جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مشاور وزیر علوم: نامه‌ غیرمتداول رئیس جمهور را دریافت نکرده ایم

Posted: 06 Jul 2011 09:58 AM PDT

جرس: مشاور وزیرعلوم درباره نامه ای که از سوی احمدی نژاد درباره مخالفت با طرح عدم اختلاط در دانشگاه ها مطرح شده است گفت: «این نامه رئیس جمهور از نامه های غیرمتداولی بود که تاکنون داده شده و حتی ما از صحت آن خبری نداریم زیرا چنین نامه ای به وزارت علوم نرسیده است.»
«مهر» خبر داد که عباس طائب با اشاره به نامه امروز محمود احمدی نژاد در مخالفت با طرح عدم اختلاط در دانشگاه ها که امروز در رسانه ها منتشر شد، اظهار داشت: «تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها به این معنا وجود ندارد و این طرح تنها به عنوان کوچکترین اقدام اسلامی کردن دانشگاه هاست و حتی به بسم الله این امر هم به شمار نمی آید.»


وی گفته است: «در جلساتی که شما روسای دانشگاه ها با وزیر علوم برگزار کردید شاهد تاکیدات وزیرعلوم در این جلسات بر اسلامی شدن دانشگاه ها بودید.»
مشاور وزیر علوم افزوده است: «این نامه رئیس جمهور از نامه های غیرمتداولی بود که تاکنون داده شده و حتی ما از صحت آن خبری نداریم زیرا در چنین مواقعی این نامه ها ابتدا به وزارت علوم می آید.»


طائب در جمع روسای دانشگاه ها همچنین اظهار داشت: «کجای جدا شدن دانشجویانی که می خواهند در کلاس های درس تنها با همجنسان خود تحصیل کنند اشکال دارد که در رسانه ها این موضوع به گونه دیگری مطرح شده است.»
طائب در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به روسای دانشگاه ها تاکید کرد: «همچنان منتظر باشید اذیتتان خواهند کرد؛ شما به گفته رهبر معظم انقلاب فرماندهان جنگ نرم هستید پس بمانید و منتظر باشید به هر حال جنگ، جنگ است، جنگ که شاخ و دم ندارد.»

 

 

پاسخ مطهری به احمدی نژاد: حکم اسلام سطحی و غیر عالمانه است؟

Posted: 06 Jul 2011 07:27 AM PDT

جرس: علی مطهری با ارسال نامه سرگشاده ای به محمود احمدی نژاد به اظهارات وی دال بر مخالفت با تفکیک جنسیتی پاسخ داد و گفت: یا از روی اعتقاد گفته اید و یا با اهداف سیاسی، در هر دو صورت قابل توجیه نیست.


احمدی نژاد در نامه ای خطاب به وزرای علوم و بهداشت نوشته بود :"شنیده شده است که در برخی دانشگاه ها رشته ها و کلاسهای تک جنسیتی بدون لحاظ تبعات اعمال می گردد. ضروری است فوری  از این اقدامات سطحی و غیر عالمانه جلوگیری شود".

به گزارش خبرآنلاین، در این نامه آمده است:  این که عدم اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها و غیر دانشگاه ها بر اختلاط اولویت دارد و تا آنجا که عسر و حرجی در کار نباشد باید محیطهای علمی ما محیط های جداگانه باشد مورد اتفاق فقهای عظام است، همچنان که حوزه های علمیه ما محیطهای مختلط نیستند و اگر تاسیس دانشگاهها هم از همان ابتدا به دست ما بود و به تقلید از غرب نبود دانشگاه ها نیز به صورت دانشگاههای دخترانه و پسرانه تاسیس می شدند. اکنون که این راه کج را از سال 1313 تا به امروز پیموده ایم بهترین راه ، تاسیس دانشگاههای دخترانه است، کاری که رژیم شاه نیز به آن توجه داشت و دانشگاه فرح آن روز و الزهرای امروز را تاسیس کرد و متاسفانه ما در طول سی و دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ دانشگاه معظم دخترانه ای تاسیس نکرده ایم، در حالی که امروز در آمریکا نیز دانشگاه دخترانه مورد استقبال قرار گرفته است.

      
وی می افزاید:   بدیهی است امروز که دانشگاههای دخترانه به اندازه کافی نداریم باید در حد امکان از اختلاط جلوگیری کنیم و تلاشهایی که وزیر محترم علوم و همکارانشان انجام می دهند در مسیراسلامی کردن دانشگاه ها از نظر ظاهر و محتواست، گرچه اینجانب به برخی از آنها گفتم سرانجام آقایان مشائی و احمدی نژاد تحمل نخواهند کرد و این طرح را نیز مانند قانون عفاف و حجاب معلق خواهند نمود و امروز این پیش بینی به حقیقت پیوست.

      اگر بناست اختلاط آزاد باشد باید روابط جنسی هم مانند دنیای غرب آزاد باشد والا عوارض روحی و روانی در پی خواهد داشت. نمی توان بخشی از نظام خانوادگی و روابط زن و مرد را از اسلام گرفت و بخشی را از غرب . یا باید نظام اسلامی را در این حوزه پیاده کنیم یا نظام غربی. روش امثال جناب عالی مصداق« کج دار و مریز» است.

      
در ادامه این نامه آمده است:  این که حکم اسلام یعنی اولویت عدم اختلاط دختر و پسر را علی رغم نظرات چند مرجع تقلید، امری سطحی و غیر عالمانه نامیده اید بسیار مایه تاسف است و دلیل دیگری بر لیبرال بودن این دولت در حوزه فرهنگ است.

 

انتشار لیستی از اسکله ها و بندرگاههای کشور، همزمان با واکنش فرمانده سپاه به اظهارات احمدی نژاد

Posted: 06 Jul 2011 05:58 AM PDT

جــرس: در حالیکه محمود احمدی نژاد بعد از انتشار سخنان خود که در واکنش اظهارات فرمانده کل سپاه پیرامون "ورود كالای نظامی و دفاعی از طریق اسلكه‌های رسمی"، به عقب نشینی دست زده و نحوه انعکاس سخنان خود را "نادرست" خوانده بود، و درحالیکه گمانه زنی ها پیرامون وجود اسکله ها و لنگرگاههای مخفی و خارج از دسترس گمرکات (و تحت امر نهادهای امنیتی و نظامی و محفلی) همچنان ادامه دارد، برخی منابع خبری لیست بندرها و اسکله های موجود و اعلام شدۀ کشور را منتشر ساختند.


بعد از آنكه محمود احمدی نژاد در همایش علمی تخصصی «راهبردهای نوین پیشگیری و مبارزه با قاچاق كالا و ارز» با بیان اینكه "هیچ وزارتخانه‌ای خارج از كنترل گمرك نباید اسكله‌ داشته باشد"، تاكید كرد:"كالاهای نظامی و دفاعی نیز می‌تواند از گمركات رسمی كشور وارد شود"، این گمانه‌زنی از سوی رسانه‌ها مطرح شد كه رئیس دولت مدعی وجود اسكله‌ها و گمركات غیررسمی و مخفی است كه از طریق آنها قاچاق كالا انجام می‌شود" و همزمان با گمانه‌زنی‌ها بود، که ناگهان محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه در این خصوص گفت:"این بحثی انحرافی است كه توسط افرادی كه به نظر ما، ذینفع هستند، مطرح می‌شود."


اما با وجود اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مبنی بر اینکه دیگر اسکله غیرقانونی نداریم، اما مراجعه به لیست اسکله‌های غیرقانونی اعلام شده و مبادی ورودی و خروجی گمرک نشان می‌دهد هنوز عمده آن اسکله‌های غیرقانونی جزو مبادی رسمی تجارت ایران نشده‌اند که بررسی دو لیست اسکله‌های غیرمجازی اعلام شده در گذشته و گمرک‌های امروز کشور این را نشان می‌دهد.


به گزارش ایسنا، از ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، ابویی، معاون این ستاد به مانند رییس آن همچنان تصریح می‌کند: "هیچ دستگاهی حق ندارد خارج از دید گمرک اقدام کند و هرچند که ما اسکله غیرقانونی نداریم، اما رییس‌جمهور خواستند تاکید کنند که حتما دستگاه‌ها به این موضوع توجه کنند. وگرنه اسکله‌های تجاری ما قطعا باید نظارت گمرک را داشته باشند."


چهارم آبان ماه سال گذشته نیز حمیدرضا تقی‌زاده، دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، از بسته شدن پرونده قاچاق کالا در اسکله‌های غیرمجاز خبر داده و گفته بود: پرونده اسکله‌ها از فهرست قرمز قاچاق خارج شده است.


حتی پیش از آن، علی طاهری مطلق، به عنوان رییس سازمان بنادر و کشتیرانی در سال 86 از ارائه لایحه‌ای به مجلس برای مختومه کردن فعالیت بنادر خبر داده بود که این لایحه هم در مجلس تصویب شد.


با وجود این، آنچه همچنان ابهام برانگیز است این که احمدی‌نژاد در هفته جاری حتی رییس ستاد مرکزی مبازره با قاچاق کالا و ارز را موظف کرد که به همراه وزیر کشور و استانداران مرزی در این مورد اقدامی انجام دهد. محمود احمدی‌نژاد در این مورد گفته است: "اینها را تنظیم کنید و وزیر کشور، استانداران مرزی و رییس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز با هم بنشینند، نظمی به این کار بدهند و آن را مستمر کنند. اینها نیز باید ثبت شوند تا معلوم شود چه کالاهایی چه موقع و از کدام مرز وارد کشور شده است؟ در واقع باید کد‌دار، ثبت و مشخص شود تا وقتی کالا وارد بازار شد، معلوم شود که این کالا مجاز است."


