جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


صدا و سیما از پخش آثار فرهاد منع شد

Posted: 22 Aug 2012 08:18 AM PDT

جـــرس: در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران به خواسته منع پخش آثار این خانواده، شعبه ۸۰ دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از کلیه کانال‌های رادیو و تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را صادر کرد.


به گزارش ایسنا ، محمدصالح نیکبخت وکیل مدافع خانواده "فرهاد مهراد" در نشستی با بیان اینکه دستور موقت دادگاه در این زمینه مانند همه احکام دیگر لازم‌الاجراست، گفت: دستور موقت دادگاه مبنی بر منع پخش آثار مرحوم "فرهاد مهراد" از کلیه کانال‌های رادیو و تلویزیون حدود ۱۰ روز پیش به صداوسیما ابلاغ شده و همه کانال‌های سیما و همچنین همه کانال‌های رادیو از پخش صدا و سیمای "فرهاد" و آهنگ‌های او در این کانال‌ها ممنوع شده‌‌اند.


وی تصریح کرد: اگر صداوسیما احکام قانونی را اجرا نکند همان‌طور که در قانون مجازات اسلامی هم وجود دارد می‌توان مدیرانی که از اجرای این دستور مرجع قضایی خودداری کنند را تحت تعقیب کیفری قرار داد ولی پیش از همه چیز به جای این اقدامات من متاسف هستم که باید بگویم صداوسیما نه تنها قانون را اجرا نمی‌کند بلکه به طور غیرقانونی و بدون اجازه وراث مرحوم "فرهاد"، آثار او را پخش می‌کند.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینکه این مساله دستبرد به حقوق معنوی و فرهنگی و صنفی هنرمندان است، افزود: صداوسیما از این موضوع پا را فراتر گذاشته و از اجرای حکم دادگاه هم که به موجب رای شماره ۴۰۲ مورخ ۹۱/۹/۵ حدود ۱۰ روز پیش به آنان ابلاغ شده خودداری کرده است و ما ناگزیر شدیم که این موضوع را به اطلاع مردم شریف ایران به ویژه هواداران صدای "فرهاد" برسانیم و نیز سایر هنرمندان کشور را از ظلمی که به آنان و "فرهاد" در صداوسیما یا سایر مراکز فرهنگی می‌رود، مطلع کنیم.


نیکبخت یادآور شد: این دستور موقت برای همه کانال‌های رادیو و تلویزیون سازمان صداوسیما لازم‌الاجراست و به طور طبیعی چون می‌بایستی دفتر حقوقی صداوسیما این موضوع را به اطلاع مدیران همه شبکه‌ها و کانال‌ها می‌رساند و ظاهرا نرسانیده‌اند، طبق قانون این حق برای ما وجود دارد که متخلف را مورد تعقیب قانونی قرار دهیم.


وی تصریح کرد: اگر تاکنون این کار را انجام نداده‌ایم صرفا به این جهت است که بزرگ‌ترین مجازات برای یک تشکیلات فرهنگی و علمی بی‌اعتمادی مردم است.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: اگر چنین وضعی ادامه پیدا کند ناگزیریم به درخواست خانم پوران گلفام همسر "فرهاد" شکایت کیفری را نیز مطرح کنیم.


نیکبخت با بیان اینکه پیگیری این موضوع به چهار سال پیش برمی‌گردد، یادآورشد: در اواخر پاییز ۸۷ برای اولین بار طی نامه‌ای از صداوسیما درخواست کردم که با توجه به قانون حق مولفین و مصنفین ـ که حدود ۵۰ سال از تصویب آن می‌گذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد ـ نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگ‌های او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام کنند.


وی ادامه داد: متعاقب این امر طی نامه‌ای که صداوسیما برای خانم فرهاد فرستاد، درخواست کردند که ایشان برای مذاکره در این مورد به صداوسیما مراجعه کنند لذا هر چند این مکاتبه از طرف اینجانب صورت گرفته بود و بایستی من طرف مذاکره می‌بودم، صداوسیما نامه را مستقیما برای خانم گلفام فرستاد.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: ما با ارسال اظهارنامه قانونی از سازمان صداوسیما درخواست کرده بودیم که بدون هماهنگی با خانم پوران گلفام و همچنین وکیل برادر و خواهر "فرهاد"، هیچ اقدامی به عمل نیاورد و صداوسیما آهنگی از او پخش نکنند.


نیکبخت اظهار کرد:‌ به دنبال این نامه در اواخر زمستان ۸۷ جلسه‌ای در اداره‌کل حقوقی صداوسیما برگزار کردیم و در آن کارشناسان حقوقی اداره با حسن نیت از ما خواستند که پیشنهادات خود را اعلام کنیم، لذا خانم گلفام و آقای کاشی‌گر با مشورت و همراهی با کارشناسان مرکز موسیقی ایران و دوستانی که در این مورد صاحب‌نظر بودند یک پیشنهاد معقول را در این مورد به اینجانب ارائه کردند و من نیز این پیشنهاد را طی نامه‌ای به صداوسیما ارسال کردم.


وی افزود: اگر قبلا صداوسیما به نامه‌های ما حداقل از طریق مکاتبه یا تلفن به خانم گلفام پاسخ می‌داد متاسفانه این بار اصلا جوابی داده نشد و من چون چنین وضعی را پیش‌بینی می‌کردم همه مکاتبات را از طریق پست سفارشی انجام دادم تا صداوسیما مانند الان که پخش آهنگ‌های فرهاد را انکار می‌کند، بعدا نگوید مکاتبه‌ای انجام نشده است.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینکه ما مجبور شدیم علیه صداوسیما شکایت کنیم، گفت: خانواده فرهاد نظر به مساله مادی ندارند ولی قبل از هر چیز آنچه که از همه بیشتر اهمیت دارد احترام به قانون و حفظ حقوق دیگران است زیرا مطمئنم صداوسیما تنها در مورد فرهاد این اقدام را نمی‌کند بلکه در مورد همه هنرمندان در رشته‌های مختلف ـ چه آنها که زنده‌اند و چه آنها که فوت کرده‌اند ـ همین اقدام را می‌کند و بالاخره کسی باید در این زمینه متوسل به قانون شود.


نیکبخت با بیان اینکه به همین جهت هم ما شکایت کردیم و هنوز هم نظر خانواده فرهاد همان نظر قبلی است، ادامه داد: می‌توان این موضوع را با مذاکره و جلب نظر کارشناسان مرکز موسیقی ایران و ریاست محترم این مرکز با تعیین حق و حقوق خانواده فرهاد در مورد پخش آثار او حل و فصل کرد.


وی اظهار کرد:‌ البته خود ما از اینکه مردم ما ممکن است از شنیدن صدای فرهاد محروم شوند ناراحتیم و امیدواریم صداوسیما نه تنها به این خاطر بلکه در همه موارد با رعایت قانون عمل کند نه اینکه مانند نوار فروشان غیرقانونی و یا کسانی که سی‌دی‌ها را کپی می‌کنند آثار فرهاد و سایر هنرمندان کشور را بدون حفظ حقوق آنان پخش کنند.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" همچنین گفت که پس از صدور دستور موقت از سوی شعبه ۸۰ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید صدر تهران، این شعبه برای ورود به ماهیت این پرونده وقت رسیدگی در مهرماه سال جاری تعیین کرده است.


نیکبخت تصریح کرد: سازمان صداوسیما در لایحه‌ای که به تاریخ ۹۱/۴/۱۹ تسلیم دادگاه کرده از اصل انکار کرده است که کانال‌های صداوسیما، صدا و آهنگ‌های فرهاد را منتشر می‌کند لذا من در اینجا از همه مردم تقاضا دارم چنانچه لازم باشد و درخواست شد برای ادای شهادت در مورد اینکه چه زمان‌هایی آثار فرهاد از صداوسیما پخش شده و آنها را شنیده‌اند در دادگاه حضور یابند.


وی افزود: خوشبختانه در این مدت ده‌ها مورد با ذکر روز، ساعت و حتی دقیقه و نام، پخش آثار فرهاد از صداوسیما به ما اطلاع داده شده است و من از اینکه صداوسیما چنین موضوعی را منکر می‌شود تاسف می‌خورم.


نیکبخت هم‌چنین در مورد صحبت‌های مطرح شده پیرامون "موسسه خانه فرهاد" گفت: یکی از شرکای "موسسه خانه فرهاد" اظهاراتی چه علیه خانواده فرهاد و چه علیه من یا آقای کاشی‌گر مطرح کرده است که ما در این مورد سکوت کردیم و نمی‌خواستیم به این موضوعات پاسخ دهیم ولی برای اطلاع شما به استحضار می‌رسانیم که در ۲۲ اردیبهشت ۸۸ مطابق حکمی که از شعبه ۱۰۹ دادگاه حقوقی مجتمع قضایی عدالت صادر شد و اتفاقا ریاست آن مجتمع تصدی پرونده را به عهده داشتند حکم به انحلال موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد داده شد و دیگر چیزی به نام موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد وجود ندارد.


وی ادامه داد: لذا هر یک از اعضای آن موسسه ادعایی در این مورد داشته باشند از پایه بی‌اساس است زیرا چنین موسسه‌ای منحل اعلام شده و حکم دادگاه هم قطعی شده است. لذا هرگونه ادعایی به هر جهت و به هر نامی و با هر انگیزه و داعیه‌ای به نام "موسسه فرهنگی و هنری خانه فرهاد" در مجامع توسط اعضای سابق موسسه مطرح شود غیرقانونی است و در حال حاضر همه اموال و یادگارهای فرهاد در موزه سینما و در تشکیلاتی به نام خانه فرهاد ـ بدون اینکه عنوان موسسه فرهنگی و هنری داشته باشد ـ تجمیع شده و حفظ می‌شود.


وکیل مدافع خانواده "فرهاد" اظهار کرد: امسال نیز به علت همزمانی سالگرد فوت فرهاد با تشکیل اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها و نزدیکی باغ فردوس به محل اجلاس، این مراسم به روز شنبه چهارم شهریور ماه سال جاری موکول شده است و من از طرف خانواده فرهاد مراتب سپاسگزاری خود را از مسئولین موزه سینما به ویژه استاد ارجمند جناب آقای عزت‌الله انتظامی اعلام می‌کنم.
 

کمیسیون بهداشت مجلس: منشا پارازیت ها را نمی توانیم اعلام کنیم

Posted: 22 Aug 2012 07:53 AM PDT

جـــرس: در پی اظهار بی اطلاعی وزیر ارتباطات از منشا ارسال پارازیت های خطرساز، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، از وجود منشاء داخلی مشخص این پارازیت ها خبر داد و اعلام کرد که وزارت ارتباطات و نمایندگان مجلس از منشاء صدور پارازیت ها اطلاع دارند ولی نمی خواهند بیان کنند.


