جنبش راه سبز - خبرنامه |
- شنا در دریا تا پایان ماه رمضان ممنوع شد
- سرعت اینترنت در جهان: ایران از آخر ششم شد
- احمدی نژاد: بیشتر قسمت های مختارنامه را می دیدم
- آسوشیتد پرس: برنامه غنی سازی اورانیوم جمهوری اسلامی با تاخیر مواجه شده است
- پنج زندانی سیاسی همچنان در سلولهای انفرادی رجایی شهر
- فیروزآبادی: از یارانهها و سهام عدالت نباید در مبارزات انتخاباتی استفاده ابزاری کرد
- نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی سومالیایی در آبهای آزاد
- بهمن احمدی عمویی، برنده جایزه جهانی هلمن-همت
- تجمع خانواده کوهنوردان آمریکایی در مقابل دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل
- محمدرضا خاتمی: اصلاحات هیچگاه حذفشدنی نیست
شنا در دریا تا پایان ماه رمضان ممنوع شد Posted: 30 Jul 2011 09:59 AM PDT جرس: استفاده از آب دریا برای شنا به دلیل «تظاهر به روزه خواری و ترک واجبات»، تا بعد از ماه مبارک رمضان ممنوع است و دولت مانع می شود.
به گزارش خبرآنلاین، به گفته معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران در ماه رمضان کسی حق شنا در طرحهای دریا را ندارد. هادی ابراهیمی در مورد باز یا بسته بودن طرحهای سالم سازی سواحل در ایام ماه مبارک رمضان تاکید کرد: "با هر گونه روزهخواری و زیر سئوال بردن ارزشهای دینی در ایام ماه مبارک رمضان در هر جا و حتی طرحهای سالمسازی دریا مقابله میشود." طبق احکام دینی، فرو بردن سر در آب باعث باطل شدن روزه می شود و برای همین، دولت از این عمل که نوعی تظاهر به روزه خواری است، جلوگیری خواهد کرد.
معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران همچنین تاکید کرده است: "هرگونه ولنگاری و ناهنجاری در طرحهای سالمسازی سواحل و از حرمتشکنی در سواحل مازندران جلوگیری میشود." در همین زمینه، نیروی انتظامی نیز اعلام کرده گروهها و تورهای گردشگری که عموما از تهران به شهرهای این استان، مانند آمل می روند، شئونات اخلاقی و فرهنگی را رعایت نمیکنند. به گفته فرمانده انتظامی شهرستان آمل، این گروهها عموماً دختران و پسران جوان هستند که شئونات اخلاقی و فرهنگی را رعایت نمیکنند.
رئیس اداره گردشگری این شهرستان نیز اعلام کرد برای مبارزه با این گروه های گردشگری، برخی از محدودیتها در ماه رمضان، اعلام شده است: "تمام واحدهای پذیرایی بعد از پنج کیلومتری شهر در ماه رمضان تعطیل خواهد بود." این مقام مسئول تاکید کرده که سازمان گردشگری در ایام ماه رمضان در این زمینه به هیچ گروهی مجوز نمیدهد. |
سرعت اینترنت در جهان: ایران از آخر ششم شد Posted: 30 Jul 2011 08:48 AM PDT جرس: در جدیدترین ردهبندی کشورهای جهان از نظر میزان سرعت اتصال به اینترنت، ایران در میان کشورهایی که کندترین اینترنت را دارند، رتبه ششم را به خود اختصاص داده است.
موسسه آکامای به تازگی با انتشار گزارش خود از وضعیت اینترنت در جهان در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۱ میلادی، کشورهای مختلف را در زمینه کیفیت و سرعت دسترسی به اینترنت ردهبندی کرده است. به گزارش رادیو فردا، بر اساس این ردهبندی، ایران پس از کشورهای لبنان، ازبکستان، لیبی، بولیوی و نیجریه پایینترین سرعت اتصال به اینترنت را از آن خود کرده است.
در این گزارش آمده است که ۳۸ درصد میزان اتصال به اینترنت در ایران با سرعتی کمتر از ۲۵۶ کیلوبیت در ثانیه صورت میگیرد. این در حالی است که میزان متوسط اتصال به اینترنت با سرعتی کمتر از ۲۵۶ کیلوبیت در ثانیه در جهان تنها ۳.۳ درصد است. همچنین موسسه آکامای در گزارش خود یادآور شده است که در ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ و به دنبال گسترش اعتراضها به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مقامهای جمهوری اسلامی اقدام به قطع شبکه اینترنت کرده بودند. هم اکنون نیز با گذشت بیش از دو سال از انتخابات ریاست جمهوری و اعتراضهای پس از آن، دسترسی به بسیاری از سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی در ایران با محدودیت همراه است.
