جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


محکومیت یک فعال دانشجویی به یک سال حبس تعلیقی و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی

Posted: 05 Aug 2012 09:37 AM PDT

جرس: شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی، محمد حسین مظفری فعال دانشجویی را به یک سال حبس که به مدت ۵ سال به حالت تعلیق درآمده، محکوم کرد.

به گزارش ادوارنیوز، آخرین جلسه محاکمه این فعال دانشجویی مرداد ماه امسال در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شده بود که قاضی اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی" را به وی وارد و به موجب این اتهام محمد حسین مظفری به یک سال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال و همچنین ۵ سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه‌ها و فعالیت در فضای مجازی و رسانه ای محکوم شد.

این فعال دانشجویی در دی ماه ۱۳۸۹ پس از چندین باز احضار به نهادهای امنیتی، سرانجام به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت داخلی” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران”، بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.

وی ۲۶ دی ماه ۱۳۸۹ با تبدیل قرار بازداشت موقت به وثیقه از سوی دادستان تهران از زندان اوین آزاد شد.
 

تحلیلی بر یک نظر سنجی

Posted: 05 Aug 2012 09:20 AM PDT

علی مزروعی
جمعیتی بیش از ۲۵ میلیون نفر در ایران به پیروزی میان مدت جنبش باور دارند  


پایگاه اطلاع رسانی جرس یک نظر سنجی با این سئوال که :" چشم‌انداز جنبش سبز را در غلبه بر استبداد چگونه ارزیابی می کنید؟" بمدت پنج هفته در معرض نظرخواهی گذاشت و در این مدت ۱۲۸۹۰ کاربر در این نظرسنجی شرکت و به گزینه مورد نظر خود رای دادند. آنچه در ادامه آمده، تحلیلی براین نظرسنجی است:


در ابتدا یادآور می شود که هرچند تعداد رای دهنده در این نظر سنجی قابل توجه می باشد اما نمی توان آنرا جامعه آماری مطلوب برای تعمیم دهی نتیجه بدست آمده به جامعه ایران قلمداد کرد چراکه برپایه انتشاراخیر نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰ ضریب نفوذ اینترنت نسبت به کل جمعیت در ایران ۱۵ درصد و برای جمعیت بالای ۱۵ سال حدود ۳۰ درصد می باشد، و بخشی از پاسخگویان به نظرسنجی جرس نیزکاربرانی هستند که در خارج از کشور بسر می برند، اما امتیاز این جامعه آماری آن است که بازتاب دهنده نظر افرادی است که از سطح سواد و دسترسی خوب به اینترنت برخوردارند و بگونه‌ای اهل فعالیت سیاسی و پیگیراخبار و حساس نسبت به وضعیت جامعه و روند تحولات درونی آنند، و از اینرو نتیجه این نظرسنجی را می توان با تسامح به جمعیت ایران تعمیم داد، وبه تبع می تواند برای فعالان سیاسی درعرصه عمومی و به ویژه همراهان جنبش سبز و ایضا مقامات حاکم در کشورمان قابل توجه و تامل برای سیاستگذاری و نحوه مواجهه با واقعیت جامعه کنونی ایران باشد. دراین نظر سنجی :
 

۱- ۳۵ در صد از پاسخگویان (۴۵۱۱ نفر) به گزینه جنبش سبز " توفیق نخواهد یافت." رای داده اند، و این به معنای آن است که یک سوم جمعیت ایران چشم اندازی برای تغییر و پیروزی جنبش سبز نمی بیند. اینها را در یک قالب کلی می توان محافظه کاران لقب داد و حداکثر نیرویی دانست که حاکمیت موجود اقتدارگرا می تواند روی آن برای ادامه کارش حساب کند. جالب اینکه در برآوردی که توسط منابع مستقل و حامی جنبش سبز در مورد درصد افرادی که در انتخابات مجلس نهم رای دادند، انجام گرفته به رقمی مشابه این رقم دست یافته اند، و با توجه به اینکه حاکمیت تاکنون حاضر نشده است آمار ریز و تفکیکی حوزه‌های انتخاباتی را منتشر کند قطعا رقم اعلام شده رسمی از میزان مشارکت مردم در انتخابات ۳۰ درصد بیشتر از رقم واقعی رای دهندگان(حدود ۳۵ درصد) است.
 

۲- ۱۳.۵ درصد از پاسخگویان (۱۷۴۴ نفر) گزینه جنبش سبز " در کوتاه مدت (۱ تا ۳ سال) موفق می‌شود. " را انتخاب کرده اند، و این به معنای آن است که کمترین تعداد و جمعیتی بیش از ۱۰ میلیون نفر در ایران به پیروزی کوتاه مدت جنبش باور دارند.
 

