جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


واکنش تند محمدحسین کروبی به ادعاهای اخیر احمد جنتی در مود وضعیت رهبران جنبش سبز

Posted: 28 Nov 2013 05:36 AM PST

جرس: محمدحسین کروبی، پسر مهدی کروبی، امروز پنجشنبه هفتم آذرماه خبر داد که پدرش پس از عمل جراحی زانو و ۷ روز بستری در بیمارستان لاله تهران، به خانه امن وزارت اطلاعات بازگردانده شده‌ است. محمدحسین کروبی در فیسبوک خود با انتقاد از ادعاهای اخیر احمد جنتی پیرامون وضعیت رهبران جنبش سبز نوشته است که "آقای کروبی از اردیبهشت سال ۹۰ یعنی از همان ماه‌های اول٬ در مکانی به جز منزل شخصی‌شان در حبس و حصر به سر می‌برند. ساختمان امن وزارت اطلاعات مکانی است که پدرم طی دو سال گذشته در آن محصور بوده است."


به گزارش جرس، متن نوشتۀ محمد حسین کروبی در شبکه اجتماعی فیسبوک به شرح زیر است:

"علیرغم اینکه احمد جنتی امام جمعه دروغگوی تهران گفته که رهبران جنبش مورد رافت اسلامی قرار گرفتند و در حالیکه حکمشان اعدام بود در منزل خودشان زندگی می کنند و...٬ لیکن همگان به خوبی می دانند که آقای کروبی از اردیبهشت سال ۹۰یعنی از همان ماه های اول٬ در مکانی به جز منزل شخصی شان در حبس و حصر به سر می برند. ساختمان امن وزارت اطلاعات مکانی است که پدرم طی دو سال گذشته در آن محصور بوده است.

در همین راستا ازهفته گذشته من نیز مورد رافت اسلامی قرار گرفتم و پدرم را که ۷ روز پیش به بیمارستان لاله منتقل شده بود موفق شدم پس از ۴ ماه ملاقات کنم٬ البته با حضور مامورین امنیتی!
گویا قسمت ما این است که فقط زمانی پدرم در بیمارستان بستری می شوند میتوانم با ایشان ملاقات کنم.
آقای کروبی بدنبال عود کردن دیسک کمرشان و نیز آرتروز زانو متاسفانه دچار اختلالات شدید گوارشی می شوند بطوری که تا چندین روزدچار حالت تهوع بودند ودر نهایت با نظر پزشک وزارت اطلاعات به بیمارستان لاله منتقل میشوند و مدت 7 شب در آنجا بستری و مورد درمان و عمل جراحی زانو قرار گرفتند وامروز پنج شنبه پدرم را پس ازترخیص مجددا به همان ساختمان وزارت اطلاعات منتقل کردند.

نکته قابل توجه و تاسف برانگیز این است که شرایط حبس ایشان تاثیر بسیارمنفی بر شرایط سلامت جسمی ایشان گذاشته٬ به طوریکه به عنوان نمونه ویتامین D ایشان طبق آزمایشات انجام شده یک دهم حالت نرمال آن است و عملا این کمبود ویتامین باعث بروزشدید پوکی استخوان شده است.
پزشکان تاکید کرده اند که برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت جسمی ایشان و نیز مراحل درمانی٬ آقای کروبی در کنار آبدرمانی و فیزیوتراپی باید از نور مستقیم آفتاب نیز استفاده نماید. که امیدواریم مسئولان مربوطه به توصیه پزشکان عمل نموده و تمامی شرایط درمان را برای پدرم فراهم نمایند. متاسفانه وضعیت جسمی ایشان بدلیل فضای نامناسب محل نگهداری آسیب دیده ولی در مقابل٬‌ روحیه و اراده ایشان نه تنها با روزهایی که دوشادوش مردم در تظاهرات های اعتراضی شرکت داشتن و حتی دو بار تا مرز شهادت نیز پیش رفته بودند٬ هیچ تفاوتی نکرده٬ بلکه مصمم تر و قوی تر هم شده. در اینجا لازم می دانم به احمد جنتی متذکر بشوم "تویی که آقایان کروبی و موسوی را روسیاه خواندی فراموشت نشود که روسیاه خودت هستی که بنا به نقل قول یکی از بزرگان٬ شما مورد لعن و نفرین پدرتان بودید تا آنجا که آن مرحوم وصیت نموده بود که در تشییع جنازه اش نیز حضور نیابید٬ بماند که حتی فرزند خلفتان هم از شما تبری میجوید."
 

نوبخت: رفع حصر و آزادی زندانیان در دستور کار ماست

Posted: 28 Nov 2013 02:46 AM PST

جرس: سخنگوي دولت حسن روحانی گفت كه رفع حصر از چهره‌هاي اصلاح‌طلب و آزادي زندانيان سياسي در دستور كار دولت است اما ترجيح اين است كه اين امور در بي‌خبري و در عمل دنبال شود.

 

به گزارش اعتماد، وعده صد روزه حسن روحاني به پايان رسيده و چشم به‌راهي براي تحقق شعارهاي انتخاباتي‌اش دو چندان شده است؛ شعارهايي كه در فصل انتخابات با فريادهاي اشتياق مردم همراهي مي‌شد.

 

گشايش فضاي سياسي، رفع موانع امنيتي، رفع حصر از برخي چهره‌هاي سياسي پر‌طرفدار‌ترين اين شعارها بودند كه با شور و شوق حاميان روحاني در روزهاي تبليغات انتخاباتي پر رنگ و پررنگتر مي‌شدند. چرايي استمرار اين سكوت - البته نا‌خوشايند- كابينه براي حاميان روحاني سوالي بود كه در حاشيه جلسه ديروز هيات دولت با محمد‌باقر نوبخت در ميان گذاشتيم و نوبخت با چهره‌يي گشاد اين سكوت را شكست و علت بي‌خبري درباره پيشبرد اين موضوعات را تشريح كرد.

 

نوبخت گفت: با توجه به رويكرد دولت هر اقدامي كه در مسائل سياسي و رفع حصر و گشايش‌هاي امنيتي و سياسي كشور مورد انتظار جامعه است در دستور كار رييس‌جمهور قرار دارد.

  

وي همچنين ادامه داد: در اين دست موارد كه جامعه منتظر اقدام دولت است گاهي بهتر است به‌جاي پيگيري جزييات امور به دولت اعتماد كرد و گذاشت دولتمردان امور را پيش ببرند. سخنگوي دولت افزود: مردم بايد به دولت تدبير و اميد اعتماد داشته باشند و بدانند در برخي امور بهتر است دولت به‌جاي اينكه حرفي بزند عمل كند.

 

نوبخت در پاسخ به اينكه اما جامعه بايد حداقل بداند اموري چون مساله رفع حصر از سران اصلاح‌طلب را دولت در برنامه دارد تا مطمئن باشد كه همه شعار‌هاي روحاني در فصل انتخابات دنبال مي‌شود، تا‌كيد كرد: مردم با توجه به روحياتي كه از دكتر روحاني سراغ دارند بايد به دولت تدبير و اميد اعتماد كنند.

 

سخنگوي دولت همچنين در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال ديگری مبني بر اينكه رييس‌جمهور در گزارش خود حرف‌هاي كلي ارائه كرد و در برخي امور كه انتظار مي‌رفت حداقل مورد اشاره قرار بگيرند سكوت كرد، با اين اوصاف بايد پرسيد كه آيا دولت برنامه‌يي براي گشايش فضاي سياسي كشور و رفع محدوديت‌هاي امنيتي در دستور كار دارد يا نه؟ گفت: همان‌طور كه توجه داريد اگر قرار است گشايشي حاصل شود و اتفاقي رخ دهد اين به گفته نيست و بايد در عمل باشد و با توجه به رويكرد شخص رييس‌جمهور قطعا درباره گشايش فضاي سياسي و فرهنگي كشور متناسب با آرمان‌هاي نظام اقداماتي انجام خواهد شد.

 

نوبخت با بيان اينكه در اين ارتباط بايد فرصت بيشتري داده شود تا آثار آن در جامعه ديده شود، تصريح كرد: اگر قرار است اقدامي صورت بگيرد كه در حال انجام است بازگويي آنها ممكن است در روند آنها، مسائل و مشكلاتي ايجاد كند. من از روزنامه اعتماد مي‌خواهم كه به دولت تدبير و اميد اعتماد كند و همان‌طوركه گفته‌ام برخي كارها در حال انجام است كه گفتن و بازگويي آنها ممكن است حتي مسائل و مشكلاتي را ايجاد كند.

بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در حمایت از مذاکرات خارجی و انتظار تعامل در سیاست داخلی

Posted: 28 Nov 2013 02:14 AM PST

جرس: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، طی بیانیه ای با اشاره به مذاکرات اتمی اخیر، خاطرنشان کرده است که "چگونه می توان برای پیشبرد اهداف، با بیگانگان از در مذاکره و مسالمت درآمد و با شهروندان و مخالفان داخلی راه سرکوب و خشونت را پیش گرفت؟ آیا وقت آن نرسیده است که به جای شعله ور کردن آتش دشمنی با اتهام ها و انگ های واهی و حصر و زندان نیروهای اصیل انقلاب، گفتگو و مذاکره با آنان را بیازماییم و در راه اعتماد سازی با آنان گام برداریم؟ "

 

به گزارش تارنمای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، بیانیه این تشکل اصلاح طلب در حمایت از مذاکرات خارجی و آنچه "انتظار راهبرد تعامل در سیاست داخلی" ذکر شده، به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (فصلت:۳۴). نيكي با بدي يكسان نيست، بدي را با آن چه بهتر است دفع كن، آن گاه كسي كه ميان تو و او دشمني است چونان دوستي گرم و يك دل خواهد شد.
سپاس و ستایش بیکران خدای را که نعمت خرد و زبان را به آدمی ارزانی داشت، تا ستیز را به آشتی و دشمنی را به دوستی بدل کند و درود خدا بر پیامبر و خاندان بزرگوارش که پیام آور صلح و رحمت برای جهانیان اند. موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مذاکره با گروه ۵+۱ و توافق اوليه در مورد برنامه صلح آمیز هسته ای که دستاورد دعای خالصانه مردم و تلاش پیگیر و سخت کوشانه تیم مذاکره کننده بود، بر همگان مبارک باد.