سهم بخش‌ها از اسکله‌های کشور
در حال حاضر اسکله‌های بازرگانی در کنترل گمرک و سازمان بنادر و دریانوردی قرار دارند و کمتر وزارت‌خانه‌ای صاحب اسکله است. به جز اسکله‌های صیادی که در اختیار سازمان شیلات و تعدادی اسکله در اختیار وزارت نفت است، بقیه یا اسکله‌های بازرگانی تحت کنترل سازمان بنادر و گمرک کشور یا اسکله‌های نظامی و دفاعی هستند.


آخرین بار که تعداد اسکله‌های ایران اعلام شده 201 اسکله بوده که طبق اعلام ستاد مبازره با قاچاق کالا و ارز از این تعداد 43 اسکله تجاری، 69 اسکله صادراتی، 20 اسکله صنعتی، 23 اسکله چند منظوره، هفت اسکله مسافری، 15 اسکله نظامی و 13 اسکله متروک بوده‌اند. هرچند مجموع این تعداد اسکله 190 مورد می‌شود اما دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سال 86 میزان اسکله‌های کشور را 201 اسکله اعلام کرده بود که به نظر می‌رسد در تعیین نوع آنها 11 اسکله اعلام نشده است.


همچنین پیش از آن رییس این ستاد در سال 83 اعلام کرده بود که از مجموع 201 اسکله در کشور 20 درصد دارای مرز گمرکی و 80 درصد دیگر دارای مرز مجاز گمرکی نیستند. این آمار به منزله قانونی بودن تنها 40 اسکله است. چرا که با در نظر گرفتن سخنان چند روز پیش احمدی‌نژاد تنها اسکله‌هایی قانونی هستند که تحت نظارت گمرک کشور باشند.


با وجود این، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مدعی ساماندهی 160 اسکله غیرقانونی است که با مراجعه به لیست اسکله‌های غیرمجاز شناخته و اعلام شده این ستاد و حضور نداشتن آن اسامی در گمرکات ایران مشخص می‌شود همچنان آن اسکله‌های غیرقانونی تحت نظارت گمرک نیستند، حال در حال فعالیت هستند یا نه؟ را هم احتمالا ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بدون پیگیری و بررسی نمی‌تواند پاسخی بدهد.


لیست اسکله‌های مجاز و غیرمجاز
هم‌اکنون 167 گمرک در کشور وجود دارد که این گمرک‌ها براساس مفاد بند 1 ماده 12 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27 بهمن 80 و باستناد مفاد ماده 26 قانون امور گمرکی و مصوبه هیات وزیران در مورد استقرار گمرک در مبادی ورودی و خروجی کشور است. همچنین بر اساس قانون یکسان‌سازی تشرفات ورود و خروج کالا و خدمات از کشور مصوب 17 فروردین 83 مجلس شورای اسلامی، کلیه واردکنندگان و صادرکنندگان اعم از وزارتخانه‌ها و موسسه‌ها و شرکت‌های دولتی و غیردولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی و موسسات خیریه موظف هستند کالاهای وارداتی و صادراتی خود را با تسلیم اظهارنامه گمرکی و انجام تشریفات لازم از اسکله‌ها، فرودگاه‌ها و مرزهای مجاز فوق مطابق با دستورالعمل‌های گمرک ایران وارد و یا صادر کنند و در غیر این صورت مشمول مقررات قاچاق کالا خواهد بود.


جدای از اینکه این موضوع همان بحث مطرح شده احمدی‌نژاد است، باید به این نکته توجه کرد که در همان سال 83 هم به نوعی اعلام شده بود که اسکله‌هایی که تحت نظارت گمرک نیستند، مبادی رسمی تجاری کشور محسوب نمی‌شوند.


در دی ماه سال 83 لیستی از اسکله‌های بدون مجوز اعلام شد که از پنج استان هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، خوزستان و مازندران بود که ابتدا به اسامی آنها اشاره می‌شود و سپس به اسامی گمرکات حال حاضر این استان‌ها.


اسکله‌های بدون مجوز استان هرمزگان
بستانو(غرب بندر لنگه) ـ کشتی سازی خلیج فارس(بندرعباس بستانو) ـ درگهان (جزیره قشم) ـ سوزا (جزیره قشم) ـ لافت(جزیره قشم) ـ رمچاه(جزیره قشم) ـ گوگسر(غرب آبکوهی) ـ دولاب (جزیره قشم) ـ لارک(جزیره لارک) ـ ابوموسی(جزیره ابوموسی) ـ سیری(جزیره سیری) ـ کیش(جزیره کیش) ـ هنگام(جزیره هنگام) ـ تنب بزرگ(جزیره) ـ تنب کوچک(جزیره) ـ هندورابی(جزیره هندورابی) ـ فارور(جزیره فارور) ـ آبکوهی(غرب درک) ـ خمیر(حدفاصل لنگه و بندر عباس) ـ اسکله شهر بندرعباس، شهید حقانی (مرکز شهر) ـ کوه مبارک(غرب خلیج جاسک) ـ گرکوشکی(جنوب شرقی سیریک) ـ سیریک(جنوب شرقی استان) ـ بحل (شرق یک بنی) ـ یک بنی (شرق بندر جاسک) ـ جگین(شرق جاسک) ـ جهلا(شرق جاسک) ـ یونجی(شمال کوه مبارک) ـ طاهرونی(شمال سیریک) ـ کوهستک(جنوب شرقی گرگان) ـ معلم(شرق بندر لنگه) ـ مغویه( غرب بندر دیوان)ـ دیوان(غرب بستانو) ـ چارک(شمال غرب بندر لنگه) ـ چیرویه(غرب چارک) ـ شیو(غرب مقام) ـ مقام(شمال غربی چارک) ـ اسکله فولاد بندرعباس(شرق بندر شهید رجایی) ـ بیاهی ـ کافرغان


گمرک‌های حال حاضر استان هرمزگان
شهید رجایی ـ پهل ـ خمیر ـ تیاب ـ کرگان ـ سیریک ـ جاسک ـ ابوموسی ـ هرمز ـ منطقه ویژه اقتصادی معدنی و فلزی ـ منطقه ویژه کشتی سازی ـ بندر لنگه ـ چارک ـ شیو ـ بازارچه مرزی کنگ ـ لاوان ـ سیری ـ بندر آفتاب ـ گمرک شهید باهنر ـ گمرک فرودگاه ـ گمرک قشم ـ درگهان ـ لافت ـ گمرک کیش


اسکله‌هایی که در استان هرمزگان تحت نظارت گمرک درآمده‌اند
خمیر ـ ابوموسی ـ چارک ـ سیری ـ درگهان ـ کیش


اسکله‌های بدون مجوز استان بوشهر
اسکله صید صنعتی(خورسلطانی) ـ بندرگاه(شرق هلیله) ـ طاهری(جنوب حوضچه شیلات طاهری) ـ جفره ماهینی (حاشیه غربی شبه جزیره بوشهر و جنوب هتل دلوار) ـ بندر قدیمی خارک(جزیره خارک) ـ شیف(جزیره شیف) ـ لاورساحلی(شمال کنگان) ـ هلیله( جنوب شرقی بوشهر) ـ جزیره شمالی(جنوب شرقی گناوه) ـ ریگ (جنوب شرقی گناوه) ـ بوالخیر(شمال بندر عامری)،عسلویه (خلیج فای یند) ـ طاهری( فاصل کنگان و عسلویه) ـ پرک(شرق طاهری) ـ کارگاه ساخت تعمیر کشتی(شرق دره گپ) ـ صنایع دریایی ایران(قسمت انتهای خور سلطانی) ـ اسکله پودر(خور پور)


گمرک‌های حال حاضر استان بوشهر
بوشهر ـ بازارچه بوشهر ـ منطقه ویژه اقتصادی بوشهر 1 ـ منطقه ویژه اقتصادی بوشهر 2 ـ خارک ـ دلوار ـ بوالخیر ـ کنگان و بازارچه ـ دیر ـ منطقه ویژه اقتصادی پارس ـ عسلویه ـ نخل تقی ـ گناوه و بازارچه ـ ریگ ـ دیلم


اسکله‌هایی که در استان بوشهر تحت نظارت گمرک درآمده‌اند
خارک ـ بوالخیر ـ کنگان ـ عسلویه ـ ریگ


اسکله‌های بدون مجوز استان سیستان و بلوچستان
پسابندر(جنوب غربی خلیج گواتر) ـ اسکله کیسونی(شمال شهید بهشتی) ـ آبدلان بندر(شرق خلیج پزم) ـ کنارک(غرب خلیج چابهار) ـ تیس(شمال غرب خلیج فارس) ـ درک(غرب کلات) ـ گواتر(غرب خلیج گواتر) ـ کلات(غرب تنگ) ـ هومدان(غرب تنگ) ـ گوردیم(غرب خلیج پزم)


گمرک‌های حال حاضر استان سیستان و بلوچستان
زاهدان ـ ایرانشهر ـ سراوان ـ بازارچه کوهک ـ بازارچه مرزی جالق ـ زابل ـ میلک و بازارچه ـ میرجاوه ـ بازارچه میرجاوه ـ چابهار ـ منطقه آزادچابهار ـ پیشین و بازارچه

هیچ اسکله‌ای بدون مجوزی در استان سیستان و بلوچستان تحت نظارت گمرک در نیامده است.


عقب نشینی در برابر برادران قاچاقچی
گفتنی است بدنبال واکنش فرمانده سپاه و هشدار رهبری، احمدی نژاد با یک گام عقب نشینی سخنانش در مورد قاچاق را تحریف شده خواند و این بخش از سخنان را از سایت دولت حذف کرد.

