جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


اخضر ابراهیمی: در مورد برگزاری کنفرانس صلح سوریه مطمئن نیستم

Posted: 01 Nov 2013 09:53 AM PDT

جرس: اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، می‌گوید که مطمئن نیست که کنفرانس صلح سوریه در ژنو به موقع برگزار شود.  

 

ابراهیمی در تلاش است تا این نشست را که به "ژنو ۲" موسوم است، در ماه جاری میلادی (نوامبر) برگزار کند.

 

ابراهیمی که پس از حدود یک سال بار دیگر و در تلاش برای برگزاری این نشست به دمشق، پایتخت سوریه، رفته است به بی‌بی‌سی گفت که تلاش برای انجام این نشست پیشرفت‌هایی داشته و وی امیدوار است که بتواند تاریخ دقیقی را اعلام کند.

 

اما وی تاکید کرد که این نشست بدون حضور گروه‌های مخالف نمی‌تواند عملی شود.

 

گروه‌های مخالف از شرکت در این نشست امتناع می‌کنند. این درحالیست که دولت سوریه گفته است که در "ژنو ۲" شرکت خواهد کرد. 

 

تعلیق ۶ تشکل‌ مستقل دانشجویی در دانشگاه نوشیروانی بابل

Posted: 01 Nov 2013 09:13 AM PDT

جرس: معاونت فرهنگی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل فعالیت ۶ کانون این دانشگاه را معلق اعلام کرد.


به گزارش امید، معاونت فرهنگی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، طی احکامی کانون‌های کتاب و اندیشه، کانون فیلم وتئا‌تر، کانون هنر، کانون شعر وادب، کانون محیط زیست و کانون خیریه دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل را به حالت تعلیق در آورد و در ادامه شورای صنفی این دانشگاه را نیز که ۷ ماه از انتخاب اعضای آن می‌گذشت اما حکمی برای آغاز به کار آن صادر نمی‌شد تهدید به انحلال کرد.

 

این شش کانون به اضافهٔ شورای صنفی اصلیترین تشکلهای دانشجویی باقی مانده از دوران وزارت علوم کامران دانشجو بودند که به صورت مستقل و با رای مستقیم اعضا در این دانشگاه به فعالیت ادامه می‌دادند. 

 

ابن حکم پس از آن صادر شد که در جلسهٔ معاونت فرهنگی برای برگزیدن دبیران این ۶ کانون با دبیران تشکلهای جدیدی در این انتخابات مواجه شدند که تا به آن روز هیچ گونه اثری از فعالیت این گروههای وابسته به جریانهای خاص در این دانشگاه به چشم نمی‌خورد. پس از اعتراض آن‌ها به حضور این افراد در جلسهٔ برگزیدن دبیر دبیران و اطلاع رسانی این ماجرا به اعضا و بدنهٔ دانشجویی خود ناگهان در کمال بهت و حیرت در روز سه شنبه مورخ ۷/۸/۹۲ با حکم تعلیق از فعالیت تشکلهای مربوطه مواجه گشته و دبیر یکی از این کانون‌ها به دانشگاه ممنوع الورود و دبیران باقی کانون‌ها به حراست دانشگاه احضار و با تهدید سخت رئیس حراست دانشگاه مواجه شدند.

 

همچنین شورای صنفی این دانشگاه نیز که پس از ۷ ماه هنوز حکم آغاز به فعالیت خود را دریافت نکرده است با تهدید به انحلال مواجه شده است. این فشار‌ها بر فعالین دانشجویی در هفته‌های اخیر و زمزمهٔ وزارت توفیقی بر وزارت علوم و سپس فرجی دانا شدت بسیاری داشت به گونه‌ای که فعالین بار‌ها و بار‌ها احضار و از جانب حراست و ریاست دانشگاه تهدید گشته بودند 

“دکتر محمد ملکی؛ استادی برای همه فصول”؛ کتاب جدید صادق زیباکلام آماده چاپ شد

Posted: 01 Nov 2013 09:13 AM PDT

 جرس: صادق زیباکلام نگارش کتاب «دکتر محمد ملکی؛ استادی برای همه فصول» را به پایان رساند.  

 

به نوشته خبرگزاری ایبنا، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، درباره کتاب «دکتر محمد ملکی؛ استادی برای همه فصول» اظهار کرد: دکتر ملکی، استاد دامپزشکی دانشگاه تهران است که در تحصن استادان در زمان انقلاب اسلامی تاثیر به‌سزایی داشت. من هم در آن تحصن بودم و پس از آن، ارتباط عمیق و عاطفی میان ما شکل گرفت. این کتاب با آن‌که به روایتی هیچ رنگ‌وبوی سیاسی ندارد، از منظری دیگر کتابی کاملا سیاسی به شمار می‌آید؛ زیرا دکتر ملکی شخصیتی سیاسی و آزاده بوده و هست که به واسطه نگرش‌ها و اقداماتش با مصائب فراوانی مواجه شد.

 

زیباکلام گفت: بعد دیگر این کتاب، بیانگر افکار، عقاید و نگاه‌های استادان دانشگاه است که در جریان مبارزات دوران انقلاب اسلامی حضور داشتند و بیان می‌کند که این افراد به چه دلایلی از نظام حاکم آن زمان نارضایتی‌هایی داشتند.

 

مولف کتاب «از دموکراسی تا مردم‌سالاری دینی» عنوان کرد: تصمیم دارم این آثار را برای چاپ و نشر به انتشارات روزنه بسپارم.

 

صادق زیباکلام مفرد (متولد ۱۳۲۷، تهران) فعال، پژوهشگر و تحلیل‌گر سیاسی است. وی مدرک دکترای علوم سیاسی‌اش را از دانشگاه برادفورد انگلستان گرفته و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است.

 

واکنش سعودی به بهبود رابطه ایران با آمریکا

Posted: 01 Nov 2013 08:36 AM PDT

هاجر الدسوقي
نزدیکی ایران به آمریکا دلیل قانع‌کننده‌ای برای عربستان سعودی شده تا در جست‌وجوی پیمان جدیدی در منطقه باشد.

این پیمان می‌تواند به‌عنوان برگه‌ی بازی سعودی برای مقابله با تهدید علیه منافع‌اش به حساب آید، بنابراین نخبگان سیاسی عرب، منتظر گام‌های جدید سعودی برای یافتن گزینه‌هایی به جای آمریکا هستند.

علی‌رغم نقاط مشترکی که موجب پیوند واشنگتن و ریاض شده است، هفته گذشته سعودی از پذیرش کرسی غیردایمی شورای امنیت خودداری کرد. از دیدگاه دیپلمات‌های بین‌المللی سعودی این اقدام را، نه آن‌طور که خود گفته در انتقاد از شورای امنیت به دلیل عدم انجام وظایف‌اش، بلکه در اصل در اعتراض مستقیم به نزدیکی واشنگتن-تهران انجام داد.