۳- ۱۸ درصد از پاسخگویان (۲۳۲۹ نفر) به گزینه جنبش سبز " در میان‌مدت (۳ تا ۵ سال) موفق می‌شود. " رای داده اند، و این به معنای آن است که جمعیتی حدود ۱۳.۵ میلیون نفر در ایران به پیروزی میان مدت جنبش باور دارند.
 

۴- ۳۳.۴ درصد از پاسخگویان (۴۳۰۶ نفر) گزینه جنبش سبز " در بلند مدت (۵ تا ۱۰ سال) موفق می‌شود. " را انتخاب کرده اند، و این به معنای آن است که جمعیتی بیش از ۲۵ میلیون نفر در ایران به پیروزی میان مدت جنبش باور دارند. به عبارت روشن بیشترین جمعیت باورمند به تغییر و پیروزی جنبش سبز در این گزینه جای دارند اما آنرا در افقی بلندمدت می بینند، در برابر جمعیتی بیش از ۲۳.۵ میلیون نفر که پیروزی جنبش و انجام تغییر را در کوتاه و میان مدت ممکن می دانند.
 

۵- اما نکته اساسی و نتیجه مهمی که از این نظر سنجی می توان گرفت اینکه دوسوم جمعیت ایران (۶۵ درصد) باورمند به تغییرند اما انجام آنرا در زمانی از یک تا ده سال ممکن می دانند، و این نیرویی است که جنبش سبز و اصلاح طلبان می توانند به عنوان پایگاه اجتماعی خود بر روی آن محاسبه نمایند، و البته اینرا می شود از تحلیل آماری نتایج انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز بدست آورد. از آنجا که در این نظرسنجی بیشترین جمعیت متعلق به گزینه پیروزی جنبش در بلندمدت است بنابراین فعالان جنبش سبز باید نگاه سیاستگذاری‌شان عمدتا معطوف به این موضوع باشد و اینکه با صبر و استقامت و آگاهی بخشی راه را ادامه دهند تا سوگیری این جمعیت را به گزینه میان مدت بکشانند، چراکه سوگیری جمعیتی که به گزینه کوتاه مدت باورمندند خودبخود با گزینه میان مدت هم همساز است، و با سیاستگذاری صحیح می توان از طریق تمرکز نیروها در گزینه میانی امکان پیروزی جنبش سبز را در میان مدت فراهم آورد.
 

 

۶- در پایان این تحلیل لازم است به این نکته اشاره شود که یک سوم جمعیت ایران (جمعیتی بیش از ۲۶ میلیون نفر) به هرحال توفیقی برای جنبش سبز و به تبع آن انجام تغییر در کشور نمی بینند، طبعا اینها طیفی از مخالفان با هرگونه تغییر و حافظان وضع موجود تا بی‌تفاوتها و ساکتان را تشکیل می دهند، و وظیفه همراهان جنبش سبز و اصلاح طلبان است که با آگاهی بخشی در جامعه تا آنجا که ممکن است افراد این جمعیت را به انجام تغییر در جامعه باورمند و همراه سازند. قطعا هرگونه تغییری بخواهد در کشورمان انجام گیرد به نقش این نیرو بستگی دارد، چرا که در جریان گذار به دموکراسی قرار نیست هیچ نیرویی از جامعه حذف شود بلکه هنر نیروهای سبز و دموکراسی خواه در این است که بتوانند همه افراد جامعه را قانع سازند که پایبندی به قواعد دموکراتیک به نفع همه افراد جامعه است و همگان می توانند در بازی دموکراسی مشارکت و رقابت نمایند، و حتی آنانی که باوری به دموکراسی و قواعد بازی‌اش ندارند درعین حال می توانند از مزایای بازی دموکراتیک بهره مند شوند و در هر حال به عنوان اقلیت از همه حقوق قانونی برخوردار باشند.  


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

 

انقلابهای‌ پسااسلامگرایی: توهم یا حقیقت؟

Posted: 05 Aug 2012 09:20 AM PDT

طارق رمضان
با پسااسلاگرایی و همچنین با اطلاق واژه انقلاب برای تحولات صورت‌گرفته در کشورهای اسلامی مخالفم

 
مقدمه‌ی مترجم: هنوز مرکب تحلیف محمد مرسی رییس جمهور جدید مصر خشک نشده بود که «پروفسور طارق رمضان» به مالزی آمد تا از اصلاحات در جهان عرب، شروط و مخاطرات آن و رابطه‌ی آن با اسلامگرایان بگوید، به بازتعریف اسلامگرایی و اسلامگرایان در دوره جدید، و به تحلیل تحولات اخیر در جهان اسلام بپردازد.