در بیانیه ای که به این مناسبت منتشر شد آمده است: به دنبال انتشار خبر ناقص و تحریف شده از سخنان رییس‌ محترم جمهور در «همایش راهبردهای نوین در پیشگیری و مبارزه با قاچاق كالا و ارز» (شنبه 11 تیرماه جاری) كه بعضا با واكنش برخی از مسئولین همراه بوده است. ضمن اظهار تاسف از اقدام غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای برخی خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری در انتشار چنین اخباری بار دیگر تاكید می‌شود كه تنها مرجع موثق و معتبر انتشار اخبار رییس محترم جمهور، سایت ریاست جمهور و مركز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات دفتر رییس‌جمهور است.


هر چند این بیانیه تصریح دارد که تنها منبع پایگاه اطلاع رسانی دولت است اما با رجوعی به این سایت مشاهده می شود که اصل سخنان احمدی نژاد که اشاره مستقیم به " نهادهای امنیتی" دارد، حذف شده است.


وی گفته بود: " تمام مرزهای غیرقانونی باید بسته بشود؛ فلان سازمان، فلان نهاد، فلان دستگاه، هر کس یک جا را سوراخ کرده و برای خودش می‌برد، می‌آورد، این غلط است، هیچ کس نباید مصونیت داشته باشد."

رییس دولت دهم همچنین به عنوان نمونه‌ای از گسترده بودن قاچاق کالا در ایران به ارقام کلان حاصل از قاچاق سیگار اشاره کرد و گفت: "بین ۵۵ تا ۶۰ میلیارد نخ سیگار در ایران مصرف می شود که معادل ۲ هزار میلیارد تومان است. این رقم همه قاچاقچیان درجه یک دنیا را به طمع می اندازد، چه رسد به «برادران قاچاقچی» خودمان!"


احمدی نژاد از "برادران قاچاقچی" یاد کرد که با واکنش شدید سردار جعفری رو به رو شد. فرمانده سپاه اتهام زنی به سپاه درباره قاچاق کالا را برنامه ای از سوی افراد ذینفع در قاچاق خوانده و گفته :" این افراد با مطرح کردن چنین بحث‌هایی قصد دارند توجه دولت و دستگاه‌های دیگر را از جایی که قاچاق اصلی کالا اتفاق می‌افتد، منحرف کنند."


لازم به یادآوری است فرمانده كل سپاه دو روز پیش مدعی شد "نیروهای مسلح به طور طبیعی به دلیل وضعیت نظامی كه دارند، اسكله‌هایی نظامی در اختیارشان است كه در آنها هیچوقت بحث تبادل كالا صورت نمی‌گیرد و این مسایل صحبتهای انحرافی است كه مطرح می‌كنند."



مادرم فعالیت سیاسی نداشت

Posted: 06 Jul 2011 06:43 AM PDT

فرزند معصومه دهقان
جرس: فرزند معصومه دهقان دبیر بازنشسته آموزش و پرورش، با ابراز نگرانی از بازداشت مادرش می گوید: هیچ اتهامی برای بازداشت مادرم عنوان نشده است.

 

 

مائده سلطانی فرزند خانم دهقان با تاکید بر این که مادرش هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نداشته است به جرس می‌گوید: روز شنبه برای مادرم احضاریه‌ای ارسال شد که طبق آن باید "برای پاره‌ای از توضیحات" به شعبه ۲ بازپرسی اوین مراجعه می‌کرد.

 



او ادامه می‌دهد: مادرم به همراه پدرم و یک وکیل دیگر به دادسرای اوین مراجعه کردند، اما هیچ یک از وکلا را به شعبه ۲ بازپرسی راه ندادند. حتی از همراهی پدرم با وی، به عنوان همسرش جلوگیری کردند.

 



سلطانی با بیان این که هنوز مادرش با خانه تماسی نگرفته است و از هنوز از وی بی‌خبرند، عنوان می‌کند: هیچ اتهامی برای بازداشت مادرم عنوان نشده است. همان‌طور که در احضاریه نیز تنها پاره‌ای از توضیحات دلیل احضار وی عنوان شده بود. مادر من هیچ فعالیت سیاسی نداشت و تنها دغدغه‌اش همدردی و دلجویی از خانواده‌های کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان اتفاقات اخیر ایران بود و نمی‌توانست نسبت به اتفاقات پیرامون‌اش بی‌توجه باشد.


 

او در پاسخ به این سوال که " ممکن است بازداشت خانم دهقان به خاطر فشار به آقای سلطانی باشد؟" تاکید می‌کند: نگرانی من و خانوده‌ام از همین موضوع است. چرا که با توجه به برخوردهای شدید اخیر با اعضای کانون مدافعان بیم آن می‌رود که بازداشت مادرم به منظور تحت فشار گذاشتن پدرم باشد. گرچه مادرم سال‌ها ست که با سختی‌های شغل پدرم به عنوان وکیلی که در حیطه‌ی حقوق بشر نیز فعالیت می‌کند، آشنا است و می‌دانم صبر و استقامت بسیاری در تحمل سخت‌های اینچنینی دارد.


 

عبدالفتاح سلطانی همسر معصومه دهقان، وکیل دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر ۲۷ خرداد ماه ۸۸، کمتر از یک هفته پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، در دفتر کار خود بازداشت شد. او که بیش از ۷۰ روز را در بازداشت به سر برد شهریور ماه ۸۸ با تأمین وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

 


عماد افروغ: ورود سپاه به معادلات سیاسی خطاست

Posted: 06 Jul 2011 05:33 AM PDT

جــرس: در پی اظهارات فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر اینکه "نگاه سپاه به اجرای پروژه‌های اقتصادی، همواره نگاهی جهادی بوده" و همزمان از تحویل پروژه‌های فازهای 15 و 16 پارس جنوبی در آذر ماه امسال خبر داده، عماد افروغ، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی پیرامون مفهوم "ورود جهادی سپاه به پروژه های اقتصادی" می گوید "ورود و حمایت از حضور سپاه در معادلات سیاسی و اقتصادی بی تردید به کارکرد سپاه آسیب می رساند."


عماد افروغ در گفتگو با پایگاه اینترنتی «پیشکسوت» همزمان تاکید کرد "رانت در کشورمان با قدرت دولتی و درآمدهای نفتی پیوند خورده است."


این استاد جامعه شناسی دانشگاه، همچنین یادآور شد "من هم در زمان هاشمی رفسنجانی پیرامون ورود سپاه به عرصه اقتصادی منتقد این حرکت بودم و هر در سال های اخیر ورود سپاه به عرصه های سیاسی را نقد کردم."


وی پیرامون ورود و حضور سپاه در عرصه های سیاسی و اقتصادی گفت "زمانی که دولت جدید شکل گرفت و در آن از نیروهای سپاهی استفاده شد و این نیروها در پست های مختلف عهده دار مسئولیت شدند، این روند را نگران کننده دانستم و در مجلس نسبت به افزایش این روند هشدار دادم. در همان زمان یکی از آقایان دعوت شده به مسئولیت که در وزارت کشور مسئولیت گرفته بود در نامه ای به اینجانب اظهار کرد که از شما انتظار چنین رویکردی را نداشتیم.


اما درست زمانی که ایشان را با وضعیت نامطلوبی از مسئولیت کنار زدند، بنده به ایشان گفتم "سلام علیکم"!


در زمان هاشمی که سپاه ورود به عرصه های اقتصادی را آغاز کرد در کلاس های تحلیلی خود صحبت هایی را ارائه می دادم که اعضای سپاهی حاضر در این جلسات می گفتند احساس خاصی پیدا می کنند و من در جواب به آنها می گفتم که راهکار، کنار کشیدن از ورود به عرصه های اقتصادی است. درست نیست که سپاه وارد معادلات اقتصادی شود.


اکنون هم اصرار دارم که ورود سپاه به معادلات سیاسی خطاست. ورود به حوزه های اقتصادی و سیاسی، سپاه را از مسئولیت اصلی خود دور می کند. سپاه باید همچنان در چشم مردم عزیز باقی بماند. کارکرد اصلی سپاه "وحدت بخشی" است و سپاهیان نباید این کارکرد را فراموش کنند.


سپاه متعلق به گروه یا جناح خاصی نیست و نباید کارکرد تفکیکی و جناحی داشته باشد. حمایت از حضور سپاه در معادلات سیاسی و اقتصادی بی تردید به کارکرد وحدت بخشی آن آسیب می رساند."


ضرورت های حضور جهادی
عماد افروغ در ادامه بحث به مفهوم حضور جهادی و ضرورت های آن اشاره کرد و گفت: مفهوم جهاد، مفهوم مقدسی است. زمانی که از حضور جهادی در پروژه های اقتصادی صحبت می کنیم باید به طور دقیق مشخص شود که پروژه ها در کجا، با تکیه بر چه نیروها و اعتباراتی دنبال می شود. اینکه چه نیروهای انسانی، چه منابع اعتباری و چه مکان هایی برای اجرای پروژه های انتخاب شده، همگی اهمیت دارد. باید بررسی شود که این پروژه ها چگونه بدست سپاه رسیده است؛ آیا در فرایند مزاینده یا از طریق ارتباطات؟


وی افزود: فعالیت های اقتصادی و ورود به عرصه رقابت های اقتصادی امری عادی و پذیرفته شده است اما نوع ورود سپاه در این عرصه قابل توجه است. مگر زمانی که بحث ایثار پیش آید. به این معنا که ورود سپاه به پروژه ها یا رقابت های اقتصادی در راستای کاهش هزینه و افزایش خروجی پروژه هاست و اجرای آن توسط نیروهایی غیر از سپاه هزینه ها را افزایش می دهد. به بیان دیگر در مواردی که نیروهای دیگر غیر از سپاه برای اجرای پروژه اعلام آمادگی نمی کنند، به کارگیری نیروی انسانی برای اجرای پروژه نیازمند آموزش همزمان است و این کار از عهده سایرین خارج است و مواردی اینچنین، می توان حضور سپاه در پروژه ها را با جهت گیری ایثارگری درک و تفسیر کرد.