به گزارش عصرایران، حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، با رد اظهارات وزیر ارتباطات گفت: "کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هشتم، سال گذشته از وزیر ارتباطات دعوت کرد تا با حضور در این کمیسیون درباره پارازیت ها توضیح بدهد. ایشان در آن جلسه اعلام کرد که ما هیچ اطلاعی از منشاء پارازیت ها نداریم و از آن زمان تا کنون هم گزارش یا توضیح جدیدی به مجلس ارائه نشده و اینکه گفته شود به دفعات مکرر به مجلس و کمیسیون بهداشت گزارش دادیم، درست نیست."


روز گذشته رضا تقی پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ادعا کرده بود: "پارازیت‌های اخیر مخابراتی از سوی وزارت ارتباطات ایجاد نشده و این وزارتخانه درصدد کشف منشاء ارسال پارازیت‌ها است."


وی با ابراز بی اطلاعی از منبع ارسال پارازیت ها نسبت به آثار و عواقب سوء آن ها هشدار داد. او همچنین تاکید کرد: " به دفعات مکرر گزارشی درباره پارازیت‌های تلفن‌های همراه برای نمایندگان و اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ارائه کرده‌ایم."


به گزارش عصر ایران، شهریاری در ادامه با اشاره به پی گیری های کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در این باره توضیح داد: "ما وزارت بهداشت و درمان را مسئول بررسی عوارض ناشی از این پارازیت ها کردیم که این کار هم شش ماه الی یک سال زمان نیاز دارد و علی القاعده تا مهرماه باید گزارش وزارت بهداشت و درمان به مجلس برسد."


رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درپاسخ به این سوال که چطور بعد از سه سال همچنان وزارت ارتباطات از منشاء ارسال پارازیت ها ابراز بی اطلاعی می کند؟ گفت: "وزارت ارتباطات به خوبی می داند که منشاء ارسال پارازیت ها کجاست اما نمی خواهد این موضوع را اعلام کند."


وی همچنین با تایید داخلی بودن منشاء ارسال پارازیت ها، تصریح کرد: نمی توانیم توضیح بیشتری درباره پارازیت ها بدهیم.


گفتنی است، منابع موثق طی چند سال اخیر گزارش داده اند که بسیاری از دکل های ارسال پارازیت از سوی سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی نصب شده است.
 

آمریکا تخلف یک بانک دیگر بریتانیا از تحریم جمهوری اسلامی را بررسی می‌کند

Posted: 22 Aug 2012 06:55 AM PDT

جـــرس: مقامات آمریکایی تخلف احتمالی یک بانک بریتانیایی از قوانین تحریم ایران را مورد بررسی قرار داده اند.


به گزارش بی بی سی، روزنامه فایننشال تایمز، چاپ لندن در گزارشی تحت عنوان "ایالات متحده آمریکا در مورد معاملات بانک سلطنتی اسکاتلند - آر‌بی‌اس - و ایران تحقیق می کند" نوشته است که مقامات فدرال رزرو - بانک مرکزی آمریکا - و وزارت دادگستری آن کشور تحقیقاتی را به جریان انداخته اند که تا کنون منجر به استعفای یکی از مدیران ارشد این بانک بریتانیایی شده است.


بر اساس این گزارش، که در شماره روز چهارشنبه، ۲۲ اوت (۱ شهریور) تایمز مالی منتشر شده، تحقیقات نهادهای مالی و قضایی ایالات متحده به تخلف احتمالی آر‌بی‌اس از قوانین آمریکا راجع به تحریم جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد و پس از آن به جریان افتاد که این بانک به طور داوطلبانه، اطلاعاتی را در اختیار مقامات آمریکایی و بریتانیایی قرار داد.


این گزارش می افزاید: ظاهرا بانک سلطنتی اسکاتلند هجده ماه پیش و زمانی در صدد ارائه اطلاعات به مقامات آمریکایی برآمد که یکی از مدیران جدید بانک دستور بررسی و بازنگری فعالیت های داخلی این موسسه را صادر کرد و نتیجه آن، کشف "برخی کاستی های احتمالی" در این فعالیت ها بود.


بانک آر بی اس هنوز نسبت به گزارش تایمز مالی واکنشی رسمی نشان نداده اما به گفته برخی از ناظران، نشانه هایی از وجود مشکلاتی در مورد فعالیت های مالی آن در ایالات متحده آمریکا وجود داشته است.


از جمله، مدیران بانک در گزارش فصلی خود که ماه گذشته انتشار یافت اظهار داشتند که "گفتگوهای مقدماتی با مقامات بریتانیایی و آمریکایی به جریان افتاده که به عملیات بانک در گذشته در زمینه پیروی از قوانین و مقررات از قوانین آمریکا راجع به تحریم برخی کشورها مربوط می شود."


در این گزارش آمده بود که "بانک نمی تواند نتیجه این مذاکرات را پیش بینی کند."


این نخستین بار نیست که آر بی اس به تخلف از قوانین آمریکا متهم می شود. در سال ۲۰۱۰، مقامات فدرال آمریکا بانک هلندی ای بی ان آمرو را که بانک سلطنتی در سال ۲۰۰۷ خریداری کرده بود به نقض قوانین تحریم آمریکا متهم کردند. در آن زمان، بانک سلطنتی اسکاتلند ناگزیر به پرداخت پانصد میلیون دلار جریمه به مقامات آمریکایی شد.


تحریم ایران و مشکلات بانکهای خارجی
بانک سلطنتی اسکاتلند تنها بانک خارجی نیست که به ظن ارتباط مالی با جمهوری اسلامی ایران هدف تحقیقات سازمان های ناظر بر فعالیت نهادهای مالی در آمریکا قرار می گیرد.


در ماه های اخیر، سازمان های نظارتی آمریکایی شماری از بانک های اروپایی، بریتانیایی و ژاپنی فعال در ایالات متحده را به ظن معاملات غیرقانونی دلاری با ایران مورد بررسی قرار داده اند که عمدتا به عملیات بانکی آنها در سال های قبل از تشدید تحریم های آمریکا علیه ایران در سال ۲۰۰۸ ارتباط داشته است.


هفته گذشته، بانک بریتانیایی استاندارد چارترد که به نقل و انتقال حدود دویست و پنجاه میلیون دلار به نفع ایران متهم شده بود، با پرداخت داوطلبانه جریمه ای به مبلغ سیصد و پنجاه میلیون دلار، مانع از طرح این پرونده در محاکم قضایی ایالات متحده و خطر پیگرد قانونی و ممنوعیت فعالیت در آمریکا شد.


به نوشته تایمز مالی، روز سه شنبه، بانک آلمانی کومرتزبانک هم اعلام کرد که سازمان های نظارتی آمریکا در سطح فدرال و ایالت نیویورک همچنان به بررسی معاملات گذشته این بانک با ایران ادامه می دهند و "از همکاری مقامات بانکی برخوردارند."


همچنین، ماه گذشته گروه مالی سومیتومو میتسویی، یکی از بزرگترین موسسات اعتباری ژاپن، به آگاهی سهامداران خود رساند که "معدودی معاملات سابق خود" با کشورهای تحریم شده توسط آمریکا را شناسایی کرده و داوطلبانه به آگاهی مقامات آمریکایی رسانده است.


ایالات متحده به منظور وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به اجرای قطعنامه های مصوب شورای امنیت سازمان ملل شامل توقف بخشی از فعالیت های هسته ای این کشور، تحریم های یکجانبه ای را علیه ایران به اجرا گذاشته است. بخشی از این قوانین شامل منع ارتباط مالی و بانکی با ایران توسط شهروندان و موسسات آمریکایی و موسسات دیگری است که با مجوز دولت آمریکا در بازارهای آن کشور فعالیت می کنند.
علاوه بر این، سایر موسسات غیرآمریکایی نیز با این خطر مواجه هستند که در صورت نادیده گرفتن تحریم های وضع شده علیه ایران، از دسترسی به بازارها و امکانات مالی و تجاری آمریکا محروم شوند.
 

اعتراض جوانان اصفهانی به بازداشت گروه موسیقی مخالف دولت روسیه

Posted: 22 Aug 2012 04:27 AM PDT

+ شعارنویسی بر دیوار کنسولگری

جـــرس: بنا به گزارش های رسیده، جمعی از جوانان اصفهان ضمن شعارنویسی بر روی درب اصلی و دیوار کنسولگری روسیه در اصفهان خواهان آزادی سه هنرمند معترض روسی شدند.

 

سه عضو گروه موسیقی "پوسی رایوت"، ماریا آلیوخینا، ۲۴ ساله، نادژدا تولوکونیکووا، ۲۲ ساله و یکاترینا ساموتسه‌ویچ، ۲۹ ساله، روز ۲۱ فوریه، در حالی که نقاب بر چهره داشتند، به کلیسای جامع مسکو وارد شدند و با خواندن ترانه‌ای کوتاه علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از "مریم مقدس" خواستند که او را "بیرون بیاندازد".

این سه هنرمند بازداشت شدند و در حکم دادگاه آنها آمده است که انگیزه‌ی اقدام این سه خواننده‌ "نفرت مذهبی" بوده و این سه زن با اجرای ترانه‌ی اعتراضی خود در نزدیکی محراب کلیسای جامع مسکو "نظم عمومی را به شیوه‌ای گستاخانه زیر پا گذاشته‌اند".

این گروه در جریان محاکمه‌ی خود به‌خاطر اقدام به این "حرکت سیاسی" از معتقدان به کلیسای ارتدوکس پوزش خواسته و تاکید کرده بودند که قصد "بی‌احترامی به مقدسات" آنان را نداشته‌اند.

این سه زن در جریان دادگاه در دفاع از خود یادآور شدند که اقدام آنان نوعی اعتراض به حمایت رهبران کلیسای ارتدوکس روسیه از رئیس‌جمهور کنونی این کشور بوده است. پوتین از مقامات دادگستری خواسته بود، "از صدور حکم شدید در مورد این گروه خودداری کنند." آلیوخینا، تولوکونیکووا و ساموتسه‌ویچ، هر یک به خبرنگاران گفتند، در صورتی که پوتین قصد عفو آنان را داشته باشد، آن را رد خواهند کرد.

دادستان این پرونده برای هر یک از اعضای گروه، در خواست سه سال زندان کرده بود.

در اعتراض به حکم حبس این گروه معترض، هنرمندان و فعالینی از سراسر جهان دست به آکسیون های مختلف زده اند.