این منابع دیپلماتیک معتقدند سعودی در حال حاضر در حال بررسی چگونگی راه‌های برخورد با نزدیکی ایران-آمریکا است. صحنه‌ی سیاسی، شبیه تحریم نفتی غرب و آمریکا توسط کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در سال ۱۹۷۳ در اعتراض به حمایت آن‌ها از اسراییل در جنگ علیه اعراب است.

از دیدگاه ناظران نشانه‌های آشکار نزدیکی ایران-آمریکا در حاشیه اجلاس شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد بروز پیدا کرد. حسن روحانی در سخنرانی رسمی خود موضع نرمی در قبال پرونده هسته‌ای کشورش از خود نشان داد. این امر باعث شد تا همه منتظر توافق تهران با جامعه بین‌المللی به‌ویژه گروه ۵+۱ شوند.

سعد الحديثی، کارشناس عراقی و استاد علوم سیاسی دانشگاه بغداد معتقد است سعودی احساس می‌کند آرزوهای‌اش رنگ باخته است. این کشور به غرب و رهبری آمریکا به‌خصوص در قضیه‌ی سوریه متکی بود و تلاش کرد واشنگتن را وادار به حمله نظامی به رژیم بشار اسد کند، اما این اتفاق رخ نداد، بلکه رابطه‌ی واشنگتن و تهران بهبود یافت. این رخداد موجب نگرانی سعودی شده و آن را به ضرر منافع خود می‌داند.

الحديثی طی گفت‌وگوی تلفنی و اختصاصی خود با خبرگزاری آناتول گفت: «علی‌رغم این‌که مجموعه کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس، به‌ویژه سعودی با اعتماد به آمریکا تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد این کشور گذاشته‌اند تا از آن‌ها مقابل تهدیدهای خارجی و هم‌چنین منافع‌شان حمایت کند، اما این امر باعث نمی‌شود تا در صورت تغییر سیاست آمریکا از جانب‌داری از ریاض به بی‌طرفی در اختلاف ایران با کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس به ضرر منافع ریاض رفتار نکند، بنابراین ریاض گام‌های جدید و جدی‎تری بر خواهد برداشت تا محوری برای توازن در مقابل تهران تشکیل دهد. ترکیه می‌تواند این نقش محوری را داشته باشد، به‌همین خاطر سعودی سعی کرده دوباره به ترکیه روی باز نشان دهد.»

الحديثی ادامه می‌دهد: «سعودی خواهد کوشید تا در زمینه‌ی سیاسی و تسلیحاتی با چین و روسیه ارتباط برقرار کند و چه بسا وادار خواهد شد پیمان نظامی با این دو کشور ببندد. از سوی دیگر نگاهی به ترکیه خواهد داشت تا به همراه مصر پیمان جدیدی تشکیل دهد تا برگه‌ای برای فشار به آمریکا در اختیار داشته باشد.»

تحلیل‌گر سیاسی اردنی، جواد الحمد، رییس موسسه پژوهش‌های خاورمیانه در امان معتقد است: «ریاض در سال‌های اخیر نتوانسته از رابطه‌ی خود با جریان اسلامی در یمن یا از اخوان‌المسلمین مصر، زمانی که قدرت در دست داشتند، استفاده کند. سعودی هم‌چنین چشمان خود بر روی پیشرفت روابط ترکیه با کشورهای عربی حاشیه‌ی خلیج فارس بست و خود را از قضیه مقاومت فلسطین دور نگه داشت. در نتیجه دستش از برگه‌ی بازی خالی مانده است. حال این کشور دو گزینه پیش رو دارد: یا پیمان منطقه‌ای جدیدی با مصر و ترکیه تشکیل می‌دهد یا به فکر برگه‌ی دیگری خواهد بود که هرچند سبک‌تر، اما جایگاه و تاثیر منطقه‌ای بیشتری به آن خواهد داد و آن این‌که بین رهبران کنونی مصر و اخوان مصالحه ایجاد کند و در پی فرصتی برای حمایت از مقاومت فلسطین و ارتباط مجدد با حماس باشد.»

الحمد به خبرگزاری آناتول می‌گوید: «سعودی در نهایت تمام تلاش خود برای احیای جایگاه‌اش در منطقه به قصد مقابله با نفوذ ایران که فراتر از اهداف نزدیکی ایران-آمریکا است، به کار خواهد برد». در این راستا سعودی اقدام به ترمیم «برگه‌های عربی و اسلامی» بنا به تعبیر الحمد، خواهد کرد.

الحمد و الحديثی هر دو معتقدند رابطه ریاض با آنکارا و قاهره در آینده‌ی نزدیک شاهد جهش کیفی خواهد بود و از هر راهی برای عمق بخشیدن به روابط خود، با ترکیه به‌ویژه، استفاده خواهد کرد.

به اعتقاد محمدعباس ناجی، کارشناس امور ایران در موسسه پژوهش‌های سیاسی و استراتژیک الاهرام مصر، ریاض از جانب آمریکا احساس ناامنی می‌کند، به‌خصوص که اعتماد بین دو کشور به دلیل موضع آمریکا در قبال اعتراضات مردم بحرین در سال گذشته دچار بحران شد. حال با نزدیکی واشنگتن-تهران نیز این حس نگرانی و ناامنی افزده شده است.

ناجی توضیح می‌دهد: «نزدیکی ایران به آمریکا منافع سعودی را در منطقه تامین نمی‌کند، علاوه بر این‌ سعودی اختلاف اساسی با ایران در قضایای مربوط به عراق، یمن و، مهم‌تر از همه، سوریه دارد. سعودی، از گسترش نفوذ شیعه در منطقه که روحانیون ایران از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در پی آن هستند نیز بیمناک است.»

در مورد واکنش سعودی به وضعیت کنونی، ناجی طی سخنان تلفنی خود با خبرگزاری آناتول می‌گوید: «ریاض با بهبود کیفی روابط منطقه‌ای و بین‌المللی خود آغاز خواهد کرد. در سطح منطقه به شرکای بزرگی چون ترکیه و مصر متوسل خواهد شد و در سطح جهانی، علی‌رغم اختلاف با خرس روسی در قضیه سوریه، تلاش خواهد کرد پیمان همکاری با روسیه و چین دو عضو دائم شورای امنیت ببندد.»

ناجی با الحمد موافق است که ریاض در جست‌وجوی شرکای جدید نظامی خواهد بود، اما او معتقد است که این امر باعث نخواهد شد ریاض و واشنگتن را در زمینه قراردادهای تسلیحاتی بین خود دچار مشکل شوند.