او خود نماد آن چیزی است که طالبش است و پیش‌بینی می‌کند. میراث جد مادری‍‌‌‌‌‌ش، حسن البنا یعنی اخوان‌المسلمین در سه کشور تاریخی و ریشه‌دار اسلامی یعنی مصر، تونس و مراکش در انتخابات به پیروزی رسیده است، ولی او که زاده‌ی فرنگ (سوییس) و تحصیلکرده و استاد آکسفورد است، پس از پشت سر گذاشتن جوانی، ضمن حفظ علاقه و تأثر به فرهنگ خانوادگی-اخوانی‌، گرایشی را انتخاب کرد که به ترکیه امروزی و تا حدودی هم به مالزی و فلاسفه متجدد آن شبیه است، تا جماعت فراگیر، جهانی و-بالطبع- واقع‌گرای اخوان. گرایش پروفسور طارق، اسلام فرهنگی و معنوی است. خیلی علاقه‌مند به مداخله جماعتهای اسلامی در سیاست و دولتمداری آنان نیست.

مرکز تاریخ و تمدن اسلامی مالزی (ISTAC) وابسته به دانشگاه بین‌المللی اسلامی (IIUM) مکان مناسبی برای چنین کنفرانسهایی است. این مرکز و بنای باشکوه الهام‌گرفته از کاخ (دانشگاه) الحمراء در غرناطه (گرانادی کنونی) اندلس (اسپانیا) و بیت‌الحکمة (کتابخانه) هارون‌الرشید در بغداد، ۲۰ سال پیش با ۶۰ میلیون رینگت (۲۰ میلیون دلار) بنا نهاده شد تا «تاریخ و تمدن اسلامی» و «تجدد و مدرنیسم» را مبنای تفکر و اساس تعلیم و ترتیب مسلمان معاصر قرار دهد.

نماینده نسل اسلامگرایان متجدد، پروفسور کمال حسن به‌عنوان رییس کنونی ISTAC و مدیر سابق دانشگاه، در تالاری بس مجلل و باعظمت و مملو از اساتید و دانشجوان تحصیلات تکمیلی، هم همنشین او و میزبان برنامه بود که طی ۱۵ دقیقه به بررسی انتقادی و آنالیز آثار و کتب پروفسور طارق پرداخت.

آنچه در پی می‌آید متن مدون سخنرانی دو هفته پیش ایشان در کوالالامپور پایتخت مالزی است.

 


انقلابهای‌ پسااسلامگرایی

تحولات و اتفاقات اخیر در جهان اسلام را هر چه لقب دهیم (جنبش، اعتراض، شورش و انقلاب اصطلاحاتی است که برای تسمیه آن به کار رفته و حقیقتا خود بنده هنوز مطمئن نیستم آن را چه بنامم. هرچند بنا به شرحی که بعدا که خواهد آمد با کاربرد اصطلاح انقلاب مخالفم)، بیش از هر چیز نام اسلامگرایان را دو باره بر سر زبان‌ها مطرح کرد. اسلامگرایی چیست؟ اسلامگرایان چه نقشی در قرن اخیر ایفا نمودند؟ چه نقشی از این پس خواهند داشت؟ چه تفاوتهایی با هم و با سکولار‌ها دارند؟


تاریخچه‌ی اصطلاح اسلامگرایی

برخلاف برخی که معتقدند اصطلاح اسلامگرایی ساخته‌ی غربی‌هاست، من معتقدم این اصطلاح از درون جنبش اسلامی مطرح شد. در دهه‌ی ۵۰ وقتی اکثر شخصیتهای مطرح اخوان در زندان جمال عبدالناصر بودند سوال مهمی بین آن‌ها مطرح شد که آیا حاکمی که مسلمانان را می‌کشد و شریعت را اجرا نمی‌کند، مسلمان است یا خیر؟ قبل از آن کسی از این دوگانگی نمی‌پرسید. همه‌ی ملت مسلمانان قلمداد می‌شدند و در حال مبارزه با استعمارگران خارجی یا «کفار» بودند. عبدالناصر که خود سابقه عضویت در اخوان داشت و از آن‌ها در مبارزه با استعمار بریتانیا مدد گرفت، پس از تحکیم پایه‌های قدرت با همکاری سوسیالیست‌ها، تغییر موضع داد و اخوان‌المسلمین را منحل اعلام کرده و به سرکوب و شکنجه و زندانی‌کردن اعضای آن پرداخت. آن سوال مهم در این فضا مطرح شد. برخی افراطیون به تکفیر عبدالناصر و عواملش پرداختند که از دهه‌ی ۶۰ به بعد «حرکت هجرت و تکفیر» پایه‌گذاری کردند. گرایش سنتی و نحله‌ی اصلی اخوان که به تعالیم حسن البنا پای‌بند و وفادار مانده بودند گفتند: خیر. عبدالناصر مسلمان است و ما هم فعالان مسلمانیم که برنامه اجتماعی و سیاسی برای تحول جامعه داریم و این تعریف را ارائه کردند: «کلنا مسلمون و نحن اسلامیون». اخوانی‌ها با تأکید می‌گفتند ما کسی را که شهادتین بر زبان می‌آورد، از دایره‌ی اسلام خارج نمی‌دانیم و ما اسلامیون در درون جامعه اسلامی به فعالیت می‌پردازیم. بعد‌ها این اصطلاح توسط دیگران به «اسلام سیاسی» تغییر نام پیدا کرد، زیرا به اعتقاد آن‌ها اسلامگرایان برنامه و هدف سیاسی داشتند، تا اینکه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر آمریکا به تندروان و خشونتگران مسلمان، لقب اسلامگرا اطلاق یافت.