 

بنا به گزارش های رسیده به جرس، گروهی از جوانان اصفهان نیز، علاوه بر شعار نویسی بر درب و دیوار کنسولگرای روسیه در اصفهان بیانیه ای را منتشر نمودند که در ذیل به آگاهی می رسد:

 "دیکتاتوری مخوف و ناجوانمرد روسیه به سرکردگی پوتین، جاسوس آموزش دیده ی کا.گ.ب ، پس از انتخابات سراسر تقلب سال گذشته وارد مرحله ای جدید از سرکوبگری شده است. مدلی که شباهتی عجیب به روش سرکوب و وحشت افکنی و بازی های تبلیغاتی همتایان ایرانی ایشان دارد و تمام شبهه ها را در این باره که کودتای انتخاباتی 88 با طرز فکر عناصر دست آموز روسیه و شوروی سابق در ایران صورت گرفته، از بین برده است. در همین راستا اخیراً سه تن از جوانان معترض روسیه که طی حرکتی بغایت مسالمت آمیز اعتراض خود را به نمایش گذاشته بودند توسط حکومت روسیه به زندان های سنگین محکوم شده اند آن هم در شرایطی که بشار اسد در سوریه با چراغ سبز پوتین تاکنون بیش از بیست هزار انسان را بکام مرگ کشانده و همچنان تنها با حمایت روسیه است که میتواند به کشتار مردم سوریه ادامه دهد. بهمین خاطر برآن شدیم تا طی حرکتی مسالمت آمیز حمایت خود را از حقوق انسانی همنوعان روسی خود اعلام کرده و در کنار این سه جوان روس از مریم مقدس و حضرت زینب بخواهیم تا شر پوتین را از سر مردم روسیه و سوریه و بلکه کل بشریت کم کنند. باشد آن روزی که ما ایرانیان در پی حقوق قانونی و انسانی خود صدای اعتراضمان را بلند کردیم دیگر ابنای بشر در حمایت از ما درنگ نکنند. با آرزوی آزادی شیران در بند کفتارها و شغالها، میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد و دیگر زندانیان سیاسی که همچون مصدق که در برابر استعمار انگلیس بپاخاست در برابر استعمار سیاسی روسیه در ایران همچنان ایستاده اند."
 
 

گفتنی است، باغ کنسولگری روسیه در 500 متری میدان نقش جهان اصفهان در بهترین نقطه ی تجاری خیابان حکیم و چهارباغ پایین با مساحتی نزدیک به بیست هزار متر مربع تحت شرایطی کاملاً مشابه باغ قلهک سفارت انگلیس در تهران از لحاظ متراژ و سند قرار دارد. این در حالیست که هیچکدام از ارگان ها یا گروه فشار و بسیج تاکنون اقدامی برای بازپس گیری این زمین ارزشمند از دشمن تاریخی و سرزمینی ملت ایران یعنی روسیه انجام نداده است .

 
اعتراضات جهانی

به گزارش خبرگزاری‌ها آلیوخینا، تولوکونیکووا و ساموتسه‌ویچ که در محفظه‌ای شیشه‌ای جریان دادگاه را دنبال می‌کردند، هنگام اعلام حکم لبخند می‌زدند. وکلای این سه زن، اعلام کرده‌اند که علیه حکم دادگاه تا عالی‌ترین مرجع دادخواهی روسیه و اروپا، از جمله دادگاه اروپایی برای حقوق بشر، اقدام خواهند کرد.

هم‌زمان با برگزاری جلسه‌ی دادگاه، گروه کثیری در اعتراض به جریان محاکمه در محوطه‌ی بیرون دادگاه گردآمده بودند.


بنا بر گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۶۰ تن از این متعرضان، از جمله گاری کاسپارف، قهرمان سابق شطرنج جهان و سرگئی اوداتسوف، از مخالفان دولت روسیه، بازداشت شده‌اند. الکسی ناوالنی، از مخالفان پوتین نیز در این تظاهرات شرکت داشت.

در جهان نیز، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، در این رابطه رای دادگاه مسکو را "بی تناسب با عمل متهمان و بسیار شدید" خواند.

 

مقامات آمریکایی و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه‌ی اروپا، نیز پس از صدور حکم اعلام کردند که حکم دادگاه تناسبی با اقدام این سه نفر ندارد."
سخنگوی کاخ سفید گفت:"حتی اگر حرکت این سه خواننده‌ی پانک، احساسات برخی را جریحه‌دار کرده باشد، باز هم دولت ایالات متحده‌ی آمریکا در مورد برخورد دستگاه قضایی روسیه با این سه زن جوان نگران است"

سازمان عفو بین‌الملل نیز رای دادگاه را "تکان‌دهنده، ناعادلانه، با انگیزه‌های سیاسی و ضربه‌ای شدید علیه آزادی بیان و عقیده" ارزیابی کرد.

هم‌زمان هواداران این گروه در برلین، هامبورگ، نیویورک، پاریس و ورشو دست به تظاهرات زدند و پشتیبانی خود را از اعضای "پوسی رایوت" اعلام کردند.

  

سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان خواستار آزادی سعید شیرزاد شد

Posted: 22 Aug 2012 04:04 AM PDT

جـــرس: به گزارش منابع خبری سعید شیرزاد فعال حقوق بشر که برای عملیات امداد و کمک به مردم عازم منطقه زلزله زده شده بود بازداشت شده است .


وی که در یکی از کمپ های امدادی که توسط فعالان اجتماعی و حقوق بشر به منظور امداد و کمک رسانی به مرم زلزله زده شهرستان ورزقان ایجاد شده بود فعالیت میکرد توسط ماموران اداره اطلاعات شهرستان اهر بازداشت شده است.


سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان بازداشت سعید شیرزاد را در بر خلاف موازین انسانی و اجتماعی میداند در حالی که وی به منظور کمک رسانی به مردم زلزله زده به این منطقه رفته است .


این سازمان ضمن اعتراض به بازداشت وی خواهان آزادی فوری و بدون فید و شرط این فعال حقوق بشر میباشد.


گفتنی است، سعید شیرزاد یکی از فعالان مدنی در منطقه زلزله زده ورزقان بازداشت شد.


به گزارش ملی – مذهبی، این فعال مدنی که برای کمک به زلزله زدگان به این شهر سفر کرده بود توسط ماموران اطلاعات بازداشت شد.


ماموران اطلاعات شیرزاد را به هماره دو نفر دیگر در یک کمپ کمک به زلزله زدگان بازداشت کردند که دو نفر از آنها را آزاد کردند.


 

گزارش شیرین عبادی از وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه مرداد ۹١

Posted: 22 Aug 2012 04:04 AM PDT

جـــرس: شیرین عبادی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، در ادامه گزارش های ماهانه خود، به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران طی بازه زمانی ماه مرداد امسال پرداخت. 

 

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم عبادی در ابتدای گزارش ماه مرداد 1391 به نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و گرانی روز افزون که در حال گسترش است، اشاره کرده است.

 

به گزارش تارنمای کانون مدافعان حقوق بشر، این مدافع حقوق بشر در ادامه گزارش خود که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود، در سه بخش "حقوق مدنی و سیاسی"، "حقوق اقتصادی و اجتماعی" و "میراث فرهنگی و محیط زیست" به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته است.


بر این اساس خانم عبادی در پایان گزارش خود بار دیگر تأکید کرده که منافع ملی و رفع بحران فعلی در گرو احترام به حقوق و آزادی های فردی و کرامت انسانی شهروندان است. متن گزارش ماه مرداد 1391 شیرین عبادی که در اول شهریور ماه منتشر شده، به شرح زیر است:

 

گزارشی مختصر از وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه مرداد 1391


مقدمه

گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران مربوط به مرداد ماه 1391 در شرایطی منتشر می شود که نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و گرانی روز افزون، در حال گسترش است.


مرکز دولتی آمار ایران شاخص تورم در تیر ماه امسال را 2/26 درصد اعلام کرده است. این مرکز گزارش داده است که شاخص گروه "خوراکی ها، آشامیدنی و دخانیات" در تیر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل 8/44 درصد افزایش یافته است و نرخ تورم 12 ماه این گروه 4/35 درصد است. در گروه عمده "خوراکی ها ، آشامیدنی و دخانیات" بیشترین افزایش ماهانه مربوط است به گروه نان و غلات با 2/10 درصد- گروه شیر، پنیر و تخم مرغ با 8 درصد - گروه میوه و خشکبار با 5/7 درصد و گروه گوشت قرمز و سفید و فراورده های آنها با 5/6 درصد.


هر چند آمار رسمی اعلام شده از سوی دستگاه های دولتی به شرحی که در فوق آمد، نشان از روزگاران سختی دارد اما کارشناسان اقتصادی مستقل، به این آمارها اعتمادی ندارند و نرخ تورم را بالاتر اعلام کرده اند.
صف های طویلی که برای خرید گوشت و ارزاق به نرخ دولتی ایجاد شده است، حکایت از کاهش قدرت خرید مردم دارد؛ تا حدی که در یکی از این صف ها که برای خرید مرغ ایجاد شده بود، خانمی به علت ازدحام جمعیت به کولری که در مغازه بود، برخورد کرده و فوت می کند و فرد دیگری به شدت مجروح می شود.


افزایش بهای مسکن نیز یکی از مهمترین علل نارضایتی مردم است. قیمت آپارتمان در شهر تهران معادل با گران ترین شهرهای اروپا و آمریکا است. تهیه مسکن برای بسیاری از جوانان ایرانی تبدیل به آرزویی محال شده است. در این آشفته بازار اقتصادی، فساد اداری و رانت خوری نیز سبب افزایش فاصله طبقاتی شده است، تا حدی که 90 درصد مردم ایران روز به روز فقیر تر و 10 درصد هر روز ثروتمند تر می شوند و طبقه متوسط اجتماع در حال سقوط به ورطه فقر است. بسیاری از کارگران و حتی کارمندان دولت برای گذران زندگی مجبور هستند علاوه بر شغل رسمی خود، مشاغل دوم و سومی نیز اختیار کرده و گاه تا 18 ساعت در روز کار کنند.


طبق پیش بینی کارشناسان ادامه این وضعیت برای مدتی طولانی غیر ممکن بوده و سبب ایجاد اغتشاشات خیابانی خواهد شد.
بر این اساس گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه مرداد 1391 با تأکید بر وضعیت اقتصادی ایران، در برگیرنده بخش هائی از موارد نقض حقوق بشراست که از رسانه ها و سایت های مختلف استخراج شده و پس از احراز صحت، به شرح زیر دسته بندی و به 2 زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود.


وضعیت حقوق بشر در ایران در ماه مرداد 1391
بخش اول – حقوق مدنی و سیاسی
الف- وضعیت فعالان سیاسی – اجتماعی دگر اندیش

1) میرطاهر موسوی- نماینده مردم کرج در مجلس ششم-، احمد شجاعی (فرشید) از اعضای سابق وزارت اطلاعات به همراه فرزندش سجاد شجاعی،عبدالغفور قلندری نژاد از دراویش گنابادی، عبدالله عباسی یکی از مسئولان دفتر حسن امینی، مفتی و رییس شورای مکتب قرآن کردستان و حبیب حلفی و یوسف بیداردل- دبیر انجمن توسعه و پایداری آذربایجان- بازداشت شدند. ایمان رشیدی، فرحناز میثاقیان (رستمی)، فریبا اشتری (باقری)، فریبرز باقی به همراه همسرش، عنایت الله نقی پور، شهرام اشراقی، ساسان حقیری، صباگلشن وخانم پورخرسند از شهروندان بهایی، بازداشت شده اند. همچنین منصور عسکری، باقر غلامی (نعامی)، صباح شرباز، حمید السبع، حاکم فرزند عوید، ثامر جامعی، ابوحمزه، یوسف میاحی فرزند جان الله، محمود حمیدی فرزند عطیه، احمد حمیدی فرزند عطیه، رضا حمیدی فرزند عطیه، مسلم حمیدی و برادر وی حمید حمیدی فرزندان رسول، منصور سلامی فرزند مطیر، محمد حمیدی فرزند عزیز، عبدالله نیسى، عزیز حمیدی همراه برادرانش نعیم و جمعه (ناصر) فرزندان عبدالرضا و فیصل حمیداوی فرزند عبدالعلی جزء از شهروندان عرب ایرانی اهل سنت در شهرهای مختلف خوزستان بازداشت شدند.
2) میترا عالی، دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف برای گذراندن حکم یک سال حبس تعزیری،عادل محمد حسینی، فعال دانشجوی برای اجرای حکم شش ماه حبس و حسام فیروزی برای اجرای حکم یک سال و نیم حبس راهی زندان اوین شدند. فرهاد اکبری فضلی و فردید اکبری فضلی دو زندانی سیاسی هفته گذشته به برای گذراندن حکمشان به زندان بهبهان منتقل شدند. سارا محبوبی دانشجوی محروم از تحصیل بهائی خود را برای اجرای حکم 10 ماه حبس تعزیری به زندان ساری معرفی کرد.
3) سید حسن طاهری به اتهام تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و اخلال در نظم عمومی به تحمل چهار سال حبس تعزیزی و ۱۰ سال تبعید به شهرستان زابل، علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی به هجده ماه زندان و پنج سال محرومیت از فعالیت های سیاسی و مطبوعاتی، محمد حسین مظفری، فعال دانشجویی به یک سال حبس که به مدت ۵ سال به حالت تعلیق درآمده است، محمد محمودی، شهروند سردشتی به پنج سال حبس، شیراحمد شیرانی به ۲۲ سال حبس توام با تبعید به زندان اردبیل، محمد حسن یوسف پورسیفی، عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به پنج سال و شش ماه حبس تعزیری و روزبه خوانپایه به چهار سال و نیم حبس تعزیری و هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شدند. همچنین حكم 10 سال محكوميت اميد كوكبی، فیزیکدان زندانی در شعبه 36 دادگاه تجديدنظر عيناً تاييد شده است. وکیل آقای کوکبی، پیشتر گفته بود که در جلسه دادگاه اجازه پیدا نکرده است تا با موکل خود گفت‌وگو کند.
4) مشاور وزیر و رئیس حراست مرکزی وزارت علوم در دستوری به دانشگاه ها دعوت از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی در جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ را ممنوع و اجرای هرگونه برنامه سیاسی و کرسی های آزاد اندیشی را منوط به استعلام از حراست درباره وضعیت سخنرانان کرد. همچنین معاون سیاسی وزیر كشور، فعالیت دو تشکل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال 92 را ممنوع اعلام کرد. از سوی دیگر برگزاری نماز عید فطر انجمن اسلامی مهندسین با تماس ماموران نهادهای امنیتی لغو شد.
5) از سوی پلیس امنیت به پیشنمازان نماز خانه‌های اهل سنت تهران اعلام شده است که حق برگزاری نماز عید فطر را ندارند. از سوی دیگر ماموستا شفیق- روحانی اهل تسنن- در پی برگزاری مراسم افطار بازداشت شد.
6) بر اساس گفته دادستان تهران 130 زندانی سیاسی - عقیدتی به مناسبت عید فطر، مشمول عفو رهبری شدند. حدود ۹۰ نفر از این افراد در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان بوده اند که برخی از آنان بیش از نیمی از دوران محکومیت خود را سپری کرده اند. این عده با بخشودگی بقیه دوران حبس آزاد شدند و مجازات برخی دیگر از زندانیان سیاسی- عقیدتی تخفیف یافته است. دادستان تهران گفته است که عفو این دسته از محکومان بر اساس تقاضای عفو آنان و نیز ابراز ندامت و پشیمانی از جرائم ارتکابی توسط آنها صورت گرفته است. در بین افرادی که تا کنون آزاد شده اند تعدادی از خبرنگاران، دانشجویان، وکلاء دادگستری و فعالان مدنی و سیاسی دیده می شوند. این آزادی ها در حالی صورت گرفته است که پیش از این اعلام شد که چند تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان و بر اساس حکم های صادره شان شلاق خورده اند. سیامک قادری، ابراهیم بابایی زیدی، حسین زرینی، کوروش کوهکن، ناصر آذرنیا، هومان موسوی، علیرضا کیا، اشکان الهیاری، رسول حردانی، کامران ایازی و مجید صادقی نژاد زندانیانی هستند که حکم شلاق در موردشان اجرا شده است. امير لطيفی، رحمان بوذری و مزدک علی نظری نیز از جمله زندانیانی بودند که حکم شلاق‌شان سه روز پیش از آزاد شدنشان اجرا شد.
از سوی دیگر وضیت سایر زندانیان سیاسی- عقیدتی هم چنان نامناسب گزارش می شود که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: همسر مهدی کروبی گفته است که در ماه اخیر از ملاقات آقای کروبی با او و سایر افراد خانواده جلوگیری کرده اند.
همچنین با وجود اظهار نظر کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر اینکه ابوالفضل قدیانی، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران دچار ناراحتی شدید قلبی است و باید برای مدت چهار ماه از مرخصی استعلاجی استفاده کند، تا کنون از اعطای مرخصی استعلاجی به او امتناع ورزیده اند. عیسی سحر خیز، روزنامه نگاری که بیش از سه سال است با جسمی بیمار در زندان بسر می برد، اعلام کرده است که بر خلاف آئین نامه زندان ها، تا کنون حتی یک روز به او مرخصی نداده اند. مهم تر از همه این موارد، علیرضا غیبشاوی از شهروندان ساکن در استان خوزستان در بازداشتگاه اداره اطلاعات خلف آباد با مرگی مشکوک در گذشت.
7) مصطفی سبطی، رییس شورای مرکزی جبهه مشارکت استان گلستان ممنوع الخروج شد.


ب- وضعیت کتاب و مطبوعات ، نویسندگان و روزنامه نگاران
1) مهدی فخرزاده عضو تحریریه نشریه چشم انداز ایران و احمد شریعت، وبلاگ نویس بازداشت شدند. همچنین محمد رضا عالی پیام، شاعر و طنز پرداز بازداشت و پس از تفتیش منزل، نوشته ها و کامپیوتر وی ضبط شد.
2) حکم یک سال حبس تعزیری مهسا امرآبادی، روزنامه نگار زندانی در پرونده ای دیگر نهایی شد.
3) شورای صنفی نمایش تمام پنج سالن سینما «آزادی» را از نمایش کلیه فیلم‌های سینمایی محروم کرد.
4) جلسه رسیدگی به کیفرخواست‌های مطروحه علیه مدیران مسئول نشریات «چشم‌انداز ایران»، ورزشی «گل» و «خبرگزاری سینمای ایران» برگزار شد.
5) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کتاب گزارش مواضع هاشمی رفسنجانی در سال 1388 مجوز نداد.
6) سایت بنیاد شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی فیلتر شد.
7) از انتشار نشریه دانشجویی «چرداول» جلوگیری شد.


پ- سایر موارد نقض حقوق بشر
1) اعدام ها در مرداد ماه یکی دیگر از موارد نقض حقوق بشر است که بر اساس اعلام سایت ها و خبرگزاری های دولتی افراد زیر یا اعدام شده اند و یا برای آنها حکم اعدام صادر شده است: دادستان عمومی و انقلاب استان ايلام از اعدام فردی به نام «ه.ب» خبر داد. خبرگزاری ایسنا اتهام او را حمل، نگهداری و خرید و فروش مواد مخدر اعلام کرده است. همچنین بختیار معماری، شهروند کُرد ساکن مریوان به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه نیز از صدور حکم اعدام برای چهار تن از متهمان پرونده اختلاس خبر داد. همچنین حکم اعدام فردی به نام «ص.م» تأیید شد. خبرگزاری فارس اتهام این فرد را تجاوز به عنف اعلام کرده است. بهاءالدین قاسم‌زاده، نوجوان اهل ارومیه نیز به اعدام محکوم شد. برخی سایت ها اعلام کرده اند که این نوجوان در 12 آذر ماه 1388 و در سن 15 سالگی به اتهام قتل بازداشت شده است.
2) حبیب افشاری که به اتهام عضویت در یک حزب مخالف نظام به اعدام محکوم شده بود، در اعتراض به اعمال فشار وزارت اطلاعات بر اعضای خانواده اش در زندان مرکزی ارومیه دست به اعتصاب غذا زد.
3) جاده های بین شهری به علت استاندارد نبودن، کماکان قربانی می گیرند و بیشترین آمار کشته شدگان در چند سال اخیر مربوط به تصادفات بین جاده ای بوده است.
4) در سال تحصیلی جدید تعداد 36 دانشگاه مبادرت به حذف پذیرش دختران از 77 رشته تحصیلی کرده اند. از جمله دانشگاه اراک از پذیرش دختران در رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، علوم تربیتی، علوم کامپیوتر، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی عمران، مهندسی مکانیک، مهندسی کشاورزی و شیمی محض و دانشگاه اصفهان از پذیرش دختران در رشته های علوم سیاسی، حسابداری، مدیریت بازرگانی دولتی و صنعتی، مهندسی برق، مهندسی عمران، مهندسی مکانیک، مهندسی راه آهن و مترجمی زبان انگلیسی منع شد اند. به این ترتیب دختران که از سال ها قبل بیش از 65 درصد کل دانشجویان را تشکیل می داده اند به تدریج به کمتر از 50 درصد تقلیل خواهند یافت.
5) بر اساس ابلاغ‌ و صدور بخشنامه‌هایی از سوی نیروی انتظامی اردبیل برای سینماداران، آنان ملزم شدند تا دختران و پسران را در سینماها از هم تفکیک کنند.


بخش دوم – حقوق اقتصادی و اجتماعی
1) به علت شرایط بد اقتصادی و کمبود مواد اولیه که عمدتا ناشی از سوء مدیرت اقتصادی و همچنین تحریم های سیاسی است، تعداد زیادی از کارگران نتوانسته اند ماه ها دستمزد خود را دریافت کنند که می توان به موارد زیر اشاره کرد: تعدادی از کارگران صنایع فلزی ایران ۸ ماه، تعدادی از کارگران کارخانه نساجی مازندران۲۶ ماه، کارگران کارخانه رنگ سازی بوشهر ۵ ماه و ۴۸ کارگر کارخانه نقش ایران قزوین 15 ماه، تعدادی از کارگران کارخانه ایران پویا ۲ ماه و کارگران کارخانه نوشابه سازی خوش نوش ساری سه ماه حقوق معوقه خود را دریافت نکرده اند.
2) در مرداد ماه تعدادی از کارگران شغل خود را از دست داده اند که می توان به موارد زیر اشاره کرد:۵۰ کارگر کارخانه مداد سیاه پارس اسلت آمل ، ۷۰ کارگر کارخانه پیچ مهره سازی کامکار سیرجان و ۳۰۰ کارگر کارخانه عقاب افشان شغل خود را از دست داده اند.
3) علی‌رضا عسگری، جلیل محمدی و ریحانه انصاری، سه عضو کمیته‌ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری به ترتیب به یک سال حبس تعزیری و دو نفر بعد هر کدام به یک سال حبس که برای مدت سه سال به حالت تعلیق درآمده است، محکوم شدند.


