جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مکارم شیرازی: هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم

Posted: 29 Jul 2011 08:36 AM PDT

 

جرس: آیت الله مکارم شیرازی گفت: ما هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم و در عین حال وظیفه خودمان می‌دانیم که حکومت را حمایت کنیم و چون نیازی به حکومت نداریم می‌توانیم نظارت کنیم.

به گزارش خبرآنلاین، آیت الله مکارم شیرازی در دیدار تعدادی از فعالان عرصه فرهنگی سیاسی، نویسندگان و خبرنگاران کشور مصر تاکید کرد: «علمای مذهبی و مراجع ما در عین اینکه از حکومت و دولت حمایت می‌کنند استقلال خودشان را حفظ می‌کنند. ما هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم و در عین حال وظیفه خودمان می‌دانیم که حکومت را حمایت کنیم و چون نیازی به حکومت نداریم می‌توانیم نظارت کنیم و اگر انحرافی در جایی ببینیم با شجاعت و فورا تذکر می‌دهیم بدون اینکه هیچ واهمه‌ای داشته باشیم.»

 

این مرجع تقلید به تشریح رابطه حکومت و مراجع تقلید پرداخت و با اشاره به ویژگیهای  رهبر جمهوری  اسلامی گفت: «الحمدلله رهبر حکومت اسلامی رهبری است بسیار آگاه و جنبه مذهبی و روحانی، بر جنبه سیاسی ایشان غلبه دارد.»

 

وی همچنین اظهار داشت: «انقلاب اسلامی ما در پرتو فعالیت علمای دین به ثمر رسید و پیشوای این انقلاب که امام خمینی(ره) بود یک مرجع دینی به طور کامل برخاسته از حوزه‌های علمیه بود.»

 

 

این فقیه همراه نظام سیاسی همچنین ابراز عقیده کرده است:  «با تمام فعالیتهایی که بر ضد حکومت ما می‌شود ما نسبت به آینده آن هیچ نگرانی نداریم و محکم در جای خود ایستاده‌ایم. ما بدون قانون هرگز دخالتی در امور کشور نخواهیم داشت.»

آسوشیتدپرس: رضایی‌نژاد در ساخت تسلیحات  اتمی دست داشت

Posted: 29 Jul 2011 08:18 AM PDT

جرس: خبرگزاری آسوشیتدپرس روز پنج‌شنبه در گزارشی به نقل از یک مقام خارجی و یک بازرس سابق آژانس انرژی اتمی اعلام کرد ، داریوش رضایی‌نژاد که  شنبه گذشته در تهران ترور شد «در فعالیت‌های اتمی مشکوک ایران و تلاش برای ساخت تسلیحات اتمی دست داشت».

 

 

به گزارش رادیو فردا، خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش روز پنج‌شنبه خود به نقل از یک مقام از «کشوری که عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است» می‌گوید آقای رضایی‌نژاد در ساخت «قطعه‌ای کلیدی در کلاهک‌های اتمی» دخالت داشته است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش خود همچنین از قول یک دیپلمات غربی در وین، پایتخت اتریش، می‌گوید که سه ترور اخیر «دانشمندان هسته‌ای» در ایران که به شیوه‌ای مشابه انجام شد و شک و تردیدها در مورد نام و هویت و شغل آخرین قربانی ترورها به این سوء‌ظن دامن زده است که مقامات ایرانی در تلاش‌اند بر این قضیه سرپوش بگذارند.

 

در دو سال گذشته سه تن از دانشمندان اتمی و فیزیک ایران هدف سوءقصد قرار گرفته‌اند که از میان آنها مسعود علی‌محمدی و مجید شهریاری جان باختند، اما فریدون عباسی دوانی که اکنون هدایت سازمان انرژی اتمی ایران را بر عهده دارد از سوءقصد جان سالم به در برد.

آسوشیتدپرس همچنین از قول این مقام غربی داریوش رضایی‌نژاد را فیزیکدانی معرفی می‌کند که در گذشته برای وزارت دفاع ایران و روی پروژه‌هایی مرتبط با ساخت تسلیحات اتمی کار می‌کرده است.

 

داریوش‌ رضایی‌نژاد عصر روز شنبه در خیابان بنی‌هاشم تهران به ضرب گلوله دو فرد سوار بر موتورسیکلت کشته شد. به دنبال این حادثه، برخی از رسانه‌های داخل کشور مضروب را با نام «داریوش رضایی» و «دانشمند هسته‌ای» معرفی کردند، اما پس از ساعاتی نام درست او «رضایی‌نژاد» و «از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه خواجه نصیر تهران» مخابره شد. خبرگزاری فارس نیز همان روز گزارشی منتشر کرد و در آن داریوش رضایی‌نژاد را که دانشجوی پیشین دانشگاه مالک اشتر، وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی، بود «همکار وزارت دفاع» معرفی کرد.

 

جمهوری اسلامی همواره این فرضیه را که به دنبال ساخت و تولید تسلیحات اتمی است رد و تاکید کرده است که به دنبال استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی است، اما در عین حال از توقف غنی‌سازی اورانیوم با درصد بالا در داخل کشور نیز سر باز می‌زند.


علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، یک روز پس از ترور داریوش رضایی‌نژاد قتل او را «پروژه‌ای آمریکایی صهیونیستی» توصیف و آمریکا را محکوم کرد. اما تنها ساعاتی بعد وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرد که دخالت سرویس‌های جاسوسی خارجی در این ترور «هنوز قطعی نیست».

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در دولت محمود احمدی‌نژاد، روز پنج‌شنبه نیز بار دیگر اشاره کرد که «هنوز به این که سرویس‌های اطلاعاتی پشت این حرکت هستند نرسیده‌ایم».

سفیران سبز امید: حاملان و حامیان پیام جنبش سبز خواهیم بود

Posted: 29 Jul 2011 06:42 AM PDT

  جرس: بیانیه «جمع بندی» نشست «سفیران سبز امید» در پاریس، منتشر شد. در این بیانیه آمده است: «ما حاملان و حامیان پیام جنبش در نزد تمام مجامع بین المللی و نزد همه ی گروه های داخلی و خارجی خواهیم بود. ما استبداد ستیزی یک جنبش، مسالمت آمیز بودن یک حرکت و استقلال و استغنای یک ملت را به همگان ابلاغ خواهیم کرد.»

 
 

در بیانیه جمع بندی نشست سفیران سبز امید که به همت «کانون دکتر شریعتی» (متشکل از جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم پاریس) به مدت چهار روز در پایتخت فرانسه برگزار شد، همچنین آمده است: «ما ساختار جنبش سبز را در قالب شبکه های عضوگیری، مشورتی و بسترساز تقویت می کنیم . به شکل گیری گروههای محلی، فراگیر و مبتنی بر انگیزه های نمادین مانند جنبش دانشجویی می کوشیم و   پویشی برای همگامی و همراهی با گروههای کوچک و انجمن ها و پویش های هم راستا خواهیم بود.»
 
بیانیه مزبور تصریح کرده است: «ما از ظرفیت شبکه های آنلاین برای فعالیت و مشارکت   بهره می گیریم و به پیوند آنها با شبکه های سنتی و محلی می کوشیم. ما با تولید و تکثیر و توزیع روزنامه های تک صفحه ای و تکیه بر ظرفیت   شبکه های تلویزیونی و رادیویی به پیوند میان این شبکه ها می اندیشیم. ما به سراغ روش های تازه ای برای خلق پیام و انتقال آن خواهیم رفت و تکنیک های جدیدی را می آموزیم و می آزمائیم.»
  