این در حالی است که خود مسلمانان در افغانستان، عراق، مراکش، اندونزی و غیره، اولین قربانیان خشونت‌گرایان هستند. جالب اینجاست که خود اخوانی‌ها در زندان توسط دوستان سابقشان مورد عتاب و حتا تکفیر واقع می‌شدند، زیرا که شما با حکومت همکاری و تعامل و مدارا می‌کنید و حاضر به جنگ و جهاد نیستید، اما یاران و پیروان حسن البنا با صبوری می‌گفتند ما یک حزب سیاسی محض نیستیم و قصد اصلاح اجتماع از درون داریم نه تغییر حاکم. ما جامعه را تغییر می‌دهیم تا خود مردم دولت را تغییر دهند. حسن البنا بار‌ها در نوشته‌های خود با کلمه انقلاب مخالفت کرده بود.


انواع اسلامگرایان

همانطور که ما مکاتب مختلف فکری و روحی و فقهی در اسلام داریم، اسلامگرایان هم متنوع‌اند. برخی رفورمیست و برخی انقلابی‌اند. تفاوت است بین اسلامگرایی اخوان‌المسلمین و اسلامگرایی انقلابی دکتر علی شریعتی. شریعتی از تعالیم مارکس استفاده نمود تا تفسیری انقلابی از اسلام ارائه دهد. تفکرات او مبنا و تئوری انقلاب ایران شد. اصطلاح «اسلام سیاسی» پس از انقلاب ایران مطرح شد. به‌گمان اندیشمندانی مانند آصف بیات جمهوری اسلامی آزمون مهمی برای اسلام سیاسی بود که موفقیت آن در اجرای شریعت و آرمان‌ها و اهدافش باعث استمرار این نوع اسلام خواهد شد و با عدم موفقیت، دوره‌ی اسلامگرایی نیز به پایان می‌رسد. از نظر این شخصیت‌ها تنها هدف «اسلام سیاسی» اجرای احکام فقهی است.

نا‌گفته نماند که علی‌رغم اینکه جامعه‌ی ایران دستخوش تحولاتی شده و بسیاری از یاران آیت‌الله خمینی رفورمیست شده‌اند، اما آن‌ها با اسلام به‌عنوان مرجع مشکلی ندارند، بلکه برداشت نسبتاً متفاوتی در فهم و تطبیق اسلام نسبت به نسل سابق پیدا کرده‌اند. آن‌ها همچنین مخالف جمهوری اسلامی نیستند بلکه مخالف روشی هستند که این جمهوری با آن اداره می‌شود. تفسیرشان از ولایت فقیه با محافظه‌کاران متفاوت است. ماجرا‌ها و تحولات ایران باعث شد تا نظریه‌ی «پسااسلامگرایی» مطرح شود.

تحول و تغییر در میان اسلامگرایان ترکیه نیز به‌عنوان دلیل دیگری برای فرارسیدن دوره پسااسلامگرایی مطرح نموده است. نجم‌الدین اربکان، بنیانگذار حزب اسلامگرای رفاه چندان در پی دولت اسلامی نبود، اما با سیستم اقتصاد غربی مشکل بنیادین داشت و از منظر اسلامی، اقتصادی را معرفی می‌کرد که با نظام سکولار در تضاد بود. شاگرد او، اردوغان که در زمان نخست‌وزیری‌اش شهردار آنکارا بود، نگاه کاملاً جدیدی نسبت به مرجعیت اسلام و ساختار سکولاریسم داشت. برنامه‌ی او، تعامل با ساختار سکولار حکومت به هدف اصلاحات و توسعه اقتصادی بود و با همین ساختار سکولار به مقابله با و تضعیف قدرت سیاسی ارتش برخاست، تا جایی که اتحادیه اروپا را برای قبول عضویت ترکیه قانع کرد. بنابراین برخی دوره اردوغان را دوره پسااسلامگرایی قلمداد می‌کنند.