بخش سوم- میراث فرهنگی و محیط زیست
اخبار منتشر شده از میراث فرهنگی و محیط زیست در مرداد ماه نیز همچنان نشان از نامناسب بودن وضعیت این حوزه دارد.
1) نگرانی از وضعیت محیط زیست به گونه ای بوده است که برای چندمین مرتبه در ماه های اخیر، معصومه ابتکار، دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران از سونامی قریب الوقوع سرطان به دلیل نصب دکل های مخابراتی و ارسال پارازیت توسط حکومت خبر داده است.
2) طبق گزارش کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی، در شهر اهواز ۵۰ میلیون متر مکعب فاضلاب وارد رود کارون می شود که سلامتی تعداد زیادی انسان را در معرض مخاطره شدید قرار داده است که متأسفانه سازمان حفاظت از محیط زیست کوچکترین اقدامی در رفع این معضل به عمل نیاورده است. همچنین تعدادی از مناطق روستایی جنوب ایران فاقد لوله کشی و آب آشامیدنی بوده و روستاییان برای دسترسی به آب رودخانه باید چند کیلومتر راه رفته تا بتوانند به آب قابل شرب دسترسی یابند.
3) بر خلف آئین نامه های قانونی و ظوابط مصوب شهر سازی، شهر داری منطقه ۵ شهر تهران اجازه ساخت و ساز در ۱۲۰۰۰ متر مربع زمین صادر کرده و سبب قطع بیش از ۲۷۰۰ اصله درخت قدیمی شده است.
4) با وجود اعتراض شورای شهر گرگان و بسیاری از سازمان های مردم نهاد مدافع محیط زیست، تخریب بخشی از جنگل ناهارخوران گرگان به منظور ساخت موزه دفاع مقدس ادامه دارد.
5) در حالی که وضعیت دریاچه ارومیه همچنان وخیم گزارش می شود به گونه ای که بر اساس گزارش های ارایه شده در حال حاضر بیش از 65 درصد عرصه دریاچه خشک شده به عبارت دیگر كمتر از 35 درصد ازعرصه این دریاچه آبدار است، حمید منافی و حسن قنبری دو تن از شهروندانی که در اعتراض به خشک شدن دریاچه اورمیه در تجمع اعتراضی مسالمت‌آمیز تبریز شرکت کرده بودند هر کدام به یک سال حبس تعزیری و یک سال حبس تعلیقی محکوم شدند.


خاتمه
در پایان این گزارش ماهانه توجه مقام های مسئول جمهوری اسلامی را به اجرای تعهدات بین المللی خود در زمینه اجرای ضوابط حقوق بشر جلب می کنم و یادآور می شوم که منافع ملی و رفع بحران فعلی در گرو احترام به حقوق و آزادی های فردی و کرامت انسانی شهروندان است.


شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل 2003
اول شهریور 1391


توضیح: علاقه مندان می توانند برای کسب اطلاعات بیشر در خصوص این گزارش به سایت ها و خبرگزاری های زیر مراجعه کنند: خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا)، خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر و باشگاه خبرنگاران جوان و سایت های کانون مدافعان حقوق بشر، جرس، الف، کمیته گزارشگران حقوق بشر، ندای آزادی، بازتاب، هرانا، قانون، کلمه، محبت نیوز، سنی آنلاین، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، مجذوبان نور، ملی- مذهبی، موکریان، ندای سبز آزادی، رادیو زمانه، رادیو فردا و بی بی سی.


A Brief Report on Human Right Situation in Iran in Mordad 1391 [July-August 2012]

Shirin Ebadi, Human Rights Defenders and Nobel Peace Prize Laureate, in continuation of her monthly reports, has reviewed the human rights situation in Iran in Mordad 1391 [July-August 2012]. According to the website of the Centre for the Defenders of Human Rights [CDHR], Dr. Ebadi started her Mordad report by addressing the rise of public grievances owing to the bad economic situation and ever-rising cost of living. This human rights activist has continued her report by examining the human rights situation under three categories: “civil and political rights”, economic and social rights”, “cultural heritage and environment”. The report will appear in both English and Persian. Dr. Ebadi has concluded her report by emphasizing that protecting national interest and ending the current crisis in Iran warrants respect for individual rights and freedoms and human dignity of citizens. The following is the text of Mrs. Ebadi’s report for Mordad 1391, which was published on 1 Shahrivar [22 August 2012].


A Brief Report on Human Rights Situation in Iran in Mordad 1391[July-August 2012]

Introduction
The third monthly report on human rights situation in Iran during the month of Mordad is published at a time when public grievances are on the rise owing to the bad economic situation and ever-rising cost of living. The governmental census centre of Iran announced the inflation rate of Tir [June- July] as 26.2%. It reported that the group of “food, beverages and tobacco” increased by 44.8% in Tir this year compared to the same month last year and the 12-month inflation rate for this group stood at 35.4%. Under the major group of “food, beverages and tobacco”, the highest monthly increases related to bread and cereals at 10.2%, followed by milk, cheese and eggs at 8%, fruit and nuts at 7.5%, and red and white meat and their products at 6.5%.
Although the above-mentioned official figures, announced by the government apparatus, reflect the difficult situation, independent economists do not trust these statistics and have declared a higher rate of inflation. The long queues of people for buying meat and food at a lower price provided by the government indicate a decline in the public's purchasing power. In one of such long queues for buying chicken, a woman was smashed against the cooling system in the shop owing to the crowd and died. Another person was seriously injured.
Increase in housing prices is one of the main reasons for public dissatisfaction. The price for an apartment in Tehran is equivalent to the prices in most expensive cities in Europe and the US. Hosing for many young Iranian has become an inaccessible dream. In this turbulent financial market, administrative corruption has widened the wealth gap to the extent that approximately 90% of Iranian are becoming poorer and 10% richer each day. The society's middle class is on a downward spiral toward poverty. Many workers and even government employees, are forced to obtain second and third jobs, in addition to their official positions, often working 18 hours a day, to eke out a living.
According to experts’ prediction, the continuation of this situation is impossible for a longer time and would lead to street clashes.
It should be noted that this report contains instances of human rights abuse in Iran, which have been taken from various newspapers and websites. Upon verification of the sources, the report will appear in both English and Persian, and categorized as follows:

Human Rights Situation in Iran in Mordad 1391
Section 1: Political and Civil Rights
A) Situation of Nonconformist Political-Social Activists
1. Mir Taher Moosavi, a deputy of the 6th Majles from Karaj Province, has been arrested. Ahmad Shojaei (Farshid), a former member of the Intelligence Ministry, has also been arrested along with his son Sajjad. Abdolghafur Ghalandari, a Gonabadi Dervish, Abdollah Abasi, president of the office of Mufti Hossein Amini and head of the Quran Studies Council in Kurdistan, Habib Halafi and Yusef Bidardel, General Secretary of Azarbaijan Civil Society Association have also been arrested. Iman Rashidi, Farahnaz Misaghiyan (Rostami), Fariba Ashtari (Bagheri), Fariborz Baghi and his wife, Enayatollah Naghi Poor, Shahram Eshraghi, Sasan Haghiri, Saba Golshan and Ms. Poor Khorsand, all Baha’i citizens, have been arrested. Mansoor Asgari, Bagher Gholami (Na’ami), Sabah Sharbaz, Hamid Alsabe’, Hakem, son of Avid, Samer Jamei, Abu Hamzeh, Yusef Mayahi, son of Jan Allah, Mahmud Hamidi, son of Atiyeh, Ahmad Hamidi, son of Atiyeh, Reza Hamidi, son of Atiyeh, Moslem Hamidi and his brother Hamid Hamidi, sons of Rasul, Mansoor Salami, son of Motayer, Mohammad Hamidi, son of Aziz, Abdollah Neysi, Aziz Hamidi along his brothers Naeim and Jome’ (Naser) sons of Abdolreza and Feysal Hamidavi, son of Abdolali, all Iranians of Sunni Arab origin have been detained in various cities in Khuzestan Province.
2. Mitra Āli, a top student at Sharif University was transferred to Evin prison to commence serving her one-year prison term. Ādel Mohammad Hosseini, a student activist and Hesam Firuzi were taken to Evin prison to serve respectively six months and one-year and half of their prison term. Two - political prisoners, Farhad Akbari Fazli and Farid Akbari Fazli, were transferred to Behbahan prison to serve their prison term. Sara Mahboobi, a Baha’i student deprived of education, has reported to Sari Prison to serve her 10 months prison term.
3. Seyyed Hassan Taheri was sentenced to spend four years in prison and was exiled to Zabol, southeast of Iran, to live there for ten years. He was charged with spreading propaganda against the regime, insulting the Supreme Leader, and disturbing public order. Ali Mazrooei, former parliamentarian and a member of the Islamic Iran Participation Front (Jebheye Mosharekate Iran-e Eslaami), has been sentenced to eighteen months in jail and banned for five years from membership in political parties and press-related activities. Mohammad Hossein Mozafari, a student activist, has been sentenced to one-year prison term, which is suspended for five years. Mohammad Mahmudi from Sardasht has been sentenced to five-year prison sentence. Shir Ahmad Shirani has been handed down a 22-year prison term and banished to Ardebil Prison. Mohammad Hassan Yusef Poorseyfi, a member of Association of the Defense of Child Labors, has been sentenced to five years and six months in prison. Ruzbeh Khanpayeh has also been sentenced to a four-and-a-half years in prison term and an eight-month suspended imprisonment. Branch 36 of Tehran Appeals Court has upheld the ten-year prison sentence of Omid Kokabi, an imprisoned post-doctoral student in nuclear physics. His lawyer had previously stated that he was not permitted to talk to his client in court.