متن کامل بیانیه مزبور به شرح زیر است:
 
 به نام خدا
راه‌هاي خدا متكثر است و براي دفع ظلم و استبداد و تحقق ايراني پيشرفته، ما نبايد به قدم گذاشتن در يكي از آنها يا همراهي با يكي از همفكران خود اكتفا كنيم. ما در پيوندهاي خود به نظمي  نياز داريم تا اگر دست تطاول و ظلم فردي يا افرادي از همراهانمان را ربود و واحد يا واحدهايي از اين شبكه اجتماعي گسترده را ويران كرد، لطمه‌اي به حيات و پويايي آن وارد نشود و با تكيه بر خرد جمعي، در هر مرحله‌اي از اين مسير بتوانيم اهداف پيشاروي خويش را شناسايي و با بلندترين گام‌ها به سوي آن حركت كنيم. اولين قدم در راه‌حل پيشنهادي اينجانب آن است كه ما ايرانيان، در هر كجاي جهان كه هستيم، بايد اين هستههاي اجتماعي را در ميان خود تقويت كنيم. بايد خانه‌هايمان را رو در روي يكديگر بسازيم؛ به تعبير قرآن خانه‌هاي خود را قبله قرار دهيم، يعني به اين هسته‌هاي اجتماعي كه واحدهاي بنيادين جامعه ما هستند بپردازيم، اهميت آنها را بشناسيم و بيش از پيش به آنها رو كنيم تا قدرت‌هاي نهفته اي كه دارند براي ما ظاهر شود.
( میرحسین موسوی ، بیانیه شماره 11 )
 
ما  آمده ایم تا در «منازعه ی تاریخی» میان «جنبش های اجتماعی» با استبداد و اینک «استبداد دینی»، دینِ خود را ادا کنیم.
از «نگاه ما »، یک «جنبش اجتماعي» شبكه ی تعامل ميان بازيگران مختلفي است كه هر كدام می توانند يك سازمان رسمي، يك گروه، يك نهاد، يك فرد و يا يك شبكه ي ديگر باشند. در این شبکه، هرکس برای دستیابی به اهداف فردی در کنار اهداف مشترک می کوشد و به شيوه و الگوي خویش، اعتراض خود را به «موضوعِ منازعه » اعلام مي كند. بر این اساس جنبش از آغاز تا پایان، در ساختار و محتوا، در رفتار و اهداف، یک شبکه ی غیر رسمی ِ غیرمتمرکز با پیوندهای متفاوت و چند گانه است.
 
 با این نگاه، «ما» شبکه ای از «سفیران سبز امید»یم که نه تنها در ساختار، بلکه در برساختن هویت، تشخیصِ اهداف و تعیینِ شیوه های اعتراض، به منطق شبکه وفاداریم .
هویت یک جنبش، فرایندی است که در حین منازعه شکل می گیرد و تابع ِ تعامل میانِ باورها و رفتارهایِ جمعی است و کردار و گفتار کنشگران اجتماعی موجبِ تداوم، تقویت، تضعیف و یا باز تعریفِ آن می شود. "هویتِ جمعی ما   یک منبع انسجام برای هویت های ماست؛ نه الزاماً یک عاملِ ادغام. ما با رفتار و گفتارِ خویش و به جای فراموش کردن و محو کردن هویت های موجودِ در جنبش سبز، هویت سبزمان را برمی سازیم؛ هویتی که بتواند بر گفتمانِ مسلط جنبش تاثیر گذار باشد. 
 
هویت ها اگرچه مدام در حال تغییرند، اما همواره مولفه های روشنی در آنها موجود است که امکان تشخیص ِ غیر و خودآگاهی را ممکن می کنند. به غیر از کسانی که زبانی جز خشونت و گلوله نمی شناسند، بجز آنانی که طمع به خاک ایران دارند و غیر از کسانی که به دام واپس گرایی گرفتارند؛ «ما» آغوش خود را به روی تمام گروهها و شبکه های اجتماعی و سیاسی گشوده ایم. آن گونه که در جنبش سبز زیسته ایم، «هیچ گفته ای» نمی تواند راه را بر گفتگو میانمان ببندد و به « هیچ واژه ای» اجازه نخواهیم داد که " قسمتی از ملت را در مقابل قسمتی دیگر از آن قرار دهد و با طایفه طایفه کردن آن ها منافعشان را در ستیز با هم تعریف کند و آنها را رو در روی هم قرار دهد."
 
تاریخ یکصد ساله ی جنبش های معاصر گواهی می دهد هر بار که سیاست ورزی را فدای بازی قدرت کرده ایم، پشیمان شده ایم. این تاریخ، کارنامه ی سیاه انسان هایی را روایت می کند که با سوابقی اگرچه نیک، چون در تله‌‌های توجیه گر «کسب قدرت یا حفظ قدرت» گرفتار آمده‌اند، استحاله شده‌اند. «ما» سیاست را «هنری برای بهتر زیستن » می دانیم، نه تکنیکی برای عوام فریبی و کسب قدرت ؛ پس "سیاست را زندگی می کنیم " .
 
ما در جنبش سبز این مهارت را آموخته ایم و این سیاست را تجربه کرده ایم؛ بلکه زیسته ایم. سیاست برای ما، گرایشی برای سبز کردن همه ی چیزهایی است که رنگ خزان و غم دارند. با چراغ عقل و با فروغ ایمان، نه راه را گم می کنیم و نه خواهیم گذاشت که کدورت و غم و از آن بد‌تر سیاهی و کینه به دل هایمان راه یابند. در تنگراه های سیاست، از اصول خویش کوتاه نخواهیم آمد بلکه می کوشیم با « خلاقیت » روزنه‌های امید را باز کنیم و در این راه لحظه‌ای از زیبایی، اخلاق، عشق و حقیقت غافل نشویم؛ مبادا در میانه ی راه و در غوغای خشونت ورزان، آرمان هایمان و حقیقت ِ زندگی فراموش شوند.
جنبش های اجتماعی می توانند ساختاری برای استفاده ی حداکثری از فرصت های سیاسی باشند. آنگاه که «بي ثباتي هاي انتخاباتي»، «اختلافات و رقابت نخبگان » و «حوادث سیاسی و اجتماعی» به صورت طبیعی میزان مشارکت سیاسی را بیشتر می کنند و آستانه ی تحمل حاکمان به اجبار - و لو به صورت محدود - بالا می رود، فروگذاشتنِ این فرصت ها، شرط سیاست ورزی نیست .«ما» نیز از این فرصت ها بهره می گیریم تا در حین به چالش کشیدن نظم موجود، امكان تعاملات سياسي و دسترسي به متحدان بالقوه را بیشتر كنیم.
 
خاطر حاکمان آسوده مباد ! که ما هیچگاه از حق طبیعی خود برای انتخاب کردن و از حقوق مدنی خویش برای انتخاب شدن نخواهیم گذشت. هیچگاه فراموش نمی کنیم که "ایران کشور ماست و این زندگی ماست" . «آرامش ما» نشانه ی شکایت ماست، چنان که سکوتمان، نشانه ی فریادمان بود. « صبر ورزیدن » پیشه ی ماست، چنانچه سبز بودن آئین ماست. ما صبر می ورزیم و به برکت این صبر، اقتدارگرایان را به دموکراسی عادت می دهیم تا اقتدارگرایی را در این بازی شکست دهیم. پیش از آنکه به پیروزی بیاندیشم، می کوشیم تا تحملِ شکست را ممکن کنیم.
 
منشاء پيدايش یک جنبش اجتماعي، هم زيستي نظام هاي ارزشي متعارض و گروههايي است كه با يكديگر متلاقی اند. ظهور هر جنبش به خودی خود، با ظهور هنجارهای جدیدی همراه است و موفقیت جنبش نیز منجر به اصلاح ارزش ها و هنجارها می شود و در سایه ای این اصلاح، آرامش به جامعه بر می گردد. از طرفی، گروههای اجتماعی در کنار حقوق عام فردی و شهروندی از «نوعی حقوق گروهی» نیز برخوردارند که نه تنها انگیزه ای برای حضور و بقای آنها در جامعه است، بلکه «ضامن» تقویت ملت هاست. این حقوق بنیادین، ریشه در «پیمان‌های اجتماعی» دارند که در «هنگامه‌ی ملت سازی» شکل گرفته‌اند.
 
