جنبش راه سبز - خبرنامه

 جرس: پیکر محمد منهاج، از اعضای دفتر آیت الله خمینی و سفیر سابق ایران در لیبی و نیجریه  صبح امروز با حضور سید حسن خمینی ، مسوولان و جمع کثیری از چهره های سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و اعضای بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی  و خانواده آن مرحوم، از حسینیه جماران تشییع شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در این مراسم،  سید حسن خمینی، دکتر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه، آیت الله موسوی بجنوردی، سید یاسر و سیدعلی خمینی،  دعایی، محتشمی پور، امام جمارانی، حشمتی، موسوی لاری، یونسی، عبدالله نوری، علیخانی، فاضل میبدی، هادی خامنه ای، معادیخواه، عباسعلی روحانی، سراج الدین موسوی، هاشمی نژاد، محمد مقدم، هادی قابل، محمد علی انصاری و آقایان دکتر حمید انصاری، علی اشراقی، محمدعلی سبحانی، صفدر حسینی، محمد صدر، علی خاتمی، غلامحسین کرباسچی، محمود حجتی، جلیل سازگارنژاد، جواد اطاعت، جهانبخش خانجانی و جمعی از سفرای سابق ایران در کشورهای مختلف و نیز، خویشان و آشنایان و یاران انقلاب حضور داشتند.

پیکر  محمد منهاج بعد از تشییع در جماران، در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی به خاک سپرده شد.

مجلس ترحیم منهاج، فردا، یکشنبه ساعت 14الی30 :15بعدازظهر در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار خواهد شد.

محمد منهاج، سفیر سابق کشورمان در  لیبی و نیجریه چهارشنبه شب هنگام عزیمت به مشهد برای زیارت ثامن الائمه حضرت امام رضا(ع) در اثر حادثه رانندگی دار فانی را وداع گفت.

 جرس: بدنبال حضور فعال تر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در صحنه سیاسی، سایت هاشمی رفسنجانی از نمایندگان افكار عمومی در كلیه خبرگزاری ها و سایتهای خبری، تحلیلی دعوت كرد در طرح سوال هفته از هاشمی شركت كنند. 

 
پابگاه از اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی خبر داد با عنایت به توجه ویژه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به محوریت «سوال» از مسئولان ارشد نظام برای اقناع افكار عمومی و مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب، این پایگاه در نظر دارد طرح «سوال هفته از آیت‌الله هاشمی» را با همكاری و مشاركت خبرگزاری ها و سایتهای خبری، تحلیلی در فضای مجازی بصورت مستمر و هفتگی اجرا نماید. 

نظر به اینكه این طرح برای اولین بار در فضای اطلاع رسانی كشور اجراء خواهد شداز نمایندگان افكار عمومی در كلیه رسانه‌های مجازی دعوت بعمل می‌آید پیشنهادات اجرایی خود را در این زمینه با ذكر مشخصات حداكثر تا تاریخ پانزده مرداد ماه به آدرس info@hashemirafsanjani.ir ارسال نمایند.

 جرس: مجمع تشخیص مصلحت نظام، كلیات سیاست‌های كلی نظام پیرامون روابط خارجی را تصویب کرد و اعضا به بررسی و تدوین جزئیات این سیاست‌ها پرداختند.

به گزارش مهر، در این جلسه كه رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و نماینده‌ای از وزارت امور خارجه نیز حضور داشتند، پس از بحث و بررسی‌های مبسوط اعضا، موارد ذیل به تصویب رسید:

- شناسایی مستمر تهدیدها و فرصت‌ها، به منظور استفاده و بهره‌گیری به موقع از فرصت‌ها و تبدیل تهدید به فرصت و یا مقابله با آن، با هدف تأمین امنیت و منافع ملی

- حضور تأثیرگذار در عرصه‌های مختلف منطقه‌ای، اسلامی و بین‌المللی با بهره‌گیری از توان ملی و كلیه ظرفیت‌ها

- تقویت روند چندجانبه‌گرایی، ائتلاف‌سازی با كشورهای همسو و مشاركت فعال در شكل‌دهی هنجارها و قواعد جهانی با هدف مقابله با نظام سلطه و ایجاد تحول در نظام بین‌المللی و رویدادهای ناعادلانه براساس منافع ملی و ارزش‌های اسلامی

- مقابله با شكل‌گیری سازوكارهای مخالف منافع ملی در سطح بین‌المللی، منطقه‌ای و پرهیز از تنش‌های غیرضروری

- اتخاذ سیاست‌های لازم به‌ویژه پیشگیرانه به منظور جلوگیری از استقرار قدرت‌های متخاصم و مخالف منافع ملی در كشورهای همجوار و منطقه.

 

در بهت و ناباوری مردم، هر روز حادثه ای بر حادثه ای، و  قتلی در پی قتلی دیگر به وقوع می پیوندد. تهاجم و حمله به مردم در روز روشن در خیابان. تجاوز به معلمی در روستایی دور افتاده تا تعدی به  زنان تحت عنوان " امنیت اجتماعی".

 درگیری لفظی، دو جوان، چاقو، شاهرگ و دیگر هیچ!

فرمانده ناجا بر خود می بالد که با گرداندن "زورگو"ها در خیابان از ادامه جنایات و بی امنی جلوگیری می کند، و از سوی دیگر قهرمان مسابقات قوی ترین مردان ایران، قادر به حفاظت از جان خود نیست و در خیابانی دیگر با ضربه چاقو کشته می شود. 