افروغ ادامه داد: سپاه باید از رانت پرهیز داشته باشد؛ رانت در کشورمان با قدرت دولتی و درآمدهای نفتی پیوند خورده است. سپاه بی تردید با دسترسی های خاصی که به نسبت دیگر افراد جامعه دارد، می تواند ورود به عرصه های اقتصادی و سیاسی را تسهیل کند اما نباید این ورود به گونه ای باشد که "رقابت"، " خصوصی سازی" و "مشارکت" لطمه ببینند. خدشه دار شدن رقابت و مشارکت و خصوصی سازی بی تردید فعالیت های اقتصادی جامعه را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
اما ورود جهادی متفاوت است؛ در ورود جهادی انگیزه های متفاوت و خالص است. اعتبار درخواستی، نیروی انسانی و انتخاب پروژه ها در رویکرد جهادی معنای دیگری دارد. جهاد فعلی اخلاقی است که با ایثار همراه است.

 

وی در خاتمه تاکید کرد: سپاه نباید اینگونه تصور کند که با در اختیار داشتن قدرت و رسانه اگر چیزی دیگر به جامعه بگوید، از منظر جامعه هم مقبول خواهد افتاد.


انتقاد مظاهری از زندان و برخوردهای فیزیکی: حاکمان از خود شروع کنند

Posted: 06 Jul 2011 05:18 AM PDT

جــرس: رییس عالی حوزه علمیه اصفهان، با اشاره به مفاسد حاکم بر جوامع بشری، از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان بهترین راهکار اصلاح مفاسد جاری در همه مجامع انسانی نام برده و خاطرنشان کرد "اگر همه دولت‌ها و ملّت‌ها برای احیای امر به معروف و نهی از منکر برنامه‌ریزی و تدبیر لازم را داشته باشند، دامنه معضلات و مفاسد اخلاقی و اجتماعی در دنیا به شدّت کاهش خواهد یافت، البته نکته مهم در این جهت آن است که مسئولان، حاکمان و مردم در همه کشورها، اصلاح را از خودشان شروع کنند و پس از آن برای اصلاح دیگران و جامعه، گام بردارند."


به گزارش مرکز خبر حوزه، حسین مظاهری، طی سخنانی در دیدار اعضای شورای سیاست‌گذاری ستاد اولین همایش بین‌المللی «شهروند مسئول»‌، با یادآوری رخنه سه فساد اخلاقی، اداری و اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی، این مفاسد را بسیار خطرناک خوانده و تأکید کرد: اگر مسئولان نهادها و ارگان‌های دولتی، مبارزه با مفاسد اخلاقی، اداری و اقتصادی را از خودشان آغاز کنند و مردم نیز در این خصوص بی‌تفاوت نباشند و علاوه بر مراقبت از خود و نزدیکانشان، به حدّ تذکّر و ارشاد زبانی که وظیفۀ حتمی آنان است، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند، در مدّت کمی این معضلات بزرگ برچیده خواهد شد.


حاکمان اصلاح را از خود آغاز کنند
مظاهری در بخش دیگری از بیانات خود با اشاره به مفاسد حاکم بر جوامع بشری از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان بهترین راهکار اصلاح مفاسد جاری در همه مجامع انسانی نام برده و افزودند: اگر همه دولت‌ها و ملّت‌ها برای احیای امر به معروف و نهی از منکر برنامه‌ریزی و تدبیر لازم را داشته باشند، دامنه معضلات و مفاسد اخلاقی و اجتماعی در دنیا به شدّت کاهش خواهد یافت، البته نکته مهم در این جهت آن است که مسئولان، حاکمان و مردم در همه کشورها، اصلاح را از خودشان شروع کنند و پس از آن برای اصلاح دیگران و جامعه، گام بردارند.


وی با یادآوری رخنه سه فساد اخلاقی، اداری و اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی، این مفاسد را بسیار خطرناک خوانده و تأکید کردند: اگر مسئولان نهادها و ارگان‌های دولتی، مبارزه با مفاسد اخلاقی، اداری و اقتصادی را از خودشان آغاز کنند و مردم نیز در این خصوص بی‌تفاوت نباشند و علاوه بر مراقبت از خود و نزدیکانشان، به حدّ تذکّر و ارشاد زبانی که وظیفۀ حتمی آنان است، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند، در مدّت کمی این معضلات بزرگ برچیده خواهد شد.


شیوه صحیح و موثر در امر به معروف و نهی از منکر
رییس عالی حوزه علمیه اصفهان در خاتمه، ضمن برشمردن مراتب امر به معروف و نهی از منکر، خاطرنشان ساخت: قرآن کریم، شیوه صحیح و مؤثر امر به معروف و نهی از منکر را موعظه همراه با تلطّف و مهربانی و همراه با منطق و استدلال می‌داند. و از این‌رو همه و خصوصاً مسئولان مربوطه باید علاوه بر رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر، با انتخاب شیوه‌های صحیح اخلاقی و منطقی، بر تأثیرگذاری آن بیفزایند و از به کار بردن شیوه‌های مذموم و غیرمشروع، مطلقاً بپرهیزند و توجه داشته باشند که برخوردهای فیزیکی، نظیر زندان و نظایر آن، صرفاً در موارد ضروری که شرع و قانون معین کرده و چاره‌ای جز آن نیست، فقط و فقط در اختیار مسئولان قانونی مربوطه است و دیگران نمی‌توانند در این موارد، خودسرانه دخالت و عمل نمایند.


جای خالی شاهین مستندی و محمدرضا شفیعی زاده در دانشگاه

Posted: 06 Jul 2011 04:56 AM PDT

جــرس: در حالیکه برخی شاهدان در مراسم خاکسپاری و همچنین بزرگداشت مرحوم مهندس عزت الله سحابی، از بازداشت بالغ بر بیست نفر توسط نیروهای امنیتی خبر داده و گزارش منابع خبری نیز، از تجمع گروه زیادی از مردم که فرزندان و بستگان آنها در جریان مراسم بازداشت یا ناپدید شده بودند، در مقابل زندان اوین حکایت داشت، امروز با گذشت بیش از یک ماه از این رخداد، اسامی دو تن دیگر از دانشجویان بازداشتی در جریان مراسم مهندس سحابی منتشر شد.


بر اساس گزارش های رسیده به جرس، شاهین مستندی (دانشجوی رشته هوافضا ) و محمدرضا شفیعی زاده (دانشجوی رشته فیزیک) از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران هستند، که از زمان مراسم تشییع مهندس سحابی تاکنون خبری از آنان در دست نیست.


گزارش منابع خبری جرس حاکی از آن بود که بیشتر بازداشت شدگان مراسم روز چهارشنبه (تشییع و خاکسپاری مهندس سحابی و همچنین تشییع و تدفین هاله، دختر وی) از جوانان تشکیل شده بودند و بیشتر دستگیر شدگان روز پنجشنبه (بزرگداشت سحابی ها در خیابان سهروردی) زنان و دختران جوان بودند.


گزارش خبرنگار جرس از شامگاه چهارشنبه (مراسم تدفین مرحوم هاله سحابی) نیز حاکی از آن بود که ماموران لباس شخصی برخی از حضار را از جمعیت جدا کرده و به محل های نامعلومی منتقل می کردند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، در پی ادامه بی خبری از دو دانشجوی دانشگاه آزاد، شاهین مستندی و محمدرضا شفیعی زاده، گروهی از هم دانشگده ای های آنان طی متنی در خصوص بی خبری از آنان نوشته اند:

این دو کجایند؟
امتحان آخر را هم دادیم، اما در تمام طول امتحانات دو صندلی در کلاس ها خالی بود،همیشه چشمانمان در انتظار شاهین و محمدرضا لحظه ها را ورق می زدند، اما نه...انگار هنوز یک امتحان باقی مانده ...
نام:شاهین - محمدرضا
نام خانوادگی:مستندی- شفیعی زاده
نام استاد:مهندس عزت الله سحابی
موضوع امتحان:آیا حضور در تشییع جنازه جرم است؟
تارخ امتحان: دهم خرداد نود


امروز در حالی به چهلم سحابی ها نزدیک می شویم که این دو نیز با سحابی ها رفته اند و دیگر در میان ما نیستند....
این دو کجایند؟
از طرف جمعی از دانشجویان دانشکده های:
هوافضا- فیزیک- مکانیک- پلیمر
واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران- پانزدهم تیرماه نود

 

وضعیت جسمی نگران کننده میر حسین موسوی و زهرا رهنورد

Posted: 06 Jul 2011 05:33 AM PDT

ابراز نگرانی شدید مادر زهرا رهنورد
جرس: مادر زهرا رهنورد در باره آخرین وضعیت فرزند و دامادش می گوید: من که مدام نمی بینمشان و به هرحال دیدارها هم محدود بوده چون اونها زندانی هستند. اما از روی ظاهر می توانم بگویم که نسبت به ملاقات های اخیر، دفعه آخر متوجه رنگ پریدگی و لاغری شدید و ناگهانی دختر و دامادم شدم. و این از نظر من که مادر هستم پنهان نبود. من نمی دانم واقعا بر آنها چه گذشته است.

