه افرادی که برای مذاکره رفته بودند و اسرا را آوردند، به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا به دنبال این هستید که برای بازگشت پیکر دانایی فر اقدامی انجام دهید گفت: امکانش هست می‌توان بحث بازگشت پیکر او را پی گیری کرد.

وی در واکنش به برخی اخبار دیگر مبنی بر اینکه داماد امام جمعه زاهدان در جریان موضوع آزادی سربازان فوت کرده است، اظهارداشت: ایشان جزء مذاکره‌کنندگان نبودند و پیش از این به دلیل حادثه طبیعی وفات کرده‌اند.

امام جمعه زاهدان در ادامه با بیان این‌که نجات مسلمانان در گرو وجود وحدت میان آنهاست، اظهار کرد: ما افراد امت واحده هستیم و مسلمانان با هر گرایشی که دارند، باید به اشتراکات خود تاسی بجویند و از اختلافات پرهیز کنند.

مولوی عبدالحمید همچنین اظهار کرد: در قضیه سربازان هرکس می‌بایست هرکاری از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد و آنچه من انجام دادم وظیفه شرعی و ملی بوده است و برای انجام این وظیفه نباید منتظر تشکر بود؛ چنانچه من هم انتظار تشکر ندارم و از ظرفیتی که موجود بود استفاده کردم.

وی همچنین تصریح کرد: در این قضیه هر اقدامی که انجام شد، با همکاری و مشورت و هماهنگی مسوولان انجام شده است.
 

همچنین ۲۵۸ نماینده مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیه‌ای در محکومیت اتحادیه اروپا، تصویب این قطعنامه را به منزله «مداخله آشکار در امور داخلی ایران» دانستند.

خبرگزاری ایسنا، روز سه‎شنبه، ۱۹ فروردین، متن نامه کاظم جلالی، رئیس گروه روابط پارلمانی ایران و اتحادیه اروپا، به همتای اروپایی خود تاریا کرونبرگ را منتشر کرده است که در آن قطعنامه اخیر آن اتحادیه «غیرمنتظره» و حاصل اقدام «بدخواهان بهبود روابط دوجانبه ایران و اروپا» توصیف می‌شود.

وی در این نامه می‌گوید که «اگر اروپایی‌ها در رویکرد جدید خود به دنبال نوسازی دوران استعمارگری با دست‌آویز قرار دادن پاره‌ای مفاهیم همانند حقوق بشرِ خودساخته هستند باید بدانند که اشتباهی استراتژیک مرتکب می‌شوند».

حقوق بشر از محورهای اساسی قطعنامه راهبردی اتحادیه اروپا در قبال ایران است که جمهوری اسلامی را به نقض آن با انجام اقداماتی مانند شکنجه، بازداشت و زندان مخالفان حکومت و محاکمه ناعادلانه آنان متهم می‌سازد.

این قطعنامه همچنین تاکید می‌کند که همه هیئت‌های نمایندگی اتحادیه اروپا که به ایران می‌روند باید با مخالفان سیاسی و فعالان جامعه مدنی ایران دیدار کنند و به زندانیان سیاسی نیز دسترسی داشته باشند.

اما کاظم جلالی در نامه خود می‌گوید که جمهوری اسلامی «به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد هیئتی برای دیدار از ایران شرطی را تعیین کند» و اساسا چنین قطعنامه‌ای «فاقد برداشت صحیح از اتفاقات داخل ایران ... و خلاف مسیر روان‌سازی روابط ایران و اروپا است».

به گفته او، «پارلمان اروپا از یک خودبزرگ‌بینی مفرط رنج می‌برد و تصور می‌کند ... معیارهای مقبول این پارلمان باید به عنوان واحد سنجشی برای دموکراتیک بودن سایر کشورها و ملت‌ها در نظر گرفته ‌شود، در حالی که این معیارگذاری‌ها نشان از مطلق‌انگاری در نگاه و رفتار پارلمان اروپا دارد».

وی در این نامه همچنین کشورهای عضو اتحادیه اروپا را به «نژادپرستی»، دست داشتن در کشتارهای روآندا و میانمار، «حمایت از تروریست‌ها» در سوریه، عراق، افغانستان و بهره بردن از کشت مواد مخدر در افغانستان متهم کرده است.


در همین راستا ۲۵۸ نماینده مجلس ایران در بیانیه‌ای که روز سه‌شنبه در صحن علنی مجلس خوانده شد به پارلمان اروپا هشدار دادند که در رفتارهای خود نسبت به جمهوری اسلامی تجدیدنظر کند.

این بیانیه با اشاره به خواست و تاکید اتحادیه اروپا برای افتتاح دفتر نمایندگی در ایران می‌گوید که افتتاح چنین دفتری «منوط به تغییر رفتارها و رویه‌های» اروپاست.