4. A Science Ministry advisor and head of the ministry's department of central security has issued an order banning the universities from inviting members of the Islamic Iran Participation Front to participate in lectures and Q&A sessions. He announced that holding any political programme or free discussion is subject to inquiry from the department of the security about the speakers. Political deputy of the Ministry of interior has forbidden any activities by the Islamic Iran Participation Front and the [pro-reform] Islamic Revolution Mojahedin Organization in the 2013 presidential election. The Eid-Fetr prayers ceremony of the Islamic Society of Engineers was cancelled upon contact by the security forces.
5. The security police has banned Sunni Muslims from holding their own Eid-e Fetr prayers. Mamusta Shafigh was arrested while holding an Eftar (breaking of the fast) ceremony.
6. According to the Tehran prosecutor, on the occasion of Eid-e Fetr, the celebration that marks the end of Ramadan, 130 political prisoners, 90 of whom were serving their prison term and some have already served half of their sentences, received clemency from the Supreme Leader. These people would be immediately release. Prison term of some other political prisoners has been reduced. The prosecutor added that these convicted individuals had been pardoned after they had requested amnesty and expressed remorse and regret for the crimes they had committed. A number of journalists, students, lawyers, civil and political rights activists were among those released. These releases have taken place while it was announced previously that several political prisoners had already been flogged in jail in accordance with their sentences. They include the following: Siyamak Ghaderi, Ebrahim Babaei Zeydi, Hossein Zarini, Kurosh Koohkan, Naser Azarniya, Human Moosavi, Alireza Kiya, Ashkan Alahyari, Rasool Hardani, Kamran Ayazi and Majid Sadeghi Nejad. Amir Lotfi, Rahman Buzari and Mazdak Alinazari, all of whom were flogged three days prior to their release from prison.
The situation of prisoners of conscience in Iran continues to be reported as poor. These prisoners include the following: Medi Karrubi has been deprived of visiting his wife and family, as reported by his wife. The Iranian Medical Forensics Organization had asked that Abolfazl Ghadyani, a member of the Islamic Revolution Mojahedin Organization, who has experienced severe heart problems, be given a four-month medical furlough. Yet, he has been refused furlough. Isa Saharkhiz, a journalist who has been in prison for more than three years, has been denied furlough in contravention of prison’s regulations. More importantly, Alireza Ghabishavi, a citizen from Khuzestan who was convicted of being a member of an opposition group, died suspiciously in a detention centre in Khalaf Abad.
7. Mustafa Sabti, head of the Central Council of the Islamic Iran Participation Front in Golestan Province, has been banned from travelling.

B) Situation Regarding Books, Media, Writers and Journalists
1. Mehdi Fakhrzadeh, a member of the “Cheshm Andaz-e Iran” Magazin’s editorial, and Ahmad Shariat, blogger, have been arrested. Mohammad Reza Alipayam, a poet and satirist, has been arrested. His house was searched and his computer and writings were confiscated.
2. In another case, the one –year prison term of Mahsa Amrbadi, an imprisoned journalist, has been upheld.
3. Drama’s Supreme Council (Shoray-e Senfiy-e Namayesh) banned all five theatres of the Cinema Azadi from screening movies.
4. The court sessions of editors-in-chief of “Cheshm Andaz-e Iran”, “Gol” and “Khabargozariye Cinamay-e Iran” publications were held.
5. The Ministry of Culture and Islamic Guidance has not issued permit for the publication of a book entitled “Gozaresh-e Mavaze Hashemi Rafsanjani [A Report on Stances of Hashemi-Rafsanjani]”.
6. Dr. Seyyed Mohamamd Hossein Beheshti’s website has been filtered.
7. “Cherdavol”, a student publication was banned.


c) Other Instances of Human Rights Abuse
1. The rise in executions in the month of Mordad is yet another instance of human rights abuse. Based on reports by government websites and news agencies, the following individuals have been either executed or handed down the death penalty: Ilam’s prosecutor announced the execution of a person, identified as “H. B”. According to ISNA news agency, he was charged with possession, use, purchase, and sale of drugs. Bakhtiyar Me’mari, a Kurdish citizen, was sentenced to death on the charge of moharbeh (waging war against God). The Prosecutor-General and Judiciary spokesperson reported the execution verdict for four persons in an embezzlement case. The execution sentence of a person identified as “S. M” was also uphold. According to Fars news agency, he was charged with Rape. Bahaodin Ghasemzadeh, a juvenile from Oromiyeh, was handed down the death penalty. According to some websites, he was arrested in December 2009, when he was 15 years old, on the charge of murder.
2. Habib Afshari, who was charged with membership in an opposition group and sentenced to death, went on hunger strike to object to the Ministry of Intelligence for putting pressure on his family.
3.Intercity roads due to lack of standards, continue to claim victims and the greatest number of deaths caused by road accidents in recent years.
4. For the coming academic year 36 universities have closed 77 academic fields to women. For instance, Arak University has barred women from enrolling in the following courses: English language and literature, education, computer science, chemical engineering, industrial engineering, civil engineering, mechanical engineering, agricultural engineering and pure chemistry. Isfahan University has also prevented women from attending the following courses: political science, accountancy, business management, governmental management, industry management, electrical engineering, civil engineering, mechanical engineering, railway engineering, and English language translation. Therefore, the number of female students, who have constituted more that 65% of university students for some time, will drop to less than 50%.
5. According to notifications and directives sent by the police in Ardebil to cinema proprietors, they are obliged to separate males and females in their cinemas.


Section 2: Economic and Social Rights
1. Due to the bad economic conditions and shortages of raw materials, mainly due to adverse economic management and political sanctions, many workers have not been paid their overdue salaries for several months. They include the following: a number of workers in the metal industries of Iran have not received any salaries for eight months, workers in the textile mill of Mazandaran for 26 months, workers in Bushehr paint manufacturing factory for five months, 48 workers of Naghshe Iran factory in Qazvin for 15 months, a number of workers in Iran Puya for two months, and workers of Khosh Nush beverage-manufacturing plant in Sari, for three months.
2. In the month of Mordad, several workers lost their jobs. They include, 50 workers of Pars Slat Pencil Producing Company in Amol, 70 workers of Kamkar Sirjan nuts and bolts factory and 300 workers of Oghab Afshan Company.
3. Alireza Asgari, Jalil Mohammadi and Reyhaneh Ansari, three members of the Co-ordinating Committee to help worker's organizations, have been sentenced to one-year imprisonment each. The latter two's sentence has been suspended for three years.

Section 3: Cultural Heritage and Environment
Reports concerning cultural heritage and environment in the month of Mordad also serve to indicate the unfavourable situation in those sectors.

1. Concern about the environmental situation has prompted Ma'someh Ebtekar, the secretary of the environmental committee of Tehran City Council, to warn on several occasions in recent months of the danger of an imminent tsunami of cancer due to the installation of telecommunications masts by the government and the jamming of satellite television programmes.

2. According to the agriculture committee of the Majles, 50 million cubic meters of sewage has entered the River Karoon in Ahvaz, thereby putting the health of a large number of people in great danger. Unfortunately, the Environmental Protection Organization has not taken any action to overcome this problem. Some rural areas of southern Iran lack proper plumbing and drinking water and the villagers must walk several kilometres to have access to river and drinking water.

3. In contradiction of legal regulations and urban planning standards, the Municipal authorities of Tehran's District Five has issued permits for construction of 12,000 square meters of land, as a result of which 2700 old trees were cut.

4. Despite the objections of Gorgan City Council and many environmental campaigning NGOs, destruction of some parts of Gorgan’s Nahar Khoran forest continues owing to the construction of the Sacred Defence Museum.

5. The situation of Orumiyeh Lake continues to be reported as poor to the extend that according to some reports more that 65% of the Lake has dried up. In other words, less than 35% of the lake contains water. Meanwhile, Hamid Monafi and Hasan Ghanbari, two of the citizens who participated in a peaceful demonstration in Tabriz against the drying up of Orumiyeh Lake, have each been sentenced to one year in prison as well as a one-year suspended prison term.

Conclusion
In conclusion of this monthly report, I would like to draw the attention of the Islamic Republic's authorities to their international obligations in respect of observance of human rights principles. I would also like to reaffirm that securing national interests and resolving the current crisis warrants respect for individual rights and freedoms and the dignity of citizens.
Shirin Ebadi
Human Rights Defendant and 2003 Nobel Laureate
22 August 2012

Note: For further information regarding the above reports, please refer to the following news websites: Iranian Students News Agency (ISNA), Islamic Republic News Agency (IRNA), Iranian Labour News Agency (ILNA), Fars news agency, Mehr news agency, Young Journalists Club news agency, CDHR website, JARAS, Committee of Human Rights Reporters, Nedaye Azadi, Baztab, HRANA, Ghanoon, Kaleme, Mohebbat News, Sunni Online, International Campaign for Human Rights in Iran, Majzooban-e Noor, Melli Mazhabi, Nedaye Sabze Azadi, Radio Zamaneh, Radio Farda and BBC.

 

نامه بهمن احمدی امویی: نمایی نزدیک از زندگی ۵۴ زندانی سیاسی

Posted: 22 Aug 2012 03:16 AM PDT

 جرس: بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار زندانی ، در نامه ای که به مناسبت تولد همسرش ژیلا بنی یعقوب از زندان خطاب به وی نوشته، تلاش کرده تصویری دقیق از شرایط زندگی زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر ارائه دهد:تصویری از بند چهار، سالن 12

احمدی امویی، برنده جایزه جهانی هلمن-همت در سال2011 است که به اتهام «نگارش مقالات انتقادی درباره عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد» در روزنامه «سرمایه» و وب سایت شخصی اش و همچنین سردبیری وب سایت «خرداد نو» در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 بازداشت شد و از آن زمان در زندان به سر می برد.وی تا دو و ماه و نیم پیش در بند 350 اوین زندانی بود و سپس به زندان رجایی شهر منتقل شد.