 

«خانه‌ی موسوی و رهنورد را به زندانی با دیوارهای بلند آهنی برای آنها تبدیل کردند.» این، مشاهدات برخی از کارمندان نهاد ریاست جمهوری، پزشکان و بیماران بیمارستان شهید شوریده است که روبروی کوچه اختر قرار دارد؛ کوچه‌ای که منزل موسوی در آن واقع شده است.

یادآر روزهای سردی را که دلگرم بودیم بانوی سبزی که گاه مخفی و بیشتر پس از درگیر شدن با مامورین امنیتی از خانه بیرون می زد و با هزار زحمت، خودش را به جمع های منتظر می رساند.

رهنورد برای اصرارش بر حق جویی، برای مبارزه بر تبعیض ها ، برای قرآن پژوهی اش , محبوبیتش بارها به باد تهمت وتوهین گرفته شد.هنوز زمان طولانی نگذشته است از آن روزی که درصحن دانشگاه الزهرا ،به ناروا روسری از سرش کشیدند. در صحن علنی مجلس عکسهای خصوصیش را پخش کردند . سالها اجازه چاپ کتابهایش را ندادند با اندیشه اش به ستیز پرداختند در طول مبارزات جنبش سبز. با گاز فلفل و اشک آور به او حمله ور گشتند ، با ضربات باتوم کبودش کردند یا در خیابان برسر او تاختند و و بی ادبانه به سوال و بازجوییش کشیدند . دست آخر چه سبک فکرانه بعداز چندین بار تهدید بر اخراج ، از ورودش به دانشگاه تهران جلو گیری کردند بعد از آنهم چنانکه رسمشان بود و هست ، به دروغ پردازیهای خود در این زمینه ادامه دادند و از این طریق به آرام کردن دلهای بیمار خود پرداختند.

تمام آن روزها ،زمزمه های نگران مادر بدرقه ی راهش بود و نگاه های سکوت پدر به یاد تمام مجاهدت های جوانی، ستایشگر استحکام قدومش بود.

امروز تقویم می گوید از زندانی کردن میرحسین و رهنورد صد و چهل روز گذشته است . اما دل بی قرار مادر شمردن نمی داند. دل بی تاب مادر کوچه ی بن بستی می شناسد که با دیوار و نرده هایی آهنی و سیاه، زندان شده است. دل نگران مادر، دختری را می شناسد که دیگر پشت زنگ تلفن حالی نمی پرسد و درآستانه ی در خانه مادری ظاهر نمی شود.

امروز نیز او را در خانه خودش زندانی کرده اند. به دروغ می گویند آزاد است وسرگرم فعالیتهای هنری واما دغدغه اینروزهای خانواده نگران او است که نکند این پدر پیر تن وجان فرسوده چون اسماعیل پدرمیرحسین تشنه دیدار فرزند ارشد و چشم به در دوخته از میانشان رخت بربندد.


مادر زهرا رهنورد همان بود که انتظار می رفت، استحکام صدایش، یاد آور فریادهای بانوی سبز ایران بود و غم پنهان شده در گفتارش، درد مادران دیگر اسرای سبز را تداعی می کرد. صحبت کردن و مصاحبه با مادری پیر در این شرایط ساده نیست. مادری که خانواده اش در معرض تهدیدهای مختلف هر روز نگران تر از قبل منتظر خبری نشسته اند.

او این ماه ها شاهد ضعف جسمانی و کاهش وزن شدید دختر و دامادش بوده است که در دیدار آخر کاملا مشهود و نگران کننده بوده است. همچنین براین باور بود که کل این روند غلط بیشتر به آدم ربایی شبیه بوده است.

کلمه در باره وضعیت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد گفت و گویی را با مادر زهرا رهنورد انجام داده است که در پی می آید:

از آخرین خبری که از آقای مهندس و خانم دکتر دارید برای ما می گویید؟

حدود دو هفته پیش با داماد و دخترم ملاقات داشتم. و آنها هم روحیه ی خیلی خوب و قوی داشتند، محکم، مثل همیشه.

آزادی عمل در این دیدارها چقدرهست؟ مثلا فرزندان دیگرتون هم که به هرحال دلتنگ هستند می تونن باشن؟

ملاقات بدون هماهنگی قبلی بوده و به همین دلیل یکی دو بار اتفاقی فرزندان دیگرم هم حضور داشته اند.

در ملاقات می توانید راحت صحبت کنید؟ فکر می کنید چقدر فضای آن با واقعیتی که در آن محصور هستند تطابق می کند؟

من یک مادرم و حتما راحت صحبت خودم را می کنم. البته حرف های سیاسی نمی زنم چون شنیدم که به بچه ها هم گفته اند در دیدارها حرف سیاسی نزنند که در غیر این صورت همین دیدارهای محدود کوتاه هم قطع می شود تمام دیدارها هم با حضور تعداد خیلی زیادی از مامورها انجام می شود. یک عده داخل هستند خانم و آقا یعنی آنها هم در زوایای مختلف کنار ما می نشینند. در فضای بیرون هم که خب من تابه حال نشمرده ام اما خیلی زیاد هستند.

من هیچ اطلاعی درباره اینکه در جاییکه حصر هستند چگونه زندگی می کنند ندارم و بعید می دانم که کسی هم اطلاعی داشته باشد. البته این را هم بگویم که بعد از یک ماه و نیم بی خبری چندباری خیلی کم به من و همسرم تلفن کرده اند.

ملاقات دخترخانمها به چه ترتیبی است؟ مرتب می توانند به ملاقات بروند؟ و تعریفشان از ملاقاتها چه بوده است؟

متاسفانه باید بگویم که نوه هایم یعنی دخترها به مدت طولانی از پدر و مادرشان بی خبر بوده اند و برای ۳ ماه اول که تقریبا ملاقاتی نداشته اند حتی یکبار بیش از ۵۰ روز تمام خانواده به طور مطلق از آنها بی خبر بودند. جز چند دقیقه بالای سر پدر مرحومِ آقای موسوی . ولی در ۴۰ روز اخیرملاقات های محدودی صورت گرفته است که آنهم با حضور مامورهای خانم و آقا و دوربینهای متعدد نصب شده در محل بوده است.

طفلک نوه هایم با من زیاد صحبت نمی کنند. چرا که صحبت کردن راجع به این قضیه با کنترل دائمی مکالمه ها و دیدارهای خانوادگیمان سخت است در ضمن آنها نمی خواهند مرا نگران کنند. اما حتما بودن نیروهای امنیتی و کنترل کردن و بازرسی بدنی دختران ایشان و حتی مواد خوراکی که برده اند و لوازم نوه های دختر و دامادم برایشان خیلی آزاردهنده بوده است .حتی وقتی بچه ها می روند موهای سر آن ها را هم گشته اند که ببینند چه چیزی قایم کرده اند. گل سرشان راباز کرده اند .آخر این رفتار درست است؟

برخورد ماموران با شما و دختران آقای موسوی و خود مهندس و همسرشان چطور است؟

در ظاهر که محترمانه، اما واقعیتش تهدید امیز است. مثلا دختر من نمی تواند یک کلمه به من خصوصی چیزی بگوید، چشم های آنها مرتب روی ماست که ببینند کی چه می شنود و چه جواب می دهد. همیشه هم می گویند خبر ندهید، تهدید می کنند و می گویند سکوت کنید. اما تا کی؟

وضع روحی خانواده ، دخترهای مهندس چه؟ آیا آنها مشکل خاصی ندارند؟

آن ها هم مثل پدر و مادرشان روحیه ی مقاومی دارند. اما همگی ناراحتند از اینکه در چنین مخمصه گرفتار شده ایم. من یک مادرم. پدرش هم که بیمار است و من می ترسم اتفاقی بدی برایش بیفتد. مثل اتفاقی که برای موسوی بزرگ افتاد.امیدوارم همچین اتفاقی نیفته و سایه ی ایشون همچنان بر سر ما باشد.

از وضعیت جسمی خانم رهنورد و آقای موسوی چه خبری دارید؟

من که مدام نمی بینمشان و به هرحال دیدارها هم محدود بوده چون اونها زندانی هستند. اما از روی ظاهر می توانم بگویم که نسبت به ملاقات های اخیر، دفعه آخر متوجه رنگ پریدگی و لاغری شدید و ناگهانی دختر و دامادم شدم. و این از نظر من که مادر هستم پنهان نبود. من نمیدانم واقعا بر آنها چه گذشته است. البته خودشان برای اینکه ناراحتی ما را دیدند و خواستند من را از نگرانی در آورند گفتند گاهی روزه می گیرند. اما بی شک دلیلش این نمی تواند باشد و تغییر ناگهانی ظاهری آنها و رنگ کاهی پوست و از دست دادن وزنشان به شدت نگران کننده است.

خوب این مساله ی خیلی مهمیه…. اصلا وضعیت پزشکی آنها چطور است؟ قبل و یا بعد از زندان شما خبر دارید؟ مثلا آیا تحت نظر پزشک خاصی هستند؟

دخترم و دامادم پیش از این سالم سالم بودند و همه هم این را می دانستند. اصلا اگر غیر از این بود که نمی توانستند اینهمه فعالیت و جنب و جوش در این دو ساله داشته باشند .الان را طبیعتا نمی توانم بگویم، فقط از روی ظاهر و جسمشان می توانم قضاوت کنم. این نگرانی البته برای دخترانش و بقیه اعضای خانواده هم پیش آمد و همه پیگیر شدند. اما آنها گفتند که خودمان دکتر داریم و پیگیری می کنیم. ولی پزشک از طرف ما نبوده است. معلوم است که تا زمانی که پزشک از طرف ما نباشد نگرانی ما همچنان باقیست.