قانون اساسی هر ملتی، راوی مکتوب این پیمان اجتماعی است. اگر بی اعتنایی به قانون اساسی، در عرصه‌ی ملی به استبداد و دیکتاتوری می‌انجامد، آنجا که به حقوق اقلیت ها و گروه‌ها مربوط می‌شود «نقض پیمان‌های بنیادین اجتماعی» نیز هست. یک اقلیت، قبل از آنکه «عارضه‌ی نهاییِ بی‌قانونی» ظاهر شود و جامعه گرفتارِ «استبداد» شود، از نادیده گرفتن این پیمان اجتماعی به «رنج» می‌افتد.
 
«ما» بر این باوریم که رویکرد سیاسی به این حقوق طبیعی، یک سوء تفاهم تاریخی و یک قانون شکنی آشکار است. اگر عدم اجرای اصل 15 قانون اساسی با سهل انگاری ما مواجهه نمی شد، شاید اینک مطالبه ی ما اجرای اصل 27 قانون اساسی نمی بود. ما نه تنها به حق طبیعی اقوام برای آموزش زبان مادری در کنار زبان رسمی اعتقاد داریم ، بلکه حکومت را موظف به تامین منابعِ مالی و تضمین اجرای آن آن می دانیم. ما به تنگناهای ایجاد شده برای زیستِ اقلیت های قومی، مذهبی و عقیدتی در گستره ی ایران آگاهیم و به مجالِ اندک آن در منشور جنبش سبز معترضیم. ما منشور جنبش سبز را به بازخوانی و توجه بیشتر به حقوق اقلیت ها فرا می خوانیم و بر این باوریم که نسخه ی های دیگر آن آشکارا باید به این حقوق حقه مزین شوند.
 
جنبشِ های اجتماعی ، از «رفتارها» ، «نشانه ها» و «روایت ها» برای گسترش ، تقویت و انتقال هویت خود بهره می گیرند. رفتارها و ظاهر ِ متفاوت ِ کنشگران می تواند ، سبب ِ تمایز آشکار با "دیگران" شود. شناسه هایی مانندِ رنگ ها، علامت ها، شخصیت ها، سرودها و مصنوعات هنری، می تواند هویت یک جنبش را به سرعت ابراز کند و انتقال دهد. روایت ها هم اعم از مناسبت های مهم، مکانهای نمادین و ماجراهایی هستند که برای اعضاء جنبش رخ می دهند و می توانند سبب ِ هم ذات پنداری و هویت یابی اعضاء جنبش شوند و فرصتی برای تخلیه ی احساسات و بروز رفتارهای جمعی فراهم کنند.
 
جنبش سبز، نمونه ی اعلای یک جنبش پیام محور و هویت آفرین است؛ اما ما نگرانیم که رسانه های صوتی و تصویری ما نتوانسته اند حاوی و حامل این هویت عظیم باشند. اگرچه شبکه های آنلاین و رسانه های نوشتاری ما توانسته اند در برسازی و انتقال این پیام با اقتدار ظاهر شوند، اما اقرار می کنیم که در پیوند میان آنها با شبکه های سنتی و محلی ناتوان بوده ایم . پنهان نمی کنیم که بسیاری از ابعاد هنری و فرهنگی جنبش را در رسانه های ماهواره ای فراموش کرده ایم و در جلب و جذب مشارکت ها  ضعیف بوده ایم.
 
 بر این اساس، ما از ظرفیت شبکه های آنلاین برای فعالیت و مشارکت   بهره می گیریم و به پیوند آنها با شبکه های سنتی و محلی می کوشیم. ما با تولید و تکثیر و توزیع روزنامه های تک صفحه ای و تکیه بر ظرفیت   شبکه های تلویزیونی و رادیویی به پیوند میان این شبکه ها می اندیشیم. ما به سراغ روش های تازه ای برای خلق پیام و انتقال آن خواهیم رفت و تکنیک های جدیدی را می آموزیم و می آزمائیم.
باید رسانه هایمان آوای رسای زندگی باشند. ما به یاری آن ها برخواهیم خواست تا رساتر از قبل ، صدای جنبش ما باشند. به تامین منابع مالی آنها می کوشیم تا از آنها برخوردار شویم. هنرمندان را به تولیدات هنری و همکاری با آن ها دعوت می کنیم. صاحبنظران را به حضور در مجامع آنها می خوانیم و تحلیلگران را به یاری می طلبیم تا صدای رسای همه ی فعالان جنبش سبز را به گوش همگان برسانیم. ما گردانندگان رسانه هایمان را نیز به بازبینی کارنامه ی خویش فرامی خوانیم و ضرورت یک بازنگری جدی را به آنان یادآوری می کنیم. 
 
مدل های سازمانی جنبش های اجتماعی، در حین عمل ابداع می شوند و به تدریج خود را بر محیط فعالیت انطباق می دهند. ساختار ِفعالیت یک جنبش اغلب یک گزینش استراتژیک است و اساس این استراتژی در جنبش های وسیع، توان جذب منابع و قابلیت بسیج عمومی است. یک جنبشِ موثر، اغلب ابزار و مکانیزم های این مدل را به منظور بسیج منابع و برای تقویت اعتراض، به خدمت می گیرد . مدلی که در آن، عضویت جای خود را به مشارکت می دهد و امکان مداخله فراهم است و به سبب فقدان منابع رسمی ، پاداش ذاتی و همبستگی درونی جایگزین پاداش مادی و دستمزد می شود .
ما ساختار جنبش سبز را در قالب شبکه های عضوگیری، مشورتی و بسترساز تقویت می کنیم . به شکل گیری گروههای محلی، فراگیر و مبتنی بر انگیزه های نمادین مانند جنبش دانشجویی می کوشیم و پویشی برای همگامی و همراهی با گروه های کوچک و انجمن ها و پویش های هم راستا خواهیم بود .
 
جنبش اجتماعي ، بستری برای فراهم كردن و گردآوري منابع لازم، براي عمل جمعي است. ما نه تنها از قابلیت های جنبش برای «سازماندهی»، «کاهش هزینه های عمل »، «ایجاد شبکه های همبستگی»، «تقسیم انگیزه ها» و «بسیج نارضايتي ها »استفاده می کنیم، بلکه منابع مالی خود را نیز بر این نهج خواهیم یافت. ما با تکیه بر سرمایه ی اجتماعی جنبش سبز و با بهره گیری از یک ساختار مالی شفاف، «کمک های خُرد» یکان یکان مخالفان استبداد را می جوییم و آنان را در خدمت اهدافِ کلان خویش به کار خواهیم بست. ما عاشقانه به مبارزه ای «معقول » و «ممکن» می اندیشیم ، پس این امکان را در جامعه ی ایرانیان مخالف با استبداد و نهادهای مردمی می جوییم تا با همراهی آنان جنبش سبز را با جشن پیروزی مردم به منزل برسانیم.
 