در مورد پیامدهای نزدیکی ایران به آمریکا الحدیثی می‌گوید: «باید منتظر بود تا بفهمیم آیا موضع‌گیری ایران ناشی از تحول اساسی در سیاست خارجی ایران است یا مجرد یک تاکتیک برای نجات از انزوایی است که این کشور به آن دچار شده و همچنین آیا آغاز مرحله‌ی جدیدی از مماشات ایران با غرب است یا خیر؟»

در مورد دیدگاه آمریکا نسبت به نزدیکی با ایران، الحمد اشاره می‌کند: «دستگاه رهبری آمریکا متوجه شده که ایران تبدیل به بازیگر موثری در منطقه شده است که عملا می‌تواند بر اوضاع سوریه، عراق، لبنان و عراص کنترل داشته باشد.»

منبع: ایران در جهان
منبع اصلی: رأی الیوم
مترجم: عبدالسلام سلیمی

دعوت عبدالله گل از روحانی برای سفر به ترکیه

Posted: 01 Nov 2013 08:10 AM PDT

جرس: رئیس جمهور ترکیه در دیدار با وزیر امور خارجه کشورمان با تأکید بر ضرورت بهره مندی از تمام ظرفیتهای موجود در دو کشور برای ارتقاء و توسعه دو کشور، از ظریف خواست مراتب دعوت وی برای سفر حسن روحانی به ترکیه را به وی اعلام کند.  

 

به گزارش مهر، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه که برای شرکت در نشست کنفرانس علوم و امور جهانی ( گفتگو ، خلع سلاح و امنیت منطقه ای و جهانی ) در استانبول بسر می برد در حاشیه برگزاری این اجلاس با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه دیدار و گفتگو کرد.

 

وزیر امور خارجه کشورمان با ابلاغ سلام دکتر روحانی و تشکر از مهمان نوازی دولت ترکیه و همچنین برگزاری شایسته کنفرانس پاگواش در این کشور از مواضع مطرح شده در سخنرانی عبدالله گل استقبال کرد.

 

ظریف با عمیق ، ‌دوستانه و برادرانه خواندن روابط فی مابین دو کشور بر جدیت بر پیگیری اهداف مشترک تاکید کرد.

 

وزیر امور خارجه تشریح شرایط منطقه و برخی نگرانی ها و نا امنی های موجود بر ضرورت بهره مندی از ظرفیت کشورهای منطقه برای کمک به حل و فصل مشکلات و بحرانها تاکید کرد.

 

عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه نیز در این دیدار ضمن با اهمیت خواندن حضور وزیر امور خارجه کشورمان در اجلاس پاگواش بار دیگر مراتب خرسندی دولت ترکیه از برگزاری موفق انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و انتخاب روحانی به ریاست جمهوری کشورمان را اعلام و از ظریف خواست مراتب دعوت وی برای سفر حسن روحانی به ترکیه را به وی اعلام کند.

 

عبدالله گل بر ضرورت بهره مندی از تمام ظرفیتهای موجود در دو کشور برای ارتقاء و توسعه دو کشور تاکید کرد.

 

وی همچنین حرکت دو کشور در جهت نیل به اهداف مشترک سیاسی به ویژه در منطقه را مهم ارزیابی کرد. 

 

مادر حسین رونقی: مردم به جمهوری اسلامی رای داده بودند اما شما آبروی دین را هم بردید

Posted: 01 Nov 2013 07:41 AM PDT

جرس: شش ماه از بازگشت حسین رونقی، برخلاف نظر پزشکی قانونی و متخصصان به زندان می گذرد و مادرش به کلمه می گوید که هر روز درخواست مرخصی استعلاجی پسرش را به روز دیگر حواله می دهند و بی توجه به وضعیت او، شاهد از بین رفتن او در زندان هستیم.  

 

 

به گفته ی مادر حسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین بارها از حسین خواسته اند تا با همکاری های خود به مرخصی بیاید و یا آزاد شود، اما حسین و خانواده اش این پیشنهاد مسئولان را نپذیرفته اند.

 

به گزارش کلمه، حسین رونقی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس منتقد و مسلط به فضای سایبری، پیش از این بارها و بارها در ایام بازجویی و پس از ان در دوران گذراندن حکم ۱۵ ساله اش با این پیشنهاد که با پیوستن به ارتش سایبری می تواند آزاد شود مواجه شد اما هر بار با رد این پیشنهاد فضای زندان و بازجویی ها را برای خود سخت تر کرد.

 

حالا مادر این زندانی سیاسی به کلمه می گوید که طی ماه های گذشته از پسرش خواسته شده که عفو نامه را امضا کند اما او تصریح کرده که خطایی مرتکب نشده که از آن طلب عفو کند. پیش از این در ماه مبارک رمضان گزارش شده بود که در زندان نامه های عفو مشروط توزیع شده که هیچ کدام از زندانیان جنبش سبز حاضر به امضای آن نشده اند.

 

زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی خطاب به مسئولین می گوید: مردم رای ندادند به جمهوری اسلامی که اینطور شود. مردم رای دادند به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. گفتید که ما راه پیغمبر اسلام را می رویم. ولی شما آبروی دین را هم بردید.

 

حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس منتقد و فعال حقوق بشردربند در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت شد. وی مدت ۱۳ ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲-الف زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی که از نارسایی شدید کلیه رنج می برد چندی پیش به خاطر بی توجهی مسوولان به وضعیت درمانی او دست به اعتصاب غذا زده بود. خواسته او این است که در خارج از زندان و در یک بیمارستان درمانش دنبال شود که تا امروز توجهی به خواسته او نشده است.

 

پس از گذشت بیش از یک ماه از شکستن این اعتصاب غذای دو نفره مادر حسین رونقی به رهبر انقلاب نامه ای نوشت و در آن از او خواسته است شرایط آزادی فرزندش را مهیا کنند چرا که قانون می گوید نباید یک شخص بیمار در زندان باشد، اما تا امروز این خواسته ی قانونی آن ها مورد توجه قرار نگرفته است.

 

متن گفت و گوی مادر حسین رونقی با کلمه را با هم می خوانیم:

 

از آخرین وضعیت پسرتان بگویید، دوشنبه برای ملاقات رفتید؟

من نرفتم یک مقدار مریض بودم ولی پدر حسین تهران است. حسین هم همانطور مریض است و کلیه اش هم دارد از بین می رود. هیچ چیز نمی گویند. تماس گرفتیم هیچ جوابی ندادند، نه مرخصی نه هیچ.. الان هم پدر حسین تهران است و رفته دادستانی. دیروز وکیلش رفته ولی جوابی نداده اند. فقط نامه را گرفتند و خودشان بردند و حسین انگشت زده و دادند به پدر حسین.