یعنی خانواده مشخصا خواسته اند که این موضوع پیگیری شود و توجهی نشده است؟

بله دخترها و خانواده دامادم خواسته اند و بارها اصرار کردند ولی هر بار بهانه ای آورده اند و گفته اند ما خودمان دکتر خودمان رامی بریم و ظاهرا هم دکتر از طرف خودشان برده اند.

نکته ی نگران کننده این است که دامادم( مهندس موسوی) پیش از این گفته بود که تنها در یک بیمارستان رسمی حاضر به انجام چکاپ است. یک بار هم اوایل حصر ظاهرا خواسته اند پزشک بیاورند که دخترم گفته بوده در همان بیمارستان ویزیت بشود و اگرنه راضی نمی شوم…اینها برای من نگرانی می آورد. روزهای سختی است …من مدام به این فکر می کنم که تا قبل از زندانی شدن، آنها هر دو در وضعیت سلامتی کاملا مناسبی بودند و این را همه خبر داشتند. اما بار آخر واقعا ما دچار شوک و نگرانی شدیم به خصوص اینکه اجازه نداده اند یک دکتر شناخته شده و قابل قبول از طرف خودمان به وضعیت سلامتی آنها رسیدگی بکند.

همه ی ما نگران شدیم با این خبر… هیچ خبری نیست که تا کی می خواهد این وضعیت ادامه داشته باشه؟

نه. هیچ خبری نیست. و هیچ معلوم نیست علت این زندان بی دلیل چه بوده است و تنها خبری که ما داریم وجود چند در و دیوار در یک کوچه کوچک است. نوه هایم می گویند که کوچه را با چند دیوار بلند آهنی مسدود کرده اند و هیچ کس هم نمی داند اصلا داخل این محدوده چه می گذرد؟ چه تعدادی نیرو هست و آیا نیروها اصلا داخل خانه مقیم هستند یا خارج از آن و تا کی قرار است ادامه پیدا کند.البته باید تذکر بدهم که من این را حبس و حصر نمی دانم. این دقیقا آدم ربایی است. دختر و داماد من که کاری نکردند که زندانی شوند اینها جز خدمت به کشورشان هیچ کاری نکردند.

نظر دختر و دامادتون درباره ی این مسائل چیست؟

آنها راجع به این قضیه حرف خاصی نزده اند. زیرا همانطور که گفتم در دیدارهای کوتاه ما مثل هر زندانی دیگری فضای این حرفها نیست. من خودم مواظبم سوالی نکنم که گرفتاری ایجاد شود. اما خوب با توجه به زندانی شدن پسر بزرگم سال قبل که در راستای همین اتفاقات بود یاد گرفته ام که صحبت هایم چگونه و در چه مواردی باشد .

شما ( یا اعضای خانواده ) تا حالا با بازجوها یا نیروهای امنیتی صحبتی داشته اید؟

البته من نه اما بارها دخترهای مهندس، نوه ها و بقیه اعضای خانواده بطور رسمی و غیر رسمی تلفنی و حضوری بازجویی شده اند و یا تحت فشار و تهدید قرار گرفته اند، تهدیدهای شغلی وجانی. و حتی توهین های آزار دهنده ای که نه تنها کلامی بلکه بدنی هم بوده است.

خواسته ی آن ها چیست؟

خواسته اصلی آنها که از همه پوشیده است. اما حتما یک از خواسته های بزرگ آنها سکوت کردن همه اعضای خانواده است. که همین هم به شک ما درمورد وضعیت زندگی و سلامتی آنها دامن می زند. شاید هم با سکوت ما برنامه های دیگری هم دارند.

تا حالا پیشنهاد یا راه حلی از سوی حکومت یا نیروهای امنیتی به خانواده شده برای حل این مسئله؟

البته که نه. چون خودشان می دانند راه حلی هم جز آزادی سریع آنها و جواب دادن به این ۵ ماه زندانی بودن بی دلیل دختر و دامادم نیست همه می دانند داماد و دخترم جز خیرخواهی در این سالها برای مردم و کشور چیزی نخواسته اند و از همه زندگیشان هم گذشته اند. دخترو دامادم برای مردم از هیچ کاری دریغ نمی کردند و حتی از ما هم کمک می گرفتند. این جواب تلخ و دردناکیست برای من که ناظر زندگیشان بوده ام و همه ی کسانی که حقیقت را دیدند و می دانند.

دختر شما یکی از زنان فعالی بود که در این دو سال خانواده های زندانیان را تنها نگذاشت و همین دیدار ها و سر زدن های خانم دکتر همیشه بدخواهان را خشمگین می کرد، در این چند ماه برخورد مردم و خانواده های زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی با خانواده ی موسوی و رهنورد چطور بوده است؟

خیلی صمیمانه. البته من دیداری با کسی نداشته ام یا صحبتی. بیشتر احتیاط می کنم . اما هرجا می رویم همه احوالپرسند و نگرانند در کوچه خیابان محل همه جا هرکسی که متوجه می شود خیلی ابراز دوستی و محبت ونگرانی و ناراحتی و خشم از این وضع می کنند.

با توجه به فضای تبلیغاتی و دروغ هایی که درباره ی این زندان گفته می شود که ایشان اصلا در حصر نیستند ویا فعالیت روزمره یا هنری عادیشان را فقط تحت مراقبت ادامه می دهند، از همینجا صحبتی با مسببان این ماجرا ها دارید؟

هیچ معلوم نیست تا کی آن ها باید در این وضعیت آنجا بمانند. مگر اینها جز خدمت به مردم و خانواده های زندانیان سیاسی کاری کردند؟ اول از همه باید بگم که حتی اگر برفرض محال هم چنین بود یعنی آنها در امن و آسایش هم بودند که نیستند خود نفس زندان کردن بیگناهان و قطع ارتباطشان با همه انقدر بد هست و اسیر بودن انقدر دردناک هست که لازم به توضیح نیست. اما خطاب من با کسانیست که این دستور را داده اند یا اجرا کردند. برای من رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون.

از دیگر سو سخنی با مردمی که این مصاحبه رو می خوانند دارید؟ نکته ای وجود دارد که لازم باشه در اختیار مردم قرار گیرد؟ در آخر هم اگر صحبتی هست بفرمایید

تشکر می کنم از شما که جویای حال من شدید. من خودم بیمارم و نگران دختر و داماد خوبم هم هستم و شوهرم که به شدت مریض احوال و رنجور است و بی تابی هایش برای خانم رهنورد ما را نگران و متاثر کرده است و تشکر می کنم از همه ی مردمی که یا همدرد ما هستند یا درد مارا درک می کنند.

مرتب به من آشنا و غریبه زنگ می زنند و می پرسند از آقای مهندس چه خبر از خانم دکتر چه خبر؟ من هم می گویم همان خبری که شما دارید را ما هم داریم. خیلی نکته ها هست اما فعلا نگفتنش بهتر است.

آرزو دارم روزی همه ی کسانی که دربند هستند روزی پیش خانواده هایشان برگردند و خانه هایشان دوباره روشن شود. من فقط برای دختر خودم دعا نمی کنم. امیدارم همه ی آنهایی که به هر علتی در بازداشت هستند و به آنها ظلم و ستم می شود زودتر آزاد شوند. ان شاالله خبر آزادی همگی را بشنویم که حتما همه خوشحال می شویم.

 

 

نوری همدانی: غیر از نظام ولایی، هیچ حکومتی در دنیا مشروع نیست

Posted: 06 Jul 2011 04:17 AM PDT

جــرس: یکی از مراجع تقلید ساکن قم خاطرنشان کرد "از مسائل مهم بشری حکومت است و هیچ مسئله‌ای در زندگی بشر به اندازه حکومت دارای اهمیت نیست، انسان در زندگی دارای ابعاد متعدد فرهنگی، نظامی، سیاسی و اقتصادی است ولی از همه اینها مهم‌تر بعد حکومتی است."


به گزارش فارس، حسین نوری همدانی در دیدار با مردم قزوین افزود: حکومت و رهبری در تمام ابعاد اثرگذار و نقش‌آفرین است و همان اندازه که پدر و مادر در سازندگی انسان اثرگذار هستند، فرمانروایان نیز در سازندگی فکری انسان اثرگذارند از این‌رو مسئله حکومت بسیار مهم است چراکه سرنوشت انسان‌ها به حکومت مرتبط می‌شود.


نوری همدانی با اشاره به پیامبران و امامان به عنوان راهنمایان بشر خاطرنشان کرد: پیامبر اسلام برای مردم بیان می‌کرد که هادی و قائد بعد از ایشان چه کسی باشد و خود حکومتی تشکیل داد و در صدر حکومت قرار گرفت و پس از خود، حضرت علی را به عنوان رهبر و هادی معین کرد؛ ولی رفته رفته انحرافی به وجود آمد و جای تأسف در اینجاست که بنی‌امیه و بنی‌عباس، سپس غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان، تیموریان، صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی تمام بیراهه و نامشروع است و تمام اینها انحراف دارند و قرن‌ها مسلمانان دچار عقب‌ماندگی و انحطاط شدند.


این مرجع تقلید، در ادامه تمجیدات مراجع حکومتی از رهبر جمهوری اسلامی، این بار از خصائل وی سخن گفت و مدعی شد
که وی "امروز در جایگاه ولایت فقیه، فقیه فرزانه، مدیر، مدبر، عادل و بسیار با تقوا قرار دارد و غیر از این نظام ولایی نیز، در میان تمام حکومت‌های دنیا، هیچ حکومتی مشروع نیست و برماست این نظام را به این ترتیب حفظ کنیم و حافظ و نگهبان آن باشیم."