مجید فرجی، خبرنگار جوان کرجی که شب قتل روح الله داداشی با وی بوده، در خصوص قتل این قهرمان گزارشی بس تاسف بار می دهد:
«حدود ساعت 12:05 شب بود که روح‌الله با آزرای مشکی‌اش امد در خانه ما در خیابان مالک اشتر تا با هم برویم بیرون. با هم رفتیم از یک سوپر مارکت خرید کردیم و آمدیم توی ماشین نشستیم. کمی که جلوتر رفتیم یک پراید مشکی با بوق‌های وحشتناک (که هنوز صدای آن در گوشم است) پشت ما قرار گرفت و مدام شروع کرد به بوق زدن. مشخص بود دنبال بهانه‌ای برای دعواست چون راحت می‌توانست رد شود. روح‌الله شیشه را پایین کشید تا ببیند طرف چه می‌گوید که راننده چند فحش بد داد و بعد گفت اگر وجود داری بزن کنار. روح‌الله دید طرف سرش برای دعوا درد می‌کند گاز داد که برود اما پراید مشکی دنبالش آمد و سرانجام جلوی ما پیچید و روح‌الله که دید طرف دست بردار نیست از ماشین رفت پایین تا ببیند حرف حساب آن‌ها چیست. راننده همین که از ماشین آمد پایین دو تا فحش ناموسی داد و قمه را از غلاف بیرون کشید و تا روح الله به خودش بیاید قمه را محکم زیر حنجره روح‌الله کشید. شاید شما بگویید چرا روح‌الله با آن هیکل اسیر این آدم شد که قد بلندی هم نداشت. روح‌الله اصلا آدم دعوایی نبود. اصلا دنبال شر نمی‌گشت. فکرش را هم نمی‌کرد که طرف قمه را بزند اما انگار طرف برای این کار ماه‌ها برنامه ریخته بود چون معطل نکرد و بلافاصله زیر حنجره روح‌الله کشید.»
این خبرنگار و همراه داداشی ادامه می دهد: «خون مثل فواره زد بیرون. روح‌الله شوکه شده بود که در همان حالت یکی هم توی قلب روح‌الله زد. آن یکی که کنار راننده نشسته بود آمد طرف من اما چیزی دستش نبود من هم با او گلاویز شدم که راننده را برای کمک خواست. راننده با قمه آمد سمت من و من رفتم سراغ ماشین تا سوئیچ را بردارم اما سوئیچ نبود. راننده به دوستش گفت بیا بریم زدمش... و بعد با قمه آمد سمت ماشین و نشست توی ماشین و گازش را گرفت و رفت. من دستم به جایی نبود و مدام فریاد می‌زدم کمک. گویا یکی از ساکنان ساختمان‌های آن محل در خیابان پونه غربی زنگ زده بود به 110 و گفته بود که تند بیایید که دو تا جوان را اینجا کشتند. ضبط شده صدای او در 110 هست. من رفتم سمت روح‌الله که دیدم مدام می‌گوید نامردا زدند تو قلبم.»

شدت جراحات وارده به حدی بود كه داداشی قبل از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست می دهد.
ضاربان شناسایی و بازداشت شده اند؛ اما وقتی قوی ترین مرد ایران _و به روایتی، جهان_ در این سرزمین امنیت ندارد، وضع امنیت دیگر شهروندان چگونه است؟

کمی آن طرف تر در تهرانپارس، طلبه جوانی که فقط نوزده سال دارد مورد تهاجم قرار می گیرد و به کما می رود.

“احسان” جوان 22 ساله با تشریح جزئیات حادثه مجروح کردن “علی خلیلی” طلبه ناهی از منکر، گفت: در شب حادثه، اصلا ما قصد مزاحمت برای کسی را نداشتیم و تنها صدای ترانه در داخل دستگاه خودرو بلند بود که این جوان موتورسوار با قرار گرفتن در کنار خودروی به ما تذکر داد که صدای ضبط را کم کنیم.

وی ادامه داد: ما خودرو را متوقف کردیم و این مسئله منجر به درگیری لفظی میان ما و این جوان شد. البته ما نمی دانستیم که وی طلبه و روحانی است.

احسان اضافه کرد: درگیری لفظی ما در ادامه تبدیل به درگیری فیزیکی شد و در نهایت من عصبانی شدم و به سمت شخص طلبه چاقو کشیدم و چون می خواستم او را بترسانم، چاقو را به سمت وی بردم ولی ناگهان چاقو با گردن وی برخورد کرد و چون ما ترسیده بودیم به سرعت از محل متواری شدیم.

 

حالا برای علی می خواهند راهپیمایی راه بیندازند و برای اغراض خود مصادره اش کنند. مادرش مثل همه مادرهای دیگر، گریزان است از این تبلیغات و  می گوید که پسرش مثل خیلی از جوانهای این کشور است. و اجازه نمی دهد از او سوژه تبلیغاتی بسازند.


دایره بسته خشونت
بسیجی دیگری در شهرک اندیشه با سلاح سرد مضروب می شود. ژاله صانع با گلوله ای در سر به شهادت می رسد. نوجوانی بسیجی در زیر چرخهای یک رنو زیر گرفته می شود. استاد دانشگاهی هنگام رفتن به کلاس با شلیک گلوله کشته می شود. پزشکی در مطلبش با ضربات چاقو و دیگری با گلوله  به قتل می رسد. زندانی سیاسی در زندان کشته می شود. سهراب در خیابان رأی‌اش را فریاد می کند ولی به شهادت می رسد. دختر جوانی بر فراز پل مدیریت با ضربات چاقو از پا در می آید. جوادی فر در بازداشتگاه کهریزک به شهادت می رسد. علی کروبی تمام تنش کبود می شود از نوازش لباس شخصی ها و صدها حادثه ای که هر روز در جایی از این "نظام ولایی" خود می نماید.