 

آخرین بار کی حسین را دیدید؟

۱۵ روز پیش. پایم پیچ خورده و یک مقدار اذیتم می کرد برای همین این نتوانستم بروم.

 

پس فعلا از مرخصی خبری نیست؟

دو بار تماس گرفتم ولی رد می کنند. دادستان گفته فقط ببرید دکتر من گفتم ۷ بار ما بردیم ولی شما دوباره برگرداندیدش و دوباره کلیه اش درد گرفته. دکتر ها گفتند و پزشک قانونی نوشته اند که حسین باید بیرون بماند تا درمانش کامل شود ولی آنها اجازه ندادند و حسین کلیه اش دوباره برگشته مثل قبل و آزارش می دهد. الان هم که می گویند هنوز هیچ تصمیمی نگرفتیم.

گفتند ما مرخصی دادیم و دادستان موافقت نمی کند. حسین هم گفت اگر مرخصی نمی دهند که من را ببرند بیمارستان من دوباره اعتصاب غذا می کنم که ازش خواهش کردم این کار را نکند. الان هم دارو و اینها را که نم یدهند باید خودمان بگیریم دارو ها را. چند وقت هم است که دکتر نبردیم.

 

برای مرخصی ندادن دلیل هم می آوردند؟

به خدا نمی دانم. نمی گویند به ما. همان روز که تهران رفته بودم، رفتم دادستانی، گفتم چرا این کار را می کنید شما خودتان می دانید که قانون خودتان می گوید که کسی که مریض باشد نباید زندان بماند. گفتند نه. گفتم حسین را سال گذشته دادند دستم و شما تماس گرفتید گفتید دادستان گفته برگرد زندان من هم گفتم باشه. گفت این وظیفه شما بوده حسین یک زندانی است و ۱۵ سال زندان دارد باید زندانش را بکشد. گفتم می خواهید حسین را بکشید؟ هیچی چیز نگفتند! آنها میدانند حسین مریض است. البته به حسین گفته اند که گزارش شده در دوران مرخصی فعالیت کردی و دوباره دادستان مخالف است مرخصی درمانی بروی.

 

خواسته ای دارند که مرخصی نمی دهند؟

حسین به من چیزی نمی گوید ولی من فکر میکنم که اینها نمیدانم با حسین چه کار دارند که این کار را می کنند. می خواهند حسین را طرف خودشان بکشند؟ چند بار گفتند دوباره مصاحبه کن من هم گفتم نه حسین کاری نکرده و حسین هم همین را گفته. روز اول که حسین را بردند زندان حسین هر وقت تماس گرفت گفت مامان گفتند بیا مصاحبه کن تا ما کاری کنیم که بروی بیرون آن هم گفت نه من هم گفتم نه حسین هیچ وقت این کار را نمیکند. دوباره به من گفتند که من رفتم زندان گفت که اینها به من می گویند بیا با ما کار کن ما شما را آزاد می کنیم. من هم گفتم شما چی گفتی؟ گفت گفتم نه. پدر حسین هم گفت هیچ وقت نمی گذارم حسین با شما کار کند مگر حسین چه کار کرده؟ حسین هیچ وقت آدم فروش نیست کاری هم نکرده به خود شما هم گفته قبول نمی کند. الان هم دارند هم حسین هم ما را عذاب میدهند. الان مثانه اش هم درد دارد کلیه هایش هم آنطور… خیلی درد دارد چه بگویم. مدارک پزشکیش را هم به زندان و هم به دادستانی داده ایم.

 

نظر خود حسین چیست؟

حسین گفته من را که اینطوری نگه دارند اعتصاب خشک می کنم. گفتم نه این کار را نکن. گفت من کاری نکردم نمی دانم چرا عذاب می دهند. حسین می گوید کاری نکردم من را آزاد کنند. می گویند که نه ۱۵ سال به حسین حکم دادیم. یک بار دادسرای زندان اوین به من گفتند، ۱۵ روز پیش هم که رفتم دادستانی گفتند که زندانی است و باید زندانش را بکشد. گفتم شما گفتید که ما راه پیغمبر اسلام را می رویم… من هم رک گفتم که آنها عیادت مریض رفتند و گفتند هرچی بدی کرد عیب ندارد ولی شما آبروی دین را هم بردید.

 

شنیدیم که گفته بودید می خواهید تحصن کنید.

من چند بار گفتم بروم ولی پدرش اجازه نداد. ولی اگر حسین را ندهند به خود خدابخش هم گفتم که می آیم یا جلوی دادستانی می نشینم یا جلوی زندان. شما هم می توانید من را هم بازداشت کنید ببرید زندان. گفتند که حسین زندانی است گفتم اشکال ندارد من را هم بازداشت کنید. آبروی شما می رود و من هم که آنجور که بروم زندان بمانم راحت تر هستم. به خود خدابخش گقتم.

 

آقای محسنی اژه ای درباره ی عفوها و آزادی ها گفته بود. شما پیگیر این موضوع هم بودید؟

تنها خواسته من این است که اینها برای حکومت خودشان مردم را اینطور عذاب ندهند. بچه های ما را رها کنند. به خدا این زندانیان سیاسی سبز که من می بینم همشان بی گناه هستند. پسر من هم مریض است. پسر من را رها کنند بیاید بیرون. به حسین گفتند بیا نامه عفو بنویس من گفتم نه حسین هم قبول نمی کند. گفتم پسر من کاری نکرده که عفو بنویسد. به پسر من یا مرخصی استعلاجی بدهند یا آزادش کنند بیاید بیرون. اگر این کار را نمیکنند من به آقای خامنه ای نامه نوشتم من چند بار خواهش کردم که یکبار مثل مرد بگویند حسین را می‌دهید یا نه؟ اینطور ما را عذاب ندهند. هر روز به پدرش می گویند امروز و فردا جواب می دهیم. من به پدر حسین گفتم اینها دروغ می گویند پدر حسین می گوید نه. من می دانم اینها دروغ می گویند. اصلا اینها می خواهند حسین را نگه دارند و از بین ببرند. فقط یکبار بگویند حسین را می دهیم یا نه.