اين پيروزيِ نخست، رهين بردباري و پايداری ملت بزرگواري است كه با حضور حماسي خود در ۲۴ خرداد میانه روی و تدبیر را برگزیدند و مخالفت آشکار خود با تندروی و خشونت را به نمایش گذاردند. دولت تدبیر و امید نیز با رویکرد تعاملی و راهبرد تنش زدایی این اعتماد را پاس داشت و با سیاست خارجی واقع بینانه و دیپلماسی فعال در بازگرداندن اعتبار تاریخی ملت عزیز کوشید و نادرستی پندار ایران هراسی را بر ملا کرد. پاداش این تلاش، شادی و امیدی بود که بار دیگر در دل ایرانیان و میهن دوستان پدیدار شد و دشمنان این مرز و بوم را نومید و توطئه بدخواهان و وسوسه کینه توزان را نقش بر آب کرد.


دستگاه دیپلماسی ما اینک، گام در راهی ناهموار و بسی دشوار نهاده است، که رسیدن به مقصد نهایی بدون همراهی همه نهادها و جریان های سیاسی امکان پذیر نیست و وحدت و انسجام ملی و آشتی همگانی شرط اصلی آن است. در جهان کنونی سیاست خارجی را نمی توان از سیاست داخلی جدا کرد و موفقیت در یکی از این دو عرصه بدون دیگری ممکن نیست. همچنان که توفیق در دیپلماسی نیز تنها به گروه رسمی دیپلمات های حرفه ای محدود نمی شود و سهم اقشار گوناگون جامعه به ویژه نخبگان و فرهیختگان را در آن نمی توان نادیده انگاشت. در نظام بین الملل کنونی، که قدرت های بزرگ در آن دست بالا دارند، راه دشوار احقاق حقوق ملت را با ایجاد همدلی و وفاق بین همه نیروها و جریان های سیاسی می توان هموار ساخت و موفقیت های بیشتر را تضمین کرد.


تجربه موفق دولت در این مذاکرات نه تنها حقانیت و سودمندی راهبرد تعامل و گفتگو در سیاست خارجی و روابط بین الملل را نشان داد، بلکه اهمیت و ضرورت اتخاذ چنین راهبردی را در برخورد با جناح ها و جریان های سیاسی در داخل نیز یادآورساخت. همچنان که مذاکره ابزاری موثر برای کاهش اختلاف و تنش زدایی در روابط با دولت ها است، نقشی بسیار موثرتر در حل اختلافات داخلی و کاهش دشمنی و ایجاد دوستی بین گروه های سیاسی خواهد داشت.


چگونه می توان برای پیشبرد اهداف، با بیگانگان از در مذاکره و مسالمت درآمد و با شهروندان و مخالفان داخلی راه سرکوب و خشونت را پیش گرفت؟ حال آن که به فرمان خرد و ارشاد آموزه های دینی اینان برای شفقت و رحمت سزاوارترند. آیا وقت آن نرسیده است که به جای شعله ور کردن آتش دشمنی با اتهام ها و انگ های واهی و حصر و زندان نیروهای اصیل انقلاب، گفتگو و مذاکره با آنان را بیازماییم و در راه اعتماد سازی با آنان گام برداریم؟ آیا برخوردهایی که رسانه ها و تریبون های رسمی کشور با فرزندان راستین این ملت می کنند، مصداق "رحماء بینهم" است؟ آیا این نوع رفتار، با سیره پیشوایان دین همانندی دارد؟


بر اساس چه منطقی افرادی که سرمایه های ملی را هدر دادند و اعتبار ملی را خدشه دار کردند، همچنان مکرمت بینند و بر صدر نشینند، و چهره های خدوم و شخصیت های دلسوز همچون آقایان بزرگوار کروبی و میرحسین موسوی که عمرخویش را در راه خدمت به ملت و میهن سپری کردند، بیش از هزار روز با شرایط دشوار در حصر و حبس به سر برند؟ شگفت و تاسف بار تر آن که اشخاصی در کسوت روحانیت به جای این که حق مظلوم بستانند و درخت دوستی بنشانند، بر طبل دشمنی می کوبند و ناآگاهانه عناوین فقهی را دست آویز اتهام های ناروای خود قرار می دهند.


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن ارج نهادن بر این پیروزی خارجی و آرزوی توفیق بیشتر در تداوم این مسیر، مسئولین محترم نظام را به اتخاذ همین شیوه در برخورد با جریان های سیاسی داخلی فرا می خواند و همگام با اکثر مردم انتظار دارد با رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی، نخستین گام را در ایجاد انسجام و آشتی ملی بردارند.


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
7/ 9/ 92

 

مولوی عبدالحمید: تنها راه رسیدن به وفاق ملی، مشارکت همه جناح‏ها و مذاهب در امور اجرایی کشور است

Posted: 27 Nov 2013 11:19 PM PST

جرس: مولوی عبدالحمید با بیان اینکه "توافق هسته ای ژنو از جمله معضلات در سیاست خارجی کشور بود که بحمدالله حل شد" بر لزوم توجه به معضلات داخلی و مطالبات اقوام و مذاهب تاکید نمود.

 

به گزارش تارنمای «اهل سنت ایران»، امام جمعه اهل سنت زاهدان، شامگاه طی سخنانی در جمع هزاران نفری مردم در مسجد جامع شهرستان چابهار، ضمن تبریک توافق هسته ای ایران با گروه 5+1 از این توافق به عنوان "موفقیتی بزرگ برای دولت تدبیر و امید" یاد کرد و خاطرنشان نمود: امروز همه قدرت‏ها به این توافق رسیدند و اذعان داشتند که انرژی هسته ای حق مسلم ایرانیان است، و این در واقع پیروزی بزرگی برای دولت و ملت بزرگ ایران است.


مولوی عبدالحمید خاطرنشان نمود: به اعتقاد من ملت و دولت ایران با دو معضل بزرگ خارجی و یک معضل داخلی مواجه اند؛ یکی از معضلات خارجی که ما با آن مواجه بودیم معضل هسته ای بود که بحمد الله به پایان رسید و حل شد و معضل دوم خارجی، اختلافات و منازعاتی است که در خاورمیانه بوجود آمده است و دشمنان اسلام آن را به صورت جنگ‏های فرقه ای و مذهبی در سوریه، عراق و بحرین قرار داده اند. اکنون مهمترین معضل خارجی، حل منازعات خاورمیانه است که ان شاءالله با تدبیر و دوراندیشی به پایان برسد.


ایشان اظهار داشتند: معضل سوم که مشکل داخلی است، اختلافات جناحی، حزبی و مطالبات اقوام و مذاهب است که با مشارکت افراد معتدل جناح‏‎ها، اقوام و مذاهب برحسب وعده رئیس جمهور محترم، ان شاءالله حل خواهد شد.


مولوی عبدالحمید افزود: بنده معتقدم تنها راه رسیدن به وفاق ملی، مشارکت دادن همه جناح‏ها و مذاهب در امور اجرایی کشور است، و این امر به استحکام نظام جمهوری اسلامی و امنیت پایدار خواهد انجامید. من این مطالب را در ملاقات اول با رئیس جمهور، خدمت ایشان عرض کردم.


مدیر شورای سیاست‏گذاری مدارس علوم دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان در این جلسه از انتصاب آقای مبارکی به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد چابهار در راستای اعتماد به مردم بومی، از دولت تشکر کرده و ابراز امیدواری نمود که مشکلات همه مردم در چارچوب قانون حل شوند.


ایشان ضمن قدردانی از مردم به خاطر وحدت و انسجام در انتخابات، گفت: ملت ایران از سیاستمداران و کارشناسان دنیا خیلی جلوتر است، چون همه را در انتخابات غافل‏گیر کرد.


مولوی عبدالحمید با تاکید بر اینکه "امنیت مرزهای جمهوری اسلامی، انسجام و وحدت بین فرق اسلامی و ملت ایران برای ما بسیار حیاتی و مهم است"، خاطرنشان کردند: در سایه امنیت و وحدت می توانیم به خواسته های قانونی خود دست یابیم و استانی آباد داشته باشیم تا سرمایه گذاران اعتماد کنند و به استان ما بیایند.

امیدواریم دولت روحانی در آزمون صداقت، سربلند بیرون بیاید

Posted: 27 Nov 2013 11:19 PM PST

نهضت آزادی ایران خارج کشور
جرس: اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران خارج از کشور با انتشار بیانیه ای، به تحلیل مذاکرات اخیر هسته ای ایران پرداخته و اظهار عقیده کرده اند که "مصلحت چنین می نماید نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور در این شرایط از دولت روحانی در حل مناقشات هسته‌ای ایران حمایت نمایند. شرایط خطیر فعلی ایجاب می کند که از پیروزی افراطیون داخلی درشکست مذاکرات هسته ای جلوگیری گردد."