وی اظهار عقیده کرد "انتظار ظهور این است که روز به روز بفهمیم این نظام ولایی است، روز به روز مستضعفان و محرومان جهان مجهزتر، متشکل‌تر و بیدارتر شده و به حرکت درمی‌آیند و مستکبران نیز منفورتر می‌شوند و این زمینه‌ای برای قیام امام زمان است."


بی خبری رئیس دولت از تفکیک جنسیتی و بازنشستگی استادان!

Posted: 06 Jul 2011 03:40 AM PDT

حمیدرضا ظریفی نیا
جــرس: در حالیکه طی دو سال گذشته، مقامات انتصابی وزارت علوم و در راس آنها کامران دانشجو(وزیر علوم)، در راستای آنچه "اسلامی تر کردن دانشگاهها" ذکر کرده بودند، موج اخراج و بازنشستگی اجباری و تصفیۀ استادان دگراندیش و باسابقه را شدت بخشیده و طی ماههای اخیر نیز، پیشگام تر و محکم تر از نمایندگان ولی فقیه مستقر در دانشگاهها، بر طبل "تفکیک جنسیتی" کوبیده اند، اینک رئیس دولت همانند دو سال پیش (پیرامون طرح حجاب و عفاف) خود را وارد صحنه کرده و با نمایش بی اطلاعی و انزجار از موضوع، خواستار توقف هر دو روندِ در حال انجام در دانشگاههای کشور شد.


این درحالیست که علاوه بر تشدید موج بازنشستگی اجباری استادان طی ماههای اخیر، چند هفته گذشته نیز، در پی اعلام تصمیم وزارت علوم مبنی بر اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاههای تهران و علامه از مهر ماه امسال و همچنین تاکید روسای انتصابی دانشگاههای مازندران و صنعتی شریف مبنی بر "تشکیل کلاسهای جداگانه برای دانشجویان دختر و پسر"، کامران دانشجو(وزیر علوم) مجددا با بیان اینکه "از اول مهرماه امسال، دانشجویان دختر و پسر در کلاس های درس در ردیف های جداگانه خواهند نشست"، گفته بود "بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشجویان زن و مرد لازم است جداگانه بنشینند، می خواهیم این مصوبه را اجرایی کنیم و مخالف اختلاط زن و مرد براساس مناسبات و سبک غربی هستیم... و در ضمن می توان برخی کلاس ها را جدا کرد و چه اشکالی دارد که این کار انجام گیرد".


در همین گیر و دار و درحالیکه جامعه دانشگاهی کشور، همانند طرح مورد نظر رهبری (تغییر و اصلاح و اسلامی کردن علوم انسانی) در بُهت فرو رفته بود، محمود احمدی نژاد با نمایشی حق به جانب و مدعی العموم همچون طرح «عفاف و حجاب» که چند سال پیش مدعیِ مخالفت خود با آن شده، اما مقامات ارشد انتظامی، خودِ وی را ابلاغ کنندۀ طرح اعلام کرده بودند، این بار نیز وارد صحنه شده و طی نامه ای مشترک به وزرای علوم و بهداشت، آنها را از ادامه "بازنشستگی استادان" و "اجرای طرح تفکیک جنسیتی" بازداشت.


سایت رسمی دولت در انعکاس نامۀ دو بندیِ رئیس دولت خطاب به مرضیه وحید دستجردی و کامران دانشجو آورده است: "١- شنیده شده است که اساتید بی رویه بازنشسته می شوند .ضروری است تا بررسی و تصویب آئین نامه بازنشستگی اعضاء هیئت علمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی از هر نوع بازنشسته نمودن اعضاء خودداری شود.
٢- شنیده شده است که در برخی دانشگاه ها، رشته ها و کلاس های تک جنسیتی بدون لحاظ تبعات اعمال می گردد .
ضروری است فوری از این اقدامات سطحی و غیر عالمانه جلوگیری شود."


بازنشستگی استادان
ادعای رئیس دولت در خصوص لزوم توقف روند بازنشستگی استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها در حالیست که بعد از آغاز موج اخراج و تصفیه و بازنشستگی ناگهانی استادان دانشگاه که در دولت نهم (دولت اول احمدی نژاد) و توسط وزیر و کادر کابینۀ وی به راه افتاده بود، در دولت دهم و با انتقال کامران دانشجو (رئیس ستاد و مجری انتخابات پر شبهه ریاست جمهوری دهم) به وزارت علوم شدت یافت و این مقام ارشد دولت، با نیم نگاهی به سخنان و اشارات رهبر جمهوری اسلامی (در ضرورت تغییر دروس و محتوای علوم انسانی)، خواستار تصفیه و اخراج استادانی شد، که به زعم وی در مسیر ولایت، نظام و به زعم وی تفکر"نــهم دی ماه" نیستند و از همان اوان نیز، موجی از بازنشستگی اجباری و زودهنگام، مجددا شامل حال استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها شد.


سیاسی نیست، اما...
گفتنی است با اینکه همان زمان ادعا شد "بازنشستگی های استادان سیاسی نبوده و طبق روال عادی صورت گرفته"، اما به این موضوع که چرا تنها شامل حال استادانِ دگراندیش و منتقد شده، اشاره ای نرفته بود.


گزارش رسانه ها همچنین نشان می دهد که در موج جدید بازنشستگی استادان دانشگاه‌ها، بیشتر دانشگاههای کشور مشمول این تصفیه شده بودند، از جمله:
پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز به کار دولت دهم تعداد زیادی از اساتید دانشگاه‌علامه از کار برکنار شدند، که اولین موج بازنشستگی و برکناری در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی به راه افتاد.
در اواخر سال ٨٨ و در جریان حوادث بعد از انتخابات، جمع وسیعی از استادان، از جمله حمیدرضا برادران شركا معاون رئیس جمهور سابق، محمد ستاری‌فر رئیس سازمان منحل شده مدیریت و برنامه ریزی، علی صادق تهرانی، بهروز هادی زنوز، محمود ختایی، صادق بختیاری، رضا عاصی، جهرمی و ...، از اعضای هیات علمی دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه بازنشسته شدند.


  این امر با اعتراض شدید اساتید مذکور همراه شد و کار به مجلس نیز کشیده شد. اما هیچ اتفاقی نیافتد و با کنار گذاشتن این اساتید "گروه توسعه" دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه نیز منحل شد.

در کنار این اقدام برخی از اساتید گروه فلسفه این دانشگاه، هم‌چون دکتر یثربی و دکتر مرتضی مردی‌ها نیز به دلایل مختلف کنار گذاشته شدند.

 در همین مسیر، فرهاد دانشجو با قطع حقوق و معلق کردن علیرضا بهشتی و قربان بهزادیان نژاد، دو تن از فعالان جنبش سبز و اساتید آن دانشگاه، از حیث ایجاد محدودیت های اکادمیک و اصطلاحا "اسلامی سازی دانشگاهها"، گوی سبقت را از دیگر روسای دانشگاهها ربود.


کودتای فرهنگی
اواسط سال ٨٩، عبدالرضا سیف، مدیرکل دفتر ریاست دانشگاه تهران، از بازنشستگی سی عضو هیئت علمی این دانشگاه خبر داد، که به نوعی آغازگر موج سوم بازنشستگی‌ها در دولت های نهم و دهم بود.
این مقام انتصابی، اساتید تسویه شده را از دانشکده‌های مختلفی چون ادبیات و علوم انسانی، حقوق و علوم سیاسی، علوم پایه، هنرهای زیبا، فنی و کشاورزی ذکر کرده بود، که همان زمان اساتیدی هم‌چون محمد مجتهد شبستری، آزمایش، و... بازنشسته شدند، اساتیدی که بسیاری از آن‌ها زیر ۶۵ سال سن داشتند و به پایان دوره خدمت خود نرسیده بودند.


اما موج تصفیه ها که تحت عنوان بازنشستگی در حال انجام بود، در دانشگاههایی چون تربیت مدرس، شیراز، مشهد، اصفهان و ... نیز، موجب خروج جمع وسیعی از استادان و اعضای هیئت علمی، از دایره کار شد.


این موج پیش از آن با خبر بازنشستگی حسین بشیریه، پدر جامعه شناسی سیاسی ایران و میرجلال الدین کزازی فضای آکادمیک ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیش از آنها نیز رضا رئیس طوسی، استاد اقتصاد سیاسی و نفت و احمد ساعی، استاد مسائل جهان سوم مشمول حکم بازنشستگی شده بودند.


پیش از آن، ایرج گلدوزیان، ناصر کاتوزیان و عرفانی، استادان حقوق جزا، مدنی و تجارت، گرجی استاد حقوق اسلامی، هادی سمتی استاد علوم سیاسی، تجلیل استاد دانشکده ادبیات، سیدحسین صفایی، استاد دانشکده حقوق و تعدادی دیگر از اعضای هیئت علمی دانشکده ادبیات آن دانشگاه از جمله کریم مجتهدی، محمدرضا شفیعی کدکنی، محسن جهانگیری و غلامحسین ابراهیمی دینانی، مشمول حکم بازنشستگی شده بودند.


همچنین محمد آشوری، استاد آیین دادرسی کیفری، جمشید ممتاز، استاد حقوق بین الملل، عزت الله ‏عراقی، استاد حقوق کار و نجادعلی الماسی، استاد حقوق بین الملل خصوصی نیز اساتیدی بودند که حکم "انتظار خدمت" دریافت نمودند.
و همایون الهی، استاد خاورمیانه و خلیج فارس نیز از دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه تهران، مشمول خداحافظی از تدریس گردید.