در ردهبندی موسسه آکامای، کره جنوبی با سرعت ۱۴.۴ مگابیت پرسرعتترین اینترنت جهان را به خود اختصاص داده و هنگکنگ با ۹.۲ مگابیت و ژاپن با ۸.۱ مگابیت در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. در این ردهبندی ایالات متحده آمریکا با ۵.۳ مگابیت در رده چهاردهم قرار گرفته است. این در حالی است که متوسط جهانی سرعت اتصال به اینترنت در سه ماهه نخست سال جاری میلادی ۲.۱ مگابیت بوده است که ۲۳ درصد رشد را نشان میدهد. کره جنوبی همچنین از نظر پهنای باند نیز در رده نخست جهانی قرار دارد، به طوری که ۶۰ درصد اتصالها به اینترنت در این کشور با سرعت بیش از پنج مگابیت صورت میگیرد، در حالی که متوسط جهانی تنها ۲۵ درصد است. |
احمدی نژاد: بیشتر قسمت های مختارنامه را می دیدم Posted: 30 Jul 2011 08:20 AM PDT
به گزارش خبرگزاری مهر، احمدینژاد ظهر امروز (شنبه) در بیست و سومین همایش افق رسانه که در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان صدا و سیما برگزار شد، هدف اصلی نظام سلطه در حوادث اخیر در منطقه را بازسازی و احیای اقتصاد و سیطره خود و نجات رژیم صهیونیستی برشمرد و گفت: باید نوک پیکان برنامهسازیهای رسانهها به سمت درهم شکستن نظام سلطه و رژیم صهیونیستی باشد. رییس دولت برآمده از انتخابات پرسئوال 88، در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «حجم کار صدا و سیما و اثرگذاری آن معادل و بلکه بیشتر از سایر اقدامات فرهنگی است که در کشور انجام میشود.»
وی با اشاره به اینکه صدا و سیما نهاد یگانه و بیبدیلی است که هیچ دستگاهی نمیتواند جایگزین آن شود، تاکید کرد: «کار رسانهای به خودی خود کاری پیچیده است اما این کار در ایران بسیار پیچیدهتر است چرا که تمامی توقعات به رسانه و بخصوص رسانه ملی متمرکز شده است و حتی کسانی که مسئولیت اصلی را در کار فرهنگی و ترویج اخلاق انسانی دارند به جای اینکه خود را نقد کنند، کاستیها را به گردن صدا و سیما میاندازند.»
احمدینژاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یکی از مشکلات صدا و سیما، ساختار سازمانی آن است به نحوی که باید زبان حکومت بوده و از سوی دیگر به نیازها و توقعات اقشار مختلف مردم پاسخگو باشد. وی یکی دیگر از مشکلات و موانع را توقعات روزافزون و فشارهای شدید افراد و گروههای سیاسی اجتماعی از رسانه ملی دانست و ادامه داد: «برخی دیگر نیز هستند که علاقمندند دیدگاههای تربیتی، اخلاقی، هنری و دینی آنها در رسانه لحاظ شود.» وی افزود : در حالی که الگوها، معیارها و حد و مرزهای مناسب در بسیاری از بخشها صدا و سیما تبیین نشده است و هرکس از نظر خود دوست دارد دیدگاههایش پخش شود ، این موضوع تناقضهای گوناگون، همراه با انتظاراتی گسترده بوجود آورده است.
احمدینژاد نبود شبکه های متعدد و انتظارات شخصیت ها و مراکز گوناگون از رسانه ملی را یکی دیگر از مشکلات این رسانه دانست و بدون توجه به وضع صدا و سیمای ایران، عنوان کرد: «در نظام سرمایه داری گر چه در ظاهر تنوع و تعدد شبکه های تلویزیونی وجود دارد اما همگی آنها از یک مرکز اداره میشوند.» وی همچنین تصریح کرد: «باید بسیار مراقبت کرد تا سطح رسانه ملی به سطح یک حزب، گروه و یا سایت تنزل پیدا نکند.»
احمدینژاد بدون اینکه وضع رسانه ها و آزادی بیان در ایران را مورد توجه قرار دهد، گفت: «اگر اندیشهها در جامعه مطرح نشود فرصتی برای حرکت بوجود نمیآید و این به معنای انحطاط و سقوط است. باید به جایی برسیم که هرکس احساس میکند، ایده، نظر و اندیشه جدیدی دارد آن را بیان کرده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «تفریح جزئی از زندگی مردم است که موجب شادابی و نشاط جامعه میشود. برخی افراد هستند که تنها به دلیل اینکه خودشان از تفریح خوششان نمیآید، انتظار دارند همه مردم از آنها تبعیت کنند و برای حرف خود دلیلهای واهی از جمله گسترش فساد را بیان میکنند.» رییس دولت برآمده از انتخابات خونین 88 با اشاره به موضوع عدالت و تاکید بر پیگیری آن در رسانه ملی تصریح کرد: هنوز به موضوع عدالت آنگونه که باید، پرداخته نشده و این موضوع دست کم گرفته شده است. وی همچنین تاکید کرد: اگر هزاران کار فرهنگی در جامعه انجام شود اما مردم ببینند یک نفر که اهل زد و بند و خودخواهی است در جایگاهی والا نشسته است. تمام حرفها و کارها در جامعه بیاثر خواهد شد.
در این مراسم از داوود میرباقری و عوامل سازنده سریال مختارنامه تقدیر شد؛ احمدی نژاد با بیان اینکه «بیشتر قسمت های مختارنامه را می دیدم و هیچ جا حس نمی کردم که فضا ساختگی یا مجازی شده است و همیشه عناصر نقش آفرین در متن داستان بودند»، این مجموعه هنری را دوره کامل مکتب خواند . |
آسوشیتد پرس: برنامه غنی سازی اورانیوم جمهوری اسلامی با تاخیر مواجه شده است Posted: 30 Jul 2011 08:14 AM PDT جرس: آسوشیتدپرس به نقل از دو دیپلمات که نخواسته اند نامشان فاش شود، گزارش داد برنامه غنیسازی اورانیوم ایران با تأخیر مواجه شده و نصب بخشی از سانتریفیوژها که قرار بوده تا پایان ماه جاری، در سایتهای غنیسازی ایران نصب شوند از جدول زمانی خود عقب افتاده است.