به گفته امضاکنندگان این بیانیه، پارلمان اروپا اساسا از «وزانت سیاسی برای اظهار نظر درباره حقوق بشر در ایران برخوردار نیست» و ضمن آن که در نگاه به مسئله حقوق بشر باید «ساختار اعتقادی، فرهنگی کشورها» مد نظر گرفته شود.

اما آن بخش از قطعنامه پارلمان اروپا که بر ضرورت رفع تحریم‌ها علیه ایران در صورت دستیابی به توافق هسته‌ای تاکید می‌شود، مورد استقبال نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است.

به گفته آنها، مجلس شورای اسلامی اساسا از اظهارنظر پارلمان اروپا بر استمرار تعامل با ایران در خصوص حل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای استقبال می‌کند، اما «فضاسازی سیاسی» درباره آن را «غیرمنصفانه» می‌داند و تاکید می‌کند که جمهوری اسلامی به خاطر فتوای رهبر خود به کارگیری تسلیحات اتمی را حرام و برخلاف موازین شرعی می‌داند.

این بیانیه در نهایت می‌گوید که نمایندگان مجلس شورای اسلامی معتقدند پارلمان اروپا «با الهام از رویه استعماری قرون وسطی تمایل دارد خود را مرکز و محور قرار داده و درباره دیگران تصمیم بگیرد». 

بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

به گزارش وبسایت مجمع مدرسین؛ بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت آزادی مرزبانان جمهوری اسلامی ایران بشرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«و لاتكونوا كالّذينَ تَفَرَّقوا و اخْتَلَفوا مَنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ البَيِّناتِ و اولئِكَ لهم عذابٌ عظيمٌ»
با عنایت خداوند متعال مرزبانان غیور و فداکار جمهوری اسلامی که به مدت دو ماه به اسارت گروه تروریستی جیش العدل درآمده بودند آزاد و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. این آزادی را به این فداکاران با استقامت و به خانوادهای محترم آنان و نیز به ملت ایران تبریک می گوییم. همچنین به خانواده سرباز شهید سرافراز جمشید دانایی فر که به دست این گروه افراطی به شهادت رسید تسلیت عرض نموده و برای بازماندگانش صبر و اجر طلب می نماییم. در این باره نکاتی چند باید مورد توجه قرار گیرد
1- بی شک اگر اهتمام مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران، مقامات امنیتی استان و سعی و تلاش عالمان اهل سنت در منطقه به ویژه جناب مولوی عبدالحمید، امام جمعه محترم اهل سنت در سیستان و بلوچستان نمی بود، آزادی این برادران میسر نمی شد و یا با سرانجام ناخوش تری به پایان می رسید، لذا لازم می دانیم از همه آنان عمیقا تشکر نموده و از خداوند برای آنان طلب پاداش نماییم.
2- بر کسی پوشیده نیست که اسلام دین رحمت و وحدت است و خشونت، آدم ربایی و ترور از نگاه علمای فریقین و به فتوای همه آنان محکوم و حرام شمرده می شود و کسانی که به این اختلافات دامن می زنند و برای منافع و اعتقادات خود شیعه و سنی را در مقابل هم قرار می دهند، از اسلام محمدی(ص) که به ما یادگار رسیده، به دور هستند. کشور ایران و نظام جمهوری اسلامی متعلق به همه آحاد این ملت عزیز است و بر اساس قانون اساسی نظام تمام شهروندان این کشور از مشارکت سیاسی و حقوق برابر برخوردار می باشند.
3- امروزه دست هایی، یا از داخل و یا از آن سوی مرزها، در کار است تا آتش اختلافات قومی را در میان مسلمانان جهان و در کشورمان ایران شعله ور سازد و با کمال تاسف برخی از روی نادانی یا عناد و غرض ورزی های خاص در داخل و خارج به این اختلافات دامن می زنند تا زمینه تحریک را فراهم نموده و در نتیجه کشورهای اسلامی را نا آرام سازند و زمینه دخالت را برای گروه های افراطی و تندرو از قبیل تکفیری ها با پشتیبانی قدرتهای بزرگ مهیا سازند. کشتارهای قومی و به شهادت رسیدن بسیاری از مسلمانان در سوریه، عراق و پاکستان، به دست گروه های افراطی نشانه ای از این موضع گیری های مفرطانه می باشد. مسئولان محترم دولت جمهوری اسلامی و سازمان صدا و سیما، به ویژه در ایام عزاداری ها، شایسته است به گونه ای عمل نمایند تا بهانه ای برای تحریک به دست این گروه های افراطی و تروریستی نیفتد. امیدواریم پس از این با تدبیر بهتر برای اداره امور مناطق مرزی شاهد چنین خساراتی نباشیم و به رفاه شهروندان مناطق محروم توجه بیشتری شود.
4- مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بار دیگر خرسندی خود را از آزادی مرزبانان عزیز اظهار نموده و مراتب تسلیت را به خانواده شهید والامقام جمشید دانایی فر اعلام داشته و مجددا تشکر و قدردانی خود را از کسانی که در این راه تلاش کردند، از مقامات دولتی استان و عالمان اهل سنت ابلاغ می نماید و بر اساس آیات، روایات و سیره اصحاب و امامان (ع) هرگونه سخن و حرکتی که باعث تفرقه میان مسلمانان گردد و آتش جنگ و کینه را شعله ور نماید و فرصت را برای دشمنان فراهم سازد محکوم می نماید و آن را حرام مسلم می شمارد. «إنَّ هذه أمَّتُكُم أمَّة واحِدَة و أنَا رَبُّكُم فاعْبُدون»
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