 

می دانید که مسئولان قضایی گفته های شما را می خوانند، چه سخنی با آن ها دارید؟

من می خواهم فقط پسر من را آزاد کنند نه فقط پسر من که همه زندانیان. به خدا بی گناهند همشان. اینطور مردم را اذیت نکنند. مردم رای ندادند به جمهوری اسلامی که اینطور شود. مردم رای دادند به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. نه اینکه اینطور مردم را اذیت کنند. رای به استقلال و آزادی دادند. پسر من را آزاد کنند یا مرخصی استعلاجی بدهند ببریم دکتر. همین است خواسته من. نباید اینطور مردم را اذیت کنند. من هم مادرم مثل همه مادر ها. من هم مثل حسین عذاب میکشم. خیلی از مادر ها هستند که بچه هایشان زندانند. من می دانم من می روم آنجا و همه را می شناسم. این کار خوبی نیست. خانواده همه زندانی ها هر روز می روند دادستانی التماس می کنند. گفتم من یک مادرم یکبار با دادستان ملاقات بدهید ولی هربار می گویند امروز فردا. الان ۶ ماه است که حسین دوباره زندان است. هیچ جوابی نمیدهند. همه علاف هستند. تنها من نیستم مادر مجید دری و خیلی های دیگر هم هستند. 

 

نامه شورای هماهنگی راه سبز امید به مراجع و علما در آستانه هزارمین روز حصر

Posted: 01 Nov 2013 07:41 AM PDT

جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید در آستانه هزارمین روز از حصر همراهان جنبش سبز در نامه ای به محضر علما و مراجع شیعه از آنان خواست تا دیده نقاد و ناصح و خیرخواه آن بزرگواران، بر وقایع تلخی مانند حصر و هتک حرمت فرزندان محصورین بسته نباشد و در مقابل، حکومت و کارگزاران امنیتی نظام نیز از نصیحت و نقد عاجل عالمان شیعه توشه برگیرند.  

 

 

متن این بیانیه به گزارش دبیرخانه این شورا به شرح زیر است:

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (سوره عنکبوت,ایه ۶۹)

کسانی را که در راه ما مجاهدت کنند ، به راههای خویش هدایتشان می کنیم ، و خدا با نیکوکاران است.

علمای متعهد اسلام

مراجع بزرگوار شیعه

اسلام شناسان آگاه سرزمین ایران

روزهایی که گذشت برای مردم آزاده ما همزمان آکنده بود از حس و حال شاد غدیر -که عید سادات است- و نیز طعم تلخ شکستن حرمت حرم سادات، و تعرض به دختران دل شکسته و استوار مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد؛ یعنی کسانی که آنها را، از سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، به صفت ایمان و تقوا و قرآن شناسی و تلاش برای احیای فکر دینی می شناسید و از رنج ها و مبارزاتشان در راه آزادی میهن و نشر فرهنگ دینی آگاهید.

این واقعه جان‌های مومنان را به لرزه درآورد و در پی آن، پرسش از مرزهای مسئولیت دینی و اخلاقی در قبال اعمال غیرشرعی و غیرقانونی نهادهای حاکم و در عین حال، سرکشی و نَفَس‌کش‌طلبی‌های پس از آن به مقوله‌ای حیاتی بدل شده است. ما پیروان آیینی هستیم که پیشوایان‌اش در دفاع از حرمت شهروندان و حفظ کرامت آنها به رفتار پسندیده با قاتل خویش توصیه می‌کنند و برای اجتناب از پذیرش ظلم و تن‌دادن به حکومت ارعاب، در کربلا به خاک و خون می‌نشینند. آنچه در این باره می‌دانیم را از علمای آزاده در طول تاریخ آموخته‌ایم و امروز نیز از شما می‌پرسیم که تا کجا باید در برابر گردن‌کشی‌ها و پرده‌دری‌های نیروهای دون‌پایه امنیتی سر فرود آورد و حتی سخنی در مذمت آنها نیز بر زبان نراند؟ کارد در استخوان مانده است و هرچه می‌گذرد بر رفتارهای شنیع و بی‌حرمتی به بزرگان انقلاب اسلامی و خانواده‌های آنان افزوده می‌شود و ما خون به جگر، لب به دندان می‌گزیم که نکند این قصه را پایانی نباشد و ناگاه در کم‌توجهی و بی‌دغدغگی ما کار به جایی رسد که حسرت‌خوردن دیگر سودی نداشته باشد. هراس ما از رسیدن به روزی است که مورخان در توصیف‌اش بنویسند این دوره حیات کسانی است که آموزه‌های پیشوایان خود را فراموش کردند و در دفاع از کرامت انسان تا آنجا تساهل ورزیدند که فریادهای مظلومان نیز در گلو خفه شد، اما آه از نهاد عافیت‌نشینان برنیامد و افسار عقده‌گشایی‌ها پاره‌تر گشت.

مراجع معظم تقلید،

علمای آزاده،

این روزها در آستانه محرم و عاشورا، هزارمین روز حصر و حبس غیرقانونی و غیرشرعی و غیراخلاقی مهندس میرحسین موسوی، خانم دکتر زهرا رهنورد و حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی هستیم. هزار روز در زندان غیرقانونی بی محکمه و قاعده و خلاف شرع و اخلاق و قانون! از قضای تلخ روزگار، این ایام مصادف شده است با واقعه جان سوز عاشورا و اسارت کاروان آل الله. طرفه آنکه هنوز زمانِ چنگ و دندان نشان دادن یزیدیان و تیغ کشیدن و جامه دریدن شمریان فرانرسیده و چه سوگ از این بیش که در پیش چشم ما و شما، در میان اصحاب زور و تزویر چه شتابی برای پیشی گرفتن بر عاملان و جانیان عاشورا دارند؟ آنها آزادانه در روز عید غدیر، و در پیش چشم مادر در بند و پدر محصور، در خانه نخست وزیر سال های دفاع مقدس بر صورت دختران او سیلی زدند و دست دختر کوچک او را به دندان کینه گزیدند! و در این راه حتی از شما عالمان دین و فقیهان بزرگ شیعه که منادی دفاع از حقوق انسان در اسلامید نیز پروایی نداشتند و با هتک حرمت آنان، کار را به جایی رساندند که در برابر مقاومت‌شان در مقابل خواستی وقیح، زبان به دشنام گشوده و دست گزیدند! آیا نه این است که با این کار، خواسته یا ناخواسته عید بزرگ شیعیان را آلوده کردند و به نام حکومت اسلامی، سعبانه‌ترین رفتارها را در قبال ناموس شیعه روا داشتند؟