بــاری ؛
ما سفیران سبز امیدم تا نسیم سبز جنبش را به جهانیان برسانیم . ما حاملان و حامیان پیام جنبش در نزد تمام مجامع بین المللی و نزد همه ی گروه های داخلی و خارجی خواهیم بود. ما استبداد ستیزی یک جنبش، مسالمت آمیز بودن یک حرکت و   استقلال و استغنای یک ملت را به همگان ابلاغ خواهیم کرد.
آری ؛
ما سفیران سبز امیدیم و می دانیم "که همه ما در راهي پر از نورانيت وارد شده‌ايم كه از هم اينك سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته كرده است."
ما سفیران سبز امیدیم و آموخته ایم "تا توفيق‌هايي كه در هر مرحله به دست مي‌آوريم پايان كار ندانيم و همواره نگاه به كمالي برتر بدوزيم."
ما سفیران سبز امیدیم و "در اين مسير چشم به جاده‌هايي داريم كه هدايت الهي پيش‌پايمان قرار مي‌دهد. ما مي‌انديشيم و تدبير مي‌كنيم، اما ايمان داريم كه در عمل، تنها راه‌هايي كه او برايمان مي‌گشايد از خود كارسازي نشان مي‌دهند."
سفیران سبز امید- تابستان 1390

دلجویی محمد خاتمی از خانواده عبدالله مومنی، فعال دانشجویی و معلم زندانی

Posted: 29 Jul 2011 06:03 AM PDT

جــرس: سیدمحمد خاتمی در دیدار با خانواده عبدالله مومنی ضمن دلجویی با آنان، ابراز امیدواری کرد که در آستانه ماه رمضان همه زندانیان آزاد شوند.


درحالیکه با گذشت بیش از دو سال از بازداشت و حبس عبدالله مومنی، مقامات امنیتی- قضایی مجددا این فعال دانشجویی و آموزگار را به اتهام افشاگری در جریان نامه نگاری به رهبر جمهوری اسلامی مجددا از زندان به دادسرا احضار کرده اند، منابع خبری جنبش سبز گزارش داده اند که سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات، روز پنج شنبه ششم امرداد ماه، با خانواده عبدالله مومنی دیدار کرد و ضمن دلجویی از آنها و ابراز تاسف از اخراج وی از شغل آموزگاری، خاطرنشان کرد "جای جوانان وسرمایه هایی چون مومنی و دیگر زندانیان سیاسی در زندان نیست ."


به گزارش رسیده به جرس، فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی نیز در این دیدار به وضعیت همسر زندانی اش پرداخت و از برگزاری دادگاهی جدید برای مومنی ابراز نگرانی کرد.


این دادگاه به علت نامه سرگشاده مومنی به رهبر جمهوری اسلامی برگزار شده است، که عبدالله مومنی در آن نامه به افشاگری شکنجه های طاقت فرسای زندان پرداخته بود.


سید محمد خاتمی وضعیت کنونی را نگران کننده دانست ولی ابراز امید واری کرد که در آستانه ماه مبارک رمضان زندانیان بتوانند در کنار خانواده هایشان از نعمت آزادی بهره مند شوند .


در این دیدار تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان سیاسی چون عرب سرخی، جمالی، قدیانی نیز حضور داشتند.


گفتنی است عبدالله مومنی رئیس ستاد شهروند آزاد (ستاد مهدی کروبی) بود که در سی خرداد ٨٨ با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی دستگیر شد و پس از چند ماه به سر بردن در سلول انفرادی؛ در دادگاهی فرمایشی به پنج سال زندان محکوم گردید.


عبدالله مومنی تابستان سال های ٨٢ و ٨۶ را نیز به علت فعالیت های دانشجویی در زندان به سر می برد.


امام جمعه تهران: دستگاه قضایی با ضاربان برخورد کند، حكم الهی زورگوها محاربه است

Posted: 29 Jul 2011 04:32 AM PDT

جــرس: امام جمعه موقت تهران با اشاره به برخوردهای خشونت بار میان برخی جوانان با روحانیون و لباس شخصی ها که اخیرا بوقوع پیوسته، خواستار برخورد بیشتر نیروی انتظامی و دستگاه قضایی برای جلوگیری از خشونت در مقابل ناهیان منكر شد و تاکید کرد "حكم الهی زورگو ها محاربه است."


به گزارش ایرنا، كاظم صدیقی كه در خطبه های دوم نماز جمعه این هفته تهران سخن می گفت،‌ با یادآوری خشونتی كه با برخی از ناهیان منكر صورت گرفته، اظهار عقیده کرد "ایران دارای هفتاد میلیون جمعیت مذهبی است كه چند مورد خشونت در مقابل این میزان اصالت ها، امر ناچیزی است و این مشكلات نباید منجر به این امر شود كه ناهیان منكر در كشور امنیت نداشته باشند؛ اما وجود این میزان برخوردها نیز خلاف انتظار است؛ زیرا ایران كشور عصمت و طهارت است. "


صدیقی همگام با انتقادات تند برخی مراجع و روحانیون نسبت به آنچه "تعلل دستگاههای امنیتی و قضایی" خوانده اند، گفت "این انتظار وجود دارد كه این مقدار اندك خشونت ها را نیز نیروی انتظامی و دستگاه قضا رفع كنند. هر چند كه رییس قوه قضاییه در این خصوص اقدامات لازم را كرده و حكم الهی زورگو ها محاربه است."


گفتنی است چند روز پیش و در پی مجروحیت یک طلبه دیگر در تهران توسط چند جوان، احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری نیز، در نماز جمعه تهران درباره این واقعه گفته بود"انتظارمان از مسئولان نظام اسلامی این است که در این قضایا به گونه ای با متجاسرین برخورد کنند که عبرت آموز باشد و افراد دیگری که در صدد خیره سری هستند درسی فراموش نشدنی بگیرند. در دو سه ماه اخیر شاهدیم که با سه ناهی از منکر طلبه که از منکر نهی کرده اند، مضروب شده اند..."


همان زمان ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید ساکن قم نیز احکام دادگاه‌های قضایی را بی‌رمق خوانده و گفته بود "با این روش دستگاه قضایی، مشکلات امنیت جامعه حل نمی‌شود. دیروز چاقو در چشم طلبه جوانی کردند و ضاربین به جزای خود نرسیدند، امروز شاهرگ طلبه جوان دیگری را به خاطر امر به معروف و نهی از منکر بریدند و سپس شاهرگ حیات مرد نیرومند کشور را پاره کردند. با این وضع باید منتظر حوادث ناگوار دیگری باشیم..."


به گزارش ایرنا، کاظم صدیقی امام جمعه تهران در ادامه خطبه های هفتم مرداد ماه، به سخنان رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با كتابداران و اعلام "ضرورت جلوگیری از انتشار برخی کتب" نیز اشاره کرد و گفت "این حركت ابتكار مناسبی است. زیرا دین اسلام دین قرائت است. پالایش كتاب ها نیز، از اهم وظایف علمای دینی و دانشگاهیان است؛ زیرا خطر عرضه كتاب های خانمان برانداز و نامناسب بیشتر است كه البته با تذكرات رهبری حركتی مناسبی در این خصوص آغاز شده است. "


صدیقی از "طرح موساد و قدرت های استكباری برای مقابله با پیشرفت های فناوری جمهوری اسلامی" و "جنگ نرم و سخت" خبر داد و گفت "در ادامه ترور دانشنمدان كشور، یكی از فارغ التحصیلان دانشگاه خواجه نصیر به شهادت رسید كه البته این امر ننگی برای دشمنان كشور است. "


به گفته امام جمعه موقت تهران، ‌جنگ نظامی برای دشمنان بدنامی و ذلت داشته و با اشاره به درگیری ها با گروه پژاك در كردستان نیز گفت: "این كور دلان می خواهند با ناامن كردن منطقه، امر خدمت رسانی را با مشكل مواجه كنند و البته سپاه با حماسه آفرینی، كانون آن ها را متلاشی كرد. "



توقف صادرات گاز بعلت انفجار در خطوط انتقال گاز ایران به ترکیه

Posted: 29 Jul 2011 03:04 AM PDT

جــرس:  به دنبال انفجار در خط لوله صادرات گاز ایران به ترکیه، صدور گاز طبیعی کشور به این کشور همسایه غربی به طور موقت متوقف شده است.


به گزارش مهر، بامداد جمعه ۷ مردادماه به دلیل انفجار در خط لوله صادرات گاز ایران به ترکیه، صدور گاز طبیعی به این همسایه غربی کشور موقتاً متوقف شده است.