 

به گزارش ندای آزادی، در بخشی از این بیانیه آمده است : “ پس از هشت سال تنش و تخریب موقعیت بین المللی کشور توسط دولت احمدی نژاد، ایران با بدترین موقعیت سیاسی خود بر سر میز مذاکره با غرب نشست تا مجددا اعتماد سازی کند. آنچه در حال حاضر اهمیت دارد، توجه به روند مذاکرات، انگیزه و اهداف آن و دستاوردی است که با توجه به شرایط فعلی در نهایت برای کشورما مقدور می‌باشد. داوری در باره‌ این مذاکرات را باید به مرحله پایانی آن موکول نمود تا ارزیابی دقیقتری امکان پذیر باشد.”

 

متن کامل این بیانیه تحلیلی بشرح زیر است :

پس از سه‌ و نیم دهه تنش میان ایران و آمریکا، اولین گام برای حل مناقشات هسته‌ای بین ایران و غرب در هفته گذشته برداشته شد. گرچه تیم دیپلماتیک کشور موفق نشد به تحریم‌های کمر شکن خارجی‌ در این دور مذاکرات خاتمه دهد، اما با در نظر گرفتن خطر جنگ و تداوم بحران های شکننده تر سیاسی و اقتصادی ، از جهاتی می توان گرفتن ِجلوی ضرر بیشتر را منفعت تلقی کرد و دستاورد مذاکرات را از این منظر و با این مقدورات محدود، مثبت تلقی کرد.

 

پس از هشت سال تنش و تخریب موقعیت بین المللی کشور توسط دولت احمدی نژاد، ایران با بدترین موقعیت سیاسی خود بر سر میز مذاکره با غرب نشست تا مجددا اعتماد سازی کند. آنچه در حال حاضر اهمیت دارد، توجه به روند مذاکرات، انگیزه و اهداف آن و دستاوردی است که با توجه به شرایط فعلی در نهایت برای کشورما مقدور می‌باشد. داوری در باره‌ این مذاکرات را باید به مرحله پایانی آن موکول نمود تا ارزیابی دقیقتری امکان پذیر باشد.

 

شرایط سیاسی بین المللی فعلی ایران محصول سالها بی خردی سیاستمدارانی است که به منافع ملی‌ کشور بی اعتنا بودند. در طول سال‌های تنش بین ایران و غرب، خصوصاً آمریکا، فرصت‌های زیادی درخودکامگی ها سوخته شد. ایران در سال‌های ۷۷-۱۳۷۹ از موقعیت بسیار مناسبی برای پایان دادن به مناقشات با غرب، در زمان ریاست جمهوری خاتمی و کلینتن برخوردار بود، اما استبداد رای رهبری و فرمان گیرندگان آنرا در بن بست قرار داد. با روی کارآمدن دولت بوش و مداخله آمریکا در عراق، با وجود نگرانی و آمادگی ایران برای مذاکره، از آنجا که دولت بوش بدنبال مذاکره و حل اختلاف با ایران نبود و هرگز حمایت جدی از تلاش اروپا از خود نشان نمیداد، این فرصت از دست رفت و ایران نتوانست با سه‌ کشور اروپایی هم مشکلات هسته ای خود را حل نماید.

 

با روی کارآمدن احمدی‌نژاد، که سیاست خارجی‌ و داخلیش، برخلاف خاتمی و هاشمی مورد تایید رهبری بود، ایران وارد تنش جدیدی در صحنه بین المللی گردید و اعتبار خود را به کلی ازدست داد. ایران نه تنها روابطش با دنیای غرب به تیرگی بیشتری گرایید، بلکه بی جهت دشمنانی را نیز در بین کشور‌های عربی‌ منطقه برای خود تراشید. ایران عربستان سعودی را به یک دشمن فعال تبدیل کرد و از دوستی ترکیه نیز در منطقه محروم شد و سرانجام با تغییر مسول تیم مذاکره کننده و انتخاب جلیلی توسط رهبری، مذاکرات هسته ای با غرب کاملا با شکست روبرو گردید.

تیم مذاکره کننده فعلی به رهبری ظریف در چنین شرایطی وارد این کارزار و حل مناقشات هسته‌ای ایران با غرب گردیده است. اگرچه ایران نتوانست به عمر تحریمها، که موجب مسدود شدن بیش از صد بیلیون دلار ارز خارجی‌ ایران شده و تحریم نفت و بانک‌های ایران خاتمه دهد، اما در شرایطی که دولت بوش و دولت اسرائیل تمامی‌ تلاش خودرا به کار گرفته بودند تا مانع تصویب حق ایران برای غنی سازی، حتی محدود توسط جامعه بین الملل گردند، غنی سازی تا سطح پنج در صد برای ایران امتیاز مثبتی تلقی می شود. هرچند این موفقیت نسبی با هزینه بسیار کلانی که در نظام استبدادی بر ملت تحمیل گردیده ناچیزاست.

 

با اینحال، با توجه به نتایج خسران آور تسخیر سفارت آمریکا و ادامه جنگ با عراق بعد از آزاد سازی خرمشهر که هر دو با ناکامی مطلق روبرو بوده و پایان توام با خسارت فراوان مالی و انسانی‌ داشته است، برای نخستین بار بعد از انقلاب تیم مذاکره کننده ای توانسته است با موفقیتی نسبی‌ مناقشه‌ای را حل نماید.

 

اینک ملتی خسته از بی‌ تدبیری و بی‌ کفایتی ها، مخالف با خشونت و جنگ، بدون شک صلح و حل اختلاف را می‌پذیرد و بر روشهای دیگر ترجیح می دهد. انتخاب دولت جدید و کسانی که منافع ملی‌ را بر منافع شخصی‌، صلح را بر خشونت و حل مسالمت آمیز اختلافات را بر جنگ ترجیح می دهند، تبلور خواسته مردم در انتخابات گذشته بود.

قدرت پرستان و افراطگرایان که راهی‌ به جز جنگ و خشونت نمی شناسند، بدون شک با این مذاکرات مخالفت کرده و خواهند کرد. در اروپا و آمریکا نیز طرفداران اسرائیل و مخالفین ایران، با اوباما و توافقنامه اخیر به مخالفت برخاسته اند. هدف اصلی‌ همه آنها شکست مذاکرات، ازدیاد تحریمها و نهایتا جنگ با ایران می‌باشد. افراط گرایان داخلی‌ نیز که منافع شخصی‌ و گروهیشان در ادامه بحران می‌باشد، مسلما ساکت نخواهند نشست. راست افراطی خطریست که ایران را تهدید می کند.

شکست خوردگان صحنه بین المللی، اسرائیل، عربستان سعودی و دولت های استبدادی عرب نشین منطقه می‌باشند. اسرائیل و عربستان سعودی هر دو اصرار دارند تحریمهای علیه ایران افزایش یافته و جامعه بین المللی اجازه ندهد که برنامه هسته ای این کشور، ولو کاملا صلح آمیز، ادامه یابد. دولت فرانسه نیز در این شرایط به خاطر توافق های پشت پرده آشکارا از مواضع این دو دولت دفاع می کند.

دولت اوباما، گرچه راهی طولانی در برخورد با راست افراطی و طرفداران اسرائیل در کنگره در پیش دارد، اما حل مناقشات هسته‌ای با ایران را یک پیروزی مهم برای سیاست خارجی‌ آمریکا و صلح در منطقه می‌داند. این اولین باری است که دولت آمریکا توانسته به جنگ سرد با ایران پس از ثلث قرن خاتمه دهد.

 

دولت اسرائیل که با تمام توان به مبارزه با توافقنامه بین ایران و اروپا و آمریکا برخاسته بود، قادر نشد از موفقیت در مرحله اول این مذاکرات جلوگیری به عمل آورد. راست افراطی در ایران نیز، همانطور که احمدی‌نژاد در سیاست خارجی خود به دولت اسرائیل بهانه می داد تا جامعه جهانی‌ را در مخالفت با ایران تشویق نماید، با راستگرایان آمریکا و اسرائیل هم صدائی می کند تا این مذاکرات را با شکست روبرو نماید. بنابراین، شکست مذاکرات در ایران، تشدید رادیکالیسم، پایان عمر یک دولت معتدل، جنگ و تشدید تحریمها را به دنبال خواهد داشت. این زمینه ای است برای یک دست کردن قدرت، تکیه بر استبدادی مطلق و امنیتی کردن بیشتر جامعه.

 

مصلحت چنین می نماید که نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور در این شرایط از دولت روحانی در حل مناقشات هسته‌ای ایران حمایت نمایند. شرایط خطیر فعلی ایجاب می کند که از پیروزی افراطیون داخلی درشکست مذاکرات هسته ای جلوگیری گردد. این شکست برای منافع و امنیت ملی‌ کشور بسیار پرهزینه است.علاوه بر خطر جنگ و اضمحلال اقتصادی، گذر مسالمت آمیز به دموکراسی برای سال‌های طولانی‌ به تعویق خواهد افتاد و جنبش مدنی ایران، همه توان خود را در تداوم دیکتاتوری مطلق نظامی – امنیتی از دست خواهد داد. زمان مطلق گرایی در حل مناقشات هسته‌ای کشور به پایان رسیده است. بقای مملکت و زمینه سازی برای تحولات تدریجی، با سرنوشت این مذاکرات گره خورده است. مخالفت با تلاش دولت برای حل مناقشه هسته‌ای و ایجاد اعتماد و اعتبار در سطح بین الملل آب به آسیاب افراطیون خواهد ریخت.