علمای بزرگوار شیعه، منادیان اسلام انسانی و رحمانی،

این واقعه زشت در پیش چشم ما و شما رخ داد و در تاریخ ماند و دردناک تر اینکه آن مادر نگران و پدری غیوری که از نزدیک شاهد این صحنه ها بودند، دستشان در دفاع از ناموس خود بسته در غل و زنجیر بود. در برابر این واقعه هولناک و این ظلمی که بر فرزندان پیامبر گرامی اسلام (ص) در سرزمین تشیع می‌رود چه باید کرد و به کجا باید پناه برد؟ تاریخ دین ما بخوبی حکایت می کند که همواره هنگامی که ظلمی بر مظلومی می رفت، ملجا و پناهی جز علمای دین نداشت و این عالمان شجاع و غیور دین بودند که دست مظلوم را می گرفتند و دلش از غم می تکاندند. پای شرح دردش می نشستند و حرفش به شرح صدر می شنیدند تا دلش از غصه خالی شود. در حمایت از او گریبان دولت می گرفتند و بر حاکمان روی ترش می کردند که از چه رو به نام اسلام یا غیر اسلام، حق کسی را ضایع کرده اید و ظلم بر مردمان رانده اید و هتک حیثیتی نموده اید؟ اینک نیز همان خواسته ها بجای خویش برجاست و جای حقوق و تکالیف تغییری نکرده است. می سزد که امروز ما و شما نیز بر سیره سلف صالح، ناصح نقاد دولتی باشیم که پشتوانه رای مردم را دارد و ملزم است در قبال فاجعه ناگوار پیش آمده پاسخگو باشد و توضیحاتی روشنگر و مفید به مردم ارائه دهد؛ عذر خواهد و به دلجویی بپردازد و به یاری و حمایت شما بکوشد غده بدخیم بدسرشگِ بی‌قانونی‌ها و عقده‌گشایی‌ها را بیرون کشد تا مبادا مسئله قتل های زنجیره ای تکرار شود و دوباره به اختفا خاتمه یابد و به گروهی خودسر منتسب گردد که تاریخ بارها به ما نشان داده است که این خودسرها هیچگاه خودسر نبوده اند و خودسرانه عمل نکرده اند و در صورت عدم مقابله صحیح و قاطع، در رفتارهای شنیع خود حد و مرزی را نخواهند شناخت.

آزادگان و راهبران آیین مسلمانی؛

گذشته از هر چیز در نتیجه وضعیت ناگوار جسمی، سلامت آقایان موسوی و کروبی در ماه های اخیر در وضعیتی بس خطرناک‌تر قرار گرفته است. سلامت همراهان آزاده ملت مسئله ای حیاتی است که زندانبانان به راحتی و بی تفاوتی با آن برخورد کرده اند و به تفنن می گذرانند و اگر نظارت جدی نهادهای مدنی بویژه علمای آزاده و خداترس و باتقوا نباشد، کار را خدای ناکرده به بدترین جاها می رسانند. البته خدای بزرگ و مهربان پشتیبان رهروان راه حق است اما این به اسقاط وظایف مردمان و در راس آنها عالمان دین رهنمون نیست. نکند زندانبانان گمان برند که شخصیت های بزرگ دینی و مراجع آزاده شیعه ناظر بر کار آنان نیستند و چشم بر تمام کرده های آنان بسته اند و عنان به گردن مرکب نهاده اند! نکند بیندیشند که در این ملک چشمان حامیان دیندارِ مردم مظلوم و مردان و زنان آزاده به روی حق کشی و جفا، بسته است و بر این گمان باطل مصر شوند که برای علما مصالح مهم تری در بین است که اقتضا نمی کند شان مرجعیت و فقاهت را خرج دفاع از حق جویان و آزادگان نمایند! این چرخه ای ناگوار و نارواست و اگر همتی عاجل نباشد، چرخشش را پایانی نیست. همه باید هراس بریم و بیندیشیم از روزی که پرده ها بیش از این برافتد و حرمت ها یک به یک دریده شود و با فرزندان هر یک از ما چنین کنند. در آن روز انگشت حسرت به دندان گزیدن و دست بر پشت دست زدن افاقه‌ای نخواهد کرد و آنچه نباید از دست رفته باشد به ثمن بخسی از کف رفته است. پیش از آنکه آن روز برسد، چه باید کرد؟ و چه شیوه‌ حسنه‌ای را می‌بایست در پیش گیریم؟ وظیفه ما و شما چیست و چگونه می‌توان از رواج ظلم و ریشه دواندن بیش از پیش آن در تاروپود حکومت اسلامی پیش‌گیری کرد؟ زمانه با آنان که به ظلم رضایت دهند و در سکوت‌شان مرضی به مصلحت خویش باشند، معامله‌ای سخت گران خواهد کرد و به چنان نشانی داغ‌شان می‌کند که تا جهان پابرجاست، رهایی از این ننگ را یارای‌شان نیست. تاریخ گواهی می دهد که آنچه از مردم عصر سیدالشهداء و واقعه عاشورا باقی مانده جز شرم و خجلت و سرزنش نیست و سخنان امام حسین بن علی(ع) با عالمان دین روزگار خود هنوز در اوراق تاریخ درخششی سرخ و بی انکار دارد.

شورای هماهنگی راه سبز امید با اعتقاد مبرم به جایگاه والای عالمان و مراجع حق طلب شیعه، صمیمانه درخواست می‌کند که دیده نقاد و ناصح و خیرخواه آن بزرگواران، بر این واقعه تلخ و تیره، بسته نباشد و در مقابل، حکومت و کارگزاران امنیتی نظام نیز از نصیحت و نقد عاجل عالمان شیعه توشه برگیرند. نصیحت جدی دولت به محکومیت این واقعه و توصیه به بررسی چگونگی وقوع مشکوک و مبهم آن اکنون مهم ترین وظیفه است و ادای این وظیفه جز با تذکر بجای شما اسلام شناسان بزرگوار، میسر نخواهد شد. باید حکومت را به مسئولیت‌هایش در قبال کرامت شهروندان و تقید به سیره ائمه هدایت و پاکی فراخواند و با بازخواست حاکمان حکومت اسلامی در قبال تعدی به فرزندان پاک‌ترین مردمان این کشور و کنار نهادن ابتدائی‌ترین اصول دینی و اخلاقی در رفتارها در قبال خانواده‌های زندانیان و محصورین، مسئولین را به عذرخواهی از این رفتار سیئه و بازخواست عاملان و آمران آن امر نمود. بر این باوریم که تنها و تنها با اتخاذ چنین رویکردی است که می‌توان کژی‌های ناگواری که در دل حکومت اسلامی ریشه دوانده است را از میان برداشت و زمینه را برای آرامش و سکینه قلب مردم مومن ایران‌زمین فراهم نمود.

شورای هماهنگی راه سبز امید

۱۰ ابان ۱۳۹۲
 

بسیج هماهنگ تندروها؛ تضعیف دیپلماسی با تز آمریکا ستیزی

Posted: 01 Nov 2013 06:26 AM PDT

نیلوفر زارع
جرس:تریبون‌های وابسته به محافظه کاران در هفته‌های اخیر دست به بسیج گسترده‌ای برای فراخوانی حامیان خود به راهپیمایی ۱۳ آبان زده‌اند. آن‌ها قصد دارند در سی و سومین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، با انجام راهپیمایی و سردادن شعار علیه ایالات متحده از تمایل خود برای ادامه دشمنی با این کشور بگویند.