بر اساس این گزارش، در حال حاضر با حضور تیم‌های عملیاتی، آتش‌نشانی و امدادی عملیات مهار و کنترل خروج گاز از خط لوله آسیب دیده به طور کامل مهار شده، ضمن آنکه با حضور تیمهای عملیاتی ترمیم و بازسازی این خط لوله آسیب دیده آغاز شده است.


تا پیش از انفجار درخط لوله گاز ایران و ترکیه به طور متوسط روزانه نزدیک به ۳۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر می‌شده است، ضمن آنکه از ابتدای سال جاری تا کنون صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه حدود ۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته است.


مقامات تهران – آنکارا آگوست ۱۹۹۶ میلادی قراردادی ۲۵ ساله امضا کردند که بر اساس این توافق، مقرر شد سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز ایران به ترکیه صادر شود.


سال گذشته در مجموع بالغ بر ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر شد که مقامات ایران پیش بینی کرده اند ظرفیت صدور گاز به این همسایه شمال غربی تا سقف ۱۰ میلیارد متر مکعب افزایش یابد.


در حال حاضر تاسیسات تقویت فشار و شبکه انتقال گاز ایران از ظرفیت انتقال روزانه ۳۰ میلیون متر مکعب گاز به ترکیه را برخوردارند که امکان افزایش ظرفیت گاز صادراتی از خطوط و تاسیسات موجود تا سقف روزانه ۴۰ میلیون متر مکعب معادل ۱۵ میلیارد متر مکعب ماهانه وجود دارد.


پیش بینی می شود با ساخت قطعات سوم و چهارم خط لوله ششم سراسری گاز، امکان انتقال روزانه ۹۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه و سایر کشورهای متقاضی در پایانه مرزی بازرگان فراهم شود.


در حال حاضر بخش عمده گاز تحویلی به ترکیه از مسیر خط لوله ۳۶۵ کیلومتری تکاب- شاهین دژ- میاندوآب با ظرفیت انتقال روزانه ۵۰ میلیون متر مکعب گاز تا مرز بازرگان منتقل می شود.


به گزارش ایرنا، سخنگوی شركت ملی گاز ایران از ترمیم خط لوله صادرات گاز ایران و تركیه تا دو روز آینده خبر داد و گفت: این خط لوله در كوتاه ترین زمان ممكن ترمیم می شود.


محمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان دانشجویی: تاریخ در مسیر آزادی و رهایی حرکت می کند

Posted: 29 Jul 2011 02:33 AM PDT

جــرس: محمد خاتمی در دیدار با گروهی از فعالان دانشجویی تاکید کرد "انسان امروز آزادی، برخورداری، کرامت و حکومت هایی می خواهد که بر آمده از اراده او و مسؤول در مقابل او باشد. "


به گزارش سایت رسمی محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران و علوم پزشکی تهران، با خاطرنشان کردن اینکه "می شود جامعه عادلانه باشد اخلاقی هم باشد؛ می شود همه آزادانه زندگی کنند اخلاقی و عادلانه هم باشد. می شود ارزش های الهی و معنوی و احکام معنوی در ان حاکم باشد و انسان ها هم دارای حرمت باشند"، اظهار داشت "آزادی؛ حق برخورداری؛ احساس شخصیت کردن و کرامت داشتن انسان با خدا شناسی مخالف نیست."


در این دیدار صمیمانه دانشجویان به بیان شرایط حال حاضر دانشگاه ها و نقطه نظرات خود در مورد مسائل روز جامعه پرداختند و از ادامه وضعیت امنیتی در محیط دانشگاه و جامعه ابراز نگرانی و نارضایتی نمودند و شرکت در انتخابات بدون فراهم شدن حداقل شرایط لازم را بی معنی خواندند.


بر اساس این گزارش، مشروح سخنان محمد خاتمی که در جریان این دیدار، به دیدگاههای خود پیرامون شرایط موجود پرداخته، به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی گفته می شود انجمن اسلامی دانشجویان چه به ذهن انسان می رسد؟و چه انتظاری از آنها است و چه نقشی می تواند در جامعه داشته باشد؟حتی در کشورهایی که اسلامی هم نیستند ما شاهد حضور انجمن های اسلامی در آنجا هستیم ولی نقش و جایگاه انجمن اسلامی در کشوری که غلبه با اسلام و اکثریت با مسلمان هاست متفاوت است و در جایی که نظام و حکومتش هم منتسب به دین باشد باز توقع و انتظار دیگری از انجمن اسلامی هست.


راجع به انجمن های اسلامی دانشجویی و دانشگاهی می شود صحبت کرد در این میان انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران جایگاه ویژه ای دارد و می توان بحث کرد که این انجمن چه ماهیت و چه رسالتی دارد و می تواند داشته باشد؟ این انجمن به یک معنا مادر همه انجمن های اسلامی دانشگاهها بوده و در همه فراز و نشیب ها توانسته است بدون تغییر ماهیت هم روی اصول و هم وظایفی که در مقاطع مختلف داشته پایداربماند پدیده ای است که جداگانه باید به آن پرداخت.


وقتی می گوییم انجمن اسلامی دانشجویان در درجه اول متوجه نهاد دانشگاه و دانشجو می شویم. از درون دانشگاه نیروهایی که گردانندگان چرخ های اصلی جامعه هستند بیرون می آید و این نقش مهمی است.
دانشجو به خاطر هزینه ای که برایش می شود و وظیفه ای که دارد باید نهایت استفاده را از آن موقعیت بکند تا دارای دانش و مهارت لازم در رشته های مختلف باشد.
دانشگاه به عنوان قلب و مغز و نیز چشم و گوش هر جامعه ای که هم می بیند هم می شنود و هم آگاهی دارد باید آن موقعیتی که آگاهی و بصیرت و درک نیازهای جامعه و ارائه راه حل برای رفع نیازهاست داشته باشد.


دانشگاه همیشه و در همه جوامع نقش پیشتاز را ایفا می کند. جامعه موجود ایستای متوقف نیست چون انسان تاریخ دارد و تاریخ در یک مسیر جلو می رود البته تاریخ افت و خیز دارد ولی مسیر تاریخ به سوی تکامل و تأمین هدفی است که برای آن پیامبران آمدند و عبارت است از فرو نهادن بندها از دست و پای جان آدمی و آزاد کردن انسان که البته اوج آزادی در عبودیت خداست.


انسان باید سر سپرده جایی باشد اگر سر سپرده خدا نباشد سر سپرده هوس خود یا هوای شیادانی می شود که در جوامع بوده و هستند.
آزادی واقعی در توحید و بندگی خداست. آن گونه بندگی و توحید خالصی که در ادیان الهی و به خصوص در اسلام هست. گرچه گاهی توحید هم پوششی است برای بسط شرک در درون جامعه حالا شرک اعتقادی، عبادی، اجتماعی و روانی و . . .


انسان؛ بنده خدا یعنی سرسپرده علم و حکمت مطلق، تدبیر، رحمت، خلاقیت و قدرت آفرینش مطلق است و آزاد واقعی کسی است که فقط سرسپرده این حقیقت ممتاز باشد که آثارش هم در شخص انسان مشخص می شود و انسان از سلطه شیطان و هوا و هوس رها می شود و در عرصه اجتماعی از قدرت های زورگوی جباری که فقط قدرت دارند و فقط از جامعه اطاعت می طلبد رها می شود.


معتقدم تاریخ در مسیر آزادی و رهایی حرکت می کند و نقطه مطلوب هم که ما در تاریخ به آن اعتقاد داریم و انتظار آن را می کشیم آن عصر مهدوی است که آن انسان کامل الهی می آید و مدار و محور جامعه، آن امام کامل است که بقیه الله است و ان شاء لله در زمان خود خواهد آمد.