 

دولت روحانی نیز، در شرایطی که طرفداران اسرائیل در آمریکا، دولت اسرائیل، عربستان سعودی و دشمنان ایران تمام کوشش خود را به کار می گیرند تا ثابت کنند برنامه هسته ای ایران نظامیست، در این فرصت شش ماهه می‌بایست صادقانه به جامعه بین الملل نشان دهد که این برنامه کاملا صلح آمیز است. صداقت و سلامت درمناسبات داخلی و خارجی شرط اول موفقیت است، امیدواریم دولت جدید در این آزمون، برخلاف دولت قبل سربلند بیرون آید.

 

اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران خارج کشور

۷ آذر ۱۳۹۲ – ۲۸ نوامبر ۲۰۱۳

هشت نکته مهم درباره توافق ژنو و پيامدهای آن!

Posted: 27 Nov 2013 11:53 PM PST

علی کشتگر
  درباره توان هسته ای ايران از هر دو سوی جبهه موافقان و مخالفان انرژی هسته ای ايران اغراق شده است.

اين توافق اگر نهايی شود به سود نيروهای دموکراسی‌خواه و به زيان گرايش‌های افراطی در ايران و منطقه تمام می‌شود. البته افراطيون از هر دو طرف برای شکست اين روند بسيج خواهند شد. آمريکايی‌ها اميدوارند با عادی کردن مناسبات خود با ايران همکاری جمهوری اسلامی را برای ايجاد ثبات در کشورهای خاورميانه جلب نمايند

۱-برنامه هسته ای ايران برای اقتصاد کشور چه اهميتی دارد؟
پروژه هسته ای ايران به باور من از آغاز، ورود به يک کژراهه بوده است. در عصری که قدرت های بزرگ صنعتی جهان برای نمونه ژاپن دومين و آلمان سومين اقتصادی های بزرگ جهان بر آن می شوند که توليد انرژی هسته ای را کنار بگذارند و بتدريج به سوی استفاده از انرژی های سالم و سازگار با برنامه های زيست محيطی مثل انرژی های خورشيدی، بادی و يا دريايی (امواج دريا) می روند، انرژی هسته ای برای ايران چندان مقرون به صرفه نيست.
ايران با دارا بودن سی و سه تريليون و ششصد ميليارد متر مکعب دخاير شناخته شده گازی بزرگترين دارنده ذخاير گازی جهان است. هجده درصد ذخاير گاز جهان و يازده درصد ذخاير نفت جهان به کشوری که يک درصد جمعيت جهان است تعلق دارد. علاوه بر اين ايران به لحاظ جغرافيای طبيعی يکی از مناسب ترين سرزمين ها برای استفاده از انرژی های خورشيدی، بادی و دريايی است (امواج). آينده صنعتی جهان و ايران نيز به اين گونه انرژی ها ی سالم و تمام نشدنی گره خورده است، نه به انرژی هسته ای که ذخاير آن (اورانيوم) محدود، اما خطرات و عواقب پرتوی آن نامحدود است. اگر در ايران يک حکومت ملی برآمده از آرای آزادنه مردم برقرار بود و صدای کارشناسان اقتصادی و زيست محيطی شنيده می شد چه بسا ما امروز به جای صنايع هسته ای صاحب صنايع پيشرفته در زمينه انرژی های خورشيده و غيره بوديم. اتفاقا همين حقايق ساده به اضافه غيرشفاف بودن پروژه هسته ای ايران و دخالت نظاميان در اين پروژه موجب بی اعتمادی و نگرانی جهانی نسبت به مقاصد جمهوری اسلامی در استفاده از انرژی هسته ای بوده است.
اين نکته را هم ناگفته نگذارم که اگر هزينه سنگينی که صرف گسترش بيهوده صنايع هسته ای در ايران شده صرف نجات درياچه اروميه می شد، ما امروز نه با تحريم ويرانگر اقتصادی دست به گريبان بوديم و نه با فاجعه زيست محيطی نابودی درياچه اروميه.

۲- آيا درباره خطر هسته ای ايران بزرگنمائی نشده است؟
درباره توان هسته ای ايران از هر دو سوی جبهه موافقان و مخالفان انرژی هسته ای ايران اغراق شده است. در دوره هشت ساله احمدی نژاد دولت ايران خود ر ا يک قدرت هسته ای می خواند. اصطلاح قدرت هسته ای که بارها توسط احمدی نژاد و سخنگويان جمهوری اسلامی در مورد ايران به کار برده شد در جهان مفهوم توانايی توليد بمب اتمی دارد و نه انرژی هسته ای صلح آميز. بخشی از اپوزيسيون ايران نيز که مقاصد و آرزوهای سياسی خود را در تشديد خصومت و تنش ميان ايران و غرب می دانست و می داند، در سالهای گذشته در توان و مقاصد نظامی برنامه هسته ای ايران وظيفه بزرگنمايی و افشاگری برعهده گرفته بود. اين بزرگنمايی به همراه شعارهای ضد اسرائيلی جمهوری اسلامی در گذشته و حال به ماهرانه ترين وجه ممکن در خدمت تبليغات دولت اسرائيل قرار گرفته اند. اسرائيل در هشت سال گذشته با دميدن در خطر واهی توان نظامی هسته ای ايران بيشترين بهره برداری سياسی و نظامی از برنامه هسته ای ايران را کرده است. دولت اسرائيل با تبليغات اغراق آميز در اين عرصه و با بهره گيری از شعارهای ضد اسرائيلی جمهوری اسلامی بحران اصلی خود يعنی مساله فلسطين را در اذهان جهانی تحت الشعاع خطر ايران قرار داده است.

۳-آقای ظريف توافق ژنو را بردی برای هر دو طرف مذاکره خوانده است. اين توافق چه اهميتی برای دو طرف مذاکره دارد؟
توافق هسته ای خطر درگيری در يک جنگ جديد که هم برای آمريکا و هم برای ايران فاجعه بار بود را از ميان می برد. اين توافق در درازمدت به سود نيروهای دموکراسی خواه و به زيان گرايشهای افراطی در ايران و منطقه تمام می شود.
پيش از هر چيز اين توافق يک پيروزی آشکار برای مردمی است که در ۲۴ خرداد به منازعه هسته ای و سياست های تنش فزايانه افراطيون نه گفتند و خواستار بهبود رابطه ايران و غرب بوده و هستند. علاوه بر اين، اين توافق موفقيتی است برای دولت روحانی و دولت باراک اوباما. اگر اراده اين دو طرف نبود، دستيابی به اين توافق غيرممکن بود. آمريکای اوبامای برنده صلح نوبل خواهان جنگ نيست. همان گونه که در مورد سوريه شاهد آن بوديم. اوباما می خواهد بعنوان رئيس جمهوری که آمريکا را از سياست های دوران جورج دبليو بوش دور کرد و در خاورميانه به صلح و ثبات کمک نمود در تاريخ بماند. منافع ملی آمريکا هم در همين است. امريکای اوباما نه فقط خواهان حل مسالمت آميز منازعه هسته ای ايران و غرب به بلکه به شدت به عادی سازی مناسبات ايران و آمريکا علاقمند و در عين حال نيازمند است.

۴- آمريکا چه نيازی به عادی سازی مناسباتش با ايران دارد؟
آمريکا در حال خارج کردن نيروهای نظامی خود از افغانستان است. در حالی که طالبان و القاعده در افغانستان و پاکستان به شدت ريشه دوانده اند. آمريکا ظاهرا به اين نتيجه رسيده که دشمن اصلی غرب و ايالات متحده اسلام طالبانی و القاعده است نه اسلام جمهوری اسلامی. نقش و نفوذ ايران در منطقه خاورميانه چه در افغانستان، عراق، سوريه و لبنان و چه در حوزه جنوبی خليج فارس غيرقابل انکار است. آمريکايی ها اميدوارند با عادی کردن مناسبات خود با ايران همکاری جمهوری اسلامی را برای ايجاد ثبات در مناطق پيش گفته که برای منافع حياتی آمريکا اهميت دارد، جلب نمايند. ايران و آمريکا قطعا در منطقه هريک دارای منافعی هستند که می شود با همکاری متقابل دو دولت اين منافع را تامين کرد. برعکس ادامه تنش ميان دو کشور به زيان منافع درازمدت طرفين است. علاوه بر اين، سرمايه ها و شرکت های بزرگ غربی به سرمايه گذاری در خليج فارس، ايران و خاورميانه با ثبات نياز دارند. همه آنها منافع خود را در بهبود مناسبات ايران و آمريکا می دانند.

۵-آيا می شود به پيشرفت روند مذاکرات و حل قطعی منازعه هسته ای و عادی شدن مناسبات ايران و آمريکا خوشبين بود؟
خوشبين آری، اما خوشباور خير، در دو سوی روند مذاکرات، توافق هسته ای وعادی شدن مناسبات ايران و آمريکا دشمنان نيرومند و مصممی دارد که تا به آخر برای به بن بست کشاندن آن عزم راسخ دارند. نتايج به دست آمده هنوز شکننده است و ادامه فرايند مذاکرات از هر دو سو می تواند با چالش های جديدی مواجهه شود. اما بی اغراق می شود گفت که جرياناتی که اراده حل و فصل منازعه هسته ای و دستيابی به يک توافق پايدار دارند چه در ايران و چه در عرصه جهانی از توانايی بيشتری برخوردارند.