 

تظاهرات علیه آمریکا در سالگرد تسخیر سفارت این کشور طی سه دهه گذشته به مثابه یکی از وجوه آمریکا ستیزی در دستور کار بوده است. اعضای شرکت کننده در آن را گروهی از دانش آموزان مدارس و بسیجیانی تشکیل می‌دهند که به طور سازماندهی شده در این مراسم حضور می‌یابند. راهپیمایی امسال اما متفاوت از سالهای گذشته است. دولت حسن روحانی مایل به انجام مذاکرات مستقیم با ایالات متحده برای حل و فصل بحران هسته‌ای و تنش زدایی از روابط دو کشور است و راهپیمایی ضد آمریکایی در این شرایط می‌تواند به تضعیف موقعیت ایران در میز مذاکره بیانجامد.

قاعده همیشگی


راهپیمایی روز ۱۳ آبان معمولا توام با شعارهای مرگ بر آمریکا، به نمایش درآوردن عروسک‌ها و مترسک‌هایی از روسای جمهوری آن کشور و همچنین به آتش کشیدن پرچم آمریکا است. در پایان مراسم هم به طور معمول بیانیه‌ای قرائت می‌شود که در آن آمریکا به عنوان کشوری استکباری و دشمن مورد حمله قرار می‌گیرد. هر سال گروهی از مقام‌های رسمی حکومتی نیز در مراسم ۱۳ آبان حضور می‌یابند و همدلی خود را با خواسته‌ها و منویات تظاهرکنندگان به نمایش می‌گذارند. امسال نیز قاعده اصلی همین خواهد بود هرچند که گروه‌های مختلفی از محافظه کاران از عزم خود برای برپایی گسترده‌تر این مراسم به نسبت سال‌های گذشته خبر داده‌اند و برپایی مسابقات مختلف نظیر «مسابقه بزرگ مرگ بر آمریکا» و «مسابقه؟؟؟» از جمله تلاش‌ها برای بال و پر دادن به مراسم امسال است. پیشاپیش انتظار می‌رود که مخابره تصاویر راهپیمایی ۱۳ آبان به رسانه‌های بین المللی به سوال‌ها درباره حسن نیت جمهوری اسلامی در انجام مذاکرات کنونی با ایالات متحده دامن بزند.

 

همدستی تندرو‌ها


تمایل به تداوم دشمنی با ایالات متحده در سطوح مختلفی از حکومت ایران قابل مشاهده است. صدا و سیما و رسانه‌های مکتوب در کنار تریبون‌های نماز جمعه از جمله ابزارهایی هستند که تز بی‌اعتمادی به مذاکره با آمریکا در آن به صورت سیستماتیک ترویج می‌شود. یکی از آخرین واکنش‌ها مربوط به احمد خاتمی خطیب این هفته نماز جمعه تهران بود. او با تاکید بر استفاده از شعار مرگ بر آمریکا گفت: «آمریکا به تجربه نشان داده است چیزی با مذاکره به هیچ کس نداده است این‌ها فقط زبان مقاومت را می‌فه‌مند وقتی که مسئول سیاست اتحادیه اروپا به صراحت می‌گوید ما فشار و مذاکره را همزمان پیش می‌بریم ما هم می‌گوییم به فضل خدا شعار «مرگ بر آمریکا» و مذاکره را با هم پیش می‌بریم.» کاظم صدیقی یکی دیگر از امامان جمعه تهران روز پنجشنبه (۹ آبان) نیز با هشدار درباره فاصله گیری دولت روحانی از آرمان‌های انقلاب اظهار داشت: «هر جا ببینیم دولت از خط امام خمینی فاصله گرفته و مرگ بر آمریکا و مرگ بر ضد ولایت فقیه حذف می‌شود، علما خود را نشان داده و از بدعت در انقلاب اسلامی جلوگیری می‌کنند.»


موضوع فقط مخالفت تندرو‌ها با مذاکره نیست بلکه حتی چهره‌های به اصطلاح معتدل محافظه کاران نظیر عماد افروغ نیز از دولت به دلیل سیاست مذاکره انتقاد می‌کنند. افروغ روز ۱۹ مهر در اظهاراتی از شعار مرگ بر آمریکا به عنوان برگ برند ایران در مذاکرات با آمریکا یاد کرده بود. اظهارات او درباره آمریکا همسو با محمدحسین صفار هرندی وزیر اسبق ارشاد و از چهره‌های تندرو محافظه کار است که روز جمعه (۱۰ آبان) به خبرگزاری فارس گفت: «مرگ بر آمریکا هیچ تاثیر منفی در روند مذاکرات ندارد‌ بلکه سرمایه‌سازی برای مذاکره‌کنندگان و دیپلمات‌های ایرانی است.»

 

دست رد به سینه دولت


تاکید تندرو‌ها بر تمایلات ضد آمریکاییشان به دشواری‌های دولت برای مذاکره با آمریکا اضافه می‌کند. تندرو‌ها از ابرازهای قدرت متعددی بهره می‌برند و کنترل آن‌ها در اختیار دولت نیست. برای مثال نصب بیلبوردهایی تحت عنوان «صداقت آمریکایی» در سطح شهر تهران با هدف بی‌اعتبار کردن مذاکرات کنونی یکی از اقدام‌های اخیر به شمار می‌رود. گرچه هفته گذشته این بیلبورد‌ها از سطح شهر جمع آوری شد اما اکنون گزارش‌ها حکایت از عزم تندرو‌ها برای نصب دوباره این بیلبورد‌ها دارد. شبکه اجتماعی «افسران جنگ نرم» وابسته به سپاه پاسداران نیز با انتشار اطلاعیه‌ای کوتاه و فوری اعضای این شبکه را برای بازگرداندن بیلبورد‌های «ضد آمریکایی» دعوت به همکاری کرده است. در این اطلاعیه آمده که «افسران عزیز قصد داریم طی یک عملیات غافلگیر کننده بیلبوردهای ضد آمریکایی رو دوباره به سطح شهر تهران برگردانیم.» عباس عراقچی معاون وزیر امورخارجه ایران و نماینده ایران در گفتگوهای هسته‌ای روز پنجشنبه (۹ آبان) در یک گفتگوی تلویزیونی از نصب بیلبوردهای ضد آمریکایی انتقاد کرد و ناراضیتی تیم دیپلماتیک ایران از چنین اقدام‌هایی را به نمایش گذاشت. او گفت: «زمانی که رزمندگان ما در جبهه نبرد حضور داشتند تمام کشور برای روحیه دادن به آن‌ها بسیج می‌شدند و هیچ کسی در خیابان‌ها پوس‌تر نصب نمی‌کرد تا آن‌ها را جور دیگر خطاب کنند، انتقاد‌ها هم نباید از مرزهایی خارج شود.»