اگر تاریخ این مسیر را دارد و در حال حرکت است جامعه یک موجود ایستا نیست. پویاست یعنی حرکت می کند و یک پیشتاز می خواهد . پیشتاز مشخص جامعه ما از جمله باید جامعه دانشگاهی باشد. یعنی نقش پیشرویی جامعه به سوی آزادی؛رهایی،توحید ؛پیشرفت و کرامت داشته باشد. انجمن های اسلامی دانشجویان می توانند و باید این نقش را داشته باشند.


در جوامعی مثل ما که دچار استبداد تاریخی بوده اند و مردم در متن جامعه دارای حق و حرمتی نبودند و حاکمان همه حقوق را داشتند؛ و هیچ تکلیفی را متوجه خود نمی دانستند رسالت بزرگی برای همه ما و از جمله نهاد دانشگاه ایجاد می شود که ما در مسیر حرکت تاریخی جامعه مان برای مردمی که ذی حق و دارای خود باوری باشند و حقوقشان تأمین شود و حکومت حدود و مسؤولیت هایش مشخص بشود باید روشنگری کرد باید انتقاد کرد و حاکمانی که از مسیر حق مردم منحرف شوند یا از امکانات سوء استفاده می کنند مورد انتقاد قرار گیرند وبه هر حال این بهترین کاری است که می توان کرد.


بعلاوه اینکه خود دانشجو به عنوان آن پیشانی پیشروی جامعه باید مظهر اعتقاد و اعتماد به حق و حرمت مردم باشد که تأمین آن مهمترین سبب رستگاری اجتماعی و رفع مشکلات اجتماعی و پیشرفت جامعه خواهد بود ؛ دانشجو و دانشگاه در این زمینه باید پیشرو باشد. در درون دانشگاه باید رعایت حق یکدیگر و تحمل همدیگر را بکنیم و هر کسی مسؤولیتی پیدا کرد باید جوابگوی آن باشد دانشگاه باید این نقش را داشته باشد.


اگر تاریخ دویست سال گذشته مملکتمان را در نظر بگیریم که از سه مساله بسیار وحشتناک رنج می برده یکی استبداد و خود کامگی؛یکی استعمار و وابستگی به بیگانه و دیگر عقب افتادگی در همه عرصه های اقتصادی علمی اجتماعی؛جنبش و حرکتی که در این سالها بوده است این حرکتی که با همه تفاوت هایی که بین بخش های مختلف بوده است وجه مشترکش این بوده که خواستار آزادی در مقابل استبداد بوده است. خواستار استقلال در برابر وابستگی و استعمار بوده و نیز خواستار پیشرفت و توسعه در مقابل عقب افتادگی بوده است.


این حرکتی است که جامعه ما با همه فراز و نشیب ها داشته است و با همه شکست هایی که در این مدت خورده ؛ شگفت انگیز است که این ملت از اهداف خودش دست برنداشته.
اوج این حرکت را در انقلاب اسلامی با محوریت حضرت امام می بینیم روح دعوتی که در زمینه عینی انقلاب وجود داشت چیزی جز آزادی خواهی؛استقلال طلبی و پیشرفت طلبی نیست.
آزادی ،استقلال و جمهوری اسلامی شعار اصلی ماست که هنوز هم شعار اصلی ماست و همواره باید شعار اصلی ما باید باشد.
دانشجو اگر بخواهد الگو وپیشرو باشد باید این خواست تاریخی ملت را در طول تاریخ فراموش نکند. هیچ چیز نباید او را وا دارد از اینکه از این محورهای اصلی غافل شود.


جنبش دانشجویی اگر از این خواست تاریخی و حقیقیت تاریخی که رمز و راز رهایی جامعه ما هست و ابعادی که هویت یک جمعیت دانشجویی را تشکیل می دهد غافل بماند جایگاه خودش را از دست می دهد.


اولا ما در جامعه اسلامی به سر می بریم منظورم این نیست غیر مسلمانان در جامعه ما نیستند و منظورم این نیست که همه چیز را برای مسلمانان جامعه بخواهیم نظام اسلامی که مورد توجه ماست فقط حقوق و مزایا وحرمت و نیازهای مسلمانان یا شیعیان را برآورده نمی کند بلکه در این نظام هر کسی در اینجا هست باید حق و حرمت داشته باسد و مورد احترام باشد.


ما یک رسالتی علاوه بر آن رسالت های کلی به عنوان مسلمان و شیعه در جامعه ای که اکثریت آن مسلمان و شیعه هستند داریم.


تفاوتی که مابا دیگران داریم این است که بعضی ها می گویند دین در عرصه اجتماعی نباید دخالت کند ما بر عکس می گوییم دین دستور دارد برای جامعه بشری و نیز ناظر به زندگی جامعه بشری است و نسبت به این دنیای مردم هم نظر دارد.


دین فقط این نیست که رابطه تو را بر خدا برقرار کند و نتیجه اش را در جهان دیگر ببینی که البته این خیلی امر مهمی است. ولی دین اسلام این طور نیست که به امور اجتماعی و دنیایی بی تفاوت باشد.
اگر هدف پیامبران آزاد سازی انسان است و اگر خواست این مردم مسلمان به سوی آزادی ؛استقلال؛ پیشرفت است یقینا دین خدا منافی با آن نیست بلکه موید آن است.


قرائت درست از اسلام کدام است؟اسلامی که می گوید حکومت هست ولی مردم هیچ حقی ندارند آیا این متناسب با روح تاریخی و اراده الهی و رسالت پیامبران هست ؟اسلامی که می گوید می تواند در جامعه تبعیض و اختلافات طبقاتی وجود داشته باشد آیا با آن روح تاریخی و اراده الهی و رسالت پیامبران سازگار است؟


ما می گوییم برداشتمان از اسلام این است که جامعه را به آزادی، عدالت و برخورداری همگان می رساند و معتقدیم برداشت درستی است. این بدان معنا نیست بیاییم همه برداشت های دیگر را نفی کنیم اتفاقا آن شیوه ای که بعضی ها دارند و می گویند آنچه ما می گوییم همان است و تمام آنچه خلاف آن است باید به هر قیمتی شده است حذف شود مردود و محکوم می شناسیم! نه ما می گوییم دیگری هم می تواند حرفش را بزند ولی اولا این طرف هم بتواند از اسلامی که میگوییم حرفش را در جامعه بزند ثانیا اینکه مدار و محور نظام اجتماعی آن بینش و منش یا توهماتی که هم معتقدیم مغایر با روح اساسی ادیان الهی و اسلام است و هم مغایر با خواست تاریخی ملت است آن حاکمیت مطلق را نداشته باشد و امکان حذف دیگران را نداشته باشد.


معتقدیم مردم هم این را می خواهند اصلا پیروزی انقلاب اسلامی هم همین بود مردم ما احساس کردند کسی و جریانی از موضع دین و خدا دارد نسبت به خواست های تاریخی آنها حساسیت نشان می دهد و انها را به رسمیت می شناسد و تلاش برای برآورده شدن آنها را اسلامی می داند. در انقلاب، اسلام به گونه ای مطرح شد که طرفدار آزادی و استقلال و پیشرفت است و به همین دلیل است که از دل انقلاب اسلامی ،‌جمهوری اسلامی در می آید.


اصطلاح جمهوری اسلامی که امام آن را آورد و اجرا کرد خیلی مهم است. در جمهوری اسلامی مردم صاحب حقند هیچ چیزی هیج جایی هیچ رکنی جز بر اساس رای و نظر مردم مستقر نمی شود.


وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی اسلام هم این جمهوری را خواسته است این اسلامی که با این جمهوری سازگار است.
وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی می خواهیم الگویی ارائه بدهیم که هم پاسخ دهنده نیازهای تاریخی این جامعه و هم تأمین کننده نیازهای روزگار است و هم با ارزشهای الهی سازگاری دارد.
روح زمانه ما روح آزادی خواهی و روح رهایی انسان است روح پیوستگی و برآمدن قدرت ها از اراده مردم است روح آزادی نقد است روح برخورداری جامعه و همه افراد آن از حقوق سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است که دارند و باید داشته باشند و اینکه جوامع با حقوق اساسی و قانون اساسی شکل می گیرد.


قانون اساسی یعنی در آن؛ حقوق اساسی ملت و حکومت و حدود اساسی ملت وحکومت مشخص باشد یعنی اگر ملت تکالیفی دارد حقوقی هم دارد و اگر حکومت؛ قدرت و امکاناتی دارد حدودی هم دارد!


در جوامعی مثل ما تکیه بر حقوق اساسی ملت که همواره پایمال شده در طول تاریخ بسیار مهم است. یکی از وجوه اصلاحات این است وقتی می گوییم همه قانون اساسی باید مورد توجه باشد باید ببینیم در طول تاریخ کدام بخش هایی که در قانون اساسی آمده بیشتر آسیب دیده است و زمینه های استقرارش در جامعه دشوارتر است. از جمله همین اصولی است که مربوط به حقوق ملت می شود مورد توجه است یعنی این بخش بسیار مهم است که باید روی آن تکیه کرد.


ما دلمان می خواهد یک نظام الگو از اسلام در دنیای امروز با همه خصوصیاتش ارائه دهیم. اگر انسان تاریخی است ما در کدام مرحله تاریخی هستیم و انسان امروز چگونه به جهان نگاه می کند وچه نیازها و پرسش هایی دارد ما اگر بخواهیم پاسخی بدهیم باید پاسخ ها متناسب با آن نیازها و پرسش ها باشد.


انسان امروز آزادی، برخورداری، کرامت و حکومت هایی می خواهد که بر آمده از اراده او و مسؤول در مقابل او باشد.


نظامی که می خواهیم پیاده کنیم نظام الگویی باید باشد که تمام نیازهای به حق و دستاوردهای مهم تاریخ بشری که یکی از انها رهایی از قدرت های استبدادی و جبار در تاریخ بوده و تمام مزایایی که امروز هست مانند آزادی و آزادی اندیشه و بیان و نقد و انتخابات آزاد و ضوابطی که برای یک انسان آزاد است در این نظام داشته باشیم بعلاوه اینکه عدالت که روح دعوت انبیا است در جامعه وجود داشته باشد. عدالت فقط جنبه اقتصادی آن نیست بلکه آزادی مردم و آزادی انتخاب مردم از بارزترین مصداق های عدالت است. به علاوه خلاء هایی که در دنیای امروز هست بی اخلاقی و دنیازدگی و ماده گرایی اینها مسائلی است که دنیای امروز گرفتار آن است ما اینها را نمی خواهیم. ما باید چیزهایی که دنیای امروز دارد داشته باشیم و آنچه ندارد و موجب خلاء می شود نیز در نظاممان وجود داشته باشد در این صورت است که می توانیم الگو بسازیم.


می شود جامعه عادلانه باشد اخلاقی هم باشد؛می شود همه آزادانه زندگی کنند اخلاقی و عادلانه هم باشد. می شود ارزش های الهی و معنوی و احکام معنوی در ان حاکم باشد و انسان ها هم دارای حرمت باشند.


آزادی؛ حق برخورداری؛ احساس شخصیت کردن و کرامت داشتن انسان که با خدا شناسی مخالف نیست.


انجمن اسلامی رسالت فوق العاده سنگینی پیدا می کند که باید متوجه آن باشیم هم آن نقشی را که به عنوان دانشجویی که در اینده اداره کننده کشور است در نظر داشته باشد هم به عنوان پیشرو و پیشتاز جنبش های اسلامی در جوامع رسالت سنگینی دارد و هم نسبت به خواست های تاریخی ملت باید دغدغه داشته باشد و هم نسبت به اینکه چون جامعه ما اسلامی است نسبت به اسلام حساسیت داشته باشد ؛اسلامی که هم با آن روحی که در همه ادیان الهی است و هد آن رها کردن و آزاد کردن انسان است سازگار باشد و هم با شرایط تاریخی با آزادی استقلال و پیشرفت جامعه سازگار باشد.


انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در این میان یک خصوصیتی دارد و ان اینکه همیشه جنبه اعتقادی داشته؛هم دغدغه نسبت به ارزش های اصیل انقلاب واسلام داشته و هم درد مردم و دردهای زمان را می خواسته بشناسد و نسبت به انها لااقل در جامعه هوشیاری ایجاد کرده در عین حالی که همواره از نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و ارزش ها دفاع کرده هیچگاه عنصر وابسته به قدرت و جریانی خاص نبوده و خودش را مستقل نگاه داشته و نیز با سعه صدر مشکلات و تنگناهایی که برایش ایجاد شده را تحمل کرده است و امروز هم به یاری خدواند باید بر آن راه و رأی و روش پافشاری کند.


گفتنی است در ابتدای این دیدار، دانشجویان و فعالان انجمن، به بیان دیدگاهها و نظرات خویش پرداختند و موارد زیر را مورد اشاره قرار دادند:


- اظهار تأسف از غلبه فضای امنیتی بر دانشگاهها


- تحلیل شرایط پیش روی انتخابات و اصلاح طلبان و دغدغه نسبت به کشور و جمهوری اسلامی


- تا زمانیکه شرایط حداقلی فراهم نشده است شرکت در انتخابات معنا ندارد


- استقبال از مواضع اخیر سید محمد خاتمی که براساس اخلاق سیاسی است و ان شاء الله منتج به نتیجه هم خواهد شد.


- خیلی از شرایط را تأیید نمی کنیم ولی معتقدیم با وفاداری به اصل نظام و دفاع از آن باید از درون، مشکلات اصلاح شود و به نتیجه برسد


- جریان اصلاحات باید به سمت احیا و بسط گفتمان خود بپردازد


- دعوت به اجرای بدون تنازل و همه جانبه قانون اساسی و تکیه بر اسلام به عنوان دین رحمانی دو بال پیش برنده اصلاحات است


- ابراز نگرانی نسبت به بسته بودن فضای نقد در جامعه و تند شدن فضا

مجید انصاری: امروز بر کشور نه شفافیت حاکم است و اخلاق

Posted: 29 Jul 2011 02:27 AM PDT

جــرس: مجید انصاری، عضو دولت اصلاحات و مجمع تشخیص مصلحت، با اشاره به وضعیت موجود در کشور و بیان اینکه "اخلاق گوهر گمشده جامعه امروز است"، اظهار داشت "متاسفانه امروز نه بر فضای کسب و کار کشور شفافیت احکام اسلامی و نه بر اجتماع و سیاست ما اخلاق اسلامی حاکم است."


به گزارش تارنمای جماران، مجلس بزرگداشت شب هفت مرحوم محمد منهاج بعد از ظهر پنج شنبه با حضور سیدحسن خمینی و بسیاری از شخصیت های سیاسی و فرهنگی، سفیران سابق ایران در کشورهای مختلف برگزار گردید.
در این مراسم ترحیم و بزرگداشت، روحانیون و شخصیت هایی چون سیدحسن، سیدیاسر و سیدعلی خمینی، محمد خاتمی رییس جمهور سابق، موسوی بجنوردی، عبدالله نوری، امام جمارانی، محمد علی انصاری، مقدم، علیخانی، مسیح بروجردی، موسوی لاری، هادی خامنه ای، مجید انصاری، سراج الدین موسوی، محمود دعایی، کیان ارثی، علی اشراقی، غلامحسین کرباسچی، جواد اطاعت، محمد علی سبحانی، و ... از جمله شرکت کنندگان بودند.