به گزارش رادیو فردا، در این گزارش آمده است که دلیل این تأخیر روشن نیست، اما یکی از این دو دیپلمات به آسوشیتدپرس گفته است که تأخیر میتواند نشانگر بروز مشکلات فنی موقت در افزایش تولید مواد با درجه خلوص بالاتر باشد.
به گفته این دیپلماتها، مقامهای ایرانی اخیراً به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتهاند که نیمی از حدود سه هزار سانتریفیوژی که قرار است در سایت زیرزمینی فُردو نصب شود برای غنیسازی اورانیوم تا حدود ۲۰ درصد استفاده خواهد شد. به گفته آنان، بقیه سانتریفیوژها قرار است موادی با غنیسازی ۳٫۵ درصد تولید کنند. غنیسازی اورانیوم در حد ۲۰ درصد در ایران از مسائل نگرانکننده برای قدرتهای جهانی است، زیرا از چنین موادی میتوان در کلاهکهای هستهای نیز استفاده کرد.
بنا به این گزارش، دو دیپلمات یاد شده میگویند که از بیستوسوم ژوئیه که آخرین بازرسی کارشناسان آژانس از فردو انجام شده، هیچ سانتریفیوژ جدیدی در این سایت نصب نشده و این نشان میدهد که تهران از طرح خود برای نصب این دستگاهها تا پایان ماه ژوئیه عقب افتاده است. اما به گفته این دیپلماتها، کار روی این سانتریفیوژها همچنان ادامه دارد و بیشتر سیمکشیها و لولهگذاریها و دیگر اقدامات اولیه نصب آنها انجام شده است. یکی از دیپلماتها همچنین افزود که جمهوری اسلامی قصد دارد تنها سانتریفیوژهایی از نوع رایج را نصب کند و استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدیدتری را که در دست ساخت داشته متوقف کردهاست که این نیز میتواند نشانه دیگری از بروز مشکلات فنی موقت باشد.
دیپلماتهای مستقر در آژانس بینالمللی انرژی اتمی ماه گذشته گفتند که جمهوری اسلامی با آزمایش نمونههایی از نسل پیشرفتهتری از سانتریفیوژها، در شکلبندی برنامه پیشرفت هستهای خود یک گام دیگر فراتر رفته و به روندی کارآمدتر در غنیسازی اورانیوم دست یافته است. در پی آن چه عدم تمایل ایران به شفافسازی در برنامه اتمیاش توصیف میشود، جمهوری اسلامی در پنج سال اخیر با شش قطعنامه شورای امنیت، از جمله چهار قطعنامه تحریمی روبهرو شده است که خواست مشترک آنها تعلیق غنیسازی و اعمال شفافیت در روند برنامه هستهای تهران و همکاری مؤثر جمهوری اسلامی با آژانس است. |
پنج زندانی سیاسی همچنان در سلولهای انفرادی رجایی شهر Posted: 30 Jul 2011 05:39 AM PDT بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد جــرس: منابع حقوق بشری اعلام کرده اند که زندانیان سیاسی منتقل شده به سلولهای انفرادی بند ٢۰٩ و شکنجه گاه زندان گوهردشت، بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل تحت بازجویی و فشارهای شدید روحی و جسمی هستند.
|
فیروزآبادی: از یارانهها و سهام عدالت نباید در مبارزات انتخاباتی استفاده ابزاری کرد Posted: 30 Jul 2011 05:09 AM PDT جــرس: یک مقام نظامی و عضو شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، با اشاره ای تلویحی به دورخیز مجدد دولتی ها برای وعده های انتخاباتی گفت "مسئله یارانهها و سهام عدالت نبایستی در مبارزات انتخاباتی مورد استفاده ابزاری قرار گیرد."
|
نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی سومالیایی در آبهای آزاد Posted: 30 Jul 2011 04:05 AM PDT جــرس: ارتش جمهوری اسلامی اعلام کرد که نیرویی دریایی توانسته است طی یک نبرد آبی، نفتكش ایرانی هدی را از چنگ دزدان دریایی نجات دهد.
|
بهمن احمدی عمویی، برنده جایزه جهانی هلمن-همت Posted: 30 Jul 2011 04:51 AM PDT جرس: جایزه جهانی هلمن -همت سال ۲۰۱۱ به بهمن احمدی عمویی ، روزنامه نگار زندانی در ایران تعلق گرفت.
به گزارش کلمه، جوایز معتبر هلمن- همت به آن دسته نویسندگانی تعلق می گیرد که به خاطر فعالیت هایشان به خاطر آزادی بیان مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار گرفته اند .موسسه هلمن-همت سعی بر این دارد که با تاکید بر موارد مشخص توجه را بر روی عدم ازادی بیان متمرکز سازند. جایزه ی هلمن-همت به نویسندگانی از سراسر جهان اعطا می شود که تحت فشارهای سیاسی قرار گرفته اند و همچنان به کار خود ادامه داده اند. این جایزه یادبودی است از لیلیان هلمن نمایشنامه نویس آمریکایی و دوست رمان نویس او داشمیل هامت که در سال ۱۹۵۰، تحت فشارهای فراوان سیاسی قرار داشتند.
از میان برندگان فارسی زبان این جایزه می توان به نام های احمد شاملو، عباس معروفی، هوشنگ گلشیری، علی اشرف درویشیان، سیمین بهبهانی، علی افشاری نام برد. امسال به جز احمدی عمویی، جایزه هلمن –همت به چند فعال دیگر ایرانی نیز تعلق گرفته است که به زودی اسامی آنها نیز از سوی این موسسه اعلام خواهد شد.