یکی می شود "عامل به بیگانه"، دیگری می شود " منافق"، آن یکی می شود عضوی از "اراذل و اوباش"، و آن طرفتر " جان نثار ولایت" و ....  عالمان به فریاد می آیند و بدون در نظر گرفتن زمینه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که موجد چنین فجایعی می شود حکم به اشد مجازات می دهند و " محارب" می خوانند و باز حکم " مرگ" می دهند. و این دایره خشونت همچنان بسته می ماند و ناامنی افزایش می یابد.

مسائل اخیر در کشور نشان از جامعه ای بیمار دارد. به سختی می توان در این مدعا تشکیک کرد. هرچند که صاحبان قدرت این سرزمین گزارشی دیگر دهند؛ رییس دولتش مدعی " دولت کریمه" باشد، امام جمعه پایتخت‌اش "امن ترین کشور جهان" توصیف اش کند، و رهبرش از "دشمنان قسم خورده" سخن بگوید.  این همه قتل و تجاوز و تعدی که تازه بعلت مسایل امنیتی تنها بخشی از آن رسانه ای می شود ناشی از نوعی عدم توازن اجتماعی و فرهنگی در جامعه است.
 

ریشه وقوع جرایم باید شناسایی شود

نماینده جیرفت و عنبرآباد در مجلس با ابراز نگرانی از افزایش ناامنی در کشور بر این باور است که باید در پی ریشه‌یابی این حوادث و بزهکاری‌ها رفت. اینکه چرا این مسائل اتفاق می‌افتد و چرا جامعه ما به این روز رسیده است؟ او معتقد است: وزارت کشور و نیروی انتظامی قادر نخواهند بود که هر لحظه از تک تک افراد جامعه مراقبت کنند؛ این حوادث به‌طور قطع ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی دارد تا زمانی که بنیان خانواده‌ها از هم پاشیده است و به مسائلی مانند بیکاری، فقر و مسائل تربیتی جوانان اهمیت داده نمی‌شود ما شاهد تکرار این موارد خواهیم بود.

 

عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تاکید بر این که ریشه‌بزهکاری‌ها در جامعه به علت وجود بیکاری، فقر و عدم تربیت جوانان در جامعه است، می افزاید: اگر به مسائلی مانند فقر و بیکاری و تربیت توجه شود، می‌توانیم بنیان خانواده‌ها را مستحکم کنیم، با اصلاح وضعیت اقتصادی جامعه بیکاری را درمان کنیم آن زمان افراد دارای شخصیت اجتماعی می‌شوند و فردی که دارای شخصیت اجتماعی باشد به سمت بزهکاری نخواهد رفت، اما فردی که با فقر و بیکاری دست و پنجه نرم می‌کند و به چیزی پایبند نیست هر لحظه ممکن است دست به اقدام خطرناکی بزند.

نه چند تار موی زنان معظل امروز ایران است و نه آستین کوتاه مردان، که کسی بخواهد برای آن برنامه ریزی کند و سرمایه های عظیم به آن اختصاص دهد. گمشده امروز جامعه ما، بی هویتی است که ناشی از گسست هنجارها و باورهای جامعه در دوران گذار از یک سو، و بی سامانی فرهنگی ناشی از ضعف عملکرد دولتمردان از سوی دیگر است.
دکتر رييس دانا، پژوهشگر ارشد دانشگاه در اين باره می‌‏گويد: يکی از نتايج افزايش آسيب‌‏های اجتماعی، از بين رفتن هويت مردم و جامعه و به خطر افتادن کرامت انسانی است.
وی می افزاید: از بين رفتن نيروهای انسانی به عنوان سرمايه‌‏های ملی، به خطر افتادن بهداشت و امنيت فردی، روانی، خانوادگی، شغلی، از بين رفتن امنيت، حيات، رفاه، سلامت اجتماعی، کاهش قدرت نظارتی و قدرت انتقال هنجارهای جامعه به افراد از آثار ديگر افزايش آسيب‌‏های اجتماعی هستند. 


 شورش سپید
در واقع وقتی تمامی باورها و هنجارهای جامعه برای صاحبان قدرت به خدمت گرفته می شود؛ وقتی حمله سازماندهی شده به خانه علما و مراجع و سیاسیون و فعالان مذهبی سنت می شود؛ وقتی خشونت یک مامور نیروی انتظامی که منجر به شهادت هاله سحابی می شود، بی پاسخ می ماند؛ وقتی ناظمان نظم و مسئولان امنیت از انجام شنیع ترین اقدامات ابایی ندارند؛ وقتی حریم خصوصی و عمومی آن چنان در هم آمیخته شده که نه می توانی مجلس عزا برپا کنی نه عروسی و این نیروهای حکومتند که حریم خصوصی و امنیت را می شکنند؛ وقتی با حمله به مراسم دعای کمیل در یک محیط خصوصی تمام شرکت کنندگانش بازداشت می شوند؛ وقتی مجلس بزم و شادی‌ات را عزا می کنند؛ در چنین وضعی  نمی توان از جامعه انتظار داشت هنجار شکنی نکند و برای دفاع شخصی "سلاح سرد" همراه نداشته باشد و به دفاع از خود نپردازد.

در خصوص پیامدهای افزایش ناامنی و ناهنجاری های اجتماعی در جامعه،  فریبرز رییس دانا از شورش سپید می گوید: متوسل شدن مردم به ويژه جوانان به راه‌‏های خود ويرانگری يا انتقام‌‏جويی در حيطه قدرت فردی مانند حمل اسلحه، حمله به طلافروشی‌‏ها،خودکشی، قتل، دزدی، اعتياد و ... است.

کارشناسان و تحلیل گران مسایل اجتماعی بر این باورند که مقابله با ناامنی اجتماعی که دست در دست اعتماد عمومی دارد، بجز با تغییر شیوه های برخورد، آموزش و تامین رفاه نسبی حاصل نخواهد شد. ادامه این روند منجر به افزایش بیشتر ناامنی های اجتماعی، هنجارشکنی های گسترده تر، افزایش سیل مهاجرت ها و دریک کلام از هم پاشیدگی جامعه خواهد شد.

 جرس: سلیمی نمین مدعی است که به جای کارهای جنجالی باید به جریان انحرافی که بقایای دولت هاشمی و خاتمی هستند بپردازیم. در ضمن باید احمدی‌نژاد را به عنوان سرمایه حفظ کرده و در آینده در جای دیگری از او استفاده کنیم.

به گزارش جرس از گفت و گوی تفصیلی مشرق با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، او می گوید: اشتباهات گذشته را درباره احمدی‌نژاد مرتکب نمی‌شویم. بدون شک در دولت احمدی‌نژاد شاهد مشکلات جدی هستیم اما هنر و قابلیت ما زمانی بروز پیدا می‌کند که قادر باشیم این مشکل را تجزیه کنیم و سهم هر پدیده ای را در دولت احمدی‌نژاد به دقت تبیین کنیم.

او که در تهمت زنی سرمایه های ملی ید طولایی دارد مدعی است: باید با لغزش‌های قدرت مواجه ولی سرمایه‌های خود را نیز حتی‌المقدور حفظ کند. فکر می‌کنم اگر نشانه‌هایی در این زمینه وجود دارد باید تقویت کرد. شرط عقل و منطق این است که در این دوره عنان خود را در اختیار باند‌ها و جریان‌های قدرت قرار ندهیم تا قدرت میدان داری پیدا کنند.

وی می افزاید: مصلحت این است که ضمن اصلاح کسانی که امروز در قدرت هستند از آنها به عنوان یک اندوخته و سرمایه برای نظام مراقبت کنند.

سلیمی نمین با انتقاد از بکارگیری همه امکانات نظام برای پیشبرد اهداف دولت می گوید: به عنوان مثال آقای هاشمی وقتی روی کار آمد و شعار سازندگی سر داد حاضر شدیم همه دستگاه‌های نظام را برای تحقق این هدف و بازسازی کشور در اختیار او بگذاریم، اما امروز به این نتیجه رسیدیم که صرف منطبق شدن جریانی (حتی به صورت واقعی) با ضرورت‌های نظام، نباید امکانات نظام را در اختیار آن جریان قرار دهیم تا کار او سرعت پیدا کند. این یکی از تجربیات جدی ماست که در این دوره کسب کرده‌ایم.

وی بدون اشاره به انتخابات مهندسی شده می افزاید: احمدی‌نژاد شعارهای خود را خیلی شفاف‌تر با شعارهای نظام تطبیق داد توانست آراء مردم را کسب کند. به نظرم دیگر کاندیداها نتوانستند خیلی شفاف در این زمینه حاضر شوند و اگر دیگران نیز خود را بیشتر با شعارهای تبیین شده نظام که به عنوان ضرورت مطرح شده بود تطبیق می‌دادند توفیق بیشتری داشتند.وی با انتقاد از اصولگرایان افزود: بنده برخی از نیروهای اصلاح‌طلب را هم اصولگرا می‌دانم. اینطور نیست که آقای بادامچیان را اصولگرا بدانم ولی آقای عارف را اصولگرا ندانم. حتی شاید عارف را اصولگرا‌تر از بادامچیان بدانم. من در جاهایی عارف را حقیقتاً اصولگراتر از بادامچیان می‌دانم چون معتقدم اصولگرایی طیف وسیعی است. شما افراد اصولگرا را در همه‌ جریان‌ها می‌توانید پیدا کنید.

 سلیمی نمین مدعی شد: دفاع رهبری از احمدی‌نژاد برای دفاع از چرخش قدرت بود نه دفاع از شخص او.

وی با انتقاد از سیاستهای فرهنگی می گوید: یک مداح عضو شورای سیاستگذاری یک شبکه تأثیرگذار است، به دلیل آنکه این فرد قدرت تأثیرگذاری و جوسازی اجتماعی دارد و زمانی که شبکه می‌خواهد از این جوسازی مصون بماند وارد معامله‌گری می‌شود که حقیقتاً فاجعه است. وقتی یک مداح عضو شورای سیاستگذاری یک شبکه تعیین کننده فکری است دیگر این شبکه قدرت فکرسازی نخواهد داشت.

سلیمی با انتقاد از گروه عماریون اظهار نظر کرد: این افراد خودشان باید از نظر بینش پیدا کردن راه درازی را طی کنند ولی مدعی هدایت فکری جامعه می‌شوند. باید در زمینه هدایت فکری بتوانیم مقداری صراحت لهجه داشته باشیم که البته هم‌اکنون وجود ندارد. یعنی به برخی افراد بگوییم که تو در این جایگاه مفید نیستی و شاید مخرب هم باشی. متأسفانه این وجود ندارد و اگر فرد جوساز باشد دیگر کسی جرأت نمی‌کند که بگوید جایگاه او اینجا نیست.

وی می افزاید: امام جمعه‌ای که اصلاً بینش سیاسی ندارد حرفی  را می‌زند که ایجاد هزینه می‌کند و یا افرادی که مدعی هستند می‌تواند همه مسائل سیاسی را حل و فصل کند. باید این اوضاع را ساماندهی کنیم. 

او ادامه داد: معتقدم نظام باید چتر خود را بر همه جریانات باز و بتواند با جریاناتی که خطا مرتکب شده‌اند به شکل مناسب برخورد کند.

سلیمی نمین گفت: امروز نیز مطمئنا پرداختن به بدنه‌های ناسالم بسیاری ضروری‌تر از پرداختن به احمدی‌نژاد است.