بنده معتقدم اسلامگرایی پایان نیافته، بلکه تغییر یافته است. بسیاری هم بدبینانه معتقدند اسلامگرایان همان‌اند که بودند فقط تغییر تاکتیک داده‌اند، ولی اهداف‌ و نیاتشان برای تسلط مطلق بر امور و اجرای سختگیرانه احکام فقهی و مجارات اسلامی پابرجاست. به یقین چنین نیست. اسلامگرایان از زمان رشید رضا که نسبت به استادش محمد عبده نظراتش را تغییر داد، تا قرضاوی به عنوان ایدئولوگ اخوان که بار‌ها صراحتا نوشته من دیگاهم در فلان زمینه تغییر کرده، تغییرات بسیاری را پذیرفته‌اند. اخوان مصر و اخوان تونس دارند با چالشهای دنیای جدید تعامل می‌کنند. خود من هم تغییرات بسیاری در اولویت‌ها و برنامه‌هایم صورت گرفته، هر چند اصول و ارزش‌هایم ثابت مانده است. اگر رفورمیست هستیم اول باید خود تغییر کنیم و از در تعامل با دنیا و تحولات آن وارد شویم، نه اینکه فقط دانسته‌ها و دیدگاههای قدیمی را تکرار کنیم.

از نشانه‌های تغییر آن‌ها می‌توان به اعلام مدل ترکیه به عنوان الگوی خود و اظهار تفاوت با الگوی ایران توسط اخوان مصر و تونس، داشتن حس نیت نسبت به نیروهای غیراسلامگرا و حتی غیرمسلمان در فعالیتهای اجرایی و سیاسی و تعامل و همکاری با آنان، اجتناب از تنش‌زایی و شعارهای تند و رادیکال در مقابل دول غربی اشاره کرد.

بنابراین وقتی اسلامگرایان پتانسیل تغییر و تطبیق خود با شرایط جدید و توان تعامل با سکولارهای ملی و نیروهای بین المللی دارند دلیلی نمی‌بینم که آنان پایان‌یافته تلقی کنیم. همانطور که گفته شد ما از ابتدا هم فقط یک مدل اسلامگرایی نداشته‌ایم که با با زوال و ابطال آن، اسلامگرایان هم از صحنه غایب شوند.

دلایل گرایش مردم به اسلامگرایان در انتخابات

هر چند در تغییرات سیاسی اخیر که بنده اصلاً دوست ندارم آن را انقلاب بنامم، اسلامگرایان نقش رهبری و محوری نداشتند اما به چند دلیل در انتخابات مورد اعتماد و استقبال مردم قرار گرفته‌اند: ۱. اعتبار تاریخی: سالیان طولانی آن‌ها در حال مبارزه با نظامهای دیکتاتوری سابق بوده‌اند و در این راه چه در مصر و تونس و لیبی و سوریه و غیره متحمل شکنجه و زندان و تبعید شده‌اند. ۲. حکومتهای سابق حامل شعارهای سکولار بودند و در دوره اخیر هر کسی پرچم سکولاریسم در دست بگیرد، با استقبال گسترده‌ی مردم مسلمان مواجه نمی‌شود. ۳. انسجام سازمانی، قدرت سازماندهی قوی و بسط و انتشار آن‌ها در همه طبقات و لایه‌های اجتماعی، برعکس ایران که نیروهای اصلاح‌طلب در تهران و شهرهای بزرگ حضور و فعالیت دارند و احمدی‌نژاد کماکان در میان طبقات محروم و شهرهای کوچک و روستا‌ها طرفداران بسیاری دارد.


آینده‌ی اسلامگرایان و نتیجه‌گیری

اگر بخواهیم آینده اسلامگرایان را با بر مبنای مقایسه با نمونه‌ها و تجربیات موجود پیش‌بینی کنیم دو مدل پیش روی ماست. اول ایران است که چالشهای تئوریک درون آن هنوز به سرانجام نرسیده است. اندیشمندانی مثل دکتر عبدالکریم سروش و غیره که در گذشته از تئوریسینهای جمهوری اسلامی بودند هنوز در حال مناقشه در مورد رابطه دین و قدرت هستند. بسیاری از رفرمیستهای ایرانی مبانی فکری اهل سنت را در باب شورا و حکومت شورایی مطرح می‌کنند. مدل دوم، ترکیه است که پروژه اسلامی خود را بر چهار اصل بنا نهاده است: مرجعیت قرآن و سنت، اجرای اصول و تعالیم متعالی شریعت، تأسیس دولت اسلامی و حمایت از روند آزادی‌خواهی در کشور. اردوغان گفته هیچ تناقضی بین اسلام و دموکراسی نیست. قرضاوی و الغنوشی در دهه ۸۰ صراحتاً اعلام کردند مشکلی با دموکراسی ندارند. حسن البنا پیش از آن‌ها گفته بود سیستم پارلمانی انگلیس با اسلام تضادی ندارد. افکار رادیکال برخی شخصیت‌ها مانند سید قطب مختص دوران جمال عبدالناصر بود که کتابهای خود را در زندان نوشت. اسلامگرایان گفته‌اند با سیستم سکولار مشکلی نداریم و در همین سیستم در انتخابات شرکت می‌کنیم. اولویت آن‌ها در همه جا همکاری با سکولار‌ها و نیروهای سیاسی برای تضعیف قدرت سیاسی ارتش است.