۶- مخالفان چه کسانی هستند و چه نفعی از ادامه اين منازعه و يا تشديد آن می برند؟
منازعه هسته ای ايران و غرب که به تحريم های اقتصادی بی سابقه عليه ايران انجاميد به تولد يک هيولای هزار دست و پا منجر شده که از رهگذر اين منازعه و تحريم های حاصله از آن تغذيه اقتصادی، سياسی و نظامی می کند. يعنی منافع و ثروت های اقتصادی و فرصت های منطقه ای ايران را به سود خود می بلعد. اين هيولا در هشت سال گذشته با هر شعار مرگ براسرائيل و آمريکای جمهوری اسلامی و هر گام در تشديد تحريم های ايران قوی تر و حريص تر شده است. حل منازعه هسته ای ايران يعنی مرگ اين هيولای قدرتمند. پس طبيعی است که اين مخلوق مخوف که حيات آن در گرو ادامه تحريم ها و دشمنی ايران و آمريکا است درمخالفت با حل منازعه هسته ای همه قدرت خود را به کار اندازد. اين هيولای مخوف در هر دو سوی جبهه مذاکرات برای حفظ منافع اقتصادی وسياسی خود يعنی به شکست کشاندن روند مذاکرات به شدت فعال است. برای نشان دادن اندام های اين هيولای بين المللی خواننده را به موارد زير توجه می دهم.
- دور زدن تحريم ها و قاچاق کالا در ايران
نيروهای نظامی-امنيتی وابسته به بيت رهبری به بهانه دور زدن تحريم ها در سالهای گذشته شبکه های اقتصادی و تجاری عظيمی تنيده اند. به گواه گفته های برخی از مقامات رسمی جمهوری اسلامی در ايران دهها اسکله خارج از کنترل دولت وجود دارد که نظاميان از طريق آن به وارادت و صادرات مشغولند. گفته می شود که در جريان تحريم ها بتدريج بيش از ۳۰ درصد تجارت ايران در دست شبکه های قاچاق نظاميان قرار گرفته است. بلوکه شدن دارائيهای ايران و موانعی که برای فروش نفت و بازگشت دلارهای نفتی به کشور پديد آمده نيز برای گروههای نظامی- امنيتی جمهوری اسلامی فرصت بيشتری در غارت ثروتهای ملی پديد آورده است. چنان که نمونه هايی از ميلياردرهای بسيجی هم اکنون در اقتصاد کشور فعالند. طبيعی است که اين شبکه های رانت خوار قدرتمند که به جريانات تندروی نظام حاکم وابسته اند پيشرفت مذاکرات را برنمی تابند. چرا که منزلت و قدرت سياسی و اقتصادی آنان به ادامه وضع موجود وابسته است.
در خارج از ايران، عربستان، قطر و ساير اميرنشين های خليج فارس و اسرائيل قدرت هايی هستند که از قبل دشمنی ايران و غرب و بويژه تشديد تحريم ها در چهار سال گذشته به سودهای نجومی اقتصادی و فرصت های سياسی بزرگی دست يافته اند. عربستان و شيخ نشين های خليج فارس در ادامه روند تحريم ها نيمی از سهم ايران در بازار جهانی اوپک را تصاحب کرده اند. علاوه بر اين با کسب پشتيبانی بين المللی به فرصت ها و ثروت های طبيعی ايران در خليج فارس چشم طمع دوخته اند. برای نمونه قطر از حوزه مشترک گازی پارس جنوبی که بزرگترين منبع گازی جهان است و به تنهايی ۷ درصد گاز جهان را در دل خود نهفته دارد سالانه دهها ميليارد دلار سود می برد، اما ايران هنوز نتوانسته است از اين منبع مشترک بهره برداری کند.
حل منازعه هسته ای ايران و غرب و برداشته شدن تحريم ها به معنای از ميان رفتن شرايطی است که روزبه روز کشورهای حوزه خليج فارس را به زيان ايران ثروتمند تر و آبادتر کرده است.
-در مورد دولت دست راستی اسرائيل مساله از اين هم مهم تر است. دولت نتانياهو بزرگترين دشمن حل و فصل منازعه هسته ای ايران است. آنها اساسا برای جلب حمايت جهانی و حفظ هژمونی نظامی خود در منطقه به دشمنی ايران و غرب نياز دارند. آنها در ۸ ساله دوره احمدی نژاد با بهره برداری از خطر ايران هسته ای و دروغهای بزرگی مثل اين که گويا ايران هسته ای می تواند اسرائيل را نابود کند توانستند مساله اصلی خود يعنی مشکل فلسطين را تحت الشعاع خطر ايران قرار دهند و درعين حال حمايت افکار عمومی بين المللی را به سود خود جلب کنند. منازعه هسته ای ايران و غرب برای اسرائيل بزرگترين فرصت سياسی و بزرگترين راه جلب کمک های نظامی هرچه بيشتر از غرب است.هرچه مناسبات ايران و غرب بويژه ايران و آمريکا خصمانه تر باشد بازار سياسی جريانات افراطی حزب ليکود که آقای نتانياهو رهبری آن را برعهده دارد از رونق و درخشش بيشتری برخوردار است به اين اعتبار آنها از حل اين منازعه که آغاز افول افراطيون اسرائيل است، عصبانی هستند و به هر شکل ممکن عليه يک توافق نهايی کارشکنی خواهند کرد.
اما خوشبختانه همان گونه که اشاره شد دولت اوباما و برخی از دولت های اروپايی از جمله آلمان و تا اندازه ای بريتانيا مصالح و منافع درازمدت سياسی و اقتصادی خود را در پيشرفت مذاکرات يافته اند. با اين همه در روزهای آينده لابی های اسرائيل و اعراب که در کنگره آمريکا و وزارت خارجه فرانسه نيز نفوذ آشکار دارند، تلاشهای خود را برای تغيير مسيرمذاکرات دو چندان خواهند کرد.
نو محافظه کاران آمريکا نيز ايران هراسی و خطر واهی بمب اتمی ايران را به ابزاری برای تبليغات سياسی خود عليه دولت اوباما و جلب حمايت يهوديان آمريکا تبديل کرده اند. پس می بينيم که مخالفان پيروزی مذاکرات در همه جهان و در هر دوسوی مذاکره حضور فعال دارند و درابراز مخالفت با "سازشکاری" دولت اوباما و دولت روحانی مثل يک تن واحد عمل می کنند. در دشمنی با توافق ژنو و به شکست کشاندن روند مذاکرات ميان اسرائيل، و تندروهای جمهوری اسلامی و لابی های عربستان همسويی آشکار وجود دارد.

۷-آيا موضع خامنه ای و تندروهای جمهوری اسلامی در قبال توافق ژنو يکی است؟
نظر خامنه ای به تندروها نزديک تر است تا به دولت روحانی، اگر خامنه ای از عواقب تحريم های اقتصادی احساس خطر نمی کرد و حيات جمهوری اسلامی را در مخاطره نمی ديد، به مذاکره و توافق تن نمی داد. اين توافق يک پيروزی سياسی برای مردم ايران و دولت روحانی است، اما برای خامنه ای يک عقب نشينی آشکار است. هم اکنون نيز او به شدت با عادی شدن مناسبات ايران و آمريکا مخالف است و منازعه هسته ای را از مساله مناسبات ايران و آمريکا تفکيک می کند. سخنان به شدت تحريک آميز او در آستانه مذاکرات ژنو که به سرعت از طرف نتانياهو و دولت فرانسه مورد بهره برداری قرار گرفت نشان داد که حمايت او از مذاکره کنندگان دولت روحانی قلبی نيست و زير فشار وزنه سنگين طرفداران حل منازعه هسته ای که با روی کار آمدن دولت روحانی موازنه قوا را به سود خود دگرگون کرده اند، صورت گرفته است.
پيشرفت مذاکرات و دستيابی به توافق، وجهه ی ميانه روها و اصلاح طلبان را چه در جامعه و چه در درون حاکميت و چه در عرصه بين المللی تقويت می کند، امری که تندروها و شخص خامنه ای به آسانی آن را برنمی تابند. فعلا مخالفان حل منازعه هسته ای ايران و غرب چه در ايران و چه در صحنه بين المللی در اين عرصه منزوی شده اند. حتی فرانسه نيز حساب خود را از دولت نتانياهو که توافق ژنو را يک اشتباه تاريخی خوانده است جدا کرده و به زبان وزير خارجه خود اين توافق را به سود منطقه خاورميانه و صلح جهانی ارزيابی کرده است.

۸-پيشرفت اين روند و توافق نهايی در گرو چه عواملی است؟
حل همه جانبه منازعه هسته ای و نقطه پايان گذاشتن به تحريم های ايالات متحده آمريکا عليه ايران مستلزم عادی شدن مناسبات ايران و آمريکا است. مخالفت و کارشکنی در اين روند برای راست افراطی و بيت خامنه ای و برای دست راستی های اسرائيل مساله مرگ و زندگی است، آنان با همه قوا با اين هدف که خواست مردم ايران و به سود منافع ملی ايران است مخالف اند.
هنوز تا دستيابی به توافق نهايی راه بسيار درازی در پيش است و هنوز مخالفان توافق نهايی همه قدرت و ترفندهای خود را برای به شکست کشاندن اين روند به کار نگرفته اند.
دولت روحانی برای کسب موفقيت در روند مذاکرات هسته ای و عادی سازی مناسبات ايران و آمريکا بيش ار هر چيز به ادامه حمايت مردمی که در انتخابات به روحانی رای دادند نياز دارد. اما اين حمايت هميشگی نيست و مشروط به آن است که روحانی رويکرد خود را در برخورد با حقوق شهروندی و آزادی های سياسی عوض کند و در نخستين گام صراحتا درباره موانعی که بر سرراه آزادی زندانيان سياسی و پايان دادن به حصر ظالمانه رهبران جنبش سبز وجود دارد با مردم سخن بگويد. اين رويکرد البته جريان تندرو و بيت رهبری را عصبانی می کند، اما قدرت دولت روحانی در پيشبرد وعده های انتخاباتی آن را افزايش می دهد.