بیش از دو سال از زندانی بودن این روزنامه نگار می گذرد . وی ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ به همراه همسرش، ژیلا بنی یعقوب در منزل مسکونی اش بازداشت شد و تاکنون در زندان اوین به سر می برد. او در مدت زندانی بودنش تنها یک بار از مرخصی استفاده کرده و بیش از ۱۶ ماه از هر گونه حق مرخصی محروم مانده است. به گفته خانواده این زندانی سیاسی، او تنها اجازه دارد به به صورت کابینی با همسر و دیگر اعضای خانواده اش ملاقات کند. این زندانی یکسال است هیچ گونه ملاقات حضوری با خانواده اش نداشته و حتی اجازه نیافته در این مدت تماس تلفنی کوتاهی با مادر سالخورده اش که در شهرستان زندگی می کند، داشته باشد. خانواده احمدی عمویی نیز مانند بسیاری دیگر از خانواده های زندانیان این بند بارها از دادستان تهران برای وی درخواست مرخصی و یا آزادی موقت کرده اند اما تاکنون با این درخواست ها نیز مخالفت شده است.این در حالی است که وی دارای پانصد میلیون تومان وثیقه در نزد دادگاه انقلاب است.او از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به پنج سال زندان قطعی محکوم شده است. مهم ترین مصادیق اتهامی احمدی امویی، نگارش مقالات انتقادی در باره عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد در روزنامه سرمایه و وب سایت شخصی اش و همچنین سردبیری وب سایت خرداد نو عنوان شده است
|
تجمع خانواده کوهنوردان آمریکایی در مقابل دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل Posted: 30 Jul 2011 03:34 AM PDT در آستانۀ دومین دادگاه در تهران جــرس: در حالیکه با گذشت دو سال از دستگیری کوهنوردان آمریکایی در ایران و تعویق داگاه آنان توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی، قرار است روز یکشنبه (دهم مرداد) دادگاه آنها در تهران برگزار شود، خانواده های دو تن از آنان (جاشوا فتال و شین باوئر)، با تجمع در برابر دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد (نیویورک)، خواهان آزادی آنها شدند.
|
محمدرضا خاتمی: اصلاحات هیچگاه حذفشدنی نیست Posted: 30 Jul 2011 02:35 AM PDT حاکمیت باید به مردم اعتماد بدهد جــرس: محمدرضا خاتمی با بیان اینکه "هدف اصلاحات كمك به ایجاد حكومت و حاكمیتی است كه واقعا بر اساس رای مردم باشد"، گفت "رای مردم هم یعنی انتخابات آزاد؛ و این هدف ما ست و اگر به جایی برسیم كه واقعا انتخابات آزاد برگزار شود اصلاحات به بخش قابل توجهی از ایدهها و افكار خود رسیده و گام مهمی به طرف استقرار دموكراسی برداشته شده است.
این فعال اصلاح طلب همچنین می گوید "اصلاحطلبان هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند و اگرچه اصلاحات در حاكمیت منزوی شده و در تصمیمگیریها نیز اثرگذار نیست، اما در عین حال، نفوذ كلام اصلاحطلبان در دل و جان مردم و افزایش حرمت و اعتبار آنها در بین اقشار مختلف جامعه، برای این طیف كافی است." به گزارش اعتماد، دبیركل اسبق حزب مشاركت طی گفتگویی با این روزنامه، با بیان اینکه "آنچه وضعیت امروز را رقم زده، توهم یك جریانی است كه فكر میكرد با حذف اصلاحطلبان و یکدست كردن حاكمیت میتواند همه مشكلات كشور را حل كند"، خاطرنشان می کند "آنچه مهم است این است که اصلاحطلبان در برابر وضعیت موجود، سر تسلیم فرود نیاوردند، روی حرف حق خود ایستادند، هزینه هم پرداختند، باز هم هزینه خواهند پرداخت اما به نظر من آثار پیروزی هویدا ست و ممكن است اصلاحات مدتی ساكت شده باشد اما هیچگاه حذفشدنی نیست." متن کامل گفتگوی محمدرضا خاتمی به شرح زیر است: بهنظر میرسد روزگار بر وفق مراد اصلاحطلبان نیست. هر روز که میگذرد اصلاحات بیشتر منزوی میشود و دیگر کمتر نمایندهیی از این طیف در داخل حاکمیت و قدرت و مراکز تصمیمگیری و اثرگذاری حضور دارند. بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی و عواملی که خارج از کنترل اصلاحطلبان بود، بهنظر شما، خود اصلاحطلبان چه رفتاری داشتند و چه کارهای اشتباهی انجام دادند که به این موقعیت دچار شدند؟ روزگار اصلاحات را از دو زاویه میتوان نگاه کرد. یک مساله اینکه یک جریانی حاکم است که محدودیت ایجاد کرده و تریبونها بسته شده و حتی اجازه حضور فیزیکی به خیلی از اصلاحطلبان اصلی را نمیدهد و سعی میکند حضور اصلاحطلبان را بین مردم محدود کند. این موضوع درست است. این محدودیت وجود دارد اما اگر از زاویه دیگر نگاه کنیم، متوجه میشویم امروز نفوذ کلام و اثرگذاریای که اصلاحطلبان در درون جامعه ایران دارند، طی سالهای گذشته کمنظیر است. سالهای گذشته که اصلاحطلبان بودند، مسوولیت بخشی از امور برعهده آنها بود، کاستیها و کمبودها به اسم آنها نوشته میشد و طرف مقابل هم از تمام امکانات و رسانههای خود برای سیاه جلوه دادن شرایط استفاده میکرد و طبعا ذهنها را نسبت به اصلاحطلبان بویژه اصلاحطلبانی که در درون حاکمیت بودند، خراب میکرد.امروز دو تابلوی واضح جلوی چشم مردم است؛ یک تابلویی که اصلاحطلبان زمانی در بخشی از قدرت بودند و زمانی که الان تمام قدرت در اختیار مخالفان اصلاحات است. امروز بهخوبی قابل قضاوت است که همه اتهاماتی و همه فشارها و محدودیتهایی که ایجاد شد، هیچکدام پایه و اساسی نداشته و امور به نحوی پیش رفته است که کسانی که حتی بانی و باعث این حرکات بودند، امروز خودشان به نوعی به بنبست رسیدهاند که راه طیشده، راه بیسرانجامی است، اما اگر آقایان اراده کنند، میتوانند از این مسیر برگردند و اصلاحطلبان باید بهگونهیی رفتار کنند که ما دنبال انتقام و کینهتوزی نیستیم و هرجا جلوی اشتباه گرفته شود، به سود ملت است. درست است که به بخشهای قابل توجهی از جامعه ما جفا و ظلم شده اما فکر میکنم اگر افق آینده روشن باشد، اصلاحات در جایگاه خوبی قرار دارد و حتما خواهد توانست آینده کشور را خیلی بهتر از آنچه امروز است، بسازد. درباره قسمت دوم سوال، من با شما اختلاف دارم؛ اینکه اصلاحطلبان چه کار کردند که به این روز افتادند. اگر تاریخهای سیاسی جهان را ببینیم باید بگویم بهرغم تمام سختیها و مشكلات راه و روش اصلاحات درست است و سرانجام دستاورد بزرگی خواهد داشت. نمیخواهم بگویم اصلاحطلبان اشتباه نداشتهاند اما آنچه وضعیت امروز را رقم زده، توهم یك جریانی است كه فكر میكرد با حذف اصلاحطلبان و یکدست كردن حاكمیت میتواند همه مشكلات كشور را حل كند. من وارد نیت آنها نمیشوم چون سوءنیت هم نداشتند، شاید واقعا دلسوز بودند و فكر میكردند مملكت اینگونه آباد میشود. اما امروز بینتیجه بودن این طرز تفكر كاملا واضح است و ثابت شده اصلاحات جریان حذفشدنی در این كشور نیست، ممكن است برای مدتی ساكت شود و بروز بیرونی شدیدی نداشته باشد اما امروز آنها بیش از پیش نیاز به اصلاحات را حس میكنند حتی كسانی كه دو سال پیش كمر به قتل اصلاحات بسته بودند. شما معتقدید شرایط به وجود آمده را نمیتوان تاثیر عملكرد اصلاحطلبان دانست، سوال من این است كه آیا همدلی اصلاحطلبان و اصلاحات در دو سال اخیر با مردم باعث این نفوذ و تاثیر كلام اصلاحات میان مردم و جامعه شده یا اینكه عدم حضور آنها در قدرت را باعث این اقبال جامعه به اصلاحطلبان میدانید؟ همچنین هر كنشی، واكنشی داشته. ما از دوران سیدمحمد خاتمی به دوران آقای احمدینژاد رسیدیم. فكر نمیكنید در آن زمان اعمالی از سوی دولت انجام شده باشد كه به این مرحله رسیدیم؟ این قصه جنگل است. وقتی آدم در جنگل است میپرسد جنگل كجاست؟ ما وقتی در درون شرایط خاص تاریخی و جغرافیایی و زمانی خاص هستیم میتوانیم به علل و عوامل مختلف اشاره كنیم كه به این وضعیت دچار شدیم، اما من مجموعه حوادث و اتفاقات افتاده را یك پروسه تاریخی میدانم. این پروسیه تاریخی فراز و نشیب دارد، اگر در آن برههیی كه نشیب و فرود است برویم و داخلش را نگاه كنیم، عیب و نقص میبینیم، اگر دوره اوج را نگاه كنیم، خوبی میبینیم. فكر میكنم این جریان فراز و نشیب بسیاری دارد اما نشیب جریان رو به بالاست. به نظر من اكنون اصلاحات تجربهیی را میآزماید كه در صد سال گذشته آرزوی آن را داشت. اصلاحطلبان امروز از حوادث مختلف صد سال گذشته ایران درس گرفتند كه آن اشتباهات را مرتكب نشوند و مجبور نباشند به انقلاب روی آورند، مجبور شوند به اصلاحناپذیری وضعیت حكم كنند و آن دور را از ابتدای صفر شروع كنند. در این رابطه ما میتوانیم عدهیی را متهم به كندروی یا تندروی كنیم، عدهیی را متهم به ارتكاب اشتباهات اساسی كنیم و در استراتژی ایراد بگیریم، اما به نظر من این یك گام بسیار به پیش است كه همراهی بیشتر و بیشتر جریانهای سیاسی اصلاحطلب با مردم و انسجام و هماهنگی بیشتر آنها با یكدیگر را در پی داشته است. اگر این نقص در دوران حاكمیت اصلاحات وجود داشته كه این هماهنگی كامل نبود و الان به هر دلیل به خاطر شرایط خاص، ما به این نتیجه رسیدهایم كه همراهی