جنبش راه سبز - خبرنامه

جرس: محمود احمدی نژاد گفت: «دولت بر اساس بررسی‌های دقیق از ظرفیت‌های کشور، اعلام کرد که در سال جاری باید 2.5 میلیون شغل ایجاد شود اما عده‌ای به جای آن‌که دولت را در این موضوع یاری کنند، با طرح مباحثی به دنبال جوسازی و عوامفریبی هستند.»

محمود احمدی‌نژاد پیش از ظهر امروز در نشست مشترک هیات دولت و مدیران اجرایی کشور گفت: نباید اجازه داد که دیگران برای دولت نسخه بپیچند.

وی با اشاره به جلسه سال گذشته هیات دولت با مسئولان اجرایی کشور و دعوت وی از یکی از همکارانش برای حضور در جایگاه هیات رییسه جلسه تصریح کرد: برخی بلافاصله گفتند که احمدی‌نژاد می‌خواهد فلانی رییس جمهور بعدی باشد اما مگر انتخاب رییس جمهور بر عهده بنده است. رییس جمهور را ملت تعیین می‌کند و بنده نیز مثل همه یک رای دارم، ما همواره خود را مدیون تاریخ ملت ایران، آرمان‌های بلند امام راحل و شهدا می‌دانیم.

وی با بیان اینکه «در صنایع کوچک، قالی بافی، خدمات، کشاورزی و دامداری فرصت‌های بی‌شماری برای ایجاد اشتغال کم هزینه‌تر وجود دارد» افزود: «عده‌ای بی اطلاع چنین ادعا می‌کنند که منابع کافی برای ایجاد 2.5 میلیون شغل در کشور وجود ندارد اما به صراحت باید اعلام کرد که منابع به اندازه کافی وجود دارد و علاوه بر صندوق توسعه ملی، راهکارهای مناسبی در قانون بودجه برای تامین مالی طرح‌ها و پروژه‌ها در نظر گرفته شده است و از سوی دیگر به همان مقداری که در دولت جلوی دست اندازی‌ها و دزدی‌ها گرفته شده، منابع برای کار افزایش یافته است.»

احمدی نژاد با ذکر این نکته که «امسال بودجه عمرانی حدود 50 درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است» اظهار داشت: «سال گذشته بیشترین بودجه عمرانی تاریخ کشور اختصاص یافت و امسال نیز علاوه بر افزایش بودجه عمرانی در قانون بودجه، دستگاه‌های اجرایی اجازه فروش 27 هزار میلیارد اوراق مشارکت، استفاده از کمک 8 هزار میلیارد تومانی دولت برای پرداخت بدهی پیمانکاران، استفاده از کمک 5 هزار میلیارد تومانی برای پرداخت بدهی به وزارت نیرو،‌ اجازه استفاده 30 میلیارد دلاری از فاینانس به اضافه حدود 48 میلیارد دلار مجوز فاینانس باقی مانده از سال‌های قبل را دارند که می‌تواند تحرک بزرگی را در عمران و آبادانی کشور ایجاد کند. »

وی مدعی شد: «وقتی توانستیم رکورد 32 میلیارد دلار در صادرات غیرنفتی را بشکنیم امسال هم خواهیم توانست رقم 45 میلیارد دلار را محقق کرده و با برداشتن یک گام دیگر از مرز 60 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی بگذریم. »

احمدی نژاد توضیح داد که چشم به منابع جدیدی برای تامین هزینه های دولتش دارد: «فروش اموال و املاک وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی یکی دیگر از راهکارهای قانون بودجه سال 90 برای تامین بودجه عمرانی است. یک دروغ و فریب بزرگ به سیستم مدیریتی تحمیل شده بود مبنی بر اینکه مدیران باید در ساختمان‌های مجلل نشسته و مدیریت کنند اما این دولت این دروغ را باطل کرد و امروز چندین وزارتخانه و از جمله وزارت کشاورزی، ساختمان ستادی خود را تخلیه و آماده فروش کرده‌اند.»

رییس دولت برآمده از انتخابات غریب 2خرداد 88 در مورد تعطیلات کشور گفت: «هیاتی از طرف دولت مامور بررسی و مقایسه تعطیلات در ایران و سایر کشورها شد و نتیجه این بود که فقط یک کشور با 65 روز تعطیلی از ایران با 75 روز، تعطیلات کمتری دارد و سایر کشورها بدون استثناء بیش از 100 روز تعطیلی دارند و جالب اینکه کشورهایی که بالاترین تولید ناخالص داخلی را دارند، بیش از 125 روز در سال تعطیلی دارند.»

وی افزود: «وقتی دولت بنا به شرایطی یک روز در کشور را تعطیل اعلام می‌کند برخی تمام بودجه کشور در بخش های مختلف را جمع کرده و تقسیم بر 365 روز می‌کنند و فریاد برمی‌آورند که فلان قدر خسارت به اقتصاد کشور وارد شد و آن را بهانه‌ای برای هجمه به دولت قرار می‌دهند.»

احمدی نژاد تاکید کرد: «البته کسانی که این انتقادات را وارد می‌کنند خودشان به لطف حضور در مسئولیت‌های دولتی از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند و از 365 روز سال بیش از 100 روز آن را با استفاده از بیت‌المال در مسافرت به سر می‌برند و توجهی به این ندارند که یک کارگر که یک سال کار می‌کند هم احتیاج به یک هفته استراحت و مسافرت دارد.»

وی در ادامه سخنانش  به انتقادات وارده درباره عدم اعلام آمار توسط بانک مرکزی به دستور رییس جمهور پاسخ داد و گفت: «کسانی که خودشان قانون 5 ساله پنجم را نوشته‌اند ظاهراً فراموش کرده‌اند که در این قانون تصویب کرده‌اند که تنها مرجع رسمی اعلام آمار در کشور، مرکز آمار باشد و اگر این نکته را از یاد برده‌اند که وای بر آنها و اگر هم یادشان هست و چنین اتهاماتی علیه دولت مطرح می‌کنند باز هم وای بر آنها.»

او مدعی شد: «عده‌ای از موفقیت دولت خوشحال نیستند و نمی‌توانند این توفیقات را تحمل کنند. ماموریت امروز ما ساختن ایران، اصلاح ساختارها، عمران و آبادانی کشور و رفع مشکلات مردم است و در این راه نباید حتی یک ثانیه را از دست بدهیم چرا که فقط کار است که از ما باقی می‌ماند.»

احمدی نژاد همچنین تاکید کرد: «هرگز نباید اجازه داد که عده‌ای بدون آنکه دغدغه مردم و مملکت را داشته باشند برای دولت نسخه بپیچند که چه کار بکند و چه کار نکند؛ این افراد نه تنها به فکر کشور نیستند بلکه به فکر خودشان هم نیستند. »

از دیگر نکات جالب توجه در سخنان جدید احمدی نژاد آن که وی  از مسئولان اجرایی خواست تا ظرف یک هفته گزارشی مفصل و جامع از اقدامات انجام شده در دستگاه متبوع خود ارائه دهند تا وی بر اساس آن از فرصت ماه مبارک رمضان استفاده کرده و گزارشی جامع از عملکرد دولت به مردم ارائه کند.

احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «از دولت نهم تاکنون دریایی از خدمات به سرانجام رسیده که اجرای هر کدام از آنها ممکن بود 10 سال به طول بیانجامد ولی در این دولت تمامی این کارها به سرعت و در مدت زمان کوتاهی عملیاتی شده است که از جمله می‌توان به بخش‌های صنعت، کشاورزی، علم و فناوری و ‌تجارت خارجی اشاره کرد.»

وی مدعی شد: «در طی 15 سال قبل از دولت نهم در مجموع 3 هزار میلیارد تومان واگذاری از سوی مسئولین وقت صورت گرفت اما در 5 سال اخیر 80 هزار میلیارد تومان بدون کوچکترین مشکلی واگذاری صورت گرفته است.»

احمدی نژاد همچنین گفت: «از سال 84 تا به امروز بیش از 30 عنوان کار بزرگ در کشور اجرایی و عملیاتی شده است. در سال 84 وزارت نیرو، تولید برق کشور را با 38 هزار مگاوات ظرفیت تحویل گرفت اما در حال حاضر 62 هزار و 500 مگاوات برق در کشور تولید می‌شود. در بخش سیمان نیز سال 84 ظرفیت تولید سیمان کشور 32 میلیون تن بود اما امروز با همت و تلاش مدیران اجرایی تولید سیمان کشور از 74 میلیون تن عبور کرده است. »

جرس: علی لاریجانی در جمع مدیران آموزش و پرورش با بیان این سئوال که «چرا مطالب در جان دانش آموزان نمی نشیند؟» گفت: «این مسئله رکود و حالت ایستایی در آموزش عقلانی و درست ایجاد کرده است به طوری که دانش آموزان را به افراد حرفه ای در تست زنی تبدیل کرده است.»

به گزارش خبرآنلاین، ریی مجلس در اجلاس روسای آموزش و پرورش بود، از آموزش و پرورش خواست «هرچه زودتر فکری برای کنکور کند».

این اظهارات لاریجانی درحالی است که مجلس، قانون حذف کنکور را مصوب کرده است، اما وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش به بهانه های مختلف آن را اجرا نمی کنند. هرچند گفته شده در سال 93، دیگر کنکور برگزار نمی شود.

 لاریجانی همچنین به استفاده از تکنیکهای آموزش زبان در یادگیری زبان های عربی و انگلیسی اشاره کرد و گفت: "تکنیکهای آموزش زبان در دنیا مدرن شده و ما از آن به درستی استفاده نمی کنیم. استنباط من این است در این زمینه احتیاج به بازنگری داریم باید دید چرا برون داد آموزش این دو زبان آن طور که باید نیست."

او در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «احساس می شود ادبیات فاخر گذشته امروز مورد توجه قرار نمی گیرد. در حال زبان فارسی در زندگی ما پر اهمیت است و حفظ و نگهداشت آن برای نسل آینده مهم است. نمی دانم اشکال از کجاست که مطالب در جان دانش آموزان نمی نشیند. شاید بیانشان بیان فاخری نباشد شاید شیوه آموزش اشکال دارد و یا موضوع باید عوض شود. حتی اگر معلمان نیاز به آموزش دارند این کار باید انجام شود زیرا اگر مسیر تکاملی در این حوزه نداشته باشیم در بخش ادبیات کشور ضرر خواهیم کرد.»

جرس: در حالی که انتقادهایی از سوی کمیته 7 + 8 اصول گرایان متوجه جبهه های پایداری و ایستادگی شده،  مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: جبهه پایداری انقلاب اسلامی به دنبال انشعاب و اختلاف نیست.

به گزارش  مهر، مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری روز پنجشنبه در اولین همایش رسمی جبهه پایداری انقلاب اسلامی سخنرانی کرد و گفت: وحدت امری پسندیده و مورد قبول عقلاست ؛ البته باید به این سئوال پاسخ داد که وحدت با چه کسی و چگونه محقق می شود.

عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین با بیان اینکه وحدت باید بر اساس محورتعریف شود افزود: وحدت بین افراد و گروه ها باید بر اساس محور دنبال شود و این وحدت در میان اصولگرایان محور داشته باشد.

وی اضافه کرد: ما همواره از وحدت استقبال می کنیم به خصوص که این وحدت بین نیروهای ارزشی، انقلابی باشد.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی اظهار داشت: نباید از نام اصولگرایی سوء استفاده شود که اگر این اتفاق بیفتد ضربه سنگینی به اصول وارد می شود.

وی در ادامه سخنانش به اعلام موجودیت جبهه پایداری انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: گروهی به نام جبهه پایداری فعالیت خود را آغاز کرده اند البته این جبهه به دنبال انشعاب و اختلاف نیست بلکه گروهی است که همواره بر ارزش های اسلامی تاکید و این ارزش ها را دنبال می کند.

مصباح یزدی  در اظهار نظری قابل توجه تاکید کرد: با شناختی که بنده از این جبهه پیدا کرده ام به این نتیجه رسیده ام که شناخت آنها از ارزش ها بیشتر از سایر اصولگرایان است.

وی تصریح کرد: این به معنی نفی و تضاد با دیگران نیست و حتی به معنای دکان دیگری نیست زیرا در طول همه این سال‌ها چیزی جز افترا و فحش از به وجود آمدن این دکان‌ها چیزی نصیب‌ کسی نشده است.

مصباح افزود: برخی گفتند که اعلام موجودیت جبهه پایداری به معنای انشقاق و اختلاف است که این درست نیست و خداوند به عمق دل‌ها آگاه است و از نیات‌ها باخبر است و خداوند بر اخلاص ما می‌افزاید.

گفتنی است در جبهه موسوم به پایداری، افرادی از همکاران قبلی دولت‌های نهم و دهم، برخی اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، برخی اعضای قرارگاه عمار و افرادی چون آقاتهرانی، غلامحسین الهام، صادق محصولی، لنکرانی، رسایی، علی‌اصغر زارعی، کوچک‌زاده، کوثری، روح‌الله حسینیان حضور دارند.

خبرنگاران در ایران وپاکستان باید مصؤن باشند
جرس: موسسۀ نی حمایت کنندۀ رسانه های آزاد افغانستان از افزایش فشار، تهدید، زندانی شدن و کشته شدن خبرنگاران در ایران و پاکستان  ابراز نگرانی نموده و عاملان این حوادث را تقبیح کرده است.

در بیانیه موسسه «نی» که برای جرس ارسال شده، ضمن انتقاد از برخورد اسلام آباد با روزنامه نگاران، و با بیان این نکته که «روزنامه نگاران ایرانی دگراندیش وآزاد درایران پیوسته مورد آزار واذیت دولت آن کشور قرار داشته اند» آمده است: «همین اکنون ده ها خبرنگار وروزنامه نگار در زندان اوین در وضع بدی معشیتی به سر می برند.علیرضا بهشتی شیرازی، بهمن احمدی امویی، سیامک قادری، مهدی محمودیان، مسعود باستانی، احسان مهرابی، حسین رونقی ملکی، کیوان صمیمی، حجت الله نیکرویی، علی اکبر عجمی، نادر کریمی جونی، محمد داوری، عدنان حسن پور و محمد رضا مقیسه از جمله دهها روزنامه نگاری هستند به جرم انتقال پیام ها و خبرها و اطلاع رسانی مدتهاست دز حبس هستند.دهها روزنامه نگار دیگر نیز در ایران انتظار اجرای احکام حبس خود هستند.»

بیانیه مزبور افزوده است: «شماری ازاین روزنامه نگاران از جمله احمد زید آبادی و ژیلا بنی یعقوب توسط دادگاه های ویژه به جزاهای سنگین از جمله ممنوع القلم شدن ، پرداخت میلیون ها تومان جریمه نقدی و سال ها حبس مواجه اند.»

این نهاد حامی مطبوعات مستقل در افغانستان از دولت جمهوری اسلامی خواسته است تا «براساس قوانین خویش و ارشادات دین مبین اسلام در مورد خبرنگاران و روزنامه نگاران دربند تجدید نظر نموده و نباید با اقدامات ظالمانه و تعدی بر حقگو ترین قشر جامعه یعنی روزنامه نگاران، چهرۀ دین اسلام را که رحمت و مهربانی از صفات بارز آن می باشد مکدر سازند.»

روزنامه نگاران حامی این بیانیه با بیا این نکته که «عضوی از اعضای خانوادۀ جهانی رسانه ها» هستند از مقامات پاکستانی و ایرانی خواسته اند که «خبرنگاران را به عنوان انتقال دهندۀ پیام ها وخبرها دانسته و این نکته را درک کنند که اطلاع رسانی وظیفۀ آنهاست، لذا نمی توان با جبر واکراه ، یا به زندانی کردن و کشتن آنها مردم را از حق دسترسی به معلومات باز دارند.»

بیانیه مطبوعاتی مزبور تصریح می کند: «همین اکنون برخی از خانواده های روزنامه نگاران محبوس ایرانی از جمله عیسی سحرخیز، مهدی محمودیان و احمد زیدآبادی از وضعیت جسمانی عزیزان شان نگران اند و ماموران نظام دراین زمینه با آنها همکاری لازم نمی نمایند.»

این نهاد مدنی حامی مطبوعات در کابل، افزوده است: «نوشتن و اندیشدن از جمله حقوق بشریست که دین اسلام نیز برآن صحه گذاشته است، لذا مدعیان اسلام نباید کاری کنند که دین را در چهر، استبداد به نمایش بگذارند.»

بیانیه مزبور در پایان آورده است: «خبرنگاران افغانستان خود را در غم واندوه همکاران و خانواده های شان در کشور های ایران وپاکستان شریک دانسته واز داعیۀ برحق آنها دفاع می نماید.»

معاون سینمایی وزیر ارشاد: زندان اوین یک هتل است!

پگاه آهنگرانی و مهناز محمدی بازیگران سینما، هر یک با وثیقه صد میلیون تومانی از زندانی آزاد شدند که معاونت سینمایی آنرا هتل می داند؛ اما مرضیه وفا مهر همچنان در "قرچک" ورامین زندانی است و تلاشهای همسر نامدارش ناصر تقوایی برای آزادی او تاکنون به نتیجه نرسیده است. مریم مجد دختر عکاس همچنان در اوین است، همانگونه که رامین پرچمی بازیگر، مدت محکومیت یکساله اش را در این زندان سپری می کند و از 25 بهمن ماه تاکنون که بازداشت شده است، نگذاشته اند حتی برای یک روز هم از حق قانونی خود استفاده کرده و به مرخصی بیاید. آهنگرانی و محمدی را هم آوردند و به خانواده شان تحویل دادند تا آنها که مقابل زندان به استقبالشان رفته بودند، از جمله پرویز پرستویی، نتوانند به آرزویشان برسند و دست خالی برگردند!

همه اینها در حالی اتفاق می افتد که "جواد شمقدری" معاون سینمایی وزارت ارشاد اعتقاد دارد حال همه زندانیان خوب است و اصلا زندانهای ایران و بویژه "زندان اوین درست مانند یک هتل است". او این حرفها را در یک گفت و گوی رسانه ای و هنگامی ایراد کرد که آن سوتر و در تالار وحدت تهران جشن مجله "دنیای تصویر" برای گزینش هنرمندان برتر سینما و تیاتر و تلویزیون برپا بود و اکثر آنها که برای گرفتن یا اهدا کردن تندیس "حافظ" به صحنه می آمدند، می گفتند که حالشان خوب نیست و اظهارامیدواری می کردند که دوستان زندانیشان بزودی آزاد شوند.

در این میان حرف مسعود جعفری جوزانی از همه معنی دار تر بود. او که مشغول فیلمنامه "کورش بزرگ" است و برای مجموعه تاریخی "در چشم باد" به عنوان بهترین کارگردان تلویزیون انتخاب شده و آمده بود تا تندیس "حافظ" را از دست دخترش "سحر جوزانی" بازیگر همین مجموعه دریافت کند، گفت: "من و سحر دو نیمه‌ایم، او نیمه خوب است، ما با هم تکمیل می‌شویم. در فرهنگ ایرانی خانواده و عشق به آن محترم است و جشن دنیای تصویر امشب حال و هوای خانوادگی داشت. اما من نصیحتی به آنهایی می‌کنم که اندازه قدرت‌های کوچکی که به آنها واگذار می‌شود نیستند؛ آنها اگر این سرزمین را دوست دارند یا حتی برای این سقف ارزش قایل هستند از قدرت کوچکشان سوءاستفاده نکنند. اگر این خانه فرو بریزد از قهر مردم و سنگ‌های این خانه در امان نیستند"!

شیوه تهیه مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان

یک وبلاگ نویس خوش ذوق، مواد لازم برای تهیه یک مجموعه تلویزیونی مخصوص ماه مبارک رمضان را به این صورت ردیف کرده است: روحانی یک عدد، پیرزن سال خورده یک عدد (ترجیحا ثریا قاسمی)، یک مرد آذری به عنوان نمک سریال، دختر جوان و زیبا دو عدد، پسر جوان و جذاب دو عدد، زن زیبا و معصوم یک عدد (ترجیحا مریم کاویانی)، مرد میانسال دو عدد (ترجیحا امین تارخ و محمدرضا شریفی نیا)، بهشت زهرا يک بار، امام زاده نامشخص يک بار، مسجد بي نام و نشان يک بار، جوانان ريشو با نامهاي ایمه و بسيار قابل اعتماد چند نفر، جوانان پولدار غير قابل اعتماد با نامهای اصيل ايراني چند نفر، تعدادي پليس ، معتاد ، اهالي و کسبه محل به مقدار لازم.

طرزتهیه: ابتدا همه را جز آقای روحانی در یک قابلمه ریخته و سپس خوب بهم می زنیم تا به اندازه کافی بهم بخورند و بهم بریزند. سپس آقای روحانی را بعنوان مشکل گشا وارد قابلمه می کنیم. بعد از نیمساعت قهرمان داستان را به مسجد و امامزاده مي فرستيم تا حدود صد ليتر آب غوره فرد اعلا توليد کند سرانجام در قابلمه را بر می داریم و سر سفره افطار هفتاد میلیون بیننده می آوریم!

مجموعه های سیمای جمهوری اسلامی در ماههای دیگر نیز دست کمی از این ندارد؛ به مجموعه هایی که همین روزها به پایان رسیده یا می رسند نگاه کنید: یا مانند "مختارنامه" تحریف تاریخ در جهت ولایت مداری مردم است؛ یا مانند "نابرده رنج" به بازی گرفتن قهرمانان جنگ ایران و عراق و اخذ نتیجه مورد نظر حکومت از آن و یا تمسخر مردم ایران در مجموعه های طنزی مانند "ساختمان پزشکان" و "سه، دو، پنج" که در آنها این مردم حقه بازند، دروغ می گویند، رشوه می دهند و می گیرند و برای نزدیک ترین کسان خود هم کلک سوار می کنند. پدر به فرزند و فرزند به مادر خود رحم ندارد و اگر آدم خوش قلب و مهربانی هم در این مجموعه ها وجود داشته باشد "مشنگ" است! در مقابل، در این مجموعه ها کوچکترین اشاره ای به فساد حکام نیست؛ دزد نامش "منوچهر" است و قهرمان نامش "اسد" یا "عماد"!

مشکلاتی: صدا و سیما بیت المال را هدر می دهد؟

شرایط نامساعد و غیرهنری حاکم برتولید مجموعه های تلویزیونی موجب کناره گیری بسیاری از هنرمندان شناخته شده از این رسانه شده است. از جمله حسن مشكلاتي، فيلمنامه‌نويس نام‌آشنايي كه سريال‌هاي پرمخاطبي همچون «كت‌جادويي»، «سفر سبز»، «پليس جوان»، «آژانس دوستي» و "پس از باران" را در شناسنامه‌ي هنري ‌خود دارد، سه سال است كه همكاري‌هايش را با تلويزيون متوقف كرده‌است. وي در گفتگو با خبرگزاری "ایلنا" در این مورد گفت: "متاسفانه روند همكاري‌هايم در طول سال‌هاي اخير، رفته رفته موجبات دلزدگي مرا فراهم آورد. به عنوان مثال، سريال «پس از باران» با نام شخص ديگري در مقام فيلمنامه‌نويس روي آنتن رفت و سريال «وفا» كپي برابر اصلي بود از سريالي با نام«غريبه در شام» كه من براي قاسم جعفري نوشته بودم."

مشكلاتي ضمن بيان اين ‌مطلب كه روند نمایش مجموعه های سیمای جمهوری اسلامی به سمت ازدست دادن مخاطبان گرايش پيدا كرده‌است، افزود: "اينكه در تلويزيون، سريال‌هاي خوب و مخاطب‌پسند توليد نمي‌شود، دليلش اين نيست كه مديران شبكه‌ها نمي‌خواهند كار خوب بسازند، بلكه نمي‌توانند سريال شايسته‌اي را روي آنتن ببرند. كار خوب، تخصص مي‌خواهد و مديران تلويزيون با رفتاري كه طي‌سال‌هاي اخير با متخصصان داشته‌اند، باعث شده‌اند كه رفته‌رفته فيلم‌نامه‌نويسان و كارگردانان حرفه‌اي دلزده شده و از ادامه‌ي همكاري با اين سازمان پرهيز كنند. اينطور شده كه درحال حاضر، برخي در تلويزيون برنامه مي‌سازند كه نه دانش كافي دارند و نه تخصص لازم را."

اين فيلم‌نامه‌نويس گفت: "يك نويسنده بايد آنقدر از زمانه و جامعه‌ي خود اطلاعات داشته باشد، كه نياز زمانه‌ي مردمش را بشناسد و در راستاي التيام بخشيدن به دردهاي جامعه؛ كار بسازد. اما متاسفانه اين رسالت تقريبا فراموش شده و برخي مديران شبكه‌ها تنها به فكر پر كردن آنتن خود هستند. در چنين شرايطي طبيعي‌ست كه برنامه‌هاي تلويزيون هيچ قرابتي با مسایل و مشغله‌هاي مردم زمانه‌ي ما نداشته باشد و مخاطبان نيز ناگزيرند كه مطالبات خود را در شبكه‌هاي ماهواره‌‌اي جستجو كنند."

مشكلاتي، ضمن بيان اين مطلب كه عملكرد تلويزيون خسارت‌هاي فرهنگي جبران‌ناپذيري به همراه خواهد داشت، ادامه داد: "با فرض اينكه فيلمنامه‌اي درخور توجه، دراختيار باشد؛ تنها يك كارگردان كاركشته مي‌تواند يك اثر قابل توجه و پرمخاطب را توليد كند. اما متاسفانه برخي كه امروزه در تلويزيون كار مي‌سازند، «كارگردان» نيستند بلكه بيشتر «كارچرخان»اند. درحالي‌كه كارگردان واقعي كسي‌ست كه توانايي تحليل كردن مسایل اجتماعي زمانه‌ي خود را داشته باشد. دراغلب سريال‌هايي كه اين اواخر روي آنتن رفته، مي‌بينيم كه آقايان تنها مفاهيم تكراري و بي‌اثر را با قاب‌سازي‌هاي جديد، مي‌آرايند و اسمش را مي‌گذارند اثر فرهنگي! اما مردم كه اتفاقا رشد فكري زيادي در سال‌هاي اخير داشته‌اند، تشنه‌ي محتوا و مفاهيم ژرف‌تري هستند و با تكرار مكررات، اغنا نمي‌شوند."

به گفته این نویسنده، "متاسفانه غالب مديران شبكه‌هاي تلويزيوني، به برخي گروه‌هاي توليد‌كننده اعتماد ويژه‌اي نشان داده‌اند كه اتفاقا اين گروه‌ها مورد اعتماد بدنه‌ي اصلي هنر نيستند و شايستگي يكه‌تازي كردن در بالاترين جايگاه رسانه‌اي كشور را ندارند. مديران شبكه‌ها بجاي ضابطه‌مندي به مديريت رابطه‌اي روي‌آورده‌اند. آن‌چنان‌كه هر مدير تنها با چهار/ پنج گروه توليدي كار مي‌كند كه اتفاقا شناسنامه‌ي كم فروغ داشته و دارند. با اين حساب اين افراد روز به روز شكست‌هاي خود را در آثاري تازه تكرار مي‌كنند و سرمايه‌ي بيت‌المال را به هدر مي‌دهند."

"مرغ خوشخوان" در ایران هم می خواند؟

آلبوم "مرغ خوشخوان" با صدای استاد محمدرضا شجریان، بالاخره پس از یکسال از دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوز انتشار گرفت و سخنان رییس این دفتر این امیدواری را در دل دوستداران موسیقی ملی ایران زنده کرد که شاید پس از چند سال بتوانند شاهد اجرای زنده شجریان در کنسرتهای داخل کشور هم باشند. "مرغ خوشخوان" بخش دوم از کنسرت پیشین شجریان با گروه "شهناز" به سرپرستی و آهنگسازی مجید درخشانی است که هم اکنون آماده اجرای تور اروپایی خود با برنامه ای جدید می شوند.