در ادامه حذف و تصفیه اساتید دگراندیش و منتقد دولت، سید حسین سیف‌زاده استاد روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز، ۱۶ اسفند ماه ٨٩، با ابلاغ مستقیم حکم بازنشستگی اجباری به طور قطعی از دانشگاه تهران اخراج گردید.


به فهرست اساتید اخراجی، علاوه بر نامهای فوق، محمدتقی احمدی، هاشم آقاجری، مسعود غفاری، غلامعباس توسلی، محمد دهقانی و حاتم قادری را نیز از باید اضافه کرد.


  بازنشستگی استادان دانشگاه طبق روال سال های گذشته مطابق با ماده ۳۶ آیین نامه استخدام اعضای هیأت علمی مصوبه هیأت امنای دانشگاه تهران انجام می شد، ماده ای که می گوید: "اعضای هیات علمی دانشگاه ها با درجه دانشیاری و استادی با ۳۰ سال سابقه تدریس و ۶۵ سال سن بازنشسته می شوند." البته در این ماده آمده است: "گر درجه علمی مشمولان، استاد تمام باشد؛ اظهار نظر گروه علمی، درباره ادامه تدریس آنها مدنظر قرار می گیرد."


در ادامه این موج بازنشستگی و تصفیه، محمد حسین مقیمی، معاون اداری و مالی دانشگاه تهران از بازنشستگی حدود۴۰ نفر عضو هیأت علمی دانشگاه از ابتدای سال ٨٩ خبر داده و خاطرنشان کرده بود: "تمامی این افراد مطابق ضوابط و مقررات مربوطه بازنشسته شده‌اند و هیچ گونه اقدام غیرقانونی در این زمینه صورت نگرفته است."


همچنین عبدالرضا سیف، مدیرکل دفتر ریاست دانشگاه تهران، با تکذیب سیاسی بودن این بازنشستگی‌ها اظهار کرد: "بازنشستگی این اعضای هیأت علمی قانونی و طبق روال اداری است و نه سیاسی. چرا که هر عضو هیئت علمی که ۳۰ سال سابقه خدمت داشته باشد طبق قانون بازنشسته می شود."


سیاسی بودند و مخل روند امتحانات
اما همان زمان، صدرالدین شریعتی رئیس انتصابی آن دانشگاه در پاسخ به پرسشی پیرامون بازنشستگی زودهنگام و ممنوعیت تدریس ۱۲ استاد صاحب نام آن دانشگاه مدعی شده بود "برخی استادان عملكرد سیاسی داشته و قصد اختلال در امتحانات را داشته‌اند و تمام اعضای این گروه در یك جریان خاص سیاسی حركت می كردند و به دنبال اختلال در امتحانات بودند."


تغییر ناگهانی روسای بیست دانشگاه
در ادامه سیاست های ضد دانشگاهی دولت محمود احمدی نژاد و تداوم تصفیه و برکناری استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، اواخر سال گذشته بیست رئیس دانشگاه و پژوهشگاه کشور ظرف سه ماه برکنار و مشمول بازنشستگی ناگهانی شدند.

به این لیست، بازنشستگی اجباریِ ملک سلیمانی مهرنجانی ریاست دانشگاه اراک و یوسف ثبوتی، چهره برجسته علمی کشور از ریاست مرکز تحصیلات تکمیلی علوم‌پایه زنجان را نیز باید افزود.

 

اگر در راستای تفکر نهم دی نیستند، ....
اما در ادامه موج تصفیه ها، این کامران دانشجو بود که نکته اصلی را گفت و نهایتا اعلام و تاکید کرد که تمامی استادانی که در راستای تفکر "نهم دی" نیستند، جایی در دانشگاههای کشور ندارند.

وی در جریان بازدید از یک موسسه پژوهشی وابسته به دولت، شرط تدریس برای استادانی که در دانشگاه های کشور تدریس می کنند را همزمان با تخصص، "اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه بعنوان ستون نظام اسلامی" ذکر کرد و گفت "برای اینکه دانشگاه ها در مسیر تربیت مبتنی بر جهان بینی و ارزش های اسلامی گام بردارند باید استادانی در دانشگاه ها تدریس کنند که هم متخصص باشند هم به نظام اسلامی و عمود خیمه آن یعنی ولایت فقیه اعتقاد و التزام عملی داشته باشند."


وزیر علوم دولت دهم به صراحت اعلام کرده بود "من مأموریت دارم دانشگاه اسلامی تحویل دهم و ملاک من نیز راهپیمائی نهم دی ۸۸ است و اساتیدی که در این راهپیمائی شرکت نکرده اند، صلاحیت تدریس در دانشگاه نظام اسلامی را ندارد."


تفکیک جنسیتی
  طرح تفکیک جنسیتی که از نیمه دوم سال گذشته و همزمان با اشارات و تاکیداتِ نمایندگانِ رهبری در دانشگاهها، بحث آن قوت گرفت، نکته قابل ذکر آنکه وزیر علوم در جریان همایشی با حضور مدیران و مسئولان دانشگاه‌ها، از آنان خواست تا با توجه به وضعیت دانشگاه و به فراخور امکانات و توانی که در حیطۀ اختیار خود دارند، طرح تفکیک جنسیتی را اجرا نمایند، که در این خصوص، هر دانشگاه‌ برخوردهای خاص خود را در راستای تفکیک اتخاذ و عمل کرد.


بر اساس گزارش ها، بعضی از دانشگاهها برای آغاز، درب ها و مبادی ورود و خروج دختران و پسران را به طور کل جدا کردند، حال آنکه سرویس ها و فروشگاهها و سلف سرویس ها از سالها قبل جدا بود و طی دو سال اخیر نیز، کلاس‌های عمومی و بعضا کلاس‌های غیر عمومی، در برخی دانشگاهها دچار تفکیک جنسیتی شدند.


کامران دانشجو، وزیر علوم، طی روزهای اخیر با اشاره به ضرورت این تفکیک ها و تاکید رهبری جهت تغییر محتوای دروس علوم انسانی، اعلام کرد که "همزمان با بازنگری در محتوای رشته های علوم انسانی برای اسلامی کردن دانشگاه ها، ظواهر و نمادها نیز باید تغییر کند."


اما بعد از اعلام تصمیم وزارت علوم مبنی بر اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاههای تهران و علامه از مهر ماه امسال و همچنین تاکید روسای انتصابی دانشگاههای مازندران و صنعتی شریف مبنی بر "تشکیل کلاسهای جداگانه برای دانشجویان دختر و پسر"، وزیر علوم مجددا اعلام کرد که از اول مهرماه امسال، دانشجویان دختر و پسر در کلاس های درس در ردیف های جداگانه خواهند نشست.

دانشجو روز گذشته در این زمینه اعلام و تاکید کرد: "از اول مهر ماه دانشجویان (دختر و پسر) در کلاس های درس باید در دو ردیف جداگانه بنشینند و مسئول اجرای این آئین نامه بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، روسای دانشگاه ها و مدارس عالی هستند. در حال حاضر هم برخی از روسا می خواهند این کار را انجام دهند، که حق دارند."


او با ادعای اینکه اسلامی شدن دانشگاه ها دو رکن دارد، گفت: "رکن اول محتوای دروس است که اصل آن با علوم انسانی است و بحث بعدی ظواهر و نمادها است و در این زمینه همزمان با محتوا باید به بحث ظواهر و نمادها ورود پیدا کنیم... چه اشکالی دارد که کلاس ها جدا و تفکیکی برگزار شود."


این مقام نزدیک به احمدی نژاد، همچنین از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی یاد کرد و گفت: "براساس این مصوبات، دانشجویان زن و مرد لازم است در دو ردیف جداگانه بنشینند، می خواهیم این مصوبه را اجرایی کنیم نمی خواهیم دیوار بکشیم ما مخالف اختلاط زن و مرد براساس مناسبات و سبک غربی هستیم."

 
آرامش روانی بیشتری دارند
طی روزهای گذشته جلیل دارا، مدیر کل اداره امور فرهنگی وزارت علوم درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها و اجرای آن از سال تحصیلی جدید گفته بود: " سیاست وزارت علوم نیز این است که دانشجویان دختر و پسر از هم تفکیک شوند" و چند روز قبل تر، مشاور عالی وزیر علوم دولت احمدی نژاد، طی مصاحبه ای ادعا کرده بود "دانشگاه‌های تک جنسیتی از رشد علمی بیشتری برخوردارند و دانشجویان دختر و پسر آرامش روانی بیشتری دارند."


وی به این نکته اشاره نکرد که آیا همراه با تفکیک و حصار بندی جسمی و فیزیکی دانشجویان در محیط های آکادمیک، آیا بر روح و رفتار آنها نیز می توان حصار زد یا خیر.

در همین زمینه وزیر علوم دولت اصلاحات ضمن انتقاد شدید از این اقدام، خاطرنشان کرد که "دانشگاه‌ها سالم‌اند و اگر قرار باشد به خاطر احتمال ارتکاب خلافی میان زن و مرد به این کار دست زد، باید به همین دلیل کل جامعه را هم تفکیک جنسیتی نمود."


  اینک باید دید ادعای مخالفت و موضع حق به جانبی که رئیس دولت در نمایش چهارشنبه (١۵ تیر) اتخاذ کرده، همانند ادعای قبلی وی - در مخالفت با اجرای طرح حجاب و عفاف و برخوردهایی که نیروی انتظامی با زنان و جوانان داشت و بعدا مشخص گردید خود طرح مذکور را (بنا به اظهارات فرماندهان ناجا) به آنان ابلاغ کرده- پرده ای از کدام نمایش است.