آینده‌ی آن‌ها در گروه این تعاملات و انعطاف‌پذیری سیاسی و اجتماعی آنهاست. ما باید دست از مجادله و بازی با الفاظ و اصطلاحات برداریم و بر روی آرمان‌ها و اهداف و برنامه‌های مشترک بین اسلام و سکولاریسم اتفاق نماییم. مبارزه با فساد اقتصادی و فقر، از وظایف اصلی ماست که بدون شفافیت و دموکراسی امکان‌پذیر نیست. به مردم و رسانه‌ها مجال نظارت بر منتخبین خود بدهیم.

تاسیس و موفقیت «دولت مدنی» بدون نیروهای مدنی ممکن نیست و برای داشتن نیروهای جامعه مدنی نیازمند «تعلیم و تربیت» صحیح، قوی، مدرن و فراگیر هستیم، دقیقا مانند مشارکت سیستم آموزشی جنبش «فتح‌الله گولن» در تربیت نسل جدید مسلمانان ترکیه که عصای دست دولت اسلامگرای اردوغان شده‌اند.

مرجعیت اسلام اجتناب‌ناپذیر است، اما مهم این است که چطور آن را بفهمیم. دولت اسلامی نه یعنی اینکه مو به مو احکام فقهی را اجرا کنیم. شهروندان یکسان، رعایت قانون و احترام و حفظ حقوق مردم، پاسخگویی مسئولان، زندانی‌نکردن شهروندان بی‌گناه، حفظ کرامت تمام شهروندان از زن و مرد گرفته تا اقلیت و اکثریت، همه از اصول و تعالیم ارزشمند شریعت اسلام‌اند. گسترش و بسط «فرهنگ ملی و اسلامی» در قالب کتاب و فیلم و موسیقی (که در این زمینه‌ها واقعاً فقیر هستیم) به جامعه و مردم حس استقلال و افتخار خواهد داد.

خلاصه اینکه بنده معتقدم اسلامگرایان و سکولار‌ها در آینده کشورهای اسلامی حضور خواهند داشت و با پسااسلاگرایی و همچنین با اطلاق واژه انقلاب برای تحولات صورت‌گرفته در کشورهای اسلامی مخالفم، زیرا عمیقاً معتقدم تغییرات اجتماعی و تحول و توسعه منوط به اصلاح تدریجی جامعه از درون است که خوشبختانه این تحول فرهنگی طی نیم‌قرن گذشته تا حدود زیادی رخ داده است.


مترجم : عبدالسلام سلیمی‌پور

منبع: سایت جماعت دعوت و اصلاح ایران 


 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

 

 

افزایش قیمت ارز و سکه

Posted: 05 Aug 2012 09:04 AM PDT

دلار ۲۰۴۰ تومان، سکه ۷۵۰ هزار تومان

جرس: صبح روز یکشنبه 15 مرداد رسانه های خبری در حالی خبر ارز تک نرخی را به نقل از رییس کل بانک مرکزی روی خروجی های خود قرار دادند که پیش‌بینی ‌شد بازار ارز و سکه تحت تاثیر این خبر با تغییر قیمت ها مواجه شود.

 

به گزارش خبرآنلاین، این اتفاقی نیز در بازار ارز و سکه افتاد اما نکته قابل توجه افزایش همزمان سکه و ارز است. بر این اساس قیمت طلا و ارز در روزی که بازار های جهانی در تعطیلی پایان هفته به سر می برند با افزایش قیمت نسبت به روز گذشته مواجه شد.


در جریان داد و ستدهای امروز بازار داخلی دلار و سکه تقریبا بار دیگر افزایش قیمت در بازار را به ثبت رساند.


قیمت امروز سکه تمام طرح قدیم در بازار 752500 تومان و طرح جدید 750 هزار و پانصد تومان و نیم سکه 374 هزار و پانصد تومان است. 

تهدید ۵۰۰ هزار فرصت شغلی در صورت افزایش نیافتن کارمزد جایگاه‌ها

Posted: 05 Aug 2012 09:04 AM PDT

جرس: بیش از یکصد نفر از مالكين جایگاه‌های اختصاصی عرضه فرآورده‌هاي نفتي کشور از مشکلات درآمدي جایگاه‌ها پس از اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها، مخصوصا کارمزد ناچیز دريافتي انتقاد كردند.