محمد میرزمانی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در یک گفت و گوی رسانه ای اعلام کرد که مجوز آلبوم موسیقی "مرغ خوشخوان" از سوی این دفتر صادر شده است. او ضمن اعلام این خبر به چگونگی ارایه مجوز به تازه ترین آلبوم موسیقی شجریان اشاره کرد و گفت : "چندی پیش استاد شجریان یک آلبوم برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد فرستاده بودند که عصر دیروز من مجوز انتشار این آلبوم را صادر کردم؛ همچنین با مذاکراتی که انجام خواهد شد شرایط برگزاری کنسرت ایشان را نیزمهیا خواهیم کرد."

پس از موضع گیریهای استاد شجریان در مورد نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث پس از آن و همراهی با جنبش اعتراضی مردم ایران، پخش آثار وی از جمله دعای "ربنا" از صدا و سیما قطع شد و برای کنسرتها و آلبومهایش مجوز اجرا و پخش صادر نشد تا این هفته و سخنان مدیر کل دفتر موسیقی که نشان می دهد حکومت در مقابل استاد که اعلام کرده بود همه آثارش را خارج از ایران منتشر می کند، عقب نشینی کرده است. تور اروپایی شجریان و گروه "شهناز" نیمه سپتامبر از استانبول آغاز می شود و پس از اجرا در شهرهای آمستردام، بروکسل، ماینز، برلین، هامبورگ، لندن، اینبورگ، مونیخ، وین، گوتنبرگ و استکلهلم، آخر اکتبر در کلن به پایان می رسد. 

"تـی تووک" را به "آوینیون" راه ندادند!

معاون وزیر ارشاد و همراهانش برای تماشا راهی پاریس شدند، اما کمک نکردند تا گروهی که باید می رفت و در جشنواره "آوینیون" نمایشنامه ای را روی صحنه می برد، ویزا بگیرد و به فرانسه برود! ابراهیم پشتکوهی سرپرست گروه تیاتر «تي‌تووك» بندرعباس که قرار بود نمایشنامه"تنها سگ اولی می داند چرا پارس می کند" را در جشنواره "آوینیون" اجرا کند، درباره اینکه گروه چرا نتوانست ویزای سفر به فرانسه را بگیرد، به خبرگزاری "ایسنا" گفته است: مجرد بودن برخي از اعضاي گروه از نظر آنها ايراد بود. البته همه‌ي اين ايرادها را به صورت شفاهي اعلام كردند.با اين حال اين رفتار توهين آميز است نمي‌دانم چه تصوري درمورد هنرمندان ايراني دارند كه فكر مي‌كنند از كوچكترين فرصتي براي ترك كشورشان استفاده مي‌كنند، درحالي كه با قاطعيت مي‌گويم ما وطنمان را دوست داريم. چگونه ممكن است سرزمين و مردمي را كه به آن عشق مي‌ورزيم رها كنيم و به خاطر يك سفر كوتاه مدت كشورمان را ترك كنيم؟"

پشتكوهي افزود: "به‌درخواست سفارت فرانسه، ‌دبير فستيوال «آوينيون» براي تك تك اعضاي گروه ما دعوت‌نامه فرستاد، اما بازهم ايراد گرفتند." او در ادامه از عدم همراهي مسیولان فرهنگي ايران هم اظهار تاسف كرد و افزود: "مسوولان فرهنگي ما در شرايطي به آوينيون رفته‌اند كه يكي از نمايندگان تیاتر ايران براي حضور در اين جشنواره دچار مشكل شده و مسوولان ما هيچ حمايتي از اين گروه نكرده‌اند. وقتي گروهي از بندرعباس كه قرار بود نمايشي متفاوت از ايران را به صحنه بياورند، دچار مشكل مي شوند، هيچ يك از مديران فرهنگي ما براي حل اين مشكل پي‌گيري نمي‌كنند بلكه خودشان به جشنواره مي‌روند. اين برخوردها جاي شگفتي‌ و تاسف دارد. تنها كسي كه تلاش كرد اين مشكل را حل كند بهروز غريب‌پور بود كه پيگيري او هم بي‌نتيجه ماند."

اين كارگردان تئاتر يادآور شد: "ما براي اجراي نمايشمان چندين ماه تمرين كرده‌ بوديم، سالن اجاره كرده بوديم، بليت سفر را تهيه كرده بوديم اما با لغو شدن اين سفر، گروه ما متقبل ضررهاي مالي و عاطفي بسياري شد. ضرر مادي براي مان چندان مهم نيست هرچند كه براي يك گروه تیاتر كه در شهرستان كار مي‌كند ضررهاي مالي هم بسيار مهم است؛ اما آنچه بيش از ضرر مالي ما را ناراحت مي‌كند افسردگي و سرخوردگي اعضاي گروه است. هيچ يك از مسوولان نپرسيدند چرا سفرتان لغو شده؟ آيا هميشه ما بايد در اتاق آنها را بزنيم؟ چرا يك بار آنها سراغي از ما نمي‌گيرند؟ شايد نتوانيم انتظار چنداني از خارجي‌ها داشته باشيم اما از مسیولان خودمان كه هم وطن ما هستند كه انتظار داريم"! به گزارش ايسنا، حميد شاه‌آبادي معاون هنري وزارت ارشاد، حسين مسافر آستانه مدير اداره‌ي كل هنرهاي نمايشي ، محمود عزيزي كارگردان تیاتر و دبير پانزدهمين جشنواره‌ي تیاتر آييني سنتي از جمله مسیولان و هنرمنداني هستند كه از ايران به جشنواره‌ «آوينيون» فرانسه سفر كردند.

حجازی: حاضرم سیمرغم را بدهم اما بتوانم فیلم بسازم!

فیلمسازی که با اولین فیلمش "سیمرغ بلورین" جشنواره سینمایی فجر را دریافت کرد، پس از گذشت سه سال که نتوانسته برای ساخت دومین فیلمش از وزارت ارشاد پروانه ساخت بگیرد، حالا می گوید حاضر است آن "سیمرغ" و همه جوایزش را بدهد و در مقابل بتواند به فیلمسازی ادامه دهد! روح اله حجازی کارگردان فیلم سینمایی "در میان ابرها" با اشاره به مشکلات تولید فیلم دومش در گفت و گویی با خبرگزاری "مهر" تاکید کرد: "من پس از فیلم "در میان ابرها" تصمیم گرفتم فیلم تازه‌ام را بسازم، فیلمنامه "ندبه" را سال 88 نوشتم. زحمت زیادی برای نوشتن فیلمنامه کشیدم اما پروانه ساخت دریافت نکردم؛ اصلاحات روی فیلمنامه را شروع کردم و به فیلمنامه دیگری رسیدم که "اتفاق می‌افتد" نام داشت و سال 89 آن را برای دریافت پروانه ارایه دادم اما بازهم جواب منفی بود."

این نویسنده و کارگردان گفت: "من بسیار تلاش کردم تا بتوانم فیلم دومم را بسازم؛ ورود به سینما ساده نیست، ساختن فیلم در فضای حرفه‌ای هم دشوار است؛ با وجود این که "در میان ابرها" در جشنواره فیلم فجر دیده شد بازهم شرایط برای این که بتوانم فیلم دوم خود را کارگردانی کنم فراهم نشده است. من هم سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به دست آوردم، هم جوایز بین‌المللی مختلف را. برای یک فیلم اول این افتخارها قابل توجه است، اما حاضرم سیمرغ و جایزه‌های سینمایی‌ام را بدهم شاید بخت فیلمسازی را به دست بیاورم. فیلمساز بدون این که بتواند فیلم بسازد، بدون انگیزه و امید به ادامه زندگی حرفه‌ای‌اش نابود می‌شود."

حجازی که اولین فیلمش با بازی "الناز شاکردوست" دوسال پیش روی پرده سینماها رفت، در مورد آینده حرفه ای خود می گوید: "فیلمنامه "زندگی خصوصی آقا و خانم میم" را نوشته‌ام و در انتظار دریافت پروانه ساخت برای آن هستم؛ امیدوارم این اتفاق بیفتد و بتوانم امسال فیلم دومم را کلید بزنم. من در این شرایط دشوار برای فیلم‌هایم تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار پیدا کرده‌ام اما صادر نشدن پروانه ساخت برنامه‌هایم را بر هم زد."

مجسمه های چینی در میادین شهرهای ایران؟

چند سالی بود، میادین بزرگ و کوچک در شهرهای مختلف ایران شاهد تندیسهای نامتناسبی مانند درختهای نخل پلاستیکی یا درختهای لامپ دار به رنگهای مختلف بودند که نهادهای دولتی و سپاه آنها را از چین وارد می کردند و به خرج ملت به شهرداریها می فروختند. تندیسهای سفارشی دیگری هم بود که یکبار مجسمه ساز بزرگ ایرانی "پرویز تناولی" از آنها با تعبیر "هیولا" یاد کرده بود! حالا مدتی است آب نماهای وارد شده از چین هم در مکانهای مختلف از جمله میادین تهران خودنمایی می کنند، آثار هنری "کارخانه ای" که قیمت برخی از آنها را تا سی و پنج میلیون تومان هم نوشته اند و در مقابل صادرات نفت ایران به چین، وارد ایران می شوند!

در این مورد، بهداد لاهوتی مجسمه ساز و دبیر اکسپوی مجسمه سازی "نود" به خبرگزاری "ایلنا" مي‌گويد: "مجسمه‌سازان ايراني هم ايده‌‌ي خوب دارند و هم تكنيك خوبي؛ براي همين در نمايشگاه‌هاي خارجي همواره موردتوجه بوده‌اند. شايد اگر از چین مدیر بیاوریم بهتر باشد بلكه آنها توانستند کاری کنند که مجسمه‌ي ايراني هم صادر شود. هنرمندان مجسمه‌ساز ایرانی هم توان تکنیکی را دارند و هم ایده‌های لازم را، پس چرا باید مسیولان از چین مجسمه به ایران بیاورند و در پایتخت نصب کنند؟ چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. این هم قضیه‌ای است که واقعا ما با آن مشکل داریم. نمی‌دانم چه اتفاقی دارد می‌افتد که کارهایی از این دست رخ می‌دهد؟

لاهوتی که عضو انجمن مجسمه سازان ایران است، ادامه می دهد: "واقعا اتفاقات بدی رخ می‌دهد. دارند یک سری از کارهای دهه شصت را می‌آورند و در شهر می‌گذارند؛ يک کره یا دلفین را به عنوان مجسمه در شهر نصب می‌کنند. نمی‌دانم دلفین چه ربطی به تهران دارد؟ مگر اینجا دریا دارد که مجسمه دلفین هم داشته باشد؟! کارها تمیز است، پرداخت خوبی دارد اما مگر توجیهی است برای اینکه از چین مجسمه بیاوریم؟ ما هم در همین ایران خودمان می‌توانیم کارهای از این دست انجام دهیم، اما به شرطی که واقعا هزینه‌هایی که صرف این کار می‌شود را صادقانه بگویند. می‌گویم در چین خیلی از چیزها ارزان است اما برای مثال اگر خریدی انجام می‌شود به مبلغ 500هزار تومان، تا به ایران بیاید، حمل و نقل و هزینه پایه و نصب و گمرکی چقدر تمام می‌شود؟ برای کاری که قرار است به ایران بیاید و در شهر نصب شود باید گمرکی‌های بسیار سنگین هم گرفته شود چراکه معلوم نیست پشت این کار چه کسانی هستند که کلی منافع از این راه عایدشان می‌شود و اصلا چطور توانسته‌اند این روابط را در شهرداری به ویژه شهرداری مناطق پیدا کنند؟ در شهرداری، شورایی داریم که آثار هنری را انتخاب می‌کند. یکی دونفر از اعضای آن شورا آمدند و از آثار اکسپو دیدن کردند. آنها هم مجسمه‌ساز هستند. در یک جلسه‌ای در زیباسازی، در بخش حجم حضور داشتم. یکی از این عزیزان در آن جلسه گفت در اکسپو کارهایی هست که اگر اینها بزرگ و شهری شوند خیلی جالب می‌شوند. وقتی نگاه خود شورا هم این باشد دیگر جایی برای مجسمه‌ي چینی نمی‌ماند"!

آقای خامنه ای که پیش از این در برهه های مختلفی به دخالت در امور پارلمانی، اجرایی، امنیتی، سیاست خارجی و انتخاباتی مبادرت کرده بود، این بار نیز با استفاده از یکی از چندین اختیار گسترده ای که در قانون اساسی بازنگری شده و "ولایت مطلقه" گردیده برایش تعبیه شده، محمود هاشمی شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه (عضو فعلی خبرگان) را به ریاست هیات مذکور منصوب و همزمان حکم کرد "مسئولان عالی نظام، روابط قوا را به نحو مطلوب تنظیم و اختلافات احتمالی را رفع کنند و کمال همکاری را با هیات مذکور به عمل آورند."

در حکم رهبری همچنین محمد حسن ابوترابی، مرتضی نبوی، عباسعلی کدخدایی و صمد موسوی خوشدل به عنوان اعضای این هیات برای یک دوره پنج ساله انتخاب شده‌اند.

بدین ترتیب برخلاف آنچه در ساختار فعلی جمهوری اسلامی مشخص شده بود، تا چنین مواقعی، نهادهای بالادستی چون «مجمع تشخیص مصلحت» حرف نهایی را در حل اختلاف نظر‌ها مطرح کنند، اما این بار مسئلۀ اختلافات حکومت با هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص و رئیس پیشین خبرگان) به حدی غالب بود، که ترجیح داده شد نقش وی نادیده گرفته شود.

در همین زمینه احمد سلامتیان نماینده دوره اول مجلس بعد از انقلاب، که پیش و بیش از یک فعال سیاسی، به عنوان تحليلگر مسائل ایران شناخته می شود، معتقد است "در این نظام دیگر همآهنگی و تعادل و تفکیک و استقلال قوا اصل نیست . اصل اختلاف و تعارض و ناهمگونی این قوا است که توسن سرکش قلمداد شده بطور دائم باید در کف عنان رهبر باشند تا با تازیانه عتابی از یکسو و خطابی از سوی دیگر ارابه قدرتش را بجلو براند. توجه به یک نکته کافی است که حتی این پنج مشاور منصوب ایشان که باید به امر اساسی حل اختلاف و تنظیم قوای سه گانه بپردازند برای تعیین رئیس خود که علی الاصول کار ی جز اداره جلسات ندارد نیز صلاحیت ندارند و باید رهبری شخصا رئیس این هیات عالی! را تعیین بفرمایند."

مشروح گفتگوی جرس با این تحلیل گر اوضاع ایران که در پاریس اقامت دارد، به ترتیب زیر است:

- همان گونه در جریان هستید، روز دوشنبه هفته جاری رهبر جمهوری اسلامی با استناد به اصل ۱۱۰ قانون اساسی، برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه را تشکیل داده‌، نظر شما با رویکرد به سی و دو سال گذشته و پیشینۀ اینگونه مداخلات چیست؟

قانون اساسی جمهوری اسلامی با شکل و محتوا ئی که در مجلس بررسی نهائی قانون اساسی بدان داده شد از همان ابتدا از نظر سیستم قانونی دارای ذات و ترکیبی دوگانه , نا متجانس و بحران زا بود. اصل پنجاه و هفت قانون اساسی در باره قوای حاکم در جمهوری اسلامی و روابط آنها با یکدیگر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این اصل سه قوه, مقننه, مجریه و قضائیه مستقل از یکدیگر شناخته شده و تصریح شده بود که اعمال آنها طبق اصول قانون اساسی انجام میگردد و ارتباط میان آنها وسیله رئیس جمهور بر قرار می گردد.

شبیه این اصل حقوقی در اکثریت قریب به اتفاق قوانین اساسی جمهوری هائی که بر مبنای حکومت قانون و تفکیک و استقلال قوا ازیکدیگر تدوین گردیده اند پیش بینی شده است و بعنوان میزان اصلی تضمین کننده تعادل و تفکیک قوا بمنظور جلوگیری از بروز اختلاف و تشتت بین آنها و ستون مایه تثبیت و نهادینه شده رفتار قانونی این نظام ها عمل می کنند.

اما قانون اساسی جمهوری اسلامی با قبول اصل قیمومت فقیه بر حاکمیت ملی این قوا و اعمال آنها را زیر نظر ولایت امر و امامت امت قرار داد و به این ترتیب ترکیب جدید و بدیعی در قانون گذاری اساسی بوجود آورد. یعنی به رسمیت شناختن حاکمیت قوای سه گانه و استقلال آنها از یکدیگر و نفی این حاکمیت و استقلال در همان اصل .

به این ترتیب قانون اساسی جمهوری اسلامی در متن اولیه و آنهم در اساسی ترین اصل آن که برسمیت شناختن قوای سه گانه، حدود اختیارات و تنظیم ارتباط آنها با یکدیگر بود تناقضی را مستقر می کرد که بیش از سی سال است بر حیات قانونی جمهوری اسلامی و تثبیت و نهادینه شدن آن سایه افکنده است . و روال سه دهه زندگانی این جمهوری قدم بقدم در مسیر محدود و مقید کردن بیشتر قوای سه گانه و تقویت و مطلق و بی حد و مرز ساختن قیمومت ولی حاکم بر آنان است .

در بازنگری قانون اساسی در سال ۶٨ نیز، قید «مطلقه» را به ولایت مندرج در اصل پنجاه و هفت افزودند و وظیفه ارتباط میان آنها توسط رئیس جمهور را حذف نموده و بجای آن در بند هفتم اصل یکصد و دهم وظیفه «حل اختلاف و تنظیم قوای سه گانه» را بعهده رهبر, قیم گذاردند.

در واقع به همان اندازه که استقلال و تفکیک قوای سه گانه موجب احترام جامعه به آنها و هر قوه به حریم یکدیگر و ایجاد تعادل بین آنها و اجتناب از بروز اختلاف و بحران بین نهاد ها می گردد, شرط لازم برای توجیه قیم و تامین نقش و سیطره برای وی, مقید نگاه داشتن قوای سه گانه, بحران سازی در روابط آنها, ایجاد محدودیت در صلاحیت و اختیارات آنان, گرفتن استقلال و دست نشانده کردن آنها است.

و بدین ترتیب در جمهوری اسلامی بجای کوشش برای رشد و استقلال و تفکیک و تعادل قوا , موتور اصلی حکومت و پویائی محوری حاکمیت بطور دائم در مسیر تضعیف و تحقیر و بی اعتبار کردن و بر هم زدن تعادل بین قوای اساسی کشور بوده است و عامل این همه, نه دشمن خارجی و نه معاند داخلی, بلکه قدرت مطلقه قیمی است که رشد و اعتبار و استقلال و احترام قوای سه گانه و یا هریک از آنان را معارض با اطلاق قدر ت خود می داند . هرکدام از این قوا که منزلت و اختییار و حاکمیت خود را باور کنند لاجرم با قدرت مطلقه قیم تعارض می یابند و هر عضو ومسئولی از این قواکه تقویت و اعتلای هر کدام از این سه قوه را در مخیله خود بپرورانند با ولی مطلقه زاویه گرفته و از بهشت ولایت او اخراج می گردد.