مقامهای دولت بار‌ها خواهان همراهی همه ارکان حکومت در مذاکرات کنونی بر سر برنامه اتمی شده‌اند اما اقدام‌های محافظه کاران به معنی دست رد به این خواسته است. حتی آقای خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی هم از اراده دولت برای تنش زدایی با غرب به طور کامل حمایت نمی‌کند و موضع وی پس از بازگشت حسن روحانی از سفر نیویورک مبنی بر اینکه برخی از اقدام‌های دولت در این سفر بجا نبوده است به اندازه کافی نشان از محدودیت‌های کنونی بر سر پیشبرد مذاکرات دارد. تداوم اقدام‌های ایضایی محافظه کاران در مسیر دیپلماسی دولت کنونی می‌تواند بر سرنوشت مذاکرات تاثیری تعیین کننده بگذارد و امید‌ها به حل و فصل بحران در سیاست خارجی را تبدیل به یاس کند.
 

الدّنیا دار غرورا و فنا

Posted: 01 Nov 2013 05:53 AM PDT

سیاوش اثنی عشری


شرکت در مراسم ختم امری ستوده و سفارش شده‌ای می‌باشد. هم از آن جهت که تسلی‌ و هم دردی با بازماندگان می‌باشد و هم از آن جهت که شرکت کنندگان از خدای رحمان و رحیم برای متوفی طلب آمرزش و رحمت می‌نمایند و نیز یادآوری الدنیا دار غرور و فنا می‌باشد . چندی پیش یکی‌ از مداحان در کشور بنام سعید حدادیان که من با نام ایشان و جنجال‌های طرفداری و ضدیت او با دولت نهم و دهم و خصوصاً حرف‌های غیر اخلاقی‌ ایشان و تشبیهاتی که برای آقای مشأیی و احمدی‌نژاد به کار بردند صاحب عزا بودند. والد ایشان مرحوم شده بود و ما از خداوند طلب مغفرت برای همه مسلمین و مسلمات داریم اما جالب توجه بود که از نمایندگان مجلس، وزیر دفاع ، دبیر مجمع تشخیص مصلحت، شهردار تهران، و بسیاری از صاحب نامان دیگر در مجلس ترحیم ایشان شرکت داشتند.

چندی پیش یکی‌ از سرداران سابق سپاه که به جرم مقلّد بودن حضرت آیت‌الله منتظری مدتی‌ در زندان بود و پس از آن به کار و کسب نجاری زندگی‌ را ادامه داد دار فانی را وداع گفت و در سکوت و تنهایی بدون حضور " صاحب نامان" به خاک سپرده شد. مداح اهل بیت ، محکوم در دادگاه به جرم هتاکی به رئیس جمهور سابق کشور (با رای و یا بی‌ رای ) و این همه نزدیکی‌ کردن با مسئولین! الدّنیا دار غرورا و فنا.  
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

حجاب و بحران هویت در ایران

Posted: 01 Nov 2013 05:53 AM PDT

سید محمد ابراهیمی
 در دوره پهلوی اول  تظاهر به حجاب نماد مخالفت گردید و در دوره جمهوری اسلامی هم تظاهر به بی حجابی .


پوشش زنان در کشورها بویزه در یک صد سال گذشته از یک مساله صرفا فردی و جنسیتی به یک مساله سیاسی بدیل شده است. چه در زمان پهلوی نخست با حجاب مخالفت می شد و چه پس از استقرار جمهوری اسلامی که حجاب اجبار گردید در هر دو دوره پای حاکمیت در میان بود. اولی با شعار ملی گرایی و دومی با شعار اسلامگرایی به توجیه عملکرد خود می پرداختند. و هر دو نیز در اهداف خود ناموفق بود. و دچار چالش جدی شدند. در دوره پهلوی تظاهر به حجاب نماد مخالفت گردید و در دوره جمهوری اسلامی هم تظاهر به بی حجابی .


حال پرسش اساسی این است که چرا در جامعه ای با یک پیشینه تاریخی و با "فرهنگ ایرانی و اسلامی" یک مساله را با دو رویکرد مواجه می کند و هر دو با شکست مواجه می گردد. پاسخ به آن نیازمند بحث تحلیلی و فرصت و مجالی فراخ است. اما بطور اجتمالی میتوان گفت وقتی حاکمیت در مساله شخصی ورود پیدا میکند، نخستین واکنش افراد در مواجه با این تجاوز به حریم خصوصی اعتراضی است و به مروز زمان وقتی دخالتهای حکومتی در حوزه خصوصی گسترش می یابد و برای شخصی ترین امور بخشنامه و دستورالعمل دولتی صادر میشود، این اعتراض ها عمیق تر و گسترده تر میگردد که مصادیق فراوانی را در دهه نخست پس از انقلا ب در ایران شاهد بودیم و یکی از مواردی که از همان روزهای نخست به چالش کشیده شد حجاب زنان بود و زمانیکه بدون پوشش مرسوم مذهبی در انقلاب نقش فعال داشته و تصور نمی کردند که پس از انقلابی که به دست خود آنها تحقق یافته محدود خواهد شد. ، نخستین واکنش ها را نشان دادند.

اما از زاویه روانشناختی این موضوع قابل تحلیل است وقتی کسی از لحاظ فلسفه زندگی و منطق شخصی به این نتیجه نرسیده است که حجاب مورد نظر حکومت را رعایت کند. بخاطر در امان ماندن از مجازات و محرومیت هایی که او را تهدید میکنند مجبور است در جامعه آنگونه ظاهر شود که نمی پسندد و این تظاهر آغاز کوچکی برای بحران بزرگ شخصیتی و رواج ناهنجاریهای اجتماعی خواهد بود.

هویت فردی حول محور باورهای شخصی شکل میگیرد و هر قدر افراد جامعه امکان بروز آزادانه اندیشه ها و رهایی درونی شده خود را در قالب رفتارهای فردی و اجتماعی داشته باشند، از سلامت بیشتری برخوردار خواهد بود و افراد سالم جامعه ی سالمی را به ارمغان خواهند آورد. در غیر اینصورت چند گانگی های شخصیتی بحران هویتی را بدنبال خواهدداشت و بحران هویتی به بحرانهای اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی می انجامد. آیا باز هم مسئولان بر سیاست های غلط خود میخواهند اصرار بورزند؟ ! تا کی؟ و چرا؟
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.