سلام ژیلا جان
دوماه و نیم از آمدنم به زندان رجایی شهر کرج می‌گذرد، دو ماه و نیمی که هرلحظه اش برای تو درگیری‌های ذهنی و عاطفی زیادی ایجاد کرده است. از این بابت تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که متأسفم که شرایط زندگی دشوارمان را بیش از بیش سخت‌تر کرده‌ام و تو مجبوری تمام این سختی‌ها را به تنهایی بر دوش شانه های نحیف ات بکشی.در این مدت بارها خواسته‌ام که چیزی بنویسم، اما نمی‌دانم چرا هر بار که دست به قلم می‌بردم احساس ناتوانی می‌کردم، حتی از نوشتن یک کلمه.
اما سرانجام، امروز مجاب شدم که بنویسم. نزدیک 28 مرداد است و روز تولد تو، و البته آن کودتای سیاه که بسیاری از آرزوهای مردم ما را با خود برد.یادم هست که همیشه می‌گفتی خیلی خجالت آور است که آدم روز تولدش را در چنین روزی جشن بگیرد.انگار یک دهن کجی به همه زحمات و تلاش‌های آن مردان و زنان بزرگی است که گرد و غبار تاریخ بر چهره‌شان نشسته است.با خودم قرار گذاشته بودم اگر چیزی برای تولدت می‌نویسم، اشاره ای به این موضوع نکنم، اما نمی‌دانم چرا نتوانسته‌ام و باز هر دو با هم به ذهنم خطور کرده است.
ژیلا، الآن که دارم این نامه را برای تو می‌نویسم تو کجایی؟به چه فکر می‌کنی؟چه کار می‌کنی؟ شنیده‌ام که نهادهای قضایی از تو خواسته‌اند خودت را به زندان اوین معرفی کنی تا یک سال حبس ات را بگذرانی.شاید الآن داری وسایل ات را برای رفتن آماده می‌کنی.با خودم گفتم انگار دیگر وقت ندارم با خیال راحت با تو حرف بزنم و درد دل کنم.بعضی وقت‌ها زندگی در سر هر پیچش آنقدر آدم را متحول می‌کند که حتی آدم هرچقدر هم خودش را برای مواجهه با آن آماده کرده باشد، باز هم مثل اینکه غافلگیر شده باشی، دست و پایت را گم می‌کنی و متعجب می‌مانی که حالا باید چکار کنی؟درست مثل حالی که الآن من دارم.
در سه سال گذشته هر لحظه انتظار بازگشتت به اوین را داشتم.با خودم می‌گفتم مانند بقیه زندانی‌هایی که هر دو هفته یک‌بار با همسر، مادر یا خواهرشان که در زندان زنان هستند، دیدار می‌کنند، من هم تو را پشت دیوارهای همان زندانی که خودم حبس می‌کشم، خواهم دید.برای همین خودم را ظاهراً برای آن لحظه آماده کرده بودم.تو در این مدت چند تایی حوله و ملحفه فرستاده بودی و من یکی –دو تایش را در کناری نگه داشته بودم تا هر وقت آمدی یک‌جوری برایت بفرستم.آن روزها نمی‌شد به راحتی وسایل ات را با خودت به زندان زنان ببری.من هم در این مدت برای اینکه تو بیایی و مبادا وسایل مورد نیاز و ضروری‌ات را نداشته باشی، چیزهایی را برایت آماده کرده بودم، یکی –دو قوطی قرص‌های تقویتی و ویتامین به همراه یک بالش کوچک. اما حالا که من و این وسایل در زندان گوهردشت کرج کیلومترها از تو دور هستیم، قرار است تو در زندان اوین باشی.
از این همه بازی‌های روزگار تعجب می‌کنم، این همه مدت به زندان اوین نرفتی و حالا که من را به زندان رجایی شهر منتقل کرده‌اند، به آنجا می‌روی.نمی‌دانم چه بگویم؟با خودم می‌گویم با توجه به شرایط موجود به نظر می‌رسد دست کم تا چند ماه آینده یکدیگر را نخواهیم دید.می‌خواهم برای تو و خودم دلسوزی کنم اما خیلی زود از خودم خجالت می‌کشم.اینجا در بند سیاسی زندان رجایی شهر کسانی هستند که سال‌ها هیچ ملاقاتی نداشته‌اند، آدم‌هایی محکوم به اعدام که بعد از پنج-شش سال حکمشان شکسته و به حبس ابد تبدیل شد، حالا در سالهای پانزده، دوازده، چهارده و بیست زندانشان به این امیدند که روزی حبس ابدشان آن قدرها هم ابد نباشد. زندانی‌هایی که جوانی و پیری زودرسشان پشت همین میله های زندان و در فراموشی گذرانده اند.
محمد نظری، بیست و دو ساله بود که بازداشت شد و حالا در سال بیستم زندانش است اما انگار که شصت ساله است. عمر و ابراهیم و خالد از اعضای حزب دمکرات کردستان حالا وارد ماه‌های ابتدایی سال چهاردهم زندانشان شده‌اند، سال‌ها از آخرین ملاقاتشان با خانواده می‌گذرد.از خودم می‌پرسم اگر این حزب دمکرات هنوز هم وجود داشته باشد آیا می‌داند آدم‌هایی هستند که به اسم عضویت در آن حزب سال‌هاست که در زندان اند. گاهی با خودم می‌گویم شاید حتی سیستم قضایی ایران هم در فهرست زندانی‌های خود نامی از آن‌ها نداشته باشد.
چند روز پیش که خبر عفو و کاهش محکومیت تعدادی از زندانیان سیاسی و امنیتی را که روزنامه‌ها با آب و تاب فراوان نوشته بودند، خواندم، نخستین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چه خوب بود نام یکی از این زندانی ها نیز در میان آن‌ها باشد.اما نه، انگار خدا هم آن‌ها را فراموش کرده است.
مرخصی و بخشش و تقلیل حکم را به آن‌ها داده‌اند که حکم برخی‌شان دو روز، دوازده روز،دو ماه دیگر تمام می‌شد.برخی‌های دیگر هم حبس‌های یک سال و دو سال و سه سالشان نصف شده بود با در نیمه راه گذراندن حبسشان عفو شده بودند.تازه چند تایی از آن‌ها هم جرمشان واقعا جاسوسی و خیانت علیه کشور بود.آیا واقعاً هیچ کدام از زندانی‌های قدیمی اینجا بعد از این همه سال زندان، نمی‌توانستند مرخصی، کاهش حکم، و یا حتی عفو را انتظار داشته باشند ؟
کرمی خیرآبادی، یکی از همین افرادی است که شانزده سال زیر حکم اعدام قرار دارد، یکشنبه‌ها و سه شنبه‌هایی که احتمال اجرای حکم اعدام می‌رود، با هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌های زیادی که پشت سر گذاشته، حالا دیگر اصلاً حسی برایش نمانده که وقتی از او می‌پرسم چه احساسی دارد که ممکن است یکی از این یکشنبه‌ها یا سه شنبه‌ها نامش را بخوانند، فقط یک لبخندی تلخ تحویلم می‌دهد و با لهجه غلیظ خوزستانی‌اش می‌گوید:«خدا بزرگ است»
و بعد با هیجان زیاد، بسیاری از حوادث شانزده سال گذشته را انگار که همین دیروز اتفاق افتاده با تاریخ و اسم آدم‌هایی که در این مدت با آن‌ها برخورد کرده، یک به یک می‌گوید.آخر سر هم نصیحتم می‌کند که در زندان یک میخ کج هم به دردت می‌خورد، اما خیلی‌ها این را نمی‌دانند.
خودش برایم نگفته اما دیگر زندانی‌ها برایم تعریف کرده‌اند که نان مصرفی یک هفته‌اش را همیشه به صورت خشک شده ذخیره می‌کند، چون تجربه کرده بعضی وقت‌ها حتی نان در زندان کمیاب می‌شود.
بعد از این‌ها چهار نفر از افراد وابسته به حزب پ.ک.ک هستند که هشت سال و پنج سال زیر حکم هستند، جوان‌هایی که در نیمه دوم دهه بیست زندگی شان هستند.
زانیار و لقمان مرادی که پسر عمو هستند چهار سال است که زیر حکم اعدام اند و به دستور قاضی صلواتی از ملاقات با خانواده های شان محروم اند.آن‌ها هم مدت‌هاست که با خانواده های خود ملاقات ندارند.بعضی وقت‌ها روزهای ملاقات خجالت می‌کشم مستقیم توی چشمهای شان نگاه کنم.


این جور آدم‌ها بیش از هرکس دیگری نیاز به دیده شدن و توجه دارند، چیزی که هم قبل از زندان و هم در زندان از آن‌ها دریغ شده است. چندتایی شان را تو می‌شناسی، چون قبلاً از آن‌ها برایت گفته‌ام.شخصیت‌های قابل احترامی دارند، هر جور شده خودشان هزینه های زندگی‌شان را تامین می‌کنند، از طریق بافتن شال و روسری، عروسک و دیگر صنایع دستی و فروختن آن به دیگر زندانیان.
حالا روز تولدت است و قرار است برایت بنویسم اینجا چطور است و چه می‌کنم؟چون مرتب در ملاقات از من می‌پرسی اینجا چه می‌کنیم و اوضاع احوال این زندان چگونه است.من هم در جوابت می‌گویم که خوب است، همه چیز آرام است و ما –زندانی‌های اینجا-با هم خوبیم.


با خودم می‌گویم حالا که قرار است خودت هم به زندان بروی و از روزهای بعد باید همین پرسش را در باره تو بکنم، برای اینکه خیالت را از بابت خودم راحت کرده باشم، خیلی خلاصه سعی می‌کنم از خودمان برایت بنویسم و این جوری یک هدیه تولد به تو بدهم:تصویری از محل زندگی 54 زندانی سیاسی رجایی شهر کرج. این‌ها را برایت می‌نویسم تا با بخشی از حال و هوا و شرایط اینجا آشنا شوی و با خیال راحت‌تر به زندان بروی و یک سال زندان ات را بگذرانی.


یک سالن پنجاه متری.و راهرویی سه متری که با فرش و موکت پوشانده شده است که در آن سی و سه اتاق دو و هفتاد سانتی متری در دو متر، دو کولر بزرگ در ابتدا و انتهای سالن که باد مرطوبی به طرف هم می‌دمند، و یک در فلزی که بیشتر اوقات قفل است و ما را در کنار هم در آن سالن نگه داشته است.تنها راه ارتباطی ما به دنیای پشت این در فلزی یک تلفن رومیزی است که با آن می‌توان به افسر نگهبان در طبقه بالا وصل شد.
تو که به زندان اوین بروی، پنج نفری هستیم که خواهر یا همسرمان در زندان اوین هستند و خودمان اینجا:سالن 12،اندرزگاه چهار، زندان رجایی شهر.


آنها تا به حال هرچقدر نامه نوشته‌اند تا مسوولان امکان تماس تلفنی و یا ملاقات را با عزیزان شان فراهم کنند، موفق نشده‌اند.احتمالاً من هم به زودی باید در نوشتن این نامه های بی جواب به آن‌ها ملحق شوم.

اینجا از همه نوع گروه و گرایش سیاسی داریم.به قول کسی آینده خاورمیانه و ایران از میان یکی از این گروه‌ها برخواهد خاست. راستی در سالن بالای ما صد و هفتاد نفر از زندانی‌های القاعده هستند.

بین ما اکثریت با بهایی‌هایی است که به شوخی به آن‌ها می‌گوییم:بالاخره شما یکجا از اقلیت در آمدید، بقیه بچه های پ.ک.ک و پژاک و حزب دمکرات کردستان، زندانی‌های سازمان مجاهدین خلق، و زندانی‌های جنبش سبز، میهن دوست ها(که از سوی نهادهای امنیتی ایران باستان گرا نامیده می شوند)، و طرفداران حکومت پادشاهی و البته آدم‌هایی که خودشان را مستقل می‌دانند و کسانی که فقط به صورت فردی کار می کنند و به قول یکی از بچه ها: یک تنه قصد نبرد با جمهوری اسلامی را دارند.

از در فلزی که وارد سالن می‌شوی نخستین اتاق سمت چپ که بزرگ‌تر و جا دارتر است، آشپزخانه است با یک اجاق دست ساز هشت شعله ای و در انتهای سالن هم یکسری توالت و حمام و روشویی.

این روزها که ماه رمضان است معمولاً وقت افطار دو سفره کوچک با فاصله بیست متر از هم در سالن پهن می‌شود و هر گوشه اش شش-هفت نفر می‌نشینند:یکی سفره مجاهدین خلق که شلوغ‌تر از دیگران است و معمولاً هم چند نفری مهمان دارند، و آن یکی هم سفره دیگران...چند نفری هم در اتاق‌های شان غذا می خورند و نه دور سفر جمعی.

در یکی –دو هفته گذشته، یکسری اتفاقات عجیب و غریب هم افتاده و آدم تا خودش نبیند باور نمی‌کند.همچنان که ممکن است تو هم الآن باور نکنی:روغن هشتصد گرمی که در فروشگاه زندان 3400 تومان فروخته می‌شود نایاب شده و در برخی از سالن‌ها تا پانزده هزار تومان هم خرید و فروش می‌شود، دلیل کمیاب شدن روغن هم معلوم نیست.فندک پانصد تومانی هم دو ماهی است که ورودش به زندان ممنوع شده و الان تا سی هزار تومان هم خرید و فروش می‌شود.آب لیمو هم از اجناسی است که در اینجا کمیاب است.چند روز پیش 21 بطری نیم لیتری آبلیمو آوردند و گفتند این را بین 54 نفرتان تقسیم کنید.خوشبختانه یکی از بهایی‌ها که مهندس است و آشنا با حساب و کتاب و عدد و رقم، زحمت تقسیم آن را به عهده گرفت:هر پنج نفر دو بطری.بقیه مشکل را به خودمان واگذار کرد، حالا خودتان دو بطری را بین پنج نفر تقسیم کنید.
ورود وسایل ورزشی معمولاً اینجا ممنوع است و در موارد خاص و به سختی اجازه ورود داده می‌شود.ورود کفش ورزشی کاملاً غیرقانونی است.

«ورزش باید من شکن باشد و نه من ساز» و «من ورزشکار نیستم اما ورزشکاران را دوست دارم.»جمله‌هایی از آیت الله خمینی است که درشت بر در و دیوار های هواخوری نوشته شده است.
بچه‌ها در حالی که دمپایی‌های شان را با کش و نخ به پاهایشان بسته‌اند به توپ پلاستیکی ضربه می‌زنند، برخی هم کفش پوشیده اند، کفش هایی که احتمالا چند سال پیش موقع بازداشت به پا داشته اند و چون ورود هر نوع کفشی به زندان ممنوع است، حالا دیگر کف آن کفش های قدیمی در آمده و بچه ها اغلب با مقوا و موکت برای کفش های خود یک جور کف درست کرده اند.
با هر ضربه که به توپ می زنند، بخشی از کفششان که با موکت و مقوایی که به هم چسبیده شده، کنده می‌شود و با توپ می‌رود.با این همه بچه‌ها از روزی دو ساعت هواخوری روزانه لذت می‌برند.

دلم می خواهد مفصل تر در باره این مسائل برایت بنویسم اما فکر کنم فعلا همین قدر کافی است و حالا خیالت راحت شد، از اینکه فهمیدی در چه شرایطی اینجا زندگی می‌کنم.
راستی بالاخره هفته پیش کتاب‌هایی را که برایم فرستاده بودی، دریافت کردم، آن هم با چه مکافاتی.ابتدا اسم کتاب‌ها و ناشر و نویسنده کتاب‌ها را در یک نامه برای رییس زندان نوشتم تا سرانجام بعد از دو هفته نامه امضا و به حفاظت-اطلاعات زندان فرستاده شد.

روزی که به حفاظت زندان رفتم تا آن‌ها را تحویل بگیرم، فرجی نژاد با ناراحتی به من گفت:تو، چند بار برای گرفتن کتاب‌هایت نامه نگاری می‌کنی؟تازه با خودکار سبز نام تو را پشت جلد کتاب‌ها برایت نوشته‌اند، فکر کرده ای که چی؟من از آن آدم‌هایی نیستم که از این کارها جا بخورم.من می‌توانم کتابهایت را به کوچه و خیابان بریزم، آن وقت هرکاری دلت خواست بکن...مکثی می کند و می گوید :اما این بار کتابهایت را می دهم و من در دل ‌گفتم خب، حالا این بار هم کتاب‌ها را به من می‌دهی، غنیمت است و تا بعد خدا بزرگ است.
راستی می بینی رنگ سبز بعد از سه سال، همچنان چقدر تاثیر گذار حساسیت برانگیز است؟جالب است.نه؟

ژیلا، این در حالی است که مواد مخدر به وفور در این زندان مثل اغلب زندان‌های دیگر به وفور یافت می‌شود و مسوولان زندان مجبورند که برای کشف آن دست به تشویق زندانی در خبرچینی و دادن جایزه بزنند.در یکی از آگهی‌هایی که به دیوار زندان نصب شده، از قول رییس زندان، زندانیان را نسبت به داشتن چیزهایی از قبیل تیزی، قمه، خرید و فروش و استعمال مواد مخدر، اخلال در نظم زندان، وارد کردن و یا به همراه داشتن موبایل، سیم کارت و فلش، خرید و فروش و مصرف قرص‌های روان گردان، توهین و تحقیر و فحاشی، هشدار شدید داده اند.

چند روزی است که با خودم فکر می‌کنم وقتی ورود کتاب و لوازم ورزشی این قدر سخت و گاه غیر ممکن است ، چطور است که این همه مواد مخدر به استناد این آگهی و این شواهد وارد می‌شود؟و آیا یک زندانی در نبود یا کمبود امکانات، به انجام چنین کارهایی گرایش پیدا نمی‌کند؟

ژیلای عزیز، ما خوب هستیم و ظاهراً هم سالم.این روزها هم مشغول باغبانی هستیم، چهار لیتری‌های پلاستیکی را تبدیل به گلدان کرده‌ایم و با کمک و راهنمایی صالح کهندل در آن‌ها ریحان، تره، تربچه و شاهی کاشته‌ایم.هر روز در دو ساعت هواخوری آن‌ها را هم همراه خودمان به هواخوری می‌بریم تا آفتاب بخورند و مثل خودمان هوایی تازه کنند.اگر همه چیز خوب پیش برود، تا ماه آینده هرکدام مان چند تایی تره، ریحان و تربچه برای خوردن خواهیم داشت.

رمضان سعیدی، زندانی سیاسی اهل کردستان با قوطی‌های خالی ماست و رنگ و پر کردن آن‌ها با سیمان و رد کردن دسته جاروی فلزی از میانش ، چند تایی دمبل برای ورزش درست کرده است.این جوری ورزش هم می‌کنیم و در دو ساعت هواخوری چند دقیقه ای هم می‌دویم.
در حیاط بزرگ بند که رو به شمال شرقی است، کوهی را در دوردست می‌بینیم که در بسیاری از روزها در زمینه ای از ابرهای سفید و خاکستری خودنمایی می‌کند.زندانی‌های باسابقه می‌گویند زمستان‌ها نمای زیبایی دارد.برفی روی آن می‌نشیند و دیدنش از این فاصله حظ وافری دارد.این چیزی است که احتمالا شما در اوین از آن بی بهره هستید و به آن غبطه خواهید خورد.هر شرایط سختی برای خودش خوبی‌هایی هم دارد که در جاهای دیگر نمی‌توان نظیری برای آن پیدا کرد.از این به بعد با نگاه کردن به این منظره، با خودم خواهم گفت به جای ژیلا هم به این منظره زیبا نگاه خواهم کرد، کتاب می‌خوانم که با منی، هر ترانه ای را می‌شنوم که با منی،و به کوه که نگاه می‌کنم با من خواهی بود.
مواظب خودت باش
تولدت مبارک
ای همیشه حاضر برای من
بهمن احمدی امویی
زندان رجایی شهر-سالن 12

 

تجمع اعتراضی کارکنان سازمان محیط زیست

Posted: 22 Aug 2012 03:04 AM PDT

جـــرس: به گزارش منابع خبری، ظهر دیروز سه شنبه، جمعی از کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست مقابل دفتر مرکزی این سازمان دست به تجمع اعتراضی زدند.

 

به گزارش عصر خبر، كاركنان سازمان حفاظت محیط زیست پس از مراجعه به محل كار خود با فیش های حقوقی مواجه شدند كه در آن رقم درج شده مقابل اضافه كار و حق ماموریت صفر بود.

 

در پی این امر جمعی از كارمندان این سازمان در تماس‌هایی با خبرنگار ما اعلام كردند كه به آنها اعلام شده كه از این پس حق ماموریت كاری برای آنها محاسبه نمی شود.

 

این گزارش می افزاید: حال برای سازمان نظارتی و حفاظتی مانند سازمان محیط زیست سوال اینجاست كه اگر قرار بر نرفتن به ماموریت باشد تكلیف مناطق تحت حفاظت چیست؟

 

گفته می شود اقدام اخیر موجب شده حقوق كارمندان این سازمان بعضا تا 400 هزار تومان كاهش یافته و به حدود 400 تا 700 هزار تومان برسد.

 

حذف ردیف های حقوقی در راستای اظهارات اخیر یكی از مسوولان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری در خصوص احتمال كاهش اضافه كاری كارمندان بوده است.
 

تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌های ایران عقب‌گرد محسوب می شود

Posted: 22 Aug 2012 03:04 AM PDT

انتقاد دولت آمریکا از طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاههای ایران

جـــرس: در پی تداوم اجرای طرح های تفکیک جنسیتی و ایجاد دانشگاههای تک جنسیتی در ایران، وزارت خارجه آمریکا حذف پذیرش زنان در دهها رشته دانشگاهی در ایران را تبعیض بیشتر علیه زنان ایرانی و موجب نگرانی خواند.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا در بیانیه ای گفته است که این تصمیم نشانه عقب گرد قابل توجهی برای زنان ایران است که تاکنون درصدِ حضور آنها دردانشگاهها بیشترازمردان بوده و محدویت بیشتری نیز برای اشتغال زنان و تصمیم گیری درباره آینده شان ایجاد می کند.


به گزارش بی بی سی، در این بیانیه آمده با گرفتن حق تحصیل از زنان در این رشته‌ها، "آنها با دشواری بیشتری برای پیدا کردن شغل روبرو خواهند بود و این کار، تلاش آنها را برای تعیین سرنوشت خود دشوارتر می‌کند."


در پایان این وزارتخانه از ایران می‌خواهد که قوانین خود را نسبت به حقوق زنان به اجرا بگذارد و تعهدات بین المللی اش در این زمینه را جدی بگیرد.
 

هشدار تووالو به جمهوری اسلامی: از بر افراشتن پرچم ما بر کشتی هایتان خودداری کنید

Posted: 22 Aug 2012 02:45 AM PDT

جـــرس: دولت تووالو که یک جزیره کوچک در اقیانوس آرام است پس از اعتراض آمریکا تاکید کرد از ایران خواسته است از برافراشتن پرچم این کشور بر نفت کش های خود خودداری کند.


به گزارش العربیه به نقل از رویترز نمایندگان کنگره آمریکا از دولت اوباما خواستند بر اساس قانون تحریم ها تووالو را به دلیل اقدام ۲۲ کشتی ایرانی به برافراشتن پرچم این کشور مجازات کند.


پیش از این نیز چند کشور آفریقایی از ایران خواستند از برافراشتن پرچم های کشورهایشان خودداری کند.


جمهوری اسلامی ایران از طریق برافراشتن پرچم دیگر کشورها در صدد دور زدن تحریم های بین المللی و یافتن مشتری و شرکت های بیمه ای است.


شرکت کشتیرانی تووالو تاکید کرد لغو مجوز برافراشتن پرچم این کشور را به کشتی های ایرانی ابلاغ کرده است و این روند طی روزهای آینده به پایان خواهد رسید.


هوارد برمان عضو کنگره آمریکا از این اقدام قدردانی کرده و گفته است: “ایران درک خواهد کرد که ما برای اجرای تحریم ها سهل انگاری نمی کنیم و دیگران نیز درک خواهند کرد که دور زدن تحریم ها یک استراتژی شکست خورده است.”