تداوم چنین وضعیتی و تشدید آن در سالهای اخیر چنان قوای سه گانه کشور را گرفتار تزلزل , تردید و سر گردانی در هر مساله ای نموده است که امروز هر یک از آنها برای ادامه تنفس و حیات خود محتاج به تکیه به رهبری و هزینه کردن از کیسه او و یا موضع گرفتن در پشت سپر وی شده اند. رهبری نیز در برابر چنین قوای ضعیف و پراکنده و متشتتی روز بروز بر دامنه اختیارات و مداخلات خود در امور قوای سه گانه افزوده است . نفس ایجاد ارگان دائمی تحت عنوان هیات عالی اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه , از پنج منصوب رهبری تنها برای ارائه نظر مشورتی به رهبری در این مورد بهترین گواه بر میزان فردی و شخصی شدن قدرت و افول اعتبار این قوا و مسئولین آنها در جمهوری اسلامی است .

در این نظام دیگر همآهنگی و تعادل و تفکیک و استقلال قوا اصل نیست . اصل اختلاف و تعارض و ناهمگونی این قوا است که توسن سرکش قلمداد شده بطور دائم باید در کف عنان رهبر باشند تا باتازیانه عتابی از یکسو و خطابی از سوی دیگر ارابه قدرتش را بجلو براند. توجه به یک نکته کافی است که حتی این پنج مشاور منصوب ایشان که باید به امر اساسی حل اختلاف و تنظیم قوای سه گانه بپردازند برای تعیین رئیس خود که علی الاصول کار ی جز اداره جلسات ندارد نیز صلاحیت ندارند و باید رهبری شخصا رئیس این هیات عالی ! ر ا تعیین بفرمایند.

دلایل این اقدام رهبر جمهوری اسلامی در شرایط فعلی - به نظر شما - چه می تواند باشد؟ اختلاف مجلس با دولتی ها، حاد شدنِ اختلافات داخلی در ارکان نظام؟ یا اینکه حجم اختلافات دولت مجلس و دولت به حدی زیاد شده که وقت و توجه و انرژی مضاعفی را از رهبری گرفته و حجم زیاد اختلافات، زمینه اصلی تشکیل این هیئت بوده؟

نشانه ای از اینکه رهبری نسبت به فرسایشی که این مداخله مستمر و جزء به جزء در همه امور برای مقام و جایگاهش بوجود می آورد نگران باشد، بچشم نمی خورد . حتی از شواهد بر می آید که صرف این «وقت و توجه و انرژی مضاعف» در محضر رهبری گواه بر والائی و برتری مقام ایشان قلمداد می شود . و از همین رو خدمتگزاران برنامه ها را بطوری می ریزند که در همه امور، از کوچک بزرگ حرف اول و آخر را تنها رهبر می زند . این «هیات عالی» نیز علیرغم اسمش بنا بر نصب و تعیین رئیسش توسط شخص رهبر , برای جزئی ترین امور ناگزیر به مراجعه به شخص ایشان است و دارای وجهه و مشروعیتی جدا از رهبری نیست که بتواند بار مسئولیت تصمیمات احتمالی ش را حتی در حد مشورتی که به ر هبری می دهد، خود بدوش بکشد . از جهت تاثیر حکمیت این ارگان جدید نسبت به اختلافات نیز قطعا سخن و نظر آن اعتبار و جهه ای بیشتر از «حکم حکومتی» شخص ایشان ندارد که در وقایع اخیر مربوط به استعفا و ابقای وزیر اطلاعات لااقل میزان اعتبار اقناعی آن نسبت به مذاب ترین ذوب شده گان ولایت بر همگان بر ملا گردید.

- با توجه به اینکه طبق ساختار جمهوری اسلامی، نهادهای بالادستی مانند مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان حرف نهایی را در حل اختلاف نظر‌ها مطرح می کنند، مسئلۀ اختلافات هاشمی رفسنجانی با حکومت، این بار به نوعی واضح تر خودش را عیان نساخته و عملا نشان از آن ندارد که رهبر جمهوری اسلامی نقش وی را نادیده گرفته است؟
کاملا درست است در اصل ١١٢ قانون اساسی از زمره وظائف مجمع تشخیص مصلحت که تعیین اعضای ثابت و متغیر آنرا نیز رهبری تعیین می کند «مشاوره در اموری که رهبری به آنان ارجاع می‌دهد» ذکر شده است و در گذشته نیز در مواردی آقای خامنه ای رسیدگی به اختلافات قوای سه گانه را به آن احاله نموده است . حتی با توجه به اینکه علی الاصول اختلاف قوای سه گانه باید ناشی از اختلاف برداشت آنها اصول قانون اساسی مربوط به حیطه اختییاراتشان که در قانون اساسی ذکر شده اند باشد و بنا بر اصل ٩٨ قانون اساسی تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می‌شود. بنا براین راه برای ارجاع مشاوره با رهبری در امور مربوط به اختلاف قوا وتنظیم روابط آنان به دو ارگانی که در خود قانون اساسی هم پیش بینی شده اند باز بوده است . اما همانطور که قبلا اشاره کردم , طبیعت قانون اساسی نا متجانس , اقتدارگرا ایجاب می کند که بطور دائم بحران بیافریند, برای رتق و فتق بحران ها نیز، ارگانها و نهاد های جدید و خلق الساعه از منصوبین گوش بفرمان ترتیب دهد و بر وسعت دائره خدام و شیفتگان حاکم بیافزاید ."

- زمان و نوع دخالت جدید رهبری جمهوری اسلامی در این حوزه، آیا خبر از تعمیق اختلافات می دهد یا آینده ای تاریک تر از وضعیت فعلی را نشان می دهد؟

قدرت مطلقه بی قید و شرط و غیر پاسخگو خود بدترین معارض خویش است . در قدرت طلبی چنان خود را فربه میسازد که هم چابکی و چالاکی خود را از دست می دهد و هم توان ارضای خدم و حشم سیری ناپذیر را .

- پیشتر‌ از این نیز، آقای خامنه‌ای دستور تشکیل هیات حل اختلاف دولت و مجلس را در شورای نگهبان برای رسیدگی به اختلاف بین این دو نهاد صادر کرده بود. اما اظهار نظر‌ها در خصوص بررسی‌های انجام شده در این کار گروه حل اختلافات، خود باعث بروز تنش‌های تازه‌ای شد، نظر شما در این باره چیست؟

قانون اساسی جمهوری اسلامی علیرغم عیوب اساسی آن که در این مختصر نیز به بعض از آنها اشاره شد در اصول مختلف خود بویژه اصولی که از متن پیشن نویس اولیه قانون اساسی باقی مانده اند و تا حدودی ازفلسفه و منطق حقوقی تفکیک و استقلال و تعادل قوا بهره برده اند راههای قانونی مشخص برای حل و فصل اختلافات دولت و مجلس پیش بینی کرده است. و اگر هر قوه خود را مستظهر به حمایت رهبر ی ندانسته و منتظر ریزه خواری از سفره قدرت مطلقه او نباشد و تن به قانون دهد بسیاری از اختلافات راه حل های قانونی و آئین نامه ای دارند . هیات ها و کار گروههای حل اختلاف معمولا برای فرار از اجرای قانون و آئین نامه و توسل جستن به ریسمان قدرت مطلقه بمنظور گردنکشی در برابر قانون و تن ندادن به آن بوجود می آیند. از همین رو بجای حل مشکل بر صعوب و تنش ناشی از آن می افزایند . اما معلوم نیست در وضعیتی که بحران مزمن و بدل به طبیعت اولیه و یا عادث ثانوی یک نظام شده باشد. دغدغه صاحب اصلی قدرت در آن , مد یریت این بحران ها در جهت تقلیل آنها باشد.

-انتخاب شخص هاشمی شاهرودی به عنوان رئیس به اصطلاح این هیئت حل اختلاف، آیا حامل پیامی خاص برای خال و آینده است؟

آیت الله شاهرودی بنا بر منشا و مسیر و ارتباطاتی که در جمهوری اسلامی دارد و سابقه ای که در زعامت شورای انقلاب اسلامی عراق داشته است دارای چنان نفوذ و شبکه و اتکائی در روحانیت ایران و حتی در ساختار قدر ت در ایران نیست که با اتکا به آنها بتواند مشکل ساز برای راس قدرت و رقبای آن باشد . به همین علت از دیر هنگام در شورای افتای آیت الله خامنه ای و دروس فقهی ایشان و مدیریت حوزه علمیه و قوه قضائیه و شورای نگهبان و نیابت ریاست مجلس خبرگان رهبری نقش ها مستمری ایفا نموده است. بدون اینکه حضور سیاسی جدی در ساختار قدرت حکومتی داشته باشد. و شاید همین وضعیت موجب شده است که اعتماد و اطمینان خاطر بیشتر آیت الله خامنه ای را بخود جلب کند و از بدل شدن موضوع تنازعات سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی احتراز نماید. اما معلوم نیست با جمع کردن سمت ها و مناصب مذکور که او را بنوعی در محل نیابت از رهبری قرار داده و و به مرکز بحران سیاسی قوا منتقل می سازد، وی بتواند خود را همچنان از این تنازعات بر کنار نگاه دارد و بنا بر همین ملاحظات توانائی مقاومت و مقابله اش در این منازعات کمتر است . با توجه به این نکات تصور نمی کنم اگر کسانی حتی آینده دیگری برای آقای شاهرودی در راس حاکمیت جمهوری اسلامی تصور کرده باشند با نصب وی بریاست هیات حل اختلاف کنونی در مسیر آینده به وی خدمتی کرده باشند .

- به طور کلی این اشکال از اصل ١١۰ قانون اساسی برخاسته است که اختیاراتی فراقانونی برای رهبری قائل می شود یا کلا ساختار نظام، شرایط را برای اینگونه فعال مایشاء بودن ولی فقیه باز گذاشته است؟
بنظر من مشکل اصلی همان ذات تر کیبی و طبیعت دو گانه قانون اساسی جمهوری اسلامی است . که به آن رفتاری اسکیزو فرنیک , روان پاره را تحمیل کرده است . اختییارات اصل ١١۰ و ولایت مطلقه اصل ۵٧ و امثال آنها همه نتائج این وضعیت هستند که در این جمهوری اصل پنجم دائر بر ولایت فقیه و و اصل ششم دائر بر اداره کشور با اتکا به آراء عمومی قانون اساسی در نبرد و تنا زعی پایان ناپذیر تدوین شده اند که همواره اولی در صدد ادامه قیمومت خویش و دومی در صداد رفع محجوریت و اعلام بلوغ و رهائی از سایه سنگین قیم است .

-رهبر جمهوری اسلامی در مواردی نیز به صورت شمشیر از رو بسته وارد میدان شده و با خالت های خود سعی در تضییع حقوق شهروندان (در دوران اصلاحات و همچنین قبل و بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری) داشت، اما صورت فعلی کمی نهادینه تر و مستند به قانون این دخالت های فراقانونی را نشان می دهد. نظرتان چیست؟
شمشیر از رو بسته شده و یا در غلاف مخملین نهفته فرقی اساسی در واقعیت اصلی قضیه که همان نبرد و تنازع مذکور در پاسخ فوق است ندارد از نظر منطق حقوقی و قانون زندگی سیاسی جمهوری اسلامی در ایران با این تناقض زائیده شده است و ادامه حیات آن در جامعه بزرگ و پیچیده ای مانند ایران امروز در گروی نحوه حل این تعارض و تناقض است."

با سپاس از وقتی که در اختیار جرس قرار دادید.

 
به گزارش جرس، این دانشجوی دکترای تاریخ همچنان بدون مرخصی در زندان اوین به سر می برد.

او دی ماه دو سال پیش بازداشت و در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه به انگلستان به اتهام ارتباط با بیگانه به دو سال حبس، برای توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل حضور در تجمع روز عاشورا به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است. .

احسان عبده تبریزی دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه دورهام انگلستان به اتهام ارتباط با بیگانه به دو سال حبس، برای توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل حضور در تجمع روز عاشورا به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

او سال گذشته وقتی برای تعطیلات به دیدار خانواده اش آمد، در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد و تاکنون بدون استفاده از حق مرخصی در زندان به سر می برد .

آریا برزن محمدی یکی از دوستان احسان عبده درباره بازداشت او می گوید: " بعد از توقیف پاسپورت در فرودگاه تهران،از احسان خواسته می شود که برای پاره از توضیحات مراجعه کند و از آن زمان به بعد نیز ارباط ایمیلی اش با دوستان خود قطع می شود. با پیگیری و از طریق دوستان مشترک با پدرش مطمئن شدیم که احسان را دستگیر کرده اند."

همکلاسی احسان در جواب این سوال که آیا احسان در جریانات بعد از انتخابات در خارج از کشور مشارکت داشت می گوید:" جالب اینجاست که احسان در هیچ جریان سایسی مشارکت نداشت و حتی موضوع پایان نامه اش نیز موضوعی تاریخی و مربوط به مشروطه بوده است و همین مایه تعجب ماست و امیدواریم او را سال بعد در دانشگاه دورهام ببینیم ."

به گفته آریا برزن پس از دستگیری احسان، مقامات دانشگاه یکی از استادان را مسئول پی گیری کردند اما تا کنون نتیجه ای حاصل نشده است.

حال دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه دورهام خواستار آزادی سریع همکلاسی خود هستند .

چندی پیش، جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه دورهام انگلستان، ضمن اعتراض به دستگیری احسان عبده تبریزی یکی از همکلاسی هایشان، خواستار آزادی او شدند.

حسین عبده تبریزی،دبیر کل سابق بورس تهران و مدیر مسوول روزنامه توقیف شده سرمایه چندی پیش ضمن تاکید بر بی گناهی فرزندش در گفتگو با رسانه ها گفته بود :«احسان یک فرد سیاسی نیست و تنها یک محقق تاریخ است و یک سال است که در زندان به سر می برد و فکر نمی کنم کسی در دستگاه قضایی این حکم را قبول داشته باشد.»

حسین عبده تبریزی پدر این دانشجو یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و دبیرکل اسبق بورس تهران بوده است. وی بارها با نقدهای اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.

جــرس: در آستانۀ اعلام موجودیت گروهی از چهره های سیاسی و امنیتی و نظامی جریان اصولگرا تحت عنوان «جبهه پایداری انقلاب اسلامی»، یكی از شاگردان سابق مصباح یزدی‏، با بیان این كه حركت‌ها و شخصیت‌های افراطی چه در جناح اصولگرا و چه در طیف اصلاح طلبان همیشه در نهایت با شكست مواجه می‌شوند، گفت: ایجاد جبهه پایداری انقلاب اسلامی از سوی برخی اشخاص در شرایط فعلی یك حركت افراطی است.

این فعال حوزه همچنین با ادعای اینکه "مکلف بودن روحانیت به حضور در عرصه انتخابات"، پیرامون جریان دولتی ها و جریان موسوم به "انحرافی" اظهار عقیده کرد "اصل وجود این جریان امری انكار ناپذیر و ملموس است و اینكه اینها در تلاش هستند كه كرسی‌های مجلس آینده را تصاحب كنند نیز وجود دارد. "

به گزارش ایلنا، محسن غرویان با اشاره به فعالیت های جامعتین (جامعه مدرسین و جامعه روحانیت) برای انتخابات آینده مجلس اظهار عقیده كرد: حضور روحانیت در عرصه انتخابات در باب حضور دیانت در سیاست است و روحانیت مكلف است در اموری چون انتخابات حضور و انجام وظیفه كند و روحانیت در انتخابات آینده مجلس هم حضور داشته و البته باید هم داشته باشد چون مجلس از جمله جایگاه های حكومتی است كه در دین داری مردم تأثیر دارد و لذا روحانیت خود را موظف به دخالت در این امر می بیند.

وی راجع به حضور مصباح یزدی در همایش اعلام موجودیت جبهه پایداری انقلاب اسلامی كه به نوعی اختلاف بین مصباح و مهدوی كنی را تداعی می کند، مدعی شد "هنوز چنین اتفاقی نیفتاده و ممكن است چنین چیزی تحقق پیدا نكند.
در صحنه سیاسی كشور ممكن است بسیاری مسائل اتفاق بیفتد كه شرایط را عوض كند و از این رو تا این لحظه كه هنوز همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامی برگزار نشده باید منتظر ماند. البته در مجموع اعلام موجودیت چنین تشكل‌هایی را به صلاح جبهه اصولگرایان نمی‌دانم چرا كه نباید از مسیر تعیین شده توسط جامعه فاصله گرفت و ایجاد انشعاب كرد. "

این فعال حوزه در خصوص ابراز تمایل برخی از اصلاح طلبان كه گفته اند در صورت محقق شدن شروط مایلند در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی شركت كنند هم گفت: كاری به سخن اشخاص ندارم اما باید جریان‌های واقعی و موجود كشور را دید و امكان حضور آنها در صحنه را فراهم كرد تا در نهایت شاهد حضور حداكثری مردم در انتخابات باشیم.

این فعال اصولگرا گفت: در صحنه سیاسی كشور ما نیز هر حادثه‌ای ممكن است رخ دهد و از این رو باید رفته رفته شرایط را برای حضور تمام كسانیكه علاقه به حضور در صحنه انتخابات را دارند فراهم كرد.

غرویان با اشاره به فعالیت‌های جریان موسوم به انحرافی برای انتخابات مجلس نیز گفت: عنوان جریان انحرافی در سخنان رهبری به صراحت آمده و وقتی وی تعبیر صریح جریان انحرافی را عنوان کرده و می‌گوید كه هر گاه ببینم انحرافی در مسیر آرمانهای انقلاب به وجود بیاید جلوی آن می‌ایستم نشان از آن دارد كه چنین خطری وجود دارد و ما باید نسبت به آن حساس باشیم.

غرویان تصریح كرد: اصل وجود جریان انحرافی امری انكار ناپذیر و ملموس است و اینكه اینها در تلاش هستند كه كرسی‌های مجلس آینده را تصاحب كنند نیز وجود دارد. البته تا انتخابات مجلس چند ماهی مانده و تحقق اهداف این جریان بستگی به چگونگی عملكردشان دارد، اما چیزی كه مهم است توجه به اصل وجود چنین جریانی است كه باید مراقب آن باشیم.