علی کشتگر
Ali.keshtgar@yahoo.fr

منبع: گویا

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

شورای همکاری خلیج فارس از توافق اتمی ایران و ۱+۵ استقبال کرد

Posted: 27 Nov 2013 02:40 PM PST

جرس: وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایان نشست خود در کویت، از توافقنامه اتمی میان ایران و گروه ۱+۵ در ژنو، استقبال کردند.

 

به گزارش رادیو فردا به نقل از تلویزیون الجزیره، در این بیانیه آمده است: «با خشنودی امضای توافقنامه بر سر برنامه هسته‌ای ایران را دنبال کردیم. ما از این توافقنامه خشنود هستیم و امیدواریم که مقدمه‌ای به منظور دستیابی به راه حلی فراگیر برای این پرونده باشد.»

شورای همکاری خلیج فارس که از عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر، عمان و بحریم تشکیل شده است، از ایران خواست به طور کامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری کند.

این بیانیه همچنین ابراز امیدواری کرده است که انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران عاملی باشد برای «آغاز مرحله‌ای جدید از همکاری میان شورای همکاری و ایران که بر حسن همجواری، عدم دخالت در امور یکدیگر و عدم به کار گیری زور یا تهدید به آن» استوار است.

کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همواره از برنامه اتمی ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. پیش از اعلام توافقنامه ژنو، محمد بن نواف سفیر عربستان سعودی در لندن در مصاحبه با روزنامه بریتانیایی تایمز گفته بود در صورت شکست قدرت‌های جهان در مقابله بر برنامه هسته‌ای ایران، ریاض دست بسته نخواهد نشست.

پس از امضای توافقنامه اما، عربستان سعودی از زبان یک مقام مسئول در وزارت خارجه است اعلام کرد که در صورت وجود «حسن نیت» توافق اتمی میان ایران و گروه ۱+۵ می‌تواند گامی در مسیر حل و فصل فراگیر برنامه هسته‌ای تهران باشد.

امارات متحده عربی، کشوری که بار‌ها نسبت به برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کرده بود نیز از توافق اولیه بر سر برنامه اتمی ایران استقبال و ابراز امیدواری کرد که «این توافقنامه گامی باشد در مسیر توافقی دائم که ثبات در منطقه را حفظ کند و آن را از خطر انتشار اسلحه اتمی دور کند.»

شیخ خالد بن احمد آل خلیفه وزیر امور خارجه بحرین هم با استقبال از توافقنامه ایران و گروه ۱+۵ گفت که این توافقنامه نگرانی‌ها از فعالیت‌های ایران یا هر کشور دیگری را بر طرف می‌کند.

وزرات امور خارجه قطر در بیانیه‌ای که بر روی سایت خود منتشر کرد، توافق را «گامی مهم» در مسیر «حمایت از صلح و ثبات منطق» توصیف کرد.

خبرگزاری دولتی کویت هم به نقل از خالد سلیمان مدیرکل وزارت امور خارجه این کشور نقل کرده که ابراز امیدواری کرده است این توافق، آغازی موفق و برای توافقی دائم باشد که تنش‌ها را در منطقه از بین برده و امنیت و ثبات آن را حفظ کند.

در همین حال به نظر می‌رسد قرار است تماس‌های ایران با کشورهای عربی خلیج فارس برای اطمینان بخشیدن نسبت به توافق اتمی، در روزهای آینده بیشتر شود. خبرگزاری‌های ایران گزارش داده‌اند که قرار است عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه امارات، پنجشنبه بنا به دعوت محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، به تهران سفر کند.

همچنین ظریف هفته آینده در راس هیاتی بلندپایه با کشورهای عمان و کویت خواهد رفت.

پاسخی به آقای محتشمی‌ پور

Posted: 27 Nov 2013 02:23 PM PST

محمدرضا ابراهیمی
نقدی بر مصاحبه علی اکبر محتشمی‌پور با سایت جماران:  نمی‌دانم چگونه بعد از ۸۸ دوباره چنین سخنی را از چنین فردی باید شنید.


چند روز پیش علی اکبر محتشمی‌پور در مصاحبه‌ای با سایت جماران وابسته به بیت آیت الله خمینی به بازگویی نکاتی از تاریخ انقلاب پرداختند که شاید برای جوانانی چون من که در آن زمان نبودند و ایشان را به عنوان فردی اصلاح طلب و با سمت مسئول صیانت آرای ستاد میر حسین موسوی می‌شناسند پیش بیاید. مصاحبه با چند سوال پیرامون خاطرات مرتبط با شخص او آغاز می‌شود. از جریان‌هایی که در مجلس و دوران وزارت ایشان رخ داده بود. اما بخش قابل توجه این مصاحبه از اظهار نظری آغاز می‌شود مبنی بر عدم حضور نهضت آزادی در انقلاب. باید از ایشان پرسید چگونه نام بازرگان، طالقانی، یزدی، صدر حاج سید جوادی و سحابی‌ها را از صفحات تاریخ مبارزات این سرزمین حذف کردند؟ مگر نهضت اولین گروه مسلمانی نبود که پا به عرصهٔ سیاست گذاشت؟ فرح پهلوی در مصاحبه‌ای می‌گوید ما از تاسیس نهضت آزادی و حضور روحانیون و روشنفکران مخالف حکومت شاه در کنار هم بسیار احساس خطر کردیم. شاید تعریفی که ایشان از انقلاب و سیر حرکت مردم دارند تعریف صحیحی نیست اما به راستی جناب محتشمی انقلاب آیا حاصل چند خطبه و بیانیه آیت الله خمینی بود؟ آیا روشنگری‌های شریعتی و بازرگان و طالقانی در این روند تاثیری نداشت؟ انقلابی که شما از آن نام می‌برید خالی از هر اندیشه‌ای بود؟ اگر بازرگان‌ها نبودند که سال‌ها در نظام شاهنشاهی رنج زندان را به جان بخرند چهره واقعی نظام استبدادی بر مردم آشکار می‌شد؟ نشنیدید والفجر پدر طالقانی و فریاد بازرگان که ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما سخن می‌گوییم را در لابه لای تاریخ مبارزاتی انقلاب ما در سال ۴۲.

اما بخش قابل توجه این مصاحبه زمانی است که ایشان دوباره مسئله نامه معروف آیت الله خمینی درباره نهضت آزادی را مطرح می‌کند. گمانم این بود که در این چند سال به خصوص بعد از خرداد ۸۸ برخی نگاه‌ها تغییر کرده. اما گویا گذشته چیزی را حداقل برای جناب محتشمی تغییر نداده. در بحث همین نامه باید اول اشاره کرد به بحث قانون و قانون گرایی. جناب محتشمی خوب است توضیح دهند امام بر اساس همین مصاحبه اگر آنقدر به قانون گرایی حساس بودند که عبور راننده خود را از چراغ قرمز که بنا به دلایل امنیتی صورت گرفته بود مستحق مجازات می‌دانند آیا حدود و اختیارات رهبری در قانون اساسی را نمی‌شناسند؟ اگر این نامه به قول ایشان به دست خط و امضا خود امام است چگونه می‌توان این تناقض فاحش را درک کرد؟ البته درباره صحت این نامه نیز بسیار گفته شده از انتشار نامه بعد فوت رهبر انقلاب تا اعلام نظر کار‌شناسان و قاضی پرونده و برخی افراد مطلع بنا بر این دلیل که طبق وصیت آیت الله خمینی بعد از او هر نامه‌ای باید به خط و امضای آن نوشته شده باشد که خود دوباره به بحث جدا و مفصلی احتیاج دارد.

اما نکته مهم دیگر در این باره اینکه آقای محتشمی با افتخار اعلام می‌دارد که امام در پاسخ به نامه و ضمیمه‌های او که شامل سخنرانی‌های نهضتی‌ها بود و از ترس رای آوردن نهضتی‌ها در مجلس درباره نهضت چنین نامه‌ای را نگارش کردند. نمی‌دانم چگونه بعد از ۸۸ دوباره چنین سخنی را از چنین فردی باید شنید. آخر مگر شعار همهٔ ما در این سالهای شکنجه و خون و استقامت حق و رای و احترام به نظر مردم نبود. چگونه می‌توان این چنین حق انتخاب و آزادی را از مردم گرفت و با افتخار از آن سخن گفت. و جالب‌تر آنکه گویا حق شهروندی در تعریف ایشان حقی است که نه خدا بلکه افراد به مردم می‌دادند چنانکه در گوشه‌ای از مصاحبه آمده است: «(نهضتی‌ها) نمی‌توانستند یکی از ارکان نظام باشند. زیرا تجربه خود را نشان داده بودند، اما به عنوان یک شهروند می‌توانستند در جامعه حضور داشته باشند و کسی متعرض آن‌ها نشود»