 

به گزارش ايلنا، ظهر امروز - يكشنبه 15 مرداد - چندتن از نمایندگان انجمن صنفی صاحبان اماکن فروش و عرضه فراورده‌های نفتی با حضور در دفتر ایلنا ضمن اعلام نارضایتی از عملکرد مسئولان، اظهار داشتند: آیا تهديد شغل بیش از ۵۰۰ هزار نفر مجموعه كارگران و مدیران شاغل در اين صنف به همراه خانواده‌‌هاي‌شان که به دلیل کارمزد ناچیز جایگاه‌ها (کمتر از دو و نیم درصد فروش مواد نفتی) در رنج و عذاب هستند نباید برای مسئولین ایجاد حساسیت کند؟ آیا حتما باید تجمعی ایجاد شود تا مسئولین به فکر چاره بیافتند؟

 

آنان در ادامه تصریح کردند: پس از هدفمندی یارانه‌ها که قیمت حامل‌های انرژی ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ درصد اضافه شد مسئولین کارمزد‌ها را حتی به میزان تورم دو سال ۸۹ و ۹۰ (۳۵ درصد) و کاهش فروش ایجاد شده (۵۰ درصد) نیز افزایش ندادند.

 

نمایندگان انجمن صنفی صاحبان پمپ بنزین‌های کشور عنوان کردند: در حالی که در دولت جمهوری اسلامی بعضي مدیران پاداش‌هاي ميليوني دریافت می‌کنند، یک جایگاه با ۲۰ کارگر، هزینه آب، برق، مالیات و استهلاک حداقل ۳ میلیارد تومان سرمایه، ۱۴ تا ۱۸ میلیون کارمزد دریافت می‌کند.

 

آنان در پایان خاطر نشان ساختند: امیدواریم یکی از مسئولان احساس مسئولیت کرده و برای یکبار هم که شده از این مجموعه سوال کنند درد شما چیست؟ البته ما با توجه به سوابق از اينكه گوش شنوایی وجود داشته باشد نااميديم.

 

لازم به ذکر است پیش از این چند تن از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به تاریخ ۱۶/۲/۸۶ از وزیر وقت نفت، وزیری هامانه خواسته بودند که به چاره اندیشی لازم جهت رفع مشکل درآمد جایگاه‌ها در سراسر کشور اقدام كند. امری که به نظر می‌رسد تا به امروز معطل مانده است.  

سخنگوی شورای شهر گرگان: دولت مجوز قطع درختان جنگل ناهارخوران را صادر كرده‌است

Posted: 05 Aug 2012 09:04 AM PDT

جرس: سخنگوی شورای شهر گرگان گفت: اداره کل منابع طبیعی استان گلستان می‌گوید که بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان گلستان برای این اقدام مجوز دارد و مسئولان از تهران این مجوز را به آن‌ها داده‌اند و نمی‌دانم مسئولان چرا ندیده مجوز می‌دهند.

 

میقانی سخنگوی شورای شهر گرگان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت: پروژه ساخت موزه دفاع مقدس در جنگل ناهارخوران ادامه دارد و متاسفانه درختان زیادی برای این منظور قطع شده است و من مطمئنم خانواده‌های شهدا بیش از همه از بابت قطع درختان ناراحت هستند و راضی نیستند که به جنگل آسیب زده شود.

 

وی افزود: من ابتدا معضل ترافیک و حجم بالای ورود خودرو به جنگل را به عنوان اولین آسیب جدی مطرح کردم که نه توان کنترل تردد خودرو‌ها وجود دارد و نه امکان توقف آن‌ها در محدوده خیابانهای منتهی به جنگل و متاسفانه بدون توجه به این پیشنهاد پروژه ساخت ادامه یافت.

 

سخنگوی شورای شهر گرگان تاکید کرد: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان گلستان برای این اقدام مجوز دارد و مسئولان از تهران این مجوز را به آن‌ها داده‌اند و نمی‌دانم مسئولان چرا ندیده مجوز می‌دهند. این افراد باید ابتدا می‌دیدند که بنیاد حفظ آثار در کدام منطقه می‌خواهد موزه بسازد. مسئولان ندیده مجوز داده‌اند و این‌ها هم می‌گویند ما از هیئت وزیران مجوز تخریب جنگل را گرفته‌ایم.

 

وی اضافه کرد: من به خیلی از کشورهای آسیای میانه سفر کرده‌ام و در آن کشور‌ها هم نماد‌ها و یادمانهایی برای قربانیان جنگ‌ها و پیروزی‌های خود ساخته‌اند. اما هیچ کدام منابع طبیعی خود را برای ساخت یادمان شهدا تخریب نکردند و درختان را قطع نکردند. محال است خانواده شهدا به چنین اقدام راضی باشند.

 

میقانی افزود: ما هر چه داریم از شهدا است اما آسیب زدن به منابع ملی و جنگل اشتباه است و من خواهش می‌کنم، مسئولانی که مجوز این اقدام را داده اند چه رییس جمهور و چه وزرا بیایند و از نزدیک شاهد قطع درختان و آسیب زدن به یکی از بکر‌ترین منابع طبیعی کشور باشند.  

انتقال بهائیان زندانی در اوین به رجایی شهر

Posted: 05 Aug 2012 08:22 AM PDT

جرس: گزارش‌ها حکایت از انتقال زندانیان بهایی بند ۳۵۰ اوین به زندان رجایی شهر دارد.