وی در انتقاد از دانشگاه آزاد مدعی شد: ساختن طبقه خاص از مسوولان ظلمی فاحش به انقلاب اسلامی است. ساختن این طبقه نیز کاملاً نامشروع بود. تمام شیوه‌های دانشگاه آزاد برای ساختن طبقه خاص از قبیل دادن مدرک و... نامشروع بود که این موارد در دانشگاه آزاد به وفور یافت می‌شود.

سلیمی نمین گفت: یکی دیگر از کارهایی که دانشگاه کرد رسمیت بخشیدن به دادن رشوه درون نظام بود، یعنی بخشی از نظام به بخش دیگر رشوه بدهد که این دقیقاً یک فاجعه است.

سلیمی با اشاره به مراکز فساد در قوه مجریه می گوید: از زمان دولت آقای هاشمی. ما باید در آن زمان پیوند میان باندهای قدرت و ثروت را خنثی می‌کردیم ولی فقط آقای هاشمی را زدیم. البته ضعف‌های او نیز در تشکیل این کانون‌های قدرت نقش داشت، اما باید گریه می‌کردیم که سرمایه‌ای مانند هاشمی را از دست می‌دهیم. ما باید کسانی که هاشمی را به این ورطه بردند افشا می‌کردیم. وقتی این کار انجام نشد همین شبکه خاتمی را زمین زد و هم‌اکنون نیز شاهد هستیم که این شبکه دولت احمدی‌نژاد را زمین زده است.

وی مدعی شد: جدای از اینکه احساس می‌کنم احمدی‌نژاد در این موضوع دور خورد، جاسبی نیز توانست افراد خود را به درون دولت رسوخ دهد. یعنی مدیریت دانشگاه آزاد در قسمتی به مقابله مستقیم با احمدی‌نژاد دست زد و بخشی دیگر نیز سوق دادن عناصر هفت‌خط خود به درون دولت بود که توانست دولت را از خط خارج کند.

وی در قیاس احمدی نژاد طی دو دوره ریاست جمهوری گفت: احمدی‌نژاد امروز با ابتدای کار در زمینه‌هایی تغییر نکرده و برخی از خصلت‌های منفی خود را حفظ کرده است، ولی علاوه بر آنها امروز احمدی‌نژاد نسبت به قدرت رویکرد پررنگ‌تری دارد تا نسبت به مبانی اعتقادی. احمدی‌نژاد در ابتدا یک سری مبانی اعتقادی به علاوه برخی ضعف‌ها داشت ولی امروزه مبانی اعتقادی او تحت تأثیر کانون‌های قدرت قرار گرفته است.

سلیمی می گوید شرایط برای حضور اصلاح طلبان مهیا نیست و حتی افراد سالم این جریان نیز به دلیل خطاهای فاحشی که در درون جریان اصلاحات رخ داده لطمه‌های جدی خورده اند و نمی‌توانند به راحتی به قدرت بازگردند.

او جریان اصلاحات را استحاله شده می داند و می گوید نباید از این طرف نیز اگر بی‌تدبیری انجام شود اشتباه است. مدیریت این فضا هنر ماست. نباید واکنشی نشان بدهیم که به عنوان امتیاز برای طرف مقابل محسوب شود.

سلیمی نمین می افزاید: جریان‌های انحرافی در کنار همه دولت‌های خیلی وجود داشته است و اساساً این تفکر که فردی به قدرت برسد و جریان‌های انحرافی در کنار آن شکل نگیرد باطل است. چون شما می‌خواهید سرنوشت کشور را به فردی بدهید و عده‌ای می‌خواهند روی این سرنوشت به دلیل منافع شخصی و یا مسائل خاص، تأثیر بگذارند.

وی مدعی است: جریان انحرافی در دولت هاشمی وجهه اقتصادی داشت، در دولت خاتمی وجهه سیاسی - اقتصادی و در دولت احمدی‌نژاد وجهه سیاسی، اقتصادی و اعتقادی دارد. طبیعتاً این نوع آخر از پیچیدگی بالاتری برخوردار است که نیازمند تدبیر و هنرمندی بیشتری است.

سلیمی نمین می گوید: به جای کارهای جنجالی باید به جریان انحرافی که بقایای دولت هاشمی و خاتمی هستند بپردازیم. در ضمن باید احمدی‌نژاد را به عنوان سرمایه حفظ کرده و در آینده در جای دیگری از او استفاده کنیم. این هنر است که از تجربه 8 سال ریاست جمهوری او برای قدرت بخشی به نظام استفاده ‌کنیم.

وی می گوید:  دروغ رسانه در کشور ما رایج است. ولی دروغ رسانه‌ای که دارای پشتوانه دولتی داشته باشد موضوع پیدا شدن اسنادی در صندوق عقب ماشین محمدرضا پهلوی بود. این مورد یک دروغ رسانه‌ای مضحک بود که بنده نیز در برابر آن موضع گرفتم.

 

جــرس: درحالیکه مناطق شهری کشور همچنان شاهد خشونت، زورگیری، ناامنی و رشد جرائم سازمان یافته می باشد، جانشین فرمانده نیروی انتظامی با ادعای اینكه "آمار قتل در كشور افزایش نداشته است"، مدعی شد "جرایم خشن نسبت به چندسال گذشته هیچ افزایشی نداشته و وضعیت امنیت را نیز در كشور بحرانی نمی‌بینم ."

این درحالیست که طبق آمارهای منتشره، در سال گذشته ١۰٩٣ نفر با سلاح سرد جان خود را از دست دادند و این رقم در مقایسه با ٩٧۶ نفری که در سال ٨٨ کشته شدند، دوازده درصد رشد را نشان می‌دهد.

به گزارش ایسنا، سردار پاسدار احمدرضا رادان درباره وضعیت امنیتی كشور و حوادث اخیر اظهاركرد: حوادثی كه پیش‌آمده همچون موضوع خمینی‌شهر، حادثه‌های تلخی است كه با دستگیری مجرمان و قاطعیتی كه دستگاه قضایی دارد، مردم شاهد خواهند بود كه مجرمان در زمان كوتاهی به مجازات خود خواهند رسید.

وی به قتل «روح‌الله‌داداشی» قوی‌ترین مرد ایران اشاره كرد و افزود: قتل وی اتفاق بسیار بدی بود و پلیس به صورت تخصصی دراین‌باره ورود پیدا كرد به طوری كه دو روز توانست مجرمان را دستگیر كند و دستگاه قضایی هم قول داده است كه در كمترین زمان ممكن با آنان برخورد كرده و این افراد را مجازات كنند .

جانشین فرمانده نیروی انتظامی با ادعای اینكه آمار قتل در كشور افزایش نداشته، این در حالی است كه آمار جمعیت كشور بیشتر شده است، افزود: جرایم خشن نسبت به چندسال گذشته هیچ افزایشی نداشته بلكه در برخی از جرایم همچون گروگانگیری و گروكشی شاهد كاهش جرم هم هستیم كه این موضوع نشان می‌دهد دستگاه قضایی و پلیس كار خود را به خوبی انجام داده‌اند.

رادان ادامه داد: وضعیت امنیت را در كشور بحرانی نمی‌بینم اما اگر بخواهیم همین میزان امنیت هم افزایش پیدا كند باید راه‌كارهای مناسبی پیش‌بینی شود.

وی با بیان اینكه برخورد محكمی با سلاح سرد وجود ندارد، افزود: امیدواریم بحث قانونی‌شدن برخورد با سلاح سرد سرعت گیرد تا با یك قانون محكم شاهد بالا رفتن هزینه جرم باشیم.

جانشین فرمانده نیروی انتظامی درباره تاثیرگذاری اجرای طرح‌های امنیت اجتماعی در كاهش وقوع جرایم خشن، ادعا کرد: زمانی كه می‌گوییم جرایم خشن نه تنها افزایش نداشته بلكه در برخی از جرایم كاهش هم داشته است بدان معناست كه اقدامات پلیس و دستگاه قضایی موثر بوده است.

گفتنی است ادعای این مقام ارشد انتظامی در حالیست که طبق اخبار منتشره در رسانه ها، بر اساس پرونده‌های ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی، در سال گذشته ١۰٩٣ نفر با سلاح سرد جان خود را از دست دادند و این رقم در مقایسه با ٩٧۶ نفری که در سال ٨٨ کشته شدند، دوازده درصد رشد را نشان می‌دهد.

جــرس: درحالیکه پیش از این اعلام شده بود که نائب رئیس قرارگاه موسوم به «عمار»، از عدم ارائه لیست انتخاباتی توسط این گروه خبر داده، اما در پی تحرکات اخیر این گروه و همزمان بحث تشکیل «جبهه پایداری انقلاب اسلامی»،
یک عضو کمیسیون ماده ده احزاب اعلام کرد که "قرارگاه عمار قاعدتا نباید فعالیت سیاسی در قالب حزب داشته باشند، اما اگر این گروه بخواهد فعالیت‌های حزبی متداوم داشته باشد باید مجوز حزب بگیرد."

حمیدرضا فولادگر در گفتگو با روزنامه اعتماد، با اشاره به قرارگاه عمار و فعالیت های آن گفته است "البته عنوان قرارگاه ظاهرا یک عنوان نظامی است اما گاهی برای مسائل فرهنگی و سیاسی هم به کار برده می‌شود. در کل اگر این گروه بخواهد فعالیت‌های حزبی متداوم داشته باشد باید مجوز حزب بگیرد. الان در کشور ما خیلی از اجتماعات و انجمن‌ها و جمعیت‌ها در مقاطع مختلف و در مناسبت‌ها یا راهپیمایی‌ها یا در جریان انتخابات بیانیه می‌دهند اما چون نمی‌خواهند در قالب حزبی کار کنند درخواست مجوز نمی‌کنند....این قرارگاه درخواستی برای تشکیل حزب از سوی این جبهه‌ها نداشتیم."

گفتنی است چند روز پیش روزنامه ایران، ارگان دولت نوشته بود "اظهارات اخیر مهدی طائب رییس قرارگاه عمار و اهانتهای وی به رییس جمهور و برخی مسئولین دولتی، با موجی از اعتراضات و مخالفتهای افکار عمومی نسبت به این نوع ادبیات مواجه شده، موج این نارضایتی حتی به جلسات قرارگاه عمار نیز کشیده شده و اخیرا در یکی از جلسات شورای مرکزی این قرارگاه، برخی اعضا به این نوع ابراز مخالفتها با دولت اعتراض و از طائب خواستهاند در ابزار نظرهایش دقت بیشتری داشته باشد."

اما هفته پیش علیرضا پناهیان، نائب رئیس این قرارگاه امنیتی – نظامی تاکید کرد که "این قرارگاه با هدف و کارکرد حزبی تشکیل نشده و بسیار بعید است در چنین قرارگاهی اعضا تصمیم بگیرند برای انتخابات مجلس نهم لیست مجزای انتخاباتی ارائه کنند."

پناهیان درخصوص کارکرد سیاسی قرارگاه عمار و شائبه انتخاباتی بودن این قرارگاه گفت : احتمال دارد قرارگاه عمار کارکرد سیاسی داشته باشد چرا که ما نمی توانیم نسبت به جریانهای سیاسی و عملکردهای آنها در جامعه بی تفاوت باشیم.

پناهیان در پاسخ به سئوالی در خصوص احتمال ارائه لیست انتخاباتی از سوی قرارگاه عمار اظهار داشت: بسیار بعید است در چنین قرارگاهی اعضا تصمیم بگیرند برای انتخابات مجلس نهم لیست مجزای انتخاباتی ارائه دهند.

طی روزهای گذشته خبر رسیده بود که گروهی از اعضای این قرارگاه، به همراه برخی جداشدگان از دولت احمدی نژاد، قصد تشکیل گروهی موسوم به «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» را داشته و طی روزهای آینده اعلام موجودیت خواهند کرد.

گفتنی است در قرارگاه عمار، که با حضور ۷۰ تن از فعالان امنیتی- نظامی – سیاسی تشکیل شده، ابتدا بعنوان "۷۰ نفر از چهره‌های شاخص و فعال فرهنگی و مسئولین مؤسسات فرهنگی در تهران و سراسر کشور" نام برده شده بود، و بعدا به قرارگاه عمار موسوم شد

اسامی ۱۵ نفر اعضاء شورای مرکزی این سازمان به شرح زیر است:

1- علیرضا پناهیان مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
۲- مهدی طائب استاد حوزه و دانشگاه
۳- حاج‌ سعید قاسمی (فعال فرهنگی و مدیر مؤسسه میثاق)
۴- وحید جلیلی سردبیر ماهنامه راه و عضو جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
۵- محمدمهدی ماندگاری (رئیس هیئت مدیره مؤسسه فرهنگی سیره شهدا)
۶- مهدی کوچک‌زاده نماینده مجلس و استاد دانشگاه
۷- حمید رسایی نماینده مجلس و مدیرمسئول هفته‌نامه ۹ دی
۸- نادر طالب‌زاده نویسنده و کارگردان و مجری برنامه راز
9- حسین یکتا دبیر سابق ستاد راهیان نور کشور
۱۰- حسن عباسی رئیس مؤسسه بررسی‌های دکترینال بدون مرز
۱۱- علی ثمری دبیر هیئت مرکزی گزینش کل کشور
۱۲- سعید حدادیان مداح اهل بیت
۱۳- حسین الله‌کرم
۱۴- روانبخش دبیر سیاسی نشریه پرتو سخن
۱۵- حسین روشن (مسئول دبیرخانه قرارگاه عمار)

 

 جرس: با وجودی که ماههاست انگشت اتهام بی بصیرتی و حامی فتنه گران به هاشمی رفسنجانی نشانه رفته است، حسن غفوری​فرد می گوید "او نه فتنه گر است و نه بی​بصیرت."


به گزارش خبرآنلاین، او تعریف از فتنه​گر را به نظام موکول کرد و گفت: آنها که به تشخیص نظام در حصر هستند، از سران فتنه​اند.

وی در واکنش به فتنه​گر خواندن آیت​الله هاشمی و یا بی​بصیرت خواندن وی، اظهار داشت: آقای هاشمی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و تا چندی پیش هم رئیس​مجلس خبرگان بودند.

نماینده تهران ادامه داد: ممکن است من در مواردی با آقای هاشمی مخالف باشم، اما وقتی رئیس مجمعی است که بالاتر از مجلس و شورای نگهبان است و مشاور رهبری در مواردی مثل تدوین سند چشم انداز 20 ساله است، قطعا نمی​تواند جزء مخالفین نظام، فتنه گر یا بی​بصیرت باشد.

به گفته غفوری فرد اگرچه انتقاداتی به هاشمی وارد  است که چرا موضعش را پس از سخنان رهبری به شفافی بیان نکرد اما ایشان همچنان همراه رهبری است و در مراسم مختلف  او را همراهی می کند.

 "سپهر عاطفی" از شهروندان بهایی است که "جرس" برای تبیین و واکاوی پاسخ پرسش های پیش گفته، با وی به گفتگو نشسته است. او که به دلیل اعتقادات خود از تحصیل در دانشگاه های ایران محروم شده و به آلمان مهاجرت کرده است، اکنون در کمیته گزارشگران حقوق بشر عضویت دارد و از فعالان حق تحصیل است. از وی درباره موارد تبعیض علیه بهاییان، تجربه شخصی اش از فشارها در جمهوری اسلامی و نوع نگاه جامعه ایران به بهاییان سئوال کردیم.

متن این گفتگو را در زیر می خوانید.

 

آقای عاطفی! مهم ترین موارد نقض حقوق بهاییان در جمهوری اسلامی از دید شما چیست؟
اگر بخواهیم موارد نقض شده از حقوق بهاییان ایران از ابتدای جمهوری اسلامی را برشماریم باید به موارد اعدام بهاییان، اخراج ایشان از محل کار و دانشگا‌ه‌ها، عدم پرداخت حق بیمه و بازنشستگی، تخریب اماکن مقدسه بهایی، مصادره‌ی اموال، اخراج از شهر‌ها و روستا‌های محل زندگی، مشکلات انحصار وراثت که در صورتی که در ورثه‌ی یک فرد بهایی یک فرد مسلمان وجود داشته باشد همه‌ی ارث به او می‌رسد، مشکلات ثبت ازدواج بهاییان، عدم اجازه‌ی تحصیل در دانشگاه‌ها، به آتش کشیدن محل کار، تخریب قبرستان‌ها، بازداشت‌های غیرقانونی، عدم اجازه‌ی برگزاری مراسم مذهبی و ... نام برد. به طور کلی می‌توان گفت بهاییان از هیچ‌گونه حقوقی در جمهوری اسلامی برخوردار نیستند.