باید به جناب محتشمی گفت: عماد بهاور را می‌شناسید؟ جعفر گنجی را چطور؟ آیا می‌دانید دختر مسعود صادقی یک ساله نشده بود که پدرش برای ۵ سال راهی زندان شد؟ آقای محتشمی امیر خرم دخترش سنی ندارد و سال هاست چشم به راه پدر دارد همهٔ این‌ها و تعداد دیگری از اعضای نهضت حتی خود دکتر ابراهیم یزدی از همراهان آقای خمینی در فرانسه که تصویرشان را در بسیاری از عکس‌های تاریخ انقلاب در پاریس می‌توانید ببینید امروز به خاطر حبس‌ها و انفرادی‌های طولانی مدت نفسش می‌گیرد و در بیمارستان بستری است به خاطر همین نامه غیر واقعی و غیر قانونی و همراهی با جنبش سبز ایران در زندان به سر می‌بردند.‌‌ همان جنبشی که برآمده از رای مردم بود‌‌، همان جنبشی که حق آزاد زیستن آزاد اندیشیدن آزاد بیان کردن را حق طبیعی مردم می‌دانست که از جانب خدا به مردم داده شده نه خودکامگانی چون فرعون. البته بدانید اعضا و علاقه مندان نهضت از بلای زندان و محرومیت نمی‌ترسند اما شما اگر به روز قیامتی اعتقاد ندارید بترسید از روزی که دوباره چشم انتظار یاری مردم باشید… 

منبع: میزان خبر

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


منطق جنتی

Posted: 27 Nov 2013 12:36 PM PST

صدیقه وسمقی
 آیت الله جنتی به عنوان مسئول نهاد ناظر برانتخابات ، خود یکی از طرف‌های دعوای موسوی و کروبی است 

 
آیت الله جنتی که به راستی آیت عبرت انگیز خداست اخیرا در نماز جمعه سخنانی ایراد کرده که به گمان نویسنده سکوت نخبگان ، اندیشمندان و آزادگان در برابر آن روا نیست ، چرا که سکوت و احیانا عقب نشینی مصلحت اندیشانه برخی موجب جرات یافتن جنتی و امثال او گشته است . یکی از گرفتاری‌ها و نشانه‌های مظلومیت ملت ایران اینست که مردم سالیان دراز مجبور بوده اند رفتار و گفتار آزار دهنده کسی مانند جنتی را تحمل کنند . کسی که با منطق سست و دانش اندک اما ادعای بسیار دیر زمانی است که در راس یکی از مهم‌ترین نهاد‌های تصمیم گیری و سرنوشت ساز قرار دارد . او با تکیه بر قدرت ، رجزخوانی کرده ، در حالی که خودرا از پاسخگوئی بی‌نیاز می داند ، دیگران را با استعلا و تکبر در برابر ادعاهای بی‌مایه و استدلال‌های بی‌پایه خود به پاسخگوئی فرا خوانده است . تحلیل و ارزیابی منطق و شیوه استدلال او از آنرو حائز اهمیت است که وی به عنوان یک فقیه بر مسند ریاست شورای نگهبان تکیه زده و با بضاعت اندک خویش به تشخیص مشروع و نامشروع، رد و تائید صلاحیت نامزدها در هر انتخابات ، نظارت بر انتخابات ، رسیدگی به شکایات نامزدهای انتخاباتی و رد و تائید مصوبات مجلس و نیز تهدید منتقدان و مخالفان می پردازد . در اینجا ابتدا به بخش هائی از سخنان وی اشاره می شود :

" این روسیاهان در خانه‌هایشان محبوس شده اند ... اگر رافت فوق العاده اسلامی نبود آنان باید اعدام می شدند. یکی از عناوینی که در فقه اسلامی و قرآن آمده و مجازات آن اعدام است فساد فی الارض است . یک نمونه کوچک این جرم اینست که اگر چاقوکشی در یک محله چاقویش را به دست بگیرد و محله را نا امن کند به او محارب و مفسد فی الارض گفته می شود و به حکم اسلام اعدامش می کنند. آیا این افراد که هشت ماه کشور را نا امن کردند و چقدر افراد و جوان‌ها را کشتند ، چه آتش سوزی هائی راه انداختند و چه تخریب هائی را موجب شدند مفسد فی الارض نیستند؟ آنان حاضر نیستند اظهار ندامت کنند. امام بزرگوار در موضوع منافقین که دستگیر شده و زندان بودند فرمودند هر کدام از این منافقین اگر سر موضع‌شان هستند اعدام کنید . هنوز این روسیاهان که در خانه‌هایشان محبوسند سر موضع‌شان هستند . اگر سر موضع‌شان نبودند و یک کلمه می گفتند ما اشتباه کردیم ممکن بود یک راه فرجی باشد . "

در رابطه با سخنان آیت الله جنتی که او به عنوان امام جمعه و در خطبه نماز جمعه ایراد نموده اشکالات فراوانی وارد است که ذیلابه مواردی از آنها اشاره می شود :

۱- از شرایط امامت جمعه عدالت و تقواست . صرف نظر از عملکرد سالیان دراز جنتی و وجود شاکیان فراوان نسبت به این عملکرد و عدم پاسخگوئی وی که با تقوا و عدالت منافات دارد ، باید گفت او در همین خطبه نماز از دایره تقوا و عدالت بیرون رفته است . وی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد را که از امکان هرگونه دفاع از خویش محرومند و به صورت غیر قانونی و غیر شرعی در خانه محبوس شده اند با لفظ " رو سیاهان " مورد اشاره قرار می دهد و آنان را محارب و مفسد فی الارض و منافق می خواند . بر اساس فقه اسلامی احمد جنتی به دلیل توهین و افترا مستحق تعزیر و مجازات است . به علاوه جنتی مدعی است که این افراد در خانه‌های خودشان محبوسند . درحالیکه این ادعا دروغ است زیرا آقای کروبی علیرغم اصرار خانواده وی در محلی دیگر محبوس است.

۲- مادامی که " افراد محبوس شده در خانه‌هایشان " در دادگاه صالح و بی‌طرف محاکمه نشوند هیچ اتهامی در حق ایشان اثبات نمی شود و نسبت دادن هر جرمی به آنان پیش از اثبات آن مستوجب مجازات است . شاید آقای جنتی گمان کند که تشخیص او ویا رهبری کفایت می کند. اما باید گفت که حتی علی(ع) نیز بدون محاکمه و اثبات جرم کسی را مجرم نمی دانست و محکوم نمی کرد . زیرا این رویه نه تنها برخلاف عدالت ، انسانیت و عرف است بلکه با قرآن نیز منافات دارد . قرآن در روزگاری که دستگاه قضائی وجود نداشته ، مسلمانان ۱۴ قرن پیش از این را از اعمال مجازات‌های خودسرانه و ظالمانه باز داشته ، آنان را به رعایت آئین دادرسی واقامه دلیل و بینه برای اثبات ادعای خویش دعوت می کند . هنگامی که بر اساس فقه اسلامی کوچکترین ادعا با رعایت آداب خاص که در فصول قضا و شهادات آمده قابل اثبات است، چگونه است که احمد جنتی فقیه و سالخورده بدون رعایت هیچ آداب و ترتیبی چنین ادعاهای بزرگ را در حق افراد بی‌دفاع ، ثابت و مسلم می داند و حتی این ادعاهای مجرمانه و اثبات نشده را از تریبون عمومی در مراسم عبادی! مطرح می کند. وی باید پاسخ دهد که این افراد محبوس بر اساس کدام ادله شرعی و قرآنی و با کدام استدلال به دلیل اعتراض به نتیجه انتخاباتی که تحت نظارت وی برگزار شده بیش از هزار روز است که در حصر به سر می برند.

۳- آیت الله جنتی به عنوان مسئول نهاد ناظر برانتخابات ، خود یکی از طرف‌های دعوای موسوی و کروبی است . اگر برای رسیدگی به ادعای موسوی و کروبی در خصوص انتخابات ۸۸ دادگاهی تشکیل شود ، جنتی باید بر صندلی اتهام نشسته از خود دفاع کند . اینکه وی یک جانبه از تریبون عمومی سوء استفاده کرده ، هم نقش مدعی را بازی کند و هم قاضی در حالی که متهم است ، گذشته از آنکه خلاف عدالت و تقوا ست ، خلاف فقه اسلامی و قوانین جاری نیز می باشد .

۴- او به بیان حکم محارب و مفسد فی الارض می پردازد اما در تطبیق مصداق و موضوع با حکم مغالطه می کند . زیرا هرگز به اثبات نرسیده که موسوی و کروبی و رهنورد چاقو یا سلاح حمل کرده ، کسی را کشته و یا جائی را تخریب کرده و یا نسبت به این امور تشویق نموده و یا دستوری صادر کرده باشند بلکه میلیون‌ها انسان در خیابان‌ها شاهد بودند که ماموران حکومتی اعم از بسیجی ، نظامی ، انتظامی و امنیتی ، مسلح به انواع اسلحه گرم و سرد مردم را می زدند و می کشتند و ویران می کردند . علت مغالطه ی آقای جنتی می تواند یکی از این سه عامل باشد : اول ، سستی منطق و ناتوانی فکری . دوم ، بی‌عدالتی و تلاش عامدانه برای تحریف واقعیت . سوم ، جهل نسبت به واقعیات . به عقیده نگارنده بسیار بعید است آقای جنتی از واقعیات بی‌خبربوده و نداند که چه کسانی دستور ضرب و جرح و قتل مردم را صادر کردند .بعید است او نداند در کهریزک بر جوانان چه گذشت . بعید است او نداند که خودروی نیروی انتظامی معترضان را زیر گرفت و کشت. لذا باید گفت منشا مغالطه وی دو عامل اول و دوم است . بر همگان روشن است که ادعای موسوی و کروبی و میلیون‌ها معترض ، وقوع تقلب در انتخابات بوده است . اعتراض به نتیجه انتخابات نه تنها مصداق هیچ جرمی نیست بلکه از حقوق مسلم شهروندی است و وظیفه حاکمیت و نیروهای نطامی انتظامی و امنیتی تامین امنیت شهروندان معترض بود و نه ضرب و جرح وقتل آنان . جنتی اگر فقیه عادل بود بی‌تردید می دانست چه کسانی باید به اتهام محاربه و افساد فی الارض محاکمه و مجازات شوند .