بر اساس این گزارش، مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون، طی سخنانی با تسلیت درگذشت و همچنین گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم محمد منهاج از آن مرحوم با نیکی و اخلاق پاک یاد کرد و با بیان اینکه "اخلاق امروز گوهر گمشده جامعه است"، گفت: یکی از ویژگی های شخصیتی مرحوم منهاج "وجود اخلاق و مهربانی و صمیمیت" در شخصیت او بود .او یکی از یاران امام و همراهان حاج احمد خمینی بود و بعد از رحلت وی نیز، هم در خدمت و در کنار بیت امام بویژه سید حسن خمینی و ازهمراهان همیشگی ایشان بود .


مجید انصاری در سخنان خود یادآور شد: مکتب های عرفانی و عرفانهای کاذب ، تابلوهای عوضی سر راه مردم فراوان است و مردم را به نحله های صوفیانه و عارفانه کاذب فرانخوانند.

مجید انصاری در ادامه سخنان خود بر ارزیابی فردی و جامعه بویژه جامعه اسلامی برای حرکت در مسیر حق گفت : چند روز پیش گزارش مسئولین محترم در خصوص بروز ناامنی های اخیری را که مردم را نیزآزرده کرده می خواندم، خیلی مکدر شدم که این برادرو مسئول بزرگوار گفته اند الحمدالله آمار جرم و جنایت در کشور ما هنوز کمتر از کشورهای توسعه یافته است .


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ابراز گلایه از این نوع مقایسه ها اظهار داشت: مگر شما کشور های توسعه یاقته و شاخص های آن را قبول دارید ؟ مگر کشورو نظام ما با آنان متفاوت نیست ، آنها راه دین ندارند و نظاماتشان طاغوتی است اما ما کشور مسلمان وشیعه که ادعای حکومت علوی و تحت عواطف عاشورا و محرم و آموزه های ائمه را داریم، می باشیم، بنابراین نباید در کشور ما جرم و جنایتی باشد حتی یک قتل هم در کشور ما زیاد است .


وی گفت : وقتی سی و دو سال است که مردم و مسئولین ما ادعا دارند اگر در اقتصاد و صنعت و حوزه های مختلف مشکل داریم ( با دلایل محتلف ) اما در حیات طیّبه و زیست انسانی باید سرآمد باشیم چرا این اتفاقات رخ می دهد. متاسفانه امروز نه بر فضای کسب و کار آن شفافیت احکام اسلامی حاکم است نه بر اجتماع و سیاست ما اخلاق اسلامی حاکم است .آیا ربا از کشور ما ریشه کم شده است ؟ آیا عدل و انصاف در همه کسب و کار ما حاکم است ؟ و در این اوضاع اقتصادی و گرانی همه به انصاف عمل می کنند ؟ آیا غیبت ، تهمت و دروغ و رمالی از جامعه رخت بر بسته است ؟


نماینده ادوار مختلف مجلس در پایان اظهار داشت: جامعه ای حیات طیّبه دارد که در آن اخلاق حاکم باشد، دروغ و تهمت و تخریب نباشد، مهر و محبت حاکم باشد؛ سوظن نباشد، داوری نسبت به افراد در رسانه ها، دستگاههای رسمی و اشخاص و محافل خصوصی عادلانه باشد .

 


محکومیت جواد معصومی به چهار سال و نیم حبس تعزیری

Posted: 29 Jul 2011 02:17 AM PDT

جــرس: بنا به گزارش منابع حقوق بشری، سید جواد معصومی کوچصفهانی که از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده بود، نهایتا با حکم دادگاه تجدید نظر، به چهار سال و نیم حبس قطعی محکوم گردید.


  ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چندی پیش گزارش داده بود که این شهروند تهرانی در تاریخ نهم آذر ماه سال گذشته در شعبه ۲۸ مورد محاکمه قرار گرفته و از سوی قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ و تبانی به دو سال حبس تعزیری و هم چنین به اتهام توهین به مقدسات به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

 


منابع خبری جرس اخیرا گزارش داده اند پرونده سید جواد معصومی که در  دادگاه تجدید نظر استان تهران (شعبه۵۴) مورد رسیدگی واقع شده بود، در نهایت با حکم قاضی موحدی خاتمه یافت، که وی حکم توهین به مقدسات را به دو سال و نیم تقلیل داد و حکم اجتماع و تبانی را عینا تایید کرد که در پایان این فعال سیاسی به چهار سال و نیم حبس تعزیری قطعی محکوم شد.

 

گفتنی است این شهروند معترض به نتیجه انتخابات در ۲۰ بهمن سال ۱۳۸۸ توسط مآمورین اطلاعات سپاه در منزل به همراه همسرش بازداشت و به بند ۲ الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شد و  پس از تحمل بیش از یک ماه سلول انفرادی با وثیقه ۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.


هرانا نوشته بود پدر وی نیز در سال ۵۷ به اعدام محکوم شده و در‌‌ همان سال حکم مذکور در مورد ایشان به اجرا در آمده است.


کشته و مجروح شدن پنج بسیجی دیگر در جریان حملات پژاک

Posted: 29 Jul 2011 01:56 AM PDT

طائب: کوتوله های اطراف ما عددی نیستند

جــرس: درحالیکه نبردها در مناطق مرزی غرب و شمال غرب ایران میان نیروهای سپاه و گروه پژاک همچنان ادامه دارد، منابع خبری گزارش داده اند که در جریان حملۀ مجدد پژاک به یکی از پایگاههای بسیج در کردستان، یک نفر از بسیجیان کشته و چهار نفر دیگر زخمی شدند.


همزمان در جریان مراسم کشته شدگان سپاه توسط پژاک که در قم برگزار شد، مسئول قرارگاه عمار گفت حملات اخیر نشانگر استیصال و درماندگی دشمن است و نشان می دهد دشمنان به آخر خط رسیده‌اند... البته کوتوله‌های اطراف ما عددی نیستند بخواهند وارد نظامی مستقیم شوند."


به گزارش مهر، در جریان حملات شبانه پژاک به پایگاه بسیج روستای سلین از توابع شهرستان سروآباد، یک بسیجی بنام رضا عباسی خودلان کشته شد و چهار نفر دیگر نیز در این حمله مسلحانه زخمی شدند.


احمد محمدرضایی، فرماندار شهرستان سروآباد گفته است: با توجه به آثار به جای مانده در محل این درگیری، ضربات سنگینی نیز بر این گروه وارد شده و تلاش ماموران امنیتی و انتظامی برای دستگیری افراد آنها همچنان ادامه دارد.


در جریان حملات پژاک طی دو هفته اخیر، یک بسیجی دیگر در شهر سروآباد کشته و یک افسر نیروی انتظامی نیز کشته شدند.


در همین زمینه مهدی طائب، فرمانده قرارگاه امنیتی- سیاسی موسوم به «عمار» در جریان مراسم بزرگداشت کشته شدگان سپاه در مسجد اعظم قم، با بیان اینکه مسائل و حملات اخیر نشانگر استیصال و درماندگی دشمن است و نشان می دهد دشمنان به آخر خط رسیده‌اند، افزود: دشمن به دنبال این شکست‌ها دوباره وارد فاز نظامی شد که دلیل بر پویا بودن و زنده بودن نظام ما ست.


وی افزود: کوتوله‌های اطراف ما که عددی نیستند بخواهند چنین کاری انجام دهند؛ آمریکاست که سال‌ها ندای «انا ربکم الاعلی» سر می دهد و دارد در دریای غرور غرق می شود، زیرا به آخر خط رسیده و راهی جز پذیرش شکست ندارد. دشمنان روزی چنان قدرتمند بودند که اگر صدای کسی از گوشه ای از دنیا بلند می شد، فورا او را بر می داشتند، اما امروز در عراق و افغانستان به چه وضعی افتاده‌اند و ورشکست شده‌اند.