به گزارش ندای سبز آزادی، ظهر امروز ۵ زندانی بهائی که دربند ۳۵۰ زندان اوین در حال سپری کردن حبس خود بودند به دلائل نامعلومی به زندان رجائی شهر کرج منتقل شدند.

در حال حاضر تنها عزیز الله سمندری، یکی از زندانیان بهایی در اوین باقی مانده است.

این اقدام در حالی است که در حکم هیچ یک از این زندانیان تبعید وجود ندارد. با این انتقال جمع زندانیان بهائی زندان رجائی شهر به ۱۸ نفر افزایش یافت. 

یک سایت اینترنتی با استناد به فیلمی مدعی شد: فائزه هاشمی از کشور خارج شد

Posted: 05 Aug 2012 08:22 AM PDT

جرس: یک سایت خبری با انتشار فیلمی، مدعی شده است که فائزه هاشمی رفسنجانی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از کشور خارج شده است.


این فیلم 18 ثانیه‌ای فائزه هاشمی را در حالی که با چمدانی کوچک در صف ترانزیت ایستاده، نشان می‌دهد و نویسندگان خبر در "فرهنگ‌نیوز" نیز اذعان کرده‌اند که اطلاعی از مقصد سفر فائزه هاشمی ندارند و با این حال نوشته‌اند: ولی احتمال می رود با توجه به برگزاری بازی‌های المپیک در لندن، این موضوع بهانه‌ی خوبی برای حضور فائزه هاشمی در انگلیس و دیدار با برادرش مهدی هاشمی باشد.


خبرگزاری فارس نیز با انتشار این خبر نوشته است: خبرنگار فارس در حال پیگیری صحت و سقم این خبر از مراجع قانونی است.


حکم شش ماه حبس قطعی فائزه هاشمی اسفند ماه سال گذشته تایید و به وی ابلاغ شد. فائره هاشمی رفسنجانی به حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به شش ماه حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شده بود، که این حکم در دادگاه تجدید نظر قطعی شد.

 

نماینده مردم تهران در مجلس پنجم شورا به خاطر حضور در تظاهرات مخالفان دولت پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ دو نوبت بازداشت شده بود. پس از آن به گفته‌ی وکیل او "پرونده فائزه هاشمی رفسنجانی با اعلام جرم دادستانی تهران و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به دلیل مصاحبه او با وب‌سایت «روز آنلاین» به جریان افتاد."
 

آزادی جلیل طاهری زندانی سیاسی از بند ۳۵۰ اوین

Posted: 05 Aug 2012 08:22 AM PDT

جرس: جلیل طاهری، زندانی سیاسی، امروز پس از گذراندن دوران محکومیت خود از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شد.

به گزارش کلمه، جلیل طاهری فعال سیاسی زندانی که در بند ۳۵۰ زندان اوین دوران محکومیت خود را می گذراند امروز صبح آزاد شد.

جلیل طاهری به اتهام شرکت در نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی، توهین به رهبری و شرکت در تجمعات بازداشت و محاکمه شد. دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه او را به سه سال حبس محکوم کرد اما دادگاه تجدید نظر این حکم را به یکسال تقلیل داد. 

حسین رونقی برای هفتمین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت

Posted: 05 Aug 2012 07:51 AM PDT

جرس: سیدحسین رونقی ملکی امروز صبح برای هفتمین بار تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفت.

به گزارش کلمه، سیدحسین رونقی ملکی که پس از گذشت ٣٢ ماه حبس به کامل کردن مراحل درمان خود با وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی آمده بود صبح امروز تحت عمل جراحی قرار گرفت.

کلمه روز گذشته نیز خبر داده بود که مرخصی درمانی حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس زندانی به دلیل نوبت عمل کلیه تا سی مرداد ماه تمدید شده است.

سیدحسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس که درجریان انتخابات ٨٨ بازداشت شده بود، در زندان دچار عفونت کلیه شده و ۵ بار مورد عمل جراحی قرار گرفت که به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به وضعیت این زندانی سیاسی، جراحی های صورت گرفته بارها بی نتیجه ماند و پزشکان برای چند مرتبه پیاپی مجبور به تکرار عمل جراحی شدند.

بر اساس پرونده ی پزشکی این وبلاگ نویس در بیمارستان و همچنین گفته های پزشکان، تا پیش از عمل آخر یکی از کلیه های حسین رونقی به میزان ۸۰ درصد و کلیه ی دیگرش صفر درصد کار می کرد – یعنی موقتا از کار افتاده بود – و این واقعیت، خطر از دست رفتن کامل کلیه در صورت تاخیر در عمل را هشدار می داد.

حسین رونقی پس از عمل جراحی آخر در ۲۳ خرداد ۹۱ مجددا به زندان بازگشت اما این بار پس از گذشت دو هفته و در مجموع طی دو سال و نیم زندان با تعیین وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی درمانی آمد.

این وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. او مدت ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.