۵- اقای جنتی حتی اگر بر فرض فقیه باشد ، بی‌گمان قاضی نیست . با فرض فقاهت ، او فقط می تواند حکم فقهی را بیان کند اما شناخت مصداق و موضوع و تطبیق آن با حکم ، کار قاضی عادل و دادگاه صالح است . او حتا اگر دارای منصب قضاوت نیز بود ، در این موضوع خاص صلاحیت قضاوت نداشت زیرا او خود یکی از طرف‌های دعواست و اتهاماتی در رابطه با انتخابات ۸۸ متوجه اوست .

۶- آیت الله جنتی ادعا می کند که اگر کسی چاقو بکشد و محله را نا امن کند حکمش در اسلام اعدام است. جهت اطلاع ایشان در پرانتزبه این نکته اشاره می کنم که در باره مجازات محارب در فقه اسلامی دو نظر وجود دارد . نظر نخست اینست که تنها در صورتی محارب متحمل مجازات اعدام می شود که مرتکب قتل شده باشد ، در این صورت نیز قتل او بنا به در خواست اولیای دم انجام می شود . بر اساس این نظر اگر محارب مرتکب قتل نشده باشد متناسب با جرم ارتکابی مجازات‌های دیگری را تحمل می کند که شرح آن در منابع فقهی رفته است . و اما نظر دوم آنست که محارب حتی اگر مرتکب قتل و جنایت نیز نشده باشد می توان او را به اعدام محکوم نمود . این نظریه مخالف قرآن و روایات مربوط به محاربه است . مخالفت این نظریه با عقل و عدالت نیز آشکار است . آقای جنتی از آنحا که نسبت به کشتن و اعدام انسان‌ها حریص است ، طرفدار نظریه دوم می باشد .متاسفانه جمهوری اسلامی نیز در قانون مجازات اسلامی از نظریه ظالمانه و نادرست دوم تبعیت کرده است . چرا که فقهائی مانند جنتی کنترل قوه مقننه را در اختیار دارند و با این میزان بهره از منطق و استدلال و انصاف که ملاحظه می شود با سر نوشت مردم و اسلام و شریعت بازی می کنند .

۷- احمد جنتی به موضوع منافقین و دستور آیت الله خمینی به اعدام آنان استناد می کند . در این رابطه نیز منطق ، شیوه استدلال و استناد وی از اساس مخدوش و بی‌ربط است . وی باید روشن سازد اولا دلیل شرعی و قرآنی برای اعدام منافق و " افراد سر موضع " چیست . ثانیا پس از اثبات وجود مجازات اعدام برای جرم نفاق در اسلام ، بیان کند که چگونه آن حکم را به " افراد محبوس در خانه‌های شان" تسری می دهد. پر واضح است که مجازات همواره به عمل مجرمانه تعلق میگیرد و نه به عقیده و اندیشه . نفاق به خودی خود نه قابل اثبات است و نه مجازاتی به آن تعلق می گیرد . نگارنده نیز تا کنون نه در قرآن مجازاتی برای نفاق یافته و نه در روایات و اسناد تاریخی .

۸- آقای جنتی در حالی که هیچ جرمی برای موسوی و کروبی و رهنورد به اثبات نرسیده انتظار دارد آنان اظهار ندامت کنند . بر اساس همین منطق غلط و ظالمانه تا کنون بسیاری از زندانیان سیاسی را تحت فشار وادار به اعتراف به اعمال ناکرده نموده اند . در حالی که هر گونه تهدید و شکنجه برای اخذ اقرار در فقه اسلامی ممنوع بوده ، هر گونه اعتراف علیه خود تحت فشار فاقد اعتبار است . شبهه تقلب در انتخابات ۸۸ با انکار آن از سوی افراد برطرف نخواهد شد . حصر ، حبس ، ضرب و جرح وقتل در پاسخ به اعتراض معترضان شبهه تقلب را تقویت کرده است . این شبهه زمانی برطرف خواهد شد که دادگاهی صالح و علنی با حضور هیئت منصفه و قضات خوشنام و همه ی طرف‌های دعوا تشکیل و به ادعای مطرح شده رسیدگی شود . در اینجا باید افزود آقای جنتی و همفکران او باید به اشتباهات بزرگ خود اعتراف کنند . هشت سال حمایت همه جانبه از دولت بی‌کفایت احمدی نژاد و تحمیل هزینه‌های جبران ناپذیر بر مردم و کشور اشتباهی است که هرگز فراموش نخواهد شد. امید است دولت روحانی علیرغم میل جنتی و همفکران وی ابعاد گسترده خسارات وارده بر کشور در طول هشت سال گذشته را اعلام کند .


شاید بسیاری ، سخنان آیت الله جنتی را کم اهمیت تلقی کرده و به همین جهت به ادعاهای ناموجه وی اعتراض نمی کنند اما توجه به دو نکته مهم ضروری است . نکته اول آنکه صرف نظر از اشکالات عدیده ی وارده بر ساختار حقوقی شورای نگهبان ، حضور شخصی مانند آقای جنتی در راس این نهاد مهم تاسف بار است . شخصی که متصف به قساوت قلب است و بارها از تریبون نماز جمعه ازکشتن مخالفان اظهار خشنودی نموده نسبت به آن تشویق و ترغیب کرده است . به راستی بر همگان لازم است برای برکناری آیت الله جنتی بکوشند به ویژه آنکه از سن بازنشستگی وی بسیار گذشته است و بازنشستگی او هم موجب آسایش خود وی خواهد بود و هم آسایش مردم . نکته دوم آنکه از سخنان جنتی بوی تهدید و خطر به مشام می رسد . به ویژه آنکه نام این پیرمرد فقیه در زمره فقهایی که به قتل و ترور، فتوا داده اند شنیده شده است . بر همگان لازم است در جهت حفظ امنیت جانی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد بکوشند . در این میان رئیس جمهور محترم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی مسئولیت ویژه دارد . اینجانب پیشنهاد می کنم که آقای رئیس جمهور و برخی از شخصیت‌های سیاسی و نمایندگان مجلس با افراد محصور ملاقات کرده از نزدیک جویای وضعیت ایشان شوند. هر گونه قصور و کوتاهی در تامین امنیت شخصیت‌های مذکور و تاخیر در آزادی آنان تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت .

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

توافق اتمی گام نخست وعده های انتخاباتی

Posted: 27 Nov 2013 12:35 PM PST

بهرام پرتوی



سرانجام دولت روحانی با توافق اتمی گام اول برای انجام وعده های انتخاباتی را برداشت و از این رهگذر توانست سایه ی شوم جنگی ویرانگر را از آسمان کشورمان دور نموده و تداوم تحریم های کمرشکن را متوقف کرده و راه را برای مبادلات اقتصادی و سیاسی با دنیای خارج بگشاید.

توده های مردم کشورمان این گام بزرگ را با شادی مورد استقبال قرار داده و گویی نفسی تازه میکنند تا شاهد تحقق سایر مطالبات بر حق خود که روحانی در برنامه های انتخاباتی داده بود باشند.

البته این گام نخست با واکنش های منفی و مخالفت خوانی اسراییل و سایر تندروها در خارج و افراطیون وعوامل وابسته به اسراییل در داخل کشور مواجه گردیده و آنها می کوشند به بهانه های گوناگون در جهت متوقف کردن این توافق نامه حرکت نمایند. جالب آنکه عده ای از نیروهای ایرانی خارج از کشور که خواستار تداوم فشار و حتی تجاوز به کشورمان بوده اند (سرنگونی به هرقیمت) امروزه از دوزاویه گوناگون مخالفت خود را با این توافقنامه اعلام میدارند. عده ای اعلام میدارند که ایران به این موافقت نامه پای بند نخواهد بود و به دنبال سلاح اتمی خواهد رفت و عده ای هم دایه ی مهربان تر از مادر شده و اعلام میدارند که چرا به غرب امتیاز داده شده و هزینه های انجام شده به هدر رفته است. به هر حال نظریات این عده نیزآب به آسیاب دو گزینه قبلی می ریزد.

اما ازاین پس انتظار مردم کشورمان از روحانی و دولت او با توجه به موفقیت در مذاکرات اتمی و بالطبع روابط بهتر با سایر کشورها بر اساس احترام و منافع متقابل ، رسیدگی به امور اقتصادی،سیاسی واجتماعی داخل کشور است. مردم کشورمان به درستی از روحانی با اتکا به حمایت مردمی میخواهند در جهت آزدی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز مردمی (جنبشی که پیروزی او در انتخابات جاصل جوشش و سر زندگی آنست) بکوشد. فضای امنیتی موجود را حذف نماید و از اعدام فرزندان این ملت جلوگیری نماید.

بنظر میرسد روند تشدید اعدامها و بگیر وببند ها در جهت جلوگیری ازموفقیت دولت اودرتحقق وعده های انتخاباتی است،لذا روحانی میتواند و باید با اتکا به مردم و آرای آنها، افراطیون را به انزوا رانده و فضای سالم سیاسی و اجتماعی را بر کشور حاکم گرداند.

تنها با حمایت و پشتیبانی توده های مردم و گزارش دهی بی سانسور به آنهاست که میتوان در جهت اصلاح ناهنجاریها حرکت کرد.با این امید که وعده های داده شده به مردم شامل مرور زمان نگردد.

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.