جبهه مشارکت ایران اسلامی

به گزارش نوروز؛ جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور اطلاعیه ای به استقبال آزادی سربازان رفته و از تلاش های انجام شده دراین باره توسط فعالین جامعه مدنی و شخصیت های تاثیرگذار تقدیر به عمل آورده است.

متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر مسرت بخش آزادی مرزبانان کشور به موجی از نگرانی های همه ایرانیان بخصوص خانواده های این عزیزان، خاتمه داد. جبهه مشارکت ایران اسلامی ضمن همراهی در این شادی بزرگ با هم میهنان سراسر کشور و تقدیر و سپاس از دولت تدبیر و امید، فعالین جامعه مدنی و شخصیت های تأثیر گذار به ویژه علمای اهل سنت، امید آن دارد مسؤولین امر با ارزیابی دقیق موقعیت حساس منطقه ای وملاحظات منطقه محروم سیستان و بلوچستان و نیز تحرکات گروههای افراطی، مانع از تکرار این نوع وقایع در مرزهای کشور باشند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
١٨ فروردین ١۳٩۳

کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور

به گزارش جرس در بخشی از این بیانیه آمده است:بسیج افکارعمومی داخل و خارج از کشور در محکومیت این اقدام تروریستی و تلاش مشترک برای آزادی آنها٬ جلوه ای از همگرایی ملی و نزدیکی اقوام و مذاهب مختلف کشور برای حل این بحران ملی را به نمایش گذاشت.

متن کامل این بیانیه در ادامه آمده است:

مشارکت مردم و مسئولیت پذیری حاکمان٬ کلید حل بحران
به نام خدا
آزادی ۴ نفر از مرزبانهای کشور پس از نزدیک به دو ماه اسارت در دست گروه تروریستی جیش‌العدل٬ رخداد مبارکی است . بسیج افکارعمومی داخل و خارج از کشور در محکومیت این اقدام تروریستی و تلاش مشترک برای آزادی آنها٬ جلوه ای از همگرایی ملی و نزدیکی اقوام و مذاهب مختلف کشور برای حل این بحران ملی را به نمایش گذاشت. احزاب٬ نهادهای مدنی٬ زندانیان سیاسی و عقیدتی اهل تسنن٬ ورزشکاران و هنرمندان و مهمتر از آن روحانیون اهل سنت و نخبگان محلی بویژه جناب مولوی عبدالحمید نقش ویژه‌ای در این زمینه ایفا نمودند. ایشان همانند گذشته٬ بدون در نظر گرفتن مصائبی که در سالیان اخیر بر هموطنان اهل سنت٬ اقلیتهای قومی و مذهبی و بستگانشان وارد شده است؛ با مسئولیت پذیری این وظیفه ملی میهنی را به سرانجام رساندند .
این تجربه نشان داد که مشارکت مردم و نخبگان مناطق مختلف کشور در مدیریتهای میانی و کلان تا چه میزان در برون رفت از بحرانها و کاهش مشکلات مؤثر و راهگشایت. امید است تجزیه و تحلیل دقیق عملکرد علماء اهل سنت و نخبگان محلی در حل این بحران٬ به نادیده گرفتن استعدادهای فراوان مردم مناطق مختلف کشور پایان دهد و قاعده نانوشته اما مستحکم جلوگیری از ورود هموطنان اهل سنت و نخبگان مناطق مختلف به مدیریتهای میانی و کلان کشور را از میان بردارد.
همچنین مسئولیت پذیری مقامات سیاسی و امنیتی کشور و پذیرش مذاکره با این گروه ٬ نشانگر باز شدن روزنه‌هایی از عقلانیت در رفتار مقامات سیاسی و امنیتی است.
اکنون تحلیل دقیق و واقع بینانه از ریشه‌های این رخداد اهمیت زیادی دارد. بدون تردید اگر با فروکش کردن احساسات ملی٬ مسئولان نیز موضوع را به فراموشی بسپارند؛ در آینده نزدیک شاهد تکرار فجایعی این چنینی خواهیم بود. نادیده گرفتن حقوق شهروندان پیرو اهل سنت و سایر مذاهب و بی احترامی به مقدسات و باورهای آنها و توهین به خلفای راشدین ٬ اقدام ناشایستی است که باید پایان پذیرد.
همچنین ناکارامدی اقتصادی دولت گذشته و نابرابری در توزیع امکانات ملی٬ سبب گسترش بیشتر فقر و تبعیض در کشور شده است و متأسفانه وضعیت استانهای مرزی از جمله سیستان و بلوچستان از این نظر به مراتب بدتر است. لذا دولت باید برنامه عملی برای کاستن از این نابرابری ها و حل تدریجی مشکلات اقتصادی این مناطق اجرا نماید. فقر بستر مناسبی برای گسترش افراطی گری و تروریسم است.
کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور ضمن تشکر و قدردانی از روحانیون اهل سنت و نخبگان محلی و بویژه جناب مولوی عبدالحمید که برای آزادی مرزبانان تلاش زیادی کردند؛ امیدوار است مسئولین ذی ربط با قدرشناسی نسبت به رفع مشکلات موجود با جلب مشارکت و رضایت مردم مناطق مختلف کشور اقدام نموده و فشار بر اقلیتهای قومی و مذهبی کشور را پایان بخشند.
کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور
۱۸ فروردین ۱۳۹۳