مصباح‌یزدی: چه مرضی دارید با حقه‌بازان و مرتبطان با خارج كشور مشاوره كنید
همزمان رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی به افراد تاثیرپذیر از حقه‌بازان متذكر شد: چه مرضی دارید با كسانی كه حقه‌بازند و با خارج در ارتباط هستند، مشورت می‌كنید.

به گزارش فارس، محمدتقی مصباح‌یزدی در دیدار مسئولان، فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه سپاه پاسداران، مراكز كوثر امام علی، نیروی هوا فضای سپاه، نیروی دریایی سپاه شركت‌كننده در طرح موسوم به "بصیرت‌افزایی" گفت "برخی افراد در برخی شرایط عهد و پیمان‌ها را فراموش می‌كنند و رفتارهایی را انجام می‌دهند كه شبیه رفتار دشمنان است و فعالیت‌هایی انجام می‌دهند كه از عهده دشمن برنمی‌آید و اگر دشمن بخواهد انجام دهد باید با كمك آنها انجام دهد."

برخی كه در مسیر انقلاب بودند در آخر تغییر مسیر دادند
وی مدعی شد "كسانی كه از جان، مال و ناموس خود در جبهه‌ها گذشتند و سینه‌های خود را در برابر سر نیزه‌های شاه سپر كردند و در صحنه‌های مختلف فداكاری كرده زندانی و شكنجه شدند چنین كسانی در آخر كار تغییر مسیر دادند.
شاید شرح حال آنها این باشد كه ای كاش از روز اول نیامده بودیم و زحمت‌ها، شكنجه‌ها و تبعیدها را بیهوده تحمل كردیم چراكه ثروت و مقام از راه دیگر نیز می‌توان كسب كرد ولی این امر خطر بزرگی برای اهل ایمان محسوب می‌شود."

مصباح یزدی با قلب واقعیت گفت "برخی افراد می‌گویند ما اهل انقلاب و امام هستیم. كدام امام جاسوسی می‌كرد، كدام امام دست در دست مخالفان دارد، كدام امام به اهل بیت فحش می‌دهد و عزاداران سید الشهدا را می‌كشد. نمی‌توان سر خدا را كلاه گذاشت و به حقه‌بازی پرداخت چراكه این جهان عالم امتحان و آزمایش است و تقلب فایده‌ای ندارد و اگر بخواهیم در دام آنها گرفتار نشویم باید با خداوند صاف و صادق باشیم."

در جلسات افراد حقه باز نباید شركت كرد
وی افزود "اگر در مكانی لغزش كردیم سعی كنیم به سرعت بازگردیم حرف‌های افراد حقه باز را گوش ندهیم و در جلسات آنها شركت نكنیم. چه مرضی دارید كه با كسانی كه حقه‌بازند و با خارج در ارتباط هستند با آنها مشورت می‌كنید و در ابتدا اقرار می‌كنند كه قصد فهم نظر آنها را داشتم."

مشایی مرتاض است
همزمان مهدی طائب، رئيس قرارگاه امنیتی- سیاسی موسوم به «عمار»، در چهارمين دوره آموزشی فرهنگی انديشه‌های آسمانی ويژه مديران‌مسئول کانون‌های فرهنگی در مشهد گفت: در جريان انتشار سی دی "ظهور بسيار نزديک است" جريان انحرافی به دنبال اين بود که همه چيز را تعطيل شده اعلام کند و ماموريت مشايی بر‌خلاف آن‌چه برخی می‌پندارند، گرفتن مجلس نيست بلکه هدف او و همراهانش تخريب بوده است.

مهدی طائب با بيان اينکه تسلط مشايی بر احمدی‌نژاد از زمان رياست احمدی‌نژاد بر شهرداری شروع شد و تاکنون هم ادامه دارد افزود: مشايی يک فراماسونری و يک مرتاض است که البته برای رسيدن به اين مرحله تلاش‌های فراوانی انجام داده است.

رئيس قرارگاه عمار اظهار داشت: فتنه اصلی فتنه آخرالزمان است که در آن سيستم‌های تعريف شده به هم می‌ريزد و همه چيز تغيير می‌کند.

جــرس: عضو کمیسیون فرهنگی و نماینده اصلاح طلب مجلس ششم شورای اسلامی، در واکنش به خبرسازی کذب رسانه های حکومتی در انتشار لیست بیست نفرۀ اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی، اظهار داشت "واقعا شرم‌آور است كه برخی از این سایت‌ها كه حتی نام‌شان به گوش ما نرسیده، به خود اجازه‌ می‌دهند هر مطلب كذبی را منتشر كرده، از راه‌های نامشروع برای خود آبرویی دست و پا كنند.

فاطمه راكعی همچنین گفته است هرچند ما به مدعی‌العموم بابت نشر این لیست كذایی شكایت می‌كنیم، ولی برخوردمان كاملا حقوقی‌خواهد بود و به خود اجازه نمی‌دهیم كه به كسی دراین مورد تهمت بزنیم. اما به‌ نظر می‌رسد، حضور جریان‌های سیاسی خاص در پشت این اقدام است.

به گزارش ایلنا، فاطمه راكعی(نویسنده و شاعر) و فعال اصلاح طلب، که سالها ترجیح می‌داد در پاسخ به خبرنگاران و مطبوعات، درمورد تصمیم‌های سیاسی‌ و حزبی‌اش سكوت كند، پس از انتشار لیست بیست‌نفره ای که حکومتی ها ادعا کردند اصلاح طلبان وارد صحنه انتخابات شده اند، سكوت را شكست و درمورد انتشار این لیست گفت: واقعا شرم‌آور است كه برخی از این سایت‌ها كه حتی نام‌شان به گوش ما نرسیده، به خود اجازه‌ می‌دهند هر مطلب كذبی را منتشر كرده، از راه‌های نامشروع برای خود آبرویی دست و پا كنند.

این نماینده‌ی‌ مجلس ششم درباره انگیزه‌ی ناشران این لیست گفت: فكر می‌كنم ساكت ماندن اصلاح‌طلبان، برنامه‌ریزی‌ها و تحلیل‌های سیاسی برخی گروه‌ها و جریان‌های خاص را به مخاطره‌ انداخته‌است. گویا می‌خواهند با درج مطالب كذب از طریق رسانه‌های نه چندان مطرح، ما را به پاسخ گویی و دفاع وادارند و از این طریق؛ احیانا از تصمیمات و مواضع اصلاح‌طلبان مطلع شوند.

وی ضمن بیان این مطلب كه تصمیمات كلان اصلاح‌طلبان، تصمیماتی جمعی خواهد بود، اظهار داشت: ما تابع رای نهایی جبهه اصلاحات هستیم؛ خصوصا اینكه اتفاقات دوسال اخیر، شرایط حساسی را در عرصه‌ی سیاست كشور به وجود آورده‌ا‌ست و قطعا در تصمیمات آتی اصلاح‌طلبان، موقعیتی كه برای پیش‌گامان این جبهه، پس از انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌آمده، مدنظر خواهدبود.

دبیركل جمعیت زنان نو‌اندیش مسلمان، با اشاره به شیوع تعرضات به عنف در جامعه ادامه داد: متاسفانه جامعه‌ی ما روزهای سختی را تجربه می‌كند و فساد‌های اخلاقی بدون مهار در حال افزایش است. هر روز از گوشه‌ و كنار خبر تجاوز‌های فجیع و دسته جمعی مانند ماجرای خمینی‌شهر، كاشمر، تهاجم به استخر زنان در تهران و ... می‌شنویم. این اخبار تكان دهنده؛ موقعیت زن مسلمان و خانواده‌ی اسلامی را به مخاطره انداخته است. این درحالی‌ است كه قوه‌ی قضائیه به هیچ‌یك از اعتراضات ما در این زمینه پاسخی نداده است. پنداری جمعیت‌های متعدد زنان هیچ هویتی برایشان ندارد و مدعی‌العموم نسبت به حساسیت‌های این گروه‌ها بی‌تفاوت است.

مدیرعامل انجمن شاعران ایران در پاسخ به این سوال كه حضور و بازگشت دوباره‌ی اصلاح‌طلبان را به عرصه‌ی سیاست چطور ارزیابی می‌كنید، گفت: درحالی‌كه بسیاری از سیدمحمد خاتمی گله‌مندند كه چرا خواسته‌های خود را تا این اندازه؛ حداقلی و دست پایین مطرح كرده‌است؛ اما حتی با این اوصاف، معتقدم اگر شرایط اجرای همین حداقل‌ها فراهم می‌آمد، می‌شد درباره ورود دوباره‌ی اصلاح‌طلبان به عرصه‌ی سیاست فكر كرد. اما در شرایطی كه پیشنهاد‌های دلسوزانه‌ای از این دست با بی‌اعتنایی و حتی توهین مواجه می‌شود، فكر نمی‌كنم انگیزه‌ای برای اصلاح‌طلبان دراین زمینه باقی مانده باشد.

راكعی افزود: اگر روزی احساس كنیم كه شرایط جامعه تابع قطعی رفع بی‌قانونی‌هاست، به عرصه‌های سیاست بازمی‌گردیم و حتی حاضریم آبروی خود را برای تعالی ایران، دستمایه قرار دهیم. ما هرچند كه به برخی قوانین و نحوه‌ی اعمال آن‌ها در كشور انتقاد داریم اما همانطور كه پیش‌تر برای نظام هزینه داده‌ایم، هنوز هم به آن وفاداریم و معتقدیم اصلاحات باید در درون نظام اتفاق بیافتد.