 

تجربه شخصی جنابعالی از موارد نقض حقوق شهروندی شما در رابطه با باورهایتان چیست؟
خانواده‌ی پدری و مادری من هر دو از روستای محل زندگی‌شان اخراج شده بودند. پدربزرگ‌ام سال ۵۹ تیرباران شد و دیگری تحت تعقیب قرار داشت و پدرم پیش از این بازداشت شده بود. هر چند این‌ها قبل از به دنیا آمدن من اتفاق افتاده بود اما رنج آن تا همین لحظه نیز با من مانده است. اصولا به عنوان بهایی اگر بخواهی در ایران زندگی کنی، همواره سایه‌ی سنگین نیروهای امنیتی و تعقیب را حس می‌کنی و زندگی زیر ذره‌بین وزارت اطلاعات را تجربه می‌کنی. ضمن این‌که در دوران مدرسه از سوی بعضی از معلم‌ها آگاهانه به اعتقادات من و هم‌کیشانم توهین می‌شد و متاسفانه مثل بسیاری دیگر از بهاییان از تحصیل در دانشگاه‌‌ها نیز محروم شدم.

 

فشارهای امنیتی و قضایی علیه بهاییان بعد از انتخابات ریاست جمهوری چه وضعی یافته است. آیا درباره تعداد بازداشتها و اعدام ها در این دوره اطلاع جامعی دارید؟
بازداشت و فشار بر بهاییان به خصوص در دو سال اخیر شدت بی‌سابقه‌ای داشته است که به نظر می‌رسد که اقدامی هماهنگ در همه‌ی شهرها است. از کرمان تا تبریز، تهران، اصفهان، مشهد، ساری و...احضارها و بازداشت‌ها گسترده است. برای مثال در ماه گذشته ۱۲ نفر در اصفهان بازداشت شده‌اند و همه‌ی بهاییان سنندج به دلیل «تعامل با غیربهاییان» و «شرکت در ضیافت» تهدید شده‌اند و اخطار گرفته‌اند. متاسفانه آمار دقیقی از تعداد بازداشت‌ها نیست اما به نظر می‌رسد نزدیک به ۸۰ نفر از بهاییان در سراسر ایران در زندان باشند. در مورد اعدام نیز خوشبختانه به علت اعتراض‌های بین‌المللی و فعالیت فعالان حقوق بشر چند سال اخیر شاهد اعدام بهاییان نبوده‌ایم، هر چند باز هم مواردی از مرگ مشکوک در زندان‌ها گزارش شده است.

 

درباره ابعاد مهاجرت بهاییان چه اطلاعاتی دارید؟
مهاجرت بهاییان به خارج از کشور به یکی از هدف‌های جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر تبدیل شده است. جای تاسف است که دولتمردان جمهوری اسلامی به جای استفاده از نیروی جوان کشورشان آن‌ها را به نقاط مختلف جهان کوچ می‌دهند. اما در مورد ابعاد این مهاجرت‌ها آماری در دست نیست یا حداقل بنده از آن اطلاعی ندارم کما این‌که در طول این ۳۰ سال و در دوره‌های مختلف نیز این مهاجرت‌ها نوسان داشته و همیشه به یک شدت نبوده است.

 

تبلیغات حکومتی چه تاثیری در ذهنیت عموم مردم نسبت به بهاییان داشته است؟
قطعا هنگامی که رادیو، تلویزیون، مطبوعات و انتشارات به این حجم و گستره بر ضددیانت بهایی تبلیغات می‌کنند، در ذهن عموم مردم بی‌تاثیر نخواهد بود. اما تجربه‌ی شخصی من نشان می‌دهد به خصوص در چند سال اخیر هر چه حکومت بیشتر به مخدوش کردن چهره‌ی بهاییان روی آورد، مردم کمتر حرفش را باور کردند و اتفاقا نتیجه‌ی عکس آن را گرفتند. در تمام این سال‌ها همه‌جا گفتند و نوشتند بهاییان جاسوس‌اند، فرقه‌ی استعماری‌اند، دروغ‌گو و نجس‌اند اما مردم نتیجه گرفتند، بهاییان از خودشان هستند و مثل ایشان، مردمانند. زیرا بهاییان را در میان خودشان دیدند و مستقیم با آن‌ها گفت‌و‌گو کردند. اما متاسفانه در برخی موارد نیز این تبلیغات موجب دامن زدن تعصبات مذهبی گروهی بسیار کوچکی نیز شده است.

 

برخی علما و نواندیشان دینی نظیر مرجع فقید شیعه آیت الله منتظری طی فتوایی بر رعایت حقوق شهروندی بهاییان تاکید داشتند. ارزیابی جنابعالی از این فتوا و همچنین از تلاش نواندیشان مسلمان برای تاکید به رعایت حقوق شهروندی و سیاسی بهاییان چیست؟

آیت‌الله منتظری و مسلمانانی که به دفاع از حقوق شهروندی و انسانی بهاییان قیام کردند، نام خود را به نیکی در تاریخ ثبت خواهند نمود. ایشان نشان دادند که می‌توان جدا از این که هر کس به چه دین و مرامی اعتقاد دارد یا ندارد، از حقوق شهروندی او دفاع کرد. زیرا ما قبل از هر چیز انسانیم و دین و نژاد و جنس و زبان نباید باعت بروز چنین اختلافات سختی میان ما شود.

 

سپاس از وقتی که در اختیار جرس قرار دادید.

 جرس: اسداله بادامچيان نماينده مردم تهران ادعا کرد:  كميسيون ماده 10 احزاب مطابق قوانين و مقررات در قبال احزاب ساختارشكن منجمله مجمع روحانيون درصدد تذكر، توبيخ و توقيف پروانه برخورد خواهد كرد.