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، بررسی وضعیت بیکاری جوانان در تابستان سال ۱۳۹۲ در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ ساله نشان داده است که ۲۳/۹ درصد از این جمعیت فعال، بیکار هستند. در این میان نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان بیشتر بوده است.

همچنین در آماری که خبرگزاری مهر در دهم آبان ۱۳۹۲مبتنی بر نرخ بیکاری مربوط به ۳۹۲ شهر ایران در بخش زنان منتشر کرده بود، متوسط نرخ بیکاری زنان حتی در تهران با وجود قرار داشتن در کانون تجمع مراکز صنعتی و اداری ایران۲۱ و شش دهم درصد اعلام شده بود. بر اساس نتایج این آمار نرخ بیکاری زنان در ۲۸۹ شهر ایران معادل ۷۰ درصد کل شهرها ۱۵ درصد بوده است.

در این زمینه حسین محجوب، دبیرکل خانه کارگراردیبهشت ماه ۱۳۹۲در گفت‌وگو با روزنامه شرق گفته بود که «بیکاری زنان طی هشت سال گذشته و در طول دولت‌های نهم و دهم دو برابر شده است.»

وی با بیان این‌که این آمار از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده، افزوده بود: «نرخ اشتغال کارگران زن نسبت به کل آمار کارگران در سال‌های اخیر از ۱۵ تا ۱۷‌درصد در نوسان است.»

روبن مارکاریان، فعال کارگری ساکن آلمان در گفتگو با جرس، پیرامون افزایش نرخ بیکاری زنان در ایران می‌گوید:«یکی از سیستماتیک‌ترین سیاست‌های زن ستیزانه رژیم جمهوری اسلامی خارج کردن زنان از چرخه اصلی زندگی اقتصادی به قصد خانه نشین کردن آن‌ها و یا استثمار شدید آن‌ها به صورت کارگر نیمه وقت، پاره وقت و غیررسمی است. همه بخش‌های اقتصادی نقش بسیار تعیین کننده‌ای در کاهش اشتغال زنان داشته است.»

از سوی دیگر، با وجود سهم بالای زنان در دانشگاه‌ها سهم آنان در بازار کار بسیار ناچیز است.

خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در سال ۱۳۹۱ به نقل از زهرا اخوان‌نسب، رئیس کمیسیون بانوان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان جمعیت زنان بی‌کار در ایران را ۸۳۰ هزار نفر اعلام کرد.

اخوان‌نسب، گفته بود: «هم اکنون جمعیت زنان جویای کار در کشور ۸۳۰ هزار نفر است و بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار دختر نیز در دانشگاه‌های کشور مشغول به تحصیل هستند، یعنی بیش از دو برابر کل زنان بی‌کار. بدیهی است که در صورت عدم برنامه‌ریزی و تدبیراندیشی لازم، ظرف سه چهار سال آینده با افزایش ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصدی جمعیت زنان جوان بی‌کار روبه‌رو خواهیم شد.»

به گفته مارکاریان، بخش خصوصی نیز به نوبه خود از تبعیض جنسیتی و سقوط همه جانبه موقعیت زنان در جامعه بیشترین بهره را برده است. زنان به خاطر بی‌حقوقی، نیازهای خانوادگی و سقوط موقعیت اقتصادی و اجتماعی از طعمه‌های اصلی، رام و سربه راه قراردادهای سفید امضاء شرکت‌های پیمان کاری هستند که تحت قانون (Hire and Fire) «هر وقت خواستی استخدام کن و هر وقت خواستی اخراج کن» برای شدید‌ترین اشکال استثماربه خط می‌شوند.

استخدام سفید امضاء یا زیر پوشش شرکت‌های پیمان کاری باعث می‌شود که زنان از شمول قانون کار و نیز سازمان تامین اجتماعی محروم شوند، از آن‌ها به عنوان کارگر ارزان نیمه وقت و یا پاره وقت به طور وسیع بهره برداری شود.

مارکاریان، فعال کارگری ساکن آلمان می‌افزاید:«زنان ایران به این ترتیب بدنه اصلی کارگران با موقعیت شغلی نامطمئن یا بی‌ثبات (Precare) و به بیان دیگر بدنه اصلی کارگران پا درهوا را تشکیل می‌دهند که با اولین امواج بحران اقتصادی همین موقعیت شغلی پا درهوا و درآمد محقرناشی از آن را از دست می‌دهند. اگردر نظر داشته باشیم که تعریف شاغل از نقطه نظر «سازمان آمار ایران» فردی است که «که در طول هفته یک ساعت کار کند و از جمله «کارآموزان و افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانواده‌شان کار می‌کنند نیز شاغل محسوب می‌شوند»، خصلت بادکرده آمار اعلام شده درمورد زنان یعنی ۱۲/۳ آشکار می‌شود. واقعیت این است که نرخ اشتغال واقعی یعنی کار تمام وقت، حقوق ثابت، با پوشش تامین اجتماعی بسیار پائین‌تر از ۱۲/۳ است. »

در حالی که بر اساس آمارهای منتشرشده مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در سال ۱۳۸۴ یعنی نخستین سال کاری دولت هشتم، ۱۱ و نیم درصد بود، این نرخ در سال ۸۸ یعنی نخستین سال دولت دوم احمدی‌نژاد به ۱۱ و ۹ دهم درصد افزایش یافت.

بررسی آمار‌ها در سومین سال فعالیت نهم و نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمارایران نشان می‌دهد که سه میلیون و ۵۶۰ هزار نفر بیکار در ایران وجود داشته‌اند که از این تعداد ۷۵ درصد مردان و ۲۵ درصد زنان بوده‌اند.

در این سال‌ها شاهد بودیم که دولت محمود احمدی‌نژاد در سال‌های گذشته از اعلام دقیق آمار بیکاران در ایران خودداری کرده است. در آن سال‌ها انتشارو ارایه آمارهای ایجاد اشتغال از سوی مسئولان دولتی هیچ‌گاه از سوی نمایندگان مجلس پذیرفته نمی‌شد.

روبن مارکاریان در این زمینه معتقد است:«ریزش شدید اقتصادی در دوره هشت ساله احمدی‌نژاد و به ویژه سقوط اقتصاد مولد و همراه آن رشد انفجاری بیکاری بیش از همه زنان را تحت تاثیر عواقب مخرب اقتصادی و اجتماعی و از جمله از دست دادن شغل قرار داده است و زنان که متزلزل‌ترین موقعیت شغلی واستخدامی را دارند بزرگ‌ترین قربانی تحریم‌ها و تشدید بحران اقتصادی در دوره هشت ساله احمدی‌نژاد هستند. این واقعیت نیز به روشنی در آمار ارائه داده شده منعکس است.»

به گفته وی، مسئله اشتعال زنان ایران در جمهوری اسلامی همچون هرمی است که راس آن (استخدام رسمی، تمام وقت، پوشش تامین اجتماعی، بازنشستگی، مرخصی) از طریق سیاست‌ها و قوانین استخدامی، دورکاری، بازنشستگی‌های اجباری و زودرس و... هر چه کوچک‌تر و باریک‌تر می‌شود و متقابلاً قاعده هرم که ارزان‌ترین و بی‌حقوق‌ترین بخش طبقه کارگر ایران را تشکیل می‌دهند پهن‌تر وبزرگ‌تر می‌شود. این تابلو، تصویر تبعیض و استثمار مضاعف زنان در جمهوری اسلامی است که آمار منتشره توسط مرکز آمار ایران درارتباط با نرخ اشتغال زنان البته تنها یک وجه از این تبعیض را به خوبی نشان می‌دهد.

به گواهی آمار‌ها، اشتغال زنان و دختران در ایران چه در مرحله جذب و چه در پرداخت حقوق و دستمزد با وجود طرح‌هایی مانند کاهش ساعت کار و افزایش مرخصی‌های مختلف، بدون داشتن قوانین حمایتی لازم در مورد جذب مساوی زن مرد و به دنبال آن، عدم رغبت کارفرمایان به جذب نیروی مونث، نشان دهنده تلاش در جهت ناتوانمندسازی زنان در عرصه‌های اشتغال است. 

به گزارش مهر، در جلسه روز سه شنبه مجلس شورای اسلامی علی مطهری نماینده مردم تهران، شمیرانات، اسلام شهر و ری در تذکر آیین نامه ای گفت: در اوایل جلسه امروز تذکری داده شد که به نظر من از سوی رئیس جلسه پاسخ قانع کننده‎ای داده نشد.

وی افزود: در مسئله آزادی مرزبانان کشورمان قطعاً مسئولان امنیتی و اطلاعاتی نقش اساسی داشتند اما این نافی نقش برخی علمای اهل سنت نیست.

این نماینده مجلس ادامه داد: آقای مولوی عبدالحمید در این قضیه نقش داشته وی هیئتی را برای مذاکره با گروگانگیرها ارسال می‎کند که در این هیئت داماد خودش هم حضور داشته این هیئت در راه بازگشت تصادف می کند و داماد مولوی عبدالحمید از دنیا می رود که البته عده ای شایعه می‎کنند این کار دولت ایران بوده که البته خود وی در نماز جمعه این مسئله را تکذیب می کند و می‎گوید این یک حادثه طبیعی بوده است.

مطهری گفت: به هرحال وی در این قضیه نقش داشته است ما نباید نقش علمای اهل سنت را نادیده بگیریم، از طرفی شعار وحدت شیعه و سنی بدهیم و وقتی آنها با نظام همکاری می کنند، علیه آنها صحبت کنیم. این نوعی تناقض در رفتار ماست و نباید حق آنها را نادیده بگیریم.

محمد رضا باهنر که ریاست جلسه را به عهده داشت، در پاسخ به این تذکر گفت: خواهش می کنم از تریبون مجلس مقوله ای که باعث تفرقه و واگرایی شود مطرح نشده و قدردان زحمات نیروهای امنیتی باشیم و البته کار آنها را رصد می کنیم؛ انشاءالله مردم عزیز را در جریان این مسائل می گذاریم. 

پیکر حجت‌الاسلام والمسلمین صادقی که در سن 86 سالگی درگذشت، صبح امروز با حضور فعالان و شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و فعالان رسانه‌ای صبح امروز از مقابل منزل آن مرحوم تشییع شد و در این مراسم آیت الله مصطفی محقق داماد، حجج الاسلام سید حسن خمینی، سید یاسر خمینی، عبدالواحد موسوی لاری، فاضل میبدی‏، سید محمد ابطحی، سیدمحمود دعایی، علی اكبر محتشمی پور و قدرت الله علیخانی، عبدالله ناصری، مصطفی كواكبیان، محمد سلامتی‏‌، هادی خانیكی‏، مهدی هاشمی، اكبر اولیا، احمد خرم، شهاب طباطبایی، سعید الله بداشتی، سهیل محمودی حضور داشتند.

آیت الله موسوی اردبیلی

آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در پیامی درگذشت پدر همسر سید محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین کشور را تسلیت گفت.

در این پیام آمده است: ˈجناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد خاتمی (دام عزه) خبر درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر صادقی (طاب ثراه) موجب تالم و تاثر گردید. آن فقید علاوه بر ملکات علمی و اخلاقی از فضل مصاهرت (ارتباط دامادی) از دو جانب برخوردار بود، از سویی صهر (داماد) مرجع فقید و فقیه نزیه مرحوم آیت الله سید صدر الدین صدر (قدس سره ) بود و از سوی دیگر صهر (داماد) مکرمی چون جناب عالی نصیب او شده بود.

آیت الله موسوی اردبیلی افزود:ˈ این جانب درگذشت آن فقید سعید را به شما و خاندان بزرگوار ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از درگاه باری تعالی علو درجات و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسالت دارم.

هاشمی رفسنجانی

هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز درگذشت پدر همسر سیدمحمد خاتمی را به وی تسلیت گفت.

وی در پیام خود نوشته است: با تسلیت این مصیبت به جنابعالی و همسر مکرمه و خانواده و خاندان صادقی، علوّ درجات آن فقید سعید و صبر و اجر بازماندگان را از درگاه احدیت خواستارم.

آیت‌الله صانعی

آیت‌الله یوسف صانعی نیز در پیامی با سیدمحمد خاتمی و خانواده‌اش ابراز همدردی کرد و درگذشت حجت‌الاسلام صادقی را تسلیت گفت.

وی در پیام خود نوشته است: درگذشت فاضل محترم جناب دکتر علی اکبر صادقی (ره) را به جنابعالی و همسر مکرمه و همه وابستگان سببی و نسبی تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم غفران و رضوان الهی و برای بازماندگان صبر و اجر جزیل را خواستارم .

سیدحسن خمینی

سید حسن خمینی نیز با پیام تسلیتی درگذشت همسر سیدمحمد خاتمی را به وی تسلیت گفت.

در پیام او آمده است: درگذشت مرحوم مغفور حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی اکبر صادقی رحمت الله علیه که عمری را در تلاش برای نشر معارف اسلامی سپری نمود موجب تاثر گردید. این مصیبت را خدمت جنابعالی و بیت مکرم آن مرحوم به خصوص همسر مکرمه و فرزندان بزرگوار ایشان تسلیت عرض نموده‌، علو درجات آن مرحوم را از خدای سبحان مسئلت دارم.

محمدرضا عارف

محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان نیز در پیامی این ضایعه را به سیدمحمد خاتمی و خانم زهره صادقی تسلیت گفت.

در پیام وی آمده است: مصیبت وارده را به جنابعالی و فرزندان خدوم و برومندشان به ویژه سرکار خانم زهره صادقی تسلیت می‌گویم.

فرزندان موسوی و رهنورد

همچنین کوکب، زهرا و نرگس موسوی در پیامی به سیدمحمد خاتمی نوشته‌اند: درگذشت حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی اکبر صادقی، پدر همسر ارجمندتان را به جنابعالی، خانواده محترمتان و به خصوص سرکار خانم زهره صادقی تسلیت عرض می نماییم. امیدواریم حال که پدر و مادرمان که از دوستان دیرین یکدیگر بوده اید، در حصر ظالمانه به سر می برند، این پیام را از سوی اعضای خانواده موسوی بپذیرید و ما را در غم خود شریک بدانید.

محمدتقی کروبی

محمدتقی کروبی فرزند مهدی کروبی نیز درگذشت پدر همسر سیدمحمدخاتمی را به وی و خانواده‌اش تسلیت گفت. در این پیام از مرحوم دکتر علی اکبر صادقی به عنوان استاد حقوق اخلاق مدار یاد شده است.

فضل‌الله صلواتی

فضل‌الله صلواتی، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی نیز در پیامی به محمد خاتمی نوشته است: در گذشت مرحوم مغفور دکتر شیخ علی اکبر صادقی را به حضور آن جناب و همسر گرامی و خانواده های محترم صادقی ، خاتمی ، و صدر تسلیت عرض نموده و موفقیت و سلامتی بیش از پیش آن جناب و وابستگان را از درگاه خدای بزگ خواستار است.

شورای هماهنگی راه سبز

شورای هماهنگی راه سبز نیز در پیامی به محمد خاتمی تسلیت گفته است.

در این پیام آمده است: درگذشت دانشمند معزز، مرحوم مغفور جناب حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی اکبر صادقی را خدمت جنابعالی و خانواده محترم آن فقید سعید، به‌ویژه همسر مکرمه و فرزندان بزرگوار ایشان، تسلیت عرض می‌کنیم. از خداوند رحمان و سبحان برای زنده‌یاد دکتر صادقی که از اساتید برجسته و ممتاز حقوق کشور بودند و عمری را با آزادگی و فروتنی به ترویج اخلاق و معارف اصیل اسلامی سپری نمودند، علو درجات، و برای بازماندگان آن فاضل اخلاق‌مدار، صبر و اجر مسئلت داریم.

مجمع روحانیون مبارز

مجمع روحانیون مبارز هم در پیامی ارتحال حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی اکبر صادقی را به سیدمحمدخاتمی تسلیت گفت.

در متن پیام تسلیت مجمع روحانیون آمده است: ارتحال دانشمند گرامی و روحانی وارسته والد همسر گرامیتان حجت الاسلام والمسلمین مرحوم دکتر علی اکبر صادقی موجب تأثر وتألم گردید. آن عالم فرزانه عمر پر برکت خود را صرف تعلیم وتدریس و نشر اخلاق و فضیلت نمود و در اوج زهد و وارستگی دارفانی را وداع کرد. ضایعه فقدان این عالم ربانی را به جنابعالی و خانواده محترم، بیت شریف آیت‌الله صدر و کلیه بستگان و آشنایان و عموم روحانیون و دانشگاهیان کشور تسلیت می‌گوئیم. غفران الهی و رفعت درجات برای آن فقید سعید و عزت و عمر با برکت برای جنابعالی از درگاه الهی آرزومندیم.

جمعی از مسئولان کشوری

جمعی از مسئولان و شخصیت‌های شناخته شده کشور نیز، در پی درگذشت پدر همسر سیدمحمد خاتمی، شامگاه دوشنبه با حضور در منزل آن مرحوم با رئیس‌جمهور پیشین کشورمان ابراز همدردی کردند.

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور، میرمحمدی استاندار یزد، محمد صدر، انصاری، شیرکوند، سعید شریعتی، حسین خلیلی به همراه محمدرضا و علی خاتمی، از جمله شخصیت‌هایی بودند که با سیدمحمد خاتمی ابراز همدردی کردند.

به نوشته اعتماد، بابك زنجاني كه گفته مي‌شد با بازجوهايش هماهنگي نمي‌كند حالا ظاهرا مجاب شده و در شرايطي كه اموالش براي بدهي‌هايش رو به فروش است اعتراف كرده كه تنها ويترين است و با كمك افرادي چنين كارهايي را انجام داده است.

كمي آن‌طرف‌تر يكي ديگر از نمايندگان مجلس از «چك» بابك زنجاني براي ارديبهشت ماه خبر داده است و حالا مجموعه شرايط نشان مي‌دهد كه بابك زنجاني در حال همكاري است تا شايد از زنداني كه 99 روز از حضورش در آن مي‌گذرد نجات يابد.

روز گذشته اميرعباس سلطاني نماينده بروجن در مجلس شوراي اسلامي، گفت زنجاني پيش از عيد اعتراف‌هايي مبني بر اينكه با يك تيم كار مي‌كند و اينكه او تنها ويترين اين ماجرا است، داشته است. ما پيش از اين اعتراف‌ها نيز بر اين باور بوديم كه بابك زنجاني به تنهايي نمي‌توانسته تمامي تخلف‌ها و كلاهبرداري‌ها را انجام دهد بلكه با حمايت و پشتيباني عده‌يي يا گروهي توانسته به اهداف خود برسد.

وي ادامه داد: به‌طور قطع نيمه اول امسال بحث تخلف‌هاي بابك زنجاني و تيمي كه پشت او بوده و او را همراهي مي‌كرده بسته خواهد شد. او همچنين درباره جزييات اعتراف‌هاي بابك زنجاني و اينكه چه افراد يا فردي او را همراهي مي‌كردند بيان كرد: «كليات اين پرونده محرمانه است و نمي‌شود اسم كسي را رسانه‌يي كرد. اما آن چيزي كه محرز است اين است كه او يك فرد نبوده و تشكيلات گسترده‌يي پشت او بوده‌اند. بنابراين تا زماني كه اين پرونده بسته نشود نمي‌توان درباره اينكه زنجاني با چه گروهي يا فردي همكاري مي‌كرده صحبت كرد. از سوي ديگر متاسفانه نتيجه‌هاي بررسي ما نشان مي‌دهد كه دستگاه نظارتي آن طور كه بايد نظارت دقيقي بر روند كارهاي بابك زنجاني نداشتند. اين عضوكميته تحقيق و تفحص از بدهي بابك زنجاني به وزارت نفت تاكيد كرد كه ليست اموال زنجاني تهيه شده است و در مرحله ارزيابي و كارشناسي اموال است اما اين ليست هنوز كامل نشده است.

روز گذشته اما عضو كميته مشترك كميسيون‌هاي انرژي و اصل 90 مجلس براي پيگيري پرونده بابك زنجاني هم گفت: آقاي زنجاني براي پرداخت بدهي‌اش تعهد كرده و چكي هم داده كه به ارديبهشت‌ماه اختصاص دارد. حسين دهدشتي افزود: آقاي زنجاني تعهد كرده و چكي هم داده بود كه به نظرم براي ارديبهشت‌ ماه اختصاص دارد، اگر تعهدش انجام شد كه مشكلش حل خواهد شد و اگر پرداخت نشد با توجه به شكايت وزارت نفت به سراغ اموالش خواهند رفت و روي آن كار مي‌كنند. 

به گزارش ایسنا، با وجود اینکه گفته شد این دادگاه به صورت علنی برگزار می‌شود اما از حضور خبرنگاران برای پوشش جلسه محاکمه ممانعت به عمل آمد.

در اولین جلسه محاکمه متهم به قتل ستار بهشتی، نماینده دادستان متهم و وکلای مدافع او حضور داشتند.

در این جلسه دفاعیات وکلای مدافع متهم استماع شد.

پس از استماع دفاعیات، رییس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد اما ختم رسیدگی به پرونده اعلام نشد تا رسیدگی این پرونده ادامه داشته باشد.

بر اساس این گزارش، ستار بهشتی کارگر وبلاگ‌نویسی بود که در آبان ماه 91 در بازداشتگاه پلیس فتا کشته شد. پس از آن، پرونده‌ قتل ستار بهشتی در شعبه یک بازپرسی دادسرای امور جنایی پایتخت باز شد.

این پرونده پس از کش‌وقوس‌های فراوان منجر به صدور کیفرخواست با اتهام قتل شبه‌عمد برای یکی از ماموران پلیس فتا شد، ولی با اعتراض وکیل‌مدافع اولیای دم ستار بهشتی پرونده به دادگاه عمومی ارجاع شد و این مرجع در نهایت نظر دادستانی مبنی بر شبه‌عمد بودن قتل ستار بهشتی را تایید کرد.

پس از رد اعتراض پورفاضل به کیفرخواست در شعبه 1057 دادگاه عمومی، این شعبه، 19 فروردین 93 را برای رسیدگی به اتهام قتل شبه عمد ستار بهشتی توسط یکی از ماموران پلیس فتا تعیین کرد.

بعد از آن، گیتی پورفاضل با اعلام انصراف موکلانش از پیگیری پرونده با اتهام قتل شبه عمد، گفت: بازپرس معتقد بود که قاتل انگیزه قتل نداشته و ضرباتی که به ستار بهشتی وارد کرده کشنده نبوده است در حالی که ضربات وارد شده به او سبب خون‌ریزی ریه، کبد و زیر پروانه مغز او شده بود و در اثر همین خونریزی و نرسیدن اکسیژن لازم به این ارگان‌ها، وی فوت کرده است.

وی گفت: اولیای دم ستار بهشتی معتقد به عمدی بودن قتل فرزندشان هستند و با توجه به اینکه قصد دریافت دیه ندارند در جلسه دادگاهی که 19 فروردین برگزار می‌شود شرکت نخواهند کرد.