و همدلی با مردم باید كامل باشد، این یك گام به پیش است. من علت تامه روی كار آمدن احمدینژاد را دوران آقای خاتمی نمیدانم، ارادهیی وجود داشت و برنامهریزی کرده از نقایص ما استفاده یا سوءاستفاده كرد اما مگر میتوانیم در این دنیا زندگی كنیم و هیچ عیب و نقصی نداشته باشیم. مهم این است كه بدانیم در ادامه مسیر آن اشتباهات را دیگر نباید مرتكب شویم. به نظرم اصلاحات به این نقطه تكامل رسیده است كه اشتباهات گذشتهاش را دیگر مرتكب نشود، این نقطه مثبتی است و به همین دلیل من معتقدم علت وضعیت امروز، اصلاحطلبان نبودند، نه آنها كه تندرو بودند و نه آنها كه كندرو بودند. این یك اراده غالب دیگری بود. اما آنچه مهم است اصلاحطلبان در برابر وضعیت موجود، سر تسلیم فرود نیاوردند، روی حرف حق خود ایستادند، هزینه هم پرداختند، باز هم هزینه خواهند پرداخت اما به نظر من آثار پیروزی هویدا است. اكنون تنها جریانی كه میتوان به آن برای آینده كشور امید داشت؛ اصلاحات است. حداقل در داخل كشور كه نگاه میكنیم اصلاحات تنها و مهمترین امیدی است كه برای آینده كشور وجود دارد. سوال بعدی من درباره حذف اصلاحطلبان از قدرت است غیر از معدود اصلاحطلبانی كه در مجلس كنونی حضور دارند، در بقیه سازمانها، مراكز و نهادهای تاثیرگذار تصمیمسازی شاهد حذف كلیه اصلاحطلبان هستیم. به نظر شما حذف اصلاحطلبان از كلیه امور اجرایی، نظارتی، قضایی و... چه تاثیری در جامعه داشت؟ مهمترین اثر حذف اصلاحطلبان، زیان و خسرانی بود كه برای ایران به وجود آمد. اصلاحطلبان دارای چهرههای برجسته در امور مختلف هستند. در بعد اقتصادی چهرههای اصلاحطلب، چهرههای كمنظیری هستند، در بعد فرهنگی، اجتماعی، سیاست خارجی و سیاست داخلی همینگونه. نتیجه حذف اصلاحطلبان محروم كردن ایران از نخبگانی بود كه دیدگاه و فكر آنها حتما در پیشرفت جامعه ایرانی موثر بود. وقتی آنها خود را از این طبقه بسیار ممتاز محروم میكنند، در ظاهر خیال میكنند از شر عدهیی راحت شدهاند؛ عدهیی كه مطیع محض نبودند و چون و چرا و چالش میكردند. آنها اعتقاد داشتند وقتی آنها را از این نعمت محروم كردند، الان به وضعیتی دچار شدهاند كه اگر از دید كارشناسی نگاه كنیم جز زیان و ضرر در همه ابعاد برای جامعه ایرانی چیزی نبوده است. منظور من تنها در بعد سیاست نیست بلكه برای مثال الان وضع معیشت مردم را نگاه كنید، بعد ارزشی و اخلاقی را بررسی كنید، ببینید وضع ناهنجاریهای اجتماعی، وضع بیكاری و فرهنگی چگونه است. خیلی دردناك است كه آقای رییس پلیس با افتخار میگوید هفتصد و اندی قتل در سهماهه اول پارسال داشتیم، امسال برای مثال 30 قتل كمتر انجام شده است. اینها نشاندهنده به هم ریختن هنجارهای ایرانی است. به نظرم بخش عمده این مشكلات ناشی از محروم شدن كشور از نخبگان، طراحان و برنامهریزانی بود كه میتوانستند كمكهای ارزندهیی كنند تا ما به این وضعیت دچار نشویم. اما برای خود اصلاحات یك مزیت بالایی بود. اصلاحطلبان توانستند با یكدیگر بنشینند و صحبت كنند و متوجه نقایص كار خود شوند. هماهنگیها بیشتر شد و توانستند به عنوان یك نیروی بالقوهیی كه كشور از آن سود خواهد برد، خود را حفظ كنند. این یك مزیت برای اصلاحطلبان بود، هرچند كشور واقعا زیان دید از این وضعیتی كه ما دچار آن شدیم. از طرف دیگر بخش قابل توجهی از حكومت كه تا قبل از این زمان بطور كامل درون حاكمیت تبلور پیدا میكرد، به درون جامعه منتقل شد، یعنی ما امروز جامعه مدنی داریم كه با وجود فشارها و با اینكه امكان تشكلیابی، تجمع و ارتباطات بسیار محدودی دارد، توانسته است قدرت اجتماعی را در خود متبلور كند و ما این قدرت اجتماعی را در درون جامعه ایران به عنوان یك وزنه متعادلكننده در برابر قدرت تقریبا بیمهار داخل حاكمیت میدانیم. آنهایی كه اصلاحطلبان را از درون حاكمیت حذف كردند ناخواسته این كار را كردند. وقتی به جمع كارآزموده قوی اجازه داده نمیشود مسوولیتهای اجرایی تامینی و قضایی داشته باشند، آنها بیكار نمینشینند. درون جامعه میآیند و از قدرت خود در بارور كردن جامعه به كار میگیرند. این یك دستاورد مثبت برای جامعه ایران بود. الان بتدریج به وضعیتی میرسیم كه در برابر قدرت بدون رقیب حاكمیت كه مشخصه جامعههای جهان سوم محسوب میشود، قدرت مدنی قابل توجهی در حال شكل گرفتن است. این فایدهیی بود كه جامعه ایرانی از آن استفاده كرد و شاید از این بابت باید به دلیل حذف اصلاحطلبان از حاكمیت دست مریزاد گفت و تشكر كرد. سوال بعدی من درباره بحث چالشبرانگیز و همیشگی انتخابات است. بالاخره اصلاحطلبان چه برنامهیی برای انتخابات دارند؟ الان همه چشم دوختهاند تا ببینند آقای سیدمحمد خاتمی برای انتخابات چه برنامهیی دارد و چه تصمیمی خواهد گرفت؟ شما به عنوان یكی از افراد تاثیرگذار در جبهه اصلاحات چه برنامهیی دارید؟ آیا در صورت محقق نشدن شروط آقای خاتمی برای حضور در انتخابات، اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شركت میكنند و اگر شركت نكنند به صورت منسجم عمل خواهند كرد؟ آیا برنامهریزی در این زمینه شده كه اگر آقای خاتمی از عدم شركت در انتخابات سخن گفت بقیه اصلاحطلبان نیز همراه و همگام با ایشان باشند و برخی دیگر با تابلوی اصلاحات وارد عرصه مبارزاتی نشوند؟ هدف اصلاحات كمك به ایجاد حكومت و حاكمیتی است كه واقعا بر اساس رای مردم باشد. رای مردم هم یعنی انتخابات آزاد؛ این هدف ما است. معتقدم اگر به جایی برسیم كه واقعا انتخابات آزاد برگزار شود اصلاحات به بخش قابل توجهی از ایدهها و افكار خود رسیده است، یعنی گام مهمی به طرف استقرار دموكراسی برداشته شده است. ما با این دید به انتخابات نگاه میكنیم. بنابراین تمام تلاش ما هم این است كه یك انتخابات آزاد برگزار شود، یعنی اگر رایزنی و مذاكره میشود، برای این است كه انتخابات آزاد برگزار شود. اگر قصد شركت در انتخابات را داشته باشیم، فكر میكنیم میتوانیم انتخابات را به طرف انتخابات آزاد سوق دهیم. اگر در انتخابات شركت نمیكنیم، برای این است كه فكر میكنیم اگر شركت كنیم انتخابات بیمعنا و بیمنطق میشود. بنابراین انتخابات برای ما اصل است و نمیتوانیم آن را نادیده بگیرم. اگر زمانی در انتخابات شركت نكنیم به این معنا نیست كه برای همیشه این فرصت انتخابات را حذف كردیم. برای مثال ما در انتخابات مجلس هفتم شركت نكردیم اما در انتخابات بعدی شركت كردیم و دیدیم گامهای موثری جامعه ایرانی را به طرف دموكراسی پیش برد. گرچه طرف مقابل عكسالعمل نامناسبی در این مورد نشان داد، اما هیچ كس نمیتواند منكر این شود كه جامعه ایرانی امروز با سال 88 خیلی متفاوت شده است. تا قبل از این شركت در انتخابات برای اصلاحطلبان اصل بود، یعنی میگفتیم اصل ما این است كه در انتخابات شركت كنیم مگر اینكه شرایطی اتفاق بیفتد. برای مثال ما در انتخابات شركت میكنیم مگر اینكه رد صلاحیت شویم. انتخابات سال 88 پارامترهای جدیدی را وارد معادله تصمیمگیری اصلاحطلبان كرد. ما یك انتخابات پرمساله را پشت سر گذاشتیم. آن انتخابات پرمساله باعث شد تعدادی از افراد گرفتار شوند یا در حصر بیفتند. برگزاركننده انتخابات باید بتواند آثار و تبعات آن تجربه ناموفق را از بین ببرد. انتخابات آزاد نیازمند رقابت است. باید رقابت در جامعه باز شود. باید بتوانیم صدایمان را به گوش مردم برسانیم، روزنامهها، رسانهها و احزاب و فضا باید آزاد باشد. انتخابات آزاد در جوامع امروزی به معنای این است كه نظامیان نباید در عرصه تصمیمگیریهای سیاسی دخالت داشته باشند، حال چه برسد برای انتخابات تصمیمگیری كنند. انتخابات آزاد یعنی باید یك قانون خیلی روشن و قابل فهم و غیرقابل تفسیر برای جناحهای سیاسی خاص وجود داشته باشد. اگر این شرایط تحقق پیدا كند، اصلاحطلبان با كمال شوق و ذوق در انتخابات شركت میكنند و نتیجه هرچه باشد میپذیرند اما تا این شرایط تحقق پیدا نكند چه كسی میتواند بگوید انتخابات آزاد و عادلانه است؟ اصلاحطلبان در چه وضعیتی در انتخابات شركت میكنند؟ خیلی روشن است كه اصلاحطلبان در انتخابات آینده در چه وضعیتی شركت میكنند. اگر همه سه شرطی كه آقای خاتمی گفت و مورد تایید و حمایت همه نیروهای اصلاحطلب داخلی قرار گرفته است، محقق شود تكلیف روشن میشود. حالا آیا عدهیی میتوانند جریان سازی اصلاحات را انجام دهند، پاسخ این است عدهیی به دنبال این هستند كه بدل را به جای اصل جا بزنند. اما به نظرم این اصلا كاربردی ندارد. نماد اصلاحطلبی در ایران شناختهشده است؛ چه كسانی و جریاناتی اصلاحطلب هستند و حرف اصلی اصلاحات را چه كسی میزند؟ اصلاحطلبان هیچ وقت كسی را متهم نكردهاند كه اصلاحطلب نیستی و چرا از قول اصلاحات حرف میزنی. بلكه آنقدر به خودشان مطمئن هستند و آنقدر شناسنامه روشن دارند و برای مردم شناختهشده هستند كه اصلا نگرانیای از این بابت نداریم كه یكی بیاید بگوید من هم اصلاحطلب هستم. ایرادی ندارد. اصلاحطلبی یك جریان شناسنامهدار و شناختهشدهیی است كه هم در داخل كشور و هم در خارج از كشور با آن اسم و رسم شناخته میشود. به همین دلیل است كه ما میبینیم با اینكه برخی میخواهند جریاناتی به اسم اصلاحات راه بیندازند، بعد از مدتی میگویند اگر اصلاحطلبان واقعی نیایند فایدهیی ندارد. اصولگرایان گاهی تلقین میكنند كه اگر اصلاحطلبان در انتخابات شركت نكنند برای همیشه از عرصه سیاسی حذف میشوند. نظر شما چیست؟ ما با كسی دعوا و جنگ نداریم. شركت در انتخابات یك حق است تكلیف نیست، برخلاف افرادی كه معتقدند واجب است در انتخابات شركت كنیم، ما میگوییم این یك حق است و میتوانیم شركت كنیم یا نكنیم. مثلا من كار خلاف قانون هم انجام ندادهام. میتوانم كاندیدا شوم و میتوانم نشوم. اما اینجا عقل من حكم میكند كه آن هم نه برای منافع شخصی خودم. عدهیی میگویند اگر شما در انتخابات شركت كنید آبرویتان میرود و از چشم مردم میافتید، من میگویم این فرع قصه است. بنده اگر به این نتیجه برسم كه نجات كشور در این است كه من در انتخابات شركت كنم اگر آبروی من هم برود باید شركت كنم. اگر به این نتیجه برسم كه شركت در انتخابات مملكت را یك گام به عقب میبرد اما خودم به نان و نوا میرسم و دیگر هر كسی نصف شب زنگ خانه را بزند، نمیترسیم و خیالمان راحت است و منافع شخصی تامین میشود، اما منافع ملی و کشور ضرر میکند، عقل و وجدان حکم میکند که شریک جرم نباشید. انتخابات خیلی روشن است. ما هیچ نگرانیای از اینکه جریان اصلاحات دیگری ساخته شود، نداریم. هیچ جریانی نمیتواند جایگزین آن چیزی که به نام اصلاحات واقعی در ایران شناخته شده است، بشود. شرایط هم کاملا مشخص است. بحث هم زیاد میشود اما نتیجه کار کاملا مشخص است. الان توپ در میدان آقایان است و باید دید چگونه با این توپ بازی میکنند. ما هم واقعا خواستار اصلاح امور کشور و خواستار حل بحرانها هستیم. هیچ کس هم نمیخواهد مچگیری کند. ما هم وقتی در انتخابات پیروز شویم به دنبال انتقام نیستیم. مگر انتخابات سال 76 در مدل دیگری همین اتفاق نیفتاد؟ کشور واقعا در برهه خاصی نجات پیدا کرد، چیزی به هم نخورد و قدرت آقایان هم خیلی تضعیف نشد و مردم سود آن را بردند. الان هم اگر بخواهیم کشور از شرایط فعلی رهایی پیدا کند، سطح انتخابات پیشرو باید خیلی بالاتر و بزرگتر از سال 76 باشد تا بتواند این دیوار بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت را پشت سر بگذارد. خیلی باید پرشورتر باشد، مردم هم وقتی میتوانند در انتخابات شرکت کنند که اطمینان داشته باشند که رای آنها موثر خواهد بود. حاکمیت باید این اعتماد را به مردم بدهد. ما کارهیی نیستیم كه این اعتماد را بدهیم. آنهایی که قدرت دارند باید این اطمینان را بدهند. حال این اعتماد چگونه ساخته میشود؟ با آزادی زندانیان پس از انتخابات، با آزادی فضای سیاسی، با میدانداری سیاسیون حتی فعالان سیاسی اصولگرا. متاسفانه آنها هم در انزوا هستند. اتفاقا اصلاحطلبان با وجود محدودیتها و فشارها بیشتر از آنها فعال هستند. فعالان سیاسی باید بیایند وسط و رقابت عادلانه باشد. قول میدهم هیچ بنایی ویران و پایههای نظام هم تضعیف نمیشود، بلکه محکمتر خواهد شد، به هرحال باید منتظر شویم ببینیم پاسخ آقایان چه خواهد بود. تا الان پاسخ دادهشده نه تنها پاسخ مثبت و موافق نبوده که حتی برعکس هم بوده است. به هرحال چند تا زندانی که آزاد شده بودند، به زندان برگشتند، احکامی که به هر دلیل اجرا نشده را اجرا میکنند، دادگاههای جدید تشکیل میدهند و سایتها و رسانههایشان هتاکی، دروغپراکنی، افترا و بداخلاقی میکنند. به هرحال باید منتظر شویم. اصلاحطلبان چیزی برای از دست دادن ندارند. تاکید میکنم هیچ چیز ندارند که از دست بدهند. ما اعتبار خود را از این ملت داریم و هر فشاری که بر ما بیاید این اعتبار و حرمت بیشتر خواهد شد. بنابراین برگزاری انتخابات آزاد بیش از اینکه نیاز اصلاحطلبان باشد، نیاز کسانی است که امروز در قدرت حضور دارند و روز به روز با بحرانهای بیشتری روبهرو خواهند شد. اگر بخواهند این بحرانها را به نفع خودشان و به نفع ملت حل کنند، چاره آن فقط یک انتخابات آزاد است و اگر بخواهند انتخابات آزاد برگزار کنند، باید مقدمات آن فراهم شود و مقدمات آن شرایطی است که آقای خاتمی عنوان کرده است. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |